تحليل ها و پيام ها

قابل توجه خوانندگان محترم پورتال افغان جرمن آنلاین.
دریچۀ نظر خواهی در مورد مضمون " قانون سلب ازادی زنان و اجرای خشونت از جانب شوهر" نوشتۀ میرمن ملالی موسی نظام به روز یکشنه 19 اپریل به ساعت 23 و 59 دقیقه وقت آلمان مسدود می گردد.
با ابراز تشکر از سهم گیری شما.

سلام به شما
انتقادات راجع به تحقیر و بیحرمتی در نقابل زن ، از ابدا در دین اسلام رایج بوده در قرآن کریم هم ذکر گشته که اگر زن به گفت شوهر نکرد،از طرف شوهر زده شود.
از طرف دیگر حضرت پیغمبر ما ، باوجودیکه چندین زن داشت، در سن 60 سالگی و یا بیشتر از آن بی بی عایشه 9 ساله را به ازدواج خود در آورد.
متاسفانه هیچکس راجع به این موضوعات حرفی نمیرند. چنین مسایل از ابتدای اسلام رواج داشتهاست. بنابر آن اگر مسلمان هستیم باید این قوانین واین حقایق را فبول کنیم.
البته شرایط در آن وقت چنین بوده و چنان بوده. حال ، در این قرن 21 شرایط تغییر کرده و باید در احادیث گفتار ها و قوانین تغییرات منطقی وارد گردد و چنین تغییرات از طرف ملاهای نا فهم اسلام ممکن نیست.
پس باید بسوزیم و بسازیم.

با عرض سلام خدمت گردانندگان پورتال ، خانم ملالی نظام و سایر مدافعین حقوق زن و انسانیت، می خواهم بگویم که بنده هم مصاحبۀ ننگین و شرم آور فتانه گیلانی را شنیدم.
یک خانم چقدر باید ذلیل شود که مانند فتانه ها و قدریه یزدان پرست ها به مرداری خوری برده سازان زن و دربند سازان دموکراسی مبدل شود.
من با نظریات محترم عبدالقادر شاکری در رابطه با فتانه ها همنوا بوده اضافه میکنم که ای کاش فتانه ها در 9 سالگی زن جهارم دایمی محسنی ها و یا یکی از زن های بی حساب موقتی آنها می بودند.
با عرض حرمت

دیروز تلویزیون صدای امریکا ضمن گزارشی از تظاهرات شیر زنان عدالت خواه و کنیزان و طرفداران تاریک اندیش محسنی، بلخی و سایر بنیاد گرایان مصاحبه ای داشت با عروسکی به نام فتانه گیلانی که با بیشرمی تمام از قانون «احوال شخصیهءاهل تشیع» این سند کنیز سازی زنان درین قرن 21 به دفاع برخاست.
برای من تعجب آور به خاطری نبود که استعمار انگلیس از زمانی که چشم به کشور های اسلامی دوخت، از همان ابتدا تلاشی به منظور بیرون راندن علوم مثبته از مساجد نمود، و این کار را توسط روحانین خریده شده و حتی ساخته شدۀ خود انجام داد، که کشور ما نیز ازین هدیه ای انگلیس بی نصیب نماند.
در این ضمینه روحانیونی را برای ما ساختند و ارسال کردند که تاریخ کشور ما نامهای ننگین شان را فراموش نخواهد کرد. ولی متاسفانه به علت حاکم بودن استعمار بر تمام اهرم های اساسی کشور روحانیونی که حتی قتل های بیشماری را در کشور به خصوص بعد از سقوط مزدوران روس مرتکب شده اند، حاکم بر سرنوشت ملت هردم شهید ما ساختند و هم منی ژوب پوشی (تمام ساکنان کابل در زمان سلطتنت و جمهوری داود خان منیژوب پوشی فتانه جان را به یاد دارند) را حجاب اسلامی ! پوشانده و در راس «اجتماع زنان افغان» قرار می دهند، و با وی به نمایندگی از زنان افغان مصاحبه میکنند.
وفتی مصاحبۀ وی را شنیدم با خود کفتم ای کاش فتانه جان را در 9 ساگی در عقد نکاح مردی جون محسنی در می آوردن تا به گفتۀ مردم ما می دانست که « یک نان چند فطیر است؟ ».
من هم به فتانه جان و یایر عروسک های دایمی و موقتی محسنی ها میگویم :« که ايشان ميتوانند توضيح المسايل ايت الله محسنی را پهلوی بستر خواب خود بگذارند و دقيقأ بر مبنای آن عمل کنند امارعايت افکار عقبگرای خويش را در شکل قانون برای ديگر پيروان مذهب تشيع جبری نسازند»(1).

(1) اعلامیه بنیاد فیاض در همین نظرخواهی

ازتظاهرات ضد قانون احوال شخصیه در کابل پشتیبانی میکنیم!

بیشتر از یک قرن قبل ارنست رنان فیلسوف بزرگ فرانسه پس از دیدار و ملاقاتی باسید جمال الدین افغان گفت :"ارزش هـر دینی به میزان ارزش کسانیست که از آن پیروی میکنند." وقتاماحکیم سنائی غزنوی، مولانای سترگ بلخ، خواجه عبدالله انصاری، و...را تحلیل و تفسیر آنها را می بینیم و بالمقابل این "سوداگران دین فروش" را که همه چیز (وطن، مردم،ایمان و شرف) را در بدل پول می فروشند، مقایسه می نمائیم به تحلیل ارنان ارج گذاشته و به این نتیجه می رسیم که آن زمان که چنان بود ارزش آن تا سده ها کشید تا جائی که بر در ورودی ملل متحد نوشتند:
" بنی آدم اعضای یک دیگرند
که در آفرینش زیک جوهرند "
و یااز دوازده اثر فناناپذیر جهان پنج آن به در دری آراسته شده بود و اما امروز آنچه مسخره تر و مفتضح تر نیست تیکه داران دین فروش می گویند تا چند دالر بیشتر نصیب شان گردد.
یاد شرین گل پرسوز بخیر که میگفت : "اول بخوان بعد امضا کن" حداقل باسودان پارلمان یا رئیس جمهور ما بایداول آنرا میخواندند بعد امضا میکردند.
ولی در مورد نکاح صغیره و نه ساله باید جواب شهید مولوی واسع احوند زاده را که در لویه جرگه1924 بجواب ملا دین فروش دیوبندی تکرار نمایم که گفته بودند:
"ملا صاحب زمانیکه جناب شمانکاح صغـیره را سنت بدانید، میتوان چـنین نتیجه گرفت که قطعاً مفهوم و معـنای سنت را ندانسته اید.
ملا صاحب باید بدانید که نکاح صغـیره عـملی از اعـمال عادی است. در واقعـیت امر، حضرت رسول اکرم(ص) غـذا صرف میکرد، می آشامید، هـوا خوری میکرد، مزاح می نمود، می خندید... در عین زمان نکاحی با صغـیره انجام داد، تمام این اعـمال جزوی از اعـمال انسانی است که بهـیچ وجه سنت پنداشته شده نمیتو ند. آیا میتوان این اعـمال راسنت نامید؟...."
با سپاس و حرمت

ملالی جان عزیز !
از روزیکه این جریان را در ورای رسانه ها تعقیب می نمایم جز شرم دیگر احساسی ندارم.
رئیس جمهور افغانستان با معامله هائیکه در نظر دارد از هیچ نوع سرخمی راه دیگری رفته نمیواند و آنهائیکه در خدمت بیگانگان اند از موقف ضعیف رئیس جمهور با دیده درائی بی مثال استفاده میکنند.
امروز در اخبار روز خواندم که زنهائی که در پارلمان افغانستان نشسته اند اصلاً متن این سند شرمزا را نخوانده اند اما رای مثبت داده اند. نمیدانم که اینها از کی نمایندگی میکنند؟
در رابطه با این مطلب مضمون و شعر پر از درد و رنج یک زن فرهیخته، خانم لینا روزبه، را خواندم. بهتر از این تفسیر دیگر سند موثقی را دیده نمیتوانم.
به مبارزه تان احساس نا توانی نکنید. یقین دارم روزی در برابر خون ریخته شدۀ ستاره اچکزی و امثال وی با خجلت سرها فرود می آیند.

بااظهار قدردانی از ملالی جان نظام که همیشه مسائل حساس را مطرح می کنند، می خواهم مختصرا درد دل نموده و به ادامه شعری را هم تقدیم کنم.
مسئلهء دردآور قانون «احوال شخصیهءاهل تشیع» که لبهء تیز و بران آن متوجه زن است، در حقیقت ناشی از نابسامانی های جامعهء خود ماست که از گذشته ها دامنگیر زن افغانستان بوده است، ما نباید فراموش کنیم که در جامعهء کاملاً سنتی و اسلامی ما قبل از تدوین این قانون و توشیح عجولانهءرئیس جمهور، از ریشه مردسالار بوده و زن در سراسر افغانستان، حتی در شهرهااز جمله پایتخت هم همیشه محکوم محسوب شده است.
ماهمه شاهد بوده ایم که بعضا دموکرات ترین مردها هم در خانوادهء خود قیودی بر زنان خود داشته اند. حقیقت این مصیبت را در اصل و ریشه که ملاهای خودکامه مجری آن هستند و باآموخته های دینی خوداز قم و دیوبند وسیلهء پخش و استفاده جوئی از آن شده اند ، جستجو کرد.

شعرذیل بهمین مناسبت تقدیم میشود.

کسی خنجر بکف هرگز به جنگ زن نمی آید
ز توآید گر این مردانگی «!» ازمن نمی آید
ز بس سنگین دلی ها دیدم از ملا یقینم شد
که عطر مشک آمیز گل از گلخن نمی آید
به غم آبادمیهن اینچه بیداداست کزآنجا
بگوشم جز صدای ناله و شیون نمی آید
جنون قدرت و شهوت زبس گرم است در مردان
از و جز بوی گند از کوی و از برزن نمی آید
ز درد مردسالاری چنان زخمی به جان دارم
که غیراز خون دل ازدیده بر دامن نمی آید
چنان افسرده حالم ساخته این زن ستیزی ها
که در چشمم بغیر از گریه و شیون نمی آید
اگر صد بار باتقوی به چشمم جلوه بفروشد
مـرا بـاور بـه مـلاهای زن دشـمن نمی آید
بنازم وجه قانونی که خواهد خرمنی از زن
ولیکـن بـهر زن یک دانه از خرمن نمی آید
«اسیر»آنجابه قید وبندزن قانون همی سازند
چنین درنــده خوئی در گمان مـن نمی آید
والسلام

همین امروز خبر وحشتناکی از جنایت طالبان انتشار یافت.
به گفته والی نیمروز طالبان دو نفر دختر و پسری را که می خواستند خلاف خواست والدین شان باهم ازدواج کنند در مقابل مسجد و در پیش روی مردم در ولسوالی خاشرود ولایت نیمروزاعدام نمودند.
این خبر در واقع نتایج همین سیاست ها و قوانین وضع شده است که در صورت عملی شدن آن جامعه به قهقرا کشانده شده و زیر نام دین انسانیت به دار کشیده می شود. امروز می بینیم که از زیر لحاف اشغالگران امریکائی ریشوهای چون محسنی. بلخی و.. سر بلند می کنند و همین عملکردهای جنایتکاران طالب را می خواهند به قانون تبدیل نمایند.
برای ما و بخصوص زنان لازم است هر طوریکه امکان دارد باید اعتراض نمایند و اگر خانم ملالی نظام ابتکار تهیه نامه اعتراضی را بگیرند و از تمام کسانی که در مقابل این قانون ضد انسانی قرار دارند تقاضا شود که این نامه اعتراضی را امضا و به مجامع بین الملی بفرستند. با احترام کمال

سلام هموطنان عزیز.
باا ین قانون احوال شحخیه اهل تشیع، ضد انسانی ،ضد بشری وخیلی ها هم دور از قوانین مدنی بر بد ختی ها، آلام وبی سروسامانی های زن مصیبت زده افغان نیفزاید.این قانون وارداتی را از هر سرزمینی که به وطن عزیز ما آ مده دوباره به همانجا صادرکنید با معاشقه اجباری وبستن دست وپای زن نمی توان برای همیشه حکومت کرد

...........کسیکه زوجه اى کمتر از نه سال دارد وطى (۱) او براى وى جایز نیست چه اینکه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ (۲) اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد … - تحریرالوسیله آیت الله خمینی، جلد سوم، ترجمه آیت الله خامنه ای - منبع (۱- وطی یعنی آمیزش جنسی - منبع. ۲- تفخیذ یعنی مالیدن آلت جنسی به ران - منبع)......

تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل ........تبصره بیشتر از این گنجایش ندارد.

د دغو ټولوستونځو د هواري يوازينۍ لار دا ده چې دسيکولار سيستم په رڼاکې دين ، ساينس اوسياست سره بېل شي. په دغه سيستم کې هيچاته دګيلې او مرورتيا ځای نه پاتې کېږي.
دبشر دحقوقو دنړيوالې اعلاميې په رڼاکې مدني قانون هم په يوه ټولنه کې ديني او مذهبي توپيرونه له منځه وړي اوهم ددين ومذهب پروړاندې کرکه پای ته رسوي .
سيکولاريزم په هېڅ مانا د دين دښمنۍ په مانا نه دی. هغه د دين وجداني ارزښت تر هر بل سيستمه ښه ساتلای شي. هغوی چې غواړي دين ته سپکاوی ونشي او له خدای سره دانسان اړيکي دريښتيني ايمان اوعقيدې له مخې پر ځای پاتې شي؛ تر سيکولاريزم پرته بله لار موندلای نشي.

که څوک په رېښتيا له دين سره مينه لري، هڅه دې وکړي چې دين له سياسته بېل شي.ځکه سياست زښته ډېرې لانجې لري او داسمه نه ده چې دين په لانجو واړول شي.

سلام خدمت خواهر بیدار و رزمنده خانم ملالی موسی نظام وهمه راهیان راه دموکراسی.
باتاسف که سیه دلان بنیاد گر از عقب نگه داشته شده گی زنان افغان سود های زیادی را به نفع اندیشه های تاریک و قرون وسطی ای خود برده اند.اگر امروز قانون برده سازی زن شیعه(احوال شخصیه اهل تشیع) توسط باع وحشی بنام پارلمان و توشیح آن توسط کرزی صورت میگیرد ،یقین داشته باشیم که فردا سیاف ها و ربانی ها چنین قوانینی برای زن سنی نیز بیرن خواهند داد. به نظر من نه تنهااحتجاج زن و مرد افغان آزادی دوست علیه این قانون لازمی است، بلکه اتحاد و همبستگی تمام زنان را در بر ضد بنیاد گرایی ضروری است.در کشور ما متاسفانه محدود زنانی ان که به مقابل استبداد و وحشت برخاسته اند. ازان جمله اند خانم ملالی جویا،خانم ملالی موسی نظام...و هم یک یا دو سازمان زنانه.

لازم است تا زنان افغان یک صف رزمندۀ را تشکیل دهند که کفتاران سیه دل برده شدن شانرا رسمیت نبخشند.و از همین اکنون بی تفاوت نماده در داخل و خارج علیه این قانون غیر انسانی ایستادگی نمایند .

باعرض سلام هر قانون را میتوان با دیدگاه های مختلف ارزیابی کرداما قوانینی راکه در کشور ما تصویب و مورد ارزیابی قرار میگیرندآیا کدام ارزش عملی دارند؟ جواب به طور مطلق نه است ولی آنچه که این قانون را جالب میسازد اینست که قانون در ولسی جرگه تصویب میشود رئیس جمهور آنرا امضا میکند و زمانیکه در مطبوعات غرب روی آن چیزی مینویسند و اعتراض میشود یکباره کسانی در ولسی جرکه بیدار میشوند اعتراض میکنند اعضای کابینه صدای شان را میکشند و حتی خود کرزی هم در رابطه وزیر عدلیه خود را موظف به تغییر دادن این قانون میکند آیا همین رسوائی که بوجود آمده است گویای روشن نیست که ولسی جرگه بقول شیر زن افغان ملالی جویا طبیله خانه است و رئیس جمهور آن هم فاقدهرگونه سواد و صلاحیت سیاسی.
یک نکتۀ دگر راهم باید مورد توجه قرار دهیم و آن اینست که احتمالا کسانی آگاهانه با براه انداختن این رسوائی میخواهند برای انتخابات آینده افغانستان سود جسته و بازار شانرا چاق تر سازند.
هر طوریکه باشد این طرح غیر انسانی و ضد زن نباید جزء قوانین کشور قرار گیرد و باید هر چه رساتر صدای اعتراض خود را برای جهانیان برسانیم.
کمال

حقوق زنان افغانستان نه تنها از طرف مردان بلکه از طرف بعضی از زنان هم پایمال می شود.
مگر دختران از طفولیت از طرف مادران شان همیشه تشویق به فرمان برداری از مرداان خانواده نمی شوند؟
تخم سر بزیر بودن و هرگز از حق خود دفاع کردن از اول در ذهن هر دختر کوچک کاشته می شود.
لیزا نهیب

سلام برهمه و احترام به خانم ملالی نظام!
بلاخره رئیس جمهور و همه خاینین و جنایتکاران اینرا در خواهند یافت که بیش از این نمیشود، باگوش کر و چشم بسته هر چه منافع شان حکم کند عمل کنند، اگر این واقعیت دارد که جهان امروز بیک دهگدۀ مبدل شده است، اینرا هم بدانند که جهان پولی را که به افغانستان می پردازد برای این نیست که همه اش را خاینان چور و چپاول کنند و یا اگر فرزندان شان را جهت تامین امنیت می فرستند به این مفهوم نیست که خون آنها علیه تروریزم بزمین بریزد تا جنایتکاران به غم عشق خود تجاوز به زن را امر قانونی بسازند و خانه را برای زن بزندان مبدل نمایند.
در عصر حاضر دیگر مسایل سنتی مذهبی کار آئی سیاسی اجتماعی را ندارد، بهمین علل اعتراض جامعه مدنی افغانستان و فشار بین المللی در ارتباط به قانون زن سیلی محکمی بود بروی کرزی و دار و دسته اش که او را مجبور نمود تا اینطور عنوانی وزیر عدلیه هدایت دهد: بملاحظه نظریات و پیشنهادات ارائه شده از جانب شخصیت ها، نهادهای مدنی، حقوقی و جامعه زنان در باره قانون احوال شخصیه اهل تشیع و با رعایت حکم مواد سوم، شصت و چهارم و یکصد و سی و یکم قانون اساسی افغانستان بوزارت عدلیه وظیفه سپرده میشود تا قانون متذکره را جهت تامین مصالح ملی و رعایت ارزشهای حقوق بشر در مطابقت با احکام شریعت غرای محمدی (ص) و قانون اساسی افغانستان تحت نظر شخص وزیر عدلیه مورد باز نگری و تدقیق مجدد قرار داده طرح تعدیل شده آنرا بمقام ریاست جمهوری ارائه نمایند.
آنچه کرزی دستور داده همه باهم در تناقض بوده و ممکن نیست بدون نقض و خدشه وارد نمودن به دین و مذهب و یا به دیموکراسی و حقوق بشر قانونی ترکیب و ساخته شود که هم دوکانداران دین راضی شوند وهم جامعه مدنی و دولت های حامی دولت افغانستان.
این اولین و آخرین جنجال و بن بست در ساختار قانون و اجرای آن در جامعه افغانستان نخواهد بود، سرانجام دولت افغانستان و هر دولت دینی مذهبی در دنیای امروز مجبور خواهند بود تا سیستم سیکولار را بپذیرند و الی از روابط مثبت جهان دور و تجرید شده راه زوال را در پیش خواهند گرفت.

سلام براقای هجا وآقای شامی با این مقالات خوب وآموزنده شان.
من تعجب میکنم که باهمه حرمتی که در جهان معاصر به زن، به عنوان یک انسان داده میشود، چرا در دین عزیز اسلام حقوق و حیثیت زن پائین تر از حقوق و حیثیت مرد قرار داده شده و چرا زن را در حد یک وسیله ارضای خواهشات جنسی مرد به موجودی درجه دوم پایین آورده است.
مثلاً: امتیاز گرفتن چهارزن برای یک مرد در یک وقت، مشروع بودن کتک زدن زنان از سوی مردان و مشروعیت تماس جنسی با زنان برده ، دو برابر سهم بردن مرد در میراث و در شهادت دو زن برابر یک مرد، و کشتزار بودن زن برای مردان.
در کتاب توضیح المسایل، تالیف دکتر شفا، به حواله از کتاب " نهج الفصاحه" ، مجموعه سخنان محمد(ص)، برگزیده از "کتب اربعه" و "صحاح سته" در مورد زنان این وجیزه های اسلامی نقل شده است:
"- مجالست با اراذل و گفت و شنودبا زنها دل را بمیراند.
"- اگر زنان نبودند خدا چنانکه شایسته پرستش اوست پرستیده میشد.
"- زن بصورت شیطان می آید و بصورت شیطان میرود.
"- بدترین دشمن تو همسر توست که همخوابه تو و مایملک تواست.
"- زنیکه خود را معطر کند تا مردمان بوی عطرش را بشنوند، آن زن زنا کاراست.
"- اگر زنی بشوهرش بگوید که از تو خیری ندیدم، تمام اعمال نیکش بی اثر میشود.
"- فرزند خود را شنا و تیر اندازی آموزید و زنان را نخ ریسی.
"- زن از دنده ای خلق شده که راستی پذیر نیست، پس اگر با کجی او بسازی ساخته ای، واگر خواهی به راستیش باز آوری، او را میشکنی، و چاره اش طلاق است."
ایا کسی هر قدر بادیانت هم باشد میتواند با گفته های بالا موافق باشد؟

د افغان-جر من د ويب پا ڼې ښا غلو چلوونکو ته سلامونه او ښې چارې !
ما تا سو ته د مخه هم د ښځو د حقو قو په اړوند مطلب در ليږلی و چې تا سو بير ته و ليکل چې د تخنيکي ستو نزو له کبله مو مطلب د ويب پا ڼې پر مخ خپور نکړ٠ زه با يد عر ض وکړم چې متعصب اخو ندان با يد داحقيقت په ښه تو ګه درک کړي چې ښځه هم د خدای پاک يو مو جود دی او با يد دو مره د حقارت او سپکاوي په ستر ګه ور ته ونه کتل شي چې دوی ورته ګوري ٠ د افغا نستان ښځې با يد ددغو مر تجعو او ورو سته پا تي اخو ند انو د قرون وسطايي او ار تجا عي مز خر فو افکارو پر خلاف را پورته او نه ستړې کيد ونکي مبا رزه وکړي٠ ښځي با يد په ټو لو ټو لنيزو بر خو کې د نا رينه وو تر څنګ پوره او بشپړه ازادي ولري او د هغې نه پر ته به ددوی په ژو ند انه کې هيڅ ډول پر مختګ را نه شي ٠ زه هغو مر تجعو ا خو ند انو ته چې ښځې د خپلو حقه حقو قو نه محرومه او بې بر خې کوي وايم چې بس کړئ ،خلک مو ډير و غو لول، بس دی نور خلک مه غو لوئ ٠پر يږدئ چې ښځې د نورو نا رينه وو په څير مساوي حقوق ولري٠ تا سو اخو ندان تل د هيواد د پر مختګ په وړاندې خنډونه جو ړوئ٠

در کشور عزیز ما معمول بر این گردیده است که هر آنچه ایجاد می کنیم ضوابط عام و همگانی آنرا یا نادیده میگیریم و یا فراموش میکنیم ، و یا عوامل ، انگیزه ها و عناصر برون از دایرهً موضوع اصلی را بر آن می افزاییم و یا به میل خویش عوامل اصلی آنرا دور می اندازیم و این کرده های ما یا تابع " ابتکار" است یا تابع تمایلات سیاسی و " ایدیولوژیک ، " و یا تابع منفعت پرستی های مشخص و نا مشخص .
یکی از کرده های مخرشی که اخیراً برملا گردید تصویب قانون " احوال شخصیهً اهل تشیع" می باشد، که تسوید و تصویب آن بر مادهً 131 قانون اساسی 2004 افغانستان استناد دارد ، در مادهً 130 که فقهه حنفی منبعهً نا مدون صدور احکام برای حل قضایا تعیین گردیده است ، در اخیر خود تذکر مهمی دارد ، به این متن :
"....در داخل حدودی که این قانون اساسی وضع نموده ، قضیه را به نحوه ی حل و فصل می نمانید که عدالت را به بهترین وجه تامین نماید." یعنی در صورت رجوع به احکام منبعهً اخیر ، به شرطی میتوان از احکام آن منتفع گردید که : 1: مفاد قانون اساسی را جریحه دار نسازد.
2: استفاده از احکام متضمن حل و فصل عادلانهً قضیه ، آنهم به بهترین وجه آن باشد. ولی در زمینهً متن مادهً 131 توضح اهم اخیر مادهً 130 به مشاهده نمیرسد ، در این مادهً اخیر گفته شده که:" .... را مطابق به احکام قانون تطبیق می نماید." آنانیکه به قانون و حقوق بلدیت دارند، نیک می دانند که از نظر هیرارشی قوانین ، قانون اساسی مهم ترین و نهادی ترین قانون یک کشور است ، که مطابقت هر قانون دیگر با ارزش های آن یک مکلفیت اجتناب ناپذیر میباشد، در حالیکه مطابقت با یک قانون عادی (غیر از قانون اساسی) رعایت بسیار ناچیز را برای یک سند حقوقی معین می کند .
حال اگر هر قانونی مناقض با ارزش های قانون اساسی باشد ، مرعیت نداشته و باطل خواهد بود ، در صورتیکه قانون احوال شخصیه دارای مندرجات مانند نقض سن فانونی زوجه ، عشق ورزی خلاف میل و خواست زوجه و ممانعت جبری خروج وی از منزل باشد ، دو مورد اخیر صریحاً خلاف نص مادهً 22 قانون اساسی است که مشعر است : " .... اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی می باشند." زیرا خواهران اهل تشیع ما را نه تنها در برا بر مرد اش نا برابر قرار میدهد بلکه آنان را به مقایسه ً سایر خواهران ما مشمول حقوق مساوی با مردان نه خواهد ساخت و در صورت تحقق احکام قانون جدید ، آنان از برابری حقوق مساوی با مردان ، منجمله شوهران ایشان بی بهره خواهند گشت.
نظام جهانی حقوق بشر ، نا برابری زن و مرد را ، از هر آدرسی که باشد ، نه خواهد پذیرفت ، این نظام نا برابری در اراده (اوتونومی) و حق تصمیم گیری را برای زن و مرد از هر آدرسی که بیاید، مردود می شمارد و نیز نظام جهانی حقوق بشر در انقیاد درآوردن و به برده گی کشیدن ( حتی در تحت پیوند زناشوهری) را رد نموده و آنرا محکوم می کند.
احوال شخصیه چیست ؟ عبارت از آن اموری است که انسان ( شخص) را از دیگران متمایز می سازد، و او را به فامیل و خانواده اش مرتبط می نماید و شامل مسایل مانند شخص ، امور زناشویی ، نفقه ، عده و نسب میگردد، صحیح است که بسیاری از حوزه های احوال شخصیه توسط لازمه های شکل زنده گی مدنی هر قوم وملتی نظم داده می شود ولی مثل سایر ساحات زنده گی این عرصه نیز تحول و تغیر می کند، نمیتوان روش های مدنی را بدون تحول و در حالت رکود آن همانند چند قرن قبل پذیرا دانست.
از سوی استنباطات ناقص از" احکام مذهبی " را نمی توان حقیقت مساله پذیرفت ، توصیه های " آداب همخوابه گی" و صدور دساتیر مرد سالارانه را معرف یک شیوهً زنده گی مدنی قلمداد نمودن و غلو کردن در این ابواب و فصول میتواند برای بد نام نمودن آن عنوان شده باشد ، احکام مذهبی حایز قواعد و ضوابط بسیار مفید و سنجیده شده است که از آن ها در طرح قوانین ( از جمله قانون مدنی ما) نیز استفاده به عمل آمده است، چهره یا رخ دیگر این قانون احوال شخصیه نقض اصل " عام بودن قانون" است ، قوانین نباید طوری باشند که بخشی از گروه های اجتمایی را از حقوق حقه ً شان محروم کنند ، و یا برای گروپ معین اجتمایی امتیازاتی را در نظر بگیرد که سایرین از آن محروم باشند. به تاسی از همین اصل عام بودن قانون است که امروزه در دنیای ما در سطح جهانی اصول و قواعد عامی وجود دارد که در تمام کرهً خاکی ما با عین قوت و ارزش پذیرفته شده و رعایت می گردد ، که یکی از این اصول برابری زن و مرد در تمام عرصه های زنده گی می باشد ، نمی توان قوانینی وضع نمود ، که مناقض این اصل ( برابری زن و مرد) باشد. جهان کنونی در تمام بخش ها به سوی همرنگی ، همگونه گی و یگانگی میرود ، در این جهت موسسات حقوقی در دنیا فعال اند ، که برای یگانه سازی حقوق تمام کشورها کار می کنند، چقدر غم انگیز است که جهان به کجا میرود و ما به کجا .....
علی الرغم مخالفت و بی میلی زوجه به عشق ورزی و تحمیل همخوابگی با وی ، این عمل به مفهوم دقیق کلمه تعرض و تجاوز به عفت و تمامیت جسمانی زن تلقی می گردد، به همین سان زن را در چهار دیواری خانه به انقیاد درآوردن و به او قایل نشدن حق برون رفتن از منزل ، صریحاً با حق گشت و گذار آزادانهً انسان در تناقض است.
این عمل به نحوی به برده کشانیدن آدم نیز تعبیر شده میتواند. اگر سن قانونی ازدواج مورد اعتراض باشد ، باید خاطر نشان ساخت که سن قانونی ازدواج در مادهً 70 قانون مدنی افغانستان تکمیل سن شانزده ساله گی پیش بینی گردیده است ، در مادهً 71 آن حتی سن کمتر از 16 را نیز به نحوی مجاز میداند و تنها ازدواج دختر کمتر از سن پانزده ساله را منع میکند.

من به تائید نظریات خواهر محترم سپین خانم، میخواهم علاوه کنم ، تاجائیکه بخاطر دارم مردم افغانستان باهمه پسمانی های اجتماعی وبی سوادی، قبل از ورود کمونست ،شروع دوره بدبختی مردم نجیب افغانستان ، مقایسه با همسایه ها دراکثر مسایل اجتماعی و مخصوصا" مسایل زناشوئی مشکلات زیادی نداشتند.
مشکلاتی که اکنون گریبانگیر جامعهءما گردیده، موجودیت متعصبین وبنیادگرایان وارداتی که نوکران سر سپرده وقسم خوردهء بیگانگان هستند، میباشد که جزبه منافع شخصی شان، ولوکه به آبروریزی جامعه هم تمام شود، حقوق همه ومخصوصااقلیت ها و ضعفاراپامال مینمایند وبه جنایات بی شمار با انواع واشکال مختلف مانند بوجود آوردن چنین قوانین غیر انسانی برای مظلوم ترین قشر جامعه و زندانی ساختن افراد بی گناه وروشنفکر مانند غوث زلمی و پرویز کامبخش ویا آن مظلوم که از گرسنگی فامیل واولادهایش به سرقت یک جوال آرد متهم بود،و امثال آن می پردازند.
آقای کرزی هم که در نشهء قدرت غرق است یکبار دیگربا توشیح این قانون، بی کفایتی وبی توجهی اش را نه تنها به جامعهء افغانی بلکه به تمام جهانیان به اثبات رسانید. درین جا یک موضوع دیگر را نیز قابل یاد آوری میدانم و آن اینکه مبلغین مذهبی ما که خودشانراداکتر، پروفیسور، روشنفکر، عالم ودانشمند معرفی مینمایند، با ژست واکت های عجیب، ساعتها درعقب پردهء تلویزیون ها گلوپاره میکنند، درمورد این قانون و ضرب وشلاق به دختر مظلوم در سوات پاکستان،کوچکترین اشارهء نه نموده اند.
گفتار اکثر این عالی جنابان دایما" به یک محور معین و مکرر میچرخد وآن عبارت است از داستانها ی پیامبران وفتوحات وکارروایی های شان درراه جهاد ، برگزاری وادای مناسک دینی، جن و شیطان و دعا و تکبیر برای رفع حاجات و روزه و نمازوزکات و خیرات و زیارت و پوشیدن لباس وچادر و خوردن گوشت حلال وحرام واین مسایل . ما که در جوامع اسلامی از والدین مسلمان به دنیا آمده ایم، این موضوعات را آنقدر شنیده ایم که در اعماق مغزوقلب ووجود ما حک شده و در مرگ هم فراموش ما نخواهد شد. ونتیجه آنرا افراد اندیشمند وعاقل بخوبی میدانند. شنیدن تکرار این مسایل جز ضیاع وقت منفعتی نخواهد داشت. این ها اگر واقعا" دانشمند وعالم اند باید سعی نمایند در پهلوی این نصایح، به مسایل علمی برطبق شرایط زمان ومکان وزندگی متمدن امروزی خودرا مجهز نموده دیگران را نیزازان بهره مند ساخته، عزت وآبروی هردو جهان را نصیب شوند

سلام به شما دوستان:

در اینجا فکر می کنم یک اشتباه رخ داده است. چیزیکه امروز بحیث یک مشکل تبارز نموده و غربی ها بالای آن انتقاد می کند هیچ ربطی به شیعه و سنی ندارد مگر آنکه شما عمدا خواسته باشید از آن برای تفرقه اندازی استفاده کنید. چیزیکه در قانون شخصیه شیعه ها تصویب گردیده است یک موضوع اسلامی است که هیچ ربطی به شیعه و سنی ندارد. شیعه و سنی مذاهب می باشند و پیروان آن حق دارند طبق دساتیز مذهبی خویش عمل نمایند. اما چیزیکه در اینجا قابل بحث است این است که جناب کرزی بحیث رئیس جمهور افغانستان حق تصویب یا رد مراسم مذهبی مردم در افغانستان را ندارد. در افغانستان باید قانون مدنی از طرف رئیس جمهور تصویب گردد نه قانون شیعه و سنی.

قابل توجه دوستی که دیروز 6 اپریل پیامی به زبان زیبای پشتو نوشته بود و متاسفانه به اثر یک پروبلیم تخنیکی از بین رفته است رسانیده می شود که :
1- امید است این نارسائی را با لطف بیکران بر ما ببخشند.
2- لطفا متن مذکور را دوباره بما بفرستند که با خوشی به چاپ آن اقدام گردد.
با عرض سلام و ارادت.
تیم افغان جرمن آنلاین

Ba portal wa afghanhae aziz sala
m!Ba nazare man paidaesh chonin yak qanoone dar sharaete konini metawanad mobani 3 elat zael bashuriad: 1-Tahlil wa arziabie ghalat az awaqeb siassi wa amalie qanoon mazkoor;
2-Adame mawjudiate yak team maslakie hoqooq danan dar tashkile riasate gomhuri;
3-pa khpal sari,yani har che badabad,be parwaie motlaq.

It is very sad and shameful, that we have in country such type of president and such type of parliament where the secrete decision of few member of parliament will be announced in behave of Parliament in whole and this punch president is signing it at the end.

So far we remember it, those people claimed: " we are replacing the Taliban with the help of our supporter countries to get the women free from them, because they never let the women to work as teacher, as medical doctor, in administrations or in privat companies, it was not allowed them to go out alone, women was keep at home during the time of Taliban, they was beaten and stoned".

With this barbaric decision of few member of parliament and the president is signing it like he did it in the past to liberate the killer and criminal from their prosecution, he is unstable president, this why Khalilzad choose him. This president is demonstrating very clear with his such dirty action that he and his friends are going to slave the women under the slogane of pseudo democracy. The action of this president is reflecting in additional that Afghanistan has no uniform nation.

Mr. President realized pressure from his supporter, he announced prompt, NO, sorry, it is misunderstanding in translation, we have to check it again, if the new law for Hazara women is so as our friends understood it, then we will of course to change it.

It is shameful for the supported countries, that they put such people on the neck of our nation.

Taliban seem to me more open in their actions, they are worst than Taliban and they are insidious actors in additional, opposite to them the Taliban are simple people, we have now in country a new dangerous type of Taliban! GOD PROTECT OUR NATION FROM THOSE HIDING TALIBAN

به مادران عزیز!
ما کاری که میتوانمیم انجام دهيم تر بیه سالم فرزندان ماست. تا تغیر ی در اصل و اساس جامعه بار آیدو نگذاریم که از حق مسلم ما گاهی کمونیست ها و گاهی غربی ها استفاده نماید.

سلام بر محترمه خانم ملالی موسی نظام ،وخوانندگان پورتال افغان- جرمن آنلاین!
من نظریات آقای احسان سکندری وخانم فرزانه پوپل را تائید کرده ، علاوه میکنم که قانون "احوال شخصیه اهل تشیع" از روی رساله های فقهی اهل تشیع برون نویس شده وآیت الله محسنی به عنوان معتبرترین مرجع تقلید اهل تشیع افغانستان همان کاری را درحق زنان شیعه روا داشته که درایران وسایرجوامع شیعه اجرا میشود. من از قول بزرگترین مراجع تقلید مطالبی را برای تان نقل میکنم که کسی از پیروان تشیع منکر آن نیست وبدان عمل میکنند.

درنهج البلاغه ، از«على» خلیفۀ چهارم اسلام، ترجمه محسن فارسى، تهران ، اميرکبير، ١٣٦١، صص ٣٥٨، ٣٨٦، در باره زنان روايتى است که : « اى مردم بدانيد که زنان ناقص ايمان ، ناقص بخت و ناقص خرد هستند. نقصان ايمان آنان بازنشستگى ايشان از نماز و روزه در روزهاى حيض شان ميباشد. ولى نقصان خرد ايشان گواهى دو زن که معادل گواهى يک مرد است، ميباشد. ولى نقصان بختشان در اينست که ميراث شان نصف ميراث مردان است . بنابرين بکوشيد از زنان بپرهيزيد و ازخوبان آنها برحذر باشيد و اگر شمارا بکار نيکى فرابخوانند از آنان اطاعت مکنيد تا مبادا طمع ورزند وبکار هاى زشت وادارتان کنند.» (بحواله بازشناسى قرآن ، ص ٣٠٥)

آیت الله دست غیب شیرازی درکتاب خود(معراج، فصل اول)ازقول علی روایت میکند که فرمود: " روزی من و فاطمه به حضور رسول اکرم (ص) شرفياب شديم و آن حضرت را بسيار گريان ديديم. فاطمه از پدرش علت گريه را پرسید؟ حضرت فرمود: شب معراج که مرا به آسمان بردند زناني چند از امت خود را در عذاب شديد ديدم و گريه من براي آنهاست . فاطمه به پدر عرض کرد مگرراجع به عذاب زنها چه دیدید؟.حضرت فرمود: .دیدم زني را که به مو هاي سرش آويزان کرده بودند درحالی که مغزش مي جوشيد. و زني رادیدم که او را به زبانش آويخته بودند و آب جوشان جهنم به حلقش فرو مي ريختند. و زني را ديدم که بر پستانهايش آويخته بودند و زني را که گوشت بدن خويش را مي خورد و آتش در زير او شعله مي کشيد. زني را مشاهده نمودم که پاهايش را به دستهايش بسته، مار ها و عقرب ها را بر او مسلط ساخته بودند و زني کور و کر ديدم که او را در تابوت آتشين قرار داده و مغز سرش از تنش بيرون مي آمد و بدنش در اثر مرض جذام و پيس قطعه قطعه و از هم متلاشي ميشد. و زني را ديدم که در تنور آتش او را به پاهايش آويخته بودند. و زني را مشاهده کردم که گوشت بدنش را از جلو و عقب باقيچي هاي آتشين مي بريدند و زني که صورت و دستهايش را مي سوزاندند و از روده هاي خويش مي خورد. و زني که سرش مانند سر خوک و بدنش به شکل الاغ و به انواع عذابها معذب بود. و ديگري به صورت سگ بود و آتش از پشتش وارد مي کردند و از دهانش بيرون مي آوردند و ملایکه با گرز هاي آتشين بر سر و بدنش مي زدند.

حضرت فاطمه (ع) عرضه داشتند: يا رسول الله به من بگویيد که کار اين زنها چه بوده که خداوند آنها را چنين معذب فرموده است. حضرت (ص) فرمودند: آن زني که به موي سرش آويخته بودند زني بود که موي سرش را از مردان (نا محرم) نمي پوشانيده است و آن زني که به زبانش آويخته بودند، زني بوده که شوهر خورا اذيت مي کرده و آنکه به پستانش آويخته بودند از همبستر شدن با شوهرش تمکین نمی کرده است و آنکه با پاهايش آويزان بود، بي اجازه شوهرش از خانه بيرون مي رفته است و آن زن که گوشت بدن خود را مي خورد زني بوده که بدن خود را براي نامحرمان زينت مي کرده است و آن زني که دستهايش را به پاهايش بسته بودند، خود را نمي شسته و لباسهايش را پاک نمي کرده و غسل جنابت به جا نمي آورده و به نماز اعتنایي نداشته است و آن زني که کور و کر و لال بود از زنا فرزند به هم مي رسانده و به گردن شوهر خود مي انداخته. آن زن که گوشت بدنش را مي بريدند خود را به مردان مي نمايانده تا مورد توجه آنها قرار گيرد و آنکه بدنش را مي سوزاندند و او روده هاي خود را مي خورد، زني بوده که مرد و زن حرام را به يکديگر مي رسانيده است و آن زن که سرو صورتش مانند خوک و بدنش به شکل الاغ بود، زنيست که سخن چين و درغگو بوده است. و آنکه به صورت سگ بود و آتش از پشتش داخل و از دهانش خارج مي ساختند، زني بوده خواننده و آواز خوان، آنگاه حضرت فرمود: واي به حال زني که شوهر خود را به خشم آورد و خوشا به حال زني که همسرش را راضي بدارد." (بحواله توضیح المسایل، ص ۲۹۸، از دکترشفا)

ملا محمدباقر مجلسى( روحانى عهد شاه سليمان صفوى) درکتاب معتبرش(حليه المتقين، تهران، چاپ ١٣٦٢، ص ٧٢،روايت مي کند که « حق تعالى براى زنان غيرت جايز نداشته است واز براى مردان غيرت قرارداده است ، زيرا براى مردان چهارزن و از متعه وکنيز آنچه خواهد حلال گردانيده است و از براى زن غير ازيک شوهر حلال نکرده است و اگر شوهرديگرى طلب کند يا اراده نمايد نزد خدا زنا کاراست.... زنى آمد خدمت حضرت رسول(ص) وگفت يارسول اﷲ چيست حق شوهربرزن؟ فرمود لازم است که اطاعت شوهربکند و نافرمانى اونکند و از خانه بى رخصت او تصديق نکند وروزه سنت بى رخصت او ندارد وهر وقت اراده نزديکى او کند مضايقه نکند اگرچه برپشت پالان شتر باشد و از خانه او بى رخصت او بدر نرود واگر بى رخصت بدر برودملایکه آسمان وزمين وملایکه غضب وملایکه رحمت همه او را لعنت کنند تا به خانه برگردد. گفت يا رسول اﷲ حق کى برمن از همه عظيم تراست ، فرمودکه حق شوهر، پرسيدکه من برشوهرآنقدر حق ندارم که او برمن دارد، فرمود از صدتايکى نه . آن زن گفت : قسم مي خورم به خدایى که ترا به حقيقت فرستاده است که هرگز شوهرنکنم.» (بحوالۀ بازشناسى قران، ص ٣٠٦) وبازملامحمد باقر، از قول امام جعفرصادق نقل مي کندکه وى گفته است: "حضرت رسول فرمود که عيال مرد، اسيران اويند و محبوب ترين بندگان نزدخدا کسى است که بيشتر به اسيران خود احسان بکند. و در حديث معتبر ديگرى از قول حضرت رسول آمده است که : زنان را درغرفه ودر بالاخانه جاندهيد ونوشتن به ايشان نياموزيد وسوره يوسف رابه ايشان تعليم ندهيد... وحضرت امير فرمود: مردى که کارهاى او را زنى تدبيرکند ملعون است وحضرت رسول چون اراده جنگ داشتند بازنان خود مشورت مي کردند و آنچه ايشان مي گفتند خلاف آن مي کردند وحضرت رسول فرمود هرکه اطاعت زن خودکند خدا او را سرنگون درجهنم اندازد...و بدان که از جمله حقوق زن برمردآنست که هرچهارماه يکبار با او جماع کند اگرحاضرباشد و عذرى نداشته باشد ودرکنيز و درمتعه اين واجب نيست.( محمدباقر مجلسى، حلية المتقين،همانجا)

آیت الله مشکینی از قول امام جعفرصادق روایت میکند:"حضرت امام جعفر صادق فرمود:در زمان پیغمبرصلی علیه وآله، مردی از قبیله انصارمسافرت کرد وبه همسرش سفارش کرد: ازخانه بیرون مرو تا من برگردم. طولی نکشید پدر آن زن بیمار شد.قاصدی فرستاد واز پیغمبر عیادت پدر خواست. فرمود: درخانه بنشین واطاعت شوهر کن. تا آنکه حال پدر سنگین شد.زن باز پیغام فرستاد و اجازه خواست، و باز همان جواب را شنید. آخر پدرمرد. زن اجازه خواست تا در نماز جنازه پدرحاضر شود. باز همان پاسخ آمد.پدر را به خاک سپردند ودختر قدم از خانه بیرون نگذاشت. پیغمبر پیام فرستاد: خدا به پاس این فرمانداری تو از شوهر، تو وپدرت را آمرزید." (ازدواج دراسلام، تالیف ایت الله مشکینی، به حوالۀ دکتر شفا، توضیح المسایل، ص ۲۹۶)

ترساندن زن از عواقب اخروی همیشه از موثرترین ابزار کارمکتب آخوند برای اطاعت زن از شوهرش بوده است. درواقع آب از سرچشمه گل الود است، وشورای ملی ورئیس جمهورکرزی بخاطر گل روی ایت الله محسنی ، به عنوان بزرگترین مرجع فتوا وتقلید اهل تشیع آنرا تصویب وامضاء کرده اند تا میادا موردخشم روحانیت اهل تشیع قرارنگیرند.با احترام.

به توجه جناب بدخشی از کابل و سایر نویسندگان محترم !
از همه خوانندگان و نویسندگان گرامی دوستانه تقاضا می کنیم :
1- از استعمال کلمات رکیک و دشنام آمیز در نوشته ها و نظرات خویش اجتناب کنند. 2- از استعمال کلمۀ (ملیت) به جای قوم ، قومیت و تبار خود داری فرمایند چه در افغانستان عزیز ما صرف یک (ملت) وجود دارد و آن هم (ملت افغانستان) است و یک (ملیت) وجود دارد و آن (ملیت افغان) است که همه اقوام و تبار های افغانستان بدون استثنا دارای این ملیت شریف میباشند.
ما ناگزیر کلمات ملیت را به اقوام تصحیح نمودیم. با عرض احترام و ارادت.

خانم ملالی موسی نظام . اين که خيال کرده ايد ، تصويب و متن اين « احوال شخصيه ...» تحت فشار ايران بوده، حدس درستی نيست . اين در ظاهر احوال شخصی شيعه است ، اما اگر به ساير مذاهب اسلامی نيز مراجعه کنيد ، ديدگاه مذهب سنت و جماعت نيز اگر بدتر ازين نباشد ، بهتر نيست! زنان شيعه ساکن تهران بسيار آزاد تر و دارای حقوق و امتيازات بيشتر شهروندی نسبت به زنان مسلمان سعودی و سودانی و پاکستانی اند! اين قانون اخير ( احوال شخصيه) منطبق و مبتنی بر قرآن است و نصوص تاريخی اسلامی . اخيرا در کابل پرس يک نويسنده ترقی خواه به نام راوش ، مشکل جامعه افغان را نافذ بودن قوانين اسلامی دانست که ۱۴۰۰ سال قبل در يک محيط بيابانی و جامعه شبانی و عشيره ای ايجاد شده و برای دنيای مدرن و عصر انترنت هرگز کارآمد نيست ، به هيچ سوالی از جامعه نو و عصر جديد ، پاسخ گفته نميتواند واين مصيبت بزرگی است! بهر حال علت العلل را بايد در نظر بگيريم نه معلول را . نه فرع و حاشيه را .با اخلاص . احسان اسکندری

خانم ملالی موسی! تشکر از نوشته شما! خلاصه ديدگاه و تعبيرات قرآن کريم در باره ماهيت و هويت موجودی به اسم « زن » چنين است .
۱ ـــ زنان شما ، کشتزار شما هستند ، از هرسو که خواستيد با آنان بياميزيد ( مقاربت کنيد !)
۲ ــ زنانی که سر از اطاعت شوهر به پيچند ، ابتدا نصيحت شوند ، اگر با اندرز اصلاح نشدند ، به سختی مجازات شوند ( لت و کوب شوند) . در مورد بيرون رفتن و نرفتن زن از خانه ، در کتب سير صحابه رسول الله ميخوانيم ( فاطمه زهراء دختر مکرم پيامير صلی الله عليه وسلم، هزگز بدون ا ذ ن شوهر ، بيت « خانه » را ترک نکرد ، حتی برای ديدار پدر !).
با اين مستندات ، نه گناه کرزی است نه تقصير شيخ آصف محسنی نه قصور ولسی جرگه افغانستان . نميدانم چرا قلمبدستان ما ، بجای اصل به فرع ، می چسپند ؟ با عزت باشيد . فرزانه پوپل ( ميکروريان کابل)

با خواندن نامه محسنی (مشهور به بابه نانک) به میزان جهالت انسان در این عصر ترقی و پیشرفت و علم واقعا انسان متحیر میشود. باید گفت که جنایتکار، تاریک اندیش، ستمکار، وطنفروش و .... چه پشتون باشد و چه هزاره ، تاجیک و ازبیک و نورستانی از هم فرقی ندارد. در هر قوم هم انسانهای خوب و شریف وجود دارند و هم انسانهایی (اگرتوهین به انسانیت نباشد که اینان را انسان خطاب کرد)‌ از نسل محسنی، ملاعمر، گلبدین، قانونی، محقق، گلابزوی، ربانی، فهیم، دوستم، حضرت علی ... . اینانی که میخواهند اعمال پست یکچنین عناصر را به اقوام مربوطه شان ربط دهند بیشرم اند و در پس آن شوونیزم و جهالت نهفته است. یگانه راهی که دشمنان ما میتوانند بر گرده ما سوار باشند اینست که اول زیر نام قومیت و مذهب و زبان و ... ما را به جان هم اندازند و در پس پرده ، خود کیف کنند و جیب های شان را پر کرده بر باداران خارجی شان عشوه کنند. مردم عام تمامی اقوام ما شریف و زحمت کش و با غیرت اند، اما یک مشتی از جانیان نمی گذارند که اینان در صلح و ثبات و دوستی و برادری بسر برند. مرز های مذهبی، قومی، منطقوی و... را باید شکست و همه باهم دست دوستی دهیم تا وطن خود را از شر دشمنان داخلی و خارجی نجات دهیم ، ورنه باید تمام روز شاهد باشیم که پست صفتان بر سرنوشت ما بازی کنند و برای ما قوانین عصر حجر بسازند و از خون و عرق ما کاخ های استبدادی خود را اعمار نمایند.

اعلامیه: معامله ملا محسنی وکرزی آخوند بالای حقوق زنان را محکوم میکنیم!