Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  کسیکه در صدد ترور شخصیت ملالی جویاست، من آنرا محکوم میکنم،    نویسنده:  محمداعظم سيستانی

 
اسم: ا.ر.بارکزی   محل سکونت: هالند    تاریخ: 03.01.2009

شاید من یکی از آخرین کسانی باشم که ابراز نظر میکنم. بطورخلاصه عرض میکنم که انترنت بحیث رسانه عصر ما به همه کس حق وزمینه عملی ابراز نظر رافراهم نموده است. سو استفاده ازین رسانه برای حمله بر دیگران هم اسان است وهم مشکل. مشکل بخاطر اینست که سایرین میتوانند بسهولت ابراز نظرکنند وبه جواب حمله کننده بپردازند. آقای موسوی فکر میکرد وبسایت بی پیرایه اش توپخانه بزرگی است که با آن میتواند شخصیت برازنده وافتخارافرینی چون ملالی جویا را نابودکند، غافل از انکه با مقاومت وسیع هواخواهان ملالی جویا برمیحورد. آقای موسوی با این عمل وبسایت خویش را درنطفه ازبین برد. شاید در آینده هیچ نویسنده آزادفکرحاضربه فرستادن نوشته اش به سایت شخصی باشد که اگر واقعأتوپخانه داشته باشد، روی حفیظ الله امین وگلبدین راکتپران رانزدمردم ما سفیدخواهدکرد. آقای موسوی پیوستن خود ووبسایت شخصی تان را به تاریخ بپذیرید.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 03.01.2009

قابل توجه خوانندگان محترم پورتال افغان جرمن آنلاین
مضمون جناب سیستانی زیر عنوان:
« کسیکه در صدد ترور شخصیت ملالی جویاست من آنرا محکوم می کنم »
در صفحۀ نظر خواهی امروز شنبه 3 جنوری ساعت 23 و 59 دقیقه وقت آلمان مسدود می گردد. با ابراز تشکر از سهم گیری شما.


اسم: شکیلا   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 03.01.2009

سیستانی صاحب مرحبا که حق را میفرمائید.
اعمال،احساسات و صداقت یک انسان در مقابل مام وطن و مردم اش مهمتر و بارز تر است نسبت به مفکوره دینی اش (که یک موضوع کاملآ شخصی است).
سه دهه گذشته عملآ نشان داد که چه کسانی به هر نام که بود چه مسلمان و چه کمونیست و چه ... وطن را فروختند و مردم شان را قتل عام نمودند.


اسم: باختر   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 03.01.2009

به مسؤولین محترم افغان – جرمن آنلاین! احترامات بی پایانم را خدمت تان تقدیم میکنم.
یک خواهش دوستانه از شما دارم. اگر قبول شود ممنون تان خواهم بود. طوری که خود میدانید، چندی میشود که شاهد یک مشاجرۀ انترنتی میان عده یی از قلم به دستان کشور از طریق ویب سایتهای شما و افغانستان آزاد هستیم.
جای بی نهایت تأسف است که حالا حتی عده یی از دانشمندان ما هم به جای آنکه با استفاده از علم و دانشی که اندوخته اند، موقف و نظریات همدیگر را نقد و بررسی کرده راههای رهایی از مشکلات و بدبختی هایی را که دامنگیر مردم و کشور مااست به ما پیشکش کنند، نوشته های شان مملو از تحقیر، توهین و اهانت به همدیگر است.
فکر میکنم به هر کس به قدر کافی فر‎‎صت داده شده است تا "موقف و نظرش" را به خواننده گان این سایتها ارائه کند. به نظرم بهتر خواهد بود تا به موضوع فعلی نکتۀ پایان گذاشته و به موضوعات دیگری که امیدوارم مفیدتر و سودمند تر از گپهای فعلی باشد پرداخته ممنون فرمایید.
با عرض احترام و سپاس! باختر


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 03.01.2009

سیاسگذاری از نظریات هم میهنان :
از لطف وسهمگیری همه میهنان عزیز بخصوص خانمها وآقایان: حامدرضا،قاسم، نوزادی ،شاکری،م.س.ف ، نسترن جان، نعیم بارز،سپین، نادر ،عبدالجلیل غزنوی، کامیار احدی، عبدالله نایب خیل، مصطفی پوپل، فریبا جان، ص.اندړ،نوریه جان، زبیر،فاروق،عزیز،کریم صبور، کمال، محمدخان ستانیزی، قدریه جان کهدامنی، مجید، ناصرابراهیم خیل، شریف اله ، حمیده جان، لیلما جان،ماریا جان، نورانی، ناصر شهیم، زمینداوری ، احمد نوری ، قدیربشردوست، حمیدالله ، ح. فروتن، افغان،عزیز،عتیق، بصیرساعدی، زرغونه جان، عزیز،علی،عبدالحمید، خوازک،شهلاجان، مجیدالله شیون،حفیظ الله خالد، جمعه گل،سلیم، امان الله شلگری، نبیل، سیدرحمن غوربندی،جاوید، قاصدک، بیطرف،طرفدار، بارکزی، پسرلی موج، ویدا، شادکام، اصغرعلی،عارف، بهرام مبارز، بیژن آشنا، حیمدالله ازکابل،آصف جلال آبادی، زبیده جان ، حسین اکبری،جمال الدین، شیماجان وغیره که در این نظرخواهی (مبتنی بردفاع از شخصیت ملالی جویا )، متشکرم.

چنانکه قبل از این هم گفته ام ،واقعیت اینست که من نمیتوانم بی حرمتی وتوهین به ملالی جویا، این شیرزن دلیر و از خود گذر میهن را تحمل کنم ، بنابرین همزمان با مشاهده یک تبصره غیرمنطقی ازجانب موسوی در پای نام ملالی جویا به ارتباط مقاله "جنگ میوند، ملای وسرداره غازی"، من توسط یک نامه خصوصی ازگرداننده آن سایت گلایه کردم وتوقع میرفت با برداشتن آن تبصره موضوع را خاتمه تلقی کرد، اما موسوی با غرور وتکبراز حد زیاد یک بار دیگر همان تبصره را درچند صفحه توسیع کرد وبار دیگر با صراحت ملالی جویا را آماج اتهام بی اساس خود قرارداد.

بنابرین من قطع همکاری ام را با آن سایت، اعلام کردم ،اما این قطع همکاری آتش بجان موسوی زد و بلاوقفه مرا مورد اتهامات میان تهی با سبک خودش قرارداد. یک هفته حملات لفظی اقای موسوی را تحمل کردم سرانجام مجبور شدم مقالتی در دفاع از شخصیت ملی ملالی جویا وموضع گیری خودم به نشر برسانم. پورتال افغان- جرمن از من خواهش نمود تا نام موسوی را از متن مقاله حذف کنم، من چنان کردم وپورتال آنرا به نظرخواهی گذاشت. خوانندگان بیدار دل وآگاه مخاطب سخن مرا دریافتند وبه ادرس موسوی نظریات خود را نوشتند. چنانکه دیده میشود، ۹۹درصد نظریاتی که به آدرس پورتال افغان- جرمن رسیده ، دردفاع از شخصیت ملالی جویا، این خانم شجاع وفدا کار افغانستان است. این نظریات نه تنها بیانگر این نکته است که من در موضعگیری خود در قبال ملالی جویا بخطا نرفته ام، بلکه حاوی این حقیقت هم است که ملالی جویا تا هنوز از محبوبیت بسیار درمیان مردم افغانستان وروشنفکران حق بین وحق گو در داخل وخارج کشوربرخوردار است و هیچکسی عضویت او در پارلمان افغانستان را دلیل خیانت او ندانسته وبر او از این رهگذر تاخت وتازی نکرده است وصرف موسوی او را نامردانه متهم به خیانت کرده و میکنند.

اگر موسوی صد مقاله برای توجیه نظرنادرست خود در مورد ملالی جویا بنویسد،و به بهانه های مختلف برمن دهن اندازد، تمام این تلاش هایش جز یک لجاجت نابخردانه چیزی بیش نسیت و فقط نظریک شخص مریض وخودخواه را بازتاب میدهد، نه آراء عمومی روشنفکران سالم اندیش وحقبین وحق خواه را. پس موسوی تا میتواند، علیه من وجویا بنویسد، من آنچه را بخاطر جویای عزیز بمن نسبت داده میشود بجان خریدارم ومیدانم که هیچ انسان با شعوری سخنان او را باور نخواهد کرد وبه گل خشکی میماند که به دیوار استوار نمی چسپد.

گرچه از پورتال افغان- جرمن خواهش کرده بودم تازمانی که موسوی از ملالی جویا معذرت نخواهد وسخن ونظر خود را درمورد شخصیت ملالی جویا پس نگیرد، این بحث نظرخواهی ادامه یابد. مگرچون" نرود میخ آهنین در سنگ"، حال که تعداد این نظرخواهی از صد هم بالاتر رفته و اگر ادامه یابد، بازهم علاقمندان ملالی جویا از داخل وخارج کشوردراین بحث سهم خواهند گرفت ، اما برای آنکه پورتال درنظردارد مسایل دیگری را برای نظرخواهی بگذارد وگذاشتن چند موضع در نظرخواهی بر خواننده خواهی نخواهی فشار وارد میکند، من با اظهار سپاس بیکران از همه هموطنان گرامی که با نظریات منطقی ومستدل خویش این بخش را بیش از پیش غنی ساختتد و جهت گیری ما را تقویت بخشیدند، وبا اظهار تشکر از گردانندگان محترم پورتال افغان- جرمن آنلاین، این بحث را درهمینجا خاتمه میدهیم.
با احترام فروان.سیستانی ۳/ ۱/ ۲۰۰۹


اسم: Abdul Wassey   محل سکونت: u.s.a    تاریخ: 03.01.2009

بنام خالق بیهمتا!هموطنان عزیزخود را سلام وتهنیت میگویم!

صحبت جالب ، و دامنهءآن طولانی، عده ای از دانشمندان برله و عده ای هم بر علیه موقف گیری های خواهر ما ملالی جویا از زمان تأسیس حکومت پوشالی کابل تاامروز نوشتند و یکدیگر را بباد انتقاد گرفتند،اما اینکه چی مارا وادشته است که دراین لحظات تاریخ ساز و نهایت حساسیکه، مادر وطن از اسارت خود و یتیم و بیوهء کشور از گرسنگی، بیسرپناهی در کوچه و برزن کشور دست بگدائی زده و ناله سر داده اند، و والدین برای نجات دلبندان خود از هراس هلاکت دست به لیلام آنها میزنند، آیا فرصتی برای ما مساعد است که روی همچو موضوعاتی به جر و بحث بپردازیم که عاقبتش هیچگونه سودی برای ملت اسیر و غمکشیدهء ما عاید نداشته، بجز اینکه اسباب اختلاف و موجب ضیاع و تحریف قوتهای فکری ماخواهد بود، که آنرا میباید در راه حل معضلات عدیدهءمردم و استرداد مجدد استقلال کشور خود سوق و گسیل دهیم.

بلی،زمانیکه پرچم آزادی یکبار دیگر در کشور به اهتزاز درآید و مردم مظلوم ما حداقل قوت لایموت خود را بصورت شرفمندانه تهیه کردند، و مسند سخنرانی را مردم ما تهیه دیده باشند نه اینکه اشغالگران، آنوقت خواهد زیبید که خوب و بد خودرا در معیار قضاوت بگذاریم و از ملت خود بخواهیم تا در رابطه بعملکرد ما قاضی باشد.والسلام


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 02.01.2009

قابل توجه محترم جمال الدین از کانادا!

رکن اساسی دموکراسی در کشورهای غربی، آزادی بیان و آزادی عقیده و آزادی مطبوعات است.
بنابر همین اصل هر کس دراین کشورها بدون تحمیل عقیده و نظر دیگران به حیات خود ادامه میدهد و هیچکس حق ندارد کسی را بخاطر داشتن عقایدش مورد پیگرد قرار بدهد، ولی تنها در کشورهای اسلامی است که مسلمان حق ندارد غیر از اسلام دین دیگری و ایدیالوژی دیگری را بپذیرد و در صورت قبول دین دیگری فوراً مرتد خطاب شده به کشتن او فتوا میدهند، اما شما می بینید که کشور های غیر اسلامی تفتیش عقاید مردوداست و هر کس میتواند با داشتن هر عقیده و مذهبی حتی بدون داشتن دین مشخصی برای خود زندگی کند،
قانون فقط در زمانی کسی را مورد باز پرس قرار میدهد که عملی غیر قانونی از وی سر زده باشد.
برای من هم داشتن عقاید مذهبی و یا غیر مذهبی هیچگاه مطرح نیست، خداکند کسی از هفتاد پدر مسلمان باشد و دیگری از هفتا دپدر عیسوی یا هندو یا بودائی یا شینتوئی و یا کمونیست و یا ماوئیست باشد، نزد من هیچکسی از لحاظ اعتقادی بر دیگری رجحان ندارد، فقط عمل انسان است که میتوان روی آن قضاوت کرد که ایا به خیر انسان تمام شده یا به ضرر انسان.
من چه کنم مولوی و مرشد و رهب رمسلمانی را که بخاطر کسب قدرت و یا انحصار قدرت در خدمت شبکه های جاسوسی کشورهای بیگانه قرار گرفته و به کشت و کشتار انسان های بیگناه و کودکان و زنان هموطن خود پرداخته باشد.
مگر رهبر وارکان حکومت اسلامی دولت ربانی- مسعود- گلی الدین حکمتیار مسلمان نبودند که از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ چهارسال متواتر مردم فقیروبیخانه وبی کاشانه کابل وشهرهای افغانستان را به توب بستند وتنها درشهر کابل بیش از ۶۵ هزار انسان را نیست و نابود کردند وپایتخت کابل را به ویرانه وحشتناکی مبدل نمودند.من هزار مرتبه به آن هندو وآن عیسوی وآن کمونیست وماوئیست باوجدان که دست شان بخون مردم ما آلوده نشده وسعی میکنند اشک از چشمان یتیمان وبیوه زنان ومادران داغدیده افغان پاک کنند ودر سخت ترین شرایط به انسانهای مستمند ومحتاج افغان کمک های بشری فراهم میکنند ،ارج میگذارم وآنها رابر رهبران تنظیمی مدعی اسلام پناهی افغان ترجیح میدهم.
فکر میکنم که ملالی جویا نیز یک انسان سیکولار وآزاد اندیش است ونزد او یک مسلمان ریشداراز یک هموطن هندویش کدام برتری ورجحانی ندارد وهرکس را از روی عملکردشان ارزش میدهد.ملالی جویا تا هنوز در هیچ مصاحبه خود به عضویت خود در کدام سازمان سیاسی اعتراف نکرده است، حال اگر سازمان سیاسی "راوا" از ملالی جویا بخاطرموضعگیری انقلابی وانسانی اش در لویه جرگه قانونی اساسی وبعد هم از عملکردش در پارلمان حمایت کرده باشد،من در چنین حمایتی هیچ عیبی نمی بینم. تاپه زدنها برعناصر پاک وشریف درافغانستان متاسفانه از دهه دموکراسی که دهه ظهور وتشکل احزاب سیاسی در افغانستان است، رواج پیدا نمود و تا کنون این تاپه برپشت این یا آن عنصرملی از طرف سازمانهای سیاسی رقیب زده میشود.
یکبار دیگر میخواهم بگویم که ملالی را "راوائی" نشان دادن سبب دلسردی ویا روی گرداندن من از وی نخواهد شد، زیراتا کنون از سازمان روا نیز کدام عملی که دال برخیانت آنها باشد، سرنزده است تا من از ملالی جویا بخاطر عضویت او در آن سازمان روی گردان شوم . اگر ملالی جویا در راه افشای چهره های جنایتکاران وخاینان ملی همچنان گام بردارد واز نزدش کدام عمل ضدملی سرنزند،نه تنها من، بلکه هرعنصر وطن پرست دیگربخاطر چنین موضعگیری از او حمایت وپشتی بانی خواهدکرد.با احترام


اسم: شیماکریمی   محل سکونت: کابل- خیرخانه    تاریخ: 02.01.2009

خواهر عزیزم قدریه کهدامنی سلام!
براستی ملالی جویا به همه اقوام عزیز ما تعلق دارد چون در نقطه مقابل جنایتکاران و دشمنان وطن ما قراردارد و بی توجه به قومیت، مذهب و روابط بیرونی شان یکسره خاینان وجنایتکاران را رسوا میکند و خواب ارام را ازآنان گرفته است.
ببخشید خواهرگلم که متاسفانه ما درپای تخت کشورخود از نعمت برق محرومیم اگریک شب برق داشته باشیم یک هفته نداریم وبه همین لحاظ من نتوانسته ام قبل از این نظریات برادران وخواهران خود را در دفاع از این شیرزن قهرمان وطن بخوانم. بعضی ازنظریات مردان را خواندم ولی نظریات خواهران را اول تر مرورنمودم.بعضی از مردان ما خدایار جانشان با وجودی که خود را دانسته وفهمیده میگیرند مگر هنوز هم در همان تعصب مردسالاری وجنسیت غرق اند ویک سخن برحقی که از دهن یک زن ویا خواهر شان براید به مذاق شان بد میخورد وفوراً از خود عکس العمل منفی نشان میدهند. چنین عکس العمل ها بفکر من از نارسائی این مردان سرمیزند.موسوی با این کار خود دل تمام دوستان وطرف داران ملالی جویا را ازخود رنجاند.چرا کاری کند عاقل که بار ارد پشیمانی. با احترام


اسم: جمال الدین    محل سکونت: کانادا    تاریخ: 02.01.2009

قابل توجه محترم جناب سیستانی و آقای جاوید!

من صدای ملالی جویا را در لویه جرگه قانون اساسی علیه خیانتگران و جنایت کاران تائید و تمجید میکنم، چون بیانی بوده از واقعیت و حقیقت که در آن مجلس کس دیگری به آن صراحت جرئت اظهار آنرا نکرد.
اینگونه تبارز شجاعت آنهم از یک دختر قابل قدر است، چنانکه مردم افغانستان و جهان به ستایش از وی پرداختند و بعضی دولت ها و سازمانها مدال های افتخار تقدیمش کردند، حقش هم بود.
ولی اینرا هم بپذیرید که تنها شجاعت و اظهار افشاگری خیانت کافی نیست. ما هر روز می شنویم که در کشور زنها خود را از درد وغم آتش می زنند و هرچه بفکر شان میرسد میگویند.
کمونیستهای روسی هم جرئت و شجاعت داشتند و در برابر رزیم تزاریسم و تجاوز المان هیتلری قهرمانانه جنگیدند و جهان را از شر فاشیزم نجات دادند، کمونیستهای امریکای لاتین و چین هم از خود جرئت و شجاعت زیاد نشان داده اند، کمونیستای خلق و پرچم نیز دست به سلاح بردند و رزیم داود خان را از بین بردند باآنکه خیانت بود، بعدهم هزار ها نفر اعضای حزب مذکور در برابر مقاومت مردم جان دادند که همه به حساب شجاعت می آیند اما شما آگاه خواهید بود که همان رهبران شجاع روس ملیونها افراد بی گناه شوروی را بقتل رساندند، آنهنم با ادعای دفاع از منافع خلق هابه زعم خودشان و آرمان کمونیزم.
در چین و افغانستان نیز بر اساس همان ایدئولوژی و آرمان صدها هزار انسان را بی جهت بخاک و خون کشیدندو به اینترتیب حالتی بوجود آمد که احزاب و دولت های دشمن افغانستان به حمایت از افراطی ترین عناصر مذهبی برخواستند و آنها را بجان مردم و بجان هم انداختند که تا امروز از پیکر ملت خون جاریست.
پس نتیجه می گیریم که تنها شجاعت و زبان گشودن به اظهار رویداد، درد مردم را درمان نمی کند، عمل غیر آگاهانه ولو از سر نیت نیک و خیر خواهانه هم باشد ممکن فرد و افرادی را مشهور ساخته و قهرمان جلوه دهد اما راه گشای صلح و آرامش مردم نخواهد بود.
از اینگونه حرکت ها فقط یک تعداد افراد فرصت طلب مثل پیروان مسعود نفع می برند.

البته راه و عمل کرد ملالی جویا از راه و عملکرد احمد شاه مسعود متفاوت است، لیک باوجود اینکه ملالی جویا شجاع و مردم دوست است خطر اش اینست که وابسته به سازمان چپ افراطی است بهمین خاطر و با داشتن ایدئولوژی چپ ملالی نتوانست حد اقل با چند نفر وکیل مردمی و دیموکرات هم در پارلمان کنار آید و با استفاده از تریبون پارلمان موضع نادرست دولت و راه و روش صحیح را به گوش مردم برساند. گرچه ملالی ظاهراً سخن از آزادی و دیموکراسی می زند اما اندیشه رهنمای او همانا اندیشه مارکسیسم ــ لنینیسم و مائویسم است. که بدرد خور زمان حال افغانستان نیست.

احتمالاً اختلاف میان ملالی جویا و سید حسین موسوی که قبلا هر دو از یک سازمان و یک سرچشمه آب میخوردند بعدا بخاطر اختلاف میان داکتر فیضو و مجید کله کانی یعنی اختلاف برسر رهبری اینها و تعداد دیگری را در مقابل هم قرار داد. خلاصه اگر اینطور نیست پس چیست ؟ که آقای موسوی بجای مبارزه با خیانتگران و جنایت کاران لبه تیز مبارزه را بسوی ملالی جویا قرار داده است ؟.


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 01.01.2009

جناب حسین اکبری:

اگر آقای موسوی حجت الاسلام است یا تواریش، اگر او ملحد است یا مسلمان، اگر او تحصیل یافته جمهوری اسلامی ایران در شهر قم است یا مرد انقلابی مبارز ضد اسلام کلا موضوعات شخصی او می باشد و هیچ ربطی به جوهر بحث در اینجا ندارد.

در زندگی مدنی امروزی هیچ کس حق تجاوز بر حریم شخصی زندگی یک فرد را ندارد. این شیوه فکری مبنی بر تفتیش عقاید مردم امروز در بین طالبان شایع است. ما بامید روزی هستیم که طالبیزم بر اساس شعارهای ملالی جویا و بر اساس امیال او در جلسه تاریخی قانون اساسی افغانستان از افغانستان محو و نابود گردد.

موسوی بحیث یک انسان حق دارد مسلمان بزید و کمونیست وار گپ بزند. در هیچ قسمت قرآن خدا ذکر نگردیده است که اولاد پیامبر او روزی کمونیست عمل نخواهد کرد و پیامبر هم نمی توانست این پیش بینی و ضمانت را ارائه کند.
اولاد پیغمبر خدا در جهان امروز افراد عادی بوده و آنها حق دارند طوریکه دل شان می خواهند زندگی کنند. تعجب من نسبت به شماست. چرا تااین حد در حریم زندگی خصوصی مردم مداخله می کنید؟

از نظر بنده جناب موسوی باید مطابق شرائط امروزی زندگی در جهان معاصر خاصیت همزیستی داشته باشد. او باید قدرت و توانائی همزیستی با اخوانی ها، طالبان، پرچمی ها، خلقی ها، شعله ای ها، مساواتی ها، و غیره و غیره را داشته باشد.
اخوانی بودن یک مساله است و ارتکاب جرم زیر ماسک و نام اخوانیت و اسلام مطلب دیگریست.
مطابق قوانین افغانستان و تقاضای عصر امروز مجرم باید به میز محاکمه کشانیده شوند. در هیچ قسمت قانون اساسی افغانستان یا قرآن یا حدیث نیامده که کمونیست ها در افغانستان مجرم هستند. در هیچ قسمت قانون افغانستان نیامده که سید اولاد پیامبر مجرم نمی گردند و برای دائم از محاکمه معاف هستند.
این چیزی بود که ملالی جویا تقاضا کرد و او را به شهرت رساند. هیچ کس حق ندارد ملالی جویا را بخاطر راوائی بودنش و بخاطر تعلقات او با گروههای چپی مورد انتقاد قرار دهد. این حق مسلم ملالی جویاست که طبق دلخواه خود گپ بزند و بزید. در اینجا نیز ملالی جویا مانند موسوی حق دارد یک زندگی عادی و مدنی داشته باشد که در آن xxxxx ها توانائی رخنه را نداشته باشد. امید است این توضیحات قناعت شما جناب عالی را فراهم کرده باشد.


اسم: شایسته پوپل   محل سکونت: قندهار    تاریخ: 01.01.2009

خواهرم زبیده جان،

سلام بر شما خواهر عزیز، من صد فی صد با نوشته شما هم نوا هستم.
درود بی پایان به ملالی جویا که خواب شیرین جنایتکاران را برهم زده است.
تا جائی که از افغانستان جنگ زده هی میدان و طی میدان کرده در امریکا کسی را سراغ کردند که می تواند دل شان را شاد کند و از مرحمت آنها بهره داشته باشد.
راستی انسان چقدر باید فرومایه و ذلیل باشد که بر یک زن شجاع و مبارز چون ملالی جویا حمله کند و خاطر سیاف ها و ربانی ها و خلیلی ها و مارشال های باد آورده را از خود راضی بسازد.
لعنت خداوند بزرگ بر چنین اشخاص خود فروخته و بدبختی باد که از توهین به یک زن بخود می نازند و اکنون که رسوائی شان عالم را گرفته و مورد نفرین هزاران خواننده سایت افغان جرمن آنلاین قرار گرفته اند، دل خود را به نوشتن لاطایلاتی علیه آقای سیستانی و شورای انقلابی تسلی میدهند. اینهم شد مبارزه که این مائوئیست دل به آن خوش نموده.
از خدواند می خواهم دست آنانی که در مذمت ملالی جویا می نویسند از شانه کوتاه کند. و دعای خیر ماپشت و پناه کسانی باد که از این زن باشهامت دفاع کردهاند و دفاع می کنند.


اسم: حسین اکبری   محل سکونت: غزنی -افغانستان    تاریخ: 01.01.2009

سلام به کارکنان سایت ملی افغان جرمن آنلاین!

نمیدانم به این آقای موسوی "حجت الاسلام" خطاب کنم یا "تواریش" ، ملحد یا کافر و غیره؟
یک نفر پیدا می شود که او را تحصیل دیده حمهوری اسلامی ایران در شهر قم تا درجه حجت الاسلامی بالا می برد و دیگری او را مرد انقلابی و مبارز ضد اسلام و اندیشه های پاک محمدی میشمارد.
خوب اگر موسوی مسلمان است پس چه ضرورتی دارد که خود را نزد کمونستان و مائویستان کمونست بشمارد و اگر کمونیست است چرا نزد مسلمانان خود را مسلمان و سیداولاد پیغمبر می داند.
معلوم میشود که او دو چهره دارد که یک چهرۀ آن مسلمانی است و چهره دیگر آن کمونیستی ، تا دل هر دو طایفه را بع دست گرفته و خوش بسازد. مگر هیچ رخ این چهره برای مسلمان ها قابل قبول نیست. زیرا دو روئی در اسلام همان منافقت است. از آدم منافق تعریف و تمجید کردن کار درستی نیست و گناه عظیم به حساب می آید. والسلام


اسم: زبیده   محل سکونت: هرات    تاریخ: 01.01.2009

زنده باد افغان- جرمن آلاین!

زنده باد ملالی جویا، با آن نام بزرگش که نامش لرزه در دل خاینان و جنایتکاران می اندازد.
جنایتکاران که دیدند حریف ملالی جویا در هیچ زمینه ئی نیستند اکنون از در دیگری داخل شدند و یک شخص خودخواه و عقده مند را که حریف هیچ مبارز واقعی وطن مانیست پیدا کردند واو را برای چند روز مزدور خود ساختند تا برضد این شیردخت افغان دهن باز کند.
واقعاً انسان چقدر باید خاین باشد تا دهن به بدگوئی از یک زن پاک و نجیب باز کند.
شرم باد بر چنین بزدلان نامرد که از xxxxxxx امپریالیزم بر یک شیرزن مبارز حمله میکنند.
بازهم میگویم زنده و موفق باد ملالی جویا این زن قهرمان و بی بدیل افغان. با احترام


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 31.12.2008

دوست معزز و محترم جناب طرفدار:

ایکاش مااین جرات اخلاقی را می داشتیم که زیر یک نام و بصورت ثابت از یک موضع ثابت حرکت می کردیم که نتیجه بحث معلوم می شد. گاهی زیر نام قاصدک و بعد زیر نام سیستاتی و بعد هم زیر نام احمد و محمود و غیره و غیره در بحث شرکت کردن چیزی جز سر درگمی و بی حاصلی بحث نتیجه نیست.
من در شروع بحث موقف خود را مثل آفتاب علنی اعلان کردم و موضع قاطع و مانع ملالی جویا را در جرگه قانون اساسی علیه جنگسالاران تائید و موضع ضد انسانی، ضد قانونی و ضد اسلامی جناب حضرت صبغت الله مجددی و هواخواهان او را بدون قید و شرط نکوهش کردم.
این یک طرف قضیه بود. بعنوان یک بیطرف از کوچه فی سبیل الله همچنان این موضوع را که از موضع قاطع و برحق ملالی جویا که در یک مقطع خاص زمانی و مکانی صورت گرفت، مردم پیراهن پر خون حضرت عثمان می سازند نیز رد کردم.
اینکه امرزو شماری زیر چادر ملالی جویا می خواهد علیه دموکراسی و آزادی بیان عمل نمایند نیز مخالفت دارم. مثلا موسوی یا معروفی با نوشتن یک مقاله در یک سایت انترنتی آزاد می باشند. این حق قانونی، شرعی، اخلاقی آنها می باشد.
در هیچ جائی گفته نشده که ملالی جویا برای دائم از ارزیابی نظر و عملش معاف گردیده است. بحث آزاد انترنتی علیه یا له ملالی جویا بصورت عموم هیچ ربطی به موضوعاتیکه شما جناب عالی مطرح می سازید، ندارد.
ملالی جویا درست است که در جرگه قانون اساسی یک مساله بسیار عالی حقوقی و اخلاقی و شرعی بسیار عالی را مطرح کرد ولی این موضع او سبب شده نمی تواند که موضع و موقف ملالی جویا در جریانات بعدی نیز تائید و قابل ستایش است و ما باید از ملالی جویا مسعود ثانی بسازیم! آیا اشتباه هواخواهان مسعود بجز از این است که بخاطر جهاد او می خواهند مردم بپذیرند که خرابی کابل توسط مسعود درست است؟

در پاسخ به سئوالات مطروحه شما باید عرض کنم که هر ماده قانون اساسی افغانستان برای نفس کشیدن آزاد ساکنین افغانستان، برای خوردن بهترین غدا، برای حرکت آزاد مردم افغانستان طرف و عملی باید گردد.
اگر این مواد برای اهداف مطروحه اجراء نمی گردد، نقص در قانون نه بلکه نقص در فساد و خیانت و غدر حاکم در افغانستان است و بس.
اگر شما این گفته های مرا قبول ندارید لطف نموده ثابت سازید که این ادعاهای من غلط است. بیا که احساسات را کنار گذاشته و منطقی و علمی صحبت کنیم.
من حاضر هستم که از ملالی جویا دفاع کنم ولی این دفاع باید شکل قانونی داشته باشد، اخلاقی باشد و قرین عدالت باشد. بهمت و افترا بر اساس هرج و مرچ و لجام گسیختگی هیچ دردی را دوا نمی کند.

از شما جناب طرفدار خواهش می گردد که برای جنابان قاصدک و سیستانی صاحب اجازه دهید که از خود دفاع کنند. جناب سیستانی به نمایندگی از ملالی جویا چیزی می نویسد که اصلا ممکن نیست. او می گوید اگر ملالی جویا قدرت را بدست گرفت او دست خود را بخون جنایتکاران و ناقضین حقوق بشر آلوده نخواهد ساخت. جناب سیستانی از چه می فهمد.
من تا بحال فکر می کردم که اصلا ممکن نیست آدم پیش بینی کند که نیم ثانیه بعد در مورد نظر و عمل یک فرد چه اتفاق خواهد افتاد ولی سیستانی صاحب این هنر را کسب کرده است که پیش بینی های قاطع ارائه کند.
من به موضوع به همین دلیل و به این پیش بینی ها علاقه می گیرم تا به موضوع شخص ملالی ملالی جویا و مخالفین او.

لطفا در چارچوب بحث و چیزی گفته شده نظر دهید. بیا که بحث در مورد ملاهای عیسوی در قرون وسطی را بجایش بگذاریم. زیرا هر قدر بحث را با آوردن موضوعات و مسائل بی ربط آلوده سازیم بهمان اندازه از اصل مطلب خود را دور می سازیم. و خوانندگان خود را سر درگمتر می سازیم.


اسم: طرفدار   محل سکونت: کابل    تاریخ: 31.12.2008

جناب محترم بیطرف!

چسبیدن شما به قانون مرا بیاد قصۀ کشیش ها در زمان حاکمیت آنها در اروپا انداخت. میگویند، روزی یک فرد به کلیسا رفته از کشیشان پرسید، که اسب چند تا دندان دارد؟ کشیشان به مرد سوال کننده گفتند، که فردا مراجعه نماید، تاآنها به او جواب بدهند. کشیشان در جستجوی پاسخ کتابهای مقدس و قوانین آسمانی عیسویت را زیر و رو کردند، اما چیزی حاصل شان نشد که نشد.
فردای آنروز وقتی مرد پرسشگر رسید، کشیشان مصروفیت به مسایل عاجلتری را بهانه کرده، موعد جواب را یک هفته بعد مقرر نمودند. تا یک روز قبل از قرار کشیشان تمام کتب قوانین مقدس را زیر و رو نمودند، ولی بازهم چیزی حاصل شان نشد که نشد.
کشیش جوانی در خطاب به کشیشان کهنه کار قانون فهم و قانونی گفت، که فردا پرسشگر میرسد و ما تاهنوز جوابی نداریم؛ آیا نمیشود که به طویله رفته دندانهای اسپی را بشماریم؟ کشیشان قانونی حکم ارتداد کشیش جوان را صادر کردند.

بیطرف خان عزیز و محترم چند سوال به شما درین رابطه راجع میشود:
شما در نفس کشیدن از کدام ماده قانون اساسی استفاده می کنید، تا از شمول تان در دائرۀ قانون بربریت نجات یافته باشید؟
شما در خوردن غذا از کدام ماده قانون اساسی استفاده می کنید، تا از شمول تان در دائرۀ قانون بربریت نجات یافته باشید؟
شما در رفتن تان به بستر از کدام ماده قانون اساسی استفاده می کنید، تا از شمول تان در دائرۀ قانون بربریت نجات یافته باشید؟
شما معلوم میشود، که حتی جریان حوادث کشور تانرا نیز چندان تعقیب نمیکنید و الی خبر میداشتید، که جنایتکاران جنگی در پارلمان همدیگر شانرا معاف کرده و جنایتکار خطاب کردن آنهارا جرم قابل مجازات دانستند.
به حساب چنان چسبیدن سرسختانۀ شما به "چارچوب قانون" ملالی جویا باید محاکمه گردد و نه قاتلین مردم و متجاوز به ناموس آنها.
آیا میدانید، که در سطر دوم نوشتۀ تان، خود شما هم مرتکب جرم جنایتکار خطاب کردن جنایتکاران جنگی شده اید؟ شما چه وقت به کابل تشریف برده و خود را تسلیم پنجه های قانون جنایتکاران جنگی میکنید؟
ما میگوئیم، قرار گرفتن در مقابل ملالی جویا، که صدای برحق مردمش را بگوش تمام بشردوستان جهان میرساند، جرم خاینانه و وطنفروشانه و قرار گرفتن در مقابل مردم تحت ستم استعماری ایالات متحده امریکا بوده و حمایت از امپریالیسم و عوامل آن، جنایتکاران جنگی می باشد؛ به گفته ی عارف "چه فرقی میکند، که این جرم در هیچ ماده ای از قانون اساسی افغانستان و یا کدام کشور دیگر جهان توشیح نشده باشد." نظر شما چیست؟ از تمام نوشته های شما درین نظرخواهی بالاخره معلوم نشد، که شما در توافق با ملالی جویا و در کنار او قرار داشته، علیه جنایتکاران جنگی، که عوامل فرومایه ایالات متحده امریکا اند و استعمار امریکا به زور بمباردمانها و کشتار بیرحمانه خلق ما میخواهند آنها را بر ملت ما تحمیل نمایند، قرار دارید و یا در کنار موسوی که از سنگر جنایتکاران جنگی برملالی جویا تیراندازی میکند، قرار دارید.
رخ ته مالوم کو برادر! ببینید اگر اجازه داشته باشیم، که از جستجو در مواد قانون اساسی افغانستان و جهان صرف نظر کنیم، باید بگوئیم که شما خود در نظردهی تان از آغاز تاانجام مرتک جرم در بین دو کرسی نشستن شده، هم به میخ میکوبید و هم به نعل. باور کنید، که خوانندگان مطالب مندرجه در سایتها آنقدر کودن هم نیستند، که شما محترم فکر میکنید؛ همه فکر میکنند، که شما رندانه میخواهید، موسوی را از زیر ضربه محقانه وطنپرستان هواخواه ملالی جویا برهانید. شما اینطور فکر نمی کنید؟.
حال جرات اخلاقی را بکار گرفته، از ته دل بگوئید، که در کدام طرف متضاد و آشتی ناپذیر قرار دارید؟ در طرف ملالی جویا، که علیه میهن فروشان جنایتکار جنگی قرار دارد و یا در طرف موسوی که علیه ملالی جویا و له جنایتکاران مزدور قرار گرفته است؟ با عرض حرمت. طرفدار


اسم: Asif   محل سکونت: Jalal abad    تاریخ: 31.12.2008

به سايت وزين وملي افغان-جر من انلاين!

فقط و فقط سيافيها، باند رباني، پيروان کابلګيرک ثاني که امريکائيان به او لقب قهرمان ملي داده اند و پيروان پوچ مغز اش ګاهي اورا القاب سردار شهدا و ګاهی هم سيدالشهدا ميدهند و همچنان يک تعدادتفنګسالاران جنايتکار و رهزن و دزد در مخالفت با قهرمان ملي ما ملالی جو يا قرار دارند، زيرا ملالی جويای قهرمان، چهره کثيف اين آدم کشان و جانيان را نه تنها به مردم افغانستان، بلکه برای همه مردم جهان رسواکرده و ميکند٠

لعنت به کسانی که در مخالفت با ملالی جويا قرار دارند٠ ملالی جويا سمبول شهامت ملت غيور افغان است و بر ماست که به نام بزرګش افتخار نمائيم٠
چشمان دشمنان انديشه والای ملالی جويای قهرمان کور باد٠


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 31.12.2008

محترم سیستانی صاحب:!

شما می نویسید:
"اگر بالفرض ملالی جویا روزی به قدرت هم برسد، خود دستش را بخون جنایتکاران آلوده نخواهد کرد، بلکه آنانرا فقط بدست قانون و محاکمه خواهد سپرد تا به جزای اعمال خود برسند و عدالت تامین گردد و درس عبرتی برای دیگران باشد."!
شما از چه می فهمید؟ جواب باین سئوال احساساتی بودن تان در مسائل را ثابت خواهد ساخت. ضرور نیست من برای شما افسانه سر منگسک بگویم.


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 31.12.2008

جناب محترم قاصدک:
از لطف و توجه تان به بحث یک جهان ممنون. من نظریات شما را خواندم و از خواندن آن لذت بردم. من فکر می کنم که در یک جاه از پیش شما مسائل خلط می گردد. ملالی جویا در جرگه قانون اساسی افغانستان یک خواست قانونی را مطرح کرد. وی خواست جنایتکاران جنگی محاکمه گردد. این موضع ملالی جویا هم قانونیست و هم قرین عدالت و اخلاق. در هیچ حصه قانون اساسی افغانستان گفته نشده که جنایتکاران جنگی باید محاکمه نشوند. اینکه جنایتکاران جنگی محاکمه شوند، صد در صد مطابق قوانین افغانستان و جهان است. این موضوع قانونی هیچ ربطی به فلسفه و سیاست بازی ندارد که شما می خواهید بحث را به آنسو بکشید. شما چرا فکر می کنید که این بحث بحث فلسفی یا سیاسی باشد؟ شما چرا این موضع و موقف برحق ملالی جویا را خلاف قانونی فکر می کنید که از منافع ستمگر دفاع می کند؟

صرف از روی کنجکاوی این سئوال را مطرح کردم. آیا شما هر گز فکر کرده اید که یگانه راهیکه ما می توانیم به تامین صلح و نظم و ترقی و ... و .... نائل گردیم باید خود را در چارچوب قانون مطرح سازیم. خارج از دائره قانون بربریت است! آیا شما با این گپ موافق هستید؟


اسم: قاصدک   محل سکونت: سرزمین رنج    تاریخ: 30.12.2008

بیطرف: "نوشته شما مرا بیشتر و بیشتر بخود جلب می کند...."

دوست گرامی، اگر قرار باشد به بحث قانون وارد شویم، گپ بی حد به درازا میکشد و از موضوع اصلی این بخش خارج خواهیم شد. این یک بحث فلسفی است و بالاخره سیاسی، برای درک آن اول باید از نظر فلسفی قانون را مورد بحث قرار داد و نظریات گوناگون درین مورد را دانست.
من مشخصا معتقدم که آنچه به نام قانون و حقوق در جامعۀ استبداد زده و اشغال شده بالای ما تحمیل میگردد چیزی نیست مگر اراده طبقات حاکمۀ جامعه که آنرا بالای ما می قبولانند و خود کیف میبرند.
برای رهایی از استبداد، چاره‌ای نیست مگر اینکه به جنگ این قوانین برویم، چون این قوانین خود مانعی در برابر مبارزه علیه استبداد میگردند و مبارزه را در یک چوکات تنگ محصور میسازند تا به پیروزی نرسد.
هر مبارزه آزادیخواهانه و ضد استبدادی اگر جدی باشد چاره‌ای ندارد مگر اینکه قانون شکنی کند و پایش را از چهار چوب قوانین استبدادی بیرون برد.
در جامعه‌ایکه به طبقات تقسیم شده، این قوانین چه زیر نام مستعار "دموکراتیک" بالای ما قبولانده شوند و یا هم صاف و روشن ماهیت استعماری و مستبدانه آن هویدا باشد، هردو در آخرین تحلیل علیه طبقات ستمکش و نادار اند و به نفع حاکمان جامعه و رهایی در یکچنین جوامعی باید از شکستن بند و زنجیر رهایی آغاز شود که قوانین بر پای مردم بسته اند.
قانون شکنی ممکن در شرایطی با جنگ و ناملایمات همراه باشد، اما جنگ همیشه نمیتواند بد باشد. جنگ میتواند عادلانه و غیرعادلانه باشد، جنگ مقابل اشغالگران روسی عادلانه بود در حالیکه جنگهای تنظیمی در کابل ناعادلانه و خاینانه.
خیزش مردم در برابر رژیم های مستبد عادلانه و تنها راه رهایی است.
بیشتر از این نمیخواهم سر شما و خوانندگان را به درد بیاورم چون این بحث کمی خارج از موضع این بخش است.
و اگر این مبحث را با موضوع مشخص ملالی جویا بخواهم ربط دهم میشود گفت که جویا تنها زمانی برای اکثریت مردم مطرح شد و مورد استقبال مردم مصیبت دیده قرار گرفت که در خلاف آنچه حکام میخواستند در چوکات قانون برما بقبولانند حرکت کرد.
اگر وی طبق قانون روز رهبران جنایتکار جهادی را "رهبران معظم جهادی" می‌ نامید و سخنانش را با تعظیم به به‌اصطلاح "قهرمان ملی" آغاز میکرد و طبق دستورات حاکم در لویه جرگه عمل میکرد، هیچگاهی ملالی جویا قهرمان مردمش نمیشد. جویا که درک کرده بود که در لویه جرگه این حاکمان جنایتکار اند که میخواهند اراده شانرا در قالب قانون اساسی بر مردم تحمیل کنند و دید که نمایندگان مردمی که برایشان قوانین ساخته میشود آنجا حضور ندارند، برخاست و ندای مردم را بیان کرد و این مضحکه جاری در آنجا را آنچنان با صلابت افشا و برملا ساخت که دیگر کمتر کسی به بویناکی آن جرگه شک دارد.


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 30.12.2008

قابل توجه محترم جمال الدین از کانادا

این سخن شما که اعظم سیستانی قصد کرده تا از ملالی جویا، مسعود ثانی بسازد، بیشتر همنوائی شمارا با احمدشاه مسعود و ضدیت شما را با ملالی جویا میرساند.
سیستانی هنوز اینقدر شعور و تمیز دارد که تشخیص بدهد ملالی جویا همین اکنون هزاران مرتبه بالاتر از احمدشاه مسعود، نزد مردم حق شناس افغانستان بدون راه اندازی کدام توطئه و کشت و کشتار همشهریان و هموطنان خود، محبوبیت دارد.
بین ملالی جویا، این شیرزن دلیر، که نه کسی راکشته و نه بوطنش خیانت کرده و نه از دست طالبان به غار و سوراخی خزیده، و نه لقب قهرمانی را از اشغالگران کشور گدائی کرده، و احمدشاه مسعود،آن قاتل هزاران انسان کابل، از زمین تاآسمان فرق است.
سیستانی میداند که ملالی جویا اولاً یک زن است و زن ذاتاً مادر است ،و مادر باعاطفه تر از مرداست و به همین دلیل است که مادر بیش از مرد درد و رنج عزیزان خودرا حس میکند و مخالف جنگ و کشت و کشتار است.
مادران افغان جداً خواستار به محاکمه سپردن جنایتکاران جنگی اند و میخواهند تا خون فرزندان جوان و کودکان و نوباوگان و شوهران و پدران خودرااز این جنایتکاران بگیرند، و از ملالی جویا بخاطری حمایت میکنند که فریاد شانرا بگوش مقامات عدلی ملی و بین المللی میرساند.
اگر بالفرض ملالی جویا روزی به قدرت هم برسد، خود دستش را بخون جنایتکاران الوده نخواهد کرد، بلکه آنانرا فقط بدست قانون و محاکمه خواهد سپرد تا به جزای اعمال خود برسند و عدالت تامین گردد و درس عبرتی برای دیگران باشد.
تشویش نداشته باش برادر که نه ملالی جویا خواهان مقام قدیس است و نه من اینقدر کودن میشوم که مقام بسیار ارجمند ملالی جویا را در سطح احمدشاه مسعود پائین بکشم و اورا شماتت خاص و عام بسازم. هر که در صدد خورد کردن ملالی جویا باشد اندر دو عالم سیه روی بادا.


اسم: Javid   محل سکونت: Steinsel    تاریخ: 30.12.2008

جناب جمال الدین،

اگر مسعود را جنایتکار می نامیم و وطنفروش به خاطری است که بوجی بوجی سند و مدرک و چشم دیدها از جنایات وی موجود است و خون دهها هزار تن در کابل و مخصوصا افشار کافی است که به این قهرمان ملی ساخت امریکا نفرین فرستاد.

اگر در مورد جویا شما چیزی دارید لطف کنید بگوئید، تنها تاپه زدن و بدون مدرک صحبت کردن جایی را نمی‌ گیرد. مثل مسعودیست ها کسی او را بت هم نتراشیده که از هرگونه انتقاد بری باشد و دهان انتقاد کننده به زور تفنگ خفه گردد.

شما جویا را کمونیست مینامید. اگر کمونیست ها مثل جویا شجاع، مردم دوست و صدای مردم شان باشند، من همینجا اعلام می کنم که از امروز به بعد کمونیست خواهم شد و شعار خواهم داد که زنده باد کمونیزم!


اسم: حمید اله   محل سکونت: کابل    تاریخ: 30.12.2008

باعرض سلام اگر ممکن است این مقاله را در محل تحلیل ها نشر نمایند
اگر"AA "واقعا یک ویب سایتی با اندیشه های آزاد است:

به پورتال محترم افغان جرمن!

من یکی از خواننده های دائمی پورتال ملی افغان- جرمن آنلاین هستم که از چندین سال بدینسو هفته چندین بار به این پورتال مراجعه و از اخبار و مطالب دلچسپ آن بهره میگیرم
به نظر من یکی از ممیزات بارز این پورتال که انرا از ویب سایت های دیگر متمایز می سازد اینست که در پورتال افغان جرمن آنلاین میتوان نظریات و دیدگاه های مختلف و حتی باهم متضاد را مطالعه نموده درروشنی افکار و اندیشه های گوناگون به حقیقت دست یافت
من بار ها شاهد بوده ام که در این پورتال معظم موضوعات بسیار مهم و حیاتی کشور که سرنوشت و آینده وطن محبوب ما به آن مربوط میباشد چون موضوع خروج قشون خارجی از وطن و یا موضوع محاکمه جنایتکاران جنگی و غیره مسائل مهم کشور را به نظر خواهی گذاشته تا هموطنان گرامی ما که در چهار گوشه جهان از بد روزگار زندگی مینمایند نظرات شانرا در باره همچو مسایل بطور آزادانه ابراز دارند که بحیث یک خواننده دائمی پورتال افغان جرمن آنلاین میخواهم از گردانندگان این پورتال بخاطر همچو خدمت شان تشکر نمایم.

از دیگر ویژه گیهای این پورتال فاصله گرفتن آن از مسایل و موضوعات قومی و لسانی در کشور است زیرا متاسفانه یک تعداد زیاد از وطنداران ماامروز به این مرض مهلک دچار و شب و روز علیه اقوام همدیگر تبلیغات ناروا می نمایند. خوشبختانه در پورتال افغان جرمن آنلاین موضوعات قومی و زبانی اصلا مطرح نبوده و نویسندگان با وابستگی های مختلف قومی همکاری داشته که این خود بزرگترین پیروزی برای پورتال ملی و مردمی افغان جرمن آنلاین محسوب میگردد.
به همین منوال تاجائیکه دیده میشود پورتال افغان جرمن انلاین ناشر افکار کدام گروه و ایدولوژی خاص نبوده افکار و اندیشه های گوناگون و غیر متجانس نویسندگان در آن بنشر میرسد من بارها شاهد بوده ام که افکار نویسندگان در این پورتال مقابل همدیگر قرار گرفته که این خود نشاندهنده اعتقاد گردانندگان این پورتال به اصول زرین دموکراسی و تنوع افکار میباشد، این موضوع را بخاطری یادآوری نمودم که ویب سایتی هم وجود دارد که ظاهرا بنام افغانستان ازاد یاد شده ولی ذرۀ از آزادی عقاید و تنوع اندیشه ها و افکار در آن ویب سایت بچشم نمی خورد بیچاره مسئول اصلی ویب سایت به اصطلاح افغانستان آزاد تا کنون تحت تاثیر افکار تاریخ زده و خشک کمونیستی و آنهم از نوع چینائی آن قرار داشته و به حوادث کشور و جهان فقط از دیدگاه تیوری تاریخ زده مائوستی نگاه می نماید اگر اینطور نیست آن سایت تنها به یک نمونۀ از تقابل افکار واندیشه هارا از شروع تاسیس آن سایت تا کنون نشان دهد که در آن سایت بنشر رسیده باشد، معلوم است که مائویست های افغانستان آزاد هنوز هم به اندیشه های خشک مائویستی و ایجاد به اصطلاح « سه سلاح خلق » چسپیده و حاضر نیستند به هیچ قیمتی آنرا رها نمایند.
در این میان تاسف آور اینست که مائویست های به اصطلاح افغانستان آزاد برای آنکه افکار و اندیشه های مائویستی خویشرا که دیگر در کشور ما خریداری ندارد به خورد مردم بدهند یکی دو نویسنده دیگر را نیز بخدمت گرفته و آنرا همواره علیه نیروهای ملی و وطن پرست و عمدتاعلیه پورتال ملی و مردمی افغان جرمن آنلاین استعمال می نمایند.
این آقایان وقتی چیزی دیگری برای انتقاد کردن در پورتال افغان جرمن آنلاین دست شان نیامد بر طرز نوشتن، تاریخ ، املا و غیره موضوعات اداری و تخنیکی ایراد میگیرند، در حالیکه همچواشتباهات در هر ویب سایت وجود داشته و تا اندازۀ طبیعی نیز است، این اقایان همچنان این موضوع که چرا در پورتال افغان جرمن نویسندگان با افکار و اندیشه های مختلف با هم همکاری دارند مورد انتقاد قرار میدهند در حالیکه این یکی از موفقیتهای پورتال افغان جرمن آنلاین است که طیف وسیعی از نویسندگان ملی و وطن پرست را با خود دارد جای تشویش زمانی بود که همه نویسندگان در خدمت اندیشه واحدی قلمفرسائی نموده و هیچ کس حق انرا نداشته می بود تا سطری در مخالفت به آن بنویسد دقیقا حالتی که همین اکنون در ویب سایت به اصطلاح افغانستان آزاد حکمفرماست اگر اینطور نیست و ویب سایت افغانستان آزاد واقعا یک ویب سایت افکار و اندیشه های آزاد است بفرمایند آن نویسندگانی که سنگ ملی بودن را به سینه میزنند جهت امتحان هم که شده فقط چند سطری بر ضد اندیشه های مائویستی در آن ویب سایت بنویسند تا ثابت شود که ویب سایت افغانستان آزاد یک سایت ماویستی نبوده بلکه یک ویب سایت با اندیشه های آزاد است.
من مطمئن هستم که نویسنده همچو مقاله همان لحظه بوسیله گرداننده اصلی نمایش از صحنه خارج گردیده برچسپ های رنگارنگ نیز بر وی زده خواهد شد.
با احترام حمید اله نورستانی


اسم: بیژن آشنا   محل سکونت: کوریای جنوبی    تاریخ: 30.12.2008

مرحبا به آقای موسوی که به حقایق زیادی پی برده است و راهش را از راه آخندی جدا ساخته است.

اما ایکاش یک حقیقت دیگر را نیز درک می کرد که وقتی خود نمی تواند در کنار مردمش و در درون آتشکده افغانستان به مبارزه برای بر اندازی ستم و استبداد و اسلامیزم حاکم مبارزه کند، حداقل فردی را که به بهترین وجهی و حلاج وار به این مبارزه دست یازیده است پاس دارد و با سلاح دست داشته که قلمش در مبارزه او را یاری دهد نه اینکه به او نیش زند که دشمنانش خشنود گردند. با حرمت


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 30.12.2008

جناب قاصدک:

نوشته شما مرا بیشتر و بیشتر بخود جلب می کند.
قبول که شما شعور دارید و وضعیت افغانستان را خوب درک می کنید اما چطور ممکن است که ما این شعور و درک درست شما از اوضاع را خارج از دایره قانون ابراز و عملی سازیم؟ این نظر شما اگر عملی هم گردد آیا چیزی جز لجام گسیختگی بوده می تواند؟
از نظر من افغان ها در هر چیز نام کشیده از جمله سرکشی از قانون که وضعیت را بهمین جاه کشانده است.
اگر شما لطف نموده در این مورد توضیح بیشتر ارائه کنید ممنون خواهم شد.


اسم: جمال الدین   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 30.12.2008

سلام به همه!

مامردم نسل اندر نسل عادت به مقدس ساختن و پرستیدن داریم با همین عادت و روحیه از احمد شاه مسعود و از عملکردهای کور کورانه اش به خاطر رسیدن به قدرت قهرمانش تراشیدیم و او از آن همه توصیف و تمجید باور کرد که همه چیز را می داند و انسان بی عیب است.
کار به جائی رسید که پیروانش خود را میراث خوار مسعود و افغانستان را مایملک ارثی شان دانسته همه پست های کلیدی دولت را بخود تخصیص دادند و اکثراً جا و جایداد عامه و و ملکیت های شخصی را غصب کردند.
حالا آقای اعظم سیستانی هم از ملالی جویا مسعود دیگر می سازد و نمیداند که او و سازمان کمونیستی که او را پرورده اگر به قدرت برسند روی سیاه خلقی و پرچمی و مسعود پرستان را سفید خواهندکرد.
بنابران باید از هرکس به اندازه ارزش و توانش تعریف کنیم و نکات ضعفش را هم بگوئیم تا او زیاد غره نشده و ادعای قدسیت و خدائی نکند. با احترام


اسم: بهرام مبارز   محل سکونت: کانادا     تاریخ: 30.12.2008

به جواب حجت الاسلام اصغر علی از مشهد.

باعرض سلام ، عجب است که من جناب موسوی این مبارز نستوه را طوری دیگری می شناسم ، تا جائیکه درین اواخر از مبارزات برحق شان اطلاع دارم ، ایشان یگانه راه برای نجات افغانستان در چنین اوضاع را، شیوۀ مبارزاتی آگاهانۀ اندیشه های مارکس، انگلس ، لنین ، استالین و مائوی بزرگ را تشخیص داده اند. ( نه به صورت روسی آن) آقای موسوی به وسیلۀ تحصیلاتش در ایران ، ضعف نظام راکه هزار و چارصد سال، خون آشام ترین جلادان را برگردۀ جوامع تحویل و تحمیل کرده است بهتر می شناسد.
ایشان بهتر می دانند که آسیاب ها چه گونه با خون انسانهای مظلوم این جوامع، توسط یوسف حجاج ها به چرخ آمده است.(1) ایشان خوب می شناسند که این نظام هم در ایران، هم در افغانستان، سومالی، مالیزی، عربستان سعودی، پاکستان و... و...چه جنایاتی را بدتر از خلقی ها و پرچمی ها به منصۀ اجرا گذاشته اند .

ایشان نیک میدانند که درین هزار و چند صد سال سفاکترین انسان ها بنام خدا و پیغمبر خدا چه سوء استفاده ها که نکردند.
چرا خلیفۀ دوم در ایران منفور و قابل لعن و دشنام است. چرا علی در جنگ معروف جمل به خاطر منافع شخصی خود در مقابل عایشه حرم پیغمبر قیام کرد و در این جنگ پنج هزار انسان جوان را در کشتارگاه جنگ از دست داد و عایشه دو هزار انسان را بشمول زبیر و طلحه.در پایان باهم آشتی کردند. خون این هفت هزار انسان بی گناه که به خاطر اغراض علی و عایشه قربانی شدند(2)، در کجا علی وعایشه از ین عمل شان ندامت کشیدند؟
آیا این شهدای راه اغراض علی و عایشه پدر و مادر نداشتند؟ انسان و مسلمان نبودند؟ بدتر اینکه در اخیر مبلغ سی هزار درهم از طرف علی به عایشه که سبب آزار خاطرش! شده بود پول آشتیانه می پردازد و خزانه دارش آن پول را اهانت به عایشه دانسته آنرا به مبلغ پنجاه هزار ازدیاد می بخشد.
در عوض عایشه علی را جوانمرد خطاب می کند و علی عایشه را مادر مسلمانان می نامد.

خلاصه من جناب موسوی بزرگوار را که می شناسم ایشان ننگ دارند از نام حجت الاسلام و اسلام بازی آنها.
جناب موسوی خوبتر میداند که این نظام یکنیم هزار ساله جز بدبختی و سیاه روزی چیزی دیگری به جوامع مسلمان، در قبال نداشته است. این بود معلوماتی بخاطر ازدیاد معلومات شما که درین مدت از ایشان دور بوده اید.

درود به مبارزین آگاه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- مراجعه شود به آثار روشنگر، شجاع الدین شفا، علی میر فطروس، سعیدی سیر جانی، علی دشتی، ابولاحسن خراسانی، و دها اثر دیگر
2- بتاریخ بلعمی « جنگ جمل » مراجعه شود


اسم: عارف   محل سکونت: پشاور    تاریخ: 30.12.2008

عزیزان گرامی، سلام!

امید است، که صحت، سالم و موفق باشید. با تائید نظر اقای عزیز از شما عزیزان خواهش می کنم که به بحث درینمورد نقطه ی پایان بگذارید. من فکر میکنم که:

۱) مردم افغانستان امروز نه مورد بمباردمان مستقیم هواپیماهای شوروی دیروزه قرار دارند و نه هم عساکر شوروی امروز داخل خانه های مردم شده و به ناموس مردم تجاوز میکنند.
جنایتکاران خلقی و پرچمی هم مسئله ی دیروزی است. حزب دیموکراتیک خلق افغانستان هم دیروز عامل کرملین و تزاران نوین بود. هر عضو حزب دیموکراتیک خلق را بخاطر عضویت در آن حزب به جنایتکار محکوم کردن نیز از دست فقط انسانهای جاهل، نادان و عقده ای ساخته است.
محکوم کردن افراد به جنایتکار، کار محاکم ( محاکم عادل نه محاکم امپریالیستی و محاکم اداره مستعمراتی) بوده، که آنهم پس از ارزیابی، تحلیل و اثبات مدارک و شهود میتواند حکم جنایتکار بودن افراد را صادر می نماید.
من چه که آقای سیستانی خود طرفدار محاکمه جنایتکاران جنگی هستند و اگر کسی مدارک و اسناد در رابطه به جانی بودن آقای سیستانی داشته باشد و بقول مردم ماآنهارا زیر میزند، بخون یک و نیم میلیون شهید دوران تجاوز شوروی و حاکمیت ستون پنجم آن خیانت می کند و الی امروز به آثار و نوشته های آقای سیستانی افتخار نمودن و فردا بخاطر بریدن محقانۀ او از سایت خود او را این چنین به خاین، جانی و... محکوم کردن، صاف و ساده نشاندهندۀ سکتاریسم و گروه گرایی و تفکر فاشیستی میباشد، که اگر با ما بودی دانشمند آگاه، مورخ و... هستی و اگر از ما بریدی دشمن ما هستی و چون ما یگانه مرجع خدمت به خلق و کشور و خمینی گونه یگانه مرجع تقلید هستیم، فلهذا خاین به خلق، کشور و مرجع تقلید هستی. امروز امپریالیسم امریکا میلیون ها دالر مصرف میکند، تا در صفوف مردم و دشمنان خود تفرقه ایجاد نماید؛ به رهبران احزاب قومگراو مذهبی پول میدهد، تا آتش تفرقه قومی و مذهبی را در کشور فروزان نگه دارند. به افراد و سازمانهای مزدور خود دستور میدهد، تا به تفرقه سیاسی میان نیروهای ضد تجاوز ابر قدرت امریکا دامن زنند و میلیون ها دالر مصرف می نماید، تا توجه مردم ما و جهانیان را از جنایات خودش منحرف نماید.
در این میان اگر این گروه و آن شخص عمدا مسایل غیر از تجاوز امریکا، جنایات و بی ناموسی هایش را عمده می سازد، یا از درک نوکری و پولیست که از آن ابر قدرت بدست می آورد، افراد و گروه هایی هم پیدا میشوند، که از روی جهالت، گروه گرایی و دگماتیزم و خشک مغزی نیز آب به آسیاب ابر قدرت امریکا میریزند. ببینید امروز در یکطرف ابر قدرت امریکا و عوامل فرومایۀ آن، جنایتکاران جنگی قرار داشته و در طرف دیگر آن مردم ما و خادم راستین آنها ملالی جویاها قرار دارند. حال هر کس خواه از درک پول گرفتن از متجاوزین امریکا و یاهم از روی جهالت و گروه گرایی بر مردم ما و یا فرزندان راستینش ملالی جویاها میتازند، در صف دلقکان ایالات متحده قرار گرفته و به حق مورد کینه و نفرت مقدس مردم ما و هواهخواهان ملالی قهرمان قرار میگیرند.
پنهان شدن در پشت جملات "موقف ملالی جویا در یک مقطع خاص زمانی و مکانی ... ملالی جویا بحیث پیراهن پرخون حضرت عثمان مورد بهره برداری های سیاسی قرار می گیرد ... حمایت شما از ملالی جویا صدمه بزرگتر بر حیات سیاسی و اجتماعی افغانستان می رساند" و یا "شما لطف نموده ماده قانون افغانستان را واضح سازید که تبصره در مورد ملالی جویا که شما آنرا "تاخت و تاز" تعبیر میکنید، بالای خانم جویا را جرم تعریف کرده باشد." ولو به نام بیطرف نیز باشد، از قرار گرفتن در صف سیاف ها، ربانی ها، طالبان و خلیلی ها جلوگیری نمیکند. بلی "موقف ملالی جویا" در همین "مقطع خاص زمانی و مکانی" حاکمیت استعمار و عوامل فرومایۀ آن مطرحست و نه در آخرت.
بلی حمایت هواداران ملالی جویا بر "حیات سیاسی و اجتماعی افغانستان" که از جانب ابر قدرت امریکا بر افغانستان تحمیل شده صدمه بسا بزرگتر وارد میسازد و خواب هواداران سیاف، ربانی، خلیلی و ملا عمر را نارام میسازد و این افتخار هم است و فرقی هم نمی کند، که به مزاق (مزاح)موسوی و چوبکی هایش برابر هم باشد و یا خیر. تلاش در خفه ساختن صدای ملالی جویا، که برحق صدای میلیونها میلیون مردم تحت ستم استعمار امریکاست، قرار گرفتن در کنار عوامل پست فطرت آن یعنی سیاف ها، ربانی ها، خلیلی ها و ملاعمرها بوده و جرم ننگین و وطنفروشانه میباشد، حال چه فرقی میکند، که این جرم در هیچ مادۀ از قانون اساسی افغانستان و یا کدام کشور دیگر جهان توشیح نشده باشد.

۲) از گردانندگان محترم "افغان جرمن آنلاین" خواهشمندم، تا توهین و تحقیر افکار و ایدیولوژی هارا ولو که زیر نام دفاع از اسطورۀ ملی مقاومت مردم ما ملالی جویاهم باشد، نشر نکنند، زیرا که اهانت به عقاید اسلامی و یا غیر اسلامی در نهایت از تفتیش عقاید آب میخورد.
من فکر میکنم کوبیدن اسلام بخاطر مرتدان به اسلام یعنی سیاف ها، ربانی ها و ... و کوبیدن مارکسیسم به خاطر مرتدان به مارکسیسم یعنی موسوی ها و ... منتهی درجه بازاری و صدمه به حیثیت و آبروی سایت ملی و مردمی "افغان جرمن آنلاین" میباشد. مهم این نیست که یک فرد بصورت شخصی بکدام اندیشه معتقد است، بلکه مهم اینست، که آیا به منافع ملی و مردمی کشور خود صادق و وفادار هست و یا خیر؟
سیاف، ربانی، خلیلی، ملاعمر و .. با ادعای اعتقاد به اسلام خون هزارها مسلمان افغان را بزمین ریختند، در حالیکه هزاران مسلمان وطن ما قهرمانانه راه استقلال کشور و آزادی مردم را با خون خود رنگین ترسیم نمودند. ببرک کارمل، تره کی، حفیظ الله امین و ... بنام مارکسیسم دستان شان را به خون هزاران هموطن ما آلوده ساختند، در حالیکه اکرم یاری ها، مجید کلکانی ها، بشیر بهمن ها، داکتر فیض ها و ... درفش خودارادیت و آزادی کشور ما را با خون شان گلگون نمودند. بازار توهین عقاید و اندیشه در کشور ما دیگر کساد شده است. بهم انداختن مردم ما به این نام ها کار استخبارات کشور های بیگانه میباشد. ببینید، یکی از شرایط دیموکراسی اینست که هرکس حق داشته باشد، که خود عقیده اش را تعیین نماید. مگر در کشورهای دارای دیموکراسی نمی بینید، که احزاب و سازمان های داری اندیشه های گوناگون وجود دارد. معیار کوبیدن و یا تائید احزاب و سازمانها یا افراد و اشخاص باید از زاویه خدمت در راه استقلال کشور و منافع مردم باشد و نه اندیشه.
هرکسی هر ایدئولوژی ای که داشته باشد، اگر در خدمت استقلال و منافع مردم قرار گرفت باید مورد تائید ما باشد و در عکس اینصورت باید مورد تنفر و انزجار ما قرار بگیرد. گوناگونی عقاید در یک جامعه به همان حد طبیعی میباشد، که رنگارنگی گلها در یک باغ.

۳) من متاسفانه با آقای سیستانی در این مسئله که این نظرخواهی را باید تا معذرتخواهی موسوی مرتد از ملالی جویا دوام داد، موافق نیستم، زیرا کسانی که به مردم و منافع آن پشت کرده و فرار را بر قرار ترجیح داده و بر خر نخوت و تکبر آنگونه سوار باشند، هرگز معذرت نخواهد خواست، بلکه بیشتر هار شده و دست به هر کثافت کاری ممکن میزند، مگر باشد، که اگر بتواند آبرویی برایش کمایی نماید. مگر به گفتۀ مردم ما غریق برای نجات به هر خس و خاشاک دست نمی اندازد.

۴) ببینید هم اکنون سایت "موسوی" به پرت و پلاگویی ها، تخدیر و ساخته کاری ها دست انداخته است. بعنوان نمونه افرادی را اختراع میکنند و بنام آنها برای خود نامه مینویسند و.... ببینید کار حتی انسان های مورد احترام مانند معروفی به کجا کشیده است. او نام تعدادی از شعرا و نویسندگان را لیست میکند و به نمایندگی از آنان علیه "افغان جرمن آنلاین می نویسد. او بعنوان نمونه نام نسیم رهرو را که فردیست مبارز و مترقی، در کنار هاشمیان، که چوبکی طالبان است، مینویسد و به اجازۀ وی و یا هم بدون اجازۀ وی او را درحد یک چاکر طالبان سقوط میدهد.
نمیدانم که افراد دیگر این لست به چه حدی از سقوط یافتن درین سطح لذت میبرند؟ این مسئله البته به من ربطی نمیگیرد، ولی بهر صورت.... در جای دیگری معروفی صاحب مینویسد، که "آقای سیاهسنگ، آنجناب چنان بر پورتال برآشفت، که تلفون را برداشت و به شخص خودم ــ خلیل معروفی ــ شکایت کرد و خواستار حذف مقاله اش از پورتال گردید...." این نوشته چند چیز را بیان می کند:
یکی اینکه محترم معروفی به آقای سیاهسنگ اطمینان ندارد و میترسد، که مبادا منکر شود و به همین خاطر مینویسد، که او به شخص خودش ــ خلیل معروفی ــ شکایت کرد.
دوم اینکه خود معروفی صاحب علیه "افغان جرمن آنلاین" چیزی ندارد و به زور آقای سیاه سنگ و نویسندگان و شاعران دیگر میخواهد از حیثیت و وزنۀ "افغان جرمن آنلاین" بکاهد.
سوم اینکه میترسد که نشود که آن شخصیت ها دوباره با "افغان جرمن آنلاین" همکاری نکنند و با آوردن نام آنها میخواهد فضای رابطه میان آنها و "افغان جرمن آنلاین" را مکدر سازد.
من فکر میکنم که "افغانستان آزاد یا سایت موسوی" بسیار بیچاره شده و به گفتۀ آقای عزیز فوت کرده است. به نظر من هم دیگر لگد مال کردن آنها مفادی ندارد و اشخاصی که تا دیروز از ملالی جویا دفاع میکردند و امروز هنوز هم با وجود کثافت پردازی آقای موسوی بسوی آن اسطوره با "سایت موسوی" همکاری میکنند، باید در جلو پرنسیپ آنها علامت سوالیه گذاشت و یا هم شاید از نیش سم آلود موسوی در هراسند، که در صورت قطع همکاری دچار سرنوشت آقای سیستانی خواهند شد.

امید است که به این سلسله نقطه ی پایان بگذارید. موفق باشید. عارف


اسم: اصغر علی    محل سکونت: از مشهد مقدس    تاریخ: 30.12.2008

سلام به همه خوانند گان سایت عزیز افغان جرمن و کارمندان گرامی آن!

من این بحث و این نظرخواهی را از روز اول تعقیب کرده ام و از این جنگ زبانی و نوشتاری بین نویسنده گان آگاه و شناختۀ شدۀ افغان ما بسیار متأثرم.
من جناب سیستانی را از نزدیک نمی شناسم ولی از مقالات و نظرات با ارزش شان همیش استفاده برده ام و نزدم یک انسان و یک افغان گرانقدر می باشند.
ولی جناب سید حسین موسوی را از نزدیک می شناسم و با او سال ها قبل در قـُم و در مشهد در بعضی مجالس افغانها و مجالس فاتحه دیده ام.اگر یادش باشد و بعد از گذشت سال ها مرا فراموش نکرده باشد.
ولی من به وجود او افتخار میکنم چه اولین افغانی بود که به حیث یک خارجی در کشور ایران بهترین تحصیلات در رشتۀ علوم شرعیات نموده بود و اولین خارجی بود که از طرف مقامات عالی و معظم جمهوری اسلامی ایران به دریافت لقب عالی "حجت الاسلام" نایل گردید.
این خود نشان میداد که او در علوم شرعیه و دینی و مذهبی و مسائل قرآنی ید طولا داشت و تحصیلات بهترین کرده بود.

از سوال جناب امان الله شلگیری خیلی متعجب شدم که چگونه در اسلامیت آن فرزند مدافع واقعی اسلام عزیز شک کرده است نعوذ بالله و بعضی از نظردهندگان دیگر العیاذ بالله جناب سید ما را کمونیست خوانده اند.
بابا دوستان عزیز چگونه امکان دارد که سید ما که یک هزار و چهار صد ساله مسلمان است یک شبه کمونیست شود؟
بابا روی خدا را ببینید در حق استاد که به حق جناب معروفی او را مبارز کبیر خوانده است (البته منظورش مجاهد کبیر خواهد بود) دیگر بهتان نکنید و ناسزا نگوئید!

من راستی به چنین فرزند افغانستان افتخار میکنم که در بیخ گلوی امریکا و در زیر الاشۀ امپریالیزم در خاک کانادا که در کشور ما تجاوز نموده اند با جرئت و با شهامت با اصول و روش دولت جمهوری اسلامی ایران تاخت و تاز میکند و جنایات آنها را افشا می سازد.
من از هر دو جانب درگیر تقاضا می کنم که از این بحث بگذرند و با یکدیگر دوستانه کنار بیایند و وقت گرانبهای خود را در راه مسایل و مشکلات خانه برانداز وطن عزیز ما صرف کنند.

به امید روزیکه سید ما نیز مثل امام معظم شعییان جهان امام خمینی ، دولتی اسلامی را در افغانستان نیز سامان داده کمونیست ها را ازین سرزمین برانند .
این یک آرزو بود خدا کند پذیرفته شود. با عرض احترام


اسم: شادکام   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 29.12.2008

من هم به نوبه خود میخواهم محبت و پشتیبانی و ارادات عمیق خود را به خواهر گرانقدرم ملالی جان جویا تقدیم نموده به ایشان اطمینان دهم که وی در قلب و روح هر هموطنش که به خاطر آزادی و آبادانی و رفاه افغانستان عزیر ما میتپد جا دارد و هیچ دشمنی با هیچ تردستی و عوامفریبی و تبلیغات زهرآگین نمیتواند غباری بر چهره درخشان وی بیفکند.

او طی چند سال گذشته به ما ثابت ساخت که واقعا یک دختر مبارز و نترس و انساندوست و وطن دوست است و دیگر شکی باقی نمانده که وی پیش قراولان لشکر مبارزه علیه ستم و استبداد گردیده است.

آنانیکه به جویا جان رد و بد میگویند و او را نفرین میکنند، خود به بهترین وجهی ماهیت شانرا روشن میسازند و به خود نفرت میخرند.

با احترام و تعظیم مقابل دختر قهرمان افغان زمین!


اسم: ویدا    محل سکونت: استرالیا    تاریخ: 29.12.2008

افغانان و دوستان گرامی !
گردانندگان پورتال وطنپرست افغان جرمن سلام و تهنیت به شما باد !

امروز در گرماگرم بازار انترنيت گشودن يک سايت انترنت با مخارچ کم بحیث یک بازی ويدوی گيم اطفال درآمده و برای کسب شهرت و افتراق آدم های بيکار و مفتن وسيله خوب و ارزانی شده تا از آن در جهت بهم اندازی و اشاعت اراجیف و جفنگیات مزدوران اجانب استفاده نموده و موذیانه آنرا بکار گیرند . ما می بینیم که در اين آشفته بازار وطن ما افغانستان عزیز که ازطرف مزدوران وطنفروش معلومالحال راست و چپ سودا شده و اکنون به يک کشور اشغال شده ای تمام عیاری در آمده ایشان برای دوام اشغالگری باداران خود تبنگ افتراق را پهن کرده و با نشر چرنديات بی مايه و رذيلانه خود ميخواهند مردم پاک طینت و وطنپرست مارا با اين و آن ، باشمال و جنوب، با پشتون و تاجک، با افغان و به اصطلاح ایشان افغانستانی، مزدوران هشت گانه ساخت ايران را با هفت گانه ساخت پاکستان و عربستان ، با پارچه های مزدورپرچم اين نوکران شر انداز بزرگ ببرک کارمل غلام حلقه بگوش روس ، با مرتجع و مترقی، با مسلمان و تروریست، با مجاهد و طالب، با هزاره و ازبک، با شیعه و سنی خلاصه با هر آن چه که میتوان دو افغان را مشت ویخن ساخت همه از يکسر برای کوبیدن افغان و وطن افغانستان شمشیر را از نیام کشیده و با گرفتن ماموریت دربین افغانها زهر پراکنی میکنند تا بدینوسیله فرزندان راستین این کشور را بزعم انها مجال دوباره جمع شدن را ندهند.

چنین کاری باید کار کی باشد ؟
امروز اکثر سايت های که به نام افغانی و به زبان فارسی ایرانی برای افغانستان نشرات ميکند به استثنای چند تای محدود آن که ملی بودن و افغانی بودن آن از نشرات شان پیدا است باقی همه سایت ها را انهایی گرداننده گی میکنند که بنام افغان توسط روسها ساخته شده اند، توسط اخوندهای ایرانی ساخته شده اند، توسط ماویست های چین و سی آی آی به راه افتيده اند هدف آنها ضربه زدن و جعلکاری به تاریخ پر افتخار ما، به هویت ملی ما، به افتخارات و وحدت ملی ما ، به زبان مردم ما، به دین و فرهنگ افغانی ما است که به آن با عناوین مختلف پوزخند میزنند، رهبران و شخصیت های ملی ما، غازیان و آزادی خواهان وطن ما را توهین میکنند و افغانها را میخواهند بدین ترتیب در موجودیت قوای اشغالگر ناتویی خورد کنند و آنر بجان هم بیندازند و خود بحیث دزد سوم بر مقدرات وطن ما حکمروایی کنند. آنها کور خوانده اند ..

افغانها باید هوشیار باشند که در وطن خود بدنبال چرندیات سازماندهی شده ای این مزدوران ایران، روس و امريکا و چین که به لباس چپ وراست ، به لباس دموکرات و مترقی، به لباس مسلمان و جهادی، به لباس کمونیست و سوسیالیست اقوام باهم برادر خودرا در وجود نابکاران مفتن چون موسوی، کامجو، رهین، ناظمی، زریاب، پدرام، فاریابی،امیرزاده، مسعود، دوستم، بابک، روزبه، فیاض، روشن، فیضی، پرشور وغیره وغیره تبارز داده و به کمک مالی و تخنیکی این کشورها به زبان فارسی مطالب و مقاله ها را برای آنها ترتیب داده و فعالیت آنها از یک سر در جهت بهم اندازی مردم افغانستان و برای تجزیه افغانستان متمرکز ساخته فریب نخورند و در همین راستا هر که اگر چپ باشد، اگر راست باشد، اگر بنیادگرا باشد، اگر مترقی باشد، اگر مرتجع باشد بس هر که در جهت افغانستان واحد و سر بلند گام برداشت و برای کوبیدن آنها صدای خودرا کشید بس بر علیه آنان توطه میکنند، میگویند این اخوان بود، این خلقی بود، این پرچمی بود، این خادیست بود، این سی آی ای است، این طالب یا پشتون است، این دزد، بی ناموس و قاتل يعنی مجاهد یا پنجشیری و دوستمی است، این هزاره است، ماویست است، شیعه کافر است یا سنی کافر است خلاصه برای ترور شخصیت ملی شان دروغ پراکنی رذیلانه را به براه میاندازند تا از محبوبیت مردمی اش جلوگیری شود. نمونه تازه اش شیردخت افغان ملالی جویا است که شجاعت، وطنپرستی و افغانیتش موی بر اندام بسیاری شیر بروتان راست کرده و آنهای که ریش شان تا نافش میرسد و به ان میبالد نزدیک است از ترس این شیرزن شجاع کل نماید، خلمای بسیار نا افغانها را کشال نموده و گند باطن بسیاری دلالان اسلام را نمایان ساخته است. این شیر دخت افغان چرا باید خاری در چشم افراد کم ظرف چون موسوی ایرانی و يا دیگر اوباشان روسی و پاکستانی باشد که در وطن افغانستان نیات پلید خودرا پنهان نمیکنند.

سیستانی صاحب که افتخار مردم ما و نسل جوان افغان است ، با نوشته های تاریخی خود مشت محکمی بر پوزه تمام آنهای که به این وطن به چشم کج میبینند کوبیده است . مگر ما تمام وطنپرستانی را اگر بنا بر شرایط خاص دیروز به جرم همکاری با این یا آن طرف محکوم کنیم شما بگوئید در اين وطن کی باقی میماند.؟!! سیستانی صاحب را ما از موضع شجاعانه دیروز و امروزش میشناسیم. او نه جنایتکار بود و نه در تصامیم جنایت کاران سهم یک خس را داشته است، ولی اگر همی سیستانی صاحب اگر ثنا و صفت دزدان، قاتلان، و قهرمانان دروغین و روباه منش را میکرد او هم حالا به خیل پاچه کشالان نیکتایی دار که دیپلومات شده و حسابات بانکی دلری در لندن و نیو یارک و واشنگتن باز میکرد از مدت ها قبل پیوسته بود و کسی باز از این حرفها نمیزد. مثل غلام دستگیر پنجشیری لم میکشید و یا کشتمند که در پناه صدر الدین آغاخان در لندن لمیده قرار میگرفت کسی نامش را بالا نمیکرد.

افغانها باید هوشیار باشد. نمیشود با اراجیف و گند هر سایت و هر مزدور خودرا مصروف ساخت. بلی ما از فرزندان راستین و فداکار خود و افغانان مؤمن و خدمتگار خود در هر حالت آن دفاع میکنیم و جنایت کاران و قاتلین مردم و وطن خود را تا لب گور ماندن والا نیستیم. اين وطن صاحبان چون شیرزن ملالی جویا خودرا دارد و با همان غیرت افغانی در میدان خدا و راستی با دشمنان رنگارنگ خود دست و پنجه نرم میکنند و از وطن خود و افتخاراتش حراست میکند و کماکان حراست خواهند نمود. بگذار در این جال انترنت *** ایرانی، روسی، چینایی، و پاکستانی و عربی *** کنند و خوب *** کنند، ولی کاروان زندگی وطن ما از میان دود و آتش اشغالگران و مزدوران و اجنت های دو رویه ای آن گذر خواهند کرد و به پیش خواهند رفت.

هر *** را باید کشت نه آنکه دنبال آن رفت !
با احترام
ویدا


اسم: پسرلی موج   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 29.12.2008

توصیه دوستانه ام به آقای موسوی اینست که به جای تاختن به ملالی جویا و آقای سیستانی، بهتر آنست که به اصلاح سیاسیون افغانستان را آماج حمله قرار دهد که مهره های اصلی سی آی ای در افغانستان اند اما دم از آزادی و دموکراسی و وطندوستی میزنند.
بطور مثال دیشب سخنان اشرف غنی احمدزی را میشنیدم که انسان را عمیقا خشمگین و ناراحت میسازد.
این آقا خود تا دیروز عضو کلیدی دولت پوشالی بود و اندکترین خدمتی به این وطن نکرد، اما حال فیلش یاد هندوستان کرده و مثل کرزی مداری گری را آغاز کرده و میخواهد خود را برای انتخابات بعدی کاندید کند (یا برایش انکل سام گفته که کاندید کند) و به خاطر فریب مردم و کمپاین انتخابات حال یکباره به گفته مردم بعد از .... چهار زانو نشسته و دولت کرزی را فاسد و بیکاره میخواند که فاسدان و جنایتکاران را به پست های بالا تر نشانده است.
اما با تاسف که کسی نیست که سیلی هایی به روی این آقا حواله کند که تا دیروز نشستن در کابینه شاه شجاع ثالث و در کنار فهیم و قانونی و عبدالله و اسماعیل و دیگر خاینان ملی برایت بسیار دلپسند بود اما حال که قصد داری جای کرزی را بگیری به عوامفریبی روی آورده‌ای.
آقای موسوی با آن قلمی که دارد، چه خوب بود که به یکچنین روشنگری ها بپردازد که دل ما افغانها یخ کند نه اینکه با خاین خواندن جویا به زخم های ما نمک بپاشد.


اسم: قاصدک   محل سکونت: سرزمین رنج    تاریخ: 29.12.2008

بیطرف: "ما نمی توانیم از ملالی جویا بر اساس قانون جنگل در برابر موسوی یا معروفی دفاع کنیم. یا چطور؟"

بلی شما محکوم به دفاع از جویا نیستید، برای شما این دموکراسی وجود دارد که حتی برضد وی بنویسید و او را رد کنید و یا هم سکوت اختیار کنید.
اما طبعا ما مردم عام افغانستان همه به فضل خداوند شعور داریم، وضعیت افغانستان را به خوبی میدانیم و به مثابه انسانهایی که سی سال گذشته جنگ و ستم و استبداد و خونریزی را دیده‌ایم خواهی نخواهی به آنقدر آگاهی و شعور سیاسی دست یافته‌ایم که بتوانیم از روی گفته ها و عمل سیاسیون افغانستان آنان را سره و ناسره کنیم و طبق آن نظر دهیم.
درین مورد نه به کدام ماده قانون اساسی نیاز داریم و نه هم به قانون جنگل، مخصوصا قانون جنگل را بگذارید به جنگلیونی چون سیاف و ربانی و ملاعمر و گلبدین و قانونی و محقق و دوستم و دیگران.
اگر در افغانستان به دهان ها قفل انداخته اند و حقیقت گویی سرنوشت همچون پرویز کامبخش و نصیر فیاض را به دنبال دارد، اما شکر خدایا که اینترنت این زمینه را به ما فراهم ساخته که رک و راست و بدون ترس از زندان و شکنجه حرف دل خود را بیان کنیم، به همین سان است در مورد خانم جویا که متاسفانه در افغانستان ممکن نیست که با صدای بلند و بدون ترس از جویا دفاع کرد اما درینجا کسی جلو ما و شما را گرفته نمیتواند.


اسم: بارکزی   محل سکونت: هالند    تاریخ: 28.12.2008

فکر میکنم ملالی جویا یک شخصیت قبولشده در بین مردم افغانستان و بخصوص در ولایت خود میباشد.
بنابرین ملالی جویا یک شخصیت ملی است. ضمنأ افراد و سازمانهای بشر دوست در سراسر جهان بوی بخاطر استفاده متهورانه اش از آزادی بیان در حضور ده ها جنگسالار احترام میکنند و برنده جوایز متعدد در سطح بین المللی شده است.
افغانهای مقیم خارج بطور عام ملالی جویا را بحیث یک شیر زن قهرمان احترام میکنند. فقط گماشتگان جنگسالاران وآدم های مالیخولیایی چون موسوی با خانم جویا خصومت میورزند. موسوی ها هیچ نمیکنند. فقط حرفهای بزرگتر از دهن خود میزنند. موسوی هااز عقده حقارت رنج میبرند. لهذا با شمشیر قلم سر همه اشخاص بنام رسیده را میزنند تا دیگر هیچکس باقی نماند و برای من بیمقدار خودشان دنیا خالی گردد.
بهمین سبب به دانشمند محترم سیستانی نیز حمله میکنند. سیستانی کسیست که با نوشتن کتاب کودتای ثور و پیامدهای آن بر ابر تاریکی که بر بخش کوچکی از زندگی سیاسی اش سایه افکنده بود روشنی انداخته و عدم تعلق خود به رژیم کارمل را چون آفتاب روشن ساخت.
امروز سیستانی صاحب یک استاد، نویسنده و محقق ملی و محبوب است که در قلب همگان جا دارد. ولی ببینیم موسوی کیست؟ نام موسوی را من تا یکهفته قبل اصلا نشنیده بودم. موسوی یک آدم گمنام و زشت است. شاید خواسته باشد از طریق حمله بر ملالی جویا خود را از گمنامی بدر آورد. ولی میدانی چه شهرتی پیدا کرده ای آقای موسوی؟ همه هواخواهان ملالی جویا به تو نفرین میفرستند.


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 28.12.2008

جناب قاصدک:
مر حبا! خوب پخته و کوتاه جواب دادی.

پس بحث در مورد موسوی و ملالی جویا و سیستانی و غیره و غیره غیر از رنج افزائی چه معنی دیگر دارد؟ ما نمی توانیم از ملالی جویا بر اساس قانون جنگل در برابر موسوی یا معروفی دفاع کنیم. یا چطور؟


اسم: قاصدک   محل سکونت: سرزمین رنج    تاریخ: 28.12.2008

"لطف نموده ماده قانون افغانستان را واضح سازید "
او برادر، در خواب خرگوشی هستی. کدام ماده قانون اساسی در افغانستان عملی شده که تو در مورد یک موضوع پیش پا افتاده قانونی میخواهی؟؟؟
در کجای قانون اساسی آمده که جانیان و قاتلان در پست های وزیر و والی و معاونان دست راست و چپ دولت نصب شوند؟ در کجای قانون آمده که یک جنایتکار میتواند لقب "قهرمان ملی" را بگیرد؟ در کجای قانون آمده که به چهل و سه کشور جهان اجازه داده شود که آزدانه در افغانستان بخرامند و بکشند و قتل و غارتگری کنند؟
درین وطن قانون جنگل حکمفرماست و هر عملی آزاد است اگر زور و تفنگ و دست پریزاد سی آی ای را بر سرت داشتی، اما اگر این چیزها را نداری باید بر سرت کوبیده شود و تا دم مرگ زجر داده شوی.


اسم: Nilab   محل سکونت: Deutschland    تاریخ: 28.12.2008

Mohtaram Ghorbandi Saheb Salam bar shoma,
Naweshta tan ra raje ba Maroofi tasdiq me konam
Man ham naweshta hai shan ra ba alaqa me khwandam, chon ba dalail mahkam ba zede Koshani ha wa Setemi ha qalam mezad

Ama chand bare ke ba site AA raftam, digar az an Maqalat khabere na bod, Naweshta hai Tekrari maorede Alaqa man na bod
hala ke me binam bar zede site meli Afghan German me nawissand, chon khode shan ham kare ra kadand, ke ba gofta khodeshan az Afghan german boridand, ba jai anke mazrat me khwastan, hamla bessiar be ja kardand, ba rai man digar kodam arzeshe nadarand
Ba ehtermat ziad

برگردان دری نوشتۀ میرمن نیلاب از آلمان

محترم غوربندی صاحب سلام بر شما.
نوشتۀ تانرا راجع به معروفی تصدیق می کنم. من هم نوشته های شانرا به علاقه می خواندم. چون با دلایل محکم بر ضد کوشانی ها و ستمی ها قلم میزدند.
اما چند بار که به سایت "AA موسوی" رفتم دیگر از آن مقالات خبری نبود. نوشته های تکراری مورد علاقۀ من نبودند. حالا که می بینم بر ضد سایت ملی افغان جرمن می نویسند، جون خود شان هم کاری را کردند که به گفته خود شان از افغان جرمن بریدند، بجای آنکه معذرت می خواستند، حملۀ بسیار بیجا کردند، برای من دیگر کدام ارزشی ندارند.
با احترام زیاد


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 28.12.2008

جناب سید رحمن غوربندی:
شما می نویسید: "تاخت و تاز بالای خانم جویا و خودرا در مقابل ان قرار دادن به معنی انست که خود را انسان در مقابل سیل مردم قرار بدهد. که این جرم است. و جرم قابل اغماض نیست." تهمت کردن خوب نیست.

شما لطف نموده ماده قانون افغانستان را واضح سازید که تبصره در مورد ملالی جویا که شما آن را "تاخت و تاز" تعبیر می کنید، بالای خانم جویا را جرم تعریف کرده باشد. پس جناب صبغت الله مجددی که او را بخاطر گفتارش کافر قلمداد کرد، چه می گوئید. اگر این عمل او جرم می بود چرا جناب مجددی بحیث رئیس مجلس سنای افغانستان کار می کرد؟

از شما دوستان خواهش می گردد که کمی در نوشته های تان دقت کنید و از احساسات و استفاده بی مورد کلمات بصورت بیجا خودداری کنید. هر سخن جائی و هر نقطه مکانی دارد.


اسم: javed   محل سکونت: germany    تاریخ: 28.12.2008

man goftare sisitani saheb ra taied nmuda az malalai jane juya hamisha defa chaham namud. من گفتار سیستانی صاحب را تأئید می کنم و از ملالی جان جویا همیشه دفاع خواهم نمود.جاوید از آلمان


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 28.12.2008

جناب امان الله شلگیری:

نوشته شما و همچنان نظریات سائر دوستان را خوانده و با علاقمندی می خوانم. از اینکه نظریات بسیار واضح بیان می گردند، بسیار جالب می باشد. جالب بودن نوشته شما این معنی را نمیدهد که شما بسیار قضاوت بیطرفانه و همه جانبه کردید. خوب است که افغان ها بالاخره فرهنگ نقد کردن نظریات همدیگر را از طریق قلم فرا میگیرند. و هدف من هم از جالب بودن همین نکته است.

از اینکه نظریات موسوی را به نقد گرفتید بسیار کار خوبی کردید. شما در حقیقت ایده های جهانی موسوی را در آئینه جام جهان نمای تان مورد نقد و ارزیابی قرار دادید که کار خوبیست اما در قسمت اخیر نوشته تان سخت اشتباه کردید که از آقای موسوی خواستید "لطف کرده بنویسید که مسلمان هستید و یا کمونیست ؟ لطفاً به نقش "بابه نانک"ی تان - بقول معروف "هندو در فکر سوختنش و مسلمان در فکر غسل باآب زم زمش بودند" پایان بخشید."

سئوال متوجه خودت است: ایده بابه ننک چه عیب داشت؟ اگر براستی هم این عقیده بابه نانک باشد، او در حقیقت اساس و بنیانگزار نظام لائیکی باید باشد که امروز در جهان مدنی حکومت میکند. آیا شما با موسوی خصومت شخصی دارید یا خصومت تان علیه نظام لائیکی است؟ و اگر براستی هم این عقیده موسوی باشد پس ما باید برای آقای موسوی مبارکباد بگوئیم. چرا یک کمونیست افغان نتواند با یک مسلمان افغان همزیستی کند؟ مثلا اعمار یک پل بالای دریای کابل مورد نظر است. اگر یک انجنیر کمونست افغان بتواند آن را بهتر از یک اخوانی مسلمان نما دیزانی و اعمار نماید، چه عیب دارد و شما چرا تا این حد پیش رفته که عقاید شخصی مردم افغانستان را در ملای عام مورد سئوال قرار می دهید؟ شما جناب چرا افراد و اشخاص را بر اساس اهلیت و کفایت کاری او مورد ارزیابی قرار نمیدهید؟


اسم: سید رحمن غوربندی   محل سکونت: پروان    تاریخ: 28.12.2008

به پورتال ملی و مردمی افغان جرمن انلین!

احترامات بی پایان مرا بپذیرید.

بنا بر ضرب المثل کابلیان عزیز که اب از روی جام و یا ظرف خورده میشود. بنده مدتها به نام جناب معروفی اشنا بودم. مقالات شانرا چندین بار تکرار و تکرار میخواندم. از طرز نویسندگی شان خیلی خوشم می امد. دفاع شان از اقوام مختلف افغانستان در برابر نوکران اجنبی و ایستادگی شان در مقابل فرهنگ بیگانگان باعث شادی زیاد من میشد. صدها افرین را نثار شان میکردم.

زمانی شنیدم که همکاری خود را به سایت وزین افغان جرمن انلین قطع کرده. باز هم فکر کردم خوب ما در دنیای دیموکراتیک زندگی می کنیم ایشان هم این حق را دارند که دیگر به سایت محبوب افغان ها ننویسند.
ولی متاسفانه دراین روزها مقالهء شانرا بر خلاف سایت ملی و محبوب افغانها خواندم. جوال جوال تهمت در مقابل سایت و در مقابل نویسندهء عالیقدر محترم سیستانی صاحب واقیعا بغض گلویم را گرفته بود که چطور شخصیتی مثل جناب معروفی همچو مقالهء بنویسند.؟
چطور ممکن است شخصیتی مثل معروفی در پهلوی یک شخصیت مظاهره چی پارک زرنگار استاده شود و به سایت به نویسندهءسایت یک دنیا ناروا بگوید.
ملالی جویا شاید نویسندهء مثل اقای موسوی نباشد ولی شهامت شان، دلیری شان، برخورد شان در مقابل زور گویان غاضبین حقوق بشر قاتلان هزاران افغان هموطن ماارزش کار هزاران موسوی را دارد.
تاخت و تاز بالای خانم جویا و خودرا در مقابل ان قرار دادن به معنی انست که خود را انسان در مقابل سیل مردم قرار بدهد. که این جرم است. و جرم قابل اغماض نیست و خواهی نخواهی همچو اشخاص مورد نفرت و خشم مردم قرار خواهد گرفت هرکسی که باشد و در هر مقامیکه باشد.
یک انسان وقتی به کسی خورده گرفته میتواند که خودش در ان موقیعیت نباشد. مثلا اگر موسوی لااقل در یک دایرهء کوچک در افغانستان میبود و در ان دایره خدمتی به مردم خود میکرد بازهم درد نداشت.
اگر موسوی (که معلوم نیست؟)عضو شورای نظار میبود و همچو حمله را میکرد باکی نداشت. برای معروفی صاحب به هیچ صورت لازم نبود که خود را شامل معرکه سازد و ان مقالات معقول خودرا مورد سوال قرار دهد.
بنده وقتی موضع گیری شان را می بینم با خود فکر میکنم ایا ان مقالات شان واقیعیت داشت.؟
ایاقابل قورت کردن بود.؟
انسان فکر میکند چون ظرف مکدر شده ایا اب ان قابل خوردن است.؟


اسم: نورانی    محل سکونت: لندن    تاریخ: 28.12.2008

بسیار متاثر هستم كه هونز دوستان را در حالت عصبانیت می بینم و حاضر نیستند كه مصالحه كنند.

از حسن نظر محترم خالد سپاسگذارم.اینطور مشاجرات آب به آسیاب دشمن میریزد و آنها را شاداب می سازد.br> خدا میداند كه شورای نظاری ها، رهین ها، كوشان ها، هارون امیرزاده ها و صدها خاین دیگر چقدر ازین برخوردها لذت میبرند. همین خائنین به انتظار چنین روزی بودند كه یك تعداد این فرصت را ناعاقبت اندیشانه برایشان دادند.
بازهم از هر دو جانب تمنا میكنم كه بسوی صلح و آشتی بروند و سایت معظم افغان جرمن این ابتكار را بگیرد.


اسم: Nilab   محل سکونت: Deutschland    تاریخ: 28.12.2008

Salam ba hama,
khwahesh me konam ke hama shulaie ha ra dar yak kasse na andazid
Man mosaheba Faro ra shnidam, jawabe manteqi Aghai Rateb Faqiri noshan me dehad, ke hama manand Enqelabi hai gharbzada feker na konand, ke az khana hai garm khod dar passe piri sho-ar bedehand
Khwaher Aziz zarghona az Herat, waqen ke jai khejalat ast, kassane ke chonan ba tomtoraq az Malalai Joja defa me kardand, emroz sadai khod ra khafa karda and wa ja digeran sadai shan ra khafa karda and
Na me danam ke emroz ba ki etebar konim, khwaher gol, faqat ehtiat kon ka hich waqt ba Nawissendagan Tomtoraqi etemad na kon
ba salamat


اسم: امان الله شلگیری   محل سکونت: کابل    تاریخ: 28.12.2008

آقای موسوی سلام!
دست تان درد نکند . امیدسرحال باشید .
شما با نوشته ها و صحبت های تان میکوشید راه و رسم آنانیرا که به امر دگرگونی و دیگر اندیشی باورمندند، در معرض نقد و انتقاد( نقد و انتقادی که توأم با تحقیر و توهین و اهانت نباشد امر خوبیست)و فحاشی و دشنام و هتک حرمت - آنانی که چرچرک دیدشان از چهار چوبه چند مجله و یکی دو کتاب و دو و یا سه سایت خیز دورتر برداشته نمیتواند - قرار میدهید. بعداً خودتان، پای تانرا رندانه پس می کشید و در غندی خیر می نشینید. این شیوه را بارها تکرار کرده اید. گاه خودتان را مسلمان میخوانید، زمانی هم از اندیشه مترقی دم میزنید. در واقع یک پای تانرا بالای یک قایق و پای دیگر تانرا بر قایق دیگر قرار داده میخواهید به ساحل مراد برسید.

در سایت تان افغانستان آزاد، که شما سایر همکاران گرامی را به تبعیت ... از خود واداشته اید، چشمم به نوشته نویسندۀ محترمی افتاد که در رابطه با بازجوی مستنطقی وجدان باخته رقم زده شده، گرچه در نوشته(آقای روستار تره کی)کمبودهای بنظر میرسد، باآنهم در ماهیت مسئله، از اینکه بر ضد تجاوز شوروی و ایادی اطلاعاتی آن رقم زده شده، خیلی هم بجا میباشد. چیزیکه در نوشتۀ ایشان(عامدانه) بیشتر روی آن تمرکز شده، نقد از کمونیسم "حزب دموکراتیک خلق" میباشد که آنان(خلق و پرچم) فاقدآن بوده اند. اینها زیر نام کمونیزم به تخریب آن میپرداختند. و اما شما که ادعای جنگ در جبهه بر ضد تجاوز شوروی را دارید و خودتان را در صف(م ل)و یا(م ل اندیشه...) قرار داده و میدهید، در یاداشتی که بر نوشته آقای روستار تره کی بیرون داده اید(اگر من غلط نکرده باشم) شما بسیار بسیار کرنش نشان داده نوشته اید :

" استاد بزرگوار و مبارز شهیر کشور جناب روستار تره کی چشم ما به مقاله ارسالی شما روشن گردید"( خدای ناخواسته خاک در دهنم شما قبل از رسیدن نوشتۀ ایشان چشم تان تاریک بود و چیزی را نمیدید. آیا تااین سطح کرنش -اگر کرنش کلمه تند باشداجازه باشد- معذرت خواسته- بنویسم سر پرشور تانرا تازمین پائین آورده اید- در واقع به کوبیدن اندیشۀ تان _ اگر به آن وفادار مانده باشید و در شیوه دیدتان راجع به آن کدام خللی وارد نشده باشد - با چنین سر فرود آوردن آنهم در پیشگاه دانشمندی، که نوشته های وی در ستایش از طالبان از همان آغاز ظهور این گله وحشی تاهم اکنون که در این مصاحبه و آن مصاحبه، این نوشته و آن نوشتۀ ایشان بر روشنی نمایان است {و ما خبر شدیم که ایشان به داخل کشور هم آمده اند و... . دیگرش باشد برای بعدها}مهر تائید میزنید.

به فکر ما یک عنصریکه اگر به راه و آرمانش باورمند باشد، نباید با کرنش و ستایش و دادن القاب(همان القابی که جناب معروفی صاحب از روی ارادت و یا از روی ملاحظه کاری و یا هر علتی که در میان بود، به شما بخشیده و شمارا در عرش خود نگری و "لذت" رسانده) به آنانی که در گفتار و کردار شوینیسم ملت و قوم گرائی را تبلیغ می نمایند و سایرین را بنام اقلیت میکوبد، داده شود. قسمی که شنیده میشود شما بنابر ضرورت به چنین شیوه ئی متوصل میشوید. ضرورت تان که رفع شد و نیازتان که بر طرف گردید، آنگاه از وی دلزده شده با واکنش های مختص به خودتان آن فرد را به نقد کشیده حتی توهین هم میکنید. البته در رابطه با نقدتان از جناب سیستانی صاحب من کدام اعتراضی ندارم.

ما دعا میکنیم که خدا نخواهد("هفت کوه سیاه در بین") روزی نرسد که شما با کار کنان گرامی سایت تان در بیفتید. و حال که خدای بزرگ فضل کرد و به نوشته محترم روستار تره کی صاحب قدرت معجزه اعطا نمودو چشم تاریک شمارا روشن ساخت، لطف کرده بنویسید که مسلمان هستید و یا کمونیست ؟ لطفاً به نقش "بابه نانک"ی تان - بقول معروف "هندو در فکر سوختنش و مسلمان در فکر غسل باآب زم زمش بودند" پایان بخشید. در این راستا برایتان توفیق می طلبم.

جور و سلامت باشید که حد اقل موضع تانرا پیش از رسیدن نوشته تره کی صاحب (یعنی در عالم نابینائی) باآقای محترم سیستانی روشن ساختید. موفق و کامگار باشید.
امان الله شلگیری 27/12/2008


اسم: سلیم   محل سکونت: تگزاس - امریکا    تاریخ: 28.12.2008

دوست عزیز حفیظ الله خالد،

من موافقم که روشنفکرانی که ادعای آزادیخواهی دارند باید روی کلی ترین مسایل افغانستان باهم اتحاد نظر داشته باشند و اختلافات جزئی و جانبی را کنار بگذارند و در صف متحد علیه خاینان و متجاوزان مبارزه و تلاش کنند.
اما در بحث مشخص آقای موسوی و ملالی جویا به نظرم قضیه جزئی نه بلکه بسیار هم اساسی است و به اصولی بر میگردد که یک روشنفکری که ادعای آزادیخواهی و دموکراسی خواهی داشته باشد نمیتواند از کنار آن به آسانی بگذرد. چرا؟
مردم در گوشه و کنار افغانستان به درستی ملالی جویا را قهرمان و صدای شان پنداشته و از شهامت، استواری و موضعگیری های درست وی پشتیبانی میکنند، و حتی در سطح جهان مردم صلحدوست به شهامت وی تسلیم اند و از او حمایت میکنند.
جویا جانش را بخاطر آرمانهای مردمش در خطر انداخته و از همه چیز زندگی اش میگذرد تا به پیمانش در برابر مردمش استوار بماند و مرهمی بر زخم های آنان بگدارد.
وی امکان زندگی آسوده و دریافت معاش های دبل از جانب دولت و به گفته موسوی "امپریالیزم" تف می‌اندازد و زندگی فقیرانه در کنار مردمش را ترجیع میدهد.
اما در مقابل می بینیم که یک کسی که ادعای بلند بالا دارد و به گفته مردم خود را ناف زمین و زمان میداند، ملالی جویا را در کنار خاینان وطن نشان داده و او را بخاطر پذیرش رفتن در پارلمان "خاین" خطاب میکند.این منتهای افلاس و کودنی سیاسی را میرساند.

جویا در یکی از مصاحبه هایش گفته که وی رنج بودن در پارلمان را بخاطر مردمش تحمل میکند، هر چند آنرا معادل طویله میداند. وی باز در جایی گفته که من از پارلمان فقط به مثابه تربیونی برای بیان دردهای ملتم و افشای خود پارلمان و دولت پوشالی از درون در نظر دارم و نه ابدا به مثابه نهادی که بتوان به آن امید بست. وی به درستی در همان خانه جانیان گفته که امریکا با تجاوزش به افغانستان و به قدرت رسانیدن جنایتکاران تنظیمی مرتکب خیانت به مردم ما شده است.

اگر آقای موسوی این حرفهای روشن و اصولی جویا را نشنیده اند گناه خود شان است و بهتر است به سایت کمیته دفاع از ملالی جویا سری بزنند تا به عمق نظرات وی آگاهی یابد.

کسیکه فقط پرحرفی و شعار دادن های هوایی رابلد باشد، هرگز به نظرم حق ندارد که به ملالی جویا بتازد. خود موسوی در بغل "امپریالیزم" خوابیده و از آنجا شعار میدهد، اما جویا در لانه خونخوارترین ها رفته و به ریش هر کدام تف انداخته محکوم شان میکند. کدامیک شهامت میطلبد؟؟‌

آقای موسوی درک کرده که شعار "ضد امپریالیزم" سر دادن در کانادا، بیخطر ترین و آسانترین کاریست که میتواند انجام دهد. اما آیا همین آقا جرئت و شهامت دارد که علیه مهره های این رژیم مثل عمر صمد و غیره در همان کانادا صدایش را بلند کند و وقتی خاینان وطن ما در آنجا برای ملاقاتها می‌آیند تظاهرات براه اندازد و یا اعلامیه ای علیه شان انتشار دهد؟

آیا او تا حال کدام شهامتی داشته که کارزاری را علیه انبوهی از خاینان جمعیتی و خلقی و پرچمی که در کانادا لانه کرده اند راه اندازد؟ مگر جویا حتی در همان کانادا هم آنان را آرام نگذاشت و با شهامت در تورنتو در جمع افغانها علیه جنایتکاران سخنرانی کرد و قوله شانرا بلند کرد.حتما تبلیغات پیاپی یک پاپی گک شورای نظاری به نام نصیر خالد را شنیده باشد که چطور سخنرانی جویا باعث شد که غوغایش را بلند کند و تبلیغات دامنه داری راعلیه او راه اندازد.

اما وقتی از مبارزه در داخل بگذریم، این آقا شهامت این کارها را در همان کانادا هم ندارد، دیگر بهتر است این شهامت را داشته باشد که چادر ملالی جان را بر سر خود انداخته در کنج خانه بنیشید و بپذیرد که جویا امروز واقعا مرد میدان شده است.
اما وی نه تنها چنین نمیکند بلکه جویا را که به سمبول مبارزه و مقاومت در وطن ما مبدل شده "خاین" نام میگذارد. این دیگر برای هیچ افغانی که حداقل روحیه افغانی و انسانی و وطنپرستانه داشته باشد قابل قبول نخواهد بود.
این حتی به همان معیار های افغانی هم برابر نیست که زنی به این حد از جان گذشته را که طی هفت سال گذشته امتحانش را نیز داده است، خاین خواند. آیا این آقا تنها زمانیکه خدا نخواسته خون پاک و شریف جویا بوسیله دشمنانش در داخل جاری شد میپذیرد که وی "خاین" نیست؟ آیا وی به همین حد دیرفهم و نااهل است؟؟ آیا وی که خود را پیرو اندیشه های مترقی میداند به همین حد در آخرین قطار لشکر مردم روان است و در خواب خرگوشی بسر میبرد؟

پس خالد گرامی، این قضیه بسیار مهم است و نمیشود که با افرادی نظیر موسوی سازش کرد و این اختلاف اصولی را کنار گذاشت. من چطور میتوانم با موسوی خود را در یک صف بدانم وقتی قهرمان مرا او خاین میداند؟؟ به نظرم اختلاف با موسوی درین قضیه مشخص همانقدر اساسی و بنیادیست که دیگر امکان هرگونه اتحادی با وی را منتفی میسازد. حتی بالاتر از آن باید به وی شک کرد که پشت این شعار دادن های سرخش نشود که زردی و سیاهی نهفته باشد و پشت کاسه نیم کاسه‌ای باشد و وی وظیفه گرفته باشد که به ادامه ناکامی های جنایتکاران و باداران خارجی شان در خاموش ساختن جویا، اینبار راه تازه و شیوه تازه‌ای را از طریق وی گشوده باشند.

شما شاید از سر خوشبینی و دل پاک شعار اتحاد بین روشنفکران را میدهید، اما وقتی روی اساسی ترین مسایل اتحاد نظر وجود نداشته باشد، این اتحاد راه به جایی نمیبرد.

بنا به نظرم همانطوریکه جناب سیستانی صاحب نوشته است، تا وقتی موسوی از ملالی جویا عذر خواهی رسمی نکند، وی را نمیتوان در مقوله "روشنفکر آزادیخواه" شامل ساخت و ادامه هرگونه همکاری و وحدت و دوستی با چنین فردی مردود و در واقع توهین به مردمی است که جویا را امید و صدایشان میشمارند.

اینکه آقای سیستانی در گذشته دچار چه اشتباهاتی بوده، بحث جداگانه است که ممکن من هم ملاحظاتی در مورد داشته باشم، این اصل موضوع را نمیسازد و در مقطع مشخص نظرات وی را بسیار به جا، اصولی و مردمی میدانم و از وی تقدیر میکنم که به دفاع از سمبول رزم ما برخاسته است و چه پرشکوه برخاسته است.

وقتی موسوی تنها بعد از قطع رابطه سیستانی با سایت "افغانستان آزاد" یکباره انتقادات تند علیه وی را قطار میکند و او را "فاشیست" میخواند، این خود گناه بزرگتری را متوجه وی میسازد که تا حال چطور با یک "فاشیست" ساخته بود و همرایش یکجا کار میکرد، اما تنها وقتی از جانب او لگد خورد، بوجی دشنامها و انتقاداتش را باز کرد و هرچه در انبان داشت به آدرس آقای سیستانی فرستاد.
این به خودی خود میرساند که موسوی حق به جانب نیست و بلند پریدن های امروزیش بیشتر از اینکه بر سر اصول و از سر وفاداری به مردم و کشورش باشد، از حس خود خواهی و حرافی خودش ریشه میگیرد.


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 27.12.2008

قابل توجه محترم جناب حفیظ الله خالد!

از لطف و سهمگیری تان در این نظرخواهی متشکرم. بایدعلاوه کنم که من نمیتوانم بی حرمتی و توهین به ملالی جویا، این خانم فداکار و از خود گذر را تحمل کنم، بنابرین همزمان با مشاهده یک تبصره غیر منطقی از جانب موسوی در پای نام ملالی جویا به ارتباط مقاله "جنگ میوند، ملالی و سرداره غازی" در پورتال "افغانستان ازاد" من توسط یک نامه خصوصی از گرداننده آن سایت گلایه کردم و توقع میرفت با برداشتن آن تبصره موضوع را خاتمه شده تلقی کرد.
اما موسوی با غرور و تکبراز حد زیاد یک بار دیگر همان تبصره را در چند صفحه توسیع کرد و بار دیگر با صراحت ملالی جویا را آماج اتهام بی اساس خود قرارداد.
بنابرین من قطع همکاری ام را با آن سایت، اعلام کردم، اما این قطع همکاری آتش بجان موسوی زد و بلاوقفه مرا مورد اتهامات میان تهی با سبک خودش قرارداد.
یک هفته حملات لفظی اقای موسوی را تحمل کردم سرانجام مجبور شدم مقالتی در دفاع از شخصیت ملی ملالی جویا و موضع گیری خودم به نشر برسانیم. پورتال افغان جرمن آنرا به نظر خواهی گذاشت.
چنانکه دیده میشود ۹۹ در صد نظریاتی که به ادرس پورتال افغان جرمن رسیده همگی در دفاع از شخصیت ملالی جویا، این خانم دلیر و فدا کار افغانستان بوده است.
این نظریات نه تنها بیانگر این حقیقت است که من در موضعگیری خود به ارتباط ملالی جویا بخطا نرفته ام، بلکه ملالی جویا تا هنوز از محبوبیت بسیار در میان مردم افغانستان و روشنفکران در داخل و خارج برخوردار است و هیچکسی عضویت او در پارلمان افغانستان را زیر سوال نبرده است و صرف موسوی و شرکایش اورا متهم به خیانت کرده و میکنند.
چون بنیاد این بحث ها و نظرخواهی هارا موسوی با کله شخی های انقلابی خود گذاشته،از پورتال افغان جرمن خواهش میکنم تازمانی که موسوی از ملالی جویا معذرت نخواهد و سخن و نظر خود را در مورد شخصیت ملالی جویا پس نگیرد، این بحث نظرخواهی ادامه یابد.
من امید وارم جناب خالد یک بار نظر و ارزیابی بسیار عالمانه و دقیق آقای عزیز را در همین نظرخواهی از نظر بگذرانند. با احترام.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Austria    تاریخ: 27.12.2008

Dear Mr. Khwazak Salamona, Thanks a lot for your kind support!!! Chodai Tala de tase aw nor dostan de har moshkel zacha po Aman ke lari! Da watan de Afghanano de aw Afghanan ba de chpal watan sarnawisht taki aw na nor zook! Po darnawe


اسم: جمعه گل   محل سکونت: وردک    تاریخ: 27.12.2008

به ادارهء محترم افغان جرمن انلین!

بی طرفی شما در قبال گفت و گوی آنلینی بین محترم سیستانی و معروفی صاحب قابل قدراست.
من باوجودآنکه نه سیستانی صاحب را از نزدیک دیده ام و نه هم آقای معروفی و موسوی را، ولی یک خوانندۀ هر دو نویسنده هستم.
من امروز در افغانستان ازاد یک مقالۀ معروفی صاحب را خواندم که در یک موضیع سریع جانب اقای موسوی را گرفته بود. من با همه احترامی که به جناب معروفی داشتم و از نوشته های شان همیشه فیض برده ام، مرا سخت متاثر کرده است. من نمیدانم بنا بر کدام ملحوظی بین محترم سیستانی صاحب و آقای موسوی چنین بر خورد شدید قلمی به وجود آمده لازم بود آقای معروفی خود را داخل ان نمی ساخت.
این جنگ قلمی این دو نویسندۀ ملی و مترقی مرا بیاد یک فکاهی انداخت. میگویند.

هتلر، ستالین و مارشال تیتو در آن دنیا به دیدار رئیس بزرگ رفتند. رئیس بزرگ از آنها پرسید چه خواهشی دارین.
ستالین گفت من می خواهم تمام فاشیستها نابود شوند. رئیس بزرگ امر کرد تمام فاشیست ها نابود شدند.
همین پرسش از هتلر شد. هتلر گفت من می خواهم که تمام کمونستها نابود شوند. رئیس بزرگ امر کرد و چنان شد.
رئیس از مارشال تیتو پرسید تو چه آرزو داری.
تیتو جواب داد من فقط یک گیلاس قهوه می خواهم برای اینک از شر هر دوی شان خلاص شدم.
نشود که از این جنگ قلمی دشمنان وطن سود ببرند. قوم گرایان تنگنظر مذهبی و زبانی از آن سود ببرند و بگویند که خوب شد از شر هر دوی شان خلاص شدیم.

امید است این هر دو نویسندۀ توانا دست از تخریب یکدیگر بردارند. و انرژی خود را در راه خدمت به هموطنان ما صرف کنند.
بااحترام فایقه جمعه گل


اسم: حفیظ الله خالد   محل سکونت: اتریش    تاریخ: 27.12.2008

با عرض سلام و تمنیات نیک
طوریکه مشاهده میگردد از دو هفته بدینسو یک سلسله مشاجرات کتبی بین دانشمند محترم آقای سیستانی از یکطرف و دیپلوم انجینر محترم معرفی و جناب آقای موسوی از جانب دیگر آغاز و طی اینمدت هر دو طرف انرژی و وقت گرانبهای شانرا در جهت به اصطلاح کوبیدن طرف مقابل صرف و این پروسه همچنان ادامه دارد.

بعقیده شخصی بنده دوام اینحالت بجز تشدید خصومت و در نتیجه بهدررفتن بیشتروقت و انرژی نویسنده گان محترم درمناظره سودی دیگری نخواهد داشت، از جانبی دیگر چون این بگو مگو ها همه آنلاین صورت میگیرد یکعده بار دیگر روشنفکران وطن ما را به خود خواهی و ناتوانی در قبول همدیگر متهم خواهند نمود، نگارنده معتقد است که خاتمه همکاری قلمی با یک ویب سایت نباید الزاما بمعنی دشمنی با آن ویب سایت تلقی گردد،چه مانعی وجود دارد که ما نتوانیم با ویب سایتی که در گذشته با آن همکاری قلمی داشتیم روابط عادی و نورمال نداشته باشیم بهرحال.

صرف نظر ازینکه کدام طرف منازعه باعث شروع این مخاصمه گردیده و چه کسی مسئول این حالت است در حالیکه تا کنون بطور مستقیم با هیچ یک از طرفهای درگیر تماس مستقیم نداشته وهمه را فقط از طریق آثار و نوشته های ایشان می شناسم منحیث یک هموطن از محترم سیستانی، جناب معروفی و آقای موسوی صمیمانه تقاضا دارم

تا برای ختم این مشاجراات لطفا :
1 ـ از نشر هرگونه مطالبی توهین آمیز و تحریک کنندۀ طرف مقابل که باعث ادامه و تشدید بیشتر تشنج گردد خودداری نمایند.
2 ـ با تشکر از پورتال محترم افغان ـ جرمن که با نشر مقاله " زبان را با تعصب و دشنام آلوده نمی کنیم"
بیطرفی خویشرا در زمینه اعلام نموده از ایشان خواهشمندم تا دوسیه نظرخواهی موجود را در اسرع وقت لطفا ببندند.
3 ـ این متارکه ازساعت یک وقت گرینوچ مورخه 28 دسامبر قابل تطبیق بوده و کنترول از اجرای این قطعنامه بعهده محترم نورانی از لندن میباشد البته بنده نیز در رابطه با ایشان همکاری خواهم نمود. ( آقای نورانی صرف از روی نظر ایشان در نظرخواهی انتخاب گردیده است.)

به امید اینکه پیشنهاد خیرخواهانه ام که صرف نظر شخصی بنده را انعکاس میدهد باعث ختم مشاجراتی بی مفهومی گردد که از چندی بدینسو بین نویسنده گان عزیز کشور ما آغاز و باعث نگرانی همه ما گردیده است.

با احترامات فایقه
حفیظ الله خالد


اسم: مجید الله شیون   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 27.12.2008

سلام و درود بر پورتال محترم افغان جرمن آنلاین و کارکنان ملی گرای آن

ملالی جویا همچو آفتاب روشن و فروزان در آسمان افغانستان عزیز ما می درخشد که هیچ کسی نمی تواند او را با دو انگشت پنهان کند.

هر که بخواهد ملالی جویا این دختر قهرمان اقغانستان را کم اهمیت جلوه دهد، و یا از وی بدگوئی نموده و او را در انظار مردم بد جلوه دهد، حتماً یا امروز یا در آینده روسیاه خواهد شد. با عرض احترام


اسم: شهلا   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 27.12.2008

نورانی صاحب خیلی حق میگویند. جایگاه ملالی جویا نزد هر افغان وطن پرست کاملآ استوار است که نوشته های غرض آلود هیچکس بر آن خانم شجاع خدشه وارد کرده نمیتواند.

من هم از آنان که خود را دانسته، وطن پرست و مدافع وطن و مردم میدانند و دم از صداقت بر این ملت ویران شده میزنند، خواهشمند هستم که به سبب سلیقه های شخصی شان از حمله و خرد ساختن یکدیگر شان خودداری نمایند.
من متعقدم که یگانه راه نجات افغانستان اتحاد و اتفاق طبقه روشنفکر اش است.
اگر اینان هم به خاطر ضدیت های شخصی به یکدیگر اتهام های غرض آلود میزنند و همدیگر شان را میکوبند، به جز از خشنود نمودن دشمنان دیرینه این ملت کاری بهتری نکرده اند.

من موضع گیری واقعآ با وجدان و شریفانه سایت گرامی افغان جرمن آنلاین را در مقابل نوشته ها و اتهامات واقعآ بی انصافانه خانم موسی نظام و آقای معروفی و موسوی در سایت افغانستان آزاد تقدیر نموده و از شان آرزومندم که به این رویه روشنفکرانه ادامه داده و چنان نوشته ها را اصلآ نادیده بگیرند.


اسم: خوازک   محل سکونت: پېښور    تاریخ: 27.12.2008

د "افغان جرمن آنلاین" درنو کارکونکو او د ملالی جویا منصفو پلویانو، سلام!

دلته ډېردوستان د ښاغلي ډاکټر غروال په لیکنه د انګرېزې ژبې په وجه پوه نشول او له ما څخه یې غوښتنل ، چې هغه وژباړم.
زه هم څه کم درې لسيزې له انګرېزۍ ژبې څخه لرې پاتې وم. خو بیا مې هم جرات وکړ او دا متن مې وژباړه. هیله ده، چې لوستونکي او انګرېزي پوهان مې په خپل لوی والي سره اشتباه ګانی وبخښي.

په درنښت خوازک یوه دیپلومات، چې د ډېرو کلونو په موده یې په کابل کې د څپل هېواد په سفارت کې کار کاوه او افغانستان زښت ډېر پرې ګران وه، یوه ورځ وویل، چې افغانان عالی خلک دي، هغوی هوښیار او معقول دي، خو خطرناک عادتونه لري، یو له هغو بدو دودونو څخه دا دی، چې د یوبل پر ضد کار کوي او هېڅ کله له تېرې تجربې څخه زده کړه نه کوي. که په افغانستان بېسواده خلک نه وای، نو افغانستان به، لکه څنګه چې موجود دی، وجود نلرلای.

زه فکر کوم، چې دغه دیپلومات کاملا حق لري. د افغانستان ولس رنځېږي او بې ګناه خلک هره ورځ ځانونه له لاسه ورکوي. همتوالې ملالی جویا په صادقانه توګه خپله ټاکنه د ولسي جرګې لپاره وګټله او دې خپله دنده د جنایتکونکو او قاتلانو له منځه پیل کړه، دې له پیله جرات وکړ، چې د هغو جانیانو او قاتلانو د کړو پر ضد عمل وکړي او دې په خورا وضاحت سره د هغو جنایات په پخوا کې بربنډ کړل، په تحقیق سره دې په پارلمان کې د ولس غږ پورته کړ.
ملالی جویا په یوې ډلې پورې اړه نلري، د دې ډله ولس دی او ټول کړیدلي خلک د دې ملاتړ دي او دوی هم خورا ډېر دي. که کوم کس وغواړي، چې هڅه وکړي، چې د دې سیاسی انځور خچن کړي، دغسې خلک به ځانونه مسخره کړي. داچې یو کس د هغو جانیانو په منځ کې پاته شې او د دوی په مخې کې د دوی جنایات څرګند کړې، دا یو ساده عمل نه دی، که یو کس لکه د کابل همتواله ملالی د هغو جانیانو پر ضد عمل پیل کړي، نو د داسې شخصیت ژوند د لوی ریسک سره مخامخ دی.
د همتوالې ملالی ژوند د بېروونکي ریسک سره مخامخ دی، خو جنایتکونکی لا بریالي نه دي، ولې چې ستم زپلي خلک د دې تر شا ولاړ دي.
خندونکې خو داده، چې سړی په افغانستان کې له وضعې څخه ناراض وي او داسې درغلګره عمل کوي، نو دا په دې مانا ده چې داسې خلک د جنایتکونکو لپاره کار کوي او نه د ولس لپاره. هيڅ څوک نشی کولای یوهمتواله شخصیت، لکه د کابل ملالی جویا توهین کړي او هغه هسې هم د مظلومو خلکو ملاتړ ته احتیاج لري او نه سیاسی دلالانو ته. موږ په پرېمانه توګه دلال ګروپونه په راز راز ډولونو کې لرو، دوی ټولو ولس ته د خپل مریه توب ازموینه ورکړې.
زړه وره او همتواله ملالی جویا غواړي په کابل کې پاته شي او د جناتکونکو پر ضد خپل مقاومت ته دوام ورکړي او ښاغلی ډاکټر بشردوست هم په خپل ډول د هغو جانیانو پر ضد عمل کوي.


اسم: نورانی    محل سکونت: لندن     تاریخ: 26.12.2008

من چند روزی از لندن دور بودم و به انترنت دسترسی نداشتم. بعد ازینكه برگشتم متوجه شدم كه در نظر خواهی سایت افغان جرمن علیه آقای موسوی یكی از نویسندگان سایت افغانستان آزاد ـ آزاد افغانستان آزردگی وجود دارد. از متن نبشته های هموطنان استنباط كردم كه باید آقای موسوی چیزی بدی به دختر قهرمان افغان ملالی جویا گفته باشد. بعد از آنكه مضمون مورد نطر را به بسیار مشكل در سایت افغانستان آزاد پیدا كردم و تبصره را خواندم، آنرا زننده نیافتم كه هموطنان ما اینقدر بر آقای موسوی قهر اند. از مناسبات شخصی محترم سیستانی صاحب با آقای موسوی نمیدانم لاكن به این اندیشه ام كه مبادا سلیقه های شخصی ایندو افغان دانشمند باعث كدورت جانبین شده باشد. من از نوسیندگان هر دو سایت ملی گرا تمنا میكنم كه از هر گونه حمله بر یكدیگر خودداری ورزند و خائنین بوطن را خوش نسازند.


اسم: علی   محل سکونت: فرانکفورت    تاریخ: 26.12.2008

آقای عزیز از آلمان

من هم از آقای خلیل الله معروفی خیلی مایوس شدم. وی در بین نویسندگان برایم جایگاه بلند داشت و ایشان را از جمله قلم بدستان وطنپرست و مخالف هر نوع قومگرائی و مذهب پرستی و ... میدانستم ولی افسوس که در این اواخر یکی دو نوشته ناسزا گویانه ای در سایت افغانستان آزاد از خود در مورد سایت ملی افغان جرمن آنلاین به نشر رسانده که از انسانی همچون او گمان نمی بردم که این همه عامیانه و xxxxx نوشته کرده بتواند.


اسم: عبد الحمید   محل سکونت: لندن    تاریخ: 26.12.2008

محترم انجینر صاحب خلیل الله معروفی!
من تا کنون بشما بحیث یک نویسنده وطن پرست و مستقل احترام داشتم ولی اگر خفه نمی شوید سوالم از شما اینست که در نوشته های تان همیشه گروه خلق و پرچم را که به دین مقدس اسلام پابند نبودند و کشور ما را به شوروی تسلیم کردند میکوبید که کاری خوبی نیز مینمائید و تا اینجا من با شما همنوا هستم ولی اینک شما یک مائویست کمونیست از خداوند منکر دیگر را که برای بدام انداختن کشور ما در چنگال مائویسم سعی و مبارزه مینماید و اگر خدای نا خواسته به این هدف خود برسد به نسبت که این گروه خود را انقلابی تراز آن دیگران میداند قصه کفن کش سابقه خواهد شد و شما آنرا بنام "دانشمند نامور"، و "مبارز کبیر افغان" یاد کردید،این لقب بخشی شما مرا به یاد لقب بخشی مجددی صاحب آورد که دوستم را مجاهد کبیر لقب داده بود.

سوالی دیگر من از شما اینست که موسوی مائویست از قبل مبارز کبیرافغان بود یا بعد از آنکه به ملالی جویا قهرمان دختر افغان توهین و تحقیر نمود از طرف شما به این لقب مفتخر گردید؟
بااحترام


اسم: زرغونه   محل سکونت: هرات    تاریخ: 26.12.2008

خواهر مبارز و مدافع حقوق زنان ملالی نظام سلام

من بشما بسیار زیاد احترام داشتم و مقالات شما را همیشه میخواندم و از آنها کاپی میگرفتم و به دیگر زنان میدادم که مقالات تان را بخوانند. خوشحال بودم که زن دلاور دیگری در کنار ملالی جویا پیدا شده که صدای زنان مظلوم افغانستان را بگوش مردم جهان میرساند و مثل مشتی محکم در دهن جنایتکاران میزند، ولی از روزی که متوجه شدم که ملالی جویا از طرف یک آدم مجهول الهویه ای بنام موسوی مورد توهین و تحقیر قرار گرفته و شما را در برابر او خاموش دیدم، از شما مایوس شدم و راستش که تمام کاپی مقالات شما را که در دوسیه ای جمع کرده بودم و در کنار اسنار مهم خود نگهداری میکردم از نظرم دور کردم. و از شما که چهرۀ دلپذیری داشتم مایوس شدم.

شما را بخدا از وجدان خود نغا راحت نمی شوید که تا دیروز به روی هر مخالف ملالی جویا با نوشته های مستدل خود به میدان می آمدید ولی امروز خدای نکرده گنگ و لال شده اید که یک شخص ملحد و بیخدای مائوئیست کمونیست ملالی جویارا خاین میگوید و دشنام میدهد، ولی شما خود را خاموش گرفته اید. راستی راستی چغدر آرزو داشتم دلیل آنرا بدانم و سوء تفاهمات رفع گرد؟

این سخنانم تنها متوجه شما نویسندۀ عزیز نیست بلکه روی سخنم متوجه داکتر صاحب عزیز و آقای معروفی نیز است. چرا که آنها هم مثل شما طرفدار ملالی جویا بودند و هر کدام شان در دفاع از ملالی جویا چندین مقاله در سایت افغان جرمن دارند، مگر امروز بخاطر گل روی یک شحص دیوانه و ضد زن ، پا بر موقف دیروزی خود گذاشته اند و خموشی اختیار نموده اند. آیا خاموشی شما به این معنی است که شما موضع گیری موسوی را در مورد ملالی جوا تائید می کنید یا خیر؟ نشود خدای نخواسته به باور و اعتقاد شما صدمه ی وارد شده باشد.


اسم: عتیق   محل سکونت: نیوجرسی - ایالات متحد امریکا    تاریخ: 26.12.2008

در کامنت دوستی اینجا خواندم که نوشته بود: نام ملالی جویا لرزه بر اندام خاینان می‌اندازد.
من جریان جالبی را از یکی از دوستانم که در تلویزیون "لمر" در کابل کار میکند شنیدم:
قرار بود در برنامه "یوه خبره دوه نظره" ملالی جویا در برابر یکی از کسانیکه وی به جنایتکاران بودنش تاکید دارد رو در رو قرار گیرند و بحث نمایند.
دایرکتر برنامه با سیاف تماس گرفت که بحثی هست آیا میتواند شرکت کند یا خیر، وی ابتدا قبول کرد اما بعد وقتی برایش گفته شد که مقابلش جویا خواهد بود فوری لحظاتی بعد یکی از نمایندگانش زنگ زد و گفت "استاد" نمیتواند شرکت کند.
بعد سراغ محقق رفت، و برایش گفت که در بحثی در برابر جویا باید شرکت کند، وی فوری پذیرفت و قرار شد که فردا برنامه ثبت شود و هردو در استدیو حاضر شوند، اما فردا صبح نماینده او هم تماس گرفت و گفت محقق مصروف شد نمیتواند بیاید.
دایرکتر بیچاره فوری پی یکی بعد دیگری را گرفت اما هرکدام وقتی میدانستند که با جویا طرف خواهند بود فوری دلیلی آورده پای خود را میکشیدند.
وقتی میبینند که این برنامه ممکن عملی نشود، دایرکتر اینبار میکوشد تا با چال یکی از اینان را در دام انداخته زیر ضربات ملالی جویا قرار دهد.
به جبار شلگری (عضو پارلمان مشهور به سگ سیاف) تماس میگیرد که در برنامه‌ای روی فلان موضوع شرکت میکند یا خیر، وی میپرسد بلی اما نفر مقابل کی خواهد بود، دایرکتر میگوید هنوز نفر دوم تعیین نشده یکی دیگر از اعضای پارلمان را دعوت خواهد کرد.
وقت ثبت برنامه میرسد، جویا اول داخل استدیو میشود و در کنجی منتظر می‌ماند، بعد شلگری میرسد و دایرکتر فلم نطاق و کمره را آماده گذاشته و طوری صحنه سازی میکند که شکارش نتواند از گیر جویا فرار کند و فوری برنامه آغاز گردد، شلگری وقتی متوجه میشود با جویا طرف است دستپاچه میشود اما مجبورا به بحث ادامه میدهد که از لمر نشر شد و بسیار جالب بود به حدی که بعد برنامه "زنگ خطر" طلوع در موردش خنده و تبصره کرد.

وقتی ثبت برنامه تمام میشود، شلگری با نطاق دعوا میکند که چرا قبلا او را از اینکه با جویا طرف خواهد بود آگاه نساخته ورنه او به این بحث نمی‌آمد.
این مثالی بود از اینکه چگونه خاین خایف است و از مواجهه با جویا که زبان آتشین و رک و بی‌هراس دارد فرار میکنند.
تصویری از جریان این برنامه جویا در برابر شلگری:
http://i38.tinypic.com/1z9g1f.jpg
فلم کامل این بحث تلویزیون لمر که بسیار جالب است:
http://video.google.com/videoplay?docid=6804813227673138845


اسم: بصیر ساعدی   محل سکونت: کوریا    تاریخ: 25.12.2008

مدتی قبل فردی بی نام و نشان زیر نام رستم شجاع (که دوستانی بعدا ادعا کردند که نام اصلی او پاغر نورانی میباشد)، علیه ملالی جویا لاطائلاتی بهم بافت و در سایت کابل پریس منتشر ساخت. این آقا جویا را به بدترین زبانی به روسپی نامید که مدالهای غرب را به گردن آویخته است.

هموطن گرامی ما عاصم سیف مقاله‌ای بر ضد آن نوشته که در سایت وزین افغان جرمن آنلاین انتشار یافته است، به نظرم آنچه در این نوشته آمده به آقای موسوی نیز میخواند، مثلا در بخشی ازآن گفته شده بود:

"وقتی انسان از یکطرف به چهار پنجسال کار کرد فداکارانه ملالی جویا می‌ نگرد و از طرفی حملات لجام گسیخته و عورت گسیختۀ نورانی ها را بر او می‌ بیند، خشمی جانگداز درهم می ‌پیچیدش که با این روشنفکران xxxxxx و بی ‌مسلک که بیکران بی‌ آزرم و دهن دریده اند چه باید کرد.

این روشنفکران که خود شهامت ندارند کلمه‌ای بر ضد خونخواران "جبهه ملی" و دستگاه فاسد شان به لب آرند، به زن دلیری روسپیانه می‌ تازند که جنایتکاران از هر قماش به خونش تشنه اند." متن کامل مقاله:



این مقاله نیز در افغان جرمن آنلاین به نظر دهی گذاشته شده بود که دهها هموطن ما پشتیبانی شانرا از ملالی جویا اعلام نمودند و مقاله نورانی را محکوم کردند، شما میتوانید در آدرس ذیل نظرات دوستان را بخوانید:


اسم: عزیز   محل سکونت: مرکز آلمان    تاریخ: 25.12.2008

دوستان عزیز، سلام!

من فردی هستم، که سایت های "افغان جرمن آنلاین" و "افغانستان آزاد" هر دو را مطالعه میکردم. راست بپرسید، از مقالات مشخص افراد که بگذریم، چندان تفاوتی هم در این دو سایت نمیدیدم.
امید است، که آقای معروفی برمن خرده نگیرند، که پورتال اوشان را نیز سایت نامیده ام، چرا که وی پورتال را چیزی بالا تر از سایت میداند و من به فرهنگها و سایتها و ... مراجعه کردم، تعریف های که در آنجا ها یافتم، برعکس سایت را مقداری همه جانبه تر از پورتال تعریف کرده بودند، ولی بازهم من درین رابطه زیاد سخن نمیگویم، شاید آقای معروفی درین رابطه تخصص داشته باشند.

از طرف دیگر در کتابی بنام "علیه کتابپرستی" خوانده بودم، که "تحقیق ناکرده حق سخن گفتن نداریم". ولی موضع گیری آقای موسوی در قبال افتخار زندۀ افغانستان عزیز ما، ملالی جویا را فارغ از انصاف دانسته و دعا میکنم، که خدا موسوی را به صرات المستقیم هدایت کند.

مسئلۀ دیگری که مرا متاثر نمود دو مقالۀ اخیر "اوستاد سخن" آقای معروفی بود. من راستی به او و موضع گیری های فارغ از قومگرایی او زیاد احترام داشتم، اما من شخصا چیزی را که زیاد از آن نفرت دارم، مسئله تکبر و خود بینی میباشد.
من فکر نمیکردم، که انسان همچو معروفی به لجن گندیدۀ نخوت سقوط کرده، بنویسد: "این جانب، خلیل الله معروفی، که زمانی فعالترین عضو پورتال "افغان جرمن آنلاین" بوده و در دادن "پروفیل" آن بزرگترین نقش را بازی کرده ام...."( بهتر نیست استاد مشک را بگذارید، تا خود بوید، نه آنکه عطار گوید) به فکر من سایت "افغان جرمن آنلاین" همانند سایت (ببخشید پورتال) "افغانستان آزاد"ی قبل از حمله نابخردانه به خانم قهرمان جویا، سایت ملی و مترقی بود و هست.

قبل از بریدن آقای محترم معروفی هم "افغان جرمن آنلاین" پروفیل ملی و مترقی داشت و بعد از بریدن او و چند تا همکاران محترمش بازهم این پروفیل را داشت و دارد.
در جای دیگر دانشمند عزیز آقای معروفی مینویسد: "... به متصدیان سایت افغان جرمن آنلاین و خصوصا همان یک نفر بیروکرات "پرده نشین"، ولی کارکشته ــ هشدار میدهم که حد خود را بشناسند و بیشتر ازین از تفتین کار نگیرند، ور نه در نوشته های بعدی تمام زد و بندهای داخلی "افغان جرمن آنلاین" را افشاء کرده و نام گرفته "جل و پوستک" شان را از آب بیرون خواهم کشید!!!!"
راستی من منتظر بودم که کار فهم و ژورنالیست محترم ما چه تحلیل های سیاسی ای از کارهای "افغان جرمن آنلاین" بیرون خواهند داد. متاسفانه باید بگویم، که او نیز مانند موسوی دست به افشاگری های شخصی زد، که به هیچصورت انتظار آنرا از فردی که اقلا یک دو پیرهن در کنار و یا میان مبارزین کهنه نموده باشد، نداشتم.

من در همین جا باید از آقای محترم سیستانی نیز انتقاد نمایم، که از آقای موسوی خواستار چاپ عکس های شان شده اند. من که موسوی را از روی نوشته های اخیرش شناختم، این کار خطای آقای سیستانی باعث خواهد شد، که او برای رفع عقدۀ جاه طلبانه اش، چاپ عکس هایش را نیز بر کار و بار شهرت طلبیانه اش خواهد افزود. از طرفی این مهم نیست که حتما نام و عقیدۀ شخصی افراد را بدانیم، چه رسد به آنکه طالب چاپ عکس افراد شویم. ازین کار مقداری بوی تفتیش عقاید می آید و از سوی دیگر وظیفۀ یافتن نام و نشان و عکس افراد را به دستگاه های استخباراتی باید گذاشت.
علاوه برین محترم معروفی ترازو را گرفته و تعداد و مقدار مقالات "افغانستان آزاد" و "افغان جرمن آنلاین" را وزن کرده، مقایسه می کند. "اوستاد سخن" بهتر میدانند، که صحت و سقم موضع گیری نه به مقدار و وزن مقالات رابطه دارد و نه هم به نام و نشان شخصی افراد و اشخاص، زیرا که یک جملۀ ملی و مردمی از هزار کتاب سفسطه و ضد مردمی ارزش بیشتر دارد.
ببخشید آقای معروفی که من علی الرغم احترام به شما با اشتباهات شما موافقت نمیکنم، زیرا که "دوست به گریانت می آرد و دشمن خنده ات میدهد". در جای دیگر استاد "تجاوز بر حریم نوشته ها و مقالات و نشیده ها" از طرف "افغان جرمن آنلاین" را علت بریدن افراد از "افغان جرمن آنلاین" میدانند. سوال من از استاد دانشمند اینست، که چرا در رابطه به تجاوز آقای موسوی بر حریم نوشتۀ آقای سیستانی خاموشی اختیار کرده اند و چرا هنوز هم به همکاری خود در آن ادامه میدهند. اگر جواب عضویت آقای سیستانی در شورای انقلابی باشد، در آنصورت علت تحمل طولانی نوشتجات آقای سیستانی در "افغانستان آزاد" در چه بود؟
و باز نوشتن پیام تبریک به آقای سیستانی چه معنی داشت؟ اگر جواب این باشد که آن پیام تبرئـۀ "سوابق سیاه حزبی او در رژیم تباهکار "خلق ـ پرچم"" نیست، معلوم میشود که شما نیز متاسفانه اصل استبدادی فاشیزم را بکار میبرید، که اگر کسی باشما نبود حتما با دشمن شما میباشد و شما هم چون خود را یگانه بنگاه ملی و مردمی میدانید، فلهذا همه کس دیگر خارج ازین بنگاه اگر با بنگاه دیگری و یا هم مستقلا بی بنگاه به منافع ملی و مردمی خدمت نماید، از نظر شما ضد ملی و ضد مردمی میباشد.
آخرین سوالی که از آقای معروفی در گذاشتن القاب "دانشمند نامور"، "مورخ آگاه" و بخصوص "مبارز کبیر افغان" در کنار نام آقای موسوی دارم اینست که فکر نمیکنید، که مردم ما با القاب ازین نوع بعنوان نمونه "نابغه ی شرق" از زبان "شاگرد وفادار" آشنایی کامل دارند؟ مگر در مورد "نابغه ی شرق" تاریخ قضاوت بیرحمانه اش را نکرد. از زبان شما انتظار همچو حرفهایی را به هیچ وجه نداشتم. تصمیم بدست خود شماست. فکر نکنید، که خوانندگان سایت ها خدای نخواسته مردم کور و بیخبر و کودن هستند.
من در مورد داشتن معلومات کتابی و ادبیات باسطح آقای موسوی شک و شبهه ای ندارم. اما بخاطر "جمله پردازیهای انقلابی" نمیتوان کسی را "دانشمند نامور"، "مورخ آگاه" و بخصوص "مبارز کبیر" نامید، زیرا که محک آزمایش سحت و سقم نظریات انقلابی عمل انقلابی و آنهم در میان نیروی اصلی انقلابی یعنی مردم می باشد. هجرت اگر منتج به بازگشت به مکه برای فتح آن باشد، درست و الی به ضرب المثل مردم ما مواجه خواهیم شد، که "این گز و این میدان" و خیز زدن از اروپا و امریکا به داخل افغانستان را مشکل حقیقت جازد؟!!!

حال میپردازم به مسئله نظر خواهی آقای سیستانی در رابطه به ترور شخصیت ملالی جویا:

1) همین نوشته ها در سایت شما ثابت میسازد که مسلمان، هندو و مارکسیست، هر کسیکه انصاف دارد از ملالی جویا بمثابه قهرمان بی بدیل دفاع میکند. شخصیت مردمی و ملی ملالی جویا بمثابه یک واقعیت خارج از ذهن فرسودۀ دشمنان مردم و وطن ما انکار ناپذیر می باشد. علیه او قرار گرفتن به هر نام و نشان و با هر سفسطه سرایی ای که باشد، قرار گرفتن در کنار سیاف، خلیلی، ربانی، گلبدین و طالبان بوده و دفاع خایفانه از آنان می باشد.

۲) من بحث های روز اخیر هر دو سایت را که سیل بینانه و بیطرفانه دنبال نمودم، باید از آقای سیستانی شدیدا انتقاد نمایم، که آنها صله رحم ندارند و مرده را لگدمال می کنند. بنظر من مقالات آقای موسوی گلیم هویت ملی و مردمی سایت (ببخشید پورتال) "افغانستان آزاد" را جمع نموده و بدار آویخت. سکوت مدافعین خانم جویا در "افغانستان آزاد" در برابر حملات آقای موسوی بر آن شیرزن مبارز و حتی همراهی خجولانه و بی پرنسیبانه بعض از گردانندگان این صفحه گره تناب دار را محکم تر بست. هویت ملی و مردمی "افغانستان آزاد" مرد و تمام خوانندگان ملی و مردمی هر دو سایت مراسم تدفین و جنازۀ آنرا نیز ادا نمودند و از آقای سیستانی میخواهم، تا دیگر پشت مرده حرف نزنند و خوان این بحث را از صحنه بردارند.

انا لله و انا الیه راجعون


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Austria    تاریخ: 25.12.2008

One diplomat who had duty in Embassy of his country in Kabul for many years and he loved Afghanistan very much, he mentioned one day that Afghans are excellent people, they are intelligent, clever, but they have dangerous habits, one of such bad habit is that they are working against each other and they will never learn from the past. If the country would not have illiterate people, then it would not exist Afghanistan as such as you have it.

I think this diplomat is fully correct. The nation of Afghanistan is suffering and the innocent people are losing their life every day. Courageous Malalai Joya could win in honest way her election to parliament and she started her duty among those criminals and killer, she appeared herself from beginning to act against the doing of those criminals and killer and she pointed out very clear their criminality in the past, in fact she announced in parliament the voice of nation.

Malalai Joya does not belong to any group, her group is nation and all suffered people are her supporter and they are a lot. If some body wants to try to damage her political image, such people will make themselves ridiculous. To stay among those criminals and to appear in present of them their criminality, it is not a easy action, if some body like courageous Malalai Joya of Kabul started to act against those criminals, then the life of such personality is in huge risk. The life of courageous Malalai Joya is situated in horrible risk, the criminals can not succeed till now, because the suffering people are behind her.

It is funny every body is claiming about the situation in Afghanistan and such treacherous action is meaning, that in fact such people are working for the criminals and not for the nation. No body can insult courageous personality like Malalai Joya of Kabul and she needs the support of suffering people and not from business maker. We have even plenty business groups of different types, all of them passed by the nation their slaving being examination. Brave and courageous Malalai Joya will stay in Kabul and continue her resistance against those criminals and Mr. Dr Bashardost is acting in his way against those criminals.


اسم: ح. فروتن   محل سکونت: کابل     تاریخ: 25.12.2008

ژاژخایی های یک جاه طلب فراری

مقاله ای تحت عنوان "جنگ میوند، ملالی و غازی سرداره" نوشته ی دانشمند گرامی کاندیدای اکادیمیسن آقای سیستانی در سایت های "افغان جرمن آنلاین" و "افغانستان آزاد ــ آزاد افغانستان" منتشر شد. دوستی برایم زنگ زده و گفت که صفحۀ "افغانستان آزاد" در اخیر مقاله یادداشتی مملو از توهین به شیرزن قهرمان کشور "ملالی جویا" نیز انتشار داده است.

با خواندن یادداشت بلادرنگ ضرب المثل مردم شریف ما در مغزم خطور کرد، که "کاسه ی چینی که صدا میکند خود صفت خویش ادا میکند" فکر کردم که کدام موید بی معاش امپریالیسم امریکا میتوانست بوده باشد، که درین پورتال که مجموعه ای بود از عناصر ملی و مردم دوست، با این دیده درایی و وقاحت علیه شیرزنی بنویسد، که هستی و زندگی اش را با تقبل تمام خطرها در خدمت کشور بخون کشیده و مردم بلادیده اش قرارداده و از تریبیونی بر عوامل زورگوی، جنایت پیشه، xxxxxx و متجاوز استعمار حمله می کند، که موسوی نه تنها جرئت رفتن به چند کیلومتری آنرا ندارد، بلکه از ترس آن چندین هزار کیلومتر به طرف دیگر کرۀ زمین فرار کرده است.

با مقالات دست اندرکاران و همکاران ملی و مردمی صفحه "افغانستان آزاد" تا حدودی آشنایی ای که داشتم، واقعا متحیر شدم که از زیر پلو چه م... گندیده و متعفنی برامد، راستی به گفته ی مردم ما این یکی می ریند و از بوی کثافت آن انسانهای که همانند مردمک دیده دوست داشتنی اند، بدنام میشوند.

هرچه فکر کردم که این ناف زمین کیست که جرئت کرده و قهرمان بی مانند مردم ما، وارث برحق ملالی میوند(*۱) را که درفش مبارزۀ میلیونها میلیون انسان تحت ستم استعمار، تجاوز و بی ناموسی را بدوش می کشد، چنین گستاخانه و بازاری مورد حمله قرار داده است؟ هر کس سوء ظنی داشت و حدسی میزد.
به دوستان عجول و احساساتی توصیه گردید، که باید از صبر کار گرفته، تعمق نمایند و کوبیدن افراد را بروی شک و ظن به موسوی قماشان بگذارند.
البته در مورد موسوی باید گفت که او افراد را نه از روی سوء ظن، بلکه در مقابل اجرت اربابانش میکوبد.
حال که موسوی خان مسئولیت کثافتنامه اش را گرفت، مشکل عجولان احساساتی ما و مشکل حتی کسانی را نیز آسان کرد، که میخواهند بدانند که چه کسی نوشته است، در حالیکه مهم اینست که چه نوشته است.
بلی این کار فقط از دست کسی میتواند سر بزند، که مریض گونه بر پشقل خودخواهی سوار بوده و تماشای بخارا را مدعی باشد.
حال ببینیم که پشقل سوار ما از کدام موضع و بروی چه کسی تیراندازی می کند؟ البته تذکر باید بدهم که من درین نوشته از ملالی، این عزیز مردم قهرمان پرور ما، دفاع نخواهم کرد.
یکی بدلیل آنکه آفتاب درخشان شهامت، متانت و فداکاری آن اسطوره نمیتواند با یکی دو انگشت ملوث عوامل استعمار پنهان شود و دیگر اینکه خود محترم سیستانی در رابطه روشنگری سزاوار نموده است.

موسوی برای کی دمبک میزند؟ هیچ کس به حدی که موسوی فکر میکند، کودن نیست، که در مورد او از روی ادعایش قضاوت کرده و او را عنصر ضد استعمار و ضد امپریالیسم و مخصوصا ضد تجاوزکاران امریکایی بداند.
امروز کشور ما به دو صفی که در رویارویی هم قرار گرفته اند منقسم گردیده و نیروهای سیاسی و افراد و اشخاص هم بنا بر موضع گیری شان بدو گروه تقسیم میشوند. در یک طرف ابر قدرت امریکا بیرق سفید و ارتجاعی استعمار، تجاوز و جنایت را برافراشته و تمام اشخاص مرتجع و نیروهای ارتجاعی جهان بطور آشکارا و پنهان، مستقیم و غیر مستقیم در خدمت آن قرار گرفته اند. در کشور ما از کرزی گرفته تا جنایتکاران جنگی و قلم بدستان نوع موسوی درین صف قرار گرفته اند.
در جهت مقابل میلیون ها میلیون انسان بلاکشیدۀ کشور ما، قهرمانانی چون ملالی که با در خطر گذاشتن زندگی شان صدای مردم خود را قاطعانه بلند نگه داشته اند، سیستانی هایی که قلم ملی گرایی را بدست گرفته و روشنفکران میهنش را از تجارب مثبت و منفی تاریخ کشور شان مطلع ساخته، کار آگاهگرانه می نمایند و معروفی هایی که معرفت شان را نه برای رفع خودخواهی، بلکه برای تشویق، ترغیب و تشجیع استعداد های نهفتۀ کشور ما بکار می برند، قرار دارند.

دشمنی با تجاوز تنها در شعارهای میان تهی ضد امریکا و ادارۀ مستعمراتی خلاصه نمیشود. این نوع شعارها ممکن افرادی را که به دیدن وقایع در جلو پرده عادت کرده اند، بفریباند. دشمنی با استعمار باید در مبارزه با تمام عملکردها و تاکتیک های امپریالیسم تبلور نماید.
دستگاه استخباراتی امریکا در پخش دیس انفارمیشن (معلومات غلط)، نفوذ دادن عواملش در درون جنبش های ضد استعماری و سمپاشی در مورد شخصیت های انقلابی و قهرمانان مردمی برای بدنام ساختن آنان از مهارت و تجربۀ خیلی دیرین برخوردار میباشد. بعنوان نمونه زمانیکه ارباب موسوی، امپریالیسم امریکا بر عراق حمله میکرد معلومات غلطی را مبنی بر اینکه عراق در ساحه نظامی پس از ما و روسیه قدرت سوم در جهان می باشد، پخش کرد. هر کسی حتی موسوی خان خرکله ی امریکایی هم میداند، که عراق بدون حمایت امپریالیسم امریکا و روسیه حتی تاب جنگ با ایران را هم نمیتوانست بیاورد.
ادارات استخباراتی برای نفوذ دادن عواملش در درون جنبش مقاومت از یکسو به عواملش دستور میدهد، تا سخاوتمندانه به ارباب دشنام بدهند تا بتوانند مورد اعتماد اعضای مقاومت قرار گرفته و از سوی دیگر تلاش میورزند، تا در صفوف مقاومت به نفاق افگنی، بی اعتمادی و ایجاد سردرگمی بپردازند.
هدف استعمار ازین تاکتیک در خدمت آنست، که دشمن خودرا به پارچه های خورد و کوچک تقسیم نموده و هر پارچه را جداگانه به سادگی نابود نماید و هرگز نگذارد، که زمینه ایجاد صف واحد میان تمام نیروها، اقشار و شخصیت های سیاسی ای که زیر ضربه استعمار قرار دارند، ایجاد گردد.
امروز که دستان خونخواران امریکایی هر روز بیشتر از روز دیگر بر گلوی مردم زجر کشیدۀ ما فشرده تر میگردد، هر روز دهی و قریه ای را بمباران می نمایند، به ناموس مردم تجاوز میکنند، تمام کشور را به مزرعه ای از مواد مخدره تبدیل کرده، رشوت و فساد را به اوج آن رسانده اند، کودکان و نوجوانان را اختطاف نموده، اعضای بدن شان را به بازارهای اروپا و امریکا میبرند و هزارها جنایت ضد انسانی را در کشور ما مرتکب میشوند، امریکایی ها به مثابه دشمن عمده و اصلی مردم ما مطرح بوده و لبه تیز مبارزه باید علیه آنان جهت داشته باشد.

حال هرکس به هر عنوانی که جهت مبارزه را به جانب دیگری سوق دهد، یا باید مانند موسوی از روی جیره خواری امریکائیان باشد و یاهم حد اقل از نهایت بی دانشی و حماقت سیاسی شان ناشی شده و آب به آسیاب ابر قدرت متجاوز و جنایتکار امریکا میریزد.
از اینجاست که ثابت میشود، منحرف xxxxx برای اضلاع متحده امریکا دمبک میزند. من از هموطنان شرافتمند و صادق خود میخواهم به هزیان نامه های این جاسوسک حقیر مراجعه نمایند، تا ببینند، که غیر از دشمنام، توهین و تحقیر آیا حرف سازنده ای را در آنها می یابند. یک مقایسۀ ساده نشان میدهد، که از خامۀ این حراف ایگوئیست، جز ناسزا، تخریب، تفرقه افگنی و بدنام نمودن اسطوره های مقاومت ملت غیور ما و خرد کردن انسانهای شریف چیز باارزش و سازنده ای نمی یابید.
از طرف دیگر ببین مفاخر ملی و ادبی مارا که از "برگ پائیز" های همکشورانش چگونه خروار خروار گوشت میگیرند و از روی رواداری و سازندگی بر سر نگارندگان آن دست نوازش و عطوفت می کشند و از شگفتن استعدادهای ملی و مردمی در عرصۀ ادبیات و هنر شگوفان میشود و آن دیگری را در کنارش میبینی، که چگونه مینا این قربانی جنایتکاران جنگی را برخ استعمار امریکایی و حامیان آن میکشد و این دانشمندان همکار با افغانستان آزاد ــ آزاد افغانستان و افغان جرمن آنلاین را ببین که با تمام دانش و سوادی که دارند، برحق در جای پدر معنوی و آموزگار ملالی جویا قرار میگیرند، ولی با آنهم چگونه با متانت و فروتنی قهرمانی آن اسطورۀ مقاومت را درین سایت ها ستوده اند.

بلی مردم ما بجا گفته اند که سر درختان با ثمر ما "عزیز" گونه و "روستایی" وار به جانب زمین میکشد، ولی قامت پوک چنارها، موسوی وار به جهت آسمان بویناک خودخواهی بالا میرود. به هر اندازه ایکه حوصله داری و تا هر زمانی که دستور گرفته یی، علیه قهرمانان و میهن پرستان بجف! مگر از مردم ما نشنیده ای که دریا به دهن زدن ... مردار نمی شود.

موسوی اصلا از اهانت ملالی جویا به جنایت کاران جنگی و موضع گیری قاطعش علیه طالبان و سایر عوامل استعمار امریکا هار و افسار گسیخته شده است او آرزو می کند، که کاش بجای بوتل های پلاستیکی مروج در افغانستان او از اینجا برای برادران ناتنی اش سیاف ها، محقق ها و ... بوتل های کلفت شیشه ای میفرستاد، تا آنها با استفاده از آن به فرق ملالی میکوبیدند و اربابان و برادران موسوی از شرش نجات می یافتند.

این مقاله در۸ صفحه نگارش یافته است، کسانی که این مقاله جالب و خواندنی را تاکنون نخوانده باشند میتوانند از ارشیف نویسندگان در پورتال افغان جرمن آنلاین بدست آورند. با احترام


اسم: حمیدالله   محل سکونت: کابل    تاریخ: 25.12.2008

طوریکه همه میدانند تا قبل از مقاطعه آقای سیستانی با ویب سایت افغانستان آزاد هیچ مشکلی وجود نداشت ولی همینکه آقای سیستانی علاقه خویش را با ویب سایت متذکره بعلت توهین آقای موسوی به خانم ملالی جویا قطع نمود، این همه تبلیغات و بر چسپ زدنهای رنگارنگ علیه آقای سیستانی آغاز شد.

این گروه در حالیکه نام ویب سایت شانرا افغانستان آزاد گذاشته اند ولی چیزی که واقعا در آن ویب سایت وجود ندارد افکار و اندیشه های آزاد است.
از بدو تاسیس این ویب سایت تا اکنون حتی یک مقاله که انعکاس دهنده نظریات و افکار مخالف تلقی گردد در آن به نشر نرسیده است این آقایون در حالیکه خود کوچکترین نظریه مخالف را در ویب سایتی که آنرا افغانستان آزاد مینامند تحمل ندارند بر مصداق ضرب المثل معروف " کور خود و بینای مردم" چگونگی درج تاریخ این و یا آن مقاله را در سایتهای دیگر انتقاد می نماند، نمیدانم چطور شده اندازه حروف و یا رنگ نوشته ها را فراموش کرده اند تاانتقاد نمایند.

آقای موسوی تعدادی از نویسندگان ملی و وطن پرست کشور را با خود به گروگان گرفته تا افکار مائویستی و ضد اسلامی خویش را در عقب آنها پنهان نمایند، تبلیغات لجام گسخته آقای موسوی علیه محترم سیستانی بعد از قطع روابطش با آن ویب سایت زنگ خطر برای همه آنانی است که اگاهانه و یا غیر اگاهانه به آسیاب مائویست ها آب می ریزند و آیا آنها نیز فردا به همچو سر نوشتی دچار نخواهد شد؟

بااحترام حمیدالله


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 25.12.2008

سلام صمیمانه به خوانندگان ارجمند پورتال معظم افغان جرمن آنلاین و دست اندرکاران ملی گرا و وطنپرست آن !

حقا که میرمن ملالی جویا این شیر زن افغان ارزش و لیاقت آنرا داشت و دارد که این پورتال ملی و دوست داشتنی موضوع ارج گذاری به وی را به صفحۀ مخصوص نظرخواهی بگذارد.

این میرمن افغان در همان روزیکه در تالار لویه جرگه تاریخی سال 2003 در کابل بر جنایت کاران جنگی چپ و راست و تیکه داران تنظیمی فریاد کرد و حضور آنها را در چنین مقامی که سرنوشت مردم و وطن را رقم می زند نا مطلوب و مفتضح خواند، درج زرین تاریخ افغانستان گشت و برای قرون متمادی و حتی برای ابد در کنار ملالی میوند قرار گرفت.

با بدست آوردن این مقام منیع ملی و تاریخی دیگر هیچ کسی را یارای آن نیست که به این اسطورۀ زمان بی احترامی کند مگر اینگه مریض و مالیخولیا باشد.

سپاس به تمام میرمن ها و ذواتیکه در این نظرخواهی از این شیرزن افغان تمجید و تکریم نموده اند. من صرف به او میگویم که رحمت به آن مادری که ترا شیر داده است! و نفرین ابدی بر کسانیکه در صدد تخریب و یا ترور شخصیت تو بر آمده اند. افتخار به آنانی که تو هموطن آنانی!

با تجدید سلام ولی احمد نوری از پاریس


اسم: Qadir Bashardost   محل سکونت: Germany    تاریخ: 25.12.2008

من موسوی را از نوشته هایش میشناسم و تصور نمیکنم وی به این حد سقوط کند که در مقابل ملالی جویا برخیزد، چون وی انسان دانا است و میتواند نقش جویا در مبارزه مقابل جنایتکاران داخلی و خارجی در افغانستان را درک کند.

ثانیا آنانیکه در خارج از مرزهای افغانستان مبارزه میکنند، هرگز نمیتوانند اهمیت شهامت و جانفشانی آنانی را که در داخل و در بطن جامعه میرزمند کمرنک دانسته یا رد کنند.
من هر چند نوشته مشخص موسوی در باره جویا را نخوانده‌ام اما مطمئن هستم که غلط فهمی‌ای در کار است.
من افتخار دیدار حضوری با ملالی جان را در جریان دیدارش از آلمان داشته‌ام و آنانیکه وی را از نزدیک ندیده اند از او حمایت میکنند، هنوز به تمامی ابعاد بزرگی و شرافت این دختر مبارز آگاهی نخواهند داشت. در دیدار حضوری میتوان درک کرد که این دختر با شهامت، چه هوش و ذکات و روحیه مصمم و والا دارد و با اینهمه شهرت جهانی، چقدر دختر متین و شکسته و غیر قابل مقایسه با اکثر سایر زنان به اصطلاح سیاسی افغانستان است.
جویا جان تاثیر ژرفی بر آنانی مانده که ولو یکبار از نزدیک با وی همصحبت شده اند.
جویا را فکر میکنم که فرشته‌ایست در لباس انسان که از آسمان بوسیله خداوند کریم برای ما افغانها فرستاده شده است. برای طول عمر و توانایی های بیشتر این دختر عزیز دعا کنیم!


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 25.12.2008

دوستان معزز:

فکر میکنم نیم کاسه ای از زیر کاسه بیرون می شود. من فکر می کردم که این بحث برای دفاع از ملالی جویا بود ولی بتدریج مسیر آن تغییر کرده و بحث در حول و حوش موسوی چرخیدن بخود می گیرد. در حالیکه ملالی جویا و موسوی دو فرد هستند و هر دو حق دارند هر چه دل تنگ شان می خواهند بگویند.

تاخت و تاز باین شکل مرا به این عقیده می سازد که موسوی هم مانند ملالی جویا حتما یک راست را مطرح نموده است که مخالفین خود را تا این حد دست و پاچه ساخته است.
دوستان ما در این بحث بتدریج می خواهند نقش جناب مجددی را نسبت به موسوی بازی کنند.

از شما دوستان خواهش می گردد که اول شما نوشته موسوی را در اینجا نشر کنید تا خوانندگان شما اول آن را بخوانند ثانیا انتقادات شما از موسوی و ثالثا در مورد مساله قضاوت صورت دهد. چنین قضاوت در مورد یک فرد و آنهم بخاطر ابراز عقایدش نفی دموکراسی و همریستی می باشد.


اسم: AFGHAN   محل سکونت: KABUL    تاریخ: 25.12.2008

به سایت وزین و دوست داشتنی افغان جرمن آنلاین!

درود بر شیر زن افغان ملالی جویا که تنها نامش کافی است لرزه بر اندام اهریمنان جهادی و جنایت کاران جنگی در افغانستان بیاندازد.

سلام و حرمت بی پایان به مؤرخ شهیر، وطنپرست و با شهامت کشور، محترم کاندید اکادمیسن محمد اعظم سیستانی!

با به وجود آمدن اداره بوش در هشت سال قبل در امريکا و تغير رژيم در افغانستان در نتيجه تجاوز نظامی امريکا در افغانستان سياست در جهان و خاصتاً در کشور ما عرصه ميدان لوچک ها، دزدان، جنایت کاران و دانگه ای های بي همه چیز شد.

در افغانستان هر که زیاتر کشته بود هر که بیشتر غارت و چور و چپاول کرده بود هر که غلام به مفهوم واقعی کلمه بيگانگان و اداره ای امريکا، آخوندهای نابکار ایران، پنجاپی های پاکستانی و روسهای گلیم جم و جنگسالاران بی حیثیت بودند، نکتایی بسته کردند ، دولتمدار و سیاست مدار کشور شدند.

اوباشان بی ماهیت و قاتلین تا سرحد معاونيت ریاست جمهوری رسیدند، مارشال شدند، وزیران کابینه شدند، وکلای دالرخور شورای ملی شدند، قهرمان مولی شدند و قسی الهذا.

صدای شجاعانه شیر زن افغان ملالی جویا بود که تالار لویه جرگه تاریخی را بلرزه در آورد و ماندگار تاریخ میهن ما شد. شجاعت او بود که با صدای رسای خود جنایت کاران و قاتلین مردم افغانستان را این دلالان و مزدوران جهاد و اسلام را چون موش در قطی نمود.

هرکس که به شهامت تاريخی این دلیر زن افغان ملالی جویا شجره میسازد و او را با یاوه گویی های مزورانه و تفتین آمیز گویا خورد میسازد، حرمت و شخصیت این زن دلیر افغان را شایسته تر و محبوتر از گذشته در ذهن و روان مردم باسپاس افغانستان چند برابر بیشتر متجلی می سازد.

مردم ما میگویند که از زن شلیته و دیوار شکسته دوری کنید. اقای موسوی با چرندیات بی مفهوم خود به آن زن شلیته می ماند که به یاری قلمفرسایان بی کار و بی روزگار که بروتان خود را تاو پییچ میدهد تا در این آشفته بازار برای سایت های بدل و مفتن خود موضوع پیدا کرده و تفتین و نیش زبان بزنند و تبنگ تهمت و شلیته گی را پهن نماید و فکر کنند که کار بزرگی را انجام داده اند.

اگر در اینوطن همه حرفها حل شده و تنهااین حرف ماند که اقای سیستانی مؤرخ شهیر افغان به این متهم گردد که چرا عضو شورای انقلابی دوران داکتر نجیب الله بود مگر اینکار چه بدی داشت و چرا بايد علیه او شمشیر نامردی و شایدهم احمقانه رااز تیغ کشید.

باید اعتراف کرد که اقای سیستانی سر این جلادان و دزدان و وطنفروشان دالري فعلی که در کابینه مزدور کابل لمیده صد بار بیشتر شرف دارد و قابل احترام فراوان است.

آنهائیکه نشسته سر این مسئله سایت میکشند و در نقش یک دولت و يا مثل احزاب بازاری مزدور در کابل اعلامیه صادر میکنند، محکوم میکنند و کار های کلانکاری طفلانه میکنند شاید این خود بزرگنمایی خوششان آید و خودرا تسلی میدهند که اینه برادر ماهم یک چیزی هستیم، سایت کشیدیم و چنان کار های بزرگی را انجام میدهیم!

امروز وطن ما در تحت اشغال نیروهای امریکا آنقدر غرق در توطئه های بيگانگان و مزدوران داخلی و اشغالگری بیگانه است که بود و نبود آن مطرح است.

برای قلم بدستان ما که ادعای کارهای زیاد میکنند اين باید شرم و بی حيايی باشد که مسائل حياتی کشور را رها کرده وقت خود و دیگران را به این چرنديات بی مايه و فتنه گرانه ضایع میسازند، از افتخارات ملالی جویا رشک میبرنند و نوشته های تاریخی وطنپرستانه سیستانی صاحب را تحمل نمیتوانند. جالب اینست که چنین تفتین ها در بعضی سایت ها آنرا به نام آزادی و یا افغانستان به نشر میرسانند. به چنین نوشته ها به هیچصورت نمیتوان بزرگنمایی نمود و یا دردی از درد های ملی را مداوا ساخت .

من از موسوی صاحب یک سوال دارم ، برای شما در ازای این قلمفرسایی های تفتین آمیز چند میدهد ؟

با احترام


اسم: ف.زمینداوری   محل سکونت: لندن    تاریخ: 25.12.2008

ګران او منلی تاریخ پوه استاد سیستانی صاحب سلامون او درناوی مو ومنی!

ستاسی تاریخی او تحقیقی لیکنی زموږ دپاره د آب حیات په څیر اهمیت لری، خدای دی تاسو زموږ له سره نه کمه وی. موږ ستاسی له هری مقالی څخه ډېری خوند او فیض اخلو او پخپل مالوماتو کی زیاتوو. ستاسی هغه مقالی چی دانگریز او افغان دلمړی جګړه په هکله لیکل سوی دی، خورا ډېر ارزښت لری، ځکه چی موږ ته په ښه توګه زموږ ملی رهبران را معرفی سوی دی.

موږد دغو ملی رهبران داستقامت، باتوری، مېړانه ، پت او صلاح مشوری، دشمن ته خپل هوډ، عزت او غرور ساتل، هغه با ارزښته ټکی دی چی زموږ ولس ته او زموږ راتلونکی نسلونو ته خورا ډېر ارزشت لری. داهغه افغانی صفات دی چی موږ په نازېږو او زموږ تاریخ پر هغو ویاړی. موږ ستاسی ددغی لیکنی څخه هغه څه زده کړی دی، چی که رښتیا ووایم، موږ دخپل نور دتاریخ استادانو څخه نه ده زدکړی. پدی خاطر تاسو ته کور ودانی وایم.

راغلو و هغه کسانوته چی ځانونه ډېر انقلابی ګنی، د دوی څخه بیله چیغې وهل بل کوم کار ندی زده او نه له دوی څخه بل توقع سته. دوی فقط یوڅو شعارونه زده کړی دی چی خلک په جنګ سره واچوی او دوی خپل تماشه وکړی. منګر ملالی جویا هغه با شرفه او زړه وره ښځه ده چی د میوند ملالی بیرغ اوچت کړیده او غواړی دغه بیرغ تر هغه وخت اوچت وساتی چی ټوله جنایتکاران او لوټماران د خلکو د عدالت ومنګلو ته وسپاری او خارجی پوځیان زموږ د ملکه ووځی. په دی خاطر د ملالی جویا څخه دفاع کول، دعدالت او د وطن دعزت او ملی حاکمیت څخه دفاع کول دی. او هر څوک چی د ملالی جویا څخه دفاع نکوی او هغه پدی یا هغه بهانه تخریبوی، هغه خامخا یا خاین او جنایت کار دی یا خپل عقل د لاسه ورکړی دی. نور نو تاسو او ملالی جویا لوی څښتن ته سپارم. په درنښت.
زمینداوری


اسم: ناصر شهیم    محل سکونت: کابل    تاریخ: 25.12.2008

سلام به خوانندگان پورتال افغان جرمن آنلاین

سلام به نویسندگان با احساس و توانای وطن چون اقایان کامیار احدی، شریف الله ، ناصر ابراهیم خیل و قدریه کوهدامنی کمال کریم صبور و غیره که با نوشته های کوبنده خود مزدوران امپریالیزم پناه برده در غرب را همراه با پای دوان مرتجع خفته در سایه جنایتکارانی چون ربانی، سیاف، فهیم، قانونی ، ضیامسعود و احمدولی مسعود برای مردم افغانستان معرفی کرده اید.

من از همه خواهش میکنم که این نظریات را بار بار بخوانند و لذت ببرند تا به ماهیت موسوی مرتجع خوبتر پی برده بتوانند.

زنده و سر بلند باد ملالی جویا، این زن قهرمان افغانستان. مرگ بر دشمنان رنگارنگ ملالی جویا


اسم: ماریا   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 25.12.2008

برگردان نوشته زبیر از حروف لاتین به الفبای فارسی

محترم پوپل

ما افغان ها بسیار احساساتی هستیم و فکر میکنیم که هر کسی که خود را به کشتن داد، همان قهرمان است و بس.
محترم سیستانی به حیث یک تاریخ نویس کار خوبی کرد که نه خود را به کشتن داد و نه دیگران را، بجای آن زیاد تر از۲۰ کتاب تاریخی و علمی نوشته که امروز زیادتر به درد افغانها میخورد.
به چرندیات موش های انقلابی، که خود را در غرب پنهان کرده و خواهان انقلاب در وطن هستند، باید خندید.

با احترام


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 25.12.2008

برادرمحترم محمدخان استانیزی سلام!

از توجه شما در مورد مقالات کودکانه موسوی متشکرم. من قصد هیچگونه جوابی به آن نویسنده پرعقده را ندارم ولی بخاطر احترام به تذکر شما، شما را به لینک یکی از نوشته هایم در مورد شورای انقلابی در همین صفحه نظر خواهی خطاب به اقای مصطفی پوپل حواله می دهم.

با سلام مجدد


اسم: Lailoma   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 25.12.2008

سلام و درود بر شیر زنانی همچو ملالی جویا!

ملالی جویا، مایه افتخار ما زنان رنج کشیده افغان است. ملالی جویا بود که بدون ترس از آدم کشان فریاد زن افغان را بگوش جهانیان رسانید و محاکمه کردن جنایتکاران را درخواست کرد.

جنایتکارانی که حتی کرزی از آنها می ترسید و هنوز هم می ترسد و در مقابل آنها از ترس چیزی گفته نمیتواند. مردم از دست این جنایتکاران به جان رسیده اند.

هرکس که ملالی جویا را تخریب میکند یا خودش جنایتکار است یا پدرش یا به او وعده داده شده که به جا و مقامی میرسد.

لعنت برچنین انسانهای پست که در مقابل این مدافع مظلومان قرار گرفته اند.


اسم: کربلایی خادم حسین خوستی   محل سکونت: خان اباد    تاریخ: 25.12.2008

درود و سپاس بی پایان به دانشمند محترم اقای سیستانی!

خداوند ملالی جان جویا را توانایی و قدرت بیشتر بدهد تا هر چه بیشتر پرده از روی اعمالی کثبف جنایتکارانی جهادی و طالبی بردارد و همچنانی که گفته اند از یک دست صدا بر نمی اید و خانم جویا هر چه نباشد یک زن است.
و بایدهزاران هزار هموطنان ما که طعم تلخ خشونت، ظلم و ستم این جانیان را چشیده اند و شانه های شان هنوز هم این بار ظلم و تعدی را می کشند دست به دست هم داده گلیم این خاینان را از کشوری ما جمع کنند.

چنانچه گفته اند د خلکو زور د خدای زور دی.


اسم: حمیده   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 24.12.2008

ضرب المثلی میگوید:

"حقيقت سنگين است لذا عده‌ای معدود حاضرند آن را حمل کنند"

در وطن ما ملالی جویا فعلا تنها کسیست که شانه هایش توان حمل کردن این حقیقت را دارد و تمام این بار سنگین را به تنهایی به دوش میکشد.

ما وظیفه داریم به او کمک کنیم. اینکه تلاش برای بی‌ اعتبار ساختن وی کنیم ، جفای بزرگی به حق مرد و زن این وطن خواهد بود، که امید است چنین مباد.


اسم: شریف اله   محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 24.12.2008

اجازه دهید در مورد جویاچند جمله مجله"آشیان"را نقل کنم که بنظرم بهترین معرفی این خانم مبارز و باشهامت و شیر صفت وطن ماست:

((ملالي جويا، بي گمان در عرصه ي سياسي - اجتماعي معاصر افغانستان پديده‌اي تازه است ؛ زيرا تا به حال كسي از جنس زنان نتوانسته است چنين متهورانه و بي باكانه نداي داد خواهي ملتش را در فضاي حاكميت "تفنگ" سر دهد.
وي متذكر مي ‌شود كه نه اعطاي مدال ها و جوايز ، چشم هاي او را به واقعيات غم انگيز افغانستان بسته خواهد كرد و نه تهديد دشمنان، گوش هاي او را از شنيدن فرياد ملت مظلوم و ستمديده افغانستان باز خواهد داشت ؛ هر چند ممكن است صدايش را در گلو خفه كنند اما "از آمدن بهار جلو گيري نخواهند توانست".))

بلی هموطنان:

به حق که جویا افتخار وطن ماست و حال در مجامع جهانی وقتی از وجود تروریست ها و ربانی ها و سیاف ها و گلبدین ها و ملاعمر ها و قانونی ها و گلابزوی ها و عبدالله ها و فهیم ها و علومی ها و خرم ها و احدی ها و سایر عناصر وطنفروش و مزدور یاد میشود، میتوانیم به افتخار ادعا کنیم که درین وطن اگر جانورانی از نوع بالا داریم، همچنان زنان مبارز و نترسی هم داریم که تمامی این شیاطین را آنچنان سیلی های جانانه کوبیده که شب و روز خواب نابودی این دختر عزیز و ثابت قدم را می‌بینند.

به و جود جویا ها باید افتخار کنیم و نگذاریم که چند مردک پرگو و عاری از شهامت در صدد ترور یکچنین شخصیتی که حال حیثیت شمله افغانها را بخود گرفته برآیند.

ملالی عزیز، شیر مادر به تو حلال باد و هزار تعظیم و افتخار به مادر و پدری که اولادی چون تو به جامعه تقدیم کرده اند.


اسم: ناصرابراهیم خیل   محل سکونت: آمریکا    تاریخ: 24.12.2008

سلام آقای سیستانی
انسان در همه جا انسانست و مردم فداکار در همه جا و در میان همه ٔ ملتها بسیار بوده اند و هستند و از جمله در میان ملت گرامی و بزرگوار خود ما.
گرامی ترین تلاش آدمی تلاشی است که در راه دیگران ، مسرت دیگران و خوشبختی دیگران میکنند.
شهبانوی گرامی ملالی جویا، برای خوشبختی انسان وطن اش تلاش و پیکار می کند، به امیداینکه روزی جنگ نابود شود و صلح بر همه جای وطن اش سایه بگستراند، روزی که انسان وطن اش دور از کدورت ها و کینه ها فقط بر گذشته پرانده و خونین اجداد خود تاسف می خورد، زودتر فرا رسد.
ملالی جویای ارجمند در این راه انسانی پیش میرود و توانسته برای مردم و وطن اش خدمتگذار صمیمی باشد.
همانطوریکه نام ملالی جویا مترادف شرف و عزت است ، تنها گذاشتن ملالی در این پیکار سخت از طرف هر هموطن اش ، علامت و نشانۀٔ ذلت و بلند کردن پرچم زرد تسلیمیت در برابر ارتجاع سیاه و عقب مانده گی فکری است.
من بیشتر از این چیزی ندارم که بر این سطور خونین بیفزایم. نقل قولی از ملالی جویا میکنم:
هموطنان ، برای من مضطرب نباشید. من همیشه میدانستم چه می کنم و بسیار راضی و خوشحالم که اعمالم را باافکارم که همیشه منزه و پاک بوده و هست همآهنگ کرده ام.،،
ملالی! نامت همیشه مترادف شرف و شهامت باقی خواهد ماند، برادرانه به تو احساس افتخار می کنم.
راهت به سوی شهر پر از نور باز باد.


اسم: مجید   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 24.12.2008

جالب است که موسوی یک سایت باز میکند و کسانی چون آقای معروفی و ملالی موسی نظام که خیلی به آنان عقیده و اعتماد داشتم، یک باره با او یک جا شده و بر ضد سایت ملی افغان جرمن آنلاین شروع به دشمنی و تهمت زدن می نمایند.

این برای من بدان معنی است که دیگر واقعآ امروزه خیلی ها قابل اعتماد نیستند.
اینان کسانی بودند که مدافع خانم جویا بودند و امروزه نظر به دلایلی که به خودشان معلوم است، مهر سکوت بر لب زده اند.

واقعآ که به مبارزین و نویسنده گان و چیز فهمان امروزی ما هم دیگر باور داشتن غلط محض است. با احترام

م، مجید از لندن


اسم: قدریه کوهدامنی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.12.2008

سلام به همه خوانندگان پورتال افغان جرمن آنلاین

ملالی جویا به همه اقوام عزیز ما که مردم افغانستان را تشکیل میدهند تعلق دارد چون در نقطه مقابل دیگران قرار دارد و جنایتکاران و دشمنان وطن ما را بی توجه به قومیت، مذهب و روابط بیرونی شان یکسره سرکوب میکند و همۀ شان از دست ملالی جویا خواب آرام ندارند.

جویا از مرض قومگرایی پاک و منزه است و نه مثل چند تاجیک خادم ارتجاع بچه سقو را قهرمان تراشیده و نه هم احمد شاه مسعود نابکار را و نه هم مثل چند پشتون بی ‌قلب و تاریک اندیش ملاعمر و گلبدین و ... را قهرمان ساخته برایشان نوحه سرایی کرده.

جویا برای مردم و وطنش با سرش بازی میکند، در حالیکه می بینیم اکثر افغانهایی که فقط یکبار پای شان به یک کشور غربی رسید فوری تقاضای پناهندگی میکنند، اما او باوجود دریافت حقوق شهروندی افتخاری از ایتالیا و داشتن امکانات پناهندگی در هر کشوری، هیچگاهی مردم فقیر و دربدر و ستمکشش را فراموش نکرده و هر جایی که رسیده زبان آنان شده درد و فریاد شانرا انعکاس داده است.

او به آسانی بخاطر ملتش از حقوق پارلمانی و امتیازاتش چشم پوشید و حتی خطرات فراوانی را به جان خرید تا بتواند چشم و گوش مردم جهان را از بازی هاییکه بر مردم ما روا داشته میشود باز کند.

اما کسیکه باوجود اینهمه خصایل نیک و ممتار و نمونه در جویا بازهم نتواند جلال و بزرگی و شرافتمند بودن او را در یابد و با یک دور نوک قلم مظلوم او را همقطار سیاف و ربانی بسازد، این واقعا دیگر ننگ بزرگیست و باید به افغان بودن اینچنین منتقدان جویا شک کرد.

جویا بار بار و همیشه مورد حمله دلقکان جمعیتی و گلبدینی و کرزیی قرار داشته است که کسی به این حملات آنان وقعی نیز قایل نشده است چون اگر جویا از جانب آنان مورد حمله نمیبود رساننده ضعف و ناموفق بودن کار و عملش میبود.

وقتی به اصطلاح نویسندگان ضد ملی مثل فرشته حضرتی، نصیر خالد، فضل الرحمن فاضل، مهسا طایع، اکرام اندیشمند، رازق مامون، بشیر احمد انصاری، عبدالحی خراسانی، سـید اکبر زیوری، عبدالاحد تارشی، همایون بهاء، فهیم دشتی، منیژه باختری، فوزیه کوفی، محی الدین مهدی، قدریه یزدانپرست، حفیظ منصور و دیگر همکنامانشان علیه جویا چیزی نمی گفتند باید به جویا شک میکرد.
اما هرقدر اینان بیشتر بر جویا بتازند این میرساند که جویا بهتر و خوبتر توانسته اربابان اینان را در قوطی کند و زوزه شانرا بالا کند که با توسل به چوبدست های خود دود آنرا بیرون میکشند.

اما وقتی کسی که گویا از "چپ" آواز میدهد و علیه جویا مینویسد، دلیل آنرا باید در جای دیگر جستجو کرد، اینان همان ترسوهای بزدلی اند که میخواهند با تاختن بر جویا خود را نزد سیاف ها و ربانی ها و گلبدین ها و دیگر فاشیست های وطن ما شیرین بسازند تا از گزند شان در امان بمانند.

اینان هر قدر بیشتر علیه جویا بگویند همانقدر بیشتر نزد خاینان بالا و اربابان امریکایی و کانادایی و ... شان کریدت حاصل میکنند و چه بسا که به حقوق ماهیانه شان از دخل سوسیال های "امپریالیزم" هم افزود گردد!!

ملالی جویای عزیزم، به این سر و صدا ها علیه خودت به اندازه وزوز مگس های موزی هم نباید ارزش قایل شوی، به راهت ادامه ده، فقیر ترین و به گفته خودت "مردم پابرهنه" افغانستان با تو هستند، و باز به گفته خودت "زور مردم زور خداست"، پس من یقین دارم که از کسی باک و ترسی نداری و به کاروان پر افتخارت همچنان ادامه میدهی. جای تو صفحات زرین تاریخ ماست، اما موسوی ها به خود می‌آیند و یا در گودال بدنامی میمیرند و زبون میشوند.

و در آخر میخواهم اینرا هم بگویم که بعلت حرکت طفلانه موسوی در برابر جویا، نباید مجموع سایت "افغانستان آزاد" را به یک چوب زد و رد کرد، چون در آنجا نویسندگان بزرگ و شریف و آزادیخواهی چون داکتر میرعبدالرحیم عزیز نیز وجود دارند که من مطمئنم بخاطر این حرکت گوش موسوی را کش کرده و جزایش را خواهند داد.

**** محترمه قدریه کوهدامنی ! تیم افغان جرمن آنلاین از اشتراک شما در این نظرخواهی اظهار شکران دارد. ولی احتراما به اطلاع شما رسانیده میشود که در هر نوشته ئی از قلم هر کسی که باشد کلمات (ملیت ها) و (کثیرالملیت) به (اقوام) و (کثیرالاقوام) تعویض میگردد همانگونه که کلمۀ (افغانستانی) و بی احترامی به بزرگان کشور ما در این سایت از نشر باز میماند. با تجدید معذرت. تیم افغان جرمن آنلاین


اسم: Khan   محل سکونت: kabul    تاریخ: 24.12.2008

استاد دانشمند سيستانی !

از قرار معلوم سايت آزاد، پس از مقاطعه شما با آن سايت تصميم دارد هر روز يک يا دو مقاله در نکوهش و مذمت شما نشر کند؛ من می ترسم هر نويسنده ای ، روزی و روزگاری، همين که با افغانستان آزاد قطع رابطه نوشتاری کرد، سرگذشتی همانند شما خواهد داشت!

اين کمال ديکتاتوری و تفرعن و عقب ماندگی معنوی و ذهنی است که يک سايت نشراتی، همکاران قديم خود را، بدون دليل و برهان عامه پسند، مورد تاخت و تاز قرار دهد و به سبک موسسات استخبارات (خاد و ساواک) تهديد به افشاگری يا وادار به اعتراف دروغين يا امضای مقولات ساخته گی و قلابی کند!

شورای انقلابی، که گويا تازه از سوی موسوی و سايت او کشف شده، ظرفيت اين همه جولانگری قلم را ندارد؛ اگر سندی از شما در دست دارند که ضد ملت و ضد مصالح ملی است، چراآنرا رو نمی کنند؟

عجب اين است که در باره اشخاص و موسسات و نهاد های که مستقيما در دولت اشغالی کابل، به نفع ايران و روسيه و پاکستان، فعاليت دارد، کمتر صحبت ميشود اما از يک نهاد تاريخی که عمری مستعجل داشته و و در يک مقطع کوتاه، پديد آمده است اينهمه سخن ميگويند! محترم سيستانی آيا شما با عضويت در شورای انقلابی، کدام چور و چپاول يا کشتار دسته جمعی يا نسل کشی را مرتکب شده ايد؟

لطفا جواب مدعيان فتنه گر و بيسر و پارا بدهيد. با اخلاص محمد خان ستانيزی.


اسم: کمال   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.12.2008

بااحترامات فراوان خدمت محترم سیستانی!

از دفاع قاطعانه شمااز ملالی جویا نهایت مسرور هستم اینکه کسانی حاضر می شوند با تئوری های مبتذل و ذهینی حقایق را وارونه نشان داده و گفتار شورای نظار و جنایتکاران را بدون ملاحظه نشخوار می کنند و بقول مشهور کاسه که صدا میکند خود ماهیتش را رسوا میسازد.

فکر میکنم موسوی بااین نوشتجات خود مرگش را خود اعلام کرد و هر قسمیکه "اغانستان" آزاد لاشه اشرا دفن میکنند برای ما و شما مطرح نیست فقط چرا اینکه قلم بدستانیکه تادیروز حامی معنوی و مدافع شخصیت ملالی جویا بوده اند و در دفاع از وی مقالات و مطالب فراوان نوشته اند و ترجمه مقاله ملالی جویارا هم متقبل شده اند چرا به این ترهات موسوی جواب نداده اند چای تعجب است.


اسم: کریم صبور   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.12.2008

سلام به خوانندگان و دست اندرکاران پورتال افغان جرمن آنلاین!

واقعا موسوی با آن نوشتۀ خنده آورش در مورد ملالی جویا باید بشرمد. کسانیکه او را مائوئیست خطاب میکنند، از مائو و نظرات و کارکرد هایش هم اطلاع ندارند. مائوئیست ها اهل عمل هستند و نه اهل کتابی حرف زدن و هزاران کیلومتر دور گریختن از میدان مبارزه و عمل.

وی اگر پیرو مائو میبود، حداقل این گفته درخشان مائو را در نظر میگرفت که "برای شکار چوچه ببر به مغاک ببر باید رفت". اما اینان از گرفتن نام چوچه ببر ترس دارند چه بسا به شکارش و رفتن به مغاکش!! (بگذریم از اینکه در افغانستان شکار ببر نه بلکه شکار گرگهای وحشی مطرح است!)

مائو از اول تا آخر مرد عمل بود و حزب میلیونی ساخت و مردم چین را از سیطره تجاوز جاپان و دشمنان داخلی نجات داد. از برکت کارکرد های مائو بود که این پرنفوس ترین کشور جهان از کشور تریاکی به کشور مدرن مبدل شد و برعکس اکثر کشورهای دیگر بسوی ترقی روان است و مردمش توانسته اند در صلح و ثبات زندگی داشته باشند.

مائو بخاطر آن عمل و از خود گذری هایش بود که هنوز رهبر بی ‌بدیل برای اکثریت قاطع مردم چین مطرح است و تصاویرش را در خانه های اکثر فامیل های چینی میتوانید بیابید و بدون شرط همه او را به عنوان رهبر چین نوین میشناسند. اما شما ها را چند نفر در افغانستان میشناسند و به نوشته ها و اکت های تان اعتنایی دارند؟

عناصری چون شما ما "مائوئیست" نامیدن خود باعث بدنامی به مائویزم هم شده اید و شاید به همین خاطر است که کشورهای سرمایه داری به صدق دل شما را در دامانش جا داده اند و اجازه فعالیت آرام میدهند که هر پرت و پلاگویی هایی تانرا منتشر کنید و سایت داشته باشید و معلوم نیست دیگر چه امکاناتی به شما میدهند. مگر کم شنیده‌ایم که امریکا و متحدانش که کمونیست ها را دشمنان درجه اول خود میشمارند، اکثرا کوشیده اند که کمونیزم را به توسل به کمونیست های ساخت خودش بزند. شما (و حواریون تان) بدون شک یکی از این نوع عناصر هستید که خدمات شایانی به "امپریالیزم" میکنید در حالیکه همه روزه نعره "مرگ بر امپریالیزم" را سر میدهید.


اسم: زمان    محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 24.12.2008

ـ زنده باد ملالی جويا اين شيرزن دلير خاک ازاده گان !

ــ مرده باد دشمنان قسم خورده مردم رنجديده وطن !

ـ مرده باد جنگسالاران جنايت پيشه !


اسم: عريز متعلم مکتب   محل سکونت: شهرچاريکار    تاریخ: 24.12.2008

سلام های مرا بپذيريد!

من خاله ملالی جويا را بخاطری دوست دارم که دشمن دشمنان وطن ما است.
او ميخواهد که قاتلين پدر مرا اين مجاهد نما ها به جزای اعمال شان رسانده شود. از همين جهت است که من اور دوست دارم.


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 24.12.2008

برادر محترم نادر کمالی سلام!

امروز وقتی از خواب بیدار شدم قبل از اینکه از بسترم بیرون شوم، این شعر خواجه عبدالله انصاری در ذهنم خطور کرد که گفته است:

آنکس که ترا شناخت، جان را چه کند؟

فرزند و عیال و خان و مان را چه کند؟

و بلافاصله این بیت ناصرخسرو تداعی شدکه نهصدسال قبل گفته بود:

من آنم که در پای خوکان نریزم

من این قیمیت دُر لفظ دری را

با بیاد آوردن این دو بیت از دو شخصیت بزرگ ادبیات دری به این اندیشه اندر شدم که من در بکار بردن ضمیر "آن" چندان به خطا نرفته بودم. زیرا که در ابیات فوق ضمیر "آن" در کلمات "آنکس " و " آنم " (من آن کسم) برای زنده جان و بخصوص انسان آمده است.

بر خلاف نظر شما که میگوئید ضمیر "آن" برای غیر انسان و غیر زنده جان است و ضمیر "او" برای انسان است.
باآنکه آگاهی های من از دستور زبان دری متعلق به پنجاه سال قبل است، ولی من آدم خود خواه و خود بینی نیستم که سخن از خود خورد ترهارا نشنوم و از ایشان نیاموزم.

وقتی شما دیروز بر عنوان مقاله ام خرده گرفته بجای آن "ضمیر" او " را پیشنهاد کرده بودید، من فوراً آنرا پذیرفتم، و از شما تشکر کردم ولی امروز وقتی به آرشیف ذهنم رجوع کردم و اشعار بزرگان ادبیات دری را بخاطر آوردم، دیدم که من در بکار بردن ضمیر "آن" حق بجانب تر بوده ام و مرکب شما در میدان دستور زبان دری کمی می لنگد.

اکنون درک میکنم که بکار بردن ضمیر "آن" (اشاره به کسی که ملالی جویارا توهین و تخریب میکند) فصیح تر از بکار گیری ضمیر "او" است. پس اجازه بدهید من همان ضمیر "آن" را بجای "او" بکار ببرم. بازهم از سهمگیری تان در این بحث متشکرم.

از ادمین پورتال افغان جرمن آنلاین خواهش میکنم ابیات را جدا جدا در وسط متن بیاورند. سیستانی


اسم: فاروق   محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 24.12.2008

اسلام عليکم هموطنان عزير !

ملالی جويا صدای خود را بر عليه جنايت کاران و غارت گران دارايی های عامه بلند کرد و خواستار محاکمه شان گرديد.

اما صرف از طرف تفنگسالاران باعکس العمل شديد و حتی برخورد فزيکی روبرو شد.

مزدوران شوروی که بعد از تجاوز اردوی سرخ و به حمايت آنها جنايت ها را در مقابل مردم ملکی انجام داده اند، در اينجا از خود عکس العمل نشان ندادند. البته اين به خاطريست که اين اشخاص خودرا در غارت دارايی های عامه شيريک نميدانند و اين افتخار را تنها نصيب تفنگسالاران تنظيمی بشمار می آورند.

شاهد انها حق به جانب هم باشند.


اسم: Zubair   محل سکونت: Germany    تاریخ: 24.12.2008

Mohtaram Popal,
Ma Afghan ha bessiar Essassati astim wa feker me konim, ke har kasse ke khod ra ba koshtan dad, haman kass qahraman ast wa bas

Mohtaram Sistani ba heisse yak Tarich Nawiss kare khob kard, ke na khod ra ba koshtan dad wa na digeran ra, ba jai an ziad tar az 20 ketab Tarichi wa elmi nawesht, ke emroz ziad tar ba dard Afghan ha me khorad
Ba Charanidat mosh hai Enqelabi, ke khod ra dar West penhan karda wa khwahan Enqelab dar watan astandand, faqat baid khandid
Ba Ehteram


اسم: مصطفی پوپل   محل سکونت: آسترالیا    تاریخ: 24.12.2008

دوست گرامی سیستانی،
خیلی پوزش میخواهم که سوالم را به نظر میرسد که درست مطرح نکرده‌ام و ثانیا از مجموع مقالات و نوشته های شما بیخبرم، بطور مثال همین کتاب چهارصد صفحه‌ای را که یاد کرده‌اید نخوانده ام و بیشتر دید من را چند نوشته اخیر و نوشته پیام زن میساخت و بس.

من نمیگویم که شما پرچمی بوده‌اید و یا هم به پرچمی ها علایقی دارید، فقط همین پذیرش عضویت "شورای انقلابی" در آن دوران بنابر هر ملحوظ و دلیلی که باشد کاری بود اشتباه آمیز که شما باید انتقاد از خود جدی و با شهامت انجام دهید، درست همانطوری که در مورد احمد شاه مسعود اینکار را به وجه احسن انجام دادید و درسی بود به سایر هموطنان که از شما بیاموزند.

شما احساسات هموطنانی را درک کنید و اجازه دهید که شما را ملامت کنند که در همان زمانی که شما عضو "شورای انقلابی" شدید، عزیزان شان بدست رژیم مزدور روس کشته میشدند و در زندانها افکنده میشدند، خود شما نوشته اید که با وجود اینکه عضو "شورای انقلابی" بودید اما از گزند خاد رهایی نداشتید، حال وضعیت آنانی را در نظر گیرید که علیه رژیم میرزمند و حتی با آن سر سازش ندارند. همه میدانیم که رژیم هزاران تن را نابود ساخت.

شما خود را با آن آزادیخواهانی چون سرور جویا مقایسه کنید که رژیم وقت برایش گفت آماده است وی را از زندان رها کنند به شرطی که دست از ضدیت با رژیم بردارد، اما او با چه کلمات ماندگاری به این خواست نه گفت بیش از دو دهه از عمرش را در زندان گذشتاند و بالاخره همانجا سربه نیست شد. برای او آرمان آزادیخواهانه و پایداری به خواست و آرزو های مردمش بالاتر از همه چیز بود و بدون اندکترین ترسی به پیشواز مرگ رفت اما نامش در تاریخ وطن ما به خط زرین حک شد. اما شما بنابر هر دلیلی که بود، ولو به نام عضویت شورای انقلابی را پذیرفتید، این که دلایلش چه بود هرچه باشد، قابل توجیه نخواهد بود حداقل برای من.

به نظرم نه بخاطر آن نوشته های بی سروپا و مریض وار موسوی بلکه بخاطر رفع مسئولیت و بدست آوردن اعتماد کامل هموطنانی چون من با یک نوشته جانانه یک انتقاد از خود درین مورد کنید، چون هرقدر برای آن بهانه و دلیل بیاورید، فکر نمیکنم بتوانید این پذیرش "شورای انقلابی" را به هموطنان ضد رژیم مزدور روس حل کنید.

برایتان سلامتی و موفقیت هرچه بیشتر آرزو دارم.


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 23.12.2008

آقای مصطفی پوپل سلام!
برای من جای بسیار تعجب است که می بینم شما مرا متهم به پرچمی بودن می کنید درحالی که شما برای چنین اتهامی هیچ سند وبرهانی ندارید،معلوم میشود که معلومات شما درمورد من بربنیاد اتهام های افرادی از قماش موسویها استواراست .اگر من عضو حزب می بودم کتابی برضد آن حزب در چهارصد صفحه نمینوشتم.میگوئید در مجله پیام زن هم در مورد من مقاله ای مفصل خوانده اید، ولی جوابی از من در آن مورد ندیده اید،من تا هنوز وقت جواب نوشتن به آن مقاله را نیافته ام درحالی که برخی انتقادات مقاله رادر حق خود وارد میدانم.از من خواسته اید یکباره با حزب پرچم قطع علایق کنم، چون میدانم که شما مقاله مفصل مرا دراین ارتباط نخوانده اید، لطفاً به لینک مقاله زیر:

http://www.afghan-german.de/upload/Tahlilha_PDF/sistani_pazokhe_ba_chand_enteqad.pdf

درپورتال افغان – جرمن آن لاین رجوع کنید، تا بهتر مرا درک کنید ،سرفراز باشید.
سیستانی
از ادمین پورتال افغان- جرمن تقاضا دارم تا لینک مقاله فوق الذکر را درهمینجا فعال کنند.


اسم: نوریه   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 23.12.2008

جویا مثل یک کوه استوار و شامخ وطن در خون تپیده ماست. آنانیکه خود حیثیت یک پرکاه را دارند، هرچه بیشتر بر جویا بتازند، بیشتر خود را بی‌آب و رسوا میسازند.


اسم: م.ص.اندړ   محل سکونت: هلمند    تاریخ: 23.12.2008

سلام بر همه افغانان اما نه به سياف ها و ربانى ها!

اگر ربانى و سياف چهره هاى ضمير شانرا ميتوانستند مشاهده كنند آنگاه نسبت به همه افغانان خود شان از خود زياد تر به خود شان لعنت مى گفتند و زياد تر نسبت به ملالى جويا خود ها را به پستى ياد ميكردند اما افسوس كه خود را نميتوانند ببينند و يگانه كسانى كه خود ها را ديدند آنها يكى مزارى و ديگرش مسعود غارهاى پنجشير بود. هر آنكه خواهانتل ملالی جویا باشد یا بخواهد این قهرمان دخت افغان را به شهادت برساند، او اصلاً از اين مملكت نيست چون افغانان چنين صفت ندارند تا بالاى زن حمله ور شوند و مانند درندگان عاجز ترين مخلوقات خداوند را از بين ببرند.

اگر ملال جویا شهيد هم شود بازهم زنده خواهد بودو آنهم زندۀ جاوید.
از چنین مرگی هیچ باكی نیست چه این مرگ افتخار مي آفريند...

تشكر


اسم: فریبا   محل سکونت: اطریش    تاریخ: 23.12.2008

خانم ملالی جویا حالا دیگر یک چهره کاملآ شناخته شده برای اکثریت مردم افغانستان است که بدگویی ها و اتهامات این و آن از مقام اش هرگز نخواهد کاست.
چیزی که واقعآ باعث تعجب من است، راه و روش بعضی اشخاصی (چون آقای موسوی) که خویش را هم نویسنده ملی گرا و وطن پرست و مدافع حقوق مظلومان این مرز و بوم وانمود میکرده و اما یکباره چهره عوض کرده، برضد دیگر عناصر وطن پرست قلم فرسایی می نماید.
این خجالت آور است برای این آقا که حالا بر ضد کسانی مینویسد و درافشانی میکند که خیلی ها به ملی گرا بودن شان متعقداند.
از نظر من چنین کسانی واقعآ قابل ترحم اند.


اسم: مصطفی پوپل   محل سکونت: آسترالیا    تاریخ: 23.12.2008

دفاع آقای سیستانی از شیردخت وطن ملالی جویا قابل قدردانی و پشتیبانی است. مخصوصا وقتی عناصر فرصت طلب و اهل پرگویی مثل موسوی نباید اجازه داده شوند که در همدستی با جنایتکاران اما با ظاهر متفاوت " ضد امپریالیستی " بر جویا زهرپاشی کنند.

اما به آقای سیستانی یک پیشنهاد دوستانه دارم:

موسوی تلاش ورزیده تا با اتکا به گذشته شما در "شورای انقلابی" میخواهد به اصطلاح مردم شمارا چت کند، که درین مورد شما چیزی ننوشته‌اید که نظرتان و دید و یا هم دفاع تان چیست؟
. مدتی قبل من نوشته‌ای در مورد شما در سایت پیام زن نیز خوانده بودم که نکاتی درین مورد به شما گفته شده بود، هر چند نمیدانم که آیا شما پاسخی به آن نوشته داده‌اید یا خیر چون من تعقیب نکرده ام.
اما من هم میخواهم دوستانه به شما توصیه کنم که همانگونه که شما از تمجید قبلی تان از احمد شاه مسعود جانی اظهار ندامت کردید و آنچه را واقعا شایسته این XXXXXXXXX بود نوشتید، بهتر است با آن گذشته پرچمی تان نیز یکبار و برای همیشه خداحافظی کرده و به همین شیوه‌ ستایش انگیز، طی مقاله‌ای از همدستی تان با مزدوران روس با دلایل یا بدون دلایل انتقاد کرده و ذهن همه را درین مورد روش سازید.

من مطمئنم با یکچنین انتقاد از خود شما جایگاه شایسته‌ای بین عناصر ملی و آزادی پرست افغانستان باز خواهید کرد و به شما اعتماد بیشتری خواهند کرد.


اسم: زرلشت مايار   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 23.12.2008

از خواهر گرامی ملالی موسی نظام و نويسندگان ديگر که توهين به ملالی جويا را اهانت به مبارزه ملی ميدانند، اميداست سايت « .. آزاد » را مورد مواخذه قرار دهند تا خدای نکرده، نوشته های قلم بدستان ملی و مومن به مردم بينوا، زير سوال قرار نگيرد.
با احترام. زرلشت مايار


اسم: nayebkhel   محل سکونت: Germany    تاریخ: 23.12.2008

اهانت موسوی مائوئيست و تشنه به خون و طرفدار تيوری ( قدرت از لوله تفنگ بر می خيزد) به خانم مبارز که ارتجاع منطقه، مولوی های ديوبندی، مجددی ها، جمعیتی ها، سياف ها و نظاری ها، او را از وطن، تبعيد کردند، بسيار زننده و زشت است.
موسوی، چرا اينهمه از شورای انقلابی صحبت ميکند، در حاليکه مقولات مهم تری از آن جمله، محاکمه جانيان جنگی و پاسداران بومی مافيای مواد مخدر و بمباران ملت بيچاره توسط لشکر اشغالگر ، مطرح است و ده ها مساله ديگر!
چرا اين کژانديش بی XX XX XX ، ملالی جويا را اهانت ميکند، در همان حال که تبهکاران زير چپن کرزی خوابيده اند و کرزی زير پای بوش لم داده است!
موسوی به همان فريب ها و ترفندهای متوسل ميشود که قبلا خلقی ها و پرچمی ها و مائوئيست ها توسل می جستند!
موسوی هم به ميخ می کوبد و هم به نعل!
موسوی اگر اشغالگران را خوش ندارد و اگر جهادگران شکم و زير ناف را دوست ندارد چرا با شير زنی مصاف ميدهد که آشکاراامپرياليزم و ايادی آنرا ميکوبد؟
موسوی اين تضادها و تناقض هارا چگونه حل ميکند؟
موسوی فاجعۀ ایرا به نام « شورای انقلابی » کشف کرده که اينهمه سر و صدا در باره آن؛ گشودن عقده شخصی است نه وجيبه ملی!
ملالی جویادر بيرون به اصطلاح شورای ملی! هم وظيفه اش را به صورت احسن اجرا ميکند اما موسوی آب به آسياب دشمن می ريزد.

خبر دهيد کج انديش بی سر و پا را
که تهمت از چه زنی شير بيشه ، جويا را

! با احترام . عبدالله نايب خيل


اسم: داکتر ن کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 23.12.2008

آغای اعظم سیستانی سلام.

خط مشی شخصی مبارزه خانم ملالی جویا و خط مشی شما جناب محترم 180 درجه تفاوت دارد اگر ملالی جویا از خارج از افغانستان صدا میکند که پارلمان کشور و دولت افغانستان مملو از جنایت کاران جهادی و طالبان و کمونیست ها است و خودش هم نمیداند که در آینده چه کند که ملت اسیر و رنج کشیده را نجات دهد.
ملالی جویا راه خودرا مشخص نساخته که مردم را بعقب خود ببرد و شما هم در افغانستان نمیروید و همچو من که داکتر حقوق و علوم سیاسی استم و تحصیلات خودرا در خارج از افغانستان اتمام کرده ایم و من همیشه نوشته های شمارا و طرح های شما را خوانده ام که در سایت های انترنتی لطف کرده اید نمی دانم که هدف شما از پشتیبانی ملالی جویا که صرف صدای برحق ملت جفا کشیده ملت افغانستان میباشد، چه است ؟؟
میشود کمی از طرح خود صحبت کنید که سرنوشت آینده وطن عزیزم افغانستان که همه خواب تجزیه آنرا میبینند چه خواهد بود.
بااحترامات صمیمانه


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 23.12.2008

برادر محترم آقای نادرکرامتی مقیم هالندسلام!
از تذکر شما در مورد نادرستی بکار بردن ضمیر "آن " به جای ضمیر" او" جهانی سپاس. هدف من هم محکوم کردن اشخاصی بوده است که در صدد ترورشخصیت ملالی جویا هستند. پاینده وسلامت باشید.


اسم: کامیار احدی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 23.12.2008

حیف وقت تان که در مورد نظرات موسوی به هدر میدهید، این مردک باعث سر افکندگی "چپ" است و از منتهای خالی بودن از غیرت و شهامت اما لاف بسیار علیه جویا گفته و میگوید.

کسی که نتواند اهمیت کار و مبارزه ملالی جویا را درک کند و از روی نافهمی ادعا کند که جویا علیه "امپریالیزم" جبهه گیری ندارد، حتی به جواب دادن نمی‌ارزد.

حتی فعالان جنبش ضد جنگ امریکا و کانادا جویا را قهرمان شان پنداشته و این آقا باید خبر داشته باشد که سال گذشته جویا به دعوت جنبش ضد جنگ یک ماه کامل در شهرهای مختلف کانادا سخنرانی کرد و سیاست های جنگ طلبانه امریکا و کانادا را افشا کرد و به مردم آگاهی داد.

پروفسور دینس رانکورت یکی از استادان پوهنتون اتاوا در جریان سفر جویا طی مقاله‌ای نوشت:

«صحبت جویا مانند یک تیغ بران بود که شرائین شبکهٔ تبلیغاتی امریکا ـ کانادا را قطع کرد. جویا بجز تقبیح و تکذیب دروغ و کمک به مردم خود، انتخاب دیگری ندارد.
او از زنان، کودکان و مردم بی‌ بضاعت دفاع می‌کند. زندگی جویا فریادی است برای عدالت و رفاه همگانی. تمامی اعضای پارلمان باید از ملالی جویا بیاموزند.» مقاله کامل این نویسنده در مورد جویا: http://canadiandimension.com/articles/2006/09/15/660 اما این جناب فقط یاد دارد که در زیرخانه خانه اش شعار ضد امپریالیزم دهد و آنرا راه حل مسئله افغانستان بداند، اما نمیداند و یا خود را نفهمی میزند که مبارزه "ضد امپریالیستی" ادعایی‌اش بدون عمل در داخل افغانستان بی‌ارزش ترین و مفت ترین کاریست که به درد این وطن نمیخورد.

اگر وی کمی وجدان و دلسوزی به حال مردم افغانستان دارد، اولتر از همه بفرماید از زندگی آسوده در کانادا دست بردارد و برود و این به اصطلاح مبارزه اشرا در داخل افغانستان به هر شیوه‌ای که میخواهد پیش ببرد که آنوقت بشود او را فرد واقعا مردمی و وطندوست نام گذاشت. تا آنوقت جز یک شعار باز ناکاره اهمیت بیشتری نزد مردم ما نخواهد داشت.


اسم: عبدالجليل غزنوی   محل سکونت: کابل     تاریخ: 23.12.2008

بحیث یک مسلمان توهین محترمه ملالی جویا را از طرف موسوی شعله ای شدیدا محکوم می نمایم، این آقا که بجز لفاظی و xxx xxx وظیفه ئ دیگری ندارد همیشه میخواهد خود را در عقب جهاد اسلامی ملت قهرمان افغانستان علیه شوروی و نوکران داخلی آن پنهان سازد در حالیکه جهاد بر حق ملت مسلمان ما که با صدای الله اکبر آغاز و با همین صدا به پیروزی رسید نه تنها علیه مزدوران ماسکو بلکه علیه کمونیست های زرد طرفدار چین نیز بود مردم ما بر علیه ایدیولوژی کمونیزم جهاد نمودند، فرقی نداشت که این کمونیست ها مزدوران مسکو بودند و یا نوکران پیکنگ.

برای اینکه روشن گردد که این انقلابی دو آتشه تحت تاثیر چگونه رهبری قرار دارد لطفا این چند سطر از مقاله ئ که چند هفته قبل در مورد ماتسی تونگ در ویب سایت دعوت نشر گردیده است توجه نمائید:

(...از طرفی دیگر ارقام ها از افتضاحی که مربوط به دولت ها است پرده بر می دارد. برخی منابع بدست آمده، نشان میدهد که رئیس جمهور چین ماوتسی تونگ با وزیر خارجۀ امریکا هنری کسنجر در سال 1973 بین گفتگوهای خود به توافق رسیدند که ده میلیون زن چینی را به امریکا صادر کنند.
عجیب تر اینکه ماوتسی تونگ آنرا هدیه بر نشمرد بلکه آنرا نوعی از تجارت بین دو کشور محسوب نمود و چنین توجیه کرد: " همانطور که میدانید چین کشور فقیری است و چیز زیادی ندارد و تنها چیزی که فراوان داریم زنان هستند و اگر دیگران بخواهند به آنها میدهیم ".
وی در این دیدار عنوان کرد : " ما می توانیم ده میلیون زن چینی به شما بدهیم." و کسینجر در پاسخ گفت: " در این مورد فکر می کنیم.)

اینست نبوغ و شهکار لیدر و قهرمان آقای موسوی که حاضر شده ده ملیون زن چینی را به امپریالیزم امریکا بفروشد.


اسم: nader   محل سکونت: Netherland    تاریخ: 23.12.2008

جناب سيستانی صاحب .

سلام بر شما. عنوان نوشته تان مشکل املاء و انشاء دارد! کسيکه شخصيت .. من آن ( ؟) را محکوم ميکنم ؟ برای زنده جان و شخص در زبان دری، ضمير اشاره( او )استعمال ميشود نه( آن ).
بايد مينوشتيد : من او را محکوم می کنم! يعنی کسی که ملالی را سرزنش ميکند، محکوم است !
اگر منظور تان اين بوده که ( من،اين عمل را محکوم می کنم)، در این صورت بايد کلمه(عمل) ذکر می شد، هر چند باوجود مسند اليه( کسی که ) جمله نادرست خواهد بود. موفق باشيد . نادر کرامتی ( هالند )


اسم: سپین   محل سکونت: لندن    تاریخ: 23.12.2008

سلام به همه خوانندگان افغان جرمن آنلاین

حمایت آقای سیستانی از ملالی جویا، در حقیقت حمایت از مردم مظلوم و مصیبت دیده ایست که در طول سه دهۀ جنگ و ویرانی نه تنها عزیزان خود را که همه دار و ندار خود را از دست داده اند و تا کنون هیچکسی به فریاد شان گوش نداده است.

ملالی جویا،آن زن قهرمان و با شهامتی است که درد و فریاد میلیونها انسان درد رسیده و مظلوم را در روز ۱۶ دسمبر ۲۰۰۳ در تالار لویه جرگه قانون اساسی بالا کشید و خواهان به محاکمه کشاندن جنایتکاران جنگی گردید.
این فریاد او چون صاعقه به فرق جنایتکارن فرود آمد و شور و ولوله در فضای تالار لویه جرگه برپا کرد.
جنایتکاران تا یک قدمی وی به جلو پریدند تا او را همانجا نیست و نابود کنند، اما صبغت الله مجددی با گفتن خارج شوید از تالار (خطاب به ملالی جویا) خواست بر آتش غضب جنایتکاران آب بریزد. مگر این خانم دلاور مثل کوه بر جایش پابرجا ماند و این عمل وی حکایت از عزم راسخ او به امر مبارزۀ آشتی ناپدیر با جنایتکاران داشت.
به همین دلیل از آن روز به بعد وی در دل مردم مظلوم و عدالت خواه افغانستان جا گرفت و شهرتش هم وطن شمول و هم جهان شمول شد.

بعضی از افغانها که سر در آخور تنظییمها دارند اکنون مخالف ملالی جویا اند، البته این یک امر طبیعی است که خاین خایف است و باید از کسی که در صدد افشای جنایات شان است خوف داشته باشد و بنابرین در تلاش نابودی وی میباشند، اما تعجب در اینست که بعضی از عناصر تند رو چپ چطور در صف جنایتکاران ایستاده میشوند و بر ضد ملالی جویا فعالیت میکنند.
آیا این امکان وجود دارد که چپ های افراطی هم مرتکب خیانت شوند و در قطار جانیان ایستاده شوند؟

تا حال من هرگز چنین گمان نمیکردم، ولی موضوع گیری یکی از این چپ های افراطی در این اواخر این احتمال را قرین به یقین میسازد که بلی چپهای بی شعوری هم یافت میشوند که در بدل پول و امتیاز بر ضد طبقه محروم کشور شمشیر کشی کنند و به مقابله با قهرمان زن افغان ملالی جویا قرار بگیرند تا دست آویزی برای شادمانی جنایتکاران تنظیمی باشد.

من فکر میکنم که هیچکس با نام ملالی جویا معامله سیاسی نمیکند، زیرا نه او کدام کاندیدای ریاست جمهوری است که با حمایت از وی فردا به کدام کرسی وزارت و ریاستی برسد و نه شرایط برای او در چنین مقامی میسر است، مگر حمایت از ملالی جویا تا هنگامی که در دفاع از مردم مظلوم خود قرار دارد وظیفه فرد فرد هر وطن پرستی است که خود را هوا خواه حق و عدالت میداند.
با احترام


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 23.12.2008

ملالی جویا سمبول و نهاد جاویدان مردم مظلوم افغان است!
گویند هر قهرمانی روزی شکست دارد و جایش را قهرمان دیگری میگیرد، اما ملالی جویا در یک لحظۀ کوتاه تاریخی سخنانش در تالار لویه جرگه قانون اساسی چون آتش خشم ملیونها انسان، جان همه خائینین و جنایتگران را فرا گرفت، و ملالی به قهرمان شکست ناپذیر، حماسه ای و جاویدانی مبدل شد و از آن لحظه به بعد او نهادیست در دفاع از مردم مظلوم افغان.
لذا هر کس بخواهد علیه او سخن بگوید، بدون چون و چرا در صف خائینین و جنایتکاران و دشمنان مردم شریف افغان محسوب خواهد شد.
محمد اعظم سیستانی (مرد صادق و آگاه از تاریخ) با نوشته جانانۀ خود صف ملالی جویا و ملت را از صف دشمنان ملت و مدعیان کازب(مردمی و انقلابی) مشخص نموده، تکلیف من و دیگران را کم کرده است.


اسم: نسترن   محل سکونت: هرات    تاریخ: 23.12.2008

عجب است، کسیکه تا دیروز از سیستانی دعوت به همکاری کرد و همرایش یکجا در یک سایت قلمفرسایی کرد و هر روز مقالاتش را در سایتش نشر میکرد، اما وقتی با آن برخورد کودکانه اش مقابل جویا، از جانب سیستانی طردد شد، یکشبه سیستانی را "خاین" و "وطنفروش" و ... خواند!!

متاسفانه کسانیکه مبارزه شان در ورای افغانستان و بدور از دیدن درد و سیاهی و ماتم وطن باشد، همیشه سیاست کردن شان همینگونه مسخره میباشد.


اسم: ناشر احمدی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 23.12.2008

ملالی جویای عزیز جانش را بخاطر مردمش در خطر انداخته و با وجود آنکه در سراسر جهان به چهره شناخته شده مبدل شده اما هنوز هم در کنار مردمش با تمامی خطرات زندگی میکند و نامش کافیست که لرزه به اندام خاینان و جانیان وطن ما بیاندازد.

اما در مقابل یک فرد جبون و ترسو که حتی جرئت و شهامت رفتن به داخل افغانستان را ندارد، در زیر بال "امپریالیزم" جا خوش کرده و از آنجا علیه ملالی جویا میگوید. کسیکه که ظاهرا از "چپ" علیه جویا برخاسته و او را همطراز سیاف و گلبدین و کرزی و سایر خاینان و وطنفروشان قرار داده است، باید اول هزار بار دهانش را با آب بشوید و بعد نام جاویدان جویا را به زبان راند.

و اگر این مردک غیرت و شهامت دارد، یکبار دل گنجشکی اش را کنار گذاشته دل شیر (ویا دل جویا را) به جایش بگذارد و بعد برود در یک قریه دورافتاده افغانستان و این کلمات ضد جویا خود را تکرار کند که باز آنوقت برایش معلوم خواهد شد که حقیقت با کیست. من با اطمینان گفته میتوانم که اگر مردم xxxx را نکشند، حداقل با چند سیلی منطق خود رویت را سرخ و شرمنده ات خواهند ساخت.

کسیکه مبارزه و انقلاب کردن را از در لابلای سطور کتابها جستجو کند سرنوشت و نظراتش مثل نظرات موسوی خنده آور و طنزآمیز خواهد شد.
جویا همچون کوه شامخ در وطن ایستاده و مبارز و سرفراز است، ******


اسم: م، س، ف   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.12.2008

ببین تفاوت ره از کجا ست تابه کجا

وطن بیمار وافگارست
اندر بستر بیماری افتادست
یکی از دخترانش رامی بیند که شیر پاک مادر را
حلال خویش می سازد
ملالی سخت پریشان است و سر کردان
که مادر را ز بیماری و ناچاری رهاند تابه باغ آرزوهایش بنشاند.
ملالی صادق است و صادقانه گام میگذارد
ملالی عاشقانه مادرش افغان ستان را دوست میدارد.
ملالی می شود جویا
که دشمن ها به نیرنگها تفنگ ها را
بزیر نام آزادی دیموکراسی نهان کردند
وخود را باز بهرخوردن خون وطنداران جوان کردند.
میان خانه ملت ، که اینبار کرسی قدرت،
خفاشان خون آشام، بزور پول خون مردم مظلوم،
قاپیدند و مردم باز از درد و ستم در خویش تا بیدند.
ملالی تاب این خون خوری عریان نمی دارد
سخن آزاد میگوید.
مقام پارلمانی را فدای مردم خود کرد که تا فریاد برآرد،
نقاب از روی آنها صاف بر دارد.
صدا بی ترس ،
طنین در پارلمان انداخت ،
شهامت آفرین را بیشمار اندر جهان انداخت،
که از رعُب صدای پاک او دزدان بلرزآمد،
دل ناپاک شان آخر به درز آمد.
ببین ای بیمروت گر تو این دخت شهامت ها
و پاکی ها نجابت ها صداقت ها بیازاری.
به این معناست که دزدان را قبول داری،
وطن را تو نمی خواهی
و دست در دست دزدانی
و کاسه زیر این نیم کاسه ها داری.
کنون جویا میان صف مردم با ثبات قاطع و بی ترس
ایستاده است برای خدمت مردم ز جان و دل آماده است.
اگر سیستانی ما برلۀ جویا قلم دارد
قدم دارد
برای مردم مظلوم ما از دل نظر دارد
به دزدان باشهامت این خبر دارد.
زمستان میرود آخر بروی صفحۀ تاریخ
نشانی از سیاهی های کارتان اثر دارد.
و میگوید وطنرا دوست میدارم،
فرزندان پاکش را و خاکش را
اینست پیام روشن کارش.
عزیزانم بفکر من.


اسم: افغان جرمن آنلین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 22.12.2008

هموطنان گرامی،

پورتال افغان جرمن آنلاین، گاه گاهی مطالب و موضوعاعتی را که صبغه ملی داشته باشد به نظرخواهی می گذارد.
بنابرین از خوانندگان محترم توقع میرود تا نظر و تبصره خود را برای روشن کردن و غنا بخشیدن بیشتر محتوی در ستون نظر خواهی درج نمایند.
آرزو است تا اشتراک کنندگان در بحث از اصل موضوع خارج نشده، به مسایل شخصی، عقده کشائی و حاشیه روی ها نپردازند. در غیر آن از نشر نظرات خارج موضوع معذرت می خواهیم.
موضوع کنونی حرمت به شخصیت ملالی جویا می باشد و بحث باید در همین چوکات صورت بگیرد.


اسم: بیطرف    محل سکونت: کوچه فی سبیل الله    تاریخ: 22.12.2008

دوستان معزز و محترم:
سلام و احترامات بی پایان بر شما و بروان پاک شهیدان و مردگان تان باد. بعد از تقدیم احترامات خالصانه من می خواهم چند مطلب را خدمت تان بعرض برسانم. اگر مورد قبول واقع شد هم خوب و اگر نشد هم خوب. من نمی خواهم از شما خواهش کنم و تضرع و زاری کنم که شما این گپ های مرا بشنوید و قبول کنید و عملی هم کنید. من آرزو ندارم بوی دامادی خود را حضور شما بزرگواران صاعد سازم.
ملالی جویا در یک مقطع خاص زمانی و مکانی تاریخ آفرید. ملالی جویا در لویه جرگه قانون اساسی برای بیش از یک دقیقه گپ هائی گفت که باید گفته می شد. جوهر خواست ملالی جویا محاکمه جنایات کاران جنگی بود. این خواست ملالی جویا یک حقیقت تلخ است. فرق نمی کند که کسی آن را می شنود یا نمی شنود. این هم مهم نیست که کسی ملالی جویا را تقدیر می کند یا نکوهش. حقیقت حقیقت است. ملالی جویا شخصا نه توانائی و قدرت محاکمه جنایت کاران جنگی را دارد و نه هم صلاحیت آن را. این هم یک حقیقت است.
همچنان این موقف ملالی جویا در یک مقطع خاص زمانی و مکانی باعث عکس العمل های خواسته و ناخواسته شد. جناب صبغت الله مجددی که از یک موضعیکه اصلا خودش هم اهمیت آن را نمی دانست و او را ناخوانده سر منبر بالا کرده بودند اصلا گپ های او را نشنیده بود و بعد از آنکه دار دار و غالمغال در تالار چسپید او از همکار خویش سئوال کرد که این دخترک چه گفت. همکارش یک دروغ شاخدار تراشید و برای مجددی گفت که ملالی جویا مجاهدین را توهین کرد!
جناب مجددی از یک موضع بسیار بزرگ بحیث رئیس جرگه کبیر ملی فورا و با یک دست و پاچگی بی سابقه حکم تکفیر ملالی جویا را صادر و دستور داد که این خانم از تالار جرگه بیرون گردد. این کار زیر نظارت بین المللی و زیر کمره های رسانه های جهانی صورت گرفت. در حالیکه ملالی جویا نماینده منتخب و خود صبغت الله مجددی یک نماینده منتصب بود. این کار جناب صبغت الله مجددی بیشتر بر ضد دموکراسی و اصول مدنی بود تا شخص ملالی جویا. یک حرکت بسیار ساده ملالی جویا باعث گردید که واقعیت های بی سابقه پنهانی ظاهر گردد. اگر گردانندگان جرگه کبیر ملی افغانستان از درایت و شخصیت لازم و اداره مدبر برخوردار می بود، این واقعه باین شکل یهیچصورت تبارز نمی کرد. این هم یک حقیقت تلخ تاریخیست و ثبت تاریخ افغانستان گردید. این بعد اول قضیه.
در مرحله بعدی بیائید نقش ملالی جویا را در سائر موارد مورد ارزیابی بیطرفانه قرار دهیم.
ملالی جویا بتدریج شهرت یافت. این شهرت به افغانستان محدود نماند و شکل بین المللی بخود کسب کرد. این بعد قضیه نیز قابل بررسی بیطرفانه می باشد.
در این مرحله است که ملالی جویا بحیث پیراهن پرخون حضرت عثمان مورد بهره برداری های سیاسی قرار می گیرد. ملالی جویا از هر طرف و هر گوشه و کنار مورد ذمت و ستایش قرار می گیرد. هستند کسانیکه او را خوب نمی شناسند و هیچ خبر نیست که او چه کرده و چه میکند، به پیروی از سنت جناب حضرت صاحب صبغت الله مجددی بر اساس شایعات او را مورد ذمت قرار می دهند و بر عکس تعداد دیگری که شامل سازمان ها و دستگاههای خارجی می باشند، بخاطر مصلحت های شخصی و گروهی خویش از طریق ستایش و حرمت به او از ملالی جویا بهره برداری سیاسی می کنند. در حالیکه خوب نمی فهمد که ملالی جویا چرا مورد ستایش قرار گیرد.
من نمی خواهم وقت گرانبهای شما را بیشتر ضایع سازم و صرف از شما دوستان توقع دارم که خوب فکر کنید که شما از کدام بعد ملالی جویا و برای کدام منظور استفاده می کنید. هر سخن جائی و هر نقطه باید مکانی داشته باشد. اگر شما درک می کنید که حمایت شما از ملالی جویا صدمه بزرگتر بر حیات سیاسی و اجتماعی افغانستان می رساند بهتر است از وارد نمودن این صدمه خودداری کنید و هم هیچکس نمی تواند از سخنان خبر ساز و موضع قاطع ملالی جویا در یک مقطع خاص زمانی و مکانی علیه جنایتکاران جنگی چشم پوشی نماید.


اسم: شاکری   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 22.12.2008

حمله بر ملالی جویا بی خطر است ، و هر وامانده ای میتواند بر وی بتازد. زیرا از تاختن به خانم جویا برعلاوه ایکه بی خطر است خود مطرح کردن نیز است. و هم این را نیز خوب میداند که جویا نه وقت پرداختن به همچو هجویات را دارد و نه هم ضرورتش را می بیند. و خانم جویا بار ها گفته است کسی که دل و گرده پرتاب یک کلوخ را به جنایت کاران و حامیان شان داشته باشد میتواند ساطوری را هم بر فرق جویا حواله کند.

جویا با دشمن بس قوی، حیله گر ، مجرب و توطیه گر طرف است که جویا با تمام استعداد و قوایش علیه آن ایستاده گی می میکند. بگزار خارو خسی نیز به پایش بخلد ولی او استوار و ثابت قدم راهش را دنبال خواهد کرد.


اسم: ح. م. نوزادی   محل سکونت: Denmark    تاریخ: 22.12.2008

خاک افغان را بخاطر مرد خيز مي نامند که شيرزنهای دلير در ان زندگی ميکنند و فرزندان دلير شان مردانه وار در طول تاريخ در مقابل تجاوزکاران استاده گی نموده , قربانی داده است و وجب وجب اين مرز و بوم را ميوند ميوند ساخته است. اگر ديروز ملالی ميوندی حماسه افريد, خون ازادی خواهی شير مردان اين خاک را به جوش اورد و افغانستان را برای دشمنان شان جهنم ساخت, اينهم يک ملالی ديگر که از خاک حماسه افرين سر بيرون ميکند, جوانه ميکشد و شگوفه خواهد شد. اگر هموطنان ما و جهانيان، امروز فساد اجتماعی را در افغانستان موريانه نظام سياسی ميدانند، لازم است ريشه اين فساد جستجو گردد. بنظر محقيقين، ريشه فساد اجتماعی در روز اول و اغاز انارشيزم تنظيمی داخل افغانستان گرديد و با گذشت هر روز عميقتر شده ميرفت.

باوجوديکه بعد از شکست چپاولگران دارايی های عامه، اين نوع فساد اجتماعی تا حدی زير کنترول امد ولی بعد از ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ دوباره ريشه دواند و شگوفان شد. اگر ملالی ميوندی الهام بخش شير مردان در مقابل اشغالگران انگريزی گرديد، ملالی جويا خواستار محاکمه ادمکشان و چپاولگران گرديد. اگر چنين اشخاص مربوط هر قوم يا گروه باشد، بايد يکسان در مقابل انهااجراات بعمل ايد. اگر کسی در مقابل خواستهای ملالی جويا استادگی ميکند،اين خود نشاندهنده ارتباط نامقدس شان به شکلی از اشکال به گروه فوق است.

اين بود نظر و نتيجه گيری بنده که در باره نوشته دانشمند شهير افغان محترم کانديد اکاديسن محمد اعظم سيسانی ارائه گرديد. ضمنا ً بايد ياد اوری نمايم که هر کس حق دارد بر حسب انديشه های خود يا مطابق سيمپاتی و انتی پاتی شخصی شان در زمينه نظريات خودرا ابراز نمايد که اين کار نبايد به نحوی از انحا باعث ازردگی خاطر استاد محترم گردد.
ح. م. نوزادی


اسم: Qasem   محل سکونت: Germany    تاریخ: 22.12.2008

Salam ba Hama,
Ha kasse ke ba khatere Khod Khwahi wa har Dalil digar bar Shir Zane Afghan me tazad, nang wa nefrinesh bad

wa har kasse ke Maslehat Talabi me konad, wa sadai khod ra az tarss bala na me konad, khudawand jazaishe bete
WS


اسم: Hamed Raz   محل سکونت: ningarhar    تاریخ: 22.12.2008

د افغا نستان لوړ علمي شخصيت، ستر مؤرخ او عالم ښاغلی اکاديمسين سيستاني صا حب ته سلامونه او احترا مونه!

زه ستا سو دلوړ شخصيت او عا لمانه ليکنو او اثارو سره بشپړه اشنا يي لرم٠ ستاسو په قلم دې بر کت وي، ځکه ستا سو قلم تل د ګران افغانستان په خدمت کې دی او هره ورځ زموږ هيواد والو ته تحقيقي او تا ريخي رښتيني حقايق را سپړئ او خلک ددغو تا ريخي واقعيتو نو سره اشنا کوئ٠
را به شو اصلي مطلب ته او هغه دا چې ځينې ار تجاعي کړۍ او جنايتکاران او ددوی نوکران غواړي چې په خپلو ليکنو کې د افغانستان د نامتو اتلې ملا لۍ جويا شخصيت ته چې په ډيره زړور تيا سره د جنګي جنايتکارانو پر ضد يې په زغرده سره خپل غږ او چت کړ صدمه ورسوي٠
زما په عقيده زموږ ګران هيواد افغانستان دوې نامتو او تاريخي اتلې ملا لۍ ګانې لري، يوه د نو لسمې پيړۍ ملالۍ چې د ١٨٨٠ ميلادي کال دجولای په ٢٧ نيټه د ميوند په دښته کې دانګريزي ير غلګر دښمن په وړاندې په هغه جګړه کې چې د ميوند دفاتح سردار محمد ايوب خان په مشرۍ وشوه او هغې په هغې سوځنده دښته کې افغاني غازيانو ته اوبه رسولې او کله يې چې وليدل چې د افغاني بيرغچي ټټر د انګريزي يرغلګر دښمن په ګو ليو سوری سوری شو او بيرغ يې له لاسه د لويد لو په حال کې و، خو دې هغه و يا ړلی بيرغ لويدلو ته پر ېينښود او هغه بيرغ يې په لاس کې ونيو او د غازيانو د مورال د لوړلو په خاطر يې دا ناره او چته کړه:
که په ميوند کې شهيد نه شوې
خدايږو لا ليه بې ننګۍ ته دې ساتينه
خال به د يار له وينو کښيږدم
چې شينکی باغ کې ګل ګلاب وشرموينه
دا هغه ملکوتي غږو چې دمبا رزو غازيانو وينې يې په جوش راوستلې اود دې نارې په اورېدلو سره غازيانو پر يرغلګر دښمن ودانګل او ددوی ١٢ زره تنه يې دنيستۍ کندې ته وغو رځول او افغانان پر خپل دښمن بريالي شول٠
بله د ٢١ پيړۍ ملالۍ جويا چې د افغانستان په پارلمان کې د فراه ولايت دخلکو استازې و ټاکل شوه او د لويې جرګې په غونډه کې يې چې د ٢٠٠٣ ميلادي کال د دسمبر په ١٦ نيټه په کابل کې جوړه شوې وه پر جنګي جنايت کوونکو او مجرمينو يې سخت انتقادونه وکړل او د هغوی دمحاکمې غوښتو نکې شوه چې بيا ددغو جنايت کوونکو دغوسي وړ وګر ځيده
ملالی جو يا جنايت کوونکو ته په زغرده وويل چې ددوی ځای پارلمان نه دی ، بلکې دوی بايد د محاکمې ميز ته راکښل شي٠ د پارلمان په دغو جنايتکارانو کې سياف، رباني، محق، قانوني، ګلابزوی، علومي او دطالبانو او تش په نامه مجاهدينو غړي هم شته چې وروسته همدغو جنايت کوونکو ورته توطئه جوړه کړه او ددې دنده يې په پارلمان کې تعليق کړه، خو د ملالی جويا غږ د افغانستان د ټول مظلوم اولس غږو او ملالی جويا اوس د افغانستان د زړور توب او شهامت يوه اتله ده٠
خو موږ ګورو چې ځينې فاشيسټي سايټونه چې په همدغو جنايت کوونکو پورې اړه لري لکه خاوران، اريانانيټ، خراسان، جاويدان او نور د ميوند قهرمانه ملالۍ يوه افسانوي څيره بولي چې ګو اکې علامه عبدالحی حبيبي له ځا نه جوړه کړې ده٠ همداراز د جمعيت، نظار شورا او ستميان هم د اتلې ملالۍ جويا پسې پر و پاګندونه کوي او غواړي چې دهغې شخصيت تخر يب کړي ، خو موږ ټولو دغو خاينانو ته وايو که د ميوند قهرمانه ملالۍ په افغانستان کې دنو لسمې پيړۍ اتله وه، نو ملالۍ جويا د افغانستان د ٢١ پيړۍ اتله ده او دافغانستان خلکوته دواړه اتلان دي٠ په دې او توبوتو او بې ځا يه خبرو باندې نه څوک کولای شي چې د ميوند اتلې ملالۍ او نه هم د ملالی جويا قهرمان شخصيت ته زيان ور سوي٠
نښتر-



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved