Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  اعلامیه٬ در پیوند به تدویر محکمۀ کابل بانک    نویسنده:  عبدالقدیر فطرت

 
اسم: عبدالمنان کریم   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 27.12.2012

بازیگران اصلی در بحران «کابل بانک»!

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در آرشیف آثار علمی و تحقیقی (حبیبه) پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید

http://www.afghan-german.net/upload/elmi_bibliothek/karim_am_bazigaran_bohran_k_bank.pdf


اسم: د، سادات   محل سکونت: لندن    تاریخ: 16.12.2012

پیام به شاغلی عبدالقدیر فطرت
به ملت صادق و مسلمان افغانستان و خوانندگان عزیز پورتال وزین افغان جرمن آنلاین عرض سلام و ادب دارم.
پیام بنده مشخصأ به آقای فطرت اینست که میګویند:

بهر رنګی که خواهی جامه میپوش من از طرز خرامت میشناسم
بدین معنی که تا حال هیچکسی را دیده اید ګفته باشد که دوغ من ترش است ؟؟؟ . . .
از انجائیکه بفضل و مرحمت خداوند لایزال تصادفأ از جریانات تمامی واقعات و جنایات تحمیلی حد اقل سه ونیم دهۀ ګذشته که در افغانستان عزیز واقع شده زنده مانده ایم شکر خداوند ج را بجا میآورم، ولی یک خوبي که دارد اینکه در قدم قدم و لحظه به لحظه اکثر واقعات و جنایات این دوره های تاریک و به اصطلاح دیموکراتیک و اسلامی صرف بنام را مثل شاهد عینی حضور داشته ام، و خوشبختانه باهیچ یک نظام فاسد و یا واضح تر بګویم با هیچ یک از معامله ګران و نوکران بیګانه در تاریخ افغانستان نه تنها کنار نیامده ایم بلکه به نوعی از انواع با آن مخالفت تا سرحد تحدید زندان و کشتن و بستن مقاومت هم نموده ایم......

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید


http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/d_sadat_payam_ba_abdul_qadir_fetrat.pdf


اسم: احسان الله مایار    محل سکونت: امریکا    تاریخ: 14.12.2012

نظام های سفاک و قربانی های آن

اعلامیۀ شاغلی عبدالقدیر فطرت، رئیس سابق "دافغانستان بانک" در رابطه با معضلۀ کابل بانک که در پورتال ملی " افغان جرمن آنلاین" در کلکین نظر خواهی گذاشته است نظرم را جلب نمود و با مطالعۀ متون آن بار دیگر تشویش مرا از اوضاع وخیم افغانستان جدید که بنیادش به خطاء گذاشته شده است، بیشتر ساخت.

در دفاعیۀ واضح و روشن شاغلی فطرت، امید است روزی در پرتو حقیقت به کرسی واقعیت نشانده شود، بایست به ساختار افغانستان در بدو تأسیس جدیدش در اواخر سال 2001 مراجعه کرد. شبی که رئیس شعبۀ سی. آی. ای. مربوط به آغاز جنگ در افغانستان، مستر گری شروین، Gary Schroen، در آستانۀ پنجشیر از هیلوکپترش پیاده شد و با کمک چند نفر همکارانش انباشته های چند ملیون دالر امریکائی را از هیلوکوپتر تخلیه و در محل امن انبار نمود به حساب عامیانۀ ما مردم افغان با این سمبول " ناف افغانستان جدید" با دالر بریده شده است.
وی در کتاب خود: زیر عنوان
First In،
An Insider's Account of How the CIA Spearheaded the War on Terror in Afghanistan.

بدون کوچکترین غلط فهمی و یا ابهام می نگارد چگونه مبلغ 500.000 دالر به انجنیر عارف، یقین دارم که در طول عمرش چنین مبلغی را به چشم ندیده بود، در اطاق کار رئیس گروپ CIA برایش می پردازد و چند روز بعد بخدمت جنرال! قسیم فهیم مبلغ 1.000.000 دالر پیشکش میکند.. . . .

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.


http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/e_mayar_nezamhay_safak_wa_qorbanihay_an.pdf


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 14.12.2012

در نوشتۀ دیروزی ام تحت عنوان « بازهم کابل بانک و آقای محمود کرزی» تخلص رئیس سابق کابل بانک را اشتباهاٌ « فرنون» نوشتم . در جالیکه تخلص شان «فرنود» بوده و نه فرنون . با طلب معذر ت این تصحیح را لازم دانستم.


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: uk    تاریخ: 14.12.2012

خوانندهء معزز احترامات تقدیم است.
جناب محمود کرزی متذکر میشود که وی جهت خرید سهم درکابل بانک پول نداشت اما آقای شیرخان برایش ګفت باک ندارد برای وی از شرکت ثالث قرضه میدهد که دربانک شریک شود.....
بجا وخوب میبود که درین تبادل نظرتمام جوانب قضیه حاضر میبودند و زوایای تاریک روشن میشد. میدانیم یکی خواست ما مردم عوام است ویکی هم مسألهء عدالت، قضا و محکمه و اسنتطاق است. مطالبات و قواعد و خواسته های هریک از جوانب قول مختلف خواهد بود و مشکل است درمطبوعات عدالت را تأمین کرد. اما با آن هم برای رفع تشنګی خوانندهء عزیز به این بحث میپردازم.

خواستم مکثی بر خرید حصه و شراکت درشرکت تجارتی درجای های که به قضیه میتواند ارتباط داشته باشد بحث نموده تا تصویری را ازوضع ممکن مشابه خدمت شما ارایه کنم:
درجهان به صورت مجموع تجارت درچهار نوع شرکت تجارتی صورت میګیرد. شرکت تجارتی سهامی، شرکت لمتد، کوپراتیفی و تجارت با جواز تجارتی شخص انفرادی. این چهار نوع فوق در داخل خویش فروعات و تقسیمات دیګر هم دارند اما درعام چنین اند.
درجهان شرکت های بزرګ به نحوی شرکت های سهامی ایجاد میشوند و درین اسهام هست اسهام که به نام است و اسهام که به نام نیست و دربازار خریدوفروش میشوند. درشرکت های لمتد که از نام آن روشن است شرکا درنفع و تاوان به اندازهء شراکت شان در رأس المال شرکت شریک و جوابګو اند. مثلا شرکت و کمپنی مطابق قانون سرمایهء ابتدایی و اساسی داشته و شرکا درین سرمایهء اساسی شرکت شریک اند درقوانین کشور ها اندازهء حداقل حصهء هرشریک نیز معین میباشد. علت اینکه به این بحث پرداختم ذیل است:
شرکت ها و کمپنی های بزرګ درپهلوی شرکت بزرګ شرکت های خورد برای اهداف مختلف و داری جواز برای فعالیت های مختلف ایجادمیکنند.آنچه از صحبت های جناب درقضیهء با وجود اینکه قضاوت ما خارج از قضیه و ما ازجریانات داخلی این مسأله کابل بانک خبر نداریم اما هست موارد که میتواند آنرا قیاس کرد. میدانیم عدالت بر مسایل قیاسی و حدس وګمان حکم صادر کرده نمیتواند و نمی شود. عدالت باید به درست بودن و عدم درست بودن قضیه متیقن باشد و باز حق صدور حکم را دارد. حتی درموارد که اسناد موافق و منفی به ضد کس برابر باشد درین صورت عدالت میګوید که بر ضد کس باید بهتر است حکم به ملامتی صادر نه شود.
مشخص باز هم به موضوع علت این بحث من:
درجهان زمانیکه شرکت تجارتی مثلا لمتد ایجاد میشود سرمایه ء اساسی کمپنی که این کمپنی تا چه مقدار پول درتجارت خویش جوابګو است و حصهء هرشریک و حداقل حصه تعیین میشود. دربعضی از کشور ها حتمی نیست تمام این حصه به شکل فزیکی وجود داشته باشد. قوانین بعضیی کشور های صرف موجودیت فیصدی معین را ضروری میدانند. درقضیه ما برداشت من از قضیه چنین شد که جناب محمود کرزی میګوید پول برای خرید سهم ندارد. جناب شیرخان با شناخت از اعتبار سیاسی جناب محمود کرزی که برای اعتبار دادن بانک آنرا ضروری میداند پیشنهاد میکند که برای وی قرضه میدهداز کمپنی سومي خودش و به این ترتیب جناب محمود کرزی سهم دار بانک میشود. میداند که همه پول از جانب شیرخان پرداخته میشودوهمه میدانیم که قرابت جناب محمود کرزی به رئیس جمهور کشور کلید اساسی این تلاش های جناب شیرخان برای عملی نمودن برنامه های بعدی شان است. تصور چنین است که پول به صورت فزیک تبادل نه شده باشد و صرف به شکل فورمال و در روی ورق و نقل و انتقال بانکی تقلبی صورت ګرفته اینکه جناب شیرخان از ګویا از حساب بانکی شرکت ثالث خود از روی ورق و رسمیات ګویا پول را به حساب کابل بانک انتقال میدهد و کابل بانک هم بدون اینکه این پول را بدست آورده باشد میګوید بدست آوردم و قضیه به صورت شکلی باقی میماند. حالت دوم از ممکن چندین حالت جهت تحقق چنین باشد که واقعا جناب محمود کرزی این پول را دارد بلکی بیشتر از آن را نیز دارد اما اګر آنرا برای خرید سهم دربانک بپردازد سوال بمیان می آید که این پول از کجا شد؟ خاصتا درحالت که جناب محمود کرزی تبعهء امریکا است و اتباع امریکایی مکلف به پرداخت مالیه درامریکا اند ولو درهرګوشهء جهان کار کنند و عاید داشته باشند. لذا ضرورت است اول این پول را سیاه را که مرجع اش معلوم نیست سفید کرد به نام اینکه از یک کمپنی شیرخان برای وی قرض داده شده و بعدا اګر جانب مالیه امریکا مالیه آنرا مطالبه کند ګفته شود که پول قرض است. ای قضیه جوانب دیګر هم داشته میتواند امید همانګونه که مورد خشم عدهء با دادن دشنام و دسایس به علت این نوشته قرار ګرفته ام به دشنام، دسایس و فتنه ګری و سخت ګیری شان دراملا و انشای نوشتهء شان اضافه نه شود. و اګر شود هم تصور و دلیل آنرا درک کرده میتوانم.
دستار نداریم وغم پیچ نداریم. این نوشته اثر ویکتور هوګو نیست ونواقص خواهد داشت اما صرف تلاش است برای دادن تصویر و رفع تشنګی نسبی خوانندهء عزیز. تشکر


اسم: عارف عباسی    محل سکونت: امریکا    تاریخ: 13.12.2012

بازهم کابل بانک و آقای محمود کرزی
سهمدار شدن در یک تشبث اقتصادی و خرید اسناد سهم به منظور ازدیاد سرمایۀ دورانی تشبث بوده باید از پول شخصی، ازهر مرجع ایکه بدست می آید ( البته مشروع ) صورت گیرد. قرض گرفتن بدون ربح از یک بانک و توسط آن اسناد سهم همان بانک را خریدن و سهمدار شدن ولو بهر فیصدی سودی که باشد خلاف اصول سرمایه گذاری است که باید در قوانین تجارت و سرمایه گذاری تصریح می شد.
بلی یک شخص مطابق مقررات معینۀ یک بانک در برابر تضمین مجوزه قرضه گرفته می تواند که قرضه مال شخصی اش محسوب گردیده حق دارد آنرا در تشبث خصوصی پر مفادتر دیگری سرمایه گذاری کند که عمل مجاز بوده کدام ممانعت قانونی ندارد. علاوتاٌ از ایجابات قرضه گیری از یک نهاد پولی (بانک) مقتضی تضمین جایداد ثبت شدۀ قانونی است که به هیچ صورت نفوذ سیاسی، خانوادگی و قرابت با ذی نفوذی و یا شهرت نیک شخصی از لحاظ رسم معمول معاملات تجاری و قرضه گیری تضمین محسوب شده نمی تواند. . . . .

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.


http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/abasi_ma_baz_ham_kabul_bank_wa_mahmud_karzai.pdf


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: UK    تاریخ: 12.12.2012

خوانندهء معزز و جناب جناب عبدالمنان کریم سلام به شما
ما مینویسیم و بحث میکنیم که مطمینا برای فضل فروشی و حتما مجرم و متخلف یافتن و عقده های دل را ګشادن نیست و چنین مریضی روانی را درین صفحات به نحوی اقناع کردن نیست و باید هم نباشد. از جانب دیګر خوانندهء، بیننده و شنوندهء امروزی هم کدام شخص ساده نیست که هرکس چیزی ګفت و وې قبول کند. خوانندهء امروز نظر خویش عقل و منطق خویش را دارد. میخواند، میشنود و میبیند اما تصمیم وانتخاب به خودش است.
نطاق و ګرداننده دربرنامه های تلویزیونی افغانی که بیشتر برنامه های رادیویی اند تا تلویزیوني که سند و تصویر تقدیم کنند تا خود بیننده قضاوت کند، همین سطح را دارند و من با مسؤولین دست اول دوسه تلویزیون جهانی افغانی صحبت های داشتم انهامشکل اقتصادی را درمقابل استدالا میکنند.
واپس به موضوع: نطاق و ګرداننده د همچو برنامه ها منظورم درمصاحبه ها واز جمله مصاحبه با جناب محمود کرزی به حیث نطاق و ګردانندهء رسالتمند خود نه سیاسیت میکند و نه هم باید مجری کدام سیاسیت ګروه و حزب سیاسی باشد. به نمایندګي ازملت سوال میکند و هرآنچه را شنونده درذهنش خطور میکند و مطرح کردن میخواهد همان را مطرح میکند. با وجود تفاوت عمری و سطح تجارب و فهم من فکر میکنم با وجود مشکلات ترویج فرهنګی ایرانی، این تلویزیون مصاحبه های بس قوی وخوبی را اجرا میکند. بلی فهم نطاق درمورد بانک و بانک داری و امادګی وی درین راستا قوی نبود اما خوب بود.
آنچه من را قناعت نداد همان باقیداری آقای محمود کرزی از درک باقیداری های مالی از درک خرید اسهام است. میګویند وی ۹ میلیون دالر ازین درک از کابل بانک قرضدار است. اینکه حالا پول مبلغ ۸۲۵میلیون دالر را دولت از مالت ملت به حساب کابل بانک جدید برای پرداخت باقیداری های بانک قبلی یعنی کابل بانک پرداخته لذا این معاملهء شخصی هم معامله و باقیداری وی درمقابل دولت ملت است. این مسأله را بسیار ګنګ تیر کردند که دقیق نبود و باید نطاق و ګرداننده کنجکاوی میکرد که نه کرد ویا متوجه نشد.
آمدیم درمورد اینکه جناب محمود کرزی ودیګر افراد سیاسی و مربوط به سیاسیون کشور قربانی این قرابت شده اند درست وراست این است که اینها امتیار بدست اوردند و آقای شیرخان با وجود اینکه جناب محمود کرزی میګوید پول برای شریک شدن ندارد اما آن مکار و اینکه قبلا میداند که چه پلان دارد به محمود کرزی تأکید میکند که باک ندارد به وی قرضه میدهد این تجارت در حالات مشابه درکشور های مختلف صورت ګرفته و از نام و امکانات سیاسی همچو افراد شریک حاکمیت سیاسی درکشور های مختلف استفاده شده و با عدم دقت قربان شده اند. این قربانی شدن که منطق خود را دارد دلیل بر برائت آنها شده نمی تواند ونیست. براینهاست تا فکر میکردند که باوجود که پول چهت شراکت ندارد با انهم آقای شیرخان تلاش برای شریک ساختن جناب محمود کرزی دربانک دارد که خود سوال برانګیز بود و محمود کرزی باید به موقع متوجه فتنه میشد وحال که ناوقت است باید مسؤولیت خویش را بدوش کشد.
من از نوعیت شرکت بانک که شرکت تجارتی لمتد ویا سهامی بود خبر ندارم. اما درجهان درقواعد تجارتی اصول چنین است که شریک درشرکت درصورت که خلاف رفتاری ازقانون نکرده باشد و شواهد ثابت نه شود که قبل از ارتبکاب جرم وتخلف درمعاملهء تجارتی شریک درشرکت دامر تجارتی قصدفریب و تخلف نداشت و صرف به معاملهء تجارتی پرداخته و تاوان کند درین صورت وی به اندازهء سهم و حصهء خویش درتجارت سرمایهء شرکت دربرابر دیګران مسؤل است. درصورتیکه باقی داری از بلندی سرمایه درراس المال شرکت بیشتر باشد شریک و تاجر مذکور صرف به اندازه همان مقدار که درسرمایه اساسی شرکت داشته تاوان میدهد و متباقی مسؤول نیست. این مبحث جزئیات بیشتر دارد که صرف به همین مختصر اکتفا میکنم.
ویک مطلب دیګر درجهان و نشرات میدیایی اکثر سناریو ها و سوال وجواب را متخصصین فن ساخته به دست ګرداننده میدهند و ګرداننده درچوکات آن برنامه را به پیش میبرد که درین راستا یکبار دیګر به ګرداننده این سوال وجواب برای نطاق وګرداننده قسماء برائت میدهد.
برادر محترم عبدالمنان کریم درمبحث دیګر که شما درکرکین دیګر به ان درمورد اینکه بمب اتوم دردفاع از اسلام توجیه شده و یا برای پاکستان ساختن بمب اتوم را غرب اموخته تشویش هاوعدم موافقت من به عناوین فوق کماکان باقی است. اګر این عنوان وایګل ویا شپیګل باشد ویا از هرکس. اینکه دروسط صفحهء اول شما آنرا مانند ترجمه از شپیګل نقل میکنید ویا اینکه من کلمه مترجم را درابتدا نه دیدم ونبود، باید ګفت که خوانندهء دلتنګ امروز صرف همان عناوین مهم و اساسی را میخواند و ضرر که هدف شپیګل بود میرساند واینکه بعدا درداخل چه توضیحات دیګر است انقدر عمده به نظر نمی رسد. لذا عنوان اصلی وعنوان خورد هردو غیر عادلانه و قسما تهمت است. بقیه اختیار به شما. من این بحث را درهمین جاء ازجانب خویش ختم شده میدانم. تشکر سعیدی لندن ۱۲/۱۲/۲۰۱۲
تشکر


اسم: مترجم: عبدالمنان کریم   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.12.2012



«رئیس د افغانستان بانک بوطن دعوت شد.»
خبر رسانی «بی. بی. سی.» روز پنجشنبه، 6 «دسمبر» 2001، یک روز بعد از امضای «توافقنامۀ بن»، بین «چهار» گروپ اشتراک کننده، بر سر تشکیل «ادارۀ مؤقت...»، تحت عنوان فوق با نشر این تصویر خبر می دهد:
(در پای این تصویر میخوانیم: « کنترول پالیسی پولی در افغانستان دشوار است»)
«از رئیس سابق د افغانستان، رهبر اتحاد شمال برای عودت بوطن بخاطر رهبری «پالیسی» پولی، دعوت بعمل آورد....

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.


http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/karim_am_rais_bank_markazi_afg_bawatan_dawatshod.pdf


اسم: عبدالرشید قدوسی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.12.2012

«مکثی بر مصاحبۀ تلویزیون «طلوع» با محترم محمود گرزی»

اخیراً بر حسب تصادف، چشمم به «کلِپ» «تلویزیون طلوع» افتاد، که در«پورتال افغان جرمن آنلاین»، برای دیدن و شنیدن گذاشته شده است، در حالیکه دیگر امکانات شنیدن برنامه های این «تلویزیون» را نداشته ام، با علاقه گوش دادم. مصاحبه کنندۀ تلویزیون، یک جوان خوش لباس، با صدای موزون ولی، شیوۀ برخورد او را با طرف «صحبت» کننده، خلاف آنچه در بیش از چهل سال، در اروپا، دیده ام، یافتم. با وجود اهمیت موضوع که یک بخش خاص حیات اجتماعی – اقتصادی در کشور است، نمایندۀ «تلویزیون» با برخورد های «حمله وری»، خارج از موضوع راهم، بزبان می آورد، که برای افراد با سنین بالاتر و جدی، خیلی زجر دهنده بوده می تواند.

محترم محمود کرزی که با اعصاب «آرام» معلومات مستند و با منطق ارائه می داد، انتظار ما شنوندگان در آن بوده است، که «مصاحبه کننده» باید، در موضوع طوری وارد می بود، تا تنها، اطلاعات منظم از محترم محمود کرزی رااستخراج و بشنواند. ازین طریق باید معلوم می شد که آیااین هموطن ما، محترم محمود کرزی و یا شخص دیگر استفادۀ نا مشروع کرده است و یا خیر.؟

موضوع برادر بودن با «رئیس جمهور» با قرضه گرفتن او وقتی، ممکن بعنوان استفاده جوئی، فهمیده می شد، در صورتیکه، خلاف تعاملات «بانکی» عمل می شد. از روی انصاف، وقتی در چنین شرایط دشوار، میلیون ها، انسان «رأی» داده اند، حامد کرزی را که «رئیس جمهور» تمام مملکت است، انتخاب نموده اند، حتماً احساس مسئولیت، در برابر هر فرد باید داشته باشد. برادرانش با ایشان، روابط خونی دارند، اما با صلاحیت های قانونی که مردم به ایشان سپرده اند، هیچیک از اعضای فامیل خود را شریک نمی دانند. آنها فقط در میراث «پدران خود» با هم سهیم اند. .

آخر این جوان، تلاش می نمود، تا به هر نحوی که باشد، بشکلی از اشکال، علیه رئیس جمهور، یک «حرف» منفی بشنود. امید است، درین وطن ویران ما همچنان فرهنگ متمدن و شیوۀ احترامانه علیه همدیگر تسلط کسب نماید.

بااحترام


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: UK    تاریخ: 07.12.2012

دوکتور صلاح الدین سعیدي– سعیدافغاني ۰۷/۱۲/۲۰۱۲

کابل بانک و اعلامـیــﮥ آقای فطرت
سلام خوانندهء معزز و سلام آقای عبدالقدیر فطرت
شواهد وعلایم نشان میدهد که این جنګهای زرګری بنابر انګیزه ها جدید و قریب شدن انتخابات ریاست جمهوری درافغانستان ابعاد جدید کسب میکند و جدي میګردند.
بخاطر اینکه جناب فطرت به مردم مراجعه میکند میخواهم تذکر دهم وتأکید کنم که هرکس به شمول شخص متهم به تخلف از خود حقوق و وجایب دارد. درمورد اعلامیه جناب فطرت که حالا دیر است باید ګفت و برای شان سفارش دارم که بهتر است برای خویش وکیل و مشاور حقوقی انتخاب کنند تا قبل از نشر و بخش همچو اظهارات محتوی آنرا به وی مشورت کنند. برداشت من چنین است که بخش از اظهار مانند چاقوی دو تیغه (قمه) اند که با فشار وارد کردن برآن هم فشار وارد کننده و هم جانب دیګر را متضرر میسازد.
زمانی دراروپا کیس و قضیهء شخص مهاجر و پناهندهء سیاسي از کشور عراق درزمان حاکمیت صدام حسین به پیش میبردم. مؤکلم از رنج و عذاب و زجر و زندان های مخوف صدام حسین با چنان جزئیات و اعتماد او اعتقاد و دقیق توصیف میکرد که ګویا همه بروی ګذشته و درادعای خویش مبني بر مورد پیګرد قرار ګرفتن کاملاً صادق باشد. اما درجریان تحقیق بعدی چنین معلوم شد که وی (این خانم) شخص خود زندان بان بود.
وحال که سخن به این سبک است وشخص جانب حامد کرزی ادعا دارد که درتخلف شخصا دست ندارد و خواهان تأثیر ګذاری درسیاسیت آیندهء کشور است و .... برایشان بهتر و خوبتر است که از حمایهء آقای محمود کرزی دست کشیده و برایش سفارش کند که اولا مسأله مالی و ارتباط و مسایل مربوط به آن را در محکمه حل و بعد اګر خواسته باشد درسیاسیت به نفع این و یا آن شخص حصه و سهم بګیرد. درین شرایط طرفداری و سهم جناب محمود کرزی به نفع این ویا آن موضع سیاسي در شرایط نورمال درواقعیت ضرر رساندن به جانب خواهد بود که جناب محمود کرزی به نفع آن موضع میګیرد.
وحال که مجبورا به این بحث های پرداختم با ملاحظهء بخش از تبصره های وارده درین کرکین مجبورم به یک سلسله موضوعات ذیل اقلا تلګرافی و مختصر تمرکز کنم.
مسأله شان نزول سوره والعصر (و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنو و عملوا الصالحات وتواصو بالحق و تواصو بالمغفره – صدق الله العظیم) که دوست بس ارجمندم جناب احمد سعیدی آنرا آورد است درمورد شکار ماهی توسط یهودان در روز شنبه و یا هم بحث ربا و مضاربت ونګاه اقتصاد اسلامی و مطالب مربوط به آن بحث بس عریض و طویل خواهد شد که از حوصلهء خواننده خارج است.
و اما کُنه مسأله:
دراقتصاد بازار آزاد صد سال قبل(بورژوازی – اوایل سرمایداری) چنین بود که همه چیزرا عرضه و تقاضا تعیین میکرد و یکی بانک باز میکرد و وعده میداد ودیګر وعده های چرب وګرم را قبول میکرد و باید شب و روز به دعا وزاری نزد پرودګار (ج) میپرداخت تا بانک با معاملات تجارتی خود ورشکست نه شود و پول و سرمایه اش ازین نه رود. چه اګر درتجارت که قبول ریسک نیز است ورشکستګی وارد شود همه از آن متأثر شده و درنفع و ضرر میدیدند. اما در اقتصاد بازار آزاد قرن ۲۱ مسایل چنین نیست. مرجع برای بانک شخصی جواز میدهد و مردم با تضمین قانون و مراجع حاکمیت که بانک شخصي مکلف به مراعات آن است دربانک شخصی پول میګذارند و بانک به پول به امانت ګذاشته شده تجارت میکند. با مراعات تمام قوانین و تحت نظارت مستقیم بانک مرکزی یا مفاد میکند ویا تاوان. اګر تاوان کردن و درین راستا تمام قوانین هم مراعات شده بود مشکل نیست. تجارت کردم و کاملا تلاش نفع کردم اما تاوان کردم کدام مسؤولیت جزایی نیست. اما دولت ها بخاطر اعتماد بر بانکها وسیستم مالی خویش و جلب سرمایه ها و دوران پولی درکشور یکسلسله تضمینات برای مردم و سرمایه ګذاران در قانون اعطا میکند که اګر بانک که من جواز داده ام و تحث نظارت من است و لو شخصی است درصورت تاوان و ضرر من سرمایه های شما را تضمین میکنم و شما با اطمینان میتوانید به این بانکهای شخصی امانت ګذاری کنید و ..... درصورتیکه که تاوان شد من مثلا ۷۰ فیصد سرمایه شما ویا کم و بیش را میپردازم وترس نداشته باشید و ...
درکیس و حالت ما باوجود اینکه این بانک یعنی کابل بانک شخصی بود اما دولت به همان تشریح بالا مبلغ ۸۲۵ میلیون دالر را از دارای های عامه و ملکیت مردم یعنی مال دولتی به شخصیت حقوقی جدید به نام کابل بانک جدید به یک قلم پرداخت تا ازیک جانب سیستم بانکی کشور را نجات دهد، اعتماد بربانکهارا که صدمه شدید دیده قسما حمایه کند، اینکه وظایف خویش را اجرا نه کرده تا نظارت بر بانک را به موقع که سبب فرار و ازدست رفتن و دستبرد شده، تلافی کند.
یعنی تاوان فعالیت خصوصی را دولت و یا بګویم ملت به دوش کشید و باید هم بکشد.
حال مسألهء تحقیق مطرح است که چرا چنین شد و مسأله به موقع توقف داده نه شد که از این حالت جلو ګیری میشد؟ عامل آن کیست؟ مسؤولین بانک مرکزی که جواز دهنده برای بانک شخصی (کابل بانک) و نظارت کننده برآن بود مطرح میشود. درین است که مسأله مسؤولیت جناب عبدالقدیر فطرت و یا افراد قبل ویا بعد ازآن مطرح میشود. ګفتیم قبل که منطق دارد. اما چرا ګفتیم بعد از جناب فطرت ؟ علت این است که ادارهء تصفیهء حسابات و باقیداری ها که درچوکات ادارهء بانک کارمیکند درتصفیه دستبرد و تخلف میکند. مثال خرید شرکت هوایی ملکیت کابل بانک توسط دولت به مقدار ۴ برابر بلندتر از نرخ بازار. توافقات غیر ستندرد با باقیداران. خرید املاک باقیداران به چندین برابر قیمت از نرخ بازار. ویا هم روی کار کردن سناریو که ګویا مالکین کابل بانک اولی ادعا کنند و ارادهء سیاسی را هم درعقب خود داشته باشند که ګویا درسیستم بانکی شان مقدار پول که باقیات شان بود وجود داشت و این اداره و تحت نظارت ګرفتن بانک به صورت غیر قانونی سبب شد تا این ما ومتاع مفقود شود ویا به جانب خساره حرکت کند ودرین صورت این اقدامات حکومت بود که حالت را به این وضع آورد نه آنها. درین صورت مسأله ګرفتن غرامات و خسارات وارده مطرح میشود و قضیه به جانب معکوس درحرکت میشود که چنین احتمال را نیز تصور کرده میتوانیم.
و اما چطور شده و چطور حیف و میل:
در اصطلاحات مافیایی همچو دست بُرد ها دربخش از کشور های اروپایی یک اصطلاح بنام (اسپ سفید) وجود دارد. زمانیکه وظیفهء اسب سفید پوره شد آنرا به مرمی زده از بین میبرند. طروق دستبرد ها درهمچوبانک ها و منابع مالی:
شخص (یا اسپ سفید) ګمنامی را سردسته های مافیایی مییابند که نه تاجر است و نه هم دارای پروژه. برای وی پروژه بزرګ و برنامهء بزرګ تجارتی میسازند (درکیس وقضیهء ما مثلا تفحصات نفتی حوزهء دریای آمو ویا..... ) و برای تطبیق این پروژه به منابع مالی (کابل بانک)مراجعه صورت میګیرد و برای تطبیق پروژه ملیارد ها پول ضرورت است. شرایط قرضه دهی نیز به شکل فورمال سپری میشود. مثلا خانه و ملکیت و یا اثر قیمتی ویا سنګهای قیمتی ګذاشته شده درسیف بانک که ارزش مثلا ۱۰۰۰۰۰ دالر را دارد به صد چند قیمت ګزاری شده ومانند تضمین درمقابل قرضه ګذاشته میشود که ګویا تصور پیدا شود که در صورت ضرورت از آن استفاده شود. درکیس وقضیهء ما دراکثر موارد اصلا این پروسیجرها طی نه ده و عوض افراد ګمنام به صورت غیر قابل درک فیګور ها و افراد دست اول خود حلقه مورد این دستبرد شده اند که این نمیتوان مستدل توجیه کرد اما چنین شده است که ایجاد تحقیق بیشتر و تحقیق بیشرت را درقضیه میکند. درعدالت امکانات و حالات زیات متصور است که نمی توان به صورت یکجانبه آن هم درروی مطبوعات مسایل را عادلانه و همه جانبه نهایی ساخت. لذا تمام سناریو ها و امکانات را باید باز ګذاشت و درتحقیق نزدیک از قضیه نهایی ساخت. بشریت همین را دراختیار دارد.
از طول کلام وغلطی های املای که ضرورت باز خوانی دارد - با بزرګواری معذورم خواهند داشت. تشکر
د.ص. سعیدی لندن ۷/۱۲/۲۰۱۲
پایان بې پایان


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: UK    تاریخ: 06.12.2012

دوکتور صلاح الدین سعیدي– سعیدافغاني ۰۶/۱۲/۲۰۱۲

کابل بانک و اعلامـیــﮥ آقای فطرت
سلام خوانندهء معزز و آقای فطرت
مردم آګاهی دارند، فهم و دانش لازم جهت قضاوت دارند نه محکمهء فرمایشي و نه هم این ګونه توضیحات وجنګ های زرګری شما کسې را که چشمان باز دارند و مردم را بازی داده میتواند.
این تلاش های شما که هنوز هم به مردم مراجعه میکنید قابل قدر میدانیم. اما به صراحت میګویم که شما آقای فطرت جز پرابلم و تخلف هستید. شما و مآمورین قبلی و همکاران مسؤول شما نتوانستند ویا نه خواستند ویا سهم دار درین دستبرد ها هستید و این را میدانیم. اینکه اندازهء تخلف و یا سهل انګاری کي چقدر است باید از جانب محکمه دقیق شود. محکمهء باصلاحیت و واقعی. نه این محکمه که رئیس آن میګوید ما نتایج حاصله را به جناب حامد کرزی میګذاریم و وی انتخاب خواهد کرد. این شرم و خجالت و توهین به عدالت است. حالت و علت این جنګ های زرګری شما را نیز میدانیم و قابل فهم هم میباشند.
تونل کردن بانک ها، دستبرد در بانک ها به این نوع که درکابل بانک شد و نحوهء برخورد حاکمیت فعلی شریک جرم کدام اختراع این متخلفین نیست و عدم کفایت و شراکت شما درین جرم کدام اخترام شما نیست. به تاریخ بانکها درعصر حاضر نګاه کنید و شما میدانید که چنین غارتګری ها صورت ګرفته و خواهند ګرفت.
تجربه چیزی کم دو دههء من درقسمت قضا و محاکم و وکالت دقیقا من را مطمین میسازد که دهها راه ګریز از مسؤولیت و اینکه آخر این محاکمه چه خواهد بود، برایم روشن است. پول حیف و میل شد و عدالت تأمین نه خواهد شد. از جانب دیګر بانک شخصی بود و پول تقریبا ۹۰۰ میلیون دالر و مصارف مربوط و آبروی بانک داری، اقتصاد بازار آزاد و حاکمیت قانون ودیموکراسی آنقدر به شدت لطمه دید، مال ملت صرف دریک قلم که ۸۲۵ میلیون دالر باشد از کمک های جهانی و قرضه های داده شده به ملت به حساب کابل بانک جدید ریخته شد و رفت که رفت. وضع اقلا ده سال ګذشته و و حالات و حوادث مربوط به آن مردم را ازین نام ها و انستیتوت های مربوط آن به شمول دیموکراسی متنفر کرد و جهان درافغانستان ناکام است. عوامل آن زیاد عدم کفایت داخلی و تخلفات آن و دستبرد های ناجایز خارجی ها از جمله پاکستان ادامهء تراژیدی ملت ما، خطر صلح منطقه و جهان کما کان ادامه دارد. ۲۰۱۴ – ۱۳۹۳ نزدیک است و ترس از تراژیده های بعدی ملت ما وخطر صلح جهانی ازین ناحیه اوج میګیرد.
الهی به حالت این ملت رحم کن. درین مورد دونوشته قبلی مفصل داشتم و یک نوشتهء مفصل دیګر که با استفاده از نوشته های قبلی من نیز امادهء نشر است اما از جهت طویل بودن آن و اینکه درمورد خط وخال یار هرچه بود ګفته شده درنشر نوشتهء اخیری خویش که کمی مفصل نیز است، عجله نمی کنم.
مشکل افغانستان راه حل دارد. مشکل کابل بانک راه حل دارد. مشکل صلح راه حل دارد. اما اګر کار به اهل سپرده شود و حق به حق دار برسد.
این مسایل نا امید کننده نیست که قابل حل نباشند. اما نیرو های شر و فساد، چالاک و فریب کار، خود خواه و مغرور آنقدر با فتنه و فریب متوسل شده و بر اوضاع مسلط شده اند که نمی ګذارند مردم ما به ارمانهای دیرینه ء خویش نایل شوند.
درمقابل بقا، موجودیت، قدرت، منافع مادی و خود خواهی های خویش همه چیز را قربانی کرده میتوانند و سرحد را نمی شناسند.
حالت مسخ حکم فرما ست. مرتکب تخلف و تخط مانند همان مثل مشهور هم دزد میګوید نمان و هم صاحب خانه. این وضع درده سال اخیر ویا قبل ازآن را کسې آورده و مرتکب تخلف وجرم شده اند. جرم عمل شخصی است و کسې این جرایم و تخلفات را مرتکب شده اما کسې به ګناه خویش معترف نیست. نه تنها که معترف نیست با پُرروي ادعای برعکس دارد. حد اقل ۹ میلیون دالر آقای محمود ک و ۳ میلیون دالر برادر جناب فهیم از درک خرید اسهام بانک به اقرار خود شان قرضدار اند. درصورتیکه ۸۲۵ دالر از بودیجهء دولت را جناب حامد کرزی به بانک جدید به نام کابل بانک نو پرداخت. درین صورت تمام باقی داری به شمول این باقیداری که نام ګرفتم باقیداری است باید پرداخته شود.
تصور من و برداشت من از قضیه و تجارب ما درمعاملات تجارتی درجهان و مسایل حقوقی مربوط آن (مانند شخص خارج از موضوع که قضاوت عادلانه درین حالت سخت است) چنین است که متخلف اصلی و منفعت اصلی و سازمان ده اصلی آقای شیرخان است. بخاطریکه این پول ها را بتواند هضم کند افراد را از مراجع مهم ومسلط سیاسی کشور و قسما ادارای دولتی و کابل بانک د غدودی از ګاو شریک ساخته و این افراد هم به نحوی قربانی این بازی بزرګ آقای شیرخان شدند.
قرار ملاحظات اګر من قاضی این قضیه باشم بعد از تثبیت جزییات مسایل و بعد از تحقیق اګر واقعا آًقای فطرت درخورد و بورد مستقیما شریک نباشند صرف بخاطر سهل انګاری درکار ووظایف دولتی و عدم اجرای بخش نظارتی درکار ووظیفه و با درنظرداشت تخلف که به موقع وظیفهء درمیان ګذاشتن مراجع عدلی وقضایی را درجریان تخلفات که از وی آګاهی داشت خبر نداد مورد پیګرد عدلی قرار داد وبه خاطر کمک ومساعد ت بعدی اش به عدالت به خاطر پیګرد متخلفین و کمک به عدالت برای جناب فطرت دردادن جزا تخفیف درنظر خواهم ګرفت. چیزی بالاتر نباید جناب فطرت توقع کنند که ګویا خود را بری الذمه بداند. بری الذمه نیست و بوده نمی تواند. خلط ومزج این قضیه با قضایای دیګر سبب برائت نیست. مطالبات غیر ستندرت از رئیس جمهور کشور سبب برائت نیست. اینکه دیګران چنین تخلف و غیر قانونی عمل کرده اند موجب برائت نیست. اینکه درین جرم و تخلف و سهل انګاری ویا شراکت درجرم رؤسای قبلی و یا بعدی افغانستان بانک ویا دیګر کارکنان دولتی نیز شریک اند، سبب برائت نیست و بوده نمی تواند. بحث عریض وطویل.
الهی ما را هدایت نیکی کن. آمین د.ص. سعیدی لندن ۶/۱۲/۲۰۱۲
پایان بې پایان


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 06.12.2012

آقای فطرت رئیس سابق د افغانستان باک ! چند نکته را بخوانید:

1 - تو که ماهیت دولت افغانستان را میدانستی، چطور ریاست بانک را پذیرفتی؟
2 - در کشور جنگ زده و فقیری که چه داخلی هایش و چه خارجی هایش همه فقط به آرمان پول اندوختن در آنجاباندی بنام دولت ساخته اند.
3 - در کشوری که گردانندگان یک بانک میتواند نهصد ملیون دالر را به تاراج می ببرد.
4 - در کشوری که مافیای زمین صدها هزار جریب زمین را غصب کرده اند.
5 - در کشوری که نمایندگان پارلمان و رئیس جمهورش با تقلب رویکار آمده باشند.
6 - در کشوری که نمایندگان مردمش در موقع به اصطلاح کار برای سومین بار به حج بروند و دالرهای سوء استفاده کرده شان را با جواهرات تبدیل کنند.

7 - در دولتی که وزارت دفاع و داخله اش تجاوز دشمن را با فیر یک مرمی پاسخ ندهد.
8 - در دولتی که معاون رئیس جمهورش به سویه یک خورد ضابط و جنگسالار باشد.
9 - درکشور مسلمانی که فرد مسلمانش به طفل چهارساله ای تجاوزکرده و آنرا بقتل رساند.
10 - در کشوریکه دختر محصل برای واکسیوناسیون اطفال به خدمت براید و از سوی مردم به قتل رسد.ووو
آقای فطرت آیا در آنجا میتوان به قانون ، به حق و عدالت و رعایت کرامت انسانی باور داشت؟
آقای فطرت شما نمیتوانید تقصیر خود را در عقب خائین دیگری پنهان کنید شما به اتکا به قانون جامعه جهانی میخواهید بی گناهی تانرا ثابت کنید، چیزی که خوب میدانید ممکن نیست. شما برای تن خود بیش از منافع ملی و بیش ازشخصیت و حیثیت انسانی ارزش قایل هستید و الی رئیس کابل بانک و بیست ویک نفر متهم دیگر در محاکمه حاضر شده اند و علیه کرزی و مارشال قسیم فهیم هم سخت صحبت میکنند اما تا هنوز هیچ کس یکی از آنها را نکشته است.
سقراط به قانونی که به غیر حق اورا مجرم شناخت، احترام گذاشت و جام شوکران را نوشید.
در فرانسه در زمان ریاست جمهوری فرانسوا میتران از سوی مخالفان به صدراعظم تهمت خیانت زده شد او نامه ای نوشت و در آن نامه نوشته بود من با قتل خود زود بیگناهی ام را به ملت فرانسه ثابت میکنم و ثابت هم کرد.
شما نمیتوانید با ادامه زندگی راحت در امریکا با این نوع نوشته های یکجانبه بیگناهی تانرا ثابت کنید.


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان    محل سکونت: کلفورنیا-امریکا    تاریخ: 06.12.2012

اعلامیه آقای فطرت ودلایلی که او برای مجرم نبودن خودارائه کرده بیشربخاطری موردتائید اهل خبره قرارگرفته که دوموسسهء بیطرف خارجی اورامجرم نشناخته اند. حالاباید ازدولت کرزی پرسید که چرا این مامورصادق را که ازترس جان خود چوکی مقتدرتراز وزارت را گذاشته وبیگ کشورخارجی پناهنده شده ، مجرم قلمدادکرده بودند؟؟
من اززبان رئیس جدید بانک مرکزی، نور دلاوری، دوبار شنیذم که فطرت مجرم است باید بافغانستان برگردانده شود. یک مامور باشخصیت وواجد وجدان واخلاق ، بدون سند ودستاویز، محض دلخوشی پهلوان فهیم و کرزی ها، اینطور خام پورته نمیکند.من آقای فطرت راهرگزندیده ام ونمیشناسم، اما نوردلاوری را باکثافتهاو کلاه بر داریها و پیسه سازیهایش در کلفورنیا خوب میشناسم . او درانگلستان یک کورس عادی و غیراکادمیک در شق محاسبه گرفته ، سپس باخانمیکه درهمانجا ازواج کرده بود بکلفورنیا آمد و مدت بیست سال در یک بانک فقط صراف(کشیر) بود. نوردلاوری حدود 23 سال قبل با یک داکتر یهودی بنام (سایمن) همکار ومعاون اوبود. درآن وقت که افغانستان تحت اشغال شوروی بود، بنام کمک بجهادومجاهدین همراه با یک افغان دیگر که نامش حسن نوری است، این سه نفر از موسسات خیریه امریکا، از کمپنیهای تجارتی واز افغانهای مهاجر درامریکا حدود5 2 ملیون دالرجمع آوری کردند، بعدا دربین داکتر سایمن یهودی ودونفر معاون افغانش درباره توزیع اعانه های جمع شده اختلافات ظهور کرد- داکتر سایمن ادعاداشت که اکثر پول توسط او وباعتباراو جمع آوری شده، باید پول تقسیم و سهم اوبیشتر داده شود.اماقرارمسموع نوردلاوری حدودیک ملیون دالرازحساب اعانه کشیده وفروت کرده بود، بعدا آن سه نفر پول اعانه را بین خود تقسیم کردند و داکتر سایمن از دونفر معاون افغان خودجدا شد. نور دلاوری و حسن نوری نه به پاکستان رفتند ونه بجهاد ومجاهدین کمک کردند، بلکه پول اعانهء جهادرا بجیب خود ریختند. این موضوع درهمانوقت به تفصیل درمجله آئینه افغانستان نشرشده ومن حاضرم کاپی آن راپورتاز مستند را بهر مقامیکه خواسته باشد ارسال کنم.

نوردلاوری لیاقت این مقام راندارد، او فقط یک محاسب است و با تئوریهای اقتصادی مستلزم ادارهء بانک مرکزی آشنایی ندارد وسویه تحصیل او فقط بکلوریا میباشد.پهلوان قسیم فهیم اورا محض بخاطریکه پنجشیری است بحیث رئیس بانک مرکزی مقررکرده تاپهلوان فهیم وبرادرش و شورای نظاریها دربانک مرکزی دست دراز داشته باشند. نوردلاوری بعدازچند سال ماموریت درکابل صاحب جند خانه درکابل وشمالی و چندین جایدادرکلفورنیا که بنام فرزندانش خریدرای شده میباشد. من بملت شریف افغان هوشدار میدهم که نوردلاوری همین اکنون درمعاملات بازاراسعار ملیونها دالر گرفته وباقاپیدن ملیونها دالر دیگرورسوایی وسوءاستفاده های بیشمار بزوودی متهم خواهد شد. این شخص اهلیت وشرافت و صدافت ادارهء بانک مرکزی افغانستان را ندارد . فاعتبروا یااولوالابصار - خدمتگارافغانستان - سیدخلیل الله هاشمیان - مدیرمسئول مجله آئینه افغانستان - 7 دسامبر 2012
مکرراینکه خلص اعلامیه آقای فطرت در بیولتن ماهوار شماره 13 ماه دسامبرنشر خواهد شد. هاشمیان


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 04.12.2012

اعلامیه (اطلاعیه) جناب محترم عبدالقدیر فطرت

و خواندن معلومات ضد و نقیض در مورد شخص عبدالقدیر فطرت سابق گورنر بانک مرکزی افغانستان فعلاٌ پناه گزین در امریکا به ارتباط چپاول بزرگترین نهاد پولی یک کشور نادار جهان برایم سخت تعجب آور بود که چرا جناب شان خموشی اختیار نموده حرفی نمی زنند ، البته مصاحبات چندی با تلویزیون های افغانی در امریکا با ایشان صورت گرفت و متدرجاٌ موقف این تلویزیون ها هم در مورد آقای فطرت تغییر نموده و تحت تأثیر تبلیغات دستگاه دروغ پراگنی مافیایی کرزی مآبی بعضاٌ تبصره های منفی در مورد فطرت صاحب می شنیدم که طبعاٌ شکاکیت ها را می آفرید و بر تعجب من در دوام این مهر سکوت بر لب نهادن فطرت صاحب می افزود. گرچه خودم با آگاهی کامل به ساختار دولت مفسد مؤسساتی و ترویج رسم فساد بحیث فرهنگ پذیرفته شده دربارۀ سقوط کابل بانک تحقیق نمودم، بسیار گفتم و زیاد نوشتم اما تا آشکار شدن حقایق از پیش داوری در مورد نقش فطرت صاحب درین تراژیدی بزرگ پرهیز کردم. اتهاماتی تا حال علیه جناب شان وجود دارد که تا چه حد انگیزۀ سیاسی داشته و از خصومت شخصی اسحق الکو و داکتر عزیز الله لودین نشأت می کند بدون سند تبصره نمیتوانم.اما حالا دلیل. . . . .


توجه:
بقیۀ این مضمون جالب و مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.

http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/abasi_a_etlaiyae_qadir_fetrat.pdf
با شنیدن


اسم: حسناین کاظم   محل سکونت: اسلام آباد    تاریخ: 03.12.2012

رسوایی یک بانک افغانستان

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.

http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/kazim_hasnain_roswaee_yak_bank.pdf


اسم: حمید سیماب   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 03.12.2012

شیرخان فرنود مالک کابل بانک سرمایه داری رشوه گستر و فساد پرور را در افغانستان می پروراند

توجه:
بقیۀ این مضمون مهم را در کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)->قوانین اساسی، معاهدات، تفاهمنامه ها و اسناد مختلف->اسناد مختلف
مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.

http://www.afghan-german.net/upload/elmi_bibliothek/h_simab_Kabul_Bank.pdf


اسم: احمد سعیدی    محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 03.12.2012

خدعه وکلاه برداری در کابل بانک

درین نوشته به دو مطلب اساسی اشاره میشود که هردو به سکوت معنی داروخوشباوری غیر قابل باور شخص رئیس جمهور در برابر تحولات وقضایای نا گوار کشور ارتباط دارد یکی خروج پنج ملیارد دالر از کابل بانک وثبوت 900 ملیون اختلاس ودزدی ودیگری خوشباوری رئیس جمهور نسبت به آیندۀ افغانستان بعد از سال 2014 ویا بعد از خروج نیرو های رزمی ناتو از کشور چون این دو مسئله شگفت وبی باوری ناظران اوضاع آشفته وپیچیدۀ افغانستان را در پی داشته .لذا ضروری میدانم تا نویسندگان وتحلیل گران اوضاع با درایت ودلسوزی چهل اوصاف قضیه را در آورند که چرا در برابر این اختلاسهای بزرگ و وحشتناک حرکتهای نمایشی بی نتیجه صورت میگیرد وهم رئیس جمهور بدون ابراز هیچ دلیل از پیش آمد هر اوضاع در نبود جامعه جهانی استقبال میکند؟

نخست سرقت های پیشرفته وپیچیده در کابل بانک: تحقیقات أخیر موسسه تحقیقاتی کارل بیانگر این واقعیت است که احیای یک شعبه بانکی زیر نام کابل بانک یک عمل قصدی وطراحی شده به منظور اختلاس وانتقال بی رویه پول به کشور های خارج جهت پر کردن حساب های شخصی بوده وهیچ ربط به رشد اقتصادی کشور نداشته.مثلا شخصی بنام شیر خان فرنود که در مسکو دلال بوده حاضر میشود بانک بسازد وبرادران رئیس جمهور ومعاونین در راه اندازی این پروژه بازوی های چپ وراست آن میشوند یکی خانه را میسازد ودیگری وسیله برای پر کردن این خانه میشود..حالا سوال این است ایا کسی این مسئله را بر رسی کرد که جناب شیر خان فرنود تا کدام سطح تحصیلات عالی در عرصه اقتصاد و یا بانکداری دارد وچه تجاربی بخاطر بانکداری داشته واگر پول داشته منبع عاید آن چه بوده واگر نداشته چرا حکومت این مقدار پول را زیر ادارۀ آن قرار داد؟.همه میداند شیر خان در مسکو شخص بوده که افغانهارا به کشور های اروپای غربی میفرستاد وپول میگیرفت وبعد آن پول ها را به دلالی وصرافی غیر قانونی انداخت وهمین آدم شد مغز متفکر اقتصاد حکومت جناب حامد کرزی .اگر دادن جواز بانکی برای یک شخص که سابقه تاریک دارد گناه نباشد تبعات ناگوار آن نیز گناه پنداشته نمیشود.

بهره گیری از آموزه های یهودیت: اینکه در اختلاس وچپاول پول های ملت زیر سقف کابل با نک از تجارب یهود ها استفاده شده هیچ شکی وجود ندارد.در سورۀ بقره قرآن شریف ایات است که خداوند (ج) یهود هارا بدون روز شنبه در سائر روز های هفته از شکار ماهی از دریا کلان منع کرد وتنها اجازه داشتند روز شنبه شکار کنند.آنها بخاطر اینکه یک روز بخا طر شکار ماهی کافی نبود ابتکار عجیب بخرچ دادند، در کنار دریا یک جوی کوچکتر حفر کردند ودر جریان روز های هفته حیلۀ بخرچ میدادند تا ماهی ها وارد جوی کوچک شوند ولی شکارش نمیکردند وقتی در جوی تراکم میکردند همه را روز شنبه به اسانی شکار میکردند.حالا مسئولین پاک نفس ما از اختلاس در بانک های کلان یعنی دافغانستان بانک وبا نک ملی منع شده بودند یعنی اختلاس از سر مایه های ملی را جرم میدانستند اول این سر مایه هارا طور تدریجی ملکیت خصوصی میساختند وبعد بانک خصوصی مال خود شان بود یعنی بزعم خود شان از سر مایه شخصی اختلاس میکردند.اول کوشش کردند به سبک یهود ها پول را ار دریا بزرک به کانال کوچک کابل بانک انتقال دهند وبعد به اسانی بدون کدام نظارت جدی غیر قانونی انتقالش دهندراستی این دزدی وخیانت را از تجارب تاریخی خوب آموخته بودند.

سوال دیگر: ریاست دافغانستان بانک بخاطر انتقال ملیارد ها پول از دافغانستان بانک به بانک خصوصی شیر خان فرنود از کدام مرجع ذقانونی مجوز گرفته بود، ایا میشود ملیارد ها دالر از سر مایه ملی را خود سر به حساب یک بانک خصوصی انتقال داد وکسی هم در جریان نباشد>این افتضاح وافتضاح انتقال پول توسط وزیر مالیه بخارج از کشور وسکوت رئیس جمهور در برابر این اختلاس های بزرگ وهولناک مردم را نگران ساخته. آخر چرا رئیس جمهور اقلا وظیفۀ مسئول درجه اول وزارت مالیه را بحالت تعلیق در نیاورد ویا اینکه تمام متهمین حاضر کابل بانک را تحت نظارت نگرفت وتنها چند تن ایشان در انتظار محکمه اند در حالیکه نتیجه یک تحقیق مستقل درباره کلاه برداری در کابل بانک افغانستان نشان می دهد که ۱۲ نفر و هفت شرکت، مسئول بحران مالی در این بانک هستند.ودولت افغانستان باید بیش از ۸۰۰ میلیون دلار برای نجات کابل بانک پول خرج کند..وقتیکه آقای قدیر فطرت در جمع نمایندگان ملت در ولسی جرگه گفت عاملین سقوط کابل بانک شخصیت های اند که من نامهای شانرا افشا میکنم ودیگر مصئونیت جانی هم ندارم.راستی اعلان هم کرد وبعدا فرار نمود به گفته فطرت چون جانش بخطر بود او بخاطر این اظهاراتش حالا هم مورد خشم میر غضب قرار دارد.

تصفیه حساب کابل بانک معیار حق وباطل بودن حامد کرزی وخارجی هاست؟ ازنتیجه تحقیقات معلوم میشود که تنها افغانها آنهم أعضای بلند رتبۀ دولت ویا خویشاوندان شان درین قضیه دخیل هستند واین واقعیت مارا مطمئن میسازد که بر خلاف تهمت های حکومت متهم وعامل اصلی اختلاس خود حکومت است. چون تمام افراد متهم افغان واز وابستگان سران حکومت است.

مسئلۀ دوم: مسئله دوم مسئله بر گزاری عادلانه انتخابات دور سوم ریاست جمهوری است ویا به عبارت دیگر بی باوری بر خوش باوری حامد کرزی درین زمینه است.ایشان که زمان تحت الحمایه بودن خودرا تمام شده میدانند حالا شعار ضد خارجی سر میدهد شعار ضد ولی نعمتان که تا کنون مامورین دفتر شان را شش هزار و هفت هزار دالر معاش می دهند در مورد انتخابات طور فشرده به چند فکتور اشاره میکنم.

مثلا زمان بر گزاری انتخابات، مؤلفه امنیت، موجودیت کارتهای جعلی وتذکره های متعدد ومخالفت با حضور دو ناظر خارجی در کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی، مسئله کار شکنی بخاطر توزیع تذکره ویا سند تابعیت الکترونیکی، مسائل تخنیکی وعدم بر گزاری شورا های ولایتی بوقت وزمانش..دردور دوم انتخابات ریاست جمهوری که در نیمه های سال صورت گرفت وضعیت جوی وامکانات را در نظر گرفتند مسئله قانون اساسی هیچ مطرح نبود واما درین دور که بر گزاری انتخابات در هالۀ ابهام قرار دارد به قانون اساسی استناد میکنندواگر ادعا شود پس چرا انتخابات شورای ولایتی را مطابق به قانون اساسی بر گزار نمیکنید میگویند امکانات نیست.در مسئله انتخابات ریاست جمهوری که امکانات حقوقی کم است مشکل وجود ندارد واما در مسئله شورا های ولایتی ا نبود امکانات تخنیکی باعث معطلی انتخابات میشود.درانصورت وقت قانون مشرانو جرگه تکمیل ودیگر ما شورای ملی نخواهیم داشت.

حال سوال های در ذهنم خطور میکند که حسا سیت آقای کرزی علیه خارجی از کجا ناشی میشود؟.

اطمینان صد در صدی حامد کرزی راجع به بر گزاری انتخابات شفاف ومطمئن از چه ناشی میشود.؟

واینکه وضعیت افغانستان بعد از 2014 مطمئن تر از حالاست ریشه در کجا دارد. ؟جناب حامد کرزی میگوید با آمریکائیها کاری میکنیم که نه سیخ بسوزد ونه کباب چه معنی دارد ویا به تار های حساس شان دست نمی زنیم؟ حال معلوم نیست سیخ مال ایشان است ویا کباب.به همه حال منافع ملی کشور را اینقدر بشوخی گرفتن شایسته شأن یک رئیس جمهور نیست.میگوید آنهارا بکار ما کار نداشته باشند اینکه چقدر پول اختلاس میشود وچقدر مواد مخدر قاچاق میشود ویا اداره مجموعه از خویشاوندان تن پرور است کاری نداشته باشند وما هم به تار های حسا س شان دست نمی زنیم این شد سخنرانی یک رئیس جمهور کشور؟! واینکه میگوید بعد از سال 2014 اوضاع بهتر میشود وانتخابات بشکل مطمئن بر گزار میشود ما که در بیرون هیچ امکانی را نمی بینیم اگر ایشان بر راز های پنهانی آگاه اند که یک شبه معجزه میشود ومخالفین سلاح بر زمین میگذارند ویا تغییر ماهیت میکنند مارا هم در جریان بگذارند ویا اینکه منظور شان این است انتخابات نمیشود که که قابل تشویش ونگرانی باشد. باور دارم با حضور داشت همین زمامداران در قدرت بخصوص در موقع برگزاری انتخابات هیچ امکان ندارد که انتخابات شفاف و آزاد برگزار شود بدون تردید در انتخابات دست بازی میکنند و کشور را یکبار دیگر بطرف بحران سوق میدهند .


اسم: یوسف پتنګ   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 03.12.2012

پښتو کی یو متل دی چی وایی.
نه شی ښه ده نه ګله دوی دی و خوری یو تر بله



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved