Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  بحــرانیت افغانستان از منظر جامعه شـناسی    نویسنده:  سید نظام الـدین وحدت

 
اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 28.02.2009

اسلام علیکم محترم وحدت،
شما در یک قسمتی از مقاله تان از عدم آماده گی جریانات چپی و راسنی به بحث انتقادانه و علمی بالای اشتباهات سابقه شان یادآوری کرده اید. چه فکر میکنید، میشود با وجود این رویه با آنها بحث علمی، مفید به آینده کشور، آغاز کرد؟ بعد از تغیرات انقلابی در اروپای شرقی - به خصوص آلمان - عاملین جنایات را آرام نگذاشته و از آنها پرسشهای کردند. آیا میتوان در جامعه افغانی از اینگونه سوالها گذشت؟ قابل تذکر است، که افغانها به آسانی فراموش کرده نمیتوانند. آیا ما در طرح این سوالها احتیاج به کمک خارجی نداریم؟


اسم: سید نظام الدین وحدت   محل سکونت: هالند    تاریخ: 27.02.2009

سلام دوستان عزیزی که لطف کردید مقاله ناچیز بنده را مطاله فرمودیدونظردادید،ازهمه شماسپاسگذارم:
حقیت مسلم این است که هیچ نوشته نمیتواندازکمبود ونواقس خالی باشد،همچنان این انتظاروجود نداردکه همه با یک نوشته موافق باشند! اما در رابطه بامواردی مشخصی که دوستان به حیث سوال ویا انتقادمطرح کردند با اختصار توضیح میکنم:

اول خومت آقای بکتاش که پرسیدن بحران یعنی چی ؟ باید عرض کنم که بحرانی شدن یک کشور که منظور این مقاله است یعنی :کشور وجامعه که نهادها وارگانهای متصدی حیات جمعی دربه صورت عادی کارنمیکند، نقطه اوج بحران بر افتادن ویاانحلال واخلال حاکمیت سیاسی یا دولتی است که عمده ترین متصدی حیات یک کشور است،چیزی که در افغانستان از7ثور 1357 به بعد اتفاق افتاد وتا امروز ادامه دارد وبعد ازاین که مداخله خارجی هم به آن اضافه شد و وحیات جمعی را تا سرحد توقف رساند.

خدمت سید اشرف گرامی عرض میکنم:واژه گان دری فارسی میان ما وبرخی کشور های همسایه ما به دلیل زبان مشترک شریک است واستفاده از آن اجتناب ناپذیر،امااینکه میگوید از فلاسفه یاد میکنم وباز توضیح کامل نمیدهم در یک مقاله گنجایش توضیح بیشتر وجود ندارد، ازآقای ربانی یاد کردید بلی عزیز من تا سال 1360شمسی در آعاز جهاد ومبارزه قط دو سال با ایشان همکاری داشتم وهمان زمان با همین استدلال ودلایل که درمقاله می خوانید فاصله گرفتم از همان روز تا امروز همین موقف را دارم که در مقاله می خوانید، از دوستان دیگری که نسبت به این کمترین لطف داشتند سپاسگذارم. وحدت


اسم: سید اشرف   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 27.02.2009

با عرض و احترام خدمت آقای وحدت !
تاجائیکه من دریافته ام آقای وحت در سخن گفتن و نوشتن همیشه سعی داشته اند از لغات و کلمات ساخت ایران استفاده نمایند مثل «کنش واکنش ، گفتمان» و غیره شاید به قصد اینکه سطح و سویه خود را بلند نشان داده و خود را مدرن جلوه دهند، ولی جانب دیگر را فکر نکرده اند که این شیوه برای خواننده و شنونده دلگیر شده او را از تعقیب مطالب باز میدارد.

نکته دوم همیشه از فیلسوف های بسیار مشهور بشکل بسیار کنده وبریده نقل قول می آورند.
نکته سوم از همین نوشته که به نظر خواهی گذاشته شده است پیداست که درک شان از تجدد و مدرنیته یک چیز است ، در حالیکه چنین نیست . زیرا هر فردی میتواند مثل امان الله خان وغیره ادعای تجدد خواهی داشته باشد اما مدرنیته مفهوم دیگر ی را میرساند، مدرنیته مفهوم یک سیستمی از اقتصاد، فرهنگ ، ادبیات ، هنر را میرساند. امان الله خان تجدد خواه بود ولی از مدرنیته و زمینه بوجود آن چیزی نمیدانسته، بهمان نسبت باوجود نیت نیک شکست تاج و تختش را از دست داد. در یک کلمه باید گفت تجدد خواه و مدرنیته یک چیز نیست .
نکته چهارم : یک فیلسوفی مثل هگل را نمیتوان با یک ادیب و شاعر مقایسه نمود و از یکی دو بیت آن حکم صادر نمود که آنچه هگل گفته مولانا بسیار قبل از او انرا میدانسته و بیان داشته است .
نکته پنجم : گفته شده از استقلال افغانستان یک بیرق بجا مانده و بس ولی گفته نشده از کدام زمان استقلال افغانسان ماهیت خود را از دست داده، آیا از زمان سقوط رزیم امان الله خان تا امروز و یا از زمان کودتای 7 ثور 1357 بدینسو؟.

اینگونه مطلق و دربست حکم کردن درست نخواهد بود زیرا ضرر و زیان و جنجال فراوان به بار می آورد. باحترام


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 27.02.2009

نوشته محترم سید نظام الدین وحدت،« تحت عنوان بحران افغانستان از منظر جامعه شناسی» ایجاب تحلیل و بررسی دقیق یا نقد مفصل را می نماید و نمیشود به ذکر چند سطری در آن باره پرداخت، فقطه میتوان گفت نتیجه ای که ذکر اش در صفحه پنج رفلته صحیح و بجاست. بااحترام


اسم: فردوس   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 27.02.2009

سلام به آقای وحدت
شما در مقاله تان جهانی از گپ را منعکس کرده اید ، نکته ای که مرا بخود جذب کرده است ، همانا اشاره به صورت بندی گفتمانهاست . تا وقتی که قلم بدستان افغان بقول شما اولتر از همه به خط کشی عالمانه دست نزنند و مسایل را نه از موضع کله شخی بل از روزنه عقل و درایت علمی و تجربی حل نکنند ما درجایی که هستیم یک اینچ هم پیش نخواهیم رفت .

جائیکه شیطان قلم میزند درآنجا نور و روشنایی وجود ندارد و جایی که آدم قلم میکوبد درآنجا شیطان وجود نخواهد داشت ... آدمها تا خودرا تغیر ندهند ما به گفتمانهای سالم نمیرسیم ، معیار انسانیت ، حزبیت و سیاست نیست مثلاً مهم این نیست که اقای وحدت روزگاری بنابر ضرورت در گروپ ملاربانی نفس کشیده است ، مهم اینست که جناب وحدت در طی سی سال قلم زدن و سیاست کردن به مردم خود چه کرده است ؟ مهم اینست که هرکس از عملکرد خود پاسخ گوی باشد! اگر مقاله درست خوانده شود دقیقاً به این نکته اشاراتی وجود دارد که به چند صدایی آدمها لطمه نمیزند بل به آنانی لطمه میزند که جنایت کرده اند و حاضر نیستند که به پای گفتمان بروند.
دست های تان سرشار از آفرینش باد


اسم: پویا   محل سکونت: هالند    تاریخ: 27.02.2009

مقاله جناب وحدت در میان مقالات شاه مقالات است . درین مقاله مسایل اگرچه شتابنده مطرح شده است ولی مدخل و درآمد آن بسیار عالمانه و مسؤلانه در میان مقالات شاه مقالات است . درین مقاله مسایل اگرچه شتابنده مطرح شده است ولی مدخل و درآمد آن بسیار عالمانه و مسؤلانه


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 26.02.2009

اسلام علیکم، متاُسفانه نویسنده در آغاز مقاله موخذ ادعااش، که فرد با لذات خوب و بد تولد نمیشود، نیاورده است. اسلام حتی در انسان سه احساس را از زمان تولد اش تشخیص میکند: حیوانی، انسانی و ملکوتی. شوپنهاور فیلسوف آلمانی معتقد بود، که انسان میتواند با طرز زنده گی اش خود را از قید خواهشات آزاد کند. با رفتار اخلاقی انسان بند غرایض و خودخواهی را شکسته میتواند. زه وحدت صاحب سره په دغه نظر، چه اکثرو تحولاتو زمونږ په هیواد کی خارجی منبع لرله، موافق یم. خو لکه چه مي پر یادیږی، په دغه تغیراتو کي افغانی شخصیتونو لوی تاثیر درلود. دا صحیح خبره ده، چه د افغان ولس د ناروغی حالت په علمی خبرو ښه کیدی شی. خو څرنګه به زمونږ ټولنه دغه یووالی ته ورسیږی، چه څه شی صحیح او غلط دی؟


اسم: سید هاشم سدید   محل سکونت: هالند    تاریخ: 26.02.2009

سلام وطنداران عزیز!
قبل ازهرچیز خسته نباشید آقای وحدت،مضمون علمی وجالب شماراخواندم واقعآپرازمحتوابود بسیارآموختم امیدوارمضامین بیشتری ازشمارابخوانم.
برادرشما سید هاشم سدید


اسم: hiwad   محل سکونت: Nedarland    تاریخ: 26.02.2009

slam aqee wahdat
meqalla shoma ra khandam,tahlil shoma waghean ali bod wali ba qezawat shoma makhsosan dar mored mojahedin ke wetan ra Azad kardan mewafeq nistam, mardom afghanistan majbur bodan dar zeman jang serf be jang fekr konan
teshakor


اسم: mustamand-s   محل سکونت: Germany-frankfurt    تاریخ: 24.02.2009

با تقدیم سلام،
باید بعرض رسانید که مضمون شما واقعیت داشته ولی در شرایط اختناق اور امروز نوشتن حقیقت نه تنها تلخ است بلکه باعث توهین نیز میشود، بخصوص تاریخ زنده کشور ! واقعاً اگر در کشور جنگ زده ما پلان صلح ملل متحد تطبیق میشد امروز میشد که در شرایط سی سال قبل میبودیم ولی این پلان بزرگ انسانی که در اثر سبوتاژ عناصر ائتلاف شمال به دستور باداران مسکو - تهران از بین رفت و کشور ما به حمام خون مبدل گشت.

بدبختی در این است که امروز نیز همان ائتلاف شمال در وجود جبهه ملی فعال و به اختلافات قومی لسانی و مذهبی دامن میزند تا بازهم منحیث اله دست مسکو - تهران در حمام خون کشور جنگ زده ما مقامهای را که لیاقت انرا ندارند بدست بیاورد. این مطلب را همه مردم ما میدانند زیرا که بعد از نابودی پلان صلح ملل متحد برهان الدین ربانی بنام رئیس جمهور خیر خانه و بعداً صدراعظم شان بنام صدراعظم چهار اسیاب مشهور بودند.

کشور ما زمانی صاحب صلح خواهد بود که منحیث افغان در فضای وحدت ملی مثل دیروز زندگی کنیم، هرگاه ما وحدت ملی داشتیم بر همه دشمنان متجاوز اعم از سوپر پاور شوروی،انگریز و چنگیز غالب بودیم و زمانیکه وحدت ملی بخاطر اهداف نامشروع نابود شده رژیم کشور ما حتی در مقابل چند هزار طالب پای لوچ با چند صد پنجابی بی تنبان تاب مقاومت نداشتیم و قهرمانانه فرار صورت گرفته و امروز نبز حاضر نیستیم تا به تاریخ زنده دیروز توجه بکنیم و از ان درس عبرت بگیریم و از نفاق ملی و ارزو های ازمندانه منصرف شویم تا مردم ما در فضای صلح و ارامش با داشتن یک لقمه نان در ابرو وعزت زندهگی کنند.
بااحترام


اسم: بکتاش   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.02.2009

وحدت صاحب
بحرانیت یعنی چی؟
این اصطلاح را شاید ملا های عربی پرست هم استعمال نکنند.
اما شمابا کشف جدید تان آرام و سر افراز باشید.
رهبر قبلی شما ملا برهان الدین ربانی که آقای نظام الدین وحدت یکی از فرستاده های او به ایران بود اکنون بیشتر از واژه های ایرانی کار میگیرد.
و من الخرد التوفیق



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved