Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  د ايکسپريس له تلويزيوني شبکې سره د حکمتيار ځانگړې مرکه    نویسنده:  افغان جرمن آنلاین

 
اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 22.11.2009

اگر در یک خانهُ چند اطاقه با حویلی مشترک چند نفری زندگی کند و در بین این افراد یکی ازینها بیکاره باشد. از اطاقش بوی گند بیاید کثافات را در صحن حویلی مشترک بیاندازد دوستان و مهمانانش باعث آزار و اذیت دیکران شوند و بلاخره این اطاق مبدل به یک مرکز فساد شود. بلاخره ساکنان دیگر اطاقها مجبور میشوند تا بیایند و مشترکاُ ساکن بیکارهُ اطاق را اصلاح کنند چون باعث ایجاد مشکل به دیگران شده. آقای حکمتیار و همفکرانشان باید بدانند که جهان ما کوچک شده و حیثیت یک خانهً مشترک را به خود گرفته و ما نمیتوانیم هر چه دل ما خواست بکنیم بدون در نظرداشت منافع همسایه گان و سایُر باشنده گان. بیائید حد اقل چند ثانیه سر در گریبان خود کرده و ببینیم که ما باشنده گان بیکارهُ این خانه نیستیم؟ آیا در کشور ما قبل از آمدن نیروهای خارجی مراکز تربیهُ نظامی به شکل لجام گسیخته وجود نداشت؟ من خودم چند کمپ را در لوگر و بتخاک کابل از دور دیده ام و جالب اینکه در زمان طالبان تعداد کیسه بر ها و خس دزد های مراکیشی و الجزایری در بازارهای فرانسه. هالند و بلجیم بسیار کم شده بود چون آمده بودند تا از برکت جهادشان کشور ما را شگوفان سازند. آیا پیش از طالبان هم ما کدام شهکاری کردیم به جز ویران کردن و کشتن یکدیگر؟ حالا بعضی دوستان شاید کوشش کنند تا ملامتی را بالای دیگران بی اندازند ولی در چنین اوقاب بهتر است تا فلسفهُ ضرب المثل مشهور ما را در نظر گیریم ( خانیته هوش کو و همسایته دُز (دزد) نگی).


اسم: ( جـلال بايانی    محل سکونت: ســــــــــــويدن )    تاریخ: 22.11.2009

(انکه در يک طبق با دهشت افگن نام اصلی «ياسر هاشم» نام استخباراتی«عبدالله فاروق عزام» هم طبق و شريک بوده ناچار است ان شيطان لعين را <رح> بخواند)!!!

اقای صفی الله خان «؟!» زاده!
زمانيکه عزام اين سيد قطبی يا «ياسر اسرائيلی» و بعدها «اسامه نيمه يمنی» «الظواهری» توسط طيارات استخباراتی امريکا، اسرائيل، سعودی به بخش نظامی ميدان هوای اسلام آباد انتقال و توسط جنرال اختر رئيس <آ.آس.آ> پاکستان. جنرال اسلم بيک وزير داخله پاکستان. جنرال حميد گل معاون استخبارات پاکستان. سران غارت و چپاول و خيانت گلبدين. سياف. ربانی.کرياب. قاضی امين وقاد. مولوی خالص استقبال شدند و حضرت صبغت الله مجددی سيد احمد گيلانی به پاس هم تباری و هم کيشی به اولين رهبر تروريستها خير مقدم گفته شد. و بنابر هدايت مشاورين استخبارات امريکا اقايان «گراهام اندر کافر، ديويد مول، رايس راهام» بااعتماد که به گلبدين داشتن اين نخستين تحفه های ترور و دهشت وحشت و اين دشمنان بشريت و انسانيت در مهمان سرای حکمتيار واقع فقير آباد جابجاه گرديد و فردای انروز سياه تروريست عزام يهودی اصل با بانی ترور جنرال چهار چشمه ضياالحق در حضورداشت گلبدين. ربانی. سياف. خالص. مولوی نبی.مجددی.گيلانی. قاضی وقاد. معاونين گلبدين کرياب. جرير. معاونين ربانی مولوی حمزه. يونس قانونی. ملاقات برايش دستور داد ما ديگر توان ديدن افغانستان نيرومند را در کنار خود نداشته و ديگر داعيه خلق بلوچ و پشتون که دايمأ از کابل بلند است و اکنون شکل رسمی گرفته برای ما داغ ناسور ميباشد و ديگر با اشغال افغانستان اسلام در منطقه در خطر است و شما سر از فردا بکمک و رهنمای «رهبران جهادی افغانی» در ساختن حمام خون در افغانستان شروع کنيد)!!
يک هفته بعد افراد تروريست «ياسر» نام مستعار «اعزام» در ولسوالی های <پتی کوت ـ چوکی ـ دره پيچ ولايت کنرها و ولسوالی برگمتان ولايت نورستان> 147 تن هم از زن. مرد. طفل. سرباز.افسر. روحانی. متنفذ قوم. دهقان. کارگر را غرض ايجاد دهشت و وحشت و شکران<جهاد> و خوش خدمتی برای ارباب سربريد که تا امروز مردمان اين ديار جنايات اين عرب های سوسمار خور را که اقای «؟! زاده» شکرانه سر انها را می نمايند فراموش نکرده و چنين جنايات فرستاده استخبارات اسرائيل «Moosat» بنام مستعار عبداله فاروق اعزام و نام اصلی ياسر هاشم کوتا بود و گروپ سر به کف افغان که تحمل جلاد مشترک پاکستان.امريکا. اسرائيل را نداشتن شب هنگام موصوف را در حاليکه با مشاور امريکای خود در تماس بود قطعه قطقه نموده مردارش ساختن و روح نجس او برای دايم در دوزخ اتشين جاه گرفت و افسوس سک رفت جايش شغال آمد بعد از چند روز اسامه بن لادن شاگرد وفادار جايش را گرفت و او را هميشه به اصطلاح «رهبران جهاد» گلبدين. ربانی. سياف. و در داخل افغانستان احمدشاه مسعود. تورن اسماعيل. ذبيح الله. عطا سياه. همرای حمايه و پاسداری ميداشتن که تاامروز از خشم طوفانی مردم افغانستان بدور مانده است.
بنده در چنين روزهای که اساس ترور. وحشت. دهشت. بدبختی جهان و منطقه به کمک استخبارات امريکا رهنمای استخبارات نظامی پاکستان و نشان دادن چراغ سبز خمينی لعنتی توسط عزام ها. بن لادن ها. الظواهری ها. گلبدين ها. ربانی ها. سياف وهابی گذاشته شد در پوست سياسی در پاکستان وظيفه داشتم و با امکانات بزرگ مالی در تمام صفوف انها نفوس و دسترسی داشتيم و حال خوب ميدانيم مدارک هنوز به اختيار داريم که( کی کی بود ؟؟؟).
در جمله دوستان ما که دايمأ ما را از جنايات اين دهشت افگنان اگاه ميساخت پدر رئيس جمهور فعلی پاکستان محترم حکيم علی زرداری و خود اقای آصف علی زرداری بود که دوشادوش معاون مولانا فضل الرحمان اقای مولانا جاويد نعمانی فعلأ دستيار ملا عمر و سکرتر حزب مردم پاکستان دوکتور اقبال بودند که با امکانات بزرگ ما را از همه جريانات. سکنات. روابط. ضوابط علنی و استخباراتی اگاه ميساختن و امروز اين سينه های رنج ديده. دور افتاده از وطن. عمدأ بدنام ساخته شده اگنده مالامال از هزارها راز. نياز و اسرار ميباشد و شما اقای « ؟! زاده» بر مرده کافر ياســـين شريف نخوانده به پاس هم تباری و هم طبقی از يک دهشتگر دفاع بی مورد نه نمائيد.
« پرستار زاده نيايد بکار ــــــ اگر چند باشد پدر شـهريار »
از گرداننده گرانقدر ارزو ميکنم اين مطلب بکر و تازه را به ارتباط دهشت افگنان عرب و همکاريهای ربانی. گلبدين. سياف. مجددی با انها را اقبال نشر دهند با تشکر فراوان
(جلال بايانی ـــ سويدن)


اسم: Mohammad Aymal   محل سکونت: Sydney    تاریخ: 21.11.2009

Assalamualikum to my brothers who run afghan german on line web .I wrote few line regarding Hakmatyar sahab but I can see it right now in the web but all writing is just about personality of Hakmatyar sahab and no body writting regarding his new plan and the web organiser keep publishing nonsence and repeat despute of few coward even they do,t what the writting so no point to put same thing for commenat because we do n,t have culture of proper argoment. At the end if there was some thing wrong in my writting please inform me on my email add a_mudasar@hotmail.com regards Dr Mohammad Aymal


اسم: موبینزاده   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.11.2009

داکتر صاحب پیش ازاینکه برای برادر خوداز خداوند بزرگ دعأ بخشیش آرزو میکردیند، بهتر بود که قبل ازهمه اولتر نوشته های خود رادرزیر مرور کرده، به یقینکه مستحق این دعأ جناب داکتر صاحب صاحبزاده میبودند.
من شخصأ همیشه منحیث یک فرد عادی افغان به این عقیده بودم وهستم که هر کسی که بخاطر جاطلبی،و خود خواهی باعث این همه مصیبت ها در افغانستان شده اند صرف نظر از اینکه مربوط به کدام یک از اقوام ویا مربوط به کدام یک از احزاب در افغانستان هستند،ازایشان گذشته ازاینکه منحیث یک روشنفکر وکالت صورت نگیرد،بلکه قلم را بر ضد این لکه های تاریخ به کار برد.

داکتر صاحب!
از زاری های، تا دیروز گلم جم کمونیست بحدأ برادر همه مردم افغانستان آگاه هستند بهتر است که این افسانه ها را بخاطر تسلیت به اعمال خارجی انجنیر صاحب تشرح فرمایند، به دلیل اینکه مردم افغانستان سیاه وسفید را مشناسند، شعار قوم وزبان بسیار به زودی جای خود را به برادری و همزیستی اقوام که یگانه راه نجات افغانستان است مسپارد، که دشمنان وحدت ملی افغانستان چه در دنمارک ویا در هر گوشه دنیا که باشند سر افگنده خواهد شد.

داکتر صاحب. باکمال معذرت باوصف اینکه همه چیز در مورد حکمتیار صاحب روشن وواضح است وشما باز هم با تحلیل دور از واقحیت ازهمه قضایا چشم پوشی کرده باز هم پافشاری مینمایند،فکر میکنم که بیهوده است در مورد وکالت شما زیاده ابراز نظر کرد.


اسم: محمد فرید   محل سکونت: کابل    تاریخ: 21.11.2009

سلام به همه
مردم افغانستان ،مخصوصا" کسانیکه در افغانستان زندگی دارند ، روز به روز نا امید تر شده میروند و کسی به حال واحوال شان رسیدگی نمیکند. فقر ، بیچارگی ، بیکاری و انواع فساد در هر گوشه و کنار روز به روز افزون شده میرود. دلیل این همه نا بسانی ها اینست که اشخاصیکه به مردم جفا کرده اند از بی پرواهی(پروائی) و ضعف حکومت استفاده کرده واز غارها بر آمده اند و حتی در حکومت و پارلمان جاگرفته اند. این دشمنان دیروز با یک دیگر متحد شده اند و روزگار مردم را خراب ساخته اند. یکی از این چهره ها گلبدین حکمتیار است که هنوز هم شب و روز پلان می سنجد ، مصاحبه میکند ، فریب میدهد نا اگر باشد روزی به قدرت برسد

اگر در افغانستان یک حکومت قوی و دلسوز میبود ، این گروپ ها دیگر جرئت برآمدن از غار هارا نمیداشتند. ما مردمیکه در افغانستان زندگی داریم، هر کدام از منافقین چه چپی و چه راستی را خوب میشناسیم این بدبخت ها در همه جا حضور دارند و مشغول تخریب کاری میباشند. مخصوصا" اشخاصیکه به حزب گلبدین و طالبان وابسته هستند. این اشخاص ابتدا از ریش هایشان تمیز میگردند و دوم از تعفن از چند متری از آنها. حکومت هم انهارا میشناسد مگر از ترس پلیس به آنها نزدیک نمیگردد.

ای کسانیکه در ممالک غربی زندگی دارید باید دلتان به حال مردم مظلوم تان کمی بسوزد. با گفتار و نظر خواهی چاره درد نمیشود. دیروز سیاف از کشته شدن نجات یافت. این پلان از خود مردم کابل بود نه از طالبان و یا حزب اسلامی. دیگر بس است . مردم به ستوه آمده اند. چنین پلان ها دوام خواهد داشت. امید واریم که مملکت را از وجود اشخاصیکه باعث بدبختی و فلاکت مردم شده اند پاک سازیم چه حکومت توانائی آنرا ندارد.


اسم: داکتر صفی الله صاحبزاده    محل سکونت: کوپنهاگن دنمارک    تاریخ: 20.11.2009

با سلام دوباره :

من دیشب به پاسخ پرسش های یک هموطن محترم خود پرداختم و در اخیر متذکر شدم که بقیه پاسخ ها را بعدآ عرض خواهم کرد، درین میان نظرات دیگری وارد نظر خواهی شد که طرفشان من بودم، من قبل ازینکه در مورد نظرات بعدی بنویسم به پاسخ دیشب خود ادامه میدهم:
من در ارتبط(ارتباط) با امین و شهنواز تنی نوشتم اضافه تر ازین نمی نویسم، در مورد جنگ های تنظیمی کابل که هموطنان ساکن شهر کابل مصیبت های زیادی دیدند درد آور است، در مورد علت این جنگ ها هموطنان برداشت های گوناگون دارند، حکمتیار از خود دلایلی میگوید و مخالفین چیزی دیگری، قضاوت درین مورد حق مردم افغان است.
در مورد رشید دوستم و تشکیل شورای هماآهنگی باید تذکر دهم که در آستانه سقوط رژیم نجیب طوریکه هموطنان اطلاع دارند ایتلاف (ائتلاف) شمال توسط روس و وساطت ایران طبق یک پلان با هدف خطرناک تشکیل شده بود، اما این ایتلاف که به نیت شر تشکیل شده بود بزودی دچار اختلافات شد زیرا ایتلافیون (ائتلافیون) نتوانستند به وعده های کلان که به همدیگر خود کرده بودند برایند و به زودی با هم کلاویز شدند، ابتدا حزب وحدت مورد حمله شورای نظار واقع شد و مناطق حوشحال(خوشحال) مینه و افشار را به تصرف درآوردند و به تعقیب آن شورای نظار به شیرخان بندر که بدسترس جنبش بود حمله و آنرا اشغال کردند، کنترول شیرخان بندر برای شورای نظار مهم بود و زمینه مستقیم اکمالات روس را به مسعود فراهم کرد، شورای نظار به تحرکات بیشتر در صفحات شمال علیه رشید دوستم دست زد و منجر به درگیری میان ایشان شد، لذا هم حزب وحدت و هم جنبش برای اینکه از شر شورای نظار نجات یابند به حکمتیار روی آورده و زاری کردند که به داد شان برسد و حکمتیار بااین شرط که بعد از سقوط رژیم مولوی ربانی و مسعود حکومت موقت بیطرف تشکیل و زمینه را به انتخابات فراهم نماید تا مردم افغانستان به میل خویش تشکیل دولت دهند راضی شد تا شورای هم آهنگی تشکیل شود و تشکیل شورای هم آهنگی بر اساس اظهارات حکمتیار این مزیت را داشت که توطه(توطئه)دشمنی شیعه و سنی، جنگ پشتون و غیر پشتون که پلان نهایت شوم و خطرناک دشمنان مردم افغانستان بود را ختثی و وحدت ملی تامین شده و بدینوسیله فلسفه شورای نظار موجودیت خود را از دست داد.
امید است بااین شرح مختصر پاسخی در زمینه سوالات ارتباط امین، تنی و دوستم با حکمتیار داده باشم، اما بار دیگر تاکید میکنم که مدافع این و آن نبوده هر کس مسئول(مسؤول) اعمال خویش میباشد.
در مورد نوشته جلال بایانی همینقدر بگویم که عقده هایش را فوران داده است و ارزش به پاسخ ندارد و در نوشته اش بیک غلطی متوجه شدم که گاهی سایر نا اگاهان و بیخبران در مورد عبدالله عزام مرتکب میشوند، بایانی از وی فاروق اعظم نامبرده و بعضی اوقات دیگران اسم فامیلی اش را عظام، اعظم و غیره مینویسند که ناشی از بیخبری شان میباشد.
عبدالله عزام یک مجاهد و مبارز فلسطینی بود وی جهت تعاون به افغانها مکتب خدمات را بنیاد نمود و شیخ اسامه بن لادن از شاگردانش بود، عبدالله عزام "رح" توسط سه ایجنت سازمان دوزخی موساد با دو فرزندش در منطقه بورد پیشاور به شهادت رسید روحش شاد و جنت فردوس نصیبش باد.
آقای ملکند به من نصیحت کرده اند که گویا مردانه وار عمل کنم.
آیا مستعار نویسی مردانگی است ؟؟ وی علاوه میکند که داکتر نجیب به مردانگی عمل مینمود مزدور این و آن نبود، اما فراموش کرده که نجیب مانند ببرک چون عروس توسط تانک های شوروی به کابل آورده شد.
در اخیر خداوند این گناه برادر موبینزاده را ببحشد که مرا به پشتون پرستی متهم کرده اند من یک مسمان( مسلمان) افغان استم.
با عرض احترام و ادب.


اسم: فقیر محمد    محل سکونت: کابل    تاریخ: 20.11.2009

هم وطنان گرامی که در خرج زندگی دارند،

گلبدین حکمتیار را همه میشناسند، مخصوصا " مردم کابل که در جریان راکت پرانی او در کابل بودند. یقینا" ، گلبدین همیشه برای رسیدن به قدرت دسیسه میپالد و با تمام بدنامی که بین مردم افغانستان دارد ، باز هم از بی حیائی کار گرفته و میخواهد به قدرت برسد. البته در بین هر قوم و قبیله انسانهای خوب و وطن پرست وجود دارد ، مگر انسانهای بد و فاشیست هم وجود دارند، مخصوصا" در شرایط مملکت ما، بعد از سی سال بدبختی ها تعداد اشخاص فاسد و وطن فروش زیاد شده است. از این لحاظ گلبدین تنها نیست و یک تعداد زیاد اشخاص دیگر با عین مفکوره، در پهلویش قرار دارند و همه روزه پلان می سنجند، تاروزی به قدرت برسند و مملکت را از این حالش هم بد تر بسازند. حیف از نام اسلام و از نام افغانیت که با گروپ خود پیوند داده اند

من بافامیلم در این مدت سی سال بدبختی ها به کابل زندگی کرده ام و درد ناله های مردم خودرا حس میکنم. خانه ما و خانه های اطرافش توسط راکت های گلبدین به خرابه تبدیل گشتند و یک تعداد از اعضای فامیلم شهبد شدند. بعدا" به مشکلات زیاد سه اطاق خانه را ترمیم کرده و زندگی خودرا پیش بردیم. فعلا" متقاعد هستم و با معاش ناچیز تقاعدی به مشکلات زندگی میکنیم. سه خانم بیوه با ولاد های شان با ما زندگی میکنند و باید غم درد آنها را نیز تحمل کنم. در پهلوی معاش تقاعدی کار های خورد و ریزه میکنم تا چند افغای دیگر به خانه بیاورم.
اگر در هشت سال گذشته حکومت دل سوزی میداشتیم و همه مجرمین جنگی چه چپی و چه راستی را به محاکمه میکشانیدند، ممکن روز گار مردم ما بهتر میشد مگر متاسفانه بر خلاف انتظار مردم آنهارا را باز هم به حکومت جاداده دادند. جناب کرزی در دورةاول انتخاب شان به خدا و قرآن سوگند یاد کردند که حتما "غم مردم بیچاره را خواهند خورد مگر متاسفانه کار مسبتی به حال مردم غریب صورت نگرفت. بیکاری ، فساد و بدبختی ها در مملکت ما داد میکند. در دورةدوم انتخاب شان باز هم سوگند خوردند. جناب شان باید بدانند که این سوگند خوردن ها اگر عملی نگردند نتیجه شانرا خواهند دید

گله من از سایت افغان جرمن آنلین اینست که در شرایط فعلی باید موضوعات مهم زنگی مردم و آینده را به نظر خواهی بیندازند تا اگر باشد اشخاصیکه در راس کار ها قرار میگیرند نوجه داشته باشند.


اسم: ملکنډ   محل سکونت: پښتونستان    تاریخ: 20.11.2009

صاحب زاده سیب ډېره مننه ! ستا په نظر هر څوک چې د ګلبدین ، ملاحقاني او ملا عمر مخالفه خبر کوي خامخا به خلقی یا پرچمی وي ؟ زه نه خلقی او نه پرچمی یم ، ولې پښتون یم . خو جاهل ، د پردیو ګوډاګی ، دالخور او پنجاب پال پښتون نه یم او داسې پښتانه مې هم نه خوښیږي ، ډير بدي مې راڅي . تاسو د پرچمیانو او خلقیانو خبره کړې وه .

ګلبدین په ۱۹۹۴ کې د دوستم او محمود بریالي سره چې دواړه پرچمیان وو د کابل په زړو مکرویانو کې ، د خپلو پخوانو مجاهدو وروڼو ، ملګرو او دجهاد انډيوالانو رباني او مسعود په خلاف یوځای شو . زرداد چې په سروبي کې يي خلک له سپیو سره په جنګ اچول د ګلبدین یو مشهور او خونړی قومندان وو ، د همدې پرچمیانو په مټ د تیښتې په مهال لومړی مزار او بیا د همدې پرچمیانو په مټ ماسکو ته لاړ ، هلته يي سره په ګډه شرابونه څښل او ډیسکو ته به هم په ګډه سره تلل ، نه کفر و ، نه الحاد و ،او نه کمونیزم ، نوموړی اوس په لندن کې اوسیږي چې له اوسني برخلیک څخه يي خبر نه یم .په دې توګه ګلبدین او د هغه ډلې د پرچمیانو په اخور هم خوړلې !د شهنواز تڼي مشهور خلقی کیسه به څنګه پټه کړې ؟ ګلبدین او تڼي به په ګډه د نجیب پر ضد په پکتیا او جنوبي کې د پنجاب په ملاتړ عملیات مخته بیول .

د ګلبدین یاري خو له خلقیانو سره د پرچمیانو په څېر ډيره خوږه ده !زه اوس هم پوخ باور لرم که پرچمیان او یا خلقیان د کابل تخت پر کینولو کې له ګلبدین سره مرسته وکړي ، نه به پرچمیان او خلقیان کمونیست ، نه به ملحد او نه بې دین وي او دا هغه تورونه دي چې مجاهدین لکه ګلبدین او نور يي تل په خپلو مخالفینو پسې وايي . زما په پرچمیانو او خلقیانو څه کار نشته ، خو باغوانه ستا نیمګړی نیت مې ژړوینه. زه نه خلقی او نه پرچمي یم ، خو د هېواد یو زوی یم او په ټولو افغانانو مې ستا په ګډون زړه بدیږي چې ولې موږ له ریښتیاوو په څنګ ځو .زه اوس هم له ګلبدین سره شخصي دښمني نه لرم او شخصآ ورته احترام هم لرم خو د کارنامو ، اندیښنو او د افغانستان په اړه يي له پ

لانونو نه سره سخت مخالف یم .ګلبدین له پرچمیانو او خلقیانو سره یوازې په یوه کاسه ،ډوډۍ نه ده خوړلې بلکې هغه د مسعود ، رباني ، مزاري ، محقق لنډه داچې له ټولو سره يي یو ځل واک ته د رسیدو په هیله معامله کړې ده . زه له داسې مبارزې او روش سره مخالف یم .ګلبدین د طالبانو په وخت چې کابل يي ونیو ، له مسعود سره یوځای له کابله شمال ته وتښتید، دا د یوه پښتون لپاره چې ځانته مشر هم وايي د ننګ خبره ده . پریږده چې په کابل کې د طالبانو په لاس مړ شوی وای ، خو د مسعود سره به ټيټې سترګې شمال ته نه تښتیده !په دې کار سره يي د ټولو پښتنو شمله ټيټه کړه ! دې ته وای پښتون !دې ته وايی د جهاد مشر !

زه ډېر افسوس کوم چې صاحبزاده سیب ما بیچاره خوارکی د یوه عادي پښتون پتوګه هم نه مني ! هو زه یو پښتون یم، خو په ژوند کې به د نظارشورااو د جمعیت په وړاندې سر ټيټ نکړم. صاحبزاده سیب دا هم درته ویم چې له تا او ګلبدینه به ډېره او بې معاملې ددوی په مقابل کې مبارزه وکړم . پښتون ډاکټر نجیب ته وايي چې مرګ يي پر ځان ومانه ، خو نه له مسعود سره شمال ته لاړ او نه د پاکستان په غوښتنه ، پنجاب ته !

په میدان د ننګیالو دې دا دوه کاره**** یا به وخوري ککرۍ یا به کامران شي .

بله خبره دا صاحبزاده سیب چې زه پر تا هم باور نلرم چې ته به ګلبدین ته وفادار او ملګرې يي !ځکه تا پخپلو لیکنو کې ټول خلک د ګلبدین پسې راپارولي دي ! غواړي ګلبدین ته د خدمت په جامه کې هغه ښه په کلکه په لغته ووهي که څنګه ! نن سبا ډېر کسان دا رول لوبوي . اوس هم درته وایم که د ګلبدین انډيوال يي ښه په کلکه او نره ورسره ودریږه . که در باندې سخته راغله چې شمال ته ونه تښتې !زما هم ګلبدین ته سلامونه ورسوه ، زما لخوا ورته ووایه چې د سختو په وخت کې جبهي ډېرې مه بدلوه، له دښمن سره بې ننګه تیښته نه ده پکار !

هرکار د پرنسیب پر بنسټ پکار دی . خو زه فکر کوم چې اوس ډير ناوخته شوی او ګلبدین ټولو افغانانو پيژندلی دی ، د هغه په خبرو او عمل هیڅ افغان باور نلري .یوه بله سلا هم درکوم ، راځۍ چې اوس مهال لپاره بیله دې چا تا څه وکړل او ما څه ، ټول په ګډه د کرزي له حکومته ملاتړ وکړو . ګلبدین دې د بل ځل لپاره ځان کاندید کړي ، زه وعده درکوم صاحبزاده سیب چې ستا په خاطر به، هغه سړیخور ته رایه ورکړم . موخه دا ده چې یو ځل موږ له موجوده خرابې وضعې څخه ووځو ، بیا دې ګلبدین پاچا وي ! هېواد به ارام وي ، جګړه به نه وي د پنجاب او نورو لاسونه به لنډ وي ، ټولټاکنې به وشي هر چا چې یووړه د مور شېدې دې شي ! صاحبزاده سیب راځه چې زه او ته سره د دوه افغانانو پتوګه د افغانانو د یووالي لپاره لاسونه ورکړو ! ومن الله التوفیق ، خوښ اوسي !


اسم: موبینزاده   محل سکونت: آلمان     تاریخ: 20.11.2009

شما جریانات را از دید خود به شکلی تشریح فرمودید، مثلیکه برای یک دنمارکی بی خبر از جریانات بیشتر ازسی سال اخیر تشریح فرمایند. اگر قرار باشد که برای هموطنان خود تشریح بدارید، ضرورت به تشریح نیست.
چرا که نظریات داکتر صاحب عام فهم است و مردم به سادگی میدانند که شما از طرح کی وکالت میکنید.
اینکه برف بام خود را بالای بام دیگران پرتاب میکنید، وهمه را مزدور بیرونی معرفی میفرمایند، هم عام فهم است.
آیا دست چپ و راست انجنیر صاحب حکمتیار که یکی عرب دیگرش پاکستانی بوده واست فراموش داکتر صاحب شده.
زمانیکه انجنیر صاحب دوستم را بنام ملیشیۀی گلم جم معرفی میکردند و بعدأ باایشان بخاطر به قدرت رسیدن در یک دسترخوان غذا نوشجان میفرمودند، فرموش داکتر صاحب شده.
اینکه انجنیر صاحب حکمتیار بخاطر به قدرت رسیدن جنرال رفیح و ده ها کدر حزب دموکراتیک خلق، هم از شاخۀ خلق، و پرچم کابل را به یک خرابه بامخالفین خود تبدیل کردند، هم فراموش داکتر صاحب شده، و ده ها مثال که با اسناد ارایه کنید ضرورت نیست، به دلیل اینکه همه مردم بجز از داکتر صاحب شاهد این جریانات بودند.
از نظر منطق ما نباید از جنایات اشخاص که سبب بندنامی احزاب درافغانستان شدند، که یقینأ در صفوف این احزاب اکثریت مردمان وطن دوست وجود دارد که از جنایات نا بخشودنی اشخاص فرصت طلب در رهبری حزب خود خجالت میکشند، بخاطر تعصبات قوم حمایت کنیم.
و من از داکتر معذرت میخواهم،که بگویم بهتر است از حمایت افراد فرصت طلب و قدرت طلب که نمونه آن در وجود دشمنان مردم افغانستان مثل مارشال فهیم، جنرال دوستم، محقق، خلیلی، تورن اسمائیل، اسپنتا،انجنیر صاحب حکمتیار....دست کشیده منحیث یک روشنفکر نظر خواهی را بخاطر اتحاد از دست رفته در بین اقوام برادر در افانستان را، راه اندازی کنیم.
البته مکرأ معذرت میخواهم که نصیحت گونه عرض پیشنهاد خدمت داکتر صاحب دارم.


اسم: جلال بايانی    محل سکونت: ســــويدن )    تاریخ: 20.11.2009

دوستان اگر واقعأ وطن و مردمش را دوست داريد بيائيد با ناديده گرفتن تمايلات . وابستگهای قومی .زبانی .سمتی .تنظيمی . سياسی .عقيدوی . قرابتی . رفق های گروهی . ومانفع شخصی و خصوصی انچه آمر بلاغت و شفافيت است بيان داشت تا سرنخ ها پيدا شود و آينده ها فريب ماران خوش خط وخال مذهبی .ناسونالستی .قومگرای . چپ انديشی افراطی و راست گرايی افراطی و شعار های ميان خالی ديگر انديشی را نخورده را اينده وطن روشن و بدون غش وچاله های ريا خدعه ومکر باشد.
گلبدين نو جوانی تا جوانی عنصر منحرف بود و زمانی داخل اجتماع گرديد با پيشه گرفتن قلدری . چاقو کشی .و يک چماق بدست حرفوی بود و پابند دين و مناسک آن نبود در چند روز محدود که داخل کانون علمی پوهنتون کابل گرديد. فراشان استخباراتی همسايه و انطرف سرحدات مترصد چنين جوانان عاشری و قلدر بوده تا به سمت و راه ابسته به بيگانه ها و برای تامين منافع آينده جب وجزب گردد. گلبدين از ليسه شيرخان کندوز و بعدأ قاغوش مکتب حربی گزند های فزيکی . روحی . از طرف گويا چپ انديشان ديده بود که از همه بيشتر شخص بنام « تهذيب » در کندوز و کارگر ماشين کرين در ولسوالی حضرت امام صاحب با غرور و عزت جوانی او گزند فزيکی رسانيده بودند بنأ در پوهنتون کابل موصوف برای انتقام و اعاده حيثيت خود افتاده تحت نظريات افراط گرانه سيد قطبی پوهاند نيازی رئيس فاکولته شرعيات نيز قرار گرفته هم زمان غرض دريافت مشت پولی هوايی سرگردان بود که توسط « استاد راجرز امريکای در فاکولته انجنيری کابل نيز به قيمت ارزان استخدام گرديد « محل استخدام مرکز فرهنگی امريکا در شهرنو کابل » و ديگر با انديشه کاپی شده مذهبی توسط نيازی که خود يکی از مهره های امريکا بود و با مستی دالر امريکای يکی از ( کانگســــتر های ) امريکای مجهز با سلاح در پوهنتون کابل تبديل در اندک زمان با گهيز . احمدشاه مسعود نيز هم طبق گرديد در پی برپای تشنجات در پوهنتون کابل و انستيتوت پل تخنيک کابل شدند که بنا به دستور سران دربار سلطنت هر دو گلبدين و مسعود از صنف دوم اخراج و ديگر انها به حلقه های سياسی تبديل و در کوتا مدت پرورش انها را «I.S.I» پاکستان و رئيس جماعت اسلامی پاکستان ميان احمد به عهده گرفته و از جمله همکاران مشترک امريکا و پاکستان قرار گرفت که در زمان اعلان جمهوريت محمد داود هر دو با برپای اغتشاش در شرق و شمال کشور زنگ خطر پاکستان را به صدا اورده به سردار داود اشکار ساختن که اتش قبلی داعيه پشتونستان را که در زمان صدارت خود در سينه داشت فراموش و از خط انگليسی چون اسلافش انحراف نه کند.
اغاز حوادث سال ۱۳۵۷ و سقوط سلسله نادری در افغانستان امريکا را که ديگر سردمدار غرب بود واداشت تا در مقابل تدابير دراز مدت وطويل را بخاطر انتقام گيری جنگ ويتنام از روسيه . کشاندن روسيه به لجن زار جنگ . ايجاد پايگاه های مطمئن تروريستی در ماورای شوروی وقت . تشديد جنگ سرد . جابجا سازی راکت های بالســـتيکی در اروپا غرب . تقويه حضوری خودش در شرق دور و شرق ميانه . تجهيز ايران و پاکستان همه وهمه پلان های زراد خانه های امريکا و انگليس بکار انداخت اشغالگران روسی از رخنه کردن امريکا در تشکيلات بيرو سياسی شوروی غافل بوده تنها چون خرس های قطبی با ناديده گرفتن احساسات غير ناپسندی افغانها هر روز بر قشون متجاوز خود افزون به غمل اورده و بل مقابل امريکا وابسته گان خود را در ايران و پاکستان تا دندان تجهيز نموده که اولين بار مخرب ترين راکت « استنگر » را به اختيار گلبدين قرار داد و چون فرد مطمين برای پنتاگون از همه کمک های مالی و تجهيزاتی برخوردار و بيشترين مشاورين غربی در کنارش قرار داشته و مراکز نظامی گلبدين در بده بيره پشاور . شاهی کوت اسلام اباد . فقير اباد پشاور . ورسک پشاور برای تعليم و تربيه عرب های که توسط استخبارات امريکا جمع شده بودند و اپتدأ در راس فاروق اعظم و بعد ها اسامه قرار داشت بوده. و دفاتر کشفی و ا ستخباراتی گلبدين تحت نظر نظاميان پاکستانی و مشاورين امريکای مستفيم با دفاتر (C.I.A) امريکا و استخبارات نظامی پاکستان در رابط بوده از جنگ جويان گلبدين در جنگ بالکان . چچن . قره باغ اذر بايجان و ارمنستان . کشمير نيز استفاده گرديده است.
گلبدين به مثابه طراح فرو پاشی شوروی . فروريزی ديوار برلين از طرف غربی ها تقدير گرديده و بعدأ با اغاز جنگ های ميان تنظيمی در کابل موصوف غرض تشديد جنگ .نبرد . در داخل از همه بيشتر تلاش نموده تا بازار جنگ گرم نگاه شود و منابع دفاع . پايه داری .مقاومت ضعيف گرديده بار ها با احزاب مخالف خود اتحاد نموده و جنگ وحشت بربريت را ادامه داده برای افغانان چهره خشن از اسلام را به تصوير داده تا انکه مردم افغانستان و جهانيان آمد آمد طالب عقب گرا سياه ضمير را بر جنگ افروزان جهادی پذيرفته و در تطبيق پلان های امريکا و نزديکی او به هدف انرژيتيکی گاز ونفت آسيای ميانه مهار تهاجم چين و جلوگيری از انکشاف اسلام حقيقی خدمات شايان نموده و دستوری چند روزی در کنار رهبران شعيه ايران که انها را محکوم به کفر مينمود نيز نمونه وابستگی عميق و تنگا تنگ او با امريکا و انگليس بوده و دادنه صيقل شده و روغنی امريکا برای آينده ها و هم اکنون عامل ايجاد جنگ .تشنج .ناامنی بخاطر بقا و ماندن متجاوزين ناتو ميباشد که در پايگاه امريکای مشغول نفت پاشی بر جنگ در داخل افغانستان بوده و فردا ها چون احمد شاه مسعود او نيز قهرمان معرفی ميگردد بنأ گرگ زاده بزرگ نه گردد با احترام فايقه ( جلال بايانی از ســــويدن )


اسم: داکتر صفی الله صاحبزاده    محل سکونت: کوپنهاگن دنمارک    تاریخ: 20.11.2009

با تقدیم سلام و احترام

چون نظر خواهی است و موضوع در مورد مصاحبه یکی از شخصیت های مطرح و مورد بحث در ظرف سی سال اخیر وقایع کشور است طبیعی است که نظر دهندگان دیدگاه های متفاوت دارند.
در ابتدا در پاسخ برادر محترم ما موبین زاده از کشور المان که سه بار مرا مورد سوال قرار داده اند خدمت شان عرض کنم که من درین نظر خواهی وظیفه وکیل مدافع این و آن را نداشته و نه کسی این حق را به من داده و نه حق آنرا دارم.
تیزاب پاشی روی زنان و لو تحت هر اسمی که باشد مردود و محکوم است و یک مسلمان آگاه افغان هیچگاهی به چنین عمل جاهلانه دست نخواهد زد مگر بسیار نادان و بیخبر از اسلام، اگر حکمتیار این کار را کرده باشد و شما سند آنرا داشته باشید حکمتیار قابل محاکمه و مجازات طبق شرعیت (شریعت)اسلام است، و باید علاوه کنم که بین یک ملا صاحب بیسواد و یک مسلمان با سواد باید فرق نمود.
موضوع مهم دیگری که ایشان مطرح کرده اند اتحاد با امین، شهنواز، دوستم و غیره است، این اتهام حرف تازه نیست بلکه از مدت حدود بیست سال مطرح است، اشخاص و جناح های مختلف مخصوصآ گروه شورای نظار و یکعده تنظیم های کوچک و مزدور جهادی نمای گردن به زنجیر غرب به مثابه سلاح تبلیغاتی علیه حکمتیار از آن سئو (سوء)استفاده نموده اند و مینمایند.
اینکه امین مورد خشم شوروی آنزمان شده بود و از غضب شوروی ها احیانآ در تلاش فرار بسوی حزب اسلامی که مقتدرترین سازمان جهادی آنوقت بود گناه حزب و حکمتیار چیست ؟
در مورد کودتای شهنواز اگر کسی سوالی دارد کتاب " دستهای پنهان و چهره های عریان را " که توسط حکمتیار نوشته شده است بخواند و جوابش را دریابد، اگر کسی بگوید از حکمتیار بدم می آید و آنرا نمیخوانم نباید سوال کند، وقتی کسی از اصل قضیه خبر نیست و یا حاظر (حاضر) به شنیدن دلیل نیست باید خود را معذور بداند. من وقتی در مورد یک موضوع میخواهم نظر دهم ابتدا خود را بخوبی مطلع نموده بعد مینویسم تا دلیل و سند داشته باشم، نباید جاده را یکطرفه دید برای سلامتی از ترافیک مقابل باید به خوبی واقف بود.
من زمان کودتای تنی را به یاد دارم مشروح آن خسته کننده است اما تذکر دهم که از جریان کودتای مذکور، نسبت به نجیب پرچمی رهبران قلابی و مزدور پیشاور بیشتر مضطرب شدند و آمادگی جهاد فوق العاده نمودند، این کودتا ماهیت مزدور تنظیم های نام نهاد پشاوری را افشا نمود، بلی افشا نمود زیرا :
این کودتا علیه کدام تنظیم جهادی رخ نداده بود.
درین کودتا حتی بینی کدام مجاهد زخمی نشده بود.
درین کودتا ارگ نجیب و قطعات خود کمونستان مورد حمله و ضربه قرار گرفته بود.
در این کودتا هدف انتقال قدرت به مجاهدین مورد نظر بود.
از جانبی آب ندیده موزه را نباید از پا کشید، اگر کودتا کامیاب میشد چه میشد؟؟ آیا حکمتیار صدراعظم تنی میشد و یا برعکس ؟؟ اگر چنین میشد آنوقت حق گلو پاره کردن داشتید، پس اینهمه غوغا برای چه ؟؟
من در آنزمان طی نوشته مختصر یادآور شده بودم که تنظیم های غوغاگر ، حکومت کمونیستی برهبری نجیب را بر حکومت مجاهدین برهبری حکمتیار ترجیح میدهند، که حوادث بعدی این را اثبات نمود و دیده شد که این منافقین ضد دین با کمونستان سر شناس هم اغوش شدند، کسی به آنها لقب خالد ابن ولید دادند و کسی آنرا فرزند دلبند گفتند.
تا نوشته بعدی شب به خیر. ادامه دارد ... در نظر بعدی .


اسم: Ahmad   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 19.11.2009

محترما !
تر هغې چې ما جریانات تعقیب کړي او یا یي تعقیبوم ، نو ماته خو د خپل هیواد داوسني بحران څخه د وتلو لاره پرته له دې نه تر سترګو کیږي چې مونږ دخپل هیواد د ازادۍ او استقلال د بیرته تر لاسه کولو له پاره لاسونه سره یو کړو او دخپل ولس تر منځ یو داسې هر اړخیز آند را ژوندې کړو چې دهغې له لارې ټول ولس په یوه خوله بهرنیو ته ووایي چې زمونږ هیواد مونږ ته پریږدئ او په خپله ترې پښې سپکې کړئ، د ډیر تأسف ځاې دې چې هغه دوستان چې اوس په غربې هیوادو کې د مجاهدینو او روسانو تر منځ د خونړي جنګ څخه او دافغانستان د استقلال او ازادۍ او خپلواکۍ له جنګ څخه په ګټي اخستلو غرب ته راتښتیدلي او اوس دلته د خپلو اولادونو سره یو ځآې په پوره شوق سره خپل ژوند تر سره کوي خو د خپلو هیواد والو د حاله خبر نه دی چې پر هغوې څه تیریږي .نن خو نه یواځي افغان ولس بلکه ټوله نړیواله ټولنه په دې قانع ده چې په افغانستان کې یو نا انډوله جنګ روان دي ، او دا جنګ د بهرنیو اشغالګرو ځواکونو او افغان ولس تر منځه دې . اوس هغوې چې خپل ضمیر ،ایمان او وجدان يي په غربي جاسوسي ادارو پلورلې دهغوې نه دا توقع شوني نه ده چې هغو دې دخپل ولس د نجات له پاره اواز پورته کړي ، خو هغوې چې د ایمان خاوندان دي هغوې څنګه او څه ډول قانع کیږي چې خپل ولس ددې لیوانو په خولو کې همداسې بې وزلې پریږدي ؟

دا سهي خبره ده چې د هر فرعون له پاره موسې شته ، او که نه موسې د فرعون سره سازش کړې وې نو بیا خو به موسې علیه السلام د فرعون په نظام کې تر ټولو ستر وزیر واي ، خو نه همدا کمزورې موسې و چې د فرعون د فرعونیت نه یی خپل قوم را خلاص کړ.
د روسانو د نظامي بربنډ تجاوز نه او همدا راز د بې ضمیره او وطن پلورونکو کمونستانو تر مخ همدا حکمتیار او د حکمتیار په څیر مجاهدین و چې و دریدل او په پوره میړانه یی دخپلو کورنیو په شهیدلو او له منځه وړلو سره خپل ولس ته لاره او منزل ور ورشود .او د همدوې میړانه وه چې هم یي په هماغه وخت کې غربي شبکي په مخ وهلی او اوس یی هم وهي . دا دوستان څه فکر کوي چې که چیرې حکمتیار په هماغه وخت هسې دامریکا د قوې او ځواکمن ولسمشر ریګن سره کتلي وې او هغه ته یی د شوروي د ولسمشر ګورباچوف سره د افغانستان دمقدراتو د ټاکلو په اړه اجازه ورکړي وي نو ایا دا به تل پاتې ولسمشر نه واي ؟ څومره بې علمه او بې خرده دې هغوې چې د کوچنیانو به څیر قضاوت کوي . ایا اوس هم همدا امریکایان اوغربیان دحکمتیار د هیتونو سره نه ویني او نه ورته وايی چې مونږ حکمتیار ته هر هغه څه چې و غواړو ورکوو خو د افغانستان د مسئسلې په حل کې او زمونږ د شتون اوپاته کیدو کې دې له مونږه سره بسپنه وکړي ؟ او .....

په کار داده چې دوستان دشخصې او بي ځایه اراجیفو څخه چې لوستونکي پرې شرمیږي ډډه وکړی او په ځاې د ښاغلي حکمتیار نظریات ولولې ، په هغې باندې که نقد لري خپل نقد و لیکي او د اصلاح له پاره یي مشوره ورکړي او که پرې نه پوهیږي نو دافغان جرمن د پورتا ل د مشوري مطابق دې د خپل آن د څرګندولو څخه چې هغه هم کاملا شخصې اوپه حسد او کیني او بغض باندې بنأ شوي ډډه وکړي .


اسم: محمد صادق ارغندیوال   محل سکونت: کانادا- اتاوا    تاریخ: 19.11.2009

روزګاری نام افغان و مجاهد افغان مقام ومنزلت خاصی نزد جهانیان داشت ، طوریکه بیست سال قبل صدراعظم وقت المان غرب هلموت کول نخستین چکش را جهت تخریب دیوار برلین بر دیوارمذکور واردساخت ګفت(با تشکر از مجاهدین افغان)، و در تصاویری که چندی قبل مراسم آنروز در تلویزیون های بین المللی به نمایش ګذاشته شد حضور فردی که لباس ملی افغانی به تن داشت در پهلوی شخصیت های طراز اول غربی که جهت تخریب دیوار برلین ګردهم آمده بودند، بوضوح دیده میشد. ولی دیدیم که بیست سال بعد از آنروز در مراسم برګذاری بیستمین سالګردتخریت دیواربرلین از نام ومجاهد افغان اصلا ْخبری نبود. بلکه با یک چرخش یکصدوهشتاد درجه ای، همه از ګرباچف رهبر شوروی وقت ابراز امتنان کردند. حالا ببینم که چرا؟ وچه شد که آنهمه نام ومنزلت افغان ومجهاهد افغان که روزګار دنیا را به لرزه در آورده بود یکبارهګی سقوط نمود.

درین شکی نیست که در میان مجاهدین صادق وراسخ افغان که واقعاْ و از دل و جان برای اسلام و وطن میجنګیدند، افرادی هم وجود داشت که نه بخاطر وطن واسلام بلکه بخاطر بدست آوردن قدرت، و تعداد دیګر هم در خدمت بیګانګان و جهت منافع آنها میجنګنیدند، که تقسیم بندی مجاهدین به ګروه های هفت ګانه و هشت ګانه بدون شک ناشی میشود از همان عطش قدرت طلبی آنهاو خدمت به بیګانه؛ در حالیکه وطن یک، واسلام هم یک است .

با آن هم حضور فعال حزب اسلامی افغانستان برهبری ګلبدین حکمتیار و جمعیت اسلامی افغانستان برهبری برهان الدین ربانی در صحنه های نبرد علیه قوای اشغالګر روس در داخل افغانستان تبارز خاصی داشت؛ و اګر این دو تنظیم ذکر شده بعد از پیروزی مجاهدین واقعاْ بخاطر اسلام و آبادی وطن دست برادری به هم میداند واز جنګ وبرادرکشی دوری مینمودند، ګروه های کوچک دیګر مجاهد، ولو اګر هوای جنګ ومخالفت را هم میداشتند باز درمقابل قدرت نظامی ومردمی حزب اسلامی وجمعیت اسلامی مجبور به تسلیم میشدند. ولی دیدیم که متأسفانه، متأسفانه، متأسفانه و متأسفانه که چنین نشد؛ و اګرهم شد فقط در سه ماه اخیر حکومت چهار ساله برهان الدین ربانی بود ، که بعد از جنګ های فرسایشی و طولانی مدت میان دو تنظیم مذکور وکشتار شصت و پنج هزار مردم بیګناه ومسلمان کابل، دیګر رمقی برای هر دو طرف باقی نمانده بود و طالبان هم در دروازه های کابل رسیده بودند که حکمتیار صاحب بتاریخ ۵ سرطان ۱۳۷۵ هجری شمسی واردکابل شد و در حالیکه از طرف برهان الدین ربانی واحمدشاه مسعود در داخل ارګ ریاست جمهوری افغانستان به ګرمی استقبال ګردید، وظیفه صدراعظمی را که درست چهار سال قبل برایش پیشنهاد شده بود (و فقط بنا به اشاره سازمان استخبارات نظامی پاکستان آی.اس .آی و شخص حمیدګل از اجرای آن سر باز میزد، و وقتی استخبارات نظامی پاکستان وشخص حمیدګل از پهلوی وی کنار رفتند و پهلوی طالبان را ګرفتند، و حکمتیار صاحب دید که بیګانګان با وی نیستند و واقعاْ افغان است )، پذیرفت و رسما ْ در تعمیر صدارت اعظمی آغاز بکار کرد. در حالیکه چهار سال قبل از آنروز کابل بنا به توطه احمد شاه مسعود و در همکاری مستقیم افراد وابسته به ببرک کارمل ، سقوط کرده بود و تمام مردم افغانستان وجهانیان انتظار جلسات سران مجاهدین افغان در شهرپیشاور را داشتندکه در آنجا و در حضور نواز شریف اعضای دولت وحکومت افغانستان تعین میګردید، درحالیکه حکمتیار صاحب در آنوقت به لوګر تشریف آورده بود تا در تبانی با جناح خلق حزب حاکم و سرکرده ګی اسلم وطنجار، رازمحمد پکتین و همچنان یک پرچمی یعنی جنرال رفیع بدون در نظرداشت سهم تنظم های دیګر یکسره قدرت را در دست ګیرد. ګرچه در جلسه پیشاور حکمتیار به حیث صدراعظم و صبغت الله مجددی به حیث ریس جمهور تعین شده بودند، ولی حکمتیار فیصله جلسه پیشاور را قبول نداشته و صبغت الله مجددی را بد تر ازجورج بوش میخواند. به هرحال، جنګ های خونین قدرت آغاز ګردید ومردم دنیا را در حیرت شګفت فرو برد.وتعدادی از محافل اسلامی دنیا تنظیم های درګیر جنګ را ننګ اسلام خواندند، وحکمتیار صاحب در این مقطع زمان برای ختم جنګ، بیرون رفتن افراد دوستم وګلم جم را از کابل، و قلع وقمع اردوی کمونستی را شرط ګذاشت . ولی درکمال ناباوری بعد از چندی حکمتیار صاحب همراه رشید دوستم وعبدالعلی مزاری شورای عالی همآهنګی را بنا نهاد.

در زمانی که جنګ قدرت میان حکمتیار ومسعود بیداد میکرد و پهیم مسلمانان بیګناه کابل را به قربانی میګرفت ، کنفرانس اسلامی که متشکل از تعداد زیادی از شخصیت ها و ریش سفیدان کشورهای اسلامی بود، جهت ختم جنګ و برادرکشی وارد کابل شد تا میان مسعود وحکمتیار صلح وآشتی به پاکند. از زبان کسری ناجی خبرنګار وقت بی بی سی شیندم که( در حالیکه جلسه شخصیت های اسلامی دنیا بیشتر به یک مجلس موعظه خوانی وګریه میماند و برای طرفین عذر میکردند که از جنګ وبرادر کشی دست بردارند،ولی حمکتیار صاحب ګفت که [برای خلع ربانی تا بیست وپنج سال دیګر هم خواهدجنګید])

ولی طوریکه قبلا ْهم تذکاردادیم،دیدیم که حکمتیار صاحب بعدا ْهم در پهلوی ربانی قرارګرفت .
بنا ْبا درنظر داشت آنچه ګفته آمدیم که حکمتیار به هیچ قول وقراری پابند نیست ، و هیچ وقت نیمتوان به ګفته های وی باور داشت . و آن بد بختی راکه امروز مردم افغانستان به شانه میکشند ، بنا به ګفته هموطنی در ذیل اګر یکطرف وطرف عمده مسول آن احزاب بدنام خلق وپرچم میباشند ؛ طرف دیګر آن سران بعضی از تنظیم های اسلامی در راس رهبر حزب اسلامی افغانستان یعنی شخص ګلبدین حمکتیار میباشد. وهمین ها بودند که نام والای افغان و نام مقدس مجاهد افغان را که بخط زرین وطلایی در تاریخ دنیا نوشته شده بود یکباره بزمین زدند. والسلام


اسم: موبینزاده   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.11.2009

جناب داکتر صاحب ،قسمیکه در نظر قبلی خود عرض کردم،یکی از اعوامل عمده تفرقه در بین اقوام برادر درافغانستان حزب دموکراتیک خلق وشخص انجنیر صاحب گلبدین حکمتیار بود واست.
مردم از همه کسانیکه ظلم کردند، نفرت دارند صرف نظر از اینکه مربوط به کدام یک از اقوام افغانستان هستند.
اینکه اقوام دیگر را در افغانستان دشمن قوم پشتون محرفی میکنید، یکی از تکتیک های انجنیر صاحب حکمتیار به خاطر به قدرت رسیدن بوده و است.وجناب شماازجمله کسانی هستید که همیشه با انداختن تفرقه بین اقوام برای دشمنان افغانستان بهانه موجودیت شان رامساعد میسازید.


اسم: صفی الله صاحبزاده    محل سکونت: کوپنهاگن دنمارک    تاریخ: 19.11.2009

اقای مستعار نویس ملکند :

شما طوری نشان داده اید که پشتون استید ، اما با تائسف (تأسف) گفت که از پشتون و پشتون ولی خیلی فاصله دارید ، زیرا یک پشتون واقعی افغان مانند شما به قضایای افغانستان فکر نمیکند و از جانبی شما از جمله بقایایی تاریخ زده خلقی پرچمی استید.
شما نمیدانید که دشمنان افغانستان و قوم پشتون چار زانو در خدمت اشغالگران در کابل نشسته اند و به سردمدار به هلاکت رسیده این دسته خاین که بحیث ستون پنجم مزدوری مهاجمین غرب را نمودند لقب کاذب قهرمان ملی داده شد و چارراهی ها به نامش ساخته شده است.
وعقل تان تاهنوز کار نمیکند که اشغالگران بر کله هر کدام ازین سه شخصیکه شما نام گرفته اید میلیون ها دالر جایزه گذاشته اند.
محترم داکتر صاحب فاروق اعظم که مصاحبه رادیوی اش در همین پورتال به دسترس گذاشته شده جهت تلاش هایش برای تامین صلح آبرومند به کرات متذکر شده که چرا با افغانها دوگانه برخورد میشود ؟؟ و گفته است وقتی ربانی ، سیاف ، محقق ، این بلا و آن بلا میتوانند در کابل با اسایش زندگی کنند پس چرا این سه شخصیکه تو به ایشان دو زده ای نباید در کابل باشند.
من میدانم که دشمنان افغانستان و افغانها کم نیستند و حساسیت های خاصی در مورد اشخاص خاص دارند و ازین نظر خواهی سئو استفاده نموده و سیلی از نظرات مخرش ( خصوصآ بقایای خلق و برچم ) سرازیر خواهند کرد و من برای اینکه توازن نسبی را برقرار نموده و نظرات داده شده را بی پاسخ نگذارم به کرات درین نظرخواهی خواهم نوشت ، البته توقع میرود عفت کلام و حرمت شخصی پایمال نشود.


اسم: ملکنډ   محل سکونت: پښتونستان    تاریخ: 18.11.2009

ګلبدین ، حقاني او ملاعمر دریواړه پاکستان کې چې د افغانستان او پښتنو تاریخي دښمن دی ، پټ دي .د پاکستان مقامات وايي چې دوی په پاکستان کې نشته ، خو همدا پاکستان بیا د پاکستان په خاوره کې له ګلبدین سره مرکې کوي . پخوا هم مشرف او نورو پاکستاني چارواکو ویلی و چې که افغانستان غواړي دوی سره خبرې وکړي ، د دوی ( پاکستان ) له لارې او منځګړتوب پواسطه دې له دوې سره اړیکې ونېول شي .زه له ګلبدینه پوښتنه کوم چې ته په پاکستان کې بلاخره څه کوي ولې افغانستان ته نه راځي او نیغ په نیغه له دولت او کرزي سره خبرې نه کوي .پخوا حتي له مسعود سره چې تا خپل نه پخل کېدونکی دښمن ګاڼه،ورسره پنجشیر ته لاړې ، ایران ته لاړې او اوس د ایران په ضد هم خبرې کوي، افغانان ستا په کومه خبره باور وکړي ؟ راشه خپل هېواد ته ، که هر څه غواړي همدلته يي د یوه نر پښتون پشان وغواړه .رباني ، سیاف او نور د پاکستان انډيوالان دې ټول دلته په وطن کې چړچي کوي او ته هلته وچې شونډې په کابل کې د واک او قدرت پسې کباب کباب ګرځي .

راشه په ټاکنو کې ګډون وکړه ، که دې رايي ډېرې وګټلې ، د کابل پر تخت چې ډېر پخونی ارمان دې دی ، کښينه!دا خبره افغانانو ته مه کوه چې لومړی دې امریکایان او انګریزان او یا نور خارجیان له افغانستانه ووځي ، بیا به ته راځي او پر کابل به حکومت کوي . دا انګریزان او امریکایان خو تر ټولو ړومبی تا دې سیمې او افغانستان ته راوستې ، نو چې داسې ده اوس راشه د خپلو انډيوالانو سره دې ګډ کار وکړه .افغانان ته او ستا پشان نور مجاهدین لکه رباني ، سیاف ، محقق ، ملاعمر ، ملا حقاني ، مجددي ، پیر ګیلاني او نور د انسان په جامه کې شیطانان او ابلیسان له دې روسته نه شي تیرایستلای .د افغانانو د رهبرۍ له دعوې لاس واخلۍ ! خپلې شیطاني او ابلیسي څيري له افغانانو لیري کړۍ ! د افغانانو له منځه ورک شۍ !


اسم: سید مرتضی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 18.11.2009

باور نمائید هر باری من نام آقای گلبدین را می شنوم بیاد آن خبرنگار بیگناه بنام میرویس جلیل می افتم میرویس جلیل ژورنالیستی بی بی سی در همان سالهای جنگهای تنظیمی در کابل با یک ژورنالیست ایتالوی برای مصاحبه با حکمتیار به منطقه تحت نفوذ حزب اسلامی بولایت لوگر مسافرت نموده و حتما کدام سوالی وی به ذوق امیر صیب برابر نبوده همینکه مصاحبه ختم و هردو ژورنالیست بطرف کابل حرکت کردند فورا دستورقتل میرویس جلیل صادر و وی در همان منطقه تحت نفوذ حزب اسلامی در ولایت لوگر بشهادت رسید.آیا وقتی پرسش و یا گزارش آن خبرنگار مطابق خواست و میل آقای گلبدین نبود آن خبرنگار مستوجب قتل بود؟
با تاسف که مانند میرویس جلیل صد ها و هزاران انسان فقط بعلت دیگر اندیشی به دستور آقای حکمتیار نیست و نابود گردیده لذا از همچو شخصی نباید توقع صلح را داشت؟


اسم: موبینزاده   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 18.11.2009

عرض سلام مجدد خدمت داکتر صاحب صاحبزاده.
یکی از اعوامل تفرقه در بین اقوام افغانستان،که امروز در نقطۀ بهرانی خود رسیده،که جامحۀ جهانی با استفاده از این نقطه شوم بازی موش وپشک را بالای مردم محتاج افغانستان انجام میدهند،وحکومت تقلب را بالای مردم به اساس سیاست های ضد مردمی خود انجام میدهند.اول، حزب دموکراتیک خلق،و دوم شخص انجنیر صاحب گلبدین حکمتیار است.
اینکه بقایای حزب دموکراتیک خلق راجناب داکتر صاحب درمورد نظریات شان متهم مینماید،مجبورأ باید از اتحاد جنرال دستم(پرجمی)محترم شهنوازتنی (خلقی)حفیظالله امین(خلقی)جنرال رفیح....با حکمتیار صاحب یاد کنم.


اسم: نسیم اسیر   محل سکونت: فرانکفور آلمان    تاریخ: 18.11.2009

برای من خیلی تعجب آوراست ،ازکسی که باراکت پرانی های خونین وقتل عام مردم بی گناه وبی وسیله شهر کابل لقب قصاب کابل را کمائی کرده است در مصاحبه باتلویزیون اکسپرس پاکستان میخوانم که « ماطرفدار جنگ هایی که بخاطریک دشمن ده مسلمان تلف شود نمی باشیم وبه مجاهدین خود توصیه کرده ایم که برای جلوگیری ازقتل ویا زخمی شدن یک مسلمان از کشتن ده دشمن خودداری کنند»

بَه ، بَه ، بَه این را می گویند زعامت ومصداق از خانه هندو قرآن برآمدن.
عزم صلح گلبدین باورم نمی آید
حرف این ستم آئین باورم نمی آید
خصلتش چو قصابست ، خون بچشم او آبست
دامنش بود خونین باورم نمی آید
میکند ندای صلح؟، می تپد برای صلح؟
کس نمیکند تضمین باورم نمی آید
ادعای او والاست ، در زعامتش یکتاست
گر نمی شود پائین باورم نمی آید
دامنش بود ناپاک ، می زند به چشمت خاک
گفته اش بود چرکین باورم نمی آید
والسلام


اسم: احمد   محل سکونت: دانمارک    تاریخ: 18.11.2009

سلام
تاریخ نشان داد که ما چقدر مردم ساده هستیم , جقدر زود مورد استفاده قرار میگیرم , اصلاً چشمهارا بستیم و گوشهارا کر انداختیم و هر کس و ناکس که بر ما و سرنوشت ما حاکم شده با افتخار و مباهات در عقبش دویدیم از برای خدا مارا اولاد مارا زن مارا پدر و مادر مارا میکشند در مقبابل او را رهبر میسازیم و احترام میکنیم وطن مارا به بیگانه دو دسته تقدیم میکند مارشال میشود غنایم مادی ملت را به همسایه میفروشد و سلاح میخرد و ملت را با ان میکشد و قهرمان ملی میشود جنگ قومی زبانی و دینی را دامن میزند و رهبر قوم مشود والی میشود ریس میشود و باز و باز هم عقب شان میرویم اینبار باز طرح جدید از طرف شخصیکه تمام محصول زندگی گذشته اش جز جنگ فرار بربادی معامله گری با سازمان های جاسوسی به ضد وطنش چیزی دیگر نبوده باز برای ما طرح میسازد و مارا درس زندگی میدهد و نحصیت رهبرانه میکند اگر اغای حکمتیار کدام وخت این مطلب را خواندی ترا به هر چیزی که تو به او ایمان داری قسم لطفاً بما بنویس در تمام این فجایع که در ٣٠ ٣٥ سال گذشثه بالای ملت تحمیل شد و یکی از عاملینش هم خودت بودی دستاوردت برای و وطنت چه بوده و دستاورد هایت برای دیگران ( پاکستان ایران عربستان غرب و غیره ) چه بوده


اسم: داکتر صفی الله صاحبزاده    محل سکونت: کوپنهاگن دنمارک    تاریخ: 18.11.2009

طوریکه پورتال افغان جرمن آنلاین تاکید نموده نباید احساساتی دو و دشنام داد ، ضعف اخلاقی یعنی چه ؟ ایا با نوشتن چنین کلمه عفت قلم مراعات شده ؟ آیا از استعمال این حرف در مورد کسی که ویرا دوست نداریم نباید شرمنده و خجالت شویم ؟
من این را میپزیرم که در کشوری به حدود سی میلیون جمعیت هزاران هزار افراد را یافت که به اصطلاح مخالف احمد و محمود اند و حکمتیار را هم شامل میشود . نباید دشنام داد و اگر دشنام هم میدهید با دلایل معقول دشنام های تان را توجیه کنید ، در غیر آن دشنام دادن کار اسان و مفت است .

من فعلآ در حال تهیه مطلب مفصل در مورد " فرار یا هجرت در حالت شرایط دشوار و اجبار " مصروفم تا پاسخ اساسی به آنهایکه ( مخصوصآ بقایایی خلقی و پرچمی ) فرار اجباری عده از جوانان نهضت اسلامی به پاکستان را که متعاقب کودتای مرحوم داود معروض به اعدام حتمی توسط ایجنت های شوروی آنزمان بودند ، نا جوانمردانه جاسوس پاکستان و دشمن به کشور متهم میکنند بدهم . چون مطلب مذکور تفصیلی است مترددم که مطلب مذکور را تحت عنوان مستقل به پورتال بسپارم و یا در همین نظر خواهی اجازه انتشار بیابد .

من فرصت کافی دارم تا درین نظر خواهی به پیمانه وسیع اشتراک نمایم زیرا چند روزی را مرخصی از وظیفه دارم .


اسم: شریف ولی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 17.11.2009

سلام به همه:
گلبدین با داشتن ضعف اخلاقی از حربی شونخی اخراج و به تعلیمات ملکی آغاز کرد.و ازان ببعد یکی از چهره های جنجالی ولی همیشه منفی نهضت محصلی بود.با به قدرت رسیدن داوود خان وی با عده ای از کیشان خود به پاکستان رفته ومستقیماً در خدمت آی اس آی قرارگرفتند که اولین ماموریت تخریبی شان به دستور آی اس آی در لغمان و پنجشیر بود. ازان ببعد تا کودتای ثور صرفاً به مثابه اجنت بی مقدار استخبارات در کوچه های پشاور سزگردان بودند.

گلبدین باسایر اجنتان چون مسعود، ربانی...زمانی مطرح گردیدن که غرب و پاکستان خواست تا آنهارا با امکانات مالی و سلاح بر گرده ای جنگ مقاوت سوار نموده و تمام دست آورد های جهاد مردم مارابه نام آنها رقم میزد. گلبدین و احمدشاه بدنام ترین چهره های دوران جهاد مردم بودند. هزاران شخصیتهای ملی و آزادی خواه را ترور کردند.ازان ببعد حوادث کابل هیچگونه شک و شبه ای از وطن فروشی و انحصار طلبی باقی نمانده خون شهیدان کابل، ویرانه های کابل.غارت شده های کابل و متضررین ناموسی کابل هزاران لعن و نفرین را حواله ای گنایت کارانی چ.ن گلبدین، ربانی، مسعود، سیاف ، مزاری، دوستم...می نمایند.
هرجند امروز خودرا سرسخت ترین دشمن تجاوز معرفی بدارند.مردم ما میدانند که اشغالگرا از آنها به مثابه دانه های بازی به وقت و زمان معینی کار می گیرد.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 17.11.2009

Mr. Dr. Sahibzada Salam, I am proud on our nation, our languages, culture, religion, tradition and country, your claim is it, why I am writing in foreigner language? You are right to put my such action under question and to interpret as you like it but the reason it, that I do not have such possibility like you have it or other Afghans, I hope, you forgive me for my present weakness and I am requesting your understanding for it, thank you in advance!

Mr. Mullh Hekmatyar is hated in Paktia, Khost and Paktika provinces because he eliminated there lot of innocent people, this why his activities are there Zero and there can not appear even some of his former commanders, some of them told me open, he is brutal, pig headed, he guided us into wrong direction, in fact he was not a good leader.

I know very well those criminals because I was confronted with them direct since 1981, therefore I know it about what I am talking.
As the former communist regime was on power, which is the cause of the present disaster in country. During that time was the slogan, if the Pashton will be real Pashton, then they have to support Khalq and the Parcham had the similar slogan as representative of Tadjiks, both poison groups worked in reality for former UdSSR and many of them said, the bombing should start in our villages first ( like double Abdullah requested for big bombing and over all) to appear themselves as real communist! , so was it

The same poison action started among Mr. Hekmatyar and Mr. Ahmad Shah Masoud including Mr. Dostum and Mr. Khalili, but the first two mentioned started fight to occupy Arg.
At the pressent time the situations are the same, we have to realize fair such poison intrigues in all Universities, Schools, in ministries in Afghanistan und in Kabul, who are guiding such poison intrigues? Of course those criminals, robber and corrupted people in Kabul, also those Afghans, who love the nation, who love the country, they was and they are against those killer, criminals, robber, thieves and cheater! No body can expect from those stability in country!

Mr. Hekmatyar and the other similar to him can never serve the nation, all of them are slaves of their supported countries.
Mr. Dr Ahadi requested always before too to talk only in Pashto language like the Khorasani slaves are following the same dirty way now, but in reality all of them are united in Kabul for robbing in Kabul now, for Mr. Ahadi is Pashto now in second stage, so, Mr. Hekmatyar can be never separated from those killer, all of them should be brought to court.

My mother language is Pashto and I have the ability in Dari too, it is very shameful for me that I am not be able to speak in Noristani, Uzbaki , Hazaragi and in another languages, every educated in Afghanistan should have the respomsibility and duty to speak, write and read both official languages but unfortunately it is not the cas, this why the poison intriguings are misusing this weak point in country!


اسم: mohammad aymal   محل سکونت: sydney    تاریخ: 17.11.2009

Assalamualikum warahma
I am not going to write for right or left my writing is just for a country , for people who have been suffering for 30 years,and the main problam in afghanistan is extreme swing to right and left we never chose the middle way which aslam guide us to ward sucses and the second problem every body think i am the best and i know more the any body else the third problem we never recognize on time our talent and hero for example when sha amunala khan was in power our mulla and mashaykh said he is kafar because he ask people to send there daughter to school ect...

the same with sardar dawood khan every body said he is mad and pro russia and now th only man who is not curapet and no body can approve he used mujahadyean money for his own sake and the man and his party never touch the women and namous of the people like hazab wahdat ,harakt,gameat and if the matter is killing of kabul people during the civil so every body waere involved even since last 8 years Mr Karzy has ben involve in killing so if every body can have a shear in this pot why not Hamatyar sahab at least he is a good politician and decent plitician and he know how to run this country may be you forget the decent life of afghan refugee in pakistan when he was in power brother let off forgt these sort of things give him a chanse like every other afghans to do some thing good for rescuing this country form this tragedy

if we clean all the shit than some body can write some thing about him if in Bon dialloge he was involve at least now we will face only with talaban listen brothers we all humanbeing doing the mistakes not only Hakmatyar the best of us who learn from mistake i think Hakmatyar now know the frinds and enemy of afghanistan and before we loss him like Sayd jamulodian , alahazrat amanulla khan and Dawood khan after dath he willnot be able to do any thing for us believe me he is a noble a man who wrote in 60 years of life more than 100 book is meaning he is something if me and you put ourself in auction people will not buy us 100 $ but USA put on his head 50 million $ please think carefully before write un responsable comment and don,t bring your own self dispute to effect the whole country.

At the end please accept my apology for english writing because i don,t have access to my beloved language key board and forgive me for spelling errors because I wrote this article after 10 hours shift working as a DR in emergensy department and time is 1:25 of night.
wama aleana alal balagha.


اسم: Mobinsada   محل سکونت: Germany    تاریخ: 17.11.2009

برادر محترم صاحب زاده بحدازعرض سلام خدمت شما.
انجنیر صاحب حکمتیاررادرافخانستان همه مشناسند.
آیا صاحب زاده صاحب در مورد تیزاب پاشی انجنیر صاحب نظر هموطنان را میخواهد،در مورد اتحاد با حفیظ الله ،در مورد اتحادبا شهنواز تنی،در مورد اتحاد با دوستم.
انجنیر صاحب حکمتیار به خاطر به قدرت رسیدن چه مثیبت ها که نبود بر سر مردم نیاورد.
حزب با قدرت اسلامی را به چندین توته تقسیم کرد.
جهاد افغانستان را بدنام ساخت.
وده ها مثال دیگر.

پس به نظر بنده اعتماد بالای طرح محترم حکمتیار صاحب وجود ندارد.
جرا که در هر طرح جناب شان یک دسیسه بخاطر به قدرت رسیدن وجود دارد.
موبینزاده از آلمان


اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 17.11.2009

سلام به همه!
با آمدن کمپنی هند شرقی و دوستی هندوان با ایشان و در مقابل جهاد و جهاد بازی ما در اول دامن ما تا اتک جمع شد. باز به هوش نیامدیم و به جهاد و جهاد بازی ادامه دادیم تا خط دیورند بالای سینهً ما تحمیل شد و وجود ما دو نیم شد که تا به حال بازخواستگری و پیوندگری هم ندارد. در هر مرحله من اطمینان دارم که مجاهدین ما این حرف را در ذهن خود داشتند( یک دفعه ما انگلیسها را بیرون کنیم باز با هندو های کافر و دیگر مزدوران شان میفهمیم) انگلیس ها رفتند ولی ما قادر به گرفتن خاکها و حقوق از دست رفتهً خود نشدیم. حالا اگر از بازماندگان مجاهدین جنگهای افغان-انگلیس پرسیده شود که برادر اشتهای گرفتن هندوستان را نداری یا از پنجاب اشتهای گرفتن خاکت را نداری؟ مطمیناُ در صورت فکر کردن عقلانی شاید گغت: به ما اگر همین خاک هم بماند شکر میکشیم از دیگر حسابها تیییییییرررر. میگویند تاریخ تکرار میشود. بلی این حرف درست است و ما میبینیم که داستان افغانستان بزرگ در افغانستان کوچک تکرار میشود. باز زورمندان آمده اند برای بدست آوردن اهداف خود و ما شکر مجاهدین مانند حکمتیار و دیگران داریم که بدون آینده سنجی عمل کنند و کشور را اینبار (خدا نخواسته)از نقشهً دنیا گم کنند.

من در مورد خوب بودن نیت و اخلاص آقای حکمتیار کدام تردیدی ندارم ولی صرف از ایشان خواهش میکنم که در هنگام جنگ یا صلح چهار طرف قضیه را بسنجند تا نشود مبارزات فداکاریها و جانبازیهای ملت ما به ضرر خود شان تمام شود.
پیروز باشید


اسم: داکتر صفی الله صاحبزاده   محل سکونت: کوپنهاگن دنمارک    تاریخ: 17.11.2009

با عرض سلام و احترام :
طوریکه من در آغاز این نظرخواهی اظهار نمودم ، موضوع جالب مورد نظر خواهی قرار داده شده و توقع آن بود تا نظردهندگان بیدون ملاحظات شخسی محتوای مصاحبه حکمتیار را مورد ارزیابی قرار داده و مطابق به واقعیت های موجود و بیرون رفت از مصیبت جاری بر کشور که توسط بیگانگان بر ملت افغان تحمیل شده نظرات معقول و قابل عمل را ارایه نمایند تا زمینه تفاهم سازنده و تبادل نظر بر اساس احترام متقابل بین هموطنان مساعد شود و من آمادگی نشان دادم تا در زمینه تا آنجایی که از جریانات پشت پرده کشور اطلاع دارم معلومات ارایه دارم و منتظر شدم تا نظر خواهی چگونه پیش میرود .

اما فورآ دیده شد که بجای اظهار نظر در مورد متن مصاحبه به استعمال کلمات شناخته شده و تکراری از قبیل رهبر مذهبی ، ویران کننده شهر کابل و غیره بکار رفت .

چون نظر خواهی است بیدون تفصیل اضافی به اختصار مینویسم :
من مخالف مستعار نویسی بوده و آنرا یک عمل جبون میدانم ، امیدوارم سایت تا آنجای که امکان دارد مانع نشر نوشته چنین بزدلان شده و یا در صورت امکان ایشان را رسوا سازد ، نظر دهندیی تحت نام مستعار گمنام از کشور دنمارک که من هم ساکن آن استم خیلی رایگان و بیدون احساس مسئولیت دریک قسمت نظرش مینویسد که حکمتیار ریسمان را بر گردن ببندد. من چنین شخص بینام را در دنمارک نمیشناسم و از نوشته اش طوری برداشت نمودم همانگونه که نامش گمنام است همانطور عقیده ، مذهب و طرز فکرش گمنام و در تاریکی فکرش سرگردان است . در مورد نظر آقای دوکتور غروال که ایجاب نوشته مفصل و همه جانبه را میکند قبل ازینکه در نظر بعدی خود جواب صریح و روشن برایش ارایه دهم سوال دارم که چرا به السنه رسمی و مادری کشور دری و یا پشتو نمی نویسند ؟

شاید هموطنان فکر کنند آقای غروال نمیتوانند به الفبای زبانهای رسمی کشور بنویسند و یا شاید خدای ناخواسته به آن میشرمد ؟


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 16.11.2009

I have to make remarks, because he appeared himself as moslim and as patriot in his given interview.

Most leader of those religion groups killed innocent Afghans with their own known barbaric methods, some drooped the people with cooked oil into big pots, some used the killing of innocent people with dancing mechanism and Mr. Dostum killing quality is known to every body.

Mr. Hekmatyar has his own methods of killing, represals in his privat jails.
I had to leave Afghanistan via Pakistan in year 1981 and in Peshawar I made room reservation in one Hotel, The Hotel owner asked me, I have to write too to which islamic party I belong, I said to no one and I refused it, I guess, the hotel owner informed official location, it cam in civil dress one guy, he started to question me, after he left and few hours later cam one guy of Mr. Hekmatyar group and he said, you have to see our Amir, in other case your life will be in dangerous, I said, okay, I do not have any doubt on it.

Next day in evening I went to him and he saw me from beginning as enemy and he passed me to his deputy and he started to question me a lot and at the end he said, we know about you, you was very active against communist regime in Kabul and you used a very confuse techniques, now tell me for whom are you working, so far we know it, you are working for former King but you never mentioned his name. We have to continue our question by 11:00 tomorrow and you should be here at that time.

Another morning at 05: 00am cam my friend with very nervous condition to Hotel and said, our related arrived from Zazimaidan and he said, he brouht against Karim lot of evidences that he is working for former King like my treacherous uncle ( martyr Mr. Janat khan Gharwal), Karim is in our net now, my friend told him, look, we are moslims, we should not act blind, this guy answered, no for me is the Islamic Hizb first and then the relatives( the same parols was used by former communist regime too), so I had to leave Peshawar immediately and in two days I could organize departure direction Frankfurt.

After few months was killed then martyr Mr. Presiden Janat Khan Gharwal and after very short time he put my father into private jail, which was undergroung, they said he distributed the money of Martyr Janat Khan Gharwal for former King, but I could succeed to take out my father from his killing jail.

Many innocen people disappeared under his commando in villages and all of them he killed, he had many deep wells and he drooped the innocent people alive into, this kind of thechnic was used by Mr. Hekmatyar.

Mr. Hekmatyar had excellent relations with Khaliqies like Mr. Ahmad Sha Masoud had it with Parchamies, both had fight for getting power, no one was ready to divid the power among themselves, for this reason they started including Mr. Dostum, Mr. Khalili a barbaric fight even they entered Kabul in such a way, finally the killed more than 65000 innocent Afghan moslim people, they robbed the inhabitants of Kabul and they destroyed Kabul, if all of them were moslims, they would not act in such horrible way with innocent Afghan moslims!

Mr. Hekmatyr is appearing now as tolerant Mullah (he mentioned, he announced to his people, if you can save the life of one moslim, then avoid to kill 10 none moslims) and even as patriot he described the history of Afghanistan in his way, if he joined the present goverment, then it is meaning, the amount of killer will increase to govern the suffered nation to suck its blood fully and I am not sure, if the supported countries then will have overview in Afghanistan at all!


اسم: Hashem   محل سکونت: Deutschland    تاریخ: 16.11.2009

انجنیر صاحب گلبدین حکمتیار منحیث یک مسلمان بسیار افراطی محرفی و بخاطر به قدرت رسیدن باکی نبود که ائتلاف نکرد. و حالا هم حاضر است با هر کس ائتلاف کند.
اعطا با یهود هم که باشد.
هاشم رفیقزاده


اسم: همایون    محل سکونت: بلغاریا     تاریخ: 16.11.2009

دوستان عزیز سلام وعلیکم !
کلبدین حکمت یار ورق پنان و ورق بعدی امریکا و پاکستان است او با تمام عرض و طول تشکیلاتش در فضای امن وامان در دامن آفریده خود پاکستان با معاش مستعمری، غنوده است . چنانچه در سابق نشان داد در صورت امر بادارش پاکستان وامریکا در حادثۀ بامیان و چند جبهۀ دیگر علم طالبان را نیز بردوش کشیده است .از آنجایکه آقای حکمت یار زیر نام مذهب ، وطن پرستی و انسان دوستی را همیشه نفیه کرده برای تخریب جوامع استعداد خاص وحتی نبوغ دارد درین راه بوضاحت نشان میدهد که مذهب برای او فقط وسیله میباشد نه اعتقاد . زیرا زمانیکه در خدمت دولت ایران قرار میگیرد بو قلمون وار لباس آخندوار ایرانی را بر تن می نماید . گذشته از آن دست آلوده بخون وی همیشه سبب بدبختی جامعه و کشور ما بوده که جنگ کابل بیشتر بوسیلۀ احمد شاه مسعود و کلب الدین به امر پاکستان وایران ، شاهد قتل عام کابلیان میباشد. آزموده را نباید آزمود.
با این مصاحبات کلب الدین ، موجودیت خود را می خواهد که از یاد آفریدگارانش نرود . در حالیکه جنایات او ، و همردیفان او هرگز از یاد ملت نمی رود تنها قدرت های بزرگ است که بعضی اوقات از نوکرانش مثل دستمال کاغذی استفاده میکند و بدورش می اندازد. بنا ً او پریشان است که هم اکنون از همردیفانش عقب مانده است . پس برای آگاهی بادارانش ، گاهگاهی صدایش را بلند مینماید تا خاطر نشان کند که مارا درحاشیه فراموش نکنید ماکه خدمتگاران قبلی شما بوده وهستیم و در آینده نیز خواهیم بود . کلمات ولفاظی های اوبخاطر فریب دادن طرفداران اوست تا مغز های حجر شدۀ آنها را درکرختی نگهدارد . ملت ما او را بهتر از دیگران میشناسد . دین و آئین تمام این رهبران فقط دالر و گلدار است و بس بخاطر پول حاضر به تمام خدمات نامشرع و ناجایز میباشند تعدادی دختران فروخته شده ی افغانی به اعراب حاصل مبارزات اسلامی! آنهاست . دشمنان ما بیشتر به انسانهای دون همت ضرورت دارد تا بواسطه آنها بتوانند آرزوهای شانرا جامه عمل بپوشانند. وسلام


اسم: سپاهی گمنام   محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 16.11.2009

سلام به کارکنان افغان جرمن انلاین و افغانان عزیز !!!
خواندن محصابه اغای حکمتیار مرا به یاد صحبت های محمود بریا لی انداخت !!! بریالی برادر خورد کارمل که بعد از فرارش به جرمنی در یک مجلس با هوادارانش در مورد ازادی فلسطیین بدبختیهای افریقا انسان محکوم دنیا و بلاخره کاپیتالیزم که بدبختی را در عالم افریده , گویا مغز کل بود .
در حالیکه از خود و از شهکاریهای خود چیزی اصلان نگفت به هر حال مرده ها بایید مرده باشند اغای حکمتیار به شما و همقاماشان شما !!!!!
من میدانم که شما و دوستان مجاهد تان در مورد سیاست های امریکا چین روسیه اروپا و غیره معلومات میدهید شما در ٣٠ سال گزشته با برادران مجاهد تان مرکزیت را از بین بردید یکجا با رفقای خلقی باند کارمل و رفیق دوران جهاد شما احمد شا ه معسود کسی که از وطن فرار میکند کسی که داود خان شهید را کافر میداند کسی که همرا با امریکا و بعدآ در تضاد با امریکا به ضد وطن خود میجنگد اغای حکمتیار!!!
یک مشوره کوتا !!!! روزگار شما دیگر ختم است اگر مسلمان هستی و میخواهی اخرت خوب شود به درگاه رحمان بابا خوشحال خان ملنگ جان حمزه بابا مولانا عشقری و دیگر درویشان عذر کن و ریسمان دار را خود به گردن خود و گردن اندیوالانت شاد باد روح احمد ابدال شاد باد روح میرویس خان نیکه شاد باد مادر ما ملالی


اسم: صفی الله صاحبزاده    محل سکونت: کوپنهاگن دنمارک    تاریخ: 15.11.2009

موضوع جالب مورد نظرخواهی قرار داده شده.
در صورت ادامه نظر خواهی بر جریانات پشت پرده معضله کشور معلومات ارایه خواهد شد .
دیده شود نظر خواهی چگونه پیش میرود .



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved