Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  اظهار نظر در مورد کاندیدان ریاست جمهوری افغانستان    نویسنده:  افغان جرمن آنلاین

 
اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 10.08.2009

آغای نادر شاه سدوزیسلام.
من هم مانند شما از ائتلاف بین جهادی و طالب با کمونیستان همنظر شما استم .زیرا بواقیعت های که امروز میگذرد و دیروز آغازذ شده بود .تاریخ را با دوچشم باید خواند و با یک کله نوین باید فکر کرد .اگر همین ائتلاف ها صورت نمیگرفت مجاهدین تا هنوز بفال تسبیح مصروف بودند و ربانی و حکومت کردن و گلبدین و جهاد کردن و ملاعمر واری آدم و امیر شدن و بن لادن و سردار جهان شدن بسیار دشوار بود من هم منافقین ح د خ ا را که با دشمنان انسانیت ائتلاف کنند مجرم دانسته و افسوس به حال شان میکنم ولی او برادر تو یک سدوزای و فرزند آحمدشاه ابدالی استی تو از وحدت ملی چیزی را احساس داری .یا مثل شاه شجاع فکر میکنی .

کاش قبل از ائیتلاف طرح یک حکومت ملی و فراگیر میداشتند .کاش مجرمین جنگی و شکنجه گران را محاکمه میکردند و کاش حقوق بشر را رعایت میکردند و کاش دیگر یکدیگر خودرا بوسه باران میکردیم .ولی نشد .بعد ازین ائتلاف فقط چار تا دزد و پای لچ و سنگکش و چوب دزد سر کار آمد که حتی ناموس ملی در خطر قرار گرفت.چپ و راست و مسلمان و کمونیست در بین ما طرح نیست در شرایط موجود طرح ما اینست که چگونه این اشخاص فرصت طلب و نوکران خارجی را از چپ و راست رخصت کنیم و اگر چپ و یا راست و یا مسلمان و کمونیست پاک و صفا از افراد آدمکش و لاوبالی شود چپ برادر راست و مسلمان برادر کمونیست است ما مبارزه سیاسی و با احترام و برادری را در پیش بگیریم تا آینده وطن را گرنتی کنیم وحدت ملی در افغانستان امنیت افغانستان است . آغای سدوزی .شما از پاریس که مهد انقلاب کبیر فرانسه و مهد سوسیالیزم است چیزی بیاموزید .دموکراسی از کمون پاریس شروع شد و بافغانستان و کوریای شمالی ختم نمیشد بلکه میرود دموکراسی و سوسیالیزم به مکه هم و دیگر در آنزمان عرب ها بن لادنی نمییابند تا قربان جهاد در افغانستان نمایند .البته باید تذکر بدهم که بعضی قسمت های شما در مورد عبدالله را تاهید میکنم ولی من وحدت سیاسی و ایدیولوژیک را در بین ملت افغانستان ضروری میدانم ولی نه بخاطر منافع شخصی.اگر بنام مسلمان و کمونیست یکدیگر خودرا پوست کنیم و بخوریم فردا یک افغان هم درین سرزمین باقی نمی ماند و شاید وطن هم با من و تو بمیرد .ولی من بآینده درخشان افغانستان دیدگاه خودرا دارم و بدیدگاه شما احترام .فقط خواستم نوشته شما را تکمیل و اندیشه شمارا مطالعه کنم
پیروز باشید


اسم: اوخان   محل سکونت: ...    تاریخ: 10.08.2009

دوست عزیز نجیب کامل!
من نمیدانم که شما چه کار ووظیفه را در هالند به پیش میبرید اما من افراد تحصیل یافته اغز سطح لسانس، ماستر، ږداکتر را میشناسم به نسبت تفکر مشابه تفکر شما همین حالا جږالیګری را از صبح تا شام جستجو نموده به در یافت ان قادر نمیباشند. اما عبدالله عبدالله که قرار یک نوشته شما که ګویا از صنف دو بنا بر انفجار بمب در پوهنتون فرارنموده، ګ‌شته کارنامه تبدیلی وزارت خارجه به به کودکستان سالخوردګان، امروز کاندید ریاست جمهوری میباشد وتهدید مینماید که یکانه کاندید به پوست ریسات جمهوری دست وناکامی ان معنای جعل درانتخابات خواهدبود که درپی ان ان طرفدارانش به تظاهرات وقیام مٌلحانه دست خواهند زد.دوست عزیز به عقیده من یا ایست که شما در کار دست میزنید که کارشما نیست ویا اینکه شعورانه اشرف غنی را تخریب مینمایید.

اشرف غني را با کدام پیغمبر، ویا ملایک نی بلکه با کاندیدهای ریاست جمهوری که همین چند روز بعد به ان انتخابات صورت میګیرد مقایسه کو وبعدن قضاوت خویش را اظهار فرما.

مخصوصن زمانیکه از بعضی ها منجمله شمامیشنوم که اشرف غني مریض است در فکر ام چنین می اید که شاید یک عده از هموطنهای عزیزم شخص را کاکرندارند که کشور شان را رهبری کند برعکس شخص را کار دارند که توسط ان بار باری کند. واګر برای باربری کسی را میخواهیند پس َبداللطیف پدرام بهترین کاندید برای ریاست جمهوری کشور است.
با احترام


اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 10.08.2009

سلام دوست عزیز جناب محترم کاوشگر .
البته احترامات من را قبول کنید من به شخصیت های دانشمند خود احترام دارم ولی منحیث یکفرد افغان احترامانه انتقاد خودرا بیان میکنم .کاش مینوشتی که اگر انسانی بدی باشم.البته که من بی نهایت خرسندم که همکار عزیز خودرا در لابلای سایت های انترنت پیدا میکنم .شکر میکنم زنده اند و چیزی مینویسند.من بمخالفت رهبران ح د خ ا وحزب وطن کاری ندارم چون من نه عضو بیروی سیاسی و نه عضو کمیته مرکزی بودم ولی من وظیفه خود میدانم که منحیث کسی که سالیان دراز عضویت پر افتخار آنحزب را داشتم و مانند من هزاران رفیق من که مانند من اندیشه دارند و بخاطر احیای حزب میرزمد بمن فرق نمیکند که رهبر حزب که بود این قضاوت را میگذاریم بملت افغان که قضاوت کند .ولی ما حالا در خامعه دموکراتیک زندگی میکنیم ما آن اعضای حزب سابق نیستیم که شیر سفید و سیاه را مجبوراً قبول میکردیم حالا ما در کشور بی در و دروازه زندگی میکنیم که اندیشه های ما فراتر از زمان دیروز است .

امروز سیاست باید منسجم انترناسیونالیستی واقعی باشد ما و خارجی های که بکمک ما آمده اند هردو آماج تروریزم بین المللی قرار داریم .ما بکمک همین دوستان خارجی خود باید صلح و امنیت را در افغانستان و جهان تامین کنیم ما ازین شرایط باید نفع ببریم که یک افغانستان نوین و سیکولار ودموکرات و مدرن را اعمار کنیم .ما افغانها چه چپ و چه راست اگر اشک بخاطر عزیزان بی گناه خود صد قطره اشک میریزیم و باید همان یک قطره اشک را هم برای یک سرباز خارجی هم باید بریزیم چون امروز اگر با تفنگ آمده اند با یک لقمه نان هم آمده اند و ما مجبوراً باید هر دو را قبول کنیم .هیچ رهبر افغانستان از نوکر بودن به کشور های خارجی شرم نمیکند و لی این مردم اسیر و بی دست و پا که من هم در ردیف آنها قرار دارم وشما هم همچنین .از کجا کنیم یک فرد ملی را.ودر حالیکه ما افغانها در طول تاریخ خود کفا نبودیم و همیشه نان ما یا از شوروی مییامد یا از امریکا .پس به کدام قدرت و استعداد میتوانیم بدون دست بوسی رهبران غرب و تابع بودن به آنها اصلاً کاری از دست ما ساخته نیست .در یک روز در جنگ بین طالبان و نیرو های مسلح خارجی و دولتی در جنوب و شرق افغانستان اطفال ما خواهران و مادران ما و برادران و پدران ما شهید و معیوب میشود و در سایر نقاط افغانستان توسط جهادی ها و نیرو های غیر مسئول کشته میشود .ما همه فقط میپرسیم که چرا .وقدر آنرا نداریم که کمک ای برای هموطنان خود کنیم .درین شرایط اساس باید اساس بود .

اگر وطن شرین و عزیز خودرا که من تا یکزمان مدافع سرسخت آن بودم وامروز بیک مبارز آبدیده در کنار تو میتوانم بایستم .ولی من میدانم که تو چرا قهر استی .ولی من هم مانند تو از شرایطی که در گذشته حزب و کشور هزار ها چرا دارم .ولی راه برون رفت از آن را باید سراغ کنیم.بعضی وقت ها فکر میکنم که ای کاش افغان ملت و نیرو های دموکرات (اعضای حزب دموکرات خلق و پرچم و وطن و همچنین) ماهوهیستان و سایر نیرو های دموکرات و سیکولار یک تشکل واحد مبارزه کنند چون انسانهای با برنامه مترقی است .آنها میتوانند افغانستان را ازین مشکلات به ثباط و امنیت سوق دهند .البته تمام اعضای همین احزاب از خدا چنین معجزه را میخواهند .ولی رهبر ها با یک دالر و روبل و کلداری را که برای آینده از کشور های خارجی میگیرند مانع این وحدت میشوند.اگر ما چپی ها بتوانیم موافقت رهبران خودرا درین عرصه بدست بیاریم بدون شک افغانستان مدرن و دموکرات و سیکولار را که تضمین کننده صلح و ثبات نتنها در افغانستان خواهد بود بلکه در منطقه هم تاثیرات خودرا خواهد داشت.ومن بسراعت برایت خواهم گفت که دیگر عرب ها توانای اینرا از دست خواهد داد تا القاعده را برای ما ارسال کند.و مردم ما دیگر نتنها به طالب و جهادی ضرورت نخواهد داشت بلکه قادر خواهد بود تا تخم استعمار و استثمار را بنیاد گرای اسلامی را وتروریزم بین المللی را در نطفه خنثی خواهد کرد .من یک رئیس جمهور چپ و مترقی و سیکولار را برای آینده وطن مفید ارزیابی میکنم . وامید وارم که ملت عزیز و شرین من ازین مشکلات نجات یابند
با عرض حرمت به نو اندیشان سیکولار و خدمتگذار


اسم: ج . ب. کاوشــــــگر   محل سکونت: کابل     تاریخ: 10.08.2009

نــجــيــب کــا مـل !
من با اقای نجيب کامل که در ميدان هوای خواجه رواش اجراأ وظـــيفــه ميکرد شــناخت نزديک داشــــــتم جناب شــــــان خوش نداشـــــــــتن که از هر پديده ناقص ، فاسد . هرزه . پليد و ســــــــــــوال برانگــيز تعريف . ســــــــتايش . تمجــــيد به عمل آورده هر کس وناکس را مبارک . اقا . بادار خطاب نمايند !!!

و اينکه اقای حبيب منگل کانديد به اصطلاح ( ن.ف.د.ت ــ هاليند ) يا به عباره ديگر کانديد ( نامزد فراگير کثــــــافات ) در اخير مبارزات انتخاباتی خود با برخورد زشت و نفرت برانگيز مردم افغانســـــــــــتان مقابل گرديده و بخصوص بعد از انکه ( اســــتان) به خون آلوده ســــــــــفير کشــــور متجاوز و اشـــــغالگر را در کابل ( بوســــــيد ) نه تنها مردم بلکه هواداران اين اســــــــتان بوســان که گه اســـتان روس را وهم اکنون از امريکای را به چشـــــمان خود ماليده از او رو گشــــتاننده مورد نفرين وسرزنش قرار گرفته است . بنأ موصوف به دســـتور ســـلطان علی کشــــتمند . نجم الدين کاويانی . نور احمد نور . عبدالوکيل . ناقصين حقوق بشر از شعار « نام داکتر نجيب الله » و « فوتو های ان شــــــهيد » اســــــتفاده تا مردم را فريب مجدد دهند ولی شوربختانه انها فراموش نموده اند که مردم حافظه خوبی دارند که اين شـــما نهضت فروشان بوديد که در تبانی .همکاری.اتحاد .دوستی و همبســـــــتگی با باند های شورای نظار . جنبش شمال .و وحدت حاکميت قانونی را سقوط داده وتا هنوز بلاثر خيانت وجنايت شما از پيکر وطن خون ميچکد و حال از نام او استفاده می نمايند . باور داشته باشيد که حبيب منگل برابر ملا راکتی محبوبيت ندارد !
( ج . ب. کاوشــــــگر ــ فعلأ کابل )


اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 09.08.2009

بر یالی جان بلال سلام
قلب شما هم مثل من برای وطن شب و روز میتپد ولی یک نظر دارم که اگر شما آزرده نشوید
من شناخت و احترام به آقای اشرف غنی احمدزی دارم بدلایل ذیل من نمیخواهم ایشان رئیس جمهور شوند

1-ایشان مریض است
2- ایشان بیشتر زندگی و کار خودرا در خارج از کشور سپری کرده است و در تحولات سیاسی 30 سال افغانستان هیچ سهم نداشته است و چندان شناخت کافی ندارد
3- در انتخاب معاونین ایشان اعتراض موجود است که من از نزدیک میشناسم معاونین ایشان را در وزارت و ریاست پوهنتون نا موفق عمل کرده اند

بلی فقط یک پایت مثبت که آدم کش نیست و لی خیلی عصبی مزاج است ولی اداره چی ماهر نیست ولی نسبت به عبدالله و کرزی بهترین گزینه برای انتخابات است ولی بدرد آینده سیاسی و وحدت ملی نمیخورد بهتر نیست یک چانس برای حبیب منگل داده شود ویا بشر دوست ولی من احترام به آغای آشرف غنی احمد زی که حیثیت یک پدر استاد وریش سفید را دارد من نمیخواهم فردا مورد توهین ملت قرار بگیرند .ایکاش بجای داکتر صاحب آشرف غنی داکتر صاحب محمد امین واکمن کاندید میبود ومن اولین کسی میبودم که جناب ایشان را انتخاب میکردم.امید وارم که از نوشته های من آزرده نشویدبرای من یک فریضه ملی و وطنی ام است که راجع بزعیم آینده وطن ابراز نظر کنم ولی من با شما مثل یک هموطن آرزو داریم که وحدت ملی کشور را تحقق عملی دهیم
با عرض حرمت


اسم: بريالی بلال   محل سکونت: کابل    تاریخ: 08.08.2009

ټولو درنو لوستونکو ته سلامونه او نيکې هيلې ډالۍ کوم. جمهوري رياست ته د نوماندانو د ارزوونې په هکله ښايي وليکم چې يو يې هم پرته له يوه نه تللو ته اړتيا نلري ځکه چې هر يوه يې په يو ډول نه يو ډول خپله څېره افغانانو ته ښودلې ده. له نېکه مرغه افغانان په تېر دېرش کلن ناورين کې داسې څه زده کړي دي چې اوس انشاالله نه د چا په جامه او نه د چا په ادا غوليږي. زه خو چې وينم نو د اشرف غني تله درنه ښکاري ځکه چې د راتلونکې لپاره رڼه تګلاره لري او هر هغه څه چې يې په خپله تګلاره کې ليکلي د شونتيا لاره يې هم په وار وار ښودلې ده. افغانان ښه پوهيږي چې په اوسني وخت کې د غني خان په شان بچې دې هيواد ته په کار ده چې د بهرنيو او کوردننه شرمښانو داړې پڅې او د هيواد کبلي ترې وژغوري.


اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 07.08.2009

سلام آغای بابک
اگر این نوشته از خود شما باشد فکر میکنم که شما اشتباه نوشته اید و دور از قلم مبارک تان است .آزادی و دموکراسی حکم میکند که انتقاد کرد و برای هر کس احترام کرد اگر از هر قوم و مکتب سیاسی باشد و دلش برای وطن بتپد .فراموش نکنی که ما همان کسانی استیم که در تحت رهبری این و یا آن حزب و دولت های مختلف تولد شدیم و زندگی کردیم ولی با هیچکدام آن نبودیم و فقط با مردم کشور خود بودیم وهمیشه قضاوت کردن کار درست است ولی در شرایط ایکه ما حقیقتاً بدانیم که چقدر طبق واقیعت های عینی و ذهنی تطابق دارد .ولی بنده از جمله مخلصان قلم و اندیشه مبارک تان استم و خدا کند که این نوشته از جناب مبارک شما نباشد
با عرض احترامات دوستانه و برادرانه


اسم: امين الله حبيب   محل سکونت: سويدن    تاریخ: 07.08.2009

عده ای از کاندیدان که خودرا از سازمانهای "دموکراتیک" و "مترقی" معرفی کرده اند، و نتیجه ای مثبتی در وابستگی خود با آنها به دست نیاورده اند، "تحولی" به اصطلاح در "مبارزات" خویش ایجاد کرده اند، و در بلندگویها، خودرا پیروان داکتر نجیب الله و از مبارزان معرفی، تا بدین وسیله طرفداری زحمتکشان افغانستان را کسب نمایند! اما خلقهای زحمتکش افغانستان دربارۀ چنین ریاکاران و معامله گران سیاسی، معلومات کافی در دست دارند .

بنأ تبصره محترم ا عظيم بابک بر گزارش ارسالی فواد پاميری که هم زمان عضو به اصطلاح ستاد انتخاباتی يا به قول مدير مسول بی سواد « پيام نهضت » « انتاخاباتی » نيز ميباشد دقيق بوده ديگر مردم اگاه گرديده ازمون شده را ازمون گناه است گويند .
اقايان عظيم بابک و فواد پاميری در اغاز کمپائن انتخاباتی از فعالين ســــينه چاک و کف باد کننده های اتشـــين اقای حبيب منگل بودند واينکه يک باره از منگل بريده با عبدالله عبدالله پيوست شــــدن کار [ دالر ] است !!! / امين الله حبيب ــ سويدن /


اسم: عـــظـــيم بابک    محل سکونت: المان ــ فرانکفورت     تاریخ: 05.08.2009

فرســــتاده سايت [ پندار ] فـــواد پاميری که جز ســـتاد انتخاباتی محترم حبيب منگل نامزد کرسی رياست جمهوری افغانستان نيز ميباشد به « PendarAfghanistan on Facebook » امروز خبر داد :

داکتر حبيب منگل در اغاز کمپائن انتخاباتی ونظر ســنجی مطبوعات از محبوبيت بل نسبه مردم برخوردار بود واما شـــــوربختانه با تمام نمايش و آرايش کاذب ( چپگرای ) حاضر گرديد غرض استان بوسی سفير کبير اظلاع متحده امريکا مقيم کابل که حيثيت ( وای سرا يا گورنر ) را در افغانستان دارد تشريف برده مورد نوازش گورنر امريکا قرار گرفت در ميان توده ها از محبوبيت او کاسته و اخيرأ مردم خير خانه . خوشحال خان مينه . قلعه زمان خان . قصبه کارگری ولايت کابل و شهريان ننگرهار با پرتاب سنگ . کثافات به طرف حبيب منگل نفرت و انزجار خود را تبارز داده و مدت يک هفته حبيب منگل در ميان مردم کمتر ظاهر ميگرديد . اخيرأ به اپتکار ( مجلس موسسان نهضت فراگير دموکراسی وترقی افغانستان ) و تاکيد شورای اروپايی ( ن.ف.د.ت.ا ) به صد ها فوتو دوکتور نجيب الله را چاپ و ستاد انتخاباتی حبيب منگل با بلند نمودن فوتو های داکتر نجيب الله توجه مردم کابل را جلب و حبيب منگل از نام نجيب الله خود را فراگير آرمان راه نجيب الله جاه زده تا با استفاده از نام او « رای » کمايی نمايد که اين نيرنگ نيز ناکام گرديده مردم ديگر چهره های اصلی اين « دلقک ها » اين « فلوته بازان سياسی » را شناخته و خوب ميدانند که احدی بدون اجازه اشغالگران (Nato) در راس امريکا خود را در پوست مامور تنظيفات شاروالی نامزد وکانديد کرده نه ميتواند !!!!

بنأ امروز ديگر روشن وشفاف است تمام حزب ها و سازمانهای سياسی ( راست ) ( ميانه ) و ( چپ ) چون « متحد ملی » « نهضت فراگير .د.ت .ا » « حزب ملی » همه وهمه به اشاره ارباب در کابل راجستر گرديده و اينک اقای حبيب منگل کانديد «ن.ف.د.ت.ا» با نمايش چپگرای به کمپاين انتخابات پيوست تا شعار اينکه امريکا در افغانستان .صلح . ترقی .دموکراسی را با اشغال يکجاه تحفه مياورد صحه بگزارند و اما مردم ابديده وطن « اين زاغان را از ظرز رفتارش » شناخته بر هريک انها پشت پاه نموده نفرت خود را ميفرستتند . اين خبر واقعی و گزارشگر اصلی ميباشد لطفأ بخاطر اطلاع مردم نشر کنيد تشکر ( عـــظـــيم بابک ) ( المان ــ فرانکفورت )


اسم: Wahidullah   محل سکونت: Germany    تاریخ: 04.08.2009

Dear adam jan, Could you please tell me, how many Pashtuns do you know? How many did tell you about their intention not to allow other ethnics to take part in ruling of Afghanistan? Do you know that Khalili decided to support Karzai for his political goal? Did you hear, what Bashardost is saying? How could you show us that you are not act in the name of your ethnic group? The last history of country showed us that people, who act in the name of their ethnic group, gave their own people a lot of pain.


اسم: adam jan   محل سکونت: Mexico    تاریخ: 02.08.2009

I am a Hazara afghan and would like to share my opinion about the presidential election. I see alot of negitive comments about Abdullah. He has been accused of being an aid to massod and killing of afghans during war in Afshar. Around 3000 civilian are killed in recent years in afghanistan during karzai presidency. Why no one includin Mrs nezam interested in analysing the crimes commited during karzai or any other pashtun ruler in Afghanistan. The fault of Dr.Abdullah is that he had a Tajik mother and pashtuns will never allow a tajik or half tajik to gain the control of the government BE FAIR VOTE FOR PERSON NO ETHNICITY.


اسم: محمد آ صف يو سف   محل سکونت: شير شاه مينه - کابل    تاریخ: 31.07.2009

برادر محترم نادر شاه سدوزی !

عبدا لله جان را به اين گپ ها چه ؟ او بيچاره همين قدر ميداند و برايش گفته اند فقط داکتر صاحب بدانيد که تاريخ نشان داده که درين ملک نه مرده کفن داشته و نه زنده چپ‌ن !!
عبدالله جان خوب پوه يا پف شده و ميداند که زور قالب ندارد و نَفس هم ظالم و کرسي ارگ هم اشتهاآور ! چه کند بينوا همين خواهد ! ولو که بقيمت وطن و چند گز کفن هم شود ! آخر ببرک و لگه و لوگه و...... مرُد حال عبدالله گل ميداند و شلوارش ! عبدالله گل که از خواب ارگ بگيری چشم لچُ ميکند در جن کاغذ مي بيند و قمچين هدايت !!!
مرور کُن و چشم پُت کن و تقرير - فصاحت و شرارت و درايت و جسارت داری و همون کافي !! و گر نه انستیتوت طبی چشم و یکی دو ستاژ هم در کلینیک نور کابل و پشاور و سرگرداني جرم بدخشان و مشاوريت نظام و معاونيت دفاع و خارجه سواری کجا و پلان علمي و درک تفاوت فدرالي تا فيودالي کجا !!
خدا ديکتاتوری را نگيرد که مرد دَرَو ميکند و ميدان صاف - عبدالله گل دبلي نان و گوشت بي استخوان و مجلس شب زنده داران بکار دارد و بس.
پس سدوزئ صاهب هيچ غصه نکنيد - تا شب در ميان است خدا مهربان است.
مگر عبدالله جان مي فرماين - والله که پريدُم. يا تـخت اس يا تابوت


اسم: نادرشاه سدوزی    محل سکونت: پاریس    تاریخ: 30.07.2009

اتحاد نا مقدس جمعيت با کومونيستها

برادران گرامی درلابلای صفحه انترنت متوجه شدم که شما خواهان ابراز نظر در باره انتخابات رياست جمهوری هستيد و کانديدان را نيز معرفی نموده ايد۰ از جملۀ تمام آنها از محترم حامد کرزی رئيس جمهور فعلی و محترم اشرف غنی احمدزی به حيث يک شخص دانشمند و بلآخره عبدالله عبدالله نمايندۀ جبهه ملی "حزب ائتلافی کمونيستها و جمعيت اسلامی" نام برده ايد۰
اين نکته قابل توجه است و مورد پرسش قرار ميگيرد که آيا واقعآ عبدالله عبدالله از کمونيستها و کمونیستی درک درستی دارد ؟؟ به يقين کامل حدس زده ميشود که ايشان از کمونيستها و مکتب شان آنقدر درک درست نداشته، مخصوصآ بعد از اينکه نظر به سياست دوگانه خويش از مقام وزارت خارجه منفک گردید، مصروف بکارهای شد که بلآخره نتيجه آن اينست۰ ائتلاف با کمونيستها۰

چه باعث شد که عبدالله عبدالله نماينده جمعيت با کمونيستها ائتلاف می نمايد۰ آيا واقعآ از تاريخ عبرت نگرفته است؟؟ چرا تلاش صورت ميگيرد تا دوباره کومونيستها درصحنه سياسی افغانستان ظاهرشوند؟؟ آيا واقعآ تمام دربدري ها، تمام بدبختی ها و ويرانی مملکت در نتيجۀ بروز همين مسلک الحادی نيست ؟ در گذشته وقتيکه احمد شاه مسعود پنهانی با روسها و کمونيستها درسازش بود تنها يک نظر تبعيضی وتعصبی قومی برعليه حکمتيار او را به اين راه کشانيده بود۰ امروز با نظام دیموکراسی خوشبختانه مردم نماينده های خود را انتخاب میکنند که اکتسابی نيست۰ بنا بر اين نبايد آن نظريات تعصبی و تبعيضی دوباره روی صحنه سياسی کشورما ظاهرشود۰ چونکه در دیموکراسی نظريات تعصبی و تبعيضی دیگر جا ندارد و مردم به طور رضايت مندانه بايد رای دهند و انتخاب نمايند۰ عبدالله عبدالله نبايد اشتباهات گذشته را دوباره تکرار نمايد۰ بی علت نيست که فهيم قسيم نخواسته است تحت تآثير کمونيستها برود، بدين ترتيب خود را ازچنگ کمونيستها نجات داد۰ اين را همه می دانند که تلاشهای مزبوحانه کمونيستها درجامعه ما بی اثراست، چونکه تخم دين در اين جامعه کاشته شده بنآ ارزشهای الحادی دراين سرزمين جای پایی ندارد۰ بدين لحاظ سوال مطرح ميگردد که آيا اين ائتلاف يک جنبه تبليغاتی بيش نخواهد بود ؟ وقتيکه مطلب اين طور ارائه ميگردد، ناگزير باید چند جمله درباره آن پرداخت۰ بلی اين ائتلاف يک ائتلاف تاکتيکی درجهت کسب رای بوده و دارای ماهيت دوگانه ميباشد۰ هيچ وقت ارزشهای الحادی درجامعه اسلامی سازگار نبوده، مگر اينکه آنرا با زور تطبيق نمود۰ دوم اينکه کمونيستها بعد از ختم چند شعار وابستگی خاص به کشورهای غيرداشته و در مخبری با اخلاص رفتار می نمايند۰ سوم کمونيزم جامعه را بطرف نظام اشتراکی سوق داده که در نتيجه آن آزادی فردی بکلی نابود ميگردد، و جمله فعاليت های سياسی، اقتصادی تحت پوشش برنامه ريزی در سلطه دولت قرارگرفته ، همه بايد از ايدیولوژی آن گروپ پيروی و نوکر دولت باشند۰

موسولينی فاشيست در بارۀ دولت چنين عقيده داشت: همه چيز برای دولت وهيچ چيز بيرون از دولت نيست۰ در نتيجه بنياد کمونيزم روی فلسفه و ايدولوژی توتاليتريسم و يا "تام گراه" چرخش داشته که نتيجه آن نابودی کامل آزادی فردی می باشد۰ بنآ هيچ جای ترديد نيست که محترم عبدالله عبدالله خواهان نابودی نظم دیموکراسی در جامعه می باشند، درعوض ايشان در تلاش پيروی و تقليد از تغيیرات سياسی در ايران هستند۰ مگر متاسفانه ملاحظه ميگردد که اين تغيیرات درآنجا هم آنقدر قابل قبول نيست۰ در ابتدا همه طرفدار آن بودند که رژيم مستبد ديکتاتوری شاهی را سرنگون سازند۰ همين کارهم شد، مگر به مرور زمان آنها به يک مسئله ديگر پی بردند۰ و آن اينست که ميگويند هرگاه ما نظام ديکتاتوری شاهی را سرنگون کرديم حال نميخواهيم که نظام استبدادی مذهبی را جانشين آن نمائيم. اين شعار روز درآنجاست.

واقعآ آنها حق بجانب هستند زيرا که با ديکتاتوری مذهبی همان مسئله تفتيش عقايد مطرح ميگردد که مردم افغان اين گونه تفتيش عقايد را با کمونيستها امتحان نمودند۰ در آن زمان کسانيکه از ايدولوژی مارکسيستی پيروی نمیکردند يا کشته و يا رانده ميشدند۰
اين است مفکوره کثيف توتا ليتريزم و يا تام گراه۰ معنای دقيق تام گراهی اينست که تمام افراد جامعه وادار ميگردند تا از ايدولوژی گروپ مشخص که قدرت سياسی و حزبی را در اختيار دارند پيرویی نمايند۰ مثال تاريخی آن در زمان استالين بود که وی اين عمل را با گولاک ها انجام ميداد گولاک در تاريخ روسيه به کسانی گفته ميشد که صاحب مزرعه کوچک بودند، عمدتآ در آن ساحه با چند راس گاو و اسب امور زراعتی را به پيش میبردند و در دهات صاحب نفوذ بودند۰ پس از انقلاب کمونيستها ايشان را دشمن سوسياليسم وعامل سرمايداری شناختند و با سلب مالکيت خصوصی مزارع را به زراعت اشتراکی مبدل ساختند۰ بخصوص از ۱۹۳۴ در دوره استالين رژيم کمونيستی دست به سرکوب شديد و کشتار و تبعيد گولاک ها زد تا ريشه زراعت خصوصی را نابود سازند۰ بنا برين وقتيکه نظام کمونيستی رد ميگردد، لازم است تا در قسمت نظام دیموکراسی چند نکته اظهار نمود۰ دیموکراسی حکومت مردم توسط مردم نيست، بلکه منشه حاکميت حکومت از مردم سرچشمه گرفته و مردم بدين اساس نماينده های خود را چه درسطح دولتی و چه درسطح ولايتی انتخاب می نمايند و بر ايشان صلاحيت داده ميشود تا در امور اداری مملکت مطابق قانون از ايشان نمايندگی نموده و مديرت جامعه را در دست بگيرند۰ دموکراسی البته با ارزشهای آزادی و مسؤوليت فردی ارتباط مستقيم داشته ، بدون آزادی مردم نخواهد توانست نمايندگان خود را انتخاب نمايند۰ همچنان آزادی را به معنای مسؤوليت میتوان تعبير کرد۰ زيراهرکس مسؤول شکست و يا موفقيت مساعی خويش است۰ بدين لحاظ هرکس برای بهروزی، موفقيت و خوشبختی درجهت تحقق آرزوهای خويش مسؤول بوده بايد تلاش بخرج داد تا در زندگی موفق شده و خود را از دام فقر و بدبختی نجات داد۰

نظام دیموکراسی را نظام اقتصادی بازار آزاد نيزمی نامند و ميگويند چونکه ملک مالک شخصی يک شخص نبوده بنآ همه افراد جامعه درساحه های مختلف چه درساحه سياسی، چه در ساحه اقتصادی و يا فرهنگی می توانند آزادانه سهيم بوده و سهيم شوند۰ فرق بين نظام شاهی و نظام جمهوری هم درهمين جاست۰ يعنی در نظام دیموکراسی اقتصاد بازار آزاد که روی رقابت چرخش دارد فعاليت دولت دراين عرصه به حد اقل ميباشد و اين بدان معناست که قدرت اقتصادی در انحصار دولت نبوده و تلاش صورت ميگيرد تا فعاليت های اقتصادی هم در انحصار ديگران قرارنگيرد۰ همين فعاليت حد اقل دولت باعث ميگردد تا يک تعداد از چپاولگران، فساد پيشه گران از موقعيت سوء استفاده نموده قانون را نقض و به حقوق ديگران تجاوز نمايند۰ مگر قابل تذکراست که اين فعاليت حد اقل به معنای آن نيست تا بی امنيتی در جامعه بروز نمايد۰ بلکه بر خلاف اقدامی صورت گيرد تا ريشه بی امنيتی، فساد و رشوت خوری نابود گردد۰ ميگويند منشآ تمام فساد بيکاری است۰ بايد کار ايجاد شود۰
اين کاريست عاقلانه، مگر بدون سرمايه گذاری امکان استخدام کار امکان پذيرنيست۰ بايد که سرمايه دار سرمايه گذاری کند تا شرايط استخدام کار بوجود آيد۰ بدين جهت تشويق سکتور خصوصی يک امر اساسی در راه پيشرفت جامعه بوده و ميباشد۰ در اخير قابل تذکر می دانم که ائتلاف جمعيت با کمونيستها تحت پوشش ايجاد يک ًدولت قویً به هيچ صورت مشکلات عمده جامعه را حل کرده نخواهد توانست، بلکه دوباره مشکلات افزونی يافته و بلآخره يک تعداد مردمی که راهی مملکت هستند مجبورميشوند تا دوباره کاشانه را رها نموده و به کشورهای غير پناهنده شوند.
پايان


اسم: عیدالخالق پویا   محل سکونت: کابل    تاریخ: 29.07.2009

آقای فرهاد تصنعی ( گویا از بدخشان) یعنی
آقای نجیب ناکامل از هالیند!
نمیتوان طرز خرامت را پنهان کرد که « فرهاد » و «ناکامل» همان عشوه های واحد را دارند و همان خم خم رفتن صیاد را.

واضح بسازم که کمونیزم و سوسیالیزم یک مکتب نامؤفق بوده است و اگر بعضی جاها درسش میدهند به خاطر انتباه از یک سیستیم ناکام سیاسی و اقتصادی است ، و همان عنصری را که شما به کمونیزم (مارکسیزم – لینینیزم) می چسپانید دقیقا ً به علت فقدان همان عنصر است که سیستیم مورد عقیدۀ شما از روی زمبن برچیده شده و آن کمبود، فقدان جدی ارزش های انسانی و اخلاقی در مکتب شماست.
انسانیت و اخلاق از نظر بنیانگزاران این مکتب (یعنی پیشوایان شما) جزء روبناهای جامعۀ سرمایه داری است، تبعیت کامل و غیر اخلاقی از اوامر و دساتیر ایدیولوژیک و بالنتیجه نفی کامل ارادۀ افراد و انسان ها و انسان و کارگر را به یک ابزار مطیع و فاقد اراده و عقل مبدل کردن از شاخص های اصلی مارکسیزم لینینیزم است ولی بدانید این خط مشی چطور به منصۀ عمل آمد؟
نگاه کنید به تاریخ ؛ توطئه های درونی احزاب کمونیست را در آوان شوروی سابق ، در چین ، در ویتنام ، در کیوبا ، در کوریای شمالی ، در البانیا و در ... را یخاطر بیاورید و بعد در همین کشور ها کشتار های دسته جمعی ملیون ها انسان را ، در بند کشیدن و شکنجه ها را ، اختناق و استبداد را فراموش نکنید کشتار های ستالین ، قتل عام انقلاب فرهنگی مائو ، نابود کردن چهار ملیون انسان در کمبودیا و غیره و غیره و اما در اففغانستان وطن من که شما آغازگر کشتار ، ُتجاوز و بی خانمان کردن ملیونها هموطن مصیبت زدۀ ما هستند. مگر می شود با وجود وجدان بیدار این همه خون های ریخته شده را فراموش کرد؟ که تا هنوز ادامه دارد ؟
شما هیچ مثالی از سیستیم مارکسستی لینینیستی خویش ندارید که حتی در حد فیصدی ناچیزی در آن انسان و انسانیت رعایت شده باشد. بفرمائید کجاست ؟؟
در مورد سایر مندرجات نوشتۀ شما تبصرۀ بیشتر ندارم ولی با مطالعۀ آن به این حقیقت رسیدم : در صورتیکه نوشتۀ شما با آن پرداخت و شیوه در کمال دوری از اهانت تحریر شده باشد توهین و اهانت از نظر شما چه خواهد بود ؟
شما با چنین شیوۀ تفکر و با این پرداخت حق صحبت در بارۀ مؤدبانه نویسی را از خود سلب کرده اید.
وای به حال تان


اسم: اجمل اټک يوسفزی   محل سکونت: xxxx    تاریخ: 28.07.2009

د کرزي ‌پوست مخ او درنه څپېړه
ټاکل شوې وه چې د زمري په لومړۍ نېټه به د (١٣٨٨ کال ) درې تنه مخکښه نوماندان هر يو ښاغلی ډاکتر اشرف غني احمدزی ، ډاکتر عبدالله عبدالله او ښاغلی حامد کرزی د طلوع او لمر ټلوېزيونونو له لارې د يوې سياسي مناظرې (Political Debates) په ترڅ کې خپل پلانونه او راتلوونکې سياسي تګلارې مخامخ د ولس غوږونو ته ورسوي٠

خو تر ټاکل شوي وخت ، ايله څو شيبې وړاندې خپرونو خبر خپور کړ چې ښاغلی کرزی په ټاکل شوې مناظره کې برخې اخيستو ته چمتو ندی٠ د ښاغلي کرزي د نه چمتوالي خبر په داسې حال کې خپرونو خپور کړ ، چې پخوا تر دې يې د مناظرې خبر ته ډېره هوا ورکړې وه ٠چې نږدې ټول ولس غوږ په اواز و چې پر ټاکلي وخت به له دغو ښاغليو څه اوري٠

که څه هم له وروستيو خبرونواو څېړنو څرګنده شوه چې نه پخپله ښاغلي کرزي او نه يې کوم مسوول استازي داسې ژمنه او سرښورونه د کوم چا يا کوم ټلوېزيوني چينل سره کړې وه چې ګوندې ښاغلی کرزی به يې په خپرونه (مناظره) کې برخه و اخلي٠
د يوه کوټلي خبر پربنسټ چې وايي ښاغلي کرزي غوښتل چې داسې يوه سياسي مناظره د د وی تر منځ جوړه شي چې ټول افغاني ټلوېزيوني چينلونه يې پرته له بيتي کولو او سانسوره نېغ په نېغه د ولس غوږونو ته ور ورسوي ،نه يوازې طلوع او لمر٠
که په رښتيا د ښاغلي کرزي دريځ همداسې نسبتا معقول او اصولي و ،نو بيا پداسې نازکو او بارېکو شېبو کې دا دومره درنه څپېړه چا ورکړه چې په دا تنګ او لنډ وخت يې بېرته جبېره کول ډېر ګران دي٠
ځينې څاروونکي او سياسي شنوونکي بيا د ښاغلي کرزي مطبوعاتي ډله پړه بولي او وايي چې دغې ډلې بايد مخکې له وخته دا موضوع د خپرونو له لارې د ولس په وړاندې سپينه کړې وای٠ او پدې ډول يې د ښاغلي کرزي حيثيت د طلوع له ډنډوره کړې فتنې نه خوندي ساتلی وای٠
په هر حال وروستی يو خبر دادی چې ښايي د راروانې پنجشنې په ورځ به (زمری ٩) ښاغلی کرزی خپل راتلوونکې پلانونه او سياسي نوې تګلاره د اريانا او ځينې نورو ټلوېزيونونو له لارې افغان ولس ته د نړۍ په ګوټ ګوټ کې مخامخ ورواوروي٠
پرته له شکه ويلای شو چې دا به د ښاغلي کرزي هغه هڅه وي چې غواړي د طلوع له خوا خپل زيانمن شوی حيثيت په نړۍ واله کچه بېرته يو څه اعاده کړي٠


اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 26.07.2009

آقای پویا سلام.

شما به شخصیت آقای فرهاد از ناپوهی تان توهین کردید و شخصیت تان را نشان دادید و من خوشم نمییاید که شما را توهین کنم ولی یک نکته را باید بعرض برسانم که مارکس بنیان گذار سوسیالیزم و کمونیزم گفته بود که سوسیالیزم زاده آزادی است بدون آزادی سوسیالیزم معنی ندارد و چنین هم شد دولت سوسیالیستی شوروی سابق از بین رفت ولی افکار سوسیالیزم زنده است امروز به ملیونها کارگر و دهقان و زحمتکشان دنیا همه مارکسبست ، کمونیست و سوسیالیست استند سوسیالیزم امروز در جهان در قالب یک دولت عمل نمیکند بلکه فراگیر است امروز که سقوط سرمایداری را در جهان ایکه تو خواب استی و یا چشم پوشی میکنی رخ میدهد و خریدن بانک ها توسط دولت های سرمایداری چه معنی میدهد و فابریکات ایکه با کمک کلان اقتصادی دول سرمایداری به چه مفهوم است من برایت 2 افغانی قرض میدهم و فردا از تو میخواهم و تو بمن داده نمیتوانی و من مجبورم که پکول ترا از سرت گرفته و رهایت کنم و چون پکول هم از مد بیافتد و تو فردای آنروز اگر پول پیدا کردی کلاه پوست میپوشی این است شرف باختن. به هر صورت من یک سوسیالیست و یاکمونیست استم و ایدیالوژی مارکس را هم درس خواندم و هم درس داده ام و مطمئن باش فردای افغانستان و جهان مذهب را متقاعد خواهد ساخت تا کمونیزم را سجده کند والبته ایمان بخدا تعلق به مذهب ندارد چون مذهب بر پایه خرافات بوجود آمده و آله دست بورژوازی و سرمایداری است که این اخبار جدید سوسیالیزم و کمونیزم است که توده ها را با ایمان بخدا و مبارزه سیاسی غیر انقلابی سوق نموده و قدرت تمام رهبری سیاسی و اقتصادی را بدست پرولتاریای همیشه بیدار میدهد.

امید وارم که از آقای دانشمند فرهاد از بدخشان لطفاًعفو بخواهید که خدا شمارا ببخشد.
بامید هدایت شما بگفتار نیک و پسندیده.


اسم: عبدالخالق پویا   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.07.2009

آقای فرهاد از بدخشان

بار دبگر نوشته ایرا از شما در این ستون خواندم. گرچه پرداختن به اینگونه مطالب را زائد وبی ثمر میدانم ، اما خاموشی اختیار کردن را هم در حصۀ شما روا نمی بینم.(جواب ابلهان خموشی است) چند نکته ایرا اشارتاً به سمع تان میرسانم.

1- اینکه با اتکا به سن و سال گفته اید "باید بقدر کافی انسان رسیده ای باشید" باید بدانید که عقل، فهم و دانش مربوط به سن و سال نیست. زیرا در دنیای ما هستند انسانهای بسیاری که معمولاً هفتاد هشتاد سال عمر میکنند، اما در زندگی چیزی نمی آموزند و نمیدانند و بالاخره چشم و گوش بسته از این جهان میروند.
2- از نگاه اینکه شما را برادر خود گفته نمیتوانم به واقعیت هم شما برادر من نیستید، و من از زمرۀ اخوان المسلمین هم نیستم که به ارتباط طلبه گری شما را برادر خطاب کنم، کمونیست هم نیستم که که به ارتباط ایدیولوژی شما را رفیق میگفتم. کسی به کسی برادر میگوید که از یک پدر و یک مادر بوجود آمده باشند و یا کسانی همدیگر را برادر و رفیق میگویند که در یک ارتباط تنگاتنک وجه اشتراک سیاسی یا مذهبی و روابط عاطفی باهم داشته باشند. لذا بی موجب نبود که شما را برادر خطاب نکرده ام.
3- آیااگر کسی در پهلوی اسم خود افتخار تعلق به مکتب اخوان المسلمین ، کمونیزم، کاپتالیزم یا فاشیزم را نداشت به زهم شما شخص مجهول الهویه است ؟؟؟
اگر شما هویت و شخصیت انسان را وابسته به مکتب و ایدیولوژی ها میدانید، من ترجیح میدهم بی رنگ و بی هویت بمانم تا غرق شدن در باطلاق سیستیم های ایدیولوژیک.
4- از من پرسیده اید که : " آگاهی تان از مکتب مارکس چقدر است؟، در صورتیکه کمونیست هم نیستید!"
خوب دقت کنید ! شناخت از مکتب های فکری و فلسفی الزاماً به مفهوم تعلق شخص به آنها نیست، برای رد مکتب های که در اثر تجربه تاریخی عدم حقانیت آنها به ثبوت رسیده، ایجاب میکند در مبارزه علیه آنها ، هر یک را خوب شناخت تا بتوان آگاهانه ضرر و زیانش را برملا ساخت.
5- شما از من به خاطریکه درک نفرت جنون آسای تان نسبت به امپریالیزم و بورژوازی سپاسگذاری نموده اید.
اقای فرهاد شما که از داشتن نفرت جنون آمیز تان نسبت به امپریالیزم و بورژوازی افتخار می کنید، باید اینرا هم بپذیرید که انسان مبتلا به نفرت و جنون هذیان میگوید و انسان دارای عقل سالم به حساب نمی آید و هر چه بگوید حرفش نزد مردم اعتبار ندارد. بهر حال خوب است که خود بر عقلانیت تان مهر بطلان قایل شده اید.
امید که با چنین جنونی بیش از این به بیراهه نروید که گذشتگان رفتند و بسیاری را مثل شما به پیروی از خود بردند و تا هنوز برنگشته اند.
سلامت باشید. و ن


اسم: ناهید    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.07.2009

لینا روزبه نهایت عزیز، خواندن نوشته پر از احساسات پاک و انسانی شما به من خیلی کمک نمود تا بهتر بیندیشم و بهتر احساس کنم. آرزو دارم که همه هموطنان ما چه در خارج از وطن و چه در افغانستان به مثل شما فکر نموده، راه و شیوه ای چنین آموزنده و خالی از ریا و کینه ورزی های بی مورد را انتخاب نمایند.

برای من شخصآ مهمترین این است، کسی به حیث رئیس جمهور انتخاب شود که واقعآ وطن پرست و خدمت گزار مردم بوده و افغانستان را از این همه بلایا نجات داده و به سمت ترقی و تعالی رهنمون سازد. این شخص میتواند حامد کرزی باشد یا رمضان بشردوست و یا هرکسی دیگری. قومیت و مذهب و یا زن و مرد بودن رولی ندارد. مهم صداقت و خواست در راه خدمت به وطن و مردم میباشد.

بیایید همه ما بخواهیم تا چنین شخصی هم در بین این همه کاندیدان وجود داشته باشد.


اسم: جمال ناصر    محل سکونت: لندن ]    تاریخ: 23.07.2009

هم وطن سلام !

رهبری يک کشور يک ملت برعلاؤ دانش مسلکی ، تجربه، شناخت جامعه. مردم. فرهنگ .عنعنات. مقدسات. خصوصيات مختلفه جامعه. اراده. تصميم. اگاهی از همه ميثاق های بين المللی. حقوق مدنی. حقوق بين الدول. روابط سياسی و ديپلوماتيک . اختلافات منطقوی ذات البينی . معاهده ها. تاريخ. امور نظامی.استخباراتی نيز داشته باشد به تمام معنی با سواد. نطاق و دارای استدلال منطقی بوده قدرت تکلم.افاده او فوق العاده قوی باشد. ادم با تدبير. صادق. مهربان. باعاطفه. مردم دوست وطن و استقلال پرست باشد. هم زمان رهبر بايد متين فروتن. مصمم. قاطع. تسليم ناپذير. دارای عقل و هوش سالم و زيرک باشد.

خوب انصافانه. بی طرفانه قضاوت کنيم که از اين ( 41 ) کانديد کدام اقلأ ( 50 فيصد ) با نورم و شرايط فوق مساعد و برابر ميباشند.(37) تن اين کانديد ها از سواد عادی و اپتدائی برخوردار نيست. از سياست های بين المللی اصلأ اگاه نبوده رياست جمهوری را با وظيفه «قريدار» عوضی گرفته خود را کانديد باعث شرمندگی شخص خودش و همه ملت گرديده. بيايد که جهانيان در مورد افغانها و اين بازی دراماتيک که عمدأ از جانب استخبارات C.I.A و M--14-M-16 انگليس امريکا به راه انداخته شده تا جهان از سطح و سوی مردم اگاه شوند و عمدأ عناصر هرزه. فاسد . بی سواد. جنايتکار. دزد. خاين. وطن فروش. بيگانه پرور را به ميدان کشيده و طوری وانمود نموده اينک افراد شايسته.اگاه. بادرک. هوشيار. و گل سرسبد افغانستان که خودها را برای رهبری ملت و وطن کانديد نموده همزمان 24 ساعته راديو B.B.C ـ صدای امريکا. المان. فرانسه. اسرائيل. روسيه. پاکستان.ايران از خصوصيات سطح فرهنگ دانش و سواد هر یک انها با سوابق سوال برانگيز انها برای جهان اشکار ميسازند که بايد اين کشور اشغال گردد. مردم ملکی انها به قتل برسد. و بايد قوت های همه کشور ها در اين کشور حضور داشته باشند. عجيب اينکه برای نخستين بار روز نامه واشنتن پوست افشأ نمود که در ميان (41) کانديد رياست جمهوری فرد يا اقای با خصوصيات زنانه. طرز رفتار. گفتار. لباس. آرايش . سوابق اخلاقی او را در غرب بنام [Humesexswel] شهرت دارد نيز موجود بوده که اکثر [Humesexswell] های اروپا و امريکا با او هم نواع بوده برايش پيام ها فرستاده اند. روز نامه افشأ نموده زمان اين کانديد وزير بود اکثرأ عطر زنانه استفاده نموده يک ناخون دست چپ خود را طويل گذاشته بود انرا رنگ ناخون ميزد. فعلأ قيافت زنانه و حرکات زنانه او کمپاين انتخابات بيشتر اشکار ميگردد. او در ماضی بيست مليون دالر را در يکی از دره های استراتيژيک افغانستان از دست فرستاده استخبارات امريکا (C.I.A ) نيز تسليم گرديده سابقه جرمی فراوان دارد.

بناأ وطندار تو ديگر چاره نداری تنها وتنها بـــه پای صندق های رای نه رفت تا جهانيان بدانند که مردم مليونی افغانستان اگاه ـ هوشيار ـ باسواد ـ بادرک ـ بادرد بوده اين غربی ها در همکاری دشمنان داخلی ميباشد که اين ملت و اين وطن را خراب و برباد نموده بيائيد يک صدا بگويم به اين کانديدها و اين درامه رای نميدهيم.

وطنم را ازاد ميخواهم مردم انرا سرافراز و با سعادت [ جمال ناصر ـــ لندن ]


اسم: فرهاد   محل سکونت: بدخشان    تاریخ: 22.07.2009

خواهر گرامی لینا جان روزبه!
کلامی را که شایسته سپاسگزاری از شما باشند در ذهن ناتوانم نمیآیند، اینکه شما در کشوری چون امریکا زندگی نموده ولی هنوز هم به خرابه های کشور تان میاندیشید افتخار بر شما، افتخار ملت به شما، من در سراسر نوشته های تان محبت را یافتم، محبت به میهن، محبت به ملت و خلاصه تار و پود کتیبه زیرین تا تافته و بافته محبت است.

خواهر عزیز! همه کلام تان از دلسوزی اند اما این ملت رنجدیده را ملامت نکنید که چرا به پشتون و تاجک و هزاره ..... وغیره تبدیل شده و از مواضع پر از نفرت علیه یکدیگر قرار دارند، این تفرقه غیر ملی را مردم بیچاره ما ایجاد نکرده است بلکه این تفرقه ایجاد شده است و برای بیرون آمدن از این مشکل و فایق آمدن بر آن بنا به فرموده اخیر تان در ذیل به یک ناجی واقعی ضرورت است و من هم با همین امید واری به دربار خدا التجا میکنم.
جهان سپاس خواهر گرامی
فرهاد


اسم: لینا روزبه   محل سکونت: واشنگتن دی سی     تاریخ: 22.07.2009

بار ها خواستم در این بخش نظر بدهم ولی صرف نظر کردم، نمی خواستم تا نظریه خود را در این بخش بنویسم چرا که میدانم تاثیر گذار نخواهد بود، ولی مجبور شدم، بخاطر هموطنانم بخاطر مردمیکه از خاک من اند، بخاطر کشورم که در خاکش نیاکانم خفته اند، بخاطر دردی که هر روز با هر خبر ناگوار برای هموطنانم حس میکنم، بخاطر مسؤولیتی که منحیث یک مسلمان در برابر خدا و منحیث یک افغان در برابر مردمم دارم، مینویسم. بخاطر وظیفه ایکه منحیث یک افغان که خدا به او فرصت داده تا در کشوری آرام زندگی کند، افغانی که نان برای خوردن دارد و خانه یی برای زندگی کردن، افغانی که کودکش مکتبی برای رفتن دارد و لباسی برای پوشیدن باید بنویسم. بخاطر اطفال میهنم که طفولیت ندارند، بخاطر دست های کوچک کودکان وطن من که سیاهتر و چروکیده تر از دستان یک پیرمرد است، بخاطر زنان بی سر پناه و بدبخت کشورم که زندگی بیشتر شبیه به یک مرگ تدریجی را تجربه میکنند، بخاطر بدن های لاغر و نحیف هموطنانم که بدست بم گذاران انتحاری بی دین هر روز در شهری یا قریه یی تکه تکه میشوند، بخاطر رنج و مصائب مردان وطنم که سر گشته هر روز با بیکاری و بی سرنوشتی و ناامیدی دست و پنجه نرم میکنند. بخاطر غرب وطنم که در ان دزدی و سرقت و بی کاری مردم را به فغان آورده، بخاطر جنوب کشورم که در چنگ طالبان وحشی هر روز قربانی میدهد و خاکش در انفجار هر بم زخم بر میدارد، بخاطر شرق کشورم که هیچ ندارد و شمال و تمام سرزمین مهربانم که روزی امید بازگشت و زندگی در آنرا دارم، مینوسم.

هموطنان با احساس من، من و شما که در غرب و اروپا زندگی میکنیم، من و شما که به مطبوعات برای ابراز نظر دسترسی داریم، من و شما که دنیا ارزشی تا اندازه یی برای انظار ما قایل است و ما میتوانیم با نوشتن، صدای خود را به دیگران برسانیم، من و شما که از بم گذاری های انتحاری ، از کمبود مواد غذایی، از کشته شدن نزدیکان خویش در حملات هوایی، از ربوده شدن دختران خویش در راه مکتب و یا پاشیده شدن اسید بر صورتشان، من و شما که از بیکاری و زندگی با آینده یی نا معلوم، من و شما که از بی امنیتی و بی ثباتی بدوریم و بدوریم و بدوریم. آیا شایسته است که این چنین بر یکدیگر تاخته و باز همان موضوعات پشتون تاجیک و هزاره و غیره را دامن زنیم. من و شما که زندگی را تحت حکومات کشورهای جهان اول تجربه نمودیم که با انتخابات و نحوه برگزاری آن کاملا آشنا هستیم و میدانیم که وقتی باید بحث روی کاندید صورت میگیرد باید چه نکاتی در مورد مراعات گرددآیا شایسته است که با تحلیل های سطحی و اهانت به یکدیگر و رد و بدل کردن نظریات بی محتوا وقت خود و دیگران را به هدر دهیم.

من با خواندن این نظریات معلوماتی بدست نیاوردم و ندانستم که علت مخالفت تعدادی با کرزی در جیست با عبدالله در چیست با اشرف غنی در چیست و یا با خلیل زاد در چست، یا با تننی در چیست.؟
چرا که تحلیل های ارائه داده شده بسا سطحی و با تکرار کلماتی مثل "قاچاق بر، خائن ، وطن فروش، دزد، خیانت کار " همراست.
شما اگر میخواهید که خدمتی به مردم خود کرده باشید، ابتدا لطفا برای ملت خود بشکل ملی بنوسید، این خود دامن زدن بر نفاق است که پشتون به پشتون های خود پیام دهد، تاجیک به تاجیک های خود و هزاره به هزاره های خود و .....ما یک ملت هستیم اگر پیامی هم دارید لطفا به تمام ملت ارائه نماید.

ثانیا بنوسید که چرا فلان کاندید شایسته برنده شدن انتخابات نیست، اگر قاچاقچیست کمی تشریح بدهید کی، کجا چگونه بر اساس کدام مدرک، اگر خیانت نموده کی با کی در کجا، اگر دزد است چه را دزدیده اگر مجرم است جنایات اش را بشمارید با سال با محل با پلانی که منجر بدان شد تا خواننده از تحلیل شما پی ببرد که شما فقط بر اساس احساسات شخصی نه بلکه بر اساس معلومات موثق این نظریات را ابراز داشته اید.

تحلیل جدی کارنامه هر کاندید را که از تحصیل، تجربه و گذشته کاری آنان آغاز گردد و تا جرایم و یا تخطی هایشان می انجامد به نظریات تان اضافه کنید تا خواننده از ان مستفید گردد، از هرزه گویی و تکرار انچه "خبر های سر چوک" خوانده میشود فایده یی به مردم و کشور ما نخواهد رسید، تنها با تحلیل های جدیست که مردم ما تصمیم درست را اتخاذ خواهند کرد.

بیشتر هموطنانی که در اینجا نظریات خود را درج نموده اند کسانی هستند که در خارج از افغانستان زندگی میکنند، شما هموطنان محترم میتوانید که با فکر های آرام با نوشتن مقالات و نظریات و تحلیل های دارای محتوا نه تنها افغان ها بلکه خارجیان را در شناخت کشور ما و مهره های سیاسی ان کمک کنید.

باز هم تکرار میکنم که منظور من این نیست که انتقاد نکنید ولی انتقاد ها باید سازنده و جدی و با جزئیات و معلومات بیشتر در مورد همراه باشد تا خواننده زمانی که آنرا میخواند با خود فکر نکند که خوب این شخص تاجیک است و از کرزی بخاطر پشتون بودنش ناراضیست و بد گفته و یا این شخص پشتون است و از بشردوست بخاطر هزاره بودنش بد گفته است. شما حقایق را بدون جانبداری ذکر کنید تا خواننده در ختم نوشته شما با حقایق و واقعیت های ذکر شده، خود در مورد شخص تصمیم بگیرد.

ما متاسفانه فرهنگ انتقاد را به باد تمسخر و اهانت نمودن شخص تلقی میکنیم در حالیکه این خود ضعف فرد را از تفسیر و ارزیابی واقعیت و حقیقت نشان میدهد.

بیائید با نوشته های ناب، واقعی با ذکر موخذ و حقایق یکدیگر را روشن سازیم، بیائید ملی گرایانه به مباحثه بنشینیم، بیائید به یکدیگر اهانت نکنیم، به نظریات یکدیگر احترام بگذاریم و مهم تر از همه پیام خود را به ملت خود بدهیم نه به یک گروه یا بخش مشخص.

برای من کشور من هر گوشه کشور من، مردم مهربان آن، زبان ها، قوم ها و نژاد های آن عزیر اند. من نمیخواهم تا مثل مادر کلانم در غربت بمیرم و در غربت دفن گردم، من نمیخواهم تا مثل پدرم در غربت در نهایت تنهایی سالیان کهن سالی را سپری کنم.

بخاطر مردم، بخاطر مردم ، بخاطر مردم بیچاره ما در افغانستان که هر چه درد و بدبختی که در قالب تخیل بشر میگنجد بر آنان تحمیل شده و هر تخطی که در چهارچوب قوانین حقوق بشر ذکر گردیده بر آنان گذشته و هر روز تکرار میگردد، ما باید برای آوردن صلح و امنیت به کشور خود بکوشیم.

به امید روزی که ناجی واقعی و رهبری مانند گاندی یا نیلسن ماندلا و یا انسانی که قلب اش برای مردم و خاکش میتپد و نه برای پول و مقام و شهرت، در کشور ما پدیدار گردد و آغازی باشد برای ختم فاجعه دردناک جنگ و نفاق در افغانستان، به امید افغانستان مملو از صلح و ثبات و زندگی سالم و پربار برای افغان ها.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 19.07.2009

The below article analysed the disaster of 8 years of Mr. Karzai ruling very good which is written by Mr. / Ms Hindara, except the appearing of supporting of Mr. Ashraf Ghani Ahmadzai, he was trained together with Mr. Karzai group by Mr. charlatan Khalilzad, he was finance minister, he never reflected himself against all those robber, criminals and killer, he never acted as minister against the blind bombing of foreigner soldiers during his duty as minister and as president of university of Kabul, he escaped from his posts like a thief without clear reason, when he was on the power he was surrounded with questionable people.

If Afghans want really an Afghan solution to bring out the nation from the created existed disaster then the nation should avoid to support all those selected and united sold people including Mr. Ashraf Ghani Ahmadzai in year 2001 and all patriots should boycott such tricky and artificial election.

Mr. charlatan Khalilzad had few trips to Afghanistan short time ago, he tried to reorganize his united group, the present Administration of USA want to replace Mr. Karzai but through one of Mr. Khalilzad group, this kind horrible circus of Mr. charaltan Khalilzad should give to the nation dout and react the nation of Afghanistan with boycott for coming artificial election and not see one of those as Pashton or Tajik ( like robber and killer Mr. Abdullah Abdullah) because all of them was and are united to rob the country, to kill the innocent people, to destroy the country, to create the intrigues of languages and to circulate the power among themselves, please think about the mentioned points and make your proper decision and most educated people divided themselves base on languages since more than 30 years, how long should get those educated people still more bitter and horrible experiences to get wake up ?

I hope, Mr./ Ms Hindara forgive me to offer his excellent article here too!

http://www.afghan-german.de/upload/Tahlilha_PDF/hindara_ze_wali_karzai_ta_raya_workelom.pdf


اسم: محمد    محل سکونت: جر منی    تاریخ: 17.07.2009

با تشکر از پورتال افغان جرمن که زمینه ابراز نظر در مورد ګروپ به اصطلاح کاندیدان مقام ریاست جمهوری افغانستان را بما میسر نموده و بی نهایت سپاس!

بر میګردم به اصل موضوع، اول در کشوری که تحت اشغال است ،انتخابات مفهومی ندارد!در اشغال همهچیز اعم از استقلال- اقتصاد- بیان- عمل - قوانین-اختیار شخصی وملی -وطن وبلاخره همه وهمه چیز در حیطه صلاحیت سر دمداران اشغال قرار میداشته باشد!بناعاء انتخابات موجود جز فریب توده های عامه چیز دیګر نبوده و دلبستګی به آن خود فریبی است وبس!

یک نظر مختصر بر کاندیدان درین کمپاین رامی بینیم . داکتر عبداله،آن جنایت کار دوران حکومت برهاندین ومسعود که که حتی زنان شوهر دار از روی بازار به منازل آنها ویا به منازل اراذل واوباش مربوط آنها بدون هیچګونه موانع برده میشدند،و آغاز برچیده شدن قانون وقانونیت وایجاد قانون جنګل در کشور است !!!

چور وچپاول دارایی شخصی مردم، دارایی ملی ،وبلآ خره وطنفروشی برای آنها حق آسمانی شد!!!تا امروز کسی در داخل وخارج از کشور پیدانشد حساب بګیرد! زیرا در کشور دیموکراسی غربی حاکم است!
دیمو کراسی غربی یعنی موجودیت همین وضع بالا در یک کشور وبس !

کاندید دیګر از قماش این دیمو کراسی آقای والا مقام شیک پوش مقبول چهره زبان باز و خادم دین خامنه ای پارس زمین و دشمن قصم خورده افغان وافغان زمین که با استفاده از قوانین عقد نکاح صیغه ویاهم شاید به عقد دایمی آخوند های پارس زمین در آمده اند شاغلی فدرامک ،به ضبر المثل عوام « خوردنت از افغان زمین و کور کور و تخم دادن ات برای پارس زمین !!!!!!» لعنت به این نوع دیمو کراسی که به دشمن وطن حق قانونی میدهد که به وطن فروشی مبادرت ورزد!

از آقای کرزی ضرورت یادآنی نمیبینم ،زیرا او سردمدار وطنفروشی است .
روی دیګران هم ضرورت زیاد صحبت نیست ،تنها کسی که توانمندی علمی وسیاسی ملی وبین المللی را دارد آقای اشرف غنی احمد زئ است! ولی جناب شان باید تعهد صادقانه بدهند که فروخته نشوند!
این وطن زیاد از دستی به دستی فروخته شد! دیګر مردم این مرز وبوم به کسانیکه سنت جرګه های خودرافراموش میکنند نه میروند! مردم ما در طول تاریخ به اثبات رسانیده اند که همه مشکلات خودرا چی درسطح ملی وچی در سطح بین المللی با جرګه ها ولویه چرګه هااین سنت دیرین وچندین هزار ساله خویش فایق آمده اند!

سنت چرګه ها مظهر دیمو کراسی واقعی وخاصهء این مرز وبوم است که بد بختانه هستند کشورهای درهمسایداری ما به آن به حسادت مینګرند ودر صدد بد نامی این شیوه ملی میشوند! که باز هم آقای کرزئ در این زمینه مرتکب خیانت ملی شده هاند!زیرا کرزئ هم درشیوه ګردهم آوری نماینده های طرف قبول توده ها خیانت کد وهم در شیوه ایجاد چرګه و هم درچګو نګې شیوه پیشبرد آن مرتکب خیانت ملی وتاریخی شده است !
آقای اشرف غنی احمد زئ باید درزمینه غافل نباشند!


اسم: فرهاد   محل سکونت: بدخشان    تاریخ: 16.07.2009

جناب محترم پویا صاحب!
اینکه از نقطه نظر معلومات علمی سیاسی در کدام حد قرار دارید، نمیدانم اما از نقطه نظر سن که خود 30 تا 50 سال آنرا گفته اید، باید بقدر کافی انسان رسیده ای باشید، از مطالب تحریر شده ذیل تان متعجب شدم ولی از اینکه بنا به فرموده خود تان «آرامش جسمی و روحی تان را از دست داده اید» از تعجبم کاسته شد.
شما لازم ندانسته اید که مرا بصفت دوست یا برادر خطاب نمائید و لزوماً مرا منحیث یک نیمچه کمونست تصور نموده اید، اینک من شمارا منحیث چه بشناسم؟ اجازه بدهید از شما سپاس نمایم که شما حد اقل بشکل نیمه کمونست مرا پذیرفته و بمانند خود مجهول الهویه نگذاشته اید. آیا ممکن است بگوئید که شما (کثرت گرایی)را بکدام مفهوم آن میشناسید و به کدام اصل؟ شماگفته اید که کمونست نیستید(که البته بوده هم نمیتوانید)پس چه استید؟ باید چیزی باشید، در عقب علاقه مندی تان به (Ploralism)کثرت گرائی باید آیدیولوژی ای وجود داشته و من انسان صاحب آیدیولوژی را احترام دارم ولو که این آیدیولوژی غلط هم باشد، چرا که اگر غلط نباشد صحیح از کجا میشود.
شما در نوشته تان فرموده اید که « نفرت جنون آسایم نسبت به سرمایه داری و بورژوازی را حتی مارکس نداشت »، بلی اکنون شما میتوانید مارکس را تحت تهمت بگیرید زیرا کیست که از شما بپرسد و در ضمن آگاهی شما از مکتب مارکس چقدر است در صورتیکه کمونست هم نیستید؟ شاید شما در مورد مطالعه عمیقی دارید ولی من سویه ام را پایین تر از آن میدانم که شما فرموده اید، من به مارکس کاری ندارم که از بورژوازی و عمال آن نفرت داشت یا خیر ولی از شما قلباٌ سپاس گزارم که نفرت جنون آسای مرا نسبت به امپریالیزم و بورژوازی درک نموده و پذیرفته اید.
بلی شما که به اثر کودتای ثور و تجاوز شوروی آرامش جسمی و روحی تان را از دست داده اید، من هم چنین حالتی را بعد از تجاوز غدارانه جهان سرمایه داری به کشورم و زیر بمباردمان گرفتن متواتر هم میهنانم بخود گرفته ام و شاید شما تماشاچی همه جنایات سرمایه داری از موضع بیطرفی تان باشید. این تنها من نیستم که از امپریالیزم متنفرم بلکه تار و پود میهنم از امپریالیزم متنفر است و در واقع شاید شما هم!!!!
با عرض ادب


اسم: جســـــــــور پروانی   محل سکونت: ــپروان    تاریخ: 15.07.2009

دوستان هموطنان عزيز بنا بر شناخت ديرینه که از خصوصيات شخصی داکتر عبدالله عبدالله دارم برای شما عزيزان مينويسم عبدالله جان که از پدر قندهاری ميباشد از نوجوانی و جوانی خصوصيات شخصيه « منفی » « XY » دارند بدين گونه :- دوست دارند رنگ لباس شان ژرف و شـــوخ باشد! ـ حالت ژوليده نامرتب را دوست ندارد! ـ قبل از آنکه[مجاهــــد؟!!] شود مخالف ريش و بروت بود سر صورتش پاک وصفا بود!ـ خوش دارد عطرهای تيز که نزديک به عطر زنانه باشد استفاده ميکند! ـ گويند زن پاره است برعکس مردهای ژشت و قوی هيکل را دوست دارد! - حرکات . ســکنات . ژست و خيز موصوف مانند زنهاست ! ـ از وسايل تجملی زنانه ـ زنجير طلای گردن . انگشـــتر های زياد. دستمال گردن رنگه بيشتر استفاده ميکند! ـ آدم عناد پرور . انتقام جو . حسود . بدون عاطفه . خون سرد است هم زمان محافظه کار . مصلحت پسند . سازشگر و ترسو ميباشد.

در جبهات در ايام شب نسبت ترس از تاريکی و جند و پری گشت گزار نميکرد! ـ آدم نهايت منفی انديش . تاريک . بدون معلومات علمی. بين المللی . پژوهشی .مترقی . باز . ريالستيک بوده مغز بسته. خشک .خيالی . دارد! ـ بيشر استراحت . تفريح . مسافرت تشريفاتی را خوش دارد بسيار عياش بوده تجمل پرست ميباشد! ـ به ترقی ديگر انديشی . تجدد .انکشاف مثبت . سعادت مردم و وطن علاقه نداشته به معجزه. قسمت و تقدير باورمند است! ـ فعلأ برای کسب قدرت و کرسی که از دل جان عاشق آنست با حزب کمونست چپگرا جنرال نورالحق علومی قبلأ جنرال کمونستی فعلأ وکيل پارلمان رهبر حزب متحد ملی متحد وحدت نموده است و برای رسيدن به قدرت بيش از بيست مليون دالر را در پنجشير از سازمان استخبارات امريکا [C.I.A ] تسليم و ديگر رهبران اتحاد شمال را واداشت در مقابل پول سبز امريکايی وطن را فروخته به تجاوزگران حق مداخله داده و حال تحت حمايه و اداره انها خود را کانديد نموده است !!.

هم وطن :

بيائيد يک دست يک دل يک قول انتخابات امريکای را تحريم نموده کاملأ بای کوت نمائيم ، جسور پروانی ـ پروان


اسم: عبدالخالق پویا   محل سکونت: کابل    تاریخ: 09.07.2009

به جواب تواریش فرهاد از بدخشان

جناب توارش فرهاد شما را این جملۀ من "کمونیستان شرف باخته" بسیار ناراحت ساخته است. ببینید وقتی من میگویم "کمونیستان شرف باخته" این خود گویای آنست که همه "کمونیستان شرف" باخته نیستند.
من با ایدیولوژی کمونیزم مؤافق نمی باشم، با آنکه خودم کمونیست نیستم ، با باور به پلورالیزم (کثرت گرائی)اندیشه، این ایدیولوژی را مانند دیگر ایدیولوژی ها از نظر نمی اندازم. امیدوارم شما در زمرۀ کمونیستان شرف باخته نباشید!!
من اصطلاح "شرف باخته" را در مورد آن کمونیستان افغان ذکر کرده ام که در رهبری و کادرهای حزب دیموکراتیک قرار داشتند و افغانستان را قربان امیال سوسیال امپریالیزم روس کردند و در راه حفظ قدرت خود و حاکمیت امپریالیستی شوروی دو ملیون انسان این کشور را کشتند و چند ملیون دیگر را از خانه و کاشانۀ شان مهاجر و بیوطن ساختند و سبب معیوبیت صدها هزار انسان دیگر شدند ، که امیدوارم شما در آن زمره نباشید و اگر هستید بپذیرید که نه تنها من بلکه یک ملت شما را به کلمات بسیار خشن تر از این خطاب خواهند کرد. و اگر در زمرۀ حزبی ها قرار ندارید به حیث یک نیمچه کمونیست یکی از کمترین تقصیرات شما لااقل به بیراهه کشانیدن نهضت مردمی و روشنفکری کشور می باشد که این لغزش و سقوط شماها، ریشه در شناخت ناصحیح تان از اندیشه های مارکس دارد زیرا مارکس نفرت جنون آسائی که شما از سرمایه داری و بورژوازی دارید هرگز نداشته است.
در جای دیگری نوشته اید که : " دوست گرامی ...... این ضدیت کمونیستی شما از کجا شده است..." ولی من شما را نه برادر و نه دوست خطاب میکنم فقط بهتر میدانم شما را به حیث یک نیمچه کمونیست بشناسم.
بلی ضدیت من با کمونیزم و کمونیست های "شرف باخته" از آنجا سرچشمه میگیرد که به اثر فاجعۀ کودتای 7 ثور و تجاوز نظامی قشون سرخ شوروی کشورم ویران شد، ملیون ها انسان بیگناه به قتل رسیدند و خودم نیز مانند هزاران افغان دیگر تمام زندگی ، و آرامش جسمی و روحی خود و نزدیکان خود را از دست دادم و بهترین سال های عمرم را که بین سی تا پنجاه است و این سالهای پر انرژی ترین انسان است و در همین سالهاست که میتوان خدمتی برای خود، وطن و هموطنان خود انجام داد، از دست دادم که به هیچ صورت جبران پذیر نمی باشد.
شما در جای دیگر از نوشتۀ تان ضدیت تانرا با کلمۀ "بیطرف" و "بیطرفی" اظهار کرده اید که مرا بیاد دوره های حاکمیت "حفیظ الله امین" و "ببرک کارمل" انداخت چه آنها گلو پاره میکردند که "بیطرف" یعنی "بی شرف" و می افزودند که " ... هر که با ما نیست دشمن ماست !!..." و " ... معیار وطن پرستی ما دوستی با شوروی است..." ار این نقطۀ نظر من هم مثل شما بیطرف نیستم و حالت موجوده وطنم و وجود جنگ سالاران و تفنگ سالاران و خائنین بهره جوی داخلی و خارجی مرا همانقدر رنج میدهد که زمانی مملکت در زیر سیطرۀ شوروی بود و هستی و دار و ندارش را به یعما می بردند.
پیروز باشید


اسم: فرهاد   محل سکونت: بدخشان    تاریخ: 05.07.2009

دوست گرامی عبدالخالق پویا!
در حصه اینکه سایت افغان جرمن یگانه سایت نادر ملی است کدام شکی وجود ندارد، اما شما باری به نظریات دور از انصاف خود مرور نموده و در حصه خود قضاوت نمائید، شما خود را در زمره مردمان ملی و بیطرف قلم زده اید حالانکه از نوشته های تان چنین معلوم میشود که شما هم از جمله آن کسانی هستید که دایماٌ در گلون آسیاب بورژوازی خورش میریزند و اگر شما براستی بیطرف باشید، پس این آیدیای ضد کمونستی شمااز کجا شد؟
پویا صاحب محترم!
اول اینکه در افغانستان کدام کمونستی وجود نداشته که شما امروز از بسیج شدن آن حرف میزنید، ثانیاٌ اگر کمونستها موجود هم باشند و ضمن موجودیت شان این توانائی را هم پیدا نموده اند که با دسترسی به تکنولوژی عصر توانسته اند موجودیت و توانمندی خود را به جهان معرفی نمایند، آفرین شان.
متوجه باشید!!! شما با اینکه خود را ملی و بیطرف معرفی نموده اید چنین نیست، شما از موضع بیطرفی،از حامیان گوش بفرمان بورژوازی منطقه و بادار غدار آن امپریالیزم جهانی استید، اگر امپریالیزم جهانی با تمام دار و ندار خود در همدستی با متحدین جنایت کار بین المللی و همدستان خائن داخلی اش، بر کشور ما هجوم آورده و مداوماٌ همه هستی مارا بیغما میبرد، پس در چنین حالت چه کسی باید از درد ملت با خبر شود؟
شما حقیقتاٌ بیطرف هستید، از بیطرف چیزی ساخته نیست، بیطرف همیشه به پله ترازو توجه دارد و در تحلیل نهائی شما و افراد بیطرف دیگری مثل شما حامیان بورژوازی و وسایل تبلیغی این اندیشه زبون هستید.
در قسمت اینکه شما کمونستها را شرف باخته گفته اید، عیبی ندارید، زیرا همین خدمت است که به باداران خود عرضه میدارید و این مکلفیت شماست، شما کمونستهارا شرف باخته میگوئید ولی در مورد اینکه امپریالیزم خونخوار شرف و وجدان همه ملت را لگدمال نموده و دیگر عزتی را بما نمانده است چیزی نمیگوئید، این است بیطرفی شما!!!!!
شما خو بیطرف استید!! اما بیاد داشته باشید که ملت افغان بیطرف نیست، شما آگاهانه یا غیر آگاهانه، بدون اینکه درکی از کمونیزم داشته باشید در ضدیت با آن فرار گرفته اید ولی ملت بیچاره ما جنایات مستقیم امپریالیزم را متحمل میشود و اگر همین ملت دیروز قدرت نمائی سوسیال امپیالیزم روس را نپذیرفت، تکتازی امریالیزم امریکا را نیز نخواهد پذیرفت، این امتحان دیگری در برابر ملت است.
استقرار جامعه عاری از استبداد، صرفاٌ از طریق اتحاد خلل ناپذیر زحمتکشان کشور در روشنی آیدیولوژی مترقی تحت رهبری یک تشکل مترقی امکان پذیر است نه با ایراد شعار های بیطرفانه بسود امپریالیزم.
پیروز باشید


اسم: Qasem   محل سکونت: guldara,Farah    تاریخ: 05.07.2009

سلام!
ابراز نظر حق هر انسان است, اما وقتی قلم بدست میگریم, خدا, وجدان, افغانیت و انسان بودن را فراموش نکنیم. این امر کمک میکند که در برابر آنها مسول و باشرف باقی مانیم.
اگر از قلم ما حرفهای بد که بدروغ بودن آن قبل از نوشتن واقف هستیم تراوش کند , ما مانند همان کسانیکه قاتل ملیونها مردم ما هستند, و مهم نیست که به کدام طرف یا طرفها تعلق داشتند مسول هستیم.
گر قلم در دست غداری بود............لاجرم منصور بر داری بود. در نوشته های منعکس درین صفحه من دروغهایی را میبینم که اصلاً به واقعیت در مورد زنده گی داکتر عبدالله مطابقت ندارد.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 03.07.2009

ازاین سطر به بالا بررسی همه کاندیدان.

قابل توجه علاقمندان گرامی
از تاریخ 26جوزا به اینسو که کمپاین انتخاباتی کاندیدان ریاست جمهوری شروع گردیده این پورتال شماری از کاندیدان را که کم و بیش در محیط با شهرت خوب و یا بد شناخته شده اند ، برای نظرخواهی مشخص کرد. اکنون الی 26 اسد 1388 که کمپاین به سر می رسد تعداد زیاد از کاندیدان برای نظر خواهی باقی مانده اند که کمتر در محیط شناخته شده هستند. از این نگاه تشخیص کاندید برای نظر خواهی را از این به بعد (11سرطان 1388) برای مطالعه کنند گان می گذاریم که خود کاندید مورد نظرشان را از لست مشخص نموده و در زمینه اظهار نظر نماید.
چون پورتال افغان جرمن آنلاین یک رسانهً ملی و غیر وابسته بوده و به طور مشخص موافق و یا مخالف هیچیک از کاندید ها نمی باشد ، ممکن است تبصره های تائیدی ویا تردیدی نسبت به این یا آن کاندید ، نقش غیرجانبدارانهً ما را زیر سوال ببرد و یا اینکه عده ای از هواخواهان این یا آن کاندید از این خلوص نیت پورتال افغان جرمن آنلاین به نفع کاندید خویش بهره ببرند و یا عکس آن ، عده ای در تخریب ناشیانه و جانبدارانهً کاندیدای رقیب خویش رسانهً مارا مورد استفادۀ نه چندان مطلوب قرار دهند، روی این ملحوظات از تمام نگارندگان ارجمند صمیمانه توقع میرود تا درتبصره ها و نکات نظر ایشان موارد آتی را رعایت نمایند:
- از کاربرد کلمات و اصطلاحات اهانت و استهزا آمیز امتناع ورزیده و نیز از اتهامات و برچسپ های معلق و فاقد اساس منطقی و بدون سند و برهان خودداری ورزند.
- همچنان از تائید و تاکید صرف خوشبینانۀ یک کاندید ، بدون ارائۀً دلیل دوری جسته و تائیدات ایشان را با اسناد قابل قبول موجه بسازند.
- ارزیابی و تحلیل خط و مش های کاندید ها را از نگاه مفیدیت و مساعدت آن با منافع ملی کشور و یا عکس آن به بررسی گرفته و در روشنگری مردم سهم بگیرند.
- سیاست های مشخص داخلی ، خارجی ، اقتصادی، اداری، نظامی و سایر موارد هر کاندید را در میزان مطابقت با حال و آیندهً وطن ما ملاحظه و تحقیق فرمایند.
با عرض حرمت


اسم: taftish   محل سکونت: ......    تاریخ: 03.07.2009

hadaf man in nabood ke site afghan german masol in tqalob ast balke mekhoastam masoleen site ra motawaje besasam ke emkan darad kasse site ra hack karada bashad wa ya hamchoon cheese. hama medanand k afrade manande habib mangal hech chance nadarand wa az in tariq mekhwahand khod ra mahboob mardom jelwa bedehand . nazar man wa shoma dar barae site afghan german yake ast


اسم: عبدالخالق پویا   محل سکونت: کابل    تاریخ: 03.07.2009

باز آدم دیگری بنام مستعار غیر مأنوس (تافیش) از محل نامعلومی نمبدانم از ترس که به زیر چادری نوشته است که سایت افغان جرمن در رای گیری و نظرخواهی ایکه به راه انداخته است تقلب نموده زیرا رای حبیب منگل در ظرف یک روز از 27 به 31 فیصد رسیده است.
یرادر عزیز به نظر من سایت افغان جرمن یکی از نادر سایت های ملی ، آزاده ، غیر وابسته و مردمی افغانها در نت است. شما باید از اظهار چنین اعتراض دور از حقیقت تان از سایت مذکور طلب عفو نمائید و کار نشراتی آنرا که همه در راه اعتلا و خدمت صادقانه بوطن و وطنداران می باشد به نظر قدر ببینید.
از اینکه نوشته اید رای حبیب منگل دفغتاً از 27 به 31 فیصد ارتقا نموده است دلیل آنرا در جای دیگری جست و جو کنید. دلیل آن بسیج شدن و منظم شدن کمونیست های شرف باخته است که هنوز از ویرانی و دربدری و فجایع در حق مردم افغانستان دل شان یخ نکرده است و مردمان ملی و بیطرف هر کدام در فکری و اندیشه های خود بینی و خود خواهی غرق شده ایم و توانانی اینرا نداریم تا چند نفر را دور خود جمع نمائیم. همین است که رای این قاتل و بی وطن رو به افزایش است.
برادران هنوز هم ناوقت نشده بیدار شویم و از بازگشت عناصر جنایتکار و خائن بوطن از قبیل حبیب منگل، عبدالله عبدالله، پدرام و بیژن و غیره عناصر نوکر بیگانگان جلو گیری نمائیم. با احترام


اسم: taftish   محل سکونت: ....    تاریخ: 03.07.2009

dar raydehe ya nazarsanjee ke ba rah andakhta ed taqalob sorat gerefta zera rae habib mangal dar zarf yak roz az 27% ba 31% raseda ast.

در رای دهی یا نظرخواهی که براه انداخته اید تقلب صورت گرفته زیرا رای حبیب منگل در ظرف یک روز از 27 فیصد به 31 فیصد رسیده است.


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.07.2009

محترم نسیم اسیر،
اخبار نیویورک تایمز به تاریخ ۲۵ جون نوشت: به نظر مخالفین کرزی و سران افغانی انتخاب مجدد وی یکنوع فساد ملی را به بار خواهد آورد، که افغانها را از انتخابات و یک پیشرفت ممکن در آینده دلسرد خواهد کرد. روزنامه FAZ آلمانی در تبصره اش حتی مدعی شد، که طالبان به مردم توصیه انتخاب کرزی را میکنند، زیرا آنها از اوضاع هرج ومرج بهره زیاد میبرند. چه قربانی نداد ملت افغان - قبول تجاوز چهل کشور - تا درد و رنج سی ساله اش بالاخره به پایان رسد؟ چه خواهد نسل جوان، که امید رفع دشمنیهای داخلی افغانها به ایشان است، از سازشهای پر غرض و دروغها یاد گرفت؟ متاسفانه در نظر تان در باره سوبه همه کاندیدها اشتباه میکنید، زیرا به نظر من سید جلال کریم در دوران طفولیت اش به حیث نابغه بشمار میرفت. هم دیگر کاندیدان شاید صاحب یک درجه تحصیلی باشند، ولی یا اینکه احساس خدمت به ملت ندارند، یا که به شهرت نرسیده اند. اینکه در حال حاضر پول که دارد و شهرت را کی میبخشد، شاید قابل یاد آوری نباشد. اگر چه روشنفکران توانایی تغیر در جامعه را ندارند، باید حد اقل قلم خود را آزاد نگهداشته و از ارزشهای معنوی سخن زنند.


اسم: داکتر شکرالله مشکور   محل سکونت: ولایت ننگرهار    تاریخ: 02.07.2009

لطفاُ د یو مسؤل افغان په څیر په ټول ټاکنو کې برخه واخلۍ او په پوره احطیاط سره رای ورکړۍ ځکه ستاسی رای ستاسی شخصی صلاحیت ده لاکن لویه ملی مسؤلیت هم دی په درنښت:
لطفاً به حیث یک افغان مسؤل در پروسه انتخابات سهم بگیرید و با احتیاط کامل رای بدهید بخاطریکه رای شما صلاحیت شخصی شما اما یک مسؤلیت ملی شما نیز میباشد با احترام:
داکتر شکرالله مشکور کاندید انتخابات ۱۳۸۸ شورای ولایتی ننگرهار
Please as a responsible Afghan participate in elections and vote carefully because your vote is your power but also it is your big national responsibility.
Dr. Shokrullah Mashkor, 1388 Nangarhar Provincial Council Candidate


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات متحدۀ امریکا    تاریخ: 02.07.2009

محترم اعضای پورتال افغان جرمن،چون به ارتباط نظر جناب آقای نسیم اسیر، شاعرخردمند افغان، مضمونی را در قسمت تحلیل ها تحریر نموده ام، لطفامضمون مذکور رادر نظر خواهی ضمیمه نموده ممنون سازید.

آیا هرسرمۀ آزموده شده را بایدآزمود؟


اسم: لطف الله خاشع   محل سکونت: روسیه    تاریخ: 02.07.2009

نه تنها جامعۀ افغانی بلكه جامعۀ بشری هم از موجودیت حامد كرزی ننگ دارد. این شخص همراه با برادرانش یك دستگاه دزدی و رهزنی را در افغانستان پرپا كرده اند كه در چور و تقسیم غنایم وطن بدبخت ما با دیگر فاسقین شریك اند.
میگویند كه انجنیر عبدالا حمد برادر بزرگ حامد كرزی شخص شریف است كه همین شخص شریف میلیون ها دالر را به غارت برده است.
در مورد قاچاق بری قیوم كرزی و ولی كرزی تا حال صدها مقاله در جراید دنیا به چاپ رسیده است.
قیوم كرزی به نسبت اینكه برادر حامد كرزی است، از طریق گرفتن قراردادها با یك دوستش بنام انجنیر عزیز عظیمی هراتی میلیون ها دالر را بغارت بردند. ولی كرزی در قندهار دارهء دزدان و قاچاقبران دارد. شخص حامد كرزی از طریق برادران خود پول فراوانی بدست میاورد و در حساب های بانكی مختلف این پول های را برای روز مبادا ذخیره میكند.
من چند ماه پیش به افغانستان رفته بودم و از بسیار چیز ها آگاه شدم. آیا یك انسانی كه شیر آدم را خورده باشد با حیوان صفتانی مثل دوستم و خلیلی و فهیم معامله میكند. خود هموطنان ما باید بفهمند كه حامد كرزی چطور آدم است كه انسان هایی مثل دوستم و فهیم رفیق اش باشند. برای حامد كرزی تباهی وطن و مردم افغان برابر یك خسته هم ارزش ندارد. بااین گذشته ناپاك و بی كفایتی ما نمیتوانیم كه كرزی را بار دیگر به حیث رئیس جمهور افغانستان انتخاب كنیم.


اسم: وطندار   محل سکونت: کابل    تاریخ: 01.07.2009

او که ازترس اوباما ده بیمه
باز بیآورد همو دزد قدیمه
شه راغلاست پهیمه
انکه در کشتن و بستن و قاچاق سهیمه
شه راغلاست پهیمه
هم قاتل و هم دزد و هم تاجر دینه
شه راغلاست پهیمه
هم جاسوس و هم پابوس و هم دزدزمینه
شه راغلاست پهیمه
مارشال بغرور گفت که عبداله دگه کینه
شه راغلاست پهیمه
یاکه وجدان و شرف وایمان دگه چینه
شه راغلاست پهیمه
بهر دلخوشی یی ایران دوم کرد کریمه
شه راغلاست پهیمه
محقق و دوستم که هنوز هم به کمینه
شه راغلاست پهیمه
دزدان همگی شادند ولی استاد غمینه
شه راغلاست پهیمه


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 01.07.2009

I have read many comments and I could get news and I could read about many meetings in connection this coming artificial election, some people are saying:

Mr. Karzai is the right one for his second election and some people are announcing in meetings and comments that Mr. Ashraf Ghani Ahmadzai is scientific and experience person, who is much better qualified among all of them to be next president.

At beginning was stressed that Mr. Jalali will be the right person, who was brought including Mr. Spanta to Dubai for a special Meeting under superwise of Mr. Khalilzad, who is the real founder of those trained cheater, killer nd criminals. Mr. Jalali and Mr. Ahadi announced already their support for Mr. Karzai, Mr. Bashardost is ignored fully because he does not belong to this united group.

Mr. Fahim(driver) is supporting Mr. Karzai, Mr. Abdullah Abdullah and Mr. Ashraf Ghani want to unite against Mr. Karzai later on and Mr. Arsala will announce his support in proper time on advise too.

If we see and study the supporter groups of those people, then it is appearing that the communists, Mullahs and Taliban follower are running around for them and another hand we can realize that north alliance is present by Mr. Karzai and by Mr. Ashraf Ghani as well later on.

Before I will make a short summary, I want to mention following points:

- Mr. Khalilzad Charlatan made a trip to Kabul few times and it was organized some meeting in few provinces too.

- Mr. Jalali, Mr. Ahadi, Mr. Dostum, Mr. Khalili, Mr. Gailani, Mr. Mujaddidi and Mr. Fahim joined Mr. Karzai.

- Mr. Ashraf Ghani is in talk with Mr. Abdullah Abdullah to unit themselves and Mr. Arsala is in waiting and he will decide in proper time who he will support.

All of mentioned people are very well known but about Mr. Ashraf Ghani stressed mixed communists and Taliban follower that he is scientific and world known person and those people hold meeting in country in Europe and some where else and some are planed.

He was brought with the same groupe to Afghanistan and he was put as finance minister in year 2001, he was not be able to run his ministry during the few years, he did not have view about his ministry at all, he was almost more time in USA, he brought unqualified people to his ministry like Mr. Abdullah Abdullah did it too, he carried always the stuffs of Mr. Ahmad Shah Masoud, therefore it did not exist so much expectation from him, yes, it existed by Mr. Ashraf Ghani and he failed in spite of his scientific qualification, this can showed very well when he was president of University of Kabul, he was seldom at the university too, he put his acting a man who was representative of Taliban in Europe and he acted with his support later on as president of the University of Kabul.

Summary:

Mr. Obama has no information about the society of Afghanistan, he does not know proper what is going on in Afghanistan, he insisted on war in Afghanistan because he blieve that this war against Al Qaida and Taliban is the right one and his nation is believing this too, but in reality he is following the horrible mistake of Mr. warrior G. W. Bush, the sign for it is to increase the amount of soldiers and let Mr. Charlatan Khalilizad as expert of Afghanistan to start reorganizing his dirty game again.

Mr. Charlatan Khalilzad dirty game is reflecting very clear that his united groupe is advised to split his group into Karzai and Ashraf Ghani and both are his trained friends and one of them should occupy the seat of president for next five years and we will be witness that among both will come agreement for the future five years.

We are happy and lucky that we have in Afghanistan democratic election because 41 persons are nominated for the next election, but we forgot fully that many of them are paid in advance to reflect to the nation and to the world the established democracy in Afghanistan.

So far we will have in country those people as ruler, then we will start to kill each other base on ethnic and all sensible and watchful Afghans have the responsibility to understand their cheating steps and act matter of fact before it will start the killing among the nation self.

I want to stress that I am not against USA and EU and and other supported countries, I am against about their blind and pig headed doing and I am against because they are bombing blind the areas and killing innocent people and they are destroying their simple existent and they are insulting and putting into jails the common innocent people, they have to STOP such cruel and barbaric actions and they have to STOP to support those killer, criminals and corrupted exported people, they have to let the nation to decide about its future and not support with money in tricky way such artificial election.

If they do STOP it, then I am pretty sure that the so called Taliban and Al Qaida will be catch very soon.


اسم: محمد قاسم هاشمی   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 01.07.2009

هموطنان عزیز سلام،
در رابطه به نامزدی مجدد جلالتمآب کرزی و تیم کاری اش باید به دو نکتهء مهم توجه داشت :
نخست، همانگونه که جنگ ها اشکال متفاوتی چون تهاجمی، دفاعی، چریکی داشته و یک شکل آنرا بنام جنگ کثیف میشناسند که در آن هدف عمده را تصفیه کاریهای قومی و نژادی تشکیل میدهد، به همانگونه جنبشهای محافظه کارانه اشکال مختلفی چون جنبش های محافظه کارانهء کلاسیک و محاقظه کاران جدید دارند که میتوان محافظه کاران کثیف را به آن علاوه کرد.
آنچه در افغانستان شاهد آن هستیم جنبش محافظه کارانهء کثیفیست که هدف آنرا حفظ افرادی در صحنهء سیاسی کشور تشکیل میدهد که شخصیت آنها زادهء جنگ است و تداوم جنگ به آن اهمیت بخشیده و میبخشد و اسقرار صلح و امنیت از اهمیت حضور آنها میکاهد.
مسالهء دوم به شعور سیاسی افغانها و فرهنگ حاکم بر جامعهء افغانی ارتباط میگیرد، یعنی تا زمانیکه اکثریت بیسواد جامعهء افغانی در عقب شعار های واهی، فریبنده و پر طمطراق میشتابند و استبداد پذیری فرهنگ حاکم بر جامعه را تشکیل میدهد، بدون شک حاکمیت افراد نامطلوب با شعار های فریبنده و ناممکن، دموکراسی چنین جامعه ایرا به وجهء احسن آن تمثیل مینماید.


اسم: محمد فرید   محل سکونت: استاد پوهنتون    تاریخ: 01.07.2009

جونان غزیز
شرایط وطن ما به حالت بسیار خراب وبد قرار گرفته. اگر ماو شما هم دست وهم فکر نباشیم وطن بحالت بد نر قرار خواهد گرفت و منافقین باز هم استفاده خواهند کرد. استادان شما هم مشکلات زیاد دارند مگر بخاطر وطن عریز باید ما و شما یکجا و هم نظر و با برده باری کار کنیم و نگذراریم که باز فاسدین به قدرت برسند. ما استادان با شما هستیم و بر علیه منا فقین و دروغگویان مبارزه خواهیم کرد و انشالله موفق خواهیم گردید . زنده باد نسل جوان و سر بلند باد افغانستان عزیزو مرده باد خاینین وطن


اسم: جمیله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 01.07.2009

همین امروز از رادیو BBC شنیدم که در حدود 700 جوان بیچاره و بی سرنوشت ، از مدت چندی در سرحد فرانسه، در جنگل ها و در خیمه ها بسر میبرند و انتظار دارند که اگر چانس با اشان یاری کند روانه انگستان گردند. ببینین افغان های عریز که گناه از کی است.
معلومدار از کرزی xxxxاست که نتوانست در ظرف 8 سال حکومت داری با وجود کمک های کوه آسا و بی شائبه جهانی ، کدام کار مثبت به حال و احوال مردم ا نجام دهد. خداوند متعال این کرزی را با دار و دسته اش هر چه زود تر گم کند. کسانی که از او تعریف و توصیف میکنند هم انسان های کسیف هستند. خداوند بالای مردم ما رحم کند و منافقین و استفاده جویان و قاتلین را به سزای اعمال شان برساند. آمین یا رب العالمین


اسم: نورانی    محل سکونت: لندن    تاریخ: 01.07.2009

قابل توجه ء جناب محترم نسیم اسیر:

من با نظر شما موافق نیستم. در همه كشور هائی كه حاكمیت مردم حاكم است، یك رهبر ناكام و نا موفق را از صحنه دور میكنند و بعوض فرد بهتر از گذشته را جانشین وی میسازند. اینكه بگوئیم حامد كرزی حالا تجربه بدست آورده و نسبت به دیگران در آینده بهتر عمل خواهد كرد، یك اشتباه و خود فریبی است. چه تجربه ای كرزی دارد كه بحال مردم ما مفید واقع شود؟ چه تضمینی وجود دارد كه حامد كرزی در آینده بهتر عمل خواهد كرد؟ مااین قضاوت سالم را میتوانیم از روی كار و فعالیت روزمرهء وی استنتاج كنیم. میخواهم كه شما یك عمل نیك و شرافتمندانه كرزی را برایم ثابت سازید. حتی كشوریكه او را بقدرت رسانید از بیهودگی وی اظهار خشم میكند. یك انسان ناكام را دوباره فرصت دادن شباهت به این دارد كه سنگ را بالا اندازیم و بعداً سر خود را زیر آن قرار دهیم.


اسم: فیروز   محل سکونت: پوهنتون کابل    تاریخ: 01.07.2009

برادران عزیز یار محمد جان و یاسین جان

حقیقتا" که جوانان ما مشکلات زیادی در زندگی خود و فامیل شان دارند. مگر چه باید کرد؟؟. بگذاریم که باز یک نفر هدفش فقط بقدرت رسیدن است و نه خدمت به مملکت ، رئیس جمهور شود؟ هر کدام از 41 نفر کاندید وعده ها میدهد ، پلان ها طرح میکند مگر عملی کردن آنها توسط یک نفر امکان پذیر نیست و باید یک گروپ کاری از اشخاص وطن پرست ، دلسوز و با تجربه داشته باشد.

جناب کرزی در این 8 سال چقدر وعده های فریب کارانه داد. در اطرافش ، در کابینه اش اشخاص کاری و دلسوز نداشت ، مشاورینش با معاش های بلند به مردم خیانت کردند که در نتیجه روز گار مردم روز به روز خرابتر گردید و حال بازهم با همان اشخاص میخواهد دوباره به قدرت برسد و زندگی مردم را بدتر و بیچاره تر بسازد. در تلویزون دولتی ، مشاهده میکنیم که همه روزه یک تعداد موسفیدان رااز هر گوشه و کنار مملکت به قصر ارگ آورده میشوند و برای شان نان چرب تهیه میدارند و یقینا"یک مقدار پول نقدهم به جیب های شان میریزند تا در ولایت های شان از کرزی تعریف کنند و در حقش دعا کنند (ترکی هم عین کارها را میکرد) مگر آیا چنین اعمال شان نتیجه خواهند داد؟؟

من هم محصل پوهنتون کابل هستم و در زندگی از هر نقطۀ نظر مشکلات زیاد دارم. استادهایم که با یک ورق به داخل صنف میشوند هم مشکلات دارند و گفتارشان ، درس شان خشک بوده و دلچسپ نیست. آن بیچاره هاهم مثل شاگردانشان سر گردان استند و باید به چندین جای دیگر کار کنند تا روز گار خودرا بچلانند. در پوهنتون ، محصلین کدام کمیته ایکه راجع به سر نوشت مملکت حرف زده شود، مناقشه شود و صدا بلند شود ، وجود ندارد و از این رهگذر همه ماو شما رنج میبریم. پالیسی وزارت تصیلات عالی هم همین است و یک اطاق را به اختیار محصلین قرار نمیدهد تا محصلین تبادل افکار کنند. همه ماو شما رنج میبریم مگر چاره نداریم. مربیان ما خواسته اند که غرق مشکلات باشیم و صدای خودرا بلند نکنیم. نمیدانم نسل بعد از ما چه سر نوشت خواهد داشت ؟؟

به هر حال کوشش کنیم تا محصلین و استادان با وجود مشکلات زندگی شان ، در این وقت حساس ، راجع به انتخابات نظریه بدهند و پیشنهادها کنند تا اگر یک نفر مدبر و دلسوز و بارحم به قدرت برسد تا بتواند مردم و وطن خودرا نجات بدهد. من حاضرم که با همه مشکلاتم در این راستا با شما برادران از هر نوع خدمت دریغ نکنم. آرزو دارم تا تمام جوانان نظریات خودرا ارائه بدارند تا اقلا" از راه سایت افغان جرمن آنلین باهم تماس حاصل کرده و تبادل نظر کنیم تا اگر امکان پیدا کنیم از این طریق به آینده خود و طن خود مصدر خد مت شویم.


اسم: اقا محمد نيازی    محل سکونت: فرانگفورت نزديک خانه بابک )    تاریخ: 01.07.2009

قبل از انکه به سجايای سايت تابناک و وزين افغان جرمن انلاين وپورتال ان پرداخت لازم ميبينم از پاليسی واقعأ ملی ودموکراتيک اين سايت ومسوولين اگاه ان در قبال کانديدهای پوست رياست جمهوری افغانستان و پروســـه انتخابات و نظر سنجی مردم ستايش نموده سياست نشراتی انرا تائيد وشادباش گفته و اما ننگ بر انعده سايتهای مزدور . وابسته . ماجراجو . فرهنگ ستيز ، سياه انديش ، که با نشر اکاذيب . چرنديات بازاری تنها وظيفه دارند پاچه گير هر رهرو شوند!!
چندی قبل سايت محبوب « اخبار افغانسان » از طرز و پاليسی نشراتی سايت افغان جرمن در قبال پروسه انتخابات ستايش و تائيد به عمل اورده بود. مگر شواليه های انترنيت ، بربريت قرون وسطايی ، ددمنشان هرزه ، رنجوران انترنيتی ، آب اورده های استخبارات بيگانه با طمطراق قلدری .اوباشی . وبا دندان نمای محترم دوکتور مجاز را تهديد نموده که اگر کلمه « وزين » را از کنار سايت افغان جرمن حذف ننمايد بار ديگر سوار برتانگ روسی و کمک انترناسيونال سوسيال فاشيستها و ارتش سرخ متجاوز سوسيال امپرياليزم خانه وکاشانه او رااشغال ميداشتن!
واقعأ مضحک و گرداننده سايت با پوشش برقه صبيه گل اغا بنام اخگر گل بار ديگر از طريق زرادخانه استخبارات کشور « شوراها؟؟!!» مالامال گرديده و مجبور است پاچه مالک خود را که « نهضت فراگير کثافات » است به دندان گرفته و اخيرأ اين ادمک رنجور . مرموز . مجهول . ناقص العقل . جزامی که چون قاضی کودن همه را [پندار] دهد ولی شوربختانه خودش ... دهد!!
و اين دراکولای مريض با طفره از مقابل شاه شجاع دوم وطن فروش معروف کودتا چيان کور نهضت فروش به سرعت عبور نموده در نکوهش مرد ميدان. سرفروش راه وطن . زنجير شکن سوسيال امپرياليزم پرداخته ننگ به تو.
لحظات کنونی برای افغانستان از مبرم ترين . دشوار ترين . پيچيده ترين . حساس ترين لحظات بوده که هر کلام و هر گام بايد سنجيده . دقيق گفته شود و برداشته گردد . غفلت .اغماض . طفره رفتن . عدم درک مسوليت ملی و وطنی . چشم پوشی از حقيقت ديگر گناه وخطاست. هموطن طی ۳۵ سال اين دومين باريست کشور آزادگان احمد خان . ميرويس خان .اکبر خان . مير مسجيدی خان ، امان الله خان نخست توسط سوسيال امپرياليزم و حال توسط امپرياليزم غاصب اشغال گرديده. که هر دو مرتبه عوامل داخلی اجيران خريده شده باعث کشاندن پای کثيف اولی ها و دومی ها گرديد و در زمان اشغال روسها اين عوامل بر سرنوشت ملت حاکم گرديده شب روز برای منافع انها رزميده و در زمان اشغال امريکا و انگليس نيز انهايکه با تسلیمی بکس های دالر وطن را فروختن مدت ۸ سال است که بر سرنوشت وطن شکم انداخته و به لاردها ـ ملياردر ها ـ مافياها تبديل و ۵۰ فيصد ملت تحت خط فقر قرار گرفته. و اين چشم سفيد های بی صفت بار ديگر خود را کانديد نموده اقای کرزی. عبدالله . پدرام . منگل .تنی . ثابت . راکتی . و و و آرزو و اميد دارند که مردم به انها رای دهند هرگز وهرگز !
وطندار رئيس جمهور افغانستان قبلأ در تصميم مشترک قصر سفيد. پنتاگون. وزارت خارجه. دفتر مرکزی (C.I.A) تعين گرديده طوريکه کارمل هنوز در چکسلواکيا بود که کرملين او را[رئيس جمهور] اعلان نموده بود. اينکه رنگ رفته های ديروز بار ديگر توسط زلمی خليل زاد رنگ روغن < چپ دموکراتيک > گرديده و به اصطلاح از طرف « نهضت چپ » نامزد شده همه وهمه بازی استخبارات است که اين < چپ های دموکرات > چون سايت بازاری پندار دستگير ارتجاع گرديده و يا ديگران بنأ برای هر یک ما و شما يک راه باقيست [تحريم انتخابات] و بس وظيفه ايمانی . وجدانی . ملی . افغانی ما تنها و تنها ( نه رفتن به پای صندق ها) ميباشدو بس.
آمين يا رب عالمين (اقا محمد نيازی ـــ فرانگفورت نزديک خانه بابک)


اسم: یاسین   محل سکونت: فاکولته شرعیات پوهنتون کابل     تاریخ: 30.06.2009

برادر یارمحمد از پوهنتون کابل درد دل مردم افغانستان را به بسیار خوبی بیان کردند. واقعأ صد تف و لعنت به کرزی و دار دستۀ خیانت کارش. سرنوشت مردم افغانستان از 35 سال بدینسو متأسفانه با جفاکار، خیانت کار، مرتجع ، خودفروخته، برادرکش و خلاصه هرچه که فکر میکنید گره خورده است. رهایی از شر این همه اراذل یک نابغه ضرورت دارد که معجزۀ را در این کشور برباد رفته ممکن بسازد.
به این حدف نائل شدن با یک انسان گریانوک مانند کرزی که از عصر نکتائی دوباره به عصر ایزاربند تنزل فرموده اند هیچگاه امکان پذیر نخواهد بود.
گوشزد من به برادر یارمحمد اینست که زندگی یکبار است، همۀ ما میتوانم ساعت ها آه و ناله بکشیم که آه این شد و آه آن شد، آه حق ما را خوردند، آه ما را کشتند ولی از بدبختی و فلاکت مردم ما نزدیک به نیم قرن میگذرد. من به این نظر هستم که من و تو هر دو نسبت به سرنوشت کشور خود مسؤولیت داریم و باید آنرا تغیر دهیم و از همه مهمتر هرکسی را که به سرنوشت افغانستان جفا کرده است و سرمایۀ این ملت را به سرقت برده است به کیفراعمالش برسانیم. به امید همان روز.


اسم: نسیم اسیر   محل سکونت: شهرفرانکفورت آلمان    تاریخ: 30.06.2009

سرمهءنیازموده راآزمودن خطاست!

معذرت میخواهم که درین نظر مغایر خواسته های اکثر هموطنان گرامی از جمله جناب نورانی ازلندن که هم امروز نظر خود را داده اند قرار می گیرم.
متلی داریم که میگویند سرمهء آزموده را آزمودن خطاست، من متاسفانه در شرایط فعلی و در جنگلزار انتخابات ریاست جمهوری برعکس آن نظر ، برای اینکه سالهای دیگر به آزمودن های بیهوده سپری نشود، می گویم سرمهء نیازموده را آزمودن خطاهاست، به این دلیل که در مملکتی که فقر مادی و معنوی و میزان بیسوادی به اوج خود رسیده و بیداد میکند و نفوس حقیقی آن هم به بیست ملیون نمیرسد، کاندید شدن چهل و چار نفر بااستعدادهای مختلف ، حتی به سویهء درسی تاصنف هشت مکتب، بغرض احراز کرسی ریاست جمهوری، نه تنها برای عقل ناتوان من ، بلکه برای ناظران جهان باید تعجب آور باشد، از طرفی این سوال برای همه پیداست که هجوم این خس و خاشاک براستی به منظور خدمت به مردم مظلوم و معصوم و رنج دیدهء افغانسمتان که سی سال کشته داده و کشته هادیده اند، میباشد؟ یا برای تطمین نفس های سرکش و جاه طلب خود شان که متاسفانه دیده میشود اکثر این بیچاره ها خود و جامعه خود را تاهنوز نشناخته اند.

شاید به تصور ناقص من درین آشفته بازار انتخابات با چهره های بیشتر نامانوس ، آقای کرزی با تجاربی که باید درین دوران کار اندوخته و آموخته باشد در صف کاندیدان ، یک سر و گردن بالاتر جلوه کند، زیرا او باوجود نارسائی هایی که در اثر مداخلات قدرتمندان داخلی و خارجی در کارهایش اقلا هفت سال تجربه دوره های انتقالی و انتخابی را باخود دارد و بهر اندازه بی سویه و ناتوان هم باشد اقلا تجاربی آموخته و باتماسهای مکرر و مختلف داخلی و خارجی اکنون باید بداند که در دوره دوم ریاست جمهوری تکرار گناهان گذشته را نکند و پلانهای موثر تر و مفید تر در اقدامات، انتخابات کابینه و انتصابات انجام بدهد تابرای خود نیکنامی و برای مردمان ستم کشیدهء وطن آرامش و خوش بختی بیاورد.

به این اساس من از ترس اینکه نکند یکی ازین چهره های ناشناخته این مقام والا رااشغال و باشروع نمودن از صفر یک دورهءمصیبت بار دیگر را فرا راه مردم قرار ندهد، رای خود را به آقای کرزی صادر و او را بهتر از دیگران میدانم که بتواند این کشتی شکسته را به ساحل نجات برساند.

شعری هم تقدیم میکنم.

یک گروه عجیب از کل و کور ** کرده عزم ریاست جمهور
جمعی سر کنده و پراگنده ** پاچه ژولیده و یخن کنده
آنکه را در جگر الف با نیست ** از پی راست رفتنش پا نیست
آنکه بر خلق ، خود ستم کرده ** بهر این کار قد علم کرده
آنکه خود منشا مصیبت هاست ** چون « تنی» جلوه میکند چپ و راست
گرد و خاکی غبار آلودی ** در تلاش اند از پی سودی
گربه ای چند درنمازشده ** گرگ خونخوار چاره سازشده
داد ازخدمت وطن بزند ** خود نداند ولی سخن بزند
تامگرصاحب جلال شود ** واجد عزت و کمال شود
یاکه چندین بلای بی درمان ** درس ناخوانده جاهل ونادان
سخن ازرشداقتصاد زند ** حرف تصمیم و اجتهاد زند
یادوسه قاتل وضیع و خبیث ** آیه میخواندودرود و حدیث
آنکه قرآن بزیرپامیکرد ** کفرمیخواند وفتنه هامیکرد
این زمان عابدومسلمان است ** خادم جان نثار افغان است
کل و کوری ، عجیب می لافند ** وعده های دروغ می بافند
همه، مردم فریب وچرب زبان ** سنگ حب وطن بسینه زنان
نی وطن دوست و نی وطن خواهند ** همه در بند نفس گراهند
یارب ازاین گروه جاطلبان ** ملک مارا به لطف خودبرهان
به کسی کرسی ریاست ده ** قدرت و همت سیاست ده
تا وطن باز استوار شود ** سربلند و پر افتخار شود
والسلام


اسم: یار محمد   محل سکونت: پو هنتون کابل    تاریخ: 30.06.2009

هم وطنان گرامی.

ابتدا نظریه خودرا راجع به کاندیداتوری جناب کرزی به عرض میرسانم.
جناب کرزی به ملت خود وعده های زیاد داد که هیچ کدامش عملی نشد. جناب شان در بازی دادن و منافقت مهارت خاص دارند. ایشان خلقی ها، پرچمی ها، گروه های مجاهدین حتی ظاهر شاه و خانواده اش و بصورت عموم همه مردم افغانستان را همیشه بازی داده.
امروز تمام جنایت کارانی که هر کدام شان باید به میز محاکمه کشانیده شود، باز با حیله، فریب و وعده ها به دور خود جمع ساخته. حزب غیر اسلامی گلبدین،محقق، دوستم، محسنی و هجددی همه شان از کرزی اعلان پشتیبانی کرده اند. نمیدانم سرنوشت این ملت مظلوم چه خواهد شد.
دو جنگ سالار مفسد را بحیث معاونین خود پشنهاد کرده. همه میدانیم که هیچ کدام آنها انسانهای صادق نیست و تنها برای دریافت قدرت و استفاده جوئی باهم سازش کرده اند و یقینا" در پشت پرده پلانهای دارند. البته همه بیاد دارند که امین و ترکی باهم سازش کردند مگر دل پاکی نداشتند. امین بخاطر قدرت طلبی ترکی را خفک کرد و بعدا" خودش هم به سرنوشت شوم خود دچار شد. در آینده معلوم خواهد شدکه معاونین کرزی با کرزی چه معامله خواهند کرد و کدام شان اول تر خفک خواهد شد.
درست است که مردم مظلوم ما از جوانان انتظارات زیاد دارند و حق هم دارند. مگر ما جوانان بحالت بسیار بدی قرار گرفته ایم. مثلا" خودم اگر روزانه یک ساعت و یا دو ساعت به فاکولته باشم و درس استاد بیچاره ام که او هم هزار ها مشکلات دارد، گوش دهم که هیچ دلچسپ نیستند. بعد باید کار کنم تا مادرم و خواهران و برادرانم را نان بدهم. یک برادرم به صنف یازدهم لیسه است او هم روزانه یک دو ساعت به مکتب حاضری میدهد و به جستجوی کارهای خورد و ریزه می پردازد. همه به ما دروغ میگویند. ما جوانان بیچاه هستیم. در دیگر دنیا جوانان سیاست میکنند. زعیم آینده خودرا انتخاب میکنند و با مردم تماس ها میگیرند مگر در افغانستان ما شرایط را برای جوانان مشکل ساخته اند تا در انتخابات حصه نگیرند و راجع به کاندید ها معلومات نداشته باشند. همه این نا بسامانی و بی عدالتی ها بدوش کرزی است که در ظرف 8 سال کدام کار مثبت بحال مردم نکرد. خودش و فامیلش به عیش بسر میبرند مگر از زندگی ملت مظلوم خبری ندارند.
اگر معنی سیاست ایجاد فتنه ،اختشاش ،دروغ گوئی ، برادرکشی و انواع فساد باشد تا به حکومت برسند و بر تخت های نرم تکیه زنند و وحشیانه و خشونت آمیز به ملت رفتار کنند و برای تامین منافع شخصی خود از قدرت و نفوذ خویش استفاده ها نمایند و بلاخره برای اجنبی دلالی کنند تا ولو با ریختن خون ها باشد. اگر سیاست این باشد من به خدا بزرگ پناه میبرم تا بالای مردم ما رحم کند تا از شر چنین سیاست مدارن نجات یابیم.
از خدای بزگ التجا داریم تا یک کسی خردمند زمام مملکت را بدست گیرد تا آتشهای که امروز گریبان گیر و طن ما گردیده، قطره آب سردی بر روی این آتش ها بپاشد تا اقلا" نیروی مقاومت و مخصوصا" برای نسل جوان افغان پیدا شود تا رنج ها ملت ما تخفیف یابد.


اسم: نورانی   محل سکونت: لندن    تاریخ: 30.06.2009

تعداد زیادی از كاندیدان شایستگی ریاست جمهوری افغانستان را ندارند. خصوصاً حامد كرزی كه از بدترین ها است.
در طول دورهء كارش هیچ عمل خیر خواهانه از وی دیده نشده است. ما مشاهده میكنیم كه با دشمنان افغانستان برای انتخاب شدن سازش میكند و رشوت میدهد. اگر كرزی بار دیگر انتخاب (؟) شود مسوولیت این خطا كاری بدوش مردم خواهد بود كه بوی رای داده اند و در آن صورت حق شكایت را نخواهند داشت.
باید بیدار شد و یك فرد شریف و صادق بوطن را انتخاب كرد.


اسم: qadir   محل سکونت: پشاور    تاریخ: 29.06.2009

به کرزی کدام احمق رای خواهد دارد. او مدافع خاینان، جانیان و قاتلان است و طی چند سال حاکمیتش تنها به جنگسالاران، وطنفروشان، دزدان و خارجی ها خدمت کرد و مردم را به روز سیاه نشاند.
او از منفورترین و مزدورترین رئیس جمهور های تاریخ ماست!


اسم: S Sayedi   محل سکونت: UK    تاریخ: 29.06.2009

هموطنان ګرام سلام

مسلم است که حکومت میګذرد و ملت باقی است. ما درین حیات کم حاکمیت های زیاد دیدیم و خاطره های از تاریخ بشریت و کشور خویش را میشناسیم و میدانیم.
ګفتنی های زیاد است ا ما یکی و کوتاه (اګر من جای او بودم - خود را کاندید نمی کردم).
آدم هوشیار همان آدم است که برداشتن سنګی که زورش نمی رسد آنرا ماچ کرده و به جایش میګذارد. من ګاه ګاه تصور میکردم که کمی هوشیاری و درک در میان خواهد بود. من به این باور هستم که بقا ما کان علی ما کان - نه به نفع ملت، نه به امر صلح، نه به نفع جامعه جهانی و نه به نفع ایالات متحده امریکا است.
این اداره را در واقعیت امر به علت و عوامل مختلف مخالفین دولت، قوماندانان، و دشمنان وطن و فریب خورده ها و چوکی پرستان تایید میکند. دولت ضعیف و نا کار بوده و کاری از دست اش پوره نیست. چیزی برای ګفتن ندارد.
اداره فعلی با ترکیب، ساختار و تشکیل فعلی و بقای آن یک تباهی است. بقای آن به معنای از دست دادن فرصت های خوب است.
زمانی این ادعای من ثابت خواهد ساخت.
صلاح الـدین سـعـیـدی
فاعتبروا یا اولی الابصار


اسم: ننګيالى صافي   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 29.06.2009

ګرانو هيوادوالو سلامونه

فکر کوم دا لاندنۍ شعر کرزۍ صيب ډير ښه معرفي کوي حاجت زموږ او تاسو بحث ته نشته٠

د جګړه مارو په منځ کۍ ولاړ کرزۍ صيب وايي

د جګړه مارانو اتل

خلکوراته ووايي چۍ څوک یمه؟
زه لوبی ګټونکی که بل څوګ یمه
یو خوا ته مارشال فهیم پوځي لرم
بل خوا جنګسا لاره خلیلی لرم
شا کی می دوستم ها ګلم جم سړۍ
مخکی محقق او محسني لرم

اوس نو راته ووايي چۍ څوک یمه؟
زه لوبی ګټونکی که بل څوګ یمه

ماهم نن زده کړي ډیر چمونه دي
کړي می لیلام وزارتونه دي
هرچاته بیل بیل سفارتونه دي
چاته می وعدی ولایتونه دي

خلکوراته ووايي چۍ څوک یمه؟
زه لوبی ګټونکی که بل څوګ یمه

ټول اسماعلیه اوس زماخوا کی دی
پیر سید ګیلانی زما په شا کی دی
(ګل) او احدی هم زما خوا کی دی
شیخ مجددي ز ما سودا کی دی

خلکو راته ووايي چۍ څوک یمه؟
زه لوبی ګټونکی که بل څوګ یمه

ما دغه وطن په دنیا لوړ کړلو
کچه د فساد کی می په سر کړلو
چرسو کی د ټولو نه می بر کړلو
خپله محمودجان می ملیونر کړلو

خلکوراته ووايي چۍ څوک یمه؟
زه لوبی ګټونکی که بل څوګ یمه

زه نور د پنځو کلوقدرت غواړم
نورهم پدی خلکوحکومت غواړم
پا تی کورنی ته می خدمت غواړم
څو ښکلۍ ماڼۍ او عمارت غواړم

خلکوراته ووايي چۍ څوک یمه؟
زه لوبی ګټونکی که بل څوګ یمه


اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: پاریس     تاریخ: 28.06.2009

سلام به همه!

با تأسف فراوان باید گفت ، حکومت جدید اوبامه که امید تازه ای در دل مردم افغانستان ایجاد کرده بود پس از یکسلسله انتقادات شدید علیه دولت کرزی بعداً چراغ سبز داده است که در انتخابات افغانستان سیاست بیطرفی را اختیار میکند. این چگونه سیاست بیطرفی است که امریکائی ها بی مسؤلانه هزاران انسان بیگنای افغان را میکشند اما در مورد حلقه جنایتکار و خالین دولت کرزی از جمله قسیم فهییم، حاجی محقق، عبدالرشید دوستم و غیره اجازه میدهد که بار دیگر از طریق انتخابات تشریفاتی بقدرت برسند و کرسی های دولت را چون میراث پدر شان باهم تقسیم نمایند؟


اسم: Farhad   محل سکونت: Badakhshan    تاریخ: 28.06.2009

با سلام فراوان خدمت دست اندر کاران سایت افغان جرمن و عموم خواننده گان آن.
حقیقت این است که بنده از هیچ نقطه نظری با هیچیکی از کاندیدان محترم نداشته و ندارم، اما بنا بر ملحوظاتی که در افکارم موجود بودند، قبل از اعلان کاندیداتوری برای انتخابات، طرفدار دوباره رای دادن به کرزی صاحب بودم، اما این آیدیای بنده همزمان با اعلان فهیم بصفت معاون اول از جانب شان از ذهنم زدوده شد و براستی از اطمینانم نسبت به کرزی مبنی بر اینکه ایشان متکی به مردم افغانستان اند، کاسته شد.

اینک من نه تنها خودم به ایشان رای نخواهم داد بلکه فامیلم، اقاربم، دوستانم و همه کسانی را که میشناسم از رای دادن به ایشان باز خواهم داشت، ممکن ایشان رئیس جمهور شوند ولی باکی نیست، رای ملت را در حال و پشتیبانی و محبت ملت را در آینده با خود نخواهند داشت. کرزی صاحب مطمئن باشید که با برگزیدن فهیم منحیث معاون تان اشتباه بزرگی را مرتکب شدید و اگر اعتماد کماکانی هم نسبت بشما وجود داشت، همه به باد هوا رفت.

شما با نامزد نمودن فهیم بصفت معاون اول و نامزدی مجدد خلیلی بصفت معاون دوم، خود را بصفت یک عنصر کاملا ضعیف و متکی به قاچاق ...........و ....... به ثبوت رسانیدید، مردم افغانستان از شما انتظار کدام خدمت دیگری را ندارند.
شما متکی به رای مردم نه بلکه متکی به قاچاق و دیگر اعمال جنایت کارانه فهیم و به استخاره شیطان صفتانه مجددی استید.


اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 28.06.2009

سلام به دست اند کاران افغان جرمن انلاین.

باکمال پوزش که آغای احدی را من نوشتم هدف من داکتر صاحب اشرف غنی احمدزی است. و تشکر از افغان جرمن انلاین که اشتباه قلمی مرا اصلاح نمودند به جواب آقای انوری باید بگویم که من و شما طرح افغانی و ملی داشته باشیم نه ایرانی . مشکل ایران اختلاف بین روحانیون حکومتی است ولی مشکل ما مبارزه علیه فقر و گرسنگی است. ایران اقتصادش بالای نفت و گاز استوار است و افغانستان محتاج کمک های جامعه بین المللی میباشد بگذار همان تفنگداران در قدرت باشند که مهمان طالبان نشود اگر نه مردم گرسنه افغانستان آماج همان روزی خواهد شد که در اوایل دولت اسلامی برهبری شورای نظار شده بود.

ما از خارج نباید قضاوت کنیم همان مردم افغانستان و همان حکومت کاملاً برابر است فقط با یک تغیر که افغانهای خارج از کشور راهم در دولت سهم بدهند تا مشترکاً این وطن را آباد و امنیت آنرا تأمین کنیم. دستور به جاده کشیدن هموطنان را در افغانستان صادر کردن آسان است ولی نیروهای امنیتی ما و ایران تفاوت دارد در ایران خدمت به وطن یک وجیبه ملی است و در افغانستان پول پیدا کردن. و در آنوقت تعداد کشته های هموطنان هم صدچند بیشتر از تلفات تضاهرات ایران خواهد بود. بهتر است راهی مشوره را در پیش گرفت تا رئیس جمهور آینده خدمتی کرده بتواند نه اینکه قیام کرد زیرا قیام کردن ها مارا به خاک سیاه نشاند که ثمره اش نبود وحدت ملی است.
تشکر از همه تان پیروز باشید.


اسم: حمید انوری    محل سکونت: امریکا    تاریخ: 28.06.2009

بعد از عرض ادب و احترام!

این کمترین نظر قاطع خود در مورد ( حامد کرزی ) را طی دو مقالهء جداگانه و با تفصیل نوشته ام و در آرشیف بنده در همین سایت موجود است و علاقمندان میتوانند اگر خواسته باشند به آنها رجوع نمایند. اما اگر خواسته باشید نظر مردم داخل کشور را در مورد حامد کرزی و معاونین جنایتکارش جویا گردید لطف نموده به این عکس در سایت بی بی سی مراجعه نموده و تنفر و انظجار و خشم مردم را خود تماشا نموده قضاوت نمائید.
http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/06/090623_og_af88_campaign.shtml
اگر باوجود تمام نفرت و خشم مردم از این سه تفنگ دار ، بازهم مشاهده کردید که آنها برنده انتخابات ریاست جمهوری کشور گردیده اند( که خدا چنین روز را هرگز نیآورد)، بدانید و آگاه باشید که به مانند کودتای خونین و خشن ایران، در افغانستان نیز کودتا شده است و رای ملت را دزدیده اند. در آنصورت راه انقلابی برادران ایرانی تانرا پیش گیرید که اگر امروز این کار را به فردا افگنید ، فردای در کار نخواهد بود. همه باهم با یک صدا به کرزی و معاونین جنگ سالار و جنایتکارش ( نه !!! ) بگوئید.


اسم: نجیب کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 27.06.2009

سلام.
من به محترم حبیب منگل ری میدهم اگر جناب ایشان موفق شوند یا نه شوند ..انتخاب دوم من محتذم بشر دوست است و فکر نکنم که نسبت به عبدالله عبدالله رای بیشتر را ببرد و انتخاب نهای من جلالت مآب حامد کرزی است چون مردم افغانستان نمیخواهند که عبدالله انتخابات را ببرد. وانتخاب حامد کرزی یک گزینه خوب است نسبت به اینکه محترم احدی برنده شود. (جناب نجیب کامل شما فراموش کرده اید که احدی نامزد کاندید نیست. ادمین)ولی من در مورد حامد کرزی هم شناخت کافی دارم وهم میدانم که در دوره ریاست دوم جمهوری شان نظام ریاستی به نظام پارلمانی تبدیل میشود و جنایت کاران جنگی محاکمه میشود و زلمی خلیل زاد خواهی نخواهی صدر اعظم افغانستان مقرر میشوند که من از طرفداران ایشان استم افغانستان مسیر انکشاف خودرا سریع طی میکند بگذار که یک چند فرصت طلب هم پولدار شود. و طالبان که معضله بسیار بزرگ است خواهی نخواهی برای کرزی که همین حالا در بین طالبان 60 فیصد طرفدار دارد. و بیشتر از 50 فیصد شخصیت های بانام و بدنام را باخود متحد نموده است واین برای کرزی کفایت میکند که برنده شود. در حکومت کرزی همه گروه های قومی. سیاسی وجود دارد که نامش است وحدت ملی. که بغیر از حبیب منگل و کرزی دیگر هیچ کاندیدی شایسته گی آنرا ندارد که مردم را بدور خود جمع کند و رمضان بشر دوست باید بداند که صداقت و راستی در دولت داری و سیاست چلش ندارد چون مردم افغانستان آنقدر گرسنه استند که تنها بجیب کاندید میبیند و بچالاکی. که کرزی هر دو را دارد. بااحترام


اسم: عبدالخالق پویا   محل سکونت: شهرنو کابل    تاریخ: 27.06.2009

کسی بنام مستعار "نظر" از جای نامعلومی در افغانستان یا خارج از آن می نویسد که افغان جرمن آنلاین برای کرزی جناب و محترم می نویسد و برای دیگران خاصتا ً عبدالله عبدالله نمی نویسد، و میگوید برخورد پورتال در مورد کاندیدها بی طرفانه نیست. و نظر خواهی این پورتال را نادرست خواندید.
برادر عزیز شما نباید مقام رئیس دولت را با عناصر مفسد و بد نامیکه خواب ریاست کشور را دیده اند اشتباه بگیرید ، من یقین دارم که سایت افغان جرمن کرزی را به خاطر اینکه همین دقیقه در مقام رهبری کشور قرار دارد جناب خطاب کرده اند و به دیگران شاغلی و داکتر نوشته اند که بکلی درست است. من نمیدانم این چرا شمارا آزار داده است. برادر محترم هر خس و خاشاک جناب و محترم شده نمی تواند همین شاغلی و داکتر هم برای شان زیاد است. با احترام


اسم: محفوظ   محل سکونت: کابُل    تاریخ: 27.06.2009

بسم الله الرّحمن الرّحیم
السّلامُ علیکُم ورحمتُ الله وبرکاتُه
هم وطنان نهایت گرامی!
دربارۀ کرزی گُفتنی زیاداست, کمپیوتر من 500 گیگابیت گنجایش دارد و این مقدار کفایت نمیکُند, امّا من در چندسطر خلاصه میسازم: ملّت مسلم افغانستان عزیز!
اگر تاریخ وطن مارا مطالعه بکنیم کسیرا مثل این کودن ولا وجدان پیدا نمیکُنیم, این قره قُل والا متشکل از چندین چهره در یک جسم است, که شیشی کپور هم این رول را بازی نکرده, شاید هم دایرکتر مثل این چشمکی که در قصر سفید نشسته وهدایت میدهد, نداشته.

بیائید این استاد وطن xxxxx را با همدلان قبلی اش مقایسه بکنیم شاه شُجاع تا جایی که من میدانم خودرا به انگیس ها فروخته بود و بدرگ کارمل خودرا به روسها, امااین اجیر اجیر بین المللی است خودرا به تمام دُشمنان اسلام و مُسلمین فروخته,از یک طرف خود و رژیمش رابه اصطلاح خودش اسلام واسلامی میگوید از طرف دیگر اعمالش و رژیمش قطعاَ بااسلام واسلامیت مطابقت ندارد, نمیدانم کُدامش رااوّلتر بگویم, مثل کارمل لعنتی بالای تانک های دُشمن ما و دشمن همهءمسلمانان داخل کابُل شُده و به چوکی که صلاحیّتش را ندارد رسید, تمام همکارانش خاین ترین و جنایت کارترین این سرزمین بوده فقط یک هدف دارند چور و چپاول, برادران این xxxxx بی سابقه و دوستانش در چور و دزدی هیچ مانندی ندارند, در تاریخ افغانستان به این اندازه بی بند و باری و فساد اداری دیده نشده, معاونینش از جنایت کارترین تاریخ هستند ضرور نیست آنهارا معرفی بکنیم همه میشناسند, ببینید این شیطان که شیطان اصلی از وی شرم دارد کثیف ترین این خاک پاک را از وظیفه بخاطر جنایت کار بودنش , برطرف و از وطن دور ساخت حالا که وقت به اصطلاح انتخابات رسیده این کثیف برائت داده و شریک رژیم خود میسازد همه میشناسیم که صحبت از کدام بی وجدان است , دوستم که رو سیاه ترین جامعۀ ما به حساب میرود.

درتاریخ جامعۀ ما به این حد جنایات در مقابل دختران و اطفال صورت نگرفته, و اینرا شخصی میتواند درک بکُند که دختر باکره اش توسط وحشی ها و آنهم پولیس و اردوی به اصطلاح ملّی , ربوده شُده تحت تجاوز جنسی قرار گرفته آنهم توسط چندین حیوان وحشی و بعداَ کُشته شود, درین جا یک سوال چه تعدادی ازین حیوانات مجازات شُده اند؟ وقتی یک خبرنگار در بارۀ موضوعی که عمل کردهای نادرست این رژیم را منعکس میسازد , خبری به نشر بسپارد دفغتاَ به زندان کشانیده شده و یاهم کُشته میشود, این است دموکراسی کرزی.

صلاحیت این کس ناکس کمتر از صلاحیت یک عسکر اشغالگراست, یک عسکر اشغالگر بدون اجازۀ رژیم دست نشان دهنده میتواند یک فرد بی گُناه افغان را بکُشد امّااین غلام حلقه بگوش نمیتواند مانع آن شود نمیدانم با کُدام منطق این نوع به اصطلاح رئیس جمهور را حاکم و مستقل گُفت؟ هرکسی میگوید افغانستان استقلال دارداین کس لا شعور است یاهم از طرف اشغالگران وظایفی دارد که در مُقابل پول و چوکی برای هر عمل بی وجدانی آماده است. کرزی این بدنام بدون احساس انسانی به اندازه ای غلامی را دوست دارد که بی شرمانه در گردن جورج بوش قاتل ملّتش مدال انداخت, درین مورد شهیدان ننگرهار, هرات, هلمند, قندهار, پکتیا,ارزگان, زابُل , کنر, وردک ...و

غیره چه خواهند گُفت؟
هم میهن !
فقر وبیچارگی به حدّی رسیده که هم وطنان ما اطفال خودرا درمُقابل یک بوجی آرد میفروشند,اگر باورنمیکنی پس بیا در چهار راهی قمبر کابُل مرکز پیشرفت و دموکراسی رژِیم کرزی وبادارانش , در شمالی که 24 کلومتر از مرکز تمدّن غربی فاصله داردویا هم درمناطق شمال. ای جانشین قلب آسیا!
هرفردی این خاءین واجیر زمان را به صفت رءیس جمهور یا به صفت هر کارهء انتخاب میکُند , نه ازجُملهء مُسلمین ونه افغان است بلکه دُشمن این ملّت به خون وخاک کشیده میباشد, ازالله بترسید واز وجدان تان شرم بکُنید بخاطر شهیدان و معیوبین این سرزمین که این کرزی یکی از عاملین آن است,این وطن فروش را انتخاب نکُنیدکه جواب آن را نه درین دُنیا ونه درروز حشر داد ه میتوانید, انتخاب این ناکس دُشمنی با الله ,پیغمبرش وملّت رنجیدهءافغانستان است.

به آرزوی افغانستان آزاد
الله نگهدار تان


اسم: ahmad fahim rahimzad hazara   محل سکونت: india    تاریخ: 27.06.2009

hi i want to say something and write something about the election of afghanistan and just i select hamid karzai and i hope to he will becom our prisedent


اسم: سرور   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 27.06.2009

جناب کرزی در هشت سال امتحان خودرا داد. در این هشت سال با وجود کمک ها و پول های فراوان ممالک غربی ، به حال واحوال مردم مظلوم ما کدام تغیر مثبت نیامد.
فساد اداری ، بیچارگی ،دربدری ، بی امنیتی و قاچاق مواد مخدره روز به روز بیشتر شده. وعده هائیکه به مردم داده بود، هیچ کدامش عملی نشد. امروز بسیاری از جوانان ما ، با بی سرنوشتی دچار بوده و حتی راه مهاجرت را با آیندۀ نا معلوم میگیرند. حکومت کرزی ناقص بوده و با 140 مشاور کدام کار مثبت به حال مردم صورت نگرفته. حال هم زدو بند ها و منافقت هایش با گروپ ها جریان دارد.اگر دوباره رئیس جمهور (خدای ناکرده)بشود، تعداد مشاورینش به 200 نفر خواهد رسید و روزگار مردم خرابتر و بیچاره تر خواهد گردید. مردم افغانستان از گذشته و حال کرزی خوب آگاهی دارند و با وجود بیسوادی شان انشاءالله به کرزی رای نخواند داد.


اسم: نظر   محل سکونت: خان    تاریخ: 26.06.2009

برخورد شما در مورد کاندیدها بی طرفانه نیست، همهء کاندیدها، از جمله کرزی را با القابی نظیر "جناب" و "محترم" معرفی کردید، اما نوبت به عبدالله عبدالله که رسید برخورد شما گونهء دیگر بود، این نوع نظر خواهی به نظرم نادرست است. اگر قرار است شما به آراء مردم، از هر طیفی که هستند احترام بگذارید، بهتر است که با همهء کاندیدها، اقلاً در مقام نظر خواهی، برخورد یکسان داشته باشید، یا هیچ در مورد وی نظر خواهی ننمایید. با احترام


اسم: افغان جرمن آنلاین    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 26.06.2009

در بالا از این سطراظهار نظر خوانندگان گرامی برای باردوم در مورد جناب کرزی میباشد.


تو ضیح به علاقمندان گرامی ،
این پورتال از تاریخ 09 می 2009 باب نظرخواهی را در مورد کاندیدان ریاست جمهوری افغانستان باز کرده و اولین کاندید شاغلی حامد کرزی بود که به بحث گرفته شد. اکنون که چند هفته از اعلان کاندیدان می گذرد، معلوم است دید و وادید ها، حتی شنیده می شود که عرضه های پولی یک به دیگر خوب در جریان است. جناب کرزی نیز آرام نه نشسته ائتلاف های را دور خود جمع کرده است. از این لحاظ داوطلبی وی را یک مرتبۀ دیگر به نظرخواهی می کشانیم تا دیده شود، شاغلی کرزی در پرتو اقدامات جدید شان چطور می درخشند.
با تقدیم احترام


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 25.06.2009

Through Mr. charlatan Khalilzad united groups are very well known among the nation as sold, corrupted, killer and criminals, they made it possible to make murderous bridge between Afghanistan and EU, USA and an other involved countries in Afghanistan.

The replacement of Mr. Karzai through another one of his group or himself will not calm the nation and get its trust and it will be never possible to stop the killing of innocent people from both sides.

Mr. Abdullah Abdullah, Mr. Ashraf Ghani and their friends are insidios trained dealer, they are feeling themselves sure to expand and continue their power and their ruling because they believe that the so called supported countries are blind supporter of them like the murderous regime of communists acted in the same way in the past.

So far one of those known person will be put as President in Kabul, then this dirty action will cause more disaster in country and the so called supported countries will be seen by nation open around the country as its enemies and as occupier.

The so called supported countries specially USA should have the courage to accept their horrible made mistakes and do not cover up the truths, namely to admit that Taliban was created by intentional and put on the power and all those foreigner murderer Mullahs and Sheichs was motivated to create their murderous training camps in Pakistan and later on in Afghanistan even they was be able to use for their barbaric attacks the address of Afghanistan in year 2001.

The so called supported countries will never succeed in their blind doing so far they clip together on known united corrupted, sold, killer and criminals inside in country and they do not want to accept their horrible made mistakes outside in country.

If their slogans ( to bring peace, security, freedom, democracy base on Afghan nation tradition, clean the country from barbaric killer and criminals and give the nation the hope for its prosperity in the future) was honest, then they have to reflect their believing in democracy practical and act professional and let the patriot Afghans to open door for peace, security, freedom, clean the country from corrupted, killer, liars, criminals and sold people. All mention targets can not achieve, if the nation will not cooperate and with those known people to reach such targets it is impossible.

If Mr. Abdullah Abdullah, Mr. Ashraf Ghani, Mr. Ahadi and another would be candidates in behave of nation and for the nation then they would never enter the Embassy of USA to discuss the future of Afghanistan, they did it because they are spoiled people otherwise they would not act in such a way.

It is very funny, they robbed the nation, they watched with joy the destroying of country and they are impertinent now to attack artificial each other.

None one of them is be able and have the capacity to bring into country peace, security, freedom, stop corruption, clean the country from killer, criminals and calm the nation.

The intrigues people have to stop to announce their support base on languages, it will never work even those are acting to expand and continue the disaster in country more.

Mr. Obama has to rethink in Afghanistan completely and Afghanistan needs a fundamental CHANGE, such CHANGE will be good for the country and for the so called supported countries and for stopping the interfering of neighbor countries!


اسم: نجیب کامل2009   محل سکونت: هلند    تاریخ: 25.06.2009

سلام هموطنان عزیز.
از اینکه جامعۀ بین المللی شریک استراتیژی افغانستان است و ماهم در آستانه انتخابات فرار داریم و اشخاصیکه خودرا کاندید نموده است خواهی نخواهی از یک کشوری طرفداری میکند . و دولت های پاکستان و ایران و شیخ های مرتجع عرب شدیداً یشکل دشمنانه تحرکات تخریبکارانه نا موفق ولی شدیداً ضرر ناک برای آینده ملت و وطن ما طرح کرده اند که بعد از انتخابات خون هموطنان ما در اثر عدم آگاهی و وابستگی قومی و تنظیمی ریخته خواهد شد و نیروهای بین المللی و کشور های ذیدخل در مسایل پیچیده افغانستان مکلفیت دارند که همین حالا اقداماتی را رویدست بگیرند. از افراد تصادفی که بزور دسته های مسلح خود خودرا کاندید کرده اند که مطلقاً خودرا به مافیای بین المللی و تروریزم بین المللی و ارتجاع بین المللی فروخته اند جلو گیری کنند اگر این افراد سر قدرت بیایند نه تنها مورد قبول مردم افغانستان نیست که در آینده تشریف آوری نیروهای بین المللی امریکا و متحدین ناتویش را مورد سوال قرار میگیرند.

هر نوع عدم پشتیبانی مردم افغانستان بضرر تحکیم صلح در افغانستان و وسعت تروریزم بین المللی در جهان میگردد. و پیامد عواقب ناگوار آن بدوش امریکا و متخدین ناتویش خواهد بود. اگر امریکا و متحدین ناتویش درین فکر است که صرفاً منافع خود را تعقیب کنند و منافع مردم افغانستان را در نظر نگیرند من فکر نکنم که مردم افغانستان تا ابد خاموش بمانند بهتر است جامعه بین المللی روی منافع مشترک با ما فکر کنند و این کار زمانی تخقق مییابد که یک دولت قوی و مستحکم و با ثباط و سیکولار امکان پذیر است و اگر از کاندیدی طرفداری میکنند باید اوضاع افغانستان را دقیقاً مطالعه نموده و خواست اکثریت مردم افغانستان را در انتخاب خود هماهنگ بسازند.

ما بدوستان بین المللی بنا بر نیاز زمان ضرورت داریم و جهادی که توسط خودشان در جنگ سرد علیه شوروی سابق طرح و تطبیق کرده بودند حالا متوجه باشند که این نیروی جنگجو که بواسطه امریکا و ناتو تغذیه میشدند علیه خودشان سوق نشوند. ما هنوز هم اعتماد به نیروهای بین المللی و کشورهای ایشان داریم اگر واقعاً استراتیژی ما افغانها را با استراتیژی خودشان در قبال مسایل افغانستان و جهان در نظر بگیرند . بدون مداخله سالم امریکا و متخدین ناتوی آن ما در مورد انتخاب یک رهبر ملی صادق و وطنپرست و با دسپلین ناکام استیم و مانند کرزی یک مافیای دیگر آمده و چند سال قدرت را غصب نموده و عمر جنگ با طالبان طولانی تر شده و ضمینه رشد و ترقی را متوقف میسازد
با عرض احترامات به کسانیکه مخلصانه برای وطن عزیز ما فکر میکنند.


اسم: تفسیر خان   محل سکونت: ...    تاریخ: 24.06.2009

دوستان بسیار عزیز!
افغانها در ارتباط به انتخابات به ریاست جمهوری به دو ګروه تقسیم شدند: ګروه اول – آنهایکه انتخابات را قانونی ساختن جنګ و تجاوز خارجی نامیدند و خواهان تحریم آن شدند. این ګرو دلایل حقوقی و منطقی دارند اما اینها طرح خویش را ناوخت اعلام داشتند. به جا میبود که انتخابات قبلی که چهار سال پیش صورت ګرفت تحریم میشد.
آنهایکه انتخابات را ادامه قانونی شدن جنګ میدانند به این عقیده هستند که در شرایط اشغال کشور هیچ کس مصدر خدمت شده نمیتواند و هر کس اګر به مقام ریاست جمهوری برسد او مانند کرزی خواهد بود و به اصطلاح به دهانش کس پیاز را نخواهند خوراند. اما با وجود آنهم میشد انتخابات را تحریم کرد، و آنهایکه طرفدار تحریم انتخابات هستند شاید درانتخابات سهم نګیرند.
ما و شما که بالای کاندیدها تبصره میکنیم در حقیقت شامل ګروه دوهم میشویم و چاره دیګری غیر از انتخابات را نمیبینیم. ما که از انتخابات حمایت میکنیم به دلیل این نیست که ما فکر میکنیم که ګویا کشور مستقل داریم بلکه به دلیل ناچاری است. ما فکرمیکنم که اګر یک افغان با دانش و وطنپرست در انتخابات پیروز شود شاید به امریکاییها فهمانده بتواند که امریکاییها میتوانند از طریق ایجاد دیموکراسی و حاکمیت ملی درافغانستان بالای القاعده که متشکل از خارجیهاست به سادګی پیروز شود( جنګجویان افغان مشکل دیګری دارد و نه باید با القاعده مغالطه شوند). و اګر به ګفته بعضی ها قبول نماییم که ګویا القاعده یک نام و بهانه است و هدف از تجاوز امریکایی ها در افغانستان رسیدن شان به‌ منابع انرژی است، بازهم این کار از طریق یک دولت ملی تحقق پذیر است چون این کار به نفع افغانستان است.
اګر توجه بکنید مشکل اساسی ما با ایران و روسیه همین است. دلیل عمده علاقمندی ایران و روسیه دربې ثباتی افغانستان همین است. این دو کشور میدانند که اګر در افغانستان صلح استقرار یابد در آنصورت آسیای میانه از طریق افغانستان به بازارهای جهانی راه مییابد و انحصار ایران - روسیه از بین میرود.
بنا بر این یک شخص دانشمند مانند اشرف غنی میتوانداین رول را بازی کند.
دوستان بسیار عزیز آنهایکه از شاه اشرف ګپ میزنند و یا از محمدجان خان و میر مسجدی خان آنها فراموش کردند که حالا جهان به جای دیګر رسیده وسایل را دارند که از شاه اشرف ګرفته تا میر مسجدی خان واګر همه یی ماافغانها خودرا سپر بسازنیم اثر آن از یک کاغذ بیشتر نخواهند بود. بنا بر این دلیل ما از انتخابات حمایت میکنیم چون این راه راه ساده است؛ راهی است که ما به انجام ان قادر هستیم. در پایان باید ګفت که اګر چنین است و در صورت که نی آصف جان خودرا کاندیدنموده ونی هم کدام امام حسن که ما به انها رای خویش را میدادیم، ما به ناچار از بین ۴۴ کاندید که خوشبختانه حالا به ۴۱ تنزیل کرده یکی را انتخاب نماییم. و در این ۴۱، به عقیده من که اکثریت افغانها با من همنظر خواهند بود، اشرف غنی برجسته ترین کاندید هست.
در ختم باید علاوه بکنم که ګفته های من به این معنی نیست که ګویا افغانها نباید بخاطر کشور خود جانبازی بکنند و یا اینکه جانبازی جای را نمیګیرد بلکه راه جنګ و جانبازی راه است که در قرن ۲۱ موثریت خویش را از دست داده حتی امرییکای ها با همه وسایل شان به نسبت انتخاب راه نظامی امروز به بحران اقتصادی مواجه هستند.
بااحترام


اسم: eng.Satar   محل سکونت: Holland    تاریخ: 24.06.2009

Dostane gerami salaam;azinke watane azize maa tawasute nirohaie bigana eshghaal shuda ast entekhabaate shefaaf wa dimokratik mashroieat nadarad.az hamin khater kasane khud ra kandid namooda and ke aksareyate shaan mojremine jang, ,jasoose ajaneb wa besewad mibashand.tawre mesaal SHAHLA ATA;aya midaneed ke chtawr NOMAIENDE MARDUME KABUL dar parlomaan shud??! kaseke darzamane naw jawani ba USA raft dar anja ba NOOR footbalar ezdewaj kard badan TALAQ gereft wa baare digar khanome yak PAKISTANI shud az USA ba Pakistan aamad zira shawhare Pakistani wai az jomle saheb mansabaane aalirotbe ISI boda wa felan ham ast.jeda shodane wai az shawhare Pakistani ash haqiqat nadarad.shuma feker koneed...kaseke saalha az keshwarash door bashad chegoona numaiende mardome aanja mishawad ??? wazest ba komake ISI.
Cheqadar watane maa bichara shuda ast,haale ien khanume wabasta mikhwahad rahbare ien sarzamin shawad!!!!!


اسم: قهرمان تراشه   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.06.2009

سلام هموظنان عبدالله جان در کودکی و جوانی از بس کودن بود، به ...عبدالله معروف بود. و حالا نام خدا از نبوغی که پیداکرده...داکترعبدالله عبدالله شده است. مه هم چپی خوده میگیرم...با خدا داده گان ستیزه مکن.

افغان باشرف و عزت بدان کسی که بیدادگر، جنایتکار، قاتل، جواهر فروش را موقع میدهد،رفع بیداد را نمیکند. بلکه بیدادگر و جنایتکار راافسار کسیخته تر میسازد. در این آدم ذره ای از شرم وجود ندارد. بی شرمتر از گذشته است.

سی سال است که همچو آدمک هابه مردم درس کینه توزی و نفرت داده اند، و هنوزهم از جنایتهای شخطی و گرهی شورای نظار خود دفاع میکند و این توهینیست به ملت کبیر افغانستان. و نفرت و انزجارانسانهای آسیب دیده رااز خود و شورای نظارش نمیتواند،بسنجد. عبدالله جان خواب کرسی زعامت رادیده، فکر میکند سرکوه تلویزیون نشسته، و کابل رااز شرق وغرب شمال و جنوب همراه با حیوانات هم جنسش چون گلبدین، مزاری، محقق، سیاف، و غیره،و باکش کردن ماشه ٔطوپ و تفنگ کابل را آتش میزند، و مشاهدۀ کابلیان محکوم به اعدام و ازاین طریق میخواهد بر عقدۀ حقارت خودغلبه کند.

عبدالله جان افکار بزرگ رااز مغز کوچک خودبیرون میکند، از دیموکراسی میگوید،از تساوی دم میزند، برای حقوق پف میکند، برای عدالت دهان کجی میکند و و و

درحالیکه همۀٔ این مفاهیم و بدیهات را با قهرمان تراشه اش مسعود، به تیر بست واعدام کرد. جهالت از تمام روزنه های وجودشان بیرون می زند.

عبدالله جان برده است، قدرت اجرا و عقل فرمان پذیر دارد، عقل تانع و فرمانبر دارد.
امتیاز دروغینی که خودش برای خود داده، او را کورمادرزاد ساخته است.
افکار عبدالله جان بدوی است، خدایا ملتم را از همچو افکار بدوی در پناه خودنگهدار، هر دشواری راکه به شانه های ملتم میگذاری ،بگذار اما جوانمردی کن و سرنوشت اش را به نامردان زمانه و نامرد نامردان و الاغ لنگ کاروان رها مکن.

ببخشید که وقت خودم وشما رابخاطرعبداله جان،هدر دادم.
سلامت باشید


اسم: محمد آصف    محل سکونت: کابل - شير شاه مينه    تاریخ: 24.06.2009

برادر محترمم آقای تفسير خان از ....... !
از سوغات نو دانشمندان کانديد شدۀ ما بشنويد که از سفاهت يا دون همتي و چوکي طلبي شان انسان شاخ ميکشد وحتي نشرات کابل را بلرزه در آورده که دوبي رفتن ها و واشنگتن پريدن هارا و کلچه زدن هارا گذاشته حال در خود کابل سر از پرو فيسسسسسور اشرف غني جان و باز ياسيني آغا دويده و هم ميگويند عبدالله گل مولا و ديگر سرچوُک شده ها - مستقيماً مورچه وار دُم ريز بسفارت نمای - اصلاً افغانستان گيرُک - به پابوسي جنرال ۴۰۰ ستاره‌ای سفير شده مجرب سياستاً کله خام امريکائي بغرض ...... مالی و التماس رسيدن بکرسي ارگي يا گرَ ِگي ميدوند!!!!!! که لعنت خدا و نفرين ملت نصيب شان باد!!!!!!!! ای برادر ببينيد که تفاوت راه از کجاست تا به کجا!!! شاه محمود هؤتکي با فتح سر زمينهای ايران شاه حسين صفوی شاهنشاه ايران را بزانو در آورد و چنان منقادش ساخت که در ۲۱ اکتوبر ۱۷۲۲ به دو زانو نشسته با کمال خضو ع در شهر اصفهان تاج سلطنتي را بر سر شاه جوان ۲۷ سالۀ افغان گذاشت و خود عضو دربارش شد ولي در مقابل بزرگواری را ببينيد که شاه افغان از دستش گرفت اورا کاکا گفته به پلوی خود نشاند و تاجش را دوبار ه برسرش نهاد و با دادن تسليت آيۀ مبارک قرآني ( و تعزو من تشأ و تزلو من تشا) یعنی دادن عزت و زلت مر خدا راست را ياد آور شد....

همچنان وزير اکبر خان غازی و ديگر غازيان - جنرال مکناتن انگليس را در همين سر زمين شیر پور (شير چور امروز که غضب خدا دامنگير غاصبان آن باد!!!) در ۲۳ دسمبر ۱۸۴۱ مجبور بمذاکره ساخت و در آخر در توطئه و تلک خودش مُردارش کرد و ۱۶۵۰۰ عسکر تحت امرش را نيز تا جلال آباد قتل عام کردند که عبرت تاريخ جهان خواران پنداشته ميشود. آخر ازين ملتيکه اتحاد شوروی را روُ سيه ساختند! چه پسَت هائی بي چلندی رو ئيده و ک-----------انديدش ميشوند که به توتي هم ارزش ندارند و حيف که جنرالک های ۴ ستاره نو رسيده به افغانستان ويش و واخ کرده ميفرمايند که (اوضاع افغانستان بحرانیت (يعني راه گريز کدام است که از بدترش توبه ==== و شما تفسير خان آبروی تانرا برای رأی دادن و مخصوصاً رأی جمع کردم برای کمک به اين اجناس نريزانيد .....که شرم است. و مطمئن باشيد که اين اجناس از مسکو تا لندن و تهران و تا اسلام آباد هم تار دواني شيشه زده دارند.!!


اسم: قهرمان تراشه   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.06.2009

سلام هموطنان
من نمی خواهم وقت شماو خودم را بخاطر عبدلله جان هدر بدهم. فقط نکته وار نکاتی را می نویسم و میگذرم. ۱) عبدلله عبدلله ننگ زمان و زمانه هاست.
۲) تفکرش تفکرعبودیت و تسلیم است.
۳) از جمل ٔ ننگ آوران و مصیبت آفرینان است. ۴) ننگ و شرم تاریخ است.
۵) اسلام زده گی و تفکر انحصاری جنونش است.
۶) اخلاقیات اسارتبار مذهبی را از قهرمان تراشه اش به ارث دارد.
۷) این وجدان معذب از جمل ٔ جواهرفروشان معروف است. ۸) جبهه ٔ منفور ملی برحق بت خبیثی همچون عبدالله عبدالله برپاکرده است و پیرامون این نیمچه باسوادمثل یک دلقک می رقصند و هیاهو راه می اندازند.
۹) اگر عبدالله زعیم مملکت شود تفکر و دگراندیشی را در میدانهای تیر و اعدام گاه ها به زنجیر می کشد.
۱۰) آینده به انسان آگاه و واقعأ انسان ، نه به انسان ستیز ، زن ستیز ، کودک ستیز ، همچون عبدالله تعلق دارد.
۱۱ ) عبدالله اگر زعیم کشور شود قانون چماق رسمیت پیداخواهد کرد.

سلامت باشید...


اسم: امام حسین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 23.06.2009

سلام خدمت همه
در زمان نابغه شرق رهبر پیشوا ومعلم کبیر خلقیان(شما خود سواد چوجه های این ملعون یعنی قوادان خلقی وپرچمی را حدس زده میتوانید)خلایق را به زور وفشار مجبور می ساختند در مارش ها شرکت کنند وشعار های روسی را تکرار نمایند.
یکی از همین شعارها بجای زنده باد و بجای واه واه هورا هورا تکرارمیگردید.عدهء از دهقانان را اجبارأ در یکی از این مارش هاشرکت داده بودند.بعد از چند بار زنده باد ترکی گفتن که دیگران مجبور بودند زنده باد زنده باد بگویند شعار روسی هورا هورا سر داده میشد دهقانان هورای روسی را با حورای بهشتی اشتباه کردندوفکر کردند نام پخته گل خانم نابغه حتمأ حورا است وبجای تکرار آن شعار دادند زنده باد حورا.

سازمانی ها فورأ داخل صفوف مارش شدند واخطار دادند که تنها هورا بگوید .یکی از دهقانان گفت اگر زنده باد حورا نگوییم ترکی صاحب قهر میشود و ما را بندی میکند.
شاید عزیزان بپرسند که این داستان را به کاندید شورای نظار عبدالله عبدالله چه. خانم فرشته معروف همان زینت المجلس اخوانی ها در باره ازدواج خود با عبدالله عبدالله مژده داده است رائ بنده فقط برای خانم فرشته اختصاص داده شده است.تا اگر امریکا مزدور دریشی دار را به عوض مزدور( خشتک کشال)مقرر نمود به گفته مزدور المان اسپنتا( جناب داکتر عبدالله )از من مانند ترکی قهر نگردد.


اسم: محمد آ صف   محل سکونت: کابل- شير شاه مينه    تاریخ: 23.06.2009

دوستان محترم سلام!

آنچه قبلاً نوشته ام به آن علاوه ميکنم - که اگر غرور فروشان امريکایي و اروپایي سر به آسمان علم فروش و باز نواسه هاي ديورند - صداقت انساني دارند و يخن برای ملت ما ميدرند. - وظيفتاً بايد جبهات مقابل موريانه های هر شش سمتي مارا کار زار خود بسازند و بن لادن و دار و دسته اش را با حکمت يار يا حکمت نوشخوار و ملاعمر ايکه دوست و دشمن را به يک چشم مي بيند و رمه‌ی جانورانيکه خود شان آنهارا ساخته و خلق کرده اند و هم پناه داده اند و هم خوب ميدانند نه! بلکه هر دَم با هر يک شان در تماس و پيشبرد پلانهای کثيف بردگي ما و شما هستند - و همچنان لاردهای جهادی و دارایي چور کنُ مارا هم انسان مآبانه به زنجير و تحقيق و ضبط دارایي (نه جيب خود) بلکه برای افغان بزور غريب ساخته شده- صادقانه مصرف کنند و آنوقت اگر دوستانه برای انکشاف ما علماً و تخنيکاً و عملاً (ولي پاک) کار ميکنند - ما و جهان انسانيت شاهد خواهد بود که گره کار افغانستان با آرامي و امنيت و سعادت مردم ما و قراری جهان چطور در کمترين مدت و ايام برآورده شده و همه جا گل و گلزار ميشود. ولي خوب هوشيارانه بازهم ميدانيم که ميخواهند مشت زير زنخ همسایه های مغرض ما در منطقه باشند !!!! ولي ای وای که اينها از کفن کشان قديم بدترند که هم کفن ميدزدند و هم مرُده را بي حرمت ميکنند. مگر ايمان قوی داريم که انشأالله مانند اسلاف شان گريختگي شان - بي آبرو و سَر شِيو بلدِی جهنم خانه‌ی خود دويده دويده ميگريزند


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 23.06.2009

All those nominated candidates and some of them renounced their nomination( on instruction) except one of them are mixed dung heap, namely exported, killer, criminals, all of them was united through Mr. charlatan Khalilzad in year 2001.

All of them except Mr. Bashardost watched with joy the blind bombing in country and killing of innocent people, they robbed the nation and sold the country many times, it is offence to select few of them and to say they have positive program for nation and country, we have to remember the year 2001, they announced with ethusiasm that peace, security, freedom and prosperity will be establish and democracy will come to the country, but what all of them did and acted at the end, it is known to every body now.

In communist regime was announced through their groups lot of scientific people, all of them was Ingineers and at the present time is announcing on way that all exported are professors and high quality scintific people and beside to them will be announced the killer and criminals as high quality religion people and as defender of country during the communist time.

Thanks charlatan Mr. Khalilzad are all those type of people are united and he has the impudence to say about his selected people that they are robber and unqualified to govern the country, it is just a dirty game, it is a plan to keep the common people busy with such rubbish artificial election and its candidates.

Some intrigues and naive people started their activities for them base on languages and those criminal candidates want such intrigues to occupy the power in country for long time, all of them never caried about the nation at all.
Mr. Abdullah Abdullah with his friends and including Saiaf supported the killing of martyr Ahmad Shah Masoud( I will not talk about his behavior now), in fact they are ready and prepaired to sell themselves for money and power any time.
It is illosion to believe that those people will bring out the nation from their created existed disaster, they will never do it even Mr. Ashraf Ghani.

The best and right solution will be to let provisional government for certain time, this will be a real chance for the nation and country to liberate the nation from those robber, intrigues maker, killer and criminals and bring to an end the theatrical insidious and dirty game of Taliban, whose was created and supported by foreigners for their own purposes.
All patriot Afghans should realize the bitter happening in country during the 31 years and it will come the time in Afghanistan like in Iran too to start a peaceful resistance against those known traitors of nation.
Mr. Bin Laden including cheater Mullah Omar will be never eliminated except the innocent people specially the east, south, southeast areas, this plan devoloped by UK.


اسم: انور   محل سکونت: کابل    تاریخ: 23.06.2009

سلام !
دریک جمله باید خلاصه کرد که، بعد از سقوط رژیم طالب ازکرزی گرفته تا یک مدیر رتبه 4 چی رسد به عبدالله جان و یا اشرف جان همه شان به اثبات رسانیدند که، یادزد هستند یا بی کفایت و یا هردو ان . انتخاب بشما است هموطن گرامی !


اسم: عبدالغیاث   محل سکونت: پل خمری    تاریخ: 23.06.2009

جناب مسکین

شما از عبدالله (به طاقت دو) دفاع کرده اید و می خواهید که او با وجودیکه یک شخص مفسد ، ناپاک و بدنام است، خداناخواسته در راس کشور بدبختی چون افغانستان ما قرار گیرد و دلیل تان هم اینست که او (خشتک ِ کشال) ندارد.
برادر عزیز درست است که او خشتک کشال ندارد و با مودرن ترین و قیمتی ترین البسۀ فرانسوی و ایتالیائی ملبس است ولی فراموش نکنید که نامبرده (خشتک چتل) دارد. ایکاش کشال می بود و پاک می بود. برادر به لحاظ خدا و رسول خدا پُشت اشخاص دزد ، رهزن ، لچک و وطن سوداکن را نگیرید و به حال مردم مظلوم افغانستان و کشور تباه شده و ویران ما رحم کنید.


اسم: مسکین   محل سکونت: کابل    تاریخ: 23.06.2009

یگانه کاندید که هم شکل وهم لباس خوب می پوشد ( یعنی که خشتک کشال نیست ) جناب داکتر عبدالله عبدالله میباشد. علاوه برآن جناب شان تجربه خوب دارند. بنا برآن به نظر این حقیر فقیر مسکین ، اگر جناب شان رئیس جمهور انتخاب گردد ،برای مردم و کشور ما مفید خواهد بود.


اسم: محمد آ صف   محل سکونت: کابل - شير شاه مينه    تاریخ: 23.06.2009

برادر محتر مم تفسير خان از ........ سلام ! کاش شما سخنم را خوب خوانده و درست تفسير ميکردید . مشکل کل ماو شما همين لو ليدنهاست که خدا وند بلطف خود مارا براه راست هدایت کند - من هم نميگويم که آقای احمدزی يا احمد و محمود پلانهای راست ندارند ووعده های گز ها کرباس - بتهر غور کنيم که ديروز چه کردند که فردا را خادم ملت باشند.

خودم عاجزانه ميگويم که اکثريت عام و تام شان مقام داران ووزير و سفير ووکيل دالر خور و خويش پرور و جيب پر کن ديروز بوده و امروز صداقت شعار اند. شخصاً عرضم اين است که نه نوکر و با بازوی کسي هستم و نه رأی دهنده‌ی شان . زيرا تا خداوند پلنگ بيشه‌ی افغانستان را از خفتن بيدار نساخته و مردم مارا ازين ميدان قمار چوچه های فرنگي پرست و اغيار نا بکار خلا ص نکند - درد های ماو شما دوا نميشود . بنظر اين حقير - اگر قهر نشو يد - تنها يک بشر دوست راستين داربم که او هم برای اين بار سنگين - کم شيمه ست بعني هم کم تجربه و هم بقوام نرسيده و سرد وگرم نديده براي آن . يبچاره پاک دلانه مينالد و ميبافد ولي افسوس که هنوز تارش خام است و در کور گريها تاب نياورده کنده خواهد که باز بايد اين ملت بي امان غريب و سرگردان آنرا جبران نمايد . و اگر درست نميگو يم اين گز است و اين ميدان والسلام


اسم: Kamharf   محل سکونت: Australia    تاریخ: 23.06.2009

عبدالله عسکر ګريز، از ترس خدمت عسکري، که دوکتران طب بايد،درعوض، مدت سه سال در ولايات کشور به صفت داکتر خدمت ميکردند، بعد از فراغت از انستیتیوت طبی کابل در سال ١٣٦٢(١٩٨٤)به پنجشير فرار نموده و به صفت ترجمان احمد شاه مسعود وظيفه داشت٠ بعدها سمت سخنګوی وې را عهده دار و بعد از هجوم امريکا ، در حکومت کرزی در راس وزارت خارجه قرار گرفت٠ در زمينۀ حکومت داری، بخصوص اقتصاد و امور اجتماعي هيچ نوع تجربه ندارد٠ در وزارت خارجه نيز ناموفق بود، لذا امريکايها وی را به رنګين سپنتا تعويض کردند٠ بجز از شوری نظار در جای ديګری محبوبيت هم ندارد٠


اسم: ص . ص   محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 22.06.2009

از نظر من انتخابات ( انتصابات ) در کشور اشغال شده مفهومی ندارد .
با آنهم من در مورد اینکه اغلب نظر دهندگان در مورد عبدالله عبدالله نوشته اند که وی شخص زندوست و زنباره است هیچ موافق نیستم ، زیرا طوریکه خود نظر دهندگان اشاره کرده اند عبدالله خصلت زنانگی دارد ، من هم وقتی به رفتار ، کردار ، قواره گیری و نخره گری های عبدالله بی خدا در زمانیکه توسط بادارانش به وزارت خارجه مقرر بود مینگریستم باور کنید اکت هایش شباهت مطلق به زنان *** داشت ، پس کسیکه نه مردی دارد نه خصلت مردانگی چطور میتواند زنباره باشد .
بگذارید به عبدالله لقب مناصب شخصیتش داد : عبدالله ***


اسم: تفسیر خان   محل سکونت: .....    تاریخ: 22.06.2009

د کا بل د شيرشاه مينې ښاغلې محمد آ صف جانه سلام!
لومړی - دافغان جرمن دویاړلی سایت له پروګرام سره سم خبره په عبداله عبداله ده نه اشرف غني.
دویم- په د ټولو انساني او اسلامي اضولو له مخې هرانسان له خپلوکړو وړو څخه ځواب وایی نه دپلار او دوستانو له کړو وړو څخه.
دریم- موږ داشرف غني دهغه پوهې، صداقت او زړورتیا که کبله هغه غوره کاندید بولو چېتاسو په خپله هم دهغه پوهې ته اشاره کړی ده. زه دسړي پوهه دهغه دروغتیا او هوښیارتیا بېلکه ګڼم.خو که ستا موخه له روغ سړی نه هغه زناور وي چې ۱۲ ساعته خوب کوی نو بیا هرټوپکوالا تر غني غوره ګڼلی شو.
بله داچې کیدای شي تا په خپله تر اوسه په څپل ژوند کې په یوبهرنۍ کمپاۍ کې کارنهوی کړی، که نا چېرته په کومه بهرنۍ کمپنۍ کې کار کړی وای ته پوهېدې چې بهرنیان ځه ډول خلک جاسوسۍ ته رابولی. جاسوسان اکثره ناپوه او بې هویته خلک وي. پوهان ډېر مغرور وي هغوی دچا نوکړي نه کوي.
اوداچې اوس خبره په احمدزي راغله سره له دې چې زه له هغه سره هیڅ ډول شخصي اړیکي او پېژندګلوي نه لرم بلکې دهغو کارونو له مخې چې ده کړی اودده له نوم سره تړلي زه هغه غوره کاندید ګڼم.
هغه په لاندې ډول دی:

لومړی- ټول افغانان یې یووتلی عالم بولي؛
دویم- په نړیوالو اله کچه دکار تجربه لري؛
دریم- دکار لپاره کاري پروګرام لري؛
څلورم - په کورنۍ جګړه کې ښکېل نه و؛
پنځم- په اوسنۍ اداره کې یې دهغې دککړتیا له کبله کارپرېښود؛
شپږم - په ملي خیانت تورن نه دی؛
اووم- له تبعیض سره سخت مخالف دی؛
اتم- په داسې حال کې چې ډېرو ځواکمنو کاندیدانو دکرزي پروړاندې یا دبهرني فشار او یا دکورني (دولتي) فشار له کبله تاب را نه ووړ ، احمد زی زموږ د هېواد درښتینو اتلانوپه شان پر خپله خبره او دریز ټينګ ولاړ دی.
له دې څخه څرګندېږي چې احمدزی به په خپلو ژمنو هم ټينګ ودرېږي.
او دا خبره په پوره باور کوم چې که چېرته ټولټاکنو کې چل ول ونه شي نو احمدزی به دافغان ولس راتلونکی جمهور رییس وياو افغانان به په دې توګه د خدای (ج)په مرسته خپل ارمان ته، چې سوله او امن دی ،ورسېږي؛ له زلتاو خوارۍبه خلاص، او خپل تېربرم به تر لاسه کړي.
په پای کې له تاسو څخه دا پوښتنه هم کوم چې ستاسو دخوښې کاندید څوک دی؟ځواب به راکړې.
په ډېر درناوي


اسم: عبدالله   محل سکونت: کابل    تاریخ: 22.06.2009

عبدالله په څير خاين او بيسواده او زنانه اکټه انسان چې دلته ولسمشر کيږي بيا د افغانستان پريښودل په کار دي دده قواره يوه ولسمشر ته نه پاتې کيږي دده قواره يو سلمان او د فلم بې لارې هلم ته پاتې کيږئ دى د افغانستان افتخار نه شي کيداى دى د افغانانو د بد نامۍ او ټيټ سترګى يو انسان دى


اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 22.06.2009

سلام به همه! این به همه معلوم است که عبدالله دزد است۰ در وقت کارش در وزارت خارجه از همه سفارت خانه های افغانی حق میگرفت. بد اخلاق است نه تنها پیش زنان ایمان ندارد بلکه به زن دوست و مامورین وزارت هم چشم بد داشت و به ناموس آنها ارزشی قایل نبود۰ جنایتکار جنگی است. در ویرانی کابل در هنگام جنک های بین المجاهدین راساً دست داشت و باید از کشتار شصت هزار باشندۀ کابل و ویرانی آن شهر مثل گلب الدین و ربانی جواب گوید و محاکمه شود. آدم سست عنصر است۰ با هر که می سازد حتی با سرویس های استخبارات اجنبی ولو بر ضد منافع ملی وطنش باشد در حالیه برایش فایدۀ مادی را در پی داشته باشد مباح است. زنچه است و۰۰۰۰ با تمام این مزایا ما باید او را افشا کنیم تا مردم از اصلیت او آگاه شوند.؟


اسم: عمران   محل سکونت: وردګ    تاریخ: 22.06.2009

که عبد الله يو مخور څوک وى د يوه ميړني پلار او مور نه زيږيدلى واى پلرنى او يامورنى ځاى يې معلوم وى ځان لپاره به يې يو تخلص موندلاى واى عبد الله عبد الله يا نې څه عبد الله د ملي خائين مسعود ووړکى وو هره ورځ بۀ يې آمر صيب ته په ګوډه ماته انګليسي نجونې پيدا کولې که بۀ پيدا نه شوې نو به خپله ده همکاري کوله .


اسم: افغان    محل سکونت: کابل    تاریخ: 22.06.2009

داکترعبدالله عبدالله بیلر جنایت و خیانت است

شخصیت و رفتار آقای داکتر عبدالله عبدالله را که از همسنگران نزدیک شهید احمدشاه مسعود بوده است و بااستفاده از اعتبار مسعود برای خود نام و نشان دست و پا کرده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهم.
هدف بنده از نوشتن این مطلب، ارائۀ روشنی به دور از خصومت و تضاد شخصی میباشد که فقط به منظور تبین یک واقعیت صورت میگیرد.
نگارنده آقای عبدالله را از دو چشم انداز متفاوت می شناسم. چشم انداز اول آشنایی شخصی خودم با وی میباشد که عمر این آشنایی از ده سال بیشتر نمیشود. چشم انداز دوم، کسانی را میشناسم که آنها باآقای عبدالله آشنایی طولانی و غیر رسمی داشته اند و از خصوصیات اخلاقی و ماهیت اصلی وی درک و تصویر دقیق دارند. براساس شناخت و برداشتی که خودم از وی دارم، او را فاقد سواد سیاسی، فاقد اندیشه، فاقد صداقت سیاسی و فاقد تعهد به ارزشهای انسانی میدانم. من تعجب میکنم که آقای عبدالله چگونه بدون پشتوانۀ تحصیلات اکادمیک در سیاست و دیپلماسی و فقط با زبان شکسته و بسته انگلیسی در مقام وزیر خارجه دولت افغانستان برگزیده شده بود! سیاست خارجی یک کشور از جمله پدیده های مهم و حیاتی آن کشور میباشد که برای مدیریت آن کسانی مانند آقای داکتر عبدالله، به این میماند که مستری را در جای داکتر بنشانند.
داکتر عبدالله در دوران حیات شهید احمدشاه مسعود، در جملۀ دوستان خیلی نزدیک وی بودکه از اعتماد کامل و حتی از صلاحیت خیلی بالا در نزد شهید مسعود برخوردار بود. اما رفتار واخلاق نامتوازن او در همان زمان خیلی از علاقه مندان شهید مسعود را آزار میداد و در واقعیت سبب آزردگی خاطر آنها گردیده بود. اما شهید مسعود به رغم درک این واقعیت، او را همچنان مورد عنایت قرار میداد. بعد از شهادت شهید مسعود، زمزمه های بلند شد که آقای داکتر عبدالله در طرح شهادت وی سهیم بوده است. هرچند تاهنوز دراین خصوص، اسناد ومدارک موثق ارائه نگردیده است اما از قرائن چنین معلوم میشود که این اتهام دور از واقعیت نیست. یکی از خصوصیات اخلاقی آقای داکتر عبدالله زن باره گی او میباشد که او در این راه تا سرحد افراط عمل میکند. برای کسانیکه در راس مسایل مهم سیاسی و یا در دروازه های کلیدی قرار دارند، این خصوصیت زمینه و فرصتی بسیار مناسبی است برای سازمانهای استخباراتی که با استفاده از آن میتواند به اهداف خود نایل آیند.
میگویند که در سال اخیر زندگی شهید مسعود، سازمان استخبارات اردوی پاکستان آی اس آی، بااستخدام چند خانم جوان، زیبا و خوش ریخت، توانسته بود که آقای عبدالله را به دام انداخته واطلاعات مهمی را از طریق وی در مورد شرایط امنیتی شهید مسعود به دست بیاورد. هرچند که در توطئه شهادت شهید مسعود کسانی دیگری نیز متهم اند، اما آگاهان اطلاعاتی به این باور اند که اطلاعات بدست آمده از داکتر عبدالله در مورد شرایط امنیتی شهید مسعود، برای تدوین طرح قتل شهید مسعود بسیار کمک کرده است. باتوجه به نزدیکی داکتر عبدالله به شهید مسعود و همچنان با توجه به علایق مفرطی که آقای عبدالله به زن باره گی دارد، به نظر میرسد که سازمان استخبارات پاکستان ازاین فرصت استفادۀ قابل ملاحظه کرده باشد.
از چشم انداز دوم، کسانیکه با آقای عبدالله رابطۀ نزدیک دارند، او را آدم بی سواد، بی کفایت، هرزه، زن باره، و بی تعهد می شناسند. مهمتر از همه اورا دارای رفتار دو خصلتی می شناسند که ترکیب از رفتار زنانه و مردانه میباشد. علاقه شدید او به عطریات، استفاده از لوازم آرایش زنانه، افراط در خرید لبهاسهای گرانبها، اداهای زنانه و خیلی چیزهای دیگر از جمله پدیده های اند که در اخلاق و رفتار آقای عبدالله مشاهده میگردد و این پدیده ها در جامعه افغانستان رفتار و اخلاق زنانه تعریف میشوند. بعضی ها دلیل زن باره بودن آقای عبدالله را مشکلات درون فامیلی او میداند که در هر صورت، این گونه اخلاق و رفتار برای یک مدیر سیاسی عیب بسیار برجسته و ضعف آشکار تلقی میگردد. برعلاوۀ اینها، آقای داکتر عبدالله فاقد تقید و تعهد به ارزشها و نورمهای مروج در مناسبات دوستی میباشد که در این راستا به هیچ معیاری تعهد و تقید ندارد.
لذا باتوجه به این خصوصیاتیکه از اخلاق و تفکر او بر شمرده شد، قرار گرفتن چنین شخصیتی در راس مدیریت سیاست خارجی یک کشور، اهانت نابخشودنی به اراده و سرنوشت مردم افغانستان میباشد. کارنامۀ آقای عبدالله به عنوان وزیر امورخارجه دولت افغانستان، چیزی بیشتر از اهانت به اراده مردم افغانستان نمیباشد. ایشان لطف کند و بگوید که در زمان تصدی آن وازرت، چه خدمتی را برای اتباع افغانستان در خارج از کشور انجام داده است و یا چه خدمتی را برای تامین منافع سیاسی افغانستان به ثمر رسانده است؟ یکی از دست آوردهای ننگین ایشان، عقد قرارداد سه جانبه با اداره مهاجرت سازمان ملل و کشورهای اروپایی میباشد که میزبان مهاجرین افغانستان میباشند. عقد این قرارداد سبب شد که هزاران نفر از هموطنان ما که به قیمت نقد جان شان خودها را به کشورهای امن رسانده بودند، دوباره به افغانستان ناامن و پرخطر برگردند. اینها هرکدام شان، برای یک خانواده نان تهیه میکردند. اما دیپلماسی آقای عبدالله سبب گردید که این خانواده ها هرگز با شکم سیر نخوابند. من چندین نفر را می شناسم که در لندن زندگی میکردند وهر ماه برای خانواده های شان در کابل، 500 دالر امریکایی می فرستادند. این مبلغ برای آنها ضمانت حیات شان بود که برای خود نان و لباس تهیه میکردند و بچه های شان را به مکتب می فرستادند. اما وقتی که براساس همین قرارد داد سه جانبه، آن عزیزان از لندن به افغانستان اخراج گردیدند، آن خانواده ها با هزاران مشکل و مصیبت دچار گردیده اند. البته این موضوع را کسانی خوب درک میکنند که قربانی این قرار داد بوده اند. اما به رغم این خصوصیات اخلاقی و کارنامه های سیاسی، هنوز هم آقای عبدالله خودش را چهره حق بجانب احساس میکند وحتی مستحق ریاست جمهوری میداند.
باتوجه به آنچه را که آقای عبدالله انجام داده است، به نظر من وی مستحق نفرین و لعنت مردم افغانستان میباشد. اما اینکه او هنوزهم خواب و خیالات مقام سیاسی و زنهای خوش صورت و خوش ریخت را می بیند، مصیبت بزرگی است که مردم افغانستان را سالها به اسارت گرفته است. حتی شنیده میشود که جبهه متحد ملی رایزنی های را درمورد کاندیداتوری وی به عنوان رئیس جهمور آینده افغانستان روی دست دارد. اعضای رهبری جبهه متحد ملی باید این واقعیت را درنظر بگیرند که انتخاب آقای داکتر عبدالله به عنوان نامزد ریاست جمهوری، اهانت عریان به اراده و سرنوشت مردم افغانستان میباشد.


اسم: نجیب کامل2009   محل سکونت: هلند    تاریخ: 22.06.2009

سلام هموطنان عزیز و دلپر
از سخن نمیشود برای انتخاب یک رئیس جمهور وطنپرست و مقتدر که بتواند تمام افغانستان را از وجود شکنجه گران و رشوه ستانان و تجاوز گران برهاند متفق شویم اگر پشتون استی یا تاجک ، اگر هزاره استی یا ازبک ، اگر ترکمن استی یا نورستانی و اگر پشه ای استی یا ایماق و بلوچ و یهود و هندو و سیکهه.اگر افغان نیستی خاک بر سرت.

در قرن 21 هنوز هم شادی های مکار ترا پارچه پارچه ساخته و خودرا رهبر . بکدام عقل و منطق عبدالله بی دپلوم رئیس جمهور شود در مورد عبدالله من رومانها حرف دارم . چقدر بدبخت استیم ما ملت که یک رهبر نداریم این وطن بی صاحب توسط که است که چور و چپاول نمیشود و تمام هست و بود ما در معرض لیلام قرار گرفته است ناموس وطن هیچ مصئونیت ندارد بیائید در قدم اول درین انتخابات شرکت نکنیم تا زمینه لوی جرگه مهیا شود این انتخابات فقط نمایندگان مردم خودرا برای لویه جرگه انتخاب کنیم و برای هیچ کاندید ریاست جمهوری رای ندهیم واگر رای میدهیم فقط برای داکتر رمضان بشر دوست رای بدهیم.

ولی من بهتر میدانم که به هیچ کس رای ندهیم و لویه جرگه دعوت شود و یک افغانی را رهبر مملکت بسازیم که تمام دشمنان ملت را در پای میز محاکمه حاضر کند.
او مردم برای وطن ایکه مادر من و توست افتخار من و توست ناموس من و توست طفلانه نباید فکر کرد بگذار از منافع قومی و سمتی بنشین سر میز لویه جرگه و یکسال بعد همه مشکلات افغانستان تا تروریزم و مواد مخدر و چور چپاول دارای عامه توقف مییابد.

وطن عزیزم غنیترین کشور درجهان است و امروز گداترین کشور در جهان است کسانیکه در خارج زندگی میکنند لمس میکنند که دنیای خارج ما را پوقانۀ هوایی فکر میکند ولی تاریخ و فرهنگ ما که خود بآن خیانت کرده ایم امروز مارا یک ملت بی حیثیت نشان میدهد. زیرا گردن ما به ریسمان رهبرانی است که خود جیره خواران خارجی استند . فقط بخاطر ناموس وطن متحد شوید و از افغانستان یک امریکای دوم بسازید و بخاطر غرور ملی متخد شوید که کشور ما از نقشه دنیا پاک نگردد.

امیدوارم که حرفهای یک افغان کوچک را که افتخار دارم روی سرک هایش را با زبان جاروب کنم جنبه عملی پیدا کند
با عرض احترام صرف برای افغانان ملی و وطنپرست


اسم: اوخانه وال    محل سکونت: ....    تاریخ: 22.06.2009

دوستان بسیار عزیز عبداله حالا که ثابت نمودید که عبداله جان از صنف دو پوهنتون به نسبت جنایت اش فرار نمودهوداکتر نیست پس لا اقل اورا بعد ازاین نرس خطاب نمایید چون صنف دو پوهنتون برابر به نرسنګ میتواند باشد.

درارتباط باکار شان باید ګفت که او یکی از متحدین رفیق بریالی ورفیق دوستم ، رفیق ماویانی ، دلاورجان، باباجان وغیره بود وباید پرولتاریا یی بیجاره را سفیر وجنرال قنسل میساخت.

اینها است که به برادرهای دیمکرات بلی بلی میګویند اګر به عوض این سفیرهای مکتب ناخوانده شما میبودیند برادرها به یقین که یک سینت هم در ابادانی وطن تان خرچ نخواهند میکرد. اینها است که وطنرا بخاطر ابادانی دراختیار برادرهای امریکایی واروپایی ګ‌ذاشته تا انرا ابادسازد.

خیر است که عبداله جان پوهنتون کابل را نخوانده؛ او که ده سال پهلوی امرصاحب زندهګی کرده به یقین که همه چیز را ازاو اموخته باشد. ګرچه او هم ازصنف دو فرارنموده بود ولی از فرانسه تا اسپانیه علما وژورنالست ها میخواهند که یک پوهنتون ببخشیند دانشکاه تحقیق افکار او نابغه باید درکلابل ویا جای دیګر ایجاد شود. ادم به مکتب رفتن عالم نمیشود به استعدادخداداد طبیعی عالم میشود.
نشنیدیند که میګویند فصل خداوند که میسر شود خوانده ها ترکاری فروش ونا خوانده داکتر شود.
بااحترام فقیرانه


اسم: فرید   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 22.06.2009

برای اولین بار از زبان یک نوکر اجنبی قاتل هزاران انسان این وطن شنیدم که غریبی گناه است . حمل بستۀ (بکس) مکتب یک کسی برای خوردن یک شکم نان سیر و پوشیدن لباس کهنه کسی دیگری توسط فرزند یک سناتور غیر از اینکه مناعت ، پاک نفسی عدم تعلق به فساد را در نزد رئیس خانواده نشان میدهد چیز دیگری را با اثبات نمی رساند. شخص " خبیث " ناقص " که بر خلاف لافت نه نجیب هستی و نه کامل و به گفتۀ خودت یا از قماش خاین "تنی " هستی و یاهم از "ببرک "مفسد ، خود سرت را در گریبانت ببر و ببین که تو به این مردم چه کرده ای ؟

با مالیه کار گر و دهقان این وطن در مکتب حربی درس خواندی و باز دشمن همین وطن شدی . نمک خوردی و به نمکدان شاشیدی. یک وطن ویرانه بود اما با غرور تو با نوکری به اجانب غرورش را سودا کردی وامروز به غریبی مردمش ریشخند میزنی. شاید از پولی که چهاردهی به دور سرت گشتانده و در جیبت کرده اند پولدار شده ای که حالا به غربت مردم ریشختد میکنی؟ در کشوریکه نود و پنچ فیصد مردم گرسنه باشد آیا غریبی در آن کشور عیب است؟ گردانندۀ محترم این پیام من را نشر نمایید. فردا حق این جاهل را بدستش میدهم حال این طرف ها شب از نیمه گذشته است . یا هو !


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.06.2009

اسلام علیکم،
بگذارید از حمله شخصی به نامزدان انتخاباتی ریاست جمهوری و پدر و پدرکلانهای شان پرهیز نموده، به برنامه های شان نظر بیاندازیم. آیا مقصد تاکید عبدالله عبدالله از احصاییه نفوس در شرایت حصاص نظامی در جنوب، جنوب غرب و جنوب شرق کشور چه است؟ خواست او از تقویه قدرت پارلمان و ایجاد مقام صدراعظمی کدام اهداف را دنبال میکند؟ آیا کسی که تجربه جنگهای قومی، زبانی و مذهبی را در جنگهای کابل دارد، با این دو مقصد خود خواهان وحدت ملی در افغانستان است؟
محترم جمال، که رښتیا وي، چه د عبدالله پلار پښتون دئ، نو دی څنکه پښتنو سره دښمانی کولئ شي؟


اسم: وطن دوست   محل سکونت: کابل    تاریخ: 21.06.2009

تشکر از وب سایت افغان جرمن !
صد آفرین به نوشته آقای شاکر از روتردام. حقا که حقیقت را چون آفتاب بیان کرد !!
لعنت ابدی انسان و حیوان به همه ای وطن فروشان و آدمکشان ویرانگر که از 7 ثور تا به امروز عاملین وحشت , ویرانی , تجاوز , کشتار و غارتگری بودند و هستند.مکرووریان کابل


اسم: محمد آ صف   محل سکونت: کا بل - شيرشاه مينه    تاریخ: 21.06.2009

هموطنان! من بنام افغانيت وايمان مميزات دو چهره کانديد شده را مستنداً بشما معرفي ميکنم و اين شما و حکم افغانیت و وجدان تان!

۱ - داکتر اشرف غني مرد دانشمند مجرب و جوان است - ولي نه بدرد خور افغانستان !
۱ول- عضو سي آی ئی وهم دستگاه استخبارات انگليس است که سر و پای زدنش و بوت پاکيهايش بغلامي امريکا و انگليس شاید کار ندارد-

۲ - او پسر شاجان احمدزی نواسه جنرال عبدالغني خان احمدزی ( سرخابي لوگری ) و کواسه محمد شاه سرخابي است که ثبوت خيانت و وطنفروشي جدش را در اواسط صفحه ۶۳۰ افغانستان در مسير تاريخ مرحوم غبار و نيز اواخر صفحه ۲۶۱ افغانستان در پنج قرن اخير صديق فرهنگ - باتوطئۀ شکست دادن ننگين مردمان فداکار ما در گندمک و قبولاندن معاهده ننگين گندمک بر امير محمد يعقوب خان و تسليم کردن امير را به انگليس ها به اسارت (بهمکاری پاچااحمدزی) در سال۱۸۷۹ خود بخوانيد و برين وارث بالنسل انگليس چاکر اعتماد نکنيد! او اگر وارث خیانت نباشد در لندن و کابل برای پا بوسي نميدود.

۳- او چندين عمليات جدی شده و هميشه مريض است و نه شخص سالم برای اين وجيبه بزرگ بايد خودش اعتراف کند نه سر تنبگي !

۴ - او تابعيت باطل ناشده امريکایی و خانم خارجي افغان ناشده دارد و چرا درين موارد عقل و علمش خاینانه و چپه فير میکند – چراجناب داکتر قيوم جان کوچَي کاکاي سياستمدارش (عقل و غرور عالم)او را نصيحت نميکند که بااين جسم پيوندی ازين تجارت موروثي بگذرد.

۵ - او فوق تصور عصبي ، بي حوصله و آتشين است و خداهمه را از تماسش دور بدارد زيرا در فحش زباني و دوَ و دشنام گویی و زن و ناموس دوَ زدن هيچ جوره و نظير ندارد.

۶ - اورا بپرسيد که افغانستان برای اشغال کرسيهای کلاني مانند مشاوريت رئيس جمهور - وزير مالیه و ر ئيس پوهنتون غايب بامعاشات ....(خود در خدمت بادار)و حال سرتاج ملت شدن،وطنش بحساب ميرود وبس آخر در روزهای بد کجاتشريف داشتند؟ وهزاران مداری بازی ديگر.

حال عرايضي در مورد داکتر چشم ملت افغان که

۱ - چرا عبدالله ... عبدالله است - نه عبدالله زمرياليَ ؟ آخر او پدر با نسب آبرومندی قندهاریی بنام مرحوم غلام محي الدين زمريالي (سناتور انتصابي شاهي)داشت که بسيار پاک و نيک نام زيست - و اگر والده مرحومه شان از اهل پنجشیر با صفاست - بي صفایی و نمک حرامي خودش به اسم زمرياليَ با صفا چراست ؟

۲ - آیا به اسم بي مسمای دَیل بنده خدا (عبدالله عبدالله) از کدام جرم و جنايت و کشتار مردم بيگناه و چپاول دارایی مردم دريغ کرده که دبل بندۀ خدا حساب شود. در جنگهای قتل عام کابل - در تباهي افشار و تمام جبهات آمر صاحب و استاد هرکاره مشاور و معين دفاعي او و خودتفنگ دار نبود؟

۳ - اگر کابل برای همه زعمای بر قطارش و فاميلهای شان بهشت برين بود - چرا فقط او خانم و فرزندان بيچاره را در ويلالی دهلي خود برای سالها و بنام مصئونيت راند تا ملک را شغالي کند!!!!! و بلي - او شخصاً بايد جواب بگويد که چرا در تابستان ۲۰۰۴ در روز روشن و در دفتر رسمي وزارت بر xxx بدبخت خانم yyy رئيس اطلاعات نامرد خود با رسوائي ها در بين بادی گاردها و رياست دفتر خود رسوا و گرفتار شد که آن زن بد بخت طلاق شد و مکافات شوهر سفير شدن به کانادا با پنجصد هزار دالر حواله نقد ی و بگوئيد آنرا چي .... ناميده و از جيب ملت به نان گدا حواله کرديد؟ و از ظ.. ر و می‌ .. ح و و و و و های ديگر با امتبازات کرسي و مادی شان - عبدالله خان *** - بدناموسی ، مَي گساری - و طن فروشي و تريپل اجنتي و حال داوطلبي باداری ملت !!!! آخر ديده درآیی هم حد دارد.

۴ - داکتر آغای چشم جنگسالار ! چرا موش مانند فرقه ۴۰۰۰ نفر منظم تا دندان مسلح خود را که تحت اداره مستقيم خودت و حال در چوکات(بنياد ذيشان فخر عاجميان!!! احمد شاه مسعود) پُت و پرده توسط اردلي خانگي ات و بنام ستر جنرال قاسم خان (شوهر همشیره محترمه تان) در دره بسيار محرم پنجشیر اداره ميکنيد آخر مردانه حرف بزنيد. شنيده ام ميگو ئيد او قوماندان قوای کار ساختمان مقبره با شکوه سالار شهيدان با محوطه ۱۰ کيلو متر ی بازارک تا رُخه جهان بينان با معاش و مصرف صدها ميليون دالر در سال و با وسايط ساختماني جهانيست ولي چرا اين قوای کار ، تا دندان هم مسلح و هم با وسايط ثقيله معظم نظامي و دارای مشاورين پار دريائيست ؟ جنرال صاحب ايکه در عمارت ذيشان مجهز با نهر آب خروشان دريایی و جنريتر ۲۶ ساعته! برق بي توقف و شرايط بالاتر از سطح حيات مردمي افغاني و مخصوصاً ملت بينوای همان پنجشيری های بسيار غريب و پاک نهاد است زندگي دارند !! و مالک خانه هم شما داکتر چشم دار ! بدچشم !!!!! و مانند اين خانهای در داخل و و خارج از آن !اين مطلب مستند صفحات بسيار سياهت قسماً را نوشتم که نمونه ای از دنائت تان باشد و من همه را که ذره‌ی از خروار نوشته و بکلي مستند است - مخصوصاً بوجدان آناني حواله ميکنم که ميدانند و به ملحوظي دهن پُر آبند و نزد وجدان خود خجالت !!

داکتر جان - وزارت خارجه بيچاره را با چور تمام هست و بودش لجنزار و ربو ربو کردی که خداوند مقابل مانند همان رسوایي ۲۰۰۴ - در دنيا و آخرت ترا هميشه بي آبرو و ربو ربو بسازد - ميداني تجاوز بناموس دوستيکه برادرش گفته ای ؛ فقط بيچشمي ترا کار دارد و هزار ناگفته ديگر !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


اسم: رسـتم   محل سکونت: هرات    تاریخ: 21.06.2009

عبدالله خان تا چه وقت فريب ، دروغ، طفره رفتن، هاوانتاژ و نيز تو چکاره فراموش نمودی تو، قانونی، ربانی، فهيم، دوستم، محقق، برادران مسعود و سياف در سال ۲۰۰۱ اين وطن را در مقابل ۲۰ مليون دالر برای ( جورچ بوش ) و( تونی بلير ) فروختيد!!
ديگر نه تو و نه ديگرانت مالک اين خاک ، تصميم گيرنده اين سرزمين ، تعين کننده سياست و پاليسی اين مرز بوم نبوده بلکه واشینگتن و لندن در مورد سيستم، طريق، تغيرات، تعينات، نصب کردنها، عزل کردنها، مقرر کردنها تاسطح والی، ولسوال، اين آقايان بارک اوبامه و گولد برون ميباشند که هرگونه تصميم که مطابق منافع آنها باشد اتخاذ ميگردد شما تنها ببرهای رنگ شده کاغذی و دلقک های بيش نميباشيد!!!
در کدام کشور و کدام نظام ديده باشی که کانديد رياست جمهوری به سفارت بيگانه خواسته شود و سفير آن کشور از کانديد افغان که مزدور آنهاست امتهان لياقت، صداقت، وفاداری و بعيت را ميگيرد بخدا به تک تک شما کانديد ها شرم است!!
عبدالله خان؟
در مورد تغیير سيستم رياستی به پارلمانی و ايجاد پوست صدراعظم يکی از تصاميم قبلی رئيس جمهور دو رگه امريکا اوبامه بود و است که خودش با کانديد قبلأ تعیين شده خود اشرف غنی احمد زی تطبيق ميکند ضرورت به چاکران ديگر وآنهم از ** که مردم کشور با خيانت، جنايت که اين ****و انشاءالله يک فيصد رای را نصيب نميگرديد و مثل يونس قانونی ** خواهد نمود. و نيز جنايتکار و فاحشه سياسی را آزمودن گناه کبيره است همه ميدانند که شما نه مسلمان بوديد، نه مجاهد، نه افغان بلکه دزدان زمرد بيش نميباشيد.


اسم: جمال    محل سکونت: کابل     تاریخ: 21.06.2009

عبدالله د پښتنو قاتل او دښمن دى ، نوموړى يو فاسد انسان دى د بهرنيو چارو د وزير څوکۍ هم په نوموړي ډيره زياته وه سواد يې کامل نه دى ، د مسعود په نامه يې ډير بيزنس کړى او ډيرې پيسې د دوزخي مسعود په بيناد ګټلې دي .عبد الله امريکا ته ويلي وو چې پښتانه په دغه وړو وړو بمونو له منځه نه ځي نوموړي د غټو غټو بمونو غوښتنه له امريکا کړې وه دا چې بل کوم د سم سړي زوى نه دى کانديد موږ مجبور يو بيا هم کرزي ته رايه ورکړو ، کرزى افغان ، مسلمان او په وطن مين انسان دى که خرابى لري د همدې ټلواليانو له لاسه يې لري فاسدين همدوى دى دغه راز دعا کوو چې کرزى د خپلو وروټو څخه په امان شي بيا هم د کرزي د بري لپاره دعا کوو هدف يې سپيڅلى دى انشا الله کاميابيږي به .


اسم: عبدالله وردګ   محل سکونت: کابل     تاریخ: 21.06.2009

عبد الله غوندې زنانه يي اکټه کسان د خداىد افغانستان ولسمشر نه کوي دا ملک چې عبدالله ته ورته کسانو ته پاتې کيږي خداى د بيا موږ له دغه ملک نه واخلي . عبد الله ښځينه اکټونه کوي افغانان او بيا موږ پر عبد الله غوندې مشرانو شرميږو ويل کيږئ عبد الله له ځان سره د آرايش صندوقجه هم گرځوي . موږ له مجبوريته کرزي ته رايه ورکوو *** افغانستان با حوصله ولسمشر غواړي .


اسم: نعیم   محل سکونت: کابل    تاریخ: 21.06.2009

عبداله یک بدمعاش فلم است که خودش را پشت جانیان و قاتلان پنهان کرده است. او در طی چند دهه گذشته با قاتلان مردم ما همدست بوده است و دستانش به خون بی‌گناهان آلوده است.
مردم افغانستان جز تف شان هرگز رای شانرا به او نخواهند داد. او به اندازه کرزی انسان فاسد و ریاکار و مزدور پیشه است.


اسم: نصیر   محل سکونت: هرات    تاریخ: 21.06.2009

هموطنان عزیز!
بعد از 30 سال جنگ و تباهی امروز برای مردم افغانستان زمینهء لا اقل یک مردمسالاری هرچند ناقص و مملو از مشکلات سیاسی و حوقی، فراهم شده است. درست است، همه میدانیم که در این 30 سال چه گذشت و کی چه کرد... ولی باید یک نکته را همه به یاد داشته باشیم که جنگ در همه ابعادش دیگر چاره ساز این همه مشکل برای ملت درخون تپیده ما نخواهد بود. پس بیایید افکار جنگی را نیز بیش از این در ذهن نه پرورانیم و با یک روحیه تحمل پذیری و دموکراتیک در پی حل تضادهای این ملت و کشور براییم. این همه کینه و نفرت را دیگر تبارز ندهیم و در پی زمینه های اتحاد و اتفاق در یک مبارزه حق طلبانه و دموکراتیک با هم رقابت نماییم. دروغ پراکنی، توهین، تحقیر ... دیگر درد ملت و میهن را دوا نمیکند. در مبازه دموکراتیک که انتخابات یکی از نماد های آن است از دل و جان اشتراک نموده کاندید مورد نظر خود را حمایت نماییم بدون آنکه به حتک حرمت دیگران پرداخته و آتش کینه و نفرت مردم را شعله ور سازیم.
من فکر میکنم که داکتر عبدالله عبدالله در شرایط فعلی کاندیدی است که نظرات مترقی و دموکراتیک را در برنامه اش مطرح مینماید. پس بیایید برای حل مسائل سیاسی و امنیتی کشور این کاندید را تعقیب نماییم از برنامه اش آشنا شویم و در صورت لزوم از وی حمایت کنیم.


اسم: hares   محل سکونت: kabul    تاریخ: 21.06.2009

به سا يت ا فغان -جرمن !
من نميدانم که چرا يک تعداد **** بر خلاف جناب اقای دکتورعبد الله که از هر حيث يک شخصيت عالم،وطنپرست است واز همه کا ند يدان ديګر دارای تجر به کا في است به تخريب اين شخصيت بز ر ګوار که ادامه د هنده راه امر صا حب احمد شاه مسعود رهبر ازادی افغا نستان از دست رو سها و طا لبان جنا يتکار است ميپر دازند٠ مردم افغا نستان با شخصيت داکتر صا حب عبد الله اشنا هستند انشا الله بر همه ر قبا پيروز خو اهند شد


اسم: نعمت الله تُرکانی   محل سکونت: اتریش    تاریخ: 21.06.2009

با همین نام « جمهوری اسلامی افغانستان» بنده به هیچکسی رای نمبدهم. زیرا وقتی نظام اسلامی باشد باید آزاد بوده و زیر قیمومیت کفار نباشد. وقتی تعین کننده سیاست، اقتصاد و امنیت بیگانگان باشد حاکم شرعی وجود ندارد. از پیام شما تشکر.


اسم: نورانی   محل سکونت: لندن    تاریخ: 21.06.2009

عبدالله یکی از فاسد ترین انسانهاست است. در وزارت خارجه به ناموس چند مامور تجاوز کرد و بعد شوهران را سفیر ساخت. عبدالله یک جاسوس چند جانبه است و دشمن افغانستان است. همراه با احمدشاه مسعود و ربانی در بسیاری خیانت ها دست داشت. هیچ صفت انسانی ندارد که نامزد این مقام گردد.


اسم: محمدحق نېکزاد   محل سکونت: لشکرګاه    تاریخ: 21.06.2009

زه خپله راېه وهغه چاته ورکومه چې ملې زعامت ولرې او د ملت د پاره کاروکړې نه داچې د جېب خوله ېې د ځان او د خپلو خپلوانو د شخصې ګتو د پاره خلاصه کړې وې او په هېڅ نه مړېږې .په دغو اوسنې کاندېدانو کې تر اوسه داسې څوک نسته چې دغه صفتونه ولرې ،خو په نسبې توګه هغه وخت راېه ورکولاې سم چې ېو وار د هریوه کړنلاره واورم


اسم: نياز محمد صادقی    محل سکونت: المان     تاریخ: 21.06.2009

باتائيد تبصرۀ آقای نجيب کامل عبدالله پنجشيری يک شارلتان ، يک اپرچونست تمام عيار و يک جنايتکار حرفوی بوده و ميباشد. عبدالله قبل از آغاز همکاری با شورای نظار پنجشير اگنت رياست ۷ « خاد » بود و ماهوار در بدل همکاری خود با خاد مزد ميگرفت وهمزمان به صفت مسول ترور وانفجار در کابل از طرف شورای نظار وظيفه گرفت که با استفاده از اعتماد خاد مواد انفجاری را به انستيتوت طب کابل انتقال و بخش تدريسی آنرا در حاليکه ۱۴۷ تن محصل مشغول تعلیم بود انفجار داده که ۶ محصل يک استاد و يک اسيستانت استاد شـهيد گرديد.
در بررسی و تحقيق، شواهدی بدست آمد که عبدالله محصل صنف سوم انستيتوت به رهنمای داکتر اخگر داکتر تبرکلوز که فعلأ در وزارت صحت عامه رئيس است اين انفجار صورت گرفته وعبدالله قبل از دستگيری به پنجشير فرار و بحيث ترجمان انگليسی با مسعود بود چون آدم شارلتان و محيل بود آهسته آهسته اعتماد مسعود را جلب نموده مسوليت روابط خارجی شورای نظار را بدوش گرفت و با سفرهای خود در جلب خارجی ها خصوصأ آلمانها و فرانسوی ها غرض سنگ گران بهای زمرد تلاش نمود.
در آلمان به کمک برادران ترانسپورت خنج پنجشير که در هامبورک آلمان اقامت دارند بازار خريد زمرد و ديگر اموال افغانی را به نفع مسعود گشود و توانست سرمايۀ هنگفت احمد شاه مسعود را در بانکهای سويس جابجا نمايد.

عبدالله با نزديکی با پاکستانی ها از قاضی حسين احمد اطاعت می نمود و توسط او اپتدا در پشاور با "اعظم فاروق" مصری بنام پدر تروريستها معرفی شد. بعد از مرگ فاروق با اسامه روابط نزديک کاری استراتيژيک ريخت که به آنطريق در ترور احمد شاه مسعود نقش اساسی را بازی نمود.

عبدالله بعد از يونس قانونی، ربانی و دوستم در فروش وطن، اشغال آن توسط امريکا در مقابل ۲۰۰۰۰ مليون دالر امريکائی نقش کليدی داشت و مورد دار و دستۀ بوش و خليل زاد اين فرزند ناخلف افغان قرار گرفت و بحيث وزير خارجه تعیين گرديد که آن وزارت را به يک فاحشه خانه و مملو از اوباشان، دزدان، بيسوادان، سنگ فروشان شورای نظار و مردم پنجشير تبديل نمود و در همه نمايندگی ها افراد بی سواد، بی مسلک ، پليد و دزد را ديپلومات ساخت که از محراب الدين مستان، داود مير ، سید طيب جواد، خير محمد خير خوا، عاطف مل و ... و ... و ... نام برد.
عبدالله در جنگهای سر قدرت که منجر به کشته شدن ۲۰۰۰۰۰ باشندگان کابل و تخريب کلی پايتخت و غارت تمام داراای های عامه و دولتی گرديد دوشادوش مسعود، ربانی، قانونی، فهيم، محقق، مزاری، سياف، خليلی و دوستم قرار داشته از جملۀ ناقضين حقوق بشر مجرم جنگی شناخته شده است او نيز باید در کنار ربانی، قانونی، فهيم و دوستم محاکمه و مجازات گردد نه رهبر و رئيس جمهور ؟؟!!

دوم دوستان و مسوولين ارجمند و حق بين پورتال افغان جرمن آنلاین در پائين افغان هموطنی و درد ديدۀ بنام ( عبدالشکور بارز ) از رنج خود از سوز خود و خانواده خود ناليده و قاتل برادر خود را بنام (امين الله حبيب) فعلأ مقيم سويدن را که از جلادان و خون خوران « خاد » بوده معرفی نموده که امين الله حبيب مذکور در پهلوی ساير جنايات خود برادر عبدالشکور بارز را به قتل رسانيده از هموطنان توقع اظهار همدردی نموده از مسوولين گران قدر پورتال خواسته که نام اين قاتل [امين الله حبيب] را در ليست مجرمين جنگ و ناقضين حقوق بشر درج نمایند. عدم توجه به خواست این هموطن را غفلت گويند و اگر در خواست کنندۀ عدالت آدم سرشناس و سياسی ميبود همه با او بود اين هموطن اميد خدا کرده به شما عرض نموده است نا اميدش نسازيد (نياز محمد صادقی ــ المان)


اسم: khalil   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 21.06.2009

آقای به اصطلاح نجیب کامل!
نوشته پر از مزخرفات و دروغ های شاخدارت تنها به نفع داکتر عبدالله تمام میشود. داکتر عبدالله کسی نیست که مردم او را نشناسند و از چگونگی گذشته و حال وی اطلاع نداشته باشند. خصوصاً کسانیکه با وی آشنایی نزدیکتر دارند به چرندیات تو بمثابه کسی که بر عکس نامت دروغ میگویی و افترا میبندی مینگرند اگر فکر میکنی با این اراجیف برای خود شهرت کسب میکنی در اشتباه بزرگ قرار داری.
تا جاییکه من میدانم تمام نوشته ات دروغ محض است. اگر وجدان نداری و از خداوند(ج) هم نمی ترسی لااقل نوشته ات را یکبار دیگر بخوان و ببین تا کجا دروغ گفته یی. لعنت الله علی الکاذبین.


اسم: محفوظ   محل سکونت: کابل    تاریخ: 20.06.2009

بسم الله لرّحمن الرّحیم السّلام علیکُم ورحمتُ الله وبرکاتُه!
مُحترم حفیظ کریمی!
جناب شما درآلمان با همه امکانات زندگی بود و باش دارید باید هم همچو نظری راداشته باشید, اگر کسی از اعضای فامیل و یا دوستان شما توسط همین دوستان خارجی تان به طور بی رحمانه به قتل میرسید, اینگونه فکر نمیکردید(شکم سیر چه میدانداز شکم گُشنه).
من اعمال غیراسلامی طالبان را مثل اعمال وحشیانۀ اشغالگران , به یکسان محکوم کرده و مردود میدانم. شمااشتباه بزرگ میکنید هر شخصی درافغانستان باموجودیت اشغال گران مخالفت بکند, طالب است, اگراینطور باشد پس اضافه از 90 فیصد ملت مسلمان افغانستان باید طالب گفته شوند, در حالیکه اینطور نیست هر افغانی که خودرا مسلمان میداند و غیرت افغانی دارد مخالف اشغال وطنش آنهم توسط دشمنان شناخته شدۀ اسلام و مسلمانان است.
اگر شما به این فکر هستید که این اشغال گران برای آوردن امنیّت و آبادی افغانستان که جناب شما از آن دور و بی تفاوت به عیش و نوش تان می پردازید, به این سرزمین مجاهد پرور آمده اند پس شما قطعاًآگاهی از وطن فراموش کردۀ تان ندارید بهتر است مطبوعات دنیا را مُطالعه بکنید اگر مطبوعات مسلمانان طرف اعتمادتان نیست در مورد مطالب زیادی در مطبوعات دوستان امریکایی و اروپای تان وجود دارد. اگر بااین همه نمیخواهید موافق باشید پس من توسط قُرآن باید جواب بدهم که شاید شما از قرآن هم نخواهید دانست و جواب این است:
واذاخاطب هُم الجاهلون قالو سلاما
از الله برای ما همه هدایت نیکی التجاء میکنم
به اُمید پیروزی حق بر باطل
والسّلام


اسم: لیمه    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 20.06.2009

سلام خدمت گرداننگان و خوانندگان هحترم پورتال افغان- جرمن:

هم وطنی به نام زلمی از بورک از تب و سوز جهادی به هذیان گویی پرداخته و خانم و یا آقای لمبه را به «کذب» گویی متهم نموده و وی را از «اهالی!!!» راوا (که سطح و سواد و دانش جهادی اش را میرساند) معرفی میدارد و راوا را سازمان زنانه آی اس آی.
اولا «کذب» لمبه در کجاست؟ آیا کسانی را که وی به مثابه دوستان عبدالله و باند شورای نظارش معرفی نموده، دروغ میگوید؟ بهتر بود مشخص می نوشت که مثلا عبدالله عزام القاعده ای دوست عبدالله و پیرش مسعود نبود و یااسامه، قاضی حسین احمد و...
ثانیا راوا آی اس آی بودن رهبرانت را در همان دورانی که در پاکستان به بوت پاکی و جاسوسی به آی اس آی مصروف بودند و ناف شان با ناف آی اس آی بسته بود ، افشا میکرد که متاسفانه آوردن همه آن درین ستون نظر خواهی ممکن نیست. ما درست بودن آنرا در دام خرس و سایر نشراتی که درین اواخر انتشار یافت، بوضاحت دریافتیم.
ثالثا باید گفت که ما پشتیبانی از کرزی را نیز در نوشته محترم لمبه درک نه کردیم که با وقاحت و دیده درایی شورای نظاری ات وی را طرفدار کرزی معرفی نموده ای.


اسم: حفیظ کریمی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 20.06.2009

محترم محفوظ از کابل
حرف های شما راجع به داکتر عبدالله تا یک اندازه صحت دارد. مگر اینکه عبدالله پشتیبانی خودرا از قوای خارجی اعلان کرده کار درست و صحیح میباشد. به دلیل اینکه ،اگر همین قوای خارجی در افغانستان حضور نداشته باشد ، باز همان طالبان کثیف به کشور ما هجوم خواهند آورد و مملکت را به باداران شان یعنی به پاکستانی ها تسلیم خواهند کرد. به نظر من طالبان امروز ، همان خلقی مای بی دانش و کمونست دیروز میباشند. خلقی ها یروت داشتند و طالبان به آن بروت ها ریش های چتل را علاوه نموده اند. هر دو طبقه انسان های کثیف هستند که مملکت مارا به این حالت بد کشاندند. از نوشته های شما معلوم میشود که دیروز خلقی بودید و حال طالب و مخالف کسانی میباشید که با آن طبقه نا بکار و ظالم مبارزه میکنند. مکاتب را به آتش میکشند ، مردم مظلوم و مسلمان و بیچاره مارا در هر جا از بین میبرند و حتی به مساجد بم گزاری میکنند و هزارها جنایات دیگر را مرتکب میشوند. حکومت ما عسکر و توانائی ندارد تا جلو آنها را بگیرد پس بودن قوای خارجی در افغانستان ضروری است . شما خوش باشید و یا نباشید.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان     تاریخ: 20.06.2009

هموطن گرامی ارغندیوال
با تشکر از حسن نظر تان در مورد نشرات افغان جرمن آنلاین با تأسف باید به عرض برسانیم که امکانات نشر همه مطالب به صورت تصویری و صوتی تا به حال برای ما امکان پذیر نبوده ولی در آیندۀ نزدیک میسر خواهد گردید.
مناظرۀ ابتکاری تلویزین آریانا نیز نظر به مشکللات تخنیکی به صورت کامل نشر شده نتوا نست. امید معذرت ما را بپذیرید. در آتیه این نقص جبران خواهد شد.

از شاغلی محفوظ هم یک جهان تشکر .پیشنهادات سازندۀ هموطنان باعث خشنودی همه است
تیم کاری افغان جرمن آنلاین


اسم: محفوظ   محل سکونت: کابُل    تاریخ: 20.06.2009

بسم الله الرّحمن الرّحیم السّلامُ علیکُم ورحمتُ الله وبرکاتُه
کارکنان مُحترم افغان جرمن آنلاین درصفحهءتان نام کاندیدان ریاست جمهوری را برای راءي دهی به نشرسپُرده اید بهتر بودکه یکي از سوالات میبود برای هیچ کُدام این یک پیشنهاد بود اُميد آزرده نشويد باتقدیم احترامات


اسم: محفوظ   محل سکونت: کابُل    تاریخ: 20.06.2009

بسم الله الرّحمن الرّحیم
السّلامّ علیکُم ورحمتُ الله وبرکاتُه
نخست از کارکُنان مُحترم افغان جرمن آنلاین ابراز سپاس که زمینهء نظردهی ملّت افغان را مُهیاساخته.
هموطنان گرامی!
نمیخواهم بخاطر کسانی مثل داکتر؟؟؟ عبذالله ضیاع وقت برای شُما و خودم شوم, بناً کوتاه مینویسم:
دلایلی زیادی برای ناشایسته بودن عبدالله برای این چوکی وجود دارد او عضو فعال شُورای نظار بود واست. ملّت افغان میدانداعضای این شورا چه کسانی بودند و هستند فکر نمیکنم ضرورت به معرفی داشته باشد, عبدالله علناً پُشتیبانی و حمایت خودرااز قوای اشغالگران اعلان کرده(من ویدیوی آنرادارم) و از قاتلان این ملّت خواهش عملیات و بمباران هرچه بیشتر و وحشیانه تر در مناطق پشتون نشین را کرد برای این اسنادی وجود دارد, اگر محکمهءعادلانه وجود داشته باشد این اسنادرا در اختیارش میگُذارم.

عبدالله از دوستان خوب خلیل زاد که یکی از عاملین به خاک و خون کشاندن ملّت های مُسلمان افغانستان و عراق میباشد, است.
تعدادزیاداز خائنین و جنایت کاران از عبدالله بخاطر رسیدن به چوکی و مُقام, حمایت میکُنند, عطا والی بلخ پُشتیبانی خودرااز وی اعلان کرد, در سمت شمال همه میدانند که عطا خاین و جنایت کار است اینکه کسی سر بلند نمیکُند بخاطر حفظ سر خود نمیتواند.
اگر خُدای نخواسته عبدالله به قُدرت برسد باز همان آش وهمان چمچه است فقط مُحتوای دیگ تغیرخواهدکرد, چون شورای نظار و دیگر جانیان و دزدان به چور و چپاول بیشتر شروع میکُنند.
ملّت مُسلمان افغانستان!
اگر به الله و پیغمبرش ایمان دارید و روز محشر را راست می پندارید پس کسی مثل عبدالله وامثالش را انتخاب نکُنید که به حُکم قُرآن عامل گُناه عظیم میشوید.
به اُمیدپیروزی حق برباطل
والسّلام


اسم: محمد صادق ارغندیوال    محل سکونت: اوتاوا - کانادا    تاریخ: 20.06.2009

با عرض سلام.
شبکه تلویزیون آریانا که از داخل افغانستان نشرات دارد شام پنج شنبه از ساعت هشت وسی الی ساعت ده وسی شب بوقت کابل مناظره تلویزیونی میان پنج کاندید ریاست جهموری افغانستان راطور زنده پخش کرد، گرچه پورتال افغان- جرمن آنلاین فقط بخش کوتاه و صوتی از این مناظره را درصفحه اول خود برای شنیدن هموطنان گذاشته است ؛ ولی جا دارد که در صورت امکان تمام دوساعت مناظره صوتی وتصویری مناظره مذکور از طرف مسئولین محترم پورتال در اختیار هموطنان ما گذاشته شود ؛ تا هموطنان ما ببینند ، بشنوند وخودقضاوت کنند. سؤالات مشابه از هریک کاندید چون محترم ضیأالحق حافظی ، محترم بسم الله شیر ، محترم شنهواز تنی ، محترم بیشر بیژن ومحترم داکتر رمضان بشر دوست مطرح گردید ؛ و هم وقت معین ولمت شده برای جوابات آنها در نظر گرفته شده بود. از جوابات ارائه شده چنین استنباط میگردید که تعدادی از اشتراک کننده گان جوابات کلیشه ای و شعار گونه ارائه میداشتند .

به سؤالات مطرح شده فقط و فقط محترم داکتر بشر دوست جواب های کاملا ً منطقی و مطابق به شرایط عینی وذهنی کشور ما و اوضاع جاری منطقه ارائه میداشتند ؛ بخصوص مثال های شان درحصه ، نوع حکومت ریاستی و یا پارلمانی و حکومت فدرالی و یا متمرکزسخت قابل توجه و تأمل است .

به ارتباط روابط خارجی محترم بشیر بیژن موجودیت قوای ناتو را در افغانستان عامل باز دارنده یا مانع در امر بهبود روابط خارجی افغانستان با کشور های خارجی بخصوص همسایه ها میدانند.
منطق محترم بیژن صاحب !
در شرایط بیست و یک سال قبل وقتی که در دنیای دوقطبی آنزمان در حالیکه ایالات متحده امریکا با تعدادی از همسایه های افغانستان روابط نزدیک داشت که به اساس آن موجودیت قوای شوروی وقت درافغانستان در راه بهبود روابط خارجی افغانستان بخصوص با کشورهای همسایه مشکل ساز بود، کاملا ًصدق میکند، ولی در شرایط امروز در حالیکه تعداد زیادی از همسایه های افغانستان(به جز ایران) روابط بسیار نزدیک با ایالات متحده امریکا وغیره کشورهای ناتو دارند، این دلیل شده نمیتواند که موجودیت قوای ناتو درافغانستان عامل باز دارنده روابط دوستانه با همسایه هایش باشد. ولی با اینهم در همان شرایط بیست و یک سال قبل دیدیم که بنا به اقتضای زمان و خواست کلی مردم ما و کشورهای همسایه، قوای شوروی وقت مطابق به معاهده ژنیو و تضمین تعدادی از کشورهای همسایه در امر عدم دخالت در امور داخلی افغانستان، از کشور ما بیرون رفتند؛ ولی نتیجه چه شد؟ مگر واقعا ًکشورهای همسایه بخصوص پاکستان به تعهدات شان مطابق به معاهده ژنیو در قبال افغانستان عمل کردند؟ مگر مداخلات شان در امر اخلال امنیت ملی مردم ما تا سرحد جنگ جبهه وی در جلال آباد چند برابر نگردید؟ مگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همین سردمداران و سازمان های جاسوسی کشورهای ایران و پاکستان نبودند که باتطمیع ، تجهیز و تشویق تعدادی از افراد خائن به اسلام و وطن و با شعله ور ساختن جنگ های تباه کن و خانه برانداز ، روز را بالای شهریان بی دفاع کابل شب ساختند؟ مگر در همین وقت شصت وپنج هزار از شهریان بی دفاع ومظلوم کابل با فیر راکت های جاسوسان فروخته شده ایرانی و پاکستانی شهید نشد؟ و...؟؟؟

از طرف دیگر افغانستان آن قدرت نظامی سابق منطقه نیست، که در هنگام حکومت های شهید سردار محمد داوود و داکتر نجیب الله بود، که حد اقل بتواند در نبود قوای به اصطلاح شما اشغالگر ناتو، از خودش دفاع نماید. گیریم که به زعم شما قوای اشغالگر ناتو و امریکا از کشور ما، و مطابق به میل شما از افغانستان بیرون رفت ؛ نتیجه چه خواهد شد؟ تو خیال میکنی که با بیرون رفتن قوای ناتو یک افغانستان آزاد و مستقل را صاحب خواهی شد؟ نه جان بیادر ، به هیچ وجهه ، کاش و ای کاش افغانستان آن قدرت و توان را میداشت که با بیرون رفتن قوای ناتو در مقابل توطئه و دسیسه های کشورهای غماض همسایه از خودش دفاع میکرد و آنها جرئت نمیکردند که حتی به طرف کشور عزیز ما حتی چپ هم نگاه کنند ؛ بنا ًبه عرض جناب بیژن صاحب برسانم که با بیرون رفتن قوای ناتو از کشورما بدون فوت وقت پاکستانی ها زیر نام طالب بر کشور ما خواهند ریخت، کشور عزیرمارا اشغال و اگر ظاهرا ً ملاعمر امیرالمومنین بسازند، ولی قدرت اصلی در دست کرنیل حمید گل ، کرنیل امام، کرنیل سعید و شریکان عربی شان چون بن لادن، الظواهری، بیت الله مسعود وغیره وغیره خواهد بود ؛ در آنوقت نه از دموکراسی خبری خواهد بود، نه از انتخابات ، نه از تلویزیون و نه هم از مناظره تلویزیونی ، و ما از دست اشغالگران پولدار و تیکه داران دموکراسی رهایی خواهیم یافت و اسیر وغلام- دال خورهای پاکستانی خواهیم شد، حالا تو اگر اشغال دومی راقبول داری ، برو جلو و در مناظره های تلویزیونی که بعدا ً خواهی داشت همین حرف ها را تکرار کن ، جناب بیژن صاحب در جای دیگری طالب رابه کسی اطلاق میکنند که خانه و کاشانه در اثر بمباردمان بم افگن های ناتو ویران شده است .
جناب بیژن صاحب ، فرض میکنیم که حرف خودت در شرایط فعلی درست باشد ، ولی طالبان ده سال قبل از کجا آمده بودند ، گذشته ازآن بنا به ثبوت های مکرر قوای امنیتی افغان و داده های بین المللی تعداد زیادی از افراطیون مذهبی عربی ، پاکستانی ، ازبکستانی ، چچنی ، تاجیکستانی ، ایرانی وغیره وغیره که تعداد شان از طالبان افغانی بمراتب بیشتر میباشد مشغول خرابکاری و جنگ در داخل کشور ما می باشند، آیا خانه های آنها هم از طرف طیارات ناتو در کشور های شان بمباران و نابود شده است ؟

جناب آغای بسم الله شیر به ارتباط مصالحه با مخالفین میگویند که " در صورت به قدرت رسیدن قرآن شریف را درمیان خواهیم گذاشت ، و در پرتو آن حکومت و زندگی خواهیم کرد، مخالفین مجبور اند که به قرآن مبارک تن در دهند و جنگ ختم خواهد ".
جناب آغای شیر : حرف و مسئله بالای اسلام و قرآن مبارک نیست ، آنهایکه برعلیه مردم و امنیت ملی مردم ما میجگنند از طرف کسانی اداره، رهبری و تجهیز میگردند که هوای پاکستان بزرگ تا آنطرف متک یعنی تا دریای آمو را در سر می پرورانند، آنها در راه رسیدن به این هدف از هیچ کاری روی گردان نیستند، از کشتن قاری قرآن چون صفیه عمه جان گرفته تا آتش زدن مراکز تعلیم قرآن، یعنی مکاتب کشور. بیجهت به این حرفها نه خودت را فریب بده و نه مردم مارا، تو بخواهی و یا نخواهی قرآن شریف و اسلام عزیز بر زندگی نود نه در صد از مردم افغانستان حاکم است.

جناب دگر جنرال شهنواز تنی میفرمایند که در صورت به قدرت رسیدن یک جمهوری با قدرت و متمرکز و حامل دموکراسی به ارمغان خواهد آورد ؛ غافل از اینکه که خودش شریک کودتای هفت ثور بود و جمهوری متمرکز باقدرت و مترقی داوود خان را نابودساخت ، از طرفی هم با راه اندازی کودتا علیه رژیم داکتر نجیب الله کمر دموکراسی نیم بند رژیم نجیب را شکستانده و زمینه کودتا دوم را علیه رژیم مذکور هموار ساخت . با احترام.


اسم: شاکر   محل سکونت: روتردام    تاریخ: 20.06.2009

این را به جواب همین پیام رندانه ات در اینجا و هم پیامی که در سایت دیگر داده ای و بر عضویت حزب دموکراتیک افتخار می نمایی نوشتم.

{{آقای نجیب کامل!
همهء شکنجه گران، کسانی مثل خودت، همیشه ادعای بی گناهی و بی خبری می کنند، آقای محترم! ده هزار نفر از افراد تحصیلکردهء این خاک که توسط حزب دموکراتیک خلق دستگیر و بعداً همگی اعدام شدند و لیستشان منتشر شد، آیا تو آنهارا هم انکار میکنی؟ میگویی که گفته میشود که دستگیر شده اند ولی دستگیر کردگان معلوم نیستند؟! حزب دموکراتیک خلق که خودت افتخار عضویت آن را داری، یکی از سیاه ترین دورهء های تاریخ کشور را به وجود آورد، اما شما که دست بوس آن حکومت ظالم و ستمگر و آدمکش بودید، باید هم همه چیز را از روی انکار ببینید و در آخر عمر مشغول تهیهء دوسیه های دروغین که بابت پناهندگی داده شده اند تا از آنها وسیلهء برای غسل تعمید خود و حزب آدمکش خود درست کنید.

اما مطمئن باشید، مردم کشور، از هر گوشه اش، به این امر واقف اند که حزب جنایتکار و آدمکش خلق، چقدر در ستمگری از دیگران ستمگران پیشی گرفته بود.

جای شرم است، شما منظورم همان خاد پر افتخار و حزب پر افتخار شما است، حتی به مردم اجازهء شنیدن رادیوی خارجی را هم نمی دادید! من به یاد دارم مردم حتی رادیو را از ترس مامورین شما پنهان می شنیدند. حکومت شما، به تمام معنا، حکومت وحشت بود، اما حکومت های وحشت هم، برای اعضاء خود مهربان هستند، لذا آنها، فقط همانهایی که ابزار گسترش حکومت وحشت اند، از آن خاطرهء شیرین دارند، لذا خوشی شما از آن حزب و آن دوره، و به دیدهء انکار دیدن قضایا، ناشی از شراکت شما در آن جنایات است، شرم کنید و بگذارید مردم سخن بگویند نه شما شکنجه گران و وطن فروشان و خائنین. همینقدر که مردم در دورهء فعلی اجازه می دهند شما باز زنده باشید، نشان از برتری آنها بر مشی شما است، شما حتی اجازهء حیات و نفس کشیدن به مخالف خود نمی دادید. شما در حقیقت آیینهء دیگری از رژیم طالبان بودید، با همان سبوعت و ددمنشی اش.}}


اسم: نجیب کامل2009   محل سکونت: هلند    تاریخ: 20.06.2009

سلام.
من یکی از همصنفان داکتر عبذالله استم .در سال 1344 در صنف اول ب غازی ایوب خان درس میخواندیم اگر کسانی چون فاخرضیا و نظام وگل غتی امین دختر حفیظ الله امین هم همصنفان من بودند در مکتب ما یک سال میز و چ.کی نبود و ما سر یک سطرنجی درس میخواندیم و فقط یک میز و چوکی برای معلم بود و یک میز و چوکی از فاخر ضیا بود که بچه یک آدم کلان دوران شاهی بود ووقتی که فاخر ضیا مکتب نمی آمد چوکی و میز فاخر ضیا را عبدالله نگاه میکرد ووقتی فاخر ضیا مکتب میرفت داکتر عبدالله بکس فاخرضیا را در پشت میکرد و در خانه ایشان میرفت تا یک شکم نان بخورد وفاخر ضیا با فامیلش به امریکا رفت و عبالله بیچاره یک مدت زیاد از کالای کهنه فاخرضیا استفاده میکرد ومن از آن مکتب بعد از سه سال تبدیل شدم بمکتب حیاتی. ولی گاهی در کاته پروان مهمانی میرفتیم و عبدالله را در کوچه و بازار میدیدیم.

زمانی که در زمان ریاست جمهوری داود خان کانکور بوجود آمد برای عبدالله بسیار مشکل تمام شد یکسال در کانکور صنف شش ناکام ماند و یک سال هم در کانکور صنف 9 ناکام مان و در شهر نو بکمک کسی انگلسی میخواند ودر یک تجاتخانه که همین لحظه بیادم نیست دیگ پخته میکرد .وقتی من حربی شونزی را خلاص کردم در صنف 3 پوهنتون طب بودم کخ داکتر عبدالله را دیدم که در پوخنتون گشت و گذار میکرد من با مزاقی که با ایشان داشتم گفتم او عبدالله اینجه چه میکنی برایم گفت که من در پهنزی طب کابل درس میخوانم و1359 مظاهرات زیاد بود و مصلین کمتر در درس حاضر میشد و در سال 1362 از داکتر عبدالله خبری نبود چون در پوهنزی طب یا انستیتوت دولتی طب بمگداری صورت گرفت و سه نفر گرفتار شد وداکتر عبدالله که صنف 3 بود فرار کرده بود و سه محصل بیچاره را در کشتن داد ولی از طرف ببرک کارمل عفو شدند و تا آخرین دوره داکتر نجیب در زندان بودند و حالا این اشخاص در هلند زندگی میکنند و ما باهم ارتباط استیم وبرای اولین بار در زمان داکتر نجیب داکتر عبدالله در زبان مطبوعات افتاد که عبدالله عضو شورای نظار باند مسعود.

وقتی دولت 100% اسلامی در کابل آمد من در ولایت خوست یکسال قبلش اسیر بودم ودر غند سلمان فارسی ایام اسارت خودرا سپری میکردم و بعد ازاینکه از آن جهنم فرار کردم رفتم پشاور و کراچی و در 10 اسد 1371 آمدم کابل .برای وظیفه جدید اقدام کردم ومن شنیدم که عبدالله داکتر شده من فکر کردم که در پاکستان شاید درس خوانده باشد من رفتم در دفتر جمیعت که در پهلوی وزارت خارجه بود داکتر عبدالله را دیدم و باهم احوال پرسی کردیم و بمن گفت که بیا باز در وزارت خارجه من ترا کار دارم یک هفته بعدش من رفتم و داکتر عبدالله صحبت کردم و بمن گفت که تو همصنفی من بودی حالا اگر کدام چوکی و مقام کار داری برت بدهم من گفتم که نه تشکر من در همان وظیفه سابق خود استم و مشکل است درین شرایط وظیفه کلان بگیرم و بمن گفت که تو انگلیسی و روسی میفهمی من ترا دریک سفارت مقرر میکنم من گفتم که نه برادر من فقط اتکا بخود دارم که اگر فردا کاری را که تو بمن بدهی من نخواهد اجرا کرده بتوانم و همان بود که من بخارج مهاجرت کردم وقراریکه من آگاه استم این آدم داکتر نیست و دیپلوم ندارد .این یک دروغ شاخدار که در شفاخانه نور نی نی گک چشم را عملیات کرده باشد دروغ کلان است که در تلویزیون آریانا در پروگرام مهمان یار گفته بود.

من داکتر عبذالله را مثل دست و پایم میشناسم من هیچ شایستگی سیاسی و علمی در شان ایشان دیده نمیتوانم بناءً ریس جمهور شدن داکتر عبدالله برای من جالب خواهد بود و شاید مافیای شورای نظار دست والای در دولت ایشان خواهد داشت .عبدالله در ثاچاق سنگ های معدنی دست دارد و در سایت یوتوبی ببینید که با مسعود خلیلی فرزند خلیل الله خلیلی دهن جوال را در دست دارد وافسوس که عبدالله باید کمی بیکار شود و این سایت را مرور کند باز اگر شرمید همین حالا استعفا میدهد.

من در خاتمه به تمام پشتون ها و تاجک ها وهزاره ها و ازبک وپشه ای و نورستانی وغیره و غیره باید بگویم که شما از قوم خود از یک شخصیتی پیروی کنید که دستش در جنایات و خیانت ها دخیل نباشد و اگر از هر قوم و قبیل هم باشد مهم نیست که رئیس جمهور شوند و چرا شما مافیای تان را منحیث کاندید ریاست جمهوری بالای ملت باشهامت افغان تحمیل میکنید شاید در شورای نظار کسی پیدا نشود ولی در پنجشیر خو آدم های خوب کم هم نیست وشما پنجشیری ها و ویا سایر اقوام بینی خودرا نزد مردم افغانستان و جهان میبرید .من که میبینم دربین همه کاندیدان صرف سه نفر مستحق است که رییس جمهور شود ولی پول یک گیلاس آب را ندارد که بمردم بدهد ولی داکتر عبدالله و کرزی و احمدزی و ملا راکتی و پتاقی و غیره ترت و لغت که هیچ شرم ندارند و بازهم مصروف قپیدن ریاست جمهوری استند .ما رییس جمهوری را برای افغانستان ضرورت داریم که یک افغان وطنپرست باشد .بیاهید که افغان وطنپرست را انتخاب کنیم.
با احترام


اسم: فناییی   محل سکونت: خنجان    تاریخ: 20.06.2009

سلام بر نویسندگان تبصره ها و بر گردانندگان این سایت!
اول از همه تناقض میان آنچه در بالای صفحه از طرف گردانندگان محترم این سایت نوشته شده و در آن قید گردیده است که "مطالب مندرج اظهار نظر نباید حاوی عبارات غیر قانونی، تخریش کننده، افترا آمیز، توهین آمیز، تهدید کننده، مخرب، مستهجن، خلاف دین و مذهب، مسایل جنسی، تبعیض طلبی و یا بصورت کل خارج چوکات کرامت انسانی ، عفت قلم و عفت کلام باشد، ورنه به هیچ وجه بنشر رسیده نمی تواند."
پس اراجیف ذیل چیست؟ و چرا اجازه نشر یافته اند؟ یکبار دیگر بخوانید و قضاوت کنید. یا نوشته قابل توجه را بردارید یا تبصره های اکثر نویسندگان را.
و امابه هموطنانیکه این تبصره ها را میخوانند و یا زحمت نوشتن را پذیرفته اند.اگر با مطالعه آن نسبت احساس نا موافقیکه به شخص مورد بحث دارید, آن احساس شمارا مریض ساخته است و مرض شما با استعمال کلمات آن چنانی تداوی میشود, و یا به نجات مردم بیچاره افغانستان تمام میشود, این نوشته هارا بارها و بارهابخوانید و بر نویسندگان درود بفرستید.
اما اگر فکر میکنید راههای بهتر برای رسیدن به اهداف بر آورده نشده شما وجود دارد به راههای بهتر توصل نمائید، و بدانید که خداوند(ج) سوره ایرا بنام قلم آغاز کرده است و کسیکه عفت قلم را مراعات نمیکند مورد عقوبت خداوندی و بندگانش قرار میگیرد.
" گر قلم در دست غداری بود...........لاجرم منصور بر داری بود"


اسم: ابراهیم   محل سکونت: کابل    تاریخ: 20.06.2009

سلام بر همه وطنداران
عبدالله عضو تنظیم جمعیت اسلامی و شاخه شورای نظار بوده، وابستگان تنظیم جمعیت این دزدان حرفوی یکجا با باند جنایتکار آخند کارمل غرض کسب قدرت علیه پلان صلح ملل متحد در حمل 1371 قد علم کرده و آن پلان بزرگ اسلامی،انسانی و شریفانه را نابود کردند،این کودتا در وجود شورای جهادی اسلامی غرض رسیدن بقدرت توسط تنظیم جمعیت اسلامی و غرض ماندن در قدرت ذریعه باندآخند کارمل صورت گرفت، لذا به تنظیم جمعیت پیوستند و این پلان انسانی مصالحه ملی را نابود کردند. آنان در تبعیض لسانی تا سرحد تجزیه کشور محبوب ما تلاش کردند و لی مردم شرافتمند این پلان دشمنان میهن را نقش بر آب کرد. اما کسی نتوانست که جلو کودتای باند جنایتکار آخند کارمل و شیر پنجشیر را بگیرد زیرا که در مقابل این باند های جنایتکاران حرفوی رژیم نجیب قرار داشت و شخص نجیب فاقد گروه بوده تا با باند قدرت طلب و وطن فروشان حرفوی و ماهر مقابله بکند، زیراکه همه قوتها به دستور باند آخندکارمل به تنظیم جمعیت تسلیم شدندو بعد از تسلیمی قوتهای اردوی ملی و غصب قدرت در کابل آوازه انداخت که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، آن انقلاب اسلامی که به قوماندۀ باند آخند کارمل از حیرتان آغاز شده بود بعد از یکماه تا کابل رسید و قوماندانان عمده و اساسی این انقلاب دوستم - عظیمی - دلاور - فتاح - بابه جان - و رهبران سیاسی آن اخند کارمل - کربلایی کشتمند -کاویانی ستمی - مزدک مبتکر - وکیل ترسو - احمد شاه شیر پنجشیر - محمود جان برادر آخند کارمل بودند. این باندیستهای جنایتکار کشور مارا که درآاستانه صلح قرار داشت بر اساس دستور باداران شان که از ماسکو - تهران رهبری میشدند به یک جنگ دیگر تمام عیار مبدل کرد که هنوز هم برای ختم آن پیشبینی شده نمی تواند.
باند جنایتکار آخند کارمل زمانیکه با تنظیم جمعیت بر سر چوکیها مخالف شدند علیه تنظیم جمعیت به حزب اسلامی در شورای هماهنگی پیوستند و علیه تنظیم جمعیت کودتا کرد که ذریعه حامیان خارجی جمعیت خنثی شد و بعداً این جاه طلبان شکست خورده به طالبان پنجابی پیوستند و زمانیکه با طالبان بر سر چوکیها مخالف شدند آنانرا قتل عام کردند و اکثر شانرا زنده به گور کردند. و سرانجام بازهم این باند وطنفروشان حرفوی مثل سابق پیشاپیش قوای اشغالگر امپریالیزم خونخوار به کابل هجوم آوردند و باز صاحب قدرت در وجود امپریالیزم شدند.اینست ماهیت اصلی باندهای جنایتکار تنظیم جمعیت و آخند کارمل.
لذا هموطنان باید ماهیت اصلی کاندیدان را بشناسند و بعداً به آنان رای بدهند.
مردم باید به باندهای جنایتکار که کشور مارا به یک جنگ نامعلوم دیگر مبتلا کرده اند، رای ندهند زیراکه همین باندهای خاین بودند که پلان صلح ملل متحد را از بین بردند و قدرت را غصب کردند. آنها اگر به انتخابات اعتماد و باور میداشتند باید پلان صلح را نابود نمی کردند و اردوی ملی را نمی فروختند.


اسم: اوخانه وال   محل سکونت: .......    تاریخ: 19.06.2009

وکیل جان از کدام پیوند ګپ مېزني؟ لطفأبالای ان کمې روشنی بیانداز. با احترام


اسم: زلمی   محل سکونت: یورک    تاریخ: 19.06.2009

علیرغم گفته های کذب و بی اساس چند هموطن، نظیر خانم لمبه که از اهالی سازمان راوا( شاحهء زنان سازمان آی اس آی پاکستان در افغانستان) می باشد داکتر عبدالله و اشرف غنی احمدزی، کاندیدهای مطرح و قابل قبول برای جامعهء افغانستان هستند و به نظر من بهتر از کرزی می توانند کشور را اداره کنند و بر بحران فعلی فایق آیند. بهتر است دوستان عزیز از شعارهای تو خالی دست بکشند و برای مبارزه و بدست آوردن کرسی ریاست جمهوری و عملی کردن برنامه هایشان از کاندیدی که دوست دارند پشتیبانی کنند تا باشد تغییری را که مد نظر دارند بدست آید. طرفداران کرزی و عبدالله و غنی، اقلاً اینقدر امید به بردن دارند، لذا می شود گفت اکثر مردم کشور حول همین سه نامزد جمع می آِیند، و میزان هم رای مردم است، نه فحش و دشنام این یا آن شخص.


اسم: لمبه   محل سکونت: کابل     تاریخ: 19.06.2009

دوستان عبدالله عبدالله کی ها هستند: فهیم، سیاف، ربانی، محقق، خلیلی، قانونی، عبدالله، محسنی، انوری، پیرم قل، بلخی، قاضی کبیر، داود، عطا، دین محمد، دوستم، ملک، اسماعیل، شینواری، اسامه، قاضی حسین احمد، اعجاز الحق، خامنه ای، رفسنجانی، رحمانف، چکری، احمدزی، نورزی، بسم الله، بابه جان، دلاور،جرات و...عبدالله عبدالله حلقهٔ غلامی مسعودرا به گوش زد، در جنگ های خونین تنظیی قهرمانان معرکه بودند، قهرمانش عبدالله عزام القاعده ای بود، به قاچاق زمرد دست زدند، کتابسوزی کردند، کابل را ویران کردند، بر ناهید ها تجاوز کردند، کشور ما را به مهمانسرای القاعده مبدل ساختند، مکتب سوزی کردند، قتل عام کردند، مبارزین را کشتند ( به نوشته خوشیوال در کابل پریس مراجعه کنید).
طیاره های افغانستان را به کولاب بردند، مارکیت قاچاق را توسعه دادند، کمین زدند، توطئه کردند، مسایل قومی و ملیتی را دامن زدند، حکومتشان از جنرال حمید گل آی. اس. ای خواستار مشاوریت شد، در وابستگی با فرانسه، هند، ایران و روسیه بسر بردند، گلبدین را در آغوش گرفتند، با سیاف، ربانی، خلیلی، مزاری، دوستم و خاین مردان دیگر نشستند، شعر گفتند و مشوره کردند ، ضد حقوق زن، دموکراسی، آزادی بیان و ارزش های انسانی بودند.
عبدلله عبدلله و براداران مسعود را در بازار سیاه "جهاد" و "مقاومت" به سوداگران منطقه تبدل شدند و ... و فرشته جان اکنون بر شماست که بگویید دوستانش با این نامردان، پیروان اصلی "مسعود" هستند (اگر با ماه نشینی ماه شوی اگر با دیگ نشینی سیاه شوی) وعبدلله عبدلله و همه دوستان نامردش با دیگ نشسته بودند و سیاه شدند،


اسم: فطرت    محل سکونت: افغانستان عزيز    تاریخ: 19.06.2009

به همه دوستان سلام و احترام

اين عبدالله هم از برادرش كرزى كم نيست وى هم در فاكولتۀ دروغ و چاپلوسى ديپلوم عالي دارد و هم در شراب خورى كمتر از بريد شال مارشال نيست ، اگر كرزى باشد و يا اين عبدالله گك خو در اين وضع کدام تغيیرى نخواهد آمد.
امروز به خداوند قسم كه اگر يك وطن دوست واقعى فقط ساعتى فكر كند و حال اين مردم بدبخت را با دقت كامل بنگرد به يقين كه ديوانه ميشود، شما باور كنيد كه گاهگاهى اگر من بسيار عميق شوم آنگاه به درستى ميدانم كه شايد ديوانه شوم آنگاه از خانه به بيرون ميروم تا اگر همان تصوير هموطنم از ذهنم خارج گردد ، من به همه هموطنان شريفم پيشنهاد ميكنم كه فكر كنيد و با دقت كامل در انتخابات شركت نماييد و به دروغگويي هاى اين قاتلين و كاذبين گوش ندهيد اينها قابل اصلاح نيستند و نه هم به قول شان وفادار.
سعدى بزرگوار ميگويد كه :

خر عيسى گرش به مكه برند -- -- چو باز آيد همان خر باشد


اسم: Aziz   محل سکونت: Germanz    تاریخ: 19.06.2009

Samal hai ziad ba AGO, Shoma dar amal sabet kardid, ke az hich yak Khainen wa Junaiatkaran tafdari na konid, balke khas brai afghanistan Aziz wa melat ranj kashida an mobareza me konid.
Bar aks Prof, Dr, Ing, ...Rasuul Rahin ba Banoi Maqbul Hazrati hich khasta na me shawand ke tarfdari har Junaiat kari ra, Chi Doostum bashad, chi Mohaqeq bashad, chi xxx bashad wa chi yyy ke bar zede Karzai bashad, bekonand.
Halla Professor Sahebe Haiwanat Maqbul dar aqeb e Abdullah Jan daramada, az sharm bar zede Fahim Junaiatkar chize ba goftan nadard.
Az Qarcha Hazrati kho tawaqo ziad tar ujod nadarad, ama inke Professor pejoheshgar hich sharm wa Haia nadard waqend ke jai sharm ast.
Ba ehteramatt be andaza


اسم: عبدالخالق پویا   محل سکونت: کابل    تاریخ: 19.06.2009

دوستان سلام عرض میکنم.

افغان جرمن خیر ببیند که آدم مفسد الارضی نظیر عبدالله بن عبدالله را که خواب کنجاره دیده است و باز فیلش شوق هندوستان کرده به نظرخواهی گذاشته اند. این تصمیم خیر خواهانه و وطنپرستانه است.
من نظرات آقای عبدالعلی را از کابل خواندم. با آقای موصوف کاملا ً موافقم که این آدم زبون و زنباره تشکیلات با حیثیت و با کفایت قبلی وزارت خارجه را به خاک سیاه یکسان ساخت که دهه ها کار است تا دوباره به حال سابق برگردد. ولی با اینکه گفته اند: " من به حيث يک افغان اين شخص را به هيچګو نه شايسته اين مقام نمی دانم" تبصره ای دارم. نی برادر عزیز شما از شایستگی مقام ریاست جمهوری حرف می زنید من عرض میکنم که این زبون شایستگی تحویلدار یک وزارت را نیز ندارد چه رسد به این مقام شامخ کشور.
چیز دیگری که میباید برای روشن شدن ذهن مردم گفته شوداینست که این آدم غیر از چالاکی و چرب زبانی کدام کمال دیگر ندارد. او چند سالی انستیتیوت طبی کابل را در زمان کمونیست ها که سویه اش به زمین رسیده بود تعقیب کرده و ادعا دارد که طب چشم خوانده است من شرط می بندم که این شخص فرق بین حدقه و مردمک چشم را نتواند.
دوم که این آدم مربوط همان گروه جمیعت ربانی و شورای نظار مسعود است که در انحلال اردوی متشکل، تربیه یافته و صدهزاری افغانستان و انحلال تشکیلات مجهز پولیس و ژاندارم افغانستان و در حصۀ فروگذاشت درخواست غرامات جنگی از شوروی مسوولیت مستقیم دارد و ثابت است که او در زمرۀ خائنین ملی افغانستان میباشد که باید امروز یا فردا و یا در فرداهای دور از طرف محاکم عالی کشور محاکمه و مجازات گردد.
من از همه خوانندگان این صفحه و مردم شریف افغانستان خواهش میکنم در حصۀ این شخص نابکار نظر بدهند و او را طوریکه لازم است به مردم معرفی نمایند. یار زنده و صحبت باقی.


اسم: شریفه   محل سکونت: پشاور    تاریخ: 19.06.2009

داکتر عبداله یک خاین و جنایتکار نکتایی پوش است که میخواهد دستان پرخون و خیانت خود را در پشت لباس شیک غربی بپوشاند. او از جواسیس بیگانه در وطن ماست و حامیانش هم جز مشتی از جمعیتی ها و شورای نظاری های قاتل و غدار کسی نخواهد بود.
عبداله کاندید جبهه ناملی گرگان و وطنفروشان خونخوار است و اگر به قدرت برسد بسی بدتر از کرزی شیاد، مردم ما را به روز سیاه خواهد نشاند.
من به این نظرم که امریکا وقت انتخاب خود را کرده و همه خاینان را هر روز دور کرزی جمع میکند که او را برای یک دوره دیگر بر مردم ما تحمیل کند و اینبار دولتش خاینانه تر و ستمکارانه تر و پوشالی تر از قبل عمل خواهد کرد.


اسم: وکیل   محل سکونت: گرشک هلمند    تاریخ: 19.06.2009

به مسولین این سایت سلام!
در شرایط کنونی اگر بیطرفانه قضاوت شود, درمیان رقبای کرزی, داکتر عبدالله از مستحقترین کاندیدان است. او در زنده گی خود, پیوندش به وطن را بیش از هریک آنها ثابت کرده است.


اسم: Abdul Ali   محل سکونت: kabul    تاریخ: 19.06.2009

به سايت وزين افغان- جرمن انلاين !
عبدالله که خود عضو باند جنګسالاران يعني شورای بد نام نظار بود و بعدا در زمان رباني سر پرست وزارت خارجه و در زمان کرزی به صفت وزير خارجه ايفای و ظيفه مينمود بر علاوۀ جنايات ديګرش يکی هم اين بود که وزارت خار جه را تنها و تنها در خدمت باند جنايتکار شورای نظار و پنجشيري ها قرار داده بود٠ در همه سفارت خانه های ا فغاني از سفرا ګر فته، تا جنرال قونسلها، سکرترهای اول،دوم و سوم و حتی آشپزان، پیش خدمتان ، دريوران و ملا زمين پنجشيريها بودند که اکنون هم نود فی صد همان جانيان و قطاع الطريقان و دزدان بيسواد همان باند بر چوکيهای دپلماتيک تکيه زده اند٠ من به ياد دارم يکی از دوستانم که از پوهنتون پونه هندوستان در رشتۀ حقوق و علوم سياسی فارغ ګرديده بود و سند ماستری را به دست داشت به بسيار شوق و ذوق از هند به افغانستان رفت٠ در آن آوان طالبان سر نگون و دولت کرزی تازه به قدرت ر سيده بود٠ دوستم ميخواست تا در وزارت خارجه مقرر ګردد٠ و قتيکه به آن وزارت مراجعه نمود، ايشان از نزدش پرسيدند که بکدام مليت متعلق است ، چون نامبرده پشتون بود از نزدش معذرت خواستند٠ حالانکه به صدها تن بيسوادان باند خود را که نه کدام سند تحصيلی و مسلکی داشتند در سفارتخانه ها مقرر کردند٠
به همين سبب است که وزارت خارجه تا همین حالا بنام وزارت *** معروف است که همه اين به اصطلاح ديپلوماتان در کشورهای خارجی به فحشا و صدها اعمال فجيع مبتلا هستند و در سفارتهای افغانی برعلاوۀ آن که معاشات دالری وافر ميګيرند به رشوه ستانيها نیز مبادرت ميورزند٠ خوب وقتيکه آقای عبدالله که وزير خارجه بود اينګونه اعمال *** را مرتکب شد، پس اګر رئيس جمهور شود چه ګلهارا به آب خواهد داد٠ من به حيث يک افغان اين شخص را به هيچګو نه شايسته اين مقام نمی دانم٠


اسم: نورالله وثوق   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.06.2009

لباس رهبری

در شهر من از دیو پری می سازند
وز زاغ و زغن کبک دری می سازند
بر قامت هر بی سر و پا راهزنی
صد گونه لباس رهبری می سازند


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.06.2009

در بالا از این سطراظهار نظر خوانندگان گرامی در مورد داكتر عبدالله عبدالله می باشد.


اسم: عبدالشــــــکور بارز   محل سکونت: ناروی    تاریخ: 18.06.2009

زاغکی شـــامگهی جــلوه طاوو سـی کـرد+ صبحدم فاش شــد راز ز رفتار چــــند
شــــد چو عالمگير غفلت جاهـل و دانا يکيست + خانه چون تاريک شد بينا و نا بينا يکيست.
دردا ، عجبا ، دريغا که ۳۵ ســـال قبل از ديارم قانون ، عدل ، تميز ، بازجوی ، اسـتيناف
حق طلبی وحق خواهی يک سره برای هميش رخت بست !
طور يکه استاد فقيد خليلی گويد" امسال بهاران را در وطنم راه نيست !
به حق اينگونه ميباشد جای باران بهاری باروت روسی باريد و حال (ت . ۵۲ ) تحفه های امريکای برای محافل خوشی وعروسی افغانها ميريزد ! تاريخ ۱۵ جون ۲۰۰۹ ادمک فارغ بال ، سبک سر ، غير متجانس ، الوده ، و قاتل حرفوی ، کارمند « خاد » ، چکيده از فاميل بدون هويت مدنی وسياسی که روز گار دست راست عبدالجلال رزمنده ريس عمومی پنج بود را داشت که به تکان دادن سرش زنده جان باشعور و بی گناه نابود ميگرديد که به ســلسل کشتارش برادر جوان بنده را در زمانيکه وظيفه جلادی فرعونی ر مديريت اول رياست پنج داشت نيز سر به نيست نموده و هنوز که هنوز است مادری ، فرزندی ، برادری در سوز قتل گم شده خود که گور گمنام دارد ميسوزند ولی قاتل قبل از ۱۹۹۲ به کمک قاضی محکمه اختصاصی بنام عبدالفتاح سکندری خسر قاتل بنام ( امين ا لــلــه حــبـيب ) از کشور فرار اپتدا هند وبعدآ روسی و اکنون در نهايت آرامش وجدان وضــمير در شهر استاکهلوم کشور سويدن پذيرفته شده سياسی بوده شش ماه قبل به کمک پول برادر کرزی تابعت اين کشور را حاصل وبا دل شاد اميد نجات از محکمه وحلقه دار تاريخ فوق دعوت پرشکو وپرمصرف را در يکی از هوتل ها که با فوتو های کرزی .فهيم . خليلی اراسته بود برپاه نموده بود واز همه افغانهای مقيم سويدن دعوت نموده بود که تعداد اشتراک کننده افغان ۱۰۰ تن بيش نبود او با طنطنه و دغه دغه از اقای کرزی که ناجی خوانده شده و استقبال گرديد .
شاهدان عينی گويند ولی کرزی در هر کشور اروپای يک ويا دو نماينده خاص و مارکيت ياب دارد تا برای امتعه گران قيمتش بازار پيدا نموده که [ امين ا لـلـه حبيب ] قاتل برادرم نفر قيوم کرزی ميباشد .
از همه مسوولين عدلی . قضای . حقوقی تقاضا ميکنم به محکمه کشانيد چنين قاتلين صبر دل مادر را باعث ميگرديد و پايان سوزش پررنج من لطفأ و لطفأ نام اين قاتل شناخته شده را در ليست مجرمين جنگ و ناقص حقوق بشردرج نموده و مردم بايد اگاه باشند چنين قاتلين حرفوی از کرزی .قسيم فهيم زمرد فروش وخليلی مافيای زمين دفاع ميکنند سر افراز باشيد.


اسم: امام حسین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 17.06.2009

سلام خدمت همه
امریکا برای آنکه انتخابات را مشروع جلوه دهد بانوکران اسلامی و نوکران خلقی و پرچمی خود کسانیکه مرتکب هیچ جنایتی نشده اند و اینبار به عوض پارلمان پوشالی کمیته انتخابات امریکائی اروپائی برایشان برائت مادام العمر عطا کردند تا کسی را زهره نباشد که این جانیان راجانی و دزد و رهزن خطاب کند همه به شمول بادار بزرگ که زن ستیز ترین موجودات هستند مضحکه جدیدی براه انداختند که یایهاالناس ما ضد زن و زن ستیز نیستیم ببینید به کوری چشم دشمنان امریکا و ارشادات اوباما که در کشور ما زنان هم حق دارند که خدای نا خواسته مردان مسلمان را رهبری کنند. کی گفته که زن نمیتواند رهبر شود ومسؤل مردان مقرر گردد. یک عده هم به طبل بادار بزرگ به رقص و پایکوبی آغاز کردند که ما از ایرانی ها متمدن تریم و قانون اساسی ما دموکراتیک تر که در ایران زن همراه شوهر در انتخابات تنها شرکت میکند و در کشور ما زنان داوطلب پست ریاست جمهوری میشوند.
یک عده از خواهران و برادران ما زیر تاثیر این تبلیغات فرار گرفته اند. چنانجه خواهر محترم ما لطیفه جان از همه میخواهد که "در انتخابات فعالانه شرکت کنید تا اگر خدای متعال بخواهد یک نفر دیگر غیر از کرزی انتخاب گردد"این خواهر ما جای خدا و امریکا رااشتباه کرده است . رئیس جمهور کشور اشغالی را اشغالگر انتخاب میکند و رئیس جمهور کشور آزاد را مردمش . خدا در هیچ انتخاباتی سهم ندارد تنها تیکه داران دین پای خدا و ادیان را شامل همه امور خود میسازند تااز اعتقادات مردم استفاده کنند. راه و روش خود را دینی و مطابق دستورات الهی جلوه دهند ور نه خدا را به کار دنیا چه که در آن دخیل باشد. خانم شهلا عطا و خانم فروزان فنا کاندید ریاست جمهوری نه بلکه زینت المجلس هستند


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 16.06.2009

اسلام علیکم،
شهلا عطا در یک مصاحبهُ با آ.ف.پ خواست خود را در رسیدن به اهداف تحقق نیافته داود خان ابراز کرد. او همچنان گفت، که تا حال مردم مردها را امتحان کردند، چرا دیده نشود، که زنها چه خواهند کرد؟ بیاید با وجود همه احترام به درد، رنج و حقوق نپرداخته شده زن مسلمان افغان در جریان تاریخ چند سوالی در باره نقش زنان در سالهای اخیر طرح کنیم:
چرا ملالی جویا یگانه زن شجاع افغان است، که صدای بر حق خود را در پارلمان بلند میکند؟
او در یک مصاحبه حتی از تهدید زنهای دیگر در پارلمان متذکر شد. آیا علت مشکلات جامعه افغانی چه در داخل و یا خارج کشور تنها مردها هستند؟
تاثیر محبت مادر بالای پسرانی، که تشنه خون هموطن با زبان و چهره دیگر هستند، تا چه حد است؟
آیا خواهران، همسران و دختران با جنایات خاینین و ظالمان خویشاوند خود هم نظر اند، یا نه؟

آیا مور، لکه د بهاالدین مجروح په شعر کي ـ د وطن مور ـ خپلو بچیانو نه پوښتنه نکوي، چه ولی د وطن د مور پرتوګ خرڅوی؟ آیا لور، خور او ښځه خپل پلار، ورور او میړه ته پیغور نه ورکوي، چه ولی خپل ناموس د ټولي دنیا د کمري په مخ په قمچینه وهي؟


اسم: جمال ناصر   محل سکونت: لندن    تاریخ: 16.06.2009

چرا احمد شاه بابا ، ميرويس نيکه ، شاه اشرف هوتک ، شاه محمود هوتک، شاه زمان سدوزی ، امير شيرعلی خان ، اعلیحضرت امان الله خان غازی تا امروز ستايش .احترام و منحيث سمبول وحدت . پيروزی . افتخار ملت افغان شناخته شدند ونام نامی هريک با خط درشت و زرين درج تاريخ گرديده و اگر چه مزدوران مزدبگير روس ـ ايران ـ پاکستان چون لطيف پدرام بدون هويت ملی ، و دهای ديگر از ضعف اداره ضعيف و ناقص کرزی استفاده تحت نام دموکراسی قلابی عليه افتخارات و مقدسات ملی جفنگ و چرند را زوزه نموده است.
و نيز افراد چون شاه شـــجاع سدوزی ، يعقوب ، امير حبيب الله . نادر . حبيب الله دزد بچه سقأ . نورمحمد تره کی . حفيظ الله امين جلاد . روسمل ببرک کارغل ـ ربانی. عمر و هم اکنون حامد کرزی يا شاه شجاع سوم را با نفرت و نثار نفرين و لعنت ياد نموده.
اولی ها مردان با ايمان . با اراده . با عزم . باعزت . باشرف . بودند به وطن و مردم خود وابسته منافع ملی برايشان ارج داشت و هيچگاه ذلت و تنزل را نه پذيرفته جواب متجاوز بيگانه متخاصم را با شمشير دادند برای عمران .ابادی . بزرگی .سعادت وطن رزميده خود افغان و برای افغانستان بوده و شب روز با دست پاک وجدان شفاف . ايمان راسخ . در خدمت مردم و وطن بودند روح همه انها شاد.
و رديف دوم :ـ ادم های متزلزل ـ مصلحت گرا ـ وابســته ــ فروخته شده ـ بيگانه پرست ـ منافع غير و بخصوص ارباب و ولی نعمت خود را بلند تر بزرگتر از منافع ملی و وطنی ميدانسته و دست نشانده بيش نبوده ونيسـتن!
در ميان همه شاه شجاع اول ــ روسمل شاه شجاع دوم ــ نوکر بوش شاه شجاع سوم ديگر بر وطن .استقلال . تماميت ارضی . آزادی . خود اراديت و خاک رحم نکرده وطن را اولی برای انگليس دوم برای روس و سوم برای امريکا فروخته که ربانی و دار و دسته اشرا ضميمه اين وطن فروشان نمود لعنت ابدی بر انها!
بعد از مقايسه نسبی ديگر لازم است هر کانديد از نظر خصوصيات . روابط ضوابط با رهبران فوق مقايسه گردد و يا قبول نمود يا رد در ميان ۴۱ کانديد تنها و تنها مرد ميدان که عزت شمله احمد شا بابا. ميرويس خان هوتک را نگهداشته و شايسته رهبری ميباشد جناب اشرف غنی احمد زی ميباشد و در مقابل از جمله وطن فروشان تربيه يافته دست روسمل ببرک داکتر حبيب منگل . لطيف پدرام ايرانی .عبدالله زمرد فروش .تنی جلاد .راکتی بربر را بايد نفرين نمود که انها سايه وطن فروشان ميباشند. جمال ناصر ـ لندن


اسم: لطیفه   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 15.06.2009

سلام واحترامات به همه.
بنظر من ، لازم نیست تا راجع به هر کدام از کاندید ها ابراز نظر کرد زیرا همه میدانند که مفسد ترین ، منافق ترین ، شبطان ترین و وطن فروش ترین و...از آنها رئیس جمهور خواهد گردید. این چنین نفر کرزی است. کرزی در ظرف هشت سال ، برای مردم کدام کار مثبت نکرده و همیشه وعده ها داده که هیچ کدام شان عملی نشده و همیشه دروغ گفته است.
زن افغان در سه دهۀ اخیر رنج های فراوان کشیده و هر نوع مشکلات را تحمل کرده و هنوز هم رمج میبرد. دیروز روز مادر در افغانستان تجلیل گردید. کرزی ذر جمعی از خانم ها حضور یافته و مانند همیشه نطقی ایراد کرد و از زن افغان توصیف ها نمود. نمیدانم که خانم جناب عالی در این روز خجسته در کدام اتاق ارگ با پسرش حبس بود تا کسی آنها را نبیند. در گذشته ها که ازاین روز تجلیل میگردید ، خانم پادشاه و یا رئیس جمهور با یک عده از خویش و قوم شان در محفل حصه میگرفتند و با خانم های افغان محبت و مهربانی میکردند، مگر دیروز از خویش و قوم کرزی کسی حضور نداشت ، زیرا خجالت میکشند که با دیگر افغانان روبرو شوند.
به هر صورت ، خانم های عزیز و قهرمان افغان ، به حرف های چرب و دروغ های کرزی باور نکنید و در انتخابات فعالانه شرکت کنید تا اگر خدای متعال بخواهد یک نفر دیگر غیر از کرزی انتخاب گردد. صدای شما خواهران عزیز بارنج های ایکه کشیذه اید ، به دربار ایزد متعال بی اثر نخواهند ماند و کار ناشد به یقین مبدل خواهد گردید.


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 15.06.2009

اسلام علیکم محترم وحدت،
من نظر و احساس تان را در باره خایین وطن و ملت حبیب منگل عموماَ مورد ستایش قرار داده، ولی حکایت تان در باره ارتباط داودخان با کارمل و حبیب منگل چند سوالی برایم ایجاد میکند: آیا این موضوع از جمله آوازه های است، که در جامعه افغانی بسیار محبوبیت دارند؟ آیا ذکر این مطلب به اساس چشم دید شما و یا اشخاص که شما آنها را میشناسید، صورت گرفته است؟ با علاقهُ که من به تاریخ کشور دارم، تا حال نتوانسته ام سندی در کتابهای بی طرف تاریخی غربی در این مورد پیدا کنم. ای کاش یک کوششی مانند دانشمند معتبر سیاه سنگ آغاز میکردید، تا یک قضاوت عادلانه و علمی در باره حوادث تاریخی وطن عزیز ایجاد میشد.


اسم: سيد نظام الدين وحدت    محل سکونت: هاليند    تاریخ: 14.06.2009

چون ملت افغان نسبت هر زمان ديگر و نسبت به هر دست نشاندۀ ديگر و نسبت به هر رژيم ديگر در دوره سياه و طاغوتی فرعون بنام های( محمد حسن + ببرک کارمل ؟! + خرک روسمل) رنج ، درد ، عذاب ، خون ، باروت ، کشتار ، مرمی ، اسکات، عسکر اشغالگر روس ، خرس قطبی ديده بنأ دردها بيشتر ، صدا بيشتر و شکايت بيشتر است که بايد در پای کانديدی (اگنت حبيب منگل) گفته ونوشته ميگرديد و فعلأ به اجازه گرداننده عزيز از موضوع خارج نگرديده آرزو ميکنم در چنين لحظات سرنوشت ساز که آنچه مردم بنام اگنت ، جاسوس ، دست نشانده ، وابستۀ بيگانه چون داکتر حبيب منگل ــ داکتر ؟! عبدالله عبدالله ــ اکبربای ـ شهنواز تنی ـ حامد کرزی ــ لطيف پدرام خويش را برای آنکه سرنوشت ملت را بدست گيرند تعين و نامزد انتخابات رياست جمهوری نموده و ديگر بايد همه در افشأ چهره ها کانديد ها منابع تمويل و کمک آنها اقدام نمود که پورتال ملی و آزاد افغان جرمن آنلاین صادقانه گام برداشته (قصر کرملين داکتر حبيب منگل باپوش همه جنايات او بدفاع برخواسته است)

بلی به ارتباط داکتر حبيب منگل بايد نوشت که "زمان آقای محمد حسن يعنی ببرک کارمل وظيفه داشت تمام اطلاعات ، گزارش ها ، جريانات داغ سياسی ، اهداف جنبش چپ را که خودش در آن نفوذ نموده بود مخفی به سردار محمد داوود که خانه نشين بود و سردار محمد نعيم برادرش گزارش دهد تمام گزارشات ببرک را محمود بريالی وظيفه داشت به سردار محمد داوود و حبيب منگل که رئيس اتحاديۀ محصلين بود برای سردار محمد نعيم برسانند" و آنها وظيفه داشتن تا هدايات محمد داوود و محمد نعيم را برای آقای جنرال زاده ببرک کارمل برسانند و نيز اينها همه جواسيس دو سره نيز بودند هم زمان به گونۀ فعال با سفارت شوروی وقت در کابل ارتباط و همکاری داشتن بنأ لازم ديدم که اخير سگنال وابستگی حبيب منگل را با ارتجاع و سوسيال امپرياليزم روس بنگارم اميد اجازه واقبال نشر پيدا کند
سيد نظام الدين وحدت - هاليند


اسم: محمد محسن سابق رای دهنده   محل سکونت: کابل که همان انتصابات ببخشید انتخابات باش    تاریخ: 14.06.2009

دوستان گرداننده افغان جرمن سلام!
حالاکه نوبت مارسید، سانسور شما آغاز شد. تا بحال چه نامهای که در اینجا نیامده بود. بسیار خوب این بار نام خود را که سابقا "رای دهنده "نوشته بودم و محل خود را "انتصابات " تغییر میدهم. اگر بهانه اینست که آنهم رفع خواهد شد. از موضوع که خارج نیستم.موضوع انتخابات است و من هم در باره انتخابات نوشتم. اگر میگویید که نام خانم شهلا عطارا اضافه کنم به سر و چشم.البته که طرز نوشته و موضع من است. اگر شما میخواهید موضع شمارا بنویسم لطف کنید برایم بگویید که چه بنویسم؟
با چنین توضیح و تغییر اگر بازهم پیام مرا انتشار ندهید معلوم میشود که مشکل کارتان در جای دیگر است نه مستعار نویسی و غیره.
اینهم تکرار مطلب قبلی با یک کمی تغییر.
سلام به همه!
میگویند وقتی حضرت ایوب علیه السلام که بدنش را کرم زده بود(راستی شیطان در گوش آدم میخواند که این پیغمبر بزرگوار که نمیتوانست کرمهارا از بدن خود دور نماید چگونه میتوانست پیغام خداوند را به بندگان برساند؟) وقتی دوتا کرم از بدن مبارکش پائین افتادند،او در کمال عطوفت کرمهارا برداشته بر بدن خود قرار دادند تا بدن و خون مبارک را نوش جان فرمایند. البته بااین دلیل که وقتی اینهمه کرم بدنش را میخورند این دوتا کرم چرا بی نصیب بمانند. حالا از کمیسیون انتضابات ببخشید انتخابات باید سوال شود این همه کرم و مار و گژدمی که بر جان افغانستان و مردمش که از جهالت صبر ایوب پیدا کرده اند افتاده اند چه میشود که این دوسه تا کرم رااز بدن این لاشه بدبخت پس بکنید؟ لطفااکبر بای و هوفیانی و پوفیانی را دو باره بیاورید که درجن کرم و قانغوزک و چلپاسه کامل گردد. و اگر زحمت نشود لطفا جبار قاتل را نیز از فبر بیرون آورده یک دو معاون زنده و یا مرده برایش تعین کنید تا دموکراسی قتل و کشتار و غارت تکمیل شود. یک زحمت دیگر را نیز قبول کنید. لطفا برای لباس های آقای کرزی مثل تنبان و پیراهن و چپن اش هم یک کاندیدای مستقل اعلان بدارید. هم چنین برای زیر جامه های آقای بوش، کندولیزارایس، رامس فلد، خانم کلینتون، جورج تینت و خلیلزاد و غیره نیز شخصیت قایل شده هر کدام را کاندید ریاست جمهوری بدارید. خدا مهربان است که مثلا نیکر آقای بوش رئیس جمهور افغانستان شود. چه افتخاری ازین بالا تر. اختیاراتش مسلما از آقای کرزی بیشتر خواهد بود.
خانم شهلا عطا خدا انصافت دهد. من نمیگویم که تو صلاحیت نداری. لطف کن سند و دلیل بیاور که تا بحال چند نفر را کشته یی؟اگر حداقل یک دو هزار نفر راهم کشته باشی باز برای این رژیم کمی چانس دخول داری. اگر نکشته باشی بناحق پیسه هایت را مصرف می کنی.
من این بار نه به کاندید ها بلکه به خود انتخابات افغانستان رای میدهم. این هم رای بنده: یک دهن تف بر روی این نمایش مسخره.
افغان جرمن جان لطفا گپ های مرا سانسور نکنی. تشکر
اینهم متن قبلی بنده در همین ستون: با تقدیم احترام! به نظر من آقای شهنواز تنی بهترین کاندید برای رژیم کنونی افغانستان است. او باید حتما چه از طریق انتخابات و چه از طریق انتصابات نه تنها که رئیس جمهور بلکه سر رئیس جمهور شود:
دلایل من:
ــ او سابقه جانفشانی حتا تا سرحد بی عقلی در خدمت نیروهای خارجی دارد. امروز نیز خدمت به بیگانگان و بی عقلی و لو . . محک اصلی برای این چوکی و سایر کرسی های دولتی است.
ــ بی شرمی صفت دیگریست که آقای تنی بسیار از آن سرشار اند و این هم امتیاز دوم آن. بین آقای تنی و کرزی و داکتر عبدالله عبدالله عبداله(عبدالله سوم بعداز کاندید شدنش اضافه شده و اگر رئیس جمهور شد بعد میشود دکتر عبدالله به طاقت 4 )از موضوع خارج شدم گفتم بین شهنواز تنی ، کرزی و عبدالله فعلا به طاقت 3 باید مسابقه بی شرمی راه افتد. من فکر میکنم هر سه برنده خواهند شد. حتی هر پنج سیاف و اسماعیل خان هم و . . . شش آقای حبیب منگل.اجازه دهید این لست را بسته کنم در غیر آن در سیاستمداران رسمی کسی باقی نمی ماند.
ــ در نظام کنونی امریکایی کدام جنایتکار و قاتلی نبود که درین دستگاه نیامده باشد. پس چرا آقای تنی که اگر از دیگران زیاد نکشته باشد، کم نیز نکشته است ازین خوان یغما بی نصیب بماند؟ آیا این بی انصافی نیست ؟ سازمان های "حقوق" بشر باید به دفاع از آقای تنی بر خیزند و از حقوق حقه اش دفاع نمایند.
لست های قتل عام ها را کنارهم بگذارند تا معلوم شود که کی مستحق تر و مستحق ترین برای جانشینی کرزی میباشد. اما بر این اساس میتواند خود کرزی نیز مستحق باشد والله اعلم.
ــ انتخاب یا انتصاب تنی باید یک شرط داشته باشد: در صورتیکه او رئیس جمهور شود به تعداد معاونانش باید بیفزاید: معاون اولش ملا عمر، معاون دومش گلبدین سوم سروری چهارم احمد شاه مسعود با کفالت قسیم فهیم و ، پنچم مزاری با کفالت خلیلی و محقق ششم دوستم با کفالت پدرام، هفتم مرحوم سید عبدالله قوماندان پل چرخی هشتم ربانی با کفالت خودش نهم مرحوم دادالله . من خسته شدم شما همین لست را ادمه دهید قاتل و آدمکش که کم نیست و در آخر جناب کرزی باید جز معاونانش باشد.
به این دلیل:
نوکر خوب است. به ندازه کافی بی عقل و . . . است. بیشرم است و دیگر اینکه اگر در اول جنایتکار جنگی نبود یا کم بود حالا در مدت هشت سال یک جنایتکار جنگی درجه اول گشته است.
خلاصه من برای شهنواز تنی و جمیع معاونان اش در حضور شما رای میدهم: یک دهن تف بر سر و روی این کاندید و این نظام میراث بر نظام خلقی پرچمی،اخوانی طالبی و غیره.
شماهم رای بدهید و در انتخابات شرکت کنید. هر تف شما که از روی خشم مقدس و وطندوستی بر روی این نام حواله میشود رای بر حق ملت است. پس در انتخابات فعالانه شرکت کنید.
او افغان جرمن انلاین نوشته مرا سانسور نکنی که مجبور به رای دادن بشما نشوم. زنده باشید.


اسم: افغان جرمن آنلاین    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 14.06.2009

پورتال افغان جرمن آنلاین محترمانه به اطلاع شما می رساند که نظرات وارده در حالات ذیل قابل نشر نمی باشند.
1- هر گاه نویسنده از نام اصلی خود و یا هم از تحریر نام مستعار خویش خود داری نموده به نام های عجیب و غریب وارد صفحۀ نظرخواهی گردد.
2- هر گاه از اصل موضوع مشخص نظرخواهی خارج شده و بر مسایل دیگر اظهار معلومات نماید.
محترمانه از شما تقاضا میگردد که برای نشر مطلب تان از این دو اصل اساسی خارج نشده و بر امتنان ما بیفزائید.


اسم: قدیر   محل سکونت: شهرنو    تاریخ: 13.06.2009

سلام به دست اندرکاران افغان جرمن آنلاین، امید که صحت باشید.
جایی بسا خوشی است، حد اقل گوشۀ در اینترنت وجود دارد که در آن اندکی از درد های دل را بیرون کنیم و مهمتر از آن که یک چند نفری هم این فریادهای مارا خواهند خواند.
در مورد خانم شهلا عطا چه بگویم دیگر، این خانم با چادرک نصواری و اندکی لبشرین در صورت، طوریکه از عکسی که شما در لیست کاندیدها اضافه نموده اید، معلوم میشود شاید برای رهبری مردم افغانستان خانم خوبی باشد.
در هر حال این دو خانم کاندید یک ریکارد جهانی را در تاریخ افغانستان بسته کرده اند که خود را به ریاست جمهوری افغانستان پشنهاد فرموده اند.


اسم: محمد صدیق مصدق   محل سکونت: کابل    تاریخ: 13.06.2009

سلام بر خوانندگان افغان جرمن آنلاین!
ساعتی قبل لست نهایی نامزدان ریاست جمهوری و شورای ولایتی اعلان گردید. کمیسیون موطف از حذف اکبر بای و هوفیانی منحیث نامزدان ریاست جمهوری و ضیاالدین منحیث معاون یک نامزد ریاست جمهوری خبر داد. این کمیسیون مختلط از اشخاص وابسته به نهاد های "مستقل" ملی و بین المللی یکبار دیگر بر ریش این ملت خندیدند و با حفظ توازن جنایتکاران جنگی لنگی پوش، پکول پوش و نکتایی پوش با عدم استفاده از صلاحیت های قانونی شان یکتعداد وسیع از خاین ترین و منفورترین چهره ها را برای گرده سواری ملت مطلوم افغان نامزد کردند.
باید گفت که اکبر بای برای رقیب جنایت پیشه ترش دوستم باید جا خالی میکرد، در حالیکه جعفر هوفیانی که خود را منحیث همسایه براک اوبامه بر چاریکاری قیمت میفروخت، نسبت تابعیت دوگانه سلب صلاحیت گردیده است.
من بر حال خود منحیث یک فرد افغان و بر افغانستان عزیزم میگریم.
لعنت بر جفاکاران بر این مردم و این میهن!
لعنت مضاعف بر صادر کنندگان دیموکراسی بی52 و فرآورده های نامیمون آن!
ننگ و نفرین بر آنانیکه این پروسه قلابی را زیر نام دیموکراسی بر خورد مردم ما میدهند!
با احترام بر شهدای سه دهه کشور و افغانستان پرافتخار، محمد صدیق مصدق


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 13.06.2009

جناب محترم مستمند،
بحث سیاسی و تاریخی تنها آنوقت میتواند شکل سالم داشته باشد، که دلایل مورد بحث قرار گرفته، نه تحت تاثیر احساسات به شخص نظر دهنده حمله شود. من متاسفانه نظر قبلی تان را، که در جواب اظهارات من نوشته بودید، ندیدم تا جواب اش را بنویسم. ولی یک انتقاد از شما دارم، آن اینکه از تهمت زدن به دیگران، که با شما هم نظر نیستند، به نام دشمنان میهن بپرهیزید. شاید این نظر مرا تاید کنید، که امروز در اثر سیاست غلط کشورهای غربی - منجمله آلمان- کار مردم افغانستان را در بنام بردن اشخاص وطنپرست و وطنفروش دشوار ساخته است. این کشورها که در مملکتهای شان اشخاص مثل تنی و حبیب منگل را به محکمه میکشانند، از مردم افغان توقع دارند زیر نام صلح و آشتی ملی از آن همه جنایات سابقه این جنایتکاران چشم بپوشانند. در اخیر به اشتباه دیگرتان اشاره میکنم: لطفاً داودخان را در ردیف کارمل و دیگران جای نداده و از داکتر نجیب، با در نظر داشت شرایط سیاسی آنزمان، با همه اظهارات بنام صلح آمیزش قهرمان ملی نسازید. من باور کامل دارم، که شما با کمونیستهای سابق و دموکراتان فعلی که هم از داکتر نجیب بحیث رهبر شان طرفداری میکنند، با داشتن عشق به وطن هم نظر نیستید.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 12.06.2009

در بالا از این سطراظهار نظر خوانندگان گرامی درمورد میرمن شهلا عطا می باشد.


اسم: مستمند   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 12.06.2009

با احترامات فائقه به وطنداران گرانقدر سایت وزین افغان جرمن!
امید است با صحت باشید،هموطنان گرامی من در شرایط که وطن من اشغال است با انتخابات و کاندیدان مخالف هستم زیراکه انتخابات مشروعیت نداشته و مردم ما در خون و آتش زنده گی دارند و ضرورت به نظر ندارم.
اما زمانیکه بتاریخ 31 -5 -09 یک نفر افغان از افغانستان در مورد نظرخواهی در باره شهنواز خان تنی نظر داده بود و ضمن نظر خود توهین غیر قابل تحمل را به رهبر مصالحه و مدافع ننگ و ناموس کشور داکتر نجیب الله تعرض صورت گرفته بود ، ازهمان تاریخ من در جواب با کسانیکه هنوز هم به ساز پنجاب و مسکو میرقصند در مقابله قرار دارم.
بعداً بتاریخ 7- 6 -09 هموطن دیگر بنام اوخانه وال از قطب جنوب همچنان تعرضی را کرده بود که من ابتداً با نوشتن ادرس ایمل خود به سایت شما نوشتم و جواب لازم را دادم و بعداً در جواب شان از روی نیشخند ادرس خود را قطب شمال ، نه ائتلاف شمال نوشته کردم . و اخیراً هم در جواب وحید الله از المان جواب نوشته کردم.
دوستان گرامی من عاشق نجیب نبودم و نه هم کدام پوست قابل ملاحظ در آن زمان داشتم ، ولی سخت عاشق وطن خود هستم و با دشمنان سوگند خورده کشور چه جهادی وطن فروش باشد و چه خلقی و پرچمی وطن فروش باشد با قاطعیت که خصلت من است مقابله میکنم و این دین وطنی من و حق طبعی من است و هیچ کس این حق طبعی از من گرفته نمی تواند.ومرگ و زنده گی نجیب الله هم بخاطر میهن وقف شده بود واین آمر در عمل ثابت شد و صرورت به ثبوت ندارد.کتب که درین مورد تا بحال نوشته شده و تعداد آن نیز بیش از ده ها است شاهد این مدعا من است.

وشما منحیث افغانان فرهنگی و با کلتور دو مطلب را در نظر بگیرید یا اینکه به همه کس بگو ئید که ادرس شان را نوشته و در مودرکاندید مورد نظر ، نظر شانرا بنویسند و بر کسی دیگری که جز جدایی ناپذیر و تابناک تاریخ حماسه آفرین کشور شده از تعرض منع کنید،من به دادن جواب به آنان مجبور نخواهیم شد.ویا اینکه شما تنها به مستمند نوشته میکنی که نظر خواهی در باره حبیب منگل است نه در باره دکتر نجیب رئیس جمهور دوره کمونستی ،به معنی خصمومت با تاریخ زنده و پرافتخار کشور تان میباشد.زیراکه آن کمونست حاضر نشد تا مکتوب رفع غرامات جنگی شوروی ها را امضا نماید ،و آن دیگری بنام رئیس جمهور اسلامی افغانستان و رهبر جمعیت اسلامی این غرامات جنگی شوروی ها را معاف کرد. این یک خیانت اشکار به منافع ملی و به شهیدان راه آزادی کشور تان میباشد.

این هم تاریخ کشور تان است و هر افغان آنرا اگر بخواهد ویانه باید قبول بکند.
این هم تاریخ کشور ما است که همه کودتا ها این سردار طلای گرفته تا کارمل - مسعود ک- گ- ب همه برای اشغال تاج و تخت بوده نه برای صلح و ارامی کشور .وکسیکه بخاطر صلح همه چیز به شمول وقف جان خود را قبول کرد، این هم خیال وخواب و چرند و تبلیغ نیست ،جز افتخار کشور افغانها است ، نه از پنجاب .و شما نیز این افتخار را باید رد نکنید.

امید است تا در آینده کسیکه بر نوامبس ملی تعرض میکند جلو آنرا بگیرید تا من مجبور به جواب این دشمنان میهن نشوم.گرچه من تیکه دار دفاع از نام وننگ ناموس نیستم ولی این هم یک عیب بزرگ است که در مقابل دشمن ننگ و ناموس خاموشی اختیار کنم.
با حرمت


اسم: adullah Nezam   محل سکونت: Rusia    تاریخ: 12.06.2009

Habib Mangal is a former KGB spy and has etained his contacts withthe current Foreign security services of the Russian Federation. Due to these contacts he got from Zaher Tanin and Abdullah Shadan of the BBC to promote a himelf as a politcal analis in Afghanistan affairs. But Habib Mangal was picked by the KGB after the invasion of Afghanistan as ambassador in Moscouw. He remained the ambassador for the length of the Rssian occupation, thanks to his status in the KGB.

Habib Mangal is the killer of hunderds of Afghan students in the Soviet Union. Those students were blamed of being naionalist, Aminist, Maoist and Muslim activist and sent arrested to Kabul. Almost all of them were later killed by the KHAD. Mangal represents the most black page of the modern histoy of Afghanistan. .Only Russians willbe happy if he gets more votes


اسم: ويدا   محل سکونت: نيويارک    تاریخ: 12.06.2009

ميرزا رشتيا وايي ! د روان کال په جنوري کي حبيب منګل د خپل ولی منګ لخوا د درواغو يا رشتيا يوه پاڼه و پرانستله . د هغه په اړه زياتي کليشه ای او فريبکارانه خبري او غوري شوي وې . يوه هم دا وه چي دا پاڼه بېطرفه ده خو خپل طرف لري !! بل داچي په پاڼه کي د ژبو انډول نه ساتل کيژي . نو دغه نوکر حبيب منګل چي په ظاهره د پلار او نيکه نه پښتون دی، د افغانستان د راتلونکي د پاره د جمهوري رياست خوبونه ويني، هغه ولي داخبره د ياده ايستلې ده چي زموږ ملي ژبي خو دوې دي چي پښتو او دري دي . زموږ هر سياسي کارمند چي په وطن کي ګړيږي زموږ په دوو رسمي او ملي ژبو بايد ګفتار او نوشتار ولري . نو دغه منګل څه خېل په خپل مطبوعاتی هڅو کي دا شاني يوه سپکه او بې مسؤليته او ناپښتونه خبره کوې . که دا انډول و نه ساتل شی نو دا خو معلومداره ددې معنی ورکوي چي ايران پلوه فارسی ژبي به د فراګير په ډله کي غالبه او خپل مخاطبين به يې هم د ايراني پلوه دهزاره ګانو د وحدت ګوند پرچمي غړي وي ! د رشتيا پاڼه پر دغه آدرس و پرانيستل شوه :
http://www.reshtia.org/news.php
خو اوس په خپله ويتا کي بيا د نوې پاڼي خبر ورکوی ، ددې بدلون اصلي وجه نه دی شودلی شوی ، خو کله چي نوې پاڼه څوک پر دغه پته و پرانيزې :
http://reshtia.com/farsi/index.php
دلته په پورته پته کي د رشتيا د نامه تر څنګ د farsi کلمه هم راغلې ده. دلته ، دغه کار د کوم منافقت دپاره شوی دی ؟؟
ايا دا د بابک او مجاز د شیطنت مظهر دی او که د ژبو د نه انډول د ساتلو دپاره هڅه ده !؟
تاسو د منګلانو کارملي بېغيرته ډله بايد په دې و پوهيژی چي د افغانستان د ستونزو حل په کارملي شیطانت سره و اوج ته و رسېده ، اوس دغه لاسپوڅی حبیب منګل ډېر کوچنی او بې واکه انسان دی چي د افغانان په هيواد کي د داسي خباثت سره و جنګيږي !
د کارملي د حزب وحدت اسلامی د پرچميانو د شیطنت چمونه اوس د هغوی پر ضد عمل کوي .!


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 12.06.2009

جناب مستمند !

موضوع این نظر خواهی پیرامون حبیب منگل کاندید ریاست جمهوری کشور می باشد نه داکتر نجیب الله رئیس جمهور دورۀ کمونیستی افغانستان.
دوم ایکاش محل سکونت تانرا می نوشتید (قطب شمال) ؟؟ یعنی چه ؟؟ با عرض حرمت
تیم کار افغان جرمن آنلاین


اسم: محـــبـوب شــــکيب    محل سکونت: بلجـيم )    تاریخ: 12.06.2009

دوستان شما يکبار به سايت متعفن، بازاری، به سطح کوچه و بازار (پندار) به گردانندگی ماليخوليا و مبتلا به ويروس مادر زاد(H.I.V) بنام اگنت عظيم بابک داماد برگد گل اغا (homi sexwal) سر بزنيد و مشاهده کنيد که اين (خاکی شاه مداری) چه نيرنگها و چه بازيهارا بخاطر خوشنودی و رضايت استخبارات روسيه فدراتيف (K.G.B)و دفاع از نهضت و وطن فروشان، کودتاچيان [پرچمی + شورای نظاری] براه انداخته عليه سايتهای نيک نام و افراديکه هر روز طشت رسوای هریک اين نهضت فروشان را از بام بزمين زده و پرده از جنايات رهبران فاسد، فروخته شده. دون صفت . بی مايه انها می بردارند لعنت و نفرين بر انکه گاه با برقه ببوی خود زرنگار گه با چادری غوتی جان اخگر و با دلاق جنرال زاده دوست در غربت ميشود.

دوم اينکه مسکو بار ديگر شوق مداخله و امتياز گيری در افغانستان و پاکستان اغاز نموده تا به قيمت خود را به اب های گرم رسانيده ترانزيت انتقال انرژی نفتی را از طريق اب های گرم هند در اختيار خود داشته باشد. بنأ از مدت یکنیم سال با تعداد سران طالب افغانی. پاکستانی در تماس گرديده در تدارکارت انها کمک ميرسانند.
اخيرأ سلاح های جديد ساخته شده روسی در وزير ستان جنوبی و شمالی ديده شده است. دعوت غير رسمی پدر طالب ها پرويز مشرف رئيس جمهوری نظامی پاکستان به مسکو و استقبال گرم از موصوف. دعوت سران پشتونستان از جمله اجمل ختک. افراسياب ختک . و افتاب احمد خان به مسکو همه مانورهای اپراتيفی (K.G.B) بوده که اغای بابک خوبتر معلومات دارد و يک باره ادمک منفرد. بنام حبيب منگل يک شبه به صفت کانديد جريان سياسی ايکه کليدش در دست مسکو ميباشد خود زنگ خطر ديگر برای امريکا و اروپا ميباشد تا انها مجبور به دادن امتياز بزرگ برای روس در افغانستان و پاکستان شوند.
با کانديد نمودن منگل قوم گرايان ترک تبار و هزاره داخل جريان بنام « نهضت فراگير ؟؟؟ » که تحت تاثير فعاليت های تجزيه طلبانه لطيف پدرام و به اصطلاح کانون ترک تباران و غرجستان سلطان علی کشتمند قرار دارند و از طريق جنبش چپاول گر شمال دوستم نيز تغذيه ميشوند و در دام استخبارات روسيه نيز قرار دارند يک باره با کودتای عليه حبيب منگل قرار گرفته يک و دو سبک سر و بيسواد انها به گونه نمايشی از وظايف حزبی کنار رفتن و اما بلی يک باره ديپلومات های روسی مقيم هاليند و جرمنی که حيثيت مشاورين قبلی را برای نهضتی ها و رهبران مشکوک انها دارند با گوشمالی و قف پای همه را مجبور ساختن که از آمر و هدايت ( پوتين ) سرکشی مرگ است بايد همه به تائيد از منگل برخواسته سايتهای روسی مشعل ـ پندار ـ اخبار افغانستان ـ ميهن ـ فعال و با حرکات اکروباتيک و شعبده بازيهای عظيم بابک . سليم مجاز ـ باقر فرين ـ مصطفی روزبه اغاز گرديده و اينک به گفته مردم پروان باستان که(گنجشک نا گرفته روپيه هزار دانه ميباشد).
انها با چوکات بندی ساختگی در سايت شورای نظار «خاوران» «اخبار افغانستان» حبيب منگل محبوب تر از ببرک کارمل ـ داکتر نجيب الله .محمود بريالی از اب برامده و ۳۵ مليون انتظار آمد آمد قاتل خود را دارند و اينک سرک ها گل ريز شهرها چراغان گرديده که باز گماشته روس ها اينبار از اروپا کشور هاليند با چانته پر از ربل روسی و دالر جعلی روسی وارد کابل گرديده و روز شب اغای منگل ناله ســرداده( اينک صدای پای من باز آمدم باز آمدم).
(محبوب شکيب ـ بلجيم)


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 11.06.2009

Since 31 years we have in country chaos and anarchy, since 31 years is complaining the nation of its bloodsheds, since 31 years are appearing every where in Afghanistan common graves, since 31 years can not stop the interfering of foreigner countries, since 31 years are uniting with support of foreigner all type of killer, criminals and corrupted sold groups.

For all above mentioned happening are Khalq and Parcham groups responsible, they started to open the doors of country for former UdSSR soldiers to occupy the country. Those communist criminals and killer wanted to realize Soviet society in country, all those treacerous action by the slaves of former UdSSR are recorded, how can you ignore and put them under question and to say by all 117 comments are just 5% truth and the rest are none sence? It is not needed to put my name under question mark, I am Gharwal and I had the courage not to join the dirty game of charlatan Mr. Khalilzad in year 2001 like your groups and your successor did it in the past and in year 2001, all of them are united now thanks Mr. charlatan Khalilzad.

Real Afghans served never for foreigner, did the slave communists forget the proud history of Afghanistan? It is time to read it now!

Mr. Mamnoon, you have not the right to feel yourself insulting including your friends, the nation is feeling insulting concerning your resurrection without to get punishment through the nation.

You should not worry about my English written comments, I am making easy for the translators of member of Afghan Mellat group and the group of north Alliance, who are getting 13000 to 15000USD.


اسم: Mirza   محل سکونت: Mazar    تاریخ: 11.06.2009

سلام،
دو منگل، پرچمی بدنام یعنی سرور منگل و حبيب منگل دو بیغیرت و کودن بودند و هستند. اینها را که محمود برريالی برای آنان باغ های سرخ وسبز را نشان داد و بعد از کودتا علیه داکتر نجیب وعده های داده بودند، ولی حوادث شياد بزرگش کارمل را غریق لوشهای آب دریا ساخت و بریالی را هم رسوای عالم. ماند باند وحدت اسلامی کشتمند و چند تا چلوس و کودتاچي دیگر چون نبی عظیمی، و این دو تا منگل و چند اوباش و مداری دیگر. آنها هفته و ماهی یک سایت میکشیدند و زمانیکه در آن چتلی شان عالم را متعفن میساخت و رسوا میشدند باز آنرا ایلا و یکی دیگری توسط کسی بنام عظيم بابک ميکشید. حالا سایتی بنام رشتیا را کشیده و یک ماه نشده که خبرتیا را پخش کرده که سایت مذکور بسته میشود و سایت جدید بنام رشتیای فارسی را کشیده که کاپي سایت اخبار افغانستان است و معلوم میشود که همان مداری های آنان مجاز و بابک خط انرا تعین میکنند، منگل از همين حالی خوده رئیس جمهور شمرده خيال پلو میزنه که باز چطور انقلاب برگشت ناپذیر زحمتکشان افغانستان را به مرحله نوين و تکاملی آن برساند.!

به راستی این مردم شرم ندارند، وطن را برباد کردند، همسایه بزرگ و شکست ناپذير شوروی را به ... برابر واز نقشه دنيا محوه کردند، وطن يک پارچه مارا وحدت وحدت گفته تکه تکه کردند، تو آنرا چه میکنی حزب واحد خودرا پنجاه توته ساختند و حالا از شگوفایی ووحدت ملی وطن برنامه میکشند و آنرا باز از نام فراگير مخمود بریالی پياده ميکنند! این منگلان خوده خو خيره مچیم کل عالمه چه فکر کرده!


اسم: ممنون   محل سکونت: اروپا    تاریخ: 11.06.2009

نداجان ! شکنزل و تائید از شکنزل های یک ادم نادان، کار انسان های دانا نیست و دور اخلاق انسانیست ، ولوکه به ادرس شما محترم هم باشد .


اسم: ندا شامخ   محل سکونت: غم زپلی افغانستان    تاریخ: 11.06.2009

ممنون خان د اروفا نه!
بچیه دیر په قار یی چی ستا خلکی او پرچمی ملگری ته دی شکنزل شوی دی. دغه شکنزل نه بلکه د زره خواره ده. دغه تاسو ته باید د خلکو غصه او قهر را په داگه کری، چی ستاسو جنایتونه 17 کاله بعد لا تر اوسه دومره ژور زخمونه د خلکو په زرو پریشی دی. مگر تاسو *** انفلاقی ملگرو لا هم د خپل جهل په خره باندی ولار یاست. خدای مو عقل را په برخه کری او که نه نو د ملگرو تره کی، امین، ببرک او نجیب په پایله مو اخته کری.


اسم: احمد ضيا غرسنگ   محل سکونت: هاليند )    تاریخ: 11.06.2009

گويند سال که نيکوست از بهارش هويداســــت !
طوريکه در کشــــور خود ما شــــا الله فيلســـــوف ، پروفيســـــور ، نابغه ، اکاد مســين و کانديد اکادمسين داشتيم وهريک انها چون گاليه . سقراط . ارستو . فاريابی .ابوريحان . ابن ســـــينا درخشيدند پويايی نمودند .گوهر فشانند . عمار ساختن و افتخار اوردند به ان پيمانه کانديد غرض اشغال کرسی رياست جمهوری افغانستان از هر گوچه وپس کوچه سربدر نموده و راهی ميدان بزکشی گرديده اند . در ميان جنابان همه است ، راکتی ـ کوده تاچی ـ طياره دزد ـ جاسوس ـ فلوته باز ـ دغلباز ـ سازشکار ـ تجزيه طلب ـ الحاق پسند ـ متای پاکستانی ـ ايرانی ـ روسی ـ عربی ـ ترکی ـ امريکای ـ انگليسی ـ فرانسوی ـ و المانی موجود است و به فــضل ا لله پاک تنها افغان باعزت و سرافراز در ميان اين تيم اراســـــته تو سط استخبارات های گوناگون وجود ندارد !
اگر به حقيقت قضاوت کنيم در کشور . خون .اتش . باروت . مرگ . چپاول .غارت .اشغال بهاران دموکراسی راه ندارد واگر صادقانه گفت کدام کشور ؟ کدام ازادی ؟ و چرا انتخابات ؟
در سايت مجهول و ســــــفســـطه ســـرای اخبار افغانستان سوال گرديده است :
چرا حزب کمونيست عراق در ا نتخابات انکشور شرکت ميکنند ؟؟
چه سوال مضحک و طفلانه از قلم يک ماليخوليا تراوش نموده است !!
حزب کمونست عراق عملأ در داخل عراق برضد اشغالگران ميرزمند و حزب استقلال تشکيلاتی .استراتيژی و هدف دارد . و اما کانديد ( نهضت فراگير ؟؟؟) که ( حبيب منگل باشد ) !!!!
باند ۳۰۰ نفری را بدستور مســــتقيم استخبارات روســــــيه فدراتيف اقايان محمود بريالی برادر کوده تاچی ببرک کارمل . ســـلطان علی کشـــتمند که هم زمان عضو هيت رهبری حزب ( وحدت ) مزاری نيز ميباشد ، نجم الدين کاويانی تجزيه طلب ، عبدالوکيل به قول دوست گم نام درا کولا خون اشام سابق وزير خارجه ، و اپرات دست دو حبيب منگل . بشير بغلانی ستمی . داوود رزميار . شفيق ا لله مداری . احمد شاه سرخابی سبکسر ، ادينه سنگين دزد شارولی کابل . عارف صخره قاتل مردم پروان ، سالم فخری که در بداخلاقی هرزه گی شهره افاق است .
پشقل صدراعظم اسد کشتمند . و ديگر شکسته و ريخته ضعيف . کم سواد . بی سواد . الوده . بدنام . و دور انداخته شده حزب وطن که اکثرأ ناقصين حقوق بشر ميباشند در سال ۲۰۰۵ بعد از مرگ احمدشاه مسعود در هاليند ايجاد گرديده و مبارزات داغ خود را از طريق انترنيت [ پاتکال ] به گونه شعبده بازی با اشتراک افراد يکه شايستگی افغان بودن را ندارند و از دانش .علم .عقل .سواد . بهره ندارندبه راه انداخته تا سياهی ( پاليز ) نزد اقای خليل زاد و دست نشانده حکومت کابل پذيرفته شوند . ينک با گرمی تنور که اقای راکتی . عبدالله .جبا رثابت . تنی .گروپ هاليند طبق دستور مشخص بدون سر وصدا کانديد خود اقای حبيب منگل را معرفی که با مخالفت ترک تباران درون نهضت که خود هويت سالم ندارند و از بدنام ترين افراد جامعه ميباشند و هم اکنون در خدمت استخبارات کشور های که در ان مقيم ميباشند قرار دارند قرار گرفت . وبا ميانجگری ارباب مسکوی انها پذيرفتن که حبيب منگل بايد تنها نقش بازی نمايد تا جای پای برای ديگران پيدا نمايد .و هدف کشور .منافع ان ومردم نيست وهرکس ميداند ۲ + ۲ = ۴ است .
بنأ اقای مجاز ديگر با سوال های طفلانه و فريب دهنده عنوانی نهضت واقعی « آينده »ذهن همه را مخشوش نسازيد !
بنأ فرق ميان مبارزين عراقی نهضت فروشــــــان افغان زمين واسمان است !!
با درود ها و احترامات ( احمد ضيا غرسنگ ـــ هاليند )


اسم: ممنون   محل سکونت: اروپا    تاریخ: 11.06.2009

سلام !
بنده به کمال میل نظریات هموطنان را در این صفحه مطالعه میکنم؛ بعد از ارزایابی و تحلیل نزد خود بیک نتیجه رسیدم که انهم باتاسف باید گفت که تعداد نطریات نظریات مضر، تخریبی ، توهمتی، عقدۀ و توهینی با مراتب بیشتر است نسبت با نظریات سالم، سازنده، و مفید برای نسلهای ایندۀ کشور.
بطور مثال یکبار با نظریات محترم داکتر غروال؟ توجه کنید بکدام زبان و برای زحمت میکشند؟
دوم اقای ولی احمد نوری است که من نمیدانم این معلومات را که اقای نصرالله منگل برادر داکتر حبیب منگل است از کجا و از ارشیف کدام ادارۀاستخبارات بدست اوردند؟ من بتمام مسؤلیت برای خواننده محترم بعرض میرسانم که نصرالله منگل تنها و تنها قوم حبیب منگل است و روابط خشاوندی باهم دارند. مطلب دیگر اینست که نصرالله منگل برادر حبیب منگل نیست این یک حقیقت مثلی افتاب روشن است به معنا که اقای نوری مثلش هروقت بدون و اسناد هموطنان شریف مارا در محکمه شخصی شان محکوم بجرم میکنند.
حالا از این مطلب میگذارم و یک دو سوال رااز جناب نوری میخواهم جویا شوم : اول- بنظر شما هر کسیکه سفیر افغانستان در یک کشور خارجی باشد حتمأ جاسوس همان کشور میزبان است؟
دوم- اگر نصرالله منگل بگفته شما ارجمند خدانخواسته به ناموس کدام هموطن ما تجاوز کرده باشد میتوانید یک و یا دو مثال انرا با ارایه اسناد انکار ناپذیر در این صفحه سایت بما نشان دهید؟
بلی ، دوستان محترم! جای بسیار تاسف است که یکتعداد هموطنان ما بجای بحث های سالم و سازنده که ارتباط مستقیم به موضوع مطرح شده داشته باشد، ناجوانمردانه با حریفهای سیاسی شان تهمت میبندند.
خواننده محترم! اگر بدقت نظریات موجوده را مطالعه کنید بمن همنظر خواهید شد که چند فیصد ان مستقیم به موضوع مطروحه ارتباط دارد و چند فیصد دیگر ان خارج از موضوع است . بنظر بنده از 117 نظر موجوود تقرریبأ 5% ان نظریات بجا و متباقی ان حیف وقت یک انسان دانسته و کاری که به ان ضایع شود.
در اخرین تحلیل، مسؤلیت یک شخص اگاه، بادرک و بااحساس در مقابل مردم و جامعه خود چیست ؟ توهین، تهمت بستن،....؟ و یا جر و بحث روی موضوع مشخض بخاطر حل پرابلم ؟ تشکر از شما


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 10.06.2009

اسلام علیکم محترم مستمند.
جنایات احزاب به نام اسلامی در جنگهای کابل دلیل شده نمیتواند، تا از داکتر نجیب که در تاریخچه زنده گی اش لکه های زیادی وطن فروشی، اعتراف به مفکوره کمونیزم و لینینیزم، ظلم بر ملت مظلوم در لباس مسول خاد یک قهرمان ملی ساخت. شما از یکطرف اشاره به عقل و سواد میکنید، از طرف دیگر از امضاهای ذکر میکنید که در مسایل و قواید روابط بین المللی هیچ ذکر ی از آن نرفته است.
اگر شما به خاطرات نماینده گان ملل متحد که در دوران ماموریت شان با داکتر نجیب سروکار داشتند، مراجع کنید، حتماً از زیاده روی تان در باره فرار داکتر نجیب و مرگش پشییمان خواهید شد. علت بر سر قدرت ماندن حکومت داکتر نجیب نه قهرمانی و شجاعت او و همراهانش، مگر کمک گزاف نظامی و مالی حکومت شوروی بود. یک مثال اش راکتهای سکاد بود که حکومت اسراییل را در جنگ اول خلیج به لرزه انداخته ، مگر در افغانستان روزانه بیش از بیست دانه فیر میشد. بعضی هموطنان کابل را معادل تمام افغانستان شمرده از تلفات غیر نظامی در اطراف کشور چشم میپوشند. با ایجاد و تقویه کندکهای اقلیتهای قومی چون ازبک داکتر نجیب تهداب اختلافات قومی بعدی را گذاشت. اهمیت دادن به قوتهای خاد یک ضربه شدید دیگری بر تشکیلات اردو بود.فراپاشی سریع حکومت نجیب بعد از قطع شدن کمکهای روسیه نشاید یک تصادف تاریخی باشد. اگر لطف نموده به کتابهای معتبر تاریخی غربی و روسی مراجع کنید، خواهید دید که قشون سرخ پیش از فرار شرم انگیز شان شدید ترین عملیات نظامی انجام دادند، تا به حکومت دست نشانده شان موقعیت خوبی به خاطر دفاع از مواضع شان مهیا سازند.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 10.06.2009

All sort of communists, specially khalq and Parcham are the cause of current disaster in Afghanistan, they made it possible to suffer our nation during 31 years, they made it possible that plenty innocent people was killed, disabled and destroyed the country, it is still going on. They made it possible further that the other sort of criminals, killer and corrupted are ruling in country till now, they made it possible that the foreigner countries are deciding who should be president and who should belongs to government and to be member of parliament.

The elections in the past( 2002 and 2004) was decided already in advance and the candidats for the coming election are almost the same as we had them on our necks in the past.

If USA and EU want to correct their made mistakes during the 8 years, USA and EU specially Mr. President Obama should learn from made mistakes in the past, they have to give up to circulate those known killer, criminals and corrupted around.

It is impossible to establish peace, security in country, the 8 years horrible and bitter long time experiences demonstrated it already that the disaster is increasing in country.

Those communists made it possible to interfer Pakistan and Iran, even it is increasing the number of interfering countries, they made it possible that another dirty type of communists are trying to get support to play their dirty role and increase the disaster more in country.

Mr. President Obama has to start a fundamental CHANGE in his Afghanistan politic, namely to separate himself from those known killer, criminals and corrupted and let the nation of Afghanistan to install its own provisional government with direct support of UN. If Mr. Obama takes the courage to act base on wish of nation, then it is possible to hand over Bin Laden, Mullah Omar and their known people to UN tribunal and the other killer, criminals and corrupted will be brought to Afghan court.

It is the only way to make the nation free from those killers, criminals and bring to country peace and security, the agreement actions between Russian, Pakistan, China and Iran will not help at all.

Mr. Habib ( Khobial Khan) Mangal and Mr. Shahnawaz Tanai, Abdullah Abdullah, Rackety, Ashraf Ghani, Karzai and similar more will expand the existed disaster in country, if USA and EU want it, then let charlatan Khalilzad to continue his poison job as he did it in the past.


اسم: ولی احمد نوری    محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 10.06.2009

سلام های فراوان به دست اندر کاران پورتال افغان جرمن آنلاین و خوانندگان محترم آن تقدیم باد.

من نظرات نویسندگان و مردم را در بارۀ دو تن از کاندیدان ریاست جمهوری افغانستان ، شهنواز تنی و جبیب منگل به دلچسپی و دقت تعقیب نمودم.
همان طوریکه اکثر نویسندگان این صفحه نظر داده اند واقعا ً جای این دو تن زندان پلچرخی است نه دفتر انتخابات.
من کاملا ً با جناب دانشمند ابراهیم خیل همنوا هستم که این ها نخست باید تجدید تربیت شوند و حد اقل بیست سال را در زندان بگذرانند و بعدا ً به فکر کاندید شدن به مقام زعامت کشور گردند. من اضاافه میکنم که اینها به نسبت جنایاتی که مرتکب شده اند باید اقلا ً بیست سال حبس با مشقت با قروانۀ نان جوین شوند و بعدا ً هم ممنوع الخروج اعلان شده و در هیچ منصب دولتی حق شمولیت نداشته باشند.
من می خواهم بدون چادری و برقه (بنام خود) نکاتی معلوماتی ِ راجع به رفیق حبیب منگل و گذشتۀ ننگین او به شما خوانندگان عزیز تقدیم دارم.
تواریش منگل از نامش پیداست که از قبایل منگل ولایت پکتیا می باشد، و به قرار معلومات کتاب " تاریخ افغانستان معاصر" تآلیف "لودویک آدمک " در سال 1946 در آن ولا تولد شده است. او بعد از درس خواندن در مکتب ابتدائی پکتیا شامل مکتب رحمان بابا در کابل گردیده است.
او در سال 1965 شامل گروه بی وطنان ح د خ ا گردید و نمایندگی حزب را به منظور زهر افشانی در اتحادیۀ محصلان پوهنتون به عهده گرفت و بعدا ً در پوهنتون به مخالفت ها و تبلیغات ضد قانون اساسی پرداخت و مدتی هم در سمنگان به سمت مامور امور طبی کار نموده که هنوز لکه های بدنامی او مشهود است. در سال 1979 بعد از فاجعۀ ثور عضو کمیتۀ مرکزی ح د خ ا گردید. در زمان کارمل در سال 1980 به سمت سفیر افغانستان در اتحاد جماهیر شوروی و در عین زمان به دستگاه استخباراتی (کا ، جی، بی) در ماسکو معرفی شد.
در آوانیکه در افغانستان در حوالی 1400 قریه با ساکنان آنها در زیر آتش بمباران طیارات روسی تخریب میگردید و در حالیکه 3200 ده با ساکنان آنها ویران و نابود می شد ، زمانیکه ملیون ها انسان این ملک از خانه و کاشانه آواره میگردید و درحالیکه این جنگ نابرابر ملیون شهید و به صد ها هزار معیوب از خود بجا میگذاشت و زمانیکه 4760 شاگرد بین 13 - 15 ساله را بنام دفاع از انقلاب و حزب کشته می شدند ، این شیاد و همکاران او در ماسکو پیمانه های ودکای آبی را (که تنها در قصر کرملین و ویله های پر جلال و حشمت اعضای بلند رتبۀ حزب کمونیست و وابستگان سرویس جهنمی استخبارات شوروی صرف میگردید) به کامیابی و سلامتی قشون سرخ در ماسکو بالا میکردند. و به رفقای خلقی و پرچمی خویش که از آسمان و زمین بر مردم مظلوم ما آتش میریختند و خانه و کاشانۀ گلین مارا ویران می نمودند، فریاد "هورا" می کشیدند.
همین حبیب منگل بود که با رفقای خود فروختۀ دیگرش کشتن و خون ریختن افغان خود را خدمت به افغانستان پنداشته و فرو ریختن بم بر خانه و کاشانۀ هموطنان شان را نشانۀ دوستی افغان و شوروی عنوان میکردند و اکنون همین آدم شیاد و بی وطن بدون کوچکترین حیا و شرم و بدون هراس از محاکمۀ جنایات بیشمار شان با کاندید کردن خود برای پوست ریاست جمهوری این کشور باز ملت مارا توهین میکند و به ریش مردم ما می خندد.
و به گفتۀ خانم زهره از بلخ "هنوز هم به جنایات بیشمار باند خود می نازد و به گذشته شرمناک و سیاه همکیشان و شرکای جنایتکار این دارو دسته می بالد". اما باید بداند و به خاطر بسپارد که کثافات ایشان و وابستگان آنها در افغانستان ثبت تاریخ دوران سیاه حکمرانی آنها گردیده و روز محاکمۀ ایشان که بدون شک و تردید رسیدنی است به رخ آنها کشیده خواهد شد و تحت تعقیب قانونی جزائی قرار خواهند گرفت.
برادر جبیب منگل (نصرالله منگل) در زمان ببرک کارمل معاون ریاست خاد بود و دفتر خود را از خاد مرکزی و از داکتر نجیب الله مجزا ساخت و در خانه و حویلی سفارت سابق جاپان ، در نزدیکی کلوپ بین المللی (خانۀ غلام جیلانی خان صادقی) باز نمود که فجایع و بی ناموسی های آن دوران در سینه های مردم ما نقش است و بروز محاکمۀ این جنلیتکاران به درد خواهد خورد.
خوانندۀ گرامی میدانید از صد سال به این طرف هیچ رئیس استخبارات افغانستان، مرزا محمد شاه خان رئیس ضبط احوالات سردار محمد هاشم خان که مردم از او داد و فغان می زدند ، نصرالله خان لوگری رئیس ضبط احوالات سردار شاه محمود خان ، جنرال غلام رسول خاندر دوره حکومت سردار محمد داوود خان و محمد اسمعیل فرمان رئیس ضبط اجوالات دوره دهۀ دیموکراسی اعلیحضزت محمد ظاهر شاه و رئیس مصئونیت ملی دورۀ جمهوریت سردار محمد داوود خان و حتی داکتر نجیب رئیس خاد کمونیست ها هرگز به ناموس مردم بی احترامی و تجاوز نکرده اند ولی نصرالله منگل این کار را به قباحت تام و رسوائی تمام در مورد مردم افغانستان روا داشته است.
جناب منگل ! تاریخ افغانستان هیچگاه فراموش نخواهد کرد که شما یک گروه بی وطن و قطاع الطریق با نوکری به اجنبی بر سر این کشور چه آوردید و حتماً منتظر پاداش آن باشید ! و به گفتۀ جناب فریاد کنجاره خواب نبینید ! و به خاطر بسپارید که دیگر مردم افغانستان فریب شما شیادان عصر را نخواهند خورد.
رقبای غیر کمونیست حبیب منگل که چهرۀ کمتر سیاه از حبیب منگل ندارند نیز قابل سوق به یک جریان تعقیب جزائی عادلانه و مردم سالارانه هستند زیرا این کاندید های به ظاهر مسلمان ولی در حقیقت قاتل عده کثیری از مردم ما در جریان جنگ ها و اقتدار شان بوده اند ، که یکی از آنها همین عبدالله عبدالله می باشد که بی شرمانه خودش را برای زعامت افغانستان کاندید کرده است. اینها همه مسؤلیت های جدی در عرصۀ ارتکاب جنایات علیه بشریت در کشور ما دارند.
والسلام
ولی احمد نوری


اسم: مستمند   محل سکونت: قطب شمال،نه ائتلاف شمال    تاریخ: 10.06.2009

سلام به هموطن من در قطب جنوب: شما نجیب الله را زندانی و ادم بی اهمیت جلوه دادید. درحالیکه وی ادم عادی نبوده:
1-نجیب ابتدا مکتوب سفیر و قومندان شوروی را مبنی بر رفع غرامات جنگی امضا نکرد و این امضا سبب سبکدوشی شان در وجود کودتای شواری جهادی اسلامی که بعداًبه نام ائتلاف شمال نامگذاری گردید، شد. و بعداً این غرامات جنگی ذریعه پرو فیسر ربانی رهبر جمعیت اسلامی که یکجا با کارمل رهبر شورای جهادی اسلامی(ائتلاف شمال) بودند معاف شد. در حالیکه بعضی تنگ نظران نجیب را اجنت ک- گ- ب و پروفیسر ربانی را بانی اسلام، رهبر نام نهاد جهاد و نجات گر افغانستان از اشغال شوروی قلمداد مینماید، که کاملاً عمل افتضاح آمیز و کار ادمهای کورمغز بوده، نه کار آدمهای معقول و باسواد.
2-نجیب الله در نتیجه کودتای شورای جهادی اسلامی (ائتلاف شمال) از مرگ حتمی نجات یافت و منتظر مرگ تاریخی بود که آنرا با افتخار بی سابق ، شهامت بی مثل و بیباکی انقلابی پذیرفت.
اما امضای وی مبنی بر خط لعنتی دیورند در حقیقت خواست پنجاب در شرایطی امروز که میدان شغالی بود،است و خواهد بود که به قباله روبا ضرورت داشت و شما قباله شیر ژیان را بدون کدام دلیل منطقی نفی مینمائید. لذاویرانی کشور امروز ما ناشی از عدم دو امضای رئیس جمهور داکتر نجیب بوده که وی در اصول افغانی و انقلابی گیر مانده بود و ازان تخطی کرده نمیتوانست تا بدنام نشود، در حالیکه رهبران شورای جهادی اسلامی در اسارت ک- گ- ب بند مانده بودند.آن شیر مرد تاریخ سوگند یاد کرده بود که به خاطر آرامش افغان تا سرحد قربان کردن جان خود حاضر است چی میماند به مقام که بارها از طریق وسایل جمعی اعلان کرده بود که کی مرد میدان است تا بیاید. و آن دیگران سوگند یاد کرده بود که تا به دستور باداران اجنبی شان کشور را با خاک و خون برابر نسازند ماندن والای اش نیستند، آنهم بخاطر آنکه در حاکمیت ملی سهم آنها کم بوده و پست شان روغنی نبوده، و بس. درین مورد مراجعه شود به کتب مقدمه بر انقلاب ثور و سرنوشت غم آنگیز افغانستان که معلومات مکمل در باره کودتای شورای جهادی اسلامی(ائتلاف شمال) تحریر گردیده که این انقلاب اسلامی از کجا آغاز گشت و چظور مثل عروس تا کابل خونین اهسته ولی مطمئن مواصلت کرد و چطور بعدا که بین دزدان پرچمی - جمعیتی بر سر پوستها مخالفت شد، و چطور اردوی دشمن شکن به دزدان حرفوی تسلیم شد و چطور دشمنان وطن بنام رهبران حزب فولادی مثل کوزه کلوخی کشمیری در وجود رهبران و موسسان ذلیل که هم اجنبی بودند و هم اجنت اجنبی ها بودند به سرسخترین دشمن میهن واگزار شد و سرحد آن به اینجا رسید که حالا باز هم پرچمی ها باز انقلابی شده و خود را در زمره نیروهای ملی-دموکراتیک و حتی مترقی حساب میکند.
اصلاً آنان تجار سیاسی هستند، نه مبارزین وطنی و مترقی.
فلهذا از دوست محترم در قطب جنوب تقاضا میشود تا اول کتب یاد شده را مطالعه بعد از شناخت اشخاص ملی و مترقی و اجنتهای اجنبی قضاوت کنیم و نقش اشخاص هم منفی و مثبت شان را ارزیابی نمایم.
باحرمت


اسم: داوود    محل سکونت: هاليند    تاریخ: 10.06.2009

دير گرانو هيوادوالو اسلام عليکم و رحمت الله برکاتو !
تاسو قضاوت وکری ده افغانستان مسلمان خلک دامنی چه ده روس جاســــوس ده روس گوداگی ده روس لاسپوسه ده روس نماينده او استازی او ده روس خاص مهر ه په نوم ( داکتر حبيب منگل ) ده افغانستان ولسل مشـــــر شی ؟؟ هرگز و هچکله دا نه منو چه ده روس خاص استازی او يو مشکوک جاسوس لکه جبيب منگل ده افغانستان مشر شی !!
دهغه مشرانو ونور خاين پرچميان په کال ۱۳۷۱ کی ده پنجشير ده غل احمد شاه مسعود سر لاس يوه کرل او ده نجيب الله قانونی دولتی را ده مخه کرل او اوس بيا ده روسانو په تحريک او دســـتور ده پرچميان خاين دلی په هاليند کی ده روسيه سفارت په آ مر سره توله او خاص جاسوس حبيب منگل ده خپل باند لخوا کانديد کرل !!
هم دا اوس په هاليند ـ انگلستان ـ امريکا ـ جرمنی او نو هيواد کی چيری چه پرچميان لکه نور احمد نور .نجم الدين کاويانی . سلطان علی کشتند . فريد مزدک .عبدالوکيل . داود رزميار . او نور دلی تپلی ميشـــته ده . فعاله او ده روس سفارتنو سره تماس او ارليکی لری او دستور اخلی چه په کمه توگه دا کمپيان مخته لارشی !
زه ده يوه شاهد په توکه ده جون ۴ نيته ده شفيق الله توده ی په کورکی ميلمه اوم چه احمد شاه سرخابی توده يی ته تيلفون وکرل او هغه چه دوستانو ( يک مليون دالر ) در کمپاين انتخاباتی رفيق ارجمند کمک ميکند »
اوس دا تاسی او دا کانديدان ۴۵ کاله پخوا خپل شرف .وجدان . افغانی غرو او نور ته پيردلی دی . داوود احمدزی ــ هاليند


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 09.06.2009

اسلام علیکم،
یکی از مزایای استعمال نام مستعار این است، که بعضی اشخاص جراُت میکنند سخنانی بزنند که جرات گفتنش را آشکارا ندارند. بسیار تشکر از یک عضو حزب دیموکراتیک خلق افغانستان و دیگر طرفداران دوره سیاه تاریخ کشور که با ابراز عدم پیشیمانی و افتخار به جنایات گذشته شان نقاب جعلی را از روی همه این تاجران زمین و فرهنگ سرزمین غم دیده افغان بر میدارند. این سرزمین بدون اعتراف و پیشیمانی جنایتکاران راحت نخواهد یافت. سخنی که کشورهای غربی دخیل در افغانستان درک آنرا تا به حال نکرده اند.


اسم: درد و آه   محل سکونت: از کالبد بیجان    تاریخ: 09.06.2009

رفقایی منفور خلقی و پرچمی منگلوف از زمین و آسمان بر ملت مظلوم ما آتش ریختند، خانه ما را ویران کردند. این فروختگان کشتن، بستن وخون ریختن افغان خود را خدمت به افغانستان پنداشته و فرو ریختن بم بر خانه و کلبۀ هموطنان شان را نشانۀ دوستی افغان شوروی عنوان می کردند. اکنون همین منگلوف روسیاه خود را کاندید ریاست جمهوری و خدمت به مردم افغانستان نموده است. حیف و صد افسوس که یک جوانمردی پیدا نشد تا انتقام شهیدان راستین راه آزادی مردم افغانستان از این همه نوکران و کاسه لیسان اجانب بگیرد.

یا الهی، یا پروردگارعالم، یا سرور کائنات!
از فضل پیامبر راستین اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم، از برکت و عظمت قرآن مجید، از فیض ماه پربرکت رمضان ، از روی چهار یار پیامبر و اصحاب مبارک (رض) نخست این شعار دهندگان “خدمت به افغانستان” را به راه راست هدایت نما و قلوب آنها را به مهر اسلام و افغانستان منور کن و اگر قلوب آنها با عصیان سیاه است و به راه راست هدایت نه می شوند، دیگر ملت ما را از شر آنها نجات داده و آنها را به عذابی گرفتار کن که شعار “خدمت به افغانستان” را فراموش کنند. والسلام


اسم: Salim   محل سکونت: USA    تاریخ: 09.06.2009

داکتر حبیب منگل ، یگانه کاندید است که با حمایت نهضت فراگیر ، میتواند در تمام ولایات افغانستان کمیته های دفاع از کاندیداتور ی خود را ایجاد کند. هیچ کاندید دیگر بدون سو استفاده از ارگانهای دولتی درتمام ولایت ، توانایی این نوع سازماندهی را ندارد.
داکتر حبیب منگل یگانه کاندید فرا قومی است که پشتون ها ، تاجک ها ، هزاره ها ، اوزبیک ها ، ترکمن ها و وابستگان تمام اقوام افغانستان برایش رای خواهند داد. اکثر کاندید های دیگر قوم گرا میباشند.
داکتر حبیب منگل یگانه کاندید است که اکثریت افغانهای تعلیم یافته در داخل و خارج افغانستان از او حمایت می کنند از همین نقطۀ نظر هر نوع نظر سنجی را که شما توسط هر نوع سایت در بین روشنفکران براه بیندازید ، داکتر حبیب منگل مقام اول یا دوم ویا سوم را دریافت خواهد کرد


اسم: یک عضو ح د خ ا   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 09.06.2009

من به عضویتم در ح د خ ا افتخار میکنم اما افراد مثل حبیب منگل لکه ننگ بر دامان حزب بودند


اسم: Dr. Salahuddin Sayedi   محل سکونت: UK    تاریخ: 08.06.2009

سلام و احترامات خدمت کارکنان پورتال وزین افغان جرمن آنلاین و خوانندګان ګرامی تقدیم است.

کار شما مانند ویب سایت وزین و مرکز اتصال افغانها جدا قابل قدر است. الله تعالی شما را اجر بدهد. چند خواهش و پیشنهاد دارم:
۱/میدانم کار بس بزرګ را به پیش مببرید. اما ضرورت است همان قسمی که در نوشته های من نیز مشکل وجود دارد اقلا در اخیر هر نوشته و یا هم مستقل غلطنامه ها املایی و انشایی تهیه شود تا ما با درک و دیدن املا و انشاء درست خود را اصلاح کرده بتوانیم. نقش کتاب و ویب سایت ها برعلاوه بحث و تحلیل سیاسی بلند بردن سواد هم است. اګر در مورد تدبیر ګرفته شود جدا قابل قدر خواهد بود.
۲/ اګر لطف کنید و در پهلوی این بحث یک بحث دیګر ضمیمه را به نام بحث مشخصات یک کاندید خوب ریاست جمهوری چیست؟ براه باندازید ما را در نوشته های ما مساعدت خواهد کرد. آنچه در بحث ها میبینم صرف و صرف به ګذشته متمرکز اند. در مورد برنامه کاری، عملی بودن و عدم عملی بودن برنامه کاری، شخصیت علمی ، درایت و فهم کاری و مسلکی ، روابط و امکانات ملی و بین المللی، متحدبن و... بک سلسله معیار های دیګر درین بحث ها کم خواندیم.
بیشتر به ګذشته متمرکز اند تا به حال و آینده. اینکه کی جاسوس کی است؟ کی از کدام جا آب میخورد و تمویل میشود ساده تاپه میزنیم و در اکثر موارد به صراحت نوشته ها غیر مسولانه را بلدیم. در اګثر موارد اولیت های عمومی و استراتیژیکی همګانی را فراموش کرده و در حلقات خورد باقی مانده ایم. دایره دید ما هنوز هم خورد است. مصالح و منافع علیای کشور و مردم ما تا هنوز هم مطرح عمده و اساسی نیست. ملت در خاک و خود می تپد و ما هنوز هم معیارهای اصلی را قوم و و قومیت قرار داده ایم. ای وای برحال ما. اکثر از شکم سیر و دیدګاه های روشنفکری و جامعه اروپایی نسخه میدهیم و از ملت دور شده معلوم میګردیم. مهم اینست که ګپ خوش خود ما آمده. مهم که اول هدف تعیین شده و بعدا برایش دلیل جستجو میکنیم. در اکثر این بحث ها نکات فوق مراعات نه شده.
به فکر من با براه انداختن بحث با ما نوعا رهنمایی شده و معیار ها و ملاک ها را دقیق تر ساخت و به مسایل بصورت موثر وارد خواهیم شد.
۳/ برنامه کاری و شخص که آنرا مطرح کرده هر دو باید مورد دقت ما قرار ګیرد. این مشکل در بحث های ما وجود دارد.
۴/ و بلاخره باید اعتراف کرد و تاکید نمود و با کسانی از کاندیدان ریاست جمهوری که علاقمندیم و روابط داریم باید رسانید و قبولاند که واقعیت جامعه مارا بیشتر درک نمایند. ما با کسی دشمنی شخصی نداریم. در بحث ما منافع و مصالح ملت و افغانستان عمده است. به این باید تاکید کرد که حاکمیت فعلی همه امکانات را به شمول کمیسیون مستقل !!؟؟ انتخابات، صندوق، رنګ و قلم، ولسوال و قومندان و .... و مدت زمانی و دالر و ... را در اختیار داشته و دارد. اما چیزی برای ګفتن ندارد. اګر کاندیدان و ملت افغانستان متحد شوند و این اتحاد در دوره اول انتخابات و دوره دوم انتخابات دقیق ساخته شود. به هیچ صورت کسی نخواهد توانست اراده خویش را بر ملت تحمیل کند. لذا یکانه راه تغییر مثبت و بهتر به نفع مردم افغانستان اتحاد و توافق با کلتور عالی سیاسی و عاقلانه است. در صورتیکه به چنین توافق نرسیم همان خرک و همان درک خواهد بود. لذا تمرکز بر توافقات معقول است و بس. به هر کسی که روابط دارید این حقایق را برای شان برسانید و به آن تاکید بداریم. این است راه حل و این است نسخه کار.
باعتبرو یا اولی الابصار


اسم: Hameed raz   محل سکونت: Jalal abad    تاریخ: 08.06.2009

موږ او تا سو ددري ژبې يو ډير ښه متل لرو چې وايې : ازموده را از مودن خطاست٠ ګرانو هيواد والو پر چميانو او خلقيانو يو ځل دافغانستان مظلوم ملت ته خپل امتحان ور کړی دی، د هغوی جنايتونه ، ظلمونه او نادودې د افغانستان فرد فرد ته څر ګند دي٠ ا فغان ولس دا سې ناپوه ولس نه دی چې هر دو که باز يې و غولوي او په ستر ګو کې ورته خاورې او ايرې و شيندي٠ د افغان ولس فرد فرد ظالمان، هيواد پلورونکي او د پرديو جاسوسان ښه پيژني٠ هغه که احمد وي که محمود که حبيب منګل وي او که بل څوک٠


اسم: اوخانه وال   محل سکونت: همان قطب    تاریخ: 08.06.2009

دوست بسیار عزیز محترم مستمند!
شما فرموده بودیند که داکتر صاحب نجیب اله بخاطر کشته شد که سند برسمیت شناختن دیورند را امظا نکردند. این داستان نو نیست و این ګپ صدها بار تکرارشده. حالا کمې میخواهم مسئله را روشن سازم. داکتر صاحب نجیب اله به روز کشته شدنش در قدم اول- دیګر رئیس جمهور افغانستان نبود. او یک بندی بود که از یک ا دم ازاد بسیار عادی هم در موقف پاییتن تر قرار داشت. امضاء او در ان زمان هیچګونه ارزش نمیتوانست داشته باشد.

دوم- مسلۀ بزرګ چون برسمیت شناختن خط دیورند بمثابه ساختن سند جعلی کدام خانه در شهر کابل نیست که انرا کس جعل نماید. به این معنی که امظا کسې را بګیری و تاریخ چند سال پیش را در ان بنویسی.
امیدوار هستم مطلب مرا درک کرده باشیند و به ګپخویش مثل یک ادم که لااقل به مکتب نرفته باشد - پایینتر از یک طفل پا فشاری نکنید. بهتر است از کدام حقوقدان بپرسیند در صورتیکه به ګپ شما این استاد بی سواد قناعت شما را حاصل نتوانسته باشد. امید ازرده نشویند.
با احترام


اسم: ميرعبدالســـتار برکی    محل سکونت: ناروی ــ وســــــلو    تاریخ: 08.06.2009

هم وطنانم اگر متوجه فعاليت ها ، دسايس ، فتنه گريهای اســتخبارات روســـيه فدراتيــف [K.G.B ] از طريق سايت هایی بنام افغانی(پـنـدار) (مشــــعل) (ميهن) گرديده باشند که " به مجرديکه پای منافع روســـــيه فدراتيف و اســـتخباراتش در ميان سايت های بيرون مرزی افغانی مطرح باشد يک باره مسوولين مزدور و مزدبگير اين سايتها با گشايش فاروم های مضحک . بازاری .کثيف . گنديده تحت نام مقدس .اريا .اريانا عليه همه ازاد نگاران ـ منتقدين رژيم های جنايتکار ببرک کارمل و نجيب الله به زهر پاشی. فلوته بازی. جفنگ نويسی. دشنام دادنهای بازاری که در سطح خانواده خود انهاست پرداخته شخصيت های خوش نام سايتهای مردمی را بد و رد گفته تا مجبور سازند که از مخالفت و افشأگری منافع روس ها و مهره های روسی صرف نظر نمايند.

قبل از معرفی چهره مشکوک و بدنام (حبيب منگل) جاسوس روس به نظردهی مزدورک وفادار و سينه چاک استخبارات روس و دلقک باند محمود بريالی که گورش سه روز بعد از دفنش اتش گرفت و چوبک عبدالوکيل «دراکولا» بنام عظيم بابک فاروم بنام مرکز مطبوعاتی اريانا در ناروی گشايش يافت را علان و رکلام نموده که اصلأ اين فوروم از فرانکفورت المان توسط عظيم بابک بکار افتاده تا همه را دشنام دهد. توهين نمايد و تهديد نموده تا عليه منافع روس ها قرار نگيريد!

دو روز قبل به دستور استخبارات روسيه فاروم يا مرکز مطبوعاتی «آريانا» گشايش و عظيم بابک بنام های مستعار «زرنگار» «دوست در غربت» و صدها نام با برقه و چادری عليه همه قرار گرفته و از کانديد[حبيب منگل]اين جاسوس معلوم الحال روس که بنام مستعار(سيرگی)در تمام حلقات افغانی مقيم مسکو شهرت دارد دفاع و پشتيبانی نموده و با همبستگی سايت های ساخته شده روسی چون [پندار] [مشعل] [ميهن] [اخبار افغانستان] [خاوران] ديگر برای همه روشن و شفاف گرديده است که(داکتر حبيب منگل) کانديد بلقوه دستگاه جهنمی(K.G.B) بوده که توسط سلطان علی کشتمند کربلايی وحدتی ـ نور احمد خشتک چتل ـ نجم الدين کاويانی شورای نظاری ـ فريد مزدک نوکر شورای سنگ فروشان نظار ـ وکيل دراکولا رهبران فاسد. بدنام . خاين . جنايتکار معرفی و تاريخ دوم جون به[فوند انتخاباتی منگل] از جانب بانک مرکزی روسيه فدراتيف مبلغ (يک مليون دالر)ارسال گرديده تا بتواند مقابل امريکا قدرت نمایی نموده در اخير امتياز عمدأ به دست بياورند.

ربنأ وطن دار بخاطر يتیم وطن. معلول وطن. گرسنه وطن. بيوه وطن. و۸۸ فيصد فقير وطن و به خاطر ريشه کن ساختن دست بيگانه غربی وشرقی و همسايه ها ديگر چاره نداريم که اين انتخابات را تحريم کنيم تا روح رفتگان ما چون غازی امان الله .مير مسجدی. عبدالله اچکزی . محمد عثمان پروانی. ملال.ايوب.اکبر شاد گردد چون همه کانديد ها از دستگاه. مرکز. قرارگاه. قصر. دستور ونســـخه گرفته ۹۹ فيصد وابسته به بيگانه ميباشند. خداوند نگهدار وطن و وطندارم باشد خدا کند اين سوز منی بی طرف را نشر کنيد تشکر ــ ميرعبدالســـتار برکی ــــ ناروی ــ وســــــلو


اسم: شاهين حقيقت    محل سکونت: کابل    تاریخ: 07.06.2009

با ابراز امتنان از فرزاد عزيز؛
خطاب به بقيه کسانی که در پايان اين سطور در باره جناب داکتر حبيب منگل با استفاده از کلمه های مستهجن و غير مسولانه اراجيفی را سرهم بندی نموده اند:
با تأسف که شما در عصبيت سياسی وايديالوژيک قرار داشته وبدون کوچکترين آگاهی ومعلومات عينی غير مسولانه ابراز نظر ميکنيد، لطفاً يا در مسايل مهم سياسی ابراز رای نکنيد، يا اگر وظيفه داريد که کانديدان شايسته را تخريب کنيد، لطفاً به استادان وبادران تان بگوييد که نخست به شما کلتور گفتمان را بياموزند وسپس مجهز با آگاهی های دقيق وارد نظر خواهی شويد /والسلام


اسم: ۱براهیم خیل   محل سکونت: ویرجینیا    تاریخ: 07.06.2009

هموطنان ارجمند،
حبیب منگل هم افغان است و هم حق دارد خودش راکاندیدکند. اما در هر کشور انتخابات از خود قوانین ،روابط و ضوابطی دارد. حبیب منگل می تواند زعیم مملکت شود البته بعد از تجدید تربیت و گذشتاندن حد اقل بیست سال زندان در کنار یار و یاور ،رفیق همسنگر و هم زنجیر خود ، اسدالله سروری
عرض من این است که،
حبیب منگل برای چهار دوره بعد یعنی بعد از بیست سال زندان زعیم مملکت است . به همه تبریک می گویم. و اولین رای از من خواهد بود که به صندوقش خواهم انداخت.


اسم: مستمند   محل سکونت: mustamandm@yahoo.com    تاریخ: 07.06.2009

سلام به هموطن گمنام و جسور! در قطب جنوب:
اول اینکه کودتای محترمین شهنواز خان تنی - گلبدین خان حکمتیار و بعداً کودتای ببرک خان کارمل و احمدشاه خان مسعود پلان روسها بوده و این استاد بی استاد باید در طول همین 17 سال کتب که در باره کودتای این جنایتکاران اجنبی و وطن فروش تحریرشده است خوانده باشد و اگر نخوانده باشد پیشنهاد میگردد تا کتب ذیل را مطالعه فرمایند: مقدمه بر انقلاب ثور و پیامد های آن، دشنه های سرخ، تاریخ فسخ نمی شود، دسیاست الجبره، خروج جنرال دوستم و سقوط داکتر نجیب، حقایق پندار ها و کردار ها، افغانستان در قرن بیستم، مثلث بی عیب، توفان در افغانستان، پتی توطیی او بربندی حیری، صفات شمال بعد از انقلاب اسلامی (کودتای کارمل - مسعود)، دوهمه سقاوی، نگاهی به تاریخ حزب دموکراتیک خلق افغانستان، سفرها و خاطره ها، کودتای حمل 1371 ، و غیره درینصورت برای این انسان با جراًت که جرات نموده و از قطب جنوب زحمت فرموده در باره افغانستان خونین میخواهد نظر بدهد حد اقل این قدر باید درک بکند که نجیب در نتیجه کودتاهی روسها با شکست مواجه شود ، نه در نتیجه انقلاب اسلامی که قومندان آن ببرک کارمل بوده، و حاکمیت ملی را یکجا با اردوی دشمن شکن و دزدان حرفئی تسلیم کرد.
مرگ داکتر نجیب داستان طفلانه نیست ، نبوده و نخواهد بود زیراکه مردم افغانستان حالا شمشیر زن و ...زن خود را درک نموده و داستان مرگ داکتر نجیب در تاریخ حماسه افرین کشور مثل نداشته و از جمله ورق پرافتخار کشور و داستان حماسی هر فامیل افغان شرافتمند شمرده میشود. تنها دشمنان میهن و کودتاچیان جنایتکار و انتقامجویان که اجنت اجنبی بوده ،هستند و خواهد بود و از تاریخ خونین کشور ترس و نفرت دارند از نام پر غرور و مقابله حماسه افرین داکتر نجیب در آتش حسرت ننگین میسوزند، داستان مرگ نجیب نه تنها طفلانه و مسخره آمیز نیست، بلکه مرگ داکتر نجیب بیش از چند لحظه نبوده ولی محاکمه دشمنان مادر وطن ابدی و تاریخی شد. لذا به قطب بی جاذبه جنوب باید عرض کرد که اگر از اطفال افغان هم پرسان شود که داکتر نجیب کی بود جواب آنان ازین استاد بیسواد بهتر خواهد بود ،و این اطفال حتماً شاید برایش بگوید که داکتر نجیب رهبر راه صلح ، قطع جنگ و خونریزی،اشتی ملی، دشمن جاه وجلال، دشمن روسهای نمک حرام ، پنجابیهی بی تنبان، عربهای بی ایمان، ایرانی های ترسو،انگلیسهای شیاد ، مدافع ننگ و ناموس که سر انجام سر خود را فدای ننگ و ناموس،استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت اراضی کرد ، میباشد. نه وطن فروش مثل تنی -کارمل ، نه وطن فروش مثل رهبران 15 گانه جهادی و نه اجنت کدام دستگاه جهنمی، میباشد و هر افغان بر نام این شهید راه صلح و تمایت اراضی افتخار مینماید و نفرت بی پایان شانرا به دشمنان شان میفرستد.


اسم: ندا   محل سکونت: از گورهای دسته جمعی چمتله    تاریخ: 07.06.2009

اگر هموطنان عزیز توجه عمیق بر اصل قضایای افغانستان داشته باشند متوجه خواهند شد که تا به حال هر جنایتی که در افعانستان صورت گرفته است، عامل اصلی شقاق و بدبختی ها همانا کودتای ملحدین خلق و پرچم بوده که زمینه را برای بربادی کشور و بعدأ اخوانی های مزدور مساعد ساخته و در و دیوار دفاعی وطن را شکستاندند. من منحیث یک فرد افغان از صمیم قلب برای منګلوف ودارودسته اش ناکامی وخجالت بی پایان آرزو میکنم.


اسم: امام حسین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 07.06.2009

سلام خدمت همه از نظر من بهترین نامزد انتخابات آقای منگل است وقتیکه ما برای انتخابات امریکایی این قدر گلو پاره مکنیم چرا آدم با تجربه مانند منگل را انتخاب نه کنیم که تجربه جاسوسی برای روسها و امریکایی ها را دارد آقای منگل زاده حزب منحوسی است که افتخار شکنجه وکشتار دهها هزار نفر از هموطنان بیگناه ما رابدوش دارد این جانی نامرد در مکتب KGBجنایت و مزدوری را آموخته است.اکنون قضاوت بدوش شما آیا وی از عهده آدمکشی و خدمت برای بادار جدید به وجه احسن بدر شده نمیتواند.


اسم: او خانه وال   محل سکونت: جنوب قطب    تاریخ: 07.06.2009

من نام خودرا به پاس احترام به یک شخص نمینویسم .

۱. به جواب سرتیر باید ګفت که در جریان کودتای تڼی در کابل نبودم اما یکي از صاحب منصبان که حالا نام اش فراموشم شده و در جریان دستګیری و کشتار افسران اردو حضور داشت برایم چنین حکایت نمود: طرفداران نجیب به کمک روسها اخرین سلاح دست داشته را بعد از انکه به اصطلاح کودتا شکست خورده بود بر ضد افراد اردو بکار بردند و نامردانه بهترین نظامیان ولو در کودتا سهم نداشتند به ًقتل رساندند. بعد از ختم کشتار خادیستهای بې عفت افسرها را دستګیر نموده و بدون از يرسان تا حدی کشتند که دیګر خسته شدند وبعد ګعتند این خرها خلاص نمیشود متباقی را به پلچرخی ببریند. این پروګرام روسی بود که توسط داکتر نجیب بطور مستقیم و دستګیر پنجشیری ستمی عملی شد. باعرص معذرت غلام دستګیر پنجشیری.این بخش از پلان ازمندانه نجیب بود که به یقین زمانیکه همان خادیستها وهمان قومندانها اورا در ملل متحد زندانی کرد شاید به پلان بې اساس خود پی برده باشد.

۲. اینجانب در یکی از موسسات تعلیمی استاد بودم و زمانیکه نجیب اله بمقام ریاست جمهوری نایل شد و مصالحه ملی رااعلام نمودمحصلین ازما پرسان میکرند که نظر شما راجع به مصالحه چیست. منکه برخلاف برادر کشی بودم انرا تمجید مینمودم. در نتیجه یکی از روزها کسیکه خود محصل و درعین زمان منشی یکی از ناحیه های حزبی بود با یک ګله عسکر امد مرا به موتر انداخته به کمیساری تسلیم نمود. در وقتی سپردن من به کمیساری منشی صاحب در ګوشم ګفت اینجا جای تو نیست تو که پشتون هستی چرا به وزارت اقوام و قبایل نمیرفتی. خلص کلام من عسکر شدم. بعد از یک مدت داکتر صاحب نجیب اله یک روز فعالین حزبي را به پلی تخنیک خواسته بودند و با انها در باره مصالحه ملی و ارزشهای ان صحبت میکرد. مرا که عسکر بودم و از روز تجاوز شوروی خود را عضو حزب نمیدانستم باز هم در کنفرانس خواستند. در ختم کنفرانس داګتر نجیب به چند تا از ارازل و اوباش مدال خدمت در راه مصالحه ملی تفویض کرد ویکی ازانها همان منشی بی وجدان بود. بازهم به داکتر نجیب احترام میکنم و انهم به دلیل اینکه بخاطر زنده ماندن خویش به رفقای خاین و دون همت خویش و متحدین انهاپناه نبرد.

به اغای مستمند همنقدر کافی است که ګفته شود که این ګپ بسیار بچګانه که همه مخلصین نجیب اله یاد اور میشوند که نجیب اله بخاطر کشته شد که سند برسمیت شناختن دیورند را امظا نکرد. اینهاروز را در نظر دارند که نجیب اله کشته شد. اغای مستمند در پایان با عرض حرمت خدمت تان بګویم که این داستان طفلانه را دیګر تکرار نکنید. مردم سر تان میخندند.


اسم: فرزاد   محل سکونت: دوشنبه    تاریخ: 07.06.2009

شایسته نرین، فاضل ترین و وطنپرست ترین نامزد جناب حبیب منگل است. وی نه جاسوس روس است و نه خدمتگار عربستان و یا پاکستان و امریکا. او حتا یک پول هم ندارد که کمپاینش را پیش ببرد. بهتر است خفاشان غرب و اخوانی های نوکر عرب و لاشخور ها و دال خورهای پاکستانی درمورد وی هرچه میگویند بگویند. ولی خواهیم دید که او چه قدر در بین مردم خویش محبوبیت دارد. نتیجه در روز شمارش آرا معلوم خواهد شد.


اسم: انتقام   محل سکونت: از شهدایی صاالحین    تاریخ: 07.06.2009

وحشت ترور و اختناق سراسر کشور عزیز مارا فراګرفته بود و این جنایتکاران هیچ درنګ و مکثی نکردند تجاوز به همه ابعاد و به هرنوع حکمفرما بود.
احدی نمتوانست حتی در خانه اش احساس امنیت نماید هیچ فراموش نمیکنم که مردم از ترس نمتوانستند رادیو بشنوند و بسیاری از مردم به جرم شنیدن رادیوی bbc به زندان برده شده و بعدا حکم اعدام آنها توسط اشخاص دایم الخمر برایشان صادر شد. اګر امروز از چنګ مردم داغدیده به دوری ولی رسیدنی است روزیکه پوز شماها را به خاک بمالند وانتقام خون پاک شهدا را بګیرند.


اسم: ذکريا    محل سکونت: المان    تاریخ: 07.06.2009

وطندار سلام و بيدار که باز خفاش های خلقی ـ پرچمی ـ در چهره دموکرات . ديگر انديش ـ متجدد ـ اصلاح طلب ـ ترقی خوا ـ صادق ـ خدمتگار ـ بخاطر کسب قدرت مجدد خود را کانديد نموده و بپذيريد که اينبار نيز نســخه کرملين را گرفتن وطبق دستور استخبارات روسيه فدراتيف ومصارف پولی بانک مرکزی روسی اينک جاسوس شناخته شده ومعلوم الحال ( داکتر حبيب منگل ) خود را به اصطلاح از جانب سازمانک روسی بنام « نهضت فراگير ترقی ودموکراسی » که يک هزار عضو بيش ندارد کانديد نموده و کمپاين جمع اوری پول را نيز بخاطر فريب مردم ايجاد نمودند در حاليکه طبق اطلاعات دقيق منابع افغانی از مسکو مليون ها دالر را استخبارات روسيه در اختيار جاسوس خود حبيب منگل قرار داده تا در مقابل امريکا قدرت نمايی نموده در صورتیکه قادر به کسب پيروزی نگردد يا با مهر پيروز امريکای سازش و جورش نموده ويا پوست های در دولت اينده بدست خواهد اورد !!

بنأ هم وطن هوشيار باشی فريب شعار . پلفورم . اين گونه جواسيس را نخوريد که مار های استين ميباشند .ديگر به دوستی .کمک .همکاری روسيه فريب نخورده قرار اطلاعات دقيق روسيه با سران قبايل که متمايل با طالب ها هستن و تعداد سران کليدی طالب افغانی و پاکستانی و جنرال پرويز مشرف همدست همکار وهم پيمان گرديده است تا اينبار در سازش با پاکستان و طالب افغانستان را بار ديگر به حمام خون تبديل نمايند . و اينک حبيب منگل که با نام مستعار [Serge] جاسوس دستگاه استخبارات جهنمی [K.G.B ] ميباشد اعتماد نکنيد او در ابتدا حزب نجيب الله رئيس خاد را در مسکو رهبری ميکرد و زمانيکه نجيب الله به جزای خود رسيد روسها او را با جناح جنايتکار کارمل و محمود بريالی يکی ساخت و اينک او مشخص کانديد [ کرملين مســـــکو ] ميباشد.
ذکريا ـ المان


اسم: فریاد   محل سکونت: از گورستان پلچرخی    تاریخ: 06.06.2009

من مدتی خیلی اندک عضو باند خلق و پرچم بودم , سال 1357 متوجه جنایات بیشمار این باند شدم و وجدانم تکان خورد, از تۀ دل به خود لعنت فرستادم که چگونه فریب حرف های عوامفریبانه این شیادان را خوردم و در دام این جنایتکاران افتیدم. بخاطر اینکه انگشت انتقاد روی اعمال غیر انسانی شان نهادم روانه زندانم کردند و دو ماه تمام بنام ضد انقلاب متحمل شکنجه قرون اوستایی این شیادان شدم. در زندان چهره اصلی این رژیم غیر انسانی را با گوشت و پوست خود درک کردم.

به نقل قول از دریور سروری , وی واقعأ سادیزم داشت و عادت داشت که قبل ازینکه سر کار برود 4-5 زندانی را در زندان پل چرخی با دستان خود شکنجه کرده و بعد بقتل میرساند. مضحکتر از همه که در روز اعلام عزای ملی بعد از شش جدی 1358 روی گلم فاتحه سروری و کشتمند( که توسط سروری شکنجه های غیر اخلاقی شده بود) پهلوی همدیگر نشسته بودند و با مردم غمشریکی میکردند.

اسم این حکومت فاشیستی را از روز آغاز آن جمهوری دیموکراتیک گذاشته بودند , زهی دیموکراسی و زهی حکومت قانون و قانونمندی!آقای ببر کامل در همه بیانه های خود "تربیت شوروی, افغان شوروی, دوستی شوروی....« تذکار میداد. آیا اگر آقای گوباچف به قدرت نمیرسید, این حزب مزدور از آشتی ملی ....صحبت میکرد؟ هر گز نه. حالا سردمداران جناتکار خلق و پرچم بای اینکه خود را تبریه کرده باشند اشاره به جنایات تفنگ سالاران هشت ثوری میکنند.

و بیشرمانه تر از همه خیال رهبری کشور ما را در سر می پرورانند. آقای منگل کنجاره خواب میبیند!


اسم: هیواد   محل سکونت: جلاوطن    تاریخ: 06.06.2009

در وطن یك اصطلاح داریم كه میگویند خیر و پرده!

چشم درایی هم اندازه دارد!
اگر به پرچمی ها و خلقی دوباره وقت داده شود كه در صحنۀ سیاست افغانستان داخل شوند، دیگه ازآینده افغانستان باید دست شست!!
پرچمی ها و خلقی ها! لطفآ و لطفآ بگذارید كه ملت بیچاره یكبار دوباره به پا ایستاده شود بعدأ میتوان روی این صحبت كرد كه آیا به این گروه ِ امتحان شده اجازه داده شود كه در دولت افغانستان حصه بگیرند یا نه!
یك اصطلاح دیگر هم داریم كه میگویند به كدام روی!
وسلام!


اسم: زهره   محل سکونت: بلخ    تاریخ: 06.06.2009

آقای منگل از جمله جزامیان خلق و پرچم است که هنوز هم به جنایات بیشمار باند خود می نازد و به گذشته شرمناک و سیاه همکیشان و شرکای جنایتکار این دارو دسته می بالد.

یکبار به پولیگون پلچرخی نگاه کن. نا مردمی های سران دار و دسته خود را بیاد آور. جای تو و شرکای جرم ات در دفتر محاسبات جرم زندان پلچرخی است نه دفتر انتخابات.
کودتاه ثو ر مانند ویروس ایدز بود که به وجود ناتوان میهن ما زرق شد. تـرکی امین ، ببر کامل ، نجیب ..... به زباله دان تاریخ افتیدند. متیقن که تو نیز سرنوشت بهتری از آنها نخواهی داشت.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 06.06.2009

در بالا از این سطراظهار نظر خوانندگان گرامی درمورد شاغلی حبیب منگل می باشد.


اسم: مستمند   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 03.06.2009

در جواب خان باید گفت که در قاموس اسلامی ، انسانی ،افغانی و تاریخی حرامی کسی میباشد که بخاطر منافع شخصی ، منافع ملی را زیر پا نماید و بدشمن ننگ و ناموس تسلیم شود و برای حفظ منافع اجنبی کار و پیکار بکند حرامی گفته میشود.
و کسیکه بخاطر حفظ منافع ملی ، حفظ ننگ و ناموس و بخصوص حفظ استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی با همه دشمنان میهن بدون عساکر اجنبی جانبازانه مقابله کرد و سر انجام در مقابله خونین با سرسخترین دشمن میهن (پنجاب)با دست خالی بیباکانه ، جانبازانه و دلیرانه مثل شیر ژیان دست و پنجه نرم کرد و سند خط لعنتی دیورند را امضا نکرد، تسلیم نشد و مرگ را بر تسلیمی بزدلانه ترجیح داد، در قاموس اسلامی، انسانی و افغانی وی را شهید راه حفظ شرف و ناموس میخواند، نه حرامی.
اگر ابتداً کودتای تنی - حکمتیار علیه داکتر نجیب و پلان صلح ملل متحد صورت نمیگرفت ، و بعداً کودتای کارمل - مسعود علیه داکتر نجیب و پلان انسانی ،اسلامی و افغانی آشتی ملی صورت نمیگرفت در آنصورت این جاسوسان شکست خورده گریخته گی اصلا شهامت آنرا نمیکردند که داخل کشور رادمردان شود. چون رادمردان شجاع و دلیر یکجا با پلان انسانی صلح ملل متحد نابود شدند و میدان شغالی شد از همان سبب است که این شغالان شکست خورده و گریخته گی باز بروت های کشال را تاو داده وامروز این جاسوسان شکست خورده شغالی به پوست ریاست جمهوری خودرا کاندید میکنند و حرامی های پنجابی هنوز هم از ترس که هنوز هم در تار و پود شان موجود است داکتر نجیب را بی شرمانه و نامردانه تخریب میکند و این عمل در قانون افغانی بزدلی و بی غیرتی گفته میشود.
داکتر نجیب در عمل توانست که بدون قوای صد هزاری اجنبی از مادر وطن تا آخرین لحظه در مقابل کل جهان جمع تنظیم های جهادی جمع پنجابی های وحشی قاطعانه و جانبازانه دفاع کرد و تا آستانه تطبیق پلان صلح ملل متحد آنرا مثل مردمک چشم حفظ کرد. و کودتای کارمل - مسعود بود که هم پلان صلح ملل متحد را نابود کرد و هم آن اردوی که پنجاب - تهران از آن ترس داشت آنرا به دشمن میهن و دزدان حرفوی تسلیم کرد و هم حاکمـــیت ملی مثل که میراث حسین - دوست محمد باشد بدشمن محول کرد و کشور ما بدون سرپوش ماند و حالا کل جهان جمع جهادیان جمع پنجاب تاب مقاوت در برابر طالب و القاعده ندارد.
این است تفاوت بین رادمردان تاریخ و بزدلان عصر. و آنست قضاوت یک پنجابی لعنتی که قهرمان عصر را حرامی خطاب میکند و حرامی حقیقی را قهرمان.
مردم و تاریخ قضاوت میکند که کی بخاطر میهن رزمید و جان باخت و کی علیه آن رزمید و جان خود را با بروت های خود حفظ کرد ولی تاریخ را باخت.


اسم: داکتر ن کامل   محل سکونت: هلند    تاریخ: 01.06.2009

سلام هموطن بیچاره و دست و دهان بسته.
انتخابات افغانستان فقط بیک تیاتر مزخرف می ماند که ما همه دل و نادل آنرا از طریق اخبار و تلویزیون و انتر نت تعقیب میکنیم و البته کسانی که خودرا کاندید کرده اند همه شخصیت های غیر ملی و جنگ سالار و نوکران اجنبی اند که قادر به هیچ نو ع خدمت برای وطن عزیز ما افغانستان نیستند. فقط مثل کرزی جیب های خودرا پر نموده و پشت کلاه خویش بروند و لی افرادی مانند شهنواز تنی و ملا راکتی و همقماش ایشان چرا شرم ندارند که به نام آدم کشان حرفوی مشهور اند و بازهم خواب چوکی ریاست جمهوری را می بینند.
آیا این آدمهاهنر سازندگی این وطن را دارند؟ خدا ما ملت را از این نوع انسانهای منفور نجات بدهد که بازهم میخواهند خون مارا نوش جان کنند. ولسلام


اسم: امام حسین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 01.06.2009

سلام خدمت همه

وقتیکه ما انتخابات را مشروع میدانیم و کشور را مستقل? چه فرق میکند که چقدر جنایتکار در ان شرکت کرده ویا شرکت میکند.مهم شرکت جنایتکاران در انتخابات نیست,مهم این است که ما به دنیا نشان بدهیم که از خیرات سر جارج بوش ازادیم و انتخابات دیموکراتیک داریم. کاش خر شرق و نابغه توانا زنده میبود و میدید که کره هایش در انتخابات شرکت میکنند تا موقعیت پدر و معلم خلاق رابدون کودتا در افغانستان ا شغال کنند.


اسم: Baryalai   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 01.06.2009

please do not abuse someone else, it is not time to fight, just tell us your idea with respect and be patience, it is not corect time to judge the past time and events. right now we have to find sulotion for present and make a logic program for future.


اسم: احسان لمر   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 01.06.2009

هموطن عزیز و گرامی!
نمیخواهم و هم نمیترسم که حقیقت را مینویسم بناعاً بنام مستعار نمینویسم.
هر افسری نظام های سیاسی وظیفه اش میباشد که از نظام و مردمش مدافعه نماید، چناچه دیدیم بعد از هفت ثور هزاران افسر اردوی کشور ما حتی بخاطر که یکروزی سلام خورد ظابطان کودتا را جواب نداده بود کشته شدند و اما شهنواز تنی را که من میشناسم، قوماندان فرقه هشت قرغه که در آن دوره خدمت عسکری سربازی را در (قطعه 111 پیاده)را میکذشتاندم، قوماندانی بود که قصداً جوانان و بخصوص تحصیلکرده های مارا( بکلوریا پاس و لیسانسه) را به جبهات سوق و بعد باسوق و اداره غلط (به گمان اغلب قصدی) کاری میکرد که تلفات زیادباشد.
تنی صاحب در دوره قوماندانی قول اردو ، شما صدها محصل حربی پوهنتون را بگونهء به پغمان برای مقابله به «اشرار» فرستادید که بیش از 400 جنازه شان در یکروز بشما واپس آمد.
در همان دوران در اعزام قول اردوی مرکزی به پنجشیر که شما قومانده آنرا بدست داشید چه مقدار توپ، جبه خانه و مهمات در اخیر قطار ها گذاشته میشد و بعد با چه تلفات انسانی دوباره برگشتید.
در غزنی بخاطر دارم که زخمی هارا تا دو شبانه روز به بهانۀ اینکه هلیکوپتر نیامد نگهمیداشتید بعد جنازه هایشان را توسط هلیکوپتر بکابل میفرستادید. در اسمار چه تلفات را قول اردوی مرکز متحمل شد.
تنی صاحب کودتای ناکام شما به همکاری حکمتیار صاحب هم بی تلفات نبود.
یک چیز برایم تعجب آور است افسر سرخ خلقی که با اندیشه های دوران ساز پرولتری مجهز بوده و شعار « زنده باد دیکتاتوری پرولتریا» زینت دفتر شان بود، چگونه به دامان «اخوانیت» وآنهم ضیاالحق و جنرال اختر عبدارحمن پناه میبرد؟ آیا اگر رئیس جمهور ما شوند دوران دهشت (استاد و شاگرد وفادار ) تکرار نخواهد شد؟ من در زندان شما هم بودم و (سور ملگری عبدالله) قوماندان خانه واقعی خلق یعنی (پلچرخی)بودند.آن رفیق شهید شماروزها آرزو میبردند تا(رهبر کبیر و توانای خلق)اجازه بدهند که همه زندانیان پلچرخی را او محو نماید.آرزو داریداز(ملگری)اسدالله سروری، عزیزاکبری (فعلاً باشندۀ رووان فرانسه) ، قوماندان عبدالله، حتی عسکر محافظش "گل آغا" و یا مستنطقی بنام «ملگری کبل» از اگسای صدارت چیز چیزی بنویسم...
مـن از مفــصل این قـصه مجملی گــفـتم.
تو خود حـدیث مفصل بخـوا ن ازین مجـمل


اسم: نيازی    محل سکونت: هرات    تاریخ: 01.06.2009

نخست شــهنواز تــنی !
آقای تنی تنها و تنها در مورد سرنوشت دو فروند هليکوپتر و يک فروند ميک سود که به گمان اغلب قيمت آنها بيشتر از تصور بنده ميباشد معلومات دهند که زمان فرار از وطن و پناه بردن به آغوش گلبدين و ( آی.اس .آی ) با خود انتقال داديد معلومات دهيد که اين سرمايه ملت بود يا بز قبله گاه شما چگونه جرئت نموده مقابل خلق ايستاده و طلب رای ميکنيد تو منحيث ناقض حقوق بشر ، جنايتکار ، مجرم جنگی شناخته شده و از طرف ستره محکمه رژيم قانونی نجيب الله به جرم خيانت ملی محکوم به اعدام شناخته شده بوديد اينکه در پاکستان مربی داری ولی مردم تو خاين را قبول ندارند!
کشتار مردم هرات، کنر که به دستور تو و امر تو صورت گرفته چگونه با داشتن جرم جنگی و نسل کشی کميسيون انتخابات اجازه داده است که تو نيز کانديد شوي شرم شرم!
آقای تنی زمانیکه در پاکستان تشريف برديد اينکه عضو بيروی سياسی حزب وطن، جنرال تعليم ديده در روسيه، سوابق کمونستی والحاد، وزير دفاع، رکن فعال جناح خون آشام خلق بوديد چگونه مورد استقبال جنرال حميد گل رئيس ( آی .اس .آی ) و شخص گلبدين قرار گرفتيد و بعدأ در تنظيم و تربيه طالب ها نقش فعال داشتيد چگونه حاضر شديد با اين همه جنايات و سوابق خود را کانديد نمايد؟؟؟؟
و حبيب منگل اين وطن فروش شناخته شده، مزدور روس ، کانديد روس ها نيز با چشم سفيدی شوق رياست جمهوری نموده در حاليکه اربابش کارمل ، بريالی ، کشتمند ، وکيل دراکولا ، نور احمد نور ، سلیمان لايق ، کاويانی ، مزدک با خيانت دو دسته حاکميت را به شورای نظار سنگ فروشان تسليم نموده و اينک شارلتان شناخته شده چپاول گر سفارت افغانی در مسکو بدستور و اشارۀ روسها خود را از نام باند نهضت فراگير کثافات کانديد نموده شرم شرم شرم به همه نهضتی های خاين ، وطن فروش ، ارتجاعی که بااين عمل خود بر اشغال کشور مهر تائيد گذاشته و نظام امريکای حاکم در وطن را پذيرفته و اين دراماتيک را صحه گذاشته باز هم شرم شرم. نيازی ــــ هرات


اسم: سرتير    محل سکونت: کابل    تاریخ: 31.05.2009

و ښاغلي خان ته !
خبره زياتره پردې نه څرخي چي تڼي ولي کودتا وکړه، هغه به ضرور د ډاکټر نجيب الله سره کومه ستونزه درلوده، لېونی خو به نه وو چي بې مورده دي طيارې پر ارګ او کابل را والوزوي او ټوله ځايونه دي بمبارد کړي. اصلي خبره داده چي د هغه کودتا په هر دليل چي وه ناکامه شوه نو هغه نامرده ولي آی ايس آی ته ځان تسليم کړ؟ ځان به يې وژلی وای، غرو ته به ختلی وای خو تر دې لويه بې غيرتي او ستر ملي خيانت اصلاً نشته چي هغه خپل افغانی عزت او ملي غرور تر پښو لاندي او ځان دي پاکستان ته تسليم کړي !


اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 31.05.2009

بیا سلام ټولو ته!
دلته ورونو بعصی خبری د تڼی او ډاکټر نجیب د مسٌلی په هکله لیکلی۰ په دی باب غواړم و وایم چه د تڼی یوازنی مشکل له خدای بخښلی ډاکټر نجیب سره دا وه چه ډاکټر نجیب د دوستم ملیشی، هزاره ملیشی او نوری پښتون دښمنه ډلی تر اندازی ډیری پياوړی کړی او تڼي د دی کار سخت مخالف او په عواقبو یي خبر وه۰ د موٌثقو ذرایعو په اساس تڼی ډاکټر نجیب ته څو ځله د دی کار خطرناک عواقب ور په ګوته کړی وه خو ډاکټر نجیب همیش تڼی ته سره له دی چه احترام درلود او ور باندی ګران وه د یو ساده خورد ظابت په سترګه کتل او تر اخیره قانع نشو چه په لستوڼی کی یي ماران ساتلی۰


اسم: SARTEER   محل سکونت: KABUL    تاریخ: 31.05.2009

TO KHAN IF YOU ARE RIGHT AND NAJIB WAS SO, THAN DOES IT MEAN THAT TANAI HAS THE RIGHT TO SURROUND HIM SELF TO ISI?????


اسم: Monawar   محل سکونت: Paktia    تاریخ: 31.05.2009

کله چي شهنواز تڼی د دفاع وزير په توګه د خپل يوې لاري ملګري نه ځان جلا او و سي آی اې ته يې ځان تسليم کړ نو په هغه شپه وو که به دا سبا ډاکټر نجيب الله د تڼي د دغه ملي خيانت په هکله په کومه د مشرانو د غونډي په ترڅ کي وويل :
خواره دي شي مينځه چي د مينځي کالي مينځې !!
وشرمېږه بې غيرته ناپښتونه تڼيه !!


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 31.05.2009

Mr. Khan, here is not the subject about good officer or bad officer, if I follow your subject of good officer or bad officer or each >br> group has a good and bad member, then let me to remind you on the time of communists, if he were a good officer, he would not join as good officer the coup, which was advised and supported by former UdSSR in year 1978, a patriot officer will never accept and follow blind the order by foreigner country. if he were a good officer, then he would not announce his questionable made coup in behave of killer and slave of Mullah Gulbudin Hekmatyar, Hekmatyar is known as sold and he is known in additional among the common people in east and east west areas as brutal killer . Also, Mr. Tanai can be not a patriot officer.
Sure, each group has good people and bad people, but in communist era , in Mullahs era, in Taliban era and finally during the last 8 years we never heared by any one among those groups that the direction of our group is going into wrong direction and against nation, all of them followed his group blind with very high enthusiasm. This why we have war in country already 31 years and the cause for this horrible disaster are communists. The disaster is so huge that even each sold group wants to take over the power like Sholais and Maoists and not to forget Khorasan slaves. Communists, Mullahs, Talibans, Afghan Mellat and pseudo democrats passed already their treacherous examination and all of them failed totally.
When we are talking about patriotism and when we are talking about of our united nation, then the patiots will never accept the intrigues of languages, ethnic and religions, a patriot wants to serve for the whole nation, a patriot will never accept dictation from outside, a patriot will never close his/her mouth when he/she see treacherous actions an nation through his/her group, a patriot wants to be among common people and communicate with them with their simple words.
If we would have nation government, then the known killer, traitors, robber and criminals will be brought to court and the time is working for a nation government.


اسم: KHAN   محل سکونت: Afghanistan    تاریخ: 31.05.2009

TO SARTEER
IF THERE WERE ANYONE WHO WAS HARAMI THAN IT WAS DR NAJIB.BECAUSE IT WAS NAJIB WHO STRIKED FIRST NOT TANAY. TANAY JUST WANTED THAT THE GOVERMENT OF NAJIB SHOULD TREAT ALL AFGHAN OFFICERS AND SOLDIERS THE SAME.NAJIB PAID DOUBLE SO MUCH SALAY TO KHAD, GARD MILLI BUT THERE WERE STATIONED IN CITY WHICH HAVE BEEN SAFE. BUT THE ARMY WHICH WAS IN FOREFRONTS OF WAR AND IN VERY MAJOR BATTLE WAS CONDUCTED BY THEM WERE GFETTING LESS SALARY, LESS FOOD, AND ETC.
NAJIBS KHADIST FRIEDNS WERE GETTING SCHOLSHIPS TO GO USSR AND THEY ARE GETTING APARTMENTS BUT SOLDIERS AND OFFICERS OF ARMY WAS IN BATTLE WITH EMOTY STOMACH AND THEIR FAMILY LIVED IN DISATSER. SO IT WAS DR NAJIB HARAMI WHO NEVER LISTED TO HIM AND FOLLOWED THE ADVICE OF RUSSIANS TO PUNISH ARMY AND PREPARE THE WAY FOR GELAM JAM


اسم: khan   محل سکونت: Afghanistan    تاریخ: 31.05.2009

To GHARWAL
YOU ARE RIGHT TO SOME DEGREES NONE GROUP THAT YOU LISTED WERE GOOD FOR AFGHANISTAN. BUT THERE WERE GOOD PEOPLE AMONG EACH GROUP THAT YOU LISTED NOT ALL OF THEM WERE BAD. SHAHNAWAZ TANAY WAS A GOOD OFFICER, A PATRIOT COMMANDER, A HONSTET MINSTER. HE LOVES HIS COUNTRY AND HE HAVE VERY GOOD PAST.IF YOU COMPARE HIM WITH MASSOUD. FAHIM, WARDAK AND OTHER DEFENCE MINSTER YOU WILL NOTICE THAT HE WAS BETTER THAN ANY OF THEM BY ANY MEASURE.


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 31.05.2009

هزاران سلام به کارکنان افغان جرمن آنلاین و خوانندگان آن
لطفاً در صفحۀ تحلیلات و مقالات در بخش مطالب صوتی و تصویری پروگرام (در لابلای واقعیت های افغانستان) را از زبان ساحر جناب محمد عارف عباسی فرزند دانشمند افغان و مبارز وطن ، فراموش نکنید چه نکات مهمی در بارۀ افشای شخصیت غیر ملی و جنایات شهنواز تنی را در بر دارد.
سلامت باشید.


اسم: سرتير   محل سکونت: کابل    تاریخ: 31.05.2009

شانواز تنی به شايد زړوره عسکر وو خو په وروستي وخت کي چي د وطن د سرنوشت خبره وه هغه سم دم پکې وکړه ! او دا په دې مانا چي دغه تڼۍ د سياست بني آدم نه وو ! یعني دا چي په سياست کي ماما وو او دی ! دغه برېتور جنرال د ډاکتر نجيب الله په رواداري د دفاع وزارت و هغه لوړ پوست ته و رسول شو، کنه دغه جنرال پخپله پوهيژي چي دومره لوی پوست وړتيا يې نه درلوده . خو هغه ډير نمک حرامه پښتون را وخوت د دغه تڼي تېښته و پاکستان ته او آی ايس آی ته د خپل ځان تسليمول يو تاريخي او ابدي تور داغ دی چي هم پخپله د تڼي پر شخصیت باندي پاتې دی او هم د يوه باتور هيواد د دفاع د وزارت باندي . تڼي دغه لوی شرم او بې ننګي هيڅکله هم نشي پاکولای . هغه غوښتله لکه پاکستاني جنرال تيکه خان غوندي عمل وکړي چي د اويا زره پاکستاني لښکرو سره و خپل دښمن هندوستان ته خپل ځان تسليم او بنګله دېش يې د پاکستان نه جلا کړی. خو زموږ باتور اولس او اردو دومره بې غيرته نه سو چي پای پاکه ځان تسليم کړي. اوس چي اکثره د تڼي د کانديدېدو په هکله څوک سوچ کوي نو دا خبره هم حتمن ور سره کوي چي دا سړی ولي نه شرميږي ؟


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 30.05.2009

This election is meaning to expand the disaster in country!

Was the political groups created to serve the nation or they was created to put the nation and country into trouble and serve for themselves?

We could see and we was witness, that installed groups had the slogans " we want to give to the nation bred, cloths and housing (slogans of Khalqis and Parchamis, both was slave of former UdSSR and we could see their barbarian actions against the nation).

The Mullah groups appeared as rescuer of Islam but in reality they was slave of neighbor countries and they acted as barbarian too.

The installed Taliban group finally damaged Islam and they made it possible to put Afghanistan again under the barbaric attacks of foreigner countries including supper power USA.

The final exported group ( including Afghan Mellat) had the slogans to bring into the country peace, security, freedom, democracy, prosperity and eliminate terrorism in country, but they united themselves with all sort of known criminals, killer and started to kill the innocent people and destroy their simple existence, they robbed the nation, occupied the properties of helpless people and terrorism increased, anarchy and chaos got a normal status. We see those political criminal groups killed not only the nation and damaged the country totally they opened the door for interfering of foreigners as well.

Those sold groups buried the hope of future generation to start a democracy movements base on Afghan tradition and culture because of their barbaric actions in the past and at the present time, the nation see those criminals as slave of foreigners.

The Nation hates those groups and the nation see them as slaves of foreigners, the sold groups used and they are using ethnic, languages and even region intrigues.

Maoists are dreaming to get support from china and North Korea and Sholais are dreaming to get support from Mr. CHAVEZ ( Venezuela ) but those dirty groups will not succeed because they are known as sold and they are the same style of communists only the supporting sources of them will be different, in fact they are running around with poison slogans to get their slaving position.

The Patriots have the duty and responsibility to watch treacherous actions of all those dirty types of communist groups, they are poison for the country like the business Mullahs, as it is saying: Enough is enough! The Nation has bitter experiences with those mentioned criminal groups, it is shameful that those people from communists, Mullahs, Taliban, Afghan Mellat, North Alliance and exported guys nominated their people for coming election and some other parasites so call left( Maoist, Sholai ) are going to appear themselves as communist as next revolutionary active group, but fortunately they will never succeed although they are looking for their selling, all sort of communists are the same, namely militant and totalitarian like Mullah regimes and the exported people are pseudo democrats with slave style.

All mentioned groups are militant and totalitarian because they followed and they are following blind the giving instructions of their supporter.

Our nation did not accept and it will not accept exported artificial democracy slogans through such slave group any more, therefore the way of Mr. Dr. Bashar Dost as Patriot is the only right one and the right solution for AFGHANISTAN and he and his friends are communicating with languages of common people although they are well educated, Mr. Bashar Dost passed his positive examination when he was minister for short time, he reflected as excellent manager and defender of common people. I know he will not win this artificial election and one of Mr. Khalilzad guy will be put again for next coming five years. I am sure pretty sure USA and EU have to accept the Afghan solution!

The right solution to come out from the existed disaster it is the provisional government with UN close cooperation and the patriots have to push USA and EU to let the patriots to build a government with qualified, honest and close to nation like Mr. Bashar Dost!!!


اسم: Ismail wardak   محل سکونت: Norway    تاریخ: 30.05.2009

Hello to all respectable readers! just I want to foukes on Shahnawaz tani military backround shortly,as i know he was the strongest diffince Minester of Afgahnistan during the afghan war, that time we had a strong Army with high dissipline which is so importent to win.also he was the brevest, talent and with high level of dissipline officer in Army, when he was diffince Mininter, really we won several heavy battle in Afghanistan, like Satikandaw war, Jalalabad war and.some others,so now what is my idea about him? just as an Afghan i preper if we give him one more chance to serve the country as a diffince Minister, it is better for us.becuse Afghan people need a strong ,talent and breve diffince Minester now to make good stratigey for Afghan war to win.thanks for reading my idea it is only my personaal idea.


اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 30.05.2009

ټولو ته سلام!

زما نظر صرف د افغانستان د ارضی بشپړتیا غوښتونکو او نورو مخلصینو ته دی۰ لطفاٌ شورای نظاریان، ستمیان او نور پښتون دښمنه عناصر دی نه لولی۰

که چیری د هوښیارو ملتونو تاریخ ته ځیر شو نو دا به څرګنده شی چه دوی له خپلو هر ډول امکاناتو نه په استفادی سره ځانونه یو ځای ته رسولی د مثال په ډول انګریزانو حتی له خپلو په اعدام یا ابدی حبس محکوم شویو اتباعو نه هم ګته اخستله او امریکا، کاناډا، آسټرالیا او نور ملکونو ته یي جنګ ته لیږل او خپل دښمنان یي ورباندی ماتول۰ مګر زموږ تاریخ بیا بل څه وایی او همیش مو په خپلو پښو کی تبرونه وهلی مثال یي د امان الله خان شړل، د داود خان وژل، د ډاکټر نجیب وژل او داسی نور دی۰ زه خپله شهنواز تڼی نه پیږنم خو صزف غواړم د افغانستان مخلصینو ته دوه خبری ور په پام کړم۰

اول دا چه په ۱۹۹۶ کال کی ما د دوستم له معاون جنرال بیګی سره ولیدل چه د شهنواز تڼی د سر دښمن او یو مسلکی نظامی سړی وه او ترینه ومی پوښتل چه ستاسو په نظر په افغانستان کی په نظامی ساحه کی تر ټولو تکړه او پوه سړی څوک دی۰ جنرال بیګی سره له دی چه د شهنواز تڼی وینو ته تږی وه په جواب کی راته و ویل چه شهنواز تڼی۰

دوهم دا چه شهنواز تڼی تر ډاکترعبدالله، لطیف بدرام او نورو خاینینو او نمک حرامانو چه د افغانستان ماتیدل غواړی سل چنده ښه دی۰ نو راځی چه د شهنواز تڼی له وجود نه په داسی حال کی د خپلو ګټو د خوندی کولو په موخه استفاده وکړو چه چار چاپیر د بهرنیو او کورنیو دښمنانو په محاصره کی یو۰  


اسم: khan   محل سکونت: Afghanistan    تاریخ: 30.05.2009

Dalile ekhtelafate Dr Najib wa Shahnawaz Tanai mowjodyate Qowat hai gelam jam, qodrate rozafzone Gard wa Garnizone Nabi Azimi bod ke hamwatane ma shahed astan ke Gelamjam, gard wa garnizon ke az emtyazate wozha barkhoda bodan ba zede Dr najib kodata kardan


اسم: غوث جانباز   محل سکونت: مسکو فدراسیون روسیه    تاریخ: 30.05.2009

سلام به همه شما عزیزان!
کاندید شدن شهنواز تنی به کرسی ریاست جمهوری میتواند یک معنی داشته باشد: افغانستان هنوز در دوره ماقبل کودکی از درک دموکراسی قرار دارد.
متاسفانه در وطن آبایی ما و شما تا هنوز حکومت قوی مرکزی دارای ارگان های مجهز امنیتی و نظام مستقل قظایی تشکیل نگردیده است. افغانستان وقتی میتواند با جنایت کاران جنگی تصفیه حساب نماید که دارای یک حکومت مرکزی, مستقل و ملی باشد.
غ.ج.وکیل مدافع افغانلاصل در مسکو


اسم: رای دهنده   محل سکونت: انتصابات ببخشید انتخابات    تاریخ: 30.05.2009

با تقدیم احترام!
به نظر من آقای شهنواز تنی بهترین کاندید برای رژیم کنونی افغانستان است. او باید حتما چه از طریق انتخابات و چه از طریق انتصابات نه تنها که رئیس جمهور بلکه سر رئیس جمهور شود:
دلایل من:
ــ او سابقه جانفشانی حتا تا سرحد بی عقلی در خدمت نیروهای خارجی دارد. امروز نیز خدمت به بیگانگان و بی عقلی و لو . . محک اصلی برای این چوکی و سایر کرسی های دولتی است.
ــ بی شرمی صفت دیگریست که آقای تنی بسیار از آن سرشار اند و این هم امتیاز دوم آن. بین آقای تنی و کرزی و داکتر عبدالله عبدالله عبداله(عبدالله سوم بعداز کاندید شدنش اضافه شده و اگر رئیس جمهور شد بعد می شود دکتر عبدالله به طاقت 4 )از موضوع خارج شدم گفتم بین شهنواز تنی ، کرزی و عبدالله فعلا به طاقت 3 باید مسابقه بی شرمی راه افتد. من فکر میکنم هر سه برنده خواهند شد. حتی هر پنج سیاف و اسماعیل خان هم و . . . شش آقای حبیب منگل.اجازه دهید این لست را بسته کنم در غیر آن در سیاستمداران رسمی کسی باقی نمی ماند.
ــ در نظام کنونی امریکایی کدام جنایتکار و قاتلی نبود که درین دستگاه نیامده باشد. پس چرا آقای تنی که اگر از دیگران زیاد نکشته باشد، کم نیز نکشته است ازین خوان یغما بی نصیب بماند؟ آیا این بی انصافی نیست ؟ سازمان های "حقوق" بشر باید به دفاع از آقای تی بر خیزند و از حقوق حقه اش دفاع نمایند.
لست های قتل عام ها را کنار هم بگذارند تا معلوم شود که کی مستحق تر و مستحق ترین برای چانشینی کرزی می باشد. اما بر این اساس می تواند خود کرزی نیز مستحق باشد والله اعلم.
ــ انتخاب یا انتصاب تنی باید یک شرط داشته باشد: در صورتیکه او رئیس جمهور شود به تعداد معاونانش باید بیفزاید: معاون اولش ملا عمر، معاون دومش گلبدین سوم سروری چهارم احمد شاه مسعود با کفالت قسیم فهیم و قانونی پنچم مزاری با کفالت خلیلی و محقق ششم دوستم با کفالت پدرام، هفتم مرحوم سید عبدالله قوماندان پل چرخی هشتم ربانی با کفالت خودش نهم مرحوم دادالله . من خسته شدم شما همین لست را ادمه دهید قاتل و آدمکش که کم نیست و در آخر جناب کرزی باید جز معاونانش باشد. به این دلیل: نوکر خوب است. به ندازه کافی بی عقل و . . . است. بیشرم است و دیگر اینکه اگر در اول جنایتکار جنگی نبود یا کم بود حالا در مدت هشت سال یک جنایتکار جنگی درجه اول گشته است.
خلاصه من برای شهنواز تنی و جمیع معاونان اش در حضور شما رای میدهم: یک دهن تف بر سر و روی این کاندید و این نظام میراث بر نظام خلقی پرچمی،اخوانی طالبی و غیره.
شما هم رای بدهید و در انتخابات شرکت کنید. هر تف شما که از روی خشم مقدس و وطندوستی بر روی این نام حواله می شود رای بر حق ملت است. پس در انتخابات فعالانه شرکت کنید.
او افغان جرمن انلاین نوشته مرا سانسور نکنی که مجبور به رای دادن بشما نشوم. زنده باشید.


اسم: سازمان حقوق بشر افغانستان واچ   محل سکونت: کابل    تاریخ: 30.05.2009

با عرض سلام!
از جمله همه جنایتکاران جنگی، سور خلقی ملگری شهنواز تنی یگانه نامزدی است که از طرف یک محکمه در سال 1990 در کابل محکوم به خیانت ملی گردیده است. دوسیه نسبتی اش در دیوان جزا در کابل و مدرک جرمی اش (طیاره ربوده شده نظامی افغانستان) در پاکستان موجود اند.
با وصف اینکه تنی خود نیز بخوبی میداند که در انتخابات ریاست جمهوری شانس پیروزی ندارد، اما زیرکانه میکانیزم های دیموکراسی را به چالش گرفته و وقیحانه شاخه خلق ح. د. خ. ا. را مطرح میسازد. اشتراک ملگری شهنواز تنی و یک طیف وسیعی از نامزدان ریاست جمهوری با گذشته ننگین سیاسی و اجتماعی، دستان آلوده با فساد مالی و اداری و نقض شنیع حقوق بشر که با سوء استفاده از ساختار های دیموکراتیک، با وقاحت ویژه بازهم آرزوی تحمیل خویش بر مردم را دارند، کمیدی تراژیدی این شبه دیموکراسی وارداتی را غمگنانه به نمایش میگذارد.
اگر شهنواز تنی از جریان انتخابات ریاست جمهوری حذف نگردد، این تمرین دیموکراسی که در آن افراطیون دینی، کمونیستان دو آتشه، ناسیونالیستان، فاشیستان، رهبران باندهای مافیایی و غیره به مود روز همه یکشبه دیموکرات تر از دیموکراتان دنیا گردیده اند، با تمسک به اصل عدم مجازات، جمیع ارزش ها و قوانین ملی و بین المللی را بیشتر از پیش به تمسخر گرفته، شایسته سالاری، عدالت اجتماعی، احترام به حقوق بشر، صلح، آزادی، ... همچو یک سراب دست نیافتنی باقی خواهند ماند.
تا زمانیکه این کشور با احفاد ناخلف اش محاسبه ننماید، هیچگاه ستمگران اجنبی را به عدالت نخواهد توانست کشید.
به آرزوی تحقق حاکمیت حق و شایسته سالاری در کشور!
سازمان حقوق بشر افغانستان واچ


اسم: shams   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 30.05.2009

شهنواز تنی آنقدر فرد معلوم الحال و دستش به خون مردم آغشته است که حیف است وقت خود را به نظر دهی در مورد او به هدر دهیم. گذشته ننگین پرچمی و گلبدینی و آی اس آی او به همگان هویداست.
اگر کاندیداتوری او تایید شود این دیگر به معنی واقعی کلمه کثیف بودن پروسه انتخابات افغانستان را ثابت خواهد کرد.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 28.05.2009

Are the political groups was created to serve the nation or they was created to put the nation and country into trouble?

We could see and we was witness, that installed groups had the slogans " we want to give to the nation bred, cloths and housing ( slogans of Khalqis and Parchamis, both was slave of former UdSSR and we could see their barbarian actions against the nation). Th Mullah groups appeared as rescuer of Islam but in reality they was slave of neighbor countries and they acted as barbarian too. The installed Taliban group finally damaged Islam and they made it possible to put Afghanistan again under barbaric attacks of foreigner countries including supper power USA. The final exported group ( including Afghan Mellat) had the slogans to bring into the country peace, security, freedom, democracy, propsperity and eliminate terrorism in country, but they united themselves with with all sort of known criminals, killer and started to kill and destroy the simple exsistence of innocent people, they robbed the nation, occupied the properties of helpless people and terrorism increased, anarchy and chaos got a normal status.

We see it those political criminal groups killed not only the nation and damaged the country totally and opened the door for interfering of foreigners, they buried the hope of future generation to start a democracy movements base on Afghan tradition and culture because of their barbaric actions in the past and at the present time. The nation hate and see as slaves of foreigner all those created groups, the sold groups used and they are using ethnic, languages and even region intrigues.

Maoists are dreaming to get support from china and North Korea and Sholais are dreaming to get support from Mr. CHAVEZ ( Venezuela ) but they will not succeed because they are the same style of communists only the supporting sources of them will be different. All mentioned groups are militant and totalitarian because they followed and they are following them giving instructions.

Our nation did not accept and it will not accept exported artificial democracy slogans through such slave group any more, therefore the way of Mr. Dr. Bashar Dost as Patriot is the only right one solution for AFGHANISTAN and he and his friends are communicating with languages of common people although they are well educated, Mr. Bashar Dost passed his positive exsamination when he was minister for short time, he reflected as excellent manager and defender of common people. I know he will not win it and one of Mr. Khalilzad guy will be put again for next comming five years?

The right solution to come out from the existed disaster, it will be the provisional government and the patriots have to push USA and EU to let the patriots to build a government with qualified, honest and close to nation like Mr. Bashar Dost!!!


اسم: عزيزالله حقبال   محل سکونت: ډنمارک    تاریخ: 28.05.2009

داکتر رمضان بشردوست يو د هغو وطن دوستو غرېب پرور ملې کاندېدانو له ډلې ې. بشردوست دملې سمتې او ژبنې تعصب به مرض ککړنه دئ.د جنګساسالأرانو ،مخدیره موادو له مافيااو جنګې جنایتکارانو سره معاميله گر ندئ.په رشوت ، اداري فساد او کوم بل جناېت متهم ندئ.
بشردوست يو صادق او رشتني خدمتګار ، د لوړو عالې تحصيلاتو درلودونکئ د وطن په غريبو،کونډو اويتيمانو يو مهربان کاندېد دئ.
مګر دکار به جريان کی به احساساتی برخورد لری به هر حال دتولو څخه غوره او شه کانديد دئ.


اسم: آدمین، افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 28.05.2009

نظرخواهی در مورد جناب رمضان بشر دوست بروز جمه 29 می خاتمه می یابد.
در هفتۀ بعد یعنی از شنبه 30 می تا جمعه 5 جون شاغلی شهنواز تنی کاندید ریاست جمهوری و معاونین وی آقایون نثار احمد سلیمی و محمد جان پامیر به بحث گرفته می شوند.


اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 27.05.2009

محترم آقای کمال سلام !
قبلاً در برابر سوال شما در قسمت سیاست محمد داود خان پاسخ روشن ارائه نموده بودم که دو اشتباه بزرگ را مرتکب شده است، ولی یک شخصیت مستقل ملی بوده و به رشد و ترقی کشور عشق سرشار داشت تا آنجا که آن احساس بر درایت سیاسی و عقلانیت وی غلبه کرده ً چنانکه داود خان در آخر ین سفر خود به مسکو و حین مذاکره همرای برژنف از شنیدن سخنان ناشی از دخالت برژنف به امور دولت افغانستان وی خشمگین شده، مشت خود را بر میز میکوبد و از جا برمی خیزد و به سرعت تغییر سیاست داده جانب دول اسلامی و غربی را می گیرد.
از نظر من آن حرکت وی غلبه احساس برعقل و درایت سیاسی محسوب میشوداما بااینحال داود خان به هیوجه خائن و جنایتکار نبود و مثل روسای تنظیم های اسلامی فرمان بردار حکام پاکستانی و ایرانی نبود. بنااً حرف های مرا بدلخواه تان تعبیر بیجا و غلط نکنید.


اسم: ق.ف.   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 27.05.2009

هموطن عزیز آرمان که حکمنامۀ محکوکیت من را با اسم کمال پایان بخشیده اید، سلامت نصیب شما باد!
چه اسم زیبایی دارید ! آرمان کمال یا کمال آرمان. ما که از نداشتن اسم زیبا نیز دچار کمبودیم .ق .ف. قدروی فقیر ، یا قلم خان فیل پای ، یا اسمی شبیه آن به هیچوجه زیبایی اسم خودت را ندارد.
جانان برادر !
ایکاش با این نیکویی اسمت در مسند اصدار حکم از حد اقل رافت کار میگرفتی و باحکمی بآن شدت چنانی که از نطر تقسیم بندی جرایم به جنایت واز زاویه نگاه تعیین مجازات به اعدام میرسد،این کمدان را نمی نواختید. چغلی به بیگانه همسایه و رسن بندی به سمبه دشمن، حکمی قطعی و بی مرافعه، به سان دادگاه های واحد مرحله ای نظام های توتالیتیر داس - چکشی، با این تمایز که اتهامنامۀ من نه به امضای "اسد پیلوت" بل بااسم آرمان کمال. التجا دارم "آرمان" ات به همین حکم به "کمال " برسد تا منت بارکشی زنجیر و زولانۀ برای دیگران از دوشت رفع گردد.
هر چند حکم محکومیت من در دادگاه عزیز هموطنم قطعی شده است ، اما این قطعیت حق گفت و شنید من را بازندانی دیگر سلب نمیکند. زندانی ایکه در بند "دشمن تراشی " خویش است . زندانی ایکه اولاد خاکتودۀ مشترک را به "خودی " و "غیرخودی" تقسیم میکند. زندانی تفاوت رنگ و لفظ. بگذریم!دوست عزیز!
من نیز وقتی با بال خیال به پرواز می آیم ؛ خود را در مسند حاکمی مقتدر می بینم که در بارگاه اقتدارم حمید گل، بابر، اسلم بیگ، مشرف و چند سبز چشم و زرد موی دیگر دست با سینه ایستاده اند و استغاثۀ ترحم میدارند اما من مقتدر به باج خوایی ظلم روا داشته بر گور گاه نیاکانم دشمنان شانرا با هفت من زنجیر به کنده می بندم. اما وقتی از جهاز خیال می فرایم می بینم که فقط میتوانم مانع بازی های کامپیوتری پسرم گردم. پسرم نیز در تنهایی ادای اسپایدر من را در می اورد. چنانچه من در جوانی خودم را جیمز باند می دانستم. چشم می بندیم و می پنداریم که همه این کمالات را داریم و "آرمان" های ما به "کمال" خود رسیده است ، یا "کمال" ما "آرمان"ی شده است، بازهم دنیارا رسم و دستوری است. وقتی "گاو چران تکزاسی" ؛ "چاوز" رااز تشناب قصرش چه که از دار الاماره خودش به زندان نمی اندازد و برایش روادید میدهد تا "شیطان" خواندنش را بشنود و ببیند ؛ اگر "شارون" خبیثه مردی که به ریش های تراشیده و ناتراشیدۀ حاکمان جهان دهن کجی میکند و به سخریه شان میگیرد و زادکاه عیسی و موسی را زیر زنجیر های غول پیکران چال له میکند اما خوابکاه پیر مرد لرزان فلسطینی را به نام رئیس چون نقطۀ نیرنگی میگذارد، معلوم است که دنیارا با تمام گل گل میری هایش رسم و دستوری است. چنان نیست که هراس ورود ضربتی های دشمن تخلیۀ هر رئیس و حاکم را در مستراح کوشک دار الاماره اش ،اخلال نماید. هر چند اخراج "مجنون تکریتی"از حفرۀ نمین اش پایان کار یک حکمران مغرور با دستان بیگانه است اما بوی زننده عرق پاپوش "زیدی" منتقم تا آخر عمر از مشام قاتل هر چند زور آور نخواهد رفت و تصلیق" نشان آزاده شاه نامراد" بر سینۀ "گاو چران غلامی پسند" نمرۀ پاپوش منتقم را از خاطرش نخواهد زدود.
هر چند این الصاق با دستان "قاب چین با مراد" باشد. بی نیاز از باز نویسی میدانم که با نوشتن نقش نهادهای غیر حکومتی در کشور ها کلام را طولانی سازم. اما غاری از نیاز نمیدانم که ملل متحد این نهادها را ارزان ترین وآسان ترین وسیله برای دگرگونی و تغییر در کشور هایی به حال و روز ما میداند و وقوع انقلابات و کودتاهارا گران و دشوار برای ورود تغییرات دانسته توصیه نمی نماید. وقتا که این نهاد ها از پشتوانۀ چنین بر خوردار اند آیا حکم انحلال آنها "بی خبری" از روال حاکم نیست. میتوان طراح این حکم را "بی خبر" خواند واکر این "بی خبر" مدعی ریاست یک دولت باشد به سهولت میتوان اورا "بی خبر سالار "نامید. نمیتوان بیکارگی و فساد دولت را که از فقد کنترول و عدم باز پرس رنج میکشد با انحلال انجوها مداوا کرد و به نبرد معلول رفت. و در مقطع بیان : وعدۀ تارک ارگ شدن و خیمه نشینی ، اردوی ملی را اردوی ملی(به ضم میم)گفتن فقط برای خنداندن روز مزدانی که واسوخت از دریافت کارند باب است اما ارز ش سیاسی ندارد. همان سان که تصاویری با کتب و دفاتر کهنه زیر بغل برای ک فارغ سوربن مزیتی نمی اورد.
وطندار گل ! این مختصر را حالی برایت می نویسم که گوشم به مرکز سوق وهدایت است. از املای ناقص و شکستکی های کلامی عذر خواه ام. وقتی نوشته های دستوری و معیاری دیگران را خواندید این اغلاط از رواق ضمیر سطحی شما زایل میگردد و سواد شما دوباره عود میکند.
تشویش نکنید و بیغم باشید. باآن همه از سواد زیادی از نامزدان بهتر است. اگر شرم فرمان بری از سبز چشم ها و سرخ موی ها و"تیارسی" پیش هر داروغه و درجه دار عینک دودی نباشد از جهل عدد!!! این نامزدها کرده همه بهتریم. والسلام.
اگر نتوانستم به جواب آرمان عزیز بنویسم فقط سر گردانی در پی جیفۀ دنیاست . نه بی پروایی و نه ترک عرصه. نا سپاسی است اگر از فراخ دلی و پیشانی باز صاحبان این منزل ممنون نباشم. باسپاس . یا هو1


اسم: داوری    محل سکونت: تورنتو - کانادا    تاریخ: 26.05.2009

با عرض سلام و ادب برای تمام هموطنان عزیز بخصوص آنعده از هموطنانی که درستون هذا نظریات شانرا ارائه نموده اند.
در هیاهو و کشاکش انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، جاییکه به جز از مسلمان بودن، افغان بودن و رسیدن به سن چهل سالگی دیگر هیچ مانعی برای کاندیداتوری وجود ندارد و اشخاصی چون حامد کرزی باوجود ثبوت های ممتد بی کفایتی وی در امر رهبری کشور، شهنواز تنی" یعنی کسی که امام الدین را جهت قتل و یاهم دستگیری شهید سردار محمد داوود بداخل تعمیر گلخانه ارگ ریاست جمهوری فرستاد" و لطیف پدرام " یعنی کسی که دشنام های آبداری نثار شخصیت والای اعلیحضرت امان الله خان کرد، نیز خود شانرا خود شانراکاندید و به چوکی ریاست جمهوری افغانستان چشم دوخته اند، بشردوست یکی محدود افرادی است که در میان چهل وچند تن از این داوطلبان، صادقانه و با احساس مسئولیت نسبت بوطن، مردم وطن آینده وسعادت وطنداران فکر میکند.
اجراات محترم بشردوست بحیث وزیر پلان بخصوص وبخصوص توظیف وتقرر اشخاص با تجربه تحصیل کرده و کارفهم بدون در نظر داشت تعلقات قومی، لسانی، سمتی، حزبی وتنظیمی فرد مورد نظر در پست های عمده کلیدی و اجرااتی وزارت پلان منحیث نمونه نشان داد که آغای بشردوست واقعا ً شخصی است که میتوان بالای او حساب کرد. اگر از بخشش ماهوار شصت هزار افغانی، پول دسترخوان بشردوست به کارمندان وزارت پلان جهت تأمین ماکولات کارمندان مذکور بصورت طبخ شده بگذریم، رو در رویی بشردوست با تعداد بیش از یک هزار و نهصد انجوی چپاولگر و ناکارآمد، و در خواست حق مردم از آنها، و بازهم درخواست بشر دوست از کرزی بخاطر توقف کار انجوهای مذکور ، وبعدا ً طرفداری جناب حامد خان کرزی از مافیا و دزدان انجوی و گرفتن دهن جوال باآنها، بلاخره هم استعفای بشردوست ازمقام وزارت پلان روی موضوع فوق نشان داد که بشردوست شخصی نیست که منافع مردم ملی افغانستان را در معاملات پس پرده بخاطر منافع شخصی ، فدا کند ؛ چیزی که بیشتر اعضای دولت کرزی خان بشمول خودش به آن مبتلا اند، و ملت بیچاره وبی پناه ما را نان گدا و خانه گدا ساخته اند.
مطالعه سی و دو بند از اهداف محترم بشردوست و تطبیق آن ، در صورتیکه به ریاست جمهوری افغانستان نایل آیند( که انشأالله نایل خواهند آمد) میرساند که بشردوست اهداف خیر خواهانه در راستای سعادت وخیر مردم وکشور افغانستان دارند، البته یکی از اهداف عمده بشردوست همانا سپردن کار به اهل کار میباشد ؛ طوریکه در وزارت پلان آنراتطبیق ، ثبوت و به اجرا گذاشتند، البته این کار میتواند دو مفاد عمده برای وطن ما- در پی داشته باشد، اولا ًاینکه سپردن کار به افراد مسلکی واهل کار باعث تحرک بیشتر در کارها، مصارف کمتر و حاصل دهی بهتر و خوبتر و جلوگیری از ضیاع وقت جهت نیل به پیشرفت و ترقی میگردد. ثانیا ً در شرایط فعلی و دولت کرزی خان با سپردن کار به اهل ناکار و نادان ، چنین اشخاص جهت روپوش گذاشتن به نادانی ، نافهمی وغیرمسلکی بودن شان، متخصصین خارجی را استخدام، و با دادن معاش هزاران دالری به آنها هر انتقادی راکه متوجه خودشان میشود، به آدرس متخصص خارجی حواله میکنند. درحالیکه ما در داخل کشور خود افراد تحصیل کرده زیادی داریم، ولی از آنجایئکه این افراد فاقد وسیله، واسطه و رابطه به مقامات بالای اند، کسی آنهارا نمی شناسد و کارهای که بایست ذریعه آنها اجرا شود به قوماندان سالارها وواسطه دارها واگذاشته میشود، ولی اگر از دانش و نیروی کار تحصیل کرده ها و متخصصین داخل کشور استفاده شود به یقین که ما از استخدام متصصین خارجی تا نود درصد بی نیاز خواهیم شد؛ آنکه فکر میکند ما در داخل کشور خود متخصص نداریم وهمه آنها راهی کشورهای غربی شده اند، اشتباه میکنند، تعداد اکثر فارغان پوهنځی های پوهنتون کابل، انتستیوت پولی تخینک کابل و بقیه موسسات تحصیلات عالی کشور از دهه ها قبل تاکنون ، فعلا ًدر داخل وطن عزیز بسر میبرند.
البته بعضی از اظهارات بشر دوست روی بعضی مسایل روسای جمهور کشورهای همسایه، که احتمال آن صفر فیصد است ، به احتمال زیاد ناشی میشود از عمق احساسات وطندوستی بشردوست نسبت بوطن ، که معلومدار اظهار چنین حرف در مجامع باز کار خوبی نیست. که محترم بشردوست دراین موارد بایست کاملا ً متوجه باشند.
نظر شخصی من اینست که همه آنهائیکه به خیر وسعادت وطن فکر میکنند اگر در داخل کشور عزیز زندگی میکنند رای شانرا به بشردوست بدهند، و اگر در خارج کشور زندگی میکنند در مورد بدوستان و خویشاوندان شان مشوره لازم را بدهند. با احترام


اسم: شمس الدین   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 26.05.2009

خدمت دوستان ارجمندم پشتنه و کمال عزیز: فرق بین اصطلاح پوپولیسم و لمپنیسم را مد نظر داشتم، اما چون وقت کمی در اختیارم بود، نظرم را کوتاه آوردم بی اینکه به پوپولیسم اشارهء نمایم، اما اینجا قصد من بحث تئوریک و شکافتن نظری تفاوت این دو نیست، وقتی گفتار سیاسی، سویهء اش در همین حد تهدید های بچه ترسانک کوچه و بازار پایین می آید به گمانم استفاده از لفظ لمپن می تواند جوابگوی سردرگمی یافتن مفهومی برای توضیح این وضع باشد. اینکه آقای بشردوست انسان خوب و دارای صفات نیکی است و با دیگران تفاوت دارد دلیل بر این نمی شود که حتی همین انسان نیک ما را به سوی سعادت رهنمون می شود، آقای بشردوست هنوز کارنامهء رنگینی از خودش به جای نگذاشته است که ما بر اساس آن به این نتیجه برسیم که غیر از وی، کسی شایستهء رهبری این ملک نیست و وی بهترین است. بگذارید مثالی عملی به شما بزنم، سخن آقای بشردوست این است که اگر به قدرت بیاید دست فلان و بهمانها را از قدرت کوتاه می کند، فرض می گیریم که چنین می کند، آقای محترم، کسانی قدرتمند تر از آقای بشردوست که زور 40 کشور در پشت شان است، همین سخن را در مورد طالبان می گفتند، نه تنها دست آنها را کوتاه نکرده اند که در راه کوتاه کردن دست آنها خودشان هم درسراشیب بحران و سقوط افتاده اند، لذا این سخن آقای بشردوست، بر آمده از خیالبافی است تا زمینه های واقعی حل بحران. آقای بشردوست اگر فرض کنیم رییس جمهور شود، بحرانها در کشور فراگیرتر می شود، وی توانایی رویارویی با نیروهای بالقوهء سیاسی و اجتماعی و مدیریت بحران در کشور را ندارد، نمونه داخلی اش ساده انگاری حل بحران به آن شکل دنکیشوتی اش، اما حل معضل مداخلهء خارجی را هم که در مصاحبهء آن جناب ملاحظه فرمودید، همهء این ها در کنار هم چه تصویری از وی در ذهن ما زنده می کند؟


اسم: پشتنه    محل سکونت: پیشور یا پیشاور    تاریخ: 26.05.2009

با سلام عرض میکنم که آقای شمس الدین معنی کلمۀ لومپن را نم دانند . زیرا یکانه کسی که در سیاست کنونی کشور لمپن نیست جناب بشر دوست میباشد . واگر این کلمه را آگاهانه نوشته اند . پس از دید لمپنانه خود دیده اند . در غیر آن استعمال کلمۀ لمپن اصلاً به محترم بشردوست بی مورد است .


اسم: محمد قاسم هاشمی   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 26.05.2009

هموطنان عزیز سلام،
باید پذیرفت که افغانستان بخاطر دوباره ایستادن به پای خویش برای سالهای متمادی به کمک و مساعدت کشور های غنی نیازمند است و نادیده گرفتن این امر ملت را به نوکری نامردان خواهد کشید.
از هموطنان خویش میطلبم تا یکبار از بیسواد ترین ها و کودکان بپرسند که در صورت جلوس به اریکه قدرت چه خواهند کرد؟ بدون شک جواب عین برنامهء اقای بشردوست خواهد بود. افغانستان به زعیمی با احساسات ناشی از دید کودکانه ضرورت ندارد. ما احساسات کودکان و آقای بشردوست را قدر میکنیم ولی برنامهء ناشی از چنین احساسات که در مرام آقای بشردوست تبلور یافته است، به همان اندزه که برای کشور های قدرتمند مفید پنداشته میشود، به همان اندزه برای کشور فقیری چون افغانستان مصیبت بار خواهد بود. به شخصیت های الینه شده باید فهماند که برنامه هایشان را منحیث افغان و باتوجه به امکانات افغانی آماده نمایند.
افغانستان نه به علم محض اقای اشرف غنی ضرورت دارد و نه به احساسات محض آقای بشردوست.
‌ذیلاً مطلبی را که سال گذشته در رابطه به انتخابات نوشته بودم، به عنوان تکرار احسن و با اندک اصافاتی از دید خوانندهء آگاه میگذرانم :
چگونگی تشخیص بهترین کاندید برای پست ریاست جمهوری
قانونیت و تنفیذ حاکمیت قانون مبین درجات فرهنگی ملتهاست. خوشبختانه افغانستان، با وجود تلاشها جهت جابجائی فرهنگ زور و خشونت، یکبار دیگر در روشنائی احکام قانون دولتمردان حال و آینده را به آن واداشته است تا بخت خویش را در قضاوت مردم از آنچه انجام داده اند و یا میخواهند انجام دهند، آزمایش نمایند.
ملت افغانستان دیگر این افتخار را دارد تا به جهانیان اثبات نماید که این ملت، در حمایت و پشتیبانی قانون، صلاحیت و توانائی آنرا دارد تا با اجتناب از خشونت و توسل به زور، زعیم آیندهء خویش را انتخاب و در پرتو احکام قانون از آن اطاعت و در صورت انحراف موصوف از تعهدات از او سلب اعتماد نماید. این بزرگترین افتخاریست که پس از دههء دموکراسی و پیروزی در برابر قشون سرخ، نصیب ملت ما گردیده است. آکثراً برسیده میشود که رای حق است یا مسئولیت؟.
بعضی آنرا حق و بعضی آنرا مسئولیت میداند.
اگر دقیقتر نگاه شود، رای در دو جهت متفاوت، دو مفهوم متفاوت از هم را اختیار مینماید.
رای در مسیر اجتماع به فرد، حق و در مسیر فرد به اجتماع، مسئولیت است.
زمانیکه اجتماع حق رای را، از مجرای قانونی به یکی از افراد خویش می پذیرد، همین رای منحیث حق برای فرد محفوظ است و هیچ مسئولیتی را نیز متوجهء صاحب خویش نمیسازد. اندک نیستند کسانیکه اصلاً کارت رای دهی اخذ نمی نمایند؛ در حالیکه این حق برای آنها محفوظ است و یا هم اینکه پس از اخذ کارت رای دهی از آن استفاده نمی نمایند. این در حالیست که هیچ مرجعی صلاحیت آنرا ندارد تا فردی را مجبور به اخذ کارت رای دهی و یا استفاده از آن نماید؛ زیرا در این حالت رای صرفاً در مقام حق مطرح است نه مسئولیت. حتی بعضاً نماینده های مردم در مجالس پارلمانی و سایر نهاد های پر مسئولیت، با دادن رای ممتنع، رای را به مثابهء حق استفاده مینمایند تا مسئولیت.
پس دیده میشود حق رای تا زمانیکه مورد استفاده قرار نگرفته است در مقام صرفاً حق باقی می ماند. ولی همینکه خواسته شد تا مورد استفاده قرار گیرد، باتوجه به اینکه اثرات ناشی از استفاده از حق رای تنها به صاحب آن محدود باقی نمی ماند، مسئولیت نیز به آن توام میشود.
در حقیقت استفاده از حق رای پذیرش مسئولیت است و رفع آن؛ در حالیکه عدم استفاده از رای و یا استفادهء ممتنع از آن گریز از مسئولیت است و دفع آن.
رای به مثابهء حق در تناسب با رای به مثابهء مسئولیت وضاحت دارد و صاحب آن نسبت به استفاده از آن آگاهی کامل دارد. این در حالیست که رای به مثابهء مسئولیت نزد اکثر صاحبان حق رای در کشور عزیز ما افغانستان کمترین وضاحت را داشته است.
رای در مقام مسئولیت به چگونگی تشخیص ما از موضوع و یا شخص مورد نظر ارتباط میگیرد.
از اینکه چندی بعد هموطنان عزیز ما پای صندوق های رای شتافته و زعیم آیندهء خویش را انتخاب مینمایند، خواستم نکات مهم در مورد چگونگی تشخیص بهترین زعیم آینده را ذیلاً برجسته نموده، از دید خوانندهء امروز و رای دهندهء فردا بگذرانم تا باشد هموطن عزیزم خود را در برابر صندوق رای بیش از هر وقت دیگر مستقل یافته، دور از هرنوع اکراه به سرنوشت ملتی که خود جزئی از آن است اندیشیده، تصمیم اتخاذ نماید.
در تشخیص بهترین زعیم به نکات آتی باید توجه داشت:
اول باید دانست و پذیرفت که هیچ رهبر و زعیمی نمیخواهد به آنانیکه به او اعتماد نموده و یا آنانیکه بر ایشان حاکم هواهد شد، خیانت نماید. از رهبران احزاب کمونیستی تا طالبان و آقای حکمتیار، هرکدام هدف مشخصی را که در رفاه و آسایش مردم خلاصه میشود، دنبال مینمایند. درست مانند دانشمندان عرصهء سیاست و اقتصاد که هدف ایشان را طرح و پیشنهاد مکاتب سیاسی و اقتصادی به منظور جستجوی راهء حل مناسب برای رفع معضلات اقتصادی و اجتماعی تشکیل میدهد.
پس میتوان از خود پرسید مشکل اساسی ایکه متکی به آن ملت ها از رهبران، دانشمندان و کاندیدان پست ریاست جمهوری دلسر شده به آنها پشت میکنند در کجاست؟
جواب این سؤال در عدم هم آهنګی برداشت رهبران، دانشمندان و کاندیدان از رفاه و آسایش با برداشت اکثریت از آن و رابطهء موجود میان سیاست و احساسات نهفته است.
ازاینکه رابطه میان احساسات و سیاست و اخلاق و سیاست را طی نوشته های جداگانه توضیح و در سایت های انترنتی موجود اند، از تکرار نا احسن آن ابا ورزیده، فقط با بیان اینکه احساسات هدف آفرینند و وسیلهء بسیار ناپسند برای رسیدن به هدف، بسنده مینمایم. احساسات هدف می آفرینند و این احساس نزد همگان موجود است. زمانیکه از طفلی می پرسی که اگر رئیس جمهور شدی چه خواهی کرد؟ بدون درنگ برایت خواهد گفت که آرامش و ثروتمندی را که همان رفاه و آسایش است به مردم خویش به ارمغان خواهم آورد. به همینگونه اگر از افراد بیسواد نیز سؤال شود، پاسخ مشابه خواهد بود.
باتوجه به خواست و خواهش همگان، ملاحظه میشود که احساس، بدون آنکه پای سیاست در میان باشد، قبلاً اهداف را تعیین نموده است. مگر این احساس که به تعیین خواسته ها و اهداف می انجامد کافی نیست؛ بلکه شیوه هایی را برای دستیابی به اهداف باید جستجو نمود. همین جستجوی شیوه ها و طرح پلان هاست که موجبات تمایل و یا پشت کردن ملتها را به رهبران و دانشمندان و در یک کلام نخبگان ایشان فراهم می آورد؛ یعنی شیوه ها و سیاست هائیکه نخبگان ملتها برای رسیدن به اهداف تعقیب مینمایند، نه اهدافیکه ایشان برجسته نموده اند.
پس دومین نکته ایکه در تشخیص زعیم آیندهء کشور باید به آن توجه داشت، شیوه ها، طرح ها و پلانهای کاندیدان جهت نیل به اهداف است. نظامهای دیکتاتوری نه تنها در تشخیص علت مشکلات و جستجوی را های برون رفت از آنها حتی در تعیین اهداف دچار اشتباه میشوند و به همین علت یگانه راهء رسیدن به قدرت را در انقلابات خونین و کودتا های نظامی جستجو مینمایند. مارکسیسم هرچند از اروپای غربی نشات کرد؛ مگر بنا به تاثیراتیکه انقلاب کبیر فرانسه بر فرهنگ سیاسی ملت های اروپای غربی گذاشته بود، هیچ حزب کمونیستی نتوانست در زادگاهء تفکر مارکسیستی به پیروزی نایل آید. شعور سیاسی ایکه در نتیجهء ظهور دانشمندان و فلاسفهء عرصهء سیاست نصیب ملت های اروپائی گردیده بود به آنها صلاحیت و توانائی آنرا اعطا نموده بود تا برنامه ها و پروژه های کاندیدان را توام با امکانات عملی به دقت تحلیل و ارزیابی نمایند.
احزاب کمونیست در کشورهای جهان سوم با برنامه های حزب کمونیست اتحاد شوروی سابق وارد عمل شدند تا حدیکه باورهای دینی و فرهنگی کشور ها را که در تفاوت کامل از باور های ملت شوروی قرار داشت نادیده انگاشته، هزاران هزار انسان را صرفاً بخاطر باورهایشان به رگبار بستند و زنده زنده دفن نمودند.
اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی سابق توام بود با رشد تفکر افراطی ایدئولوژی مذهبی. هرچند در ابتدا تلاش صورت گرفت تا از جلوس جناح های فوق العاده افراطی بخصوص در افغانستان عزیز جلوگیری به عمل آید؛ مگر این تلاش تنها بر محور منافع قدرتی می چرخید که نیرو های نظامی اش تازه افغانستان را ترک گفته بودند. به همین علت قدرت دیگری از آنسوی ابحار به یاری جناح فوق العاده افراطی مذهبی شتافت تا زمینه را آماده نموده، مداخلهء نظامی ایرا که به منظور جستجوی منافعش در منطقه در نظر داشت توجیه نماید و بدینګونه جناح فوق العاده افراطی تحت نام طالبان، بدون هدف و برنامهء مشخص و با عمل فوق العاده افراطی به قدرت رسید.
خاصه آنکه راه ها و طرق رسیدن به اهداف بعضاً در جهت کاملاً مخالف اهداف منتهی میشوند که مثال خوب آنرا در تشکیل طبقهء جدیدی بنام طبقهء بیوروکرات حزبی در نتیجهء عمل احزاب کمونیستی و ارائهء تصویر فوق العاده خشن از اسلام در نتیجهء عملکرد های طالبان مشاهده کرد؛ در حالیکه کمونیزم خود بر علیهء طبقات مبارزه مینماید و طالبان نیز میخواستند تا تصویری از اسلام بنیادی ارائه نمایند؛ مگر شاید آنها هر کاری را نه با بسم الله الرحمن الرحیم؛ بلکه با بسم الله القهار آغاز مینمودند.
آغاز هر کاری با بسم الله الرحمن الرحیم حاوی پیامیست که مسلمانان کمتر به آن توجه نموده اند.
پس نباید صرفاً به وعده و وعید های کاندیدان و اهدافیکه ایشان برجسته مینمایند فریب خورد؛ بلکه باید به امکانات عملی پروژه ها و تعهدات سپرده شده از جانب هریک و پیامد های ضمنی آنها توجه نمود؛ به عنوان مثال اگر کاندیدی تعهد مینماید که قوتهای نظامی خارجی را از افغانستان اخراج مینماید، نخست باید دید که چنین امری ممکن است و یا خیر. در صورتیکه ممکن باشد، باید دید که فیصدی نفع حضور قوتهای بین المللی برای کشور بیشتر است یا خروج آنها. هرچند خروج نیرو های بین المللی به این مفهوم است که افغانستان توانائی آنرا دارد تا خود امنیت خویش را تامین نماید و این تصویر مثبتی خواهد بود که از افغانستان ارائه میشود؛ مگر اخلال مراسم تجلیل از هشتم ثور ثابت نمود که افغانستان تا کنون قادر به تامین امنیت حتی در پایتخت کشور نیست.
این اخلالگری در حقیقت طرح آقای حنیف اتمر مبنی بر افغانیزه کردن امنیت کشور را به باد استهزا گرفت. از جانب دیگر افغانستان، از لحاظ نظامی در وضعیت خاصی قرار دارد و کشور های همسایه را نیز میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱ همسایه هائیکه منافع خویش را در صلح و ثبات در افغانستان جستجو مینمایند.
۲ همسایه هائیکه منافع خویش را در عدم صلح و ثبات اوضاع در افغانستان جستجو مینمایند.
آنعده از کشورهای همسایه که منافع آنها در صلح و ثبات سیاسی افغانستان نهفته است، از عدم ثبات و تداوم بی امنیتی در افغانستان متضرر شده و میشوند. ازبکستان، تاجکستان و بخصوص ترکمنستان و حتی پاکستان شامل آنعده از کشورهای همسایه میشوند که تداوم جنگ و عدم ثبات سیاسی در افغانستان به منافع آنها شدیداً صدمه وارد نموده است. جمهوری اسلامی پاکستان به این امر خوب واقف است و اگر عده ای از رهبران آن ضرورت صلح در افغانستان را درک ننموده اند و یا تامین صلح در افغانستان را از طرقی جستجو مینمایند که به وخامت بیشتر اوضاع در افغانستان می انجامد، باید بدانند که منافع آنها در افغانستان با ثبات نهفته است و این مسئولیت دیپلوماسی افغانستان است تا رهبران آن کشور را به این امر متقاعد سازد. زیرا پاکستان به منظور توصل به بازار های جمهوری آسیای میانه به افغانستان نیازمند است و جمهوری های آسیای میانه نیز حهت حفظ استقلال اقتصادی خویش که متضمن استقلال سیاسی آنها از روسیه است، بیش از هر وقت دیگر به تامین صلح و ثبات در افغانستان نیازمندند.
این در حالیست که جمهوری فذراتیف روسیه، بخاطر تمدید لولهء گاز از طریق چیچن به اروپا و جمهوری اسلامی ایران به منظور احداث لولهء گازیکه ایران را از طریق پاکستان به جمهوری هند وصل مینماید از تداوم جنگ در افغانستان منفعت میبرند. هرچند ایران، بر علاوهء منافع اقتصادی، منافع نظامی خویش را نیز در ادامهء وخامت اوضاع در افغانستان جستجو مینماید؛ زیرا، در صورت حملهء احتمالی امریکا به ایران، این کشور به جبهه ایکه از عقب به دشمن ضربه وارد نماید شدیداً ضرورت دارد. انتظاری که مشابه آنرا از عراق نیز دارد.
به همگان هویداست که کشور های ذیدخل در مسالهء افغانستان عمال خویش را از پائین ترین سطح تا رده های بالائی حکومتی استخدام نموده اند. بناءً خروج قوتهای بین المللی، باتوجه به عدم کارائی اردوی ملی، کشورهای همسایه را به آن وا خواهد داشت تا هرکدام، جهت تامین منافع خویش یکی از جناح های درگیر در افغانستان را مورد حمایت قرار دهند و بدینگونه افغانستان یکبار دیگر در آتش جنگ های خیابانی خواهد سوخت.
بناءً سومین نکته ایکه باید به آن توجه داشت اینست که افغانستان را منحیث جزئی از جامعهء بین المللی که از شکل گیری اوضاع بین المللی اثرپذیر و بر آن اثرگذار است، باید در نظر داشت.
در نظر گرفتن یک کشور منحیث جزئی از جامعهء بین المللی مسایل متعددی بخصوص فرهنګی و دینی را تحت الشعاع قرار میدهد.
امروزه جهان با پیشرفت های تکنولوژیک، بخصوص در ساحهء ارتباطات به دهکدهء کوچکی مبدل گردیده است که کوچکترین تغییر در دورترین نقطه ای از جهان به اسرع وقت بر مجموع اوضاع بین المللی اثر میگذارد.
هر ملت حق دارد تا منافع خویش را بر منافع سایر ملل ترجیح داده با آنها روابط برقرار نماید. افغانستان کشور اسلامیست و بهترین و شایسته ترین رهیر برای آن شخصی خواهد بود که ارزش های اسلامی را در محدودهء جغرافیائی تحت حاکمیت خویش جداً رعایت و خود به آن عمل نماید؛ زیرا هیچ دعوتی برای دین و یا مکتبی مؤثر تر از عمل مطابق احکام آن دین و یا مکتب نیست.
در عرصه بین المللی و بخصوص در صورتیکه طرف معامله کشور غیر اسلامی باشد، در آنصورت باید انسانی عمل نمود تا اسلامی؛ زیرا همانقدریکه ما به باور های خویش ارزش قایلیم به همان اندازه کشورهای غیر اسلامی نیز به باور های خویش ارزش قایلند.
اینکه میگویم انسانی، نباید چنین استنباط شود که خدا نخواسته اسلام دین غیر انسانیست؛ بلکه اسلام عزیز خود با آیهء شریفهء لکم دینکم ولی الدین با همین برخورد انسانی توصیه نموده است و از جانب دیگر مسلمانان انسانند؛ مگر همه انسانها مسلمان نیستند.
ممنوعیت نشر سریال های هندی به بهانهء نشر بیش از حد مناسک دینی هندوئیزم مبین تاثیر عمل مطابق احکام دین منحیث بهترین شیوهء دعوت دینیست.
یکی از خانم های افغان عبادت دخترک افغانی را به رسم تقلید از هندوئیزم برایم دلیل آورد؛ زیرا من ادعا داشتم که اگر دین کسی آنقدر ضعیف باشد که با دیدن چند صحنه ای از سریال به آن پشت نماید، از همین حالا برود کافر شود؛ اسلام و هیچ دینی به اعتقادی چنین ضعیف ضرورت ندارد؛ بلکه ضعف چنین اعتقاد بیشترین ضربه را به اسلام عزیز وارد میکند. سخنان این خانم اعتقادم را به عمل مطابق دین منحیث بهترین شیوهء دعوت و تبلیغ دینی راسختر ساخت. زیرا آن طفلک شاید همه روزه میدیده است که کسانی مطابق به باورهای خویش عمل نموده و آنها را جداً رعایت مینمایند.
بعضی از روشنفکران خود را در برابر سؤال ارتباط دین با سیاست گم کرده و بدون تفکیک و در نظرداشت مفاهیم جداگانه ایکه دولت، سیاست، حکومت و جامعه از هم ارائه میدهند، رابطهء دولت با دین را مورد سؤال قرار داده و عقده مندانی چند نیز، بدون توجه به نقش مثبتی که دین (بخصوص در جامعه دینی افغانستان) بازی مینماید، عقده های خویش را در برابر دین گشوده، زحمت آنرا به خود نداده اند تا بدانند که سیاست جامعهء دینی ضروراً باید دینی باشد.
دولت از دید روابط بین المللی متشکل از چهار عنصر متشکله (سرزمین، مردم، حکومت و استقلال) و از دید حقوق اساسی متشکل از سه قوای جداگانه (تقنینیه، اجرائیه و قضائیه) تعریف شده که در هر صورت آن حکومت جزئی از دولت است. بناءً جدائی دین از دولت مفهوم مشخص به خویش و جدائی دین از حکومت مفهوم جدا از اول را ارئه میدارد.
حافظ شیرازی قرنها قبل از امروز جدائی دین از حکومت را فریاد نموده میسرود :
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
اما در مورد رابطه دین با سیاست موضوع کاملاً طور دیگریست و رند عالم سوز نمیتواند از آن کناره گیری کند، بخصوص در زمان حاضر که حوزهء اثرگذاری و اثر پذیری سیاست گسترش یافته است.
آنانیکه اثر ارزشمند عبدالحسین زرین کوب را تحت عنوان از کوچهء رندان (که در حقیقت پژوهشیست حافظ شناسانه) مطالعه نموده اند با من معتقد خواهند بود که نویسنده برای دریافت تعریفی برای کلمهء رند چه اندازه تحقیق نموده و چندین ورق را سیاه نموده و بالاخره نیز نتوانسته است به تعریف شایسته از کلمهء رند موفق شود. در حالیکه حافظ خود در یکی از ابیاتش رند را بسیار زیبا و واضح تعریف نموده میفرماید: حافظ طریق رندی از محتسب بیاموز
مست است و در حق او کس این گمان ندارد
آیا همین تعریف شاعرانه ای برخاسته از بطن فرهنگ اسلامی نمیتواند در مورد سیاستمدار و دیپلومات نیز صادق باشد؟
باتوجه به عدم مصلحت بینی رند نباید سایر صفات رندی را که در سایر ساحات کار آمدند نادیده انگاشت.
خلاصه اینکه اعتقاد و عمل زعیم کشور به دین مبین اسلام امریست ضروری. اما در عرصهء روابط بین المللی نباید از زعیم کشور انتظار داشت تا دیگران را مجبور به اسلامی نمودن صد در صد فضا سازد. آنچه آقای خاتمی رئیس جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران در ملاقاتش با آقای ژاک شیراک رئیس جمهور جمهوری فرانسه پیش شرط گذاشته بود.
چهارمین نکته ایکه به آن باید توجه داشت شخصیت شخص کاندید است.
در تثبیت شخصیت شخص کاندید باید به اهلیت و شایستگی او برای پست ریاست جمهوری توجه نمود. دانش، اخلاق پسندیده و تزکیهء نفس عناصری اند که شخصیت شخص کاندید را برجسته میسازند.
آنچه در شکل گیری شخصیت کاندید نقش ایفا نموده است مورد بحث ما نیست. زیرا قانون اساسی افغانستان حد اقل سن کاندید ریاست جمهوری را چهل سال تعیین نموده است و آنکه چهل بهار عمرش را پشت سر گذاشته است، بدون شک شخصیتش کامل گردیده است.
در رابطه به دانش نباید تنها به درجهء تحصیل کاندید بسنده کرد؛ زیرا تحصیل ذخیرهء معلومات است و معلومات جزء ناکافی دانش است که با عقل و فراست تکمیل میشود. بدین مفهوم که شخص باید توانائی بکارگیری معلومات حاصله را داشته باشد.
یکی از مشکلات عمده ایکه کار کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی را در تشخیص بهتر کادر ها ضعیف جلوه داده است از عدم تفریق میان معلومات و عقل ناشی میشود.
اخلاق پسدیده ارتباط میگیرد به عدم آلودگی به فساد، برخورد مناسب، تبعیت از عقل در موضوعات احساس برانگیز، چیره گی بر خشم و غیره ؛ مگر تزکیهء نفس، با آنکه جزئی از اخلاق است، تمامی عناصر متشکلهء اخلاق پسندیده را تحت الشعاع قرار میدهد. زیرا به اخلاق پسندیده فقط تا زمان مشخص رای دهی میتوان باور داشت؛ چون، در عدم تزکیهء نفس، قدرت افیون شخصیت است. آنچه در تعیین، انتخاب و انتصاب اشخاص در پست های بلند اداری و سیاسی به وضاحت تمام ملاحظه میگردد. کم نیستند کسانیکه در زمان عدم دستیابی به قدرت تمام عناصر متشکلهء اخلاق پسندیده را میتوان در آنها جستجو کرد؛ ولی همینکه به قدرت رسیدند، به فساد آلوده میشوند و از آنچه ملت به آنها اعتماد نموده است استفادهء سوء مینمایند. به همین علت میخواهم از این طریق، یکبار دیگر به ارتقای تدریجی کارمندان دولتی تاکید نمایم.
تزکیهء تفس نزد شخص را فقط از سوابق کاری او میتوان تشخیص داد.
در کشور عزیز ما افغانستان که استفادهء سوء از قدرت و فساد اداری بیداد میکند، در تشخیص تزکیهء نفس باید به سه امر عمده ای عدم دست داشتن در قاچاق مواد مخدر، عدم سوء استفاده از قدرت و عدم آلوده گی به فساد اداری جداً بذل توجه نمود. تا زمانیکه تصامیم جدی و غیر مصلحت جویانه در رابطه به زرع، تولید و قاچاق مواد مخدر اتخاذ نگردیده و مبارزهء بی امان علیهء آن آغاز نگردیده است، تمام سرمایه ها بخاطر سود هنگفتی که از قاچاق مواد مخدر متصور است، در همین ساحه متمرکز خواهند شد. در نتیجه به ایجاد و تاسیس مؤسسات تولیدی توجهی مبذول نگردیده، نرخ بیکاری بالا میرود، سرمایه ها در کیسه های قاچاقچیان معدود ریخته و کشور دچار بحران شدید اقتصادی که از همین اکنون شاهد آنیم خواهد شد.
اگر جلو زرع، تولید و قاجاق مواد مخدر گرفته شود، نه تنها سرمایه ها در جهت تاسیس مؤسسات تولیدی بکار افتاده، مشکل بیکاری مرفوع و تعداد معتادین به مواد مخدر کاهش می یابد؛ بلکه وقوع حملات انتحاری نیز به صورت قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت؛ زیرا هیچ مسلمان با اراده ای نمی پسندد تا برادران مسلمان خویش را به قتل برساند.
تصمیم جدی به منظور محو کامل مواد مخدر به تزکیهء نفس ضرورت دارد و آنانیکه نفس ایشان آلوده است، به نحوی از انحا با قاچاقچیان مواد مخدر سازش خواهند کرد.
موضوع دیگریکه به تزکیهء نفس ارتباط میگیرد، عدم آلوده گی شخص کاندید به فساد اداری در جریان وظایفی که به او اعتماد شده است، میباشد.
فساد اداری فقط در صورت عدم اجرای وظایف مطرح میگردد که شخص مؤظف قانوناً به اجرای آن توظیف گردیده است؛ اما شخص مؤظف ، بخاطر اخذ رشوه از اجرای آن طفره رفته، مراجعین را به پرداخت رشوه مجبور میسازد. بناءً در این مورد سوء استفاده از قدرت مطرح نیست.
هرگاه اتلاف حقی و یا اجرای عملی در تباین با احکام قانون مطرح گردد در آنصورت از استفادهء سوء از قدرت میتوان صحبت کرد.
بناءً باید به سابقهء کاری شخص کاندید توجه شود که آیا او به اخاذی آلوده بوده است یا خیر؟ در صورت آلوده گی موصوف، نه تنها خود به چنین عملی ادامه خواهد داد؛ بلکه به صورت غیر مستقیم دیگران را نیز تشویق خواهد کرد.
در رابطه به استفادهء سوء از قدرت باید به سه دههء اخیر توجه کرد.
عمده ترین حقوقیکه طی سه دههء اخیر با استفادهء سوء از قدرت به اتلاف رسیده است، حق زنده ګی و حق ملکیت است. دوره حاکمیت احزابی با گرایشات کمونیستی، بخصوص دورهء حاکمیت خلقی ها و دورهء طالبان دو دوره ای اند که سوء استفاده از قدرت در جهت اتلاف حق زنده گی افراد بخاطر باور ها و اندیشه ها بیداد میکرد. اشخاص معلوم الحالی از دو دورهء فوق همین اکنون وجود دارند که یکبار دیگر خواب دستیابی به قدرت را از مجرای قانونی دیده اند. بدون شک آنان یکبار دیگر در جهت مخالف آزادی بیان و اندیشه عمل خواهند نمود.
دو دورهء مجاهدین و شش سال حکومت آقای کرزی دوره های اند که طی آنها هیچ فردی بخاطر اندیشه و بیان از حق زنده گی محروم نگردیده است. مگر استفادهء سوء از قدرت را در جهت اتلاف حق ملکیت و داراېی های عامه در این دو دوره به خوبی میتوان ملاحظه کرد. نمونهء خوبی که میتواند در تشخیص عدم استفادهء سوء از قدرت توسط کاندیدان به ما یاری رساند، تصاحب زمین های دولتی و غصب زمین های افراد خصوصیست. مافیای زمین مشکل دیگریست که در کنار مافیای مواد مخدر بیداد میکند و هر روز در گوشه ای از کشور زمین های ملکیت دولت و یا اشخاص خصوصی به تصرف صاحبان قدرت در میاید.
کاندیدیکه بیشرمانه به تصاحب نمره ای به ارزش بیش یا کم از یکصد هزار دالر امریکائی در پروژهء شیرپور، باوجود انتقادات نهاد های داخلی و خارجی دست یازیده است، بدون شک در بدل میلیون دالری با سرنوشت یک ملت بازی خواهد کرد.
و بالاخره پنجمین و آخرین مطلبیکه باید در تشخیص بهترین کاندید به آن توجه کرد، استقلال شخص کاندید از مسایل قومی و زبانیست. تاسیس کندک ها، غند ها و حتی فرقه های قومی در اثر اتخاذ سیاست های نا بخردانهء حکام وقت موجب شد تا احزاب سیاسی یکی پی دیگری صبغهء قومی اختیار نمایند و این وضع تا بدانجا کشانیده شد که عده ای خواب نظام فدرالی را ببینند.
هموطن عزیزم
صادقانه باید اذعان داشت که هر نظام فدرالی به مرکزی از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی قوی نیازمند است. نظام فدرالی با توجه به وضعیت موجود افغانستان قطعاً به مفهوم تجزیه خواهد بود.
افغانها به عنوان ملت واحد و یکپارچه در شکل گیری نظم نوین بین المللی که هر روز به سوی جهانی شدن حاکمیت نزدیک میشود، از اعتبار قابل ملاحظه ای برخوردار خواهند بود و از جانبی هیچ قوم واحدی نمیتواند به تنهائی بر افغانستان حکومت نماید. بناءً هر حزب و شخصیکه بیشتر از شصت در صد از هواخواهان آنرا قوم واحدی تشکیل داده است، حزب و شخص سیاسی ملی نه؛ بلکه اجتماع قومیست.
بناءً لازم است تا به استقلال شخص کاندید از زدوبند های قومی و لسانی توجهء جدی مبذول گردد.
آنچه ذکر شد، نکاتی اند که در دورهء نخست انتخابات باید به آنها توجه کرد. هرگاه انتخاب رئیس جمهور به دور دوم موکول گردد، در آنصورت باید به ائتلاف ها و اتحاد های دو کاندیدیکه به دور دوم انتخابات راه یافته اند دقت نمود. باید دید تاچه حد این اتحاد و ائتلاف میتواند پایدار باشد و تفاوت بینش ها و طرز دیدها تاچه اندازه ای بر تطبیق و تحقق پروژه ها و برنامه هائیکه کاندیدان بر اجرای آنها تعهد سپرده اند، تاثیر خواهد گذاشت.
نباید این اتحاد و ائتلاف ها صرفاً به منظور دستیابی به قدرت و یا شراکت در آن صورت گرفته باشد. طوریکه تجربه نشان داده است، این چنین اتحاد و ائتلاف ها بسیار شکننده و فاجعه آفرینند. تفاوت بیش از حد بینش ها و طرز دیدها موجبات عدم تحقق پروژه های تعهد شده را فراهم می آورد.
اینها نکاتی اند که به نظر صاحب این قلم در تشخیص بهترین کاندید باید به آنها توجه داشت تا باشد آزادی و آرامش نسبی ایکه نصیب این ملت گردیده است یکبار دیگر قربانی اغراض و امیال افراد فرصت طلب نگردد.
محمد قاسم هاشمی


اسم: کمال    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 26.05.2009

باعرض سلام مجدد
نکته مختصر به یادداشت آقای بارز مادرزمان داود خان پروژه های زیادی داشتیم که به کمک های خارجی متکی بود ولی واقعیت این بود که این پروژه ها عمدتا به منافع مردم ونیازهای جامعه بودفکرمیکنم که وقتی شمامینویسیدکه داود خان "بسیار احساساتی ، شتابزده و عاقبت نیندیش در مخالفت با سیاست شوروی اقداماتی کرد که نتیجتاً از سی سال بدینسو در کشور ما علاوه از خونریزی بیشمار همه دست آورد های مردم به باد فنا رفت."به کار داود خان جفامیکنید ومانند جهادی ها وی راهم عامل بدبختی افغانستان میدانید چون این مسئله موردبحث نیست میگذاریم آن رابه بحثهای آینده ولی درمورد
بحث آقای شمس الدین باید گفت که ایشان متاسفانه تفاوت بین لومپنیزم وپوپولیسم را نمیفهمند به همین خاطراصطلاح لومپن به آقای بشردوست بجانیست هرآنکه باادبیات مردم حرف زد نمیتواند لومپن باشدواکر چنین باشد باید به تمام مردم لومپن گفت اینکه درکشورمالومپنیزم وجوددارد جای بحثی نیست امروز بخش بزرک افتصاد توسط جناحهای لومپن رهبری وسازماندهی میشود دوستم،سیاف ،خلیلی ،برادران مسعود وازهمه مهمترمارشال فهیم وبرادران کرزی نمونه های تپیک لومپنها در جامعه ماهستند اگر آقای شمس الدین مثل آقای ق.ف بشردوست را پوپولیست میگفت میتوان آنراپذیرفت احمدی نژاد ویا رهبران بسیاری ارکشورهای امریکای جنوبی همگی پوپلیست هستند.اگر پوپلیسم درمجموع راه نجات ازبن بست نیست ولی وسیله ایست که همه سیاست مداران درکشورهای مختلف کوشیده اند که باشعارهای عوام برای خود رای جمع کند همین رئیس جمهورامریکا اوباما باشعارمبارزه علیه جنگ که خواست اکثریت مردم امریکابود بقدرت رسید هنوز سه ماه نگذاشته است که همان کارزاراست که قبلا بود.درمورد آقای بشردوست قبلا گفته بودم که درکشورما رئیس جمهور قبلا تعیین شده است وکارزار انتخاباتی فقط یک نمایش است ولی نقش ایشان درانتخابات فقط افشاگرماهیت وزمینه برای افشاگری جنایتکاران،دلالان وقاچاقبران ولومپنیزم حاکم برجامعه است واگر انتخابات واقعا شفاف (که بهیچوجه نیست)دایرشود یقینا بشردوست یکی ازافراد مهم ومطرح خواهدبود نسبت به کسانیکه میخواهندبه نیروهای خارجی تکیه نمایند باعرض احترام


اسم: آرمان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.05.2009

آقای ق ف سلام!
بعد از تقدیم احترام.
شما و بعضی از دیگران بسیار آتش تیز نسبت به آقای بشردوست دارید.معلوم می شود که وقتی آقای بشردوست می گوید در صورت . . . رئیس دولت داران یا پاکستان را از تشناب شان بیرون می کشد ، به رگ غیرت تان شدیدا خورده است.بدبختانه همینطور است که عده یی در این کشور اند که اگر به وطن خودشان هر بلای برسد به بلای شان. فقط به اربابان آنطرف سرحدات و آنطرف و آنطرف خدای ناکرده حتی در حیطه آرزو و فکر نیز نباید پا را فراتر گذاشت. آقای محترم شما که به رگ غیرت تان خورده است و می گویید که:" آیا دشمن این حق را بخود نمیتواند محفوظ دارد که جلالتمآب ما را از تشناب ارگ دستان بسته به زندان راولپندی انتقال و بالایش مرچ بکوبد؟ " جناب محترم این حق از سی سال است که در اختیار آنهای که از سر شرم مجبورید دشمن بگوییدشان،قرار دارد.رئیس جمهوران این کشور بدبخت از تره کی و امین و ببرک و نجیب گرفته تا ریزه و پیزه دیگر مانند مجددی و ربانی و احمد شاه مسعود و گلبدین و ملاعمر و اکنون آقای کرزی همه و همه حتی به تشناب رفتن و کاغذ استفاده کردن خود را منوط به اجازه آنهای کرده بودند و کرده اند که فکر بد به ساحت مبارک شان شما را این قدر بجوش آورده است.
آقاتی عزیز! آنچه داکتر بشر دوست می گوید یک آرمان است.شاید عملی نشود و حتی در چنین شرایطی که جامعه پر است از افرادی مثل شما که به دیگران می اندیشند و عوض اینکه بروند نقاب از روی جنایتکاران بر اندازد بجان بشردوست چسپیده اند،امکان عملی شدن آن هیچ نباشد. اما بشردوست همین شهامت فکری را دارد که روح نوکر منشی را که بر جامعه مستولی گشته ایت می شکند و یک ندا سر می دهد. بگذار بشردوست و بشردوست ها چند نسل شکست بخورند اما این ندا روزگاری در عمل خواهد آمد و ما که در آرزوی سربلندی کشور خود بودیم در قبر های خود شاد خواهیم شد و شما در قبر های مرمرین تان که به سرمایه آنهای که رگ غیرت تان بخاطر شان بر می خیزد ،ساخته شده باشد، ناراحت خواهید شد.
بگذار بشردوست و بشردوست ها نتوانند اما همینکه به مردم ندا می دهند که این حق تان است از تمام گله واقعیت گرایان و با خبر سالار ها کرده که در خدمت تفکر نوکر منشی قرار دارند، بهتر است.( با عرض پوزش من قسمت بعدی مطلب خود را بعدا پی می گیرم)


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 26.05.2009

کمال محترم سلام !
احساس نیک شما در دفاع از استقلال و عدم وابستگی و مزدوری به دولت های بیگانه قابل ستایش است.
اما اینکه از من پرسیده اید « در زمان مرحوم محمد داود خان افغانستان هم یک کشور فقیر و بیچاره بود ولی چطور توانسته بود که افغانستان را بسوی ترقی و تعالی سوق دهد، آیا پروژه های را که برای افغانستان مطرح کرده بودند ، اگر خلقیها و پرچمیها علیه شان توطئه نمیکردندامروز افغانستان کشوری نمی بود که اقلاً در منطقه مطرح می بود . . . ؟ ».
خدمت تان عرض کنم که زمان موجود با زمانیکه داود خان در اثر کودتا به راس حاکمیت قرار گرفت هم از لحاظ اوضاع داخلی و هم از لحاظ اوضاع بین المللی کاملاً متفاوت است، مچنان بین خیال پردازی بشر دوست ودرک و تجارب دولت داری داود خان فرق بسیار رامیتوان دریافت ، با اینهم داود خان چند پروژۀ را که در دوران صدارت خودو در زمان ریاست جمهوری خود تکمیل ویا آغاز کرده بود، بیشتر متکی به قرضه ها و امداد دولت های خارجی و بخصوص هفتاد ، هشتاد درصد مربوط بدولت شوروی بود که دولت شوروی در عقب آن روابط اقتصادی پروژه های سیاسی استعماری را در نظر داشت ، عمده تر ینش این بود که میخواست افغانستان را کاملاً وابسته بخود نموده ، آنگاه از طریق افغانستان زیر نام دفاع از آزادی پشتونستان خود را به بحر هند برساند.
وقتی داود خان بدرک سیاست استعماری شوروی پی برد، بسیار احساساتی ، شتابزده و عاقبت نیندیش در مخالفت با سیاست شوروی اقداماتی کرد که نتیجتاً از سی سال بدینسو در کشور ما علاوه از خونریزی بیشمار همه دست آورد های مردم به باد فنا رفت.
خلاصه برای اینکه موضوع به درازا نکشد توجه شما را برای درک موضع آقای بشر دوست به نوشته های بسیار موجهه ومستدل محترم شمس الدین از انگلستان، محترم تفسیر خان از کانادا، محترم غوث جانباز از مسکو و محترم ق، ف از کانادا که در همین صفحه نظر خواهی درج گردیده جلب می نمایم و امید وارم طرف قناعت تان واقع شود بااحترام .


اسم: ق .ف   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 25.05.2009

اگر بشردوست به خود این حق را میدهد که دشمن خود را از تشناب اختطاف کند، آیا دشمن این حق را بخود نمیتواند محفوظ دارد که جلالتمآب ما را از تشناب ارگ دستان بسته به زندان راولپندی انتقال و بالایش مرچ بکوبد؟ تازه اینکه دشمن کوماندوی قوی از قبل تربیه شده نیز در اختیار دارد.
من قبلا در سایت کابل پرس نوشتم که در قطار سالارها(جنگسالار،انجوسالار، تریاک سالار و...)یک سالار دیگری هم اضاقه شود یعنی(بی خبر سالار) و سالار این بی خبر سالاران جناب بشر دوست است.
او آنقدر به پوپولیسم غرق است که فرصت تفکر و تحقیق واقعبینانه را از او گرفته است. میتوان تمام وطن را گشت و همه را در آغوش گرفت اما بااینها نمیتوان گرسنه ای را سیر ساخت و مریضی را علاج کرد.
امروز مردم بایک بغل کشی قناعت میکنند چون اورا فاقد قدرت اجرایی میدانند اما فردا وقتی اورا درمسند می بینند دیگر به بغل کشی قانع نمیشوند عمل میخواهند بوعده هاییکه برای شان داده شده است. کار دولتداری تنها عاطفه نیست عمل نیز ضرور است وعمل به میدان جولان نیاز دارد ، میدانی که لااقل به وسعت وعده های داده شدۀ 52 فقره ای بشر دوست نیست امروز بشردوست در خیمۀ خود بی دغدغه خاطر می نشیند چون زنده بودن اورا بهتر از مرگش میدانند بنابران میدان جولان برای ابراز عطوفت میسر است اما فردا اگر در قدرت باشد هفت خط سیکوریتی باید برای خود بسازد در آنصورت این تماسهای دلسوزانه و عاطغی نیز گسل میگیرد(لااقل محدود میگردد)و داکتر می ماند و تنهایی و سوز بی کارگی و عطالت و سرخوردگی از نبود زمینه هاعملی و شرمسار ی از وعده های سر خرمن (بخوانید زیر خیمه)غیر فابل اجرا. تنها با زیر کشت در آوردن زمین ارگ شکم همه را نمیتوان سیر کرد گیریم اگر آبیاری آنرا نیز جناب خود با آبپاش به عهده گیرند.(چون دیگر کاری برای شان باقی نمیماند)من بشردوست راانسان ایدیالیست و خیال پرور و مشتاق خدمتگذاری میدانم نه یک انسان ریالیست و واقعگرا. چون کودکی که وقتی به بازار میرود میخواهد همه چیز رابخرد اما نمیداند در جیب پدرش چه مقدار پول است. تصور من اینست که بشردوست دومین شخص از نظر فیصدی آرای بدست آورده در میان نامزد ها خواهد بود (چون اراده چنان است که رئیس کس دیگری غیر از بشر دوست باشد پس باید آرا ی بیشتر ی را به او نسبت داد چنانچه در دور قبلی نیز همان شد)اما اگر بالفرض شفافیتی در کار باشد و بشر دوست در این مقام برسد. دورۀ خوبی در تاریخ ثبت نخواهد شد. چون بنابه گفتۀ نویسندۀ فرانسوی(سیاستمدار به انتخابات بعدی ودولتدار به نسل بعدی فکر میکند)والسلام.


اسم: غوث جانباز   محل سکونت: مسکو فدراسیون روسیه    تاریخ: 25.05.2009

سلام دوستان عزیز!
من به شخصیت آقای شاغلی ر.بشردوست بسیار احترام دارم.
او بدون شک میتوانست اوبامآی افغانستان شود!اما صد سال بعد!
تشکر از توجه شما!


اسم: تفسیر خان   محل سکونت: کاناډا    تاریخ: 25.05.2009

بشر دوست را میتوان روبن هوډ افغاني نامید من شخصن به وی احترام دارم ولی رای خویش را به او هر گز نخواهم داد. به دلیل این که سیاست بازي است، وهر بازي استوار به فریب است اما فریب در چوکات همان بازی. روبن هود که عدالت خالص میخواست با وجود شهرت بلند اش هر گز به صحنه سیاسی نیامد. بهتر است روبن هوډ ما در پهلوی اشرف غني استاده شود و موضع او را در انتخابات دربرابر ګنده های مفسد- کاندیدهای ارازل و مفتخور، ،تفنگداران ادمکش، وقاچاقچیان مواد مخدر.
درغیر از ان اراده خوب شان در بلند بردن ارای گنده ها ودر تنتیجه پیروزی انها در انتخابات برعکس خواست اش کمک خواهند نمود.
با احترام


اسم: شمس الدین   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 25.05.2009

من با نظر آقای بارز موافق هستم، بشر دوست از تیپ آدمهایی است که اصطلاح سیاسی آن"لمپن" است. مثال بارز این لمپن ها در دورهء ما یکی اش احمدی نژاد است، اما شانس احمدی نژاد اینست که بر کشوری ثروتمند حکمرانی می کند و در ضمن رهبر قدرتمند که عاشق مرید پروری است، وی را مناسبترین فرد برای دیکته کردن مقاصد خویش می داند.
لمپن ها زبان و ادبیات خاصی دارند، این زبان و ادبیات گاهاً با کلمات و عبارات مقدس و پر صلابتی آراسته می شوند. سطحی شدن زبان و ادبیات نشانه‌ نزدیک شدن به مردم و از آن‌ها بودن نيست. مثلاً ما همه میدانیم که مردم ما بنا بر دلایل فراوان از دخالت در امور کشور ما گرفته تا بد رفتاری با مهاجرین، از کشورهای همسایهء ما نظیر ایران و پاکستان راضی نیستند، این نارضایتی، البته نمیتواند در جهان واقعی، منجر به قطع تمام علایق و روابط ما با این کشورها شود، اما عوام که این چیزها سرشان نمی شود، حاضرند به قیمت بسیار حتی دست به چنین انتحاری هم بزنند، میدانم حتی عده ای با این گزارهء که من آوردم نیز با براهین و دلایل وطن پرستانه خواهند تاخت، اما ما مجبوریم، با همهء مشکلاتیکه با همسایگان داریم، بنا بر محدودیت های فراوانی که داریم، روابط را در سطحی نگهداشته و دیپلماسی را برای بهبود شرایط دوام دهیم، اما جناب رئیس جمهور ما، آقای بشر دوست وقتی رئیس جمهور شوند یک گروه ضربتی تشکیل میدهند و هر کدام از این رئسای جمهور بی غیرت همسایه به افغانستان بد سیل کنند رئیس جمهور ما با یک فرمان به همین قطعهء ضربت، آنها را از تشناب های شان هم بیرون می کشند!
من میدانم بسیاری از افغانها، کسانیکه همواره در تاریخ لشکر لمپن ها را تشکیل می داده اند، از چنین غیرت و همتی بسی خوش میشوند، و به چنین رئیس جمهوری صد آفرین میگویند، از جمله عدۀ از بزرگان ما نیز! اما فکر نمی کنید، چنین رئیس جمهوری در شأن یک ملت نیست؟ چنین رئیس جمهوری به سادگی عامل تباهی بیشتر این سرزمین است؟
البته این نوع ادبیات لپمنی بد آموزی هم دارد، بد آموزش اش پرورش آدمهای ساده و لمپن است، کسانی که به سادگی میتوانند آلهء دست سیاست مدارها قرار گیرند و موجب ایجاد هر فتنهء شوند.
اگر کسی مایل باشد، من حاضرم در این باب وارد بحث جدی تر شوم و مصادیقی این لمپنیسم را بیشتر بشکافم. موفق باشید.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 25.05.2009

I have listen the mentioned interview too, he did not appear himslf arrogant and liar, his interview was based on real situation in Afghanistan, namely he put more worth on aggriculture, because it existed in Afghanistan more than 80 percentage aggriculture and the farmers know very well, where are there troubles.
Afghanistan has enough water, if the getting of trickle water together with water on surface will be available and guided it to the aggriculture areas, then he is right to say that this problem can be solve only and only in cooperation with the farmers.
We know it from the past, that in Afghanistan worked aggriculture, but the foreigner destroyed most of aggriculture areas during the 31 years. The little project regard aggriculture of foreigner are and was called as scientifically projects but unfortunately the output of them are very negative.
One Afghan capacity in Germany tried to realize his draft projects in Kabul (for drink and aggriculture water), in Badkhshan, Nimrouz and in other areas, unfortunately he could not succeed because he wants to realize his projects with a quarter of money than the scientifically calculation of foreigner projects and there was not possible to rob the money, therefore he could not succeed to get permit for it although it would not cost to the government at all.
We believed and ran behind copied scientifically projects of foreigner like by copy democracy and the result of it is that the money went into dark channels, this why I believe it too that such poison support will not help and did not help the farmers. We have enough our own capacities.
The salaries of polices, soldiers and civil servants are so low that they are not be able to survival with it, but they set for them artificial high budget, because the foreigner are paying it. The prices are controled by robber and foreigner even all ministers, high position staffs including the member of Parliament are getting there salaries in USD( between 3000 and 60000USD), so if we will have Afghan own government then the above mentioned poison and uncontroled effects will stop and the prices will be controled direct by government base on people incomes.
Taxes and other incomes of states are not controled, Afghanistan is another hand a rich country, if we would have a nation government then such high quality sources will be used with support of foreigner campanies( with acceptable agreements, because we would have a nation government).
If government will be accept as nation government , then it is possible very easy to stop the interfering or attacks of foreigner countries and no country will have the courage to attack the country because the nation will be united and the government will be inside and outside enough strong, all governments in the past acted and now as sieve for the foreigner countries.
All robbing money must return to the nation, all those robber and their luxuries in country and abroad have to return and they must be brought to court, 3 months will extrem enough time to clean the country from those robber.
We should analyze our nation and our country as Afghans ourselves and the 31 years have given to us lot of bitter experiences if we do it, then it will return to Afghanistan peace, security, freedom and hope for prosperity.
Taliban are product of Mr. Khalilzad and ISI, no body wants in Afghanistan WAHABISM, who will try for it later on too, then such people can be eliminated with cooperation of nation.
I went many many times regular to all areas of Afghanistan and I know it about what I am talking!


اسم: کمال   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 25.05.2009

باعرض سلام
آقای بارز باشیوه برخوردشان به بشردوست میخواهند که وابستگی ونوکری به بیگانه را قانونیت بدهند برای آنکه آقای بارز بتواند از نوشته شان دفاع نمایند یک سوال دارم وآن اینکه درزمان مرحوم داود خان افغانستان هم یک کشورفقیر وبیچاره بودولی چطور توانسته بود که افغانستان را به سوی ترقی وتعالی سوق دهند آیا پروژه های راکه برای افغانستان مطرح کرده بودند اگر خلقیها وپرچمیها علیه شان توطئه نمیکرد امروز افغانستان یک کشور نمیبود که اقلا درمنطقه مطرح میبود درآنزمان کدام میلیون ها دالرکشور خارجی دراختیارشان بود؟پس چرندیات قوای اشغالگر وبیگانه ها که میخواهند کشور مارابه انقیاد خود بکشانند ماهیتا بی محتوی است حال اگر بشردوست انتخاب شود یانه شود هرکسی که بیاید چشم طمع به کشورهاخارجی بدوزند وبخواهند باملیاردهادالر آنها کشور راآباد کنند یقینا کرزی ثانی خواهد بود ودزدی ،جپاول،رشوه ،بیعدالتی و... همچنان ادامه خواهد یافت
افغانستان امروز ازپوتنسیال بزرگ طبیعی وانسانی برخورداراست واگر یک انسان واقعا صادق ووطنپرست بقدرت بیایدکه ازمنافع مردم مادفاع کند بزودی کشورماباتکیه به خود بپای ایستاد شده ودگر نیاز به چپاولگر وجنایتکارو کمک خارجی نداریم افغانستان مربوط خود افغانهاست وفقط خودآنهاست که میتوانند آنرا آبادکنند وبس.


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 25.05.2009

آقای بشر دوست با نیت خوب ولی به اصطلاح حرف های شکمبئی می زند، با دستهای خالی و کشور فقیر در فردای انتخابش بریاست جمهوری بهشت برین را بروی زمین بمردم وعده میدهد.
هر کس خواسته باشد نظرات غیر واقعبینانه ووعده های غیر عملی او را دریابد،لطفاً مصاحبه رادیو تلویزیونی وی را که چندی قبل باخانم سجیه صورت گرفته از نظر بگزراند، بطور مثال:
من دوسه بیان او را مختصر در اینجا متزکر میشوم: 1 ــ خانم سجیه از بشر دوست پرسیده است، اگر شما بحیث رئیس جمهور انتخاب شوید برنامه کاری تان چه خواهد بود؟
پاسخ بشر دوست: من فرهنگ در عقب میز نشستن وبرنامه ریزی را ندارم ، مااز مردم میخواهیم که بگوید چه کنیم ،زیرا من یقین دارم که یک دهقان از یک شحص تحصیل کرده رشته زراعت بهتر میداند که از زمین چگونه حاصل خوب بگیرد.
توجه کنید،این طرز دید بشر دوست غیر علمی بوده زیرا نه تنها نتایج آزمایشهای علمی در مورد مسایل تولیدات زراعتی بلکه در همه موارد، ادعای وی را رد مینماید.
2 ــ خانم سجیه: آقای بشر دوست اگر شما بحیث رئیس جمهور انتخاب شوید آنگاه کمک های خارجی قطع شود، معاشات مردم و مصارفات کشور را از کجا تامین میکنید؟
بشردوست : ما به امداد خارجی نیاز نداریم ، اگر از آب دریاهای خود درست استفاده کنیم از لحاظ مواد غذائی تمام احتیاجات ما از داخل کشور بر آورده میشود، اگر نگذاریم که از عواید گمرکات سوء استفاده شود، تنها عواید گمرک هرات تمام مصارف کشور را تامین میکند. اقای بشر دوست نمیداند که همه عواید کشور سالائه بیش از یکونیم ملیارد دالر نیست ، در حالیکه تنها مصارف پولیس هشتصد ملیون دالراست، و استفاده از آب دریاها هم به ملیارد ها دالر سرمایه و سال ها وقت نیاز دارد تا از آن استفاده بعمل آید.
3 ــ خانم سجیه: مشکل عملییات انتهاری و جنگ تروریستی را چگونه پایان میدهید ؟
بشر دوست : اگر بقدرت برسم مطمئینم که نود ونه در صد طالبان سلاح های خود را بر زمین میگذارند ، می ماند یک فیصد آن که مزدور پاکستان و ایران هستند ما آن زمان مثل آقای کرزی واری نیستیم که گریه کنیم که پاکستانی در خوست با راکت خود دوطفل افغان را کشته، نی ما یک کماندوی خاصی سازماندهی و تعین میکنیم که زیر امر شخص خودم باشد، اگر رئیس ای ، اس ، آی یا رئیس جمهور پاکستان یا رئیس جمهور ایران ، هر کس که باشد او سازماندهی کند و دستور دهد که خون یک افغان ریخته شود، من به کماندوی خود دستور میدهم معذرت می خواهم اگر وی در کناراب خودو تشناب خود پنهان شده باشد او را دستگیر کرده نزد من بیاورد.
در مورد زمین های غصب شده میگوید آنرا زود از غاصبین میگیرد.
و در مورد پول های امداد خارجی که توسط افراد داخلی و خارجی سوء استفاده شده و عده میدهد که در ظرف سه ماه آنرا بدست آورده داخل بودجه دولت می نماید.
خلاصه او از این حرفهای بی پایه و خنده آور فراوان گفته ولی تعجب در اینست که یکتعداد افراد به گفته ها ووعده های غیر عملی وی باور دارند.


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 24.05.2009

Every patriot will react emotional, every patriot becomes angry and the location will leave, when there the suffering of people, killing, robbing, corruption, nepotism, criminality and intrigues will be ignored and the same known sold people are the cause for the interfering of neighbor counties since 31 years and in spite of their treacherous habits are appearing those people or their follower in meetings like as heros and rescuer of nation, but we know it what those people did in country last 8 years.

No body could believe it in the past that USA, EU and another countries will enter into Afghanistan, but unfortunately it is reality now, for all these and before disaster are communists, Mujahideen sold made leaders, sold Taliban and the exported people by Mr. Khalilzad, all of them are thanks Mr. Khalilzad united now and they are the reason for the horrible existed disaster and interfering of foreigners in country since 31.

If some body believes that to reflect angry, rage and leave the judy show for protest because of their existed criminalities, then it will be stamp such patriot like Mr. Dr. Bashar Dost as emotional and angry guy.

Mr. Barzin, it is shamful that in spite of all criminalities of those people, you are writing such sentense about Patriot Mr. Dr. Bashar Dost. To compair him with another like Mr. Jalali, Mr. Ahadi, Mr. Abdullah Abdullah, Mr. Arsala, Mr. Karzai , Mr. Ashraf Ghani and another more, then you will see it and you will realize it that those people are exported and sold people and they are the reason for the whole trouble in Afghanistan since 31 years!

Mr. Dr. Bashar Dost will not win this artificial election and one of Mr. Khalilzad trained group guy will be put as President of Afghanistan, but Mr. Obama has to realize and to understand that he has to CHANGE his politik in connection Afghanistan fully and he has to separate from Mr. Khalilzad cheating mechanism, if he will not do it then we will have more trouble in Afghanistan and USA as well.

Mr. Dr. Bashar Dost is talking in common people language, Mr. Bashar Dost is among nation, Mr. Bashar Dost is excellent qualified, Mr. Bashar Dost is honest and patriot and Mr. Bashar Dost will never and never sell his country and betray his nation like all those known did it since 31 years.


اسم: برزین   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.05.2009

بشردوست انسان خوب ولی بسیار احساساتی است. وی که نتواند حرفش رابه کرسی بنشاند، قهر می کند وصحنه را ترک می کند. آیا به چنین آدمی می توان سرنوشت مردم راسپرد؟ نشود که خدای نکرده روزی خشمگین شود، صحنه مبارزه راترک گوید، ومیدان را برای پاکستانی ها وایرانی ها رها کند


اسم: speen gul   محل سکونت: jalalabad    تاریخ: 24.05.2009

دافغا ن- جر من دويب پا ڼې ښا غلو چلوونکو ته سلا مو نه وړاندې کوم !
د ښاغلي رمضان بشردوست په اړوند بايد ووايم چې نوموړی يو صادق او په هيواد او خلکو مين سړی دی٠
هيڅ ډول تعصب هم نلري، لاسونه يې هم د ملت په وينو ککړ نه دي، جنګسالار هم نه دی، رشوت يې هم نه دی خو ړلی، دچا غلام هم نه دی٠ زه د يوه افغان او بيا تر هغه وروسته د يو پښتون په صفت خپل دغه هزاره ورور ته پر نورو ټولو کانديدانو ترجيح ورکوم، نه يوازې خپله ده ته خپله رای يه ورکوم ، بلکې زما ټوله کورنۍ او خپلوان چې شمير يې ٥٠ تنو ته رسيږي خپلې رايې ښاغلی بشردوست صاحب ته ورکوو او په دغو انتخاباتو کې دده بشپړ ملاتړ او ور ته کمپاين کوو٠ موږ ګران او محترم بشردوست صاحب ته وايو چې ته په خپلې دغې مبارزې کې يوازې نه يې انشاالله ولسو نه به در سره ملګري وي٠
بريالی اوسې٠ په پای کې وايم چې ژوندي دي وي دافغانستان ټول وروڼه قامونه هزار ه ګان، تاجکان، ازبيکان، تر کمنان، پښتانه، بلو څان ، پشه يان، هندوان او سکهان٠ برباد دې وي هغه خلک چې دايران، روس ، پاکستان او امريکا جاسوسان وي٠ سر لوړی دې وي ګران هيواد افغانستان٠
هغه کسان دې برباد وي چې د هيواد تجزيه کول غواړي او د افغانانو تر مينځ بې اتفاقي اچوي٠ بريالی دې وي ښاغلی بشردوست صاحب٠


اسم: احسان اله    محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.05.2009

درین شکی نیست که در بین کاندیدان تنها کسی که گذشته ننگین ندارد آقای بشردوست است و در جریان کارهایش طی چند سال گذشته نمونه های خوبی به جا گذاشته است.

اما آقای بشردوست به نظرم بسیار ساده نگرانه وارد این رقابت انتخاباتی شده است و این موارد طولانی را که در برنامه شان ذکر کرده اند همه خواب و خیال اند و وی بدون اینکه راه عملی آنرا در نظر گیرد نکات مردم پسند را وارد برنامه اش کرده است.

اولتر از همه آقای بشردوست باید بداند که در کشوری اشغال شده، تنها یک جاسوس امریکا و کسی که از مدرسه سی آی ای فارغ شده باشد میتواند رئیس جمهور شود. انتخابات را رای مردم نه بلکه انتخاب کاخ سفید تعیین میکند که کی باید به کاخ ریاست جمهوری راه یابد. بشردوست صاحب اگر با سی آی ای رشته هایی نداشته باشد، ولو کل افغانستان برایش رای دهد بازهم شمارش آراء بدست انکل سام و مزدورانش هست و نتیجه را طبق مراد شان اعلام خواهند داشت.

فرضا بشردوست صاحب از روی کدام معجزه برنده اعلام شود، وی برای پیشبرد مملکت یا باید با انکل سام و سی آی ای آن بسازد و یاهم باید راه جنگ مقابل آنرا پیش گیرد که راه دوم برایش به هیچصورت مقدور نیست چون نه حزبی دارد، نه تفنگی و نه هم چند ده نفر زبده و امر به فرمان.

اما اگر راه مماشات را پیش گیرد، هم بینی خود را میبرد و هم بینی مردم افغانستان را و درآنصورت چیزی بهتر از کرزی برای این وطن نخواهد بود و این برنامه طولانیش را همه ابدا عملی نخواهد توانست. و آخر این خواهد شد که اگر واقعا وجدان بیدار داشته باشد یا به خودکشی میرسد، و یا هم عشق چوکی همانطرفی او را خواهد کشاند که کرزی و حواریونش را کشانیده است.

بشردوست برای پست معاونیت خود حتی نتوانست دو انسان پخته و مردمی را برگزیند، حال اگر قدرت را گیرد، کیها را به پست های مهم نصب خواهد کرد؟ در یکی از مصاحبه هایش گفت که محصلین پوهنتون را در پست های مهم نصب میکند، که اگر چنین کند باید فاتحه افغانستان را از همین حالا بخوانیم!!

آقای بشردوست، هنوز زود است که به فکر غصب قدرت در خدمت مردم از بالا شوید، شما را اجازه نمیدهند، شما که خود را متخصص سیاست میشمارید، باید این امر بسیار ساده را که کودکان افغانستان هم امروز میدانند باید میدانستید.


اسم: کمال   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.05.2009

باسلامهای فراوان
گرچه من قبلادرمورد بشردوست مطالبی رانوشته بودم اینک به نقل ازصفحه شان برنامه شانرا دراینجا میاورم تاهموطنان ما اگردرمورد نظرداشته باشند نظرات شانراارائه دهند

نتخابات ریاست جمهوری را تبديل به محکمه ابتدایی دزدان، خاينان و جنایتکاران کنیم!

وزرای تنبل، غیر مسلکی و استفاده جو کدامند؟
اظهارات رمضان بشردوست در پارلمان، درباره ی دلايل عدم صلاحيت وزرا
چهار شنبه 5 نوامبر 2008

اهداف رمضان بشردوست:

احضار وزرأ برای بازپرسی از نتایج کارهایشان
2- رأی عدم اعتماد به وزرای تنبل ، غیر مسلکی و استفاده جو
3- قطع معاشات گزاف دالری مشاورین خارجی ، شاهزاده گان غربی و جنگی
4- افزایش معاشات کارمندان ملکی و نظامی
5- افزایش معاشات متقاعدین
6- پاک کردن ادارات دولتی از بی قانونی ، بی عدالتی و فساد اداری
7- پاک کردن اردوی ملی و پولیس ملی از افراد غیر مسلکی
8- پاک کردن ادارات دولتی از قاچاقبران مواد مخدر و از بین بردن کشت کوکنار
9- اعمار مکاتب و مدارس دینی و تهیه میز ، چوکی ، کتاب ، بورس تحصیلی و لیلیه برای متعلمین و محصلین
10- تهیه مسکن ، فراهم کردن کار و امکانات درسی برای عودت کننده گان
11- توزیع زمین برای معلولین ، فامیل های شهدا ، معلمین، مامورین ، عودت کننده گان و محرومین
12- دوباره گرفتن زمینهای غصب شده دولتی و شخصی
13- محاکمه مسئولین حیف و میل اموال بیت المال
14- دادن حق اولیت به شرکت های داخلی در پروژه های بازسازی و نوسازی
15- منحل کردن انجوهای جنایت کار اقتصادی
16- دادن حق اولیت در استخدام کارگران و پیشه وران افغان
17- ساختن عاجل بندهای ذخیره آب و آب گردان برای زراعت و تولید برق
18- حمایت و تقویه صنایع و تولیدات داخلی
19- تقویه سکتور خصوصی برای انکشاف اقتصادی
20- کنترول جدی قیمت ها از طریق رقابت سالم
21- توسعه و انکشاف متوازن اقتصادی اجتماعی و فرهنگی
22- از بین بردن مالیات سنگین مستقیم و غیر مستقیم
23- بررسی ، کنترول و نظارت جدی بر کمکهای جامعه بین المللی
24- بستن زندانهای خارجی در افغانستان
25- همکاری جدی و صادقانه با جامعه بین المللی در مبارزه علیه تروریزم و بی امنیتی
26- مخالفت جدی با هر نوع معامله با ظالمان
27- تعیین سیاست خارجی بر اساس منافع ملی
28- اعمار عاجل کلینیک و شفاخانه های مجهز و مدرن
29- تهیه عاجل آب آشامیدنی و برق
30- باز سازی عاجل سرک ها و توسعه ترانسپورت عامه
31- حفظ و توسعه محيط زيست
32- مخالفت جدی با معاشات و امتيازات گزاف وکلای ولسی جرگه


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 23.05.2009

Mr. Bashar Dost is qualified, honest, patriot and close to the nation and he is couragious to appear the criminal actions of government and parliament, he is among very few the only one, who can be real President of Afghanistan, but unfortunately he will be not the winner because the election will not place in reality like in the past, it will be just a show and we will have a guy of group of Mr. Khalilzad, Mr. Khalilzad paid many people to nominate themselve for demonstrating the democracy style to outside during the election in Afghanistan. Mr. Khalilzad will be in fact the player for the coming five year like in the past.
Some people are saying, he is aggresive and loud, he has to act as patriot in such a way because he see and he is among common poor people every day.
Such discussion about the nominated candidates is worthless, it will help more for their dirty game!


اسم: حقبین   محل سکونت: فرانکفورت جرمنی    تاریخ: 23.05.2009

دوستان عزیز:
احساسات شما در مورد بشردوست قابل درک است ولی شما یک واقعیت را انکار می کنید و آن اینکه افغانستان در اداره رئیس جمهوری قرار خواهد گرفت که مردم افغانستان بزعم امریکا و متحدین آن لیاقت آن را دارند نه اینکه خواست شما یا خواست آنان است. اگر شما می خواهید رئیس جمهور مردمی (نه امریکائی) مانند بشردوست داشته باشید، باید اول در فکر دادن چنین فکر برای مردم شوید. در افغانستان امروز کسی موفق می شود که امریکا بخواهد نه چیزیکه شما توقع دارید. این هم یک واقعیت است که خواست شما و خواست امریکا یک چیز نیست. توقع شما از امریکا مورد ندارد. مردم افغانستان بمثابه یک گله گوسفند دارای شعور سیاسی ایکه بتواند سرنوشت مملکت را ورق زند، موجود نیست.


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدنSWEDEN    تاریخ: 23.05.2009

هنگامیکه این تصورنزداکثریت ناظران سیاسی ایجادشد که حامدکرزی ،دیگر از چشم امریکا افتاده، واز صحنه سیاسی افغانستان پرت میگردد، وی با مشورت برخی از کشور های خارجی که وجود وی را برای نفوذ هرچه بیشتر سیاستهای خود لازمی میشمارند، بشکل دراماتیک دیکور تیاتر سیاسی را تغییرداد وبجای گزینش تکنوکراتان مورد توجه غرب، دوباره به تنظیمهای جهادی رجوع کرد وبا وعده اعطای امتیازات به تعدادی از رهبران احزاب و تنظیمهای متهم به جنایت علیه بشریت دوباره خود را برای ریاست جمهوری کاندید نمود واز این طریق سعی میکند راه خودش را بسوی پیروزی باز کند. کرزی بدرستی میداند که مردم افغانستان او را شناخته اند وهرگز باردیگر به وی رأی نخواهند داد، زیرا مردم باوردارند که" آزموده را آزمودن خطاست!" آنها می دانند که کرزی، آله دست مطامع جنگ سالاران وجنایت کاران، وماموران بلندرتبه فاسد، مختلس و رشوت خواروغاصب حقوق ملت گرسنه وفقیر است ، ودر غم مردم مستمند وبیکار وبی روزگار نمیباشد. زیرا در تلقی کرزی، مردم ،همین جنگ سالاران وناقضین حقوق بشراند، نه آن اکثریتی که بافقر وبیکاری ومرض دست و گریبان اند.
در میان چهارپنج شخصیت بی الایش وبا دانش،ازکاندیدان متعدد ریاست جمهوری، یکی هم آقای رمضان بشردوست است که واقعاً انسان بشردوست وبی آلایش وطن پرست می باشد وتا کنون هیچ اتهامی از جمله اتهاماتی که براعضای حکومت کرزی ومعاونین وی وارد شده، براو وارد نشده است . ولی آیا جامعه ما بدان درجه از شعور سیاسی رسیده اند که بدون ترس از جنگ سالاران و قاچاقچیان مواد مخدر، بتوانند به یک کاندیدای وطن پرست وشجاع چون آقای بشردوست رأی بدهند وآینده خود وفرزندان خود را ازشر اخطاپوت زور وترورنجات بدهند؟
من امیدوارم مردم مظلوم وهردم شهید افغانستان، آن همه زورگوئی واجحاف جنگ سالاران وناقضین حقوق بشرومتجاوزین برکودکان معصوم خود را بیاد بیاورند ونگذارند که بیش از این مورد بی عدالتی وظلم وزورگوئی غاصبان وغارتگران ملکیت های شخصی و زمین های دولتی قرارداشته باشند واین بار با یک تصمیم جدی ، به آقای بشردوست که دستش بخون هیچ آدمی آلوده نیست وشب وروز در فکر مردم محروم افغانستان می طپد و در مدت مامورت خود چه در وزارت پلان وچه در مدت وکالت خویش در پارلمان کشور همواره امتحان صداقت خود را به مردم داده است رأی خود را بدهند. وهرگاه رأی گیری شفاف وصادقانه صورت بگیرد ومردم از تهدید وزهرچشم نشان دادنهای جنگ سالاران در امان باشند و از روی درک وشعور وتمیز خود رأی خود را به صندوقهای آراء بریزند، از امکان بدور نیست که آقای بشردوست موفق به کسب آراء مردم برای ریاست جمهوری بشود،درچنین امکانی به یقین میتوان گفت که آنچه او میگوید و به مردم وعده میدهد،بدان عمل خواهد کرد و بدون ملحوظات قومی وسمتی وزبانی ومذهبی، دست مافیای اختلاس ورشوت وحیف ومیل کردن ثروتهای ملی وکمک های بین المللی را که بن مایه وسرچشمه تمام نابسامانیهای ونا امنیها از هشت سال بدینسودر کشوراست، از گریبان مردم بدور خواهد کرد و در راه ریشه کن کردن فساد گسترده اداری گام های موثر برخواهد داشت.
به تکرارمیخواهم بگویم که مردم شریف افغانستان، اگر آرزودارید تا از ظلم، زورگوئی،رشوت ستانی، اختلاس، اختطاف وآدم ربائی وتجاوز جنسی برکودکان معصوم خود و ازبیکاری ، فقر ، هردم شهیدی و ته جیب زدن میلیاردها دالرکمک های بین المللی توسط دولتمردان وانجوهای خارجی وغیره ناروائیها رهائی یابید، بهتراست بجای هرکاندید دیگری به آقای بشردوست که واقعاً یک انسان بشردوست و وطن دوست وخدمتگارصادق میهن ومردم است رأی بدهید. بدون شک آقای بشردوست که از تۀ لایه های فرودست جامعه ما بیرون آمده وشخصیت تحصیل کرده، دانشمند، پاک نفس،شجاع وفارغ ازهرگونه تعصب است به آنچه بشما وعده میدهد، وفا میکند ومردم درد رسیده را ازرنج بی عدالتی های سی سال گذشته نجات میدهد. پس بیائید برای یک بارهم که شده ملاحظات قومی ،مذهبی ،زبانی وسمتی را فراموش نمائید و رأی خود را به آقای بشردوست، این انسان نجیب وبا درد وطن، عطا نمائید ، به یقین که ازنتایج مثبت این تصمیم عاقلانه خود پشیمان نخواهید شد. به امید پیروزی آقای بشردوست!


اسم: م. ترین   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 23.05.2009

سلام
یک خاطره از بشردوست. سال1991بود.در افغانستان جنگ بین دولت نجیب ومجاهیدین به اوج خود رسیده بود.همه در صدد برامدن از افغانستان بودند.
اتفاقابشردوست دریکی از لیلیه های جنوب پاریس همسایه من بود. روزی سراغ دیدنش رفتم . اطاق بسیار ساده داشت.با یک گیلاس چای پزیرای ام کرد.من در ان وقت درس هایم را تمام کرده بودم.از من پرسید که بعداچه میکنم.گفتم درهمین جاکدام کار برایم پیدامی کنم. سرش را با تاسف تکان داد وگفت چرا به افغانستان نه میروی و مصدر خدمت نه می شوی.با خود تعجب کردم و گفتم این ادم دیوانه از کجا بیداشده است.........


اسم: عبادی   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 23.05.2009

خطاب به بشر دوسـت

ترا گویـم ، ترا گویم بشر دوسـت !
بحیث هموطن ، ا فغـان و هــم دوست
خوده کاندید کدی ، کامیاب باشی
مردم با تست ، در هرات و در خوست
نه پول داری ، نه پشـتیـبـان خارج
که گوینـد : اصـل کاره میکـنه دوست
کسیکه ســیر نه خورده ، هیچگاه کس
نمیگوید : که وای دهانش، بدبوست
اگــر وجــدان کـس ، آسوده باشد
همیشه سر فراز خوشخلق و خوش خوست
خدایــا، رحــم کن بر مردمان که
قصابان نه کشند، از جان شان پوست
به پیش مــا، رئیس جمهور کسی هست
که دل هـای وطن داران ، بااوسـت


اسم: م . ا . عـبا د ی   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 23.05.2009

خطاب به بشر دوسـت

ترا گویـم ، ترا گویم بشر دوسـت !
بحیث هموطن ، ا فغـان و هــم دوست
خوده کاندید کدی ، کامیاب باشی
مردم با تست ، در هرات و در خوست
نه پول داری ، نه پشـتیـبـان خارج
که گوینـد : اصـل کاره میکـنه دوست
کسیکه ســیر نه خورده ، هیچگاه کس
نمیگوید : که وای دهانش، بدبوست
اگــر وجــدان کـس ، آسوده باشد
همیشه سر فراز خوشخلق و خوش خوست
خدایــا، رحــم کن بر مردمان که
قصابان نه کشند، از جان شان پوست
به پیش مــا، رئیس جمهور کسی هست
که دل هـای وطن داران ، بااوسـت


اسم: کمال   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 22.05.2009

باعرض ارادت
هنوز چند جمله یی نوشته بودم که آقاویاخانم سرمست چنان احساساتی شدند که حتی ازجملات بنده مراشناختند وچوب تکفیر را بلند کردند وآنقدر باقهروغضب نوشتند که گویی امروز به جای آغای اشرف غنی بشرمل خودراکاندید کرده باشد برخورد نویسنده به یادداشت بنده نشان میدهد که واقعا ایشان ورفقای شان دردوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق هزاران چگونه انسان بیگناه را فقط به خاطر یک حرف که خوش شان نیامد به اعدام گاه هافرستادند حال این نویسنده بدون آنکه بابنده آشنایی داشته باشد فقط که جایشان سوخته باشد مراوابسته به سیاه ترین جناح حزب دموکراتیک ساخته واگرصاحب قدرت میبودند حتما بخاطر همین تذکر به پولیگون واعدام میکشاندند.من فکر میکنم که شماهردوجناح پرچم وخلق درتاریخ کشورمامنفورترین خاین ترین وضد بشری ترین انسانهای هستید که میخواهید باردگر زیرریش این یاآن خودرامطرح کنید اگر حقانیت وقانونیتی وجودداشته باشد هرخلقی وپرچمی که بخواهد خودرا کاندید پست ریاست جمهوری نمایند باید نام شان از لست کاندیدها حذف وبه دست قوای قضایه سپرده شوند تامردم نسبت به این نظام امیدوارباشند واین کاندیدها اگر تنی باشد پدرام وازهمه بدتروخاینتر حبیت منگل باشد.حال اگرآغای احمدزی نامشان را بااین خایینین وطن لکه دارسازند درهمین آغازلعنت ملت افغان راکمایی خواهند کرد


اسم: Sarmast   محل سکونت: KABAUL    تاریخ: 22.05.2009

به جواب کمال باید نوشت !
من هم غنی احمد زی را نمیشناسم ولی نسبت به همه کانديدان بشمول حبيب منگل تان وزنه علمي و افغانی اورا احترام میکنم . لحن نوشته تان تيپیک از پرچمی های باند کارمل شارلاتان دارد و در آن روحيۀ تفتین و شر اندازی آشکارا به مشاهده میرسد. کارمل نامرد و نا افغان هم هر زمانيکه حریف قدرتمند خودرا بلخاصه که او باز پشتون میبود با پرچسب چنین نامها که فلان جاسوس سی آی ای است، فلان نوکر امپر یالیزم جهانخوار است از صحنه بیرون میکرد ، و يا با براه اندازی چنین آوازه ها که جناب شما آنرا تمرین میکنید به راه مینداخت و بعدا آنرا آوازه های را سرر چوک نام ميگذاشت .

موضع محترم خدايداد بشرمل هم در زمانيکه کارمل عليه داکتر نجیب الله روی قدرت و روی اینکه چرا يک پشتون جایش را گرفت به هم معلوم بود و وزن بشرمل هم در درون حزب همه آنرا درک میکرد بناءً ببرک کارمل و باند ضد ملی اش تمام رذالت ضد ملی و ضد افغانی خودرا تا سرحد بالاتر از خيانت ملی را انجام داد و نام سیه در سیه را در تاریخ خونین کشور ما به جا گذاشت . در آنوقت هم شاغلی بشر مل در موضع و خط مشی داکتر نجیب الله قرار گرفت و بخاطر یکه به فرکسیون بدنام و مفتن خود چيزی داده باشد شاید این آوازۀ به اصطلاح سر چوک که مه از بان خودت میشنوم براه انداخته باشد که او جاسوس است ویا امریکا میخواهد به نفع او کودتا کند و یا از این قبیل گپها .

حالا خو شیر زن و .... همه معلوم شدند. ضرور نیست با چنین مارک زدن ها گندگی کارملی ها و نهضت لعنتی آن را پاک نمائید . حالا مردم هوشیار شدند و ماهیت خادیستی آوازه های سر چوک آنوقت و شر اندازی امروز را را خوب میفهند .

شما و هيچکس دیگر ديگر نمی توانيد و نخواهی توانست خدمت گاران صادق و ملی خودرا اگر بشرمل باشد اگر زمر باشد اگر احمدزی باشد و اگر هر کس دیگر باشد با چنین تفتین و حرامزدگی تيپ کارملی خود خدشه دار نمائيد .

بگزار همین احمدزی و یا بشرمل و امثالهم دلسوزان ملی و افغان اگر به اصطلاح آوازه ساختگی سر چوک تان جاسوس امریکا هم باشد از همان دله و دوس های کا گی بی شما شرف دارد و کاشکی یتواند این .... فعلی که شما ناافغانها با آنان ائیتلاف نامقدس و ضد ملی نمودید و بعد جبهه ساختید از صحنه جاروب کند و کار خیر را به شیوه افغانی ازسر شروع کند !!


اسم: تفسیر خان   محل سکونت: کاناډا    تاریخ: 22.05.2009

بعد از ادای سلامی به همه دوستان به ترتیب یک پیشنهاد به افغانجرمن ودو نظر در باره اشرف غني احمدزۍ.
اول- بهتر بود افغان جرمن اظهار نظر مردم را دردباره کاندید های عمده که تعداد شان از پنج یاشش نفر زیاد نمیباشند یکجا جویا میشدند. اینهابایدوقتی کافی را در اختیار افراد صاحب نظر میګذاشتند تا میشد که انها معلومات وافکار خویش رادر باره انتخابات و همجنان کاندید ها بطور همه جانبه ارایه نمایند. این کار سبب میشد که مردم کاندیدها را بشناسند. به نظر من شاید هدف افغانجرمن همین بوده باشد.

دوهم- اشرف غني شهرت علمي دارد؛ تجربه کاري در سازمانهای بین المللی دارد؛ وزیز مالیه خوب بود؛ ادم با تقواودارای جرءت کافی است؛واز همه مهمتر پروګرام دقیق کاری داردکه که در بین ۴۴ کاندید دیګر شخص با این برازندهګی سراغ نمیشود.پس کاندید بې بدیل هست، و اګر هموطنان ما میخواهند که از تباهی نجات یابند پس رییس جمهور بعدی شان باید اشرف غني باشد.

سوم- بعد از تقدین احترام به حفیظ کریمی میخواهم خدمت شان عرض بکنم که ضربالمثل معروف پدری را از یادنکشند که میګوید: عقل سلیم در بدن سالم است. ګذشته از کار های علمی وتجارب کاری، اشرف غنی دارای پروګرام دقیق برای دولت داری در کشور است که نمایندهګی از صحت وسلامت ی خوب شان میکند.
با احترام
تفسیر خان


اسم: زاهد صاحبزاده   محل سکونت: لاناکن بلجیم    تاریخ: 22.05.2009

به نظر بنده اگر اقای احمدزی یک دولت فرا ملیتی را اساس گذاری کندتا تمامی اقوام کشور نقش مساوی در ان داشته باشند و نه مانند سلف وی که نه از روی شایسته سالاری بلکه پست هایی کلیدی را به قوم خود وپست هایی پایین وسمبولیک را به اقوام دیگرواگذار نموده است ونباید درقسمت انتخاب یک وزیر میعار هایی قومی وخویشاوندی مد نظر گرفته شود بلکه مسلکی بودن وداشتن تخصص باید میعار باشددر انصورت چه اقای احمدزی باشد ویا کدام کاندید دیگر اگر در قدم اول همین اصل ها را مد نظر بگیرد ودر ضمن به هردو زبانهایی ملی ما امکاناتی رشد وبالنده گی را به طوری مساوی وعادلانه بدهندوسرود ملی ما را وپول ما را با هردو زبان مزین بسازند بنده فکر می کنم قدم هایی اول موفقیت و پیروزی شان خواهد بود و ازینکه اقای احمدزی یک شخص عالم است متیقن هستم که ایشان همین برنامه ها را رویدست دارند.موفق باشند.


اسم: کمال   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.05.2009

باسلام های فروان!
من شناختی از اشرف غنی احمدزی ندارم ولی یک مسئله مرا به فکر می اندازد که چرا وی در دولت کرزی آمد و بعدا بدون آنکه موارد اساسی اختلافاتش راروشن سازد از دولت کنار رفت و حال در انتخابات شرکت میکند؟ اما یک مسئله جالب چند سال پیش این بود که در افغانستان آوازه شد امریکا میخواهد از طریق کودتا بشرمل را که در دوران خلق و پرچم یکی از مهره های جدی آن دولت بود به ریاست جمهوری بیاورند ولی آن آوازه زود خاموش شد اینبار که اعلامیه حزب بشرمل را در دفاع از اشرف غنی احمدزی خواندم کمی تکان خوردم و به این نتیجه رسیدم که باز در زیر کاسه یک نیم کاسه است واگراحمدزی در این مورد روشنی های نیاندازند هویت شان مورد سوال قرار خواهد گرفت ببینیم که در آینده اوضاع چگونه تکامل میکند.


اسم: ادمین : افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.05.2009

نظرخواهی در مورد شاغلی اشرف غنی احمدزی بروز جمه 22 می خاتمه می یابد.
در هفتۀ بعد یعنی از شنبه 23 می تا جمعه 29 می شاغلی رمضان بشردوست کاندید ریاست جمهوری و معاونین وی محمد موسی بارکزی و میرمن حنیفه معروف به بحث گرفته می شوند.


اسم: ناشر   محل سکونت: Paktika    تاریخ: 21.05.2009

به سایت افغانی و مردمی افغان جرمن سلام !
برای شما شاد باش میګم که در مسائل ملی همواره پیش قدم میشوید .
مه وقتی ديدم که حبيب منګل از نام حزب بدنام نهضت فراګیر محمود بريالی این شارلاتان و ناافغان معلوملحال خدا نه مرزد، خودرا کانديد رياست جمهوری تيپ امريکايي نمودند و يا اينکه شهنواز تنی این خلقی بی غيرت قتی آن بروتهای کثیف بی غیرتی خود به نمایندګی از چند تا اوباش بی سواد خود را بنام مچيم حزب چطورکایی مردم افغانستان خودرا کاندید نمود، مه شرمیدم که ای بی غیرتها و بی عزتها چطور شرم ندارند که از آستین ای ایس آی و مسکو خودرا بیرون کشیده و از نام مردم باعزت افغانستان خودرا کانديد میکنند . ننګ بر چنین افغانهای خود فروش و مرګ بر چنین پشتونهای نامرد منګل و تنی.!!
بهر حال وطن خو اکنون بدون شک از طرف امريکا اشغال شده است این وطنپرستان کاذب چون منګل و حزب بدنام نهضت فراګیرش که مردم را به وطن پرستی خود فریب میدادند و اکنون به انتخابات تحت اشغال امريکا تن میدهند، تف باشد بر آنها ! بګذار سایت های کثیف چون مشغل، رشتیا، پندار، اخبار افغانستان و غیره آنها... خود را پاره و ... خودرا پر خون سازند ولی مردم ما در هر حالت آنها را قبول نکرده و برګشت ننګین این نامردان، این کودتاچيان و این رفیقان نيمه راه شرلاتان را هر ګز تحمل نخواهند کرد .
من از موضع برادر عزیز خود جناب خلیل الله زمر دفاع میکنم و آنرا تائيد میکنم. بګزار اشرف غنی بحیث یک عنصر ملی و افغانی که در مجامع بین المللی بحیث یک افغان اکادمیک شناخته شده این کشتی شکسته وطن را به ساحل نجات برساند. این شخص هزار بار شرف دارد نسبت به منګل، تنی، پدرام و آن نامردان و خائنین که بر علیه رفیقان يک راه خود کودتا کردند آنهم بخاطر يکه پشتون بود.
این افغانستان است یک ولسوالی دزدان نیست که مثل دیروز سرنوشت آنرا چند تا دزد و شرلاتان بدست بګیرد. پرچم بريالی، و خلق تنی و شورای نظار بز پنجشیر دیګر به تاریخ پيوسته. مرګ بر اهریمنان و د سیسه سازان ستمی و سمتی!
زنده باد افغانستان .
با احترام


اسم: خليل الله زمر   محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 21.05.2009

بنطرمن يگانه کانديد شايسته برای احرازمقام رياست جمهوری، محترم دکتوراشرف غنی ميباشد.موصوف ازلحاظ شخصی کسيستکه ازاوصاف بلند انسانی برخورداربوده اخلاقی ،فروتن باتقوی،وطندوست ودارای وسعت نظروهمچنان صاحب نظردرمسايل ملی وجهانی ميباشند.ازجهت ديگرنامبرده دارای سطح تحصيلات بسيارعالی، نويسنده وتحليل گر شناخته شده درمقياس جهانی هستند.علاوتا" دکتوراشرف غنی دارای برنامه دهساله وبيست ساله برای افغانستان ميباشندکه تحليلهای ژرف وهمه جانبه شان ازاوضاع کنونی افغانستان،جهان ومنطقه، موصوف رانسبت به سايرکانديدان درمقام بالا قرارميدهد. بنابرين،يگانه کانديد مستحق که ميتواندافغانستان رادرآينده از مشکلات کنونی نجات دهد،برنامه دکتوراشرف غنی است.


اسم: هجاگو   محل سکونت: ننگرهار    تاریخ: 21.05.2009


سخنی با فرزندان زمانه

به جناب داکتراشرف غنی احمدزی وهمه ٔشخصیت های صمیم و مومن به دیموکراسی و آزادی های انسانی در افغانستان که قلب پرجرت شان برای نجات وطن باافتخار و هیجان می تپد.


اسم: محمد عظیم ابرومند   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.05.2009


انتخابات با نا امنی ناشی از حضورقوای بیگانه درکشور یعنی چه؟


اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 20.05.2009

محترم آقای اشرف احمد زی سلام !
میکوشم در برابر سوالات شما بسیار مختصر، جواب قانع کننده ارائه نمایم:
اول ــ اینکه پرسیده اید آیا امریکا و غربیها واقعاً خواهان افغانستان با ثبات ومترقی هستند یاخیر؟

در پاسخ باید گفت امریکا و هر کشور و دولت سرمایه داری ، اساساً به سه چیز نیاز دارد، یک برای صدور تولیدات اضافه ازاحتیاج داخلی خود به بازار فروش، 2 ـ مواد خام ارزان و3 ـ نیروی کار ارزان ، لذا بخاطر همین سه خواست اساسی نه تنها در افغانستان بلکه در همه جا احتیاج به ثبات و آرامی دارند فقط در یک چنین شرایط میتوانند نفع برداری نمایند ودر یک کشور فقیرو بی ثبات مثل افغانستان نمیتوانند نفع اقتصادی و تجارتی داشته باشند، بنااً خواهان این هستند که کشور های دیگر نیز چیزی داشته باشند یعنی مواد خام یا نیمه پخته داشته باشند تا آنرا بدست آورده بوجه بهتر و کاملتر تولید نموده، دوباره آنرا در کشور خود و یا در همان کشور بفروش رسانند لذا برای اینکه از کشور دیگری بتوانند استفاده نمایند در آنجا باید ثبات ، آرامی ویک مقدار تر قی و ثروت وجود داشته باشد تا بهره برداری صورت گیرد.

دوم ـ صفاتی خوبی را که برای یک فرد ویک حزب برای کاندید شدن و رسیدن بمقام ریاست جمهوری گفته اید درست و بجاست اما اگر این صفات و خصوصیات در کشور مثل افغانستان نباشد که نیست چه باید کرد ؟ بنظر من بهتر خواهد بود در همین وضع یکی را انتخاب کرد تااینکه بگزاریم یک نفر دیکتاتور دائم العمر بقدرت تکیه زندو استبداد همیشه حاکمیت داشته باشد.

سوم : ـ در مورد نظر و عمل خدمت تان گفته شود، در هر موردی تا زمانیکه نظر و پلان صحیح وجود نداشته باشد کار و عمل خوب صورت گرفته نمیتواند، نظر وعمل درست لازم و ملزوم همدیگر اند.

چهارم ـ در مورد شرایط ناگوار در کشور حرف های شما درست است اما با اینحال من یقین دارم که در میان 44 نفر کاندید مقام ریاست جمهوری اقلاً یکی دونفر شخصیت نسبتاً لایق و شایسته وجود دارد البته این تا اندازۀ به آگاهی مردم تعلق دارد که خوب را از بد تشخیص دهند، ولی در هر حال دولت انتخابی و روند انتخاب بهتر است نسبت به دولت های دیکتاتوری و استبدادی ، اگر امروز مردم خوب را از بد تشخیص داده نتواند بالاخره یاد می گیرد و در می یابد.


اسم: ننگیالی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 20.05.2009

به پورتال محترم افغان جرمن
من نمی خواهم حاشیه روی نمایم و به موضوعاتی که با این نظرخواهی ارتباطی مستقیم ندارد بپردازم، چون موضوع بحث در مورد آقای احمد زی است میخواهم بعرض برسانم که با وصف آنکه شخصا به ایشان منحیث یک شخصیت دانشمند احترام قایل بوده و حتی آنرا براداره تا گلو ملوث در فساد و چپاول اداره فعلی بهتر میدانم ولی در عین حال سه پرسشی نیز از آقای احمدزی دارم که امید خود وی و یا طرفدارانش به آن پاسخ های قانع کننده بدهند.

۱- در روزهایکه مناسبات آقای احمدزی با آقای کرزی برهم خورد و وی از قدرت کنار زده شد مقامات عالیرتبه دولتی در مصاحبه های شان با رسانه ها ادعا کردند که آقای احمد زی بیش از یکصد ملیون دالر پول های امدادی را زمانیکه وزیر مالیه بود در حساب شخصی خویش انتقال داده بود آقای احمد زی دراین رابطه چه پاسخ دارند؟

۲- در زمانیکه ایشان بحیث رئیس پوهنتون ایفای وظیفه می نمود انتقادات زیادی متوجه ایشان بود وی در ابتدا پلانها و پروگرامهای غیرعملی و بلند پروازانه را مطرح بطور مثال وی ادعا کرد که با مصرف سی میلیون دالر در جریان چند سال محدود همه مشکلات تحصیلات عالی در کشور حل خواهد نمود ولی بیدون عملی نمودن پنج فیصد از وعده های خود پست ریاست پوهنتون را رها و راهی امریکا شد.

۳- آقای غنی احمد زی قبل از حرکت خویش به امریکا با یک تن از دوست های شخصی قدیمی خویش ( آقای نظیفی) در اروپا که به نسبت کبر سن و مریضی حتی مسافرت به کابل نیز برایش دشوار بود تماس و از وی که مدت بیش از سی سال در اروپا زندگی داشت تقاضا نمود تا جانشین وی گردد آیا در تمام پوهنتون استادی دیگری پیدا نمی شد تا آن وظیفه را پیش ببرد آیا کرسی های دولتی مال شخصی و میراثی است که وقتی خود ما بنا بر معاذیری نتوانیم آنرا پیش بریم باید انرا به یکی از دوستان شخصی خویش ببخشیم؟

میخواهم یک بار دیگر تاکید نمایم که هیچگونه خصومتی با آقای احمد زی و طرفداران وی نداشته و پرسش های من صرف با در نظرداشت منافع وطن بوده البته در موقع آن از کاندیدان دیگر نیز پرسش های خویشرا مطرح خواهم نمود.
بااحترام
ننگیالی کابل


اسم: ذکريا يوسفزی   محل سکونت: Germany    تاریخ: 20.05.2009

هموطنان عزيز !
اکثر مطالب در نظريات دوستان ارايه ګرديده ، در کشور مانند فغانستان امروزې بسوالات ذيل بايد جواب داده شود :
١ - آيا امريکا و کشورهای غربی واقعاً افغانستان با ثبات و مترقی را ميخواهند؟ از نظر من آنها فقط در پی منافع ملی و بين المللی خود هستند و به باور آنها اين منافع را ميتوانند در افغانستان بی ثبات ، دارای رژيم ضعيف بدست آرند، در حاليکه درين مورد به خطا رفته، آنها بايد به اين نوع سياست خود خاتمه داده راه هایی را در پيش ګيرند که افغانستان هم در آن منافع داشته باشد يعنی همکاری متقابل و احترام به آزادی و ارزشهای ملی ، کلتوری ، اجتماعی و غيرۀ هرکشور.
٢ -شخصی بايد در افغانستان فعلی رئيس جمهور ګردد که از حمايۀ يک حزب و يا نيروهای سياسی قوی ، مترقی و ديمو کراسی طلب و عدالت خواه برخوردار باشد، در حاليکه امروز چنين حزب و يانيروی سياسی در کشور وجود ندارد٠
٣- در طول تاريخ درافغانستان نشان داده شده است که تنهاارايۀ نظريات خوب نميتواند مشکل کشور را حل نمايد،عمل مترقی ، و اينکه چګونه اين نظريات مترقی در وجود کی هابمنسۀ عمل ګذاشته شود مهم است ، در حاليکه اکثر کسانيکه از ارايۀ نظريات خوب و مترقی صحبت ميکنند در عمل از جمله هم آقای اشرف غنی احمد زی و ديګران در کار خود نامؤفق بودند٠
٤- در کشوری مانند افغانستان در شرايط فعلی که آزادی ان متضرر ګرديه ، ثبات آن از بين رفته ، ګروه های فاسد، عقب ګراه و مافيايی بر آن مسلط هستند، وګرنتی انتخابات شفاف وجود نداشته باشد، اشتراک در انتخابات و رای دهی بجز از تائيد اشغال و قبول اداره و حکومت فاسد کدام مفهومی ديګری را ارايه کرده نميتواند ، نرفتن در رای دهی يګانۀ اقدامی درست درين مرحله است.
بااحترام ذکريا يوسفزی جرمنی


اسم: لمرزئ   محل سکونت: ډنمارک    تاریخ: 19.05.2009

د هر چا خپل خپل نظر دئ ، زما په نظر په موجوده نوماندانو کې یواریني سړئ چې د هېواد د ودانۍ لپاره ټاکلې او ملي تګلار لري هغه ، ښاغلئ غني احمدزئ دئ .


اسم: Qasem   محل سکونت: Germany    تاریخ: 19.05.2009

The future of your beloved country Afghanistan counts on your SUPPORT.
Click on :
https://www.campaigncontribution.com/donors_info.asp?id=7713A692%2DC078%2D4121%2DB961%2D7911606AA2D1&db=6


اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 19.05.2009

در مساله انتخابات، لازم می بینم چند مطلب را قبل از ابراز نظر در مورد غنی اشرف احمد زی مختصراً بیان دارم :
اول : ـ جامعه قومی ، قبیله ای محاط به خشکه افغانستان وواقع شده در میان کشور ها و دولت های متخاصم، در طول تاریخ خود بار بار از سوی دولت های توسعه طلب و همسایه ها بصورت مستقیم مورد تجاوز قرار گرفته و یا به شکل غیر مستقیم در اثر دخالت بیگانگان گرفتار جنگهای داخلی شده وبدینترتیب عناصر ملی و دولت مردان خواهان ترقی کمتر فرصت آنرا یافته اند که بطور آرام در جهت تامین استحکام امنیت و ترقی کاری انجام دهند.

من به این ادعا های کسانی چندان باور ندارم که کویند همه زمام داران افغانستان از استحکام و رشد جامعه جلوگیری نموده اند، زیرا حتی هر دیکتاتوری میخواهد بجای یک حکومت ضعیف و فقیر، در راس یک دولت قوی از هر لحاظ و استقلال لازم برخور دار باشد.
دوم : آنچه بعضی افغانها ناخود آگاه و یاقصداً وغرض آلود افغانستان را کشور اشغال شده و مستعمره دولت امریکا میدانند دلایل شان موجهه و منطقی دیده نمیشود، زیرا دیگر دوران استعمار پایان یافته و در این عصر از طریق اشغال نظامی ، کشوری برای اشغالگر سودی در بر ندارد. در دوران نظام های سرمایه داری بمرحله امپریالیستی عصر حاضر برای دولت ها برقراری رابطه سیاسی ، تجارتی و اقتصادی ریسک کمتر و نفع بیشر دارد، لذا به اساس تجویز سازمان ملل متحد دخالت نیروهای بین المللی و در راس دولت ایالات متحده امریکا به مفهوم اشتغال دایمی و بمقصد بهره برداری اقتصادی محسوب شده نمیتواند.

مساله مبارزه با تروریزم در افغانستان و منطقه برای نیروهای ائتلاف بین المللی مقدم بر هر چیز دارای اهمیت خاصی است. موجودیت نیروهای بین المللی تحت نظارت سازمان ملل در افغانستان ، تشکیل اداره موقت، تشکیل لویه جرگه ها، تشکیل دولت موقت و تدوین و تصویب قانون اساسی و بعد بمیان آمدن دولت انتخابی تحت نظر سازمان ملل ، مسائلی اند که باهمه کم و کاستش استقلال نسبی و آزادی را در افغانستان حقانیت می بخشد.

سوم: اما مشکل فساد اداری، شکاف میان فقر و ثروت، بیکاری و عدم رعایت عدالت اینها واقعیت های انکار ناپذیر اند که بخصوص در سی سال اخیر از سوی کودتاچیان تجاوز دولت شوروی و جنگ سالاران داخلی بمردم و کشور ما تحمیل گردیده است.
چهارم : با اینحال که آیا از طریق انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان پارلمان میتوان به بهبود وضع موجود در آینده امیدوار بود؟ و از میان 44 نفر چهره های معرفی شده برای مقام ریاست جمهوری افغانستان میتوان فرد و یا افراد شایسته ایرا به آن مقام تشخیص داد؟
بنظر این نگارنده تاحدودی جواب مثبت است ولی بازهم قبل از اینکه از فردی نام ببرم باید گفت مهم اینست تا دولتی را بر پایه انتخابات از سوی مردم بپذیریم و این روش دموکراتیک را بمثابه یک ستراتیژی قبول نمائیم، بعد از آن نحوه و روند انتخابات و چگونگی خط مش ها و معیار هارا جهت تشخیص افراد خوب از بد مد نظر گیریم.

پنجم : در مورد غنی اشرف احمد زی ، من اورا از نزدیک نمی شناسم فقط از طریق گفتار و نوشتار هایش می شناسم و میدانم که سالها بحیث استاد در یکی از یونیوستی های ایالات متحده امریکا تدریس مینموده است، در رژیم آقای کرزی چند صبا وزیر مالیه و بعد رئیس پوهنتون بوده و بالاخره خار چشم جنگسالاران شناخته شده است، اما واضحست که او هرچه باشد به تنهائی نه رای اکثریت مردم را برای مقام ریاست جمهوری بدست آورده میتواند و نه به تنهائی در دولت آینده کاری را از پیش برده خواهد توانست ، مگر اینکه از همین حالا با تعداد دیگری از نخبگان و سرشناسان و دانشمندان، برای رسیدن بمقام ریاست جمهوری و هم برای پیش برد امور دولت آینده توافق کرده اشتراک مساعی نمایند. بااحترام


اسم: حفیظ کریمی   محل سکونت: آ لمان    تاریخ: 18.05.2009

سلام به هم وطنان!
مشکل است که راجع به سویه علمی و درجه علمی جناب اشرف غنی نظریه داد، چه امروز در کشور ما تقریبا" تمام وزیر صاحبان ، معین صاحبان ، رئیس صاحبان و حتی سفیر صاحبان خودرا داکتر و پروفیسور معرفی کرده اند ، حالانکه بسیاری از آنها حتی مکتب را به مشکلات تمام کرده اند.
دراین باره کسی حق تحقیق ندارد. مردم بیچاره و بیسواد ما آنهارا به القاب فوق یاد میکنند. کسی که خودرا کاندید ریاست جمهوری معرفی میکند ، باید دروغ نگفته و دارای صفات نیک بوده و از همه مهمتر باید دارای صحت جسمانی خوب باشد. جناب اشرف غنی مشکلات صحی دارند. اعصاب جناب شان ضعیف است و تکالیف روده و معده پیشرفته دارند. نظر به این امراض شان، تحمل گپ شنیدن و ایراد گرفتن کسی را در کارهای خود تحمل کرده نمیتواند.
کسانیکه با ایشان همکار بوده اند، چه در وزارت مالیه و چه در پوهنتون ، این ادعای بنده را یقینا" تائید خواهند کرد.
در پوهنتون ، به هر فاکولته که تشریف یرده اند، بااستادان برخورد های غیر علمی و خشن کرده و همیشه کوشش داشتند که استادان نظریات شان را قبول کنند. قرار شنیدگی به وظیفه خود در پوهنتون هفته دو و یا سه ساعت تشریف می آوردند و کسی حق نداشت که کدام ایرادی بگیرد. حتی وزیر تحصیلات عالی هم اجازه نداشت که تنقیدی بالای رئیس پونتون وارد کند. با محصلین هم بر خورد خوب نداشت. خلص که دورة کاریش ، چه در وزارت مالیه و چه در پوهنتون کابل موفق نبود. حال با این نارسائی و پیش امدها میخواهند رئیس جمهور شوند. بدا بحال مردم و کشور ما.
امروز کشور ما به یک مربی عالم ، باصحت کامل ، با کفایت ، بُرده بار ، وطن پرست ، باایمان و.... ضرورت دارد. کسانیکه درسه دۀ اخیر امتحان خودرا داده اند و نتوانسته اند دردهای مردم را دوا کنند ، باید شرافت منداند از کاندید شدن خود صرف نظر نموده و کوشش کنند تا کسی که راستی دلسوز و وطن پرست حقیقی است سر نوشت کشور را بدست گیرد.


اسم: مسعود   محل سکونت: sultanmassud@yahoo.com    تاریخ: 17.05.2009

مشرانو او دوستانو ته سلام۰
د احمدزی صاحب په ښه شخصیت او مسلکی پوهه کی هیڅ شک نشته۰ صرف د ولسمشر کیدو په صورت کی باید پیاوړی سیاسی مشاورین ځان ته انتخاب کړی۰


اسم: رهرو    محل سکونت: از کابل    تاریخ: 17.05.2009

محترم اشرف غنی احمدزی را باید پریسد که شما اگر به اجازۀ امریکا قدم پیش گذاشته اید خوب . درغیر آن چرا باید وقت ضایع کنید .
زیرا آمدن کرزی صاحب یاد تان باشد حتمی است .
دوم اینکه شما هم در وزارت مالیه وهم در ریاست پوهنتون کدام موفقیتی نداشتید چگونه خود را در ریاست جمهوری مؤفق میدانید ؟
با تذگر اینکه شما بعد از کرزی نسبت به تمام کاندید های ریاست جمهوری هم عالم وهم کاردان هستید .
باید خاطر نشان کرد که: در ملی بودن محترم رمضان بشردوست نیزهیچ شکِ نیست ولی احساسات خالی هم نمی تواند کار ساز باشد


اسم: کمال   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 17.05.2009

تمام بحث های که در مورد انتخابات است بایک مسئله ی اساسی گره خرده است وآن اینکه هرکسی در کشور ما قدرت را بگیرد مجبوراست که مورد تائید امریکا باشد این برای ماافغانها فاجعه بزرگ است بسیاری به این نظر اند چون کشور ما مورد تجاوز قرار گرفته و رئیس جمهور، در امریکا تعیین میشود پس نتایح انتخابات روشن است و به همین دلیل حمایت از این و یا آن به مفهوم به رسمیت دادن سیاست استعماری امریکا در کشوراست.
این برداشت یک جانب واقعیت است و جانب دیگر واقعیت اینست که بالاخره مردم ماهم باید بشکلی صدای شان را بلند کنند و با همه مفتضحانه بودن این انتخابات موقعیت شانرا روشن سازند هستند گروههای سیاه اندیش و جنایتکار مثل طالبان و گلبدین حکمتیار که با اعلام تحریم انتخابات به شیوه نفرت انگیز ترور وآدمکشی میخواهند کوچکتری مظاهر انسانیت را زیر پا کرده وعصر حجر را در کشور ما مستولی سازند و یاعدۀ جزم کرا با انتشار مقالات طولانی و کوتاه نظرانه بااعلام تحریم "انتخابات امپریالیستی" خاطر خود و طرفدارانش راجمع کرده و به اصطلاج مردم اگر جهان زیر آب شود مرغابی راتا بند پایش است عمل میکنند.
این دوموضع گرچه از دو حنجره میبراید ولی در ماهیت خود به یک هدف خدمت میکند و آن هرچه طولانی تر ساختن تجاوز و جنایت اشغالگران در کشور ماست به نظر من اینرا میتوان قبول کرد که نتایج انتخابات قبلا در امریکا تعیین شده و شاید باکمی تغییرات از سر مردم ما کرزی و شرکایش دست بردار نشوند اما فقط باقبولی همین مسئله درپی تحریم انتخابات رفت این به نظر من کوته فکری خواهد بود ما در کشوری زندگی میکنیم که مردم آن سی سال بزرگترین تجربه را در شناخت از تجاوزگران و جنایتکاران پیدا کرده و در این مدت بااینکه روشنفکران نازک نارنجی شان قدم رنجه نکرده اند که دست کمک برایشان دراز کنند چی رسد به اینکه اقلا درهمین کشورهای اروپایی وامریکایی یکبار بابرگزاری تظاهراتی صدای همین مردم بلاکشیده رابلند سازند بازهم در شناخت دوست و دشمن خود دقیق و قاطع هستند اگر صدای کسانیکه خواستار به محاکمه کشاندن جنایتکاران جنگی، قطع جنگ و خروج عساکر امریکایی و خارجی از کشور ما حاکمیت مردم در سرنوشت خودشان و بستن تمام انجویهای که در خدمت جنایکاران و جنگسالاران است و به محاکمه کشیدن غاصبین زمین و گرفتن اموال مردم و دولت از آنهاو...را بلند بسازند و در انتخابات شرکت کند و خواسته های مردم را در میدان مبارزاتی بلند سازند آیا میتوان دست رد به آنهازده و آنهارا متهم به جاسوس و یا مشاطه گر ارتجاع نامید به نظر من تمامی کسانیکه با همین شعارهای بالا در انتخابات شرکت میکنند مورد تائید بوده با اینکه نتایج انتخابات مشخص باشداینها برندگان اصلی انتخابات بوده و در تاریخ کشور ما نام شان جایگاه بزرگی خواهد داشت از جمله چنین کاندیدها میتوان از رمضان بشردوست با افتخار یاد کرد.


اسم: نصرالله ستانکزی   محل سکونت: ازسایت بینوا    تاریخ: 17.05.2009

ځيني کاندیدان اپتدایې سواد نه لري په افغانستان کې یو شمیر کارپوهانو او دبشر دحقونو مدافعینو دټول ټاکنو دخپلواک کمیسیون له خوا دکاندیدانو داپتدایې نوم لړ له خپریدو وروسته په دغه لیست کې د ۴۴ کسانو له ډلي په یو شمیر هغو یې نیوکي کړي او ویره یې ښولي چې روان لیست ته په کتو سره به یو شمیر دجنګي جنایتونو تر سره کونکي او دبشر دحقونو ناقضین په ټاکنو کې ګډون لاره ومومي.
تیره ورځ دانتخاباتو کمیسیون دولسمشرۍ څوکۍ ته د ۴۴ کاندیدانو اپتدایې نوم لیست خپور کړ. سیاسي کارپوه او دکابل پوهنتون دحقوقو او سیاسي علومو دپوهنځي ښونکي نصرالله ستانکزی په دې باور دی چې په دغه لیست کې داسي کاندیدان هم تر سترګو کیږي چې اپتدایې سواد نه لري او دیوې ادارې له کار سره هم بلدتیا نه لري.
نوموړي په دغه لیست کې شامل کسان په څلورو ډلو وویشل. ښاغلي ستانکزي وویل چې په دغه نوم لړ کې لومړۍ ډله کسان هغه څیرې دي چې په ریښتیا هم ډیر غښتلي او جدي کاندیدان دي، دوهمه ډله سلیقوي کاندیدان دي، دریمه ډله هغه کاندیدان دي چې غواړي سیاسي معاملې تر سره کړي او څلورمه ډله هم هغه کاندیدان دي چې دبهرنیو هیوادونو په فشار دې ته اړ ایستل شوي چې په ټاکنو کې برخه واخلی.
نوموړي د ټول ټاکنو په خپلواک کمیسیون نیوکه وکړه چې ځيني مسلې یې جدي نه دي ګڼلي او ددغه کار پایله ده چې اوس دبشر دحقونو دیو شمیر ناقضینو او جنګي جنایت کارانو نومونه په دغه لیست کې لیدل کیږي. نوموړي وویل چې که په تیرو اوو کلونو کې دانتقالي عدالت پروسه پلي شوي وای نو اوس به افغانان له دغه حالت سره نه مخامخ کیدل.


اسم: نصرالله ستانکزی    محل سکونت: سایت بینوا    تاریخ: 17.05.2009

ځيني کاندیدان اپتدایې سواد نه لري
په افغانستان کې یو شمیر کارپوهانو او دبشر دحقونو مدافعینو دټول ټاکنو دخپلواک کمیسیون له خوا دکاندیدانو داپتدایې نوم لړ له خپریدو وروسته په دغه لیست کې د ۴۴ کسانو له ډلي په یو شمیر هغو یې نیوکي کړي او ویره یې ښولي چې روان لیست ته په کتو سره به یو شمیر دجنګي جنایتونو تر سره کونکي او دبشر دحقونو ناقضین په ټاکنو کې ګډون لاره ومومي.
تیره ورځ دانتخاباتو کمیسیون دولسمشرۍ څوکۍ ته د ۴۴ کاندیدانو اپتدایې نوم لیست خپور کړ. سیاسي کارپوه او دکابل پوهنتون دحقوقو او سیاسي علومو دپوهنځي ښونکي نصرالله ستانکزی په دې باور دی چې په دغه لیست کې داسي کاندیدان هم تر سترګو کیږي چې اپتدایې سواد نه لري او دیوې ادارې له کار سره هم بلدتیا نه لري.
نوموړي په دغه لیست کې شامل کسان په څلورو ډلو وویشل. ښاغلي ستانکزي وویل چې په دغه نوم لړ کې لومړۍ ډله کسان هغه څیرې دي چې په ریښتیا هم ډیر غښتلي او جدي کاندیدان دي، دوهمه ډله سلیقوي کاندیدان دي، دریمه ډله هغه کاندیدان دي چې غواړي سیاسي معاملې تر سره کړي او څلورمه ډله هم هغه کاندیدان دي چې دبهرنیو هیوادونو په فشار دې ته اړ ایستل شوي چې په ټاکنو کې برخه واخلی.
نوموړي د ټول ټاکنو په خپلواک کمیسیون نیوکه وکړه چې ځيني مسلې یې جدي نه دي ګڼلي او ددغه کار پایله ده چې اوس دبشر دحقونو دیو شمیر ناقضینو او جنګي جنایت کارانو نومونه په دغه لیست کې لیدل کیږي. نوموړي وویل چې که په تیرو اوو کلونو کې دانتقالي عدالت پروسه پلي شوي وای نو اوس به افغانان له دغه حالت سره نه مخامخ کیدل.


اسم: کمال    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 16.05.2009

تمام بحث های که در مورد انتخابات است بایک مسئله ی اساسی گره خرده است وآن اینکه هرکسی در کشور ما قدرت را بگیرد مجبوراست که مورد تائید امریکا باشد این برای ماافغانها فاجعه بزرگ است بسیاری به این نظر اند چون کشور ما مورد تجاوز قرار گرفته و رئیس جمهور، در امریکا تعیین میشود پس نتایح انتخابات روشن است و به همین دلیل حمایت از این و یا آن به مفهوم به رسمیت دادن سیاست استعماری امریکا در کشوراست.
این برداشت یک جانب واقعیت است و جانب دیگر واقعیت اینست که بالاخره مردم ماهم باید بشکلی صدای شان را بلند کنند و با همه مفتضحانه بودن این انتخابات موقعیت شانرا روشن سازند هستند گروههای سیاه اندیش و جنایتکار مثل طالبان و گلبدین حکمتیار که با اعلام تحریم انتخابات به شیوه نفرت انگیز ترور وآدمکشی میخواهند کوچکتری مظاهر انسانیت را زیر پا کرده وعصر حجر را در کشور ما مستولی سازند و یاعدۀ جزم کرا با انتشار مقالات طولانی و کوتاه نظرانه بااعلام تحریم "انتخابات امپریالیستی" خاطر خود و طرفدارانش راجمع کرده و به اصطلاج مردم اگر جهان زیر آب شود مرغابی راتا بند پایش است عمل میکنند.
این دوموضع گرچه از دو حنجره میبراید ولی در ماهیت خود به یک هدف خدمت میکند و آن هرچه طولانی تر ساختن تجاوز و جنایت اشغالگران در کشور ماست به نظر من اینرا میتوان قبول کرد که نتایج انتخابات قبلا در امریکا تعیین شده و شاید باکمی تغییرات از سر مردم ما کرزی و شرکایش دست بردار نشوند اما فقط باقبولی همین مسئله درپی تحریم انتخابات رفت این به نظر من کوته فکری خواهد بود ما در کشوری زندگی میکنیم که مردم آن سی سال بزرگترین تجربه را در شناخت از تجاوزگران و جنایتکاران پیدا کرده و در این مدت بااینکه روشنفکران نازک نارنجی شان قدم رنجه نکرده اند که دست کمک برایشان دراز کنند چی رسد به اینکه اقلا درهمین کشورهای اروپایی وامریکایی یکبار بابرگزاری تظاهراتی صدای همین مردم بلاکشیده رابلند سازند بازهم در شناخت دوست و دشمن خود دقیق و قاطع هستند اگر صدای کسانیکه خواستار به محاکمه کشاندن جنایتکاران جنگی، قطع جنگ و خروج عساکر امریکایی و خارجی از کشور ما حاکمیت مردم در سرنوشت خودشان و بستن تمام انجویهای که در خدمت جنایکاران و جنگسالاران است و به محاکمه کشیدن غاصبین زمین و گرفتن اموال مردم و دولت از آنهاو...را بلند بسازند و در انتخابات شرکت کند و خواسته های مردم را در میدان مبارزاتی بلند سازند آیا میتوان دست رد به آنهازده و آنهارا متهم به جاسوس و یا مشاطه گر ارتجاع نامید به نظر من تمامی کسانیکه با همین شعارهای بالا در انتخابات شرکت میکنند مورد تائید بوده با اینکه نتایج انتخابات مشخص باشداینها برندگان اصلی انتخابات بوده و در تاریخ کشور ما نام شان جایگاه بزرگی خواهد داشت از جمله چنین کاندیدها میتوان از رمضان بشردوست با افتخار یاد کرد.


اسم: ادمین    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 15.05.2009

یادداشت افغان جرمن آنلاین
به اطلاع مطالعه کنندگان این پورتال رسانیده می شود:
درین هفته یعنی از روز شنبه 16می تا جمعه 22 می شاغلی اشرف غنی احمد زی به حیث کاندید ریاست جمهوری و معاونین او آقایان محمد ایوب رفیقی و داکتر محمد علی نبی زاده در ستون نظرخواهی به بحث گرفته می شوند.


اسم: هيواد    محل سکونت: کابل    تاریخ: 15.05.2009

کرزى يواځينى کس دى چې افغانستان ژغورلى شي عبد الله متعصب او وطن فروش دى اشرف غني وطن فروش او متعصب دى که دى واقعاً وطندوست وى خپلې دندې ته به يې تر پايه دوام ورکړى وو دغه ملک کې ليونىيان پاچاهي نه شي کولاى عبدالله په فساد ککړ دى اشرف غني او بشردوست ليونيان او ناروغان دي بايد تداوي وکړي


اسم: حمید انوری   محل سکونت: usa    تاریخ: 14.05.2009

ز اشک و آه مردم بوی خون آید...


اسم: اصغراکرمی    محل سکونت: سویس    تاریخ: 14.05.2009

دوستان وعلاقهمندان اوضاع افغانستان سلام !
موردی راکه افغان جرمن آنلاین پیشکش کرده اند قابل قدر و ضروری است . تنها مشکل درین است که در بین بدترین ها فقط بد را باید انتخاب کرد . چرا به چه دلیل ؟
اول اینکه انتخابی دیگری میسر نست .
دوم اینکه اکثر اینها جاسوسان کشورهای هستند که نمیخواهند در کنار شان یک افغانستان آباد و سر بلند وجود داشته باشد.
سوم موجودیت اینقدر قوا در افغانستان نیز اجازه نمیدهد تا کسی در راس بیاید که منافع آنها متضرر شود. تنها چیزی که مسخره است این است که روسیه و ایران اسلامی و آخندی کسی را به ریاست جمهوری افغانستان گماشته است که در قدم اول xxxxx معلوم الحال خادیست روسیاه پدرام است. این مظلوم که ... خورا حراست نتواند ،افغانستان را چگونه حراست خواهد کرد.
از اوضاع بر می آید که کرزی باتمام بدی هایش نسبت به همۀ این بدتر ها بدِ است که از لحاظ دیپلوماسی صد سروگردن از دیکران کرده( به استثنای اشرف غنی ) پیش است. و میتواند در بازی دیپلوماسی کارک های به نفع افغانستان نیز انجام دهد.
شاید تنگنظران دشمنانه خواهند گفت که این دو نفر را بخاطر پشتون بودنشان نسبت به دیگران ترجیع داده ام نه توجه کنید که در بین کاندیدها پشتونها زیادند. توجه من باین دونفر بخاطر اهلیت شان نسبت بدیگران است. ومخصوصاً که آقای کرزی بیشتر از دیگران تجربه کار دارد. درین زمینه توجه کنید که نشود بعد از انتخابات با حسرت بنشینیم و بگوییم که خدا ببخشد کفن کش قدیم را. چون ملت ما بارها این اشتباه را تکرار کرده است. شب رفت و سحر نشد شب آمد. برای پایان این شب طولانی نباید مثل مسکینیار احساساتی شد. بلکه با آرامش «بد» را نسبت به «بدتر» برگزید. خداوند ج مهربان که ازمدت سی سال است که طرفدار خاینین است و بجای رحم بحال ملت. ملت را با اضافۀ اینقدر مصیبت طالب وجنگ به بدبختی های دیگری مثل زلزله و سیلاب نیز آغشته است. خودرا مصروف سیه روزی ملت نموده، فقط ماوشما هستیم که باآرامش ونظرات سنجیده مردم را یاری کنیم.
درین صورت میدانم که اشخاص فریبکار خواهند گفت که دربین ما کسانی است که خداوند از آنها میخواهد انتقام بکشد و جای بسی خننده است که مردم بیدفاع ومظلوم را بخاطر چند نفر بد جزا میدهد. یعنی همه پوستین را بخاطر چند شبش میسوزاند. ها ها ها ها ها


اسم: صفی الله صاحب زاده   محل سکونت: دنمارک کوپنهاگن    تاریخ: 13.05.2009

کشور استقلال سیاسی ندارد تصمیم گیران اصلی اشغالگران ناتو میباشند ، در چنین شرایط اشتراک در انتخابات نامنهاد چه شورا ها و چه به اصطلاح ریاست جمهوری قبول اشغال و خیانت ملی است .
لازم به تذکر است که استعمار اشغالگر در پهلوی سایر جنایات عده از افغان های خودفروش را به حیث کبوتران صلح استخدام نموده و مردم را به شرکت در انتخابات ذلتبار و انقیاد دعوت میکنند .


اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 13.05.2009

مشرانو او دوستانو ته سلام!
په ریښتیا چه بی تدبیری او لڼډ فکری په شخص یا ملت بل څه کوی۰ اوس موږ دومره ذلیل شوی یو چه حتی د پدرام په شان کسانو هم سترګه نه را ځخه سوځی۰ او نر غوندی ځان ریاست جمهوری ته مو کاندیدوی۰ زه خو وایم (پدرام خان نوش جان) پریږده چه افغانان او په خاص ډول پښتانه نور هم په خپلو پښو کی تبرونه ووهی ستا او ستا د ملګرو به نور هم کار جوړ شی۰ دا زه ځکه وایم چه زما د ژوند تجربه دا وایی چه د سردار محمد داود خان حکومت خلقیانو ړنګ کړ چه اکثره پښتانه وه او د پښتنو ۷۰ کلن زحمت او قربانی یی په صفر ضرب کړه۰ بیا ډاکتر نجیب د بی تدبیری او بی خبری له وجهی دوستمیان او نور د پښتنو او افغانستان دوښمنان دومره غټ کړل چه بیا نه د د خپله زور پری ورسید او نه هم اوس څوک ورته چپ کتلی شی۰ د کرزی خان تبر وهل خو تشریح ته حاجت نلری۰
 


اسم: Zmaryalai   محل سکونت: London    تاریخ: 12.05.2009

I am against censorship. I sent a messages voicing my opinion and the admin did not post it. I strongly urge you to post my message.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.05.2009


لیست کاندیدان ثبت شده برای انتخابات 1388ریاست جمهوری افغانستان


اسم: نورانی   محل سکونت: لندن    تاریخ: 10.05.2009

همه میدانیم كه وطن بلا دیدهء ما آزاد و مستقل نیست و انتخابات هم درین فضای سیاسی مفهومی ندارد. اما در حین حال بی تفاوت بودن هم سودی بحال كشور ما ندارد. پس بهتر است كه میان كاندید فرق گذاشت و بر كسی تاكید نمود كه گذشتهء سیاه نداشته و دستانش در خون مردم سرخ نشده باشد.


اسم: مستمند   محل سکونت: فرانکفورت    تاریخ: 10.05.2009

از جمله کاندیدان که هویت مستقل ملی داشته باشد و خواستار حاکمیت ملی باشد وجود ندارد.
هر کاتدید به یکی از شبکه های جاسوسی یک کشور خارجی به شکلی از اشکال وابسته است. لیکن شهنواز تنی که مستقیماً از دربار آی ایس آی تغذیه میشود و هنوز هم مثل عبدالله و دیگر قاتلان دست های شان با خون مردم رنگین است باید محاکمه میشدند، نه اینکه رهبر یک کشور شوند که مردم دلیر ان یکبار چنین جنایتکاران را تا سرحد پنجاب دوانیده است.
تنها کسی میتواند که نماینده مردم افغان شود که قوای اشغالی را اخراج و پلان انسانی مصالحه ملی که درسال 1992 در نتیجه ابتکار کارمل- مسعود نابود شد ، انرا دوباره درعمل پیاده کند، باید در راس حاکمیت ملی قرار گیرد.
با حرمت


اسم: داکتر ن کامل   محل سکونت: كشور آزاد و دموكرات هاليند    تاریخ: 09.05.2009

سلام به هموطنان عزیز و دوست داشتنی.
اگر چه در مورد اشغال وطن من کدام حرفی ندارم و با شما همنوا استم ولی یک رهبری را انتخاب کنیم که خارجی ها را بدون جهاد و کشت و کشتار از وطن خارج کند و هم پاکستان را راضی بسازد که برای ما تحفه اسلامی (طالبان) را صادر نکند و عرب هارا قانع سازیم که ما افغان باشیم و وهابیت وعربیت شان را ارسال نکنند و ایران را وادار سازد که دیگر رنگ و روغن مذهبی شیعه ایرانی مارا خوش نخواهد آمد.
ما افغان باشیم که همه چیز را خود ما از خود داریم و ضرورت نیست و گنجایش هم ندارد که بما چیزی را بیگانگان بفهماند و اگر به این رهبران ایکه نامشان در لست سیاه انتخابات ریاست جمهوری است باید یکی را انتخاب کنیم اگر مشروع است و یانه. اگر انتخاب نکنیم باز خارجی ها برای ما انتخاب میکند و بازهم به نفع مردم افغانستان نیست و یک اندازه که آرامی نسبی در افغانستان آمده این هم از دست میرود و بهتر است معقولانه فکر کنیم البته کشت و کشتار هموطنان ما زمانی قطع میشود که ما رهبر قوی با اکثریت قاطع را دریابیم تا زبان گفتگو و دفاع از ملت خودرا داشته باشد که من درین لست کسی را سراغ نمیبینم وهمه نوکران خارجی و دشمنان ملت افغانستان استند بنظر من اگر ملت این انتخابات را تحریم نمایند و لویه جرگه یک راه حل است که در همین انتخابات مشخص میشود واگر سر نام رئیس جمهوری خط بطلان کشید ولی نماینگان شورا را باید انتخاب کرد این یک تکتیک سیاسی است و نمایندگان که در شورا انتخاب میشوند باید لویه جرگه را دعوت کنند در غیر آن مشکل وطن را تنها با نشاالله حل کرده نمیتوانیم تا یک اقدام عملی ننماهیم.
امید وارم که بزرگان ماچه زن و چه مرد و دانشمندان ما و جوانان ما چه دختر و چه پسر وجیبه تاریخی خودرا فراموش نکنند. بیائید مشکلات سیاسی و عقیدتی و اختلافات قومی و قبیلوی خودرا کنار بگذاریم و باوحدت کامل برای وطن و مردم وطن شرافتمندانه بیاندیشیم.وطن مادر همه ماست بیائید که او را ازین سختی ها و بدبختی ها نجات دهیم.
با احترام به همه شما وطنداران عزیز


اسم: Dr. Salahuddin Sayedi   محل سکونت: اروپا    تاریخ: 09.05.2009

سلام و احترامات خدمت تمام کارکنان پورتال وزین افغان جرمن آنلاین! الله تعالی شما را اجر بزرک نصیب بدارد. کار و تلاش فرهنکی شما بسیارعالی است.
شمامیدانید که اظهار نظر در روشنی معلومات شده میتواند. متاسفانه بخش اعظم کاندیدان ریاست جمهوری و معاونان آنان و برنامه های کاری شان برای کسی معلوم نیست. میدانیم که تعداد کاندیدان هم غیر نورمال است. به هر صورت پیشنهاد دارم که بخش در پورتال وزین شما برای هر کاندید باز شود که کاندید ریاست جمهوری، معاونین و برنامه کاری شان را در ظرف حد اکثر پنج صفحه روشن سازند. در مورد موضوع مطرح شما باید کفت که هست موارد که یک کاندید در یک ناحیه بهتر اما در ناحیه دیکر مشکل دارد. میدانم که مردم افغانستان فرصت های دیکر هم برای کار و تصمیم عملی خواهند داشت اما فکر میکنم که عملی شدن برنامه فوق در مورد تصمیم کیری مردم ما مساعدت بزرک خواهد کرد.
با احترام دوکتور صلاح الدین سعیدی - سعید افغانی


اسم: محمد معصوم مشایع   محل سکونت: کالیفرنیا    تاریخ: 09.05.2009

در مملکتی که زیر اشغال بیگانگان باشد. نه از نظر شرعی و نه از نظر عرفی رئیس جمهور، قاضی القضات، پارلمان قانونیت دارد.
از نظر شرع اسلام حتی خطبه به نام رهبر و یا امیر چنین سرزمینی خلاف موازین دینی ماست.
خوب حالا که جنایتکار، جاسوس، قاچاقبر، لاابلی و فاسق خود را پیش انداخته و با ساز امریکا انگلیس میرقصند. بگذار برقصد و این رقص شان رقص مرگ است.
از نظر فقه اسلام همه کاندیدان محارب با خدا، با رسول خدا و با شریعت و بنا بر آن محارب با خداوند اند. وقتی وطن آزاد بود آنوقت میشود روی انتخاب رهبر و یا امیر نظر مسلمین را گرفت. ملت مسلمان ما همین را میخواهند و بس.


اسم: Hameed raz   محل سکونت: Jalal abad    تاریخ: 09.05.2009

د افغان-جر من انلاين د ويب پا ڼې اغلو او ښا غلو چلوونکو ته سلا مو نه او درناوی !
په ر ښتيا سره هم ستاسو و يب پا ڼه ډيرو په زړه پورو هيواد نيو مسا يلو ته پا ملر نه کوي چې يو له هغو نه هم په افغا نستان کې دجمهوري رياست انتخابات او ټول ټا کنې دي٠
د ټو لو نه به لو مړی دا مو ضوع و څيړو چې په او سنيو مشهورو کا نديدانو کې څوک ددې وړ تيا لري چې د جمهور رئيس څو کۍ ته ځان کانديد کړي٠ د کر زي نه به يې پيل کړو چې دا ښا غلی په کومو ستر ګو دغه جر ئت ځا نته ور کړی چې بيا ځان کا نديد کړي ٠ ده په تير وخت کې څه وکړل٠ اداره يې يوه فا سده، رشوتخوره، اختلاس ګره او داداري مر داريو او بد بو يو نه ډکه اداره وه او ده٠ دده د جمهوري ريا ست په و خت کې زيا تر ه ټو پکسا لارانو په لوړو لوړو دو لتي څو کيو تکيې و هلې وې٠ بيو زله ملت او بيو زله عادي ما مورين، ښوونکي،کارګران او بيوزلي بز ګر نور هم در پدره او غريب شول، بر عکس خبيثو ټو پکسا لارانو په هيواد او خلکو داسې کا نې وکړې چې ساری يې د افغا نستان په تا ريخ کې نه دی تير شوی٠ سر بيره پردې د خلکو ځو رول ، دخلکو بند يا نول او د ائتلافي ځو اکو نو په بمبا ريو کې د بيګناه انسا نانو وژل او ډله ايزې وژنې هغه شيان دي چې د کر زي د کر غيړنې وا کمنۍ په و خت کې جر يا ن لري، له بلې خوا دده مر ستيا لان هر يو احمد ضيا مسعود او خليلي هغه جنا يتکاران او داړه ماران وو چې د بشري ضد مجر مينو په ډله کې راځي٠ خو څر نګه چې کر زی د امر يکې په زور وا کمنۍ ته رسيدلی و، نو په دې کې هيڅ شک نشته چې بيا به د همدوی په زورد ا فغا نستان د واکمنۍ په ګدۍ کښيني او دا ځل يې بيا يو بل پخو انی جنا يتکار خورد ضا بط فهيم او بل زوړ جنا يتکار خليلي يې د خپلو مر ستيا لا نو په تو ګه نو مو لي دي٠ خو زه وايم که ازموده را ازمودن خطاست!
کر زيه نو ر دې بس ده تا او جنا يت کوونکو وروڼو دې ډيرې چړ چې وکړې، ډيرې پيسې مو ټو لې کړې، ډير قا چا قو نه مو وکړل بس دی نور په دې مظلوم ملت ځان مه تحميلوئ ،خو پو هيږم چې بيا به يې د امر يکې په زور ګټي لکه چې وا يې مر بي که داري مربا بخور زهر جانت.
بل کا نديد د شمال د جنايتکارې جبهې له خوا عبد الله عبد الله دی٠ دی هم جنګسالار و چې درباني په دولت او د بن تر کنفر انس نه وروسته د افغا نستان د بهر نيو چارو وزير شو٠ دده دوزارت په دوره کې د بهر نيو چارو وزارت يوازې او يوازې يوې سيمې پورې مر بوط شو او هغه پنجشير و٠ د وزارت دجاروکش نه نيولې بيا تر پياده، مدير ،رئيس، قو نسلا نو او سفير انو پورې ټول پنجشير يان مقرر شول، پر ته له دې چې دوی کوم اکا دميک او دپلو ما تيک معيارونه ولري چې تر او سه پورې ددغه وزارت په سلو کې٩٠ همدا اوس هم د پنجشير يا نو په لاس کې دي او نور انسانان چې هم په ديپلو ما تيکو بر خو کې اکا ډميکې او دپلو ما تيکې زده کړې در لو دلې بې بر خې شول٠ عبد الله عبد الله جې نا ولې او چټلې سوانح لري دی هم غواړي چې د ملي کر غيړنې جبهې له خوا چې زموږ په ولس کې يوه بد نا مه جبهه ده او ټول خلک ترې په کر که ګوري ځان د جمهوري ريا ست د ټا کلو له پاره مستحق بولي٠
بل کا نديداشرف غني احمد زی دی٠ په دې کې شک نشته چې دی به يو عالم او فا ضل انسان او د اقتصادي چارو په بر خه کې به ځانګړی تخصص اوپو هه لري، خو فکر کوم چې د امر يکې OK د کر زي سره ده ،نو ځکه د ښا غلی اشرف غني چا نسو نه ضعيف وينم ښه به داوي چې دی هم دجلالي او احدي په څير په دې رمزونو او اشارو با ندې و پو هيږي او خپل وخت ضا يع نکړي٠
بل کا نديد د ستميانو مشر لطيف پدرام دی چې په افغاني ټو لنه کې يو منفور سړی دی٠ نه يوازې دافغا نستان ټول مليتو نه ور نه کر که لري ،بلکې پخپله سيمه کې هم د يو کمو نست په توګه دخلکو تر مينځ منفور دی٠ دی تر دې نه نور زيات په کو مې تبصرې نه ارزي٠
بريتو خلقی شهنواز تڼی هم شرم او حيا نلري چې د جمهوري ريا ست د څو کۍ له پاره ځان کا نديدوي٠ زه فکر کوم چې دی د عقل له پلوه کمی لري او د کمو نستانو په اصطلاح د هيواد د عيني او ذهني شر ايطو نه يو بې خبره سړی دی، زه فکر کوم چې دی هسې په ځان پورې ريشخند وهي، ږيره خو نلري ،خو په خپلو کمو نستي بر يتو نو بروتخند وهي.
همداراز د امر يکايې تبعه خليلزاد او د هدايت امين ار سلا چا نسونه هم ډير کمزوري دي٠ زه فکر کو م که کر زی يې و هم نه ګټي دی بيا هم جمهور رئيس دی ،ځکه امر يکا ور سره ده او په شا يې ټپوي٠


اسم: Noor   محل سکونت: Denmark    تاریخ: 09.05.2009

د کرزي او فهیم نوې که زړه انډیوالي؟
http://www.dawatfreemedia.org/index.php?mod=article&cat
=روانېچارې&article=1067 احمد صمیم
د بوش تر وحشي تیرې وروسته ټول مظلوم افغان ملت بیا په هماغو کړاوونو کې کیوتی دی چې د برژنف او د هغه وارثانو ورسره مخ کړی و، خو پپښتانه په ځانګړې ډول په اور کې راګیر دي، لکه چې سیند اخیستي وي، ځګونو ته لاس اچوي او له هر چا نه تمه کوي چې ستونزې یې حل کړي. کله چې کرزي صیب مارشال د کاندید مرستیال ولسمشر په توګه ونوماوه، پښتنو دوه ډوله غبرګونونه وښودل:
ځینو وویل چې دا کرزي ښه ونه کړل، چې یو جنګي جنایتکار او د ملت دښمن یې له ځان سره ملګری کړ، باید له دغو خلکو لیرې وګرځي، ځکه دغه ټلواله د ملي یووالي دښمنان دي، او د روس او ایران لپاره کار کوي،یو شمیر وویل چې دا ښه کار دی، ځکه د فهیم سره په ملګرتیا به ملي یووالی ټینګ شي،اصلي خبره داده چې کرزی کله هم له فهیم نه جدا نه و.
د بن په استعماري پریکړه کې نړۍ دا فیصله کړې ده چې د دولتي مثلث اضلاع او قاعده به د تاجک + هزاره + اقلیتونو نه جوړیږي او په راس کې به یې یو پښتون په سمبولیک ډول ځای په ځای کوي. له هماغې ورځې تر ننه د دولت اصلي بدنه همدغسې ده (خو متاسفانه د تاجک + هزاره + اقلیتونو نه یې هم د بشر د حقوقو ناقضین او جنګي جنایتکاران په صحنه حاکم شوي دي، کاشکې ددغو ورونو نه خو یې کوم پوه او مسلکي کس په دولت کې راوستی وای، نه چې فهیم او خلیلي). کرزی یو نیم لایق پښتون د لږې مودې لپاره ځکه په کابینه کې راولي چې د دوی اداره او نظام یو څه د نړیوالو په پام کې قانونمنده وښیي، که نه نو د فهیم تر دفاع وزارت وروسته بسم الله خان تر هغه ډیر جدي او ډیر افراطي دی، او رحیم وردک بیچاره ورته د یو میلمه په توګه ناست دی، د دفاع وزیر په توګه یې کور په کابل کې چور شو، خو موږ اوس هم خوشال یو چې د دفاع وزیر پښتون دی. دا مظلوم دومره ناتوانه دی چې د بسم الله خان سترګو ته ګوري او بیا خبرې کوي. د کورنیو چارو کیسه هم دغه شان ده: تر قانوني ضرار احمد ډیر متعصب او ډیر جدي و، او اوس اتمر صیب هم د شمالي ټلوالې په پښو کې پروت دی او ملي خاین ته رحمه الله علیه وایي. امرا لله صالح خو ځکه تر ټولو خطرناک دی چې هم امریکایي دی او هم شورای نظار.
تر دې بد تره دا چې د کرزي او فهیم تر انډیوالۍ د دوی د ورونو حاجي محسن او محمود کرزي انډیوالي ډیره پخه او خوږه ده، ځکه د قران کریم دمفهموم د فرمودې له مخې (د منافعو مینه ډیره شدیده وی). دا جوړه په هر لوی تجارت، هره لویه تجارتي معامله او هره سوداګریزه دسیسه کې شریکان دي، او خلکو ته وایي چې پیسې ډیر خوږ شی دی، او تر دې دوستۍ بله ښه دوستي نه پیدا کیږي. نو دا د پښتنو یوه خوش باوري ده چې له داسې یو چا نه، چې نه د هیواد په وړاندې ژمنه لري، نه پوهه لري، نه پوځ او لښکر لري، نه ګوند او ډله لري او نه ورسره قوم ولاړ وي، د خدمت تمه وکړي؟
کرزي په ۲۰۰۲ کې خپل یوه مشاور ته ویلي وو، چې (که مارشال وغواړي زما چپنه به په یوه او ستا کرتۍ به په بله ونه کې ځوړنده وي،.... او په دې امریکایانو باور پکار نه دی. دوی هم د مارشال ملګري دي، ځکه هم ده راوستي او د موټرانو مخې او شا ته یې منډې وهي او که کومه حمله پرې کیږي نو د مارشال کسان به قربانیږي)
کرزی پښتنو ته په ښکاره وایي چې پښتون په دې هیواد کې کوم منسجم ځواک نه دی، او چلنج ورکوي چې یو نر خو دې د ۱۰۰۰ کسانو یوه مظاهره راوباسي؟ دا رښتیا ده، پښتون طالب او حزب اسلامي له نړۍ سره په جګړه کې دی، دموکراتانو، ټکنوکراتانو او ملي ګرایانو په تیرو اووو کلونو کې کوم تشکل او انسجام جوړ نه کړای شو، او ځکه د کرزي چلنج سم بریښي چې څوک زر کسان سوله ایزې مظاهرې ته نه شي راایستلی.
د کرزي اصلي دنده داده چې د پښتنو په منځ کې ددغسې ځواک د جوړیدو مخه ونیسي، چې بیا په طبیعي ډول یو افغان شموله حرکت ترې جوړ یږي، خو دې د تشکل دښمن دی او د دوه کسان نظم هم نه شي زغملای.
د کرزي پلویان یو ډیر قوي دلیل وایي چې : امریکا د روس په شان یو ابر قدرت دی، او کولای شي پښتون ته دغه د سمبولیکې مشرۍ چوکۍ هم ور نه کړي، لکه روس چې هر څه کارمل او کشتمند ته ورکړي وو. کرزی تر هغوی دا ښیګڼه لري، چې کله بهرنیان د افغانانو ښځې او ماشومان وژني نو دې ورسره ژاړي او امریکا ته زارۍ کوي چې ملکي وګړي مه وژنۍ، خو کارمل خان او کشتمند خان به روسانو ته ویل چې (همه را بکشید، این ملت همه اشرار است). دا به سمه وګڼو، خو د افغانستان د عزت، ابرو، خود ارادیت او په هغه کې د پښتون او نورو ورونو د عادلانه ورورولۍ جوړول د کرزي صیب له وس، صلاحیت، عزم او شخصیت نه ډیره اوچته خبره ده، او باید دومره لویې تمې ترې و نه شي. دا دوهمه ډله چې وایي فهیم خان سره ملګرتوب به ملي یووالی ټینګ کړي، تر دې نورو ډیر تیروتلي دي، ځکه د روس له خوا فهیم خان ته دنده ورکړل شوې چې ملي یووالی ړنګ کړي، نه دا چې جوړ یې کړي. ده ته چې د شورای نظار خپلو ملګرو په ملامتونکې ژبه وویل چې په هلیکوپتر کې دې په داسې بې ننګه ډول د امریکایانو ټول امرونه په داسې حال کې ومنل، چې هغوی خپل هلیکوپتر بند هم نه کړ، نو هغوی به ستا خبرې څه اوریدلې وي او کاشکې یو څه لیکل دې ترې اخستی وای چې قدرت راته ډیره موده پریږدي، ده ورته وویل:[ برادر شرایط و ګپ ضرور نه بود، همین که پشتونه بری ما از بین ببره، همی همه چیز است،] دا خو ټول څه نه وو، ۷۰ میلیونه ډالر یې هم اخستي وو. نو داسې شخص به څنګه زموږ ملي وحدت جوړ کړي.
لکه څنګه چې دوی پښتنو ته هیڅ نه شي کولای او نه یې کوي، نورو ورونو قامونو ته هم کوم پروګرام نه لري، یوازې دا پروګرام لري چې لوی لوی قراردادونه د خپلو ورونو او خپلوانو په نوم واخلي او د ډک چیني او خلیلزاد او بوش او کنډولیزا رایس غوندې د تیلو د سترو کمپنیو مالکان شي، او نسلونه نسلونه په دې مظلوم ملت د پردو په ګټه واک وچلوي. د نجات لار داده چې ټول ملت دا ځل کرزي ته رایه ور نکړي او بس. که څه هم کرزی او فهیم د امریکا ملاتړ لري او امریکا غواړي یو ځل بیا په دې هیواد د غلو او جنایتکارانو یوه ټلواله حاکمه کړي، خو ملت باید دا شهامت وښیي، لکه د هر ظالم په وړاندې چې یې تل ښودلی دی .


اسم: اخترمحمد   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 09.05.2009

ملت در عزای قتل عام همګانی ناشی از بمباردمان کور امريکا اند. ولی اين مزدوران و نوکران امريکا خواب رسيدن به ارګ را می بینند. در باره نوکر بودن آنها همين قدر کافی است ګفته شود يکی از این کانديدان لب نګشودند و آنرا محکوم نکردند. دبل عبدالله عنصر جنايتکار و وطن فروش ایکه به پوشيدن دريشی ده هزار دالری از پول دزدی و خيانت به ملت مشهور است و از باند خلیلزاد خودرا پیش کشیده او هم ادعای رفتن بسوی مردم را دارد، مردمی که او و امر صاحب لعنت الله علیهم او آنانرا قتل عام کردند و بخاطر حاکميت چندتا دزد ولسوالی خود ملت واحد را به جان هم انداختند.
از اين کانديدان بشمول کرزی و معاونين جنایتکار و قاتلين دسته جمعی شان چيزی بور نمیشود. اينها هم در سالهای جهاد نوکر و قاتل بودند و هم در سالهای ختمتولی دزدان و چپاول ګران خلق الله بودند.
هم اکنون کشور دربست در تحت اشغال است هرکسی ميآيد او بايد نوکر باشد و اهداف استعماری امريکا را باید پياده کند. و مشکل عمده و بزرګتر از آن در اينجاست که برعلاوه آنکه افغانها در انتخاب اين کانديدان نوکر نقش نخواهند داشت ولی کشور ما به مرکز درګيری های بسیار بزرګ منطقوی سوق داده میشود که در هر دو حالت سرنوشت بسیار بسیار بدی را بايد انتظار کشید.
در همه حالات مردم انتخاب خودرا خواهند کرد اين وطن از مردم آنست و همين مردم ميدانند که با نوکران شاه شجاع مانند چه قسم برخورد کند. بااحترام
اخترمحمد ـ کانادا



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved