تحليل ها و پيام ها

پیش از اینکه شب به پایان رسد و این نظر خواهی خاتمه یابد می خواهم سطری چند در باره آن بنویسم.

بنوشته با ارزش خانم لینا روزبه کاملاً موافقم، جای خوشی است که افغانستان چنین فرزندانی دارد، فرزندانیکه به رفعت، وحدت و پیشرفت آن می اندیشند.
جای مسرت است یک تعداد دانشمندان و قلم بدستان وطن پرست و انسان دوست در این نظر خواهی به صورت مثبت و تحسین آمیز اشتراک کردند و در خط مخالفت بازشتی های سیاسی و قوم گرایانه در کنار این ابر زن وطن ایستادند.

صدای لینا فریاد خالصانه میلون ها مرد و زن افغان است که هیچگونه آرایش سیاست کارانه در آن علاوه نشده است، اما این ندای بی ساخت و شفاف هر آنچه باید را در خود نهفته دارد ؛ تامین امنیت مردم، تقویه و استحکام وحدت ملی، ایجاد حس مسؤلیت در برابر نیازهای مادی و معنوی مردم، حراست جان، ناموس و مال آنان، حذف و زدایش فساد و مافیای اداری و اقتصادی و تر یاک، حفاظت از تمامیت ارضی و سرحدات و نیز رعایت اصل شایسته سالاری و اولویت به قابلیت های فنی و علمی در مورد کاندیدا های ریاست جمهوری آینده افغانستان.

اینها را میتوان در نبشته سراپا آرزو و سرشار از آرمانهای وطنی و ملی لینا روزبه دریافت کرد..

برجستی نگارش لینا در آن بوده است که وی موقف های قومی، سیاسی و ایدئولوژیک را در برابر اولویت های اساسی وطن و مردم باطل اعلام کرده است و حتی به نحوی همه را با آن فرا خوانده است تا از لاک ها و قالب های کوچک قومی و اید ئولوژیک خویش بیرون بیایند و به جهان گستردۀ مردم افغاستان خویش را آشنا بسازند و درست در همین جا در وطن و مردم خویش آرمانهای شان را بجویند، نه آنکه وطن و مردم را به قد اندام اندیشه های اتنیک و ایدئولوژی های خویش کوتاه و دراز برش کند.
شعار های لینا از دل برخواسته اند و باید آنها را با گوش دل شنید، دل های درد مند با این ندا ها خوب آشنا است.

بعضی از سیاست کاران و سیاست مداران ما چنان در نوع بیان « زرگری» خویش معتاد گردیده اند که اگر عالی ترین مطالب بامحتوی، با اصطلاحات و الفاظ مورد استعمال آنان بیان نشود، آنرا جدی نمی گیرند و ارزش محتوی را تابع و منوط بشکل پرداخت مطلب میگردانند، این یکی از مواردی است که فاصله سیاست کاران و سیاست مداران را با مردم بیش از پیش دور نگه میدارد، از فاصله دور نمی توان بدون ابزار های علمی حقایق را دید و تشخیص نمود، آنانیکه افغانستان و مردم آنرا از دور نگاه می کنند در این نگاه تمایز و اختلافات دیدگاهای شان را نیز می افزایند و لذا مردم و وطن را در اختلافات متعدد به تماشا می گیرند، در حالیکه افغانستان و مردم ما یکی اند، واحد اند و واحد باقی می مانند..

تعدد ابراز نظرات و تبصره های مثبت در مورد مقاله خانم لینا روزبه موید این حقیقت است که خواستهای این خانم گرامی آرمان اکثریت تمام افغانها و افغانستان است، فرزندان حقیقت گرای افغانستان کامیاب باد .

خواهر عزیز لینا جان روزبه حیدری سلام. از صمیمیتی که در گفتار شما معلوم است میتوان به شخصیت والای شما به حیث یک زن و یک مادر افغان افتخار کرد. من از دست همین بیخردان که هر روز به بهانه ای فضای امنیتی کشور را تاریک و تار میسازند وطن را با فرزندانم بسوی دوبی ترک کردم. انتظار میکشم که وضع خوب شود اما باور کنید همین اختاپوت ها و شیاطین اند که میکشند، اختطاف میکنند و به زن و فرزند مسلمانان تجاوز میکنند. این ها همان های اند که سلاح رایگان را در دوران کمونست ها بدست آوردند و نا جوانمردانه حالا بهانه ای برای بقاء خود میسازند و به نام ملیت قوم و قبیله تجارت میکنند. خداوند شما و امثال شما را درحفظ و پناه خود نگهدارد. ممنون شما
خواهر شما فرزانه امیری

Keshwar e ma neyazmandi ba rahbar-e choon khanum Lina dard. Man besyar khush astam ke dukhtaran Afghan behtar az mardan Afghan dar kharej dar fekre ayanda watan wa mardum shan astan -- mardaa lutfan az khaw bedar shawed!

با سخنان خانم روزبه کاملا موافقم، شرم کلان مخصوصا به روز روشنفکران این وطن اینست که از اینهمه فلاکت و بدبختی و ویرانی و دربدری مردم این کشور شرم ندارند و هنوز هم میخواهند مسایل ملیتی را دامن زده این کشور رنجور و نحیف را یکبار دیگر غرق مصایب جدیدی کنند.
اما در مورد رئیس جمهور آینده افغانستان با تاسف باید گفت که هرکه به روی صحنه بیاید حتما و ضرورا کسی خواهد بود که قبلا در کاخ سفید تعیین گردیده است و از همین حالا می شود پیشبینی کرد که این آقا هرکه باشد، چون یک دست نشانده امریکا خواهد بود کوچکترین خدمتی به این وطن نخواهد کرد. اصلا سی آی ای و امریکا هرگز اجازه نخواهند داد که کاندیدان دموکراتی نظیر آقای بشردوست رای زیادی بیاورند و تقلب کاری خود را در پس پرده خواهد کرد تا شخص مورد نظر کاخ سفید برنده اعلام گردد.

I am 100% sure that women like ****, **** and **** who are busy in spreading hate among afghans would feel ashmed of themselves after reading what khanom lena rozbah haidary wrote.

پیروزی نهائی از آن خانم لینا روبه حیدری شكست نا پذیر و ناكامی شرم آور متوجه ایران پرستان و پاكستان پرستان است. نظریات هموطنان عالیقدر ثابت ساخت كه وزن مهین دوستان به مراتب بیشتر نسبت به وزن عدهء قلیل فروخته شدگان سنگینی میكند. این ضربهء محكمی است كه بر فرق گلبدین، ربانی، مسعو و خلیلی و رهین ها فرو می آید.
خانم لینا روبه حیدری! پیروزمند و موفق باشید.

قابل توجه خوانندگان محترم پورتال افغان جرمن آنلاین
دوسیه نظر خواهی پیرامون نوشتۀ محترمه لیناروزبه حیدری زیر عنوان
"قوم ونژاد را بخاطر قربانی که هر قوم و نژاد افغانستان برای آن داده است، متوقف سازید " به تاریخ روز شنبه 29 نومبر به ساعت 23 و 59 دقیقه وقت آلمان مسدود میگردد. از محترمانیکه آرزوی تبصره در آن باره را داشته باشند، آرزومندیم قبل از تاریخ مذکور نظر خویش را درج فورمۀ نظرخواهی بفرمایند. با ابراز تشکر.

Lina Sister
I salute you. It is a pleasure to see such a noble, clever, patriot afghan sister like you .

حرفهای لینا روزبه آفتاب گونه روشن و بی ابهام است

برای خواهر عزیز لینا جان روزبه!
من هر دو نوشتۀ شما را خواندم. باور کنید در تبصرۀ تان به خاطر دوستانیکه که در بارۀ شخصیت والای تان نظر داده اند اشک در چشم ام جاری شد. البته وسعت نظر و قدرت قلم شما بود که مرا تا ژرفنای محبت و انسان دوستی یک زن ویک مادر هموطنم برد. شما خیلی انسانی و خیلی هم میهنی فکر میکنید. در وطنی که مردم آن با فقر، بیسوادی، اشغال دست بگریبان اند و از هر طرف ستم میکشند. دامن زدن به مسایل زبانی، منطقوی، قبیلوی و این و آن غیر از تداوم به بدبختی این ملت دردی را دوا نمیکند.

من به تمام خواهرانی که نا دانسته و یا دانسته به چنین مسایلی دامن میزنند برادرانه پیشهاد میکنم که سر به گریبان خود کرده و ازین گونه تفرقه اندازی ها صرفنظر نموده و به خاطر اشک مادران داغدیدۀ پشتون، تاجک، هزاره، ازبک، بلوچ، پشه ای،ترکمن و دیگر اقوام سخن از وحدت، برادری و همدلی بزنند.

اگر ما به گذشته افتخاراتی نداریم چراآنرا همواره به رخ مردم ما بکشیم. وطن ما از هر چیز زیادتر به اتحاد، همدلی و وحدت ملی ضرورت دارد. یگبار دیگر نظریات خواهر عزیز لینا جان روزبه رابه دیدۀ قدر نگریسته و با ایشان تبریک میگویم.

Some people are complaining, that the web sites and some news paper let some people to insult and to offend the national and political personalities of country, they should be not let any more, because they are misusing the freedom of journalism.

I mentioned before, why many people are praising the voice of Ms. brave Lina? We have read there all created disaster in country, the killing, putting into jails and insulting of innocent people, robbing the nation and creating of intrigues of languages and ethnic, but she did not mentioned the names of such people, she appeared such existed trouble and she described the personality who could be the right one for the nation at the present time.

During the seven years have giving the supported countries billions USD, if the nation of Afghanistan would have honest government and honest parliament, then it would be possible to rebuild with those money TWO AFGHANISTANS, but the nation is suffering hardly at the present time, even the world news paper are busy with this matter and with their robbing and their incompetence and their increasing criminalities ( involving in drug business too) in country.

How it should be, that the luxury houses, hotels, huge shops and companies can be seen in cities and they are becoming more wealth day by day and some of them are announcing in impertinence manner, we are religion people, nationalist and democrat( former communists) and in additional it is appearing complain, that no body should mention they style and doing of those people and not mention them by name and it will be seen as insulting.

A robber is robber, a thief is a thief, a killer is a killer and slave of foreigner is a slave. It is shameful, that a minister is getting 60000USD per month and he is announcing, that this amount of money will be pay by such and such source, also, he is getting from outside, it is shameful, that all Pashtun areas are bombing every day and all national dressed people are targeted as terrorist, but any artificial defender of Pashtuns did not quit his job and went with his group on the streets to demonstrate against such horrible actions, yes both sides are running on the streets for creating intrigues of languages just to turn away the common people.

It is shameful, that a president is traveling to the bombing area from time to time for a very short time to announce his excuse and he is putting a wish for killed people to go into paradise and he is promising, I will send all of you to HAJ, but it never happened and he has not the courage to quit his job.

It is shameful, that from both sides will be motivated the young students to act as Pashtun against Tajik and to act as Tajik against Pashtun, in fact, those instruction giving people are united fully for their robbing, criminality, occupying positions and watching and supporting the killing of innocent people, it is not enough, they are supporting in cities and abroad their followers to create intrigues of languages and ethnic, all those so called political groups are involved very deep by the present created disaster and at the same time they are trying to be defender of Pashtu speaker , Dari speaker, Uzbaki speaker and Hazaragi speaker.

NO, all those groups including communists are united in government and in parliament and they want to unit themselves with Mullah Omar and Mullah Hikmatyar.

Mr. warrior G. W. Bush put all those criminals together, it is known to every body, that the time of business with religion, languages and ethnic is over. The appearing all of such criminalities of those people made it possible the independent courageous web sites and some news papers, no body can shut up those courageous sources and no body should up side down the painful truths of patriots for their own dirty slogans! Those people started to shut up brave Malalai Joya, even they kick her out united from parliament, but her voice went through the whole world and those courageous web sites and news papers keep her voice alive!

محترم چونی لال قندهاری، سلام و سپاس برشما !
نوشته مقبول تانرا خواندم، قبل از هرچیز احساس شما نسبت به کشور زاذگاه تان افغانستان بسیار قابل قدر است و اعتراض تان کاملاً بجا می باشد ولی قبول کنید که نه تنها اهل هنود بلکه تعداد زیاد مردم و بخصوص قشر رشنفکر افغان با نام جمهوری اسلامی و دیگر مواد تبعیض آمیز در قانون اساسی افغانستان موافق نیستند، مگر چاره چیست ناگذیر باید تا جائیکه برای ما ممکن است مبارزه کنیم تا اینکه در سطح کشور و حتی در سطح جهان تبیض نژادی قومی و بی عدالتی کاهش یافته و بالاخره گلیم آن برچیده شود اما در هر صورت نباید مایوس شد وعرصه مبارزه را تر ک گفت . باعرض حرمت.

آغلی لینا روزبه حیدری ، سلامونه او نیکې هیلي مې د زړه له کومې ومني !

دخدا(ج) فیض او برکت دی د لارې توښه شه؛
ددې لیکنی پیام د وطنپالنې دګډ احساس هغه لوړ ارزښت دي چې میرمن لینا یې د نخبه ګانو په کتار(قطار)ودروله، لدې امله له دغې ژورې افغاني مینی درناوی کوم.
« من افـغـانـــــم » خطه ام افغان ستانست، خاک آن از من سراسر
ما همه افغان و افغان سر بر سر با هـــــم برابر
دراین ژرف نگری دو ارزش اساسی «هویت ملی» و«مساوات قانونی» آشکار است.
برای تشکیل جامعه واحد ملی به هویت افغاني جامعه، ملت، مملکت و دولت افغانستان اصرار دارد.
اما در پهلوي هویت افغاني بدون درنظرداشت اصل قومي، منطقوي، مذهبي و یا جنسي به مساوات قانوني همه اتباع افغانستان نیز اصرار دارد.
همه مردم افغانستان باید که هویت افغاني افغانستان راقبول کنند.
به عقیده خانم لینا روزبه: بدون تبعیض لساني، قومي، مذهبي، یا جنسي ـــ معیار احراز موقف های مسلکی باید لیاقت باشد.
در گرامیداشت از لینا روزبه به این حرف مؤرخ لارد اکتن اکتفا میکنم:

مورخ لارډ اکټن وایی « په دې کې خطردی چې خپل فکرونه له نورو څخه واخلي.
ته باید له نورو څخه معلومات ترلاسه کړي. خو فکرونه د تجاربو په شان، باید دتا وي»
شعری زیبایی «من افغانم» بازتاب کامل این نظر است.
به گفته دانشمند و مؤرخ خبره «سیستانی» صاحب حیثیت سرود ملی را دارا است.
برای منتقدین همین یادآوری کافی است : غرایز عقده زا ویرانگر شخصیت اند، نباید غریزه کشی و عقده آفرینی کرد.
برای ما زندگی مشترک باکسانی که در هویت افغاني ملت و مملکت ما شک و تردید داشته باشد مشکل است.
هموطن ما محترم حکیمپور از مشهد مقدس! میتواند لینک ذیل را با حوصله مندی مطالعه کند.

http://www.afghan-german.de/upload/Tahlilha_PDF/sher_sapi_de_afghan_melat.pdf

خانم لینا روزبه!
برکت بر قلم و انگشتهای پاک شما.

ای کاش روشنی که فکر و دل شما را در راه وحدت و یکپارچگی افغانستان مبذول ساخت، به دلهای سیاه و سخت تفنگداران و قومندانان افغانستان هم راه یابد.

افغانسنان یک کشور است که در ان چندین اقوام و گروهای مذهبي و لساني زندگی میکنند. اگر به دقت به نقش‌ سیاسی و به رویدادهای سه چهار دهه اخیر ان نگاه کنیم، فهم این امر مشکل نیست که هیچ کشور همسایه، دوست هیچ قوم افغانستان نبوده و همیش استفاده به نفع خو ازایشان نموده اند.

من با شما صد فی صد همنظرم و به این منظور باید اضافه نمود که تجارب پناهندگان افغان در تمام کشورهای جهان چی همسایه و چی اروپایی و امریکایی نشان داده که یگانه هویت که باعث بقای مردم افغانستان شده میتواند افغان بودن ما و شما هست.
پیروز و شاد باشید

Dear Afghans, please remain by the topic

نظیفه جان گل، با علاقه بسیار اینکار را برای شما که از کابل و شرایط بد خود را زحمت میدهی کردم. حالا میخواهم نوشته آخرت را هم در حروف الفبای دری بنویسم

نوشته تاریخ 24 نوامبر نظیفه جان:
افغان های عزیز، من نمی فهمم که شما در جرمنی چرا چُپ نشسته اید و میگذارید که این نازن ها از طریق دیچ ویلی زهریات خود را به وطن ما تزریق کنند.
باید با آلمانی ها صحبت کنید که چرا از یک طرف عسکر میفرستند که وطن مارا آرام کنندو از طرف دیگر مار های ضد وحدت ملی را اجازه می دهند که زهر پاشی کنند.

Khwaher Aziz Zarina Jan Salam, chon dar in chand roz dar Kabul problem Barq bessiar ziad ast, na tawanestam zod tar az at tashakor konam, bessiar ziat tashakor Khwaher gol

Afghan hai Aziz, man na fehmam ke shoma dar Germany chora chob neshaste id wa megzarid ke in na-zan ha az tariq duche welle zahriat khod ra ba watan ma tarziq konand

Baiad ba Alman ha sohbat konid, ke chura az yak taraf askar mefestand, ke watan ma ra aram konand, wa az taraf digar, mar hai zede wahadt meli ra ejaza me dehand, ke zaher pashi konand ?
WS

در هر جامعه انسانهای با خرد و باخرد، وطندوست و وطنفروش، خاین و صادق پیدا میشود. افغانستان هم از آن مستثنی نیست. ما نادیه فضل ها،هارون امیرزاده ها (پرچمی ـ ستمی ـ ایرانی پرست) و فرشته حضرتی ها و صد های دیگر ازین قماش را داریم لاكن در حین وقت زنان و مردان شجاع و مهین دوست را هم داریم كه افتخار مردم و كشور خود اند.

خوهران گرامی هر یك لینا روزبه حیدری، ملالی جویا و برادرانی مانند بشردوست افتخار افغانستان اند كه با گفتار خود آتش به جان دشمنان افغانستان و معلمان اجنبی شان زده است. شجاعت، شرافت و عزت نفس میرمن لینا روزبه میتواند سرمشق خوبی برای مرد و زن خاین بوطن باشد. شیوه گفتار محترمه لینا روزبه حیدری روزگار ده ها نادیه فضل وهارون امیرزاده (پرچمی ـ ستمی ـ ایران پرست) را سیاه ساخته است و با درماندگی دست و پاچگی به هر سو دهن می اندازند.

نظر ودید خواهر گرامی ما لینا روزبه حیدری از خودش است زیرا دانش و فضلیت دارد لاكن گفتار نادیه فضل و فرشته حضرتی را كسانی دیگر در مغز ایشان تزریق میكنند.

بی دانشان همیش دست آلود دیگران اند. اینكه امیرزاده فرشته حضرتی و نادیه فضل را استعمال میكند جای تعجب نیست. *** مانند امیرزاده به افلاس سیاسی مواجه شده اند و راه دیگر ندارند بجز اینكه دست به دامان نا فهمان بیاندازند تا چند روز دیگر بقا كنند. سایت بزرگ افغان جرمن آنلاین توانست كه تعداد زیادی ازین نوع خائنین را از صحنه بكشد. دیر یا زود چوچه های استعمار در زیر چرخ شكنن تاریخ خرد و خمیر خواهند شد.

سلام به خانم لینا جان!
من این فراخ نظری شما را پیرامون حس قوم پرستی و پوچ بودن مسله استقبال میکنم.بعضا نوشته های شما در سایت نهایت خاین و قوم کرا (خاوران) هم نشر میشود که این چه علت است که مسوولین این سایت به شما علاقه نشان میدهند؟ در دوام خواهشمندم منحیث یک زن افغان ملی اندیش نظر خود را راجع به رول تنظیم های ظاهرا اسلامی در آتش زدن به خرمن قوم کرایی ازان جمله نظر شما در باره کروه جمعیت اسلامی مسعود-ربانی چه میباشد؟

شما مشخص راجع به رول احمد شاه مسعود و داره اش در قسمت قوم کرایی در افغانستان اکر کمی روشنی بیاندازید، ممنون میشوم. مردوود است قوم پرستی و زبان پرستی!!

We are proud to have women like Lina jan

خواهر عزیز لینا جان!

رحمت به شیری که ترا پرورده و هزار آفرین به خانوادۀ که ترا پرورش داده و صاحب کمال و جمال ساخته.
خواهر گلم ایکاش این بیخرد های کهنه اندیش نه دانش دارند و نه فراست و نه از دین و نه از انسانیت چیزی سر شان میشود با وصف همه جنایاتی که مرتکب شده اند باز هم دست به توطئه و فتنه میزنند.
کاش نادیه فضل که دررادیوی دوتچی ویله کار میکند برابر ذرۀ از اندیشه تو میبرد. در نوشتۀ که تازه به سایت مبتذل خاوران داده خلاف نورم های ژرنالستی روی نام افغانستان خط کشید و داد سر داده که حقوق او و یاران اش پایمال شده و چسپیده به سه قرن قبل...
او با این نوشته ثابت کرده که حتی شعر هایش را هم کس دیگری برایش مینویسد و نام شاعره های وطن ما را بد کرده. صدها اشتباه املایی و انشائی و نقطه گذاری دارد. این خانم که از جملۀ شاگردان شبگیر پولادیان و دهقانپور ستمی های بدخشانی اند با پر روئی زیاد همه روشنفکرانی را که برای این وطن اشغال شده دل میسوزانند و برای وحدت ملی کوشش دارند دشنام زده و آنان را بی غیرت نامیده.
با تأسف که چنین است خواهر محترم و چند تا بی سر و پا مثل کنه چسپیده اند به جان این مردم بیچاره.
فرشته حضرتی را هم اینروز ها هارون امیرزاده پر میکند و خلاصه همین دایه های مهربانتر از مادر از شاخی به شاخی میپرند و هر لهو و لهبی را که خواستند به نام مبارزه به صفحۀ خاوران میریزند. موفق باشید.

Mohtaram Hakimpour is an intelligent person, from an intelligent person is expected to understand the cause of present trouble in country and he has to understand too, why many Afghans praised the article of Ms. brave Lina? Either he does not want to understand or he does not want to learn from the past. He is mixing the pained of Nation at the present time with the poisonous of intention of neighbor countries and their slaves. the wonderful article of Ms brave Lina is voice of each suffered Afghan, she described the pain of Nation and she described the reason of created chaos, anarchy and disaster and she pointed out too, how it will be possible to come out from the current disaster, if some body collected such bitter experiences and he/ she wants to join the nation to support and to get the Nation free from the existed horrible situation, because he or she love the Nation and the country, then Mohtaram Hakimpour should not make it up side down a such an important voice, which is giving a hope to the suffered people in country and it make it possible to bring the patriots together in additional.

By Mohtaram Hakimpour does not exist such willing and intention to see the Nation satisfactory and in peace. To bring a light in his fanatic attitude, I allowed me to write following: First, former imperium UK found it, that who will rule in Afghanistan, he should keep the ethnic far from each other and create more conflict among them in additional even among the tribes, it was happen and we were witness of it.

Second, we know it too, that in such society it is impossible to copy the foreighner democracy logos and bring it into country, this bitter experiences we could have during the communist regime, although the ethnic was keep far from each other, but all ethnic demonstrated their unity resistance against the former occupier UdSSR, opposite to the so callad educated people.

Third, some educated people joined the communists in hope not to be put into jails, because there was anarchy style of revenge and some of them joined them, because most od the whole world was convinced, that the occupation of former UdSSR will stay as permanent occupation, but the NATION of Afganistan broke the insidious occupying strategy of former UdSSR.

Fourth, Pakistan and Iran knew the love of Afghan Nation to its country, culture, religion and its freedom, those neighbor countries misused the refuges for their own future plans, Pakistan was more clever, this country made it in cooperation with other countries too. Pakistan guided some Mullahs and made it possible for them to create political religion groups, also we had in Peshawar many type of Islam, all of you know it, in fact the Nation defended and got free the country from former UdSSR and not the few created sold religion groups in Pakistan and in Iran, at the end went those groups to Kabul and we know it how they entered into the city and what they did?

Fifth, because of those barbaric behavior of sold Mullahs appeared Taliban, we know the sources of their supporting and the reason of their appearing and how they destroyed later on.

Sechst, Mr. Karzai appeared with his group and the result of seven years is known to every body. All short mentioned points about the past giving to us the lesson, that those groups misused languages, ethnic and Islam. The Nation see all those political groups as sold groups and as cause of disaster in the past and at the present time.

Mohtaram Hakimpour( if his name is as such) should see as honest shia and even as hazara, that the killing and putting into jails of innocent people, robbing, insulting, it exist chaos and anarchy, all those should be inacceptable for him and Ms brave Lina has written to be stop and it should be let capabilities, qualified, honest people to run the country without any percentages and giving dictates, such start will bring to SHIA Mohtaram Hakimpour the hope of his future too and no body will have then negative look at his 3mm nose and nobody can destroy his rebuild BUDAHS and he will get free from slave being of other and he could see all ethnic to grow slowly to one Nation, why you should be as SHIA and HAZARA against such excellent DREAM? Such dream is not slogan, it can be realize, if the the so called educated Afghans act united like our common Nation did it against former UdSSR

مدت 30 سال است که از وطن دور و در مهاجرت زنگی میکنم. در طول این سالهای دراز باافغانها نظر به مشکلات زندگی بسیار ارتباط نداشتم اما همیشه به فکر افغانستان عزیز بودم. از افغانستان آسمان آبی و در شب پر ستاره اش بیادم میاید. یگانه چیزیکه مرا بسیار رنج میدهد اینست که فکر می کنم قضایای افغانستان تنها و تنها بر دوش من سنگینی میکند. برای اینکه این رنج را بدانم باکسی شریک است گاهگاهی سراغ تلویزون های افغانی میروم اما درانجا هم وقتی می بینم ساعت هاحرف میزنند تا بگویند چه چیز حرام یا حلال است در حالیکه اطفال ما از کمبود آنتی بیوتیک antibiotic می میرند زیاد تر مایوس می شوم. اما امروز خوشبختانه از خواندن مضمون خانم روزبه یک اندازه از این بار سنگین بالایم کاسته شد.

سوال من از اقای حکیمپور اینست. ان چه چیز است که تو با ایرانی مشترک داری و با من نداری. ایا من و تو هر دو اهنگ های احمد ظاهر را دوست نداریم. آیا من و تو هر دو از آواز دهل و ارمونیه و از یک پارچه غزل خوش ما نمی آید. ایا من و تو هر دو دو تار صفدر توکلی را نمی پسندیم. آیا من و تو هر دو به تخریب بوداهای بامیان یکجا نگریستیم. در غیر آن نمیدانم که مشکل تو با من چه است. یگانه اصطلاح ایکه این حالت روانی را تشریح می کند آن اصطلاح فرانسوی ذیل است طفل نازدانه (enfant gate).این یک دشنام نیست.
خدا یار و مدد گارت

محترمان انجینر وطنزوی و غوربندی یکبار دیگر هم نوشته ام که این آقا مسلمآ وجود خارجی ندارد. من میتوانم با اطمینان بگویم که از یک شخصی به نام علی احمد حکیمپور به نام هزاره و شیعه صرف استفاده سیاسی میشود تا هرگز در کشور ما آرامی و سعادات نیامده و همیشه منافع ما قربانی منافع همسایه گان شریر ما شود. من هم متحیر هستم از روش سایت افغان جرمن آنلاین که چگونه باز هم با ندیدن نتیجه مثبت در این شخص هنوز هم چرند های او را پخش میکند که این ابدآ درست نیست، زیرا این دیگر استفاده سوء از آزادی بیان میشود.

برادر محترم حکیمپور صاحب!
نوشتهء قبلی مرا فکر می کنم درست نخوانده اید. برای اینکه صرف به یک قسمت کوتاه ان جواب نوشته اید. شمادر مورد هزاره بودن خود و چهرهء خود زیاد می نویسید من ندانستم که این مایهء افتخار است یا مایوسی.؟ انسان به بینی بلند، بلندنمی شود چنانیکه با قدپست، پست نمیگردد مگر بااعمال و کردار. این بینی در وطن من و تو عمر طولانی دارد. این بینی همیشه سمبول مقاومت، شهامت، پایداری بوده و است نیازی به جراحی پلاستیکی نیست.اینکه چرا عده ای معدودی امروز از ان سوء استفاده میکنند معلوم نیست و معلوم هم نخواهد شد.؟
ملا عمر بت بامیان شمارا خراب نکرد بلکه بت افغانستان را خراب کرد. بهتر است بگوئیم بت جهان را خراب کرد.

من سنی هستم، پشتون هستم با وجود انهم در مناطق طالبان رفته نمیتوانم انها مرا هم میکشند. چنانچه بیست نفر جوانان پشتون لغمان را با بیرحمی تمام سر بریدند. پس می بینید که طالب یک ایدیولوژی افراطی است نزد انها هزاره، تاجک، پشتون، اوزبک و سایر یان تفاوت ندارد. پس در مقابله با طالبان مبارهء همهء اقوام ساکن افغانستان ضرور است.

من هیچ وقت نگفته ام که شما ایرانی و یا نوکر ایران هستین من به وجود شما که افغان هستین افتخار میکنم. صرف وقتی شما میگوئند که من با جنوب افغانستان سازگار نیستم. باشما موافق نیستم

افغانستان بیشتر از سی سال است که در جنگ خانمانسوز داخلی می سوزد. تهداب ان در زمان قدرت حزب دموکراتیک خلق افغانستان اساس گذاشته شد. در آنزمان با تاسیس غندهای قومی از پشتون ها هزاره ها و اوزبک ها تفرقه بین هموطنان ما ایجاد شد. اکنون کشورهای بیگانه دور و نزدیک ما انرا دامن میزنند. اینکه شما میگوئید که هزاره و شعیه هستید. سیاف هم میگوید که سنی و پشتون است و این زمینهء جنگ را مهیا می سازد. این جنگ شما و سیاف نیست بلکه جنگ ایران و عربستان سعودی است که به دست دگران شمشیر داده اند تا به خاطر انها یک دیگر خود را بکشند

پس ما باید در نوشته ها به خویش مسئولانه عمل کنیم که خدای نخواسته نااگاهانه اب به آسیاب دشمن نریزیم. من با تعداد زیادی از پاکستانی ها هم زبان هستم. ولی این دلیل ان نمشود که من وطن خود را قربانی پاکستان کنم.

قابل توجه خانمهای محترم: زرینه جان،لینا جان، نفیسه جان رشیدی، وآقایان محترم نثار احمد، گُربت، آرین وقاسم محمدی ومسولان پورتال افغان جرمن ، سلام .
باید به عرض شما برسانم که بحث وتبصره براصل محتوای مقاله خانم روزبه حیدری، اگر از روی نیت نیک صورت بگیرددر واقع یک عمل خوبی است ،اما برخی از عناصر تخریبکار وبد نیت متاسفانه از چنین فرصت های سوء استفاده میکنند و سعی میدارند نه تنها موضوع را از مسیرطبیعی آن خارج کنند، بلکه به بهانه تبصره به پرازیت پاشی وتفرقه اندازی متوسل میشوند وبا ذکرنام نویسنده ویا نویسندگان ، نیات پلید وشوم خود را پخش میکنند.در میان تبصره های حاضر برمقاله روزبه حیدری نوشته های است که از خواندن آن به انسان استفراق دست میدهد. مثلاً نوشته های شخصی بنام علی احمد حکیمپور که مدعی است هزاره است ودر مشهد زندگی میکند،واقعاً چون زهرهلایل درصفحه نظرخواهی این پورتال پرخواننده پاشیده شده است. با آنکه چندین بار از طرف بعضی نویسندگان دلسوز به پورتال پیشنهاد شده که این آغا کیست وچکاره است که تفرقه های قومی وملی را دامن میزند وباید جلو وی گرفته شود، ولی مسولان افغان- جرمن هیچ به این پیشنهادات توجهی نکرده اند، شاید فکر میکنند که اینجا غرب است ودموکراسی است هرکس حق دارد نظرخود را بیان کند،اما به توجه مسولان پورتال رسانده میشود که نباید با استفاده از دموکراسی، این پورتال به بلندگوی تفرقه اندازی وشراندازی وجنگ میان پشتون وهزاره ومیان فارسی زبانها وپشتوزبانها مبدل گردد. به هفت یا هشت نوشته حکیمپور توجه کنید که به مردم رنج دیده ودربدر افغانستان،چه پیامی جزتفرقه های قومی دارد؟

نوشته خانم نظیفه از کابل با الفبای دری:
آقای علی احمد حکیمپور، از اینکه مینویسید، که من هم به حیث یک زن افغان زیر ستم قرار دارم، حق با شما است. مگر این را هم باید بدانیم که چند فیصد زن ها در دنیای اسلام صاحب آن حق هستند، که شایسته یک انسان است. به نظر من باید ما زنهای افغان به خاطر رسیدن به حقوق نسبی خود، یک جا با برادران، پدران و شوهران خود مبارزه کنیم و نه بر ضد آن ها. شما هم باید به پشتون ها، سنی ها یک جا برای حقوق انسانی مبارزه کنید و نه بر ضد آنها. این آرزو را هم از سرتان دور کنید که کسی مملکت مارا تجزیه خواهد توانست. میدانید، هر دفعه که شما به هزاره بودن تان تاکید میکنید، مارا به یاد روزهای بد میاندازید. روزهای که حزب وحدت کارته پروان را تسخیر کرد و بیرق های ایران را با عکس های خمینی درهر کوچه و پسکوچه بند کردند و ...

من نمیخواهم که آن خاطرات وحشتبار را که حزب وحدت بالای مردم دیگر در کارته پروان، کوته سنگی، کارته سه و دارالمان آورد، دوباره زنده بسازم.
شاید متوجه شده باشید که من حزب وحدت میگویم نه هزاره ها. در حالیکه همه میدانند که حزب وحدت از کدام قوم تشکیل شده است. تا به حال هیچ تنظیم دیگر بیرق و عکس های یک مملکت دیگر را در افغانستان و آن هم در کابل جان بلند نکرده اند و نخواهند کرد. خواهش میکنم بسیار از تاریخ صحبت نکنید.

محترم پشتون دژ، شما هم با این اسم تان مارا به یاد حکمتیار میاندازید که مانند مسعودی ها، دوستمی ها و سیاف ها کابل جان را به خرابه تبدیل کردند. چطور است که نام ات را به افغان دژ تبدیل کنی. یک پیشنهاد از یک هموطنت.
به لحاظ خدا بیائید از خواهر ما لیناجان روزبه یاد بگیرید. اینها شعار نیستند آقای حکیمپور، بلکه احساس هستند. احساس یک زن افغان که در زیر چادری اش، نامردانی مثل بیژن پورها، رسول رهین ها و لطیف پدرام ها پت نشده اند. با شعار شما نمی توانید چنین یک شعر زیبا بگوئید. شماها هستید که سالها الله اکبر، خمینی رهبر شعار دادید. دیگران را متهم نسازید.
خواهر افغان تان
نظیفه محصل پوهنتون کابل

دوستان عزیز سلام.
ازنظرات تان استفاده میکنم.امابه نظرمن این برادر علی حکیم پور هزاره نمی باشد. انشا الله مطمین باشید و خداوند به شما خدمت عنایت کند که به افغانستان توفیق کنید.

Aghai Ali Hakim Pour, az in ke me nawissid, ka man ham ba heisse yak zane Afghan zire setem qarar daram, haq ba shoma ast
magar in ra ham baiad bodanim ke chand fissad zan ha dar donia-e islam sahebe an haqe ast, ke shaiesta yak Ensan ast

Ba nazere man, baiad ma zan hai Afghan ba khatere rassidan ba hoquqe nesbi khod, yak ja ba berderan, paderan wa shahwaran khod mobareza konim wa na bar zede an ha

Shoma ham baiad ba Pashton ha, Suni ha yak ja ba rai hoquqe Ensani mobareza konid, wa na bar zed an ha

In arzo ra ham az sare tan door konid, ke kasse mamlakat ma ra Tajzia khwahad tawanest

Me danid ke har dafa ke shoma ba Hazara bodan tan takid me konid, ma ra ba yade roze hai bade me andazid
Roze hai ke Hezbe Wahdat karte Parwan ra taskhir kard wa Beiraq hai Iran ra ba Aks hai Khomeini dar har kocha wa pass kocha band kardand, wa ...

Man ne khwaham ke an Khaterat wahshat bar ra, ke Hezbe Wahdat balai mardome digar dar Karte Perwan, Kote sangi, Karte-se, Darlaman award, dobara zenda besazam

Sha-iad Motawaje shoda bashid, ke man Hezbe Wahdat me goiam, na Hazara ha, dar hale ke hama medanand ke Hezbe wahdat az kodam Qawom tashkil shoda ast

Ta bahal hich Tanzim digar Beiraq wa Aks hai yak mamlakat digar ra dar Afghanistan wa an ham dar Kabul jan beland na karda and wa na khwahand kard, Khwahesh me konam Bessiar az tarikh sohbat na konin

Mohtaram Pashtoon daj, shoma ham ba in Esme tan ma ra ba jade Hekmatjar me andazi, ke manand Massoudi ha wa Doostumi ha wa Sayaf ha Kabul Jan ra ba Kharaba tabdil kardand
Chotor ast ke name at ba Afghan daj tabdil koni, yak peshnehad az yak ham watanat

Ba leahz khoda biaied az Khwahare ma Lina Jane Rozbih yad begirid, in ha sho-ar nistand Aghai Hakimpor, balke Ehsas astand
Ehsas yak zane Afgahne ke dar zire chadari ash, na-mardan mesle Bejan pour ha, Rassul rahin ha wa Latif Pedram ha pod na shoda and
Ba sho-ar sho ma na metawnid chenin yak shere Ziba bogoid
Shoma haied ke sal ha, Allahu Akbar, Khomeini rahbar sho-ar dadaied
Digeran ra Mota-ham na sazied
Khwaher Afghan tan
Nazifa mohasele pohanton Kabul
agar yak berader wa ja yak Khwaher naweshta am ra ba dari wa ya ba pashto Tarjuma konad, bessiar khosh khwaham shod.

سلام و احترام به خانم روزبه و همه دوستان عزیز البته آنهایی که نفع، پیشرفت و ترقی افغانستان جلو چشم شان است. ما خوشبختانه علاوه بر نویسنده و شاعر گرامی خانم روزبه، نویسنده گان و قلم بدستان دیگری هم داریم که همه روزه وقت گرانبهای شان را صرف آگاه نمودن مردم ما از تخریبات فکری، کلتوری و دینی روزافزون که همسایه گان ما به کمک یک عده از جواسیس داخلی شان به راه انداخته اند، مینمایند. این بر ما است که از نظریات نیک شان استفاده نموده، راه خویش را در بین جوامع مترقی این جهان باز نماییم.

من هم این شخص ایرا که خود را به نام علی احمد حکیمپور معرفی نموده و در هر نوشته و پاراگراف خود از هزاره بودن و شیعه بودن اش قلم فرسایی میکند، بدون یک هدف معین تشخیص نداده و مطمین هستم که چنین شخصی به این نام و نشان اصلآ وجود خارجی نداشته و این کسی است که به نام مستعار تخریب کاری مینماید. وگرنه یک هزاره و یک شیعه هم این طور بی غیرت نیست که این طوری واضع و علنی سنگ تاجیکی ها و ایرانی های بیگانه را به سینه زده و با هموطنان پشتون خود سر عداوت داشته باشد. لهذا چقدر خوب خواهد بود که به چنین لهو و لهب ها شانس چاپ داده نشود.

اگر این آقا با این نوع افکار مجنون وار وجود خارجی داشته باشد، برایش نظر میدهم که در همان ایران که است بماند. ما ها به هر صورت به چنین افکار مریض ضرورت نداریم، ولی با گفتار های پراگنده و بی معنی اش مارا راحت بگزارد.

کار کنان افغان جرمن آنلاین سلام ! امید صحت و سلامت باشید.

چند دقیقه قبل من به جواب حکیمپور چند نکته نوشتم در ان گفتۀ تلویحی رئیس جمهور ایران را فراموش کردم که کفتند. مهمانان آهسته آهسته دارند این جا خود را صاحبخانه سازند.

ایرانی ها مارا از خود دور می کنند. ما چرا خود را به آنان بچسپانیم. لطفا این موضوع را در جای مناسب داخل نماید. با احترامات بی پایان س .غوربندی

به جواب محترم علی احمد حکیمپور ! برادر محترم، من شخصا در یک خانوادۀ پشتون به دنیا امده ام. من تمام مردم افغانستان را به هر زبانی که صحبت میکنند به هر مذهبی که عقیده دارند و از هر جنسی که هستند و به هر قومی از مردم ما تعلق دارند دوست دارم و به همهء شان افتخار می کنم.

همان طوری که شما فرمودید، در بین تمام اقوام ساکن در افغانستان اشخاصی هستند که افراطی فکر میکنند و به گفتۀ شما(که من تا اکنون نه شنیده ام)هزاره را کافر میدانند همچو اشخاص تعداد شان بسیار کم است.
ما نمیتوانیم از قوم شریف پشون چشم بپوشیم برعکس اگر یک کسی از قوم شریف هزاره یک کار خراب را انجام دهد ماآنرا به تمام قوم شریف هزاره ربط بدهیم و تر و خشک را توهین کنیم.
شما خود می نویسد.( تا سال 1964 مردم افغانستان بکلی فارسی زبان بودند.(؟) شاگردان معارف درس های شانرا به فارسی میخواندند. کتاب های وزارت معارف افغانستان به فارسی چاپ می شدند.) عیب در همین جا بود برای اینک قوم پشتون قربانی بود اگر از همان اول هر دو زبان در پهلوی هم تدریس میشد حالا شاید این قدر بدبختی در کشور ما نمیبود.
حالا فکر کنید من پشتون مجبور شدم به زبان دری درس بخوانم چقدر برایم مشکل بود؟ حالا که زبان دری را اموخته ام و خوشبختانه بدون لحجه هم صحبت میکنم باعث افتخار من است.
حالا می خواهم بدانم شما به حیث یک هموطن زبان پشتو را چقدر میدانید؟. در بسیاری از کشورهای دنیا چندین قوم مختلف باهم بدون تعبیض و امتیاز در پهلوی هم زندگی می نمایند. بدون انکه مشکلی پیش بیاید.
اکثریت قاطع پشتون ها به تمام اقوام دیگر به چشم نیک می بینند. و با برادران خود هیچگونه مشکلی ندارند.( حتی افغان ملیتی ها که من عضو ان نیستم) من شمارا نه گفته ام که ایرانی هستین. صرف تاسف من در این است که ما میخواهیم یک تن و برادر باشیم و شما خود را به طرف ایران می کشنانید همان فارسی زبانانی که مردم شریف هزارۀ مرا افغانی گفته توهین میکنند. از بلند منزل،آنهارا به پائین می اندازند و برایش افغانی ذلیل، دزد، بی وطن و بی فرهنگ می گویند.
جناب حکیمپور صاحب !اگر مسئله تنگ نظری نباشد ما پشتونها هم ملا عمر، حکمتیار، حقانی و سایر افراطیون را نمیخواهیم این اشخاص زبان شان پشتو است ولی انها جز اندشیشۀ افراطی گری هستند که ما نمیخواهیم با انها باشیم.
چنانچه محترم سیستانی صاحب هم نوشته اند اکثر پشتونهای شریف (رمضان بشردوست هزاره) را به مراتب نسبت به کرزی ترجیح میدهند. و خانم حیدری هم همین مسئله را نوشته اند.
حالا که ما پشتونها سالیان درازی به زبان دری درس خوانیدیم ایا مشکل است ولو که دانشگاه هم درست باشد پوهنتون بگوئید؟ اگر عقیده دارید که مشکل است پس بازهم کاسه زیر نیم کاسه است. بااحترام

ضمن ارج و احترام گذاردن به خانم لینا روزبه حیدری که نسبت به قضایای مصیبت بار کشورش احساس مسوولیت کرده ابراز نظر میکند، ولی خانم محترم باید دریابند که مسایل به این سادگی که گفته اند حل نمی شود که همه بخاطر قربانی که تا حال داده اند، دیگر باهم دعوا نکنند و به صلح وصفا بسر برند.
تضادهاو اختلافات جامعه قومی، قبیله وی، مذهبی و سنتی را نمیشود با وصیت و نصحت حل کرد. باید علماً دریافت که چگونه از این مرحله میتوان عبور کرد و از جامعه قومی و قبیله ای به یک ملت تبدیل شد.
خانم محترم نوشته اند : « مردم افغانستان رئیس جمهوری میخواهند که از مردم و از ملت باشد که مشکلات و درد و رنج مردم را درک کند. . . »
من از خانم محترم می پرسم کدام افغان درد و رنج مردم افغانستان را نمیداند ؟ ولی تنها دانستن درد و رنج مردم کافی نیست و مشکلی را حل نمیکند، حل مشکلات گوناگون جامعه افغانی نیاز به وسایل و امکانات دارد و الی آقای رمضان بشر دوست هم رنج و درد مردم را بخوبی میداند و صداقت اخلاقی هم دارد اما میدانیم که اکثریت مردم به او رای نمی دهد، فرض محال اگر به او رای داده شود و به مقام ریاست جمهوری قرار گیرد با حمایت کدام نیرو حکومت میکند؟ من مطمئنم که در مقام ریاست جمهوری تحت فشارهای گوناگون چون مقام وزارت پلان طی چند روز استعفی خواهد داد و یا با ارباب قدرت مجبور است کنار آید.
خلاصه ما قبل از هر چیز راه و روند جامعه افغانی و جهان را بشناسیم بعد بدیگران نظر ارائه نمائیم. با احترام

سلام ها و احترامات خود را به تمامی خوانندگان و دست اندکاران پورتال افغان-جرمن آنلاین و خواهر گرامی لینا روزبه حیدری تقدیم میدارم.

بعد از آن میخواستم خدمت برادری که خود را علی احمد حکیمپور هزاره معرفی می کند و با نوشته های نفرین آمیز خود همواره کوشش میکند تا نفاق بین افغانها ایجاد کند خاطر نشان سازم که این کار و وظیفهء پلید و نا بخشودنی ات (نفاق افگنی بین افغان ها)، که تا چند سال قبل به اوج خود رسیده بود روز به روز لحظات آخری خود را سپری میکند. دیگر مردم به چهره و مقصد واقعی تو و خودفروخته گان مثل تو، پی برده اند.
نوشته ها و بیاناتت سر تا پا غلط و اشتباه است. اگر خودت کدام مشکلی نداشته باشی، مردم جنوب هم هیچ مشکلی در همزیستی با تو نخواهند داشت. من این نظریه خود را به آسانی میتوانم به اثبات برسانم. من خودم از ولسوالی جغتوی ولایت وردک میباشم. در ولایت وردک طی دهه های اخیر به صدها و هزارها برادر و خواهر هزاره ما مشغول کار و زندگی در بین وردک های سنی مذهب و پشتون میباشند و هیچ گاهی هیچ کدام مشکلی برای شان پیش نیامده.
به طور مثال، دهقان ما که زیادتر از بیست سال بدینسو در زمین های ما کار میکند هم از برادران هزاره ما میباشد و طی این بیست - سی سال با فامیل ما مثل برادر زندگی نموده و خوشبختانه که وضع اقتصادی او به خاطر زحمتکشی، ابتکار و صداقت خودش، فعلاٌ حتی به مراتب بهتر از ما که صاحب زمین هستیم، میباشد.
وردک های پشتون و سنی مذهب هیچگاهی برادران هزاره خود را چنان که تو می فرمایی، به چشم شیعه رافضی ندیده و اکثریت شان به خاطر نداشتن تعصب، با وجودی که برادران هزاره به لهجه وردک به صراحت به پشتو حرف میزنند، فارسی هزاره گی را از ایشان آموخته اند، به نمونهء مثال مادرکلان خودم.
درست است که مشکلاتی وجود دارد که آن یک امر طبیعی و خارجی بوده حتی در ممالک پیشرفته جهان مثل هالند فرانسه و آلمان هم سی چهل سال قبل چنین مشکلاتی وجود داشته و افراد یک قریه با افراد قریه دیگر روی همچو مسایل پیش پا افتاده به نزاع ها و زد و خورد ها دست میزدند. ولی امروز که اقتصاد و سطح سواد و دانش مردم این کشور ها فوق العاده بلند رفته اصلاٌ به این حرف ها کسی وقت خود را ضایع نمیکند. ولی هنوز هم یک عده محدودی از هالندیان که به خاطر نداشتن سواد کافی بیکار و بی روزگار میباشند مورد سوء استفاده سیاستمداران راستگرا قرار گرفته و مهاجران و مسلمانان را مورد تبعیض و تحقیر قرار میدهند.
من باور کامل دارم که اگر دشمنان افغانستان به شمول همفرهنگی های ایرانی خودت، این جنگ ها و بدبختی ها را دامن نمیزدند و افرادی مثل خودت خود و خاک (ناموس) خود را به خاطر رسیدن به قدرت و پول به فروش نمیرسانیدند، حالا افغانستان هم یک کشور پیشرفته و مترقی میبود و این مشکلات به صورت کلی از بین میرفت.
حالا یک هزاره در ولایت قندهار مشغول تدریس محصلین پوهنتون به زبان پشتو میبود و یک وردک در دانشگاه بامیان به تدریس قدامت تاریخی فرهنگ هزاره ها میپرداخت.
یک پشتون قندهاری در ولایت بامیان مغازه بوت فروشی میداشت و یک پنجشیری در ولایت خوست گرداننده پروگرام رادیویی میبود.
هر کس هر جایی که خوشش میامد به برادری و حقوق برابر کار و زندگی میکرد.
انشاالله که ما شاهد چنین روزی خواهیم بود.
در اخیر به تو و اشخاص مثل تو منحیث یک جوان آگاه وعده میدهم و قسم میخورم که روزی فرا خواهد رسید که من و دیگر جوانان با احساس وطن، شما خاینین ملت را از دامان کی جی بی، سی آی ای، استخبارات ایران، آی اس آی پاکستان و ... بیرون کشیده و چنین روزی را برسر تان بیاوریم که بشریت، میخ کوبیدن ها، رقص مرده ها، حفیظ الله امین ها، گوانتاناموها و ابوغریب ها را از یاد ببرند.

Salam hai ziad ba afghan hai watanparast ke az har jai Donia dar portal Afghan German Online Tajamo kardaid
Khwaher Germai zenda bashid ke Choragh Watandoosti ra Afrochtaied
In qalam khode shomast, ke az an atre mohabar, beradri wa Khwaheri, maihandoosti me barad, in qalam yak zane Waqi Afghan ast, ke kodam namardane Anti-Afghan dar aqebe an khod ra Penhan nakarda ast, ke barai Shurai Nezari ha benawissand, nefrat ra Tarwij konad wa site nasher konad, ke dar Khedat Jang Salaran qarar darad

Doostan Aziz, shoma khodetan qasawat konid, ke Rassoul Rahin, in Professore maqbol ke hamisha Naweshta hai Mirmon Rozbih ra nahser me kard, Chura Khasatan in Naweshta Mirmon Rozbih ra, ke az Wahdat Meli neda me konad, Nasher nakard? ??
Ba Ehteram

سلام به دست اندکاران محترم پورتال افغان جرمن آنلاین و ارادت به نویسندگان وطن پرست و ملی آن ،

نوشتۀ میرمن لینا روزبه حیدری یکی از بهترین و پر محتواترین نوشته هائیست که در عالم انترنتی چاپ شده است و افتخار چاپ آن به پورتال معظم افغان جرمن آنلاین می رسد.
الحمدالله که اکثریت خوانندگان و نویسندگان ملی و شریف افغان از این نوشته و این نظر ملی و وطن پرستانه میرمن لینا روزبه حیدری حمایت کرده اند. سپاس ایشان را !!!

ولی لعنت خدا بر چند تن آدم های هرزه و دشمن وطن که در خدمت اجنبی قرار دارند و غیر از جفنگ گوئی و شر اندازی کار دیگری ندارند.لعنت خدا بر اینها و نفرت از اینها !!!

ولی در بین اینها کسی که به نام علی احمد حکیمپور از مشهد ایران کاغذ را سیاه می کند و به منافع ایرانی ها می نویسند و نمی تواند نفرت اش را از افغان ، افغانستان، پشتون و پشتو پنهان کند، مردم را به تفرق و دوری تشویق میکند این شخص علی احمد نام ندارد و نه حکیمپور !! دروغ میگوید بخدا دروغ میگوید و زیر چادری می نویسند. این آدم باید یا رسول رهین باشد یا محمد قوی کوشان، یا محمدآصف آهنگ که در مضمون عالی جناب ولی احمد نوری تحت عنوان (دفاع از اصطلاحات مروج و زیبای دری در مقابل اصطلاحات مروج در ایران) که به نظر خواهی گذاشته شده بود بنام(حقبین)می نوشت و این نظر عالی را تخریب می کرد، یا رهنورد **** یاب و یاهم سید مخدوم رهین است که در دفتر سفارت افغانستان در دهلی نشسته و معاش مفت میگیرد (از افغانستان و ایران) و از بیکاری به تفرقه اندازی و نفاق افگنی خود را مصروف می سازد. بهر صورت هر کدام اینها که باشد، دشمن افغان است و دشمن افغانستان است و دشمن صلح است و دشمن وحدت ملت افغانستان است و طرفدار تجزیۀ افغانستان.

از مسولین پورتال معظم افغان جرمن آنلاین خواهش میکنم به نوشته های ضد ملی و نفاق افگن و ضد وحدت ملی چانس نشر ندهند و این خود یک خدمت بزرگ است به وطن و وطنداران. والسلام قاسم محمدی از سدنی

عرض احترام وادب به همه خواننده گان پورتال فخیم افغان جرمن انلین,این واقعیت نامه بزرگ! بی دلیل نیست اگر بپذیریم ما در گرداب فقر اندیشه تاریخی دست و پا میزنیم. درک تاریخ معاصر چشم بصیر و درک عمیق میخواهد که کار همه نیست اما من پیشنهاد میکنم نویسنده ای که به نام علی احمد حکیمپور نی نویسد افشاه شود که او کی است ؟ من فکر می کنم به گفتهء بزرگان کاسه زیر نم کاسه است. مشکل او مشکل فقر اندیشه است او که با نام مستعار نوشته میکند. مقصد نوشته کند بیکار است اگر همین را نکند چه کند. و قت کوبیدن میغ, و رقص شیطان مصروفیت های دبروز بود. موفق باشید

مضمون جوابیهء خانم لینا روزبه حیدری از نظرم گذشت. این مضمون را حتی قویتر از اول یافتم. هر گونه جوابیه ای كه تاحال ارائه گردیده، نمیتواند از نگاه منطق و معنا جای مضمون خانم حیدری را بگیرد.

بد خواهان روی بغض و عداوت می نویسند، اما خانم حیدری بر مبنای احساس ملی و دلسوزی برای كشور می نویسد.
دیگران بر مبنای هدایت دیگران می نویسند٫ اما خانم حیدری از خود و وجدان خود می نویسد.
دیگران بر اساس اغراض شخصی می نویسند، اما خانم حیدری بر اساس منافع ملی می نویسد.
دیگران بخاطر منافع تنگ نظرانهء قومی و باداران اجنبی شان می نویسند، اما خانم حیدری بخاطر ملی می نویسد.
دیگران برای بیگانگان می نویسند، اما خانم حیدری برای مردم و كشور خود می نویسد.
این است فرق عمده بین یك میهن دوست و دشمن میهن. عمق نظر و قوت منطق خانم حیدری ضربهء محكمی است كه بر فرق خائین به كشور وارد میشود.
یقین دارم كه تهران و اسلام آباد و مسكو به پیروان داخلی شان هدایت صادر كرده اند كه آرام نگیرند و دلایل ضعیف و اتهامات بی اساس خود را بسوی خانم حیدری حواله كنند. اما نمیدانند كه خانم حیدری از پشتیبانی مردم اش برخوردار است و فرقی نمیكند كه چند تن فروخته شده به او ناروا گویند.

افغانستانی های ضد افغانستان مانند مار به خود می پیچند كه چطور این خانم شجاع افغان را از صحنه بدر نمایند و گفتار منطقی او را غیر منطقی جلوه دهند. همانطوریكه دست پروردگان اجنبی در هر زمان رو سیاه میگردند، اینبار هم رو سیاه تر از گذشته محكوم تاریخ خواهند شد. همت و شجاعت خانم حیدری خنجری است كه در قلب خائنین و باداران شان فرو میرود.

Thank you indeed Mr. Farid for your friendly words, Mr. Hakimpour will see once, that such poisonous slogans will never accepted among the the Afghans! Thank you again

نویسنده زیباکلام و شیوا بیان افغان، خانم لیناجان روزبه، درود به شما!

نوشته زیبا و پرمحتوای شما را در بخش نظرخواهی خواندم و چون آنرا مثل همیشه از سر دلسوزی واحساس وطن پرستی نوشته اید،به شما تبریک میگویم، و از اینکه دارای پیام والای انسانی و ملی است قلمت را پر بارتر آرزو میکنم.
هموطنان گرامی، انصافاً خانم لینا روزبه، یک صاحب قلم صاحب اندیشه و تفکر هیومانستی است که در جامعه ما تعداد شان خیلی اندک است، و از خیل کسانی نیست که با دامن زدن به اختلافات قومی و گروهی در صدد تداوم انحصار قدرت در دست گروه خاصی اند.
این خانم آنچه می اندیشد بخوبی میتواند آنرا در قالب کلمات به زیبائی بیان کند. نوشته هایش دارای پیام مردم دوستانه، روان و عام فهم است و از آن بوی نفاق، خودستائی و خود برتر بینی نمی اید. این خانم با استعداد می بایستی از طرف اندیشه وران صاحب قلم و صاحب نظر ما مورد تشویق و ترغیب قرار بگیرد، نه اینکه با کج بحثی نوشته های اورا که از عمق وطن پرستی نوشته شده، مورد ارزیابی مغرضانه قرار دهند و بخاطراینکه گوینده موفق یک رادیوی معتبر بین المللی است مورد اتهام های میان تهی و ناجوانمردانه قرارگیرد.
من در هیچ پراگراف و هیچ سطر و جملۀ این نوشته، کلمه ای نیافتم که از آن بوی ریاکاری بیاید. بلکه هر جمله و هر کلمه آن درد و داغ و سوز و گداز مردمی را فریاد میکند که دیگر از این همه دروغ و این همه اجحاف و زورگوئی خسته شده اند، از این همه بی عدالتی و بی بازخواستی،از این همه تجاوز و دست اندازی، از این همه آدم ربائی و بی امنیتی، از این همه تجاوز بر عفت دختران جوان و کودکان معصوم، به جان رسیده اند. از این همه فقر و بیکاری و بی سوادی و عملیات انتحاری و از این همه احتیاجی و دربدری بیچاره شده اند و راه و چاه زندگی را گم کرده اند.
در هر پراگراف و هر جمله این نوشته ، من ندای وجدان بیدار یک خانم هجرت زده آگاه را می شنوم که درد تبعیض وتبعید وآواره گی ودربدری را با گوشت وپوست واستخوان خودحس کرده و به اجبار ازیار ودیار وعزیران خود جدا گشته وفحش ودشنام وتحقیروتوهین اغیار را در مسراین هجرت باچشم و گوش خود دیده وشنیده وهرگز نمیتواند آنرا فراموش کند.
من در هر جمله و هر پراگراف این نوشته، بجای قوم و تبار و سمت و مذهب و دین، ندای انسانیت را می شنوم، و چه خوب بود و هست اگر ما بجای انتساب خود به این قوم و آن قوم، به این گروه یا این تنظیم و یا آن حزب، همگی به انسان و انسانیت خود بنازیم و انسانیت را طریق و مذهب زندگی خود برگزینیم، تا هیچکسی را یارای خود برتر بینی و جنگ افروزی به نام قوم، مذهب،و رنگ جلدو جنسیت نباشد.
خانم لینا روزبه، در پایان آن نوشته زیبا و پرمحتوای خود شعری زیبایی نیز به عنوان حسن ختام آن آورده است که دارای پیام عالی است. این شعر چنان بدلم چنگ زد که با خود گفتم کاش به جای "سرودملی" موجوده این شعر بر زبانها جاری میگردید.
کسانی که در برابر این نوشته خانم لینا روزبه، بدهن کجی می پردازند، حتماً در کفش شان ریگی وجود دارد که می ترسند بااین گونه نوشته ها، توطئه های ضد ملی شان افشا خواهد شد، ورنه کیست که بگوید از جنگهای قومی، مذهبی، گروهی ، تنظمی و بنیادگرایان طالبی در سه دهه اخیر در افغانستان متضرر و داغدار نشده است؟

ای کاش جامعه ما م از چنان ظرفیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ای برخوردار می بود که جوامع مترقی و دموکراتیک غرب و در رأس جامعه امریکا برخوردار است.
جامعه امریکا با گزینش بارک اوبامه، به عنوان رئیس جمهور آن کشور، به جهانیان ثابت ساخت که آن جامعه از سطح عالی آزادی اندیشه و آزادی انتخاب بر خوردار است و زر و زور نمیتواند جلو اراده آزاد حق انتخاب مردم را در گزینش کاندید دلخواه شان بگیرد. مگر در افغانستان استبداد زده آیا مردم میتوانند کسی را که دارای تحصیلات عالی و دانش کافی و سوابق نیک کاری و خدمتگذاری باشد، برگزینند؟
آیا مردم ما میتوانند به آقای بشردوست که چون بارک اوبامه، دستش بخون کسی آلوده نیست و دارای سوابق نیک خدمت گذاری به مردم است و از سطح عالی تحصیلات نیز برخودار میباشد، رأی بدهند؟ و آیا جنگ سالاران تنظیمی کسانی را که برخلاف میل شان به یک چنین شخصیت ملی و صادق وطن رای بدهند، گردن نخواهند زد؟ من یقین دارم که با صدها توطئه او را ترور خواهند کرد و یا در حق زن و فرزندش چنان بدنامی را روا خواهند داشت تادیگر کسی جرئت رأی دادن به افراد غیر دلخواه شان را نداشته باشد. ورنه من باور دارم که روشنفکران بی مرض پشتون همین اکنون صد مرتبه آقای بشردوست (شخصیت وطن خواه و مردم دوست)را بر حامدکرزی پشتون(این شاه شجاع ثالث)ترجیح میدهند و به وی به حیث رئیس جمهوری افغانستان رأی خواهند داد. چرا که اگر یک چنین شخصیت دلسوز و وطن پرست و غیر وابسته به تنظیمها و احزاب سیاسی بدنام در افغانستان روی صحنه سیاسی بیاید و بعد عدالت اجتماعی را در کشور تحقق بخشد، بدون تردید هم امنیت و هم وحدت ملی بیشتراز هر وقت دیگر تأمین خواهد شد.
به امید روزی که جامعه ما هم از شرایط وامکاناتی برخودار شود که دیگر کسی بر کسی زور نگوید و جنگ و تفنگ یگانه راه امرار زندگی نباشد. سیستانی ۱۹/ ۱۱/ ۲۰۰۸

دوستان عزیز سلام!
وهمچنان ضمن تقدیم احترام به خانم روزبه باید عرض کنم که قبل ازین که شما این جوابیه اخر تان را بنویسید هماندم که به اتفاق یک هموطن دیگر نوشته اولتان را مرور میکردیم به ایشان گفتم که خانم روزبه از ان جمله هم وطنانی است که در سن خورد از وطن مهاجر شده ومانند خیلی از جوانان دیگر که در خارج بزرگ شده اند از درد بی وطنی وازین که در کشور ما جنگ هیچ پایان نمییابدبشدت ناراحت هستند ودنبال هویت گمشده خود میگردند.ومانند هر ادم نورمال دیگر از ین که کشورش دچار اشوب های پیهم است رنج میبرندوبهمین دلیل است که خیلی بجااین صدای اتحاد وهمدلی بین اقوام کشور را بلند کرده اندولی ؟؟؟؟

من معتقدم که هیچ ادم عاقل وبالغی را نمیتوان سراغ کرد که از جنگ وخونریزی خوشش بیاید وزندگی توام باپیشرفت وصفا وصمیمیت را نا پسند بداند ودرین عصری که جهان تمام انواع واقسام فرم های تبعیض بخصوص تبعیض نژادی را عملی شنیع شناخته وانرا بتاریخ سپرده است به ان اعتقاد داشته وخواهان تحقق ان در کشورخودش باشد. مسلما اینطور نیست ولی راه رسین به ان صلح دایمی است که مشکل را بوجود اورده است.برای این که هیچ قومی در افغانستان دشمن هیچ قومی نباشد باید موانع را از سر راه برداشت وباز برسر اینکه موانع چیست همه یکسان نمی اندیشند و بجای اینکه درین مشکل بزرگ که من انرا به یک گره کور (کورگره)تشبیح کرده ام به باز کردن ان تار اساسی که منجر به باز شدن تمام تار های ان کور گره شود بپردازند مصروف باز کردن تار های فرعی دیگر میشوند وکار کور گره را مشکل تر از قبل میکنند. حالا در میان اینهمه مشکل واختلافاتی که در کشور ما است ان مشکل اساسی چیست؟

شما هیچ رسانه هیچ نشریه وهیچ دستگاه اطلاع رسانی مربوط به کشور ما را نمیبینید که روزانه به نحوی از انحا چندین مراتبه به مشکل قومی در افغانستان نپردازد وهمیشه هم باواکنشی منفی مواجه میشود از قبیل اینکه بیایید به لحاظ خدا دیگه قوم قوم بازی را بس کنیم دیگر اینقدر زبان زبان نگوییم وان مسئله را دیگر مطرح نکنیم از جمله خود شما با این نوشته اخر تان.ولی ایا این درست است ؟! و ایا با گفتن حلوا حلوا دهن شیرین میشود نخیر ما باید بجای گریز ازین موضوع برعکس باید انرا مطرح کنیم ودر دستور کار اول خود قرار دهیم وتنها تنها بعد از حل این مشکل قومی است که ما میتوانیم دم از حل مشکلات دیگر ویا دم از اتحاد وبرادری و منافع ملی بزنیم. این است اولین تار ی که از کور گره برادریم تا تمام تار ها بازشوند ومشکل مرفوع شود .

ما زمانی میتوانیم بیک ملت واحد تبدیل شویم که یک پشتون ویک هزاره وهمنطور تاجک وازبک دشمن مشترک دوست مشترک ومنافع مشترک داشته باشند ولی ایا فعلا این موضوع صدق میکند من میگویم صدق نمیکند وما باید به ان درجه از پختگی برسیم که بتوانیم این مانع که عبارت از حل مسئله ملی است ومطرح نمودن ان در تمام ابعاد تنها انوقت است که بلند نمودن صدای همانند صدای شما که دم از رفع تبعیض وبرادری میزند معنی پیدا میکنددر غیران سنریزه کوچکی خواهد بود که به سنگزار پرتاب شده است.
موفق باشید

خواهر عزیزم نظیفه جان:
وقتی من تسلی های خودت بحیث یک دختر و یک زن را می خوانم در حالیکه مرا امیدوار می سازد گریه هم میگیرد. خودت برای زن بودنت و من برای هزاره بودنم همیشه مورد تاخت و تاز و تحقیر بوده ایم. زمانیکه برادران جهادی کابل را فتح کردند، برادر یونس خالص از جلال آباد اعلام کرد: ما مجاهدین برای دو گروه حق دادنی نیستیم: اول هزاره های رافضی و دوم زنان!

خودت و من همسنگر هستیم. خودت و من باید در راه دفاع از شرف و انسانیت خویش بصورت خستگی نا پذیر برزمیم و بسوزیم و بسازیم. خودت بهر سویه برسی باز هم ترا بخاطر زن بودنت قبول ندارند و من اگر هزار بار هم برای افغان و افغانستان بسوزم و بسازم باز هم مرا بخاطر گناه هزاره بودنم محاکمه و مجازات خواهند کرد در حالیکه نه خودت در زن بودنت اراده و اختیار داشتی و نه من بخاطر هزاره بودنم، اراده و میل داشتم.
باحترام
برادرت همسنگرت علی احمد هزاره

دوستان عزیز،نوشته خانم حیدری نشان میدهد که او یک خانم واقعا" روشنفکر استند و جهان را با دید وسیع میبینند. اگر حقوق بشر ومنشور ملل متحد در کشور فقیر و بلاً دیده ما افغانستان رعایت شود و تعصب و افکار قبیلهوی کنار زده شود.دیگر با شنیدن بعضی واژه های چون دانشگاه و دانشجو اعصاب کسی به تغیان نخواهد آمد. وحدت ملی در یک ویا چند واژه خلاصه نمیشود بلکه حقوق مساوی شهروندی مردم مارا به هم آمیزش و پیوندمیدهد.

فراموش نکنیم که در وقت تجاوز بیگانگان همه خلقهای کشور ما دست به دست هم داده و از کشور دفاع نموده اند. به امید نهادینه شدن دیموکراسی در کشور رنجدیده ما افغانستان. وحید ترابی

Aghai Ali Hakim Pour,
man na me danam ke chura khudat har bar ke me nawissi, takid me koni ke az qaome Hazara ast wa mazhabat shuia ast

Khudaket aslan nedai khanom por eftekhare Afghan ma ra dorost na famidi
ba rai ma na Hazara bodanat Jaleb ast wa na Shuia bodanat, balke khodat ba heisse yak ensan wa Afghan hamwatan
Ba Ehteram hai ziad

محترم آقای غروال نظر دانشمندانه تان را خواندم که بسیار قانع کننده و عالمانه نوشته شده. اما متاسفانه هموطن محترم علی احمد حکیمپور ابدآ قصد ندارد که نظری غیر از نظر خویش را قبول نماید اگرچه قانع کننده تر و واقعبینانه تر از نظر خودش هم باشد. از اینرو چنان که آقای غوربندی نوشته اند باید کاسه ای زیر نیم کاسه اش باشد.

نوشته و نظریه آقای آرین از هالند کاملآ به جا و معقول است. این پشتون ها اند که در طول تاریخ در مقابل دری و دری زبانان گذشت کرده اند نه برعکس. تا جاییکه می دانم همه پشتون ها در پهلوی پشتو، دری را به قسم زبان دوم خود فراگرفته اند(موضوع که در دری زبان ها صدق نمیکند) و در مناطق دری زبان حتی تحصیل خود را به دری کرده اند و کوچکترین اعتراض هم سرنداده اند و نه مظاهره ای کرده اند. حقا که این یک تعداد دری زبان مزدور که یک تعداد (شان هم شاعر و نویسنده هستند، البته قابل تاسف هستند) از استعمال اصلاحات ایرانی شرم نداشته و به رگ غیرت ملی شان برنمی خورد و اما در مقابل اندک کلمات پشتو که در دری وجود دارد، این طور بیشرمانه حساسیت نشان داده و مظاهره میکنند و آله دست ایرانی ها دروغگو و چتاق ایکه در سی سال گذشته بیشرمانه ترین و ننگین ترین رفتار را در مقابل خود شان و یا دیگر هموطنان شان کرده اند، میشوند.

خانم لیناروزبه حیدری به مثابه یک افغان پاک ،وطن پرست و اگاه دین خود را در مقابل وطن ادا نمود. یک مقالهء همه جانبه روشنگرواثر گزار در شرایت فعلی افغانستان را نوشت که امید میرود این مقاله در سایت های ملی ومترقی دیگر هم که دور از تعصبات قومی، نژادی، مذهبی هستند نشر گردد.

نظریات هر کس قابل احترام است ،ولی بعضی از هموطنان مادر نظر شان افراط می کنند.عقده های شخصی خود را دراین نظر خواهی طرح می کنند. با وجود انکه خانم روزبه حیدری تاکید می کنند که افغان ها باید مسایل قومی، مذبی را کنار بگذارند و به منافیع همگانی فکر کنند باز هم دیده مشود که بعضی از هموطنان مرغ شان یک لینگ دارد.

در مورد هم وطن هندوی ما باید عرض شود که در تمام جهان قوانین روز به روز تغیر می کندو خود را به شرایط عصر وزمان مطابق می سازد.شاید به زودی در قانون فعلی هم تغیراتی به عمل باید.

از نظر یات محترم دژ پشتون چنین معلوم میشود که انها به کدام سازمان حزبی قبلی تعلقاتی داشته باشند. که چنین چپ وراست به شخصیت ها حمله می کنند.دژپشتون صاحب یا مقاله را نه خوانده اندویا می خواهند دو پا را در یک موزه داخل نمایند. که در هر دو صورت به منافیع ملی افغانستان کمک نمیکند.تا جایکه من مقالات پورتال فخیم افغان جرمن انلین را می خوانم در قسمت نظر خواهی بی تفاوت که بالای کدام موضوع بحث می شود محترم دژپشتون بالای شخصیت محترم ویس ناصری که شایستهءیک نویسنده نیست می تازد.

محترم علی احمدحکیمپور!می نویسند.
(لینا جان مشکل افغانستان مشکل تاریخی است.)خانم حیدری هم همین مثله را مطرح کرده اند که ماافغان ها باهم بنشینم واین مشکل را حل نمایم مشکل از همینجا سر شمه می گیرد که شمابا ایرانی ها تاجک هامشکلی نداریدخوب است ولی نمی دانم چرا با جنوب افغانستان مشکلی دارین ؟ ایا هم وطنان غیور هزارهء ما در دولت معاون ریس جمهور نیست ؟ وزیر نیست؟ در پارلمان ناینده ندارند؟ پس شما که با جنوب افغانستان مشکل داریدفکر می کنم به گفتهء دوستان ایرانی تان کاسه زیر نم کاسه است.

محترم جناب لینا جان روزبه حیدری:
من نظریات شما را خوب مرور می کنم. من نمی خواهم شما را با صحبت های بی سر و بی پا درد سر دهم. این نظر شما را به تحلیل می گزارم: "گذشته گذشت، اينکه کی چه کرد و چه گفت گذشت، بگذاريد گذشته مرده باقی بماند ما برای گذشته به اندازه کافی قربانی داده ايم، بيائيد حال را قربانی گذشته نکنيم و بفکر اينده باشيم"

لینا جان مشکل افغانستان مشکل تاریخی است. شما حتی یک افغان را هم شاید یافته نتوانید که در مورد آینده با شما موافق نباشد. انسان مخلوق عجیبی است. انسان یگانه مخلوقیست که تاریخ دارد. این پیشنهاد که گذشته را فراموش کنیم ممکن نیست. عقل این پیشنهاد شما را رد می کند. اگر شما افغان ها را از گذشته آنها محروم سازید، در حقیقت افغان ها را یک ملت بی تاریخ می سازید. ملتیکه تاریخ ندارد، آینده ندارد. آینده ما مربوط به گذشته ماست.

تا وقتیکه ما در مورد تاریخ خویش یک فهم درست نداشته باشیم، تا وقتیکه ما از افتخارات واقعی خویش در گذشته با نیکی یاد نکنیم، تا وقتیکه ما از کار های خراب گذشته خویش معذرت نخواهیم ... ما هرگز آینده نخواهیم داشت. ما هرگز نمی توانیم گذشته خویش را فراموش کنیم.

من یک هزاره شیعه مذهب می باشم ولی هیچوقت از اسلام بنیادگرا حمایت نمی کنم. من می خواهم یک مسلمان زمان خود باشم. من نه می خواهم و نه می توانم مسلمانی بسبک حضرت پیغمبر (ص) باشم. زیرا شرائط زمانی و مکانی فرق می کند. حضرت پیغمبر اسلام هیچوقت به من نگفته است که باید مثل او باشم. هر کس طور دیگری می گوید او در حق پیغمبر و اسلام تهمت می کند. من می خواهم هزاره ای باشم که دانش خدای من است و دانشگاه پیغمبر من!
شما لطف نموده بگوئید من چطور می توانم با کسانیکه شعار میدهند مرگ بر دانش و دانشگاه یکچا در وحدت و عضو یک ملت واحد زندگی کنم؟
لطف نموده بسیار مختصر جواب ارائه فرمائید. باحترام

در پاسخ به نظریات هموطنان

جناب غروال صاحب:
من نوشته شما را می خوانم ولی شما هیچوقت به نوشته من توجه نمی کنید. اگر واضحتر صحبت کنم باید بعرض شما برسانم که شما اسیر خیال و خواب خود می باشید. مشکل بحث خودت و من در این مشکل نهفته است.

من هیچ وقت نمی خواهم در مورد محل کا ر و بار لینا جان روزبه تبصره نمایم. من صرف و صرف خواستم ثابت سازم که مشکل قومی و مذهبی افغانستان قسما از خارج نشات می کند. صدای امریکا یکی از این منابع است که پطرول بالای نفاق قومی در افغانستان می ریزد. من خواستم بگویم که لینا جان روزبه بجای آنکه این گپ هایش را متوجه مردم در افغانستان سازد، باید از همکاران خویش در صدای امریکا بخواهد که از این نفاق پراگنی دست بردار گردند. صدای امریکا باین هدف خویش نایل شده نمی تواند مگر آنکه اشخاص و افراد مثل لینا جان روزبه را در اختیاز داشته باشند.

من بحیث یک هزاره هیچ مشکل با پشتون، تاجیک و غیره در افغانستان ندارم. من بحیث یک شیعه مذهب هیچ مشکل با مردم سنی افغانستان ندارم. همچنان شما خود تائید می کنید که شما هیچ مشکل قومی و مذهبی با مردم در افغانستان ندارید. من شیعه می باشم ولی هیچ رابطه ای با گردانندگان رژیم ایران ندارم. من هیچ مشکل با رژیم کابل بخاطر مذهب ندارم. اما هیچکس نمی تواند مرا قانع سازد که من با همزبانان ایرانی خویش رابطه نداشته باشم. رابطه فرهنگی من با دوستان ایرانی محکمتر از این رابطه با افغان ها می باشد. من هیچ مشکل فرهنگی و زبانی با دوستان تاجیک خود در تاجیکستان ندارم. اما من هیچ اشتراکات با دوستان پشتون خویش در جنوب افغانستان ندارم. از نظر آنها من یک شیعه کافر می باشم و من نیز چاره ای جز این ندارم که این فکر آنها را جواب بالمثل دهم. من هیچوقت نمی خواهم با کسانی زندگی کنم که به مذعب و قوم من احترام نمی کنند. من چرا به افغانستانی افتخار کنم که مرا بحیث شهروند درجه چهار یا پنج می دانند؟

ما در افغانستان با مشکلات زیاد مواجه می باشیم. مشکل عمده ما در افغانستان مشکل سیاسیست. مشکل من بحیث یک شیعه با مردم سنی وقتی شروع می گردد که من وارد تالار رادیو و تلویزیون افغانستان می گردم، مشکل من بحیث یک هزار زمانی با یک پشتون بیشتر می گردد که من در کابینه آقای کرزی شرکت می کنم ... خلاصه مطلب مشکل افغانستان مشکل در سطح سیاسیست. مشکل افغانستان در سطح دولتیست. مردم افغانستان در سطح روابط اجتماعی و شخصی هیچ مشکل ندارند. مشکل یک تاجیک با یک پشتون وقتی اوج میگیرد که آنها در اتاقهای درسی دانشگاه کابل بحث شان را در مورد "پته خزانه" شروع می کنند. ما چطور این مشکل را رفع می توانیم؟ این مشکل وقتی رفع می گردد که اول خود مشکل خوب تشخیص گردد.

دولت افغانستان و دولتمردان افغانستان مطابق قانون اساسی افغانستان عمل می نمایند. قانون اساسی افغانستان رژیم افغانستان را "جمهوری اسلامی افغانستان" تصویب کرده است. شما خود بفرمائید و بگوئید که در نظام جمهوری اسلامی افغانستان موضع و موقف چونی لال قندهاری چیست؟ این مشکل با شعار دادن حل نمی شود. من یک ملیون بار شعار می دهم زنده باد وحدت بین مردم افغانستان ولی این شعار دادن چه دردی را دوا می کند؟

من کاملا موافق هستم که سیاست در افغانستان مطابق سیاست ایالات متحده عملی گردد که در آن حتی یک سیاهپوست افریقائی الاصل بحیث رئیس جمهور انتخاب می گردد ولی ما باید دقت کنیم که در ایالات متحده نظام سیاسی نظام سیکولر می باشد. در افغانستان نظام سیکولر را نظام بی دینی قلمداد می کنند و افراد و اشخاص سیکولر را کافر قلمداد می کنند. سئوال این است که ما در یک نظام اسلامی چطور می توانیم مثل امریکائی ها عمل کنیم. در اینجا مشکل حقوقی مطرح می گردد. تا وقتی این مشکل رفع نگردد، زمینه تطبیق سیاست سیکولر ممکن نیست. سیاست در افغانستان سیاست قومی است. سیاست در افغانستان سیاست قبیله سالاریست. سیاست در افغانستان بر اساس تعلقات مذهبی است. تا وقتی این مسائل در افغانستان حل نگردد، اصلا صحبت از برابری و عدالت با شیوه ممالکیکه سیکولریسم در آن حاکم می باشد، ممکن نیست. شما نوشته چونی لال را خوب با دقت بخوانید. در هند رئیس جمهور هند بخاطری مسلمان بوده می تواند که نظام نظام سیکولر است. این از برکت نظام سیکولریستیست که یک مسلمان در آنجا بحیث رئیس جمهور کار می نماید. آقای چونی لال قندهاری از شر نظام اسلامی فراری هند گردیده است. اگر شما هم مسئول اداره امور نظام اسلامی افغانستان باشید، چاره ای جز اخراج چونی هندو از افغانستان ندارید. این حکم اسلام است که به پیروی از سلطان محمود غزنوی و احمدشاه ابدالی هند و هندو ها را چور کنید. اگر شما می گوئید که این حکم با روحیه واقعی اسلام تطابق ندارد اما لطف نموده بگوئید که این اشخاص و افرادی که بتوانند روحیه واقعی اسلام را در افغانستان عملی سازند در کجاست؟

امید است این توضیحات تا حدی اشتباه شما را در مورد اینجانب هزاره شیعه رفع کرده باشد. شما یقین داشته باشید که من بحیث یک هزاره شیعه هیچوقت مزدوری زمامداران ایران را نمی پذیرم. در خود ایران نظام جمهوری اسلامی مخالفین و موافقین دارند. من هم شما را که شاید پشتون باشید نباید با پاکستانی ها خلط کنم.
باحترام

احساسات وطن پرستانه خواهر گرامی لینا جان روزبه قابل قدر و در خور هر گونه ستایش است .بگفته مشهور (( اگر از کابل و بلخ و تخاریم و یا از بامیان و ننگرهاریم = همگی پگ براریم )) . همه باهم خواهر و برادر هستیم و همه گل های یک گلستان بنام افغانستان هستیم. باشندگان افغانستان همه پر و بال یک عقاب بلند پرواز اندو همه باهم قادر به پرواز در اوج آسمان آزادی خواهیم بود. اگر عده ئی قلیلی افراد معلوم الحال در تلاش ایجاد تفرقه و یا آتش زدن به خرمن هستی مردم اند ، باکی نیست ، بگذار قوله کشند و بگذار آنچه در توان دارند بکار گیرند، مردم غیور و با شهامت افغانستان در طول تاریخ پرخم و پیچ شان همیشه با مشت های کوبنده به دهن یاوه سرایان بی مقدار کوبیده و آنها را از خود رانده اند.

خدمت هموطن محترم چونی لال قندهاری از بمبئی -هند عرض شود اینکه شما نا امید مباشید. مردم افغانستان بوجود هموطنانی چون شما افتخار میکنند ، قانون اساسی مورد نظر شما فکر کنم مورد قبول هیچ افغان وطن دوستی نباشد ، این قانون اساسی که شما از آن یاد کرده اید ، یک وثیقهء نا کارآمدیست که در یخ نوشته شده و در افتاب گذاشته شده است و حتی خود تدوین کنندگان آن هم به پشیزی آنرا نمی خرند و هرگز هم مورد تطبیق قرار نگرفته است . هرکس از افغانستان است ، افغان است . فرقی نمی کند که دارای چه مذهب است و به کدام قوم و قبیله تعلق دارد و به کدام زبان تکلم میکندو.... شما بهتر میدانید که این حکومت یک حکومت تحمیلی است و هرگز نمی توانیم آنرا حکومت انتخابی نامید. پس قانون اساسی آن هم یک قانون اساسی تحمیللی و دیکته شده از منابع مشکوک است .

در مورد رئیس جمهور هم باید عرض کنم اینکه هر فرد شایسته ، کاردان ، دلسوز به وطن و مردم ، صاحب تجربه خوب کاری که دست اش بخون مردم افغانستان رنگین نبوده و مرتکب خیانت و جنایت نشده باشد و گذشته تاریک نداشته و یک فرد قاطع و با پرنسیپ بوده و به کشور های خارجی وابستگی نداشته باشد ، میتواند خود را کاندید ریاست جمهوری کشور نماید و در یک انتخابات آزاد -مستقل-صریح و مستقیم و فارغ از سایه های شوم زر و زور ، از طرف مردم به ریاست جمهوری کشور برگزیده شود. انتخاب من در مقطع کنونی محترم داکتر رمضان بشر دوست است . در مورد استفاده از اصطلاح (ملیت ) خدمت هموطنان باید عرض شود که (ملیت ) به معنی تمام باشندگان یک سرزمین است ، مثلا ( ملیت ) باشندگان افغانستان ، افغان است که از اقوام مختلف تشکیل گردیده است . استفاده از اصطلاح( ملیت ) بجای اقوام را دست نشاندگان روس به اشاره ارباب روسی شان در کشور ما به میان آوردند تا مردم را پارچه پارچه نموده و گویا تفرقه بینداز و حکومت کن را از انگلیس های محیل به اریه گرفتند و تخم نفاق و شقاق را در این سرزمین کشتند و چنان بود که وزارت امور اقوام و قبائل را بمیان آوردند و در رائس آن شخصی بنام عوض نبی زاده را گماشتند و توسط وی و به امر اربابان روسی شان چنان به تعصبات قومی و قبیله ئی و زبانی و مذهبی دامن زدند که دود آن چشمان خود شانرا کور کرد. همین عوض نبی زاده هم اکنون نیز مشغول همان وظیفه ننکین خویش است . به این تفرقه افگنان باید گفت که : (( این راه که تو میروی به ترکستان است )) و هرگز و هرگز به مقصد نمی رسید ، هرچند گلو پاره کنید و عربده بکشید و ورق پاره ها را چون روی خود سیاه کنید.

من و تو
با من اکنون چه نشستن ها خاموشی ها
با تو اکنون چه فراموشی هاست
چه کسی میخواهد-
- من و تو ما نشویم ؟

********

خانه اش ویران باد
من اگر ما نشوم تنهایم
تو اگر ما نشوی خوشبینی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شهر
باز برپا نکنیم


*********

از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم
تو اگر برخیزی
من اگر برخیزم
همه برمیخیزند

*********

تو اگر بنشینی
من اگر بنشینم
چه کسی پنجه در پنجه دشمن بگذارد
بستیزد
سخن از پیوند هاست
سخن از رست هاست

( ؟ )

سلام اینجانب الی آمدن جهادی های نوکر صفت در افغانستان تحصیل و کار وزندگی کردم و اثاری از بی اتفاقی ملیتی و مذهبی را در افغانستان هر گز احساس نمی کردم و با آمدن مجاهدین بی فرهنگ که در لانه دشمن دال و چپاتی را نوش جان کرده بودند و وطن زیبای من راقربان جهاد نا خواسته ملت ماو بخاکدان خاک مبدل کردند و شرایط افغانستان را آنقدر بحرانی ساخته اند که حتی خطر تجزیه زادگاهم را تهدید میکند واهرروز آزادی و برادری و اتحاد ملیتهای ساکن این سرزمین را ببازی گرفته و مردم شریف و نجیب این سرزمین را که هزاران سال با وقارومتحدانه زندگی کرده اند مصروف نگهداشته وخود این جانیان و خائنین ملی مصروف چور و چپاول دارای های عامه قتل و تجاوز به عفت مردم و جنگ و خونریزی ادامه میدهند حتی بکودکان ما که آینده ماست ترحم نکرده و مورد تجاوز و خرید و فروش قرار میدهند بزنان وطن نتنها خود تجاوز میکنند بلکه در بازارهای بین المللی مورد معامله باداران اجنبی ایشان قرار گرفته است

هموطنان عزیز
این خائینین ملی باید بدانند که زمان زمان دیگر است و ملت بیدار افغان منتظر فرصت دیگر میباشد و بتمام شما تجاران سیاسی و مذهبی گوشزد میکنم که ملت انتقام خودرا از شما خواهد گرفت و شمارا در چوبه دار نه بلکه در آسیاب ها خورد و خمیر خواهد کرد و اجساد کثیف شما را در آتش افروخته شده خودشما خواهد سوزاند

پشتون ها و تاجک ها و هزاره ها و بلوچها و نورستانی ها و ازبک ها و ترکمن ها و قرغز ها و ایماق ها وهندو ها و سیکه های هموطن بیاهید برای آزادی و تمامیت ارضی و استقلال کشور متحد شوید بیاهید که علیه این نوکران اجنبی که با ریش های مملو از فساد و بی اتفاقی شما را فریب داده و شما را که میوه یک درخت افغانی هستید دانه دانه بشکم فرو میبرد بپا خیزید

دانشمندان و اهل علم و هنر و محصلین عزیز معلمان و مامورین دولت و افسران شجاع و سربازان وطنپرست نگذارید که بیشتر مورد استفاده این نوکران آی اس ای پاکستان و کشورهای ارتجاعی عرب قرار کیرید یکبار تاریخ پرافتخار خودرا بخوانید و شما که فرزندان با عزت شهیدان راه آزادی و ترقی اجتماعی و وحدت ملی کشور استید چرا نمی توانید وحدت ملی را بمیان بیاورید چرا گمراه شده و نوکران خارجی شمارا غلام خود ساخته و حیثیت افغانی تان را ببازی گرفته است

هموطن بیا بنام انسان این سرزمین آزاد و مستقل اختلافات لسانی و قومی را کنار گذاشته و وطن را دوباره گلستان بسازید بهر زبانی که تکلم میکنی وحدت وطن را تبلیغ کن و بهر ملیتی که تو تعلق داری روی ملیت های دیگر را بوسه کن
امیدوارم که افغانستان خانه تمام ملیتهای ساکن این سرزمین و وحدت ملی دوباره احیا گردد
داکتر ن کامل

سلام دوستان! جای تأسف است که ما از گفته های ارزشمند خانم روزبه هیچ چیز نیاموختیم. آز یکسو گپ های آن محترم را تأیید میکنیم و از سوی دیگر یکی را به این نام و دیگری را به آن نام زیر شلاق حرفهای نیشدار و بعضاً توهین آمیز خود میگیریم. یعنی که باز هم همان آش است و همان کاسه! باز هم به تأیید گپهای خانم روزبه، بیایید تاپه ی قومی را بر پیشانی همدیگر نکوبیم. هیچ قومی بر قومی دیگر برتری ندارد، خواه پشتون با شد خواه تاجیک، خواه هزاره یا کسی دیگر. من هیچ ضرورتی ندارم که بفهمم کاندید آینده ی ریاست جمهوری افغانستان مربوط به کدام قوم است و یا از کدام مذهبی پیروی میکند یا نمیکند. با پیروی از گفته های خانم روزبه، من صرف کسی را میخواهم رییس جمهور ما شود که لیاقت این چوکی را داشته باشد. انتخابات اخیر امریکا هم بر همین اصل استوار بود. اگر اوباما به حیث یک سیاهپوست خودرا به ریاست جمهوری امریکا کاندید میکرد، در هزار سال دیگر هم نمیتوانست رییس جمهور امریکا شود. برعکس، مبارزه ی انتخاباتی اوباما روی ارزشها و باورهایی استوار بود که سایر امریکایی ها هم بدان اعتقاد داشتند و دارند و به همین خاطر هم موصوف فعلاً رییس جمهور امریکا انتخاب شده است.

نکته ی دیگر هم اینکه، چرا ما از این اندیشه ی نادرست که گویا صرف کسیکه از قوم خودم باشد برای من و قومم خوبتراز دیگران مصدر خدمت میشود پیروی میکنیم؟ اگر واقعاً چنین میبود، حال باید پشتونها آرامترین و مرفه ترین زنده گی را نسبت به هر قوم دیگر در افغانستان میداشتند، که ندارند. اگر شرایط فعلی را مد نظر بگیریم، کرزی پشتون است و نظر به گفته ی بعضی ها اکثریت کابینه اش هم پشتونها اند. پس سوال اینست که چرا امروز مناطق پشتون نشین بیشتر از دیگر مناطق زیر بم و راکت خورد و خمیر میشوند؟ خلاصه ا اینکه، این صرف یک نظر واهیانه و نادرست است که گویا اگر از قومم باشد برایم خدمت خواهد کرد و اگر نباشد، به دردم نخواهد خورد. بیایید رییس جمهور آینده ی مار بر اساس اهلیت و لیاقتش انتخاب کنیم نه ارتباطات قومی و مذهبی اش.
baakhtar@yahoo.com

Mohtaram Hakimpour, I would like to point out about understanding the content of some body, you used as example for the understanding of article of contents of Ms Lina with the content of Qoran Azim, sorry to say, Qoran Azim is a special content and we see it, how the artificial Mullahs misused it and they are misusing still by any preaching in wrong way, but fortunately they appeared themselves to the nation as cheater, sold Mullahs, it is thanks of their greedy robbing of USD. All people can see their luxury business buildings, hotels, houses and other type of companies, when those robber will be asked in parliament like brave Malalay Joya did it in the past, then in behave of other artificial Mullahs acted cheater Saiaf as Mullah and used the Qoran versen and the parliament will chang to mosque.

The content of brave Lina is written in very simple words even if we would read it for illiterates, they would understand fully because it is discription of their daily life at the present time. Yes, the so called educated can make each sentense up side down for its own use like some business Mullahs do it and this why we are sticking in disaster and supporting the criminals with it since 30 years and we are making for the neighbor countries for their interfering the work much easy, Ba Ihteram

سلام دوستان! جای تأسف است که ما از گفته های ارزشمند خانم روزبه هیچ چیز نیاموختیم. آز یکسو گپ های آن محترم را تأیید میکنیم و از سوی دیگر یکی را به این نام و دیگری را به آن نام زیر شلاق حرفهای نیشدار و بعضاً توهین آمیز خود میگیریم. یعنی که باز هم همان آش است و همان کاسه! باز هم به تأیید گپهای خانم روزبه، بیایید تاپه ی قومی را بر پیشانی همدیگر نکوبیم. هیچ قومی بر قومی دیگر برتری ندارد، خواه پشتون با شد خواه تاجیک، خواه هزاره یا کسی دیگر. من هیچ ضرورتی ندارم که بفهمم کاندید آینده ی ریاست جمهوری افغانستان مربوط به کدام قوم است و یا از کدام مذهبی پیروی میکند یا نمیکند. با پیروی از گفته های خانم روزبه، من صرف کسی را میخواهم رییس جمهور ما شود که لیاقت این چوکی را داشته باشد. انتخابات اخیر امریکا هم بر همین اصل استوار بود. اگر اوباما به حیث یک سیاهپوست خودرا به ریاست جمهوری امریکا کاندید میکرد، در هزار سال دیگر هم نمیتوانست رییس جمهور امریکا شود. برعکس، مبارزه ی انتخاباتی اوباما روی ارزشها و باورهایی استوار بود که سایر امریکایی ها هم بدان اعتقاد داشتند و دارند و به همین خاطر هم موصوف فعلاً رییس جمهور امریکا انتخاب شده است.

نکته ی دیگر هم اینکه، چرا ما از این اندیشه ی نادرست که گویا صرف کسیکه از قوم خودم باشد برای من و قومم خوبتراز دیگران مصدر خدمت میشود پیروی میکنیم؟ اگر واقعاً چنین میبود، حال باید پشتونها آرامترین و مرفه ترین زنده گی را نسبت به هر قوم دیگر در افغانستان میداشتند، که ندارند. اگر شرایط فعلی را مد نظر بگیریم، کرزی پشتون است و نظر به گفته ی بعضی ها اکثریت کابینه اش هم پشتونها اند. پس سوال اینست که چرا امروز مناطق پشتون نشین بیشتر از دیگر مناطق زیر بم و راکت خورد و خمیر میشوند؟ خلاصه ا اینکه، این صرف یک نظر واهیانه و نادرست است که گویا اگر از قومم باشد برایم خدمت خواهد کرد و اگر نباشد، به دردم نخواهد خورد. بیایید رییس جمهور آینده ی مار بر اساس اهلیت و لیاقتش انتخاب کنیم نه ارتباطات قومی و مذهبی اش.
baakhtar@yahoo.com

بادرود به تمامی هموطنان عزیز افغانستان سرزمین مشترک افغانهاست از شمال تاجنوب و از خاور تا باختر ، بشرط آنکه بدانند که مشکل اصلی کشور ما و این تفرقه ها از کجاشروع شده. دوستان بیآئید برای همیشه سرزمین خویش را از چنگال خرافات فاشیستی. اجنبی پرستان و مزدوران, وطنفروشان مانند سیاف، ربانی، مسعود و گلبدین و طالب, خاوران ها ، درويش دريا دلی ها ، مهسا طايع ها و فرشته حضرتی ها و غیره وطنفروشان نجات دهیم . واین کوه بزرگ جهل و بی سوادی را با وطن دوستی برادری و تلاش پاسخ دهیم و این سر آغازی باشد برای یک افغانستان نوین باشد که دگر قوم پرستی را ذلت بدانیم.
بااحترام به همه افغانهای شجاع و وطن پرستان افغان

Ba Mohtaram Hakimpour Salam, I do not care, that she is working for VOA, because her article and her job are two different shoes, we commented her article and her article is describing with help of specification of candidate for next presidency, she described excellent in honest way the painful existed realities in country and she mentioned too, that such kind of president will be then real selected President of Afghanistan, I could read in her article further, that the quality, capability, honest being and understanding of trouble of Nation will be important. It needs more bravery and courageous, if some body is working like brave and courageous Lina in USA to announce the truths.

Mr. Jalili worked for VOA too, but he joined the group of Mr. Karzai from beginning to play the dirty game, he left the government of Mr. Karzai, but he got promotion to work in pentagon in very sensitive area. It can be seen between both announcements a great different, she described the truth current situation in Afghanistan and he is describing the current situation in Afghanistan in very strange way.

Afghanistan has another known personality namely Bashardost, he is appearing always as real friend of Nation, he never reflected the impression, that he is hazara, he is appearing himself as defender of all helpless people of any ethnic, I see such personalities as pure patriots.

I can understand you, that you want to appear her job location to the people as distrustful, but unfortunately you will not succeed, because it is a big different between USA and Iran, it exist lot of people in USA against the dirty politic of Mr. warrior G. W. Bush, even they demonstrated continual and it is still going on, but Iran behavior to Afghan refuges is barbaric and inhuman, may be you will remember it, that Aiatulah Chumaini passed to communist regime many refuges 1980, this regime wanted to reflect to former UdSSR its friendship through such barbaric action and to win the trust of former UdSSR politicians for its supporting of Iran planed Atom program, also Iran, Pakistan conducted all those sold leader, Pakistan damaged and destroyed the future of Afghan children to put all of them with support of CIA into religion schools and the output of this horrible result we see it now.

Russian used the dirty reconciliation process of Mr. Karzai, Russian guided all communists into government and into parliament, as example, Mr. Gulabzoi and Mr. Ulumee were never elected as member of parliament, also those countries never acted as honest neighbors of Afghanistan.

It is greatful, that Ms brave Lina has the courage to write from USA the truths about the situation in her mother country, you should be fair and honest, you will never write from Mashhad, that the regime Iran is supporting Taliban with weapons and I am not expecting from you such action, because I know, how brutal the regime of Iran will act against you and it will be very painful such action for all of us

. To work for changing and correction of made laws in Afghanistan, it is none sense, because as you said the foundation stone of this government and parliament is wrong, please let me to mention again, that you should read careful the article of brave Lina, then you will see it, that all existed chaos, anarchy, killing of innocent people, misusing of children, nepotism, robbing and cheating were never happen, if the Nation of Afghanistan would have base on her description an elected President and member of parliament.

Mohtaram Hakimpour, you should not mix in honest way elected President, member of Parliament and used artificial elections, in fact all those occupied the government, who participated( better to say, who was brought to Bonn) the meeting of Bonn, I am sure, I believe, you are sure too, that no one would elect those known criminals except their paid followers either as president or as member of parliament.

Further I want to mention, that Mr. Karzai and his group was selected in Bonn and not through Afghans in Afghanistan 2001 and still they have power, it is funny. Mr. Karzai was unknown person before, he and his group are close friend of Mr. G. W. Bush, he selected such people as Pashtun, Tajik, Uzbek and Hazara, those people are working for different countries at the same time.

Under description of courageous Lina we would have different people in government and parliament than we have them on our neck now. I hope, I could put some more light on this matter and I could give it to you proper clarification in additional, I wish you all the best

اولتر از همه میخواهم به عرض برسانم که منظور من قسمیکه آقای علی احمد هزاره فرموده اند کشانیدن موضوع متن خواهرما لینا روزبه به مسآله بی ربط دانشگاه و دانشکده نبوده بلکه مقصد و آرزوی من هم اتحاد بین تمامی اقوام غیور و وطندوست افغانستان میباشد. دوم خدمت عزیز فاروقی از جرمنی به عرض برسانم که نظر من عکس العملی به نوشته های اشخاص بیگانه پرست و حلقه به گوشی جون دریادلی و... که هیچ ترس از روز آخرت و هیچ شرم از دنیای امروزی ندارند بوده نه برعکس، چنانکه ایشان فرموده اند. همه میدانیم که ادعای عزیز فاروقی که مدعی شده اند که گنجانیدن ترکیب دانشگاه کابل مربوط به ایران و ایرانی نیست کاملاٌ نادرست میباشد.

سوال من از عزیز فاروقی این است که چرا دری زبانان (به شمول خودم) تا پیش از برقراری حکومت ربانی که بعضی از جواسیس ایران پست های دولتی را اشغال کردند این واژه (دانشگاه) را استعمال نمیکردیم؟ چرا ما همه افغانها اعم از تاجیک، هزاره، ازبک و دیگر اقوام هیچگاهی از به کار بردن کلمهء پوهنتون نفرت نمیکردیم؟
آیا به کار بردن کلمهء پوهنتون بالای فرد فرد افغان تحمیل شده بود؟

به نظر من برادران پشتون ما طی سالهای گذشته که در ارگان های تعلیمی مصروف کار و فراگیری تحصیل بودند قربانی بزرگی را مرتکب شده اند و آن اینست که هیچگاهی دست به تظاهرات نزده اند که چرا نمیتوانستند به لسان مادری خود که یکی از لسان های رسمی افغانستان میباشد تحصیل کنند. و حالا وقت آن است که برادران تاجیک ما صرف یک کلمهء (دانشگاه) را قربانی نموده و در همچو حالت حساس خود را مورد سوء استفاده مزدوران ایرانی حلقه به گوش قرار نداده و به جای تبدیل نمودن لوحه پوهنتون، خواستار وسایل درسی و استادان ورزیده شده و به فراگیری دروس خویش در یک فضای دوستانه ادامه دهند.

اولا اقای نثار احمد به امین خان فحش نمی دهد بلکه حقیقت را بیان میکند. اگر گفته های او را فحش میدانی و به تو بر می خورد پس چرا در جمع وطن فروشان هستی و چرا راه خاورانی ها و اجنبی پرستان را انتخاب کرده ای.

من هم به نوبه خود از خانم لینا روزبه و دیگر قلم بدستان شریف و وطن پرست ما تشکر می کنم که با نوشته های عالی و روشنگر شان اذهان مردم کشور مارا روشن نموده و مارا یاری می نمایند که فرق بین دوست و دشمن، درست و غلط را بنمائیم.

خانم روزبه ! شما که کامنت شخصی به نام ( آرين ) از کشور هالند را در پايين نوشته تان بنگريد ، متوجه می شويد ، چرا خاوران ها ، درويش دريا دلی ها ، مهسا طايع ها و فرشته حضرتی ها و ... از ماشين انترنت ، سر برون ميکنند و بر پشتون ها ، ناسزا و فحش ميدهند ! هرگاه چند نفر دانشجو ی فارسی زبان بخواهند ، در تابلوی سر دروازه پوهنتون کابل ، ترکيب « دانشگاه کابل » نيز ، گنجاند ه شود ؛ کجای اين کار به ايران و ايرانی مربوط است ؟ مگر در نظر است زبان فارسی ، نيز دودستی به ايرانيان خود خواه تقديم شود ؟ و کشور ما ، يک زبانه اعلام شود ؟ مگر اکنون شما که فارسی ، تکلم ميکنيد، اين کار را به امر باداران ا يرانی تان می کنيد؟ اگر جنگ و دشمنی يک جريان منزوی و محدود و متعصب در برابر زبان فارسی ، ادامه پيدا کند ، فکر ميکنم ، همه ازبک ها ، ترک ها ، ترکمن ها و .. که لسان دوم شان ، فارسی است نيز به ميدان می آيند و از فارسی ، دفاع می کنند ! خوب است ، قضايا از ريشه ، مورد تدقيق قرار داده شود ، نصايح حکيمانه و دور از بستر طبيعی حوادث داخل کشور ، سودمندی نخواهد داشت ونوشته های خواهد بود چون نقش قلم بر روی آب .
انجينيرعزيز فاروقی ( جرمنی ــ دوسلدورف )

دوستان عزیز سلام! برادر محترم ما که به اسم نثار احمد از کانادا نظر خود را نوشته اند اعلامیه ایرا که در بالای این صفحه طرف مدیران محترم پورتال افغان جرمن انلاین نوشته شده بدرستی در نظر نگرفته و بخود اجازه توهین به اشخاص را داده اند که فکر نمی کنم درست باشد. ممکن است نظر ایشان چون هم اهنگی با پالیسی پورتال محترم افغان جرمن انلاین دارد اجازه نشر یافته است. و گر نه هر کس نظری دارد و از زوایای مختلف میتواند به مسایل نگاه کند ولی توهین به اشخاص و افراد درست نیست حتی اگر اشخاصی بنا بر ضعف منطق هم دست به چنین کاری بزنند مسئولان پورتال بخاطر رعایت قانون نامه خود و حفط اعتبار پورتال باید انرا نشر نکنند. موفق باشید

مضمون محترمه لینا روزبه حیدری راه شجاعت و شهامت و راه وطندوستی را به ما نشان میدهد.
پاكستانی پرستان، ایرانی پرستان، روس پرستان و امریكائی پرستان می توانند از روحیهء این مضمون عالی بیآموزند و دماغ های *** خود را از خیانت به وطن پاك سازند.
سایت خفاشان *** كه در راس آن خاین ترین افراد فعالیت دارند، می تواند از این تحریر خارق العاده درس عبرت بگیرد. برای *** و یارانش بگوئید كه خیانت و ایرانی پرستی بس است.
هیچ كشور بیگانه شما را نمی پذیرد ولو كه پوز تانرا هم به بوت های شان بمالید. آبروی شما در همین كشوری است كه بنام افغانستان یاد میگردد. ایران از شما مردم مانند غلام حلقه بگوش استفاده میكند. پس بخود آئید و حلقۀ غلامی را از گردن خود بدور اندازید و شرف خود باز یابید.

فرزانه وعزیز لیناروز به حیدری
نظریه شما را در مورد انتخاب رئیس جمهور آیندهکشور ما افغانستان عزیز بسی ارج میگذارم،افغانستان سرزمین همه افغانهاست. هر کسی که اهلیت، ظرفیت ،علمیت و درایت رهبری این ملت بی سر و سامان را داشته باشد. قزلباش، سنی و یا هندو.(هزاره، تاجک، پشتون، نورستانی، ایماق،و یاازبک)

اگر دستانش به خون این مردم آلوده نبوده و در ویرانی این سرزمین سهیم نبوده باشد. حق دارد که رئیس جمهور آینده ما انتخاب شود. افغانها همه از جنگ خسته شده اند و دیگر نباید به خاطر ایران، پاکستان، تاجکستان و ازبکستان خون افغان بر زمین بریزد.

خداوند متعال را شکر که افغانانی چون خواهر گرانقدر لینا روزبه و ملیون ها افغان دیگر وجود دارند که به خاطر ترقی و پیشرفت و آینده درخشان وطن عزیز و نسل های آینده افغانستان فکر میکنند.

افغانستانی ها، غلامان حلقه به دوش و بیگانه پرستانی که همواره کوشیده اند با انداختن نفاق بین ملت مظلوم و بیچاره باداران خود را خوشنود سازند باید متوجه شوند که در موجودیت ملیون ها افغان وطنپرست و غیور، هرگز نخواهند توانست با تبدیل نمودن لوحه هایی چون دانشگاه کابل، دانشکده دامپزشکی و یا دانشکده کشاورزی، مرام و ارزوی باداران ایرانی خود را برآورده سازند. افغانستانی های برده و کله پوچ باید فراموش نکنند که ایرانی ها همان ایرانی هایی هستند که شعار میدادند: چه با سنگ چه با مشت، افغانی را باید کشت.

افغانستانی های کله پوچ باید فراموش نکنند که ایرانی ها همان ایرانی هایی هستند که سال گذشته در زمستان سرد، افغانهای بیچاره ما را از خاک خود بیرون نموده که منجر به مرگ ده ها تن از آنان شد.

Mr. Ali Ahmad Hakimpour, you are right, that the agreement of Bonn in 2001 was made base on dictate and cheating, but you are not right to mix the written article of Ms brave patriot Lina with the dictate agreement of Bonn at that time.

I think, you did not read her article carefully and you did not understand the containt of her article in correct way or you do not want to understand it, her article is saying very clear, that a citizen of Afghanistan has to act as president as Afghan for all ethnic and tribes equal, in fact such president has to see and to treat as president all ethnic of Afghanistan as one Nation, he/ she should not act as Pashtun, Tajik, Hazara, Uzbek,..., he/she should not care to wich ethnic group belong him or her.

He or She should understand the troubles of Nation and act in such away.

The quality, capability and honest being should be put on the foreground during the election and not base on ethnic. Mr. Sirat was not refused because he was Uzbek, he was refused because he was speaker of former King once and he supported the former King.

Mr. Karzai is by name Pashtun, but if we analyze his actions during the few years, he supported and he is supporting only the known criminals, killer and not the common people, in additional are all Pashtuns stamped through his behavior and support of his friends north Alliance, Dostum as Taliban, although he was it to support the Taliban before 2001. Also, please do not use the mechanism of intrigue, the nation suffered and it is suffering still more than enough. Ms. brave and patriot Lina described equal as brave and patriot Ms. Malalay Joya started 2004, all Afghans should be proud on such courageous and brave women! It is time to accept the reality and condemn and reflect resistance strongly against the sold traitors and intrigues maker.

Pakistan, Iran, Russian, Tajikistan, China and Turkministan are looking always for their own benefits and all of them are very active to get a portion of Afghanistan and see the country dividing, they are sure and they know very well, that they trained lot their people during the 30 years, the country should become free from those criminals, killer, then it will be possible to see the dream of Ms brave, patriot Lina, Malalay Joya and the common people. Again, the article of brave, patriot Lina is excellent and contained the truths and it is a lesson for us to wake up and to make strong the patriot movement

Dear Mohtarama Lina Rozbeh,
Thanks a lot for you writing. You have fullfilled the feeling of majority of our people who love their country and their people

You are great, because as an Afghan woman you spread the love and unity among Afghans.

You are great, because your pen is serving to bring more light in the miserble situation of our people in Iran

You are great, because you write about the pain of Afghan children and women

You are great, because you publish your mind whitout to be scared from the cowardly attacks of Anti-Afghans who spread the hatrade and ununity between Afghans

God have not given you just a beautiful visual nature, but also a great heart

We are proud on you. God bless you

Sincerely Yours
Q kabir

----------------------------------------------------------

Mohtaram Ali Ahmad Hakimpur,
First, Afghans are the people who have the citizenship of Afghanistan

Second, every Pashtoon is an Afghan, but not every Afghan is a Pashtoon

I hope you have got your answere.
Ba Ehteram

Dear and very respected sister Lina Jaan , indeed you are one of the greatest Afghan Lady with unlimited love to our beloved Motherland Afghanistan,I always enjoy reading your pariotic articles and poems Just I would like to say that,God bless you and wishing you all the best and good luck

نام من چونی لال است. من در قندهار تولد شده ام. درس خود را در لیسه احمدشاهی قندهار افغانستان خوانده ام. در افغانستان عسکری کردم. تمام عمر خویش را در افغانستان تیر نمودم تا اینکه مجاهدین وارد کابل شدند. از بخت بد در سال 1993 افغانستان را ترک نموده و وارد بمبئی شدم. امروز در بمبئی زندگی می کنم. هیچ مشکل هم ندارم.

هر چند که من یک هندو هستم اما از نگاه تابعیت افغان بودم. وقتیکه قانون اساسی افغانستان نوشته می شد، ما با کمال شوق می خواستیم افغانستان دارای حکومتی باشد که در آن فرق ها از بین برود. وقتی ما از افغانستان و قانون اساسی آن مایوس شدیم که رسما نوشته شد که کسیکه مسلمان نباشد، رئیس جمهور شده نمی تواند و نام مملکت هم جمهوری اسلامی افغانستان تصویب شد. در این صورت شما بفرمائید و بگوئید من چطور می توانم خود را از افغانستان حساب کنم. چرا یک تبعۀ هندوی افغانستان نتواند رئیس جمهور آن کشور باشد. من که یک هندو هستم چرا تابع قوانین اسلامی باشم. من چرا نتوانم بحیث یک تبعۀ هندو در افغانستان زندگی رسمی داشته باشم؟

من مثالی خدمت شما عرض می کنم. اکثریت مطلق نفوس هند هندو است اما رئیس جمهور آن بار ها مسلمان بوده است و صدراعظم امروزی آن یک سک است. من زمانی با افغانستان احساس وفاداری می کنم که این شرائط تعصب آمیز از قانون اساسی افغانستان محو گردد.

اگر من غلط می گویم، شما برایم بگوئید که در نوشته های من چه نقصی موجود است.

salam ba hama hamwatanan
ba ertebate payame awal man,jomlaeke bayad zamima shawad
KHANAM LINA RH
TAQDIRNAMAE KE BARAEE SHOMA BAKHATERE DEFA AZ QOMANDAN MASUD DADAND,Virjinia_usa,chon shoma shaestatar az aned, khahesh mekonam ba enwane eteraz anra dobara mostarad koned

. eteraz dar barabare qaom wa samtparastan,az har tabare ke bashand
. shoma behroz wa kamyab bashed.

Dear sister, I can just tell you one thing, namely you are great
Esta Oror

Saalam khanam Lina RH,salam hamwatanan
har bar ke shere ,matlabe siasi_ejtemaee wa wa ,az khaname hamwatanam mebinam ,ehsase khobe paeda mekonam,wa anra silie mahkame ba rokhe ertejaee fekri wa aqebmandagi fekri medanam

KHanan lina
Afghanha maghlobe afkare ghaere mehani shoda and,hayate fekri madom wa mardom az zendagi wa gozarane adi khod mahrom manda and.
kare Afghanistan ra asan nabayad greft. mobarezae bozorg dar sharaete bisyar sakht dar pesh ast. een mobareza bayad motaki barr armane boland wa afkare mili nationalism AFGHANI wa barr asasse yak sazmandehi wasee wa belakhera bar khordar az hemayate madi wa manawi hamaee afghanha bashad.

Khanam Lina
harnawa defa az jenayatkarane 2 jenahe fasede chap wa rast ke tamami waqiate jamea goh bar fesade gostordae anha ast,wa melate negonbakhte afghan mazae talkhtar az zahre shokarane een 2 hakemyat ra chashida and,jafa ba tamame aqwame bradar wa baham brabare afghanistan ast.

az shoma khaname gerami taqaza daram
TAQDIRNAMAE KE BA ROZE SHAHADATE QOMANDAN MASUD BA VIRJINIA BARAE SHOMA DADAN
shoma shaestatar az aned ke man medanam
moafqyate shoma ra arezo daram
ba mohabathaee frawan

سلام به همه هموطنان:
نبشتهء خانم لینا روزبه حیدری نا“امین”ها را به جنون آورده است. خائنین به افغانستان می دانند كه با بحث های ملی گرائی بازار شیادین و خاك فروشان كساد می شود و مزد شان از جانب همسایگان پایان می یابد. ناامین ها می دانند كه به هر اندازه كه از وطندوستی حرف زنیم، زوزهء شان بلندتر می شود تا اسلام آباد و تهران مسكو و واشنگتن را بیدار سازند.

ناامین ها می دانند كه بیداری مردم ما سر خور شان خواهد شد و كاروائی دزدانی مانند سیاف، ربانی، مسعود و گلبدین و طالب از رونق خواهد افتاد. ناامین ها می دانند كه با اوج روحیهء وطندوستی جائی برای فرمانروائی دزدان در كشور باقی نمی ماند. نبشتهء خانم لینا روزبه حیدری چكش سنگنی بود كه فرق تفرقه اندازان و باداران شان را در آنسوی سرحدات كشور بشكست.

سلام و احترامات خود را خدمت تمام خواننده گان این صفحه تقدیم میکنم. من از خانم روزبه به خاطر موقف وطندوستانه و بشر دوستانه ی شان و به خاطر درد واحساسی که در مقابل مردم و وطن ما افغانستان ابراز کرده اند تقدیر کرده و گفته های شان را صد فیصد تأیید میکنم.
تا وقتی که ما دامان قوم و قوم پرستی را رها نکنیم، حال ما نه تنها بهتر نخواهد شد، بلکه منتظر روزهای بد تر از این هم باید باشیم.
baakhtar@yahoo.com

سلام خانم روزبه!

طومار به غایت زیبائی را به رشته تحریر در آورده اید و به مصداق وجیزه معروف لسان پشتو "دنښې منځ دې ويشتلی" مگر ای کاش افغان های به خواب غفلت فرو رفته دیگر از خواب برخاسته و خود را تکان دهند.
ای کاش در کشور ما کبوتران زیبا و فریبای علم و دانش به رویت برسند.
ای کاش کشور ما به حله و پیرایه ساینس و تکنالوژی آراسته شود ای کاش از کشور ما جغدان نامیمون و بدشگون بی علمی و بیسوادی برای ابد رخت سفر ببنندند.
ای کاش در کشور ما فرهنگ قومگرایی و تنظیم پرستی سرکوب شود. ای کاش و صد ایکاش. مگر باید اذعان کرد که اساس و شالوده ما درست نه بوده است ما به روحیه یی ملی پرورش نیافته ایم.
برای ما مصالح شخصی مهمتر از مصالح کشور بوده است. هر فرد ما به این مرض مصاب است.

ایزد متعال بر حال زار ما رحم کند قسم به خدا که ما تباه و برباد شدیم. ببینید جهان در کجاست و ما در کجائیم؟ سویه علمی افغان ها مساوی به صفر است. آنهائیکه چیز فهم هستند کسی به حرف شان کچالو را هم پوست نه می کند و از دست بیکاری ناله می کنند لاکن بیسوادان به اریکه اقتدار تکیه زده اند.
الحق بر حال ما گریه بکار است مگر تعداد ماهنوز هم چنان می پندارند که افغانستان گل و گلزار است.
نگارنده به کرات و مرات گفته است و باز هم می گویم تا زمانی که به علم و دانش ارج احترام گذاشته نشود افغانستان افغانستان نه خواهد شد.

تبریك به خواهر گرامی لینا روزبه حیدری!

مضمون با محتوا و میهن دوستانهء شما را از نظر گذشتاندم. اگر انسان های فروخته شده اندكترین شرم داشته باشند، باید عرق سرد بر جبین سیاه شان بنیشیند.
قوم پرستی و نژاد پرستی وظیفهء جواسیس و مهین فروشان است كه توظیف اند افغانستان را پارچه پارچه كنند.
یك كاندید را بنام قومش یاد كردن، اشتباه نیست.
این حركت بر مبنای پلان های عمیق استعمار طرح ریزی شده است.
امروز ایدیولوژی خلقی و پرچمی و ستمی دیگر خریدار ندارد. برای انتقام گیری از افغانستان كه ایشان را در خاك انداز تاریخ حواله نمود، این تفاله های جامعه بسوی نژاد پرستی و قوم پرستی رو آوردند كه بتوانند چند روزی در پناه گروه های قومی ضد ملی خود روزگار بچلانند.
تعداد كثیری از خلقیان و پرچمیان با پیوستن به گروه های قومی خویش قوم پرستی را جانشین ایدیولوژی به اصطلاح ماركسیستی خود كردند.
این میهن فروشان از اول هم ماركسیست نبودند لاكن به ماركسسیت بودن تظاهر میكردند.
اكنون نقاب از چهره های قیرگون شان پائین افتاد و دیده شد كه چطور این چوچه های نابكار انسان، افغانستان را بسوی نیستی كامل برده اند.
پیروان حزب اسلامی و جمعیت اسلامی، گروه انسان كشان طالب و شورای نظاری های هفت رنگ همه غرق خیانت و قوم پرستی اند.
همین ها اند كه یكجا با گروه های خلقی و پرچمی كمر به ویرانی و نابودی افغانستان بسته اند. تا زمانیكه ملت افغان از دست این ناخلفان رهائی نیابد، مردم ستمكش ما روی آرامش و خوبی را نخواهد دید.

درود به شما خواهر گرامی لینا روبه حیدری

نوشته خانم محترم روزبه "قوم و نژاد پرستی را بخاطر قربانی ایکه هر قوم و نژادافغانستان برای ان داده است متوقف سازید!" را مطالعه نمودم زیبا و تحسین برانگیز است از ان جهت که روح پاک و شخصیت مثبت و وطن دوستانه نویسنده را نشان میدهد و اما ساده لوحانه است از ان جهت که نویسنده از عمق مسایل اختلافات و تضادهای جامعه ما چیزی نمیداند.
انچه امروز جامعه افغانی را متلاشی کرده است نبود تفاهم بین القومی وانحصار طلبی یک قوم در تمام ابعاد بر اقوام دیگر است در چنین شرایطی مطرح کردن حل مسایل قومی یک عمل نژاد پرستانه نمی باشد بلکه بلند نمودن صدای اعتراض است تا زمانی که همه اقوام اعم از خورد و بزرگ ضرورت باهم زیستی را درک کنند و مجبور شوند ملت واحد بسازند برای اینکار باید خیلی امتیاز به همدیگر بدهند و بستانند این عمل تا زمانی باید ادامه یابد تا همه باشندگان منافع مشترک پیدا کنند.
در غیر ان نوشته خانم روزبه بدرد ان قومی میخورد که همه چیز را منحصر بخود میداند و هرگونه صدای اعتراضی که ان گروه را مجبور به دادن امتیاز بسازد با چنین نوشته های ساده لوحانه ای در گلوی مخالفین خفه میکند به بهانه اینکه گویا نژاد گرایانه است.

نوشته زیبا و پر از احساس خانم روزبه را به بسیار علاقه خواندم و از طرز فکر مترقی و ملی ایشان واقعآ تحت تاثیر قرار گرفتم.
من به نوبه خود تمام نظریه های نیک ایشان را تصدیق نموده و آرزومندم که بلاخره ما مردم هم از خواب گران بیدار شده و با دنیای مترقی امروزی قدم به پیش بگذاریم و نه اینکه بازهم مورد استفاده سوء مغرضان این جهان قرار گرفته، تیشه بریشه خودو ملت خود بزنیم.
من آرزو میکنم که مخصوصآ همه نویسندگان و با کلتوران ما همچون خانم لینا روزبه عزیز به نفع ملت و مردم خویش و برای روشن ساختن آنان بنویسند و نه همچون یک عده شناخته شده که متاسفانه بیشتر به نفع همسایگان بدخواه و کج اندیش ما قدم گذارده و مردم مارا به بی اتفاقی و ضدیت به مقابل همدیگر تحریک می نمایند که این جای افسوس برای آنان است.
اینان از نظرم کمتر جنایت پیشه از کمونیستان، جهادیون و طالبان نیستند، بی تفاوت از اینکه از کدام قوم اند و یا از کدام مذهب و دین.