Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  انتخابات سال ۱۳۹۳ریاست جمهوری افغانستان    نویسنده:  افغان جرمن آنلاین

 
اسم: عنایت کهسانی هروی   محل سکونت: مریلند، امریکا    تاریخ: 09.08.2014

وطندار !

اگر بی صدایی یا با صدا، اگر به حرف ات کسی گوش می دهد یا نه، اگرمتوطن استی یا مهاجر، اگر هزاره ای، ازبک، تاجک، پشتون ، ترکمن یا نورستانی و اگر حلقۀ غلامی یکی از جنایتکاران را بگردن نداری واگر تو خو د را اولاد پروردۀ دامان آن خاک میدانی و کمترین مسئولیت را در برابرش احساس می کنی آنچه در وطن و بالای مردمش به نام دموکراسی و انتخابات می گذرد مورد توجه قرار بده.
آیا در تاریخ انتخابات دنیا در کدام کشوری چنین افتضاح رخ داده، نمی دانم که این محل تفتیش و شمارش آراء است یا میدان سگ جنگی. که در برابر صد ها خارجی سپاه انتخاباتی هردو گروه در مصاف قرار گرفته خون می ریزانند. کجاست منافع ملی و آیندۀ چراغان برای این ملت به غل و زتجیر کشیده شده؟ بازهم چهرۀ اصلی سیاستمداران شوقی آشکار گردید که نه اخلاق سیاسی وجود دارد ونه برخورد انسانی و مدنی ، نه عقل را راهیست و نه منطق را محلی پس همان غلبه خصلت درنده خویی و پیروی از فرهنگ پنجال کشیدن و دریدن و خون لیسیدن.
بازهم جان کری وزیر خارجۀ امریکا آمد و با منتر نو از مودی صدراعظم هندوستان جادویش چنان کارگر افتاد که رقبا چون عاشق و معشوقه همدیگر را در روز روشن به آغوش کشیدند. با زهم تمدن آمد و معقولیت و مصلحت و سودای وطن در کله ها در آمد.
از برای خدا شما به سخنان حامیان و منادیان دموکراسی گوش دهید، جان کری می گوید که تفتیش و شمارش برای برد و باخت نیست، پس لعنت به چنین انتخابات، چرا ۸ ملیون افغان را فریب داده سر گردان ساختید؟ چرا در یک وطن بینوا ودست نگر این قدر پول را اگر انتخابات برنده و بازنده نداشت مصرف کردید؟ و چرا این قدر وقت را تلف کرده مردم را به بی سرنوشتی و بلا تکلیفی قرار دادید؟ و یک شخص را خلاف قانون در قصر بحیث رئیس جمهور نگهداشتید؟.
عبدالله در حضور جان کری گفت « این توافق پیش قدمی دیگری بسوی سود تحکیم وحدت ملی و تقویۀ حاکمیت قانون و ایجاد امید واری برای آیندۀ بهتر به مردم افغانستان است».
جناب عالی ! چرا با آمدن یک بیرونی متنفذ و ولی نعمت خود شما از وحدت ملی، منافع ملی و آینده بهتر برای ملت سخن می گویید، اما در غیابش چنه و پوز همدیگررا می شکنید، نه مردم است و نه آیندۀ شان. همین حالا با خود خواهی ها و زور گویی و سرکشی از طرح ملل متحد خلاف تعهدات خود چه حالی را بالای وطن آورده اید.
برای امریکا که افغانستان بازیچۀ بیش نبوده شاید وزیر خارجه این نوع انتخابات را در لابراتوار خون و آتش افغانستان تجربه نموده در وطن خود تطبیق وبه دیگران توصیه نماید.
ولی با گذشت هر روز نقاب ها از روی ها پائین افتیده وچهره های اصلی که تا حال مردم را با کلمات رنگین و عبا و قبا فریب داده بودند آشکار می گردد.
برای چهل سال دیگر همان نظامی که با وصف کمی و کاستی ها همه را به دور خود جمع نموده و ملتی تشکیل شده بود و مملکت آرام آرام مطابق مقتضیات خود جامعه بسوی دموکراسی میرفت امیدی برای آینده متصور بود اگر تلاش های تباه کن برای سراغ نیم راهی ها صورت نمی گرفت.


اسم: د. سعيدي صلاح الدين   محل سکونت: uk     تاریخ: 09.08.2014

در مباحث حقوقى اين تعهد براى تعهد ديګر ميباشد که ممکن است و پيشينه حقوقي دارد. تعهد ميداريم كه تعهد و توافق خواهيم كرد. اما اصل توافق در پيش است. بخش ازين تعهدات به شکل بست صدارت و صلاحيت های رييس جمهور و صدر اعظم بحث وسيع و حق همه ملت است. در جوكات قانون اساسي بايد تنظيم شود.
در توافق منطقا و در اسناد حقوقى موا‌د هم پيش بيني ميشوند که در صورت تخلف ازين توافق چه اثار بر متخلف مرتب ميشوند جيزى نيامده و روشن نيست.ازهمه مهم تيم ها اختياري برنامه بيشكش ملت كردند و ملت انتخاب كرد. درين مرحله اختيار و انتخاب تعهد و مقاوله بين كانديد و موكل يعنى ملت شد.

منتخب اخلاقا و قانونا مكلف به تطبيق برنامهء مطروحه كه صحه ملت را دارد، ميباشد. برنامه هاى دو تيم كانديد يكسان نبود. نمى دانم بعد از روشن شدن نتايج انتخابات تيم برنده به كدام صلاحيت از برنامهء صحه كذاشته شده از جانب ملت ؛ عدول ميكند. تيم اول و تيم دوم در عين حالت قرار دارند. درين عرصه توافق دو تيم اخير براى تحقق كدام برنامه مشترك كار ميكنند. فهم من زعامت و برنامه تيم برنده و كار براى تحقق ان درست است و ديموكراتيك. باشه زمان جواب اين وضع را روشن خواهد كرد و خواهد داد. اما كار بس دشوارى در بيش است.

بست ابوزيسيون يك بست و اتوريته طبعى است هديه و انتصاب درين عرصه وجود ندارد.تلاش مصنوعى ايجاد در كشورهاى مستقر جهان تفاوت زياد در برنامه نيست اما در كشور هاى عقب مانده با تعهدات به مراجع معيين اجير كننده كشور هاى مغرض همسايه و تعهدات براى منابع دشمن در ايران و باكستان تفاهم رامشكل ساخته و با خطرات جدى همراه ميسازد. كار براى اهداف وطن و مردم در تضاد براى تعهدات اند كه در جريان انتخابات مطابق تمام شواهد دست داشته براى اجيران برداخته شده است.

ببينيم در در دربار الله تعالى همه جيز وجود دارد. الهى به حال اين ملت رحم كن.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 08.08.2014

ایجاب سفر سوم جان کری!
باآمدن مستر کری وزیر خارجه توافقی بین اشرف غنی و عبداله با نشر اعلامیه مشترک در 6 ماده حاصل گردید که هنوز هم در باره صلاحیت پست جدید ریاست اجرائیوی وهمچنان توافقات اشخاص به پست های کلیدی،سوالات باقیست.
لذا ماده دیکر را باید به آن میافزودندکه جان کری باید بار سوم به کابل آمده در باره جدال تعین پست های کلیدی ،با ریس جمهورو ریس اجرائیوی مشوره دهد.
نتایج انتخابات ، به اخیر روز رای گیری برای سفارت امریکاو نامزادان ریاست جمهوری معلوم شده بود.لذادر سفر اول جان کری با در نظر داشت رای مردم وشرایط بحرانی یک نامزد را برنده اصلی و دیگری را برنده اجباری(؟)(به پست ریاست اجرائیوی)اعلان میکرد. و زیادتر در مورد پست جدید(ریس اچرائیوی)روشنی میانداخت ودر باره کابینه ودیگر پست های مهم موافقه جانبین راکسب میکرد. وازمصارف هنگفت باز شماری آرا جلوگیری میشد. پروسه هم این درازا نمیکشید وضرورت سفر دوم و یاسوم وزیر خارجه امریکا ضرورت نمی شود و تا اندازه تشویش مردم هم رفع میشد .!!


اسم: صلاح الدين سعيدى   محل سکونت: انكلستان     تاریخ: 08.08.2014

سلام.

تفاوت هاى اساسي دو تيم: يك تيم بازنده است و يك برنده و اين را هردو تيم ، كميسيون هاى انتخاباتى و كسانيكه وضع را تعقيب ميكنند مشخص ميدانند برنده كيست؟ تيم كه انتخابات را نبرده تجاهل ميكند، تهديد و بدماشى ميةند، وقت سبرى ميكند، شرايط ابطال زورمندانه را تطبيق كردن ميخواهد و عدهء درين تيم را مزهء قدرت ١٣ سالهء جنان كور و كر كرده كه روش : يا من و ياهم زمين سوخته، را در بيش كرفته اند. اين حالت در موارد هم در سايه حاكميت بى كفايت و قدرت مافيايي تا سرحد عبور از خطوط سرخ اعمال ميشود. توذيع سلاح و تجهيز افراد غير مسول در شمال كشور در صورت نبودن امريكايان وترس ازايشان سبب بازكشت به سالهاى ٩٠ ميشد. اين افراد كوته فكر و خاين بخيالم فرار به كولاب را فراموش كرده واز حضور و تسلط مخالفين مسلح در جند كيلو متري كابل خبر ندارند و يا درايت و ديده و فهم ندارند.

با درك عدم موفقيت در انتخابات يك تيم ايجاد حكومت و حتى دولت سهامى حتى با نفيه ساير نيرو هاى سياسي در جامعه ميخواهند. براى من و به فهم من براى ملت جنين تقسيم غنيمت درد ملت را نه تنها كه دوا نه خواهد كرد بلكى مشكل را جاق تر هم خواهد ساخت. ضرورت است ودرست هم است. رهبرى و برنامه همان تيم عملى شود كه ملت به ان مشروعيت داده. درين راستا توافق تيم برنده به برنامه جديد كاري تخلف است برنده است از تعهديكه به ملت داده و ان برنامه ايكه ملت به ان صحه كذاشته. اين به هيج صورت به اين معنا نيست و كسى هم كفته نمى تواند و درست هم نيست كه تيم برنده تيم و رياست مردم برنده است. اين زعامت زعامت كل ملت و در خدمت كل ملت است و بايد باشد. تيم مقام دوم كه مسلماء در صورت ايجاد فضاى سالم انتخابات كه زمينه ساز اشتراك همه نيروهاى سياسى كشور ميبود به فهم من در مقام ٤ و يا ٥ قرار ميكرفت، مسلما بايد شريك حاكميت به طور باشد كه در تطبيق برنامه مشروعيت داده شده توسط ملت تحت زعامت تيم برنده كار عملى كند. تلاش شان براى ايجاد حاكميت شركت سهامى غير مشروع و غير قابل قبول است و مشكل را جاق و اجراات را غير عملى ميسازد. بخش از توافقات ازجمله صلاحيت هاى قوهء اجراييه (رييس قوهء اجرايه و رييس جمهور ) بحث هاى اند كه درجوكات قانون اساسى بايد كل ملت از مجارى مشروع به ان ببردازند. خلاصه كردن ان به توافق اين دو تيم اصلا درست و قابل قبول نيست . براعلام ابوزيسيون و جوكى ان كه تيم دوم هم شريك و هم مقام؟! ابوزيسيون را داشته باشد فهم نحريدى و غير عملى است. يعنى تيم مقام دوم هم شريك حاكميت اما در عين حال ايجاد موانع و مخالفت ابوزيسيوني در برابر برنامه هاى تيم اول در بارلمان و عمل شود. اين شده نمى تواند و تصور و خيال است. يا در حاكميت ام برنامه انرا مساعدت ميكنم ويا ابوزيسيون ام برنامه خود را دارم و يا هم اصلا كدام برنامه طرح نداشتم و ندارم خو كفتن براى رفتن به انتخابات بايد برنامه ساخت، مهم قدرت سياسيى و امتياز است، برنامه جه بدرد ميخورد؟ حالت اخير زياد محتمل است.

وها به شناخت من جناب اشرف غتى از همان اغاز انتخابات به دولت وحدت ملى كه به مشاركت ملت در ابادى وطن منجر شود و اولاد كار فهم اين وطن بافهم و دانش و صداقت خويش زمينه خدمت داشته باشد ، تاكيد داشت و دارد. اين يك ضرورت حتمى است. اما تلاش براى ايجاد شركت سهامى و تحميل ان با روشهاى محيل و يا هم مافيايي قابل قبول نيست. مردم داراى فهم عالى سياسي اند و ناظر اند و ميدانند كه كى جه ميكند؟ هرنوع در جان زدن و فريب افشاء است و مردم ماهيت انرا درك ميكنند.

در صورتيكه تيم مقام دوم وضع را هنوز هم به بحران بكشاند و شرايط حاكميت شركت سهامى تحميل شود بهتراست در دو سال اينده زمينه هاى از جمله تذكره الكتروني و ..... جنان در عمل اماده شود كه ساختار هاى مردمى دولتي در اسرع وقت و قبل از وقت معينه بدون زمينه داشتن به كروه هاى مافيايي و زور و خيانت انتخاب و كار با صلاحيت كرده بتوانند و زمينه براى بحران و فتنه منتفى شود.

و ها مشكل تيم تحول و تداوم در توانايي ها و برنامه هاى عملى و وطنى اين تيم است. اين حالت باكستان و ايران را وادار ساخته تا به وسيله اتباع و نوكران خويش در صحنهء سياسي موجود افغانستا جنان كارهاى را عملى كننده كه تيم تحول و تداوم به قدرت سياسيى نرسد. اين دو همسايه قبول كرده نمى توانند كه از اب، برق، معدن و توليد افغاني استفاده شود. اين دو همسايه حاكميت و افراد وفادار به ايران و باكستان را در حاكميت تفغانستان ميخواهند. و عملا ميبنيم كه اين دشمنان عملا موثر كار ميكنند. ملت و دوستان جهانى مان را بايد به اين حقايق به صورت مستند و بطور دوامدار با خبر تر ساخت. كب من درازشد ببخشيد.

از اى فون ٨/٨/٢٠١٤


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: کلیفورنیا، امریکا    تاریخ: 08.08.2014

بقرار اطلاعات تائید ناشده جناب ستر جنرال عطاء محمد نور برای تجلیل جشن با شکوه عروسی دختر خود، خواهر زاده و یا برادر زاده( معلوم نیست) به تاجکستان رفته. درین محفل با شکوه در پهلوی صد ها مهمان از مقامات دولتی، جهادی و شورای نظاری و بلا گردان نو او آقای نبیل مسکینیار، خانم و دخترش هم دعوت شده بشمول خانم سجیه کامرانی.
گمان نمی رود آقای نور به این سادگی امپراتوری بلخ را رها کند.
امروز این خبر را گرفتم راست و دروغش به خداوند(ج) معلوم است.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 07.08.2014

مریضی والی صاحب آقای کرزی در پروسۀ انتخابات (؟)
محترم ستر جنرال محمدعطانور والی خود مختار بلخ، نسبت معاذیری صحی صلاحیت خویش را به معاونش تفویض نمود.
فکر میشود که شاید بیماری (ناخوشی) ستر جنرال، از رو به ذوال رسیدن قدرتش است، ورنه چند روز پیش ما شاهد زورمندیشان بودیم که فرمودند که ازین بعداز ریس جمهور منتخب عبداله عبداله پیروی میکند. چه شد دفعتآ مریضی عاید حال شان گردید؟
لذا داکتران تجویز نمودند تا میتواند برای رفع مریضی، خود را خوش نگه دارد.گفته میشود برای غم غلط کردن چند روزی به تاجکستان رهسپار گردیده اند.!!!
و حزب محبوش برای خوشی خاطرش ازین بیماری، ریاست جمعت اسلامی را برایش پیشنهاد کردند تا آمادگی خوبتر در 5سال آینده گیرد و جبران شرمساری این دوره نماید.!


اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.08.2014

خبر خوش
مژده مژده مژده
نتایج انتخابات اعلان گردید:

به روز های جفت عیدالله عبدالله رییس جمهور
به روز های طاق اشرف غنی رییس خمهور
به روز های جمعه حامد کرزی رییس جمهور

این را میگویند حکومت وحدت ملی


اسم: سراج وهاج   محل سکونت: کلیفورنیا    تاریخ: 06.08.2014

تشکر محترم عبدالله جان !... شما حقایق مطلقی راکه انتشار آن از متن سه کتاب قطور هم سرریزه می کرد، درچند سطر«عام فهم» خلاصه کردید. با احترام


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 06.08.2014


انتخابات و دیموکراسی ؟
با رویکار شدن رژیم خلق و پرچم که باایدیالوژی مارکسیزم و لنینیزم (؟)مجهز بودند. کشتند، به زندان انداختند، ویران کردند و بزرگترین مهاجرت را از یک کشور در جهان به میان آوردند، و خود را آنفدر وابسته به اتحاد شوروی ساختند و تا توانستند به این ملت چفا کردند که بالاخره کمونیزم به گفته خودشان به گودال تأریخ سپرده شد و اتحاد شوروی بزرگ پارچه پارچه گردید.

با به قدرت رسیدن تنظیم های مجاهدین به نام اسلام چه نبود که نکردند!!
جنگ های قومی، چور و چپاول، رقص مرده، سینه بریدن ها، میخ کوبیدن به سر ها، زایمان زنان در پیشروی مجاهدین(؟) که افتخار جهاد بر حق ملت را با این اعمال شنیع خود خدشه دار کردند.
تا آنکه با آمدن طالب های کرام(؟) گلیم آنها جمع، کشور را به دوران عصر حجر با دره زدن در محضر عام، بلست کردن ریش مردم، سنگسار و کشتن زن با فیر مرمی تفنگ در محضر عام، تخریب آبدات تاریخی، به دار زدن تلویزیون ها و رادیو کسیت ها، منع کردن موسیقی، چاکری پاکستانی و عرب، چه ناروایی های به نام شریعت اسلام نکردند.

حال در 13 سالی که گذشت به نام دیموکراسی گروهی از تنظیم های مجاهدین، از احزاب خلق و پرچم، از جریان شعله جاویدی ها، تکنوکرات ها، طالب های نیکتایی پوش با طیارات اف 52 قوای خارجی ظهور کرده از چور و چپاول زمین گرفته، فساد اداری تا تاراج میلیارد ها دالر کمک های خارجی صرفه نکردند.
رویکار شدن صدها تلویزیون، رادیو و جراید(اکثراً نشر اهداف حزبی، سمتی و قومی، پخش کلتور و فرهنگ بیگانه) و تقسیم وزارت خانه ها به اجنت های کشور های کمک کننده، مقرر کردن جنایتکار معروف پرچمی به حیف نمایندۀ افغانستان در ملل متحد دست آورد های دیگری است(؟)

بالاخره انتخابات ریاست جمهوری با شمارش تمام آراء که در جهان نظیر ندارد تحت نظر جامعۀ جهانی و ملل متحد، و بارفت و آمد وزیر خارجۀ امریکا و تلفون های اشکار و پنهان اوباما، به گفته برادر های هزارۀ ما دیده شود که ازین دیموکراسی و انتخاباتشی (چه بور موشه؟).


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 05.08.2014

گل مرجان در امتحان !
ميگويند ؛ شرايط وقواعد اخذ امتحان طوري بود كه ، استاد درمحضر هيئت ( مفتشين ) پاكت هاي را كه هركدام حاوي 3 سوال بوده بالاي ميز ميچيند وشاگردان هر كدام به نوبت امده ، يكي ازاين پاكت هارا
گرفته عقب ميزش اخذ موقعيت مينمود وبه حل سوالها ميپرداخت . اگر شاگرد بعد از انكه پاكت را باز نموده،
ميديد كه حل سوالهابرايش مشكل خلق ميكند ، دوبار چانس ( حق ) داشت ، پاكت حاوي سوالات را تبديل
نمايد ، اما شرط اين بود كه هر بار يك نمره را از جمع نمرات كه 5 بوده ميباخت ، به اين معني كه اگر
يك شاگرد دوبار پاكت سوالات را عوض مينمود بايد هر سه سوال را حل مينمود تا ايله نمره كاميابي  (كه 3 بوده )را پوره ميكرد. اما گل مرجان چه ميكند ؟ 
گل مرجان علاوه براينكه دوبارپاكت سوالات را عوض نموده بود ، شلكي نموده پنج بار پاكت سوالهارا 
تبديل مينمايد ولي باز هم بخت با او ياري ننموده ، كوشش مينمايد بار ششم انرا عوض نمايد ، ولي اينبار اعضاي هيئت مفتش ممانعت نموده استاد( پروفيسور )را كه در همين اثنابا شاگردان ديگرمصروف بود در جريان ميگزارد واز موضوع اورا اگاه ميسازد ، پروفيسور كه ميبيند گل مرجان پنج بار پاكت هارا عوض نموده
ولي باز هم خواهش ميكند بار ششم به او چانس داده شود . در حضور هيئت به او نمره كاميابي ، كه 3 بوده
داده اورا رخصت ميكند . هيئت مفتش كه اين وضعيت را ديده ، گيچ وحيران شده ازاستاد ( پروفيسور )
ميپرسد ،  پروفيسور صاحب ! اين اقا ي محصل كه نامش گل مرجان بوده پنج بار پاكت سوالهايشرا تبديل نموده وازينكه هيچ نميدانيست كوشش مينمودبار ششم انراعوض نمايد، كه ما متيقينيم تبديلي بار ششم هم به
اومفادي نخواهد رساند ، ولي شما به او نمره كاميابي (3 ) داده رخصت نموديد ، ايا اين بي انصافي
نيست ؟ پروفيسور رويش را طرف هيئت دورداده به انها ميگويد ، كه نخير ؛ اين بي انصافي نيست ،
مگر شما نميبينيد كه گل مرجان همان پاكت را ميپالد كه سوالهايش راميداند، ازاينكه بخت به او ياري نميكند
اين گناه اونيست .
واما گل مرجان !
گل مرجان همينكه بيرون مي برايد غالمغال را برپا نموده ادعا مينمايد كه به حقش ظلم شده واضافه ميدارد كه هم هيئت وهم پروفيسوربه اوچانس نداده از صنف با3 نمره خارج ساخت ، كجاست عدالت ، كجاست انصاف؟.
اگر اين سرگزشت گل مرجان را با برخورد دكتور عبدالله دررابطه باانتخابات مقايسه نماييم ، اقاي
عبدالله در قصه اين نيست كه انتخابات را چي كسي ميبرد ، زيرا او متيقين است كه دردور دوم اوبيش از ٢٥٪
اراء رانميتواند صاحب شود ، بلكه او درتلاش است تا همان پاكت امتيازاتي را كه اقاي كييري درصورت
باخت به او وعده داده قبل ازاعلان كانديد برنده مشخص ساخته ، جامه عمل بپو شاند .
پايان - عزيزي


اسم: ف،هیرمند   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 04.08.2014

خانم فرهیخته، نویسندۀ تواناو حقوقدان ورزیده، ملال موسی نظامً!
از اینکه با چنان دقت مسوؤلانه به محتوی نگارش ناچیز این حقیر وقت تان را صرف کرده و آن را مهم شناسایی نموده اید، سپاس گزارم، توقع دارم مردم ونسل جوان کنونی کشورم از این حقایق با اهمیت آگاه باشند وآگاهی حاصل کنند.
خانم عزتمند!
شما خود نگارش ها و مقالات تحقیقاتی بی شماری دارید که نسل موجود ونسل های آینده از محتوای عالی آنها بهره مند خواهند شد. زنده و سلامت باشید
ف،هیرمند


اسم: ف،هیرمند   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 04.08.2014

دانشمند عالیقدر، آغا صاحب، جناب داکترسید عبالله کاظم سلام وحرمت برشما!
مسرورم از این که نگارش های اخیرم، پیرامون اصولیت طرح ایجاد پُست «ریاست اجرایی» و سوال تفویض برخی از صلاحیت های رئیس جمهور به این پُست را، با الهام ، توجه و مکث بر مقالات علمی، عمیق و آموزندۀ شما خامه نمودم، من هیچ تردیدی ندارم که آرمان دانشمندان افغان همسطح و آگاه چون شما همه به خاطر نگرانی برای خیر و صلاح کشور و مردم است، ممکن شیوه ها متنوع باشند ولی ماهیت آرمان ها یکی اند.
همانطور که شما نیز با من هم قول اید، اصولاً به صورت عمده انتقال صلاحیت های مقام ریاست جمهوری از هرنوع آن به یک مقام دیگرممکن نیست، اینکه این صلاحیت ها به اجزای کوچکتر منقسم شده وبه مقامات پائینتر
تفویض شود، بحث دیگریست. من روش اکادمیک و بلند مدنی شما را درنحوۀ مباحثات تان درهمچو تبادلات نظری
می ستایم واز آن می آموزم، این روش مبین اخلاق بلند انسانی وعلمی شماست، که به احترامی که نسبت به شما دارم بیش از پیش افزوده است. از خالق لایزال برای شما عمر دراز تمنا دارم تا از بار دانش های تان بیشتر مستفید شویم.
با احترامات بی شائبه


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 04.08.2014

تیم اصلاحات .... نوار صوتی را پخش کرده ااند گویا آقای خلیلی معاون دوم ریاست جمهوری ،در یک مجلس خصوصی خانگی گفته بود:"تیم اشرف غنی را حکومت ،جامعه جهانی حمایت میکندو حتی اگراز راه غیر قانونی باشد ".
سخنگوی آقای خلیلی این قسمت سخنان را رد کرده است . فکر نمیشود که آقای خلیلی با موقیعتی که در دولت دارد چنین کلمه(غیر قانونی) راابراز کرده باشد.اگر هم فرض کنیم ادعای تیم اصلاحات ... واقیعت داشته باشد.این خود نشان میدهد که حکومت کرزی،کمیسیون های مستقل انتخاباتی ، جامعه جهانی و ملل متحد و ملیون ها مردم برخلاف این کاندید میباشد.
اگر فرضآ این تیم برنده شود با اینقدر مخالفین ، چه کاری از پیش خواهد برد؟ وآیا با این ثبت های غیر قانونی، مکالمات و حریم خصوصی اشخاص با قدرت رسیدن این تیم ،مصون خواهد بود؟؟.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 03.08.2014

دوست دانشمند و گرامی جناب آقای هیرمند سلام
پس از عرض ادب، میخواهم منظور خود را در بحث "تفویض صلاحیت" رئیس جمهور به چند نکته ذیل مختصر سازم:
1 ـ در مورد صلاحیت رئیس جمهور به حیث رئیس دولت با شما هم نظر هستم که بر طبق ماده 64 این صلاحیت ها غیرقابل تفویض به شخص دیگر میباشد.
2 ـ در مورد صلاحیت رئیس جمهور به حیث رئیس حکومت بازهم با این نظر شما موافق استم که در نظام ریاستی پستی که تمام امور اجرائیوی را در «کُل» متکفل گردد، چه مسما به رئیس اجرائی یا صدراعظم ، یاوزیر ارشد و یا هر نام دیگر باشد، غیر قانونی و غیر قابل تفویض است ، ولو که رئیس جمهور با آن موافق باشد.
3 ـ ولی اگر رئیس جمهور بخواهد وظایف اجرئیوی را به اجزا تقسیم کند و یک قسمت آنرا تحت نظر خود بیک شخص یا اورگان مورد نظر خود مؤقتاً تفویض کند، اینکار مانع قانونی ندارد. دلیل من اینست که در قانون اساسی هیچ قیدی در زمینه وجود ندارد. شما به حیث یک قانوندان میدانید که اگر موضوعی در قانون تصریح نشده باشد (به حکم امر ویا نهی) و قانونگذار در آن سکوت کرده باشد، ارتکاب یک عمل در همچو حالت یک عمل غیرقانونی محسوب نمیگردد. مثال ساده: تاوقتیکه قانون سگرت کشیدن در رستورانت (محل تجمع مردم) را منع نکرده بود، سگرت کشیدن در آنجا مجاز بود و مانعی نداشت.
4 ـ هرگاه صلاحیت و وظایف رئیس جمهور به مثابه رئیس قوه اجرائیه در یکی از فقرات ماده 64 ذکر میگردید، درآنصورت نظر شما مبنی براینکه هردو صلاحیت های رئیس جمهور غیر قابل انتقال و غیر قابل تفویض به شخص دیگر میباشد، دقیق و درست بود، درحالیکه در هیچ جای قانون اساسی درباره صلاحیت اجرائی رئیس جمهور قید گذاشته نشده و در هیچ جا به آن صراحت داده نشده است. لذا تفاوت نظر شما بامن در همین مورد است که شما هردو موقف رئیس جمهور را باهم مدغم میدانید، ولی من فکر میکنم هردو صلاحیت باهم مدغم نبوده و از نظر انتقال صلاحیت ممکن است واضع قانون یک فرق را بین آن دو قایل شده باشد و به همین دلیل نخواسته تا صلاحیت اجرائیوی رئیس جمهور را در ماده 64 ردیف بندی کند.
5 ـ بهرصورت تحمیل انتقال صلاحیت بر رئیس جمهور مغایر بر اصل اراده آزاد او بوده و به هیچ صورت وجه قانونی نداردو نیز این ادعا که انتخابات بازنده ندارد، منطقاً بی اساس است، چه رسد به آنکه بازنده به حیث برندهء درجه دوم تلقی شده و در حکومت حائز مقام ارشد گردد.
من هم به تأسی از نظر شما این بحث را دراینجا خاتمه میدهم و با تشکر از تبصره محترمه خانم ملال نظام که خود حقوقدان و یک محقق دانشمند می باشند، امید میکنم کارشناسان مسلکی و بخصوص مراجع ذیصلاح تفسیر قانون اساسی و کمسیون مستقل نظارت بر تطبیق قانون اساسی و مراجع علیای قضائی کشور در زمینه غور نمایند. باحترام


اسم: رازق مامون   محل سکونت: كابل    تاریخ: 02.08.2014

آیا جنگی درمی گیرد؟

انتخابات، با بن بست مواجه نیست؛ در واقع جمیعت اسلامی در منجنی بن بست گیر افتاده است.

تیم اصلاحات و همگرایی، ترکیبی از پادشاهان اشتباهات سیاسی، رجال وابسته به حامد کرزی و فهیم خان و محاسبه های باژگونه است. تا قبل از انتخابات، درمحافل غیر رسمی، دفاع از زعامت «جلالتمآب کرزی» را «خون بهای» شهدا و فاسد ترین دولت تاریخ کشور را «دولت خودِ ما» قلمداد می کردند. این دسته، تا آخر ماجرا، حتی به بهای ترور استاد برهان الدین ربانی، با حامد کرزی بازو داد تا به طالبان «مشروعیت» ملی حاصل شده و زندان ها از وجود شان خالی شود. نتیجه ی پیروزی کرزی درین راستا، تغییر پالیسی امریکا نسبت به «جمیعت اسلامی» را به عنوان جزئی از پروژه ی جدید برای کنترول آیندۀ افغانستان، به واقعیت مبدل کرد.

جناح های انشعابی جمیعت، فقط در دقایق نود فهمیدند که کرزی راه خود را از آن ها جدا کرده است.

تفاوت اساسی بین انتخابات 2009 با انتخابات 2014 درین است که درانتخابات اولی، کرزی خود در صحنه بود و به یاری مارشال فهیم درقدرت ابقا شد؛ درانتخابات کنونی، رابطه اش را با جمیعت اسلامی به هم زده و درکنار یک تیم تازه نفس قرار گرفته و ازین طریق به نحوی با پالیسی جامعه بین المللی نیز همسو شده است. درین میان، جناح های محوری «تنظیمی» با خطر خارج شدن از خط تعاملات فعال برای رسیدن به قدرت، مقابل شده اند.

پرسش این است آیا جنگی ویرانگر در می گیرد؟

رأس مسأله این است که سیاستگران اصلاحات و همگرایی از نظر روانی، احساس پیروزی را در جریان بحران انتخاباتی از دست داده و ظاهرأ سعی دارند از ته و توی سیاست بین المللی خود را مطلع سازند. با آن که امریکا با آن ها مقاطعه کامل نخواهد کرد؛ در هر حالت بهای دفاع پایدار از پالیسی ضد امریکایی کرزی را خواهند پرداخت.

گزارش های دقیق حکایه گرِ جدی تر شدن موضع امریکا، ملل متحد، و کمیسیون انتخابات در قبال خواسته ها و موارد اعتراضی تیم اصلاحات است. به پنج ماده ی پیشنهادی تیم اصلاحات که به سازمان ملل گسیل شده بود، پاسخ هایی ارایه شده که در مجموع می توان گفت در فرجام این پروسه دست تیم اصلاحات امکان آن را ندارد از خرمن قدرت، چیز زیادی برداشت کند. جامعه جهانی سعی خواهد کرد تا ظرفیت های تیم اصلاحات را حتی الامکان در محور احمد ضیاء مسعود تنظیم و متمرکز کند.

می ماند بحث حرکت اعتراضی به هدف براندازی حکومت و اعمال سلطه از طریق زور که در اعلامیه رسمی والی بلخ در مورد آن هشدار داده شده است. هشدار والی بلخ چیز تازه نیست؛ ماه ها پیش نیز هشدارهای مشابه با همین لحن از آدرس ایشان منتشر شده بود و جامعه بین المللی برای دفاع از دست آورد های یک دهه ی اخیر و خنثا کردن خطر جنگ داخلی به طورهمه جانبه آماده گی دارد.

نباید فراموش کرد که نیروهای جنرال دوستم، حزب اسلامی و حزب وحدت در خط مقابل منتظر اند که وضعیت به کدام سو می رود. اگر خوب دقت کنیم همان چهار چوب «شورای همآهنگی» که در اواخر سال 1372 ایجاد شده بود؛ حالا نیز با تفاوت های جزئی، دست ناخورده باقیست و طالبان در پس دروازه های شهر منتظر ورود به صحنه اند. استاد عطا روی چه ظرفیت هایی حساب کرده است؟ حضور امریکا درآن زمان غایب بود؛ حالا درهمه عرصه ها حاضر است. مگر دادن اخطار به امریکا و کرزی سبب خواهد شد دکترعبدالله به ریاست جمهوری برسد؟

پاسخ این سوال به طور کامل منفی است.

حضور و مشارکت سیاسی تاجکان وهزاره ها حتماً تعبیرش این نیست که آقای محقق یا دکتر عبدالله در صحنه باشند و گروپ غارتگران «کابل بانک» برای نجات خود از نام حقوق تاجکان حتی به بهای راه اندازی جنگ داخلی حساب باز کند. اگر جنگی در بگیرد، هزاره ها هرگز خون خود را به خاطر راه یافتن تاجکان به رأس قدرت سیاسی نثار نخواهند کرد.

نه فهیم خان نمایندۀ تاجک ها بود ونه هم عبدالله رهبر تاجکان به حساب گرفته می شود. سران اصلاحات و همگرایی شاخه های نظامی و سیاسی تنظیم ها اند که در خط دفاع از خیره سری های حامد کرزی و موقعیت های «شخصی» قرارداشتند که درنتیجه، فرصت های طلایی تاریخی از اختیار مردم کشور ما خارج شد و وضعیت تا آن جا بد شده است که امروز وقتی مختصر بارانی می بارد، بسترهای خاکستری آب گل آلود، زندگی را بر پایتخت نشینان تلخ می کند وهیچ کسی هم به کسی پاسخگو نیست.

افغانستان درفهرست فاسد ترین دولت جهان داخل شده، پول بانک های غارت شده به بودجه برنگشته، یک مشت عوامل فساد به تصویب قوانین ضد ملی در پارلمان مشغول اند و فساد، به قانون اساسی کشور مبدل شده است.

اگر به این وضعیت نقطۀ پایان گذاشته نشود، امریکا مجبور به هزینه کردن بیشتر پول می شود و این چیزیست که دیگر هرگز تکرار نخواهد شد.


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: کلیفورنیا، امریکا    تاریخ: 02.08.2014

اگر دقت لازم بکار برود دو نوشتۀ تلخیص محترم عباسی صاحب در نظر سنجی فشردۀ از نکات اساس و مهم مضامینی است که تا حال درین باره به نشر رسیده. البته تشریحات بیشتر به رساندن پیام کمک می کند و خالی از فائده نیست . مقصد این است که این موضوعات همه قبلاً در نوشته های« اگر وجدان....» و « در فشانی های سپنت» و دو نوشتۀ مختصر در صفحۀ نظر سنجی تذکر یافته.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: کلیفورنیا، امریکا    تاریخ: 01.08.2014

دنباله نمودن این بحث مشاجره نی بلکه توضیح مزید کلاوۀ سر درگم حالت کنونی است که خالی از دلچسپی نخواهد بود. مضمون آموزندۀ محترم ف. هیرمند صاحب و توضیحات نکته وار و مفصل محترم داکتر صاحب کاظم در نوشتۀ شان و درصفحۀ نظر سنجی اذهان همه را در مورد معامله گری و مصلحت جویی ها زیر عنوان حکومت وحدت ملی از لحاظ احکام قانون اساسی کشور که تا حال نافذ است روشن گردانید . مشکلات فعلی که ناشی از عدم توافق دستۀ اصلاحات و همگرایی با طرزالعمل باز شماری و تفتیش آراء است و یگانه دلیل آن تلاش بیهوده برای وصله زدن پینۀ ناجور و غیر عملی در قانون اساسی نافذ کشور است. سفیر امریکا در کابل و نمایتدۀ سرمنشی ملل متحد طرزالعمل پیشنهادی ملل متحد را در مورد تفتیش آراء که توسط کارشناسان ورزیدۀ انتخاباتی بین المللی نظارت می گردد نهایی و تعدیل ناپذیرخوانده و هردو نامزد را به قبولی آن دعوت نمودند، دستۀ داکتر اشرف غنی احمد زی مؤافقت خودرا به قبولی آن ابراز نمود، اماآقای سنچارکی به نمایندگی دستۀ مخالف گفت تا زمانی که ملاحظات ما شامل این طرزالعمل نشود ما آن را نمی پذیریم. بیا یید و از این نوده پیوند نمایید! که عبدالله عبدالله و پیروانش به قوانین مملکت چه که حتی به فیصله های بین المللی وقعی قائل نیستند. عاقبت کار به کجا خواهد کشید؟ معلوم نیست، اعلان حالت اضطرار و دوام کرزی؟ ویا بحران دیگری. گرچه می گویند لالا با تمام گرفتاری ها و جنجال های بزرگ جاری سری به کابل می زند شاید این برای گوش تابی آخری باشد و یا لغو طرزالعمل تفتیش و باز شماری آراء وفیصله به انتخاب یکی بحیث داماد و دیگری معاون داماد و عروس ملت افغانستان.
برای وضاحت بیشتر در مورد یک نکته به عرض میرسانم که من میدانم که شورای عالی اقتصادی، اگر ایجاد شود، نهاد اجرائیوی نی بلکه نهاد مشورتی است. اما رئیس جمهور صلاحیت دارد به شخصی که در رأس این شورا قرار دارد غرض تسریع فعالیت های انکشافی و بهبود امورصلاحیت های اجرائیوی اعطا کند.
بطور مثال صلاحیت بر رسی و منظوری، تطبیق و منابع تمویل پروژه های انکشافی ساحات محتلف به شورای عالی اقتصادی از طرف رئیس جمهور سپرده شود همگون به صلاحیت یک وزیر در چوکات قانون.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 01.08.2014

آقای معنوی سابق ریس کمیسیون انتخابات و ریس استاد تیم اصلاحات ... در امور تخنیکی میفرمایند :
تیم ایک از نیویارک آمده بود و طرح را برای ابطال آرا مطرح نموده مورد قبول ما نبوده و ما در پروسه به روز شنبه اشتراک نمیکنیم.
در مثلث شیطانی ارگ، کمیسیون انتخاباتی، تیم اشرف غنی اکنون دو ضلع دیگر به آن افزود گردیده امریکا و ملل متحد.
جامعه جهانی طرح مسوده پیشنهادی ملل متحد را قبول نموده و مورد قبول تیم تحول و تداوم قرار گرفته است.
اصلا تیم اصلاحات ... به دیموکراسی و روند دیموکراتیک اعتقاد ندارند و میدانند که با شمارش آرا باز هم بازنده هیباشند.
تیم اصلاحات...میدانند با اعلان نتایج نهایی تیم در پیش مردم افغانستان و جامعه جهانی سرافگنده میشوند.لذا پروسه انتخابات را به بنبست میکشانند و باز شاید به قدرت نمایی و زور بی اندیشند.
وقت آن است که اشرف غنی با حمایت که از مردم و جامعه بین المللی که دارد از امتیاز دهی خوداری نماید بگذارد ارگ رااشغال نماید.
فکرمیکنم هیچ کشوری آنها را به رسمیت نخواهد شناخت حتی کشور های حامی شان.
وقت آن خواهد رسید که تمام اقوام با هم متحد شده و کشور ازین گروه شر و فساد نجات یابند.




اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 01.08.2014

با تشکر از تبصره جناب عباسی صاحب محترم، ولی میخواستم چند نکته را توضیح دهم:
1 ـ شورای عالی اقتصادی یک نهاد اجرائیوی نیست، بلکه یک نهاد مشورتی میباشد که صلاحیت تشکیل آنرا رئیس جمهور دارد.
2 ـ هیچگاه معمول نبوده است که رئیس تیم بازندۀ انتخابات یا به عبارت دیگر کاندید رقیب در کابینه تیم برنده حائز مقام گردد، برعکس او و تیم او در نظام های دموکراتیک به حیث اپوزسیون داخل عمل گردیده و میکوشند در دوره بعد درانتخابات موفق شوند، ولی اگر یک شخصیتی از تیم بازنده انتخابات را رئیس جمهور مورد اعتماد قرار داده و همکاری او را مفید میداند، میتوانداو را در کابیته خود شامل سازد، البته اینکار به اساس اختیار و اراده آزاد رئیس جمهور صورت میگیرد، نه آنکه تیم بازنده و یا یک قدرت دیگر رئیس جمهور را مجبور به اینکار سازد.
لذا حالت جبر و فشار و تحمیل درهمچو حالت مغایر به قانون اساسی واصول دموکراسی میباشد که انتخابات مظهر آنست.
3 ـ ایجاد یک پست اجرائیوی بصورت قسمی با رعایت اصل اختیار و اراده آزاد رئیس جمهور حق و صلاحیت رئیس جمهور است، چنانچه در دوره کرزی دفتر ریاست جمهوری که در حقیقت یک پست کلیدی اجرائیوی است و یا ریاست عمومی اداره امور ، ریاست دارالانشای شورای وزیران و بعضی ادارت دیگر تاحد زیاد ماهیت اجرائیوی دارند، از مثالهای عمده شمرده میشوند.
4ـ در قانون اساسی موجودیت مقامی بنام صدراعظم یا رئیس الوزرا و یا شبهه آن در راس قوه اجرائیه که وزرا تحت اثر او قرار داشته باشند، وجود ندارد. به همین دلیل است اگر در حکومت مسما به وحدت ملی چنین هدفی نهفته باشد، ولو که رئیس جمهور بخواهد، مغایر به قانون اساسی است. دلیلی که اکنون این موضوع به مشکل مواجه شده است، نیز همین مسئله است که میخواهند این پست را به اجزای کوچک تقسیم کنند و چند جز را به شخص مورد نظر بسپارند، نه کل آنرا. با آنهم تقسیم این پست به اجزا نیز مشکلات زیاد دارد، نه تنها از نظر تخنیکی بلکه از نظر رسیدن بیک تفاهم بین دو جانب.
5 ـ مشکل دیگر دراینست گه اگر همچو تفاهم زیر فشار صورت گیرد، بازهم این سؤال لاجواب می ماند که انتخابات برای چه؟ دراینحال قانون در گرو مصلحت قرار میگیرد که در حقیقت به دست آورده های سیزده ساله دموکراسی نیم بند کشور صدمه رسانیده و ادامه مصلحت گرائی بوده و یک عقب گرد مدهش را معنی میدهد.
6 ـ مقصد من از مقاله قبلی این بود تقسیم امور اجرائیوی به اجزا و سپردن یک جز به یک اورگان که نزد رئیس جمهور مسئول و تحت هدایت اوباشد و از اراده آزاد رئیس جمهور نشأت کرده باشد، از نظر قانونی مانعی ندارد و هیچ ماده قانون اساسی و سائر قوانین کشور را نمیتوان سراغ کرد که چنین حق رئیس جمهور را محدود سازد.
7 ـ واضح است هر وقت قانون اساسی تعدیل شود و نظام صدراتی جانشین نظام موجود گردد، آنوقت این همه بحث های جاری دیگر مطرح نخواهند بود. مشکل در این مرحله است که نظام ریاستی یک اصل قبول شده قانونی در کشور است، ولی بعضی ها روی انگیزه های غیر واقعی و به بهانه های تهدید آمیز در جهت بی ثباتی و ایجاد حکومت موازی و غیره، انها حالات را قسمی رنگ آمیزی میکنند که گویا در همچو حالات عدول از قانون به نفع کشور است. این طرز استدلال و اینگونه تصامیم بجای آنکه کشور را از بحران نجات دهد، برعکس بیشتر به بحران می کشاند و انگیزه نوشتن سلسله مقالات قبلی من که مورد تأید شما نیز قرار گرفت، هم همین موضوع بود. با احترام


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: کلیفورنیا، امریکا    تاریخ: 31.07.2014

از توضیحات محترم داکتر صاحب کاظم در نوشتۀ جامع شان چنین بر می آید که صلاحیت های مندرج قانون اساسی به رئیس جمهور، بحیث رئیس دولت، غیر قابل انتقال و تفویض ناپذیر بوده این صلاحیت های اعطا شده به مقام است. ولی در مورد انتقال بعضی صلاحیت ها اجرائیوی توسط رئیس جمهور به شخص دیگر قانون صامت است و اما در تحدید آن هم مندرجاتی نیست.
رئیس جمهور به اراده و اختیار و استقلال کامل حق دارد بعضی صلاحیت های اجرائیوی خودرا برای بهبود امور مملکت و تسریع فعالیت های انکشافی به یک شخص یا به نهادی در چوکات کابینه اش مثلاً شورای عالی اقتصادی تفویض نماید.
روح مطلب درین جاست که همین قانون نافذۀ اساسی افغانستان احکامی مبنی بر ایجاد یک موقف اجرائیوی برای شخص اول بازندۀ انتخابات و یا عضوی از دسته اش در کابینۀ شخص برنده ندارد و هر گونه سازش و مؤافقت با این روحیه و درین مسیر خلاف قانون است. مگر این که قبل از عملی شدن چنین مفکوره قانون اساسی تعدیل گردد.


اسم: سپاهی گمنام   محل سکونت: دانمارک    تاریخ: 31.07.2014

سلام به کارکنان افغان جرمن آنلاین.
سلام به مردم بیدار، هوشیار و با حوصله افغان.
عید همه شما مبارک .

انتخابات امسال، جز ماشین اسارت ملت چیزی دیگری نبود. افغانستان بعد از کودتای سردار محمد داود خان به میدان جنگ کشور های منطقه و جهان مبدل شد . البته که سیاستمداران خام و اما تور بودند که حامل چنین وضعیت گردیدند. یک بخش نا لایق و بی استعداد حزب دموکراتیک خلق افغانستان ملت را با شعار های احساساتی و احمقانه ، پای ملت را در جنگ و سرمایه گذاری دیگران در جنگ های منطقوی و جهانی دخیل ساخت و عاقبت را همه دیدیم. کمونیزم لینینی جز اسارت چیزی دیگری نبود.
با روی کار آمدن مجاهدین که محصول همان سرمایه گذاری منطقوی و جهانی بود ملت یکبار دیگر بطور وحشیانه در اسارت گرفته شد . دولت منحیث ماشین اداره از بین برده شد کابل مرکز کشور به میدان جنگهای قومی و نژادی مبدل گردید. کشور های منطقه و جهان که در این راستا سرمایه گذاری کرده بودند خوب موفق شدند.
با آمدن طالبان ملت حلقه جدید اسارت بر گردن گرفت این اسارت همان سرمایه گذاری منطقه و جهان است.

امروز دموکراسی را که ملت افغان تمرین میکند خوب است آیا این باز هم اسارت است یا ما واقعآ دریافته ایم به کجا میرویم. یکی از مسایل مهم دموکراسی در غرب تطبیق قانون بخاطر مسایل ملی است ولی دموکراسی ما چه؟

سیاستمداران، روحانیون، جامعه معدنی، احزاب سیاسی، نویسندگان و تمام اهل خبره کوشش نکنید مثل مرغ رفتار کنید و با نولجنگی تان ملت را به جنگ و تباهی بکشانید. با عقل تان فراست صبر و حوصله ملت را از این اسارت دوامدار نجات دهید و به پای ایستاد کنید.

زنده باد افغانستان خانه ای من عزت من


اسم: سعيدى صلاح الدين    محل سکونت: انكلستان    تاریخ: 28.07.2014

سلام هموطنان كرامى. از اى فون. مختصر: مولانا معنوى از تيم داكتر صاحب عبدالله به ابطال صندوق راى به صورت كل تاكيد دارد در صورتيكه شهرت راى دهندكان با صندوق نباشد: اين روش زمانى موجه ميبود كه كميسيون داته بيس و راجيستر راى دهندكان را ميداشت و يا اتباع كشور در ولايت و محل ثبت و راجستر ميبودند. كاريكه در ١٣ سال و قبل ان نه شد و تدبير خوب برا اينده است. اما درين شرايط كه حد اقل سه مرتبه كارت راى دهى توذيع شده تاكيد به بودن اين شرط و تاكيد بر بطلان كل صندون در صورت نبودن ان خلاف عقل و منطق ساده است وخلاف عدالت در حق كسانى هم است كه راى داده اند. خوب جنين شود جه است محك و وسيله براى مقايسه و تفكيك داريد ؟ هيج . بخاطريكه داته بيس مركزى و يا راجستر اتباع در محلات وجود ندارد. تاكيد برين شرط و روش نادرست، غير عادلانه غير منطقى است. واما اكر لجاجت باشد همان را تطبيق كن كه در اغاز اين بروسه تمام جوانب قبول كرده ر تغيير قاعده در جريان بروسه اصلا نه منطق دارد و نه قابل قبول است اكر باشد هم بايد طرفين و كميسيون و ملل متحد با كنسنسيوس در صورت موجه و عادلانه بودن تجويز كنند. درحاليكه نه منطق و نه اصول انرا درين شرايط تجويز درست و خوب و موثر براى شفافيت ميدانند. لذا اين تاكيد نادرست و غير قابل قبول است.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 28.07.2014

آقای کاتب ! شما که با این همه دانشی که دارید دو سه سطری نوشته میکردید تا طرز تفکر تان را میدانستیم یا آنقدر بی محتوا نوشتید که اداره افغان جرمن آنلاین آنرا قابل نشر ندیدند.
شاید شما از تیمی حمایت میکنید که حتی از نوشتن و طرفداری آن خجالت میکشید.
بعضی نوشته های کوتاه شاید به ذوق تان برابر نباشد طبعا برای تان خوش آیند وبی مفهوم خواهد بود.

نوت:بعضی نوشته ها در صفحه اصلی از نویسنده گان بزرگ ما خوانده میشودحرف های است که توسط تایپ کردن اشتباه صورت گرفته است.(من خود را نویسنده ام نه میگیرم).اما جز واقیعت با کمال بی طرفی بر ضد چوروچپاولگران که نه قانون برایشان مفهوم دارد ونه دیمکراسی باز هم خواهم نوشت.

شما بهتر است بالای مطالب اصلی ابراز نظر فرماید!


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 28.07.2014

عباسی صاحب گرامی
نوشته سرتا پا دردمندانه شما را خواندم، اما کاس چشم حق بین و گوش شنوا که این حقایق را بشنود و درد مردم و کشور رااحساس کند، موجود می بود. متأسفانه دولتمردان ما همه در فکر قدرت و سهم خود میباشند و در گوشهای خود پنبه زده و چشمان کم بصیرت خود را از دیدن حقایق بسته اند، برعکس زبان را دراز و دست را به قبضۀ شمشیر محکم کرده اند. دراین حال هریک برای هدف خود نقشه می کشد و کسی در فکر مردم نیست.
اخراٌ جانداد سپین غر رئیس دیده بان انتخابات افغانستان به عمق موضوع رفته و گفته است: «تازمانیکه هر دو تیم انتخاباتی در رابطه به سهم شان در حکومت آینده مطمئن نشوند و توافقات میان آنها در بورد سیاسی با جزئیات صورت نگیرد، روند تفتیش آرأ نتایج مطلوب را در پی نخواهد داشت».
برای بهانه گیرف بهانه زیاد است! تشکر از نوشته پرمحتوای شما


اسم: محبوب کاتب   محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 27.07.2014

اعتراف میکنم که هرچند به تکرار بعضی تبصره های کوتاه جناب محترم عبدالله را دراین ستون میخوانم و با آنکه اشتباهات املائی و انشائی شانرا حین خواندن در ذهن خود اصلاح میکنم، ولی مطلبی قابل فهم برای خود از آن نمی یابم. شاید ذهن من عاجز از دریافت مطلب باشد. اینقدر میدانم که ایشان چیز های در زیر دل دارند که درست افاده کرده نمی توانند. بالاخره از تبصره امروز شان معلوم شد که ایشان همان آقای عبدالله نوابی اند که با استاد محترم آقای داکتر سیرت به کابل رفته بودند. اگر این حدس من درست باشد، لازم است تا ایشان یک بار دیگر از جناب سیرت صاحب درس بگیرند و با این درهم و برهم گوئی ها موقف آن شخصیت را خدشه دار نسازند. این بود عرض عاجزانه من که محترمانه خدمت تقدیم شد.


اسم: انجنیر فضل احمد افغان   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 27.07.2014

آنطور که قبلآ بحضور هموطنان عزیز عرض شد فیصله وزیر خارجه امریکا ایجاد دولت وحدت ملی نیست بلکه با قدرت دادن به جنګسالاران نابکار که دستان شان الی آرنجها به خون ملت مظلوم و داغدیده سرخ است میخواهد دولت افتراق ملی را ایجاد و با ګل آلود نمودن آب و ګرفتن ماهی سلط خود را بر ملت مستضعف افغان دوام بدهند. به عقیده این بنده عاجز برای ختم بحران از قبل تهیه دیده شده اګر واقعآ آرزومندی صلح و ایجاد دولت ملی میبودند بهتر می بود به قانون اساسی افغانستان احترام ګذاشته میشد و مطابق هدایات قانون اساسی و قانون انتخابات تمام رای شمارش مجدد و برنده یک حکومت کارا را که مشتمل از شخصیتهای پاک با تقوی و دانشمند می بود تشکیل و بازنده اخیر با تمام بازندګان قبلی و معاوین شان که جمعآ سی نفر میشوند تحت ریاست بازنده اخیر کمیسون عالی وحدت ملی و صلح را با لایحه وظایف و صلاحیتهای مشخص تشکیل و کمیسون صلح فعلی غیر مؤثر که تحت رهبری آقای ربای میباشد با آرګا و بارګایش منحل و کاندیدان بازنده که نسبی از ملت افغان نمایندګی میکنند مشترکآصادقانه در ایجاد وحدت ملی و صلح کار میکردند بهتر بود.
خداوند حافظ ملت نجیب وشریف افغان و یکپارچګی افغانستان عزیز باشد.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 27.07.2014

پیشنهاد برای بیرون رفت از بحران انتخاباتی!
طوریکه دیده میشودراه حل پیشنهادی وزیر خارجه امریکا توام با مشکلات و پرابلم های خوداست ار شمارش آرا گرفته تا صلاحیت های ریاست اجرائیه(حکومت موازی).
جالب آنست معاون ریاست جمهوری آقای قانونی . آقای مسعود عضو تیم اصلاحات.... آقای دیگری بنام وحیدوحیداله ( پیدا کننده راه حل مشکلات بین المللی در دفتر ملل متحد!!!) ادعا دارند که این طرح از آنهاست . که این طرح از هر که باشد تا حالی به بن بست رسیده است. و حلال مشکلات نیست.
شاید با تیلفونی ریس جمهور امریکاطرفین کوشش کند به یک راه حل موقتی سیاسی برسند.اماباز هم پذیرفتن نتایج آرا به هر دو جانب مشکل بوده وبه حیث تیم تقلب کارویا فریبکار در جامعه افغانی و بین امللی معرفی خواهند شد.و مقام و صلاحیت ریاست احرائیوی ار نگاه قانونی و صلاحیت مشکلی خودرا خواهد داشت.
راه حل درست بنظرم آن باشد که لویه جرگه اضطراری تحت ریاست پروفیسور داکتر عبدالستار سیرت دایرگردد. پیشنهاد حکومت صدارتی طرح گردد. بعد از تصویب. برنده صدراعظم و و بازنده پست تشریفاتی ریاست جمهوری را داشته باشندوهمچنان میتوانند دوره ریاست جمهوری را از پنج سال به چارسال تقلیل دهند و بطور استثنائی لویه جوگه صدراعطم را ازین دو کاندید(توسط رای مردم یه این دور فاینل (آخری) رسیده اند) تعین نمایند.بعدا صدراعظم از تیم بازنده و افغانهای دیگر که متعلق به این دو تیم نیست و شایسته کار راداشته باشند واجندای تیم برنده را بپذیرند حکومت مشارکت ملی راتشکیل دهند.


اسم: سعيدى صلاح الدين   محل سکونت: uk    تاریخ: 27.07.2014

سلام به شما. از اى فون. نتايج انتصاب افرادبراى اجراى بروسه ملى براصل شركت سهامى ودر نتيجه سكوت شركاى حاكميت ١٣ ساله وبه اين ترتيب ايجاد مرجع غير مشروع وضعيف نتيجتا همين حالت امروز كه دارد دست اورد هاى بس ناجيز بس ناجيز كشور و مردم هم قربانى ان ميشوند. نيرو هاى وجود دارند كه زمينه سازى كنند كه بى ما نميتوانيد و هيج كارى از دست تان ساخته نيست، در حاليكه عامل اصلى در مهره است كه خود بر سر اين ملت تحميل كرده اند. ملت بايد اينرا با تمام دقت بداند مه ميدانداما اين حقايق بايد عام شوند. و ها افراد لجوجيكه در جريان كار اغاز شده و بروسه ملى با قواعد توافق شده و قواعد قبول شده با درك باخت خويش باتهديد و روش هاى مافيايي به تحميل يكجانبهء قواعد جديد تاكيد دارند خيانت تاريخى را مرتكب ميشوند. و ها بسيج ساختن كار تفتيش اراء درين مرحله به سمت و سوى شروط جديد تحميلى كه تا هنوز نهايي نه شده نشانه از زور كويي ، ضياع وقت، خارج ساختن كار از مرجع اصلى از دست كميسيون انتخابات و روش مافيايي است . لذا توقف اين بروسه در نتيجه جدال است كه در داخل اين بروسه وجود دارد. اينكه اين حالت سر كي را خواهد خورد نيز به جاى خويش مانند بحث مستقل باقى است. اما مسلم است كه اين زور كويي ها تصادفى نيستند و عملا در نتيجهء سياست كادرى غلط ١٣ سالهء است. بلى امكانات وسيع دارند و قدرت اصلى در ١٣ سال كذشته داشتند و در نتيجهء ضعف اداره بدست اورده اند. لذا ترازيدى ملت ما ادامه دارد و ملت بايد مقصر و ابعاد اين حالت و عوامل انرا به صورت دقيق بشناسد كه ميشناسد اما برماست انرا عامتر ساخت.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 25.07.2014

دوست عزیر و گرانمایه جناب عباسی صاحب!
تشکر و سپاس از محبت تان که این کمینه را در نوشتۀ زیبای خودبا صفاتی یاد کرده اید که بیانگر حسن نظر و لطف شما بوده است و مقالۀ دردمندانه مرا عنوان «یک اثر بی همتا» داده و محتوای آن را پسند کرده اید. به گمانم این احساس شما از وجوه مشترک فکری ما در ارتباط با قضایای وطن الهام میگیرد و سخنی که از دل بیرون میشود، به دل می نشیند.
بهرحال ماغربت نشینان دور از وطن که چیزی دیگر از دست ما بر نمی آید، جز همین سوز و آه و همین قلم های شکسته که میتواند دردهای دورنی و احساس وطنی ما را به روی صفحه بکشد و مایه تسکین خاطر پریشان و آوارۀ ما گردد.
خوشحالم که در این درد غربت و دوری از وطن تنها نیستیم و حلقۀ صاحبان احساس هموطنی و مردمی الحمدلله روز بروز گسترده تر میشود و به همت دوستان زمینه های نشر اطلاعات، تبادل افکار، درددلها و همکاری ها بیشتر و قوی تر میگردند. سپاس فراوان از همه دست اندرکاران محترم پورتال وزین افغان جرمن آنلاین که همچو زمینه را برای پیوندهای فکری و ایجاد شبکه های تساند باهمی فراهم نموده اند. از خداوند بزرگ برای وطن و مردم خود صلح و آرامش و برای کسانیکه صادقانه و بدون مدعا در راه وطن خدمت میکنند ، چه در داخل و خارج کشور و نیز کسانیکه این پیوند ها را ازطریق سایت های مردمی استوار می سازند، موفقیت های مزید و اجر دارین خواهانم. با احترام و امتنان مجدد


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 25.07.2014

شوخی انتخاباتی!!!
میگن! کرزی صاحب طبع شعری پیدا کرده یک شعر سروده بود:

حالی گرفتیمش بزودی نمیتم ایلایش....یا ارگ یا کشته شوم بالایش

ملک شعراء را خواست گفت چطور شعر است؟
شاعر گفت چندان شعر نیست رئیس صاحب! نه وزن دارد و نه قافیه.
کرزی قهر شده گفت پرتین او را به طبیله.!! بعد درین روزا طبع شعری اش باز گل کرد، شعری دیگری سرود

شمارش آرا را می سازم دوامداریش .... بلا به پس مردم و غنی و عبدالایش

گفت شاعر رابیاورید. او را ار طبیله بیرون آوردن، گفت بگو نظرته بیادر به این شعر دیگه؟ شاعر بیچاره گفت رئیس صاحب جمهور مه پس میرم به طبیله!!!


اسم: د. صلاح الدین سعیدی   محل سکونت: UK    تاریخ: 25.07.2014

سلام به مطلب جناب عبدالله از کلیفورنیا که حکومت جناب غنی ضعیف از حاکمیت جناب کرزی است باید ګفت: بلی به مفهوم وعلت واضح این ادعا درست است. وآن هم مار های زمان آغاز حاکمیت کزری در طول ۱۳ سال حاکمیت کرزی چنان ناز ونعمت دیدند و از جانب حاکمیت جناب ح کرزی برای شان چنان شرایط آماده شده که ازین مار ها آژدهار ها ساخته شده. بلی این را صد ها مرتبه پیشتازان جامعه ګفتند اما ګوش شنوا نبود که بشنود وحاکمیت روز وشب بی درد سر را از عمل قاطع وقوی قانونی بهتر دانست. تا حاکمیت خویش را ادامه دهد اما تفاوت در کجاست که سبب امید شده میتواند و است:
تعهدات، برنامه ها و نسخه روش های کاری، شایستګی، قوت شخصیت تیم جناب داکتر اشرف غنی با مشروعیت سیاسی اش چیزی است که وی را قوت خواهد داد و ملت در عقب این زعامت بسیج خواهد شد و قوت این حاکمیت درین خواهد بود واست انشاء الله تعالی. چنین است برداشت من از مسأله و موضوع. منطق من و برداشت من، تحلیل من و نتیجه ګیزی من چنین است. آنهایکه از قاعده و اصول پا فراتر ګذارند و به ضد منافع ملت عمل کنند به انزوا و تجرید و در صورت لجاجت به نابودی خواهند رفت. افغانستان امروز دیګر افغانستان دیروز نیست وسطح فهم و درک مدرم با توانایی های شان به صورت امید وار کننده بلند رفته. با قدم های متین و استوار با جرئت اخلاقی وسیاسی و فهم ودانش مسلکی و تجربه ما ازین مرحله انشاء الله که موفقانه و پیروز به در خواهیم آمد.
لذا قوت حاکمیت جناب داکتر اشرف غنی و تیم همراهش درین مطالب ،عوامل و مسایل نهفته است که خدمت رایه کردم. حسبنا الله نعم المولی ونعم الوکیل.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 24.07.2014

ضرب المثل داریم میگوید (بیک تیر دو فاخنه رانشان گرفتیم)!!
طوریکه دیده میشود یکفر فرانسوی که مشاور حقوقی تیم اصلاحات ...بوده بدون اجازه و یا کارت مخصوص داخل انگرصندوق های انتخاباتی شده و میخواسست دست به نفلب بزند که توسط افراد اشرف غنی شناسایی و به مقامات امنیتی برای تحقیقات سپرده شد.
لذا ایجاب میکرد محترم امراله خان صالح مغز متفکرتیم اصلاحات ...که سال گذشته در امریکا با مصاحبه با صدای امریکااظهار کرده بود که خودش یاانگشتانش بسیاری از طالبان را که ریس امنیت بوده به قتل رسانده او میتوانست به انگر آمده به مهارت آن فرانسوی را بقتل رسانده شمارش آرا اخلال میگردید وار حقایق تحقیقات آن فرانسوی که منجر به سر افگندگی تیم اصلاحات ..میگردید و همچنان با اعلان نتایج نهایی رسوایی یین المللی. نجات پیدا میکردند. و شمارش آرا متوقیف می گردید.
درحکومت مشارکت ملی هر چه که تیم برنده به ریس اجرائیه صلاحیت میداد قبول وبرای 2-3 سال آینده حکومت صدارنی بمیان می آمددر دو سال اخیر صدراعظم اشرف غنی و عبداله عبداله ریس جمهور با دریشی های شیک به کار های تشریفاتی می پرداخت. و انتخابات دوره بعدی با نبودن آقای کرزی(که حق و ناحق همه جیر به گردنش میفته) وجود نمیداشته باشد انتخاب شفافتر دایرمی گردید.!!!


اسم: بهروز   محل سکونت: كابل    تاریخ: 24.07.2014

اگر در برابر نهاد های قانونی، در برابر نظم و امن عامه، چند قوماندان جهادی ویا اشخاص خودسر، دست به شورش بزنند؛ باید سرکوب شوند یا باید برای شان مدال صداقت داده شود؟
آیا لازم نبود در افغانستان، فرهنگ انتخابات، ساز و برگ یک انتخابات دموکراتیک، برد وباخت دموکراتیک، صبر و انتظار دموکراتیک نیز نهادینه می شد؟آقای اسپنتا ازان روشنفکران دولتی است که درین برهه زمان فقط « زور» و « سر نیزه» راتوجیه میکند نه عدالت و قانون را!

یک طرف جدال،یعنی عبدالله عبدالله، تفنگچه اش را از جیب برون کرده بود ؛ گرد و خاک تفنگچه را زدوده بود و پیش روی یاران خاص، قسم یاد کرده بود این بار خود را به هر قیمتی که شده، خودش رابرنده ،اعلا م کند!شعار این آدم وابسته به تنظیم های جهادی، ان بود« یا فتح انتخابات یا شورش!»همین که این جهادی از خود راضی، زمزمهء شکست خود را در دور دوم انتخابات شنید؛ بی محابا دست به شورش زد وگویا در صدد تسخیر ارگ با کلاشنکوف برآمد!

سپنتا عادت دارد احتمالا برای تسخیر ذهن خواننده یا شنونده ، گاه مثل فیلسوف ها گپ بزند، این آدم خیال میکند چون در شهر کور ها یک چشمه پادشاست!پس هموطنان او که همه در برابراو حقیرو وفقیر و « صغیر» اند،بایستی چشم بسته در برابر مروارید های کلام اوسر تعظیم فرود آورند، بدون آن که چیزی ازان بفهمند!

آقای سپنتا یک شورش را، یک طغیان « لومپن» ها را، یک واکنش قاچاقبران مواد مخدر را و بالاخره یک بغاوت گروه بدنام هراس افگن شورای نظار را به عنوان« عکس العملی دموکراتیک» جامیزند!او شورش مزدوران حزب اسلامی و حزب وحدت را، عکس العمل دموکراتیک(!) در برابر « تقلب » یا انتخابات مهندسی شده، قلمداد میکند!
این بیانات سپنتا مشاور امنیت ملی کرزی، یک دروغ است، یک کجروی و انحراف ازشاهراه حقیقت است!

هم کرزی و هم مشاوراو این روز ها، به تزویر و ریاکاری پناه برده اند، خود کرزی، جان کیری را به کابل دعوت میکند و سپس شعر اقال لاهوری را میخواند؛ توگویی که روح ا و از آمدن وزیر امریکایی و مداخله او در پروسه انتخابات خبر نداشته است!

از وقیح ترین افشا گریهای سپنتا این است که میگوید، نسخه اصلی و کتبی امضاءشده توافق میان دو کاندید ، وجود دارد و در سفارت امریکا، حفظ میشود!!
تو گویی ، وزارت های داخله وخارجه افغانستان نابود شده!، توگویی افغانستان از طرف سفارت امریکا، اداره میشود!
سپنتا پرت و پلا های بسیار گفته اما برای حسن ختام این مقاله، یک پراگراف از گفته های اورا از سایت فارسی بی. بی سی نقل میکنم:

(رنگین دادفر سپنتا افزود که ایجاد حکومت وحدت ملی به معنی این نیست که کسی که از طریق نهادهای موجود (کمیسیون‌های برگزاری انتخابات) رئیس جمهوری اعلام شد، هر کاری که دلش خواست انجام دهد بلکه به معنی آن است که "دو میله بزرگ سیاسی که امروز سر بلند کرده اند" ساختار حکومت آینده را ترسیم کنند.)ختم نقل قول

ازاین مشاور « بسیار وارخطا و هله پته»باید پرسید، چرا تا حالا رییس جمهور برخاسته از صندوق انتخابات، هرکاری دلش میخواست میکرد ؟
چرا اکنون که دوره کرزی تمام شده؛ باید میان دوکاندید نهایی، نمایش « خروس جنگی» صورت بگیرد؟
هر صاحب خردی میداند که این نسخه شفابخش نیست؛بلکه ویرانگر است!
هرگز دولتی پایدار با این نسخه ساخته نمیشود.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 23.07.2014

حکومت وحدت ملی؟؟
حکومت وحدت ملی در صورتی امکان پذیر است که هر دو تیم برای منافع ملی مردم بیاندیشند.اما تیم که با زور سلاح خود رامطرح سازد و هیچ قانونی را نه پذیرد باید با وجود قوای بین المللی پوز این زور گویان بخاک مالیده شود بعد اگر این تیم رای بیشتر میگرد گذاشته شود به تنهایی حکومت را تشکیل دهد و گروپ دیگر به اپوریسیون(مخالفین)قرار گیرد. امید وار هستیم که سال های حکومت برهان الدین و مسعود که تا یک کیلو متری ارگ امنیت نبودو چوکی ریاست جمهوری از یک ولایت به ولایت دیگر و بالاخره به تاجکستان کشانده شد( و یانجیب کمونیست که میخواست از شر این مقام رهایی یابد دست به گریبان شاه سابق انداخته و میخواست هر چه زودترازاین شر(ریاست جمهوری) خلاص گردد وبالاخره حزب محبوب القلوب خود را رها و فرار را بر فرار ترجبع داد تا که به سزای اعمال خود رسید) تکرار نه گردد.امریکا هم فکر میکنم باز پول های سرشار به اختیار عبداله قرار ندهد با آمدن قوای امریکا میلیون ها دالر به اختیار او قرار داد تا برای افراد خویش توضیع نماید اما متاسفانه پول ها به بانک های خارج منتقل و افرادش بخاطری معبشت خویش دارایی های عامه را به یغما بردند.(سرمه آزموده را آزمودن خطاست).!!!


اسم: انجنیر فضل احمد افغان   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 23.07.2014

غلط غلط
از بن الی کابل غلط
با ختم دور دوم رای ګیری و اعلان نتایج، سروصدای ارګ یا مرګ از سرنای پیروان داکتر عبدالله عبدالله بلند ګردید و شخص جناب عبدالله عبدالله با پاره نمودن ګلو فرمودند که ریاست جمهوری ضرورنیست در ارګ اعلان شود ما میتوانیم در خیمه اعلان کنیم در پی آن ملت مظلوم و ستمدیده افغان که از آغاز کودتای ثور ۱۳۵۷با بحرانهای پی در پی دست و پنجه نرم میکرد و به آرزومندی صلح ،وحدت ملی ،حفظ تمامیت ارضی،ترقی و دیموکراسی با عشق و علاقمندی سرشار در پای صندوقهای رای رفته بودند یکبار دیګر آرزوهای عالی و نیک شان برای یک افغانستان آزاد. مستقل ،مترقی،یکپارچه و دیموکرات به یأس و نا امیدی تبدیل ګردید مخصوصآ وقتی عبدالله عبدالله به ملت افغان پشت ګشتاند و طالب داوری و کمک از باداران بن اول ګردید و موقع را مساعد ساخت که آقای جانکری وزیر خارجه امریکا و نمایند ملل متحد آستینها را در کابل بر زنند و بنام داورها وارد صحنه شده و با وارد نمودن فشارها بالای جناب داکتر اشرف غنی احمدزی مغایر هدایات قانون اساسی کشور فیصله نمایند که تمام رای تفتیش و در نتیجه برنده بحیث رئیس جمهور و بازنده بحیث رئیس قوه اجرائیه دولت وحدت ملی را بسازند یعنی جناب داکتر اشرف غنی که شخصیت دانشمند و پاک است جه برنده باشد و یا بازنده در یک جوال با خرس بویناک انداخته شود و به عوض دولت وحدت ملی ،دولت افتراق ملی را با عواقب نهایت ناګوار آن اساسګذاری نمایند.
هموطنان عزیز و ګرامی همان قسم که کانفرانس بن اول که مشتمل از ملل متحد،خلیلزاد و جنګسالاران مخصوصآ اعضای شورای نظاراز بنیاد غلط بود کانفراس مشترک ملل متحد،جان کری،داکتر اشرف غنی احمدزی و داکتر عبدالله عبدالله در کابل نیز از بنیاد و اساس غلط مطلق و بر ضد منافع ملی افغانستان بوده و امریکا با تبانی پاکستان پلانهای خائینانه و خطرناک را نه تنها برای ناکامی جناب داکتر اشرف غنی روی دست دارند بلکه در تلاش اند که توسط غلامان حلقه بګوش خود عواقب خطرناک و غیر قابل تصور را با مصیبتها بر سر ملت ستمدیده افغان و افغانستان عزیز وارد نمایند.
هموطنان دوستداشتنی باید بدانیم که ملت افغان در آزمون بس مهم قرار دارد لهذا در این مقطع زمان بجز از وحدت ملی و یکپارچګی برضد فرزندان نااهل مادر وطن و دسایس دشمنان خارجی هیچ چیزی دیګر کارا شده نمیتواند، لهذا باید برای حفظ یکپارچګی مادر وطن و تحقق عدالت تمام اختلافات را کنار بګذاریم و مادر وطن را از چنګالهای پرخون دشمنان خارجی و فرزندان ناخلف نابکار مادر نجات بدهیم.
خداوند نګهدار افغانستان یکپارچه و ملت واحد افغان باشد


اسم: Dr Sal Sayedi   محل سکونت: UK     تاریخ: 22.07.2014

جريانات اخير و تفتيش اراء انتخابات و تاكيدات تيم معيين به تغير قواعد نشان ميدهد كه: خلص تازمانيكه قواعد بازىجريانات اخير تفتيش نشان ميدهد كه: خلص تازمانيكه قواعد بازى اغاز شده به نحوى تغيير نه كند كه برنده بودن من راتضمين كند من قبول ندارم و اين همه تفتيش بى معنا است. حد اقل باجنين تعبير اقاى معنوي دو روز قبل اظهارات داشتند. اينكه قرار اظهارات اقاى بلخى در طلوع نيوز روشن است كه تلاش براى امضاى جايكاه ابوزيسيون از جانب شان وجود دارد تقريبا خود تيم ها و كسانىكه وضع را از نزديك تعقيب ميكنند ميدانند كي برنده و كي بازنده است. لذا اين فرصت فرصت جانه زنى كسب امتياز و تلاش براى تحميل و تشكيل و تغيير وضع به طرف شركت سهامى است ورنه خواهي ديد. الهي به حال اين ملت رحم كن. امين اغاز شده به نحوى تغيير نه كند كه برنده بودن من راتضمين كند من قبول ندارم و اين همه تفتيش بى معنا است. حد اقل باجنين تعبير اقاى معنوي دو روز قبل اظهارات داشتند. اينكه قرار اظهارات اقاى بلخى در طلوع نيوز روشن است كه تلاش براى امضاى جايكاه ابوزيسيون از جانب شان وجود دارد تقريبا خود تيم ها و كسانىكه وضع را از نزديك تعقيب ميكنند ميدانند كي برنده و كي بازنده است. لذا اين فرصت فرصت جانه زنى كسب امتياز و تلاش براى تحميل و تشكيل و تغيير وضع به طرف شركت سهامى است ورنه خواهي ديد. الهي به حال اين ملت رحم كن. امين. ازاى فون


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 22.07.2014

حکومت غنی ضعیف تر از کرزی!
کرزی بخاطری پیروری در اننخابات های گذشته برای پشنیبانان خویش وعده چندین وزارت . مقام های عالی را میداداما همه چیز زبانی میبود کدام سندی مبادله نمیشدوکرزی صاحب بعد از پیروزی ونشستن به کرسی ریاست چمهوری تا اندازه از آن تعهدات زبانی طرفه میرفت همان اشخاص بی کفایت و طرفدار خود راکوششس میکرد به مقامات بلند رتبه نصب نمایدو تیم متحد داشته باشد. اما اشرف غنی آن تعهدات کتبی را مجبوراست عملی نماید. و نخواهد توانیست پلان های خویش را طوریکه وعد داده بودعملی کند.وتیم رقیب خواسته هایش روز به روززیادتر گردیده و بخصوص از فدرت زورسخن میزنند لذاغنی بهتر میبود پافشاری به آرا پاک میکرد و بعد از پیروزی تیم رقیب را به حکومت سهم میداد بصورت اختیاری. شایسته سالاری نه اجباری!!!


اسم: ع . ا عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 22.07.2014

برگرداندن تصاوير آويخته بر ديوار، مسير تاريخ رادگرگون نمي كند.
                            ( جواهر لعل نهرو )
هموطنان عزيز !!!
برداشت وتعريف از دولت وحدت ملي آقايون سردمداران تيم داكتر عبدالله ( محقق، معنوي، سانچاركي )به اين فكاهي ميماند كه ميگویند : رئيس يك مؤسسه كه يك شخص شكاك و وسواسي بود، علاوه بر آرشيف مكاتيب كه در مؤسسه داشت، شعبه كارش را نيز آرشيف ساخته چنان مملو از مكاتيب نموده بود كه كار كردن را دران غير ممكن ساخته بود. روزي كه او تبديل شده عوضش رئيس جديد به كار شروع ميكند وميبيند كه در شعبه جاي برای دور خوردن و پاي گذاشتن درك ندارد، مينشيند وبه وزيرش مفصل راجع به موضوع مكتوب نوشته تقاضا مينمايد تا امر سوختاندن اين كاغذ هاي باطله (مكاتيب)رااعطا فرمايد!
اينك بعد از چندی جواب مكتوب با چنين متن مواصلت مينمايد:
نظر به تقاضاي رئيس موسسه كاغذ هاي باطله ( مكاتيب ) در محضر يك هيئت سوختانده شود، ولی قبل از سوختاندن از هركدام يك يك فوتو كاپي برداشته منحيث اسناد در شعبه نگهداری گردد.
پايان - عزيزي


اسم: حنیف رهیاب رحیمی   محل سکونت: ملبورن آسترالیا    تاریخ: 22.07.2014

بانوی ادیب، با کمال و هنرمند صالحه وهاب واصل عزیز،
« تغییر و تحول مقالات از دیروز تا امروز» را مطالعه نمودم. مانند سایر نوشته های تان پر محتوا، مثبت، آموزنده و بیطرفانه بود. در دوجای متوجه نام خود شدم که حتی انگیزهٔ نوشتن این مقالهٔ تانرا هم تبصره گک مختصر بنده در دریچهٔ نظر سنجی ها، وانمود ساخته اید.
صالحه جان گرامی،
حدود یکسال قبل زمانیکه در کندهار مصروف کار بودم، نوشته ای در مورد زندگینامهٔ شما را در همین پورتال خواندم، به دوستم آقای «هومان» که در کنارم نشسته بود گفتم این خانم هموطن ما چقدر پرکار، باهنر، فعال و با حوصله است. بخصوص برای یک خانم افغان زیرا صرف نظر از اینکه در داخل کشور زنگی دارد یا بیرون، مسئوولیت های بیشمار خانه هم بر عهده اش میباشد که در عالم ناشناسی والبته به اجازهٔ تان هردوی ما، صد آفرینی غیابی نثار تان کردیم.
پس از آن اشعار و مقالات تانرا مرتباً در این پورتال مطالعه و از آن فیض و لذت برده ام.در این شکی نیست که شما از بانوان پیشتاز و نخبهٔ افغان هستید که اهل قلم و مطبوعات داخل و برون مرزی بوجود شما افتخار میکنند. اینکه رسالت تانرا در بلند نمودن آوا و دفاع از حقوق تلف شدهٔ زنان مظلوم افغان همیشه و بطور خستگی ناپذیر ایفا نموده اید، شخصیت استثنایی و بانوی قابل قدری هستید.
و اینکه تبصرهٔ کوچک مرا که بیشک شالودهٔ طرز تفکرم است مورد تائید قرار داده و این هیچمدان را تمجید نموده اید خودرا مکلف میدانم با نوشتن این چند سطر از شما ابراز امتنان و سپاسگذاری نمایم. این حسن نظر شما از آدرس یک نویسندهٔ توانا، شاعر با رسالت، نقاش، دیزاینر، نرس، فعال مدنی و یک بانوی با احساس را برای خود افتخار بس بزرگی میدانم و به داشتن دوست والا گهری چون شما میبالم.
صحت و خوشی های بی پایان و پیروزی های درخشان در همه امور برای شما دوست فرهیخته و ارج مند و خانوادهٔ عزیز تان آرزومند هستم. شاد باشید صالحه جان گرامی. با درود رهیاب رحیمی


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 21.07.2014

معنوی که قبلآ ریس کمیسیون مستقل انتخابات بود ومربوط جمعیت اسلامی (کرزی خاین او را مقرر کرده بودبه گپ های خودشان)که خود را بیطرف مینامیدو اکنون نمایندگی تیم اصلاحات... را بعهده گرفته میگویدتا وقتیکه صلاحیت کاندید بازنده تعین نشود روند شمارش به کندی پیش خواهد رفت. لذا فقط همه دادو بیداد به خاطری گرفتن امتیازات برای تیم بازنده است وبس.


اسم: عبدالکریم رحیم   محل سکونت: کابل    تاریخ: 21.07.2014

د اعلیحضرت محمد ظاهر شاه د اوم تلین په اړه کی د ښاغلی بارکزی لیکنه
دا اوس په افغانستان کی یوه افتضاح روانه ده: د ولسمشری انتخابات. په دی کی یو کس انتخابات ګټلی بل بایلودی. خو وروستی شخص دا نتایج نه منی او ډول ډول بهانی جوړوی. غواړی کودتا وکړی کوم کار چې دوی د ښاغلی کرزی پر ضد هم غوښتل وکړي. د هغې کودتا مخه بی-۱ الوتکی ونیوله.

څرنګه چې د ډیموکراسۍ نه متاسفانه د ډموکراسی جوړه شوی نو په افغانستان کی په سیاست کی دخیل یو شمیر خلک ذهنا د ډیموکراسۍ په اصولو معتقد نه دی. د ۱۹۹۲ کال څخه را په دیخوا دوی د قدرت د انحصار کولو په خاطر جګړی جوړی کړی او جنجال یی رامنځ ته کړی. دوی به دی وضعی ته په راتلونکی کی هم دوام ورکړی. دوی په ډیموکراسۍ کی د اکثریت رایو ګتلو ته ضرورت لری خو دا نه شی ګټلی نو باید لجاجت وکړی.‌ دوی د هیچا نمایندګان نه دي خو د ټول افغانستان د نمایندګۍ ادعا کوی. دا وضعیت د افغانستان په ګټه نه دی خو ددې ډلی په واسطه امریکاییانو د خلیلزاد په لاس پر دې هیواد مسلط کړ. اوس یی نتیجه ګورو چې څوک د ملت رایه نه منی.

د ۲۰۰۲ په لویه جرګه کی د ۱۵۰۰ استازو د ډلې نه ۹۰۰ استازی د لویی جرګې د خیمې تر څنګ راغونډ شو او پریګړه یی وکړه چې د هغی ورځې په سبا به کیدونکی جرګه کې دوی اعلیحضرت محمد ظاهر شاه د خپل زعیم په توګه منی. خلیلزاد ددې کار مخه ونیوله او ښاغلی کرزی یی ددولت د رئیس په حیث په جرګی د تهدید او تطمیع په زور تحمیل کړ. ددی تصمیم نتیجه اوس ګورو چې څه ده. که هغه وخت ملت پرېښودل شوی وی چی په خپله خوښه خپل مشر وټاکی او هغه هم داسې مشر چې د ژبی اوسمت او قوم پرته د افغانستان ټولو خلکو ته د منلو وړ و اوس به دا روانه افتضاح په افغانستان کې نه پېښېده. د بهرنیانو لوبه زمونږ په زیان وه او دادی ګورو چی کودتا ګانو ته تیاری نیول کیږی او کوشش دادی چې د ۱۹۹۲ کال غوندی بیا په نامشروع ډول قدرت ته د رسیدلو د پاره جګړه شروع کړي. اوس ښه لار داده چې دا بیګانه نظام په داسې سیاسی سیستم بدل شی چې هغه ددې هیواد د پېړیو د دود دستور سره سم او د ټولو خلکو د منلو وړ وي. لوستونکی دی لطفا زما په عرض غور وکړي.


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 21.07.2014

خانم غفوری عزیز خواهر دلسوز، پرکار و با احساسم سلام!
با ابراز سپاس و امتنان از تبصرۀ زیبای تان در ارتباط با قصیدۀ «مرگ دریمگل در روز رأی دهی در تنی » باید بگویم که در ایجاد این اندوختۀ احساسی و همنوایی، قلم توانای شما با نوشتن و بیرون دادن داستان کوتاه (افغانستان نمی میرد) نقش به سزا یی را بازی کرده است. این بدین معنیست که از اولین روز نشر خبر مرگ «دریمگل» افکارم را وسوسۀ درک احساس وطنپرستانه و توانایی برداشت این درد جانکاه مرگ فرزند در قلب داغدار جواز خان، زیاد به خود مشغول ساخته بود اما ضیقی وقت اجازه نمیداد که این تفکرات روی صفحه کاغذ نشسته بیانگر حالت درونی من و احتیاج بیرون از حد یک هموطنم برای صلح، و ثبات آن در کشورم باشد. اما بعد از مطالعۀ «افغانستان نمی میرد» محتوا و بکار برد ظرافت های احساسی در آن، آنقدر احساساتم را لمس کرد که بیدرنگ الهامی را در من سبب شد و توانستم این داستان أسفناک را منظومه ای در قالب قصیده، روی صفحه نقش بندم. خوشحالم از این که این قلم ناتوان، توانسته ثمرش را طوری به عزیزان عرضه دارد که هزاران جواز خان دیگر هموطنم خود و درد کشندۀ مرگ فرزندان شان را در لابلای مصارع این قصیده پیدا میتوانند.
با سپاس مجدد از شما


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 21.07.2014

راه حل منطقی انتخابات دور دوم (شیر است یا خط؟)!!!
وزیر خارجه امریکا وهردو کاندید نتایج را درهمان روز انتخابات با وجود ناظرین بین المللی . ملل متحد و 50000 ناظرین هر دو تیم برایشان آشکار است لذا برای حل بحران و سرفرازی هر دو کاندید جناب کیری پیشنهادخصوصی(شیر است یا خط) را طوریکه هر دو روی سکه (شیر) بنفع تیم برنده( اشرف غنی )با قبولی عبداله عبداله را مینمود. . جناب کیری با انداختن سکه در انظار عامه. عبداله باخت خود را( شانس بد) میدانست ازین مصارف گزاف( دوباره سنجش و مشکلات آن) جلوگیری میگردید و نتایج هم همان نتیجه ابتدایی خواهد بود شاید با چند هزار رای متفاوت. لذا برای تیم بازنده هم (بینی خمیری) شده و در باره حکومت مشارکت ملی کار میکردند و مردم را ازین تشویش رهانیده وبرای تیم اصلاحات.... .بااعلان نتیجه نهایی از روی سیاهی جلوگیری میگردید.!!!!


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 21.07.2014

برادر محتر جنای بارکزی صاحب بعد از سلام
از حسن نظر سما یک جهان سپاس؛ من هم از مطالعه نوشته های پرمحتوای شما مستفید میشوم باتشکر و عرض ارادت


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: کلیفورنیا، امریکا    تاریخ: 20.07.2014

تفتیش آراء با عجله ترتیب و فاقد صراحت های لازم بوده ابهاماتی رادر بر داشت که باعث ناسازگاری واختلافات میان دو دسته گردیده و دستۀ اشرف غنی مرکز بر رسی را به رسم احتجاج ترک کرد. این توافقات سرابی بود که بازهم مردم به آن اغواه شدند. به اصطلاح مهندسی های بیرونی در چوکات روش ها و عادات ما مردم کارگر نیفتاده تا زمانی بغل کشی ها و رو بوسی ها خوش به رضا و از صمیم قلب نباشد ، آشتی انداختن های صاحبان مقصد کم دوام و زود گذر است.
حالا که اول کار است و در آن جنجال برخاسته آینده چه خواهد شد؟ واین ملت بدبخت و بیچاره که در بین آسیاب سنگ طالبان و آسیاب سنگ بی سرنوشتی گرفتار است تا بکی زجر بکشند و شرائط ناگوار اقتصادی و بی تباتی را تحمل نمایند؟.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 20.07.2014

طوریکه شمارش دوباره آرا تحت نطر ناظرین ملل متحد و هر دو تیم آغازگردیده با شمارش صد ها صندوق. کدام تقلبی گزارش داده نشده فقط چندرای محدود از طرفین باطل گردیده.لذا تیم اصلاحات .....با اعلان نتایج نهایی خودرا در پیش مردم افغانستان و جامعه بین المللی خود یک فریبکار و متقلب معرفی و به خصوص اعلان حکومت موازی ضربه جدی به این گروه خواهد بود لذا میخواهند با دسایسی دیگر از جمله حریق نمودن انگر های صندوق های رای وغیره با یاری اشخاصی مانند فومندان امنیه شهر کابل و دبگران اقدام نمایند. تا نتایج نهایی باز هم تحت سوال قرار گیرد.


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 20.07.2014

چندی قبل قصیده ای را در وصف کار کرد جواز خان در روز انتخابات در ولسوالسی "تنی" به قلم صالحه جان وهاب واصل مطالعه کردم. با خواندن هر فرد آن چون پله های نرد بان در عالم بالا میرفتم. چه زیباست هنگامیکه حادثۀ یک مرگ وجدان جامعه را بیدار بسازد وبرای تعدادبیشتر انسانها احساس مشترک بدهد. در این حالت، پدرود حیات یک فرد، یک مرگ عادی نیست، بلکه مرگ یک قهرمان است. دریم گله در خاطره ها باقی ماند و جواز خان و فامیلش قهرمان های داستانی شدند. ولی برای رسیدن به این کار یک حادثه را باید برای مردم به شکل پذیرفتنی آن معرفی کرد و تار های احساس شانرا به اهتزاز درآورد. صالحه جان وهاب واصل با قصیدۀ رسایش این رسالت را چنان زیبا ادا کرده است که خواننده را با خود به "تنی" میبرد، لحظه های آن خانواده و مردم را به تصویر میکشد ودل سنگ را نیز به گریه وامیدارد.
قلمش سبز باد.


اسم: نجيب الله باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 18.07.2014

نوشته و تحليل عالي نويسندۀ قلم طلائي شاغلي "سيد عبدالله كاظم" تحت عنوان "بن بست شكست ولي آينده تاريك است" را مطالعه كردم. براي أيشان تبريك مي گويم.
يقينآ اين نوشته بحيث يك قسمت از تاريخ آينده افغانستان ثبت خواهد شد. به اميد موفقيت هاي هرچه بيشتر تان.

نجيب الله باركزي


اسم: حنیف رهیاب رحیمی   محل سکونت: ملبورن آسترالیا    تاریخ: 18.07.2014


با عرض سلام و ادب خدمت گردانندگان و همکاران قلمی پورتال.

مرور مقالات و نوشته های پورتال، اگر بیحد مصروف نباشم به یک عمل اجتناب ناپذیر مبدل شده یعنی به مجردی که فرصت دست می دهد سری به همین پورتال می زنم. درست مانند شما که عین همین کار را انجام می دهید.
همهٔ ما شاهد بودیم که انتخابات افغانستان و پی آمد های آن نزدیک بود یک مصیبت بزرگی را در کشور ما ایجاد نماید.
این موضوع که کدام جناح ملامت و کدام طرف حق بجانب بود و است، قطعاً مورد بحث و علاقمندی من نیست.
اینکه با میانجیگری ایالات متحده، به اصطلاح یک راه گنجشکک پیدا شده و امید مردم و رأی دهندگان این است که چون دشمنی ها و رقابت ها به جز دربدری و خون و کشتار نتیجهٔ دیگری ندارد بناءً هرچه می شود خدا کند یک صلح برقرار شود و دشمنی ها از بین برداشته شود.

به نظر بنده نشر مقالات و نوشته های تحریک کننده، جانبدارانه و آشوب برپاکننده در این شرایط بسیار حساس قطعاً لازم نبوده و از دوستان و همکاران محترم پورتال همین تمنی را دارم تا روحیه، جذبات و سطح دانش و سواد اکثریت مردم داخل را مد نظر گرفته، درین مورد طوری بنویسند که سازنده، آشتی دهنده و ترمیم کننده باشد.

به عقیدهٔ من این یک وجیبهٔ ملی همهٔ ماست تا به بازنده های انتخابات تسلی و دل آسایی و جناح برنده به کار و تلاش و مسؤولیت های بزرگی که در پیش رو دارند، متوجه ساخته شوند.

آرزو دارم دوستان دانشمندم این اظهار نظر بنده را شخصی یا ماجراجویی قلمی نپندارند و با این نوشته قصد به مصاف طلبیدن کسی را هم ندارم. فقط مطالعهٔ بعضی مقالات انگیزهٔ نوشتن این پیشنهاد و تقاضانامهٔ دوستانه گردید.

بیایید این پورتال را در آوردن صلح در کشور پیشتاز و پیشقراول بسازیم

در آرزوی برقراری صلح و برادری در افغانستان عزیز.


اسم: Dr. Sal. Sayedi   محل سکونت: uk    تاریخ: 17.07.2014

هموطنان كرام سلام. در رابطه به وضع فعلى در روشنى توافقات حاصله با ميانجى كرى اقاى جان كيري يك نظر:
من باور دارم و بهتر ميدانم تا در دو سال كار عملى و راستين در عرصه مصالحه سياسي بر اصول جديد قابل قبول براى عقل و منطق، مصالح و منافع كشور و امر صلح همه جانبه روى دست گرفته شده و ساير بستر ها از جمله تذكره تابعيت الكتروني توذيع و تدابير لازم ديموكراتيك مطابق معيارهاى جهاني و بستر هاى لازم براى برگزاری انتخابات مجدد ايجاد و گرفته شود. و تا آن زمان در كليد سازى به شمول عزل و نصب افراد صرف در كليد سازى هر دو جانب توافق كنند اما سياسيت كدرى تطبيق شود كه توافق شود اما عزل و نصب افراد بايد در تيم برنده و اجراى برنامه تيم برنده روى كار باشد و در تطبيق اين برنامه تيم برنده تيم دوم مساعدت و سهم داشته باشد. كه اين روش در اين حالت فعلي براى اغاز كار يك راى حل است. اما شريك تصميم مساوى با وجود اينكه برنامه از يك تيم برنده روى دست باشد عملأ محال و در روز دوم سر و صدا ايجاد شده و عملأ سخت دشوار و يا ممكن نيست. لو كان فيهما الهه الا الله لفسدتا. تشكر


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 17.07.2014

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان
یک انتخابات و دو برنده «چقدر مسخره»

پس باید پذیرفت که«««اجتناب ناپذیری هردو نامزد از قبولی نتائج قانونی انتخابات»»» همین است...

کمسیون مستقل انتخابات با اعلان نتائج ابتدائی دور دوم انتخابات به روز دوشنبه هفتم جولای 2014 داکتر و با اصرار ادعاء دارد که یک مثلثی عبارت از تیم «تحول و تداوم» «کمسیون مستقل انتخابات» و«ریاست جمهوری» به صورت سازمان داده شده تقلب کرده اند. و بناءً او از قبولی نتائج انتخابات سر باز می زند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 16.07.2014

از تیم اصلاحات ....... معاونین در مصاحبه ها .سخنگویان در میز های گرد. در باره آنکه نقش تیم بازنده ریس اجرائیوی خواهد بود پافشاری مینمایند و تیم اشرف غنی آنرا رد میکند سوال پیدا میشود که تیم عبداله هیچ شانس برای برنده شدن خود نمی بینند؟؟؟ واگر به موافقه نرسندباز تیم عبداله سلاح گرفته ارگ و بعضی ولایات را تسخیر و جوی های خون جاری خواهند کرد.!!!
افغان هایی که از حکومت موازی( تجریۀ افغانستان) و اشغال ارگ و ولایت ها به هر نوع از آن حمایت می کند اینهارا باید در قطار خائنین ملی شمرد. متأسفانه شنیده می شود که بعضی ها می گویند آنها مجبور بودند از حق خود دفاع کنند. با زور و سلاح. واقعاً خجالت آور است و باید ملت افغان به آنها نفرین بفرستند.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 15.07.2014

اقاي كيري بحيث يك ميانجي زخم را بدون اينكه تعقيم نمايدانرا دوخت ورويش را با مهارت خاص ؟ 
پانسمان نمود ويا به عبارت ديگر زخم باز را با يك منتر گفتن به زخم بسته درآورد.
ناگفته نبايد گزاشت كه چنين ميتود تداوي بمرور زمان باعث عفونت وچرك زخم شده اگر به موقعش 
تداوي نگردد، گانگرين را مسبب ميگردد واين مرحله ايست خطرناك، بناً اگر اقاي اشرف غني
 واقعاًخواسته باشد كه وضع به اين مرحله ( گانگرين ) نرسد بايد دولت وحدت ملي را تشريع نموده
به گوش ملت برساند.البته بموقعش !!!!؟ درغير اينصورت اگر تعريف اقاي محقق كه از دولت وحدت
 ملي آزروی نهج البلاغه نمود حقيقت داشته باشد، اين دوام فاجعه ای خواهد بود كه ملت ماازسيزده سال به اينطرف باان دست به گريبان است يعني  "همان اش همان كاسه " .
 


اسم: تاند   محل سکونت: كابل    تاریخ: 15.07.2014

نیویارک ټایمز پر ارګ او دولتي ودانیو د عبدالله د حملې پلان افشا کړ

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: داکتر محب زغم   محل سکونت: : كابل    تاریخ: 15.07.2014

داکتر عبدالله خوب میدانست که انتخابات را باخته است و اگر ده بار هم تمام آرا تفتیش شوند، باز هم بازنده است. میزان تقلبی که به نفع تیم «اصلاحات و همگرایی» شده بود، برایش روشن بود و درک میکرد که بازشماری و تفتیش آرا تغییر چندانی در نتایج انتخابات نخواهد آورد. به همین دلایل از کارشکنی و قطع رابطه با کمیسیون های انتخاباتی کارش را شروع کرد و تا سرحد تهدید مردم به ایجاد حکومت موازی و تجزیه کشور پیش رفت.
بالاخره با توسل به زور «کاکا» موجودیت «انگور در تاک ها» را یقینی ساخت. حال معلوم شد که تیم برنده که به یقین تیم «تحول و تداوم» است، به ایشان مقام ریاست اجراییه (که بعداً به صدارت ارتقا خواهد یافت) را دو دسته تفویض کرده است.
اگر داکتر عبدالله اندکی هم به پیروزی اش در انتخابات باور میداشت، هرگز به چنین توافقی موافقه نه میکرد و هرگز باخته گی را در قدرت شریک نه می کرد.
اما چرا باخت ملت؟
ملت خواست به حکومت فاسد نقطهء پایان بگذارد و خود را از شر وزرای بدنام، فاسد و خاین، از شر غاصبین زمین، از شر قانون گریزان، زورگویان و قانون شکنان نجات دهد؛ اما با توافق مذکور همه چیز به حال خود باقی خواهد ماند. باز هم اقلاً چهل فیصد کابینه را اشخاص مفسد و خاین اشغال خواهد کرد.
از طرف دیگر اصل اساسی دموکراسی که متابعت اقلیت از اکثریت است، پایمال شد. تیم اصلاحات و همگرایی نشان داد که چگونه میتوان در نظام دموکرایتک نیز از حربه های قدیمی (توسل به زور) استفاده کرد. البته همفکران داکتر عبدالله در این زمینه تجربه های داشتند. لویه جرگه تصویب قانون اساسی را به یاد آورید. زمانیکه اکثریت در تقابل با خواسته های ایشان قرار گرفتند و این ها دیدند که بر اساس قانون متابعت اقلیت از اکثریت به مراد نه میرسند، عین تکتیک را پیش گرفته از تحریم و مقاطعه کار گرفتند. این که چگونه باخت را به برد تبدیل کنیم، باید از داکتر عبدالله آموخته شود.
به هر حال ملت افغان باید اقلاً پنج سال دیگر قربانی بدهد و قبول کند که:
فلک بوقلمون رنگ فگنده است مرا
به دیاری که سگ و گرگ و شبان هر سه یکیست
به جناب داکتر عبدالله مبارک و به افغانستان تسلیت میگویم.


اسم: ا، رسول   محل سکونت: مونشن آلمان    تاریخ: 15.07.2014

قابل توجه محترم علی سمیع
نوشته شما را خواندم متأسفانه تمام فرمولهای پوهنتونی و اکادمیک شما به صفر تقرر کرده است. زیرا اغماض و چشم پوشی شما بسیار برهنه و ناجوانمردانه است. نظر شما مطلق یک نظر مغرضانه شورای نظاری میباشد نه پوهنتونی است ونه اکادمیک. نوشته اخیر شما قلم شما را زیر سوال برده است زیرا شما خواهشات شخصی تانرا بر نیازات جامعه ارجحیت داده اید. علاقه وخوشبینی و افر شما به دبل عبدالله مثل یک جنگ سالار دید عادلانۀ شما را کشته است. شما نوشته اید که :
«همینکه داکتر صاحب عبدالله عبدالله خود را از بند و حلقۀ تجزیه طلبان، چپاولگران و جنگ مذهبان در خیمۀ لویه جرگه رهانید، افغانستان را هم از بربادی و بحران نجات داد، درست همین را مورد مطالعۀ بیشتر پوهنتونی و اکادیمیک قرار میدهیم»
قصۀ معروفی است که میگویند :کسی بود که گاهی ماست، گاهی پنیر، و گاهی شیرو مسکه ، در خلاصه تمام لبنیات را یکی پی دگری دشنام میداد، مرد هوشیاری نشسته بود خطاب به این شتام گفت : برادر یکی وخلص چرا گاو را دشنام نمی دهی که مادر اینهمه لبنیات است بیشتر خود را زحمت نتی!
حالا محترم سمیع نیز عبدالله را ستایش میکند که خودرا از بند و حلقۀ تجزیه طلبان، چپاولگران و جنگ مذهبان نجات داد!!! در حالیکه همه چیز ها را که علی سمیع لست داده است زیر سر همین دبل عبدالله است او فعلا ً غیر مستقیم سرگلۀ شورای نظار است و شورای نظار مادر تجزیه افغانستان ، مادر نفاق قومی در افغانستان ، مادر جنگ مذهبی در افغانستان ، مادر بی قانونی و لجام کسستگی در افغانستان، مادر پول سازی وفساد در افغانستان، مادر ضد عناصر ملی در افغانستان ، مادر غارت چپاول ، ویرانی ، جاسوسی و خدمتگار خارجی ها در افغانستان ، مادر وطنفروشان در افغانستان ودر مجموع مادر تمام ارازل و اوباش افغانستانی ها در افغانستان میباشد . عبدالله تحت نظر تیورسن بزرگشان لطیف پدارم ، محقق، قانونی ، و بهزاد ، منصور، امرالله صالح ودیگران طرفدار تجزیه افغنستان هستند ومیباشند تا ازین طریق باز صاحب ملیارها دالر از تاجکستان ایران وپاکستان نصیب شان گردد، وافغانستان تاریخی با ملتش نابود سازند. آنها در اصل طرفدار هیچ قوم در افغانستان نیستند. این نفاق قومی دامیست که بوسیلۀ آن میتوانند ملیارد ها دالر شکار کنند. چیزیکه چپاولگر و جنگ مذهبی گر است از بطن همین جمعیت شورای نظار یا اتحاد شمال بدنیا آمده اند ، عبدالله جز زور و دالر ( پول ) دیگر هیچ اصل قانونی را نمیشناسد. زور او هم زور کا کا است که دبل عبدالله مثل انگور در تاکها ست .
علی سمیع کسیکه دید بصیرت اش چنین کور باشد چگونه میتواند مسایل را پوهنتونی و اکادیمیک مطالعه یا ارزیابی کند؟ زیرا زور کا کا « کری » وزیر خارجه امریکا که بگفته خانم روزبه مثل اطفال مکتب سر جایشان نشاند. آقای سمیع نمی بیند و خاک برچشم جامعه میزند. و نامش را میگذارد پوهنتونی واکادمیک ؟؟؟


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 15.07.2014

میگویند در خانه عروس دنگ و دهل است خانه داماد خبر نداره. تیم اصلاحات .... در تلویریون ها سروصدا براه انداخته اندکه در حکومت آینده برای تیم بازنده نقش صدراعظم (ریاست اجرائیوی )مد نظر گرفته شده واز طرف تیم اشرف غنی این سخنان رد شده است.و اظهار نموده اند بعد از اعلان رسمی (3 هفته بعد) کاندید برنده نقش کاندید بازنده را تعین خواهد کرد.و تصور میشود تیم اصلاحات .... خود را با شمارش تمام آرا باز هم خود را بازنده میبینندو میخواهد یک جایگاه آبرومند داشته باشند.!!!


اسم: رزاق مأمون   محل سکونت: كابل    تاریخ: 15.07.2014

صعود موقف احمد ضیأ مسعود
فرار تأسف بار به قاعدۀ بازی کنفرانس بن اول درسال 2001
اطلاعات از منابع معتبر وابسته به تیم تحول حاکی اند که رهبران تیم بر تقویت موقف احمد ضیأ مسعود به عنوان متحد سیاسی قابل اطمینان بیشتر از گذشته تاکید دارند. یکی از ویژه گی های بارز تیم «تحول وتداوم» تکیه بر ظرفیت مدیریت نوین در نظام سازی و همسویی با سیاست های بین المللی است. برآیند این دیدگاه در عرصۀ عملی، خاتمه دادن به هرج ومرج تشکیلاتی وسهمیه بندی نهاد های نظام از نام گروه های قراردادی است. اما متأسفانه فیصلۀ اخیر با حضور وزیرخارجه امریکا، این پالیسی را با چلنج های سختی مقابل ساخته است.
حال نیازی نیست برای اثبات این حقیقت که نخستین انتخابات دیموکراتیک در افغانستان شکست خورده است، خود را به دردسر بیاندازیم. فلسفۀ اصلی انتخابات دیموکراتیک که پایه ای برای ایجاد اعتماد سراسری دراز مدت خوانده شده بود، به هر دلایل و نقطۀ ضعف هایی که بود، صدمه دیده و حداقل برای چند سال بی اعتبار شده است. تجربه نشان داد که جامعه افغانستان هنوز آنچنان رسیده و سامانمند نیست تا با خصایل منفی حاصل از تقابل و تباهی های جنگ دراز مدت به آسانی وداع کند.
چرخیدن دو باره روی پاشنۀ تشکیل حکومت مختلط با حضور همه گروه های سیاسی به این معناست که ما ازنظر نفس تکامل درعرصه دیموکراتیزه کردن روابط سیاسی و امور دولتی، به کنفرانس بن اول سال 2001 برگشته ایم. چلنج تشکیل حکومت فراگیر تحت نام «وحدت ملی» درواقع تلاشی است از سرناگریزی به منظور کاهش خطرات برخاسته از تشکیل حکومت «موازی» که اگر اتفاق می افتاد، به جای عقب نشینی به سال 2001، به گرداب خونین سال های پس از 1992 پرتاب می شدیم. بنا برین، بازهم آن چه حاصل شده، کمی بهتر از بدترین گزینه است.
درحالی که بحث ها پیرامون شکل وسازوارۀ حکومت مشترک میان برندۀ و بازندۀ انتخابات به طرح سوال های پیچیده تری تغییر جهت داده است، تیم تحول وتداوم که خودش را فی الواقع برندۀ انتخابات می داند، تمرکز خود را روی حراست از نقش محوری احمد ضیأ مسعود به عنوان چهرۀ سیاسی متوازن متمرکز کرده است. به هر اندازه ای که فضای مباحث در باب تشکیل حکومت مشترک با تیم «اصلاحات وهمگرایی» گرم و گسترده شود، تیم تحول پیوسته بر تقویت دایمی جایگاه سیاسی و اجرایی ضیاء مسعود به عنوان یکی از پایه های ساختاری خویش تاکید خواهد کرد. نگاه تیم تحول به ضیاء مسعود اکنون نگاه راهبردی است و سعی خواهد شد وی فرصت بیشتری پیدا کند که همچون دیوار چهارم در بنای نظام آینده برآمد کند. خصلت اعتدالی ضیأ مسعود و تمکین وی براصل قانون مداری درنظام سیاسی، از جاذبه های استثنایی وی شمرده نمی شود، این شرایط جدید است که به وی امکان فراهم کرده تا خودش را به یک محور سیاسی فراگیر مبدل کند.
عامل اصلی این فرصت آن است که جنرال دوستم، استاد خلیلی و هستۀ اصلی رهبری تحول وتداوم، درکار مشترک با وی خود را آسوده احساس می کنند.


اسم: داکترسیدعبدالله کاظم   محل سکونت: کلیفورنیا    تاریخ: 15.07.2014

گفته میشود که افغانستان متشکل از اقوام و زبانهای متعدد است وهیچ حکومت برمبنای «تک قومی» قادر به ادارۀ کشور و حفظ امن و ثبات نمیباشد، لذا باید همه اقوام در ساختار حکومت شریک باشند و حکومت باید با «مشارکت» آنها تشکیل گردد. دراینجا اگر ...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 15.07.2014

فکر میکنم مشکلات در آینده بخاطری وزارت خانه های کلیدی خواهد بود و چیزیکه قبلا اشرف عنی احمدزی میگفت با حکومت وحدت ملی اکنون فرق دارد آن اختیاری بود و حالا اجباری.. شاید ضرورت ایجاب شود مستر کیری باز هم به کابل تشریف بیاورد اگر موضوع به تیلفونی حل نشود.


اسم: جواد حسن زاده   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 15.07.2014

جای شکر است که در افغانستان یک قسم دیموکراسی نوپا و شکننده وجود دارد که دیگر شعار"وطن از ماست" و هر کس با ما نیست خاین و دشمن است از بین رفته است. دیگر روشهای دولت داری یک قبیله ای تمام شد و دوستان خواننده قبل از پرداختن به نظرات ضد و نقیض بیشتر باید حقیقت سیاست امریکا را در افغانستان بدانند. مهم نیست که از تیم اشرف غنی و عبدالله مردم چی می دانند، آنچه را که باید بدانند این است که حزب سیاسی دیموکراتهای امریکا طرفدار عبدالله و حزب جمهوری خواهان (نیو کانزرواتیو) ها که دو نفر خلیلزاد و غنی از گروپ لبنان اند را حمایت می کنند. مردم عامه افغان سنگ آسیاب بین این دو حزب مقتدر امریکایی اند. پس آن که نان دهد فرمان دهد.


اسم: جمال خان باركزي    محل سکونت: كابل    تاریخ: 14.07.2014

نويسنده جوان و با استعداد و با قدرت تحليل عالي آقاي "علي سميع " كه نوشته هاي تان از پختگي خاص برخوردار است. به آرزوي موفقيت هاي بيشتر تان را در بخش نوشته هاي تحليلي أوضاع سياسي افغانستان استوار به حفظ منافع ملي، ارزش هاي تاريخي و كلتوري افغانستان عزيز.
در قسمت تبصره ذيل من كه در مورد مقاله تحليلي زيباي تان " عبدالله جلو بحران..."، مقصد من از "صدفيصد موافق نيستم" يعني تا إندازه يي موافق هستم.
اميد كه طوري بر داشت نشود كه من بطور كل مخالف باشم.

چشم به راه نوشته هاي زيباي ديگر تان مي باشم.

تشكر
جمال خان باركزي


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: ورجینیا    تاریخ: 14.07.2014

اشتباه مجدد ایالات متحده امریکا

جان کری، وزیر خارجۀ ایالات متحده به امر رئیس جمهور، بارک اوباما با عجله از چین وارد کابل شد تا جنجال انتخابات را از بن بست کشیده و افغانستان را از مخمصۀ سیاسی، ساخته و بافتۀ داکتر عبدالله عبدالله بیرون بکشد.
در یکی از روزنامه های کابل خبر پایان در پورتال افغان جرمن آنلاین پخش شد که یک حصۀ آنرا از نظر خوانندگان گرامی گذشتانده و مختصر در باره غور می نمائیم.
برای مطالعۀ متن مکمل این مطلب بالای لینک ذیل کلیک فرمائید.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: جمال خان   محل سکونت: كابل     تاریخ: 14.07.2014

در رابطه به نوشته شاغلي علي سميع"عبدالله جلو بحران را گرفت" من صد فيصد موافق نيسم، عبدالله با يك حلقه مخرب در دورش به إيجاد بحران ترغيب شد وتا آخرين نقطه هم پيش رفت. ولي در برابر فشار هاي داخلي، و فشار خارجي از سوي ديگر، بين دو گزينه بحران ويا سازش از منطق كار گرفت و خود را از جنجال بزرگ رهانيد و افغانستان هم از شر يك تعداد شرارت پيشه گان نجات يافت.
أزيك منبع موثق،
روزي كه هردو كانديد به حضور جان كري و يأن كوبيش در سفارت امريكا حضور يافتند، داكتر عبدالله را هفت تن همراهي مي كردند ولي در جلسه كه در پشت در هاي بسته جريان داشت صرف عبدالله و اشرف غني حضور داشتند. وقتي كه جان كري طرح خويش را براي كانديدان إرائه كرد، موضوع اصلي اين بود كه برنده انتخابات بايد براي طرف مقابل رياست إجرائه را قائل شود و الي دو سال اين كرسي به صدارت تغيير داده شود( مقصد ازين صدارت حكومت پارلماني نيست)، داكتر اشرف غني تائيد مي كند، داكتر عبدالله أجازه مي خواهد تا با هفت تن از تصميم گران همراهش مشوره كند و اتاق جلسه را ترك مي گويد. اين هفت تن عبارت اند از گل آغا شيرزي، محقق، محمد خان، ميرويس ياسيني، شهراني، رباني و حبيبه ثرابي مي باشند.
با محض اينكه موضوع را عبدالله مطرح مي سازد، از جانب محقق، رباني و محمد خان به شدت رد مي شود و ظاهرا دليلش را مي گويند "ما به امريكا اعتماد كرده نمي توانيم." داكتر عبدالله از شيرزي خواهان رأی اش درين خصوص مي شود، شيرزي مي گويد طرفدار خون شدن بيني كسي هم نيست و با آن مخالفت خواهد كرد، درين زمان حبيبه ثرابي، ياسيني، شهراني كه در نزديكي شان در صحن سفارت قرار داشتند هم از نظر شيرزي حمايت شان را أعلام مي كنند و داكتر عبدالله تصميم منطقي مي گيرد و طرح جان كري را مي پذيرد.
اكنون درز بزرگي بين عبدالله و معاونينش و يك تعداد شرارت طلبان در تيمش إيجاد شده است.
مشكلي مشابه در تيم اشرف غني هم إيجاد شده است. آينده نزديك شاهد انكشافات جديد درین ارتباط خواهيم بود.

به هرصورت اين شري را كه افتاده است به فآل نيك مي گيريم و به خير ملت تعبير مي كنيم.

تشكر


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 14.07.2014


با جناب محترم محمد علی سمیع مؤافقم که در اثر مذاکرات، مداخلات و میانجگری دیگران عجالتاً بحران بس بزرگی فرو کش نمود.
اما این بحران زدایی نتیجۀ درایت، پختگی و واقع بینی داکتر عبدالله عبدالله و پیروانش نبوده بلکه مداخلۀ مستقیم و اعمال نفوذ جان کری وزیر خارجۀ امریکا است، و یک بار دیگر ناتوانی به اصطلاح نخبگان سیاسی افغانستان را در گره گشایی معضلات و گفت و شنود سیاسی بگونۀ مدنی نشان داد و بازهم مثل دوران جاهلیه پای زور و خشونت به میان آمد و عقلانیت و منطق از نظام دیموکراسی افغانستان رخت سفر بر بست.

ای کاش داکتر عبدالله عبدالله به حیث یک فرد کار آزموده و وزیر خارجۀ اسبق عواقب این زور آزمایی خود را میدانست و با درایت نیات حلقات تجزیه طلب و بحران گرا را درک نموده از آنها فاصله می گرفت و بدون مداخلۀ جان کری راه حل معقول و قانونی را سراغ می نمود.

حالا اعتبار (کریدت) این مؤافقانامه را به داکتر عبدالله عبدالله بدهیم یا به وزیر خارجۀ ایالات متحدۀ امریکا؟


اسم: ناصر   محل سکونت: واشنگتن    تاریخ: 14.07.2014

زمتن توافق نامه سیاسی:
" برنده انتخابات پس از پيروزي موظف به تشكيل حكومت فراگير ملي مي باشد. تشكيل حكومت فراگير ملي هيچگاه به معناي تقسيم چوكي و منصب ميان هردو تيم انتخاباتي نيست؛ بلكه به معناي مشاركت حتي المقدور، تمام يا بخش بزرگي از قشر سياسي در سياست، حكومت و مديريت است كه شامل نيروهاي متخصص و شايسته موجود در كشور از جمله هردو تيم انتخاباتي است."
منبع:صفحه محمدی از سخنگویان تیم تحول

آقای داکتر اشرف غنی، پیروزی مردم ربودنی نیست. ملت به شما اعتماد کرد، حساب و کتاب هم می خواهد. وضیعت امروز تقدیر ما نیست، تقصیر مااست. ملت به اندازۀ آرزو های خود تلاش کرد و به اندازۀ تلاش خود از شما آرزو دارد. رفاه و آزادی به سراغ هیچ ملتی که برایش نجنگند، نمی آید.
به شیشه های نازک دل های مردم توجه داشته باشید و نباید شکسته شود. اگر شکست، گرد آوری شیشه پاره ها هر قدر هنرمندانه و ظریفانه صورت گیرد، نمی توان از آن قلب پیش از شکستن را ساخت.
به فرهنگ منحط باج گیری و باج دهی پایان بدهید.
خداوند نگهبان کهن میهن ما باد.


اسم: ناصر   محل سکونت: واشنگتن    تاریخ: 14.07.2014


داکتر غنی ائتلاف نکرده است، پیش داوری نکنیم. در ختم مذاکرات داکتر غنی حرف های خود را خوب فورمولبندی کرد.
«حکومت وحدت ملی» این جمله در همچو شرایط و ناگزیری ها، یک مفهوم کلی است. الزامیت آنچنانی ندارد.
داکتر غنی به اصول، دیدگاه، نگرش ها و منشور تحول و تداوم پابند و وفادار باقی می ماند.

مفاهیم را نباید عوضی گرفت، ائتلاف مجموعه ای از گروه ها یا احزاب سیاسی است که: هدف مشترکی دارند و منافع خود را برای دستیابی به آن هدف، بکار می برند و دستاوردهای حاصل از ائتلاف را بین خود توزیع و تقسیم می کنند. ائتلاف در حوزه های سیاسی مختلف، از جمله در درون مجالس مقننه، در قوه مجریه و در بین دولت های مستقل ایجاد می شود . در بحث از دیموکراسی پارلمانی ، ائتلاف احزاب در درون قوه اجرائیه است ، البته در دیموکراسنی های پارلمانی چندحزبی مفهوم ائتلاف به این معنی صادق است . ائتلاف ها به انواع مختلف صورت می بندند و ائتلاف های مختلفی داریم که صرف نام می گیرم . ائتلاف پارلمانی ، ائتلاف اجرایی ، ائتلاف اکثریتی ، ائتلاف اقلیتی ، ائتلاف کافی ، ائتلاف اضافی ، ائتلاف ناقص ، ائتلاف بزرگ ... مباحث گسترده در نظریه ی ائتلاف است .در گذشته ها نقش کمی احزاب در تشکیل ائتلاف ها تاکید می شد ، در حالیکه در نظریه ی جدید برعامل کیفی ، یعنی نزدیکی فکری و ایدیالوژیکی احزاب بیشتر تاکید می شود . خلاصه عوامل مختلفی از جمله قوانین انتخاباتی ، شیوه ی عملکرد پارلمان ها ، شیوه ی تصمیم گیری در هیات دولت ، تجانس فکری احزاب و وزن کمی آن ها در تشکیل ائتلاف ها موثر اند .


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 13.07.2014

بارز صاحب محترم !

در طول چندین سال ما و شما با نظریات متفاوت در مباحث شامل شدیم ولی به هیچ وجه به آن صبغۀ شخصی نداده با حفظ احترام به همدیگر عقاید خودر بیان و دلایل خودر ارائه نمودیم.

من طرز دید شما را همیشه محترم شمرده ام و بیان آنرا حق مسلم مدنی شما دانسته ام، هیچگاه منظورم تحمیل باور های خودم بالای شما نبوده و با اطمینانی که از فهم، دانش و وسعت نظر شما داشتم براحتی نظریات متفاوت خود را ابراز نمودم.

زندگی بمن آموخت که اگر ادعای روشن فکری می کنیم باید اصول آنرا مراعات نموده باید بدانیم که در برابر اوضاع ناهنجار حاکم بر وطن درد همه مشترک است.

ما همه فرزندان همان دیاریم که همه مدیون آن بوده یگانه آرزو ایجاد صلح و آرامش و زندگی با آسایش مردم آن با امن، امنیت، مصونیت و یک دیگر پذیری است. عداوت، کینه، تعصب و خصومت نباید قوۀ محرکۀ اندیشه های ما باشد.


اسم: لینا روزبه حیدری   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 13.07.2014

معضلۀ کشور های جهان سوم مثل افغانستان این است که سیاسیون این مناطق هیچ گاه حاضر نیستند تا بنشیند و حرف منطق را از یکدیگر بشنوند مگر اینکه قدرت جهانی بیاید و انها را مانند شاگردان یک مکتب بنشاند، بعد به هر کدام اجازه صحبت بدهد و طرف مقابل را به خاموشی و شنیدن حرف های هر فرد مجبور بسازد، بعد نکات منطقی هر نظریه را بیرون بکشد و به انها خطابه بدهد که :" این حرف این فرد معقول است و این ادعا این فرد معقول است، بنا شما باید با یکدیگر کار کنید و به این ادعا رسیدگی شود و بعد این کار بشود تا از این بن بست رهایی یابید!"

نظریات اقای کری و یوناما، دقیقا همانیست که خیلی از افغانها میخواستند و روی ان پافشاری میکردند که همان راه حل ساده در برون رفت از معضلاتی این گونه است و آرا بازشمرده میشود، آرای باطل از آرای پاک جدا شود و بعد برنده اعلام گردد و تمام افراد در ختم نتیجه را میپذیرند...باور کنید راکت ساینس نبود، ساده بود ولی ما حاضر نبویدم انرا از یکدیگر قبول کنیم چون به هم اینقدر اعتبار قایل نیستیم تا اقای کری امد و اندکی ما را به فکر کردن وادار ساخت.

بهرحال،.خدا را شکر که قبل از انکه جبهه های باسواد و بیسواد دو کاندید بحران را در کشور دامن بزنند و باعث کشتار مردم شوند، اقای کری به خود زحمت داد و در ظرف چند ساعت انها را مجبور ساخت تا به حرف یکدیگر گوش بدهند و راه منطقی را برای نجات کشورشان انتخاب کنند.

تا زمانیکه سیاستمداران جهان سوم این گونه باشند، همان به که یک جهانی اولی بیاید و داوری کند تا نتیجه به کشتار مردم و تشنج ختم نگردد.

در عین زمان، افغانها هنوز به جای تمرکز منطقی روی آیندۀ کشورشان به گفتن "گل مرجان و قاق روده" به یکدیگر مشغول اند که از درایت و شعورشان برای نجات کشورشان نمایندگی میکند! ما همه چیز را مسخره می بینیم و مسخره، احساساتی و مملو از تبعیض نژادی عکس العمل نشان میدهیم تا زمانیکه یک فرد جدی بیاید، از برکت او اندکی مجبور شویم تا منطقی فکر کنیم.

به گفته فردوسی:

به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم


اسم: فرستنده: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 13.07.2014

سرزمین آبائی ما افغانستان از سالیان طولانی بدینسو، در نتیجۀ سیاست های خودخواهانه و سهل انگارانه، به بحران ها و تشنجات شدید داخلی و جنگ های خانمانسوز مواجه گردیده است...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نعیم بارز   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 13.07.2014

داکتر عبدالله عبدالله و حرکت های افسار گسیخته!

بن بستی که از چندی بدینسو در اثر انتخابات ریاست جمهوری دامنگیر مردم و کشور گردیده، معلوم نیست که سر انجام چه پیامدی را به بار خواهد آورد، فقط یک چیز به خوبی پیداست که جامعه و دولت از چنان ظرفیت ها و پوتانسیلی بهره مند نیست که بتواند . . . .

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 13.07.2014

محترم آقای عباسی صاحب سلام!

اگر ما افغان های مدعی به اصطلاح روشنفکری، اندک صداقت و شجاعت اخلاقی شما را می داشتیم با اطمینان می شد گفت با موجودیت هر نوع مخالفت های فکری کنار آمده وبا کار مشترک به اهداف ملی و بسی آرمان های والای انسانی رسید.
بهر حال از نوشته شما پیداست که ازبابت تبارز بعضی نقطه نظرهای انتقادی من خدشۀ در دل ندارید. تشکر فراوان از شما


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 12.07.2014

فكر مي كنم اين بار امريكا و جامعه بين المللي ثابت ساخت كه افغانستان را ديگر تنها نمي گذارند، اتحاد اين دو كانديد به اثر سعي و تلاش جدی ملل متحد و ايالات متحدۀ امريكا، يك خبر خوش براي افغانهای وطندوست كه منافع ملي ما در اولويت نزد شان قرار دارد و صلح و ثبات افغانستان واحد و غير قابل تجزيه آرمان شان است، بوده و يك خبر ناميمون و بد براي دشمنان قسم خوردۀ داخلی و خارجی است كه چشم به راۀ فروزان ساختن نفاق و تصادمات قومي بودند و ازين طريق مي خواستند افغانستان عزيز را به سال های دهه يی نود برگردانند، مي باشد

از همه بهتر اينكه آقاي كرزی ديگر از صحنه كنار زده شده و بازی شيطاني اش به ناكامي روبرو شده است.

به اميد افغانستان واحد و شكوفا.

تشكر


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 12.07.2014

نوشتۀ پر محتوی، زیبا و منطقی محترم بارز صاحب را با توضیحات نهایت مرتبط پیرامون این وضع بحرانی کشور که عاملین آن چهره های شناخته شده و آزمایش شدۀ جامعه اند در خور ستایش یافتم. مخصوصاً توضیح موقف عبدالله عبدالله از نگاه تکالیف روانی و احتمال موجودیت عقده و رنج های دورۀ طفولیت وی برایم بیحد قانع کننده بود چه هیچ شخص سالم و صحتمند به چنین ماجراجویی های جنون آمیز مبادرت نمی ورزد. به تائید فرمودۀ بارز صاحب به موضوع وکالت عبدالله از مردم افغانستان در کل تعجب آور است، و هر آن می گوید که مردم از من می خواهند، مردم افغانستان شامل بیست و هشت ملیون تبعه بوده سندی در دست نیست که تمامی این نفوس عبدالله عبدالله را بحیث رهبر قبول و از این اعمال غیر قانونی اش حمایت نمایند اگر عبدالله بعوض کلمۀ مردم کلمۀ هواخواهان خود را بکار ببرد بهتر است.
بهر حال تبصره ها و توضیحات بارز صاحب بجا و منطقی است.
برکت به قلم شما. صحتمند و مؤفق باشید.
آرزو دارم دنبله ابراز نظریات درین مرحلۀ خاص در رابطه به این بحران آفرینی و وطن را به بربادی و قهقرا بردن توسط هموطنان خبیر ادامه یابد.


اسم: حشمت گل صافی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 12.07.2014

به نظر من عکس آقا حامد کرزی را که از طرفدارن داکتر عبدالله عبدالله در لویی جرکه پایان انداختن این چنین کار در تاریخ مردم افغانستان فراموش شدنی نیست خلاصه این مردم پشتون برعکس این بی حرمتی را نمیکند.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 12.07.2014

کمال مسرت دارم که نخبگان و صاحبان اندیشه های وطن دوستی، همبستگی ملت درد کشیدۀ افغان و تمامیت ارضی کشور درین احوال بحرانی و خطیر خاموش ننشسته رسالت بزرگ ملی خودرا با قلم های توانای خود در برابر این زور آزمایی های غیر مدنی و خلاف همه احکام قانون و رسم متداول جهانی انتخابات و با لآخره خلاف منافع ملی کشور بجا می نمایند.
گروهی که با هرزگی ، بی بند و باری و لجام گسیختی افسار و پچاری کنده ملت افغانستان را گروگان گرفته و مملکت را به بحران سوق داده اند مایۀ نگرانی هر وطن دوست با مسؤولیت است . گفتن و نوشتن از فاصله های دور هم بی اثر نیست و حد اقل تسلی است برای خاطر پریشان آوارۀ گم کرده دیار.
امروز دو نوشتۀ عالی همکاران محترم جناب ولی احمد نوری و جناب انجنیر احسان الله مایار را خواندم و می بینم که قلب های ناتوان، لرزان و مریض این غربای دیار تا هنوز به عشق میهن در طپش است و به هر قیمتی که شده نجات وطن خویش از این حالت بحرانی و وخیم می خواهند و از قلم مدد می خواهند که فریاد شان را به آفاق برساند.
از هر دو شخصیت محترم ابراز امتنان نموده طول عمر با صحت شان را از الله بی نیاز می خواهم.

جناب محترم داکتر صاحب خلیل ا الله قدیری!
از لطف شما بی نهایت ممنونم و سلام ها و احترامات خود را خدمت شما و خانوادۀ محترم شما تقدیم می نمایم.
--------------------------------------------------------------------------------


اسم: ع٠توخي   محل سکونت: sweden    تاریخ: 11.07.2014

خدای دي داسي شر پېښکړي چي د افغانانو خير پکښيکي وي، چي يو له هغو شرونو څخه د ډبل عبدالله او کرزي تر مينځ شردی، چي ډبل عبدالله ئې په ځنو کسانو وپېژندی چي جنګسالار دی، نه پوهېږم چي هغه شر به کله پېښ سي چي د کرزي په بې کفايتي او ضد افغاني دريځ باندي به ځني دوستان پوه سي؟


اسم: بهروز   محل سکونت: كابل    تاریخ: 11.07.2014

پس از پاره کردن عکس محترم کرزی از تالار لویه جرگه، برخی نویسندگان، گوهرتابناک حقیقت را زیر پا کرده ، حامد کرزی را« ملی مشر» خطاب کرده؛ کارنامه سیاسی ۱۳ ساله اورا فوق العاده مشعشع، پنداشته اند!

کمترین خیانت این ملی مشر(!)این است که در سالهای اخیر زمامداری اش که صلاحیت و قدرت کامل داشت، زمام امور وزارت داخله و وزارت دفاع را در دست اشخاص « تنظیمی و بی کفایت»سپرد ؛ درنتیجه پولیس و عسکرافغانستان ، وفادار به تنظیم ها و اشخاص ، باقی ماند؛ در حالیکه غیر سیاسی بودن نظامیان و پولیس، یک اصل بین المللی است!

همین شورای غیر ملی هم، حتا ، بسم الله خان را در ا ثربی کفایتی، از شغل وزارت داخله برکنارکرد،اما حامد کرزی در اثرمسابقهء زور آزمایی و لج بازی که با پارلمان داشت،همین بسم الله « تنظیمی،و عضو شورای نظار»را به وزارت دفاع مقرر کرد، یعنی اورا ترفیع و ارتقای منصب داد!

من که اکنون درکابل، مکروریان چارم زندگی دارم،دیروز از همسایهء خود شنیدم، بسم الله خان، این روزها در کمپ لویه جرگه، رفت و آمد پیگیر داشته و با امرالله صالح( رییس امنیت سابق محترم کرزی) به شور ومشورت می پرداخته است!

آیا قابل انتظار است وزیر دفاع حکومت کرزی، از پشت میز کار خود برخیزد، و با کودتا گران قانون شکن، همدست شود؟

کارهای عوام فریبانهء کرزی همراه با جنگ های زرگری و زبانی ماه های اخیر دورهء کاری وی با ایالات متحده ، جامعه جهانی و زدن خاک به چشم مردم،و تلقین این فکر که ببرک کارمل ثانی، شب خواب رفته و صبح به شاه امان الله غازی تبدیل شده است، چه کسی را اقناع خواهد کرد؟

این روزها ، که تمامیت ارضی و استقلال وطن در خطر است؛ مسوول آن چه کس است؟ شورای نظار و اعوان و انصار شان ٬که بیش از دوهزار نفر نیستند،جمع کردن نفر ، آدم های بیکار و بیعار، با تهدید وتطمیع و وعد و وعید ،در کابل کاری دشوار نیست! این گزینه را، این عمل را هر سیاستباز ماهر یا نیمه ماهرمیتواند انجام دهد!



مسوول این هرج و مرج، حامد کرزی است که قبل از انتخابات با صدای هیجانی فریاد میزد،« دست خارجی ها از انتخابات افغانستان کوتاه!» و با تاسف که خودش هم انتخابات را به درستی،سرپرستی وکار گردانی نکرد!

در نتیجه اینک از هر سو صدا بلند میشود که امریکا واتحادیه اروپا و ملل متحد، به اسرع وقت باز آیند و سر نخ کلاف سر درگم انتخابات نمایشی را پیدا کنند؛ ورنه قیامت کبرا برپا خواهدشد ومزایای دموکراسی ۱۳ ساله به زباله دان تاریخ سپرده خواهد شد.فاعتبروایا اولوالابصار!


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 11.07.2014

فکر میکنم با پیشنهاد ملل متحد که 8000 صندوق دوباره وارسی گردد و شاید تیم اصلاحات .... با تغیر یک یا دو نفر از کیمسیون شکایات و فشار وزیر خارجه امریکا به این موافقه برسند که پروسه ادامه پیدا کند و نتایج آن قابل قبول برای هر دو کاندید باشد.


اسم: ف،هیرمند   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 11.07.2014

نگارش سرشار از باور و حس وطن خواهی جناب داکتر سید حمیدالله روغ را در پورتال وزین افغان جرمن آنلاین مطالعه کردم.

خیلی در من اثر گذاشت، دانشمند و محقق گرانمایه جناب روغ به اعلام یک امر ضروری توجه نموده اند که اظهار آن می بایستی به همین شکل یک ندای رسا و عمیقاً عاطفی به عمل می آمد که چنین هم خامه شده است، فوران روشنگری قلم تان هر چه درخشنده تر باد.

دوستدار شما ف، هیرمند


اسم: سرلوڅ مرادزی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 11.07.2014

داسې ښکاري چې د افغانستان له تیر تاریخه، عبدالله او ډلې يي یوازې د سقاو د واکمنۍ څپرکی لوستی او زده کړی وي او غواړي یوه پیړۍ روسته همداسې واکمني هغه هم په ۲۱ مه پیړۍ کې یوځل بیا پر افغانانو وتپي، خو دا ځل د موازي حکومت په نوم !

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: خلیل الله قدیری   محل سکونت: بن، آلمان    تاریخ: 11.07.2014

پیام محترم عارف عباسی تحت عنوان: "شاغلی داکتر اشرف غنی در انتخاب کلمات باید همیش محتاط بود!" در حقیقت شاغلی اشرف غنی را متوجه ساخته که خود را نباید در قطارِ آنانی قرار دهد که نه حد انسانی را میشناختند و نه وفایئ به وطن داشتند، بلکه ویرانی ده و شهر و محو انسان را عمل کردند!

باسلامهای فراوان به آقای محترم عارف عباسی و گردانندگان سایت افغان جرمن آنلاین


اسم: د. صلاح الدین سعیدی   محل سکونت: انګلستان     تاریخ: 11.07.2014

انتخابات ۹۳- جریانات و اجراآت دولت ضعیف!
میګویند دولت قوی دولت است که مشروعیت سیاسی داشته و این مشروعیت است که برای دولت قوت اجرای برنامه ها و دولت داری خوب را مهیا کرده میتواند. در ۱۳ سال ګذشته ما شاهد دولتداری ضعیف ضعیف و بی کفایت در تمام عرصه های زندګی از جمله در عرصه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی بودیم.
بخاطر اختصارومستقیم بر موضوع اینک یک نمونه مشخص ازین دولت داری ضعیف و نادرست را در رابطه به جریانات وحوادث انتخابات ۱۳۹۳ ریاست جمهوری و ... خدمت شماارایه میکنم:
دیروز وزارت داخلهء دولت اسلامی افغانستان اعلامیه در رابطه به تخلفات و جریانات اخیر در شهر کابل در رابطه به انتخابات ۹۳ ارایه کرده که بیشتر به وعظ ونصیحت میماند تا اعلامیه یک دولت ومرجع تطبیق قانون.
باید ګفت که همچو اعلاميه ها در جریان و صورت وقوع انقلاب ها كه من ازين كلمه نفرت دارم ودر ين مرحله قوانين به تعليق قرار ميكيرند، معمولا قوماندانان انقلابى اعلاميه صادر ميكنند كه در كدام موارد مراجع معین و مردم چه کنند و از چه اجتناب ورزند؟
امام مسجد و موعظ موعظه هاى دينى و اخلاقى ميدهند تا به امر اخلاق و اداب دينى اصول و قواعد را مراعات كنند.
از طرف دیګر لازم به تذکر است که يكى از اهداف تطبيق قانون و عدالت زدودن افكار جرمى در اذهان افراداست. مسأله تربیت و پابند سازی مردم به مراعات قانون نیز در امر تطبیق قانون مضمر است.
يقين دارم و مردم توقع دارند وداشتند که حكم قانون نیز است و مجرىان قانون و نظارت بر نظم در جامعه که پولیس دقیقاُ جزء مهم از سیستم است باید در صورت وقوع تخلف تدابیر و اجراآمتناسب نماید.
آنچه درکشور ما درین آواخر ګذاشت از جمله حمله به تالار لویه جرګه آنها دو مرتبه و حوادث فیر و اخلال نظم در کابل در ارتباط به انتخابات ۹۳ افغانستان ضرورت و توقع بود که ګویندهء وزارت ، امنیت وپولیس کابل و یا معين امنیتی وزارت داخله با برخورد مسلكى اعلامیه صادر میکرد و یا در مطبوعات میبرامد و میګفت: نيروهاى امنيتى ... تن را به اتهام داخل شدن غير قانونى به استعمال تهديد به سلاح ناريه به تعمير لويه جركه باز داشت کرد و تعقيب عدلى درین راستا اغاز شد...
نيرو هاى امنيتى ما به تعداد ... تن را بخاطر اخلال نظم عامه و فير در شب ..... دستكير و تعقيب عدلى ادامه دارد. هموطنانیکه در مورد فلم و ویدیو مستند از تخلفات داشته باشند در اختیار مراجع امنیتی ګذاشته و یا به تیلفون .....
اقلا اين كار را قومندانى امنيه كابل بايد ميكرد ویا کند.
حتمى نيست اين افراد اعدام شوند. حتمى نيست زندانى شوند. حتى توصیه، جريمه ای نقد و توقيف دو سه روزه و پرداخت غرامات ضرر وارده و... درپیش ګرفته میشد.
حتی باز ميشد جناب حامد كرزى رییس جمهوری کشور با استفاده از صلاحیت های خویش فرمان توقف تعقيب عدلى را صادر ميكرد و...
تا كى؟ بلاخره دولتدارى و حاكميت قانون را بايد آموخت. برای اموزش و کسب تجربه ۱۳ سال هم کافی نبود؟
با تاسف مشكلات حاكميت هاى ضعيف ویا غیر مشروع را نيز ميدانم. اما روش درست همان است كه مختصر نوشتم.
ما به نيروهاى امنيتى مسلكى و غير سياسي ضرورت داريم. میدانیم مردم ما به شمول افراد مربوط به مسلک های نظامی و امنیتی از کدام قمر هبوط نه کرده و در کدام حزب و سازمان سیاسی بودند اما به مجرد داخل شدن در خدمت ومقام های امنیت و صفوف باید تعهد تحریر بدهند که در زمان فعلی به هیج ګروپ و سازمان سیاسی مربوط ینستد و مطابق قانون درخدمت ملت و منافع ملی کشور اند.
رفتن و اشتراك معين امنيتى وزارت داخله در جریان انتخابات ۹۳ در جلسات حزبی وتیم معین کاندید ریاست جمهوری در وزير اكبر خان كابل به بى طرفى بوليس در منافات بوده وقابل قبول نیست.
درین عرصه شدیداً ضرورت به رهکار های عملی و مكاران قوى مسلكى ضرورت است. تشكر سعيدي ١١/٧/٢٠١٤
تایید ارگ از طرح یوناما برای حل بحران انتخابات


اسم: نجيب الله باركزي   محل سکونت: كابل     تاریخ: 11.07.2014

من فكر مي كنم سه چيز براي امريكا قابل تحمل نيست كه در عين زمان به نفع كشور است،
١- حكومت موازي
٢- دوام حكومت كرزي
٣- ابطال پروسه انتخابات

حال از گزينه هاي فوق مجبور نمودن كانديدان براي قبول نتائج انتخابات بعد از جداً كردن آراي پاك و ناپاك تا حد ممكن، ويا إيجاد حكومت سهامي بين زورمندان كه درين صورت حد اقل بنام نظام يك چيزي باقي خواهد ماند يعني مشابه حكومت كنوني كرزي.

شرائط مشابه اخير حكومت نجيب حاكم است، أزيك طرف برنامه هاي ملل متحد براي حفظ ثبات نسبي و حفظ دستآورد ها و از يك سو برنامه هاي تخريبي كشور هاي متخاصم و دشمن افغانستان توسط عمال شان در داخل كشور.
مردم بايد تجربه تلخ سبوتاژ پلان پنج فقره يي ملل متحد بيست سال قبل را تكرار نكنند .هرچه است قبول كنند وحد اقل همين وضعيت را حفظ نمايند.

تشكر


اسم: د. صلاح الدین سعیدی   محل سکونت: انګلستان     تاریخ: 10.07.2014

انتخابات ٩٣ بن بست و انتظار براى اقاى جان كيری!

در سياسيت هيجگاه نگو هيجگاه!
دولت مشروع قوت تطبيق برنامه ها را دارد وعملاً در تناسب با دولت تحمیل شده کم حزینه برمیدارد. دولت مشروع ممثل ارادهء مردم است. حاكميت مشروع حاكميت برنده در انتخابات در واقعيت برنده بودن تيم است که برنامه اش را ملت مشروعيت داده اما حاكميت كما كان به كل ملت تعلق قرار دارد.
با تأسف كه گپ انتخابات ۱۳۹۳ ریاست جمهوری افغانستان به جای کشانده شد که درنتیجهء آن فردا جمعه منتظر حضور آقای جان كيرى وزیر خارجهء امریکا به افغانستانیم و درواقعیت منتظر نظر ریفری اصلی ایم.
مسلم است که اصولا بايد آقای کیری مانند دونر و تمویل کنندهء اصلی مصارف انتخابات ۹۳، صرف رول منصف، ناظر و تأكيد كننده بر تطبيق قانون وقاعده ایکه بازی به اساس آن آغاز شده، بازى كند.
اما باز هم سوال مطرح است که اصولا جان كيري درین مرحله چه خواهد كرد؟
شواهد نشان میدهد که وى تأكيد به شفافيت، رسيدگى به شكايات، تطبيق قانون و زمينه سازی به تکمیل کارشفاف كميسيون هاى انتخاباتی و درین مرحله کار کمیسیون شکایات خواهد نمود. زمنیه سازیکه این کمیسیون تحت نظارت بيشتر داخلی و جهانی كار خويش را اجراء وتکمیل كند وجوانب مطرح یعنی دوتیم دربین خویش در حضور جناب کیری تبادل نظر وتوافقات نمایند.
در واقعیت به نحوی خویش به صورت عام اين همان نظارت است كه على الرغم تأكيد ما بر ضرورت آن در آغاز این پروسه جناب ح كرزى مانع آن در قانون شد و حال ملت وجامعهء جهانی مجبور به قربانى های بیشتر خواهد شد. ما تأکید داشتیم افغانستان جزیزهءء خارج از جهان نیست و ما ضرورت به همکاری نزدیک جهانی داریم. .
خوب جان كيري آمد و آراء و صندوق ها از سر شمار شد و نظارت كامل تأمين شد و قوانين نافذ با قرنتین بخش از آراء و یا باطل شدن بخش دیگر ، تطبيق گرديد. اما علی الرغم تأکید براین که این نتیجه نهایی نیست اما شواهد نشان میدهد که این نتيجه مطابق به محاسبات برنده را برنده باقی خواهد گذاشت. بادرك اين نتيجه از قبل جناب داكتر عبدالله تغيير قاعده و قانون را در جريان بروسه قبلا توافق شده تأکید خواهد کرد و مسأله زياد بودن آراء و هشت میلیون رای مجموعی را مطرح خواهد کرد و جانب مقابل ميگويد قواعد بازي را قبول كردي و ناظرين ات در محلات در اوراق امضاء كرده حال تغيير آنچه كه توافق كردى قابل قبول نيست واین منطق قوی هم دارد.
در نتيجه به تطبيق قانون تأكيد صورت میگیرد و در نتيجه برنده كه قبلا معلوم است برنده اعلان ميشود.
بعد ازين و از سر شماري اقاى جان كيرى به داكتر عبدالله تأكيد خواهد کرد که اينك نظارت و از سر شماري شد ودر موارد منطقی مسایل بس شفاف ممکن کنترول شد و در نهایت این نتيجه که تیم برنده برنده است، معلوم شد و بايد قبول نتایج را قبول کني. درست نیست تا مشكل ايجاد نموده ورنه مقاطعه ميشوي و....
در صورتیکه جناب داکتر عبدالله بر مطالبهء انتخابات دور سوم در بعضی محلات اگر قبول شود كه جامعهء جهانى آنرا قبلاً رد كرده و غير قانونى هم است، مطرح شود و در حالت بس استثنايي. در چند محل انتخابات از سر شود. اين احتمال بس ضعيف است اما انرا باز ميگذارم.
درنتيجه تطبيق قانون تمام شواهد نشان ميدهد كه برندهء دور دوم انتخابات تيم جناب داکتر اشرف غني است.
خوب اگر جانب تيم جناب داکتر عبدالله عبدالله قبول نه كند که نمی کند باز مسالهء مصروف ساختن شان در آینده و امتياز ديكر به وى مطرح ميشود و يك طرح اين خواهد بود که: اينك مركز و سازمان ... و مركز و بنياد ايجاد كن ما بريت پول و دالر ميدهیم و مصروف ميشي.
احتمال تحمیل دولت ائیتلافی را بس ضعیف میدانم اما اگر شود ويا هم به قسمی بس محدود صورت گیرد به گمان اغلب به مخالفت جناب داکتر اشرف غني تحميل خواهد شد. و السلام.
د صورت تطبيق قانون جناب داکتر عبدالله برنده نيست. اما در كل آن مشروعيتکه حاكميت جدید افغاتی باید میداشت ومصارف هنگفی مادی ومعنوی برای آن صورت گرفت جدا در صورت لجاجت تيم بازنده مورد سوال قرار گرفت و مصارف هنكفت مالى و جاني را به هدر رفته میدانم. در صورتيكه جناب داکتر عبدالله باز هم قبول نه كند و امكانات كدری و نظامى شوراى نظار و جمعيت اسلامی را كه عملاً حاكم اند در نظرو ذهن داشته باشد و تهديد كند، وضع به بحران رفته، امريكا نا راض خواهد شد، ايران و باكستان از وضع بهره برداری نموده و خوش خواهند شد. حركت طالب ومخالفین مسلح در لوگر و تمام افغانستان منتظر اين فرصت خوب اند.
این حالت امريكا را به اتخاذ تصامیم دیگر مجبور ساخته و با معامله به جوانب دیګر خواهد پرداخت تا ازین جنجال خود را رهایی بخشد. احتمال سپردن سرنوشت افغانستان به باكستان بیشتر میشود و به این ترتیب تراژیدی ملت افغان بخاطر حرص و آز تشنگان زور، زر و قدرت ادامه پیدا خواهد کرد. (چشم حرص آدمی را یا قناعت پُر کند یا خاک ګور)..
چانس عدم قبول نتايج انتخابات از جانب تیم بازنده كه توسط كميسيون ها تحت نظارت و كنترول شديد ناظرين به شمول اقاى جان كيرى درعالم اسباب یگانه راه حل مشکل درین مرحله باشد، نیز سخت قوی میباشد. گمان نه كنم طرف تیم بازنده باخت را به آسانی قبول کند وفیصدی قبول بس ضعیفف است. در نتیجه چنانچه گفته آمدم عامل اساسي ادامه ترازيدى و بحران در كشور ما خواهدشد. افزود برین ضرورت مداخله صریح پاکستان و ایران درافغانستان نیست. بخاطریکه آنها توانسته اند شخیت کاذب و نیرو های را در صحنهء سیاسی افغانستان بسازند که دیګر به وجود ظاهر پاکستانی ها و ایرانی ضرورت نه افتد. وجود بخش از شخصیت های کاذب و نیرو های موجود در ستیج سیاسی موجود افغانستان به صورت پیګیری منافع ایران و پاکستان را در افغانستان تمثیل و دفاع میکنند. .
از رحمت الهی هم ناامیدنمی باشیم. ببینم چند روز وشب آینده چه راه حل را برای این معضلات کشور وملت ما بمیان خواهد آورد
در در بار الهی همه چیز است. الهى گمراهان را هدايت نيكى كن تا سبب ادامهء تراژیدی ملت ما نه شوند..
امين يارب العالمين. د. صلاح الدين سعيدي - پنجشنبه۲۰۱۴/ ۱۰/۷


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 09.07.2014

استاد محترم جناب داکتر صاحب هاشمیان!

مراتب امتنان و سپاس مرا بخاطر لطف و توجه تان بپذیرید.
پیشنهاد می نمایم که اگر به ارتباط اوضاع نی نهایت خطیر فعلی کشور و این همه سرکشی ها، زور گویی ها، تلاش های مذبوحانه برای ایجاد تفرقه بین ملت افغان، زیر پا نمودن علنی قوانین و اعلان ایجاد حکومت موازی، قطع نامۀ از طرف افغانان بیرون وطن با اندیشه های سترگ ملی گرایی و پروانه های شمع آزادی، تمامیت ارضی، وحدت ملی و حاکمیت ملی بر بنیاد قانون اساسی کشور ترتیب و به ریاست جمهوری، پارلمان و ستره محکمۀ افغانستان فرستاده شود تا با تطبیق جدی قانون جلو این اعمال ضد منافع ملی گرفته شود و برای یک بار هم که شده، رخ قانون را به متمردین و زور گویان نشان دهند.
جناب شما در صورت مؤافقت اگر ابتکار این کار را بدست گرفته در برابر چنین اعمال مهر سکوت را شکسته و بی تفاوتی و تماشاگری را کنار گذاشته مسؤولیت ملی خودرا در برابر وطن ولو که غریبیم اداء نماییم.


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 09.07.2014

به ارتباط جریان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، مقالۀ تحقیقی و مقایسوی ای از محترم داکتر خلیل الله هاشمیان تحت عنوان« آغاز دورۀ دوم بچۀ سقاوی» در پورتال « افغان جرمن آنلاین» به نظر میخورد که با اتکاء به تاریخ و ارزیابی جریانات اخیر عکس العمل قبل از موقع داکتر عبدالله و پناه گیری علنی وی به « اغیار» یعنی رئیس جمهور و وزیر خارجۀ امریکا در چنین یک مسئلۀ «ملی بین اافغانی»، به نشر رسیده است. گرچه در مضمون مذکورهیچ ادعا و سطر آن قابلیت انتقاد و سوالی را ندارد، ولی صرف این کمینه به عرض خوانندگان میرساند که روشی را که داکتر عبدالله به مقابل مردم افغانستان منحیث یک اقلیت کوچک اجتماعی حضور یافته در « خیمۀ لویه جرگه»، با انارشیزم پاره نمودن عکس رئیس جمهور برحال و تهدید و داد وبیدادی که میدیا به نظر جمیع ملت افغان آشکار نمود، میتواند به زعم داکتر هاشمیان در زمرۀ « سقاوی سوم » ثبت و قضاوت گردد، نه « سقاوی دوم».گرچه هموطنان ما اکثراً اثر تاریخی « سقاوی دوم» را که در حدود ۱۶ سال قبل منتشر گردیده است مطالعه نموده باشند، با آنهم به ارتباط به مضمون آقای داکتر هاشمیان، عرایضی در مورد کتاب مذکور تقدیم می گردد:
کتاب تحقیقی« سقاوی دوم» که وقایع و روی داد های عصر خونین افغانستان را بعد از کودتای منحوس ثور و بستگی های گوناگون عده ای از افغانیت برگشته و اولیای امور را به تشکیلات جاسوسی و استخبارات بیگانه باز گو می نماید، توسط آقای « سمسور افغان» با استناد بر وقایع موجود آن عصر، تحریر گردیده و توسط داکتر «خلیل الله وداد بارش» در هالند ترجمه شده است. ابن اثر بار اول در سال ۱۳۷۷ هجری شمسی مطابق به سال ۱۹۹۸ میـــلادی به نشر رسیــد. ناشر پشــتوی کتاب « سقاوی دوم »، مجمع انکشاف کلتوری افغانستان- جرمنی بوده و ناشر دری آن، ادارۀ دارالنشر افغانستان می باشد. مطالعۀ این اثر تحقیقی برای هموطنان ما که به تاریخ خونین کشور علاقمند اند، توصیه می گردد.
در صفحۀ اول کتاب چنین تحریر گردیده است: اهدا به:
اعلیحضرت غازی محمد نادر خان و قهرمان ملی، محمد گل خان مومند که دورۀ « اول سقاوی» را سقوط دادند.
آنعده جوانان و فرزندان میهن که « دورۀ دوم» سقاوی را از پای انداخته، با قربانی سر و دادن خون خویش، وطن را از تجزیه رهایی بخشیدند.


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: uk    تاریخ: 09.07.2014

سلام هموطنان ګرامی مسایل کشور و انتخابات را به صورت دقیق تعقیب میداریم و از وضع کشور پریشانیم:

خوش خبری درین است که قرار اظهارات جانب امریکایی (امروز مصاحبه زنده سفیر امریکا برای افغانستان و پاکستان با تلویزیون طلوع ) تأکید کردند که طرح تجزیه افغانستان را که در ارتباط به تیم داکتر عبدالله عبدالله مطرح شده بود به تهدید اینکه کمک های جهانی واز جمله کمک های مالی امریکا به افغانتسان تقسیم شده قطع خواهد شد - رد ګردید. واین خبر خوش است. که پدرامی ها و رحمیی ها و همراهان به ارمان شوم خویش اقلا مانند یک تلاش برای فعلاً به آن نه رسیدند.

اما انچه ارتبای (ارتباط)دارد به تأثر جانب امریکایی از اعلان نتایج مقدماتی انتخاباب باید ګفت که: من تأثر (تأسف) میکنم که امریکا از قوانین نافذ کشور ومسؤولیت های کمیسیون انتخابات و وجایب آن نا خبر (بی خبر)تاثر نشان داده.

بلاخره کسې باید برای شان توضیح کند که این پروسه به میل این و آن جانب نباید متوقف شود و تطبیق قانون نباید به میل و ارزوی این وآن جانب و تأثیر این ویا آن جانب مرتبط ساخته شود ویا هم توقف داده شود. تقویم انتخاباتی مطالبهء قانون است که افراد (تیم های )مطرح درین انتخابات پذیرفته اند و این حق ملت است که خبر شوند نتایج مقدماتی چیست؟

اګر تأخیر درین عرضه هم میشد باید از جانب ارګانهای ناظر بر تطبیق قانون و ملت باید اعتراض میشد و شود. این برخورد وسلیقه بازی ها در آینده تعامل خواهد بود که در آینده نیز عملی ګردد وقانون به میل این ویا آن جانب عملی نه شود که درین صورت ضرورت به قانون نیست و قانون بنابر میل این ویا آن جانب نباید در جریان بازی آغاز شده تغییر کند. این غیر مشروع نادرست و قابل قبول نیست و تأثیر ومطالبهء نادرست است.
ویا اینکه امریکا این همه را میداند اما بازهم برای آرام ساختن افروخته تدبیر میګیرد و میګویدخیر تو راست میګی باید نتایج مقدماتی اعلان نمی شد. خیر به هر صورت این احتمال قوی است.

عدم وجود تذکره با وجود ملیارد های (ها) دالر و فرصت های طلایی غیر قابل تکرار عصر، و عدم تنظیم دقیق کارت های رای (رأی)دهی با وجود میلیون های (ها) دالر کمک جهانی، مسأله عدم وجود تصاویر در کارت رای (رأی)دهی، ایجاد کمیسیون های انتخاباتی به صورت وطریق (و طریقی) که قوت ومشروعیت این کمیسیون را (XXراXX) مورد سوال (سؤال) قرار میداد و داده است، دست داشتن عدهء (عده ای) کارمندان کمیسون (کمیسیون) های (ها)در تقلبات، عدم علاقمندی عده (ای)از هموطنان به رأی دهی و تشدید این علاقمندی در نتیجه تحریکات موجود و خاضتا (خاصتاً) برنامه های خیانت به نام وطن و عزت ان و تعهدات برنامه ای (های) تیم های مشخض (مشخص) برای راضی ساختن پاکستان و اجانب به مجرد به قدرت رسیدن و برخې از مسایل برناموی و شخصیتی زمینه ساز صریح ایجاد ظن و ګمانه زنی ها و تصور تقلب، خود تقلب و دستبرد های وسیع را آماده کرد.
درین راستا تصورات ذهنی اینکه تعداد اشتراک کننده های (ها)کم است و یا زیاد و اینکه رأی اصلی بود و جعلی و دهها سؤال ایجاد شده را در موارد حل آن مشکل، جوابګوی سطح انکشاف کشور، حاکمیت بی کفایت و در موارد کاملا (کاملاً) قابل پیش بینی بود و هست. اما با شناخت این همه به انتخابات رفتند و قواعد بازی را قبول کردند. بازګشت ازین روند و عدم پیګیری روش های ممکن عملی و طرح روش های کاملاً غیر قابل قبول برای طرف مقابل واینکه من خودم هم مدعی، هم سارنوال (څارنوال) و هم قاضی و هم مجری عدالت شوم اصلاً قابل قبول نیست و مردم میدانند. تهدید و ایجاد وحشت و ترس و اینکه یکطرفه برخورد غیر عادلانه کردند ودیګران را همه نفیه کردن عصر خفتن و غیر عادلانه است. کوری است و ندیدن حقایق است.

اما راه حل چه است و چه بوده میتواند؟
مقاطعه و همه را غلط ونادرس خواندن و غیر از خودم دیګر همه غلط و غیر مشروع اند برخورد وغیر قابل قبول و تفنګ سالاری و دهشت و خراب کاری و خدمت به دشمنان وطن چیزی دیګر نیست و بوده نمی تواند.

راه حل باید نظارت مجامع بین المللی تشدید شوند (شود)و می شد، ناظرین خود را بیشتر ساخته و راه حل و توافقات باید صورت ګیرد. طرح های غیر قابل قبول و قومی ساختن مسأله که در مناطق قوم معیین (معین)باید چنین شود و جنان (چنان) و در جای دیګر نه. این قابل قبول نیست. لذا یګانه راه دقت و تمرکز نظارتی بیشتر و توافق در چوکات قانون. رأی ګیری دور سوم نیز قابل قبول نیست.

و اما تصور من این است که اکثریت مردم میدانند، کمیسیون های انتخاباتی میدانند و هر دو کاندید نیز میدانند که کی برنده و کی باخته (بازنده). اما در هر صورت ملت که به اننتخابات رفت ملت برده.
حال اګر هرچه دقت شود نتایج تغییر نه خواهد کرد. شواهد چنین نشان میدهد باز هم الغیب عندالله.
در صورتیکه چنین باشد بیشتر ګمان میرود که تمرکز برسر چانه زنی های کسب امتیاز و شرکت سهامی است.
من به این باورم که ((xxدرxx)) هیچ کس نمی تواند ودرست نیست که ۴۴ فیصد ملت را از همه چیز ادارهء کشور محروم کرده و این را کسی نه ګفته و کرده هم نمی تواند. و درست هم نیست. اما برنامه باید همان برنامه تطبیق شود در سالهای آینده که مشروعیت این برنامه توسط ملت انتخاب شده مجری این برنامه باید تیم منختب باشد. به یقین که رییس جمهور آینده باید رییس جمهوری کل ملت باشد و درواقعیت باید تدابیر ګرفته شود که کل ملت برنده شود. واین زمانی ممکن است که مانتایج انتخابات را بادقت کامل بررسی و نظارت و کنترول شده ببذیریم و از براه اندازی اوباشی ها و انقلابات خودداری کنیم.
کاریکه به تجرید و انزوا خود اوباشان و خرابکاران خواهد انجامید و روی سیاه ملت وجهان خواهند شد.

مردم وقلم به دستان و مسؤولین امور نباید با شف شف و سقوط به افکار منحط قومی، سمتی و حزبی در مقابل مصالح علیای کشور و مردم قرار ګرفته و رسالت اداء نه کنند. این شرم و عار (عاری) بیش نه خواهد بود و درین ماه مبارک رمضان مواخده و جزای بیشتر خواهد داشت و دارد.

ارګانهای امنیتی نیاید درین راستا بی تفاوت عمل کنند و دهشت و وحشت را مجال بدهند.

میدانیم افغانستان به اساس سیاسیت های غلط کدری ۱۳ ساله مشکلات زیادی خواهد داشت. در ۱۳ سال ګذشته و بییشتر از ان جنان (چنان)مصیب (مصیبت)های (هایی)درین کشور دامن زده شده که قربانی آن انسانهای بی ګناه و جز تراژیدی چیزی دیګر نه خواهد بود. برماست تا تلاش خیر نموده، ادای رسالت کنیم و تا توان داریم در قول، فغل و عمل خویش مانع تراژیدی ملت خود خطر صلح جهانی شویم. این وجیبه را باید به صورت پیګیری اداء کرد و هیچ فتنه و تهمت و دسیسه های مستقیم و غیر مستقیم و تهدید ها ما را نیاید در امر خیر وراه خیر متوقف سازد. الهی به برکت این ماه مبارک زمضان به حال این ملت رحم کن آمین یا رب العالمین د. صلاح الدین سعیدی ۹/۷/۲۰۱۴


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 09.07.2014

تقلب در مسابقه فتبال جهانی!!!
در مسابقۀ فتبال برازیل و جرمنی مسابقه در نیمه اول 5-0 بنفع جرمنی خاتمه یافت . برزیل چون به نیمه دوم هیچ امکان نداشت که برنده شود باید از تیم اصلاحات.. می آموخت به نیمۀ دوم ادامه نه میداد.میگفت: تقلب شده ریفری ها راقبول نداریم هیات بررسی شکایات و فیفا را قبول نداریم دروازه بان (گول کیپر)خودما خیانت کرد مثل 500000 ناظرین تیم اصلاحات.. .و با پرپا نمودن جنجال ها کپ قهرمانی را دزدیده فرار میکردند!!!


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان    محل سکونت: کلفورنیا - امریکا    تاریخ: 09.07.2014

دانشمدونویسندۀ توانا جناب اقای محمدعارف عباسی !
این ویدیوکلپ رامن قبلا درچنل طلوع دیدم و تحلیل عالی وتبصرۀ واقعبیانۀ شما مرامجبور ساخت چند نکته به آن اضافه کنم.
1) تخلص (اوریا): این تخلص عمومأ توسط مردم پشتون تبار استعمال میشود وبعضیها پسوند(خیل) راهم به آن اضافه میکنند. تیپ وقوارۀ این شخص نیز به پشتون میماند، اما باید "فروخته شده" را به اضافه کرد. یک تعداد اوریاخیلها درمنطقۀ (بیکتوت) و( کوبکی) پغمان سکونت دارند، مردم شریف، مسلمان و وطندوست میباشند. امااولادهای اینها در دورۀ خلقی- پرچمی چانس تحصیل بشوروی یافتند ودرکورۀ آنجا ذوب شدند. یکی ازینها در دورۀ نجیب وزیر بود.این اوریا(ی) مصاحبه کننده نیز شاید به اوریاخیلان پغمان تعلق داشته باشد.
2) ملاحظۀ شما درست است که اواصطلاحات ایرانی رااستعمال میکرد، حتی یکی دوبار (چالش) هم گفت. اگرچه (چالش) رادر (طلوع) تابعیت داده اند، تعجب آوراینکه درپهلوی کلمۀ (چالش) فورا کلمۀ (مشکل) یا ( مشکلات ها) هم اضافه میکنند.
(3) مقالۀ بسیار عالی، مستند وپرمعلومات جناب آقای ....تحت عنوان "" بحران انتخابات پروژۀ خارجی است"" راحتما بخوانید. تصویریکه دراخیر این مقاله چاپ شده بسیار موثر است.
(4) مقاله بسیارخوب آقای داکترحمیدروغ تحت عنوان "" هوشدار به روشنفکر وطن !!"" راهم بخوانید- ایکاش "روشنفکران" مینوشت تا بیک گروه خاص تعبیر نمیشد.
(5) بعداز دیدن وشنیدن رویداد مجلس "زیرخیمه" امروزمقاله ای تحت عنوان (آغاز حکومت دوم بچه سقوی) به ویبسایتهای (تول افغانستان) و (دعوت) روان کردم. علاقمندان میتوانند درآنجاها بخوانند. باعرض احترام - سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 09.07.2014

سرنوشت افغانستان بدست ملت است
هموطنان آزاده و ملت غیور افغانستان سلام بر شما!
اعلام نتائج ابتدائی دور دوم انتخابات به تأریخ هفتم جولای ( 2014 م ) مطابق به شانزدهم سرطان( 1393هـ ، ش) در نقش یک مُهر پُر رنگ، که نمائی عظمتِ وحدت و همبستگی ملت افغان است، روی صفحۀ تأریخ کشور باستانی ما نشست و بار دیگر قلب دشمنان سر سپرده و قسم خوردۀ کشور و ملت مظلوم و ستمدیدۀ ما را به لرزه انداخت.....

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 08.07.2014

هموطن محترم!

فقط لحظۀ به ویدیو کلپ نشر شدۀ سمت چپ صفحۀ تحلیل ها درین پورتال که از برنامۀ فراخبر تلویزیون طلوع گرفته شده توجه فرموده و به مناظرۀ دو نفر نمایند ای دو جریان رقیب بدقت گوش فرا دهید. شخصی بنام فضل الرحمن اوریا به نمایندگی دستۀ عبدالله عبدالله و شخص دیگر بنام نعمان شنواری از دستۀ داکتر اشرف غنی احمد زی پیرامون نشر نتایج مقدماتی انتخابات موقف جریان خودرا توضیح می نمایند.
من با هردو شخص محترم هیچ نوع معرفت شخصی ندارم ولی با وصف هیچ کاره و بی صدا بودن ناگزیرم برداشت خودرا از این مناظره با حفظ مسؤولیت قلم بدستی و ایجابات فنی و مسلکی با پیروی از اصول اخلاقی با کمال بیطرفی و امانت داری بدون در نظر داشت چگونگی اوضاع بعد از اعلام نتایج مقدماتی خدمت شما عرضه نمایم.
آقای نعمان شنواری را یک فرد معقول ، منطقی، دانا، بردبار و وارد کامل در بحث یافتم. با متانت، ملایمت و صلابت محترمانه سخن می گفت و در تمامی بحث از شخصی نام نگرفت و به فردی اهانت نکرد . برای توضیح مطالب خود مثال های خیلی دلچسپ و مرتبط گفت و هیچ گاه انتباهی نیافرید که دستۀ خودرا به بوکسر و یا پهلوان تشبیه کند. از احترام به قانون حرف زد و خواست طرفین را غرض رسیدگی به شکایات و تفتیش آراء قانونی و مشروع خواند.
بر عکس آقای فضل الرحمن اوریا را مرد ستیزه جو، عصبانی، بد خو، متجاوز و متعرض یافتم. غلبۀ احساسات آتشین مملو از خشم و غضب تسلل کلامش را به یغما برده چنین وانمود می کرد که اکادمیک و علمی بحث می کند ولی در محتوی از آن اثری نبود، متواتر از برخورد مدنی و رقابت مدنی می گفت در حالی که در بیانات خودش شیوۀ مدنی سراغ نمی شد. او علناً با اشخاص توهین و هتک حرمت می نمود و مثال های خوب شنواری را تعبیر سوء نموده بحیث ابزار ضربوی علیه طرف مقابل استعمال می نمود. اوریا دو اصطلاح نرم افزاری و سخت افزاری را در مورد کودتا بکار برد و به آن افتخار نموده آنرا اکادمیک خواند. ایرانیان برای کمپیوتر Software را نرم افزار نامیده اند و Hardware را سخت افزار می گویند و اوریا این دو اصطلاح را با مباهات که خود تراشیده بودند در مورد کودتا که هیچ بنیاد علمی نداشت بکار بست.
او طرف مقابل را می گفت که از مردم و یا ملت حق سخن گفتن ندارید، ولی خودش متواتر اظهار می داشت که مردم افغانستان و ملت افغانستان از ما می خواهند، این که چرا و چگونه بخود چنین حق را می بخشید و به اساس کدام سند معلوم نبود. اوریا بی حد مبتذل و آمیخته با شعلوری احساسات که مبین یک استدلال ضعیف دستۀ بازنده بود از مقام سر تمبگی و زور با اصرار در موقف قبول نداریم بحث کرد و در ارائۀ اسناد محکم به جز اتهامات عاجز ماند و خود آشکار ساخت که وی از دانش بنیادی علمی محروم بوده با طرز صحبت مدنی و عالمانه که بایستی توأم با احترام و حوصله مندی، منطق و استدلال قوی باشد نا آشنا بود.
در نتیجه سخن گویی که چنین بسراید باید اربابانش افغانستان را تهدید به تجزیه نمایند.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 08.07.2014

اخطارعبداله : اگر جان کری باز بخواهد برایم پول بدهدکه از حق خود تیرشوم این بار خیال است محال است و جنون. و اگر تکه تکه شوم به رأی تقلب تن نخواهم داد و آنرا قبول ندارم اما ....امااگر بنام تحفه باشد باز چیزی گفته نمیتوانم.!!!


اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 08.07.2014

سلام خدمت همه!
عبدالله عبدالله تا پیش از اعلان نتایج میگـفت که آراء پاک از ناپاک جدا شود هر کی که برنده بود
همان کس رئیس جمهور خواهد شد، ولی امروز در تالار لویه جرگه خود را پیروز مطــق خـواند
واعلان آنرا تا زمان آمدن جان کری وزیرخارجه امریکا که قرار است روز جمعه وارد کـــابل شود به تعویق انداخت.این بدان معنی است که عبدالله عبدالله میداند که اگر آراء در حضور داشت ناظرین بین المللی حساب هم شود بازهم بازنده است، از این سبب هیچ نوع نتائج برای وی قابل قبول نیست، میخواهد مشورعیت خود را از جان کری بگیرد نه از کمیسیون انتخابات و آراء پاک.

اگرخارجیان عقب این بازی قرار ندارند باید به ماجراء جویی های شورای نظار که عواقب جبران ناپذیربه مردم افغانستان در قبال خــواهـد داشت موقف باز و روشن اتخاذ کنند. درغیـــرآنصورت افغانستان به سرنوشت بدتر از عراق مواجه خواهدشد.


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 08.07.2014

خواهر عزیز محترمه سامیه جان اصیل،از مقالۀ ارزشمند تان در مورد "ندای زنان افغان" به نمایندگی از سایر خواهران اظهار سپاس مینمایم. از اینکه آمادگی تانرا برای همکاری و همیاری با این خانمهای هموطن اعلام داشته اید، نهایت تشکر میکنم. البته همبستگی عملی ما یگانه راۀ نجات زنان کشور میباشد.
به این وسیله از پورتال افغان جرمن خواهش مینمایم تا آدرس ایمیل مرا به اختیار شما بگذارد تا بین ما رابطه قایم شود.

با حرمت و محبت

شیما غفوری


اسم: Dawary Najibullah   محل سکونت: Canada    تاریخ: 08.07.2014

سلام به هموطنان٬
اولاً از مسٔولین پورتال افغان- جرمن آنلاین تمنا میرود که روی صفحه نظریات٬ کیبورد الفابت دری نصب نمایند؛ تا آنهایی که روی مشکلات تخنیکی در کامپیوتر شخصی و یا هم بخاطر مسافرت از کامپیوتر کتابخانه ها استفاده میکنند٬ از این ناحیه مشکلی نداشته باشند.
ثانیاً به ارتباط نتایج دور دوم انتخابات مورخ ۲۴ جوزای سالجاری مؤجز عرض میگردد که:

بخاطر اعتلای سعادت مردم افغانستان و دوری از هر گونه بحران و بلاخره اشتعال جنگ داخلی که قربانی اصلی آن در هر حال مردم بی پناه افغانستان خواهد بود؛ هر دو گروه به نتیجه انتخابات تن داده و آنرا بدون هرگونه درنگ پذیرا شوند. گروه برنده به گروه بازنده قول دهد که در مسیر تشکیل دولت فراگیر ملی٬ متخصص٬ باکفایت وکاردان متشکل از شخصیت های برازنده و تحصیل یافته هر قوم وملیت افغانستان؛ دست یازیده وصادقانه بدون هرگونه تبیعض, سمت پرستی وقوم پرستی خدمتگذار قاطبه ملت افغانستان باشد.

هر شخص٬ هر گروه یا هر حزبی که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را به بیراهه کشانده و مطابق به پالیسی های مغرضانه و ددَمنشانه استخبارات نظامی پاکستان و اطلاعات ایران٬ کشور عزیز ماافغانستان را به بحران وجنگ داخلی سوق دهد؛ بدون هرگونه تردید بمانند حزب بد نام دموکراتیک خلق و تنظیمی های فی السبیل الچپق٬ تاریخ زده و بد نام تاریخ افغانستان ومنطقه خواهند بود.


اسم: رازق مامون   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 08.07.2014

سکتۀ تأریخی «اصلاحات وهمگرایی»
پایان تاریخ سلطۀ «تنظیم ها» درنظام سیاسی افغانستان


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 08.07.2014

ضرب المثل ايتالوي !!!
 "موفقيت براي اشخاص كم ظر فيت مقدمه گستاخي است "
اقاي دكتور عبدالله ! خداوند ( ج ) در قايل شدن به سرحد وليميت به  وجود وساحه فعاليت مخلوقاتش به ما كه اشرف مخلوقات او هستيم  ازطريق قران تفهيم نموده كه نبايد از حدوديكه كه براي مان تعين شده همچون ابليس گستاخي كرده تجاوز نمود. متاسفانه، كه شما وتيم تان دراين اواخر از همان سرحد تجاوز نموده گستاخ شده ايد، اما چه يك گستاخي ؟ 
ايا گاهي هم دراين مورد كه، چرا ملت در برابرتان عكس العمل علني نشان نميدهد، فكر كرده ايد؟ و يا فكر ميكنيد انها گوسفند هستند؟ نخير، انها گوسفند نيستند، بلكه گوسفند؟ ساخته شده بودند وشما يكي ازانجمله ايد، صرف بااين تفاوت كه شاخ كشيده ايد، شاخي كه شما را به منزلت قوچ  رسانده واز آن به نفع خود استفاده نموده حريف تانرا شاخ ميزنيد ، در حالكه قوچ همان گوسفند است.
بايد فراموش نكنيد كه گوسفند ها؟ هم صاحب دارند وهم چوپان !
چيزيكه مارا وادار ميسازد خودمان را در مقابل شما و تيم تان  قرار ندهيم هما ن ضرب المثل ما افغانهاست كه ميگويند " با يك سيلي صد روي افگار ميشود " . 
در كشور ما ده مليون افغانها باهم قرابت خوني دارند، به اين معني كه تاجك با پشتون و پشتون با تاجك، ازبك با تاجك وهزاره با پشتون ................ ازطريق ازدواجها - اولاد مشترك دارند. 
در غير اينصورت چيزهاي گفتني ؟ زيادي به آدرس شما در ارشيف حوصله خود داريم ، كه اگر از لجاجت دست بردار نشويد ، مجبور خواهم بود بر روي تان بكشيم !
 براي فعلاً پايان     عزيزي


اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 08.07.2014

کــــــــرزی بالآخره امروز ثمره کشت را که کرده بدست آورد، هنوز شروع کار است، کـــــرزی کسیکه در سیزده سال اخیر تمام جنایتکاران، وطن فروشان، فاسدان و وحشیان برای بقای قدرتش و دوام حکومتش بر مردم مظلوم ما تحمیل نموده بود، آنهائیکه که با امدن طالبان صرف استخوان هایشان باقی مانده بودند، هریک را چاق نمود و به هیولا های وحشتناک تبدیل نمود. امروز همان هیولا ها عکس های کرزی را در خیمۀ لویه جرگه به زیر انداختند، پاره نمودن و لگدمال نمودند... کرزی باید بداند که برای خودش هم یک چنین حالت دور از انتظار نیست و این کشتی بود که باید حال آن را درو کند.

تشکر


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 07.07.2014

تبریک به ملت آزادۀ افغان!
بالاخره با وجود تأخیرات غیر قانونی در اعلام نتایج ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، امروز هفتم جولای ۲۰۱۴میلادی، مطابق به شانزدهم سرطان۱۳۰۳ هجری شمسی، کمیتۀ مستقل انتخابات مجموع آراء دو کاندید را با مؤفقیت آشکارا و غیر قابل انکار داکتر« اشرف غنی احمدزی» رسماً اعلام نمود.
برعکس مواد قانون و مقررات انتخاباتی، دیده شد که سرنوشت شکنن مردم افغانستان چگونه با بهانه گیری های قبل از موقع عبد الله عبدالله، اعلام نتایج ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به موقع آن صورت نگرفته و هایت و هویت گوناگون، آنرا به عقب انداخت و ملت افغانستان را دچار هراس از بحران و اقتصاد را کاملاً به رکود مواجه ساخت.
سنگ اندازی های مبرم و کج روی های بنیادی شورای نظار و سابقه داران پرچم با تحریک غدراران« پاسداران قدس» ایران و دشمن قسم خوردۀ دیگر ملت مظلوم افغان،« آی اس آی » پاکستان که هردو در چنین موقع معین و سرنوشت ساز، به ولایت هلمند و بر مردم بی دفاع و مظلوم آن با سلاح آتشین و پیشرقته حمله ور گردیدند، همه دسائسی بود به ارتباط برد و باخت این انتخابات. در آن جهنم سوزان هلمندیان یا عاجزانه به شهادت رسیدند ویا هزاران فامیل باز هم آواره و بی کاشانه گردیدند.
انتقام جفایی را که وابستگان با غیر، دهه هایت که بر ملت بیدفاع افغان وارد می نمایند، باشد که از بارگاه عدالت خداوندی با اشد مجازات بر آنان نازل گردد!


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: ویرجینیا- ایالات متحده    تاریخ: 07.07.2014

تبریک به ملت نجیب افغان !
سالها سپری گردید تا خبر خوش به نفع افغانستان عزیز و ملت نجیب آن بشنوم. روز 7 جولائی 2014 در تاریخ میهن رنجور ما روز خوشنودی است و امید بخدا دارم تا پایه های بدجنس آدم کشان به لرزه در آمده و برای همیش از روی خاک عزیز ما نابود گردند.
اتکاء به خدای لایزال
عشق بدون سرحد به وطن و آزادی آن
پیوند ناگسستنی بدون امتیاز و تبعیض به ملت افغان
رهنمای زندگی ما باد.
بامید مؤفقیت داکتر اشرف غنی احمدځی به نفع خاک و ملت افغان


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 07.07.2014

از اينكه من قبل از رفتن به دور دوم انتخابات نويشته بودم كه جناب عبدالله عبدالله در دور دوم انتخابات ٤٥ ٪  راي دور اول خودرا ( بنا بر تقلب گسترده كه كرده بود ) به هيچ صورت پوره كرده نميتواند، مقصدم اين نبود كه او ٤٣,٥٦ ٪ را پوره ميكند ، بلكه نظر به محاسبه كه كرده بودم ، ايشان در دور دوم نبايد بيشتر از ٢٥ الي ٢٦,٥ ٪ راي ميبرد ، ازين معلوم ميشود كه راي تقلبي ازپاك هنوز هم جدا نشده،  لذا خواهش من از كميسيون سمع شكايات اينست كه نبايد بدون ارائه دليل ومنطق معقول محاسبه مرا ببازي گرفته درنزد هموطنانم كم اورد . در غير اينصورت شايد با شما قطع روابط نموده برسميت نشناسم. من از يك راي محاسبه خود ، كه همانا ٢٥الي ٢٦,٥ در صد بوده نمي گزرم .اينجا موضوع ابرو درميان است .

پايان عزيزي


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 07.07.2014

تبریک به ملت افغانستان!
طوریکه دیده میشود عبداله با 43 فیصد رای بازنده اعلان گردید. این تقریبا همان را ی دوره اول انتخابات بوده و با پیوستن احمد ضیا مسعود تقریبا 2 فیصد رای برادران پنجشیری از رای او کاسته شد.
امیدوارهستبم تیم اصلاحات .... با بررسی دوباره 7000 صندوق از طرف کمیسیون شکایات نتایج نهایی را پذیرفته ودر یک مشارکت ملی با تیم برنده همکاری نمایند.


اسم: خبریال   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 07.07.2014

د افغانستان د ټاکنو د خپلواک کميسون مشر احمد يوسف نورستانى وايې چې د ولسمشريزو ټاکنو دوو نوماندانو څخه ډاکتر اشرف غني احمدزي ۵۶،۴ سلنه او ډاکټر عبدالله ۴۳،۵۶ سلنه رايي تر لاسه کړي دي.

نورستانى وايې چې په دوهم پړاو ټاکنو کې تر اته ميلونه زياتي رايې کارول سوي دي او په دي شمېر کې ډېري يې نارينه او شاوخوا اته دېرش سلنه يې ښځينه وي.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 07.07.2014

طوریکه دیده میشود تیم اصلاحات.... با وجود کنترول تیلفون های مردم افغانستان چه از منابع داخلی و یا به همکاری کشور های همسایه آنها توانستند فقط نوار ثبتی امر خیل را به میدیا ارایه نماید و وعده دادند که نوار های بیشتری رااز طریق تلویزیون ها به دید مردم قرار خواهند داد که تا کنون چیزی معلوم نگردید. لذا همین ثابت میکند که کمیسیون ها تاانداره بی طرف بودند و این پروپاگند ها فقط برای شکست فاحشی این تیم بوده و ناظرین عبداله در 98 فیصدی اوراق شمارش آنرا امضا و صحت آنرا تصدیق نموده اند. لذا تیم اصلاحات ... باید پروسه را تعقیب و مشکلات خویش را به کمیسیون شکایات راجع سازندو با قبولی نتائج برای مشارکت ملی بکوشند.


اسم: نجيب الله باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 07.07.2014

امروز نتائج ابتدائي انتخابات رياست جمهوري ٢٠١٤ اعلان مي شود. احتمالا نتائج ابتدائي به نفع داكتر اشرف غني احمدزي خواهد بود. چون اين نتائج نهائي نيست اميد مي كنيم هردو جانب أز بردباري و صبر كار بگيرند و آن را پيروزي و ناكامي يك شخص يا گروپ تلقي نكرده و در مجموع به كاميابي پروسه مردمسالار خوشبين باقي بمانند و منتظر رسيده گي به شكايات انتخاباتي شوند.
بهر صورت اين پروسه بايد يك برنده و يك بازنده داشته باشد. و بايد انتظار پروسه اي صد فيصد شفاف نداشته باشيم، اميد مردم عزيز ما حفظ ثبات را در افغانستان در اولويت شان قرار دهند، مقصد اينكه حاميان داكتر عبدالله بايد بداند كه با به قدرت رسيدن اشرف غني آسمان به زمين نمي خورد و بايد از احساسات كار نگيرند و به خشونت متوسل نشوند. در عين زمان حاميان اشرف احمدزي به پاي كوبي نپردازند و با تمكين و وقار به كاميابي پروسه اي مردمي خوشبين باقي بمانند و باعث تحريك احساسات طرف مقابل نزنند كه دو مي تواند باعث إيجاد خوشونت و در نتيجه سبب ناكامي پروسه اي كامياب شده كه بخير ملت و كشور نخواهد بود.

خصوصأ رهبري تيم تحول و تداوم بايد حاميانش را به بردباري دعوت كند.

تشكر


اسم: سید فرید یحیی دماوند   محل سکونت: کلورادو امریکا     تاریخ: 07.07.2014

خوانندگان محترم افغان جرمن آنلاین سلام !
با عرض معذرت از بزرگان با شرف وبا وجدان، میخواهم چند حرف از درد دل خود را بنویسم و معذرتی که میخواهم برای اینست که اگر بزرگان با وجدان ملت ما همنظر من در این مقطع زمانی نباشند، واما بعد:
در این روزها عدۀ انگشت شمار اراذل، اوباشان، سودجویان، کورفکران و جاهلان چه به طرفداری از پشتو زبانان و چه به طرفداری از فارسی زبانان، صفحات انترنتی، چینل های تلویزیونی، روزنامه ها و باقی رسانه های اطلاعات جمعی به زهرپاشی و تفرقه اندازی دربین ملت با افتخارات بزرگ تاریخی، که در جهان مثال زبانها بوده، مصروف اند. درست است که مردم افغانستان از تاثیر همین عدۀ معدود مغرض با طویل کردن جنگهای که صرف به منظور به قدرت خواهی و جیب های ملت‌ را خالی کردن هدف دیگری ندارند، قدرت دفاع از ارزشهای مادی و معنوی را با آنگونۀ که باید داشته باشد ندارد، با براه انداختن این نوشته ها، کلیپ ها، تهمت بیکدیگر به تمامی اقوام با افتخار اعم از دری زبانان و پشتو زبان وهمه زبانهای دیگر توهین آشکار میکنند. دشمنان مردم افغانستان هیچگاه به این رذالت و دون همتی فرهنگی خود پایان نخواهند داد و برای مجادله با این اقشار اوباش فقط با آگاهی و دقت به اصل توطئه آنها که برای تحریکات احساسات جامعه موظف شده اند تا مردم ساده با تعقیب کورکورانه از این نشرات زهرآگین مسموم شوند و در برابر اقوام همدیگر افغان قیام کنند تا باز دوران سالهای 92 را تکرار کرده باشند وافغانستان را دوباره در غسل خون غرق کنند وبه نفع دشمنان افغانستان تمام شود. اگر ما هوشیاری خود را در برابر نیرنگ های دشمن حفظ کنیم ، هرگز ذلیل نخواهیم شد در غیر این نوکران مزد بگیر دشمنان به اینکارشان ادامه خواهند داد وبازنده این بازی فقط مردم مظلوم و معصوم تمام اقوام افغانستان خواهند بود. و خشک وتر یکجا درین این آتش نفاق خواهند سوخت . این کفتاران در پشت پرده همه با هم بوده و جنگی باهم ندارند. آنها برای پول سازی حاضر به هرنوع وطنفروشی هستند وپروای این را ندارند که افغانستان در آتش نفاق بسوزد.
دشمنان اصلی افغانستان فقط نفاق افگنان موظف شده و مزدور بیگانگان هستند.
ملت باهم برادر افغانستان بیدار وهمدست باشید. نگذارید کسی براردران شما را که به هر قومی ارتباط داشته باشد توهین وتحقیر کنند. افغانستان سربلند با تمام اقوام برادر سربلند خواهد ماند و روی سیاهی به نفاق افگنان بسپارید.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 06.07.2014

شوخی باانتخابات !!!
برای رفع بحران!!!
طوریکه دیده میشود تیم اصلاحات....کمیسیون مستقل انتخابات، کمیسیون شکایات، ستره محکمه را قبول ندارد و مرغ شان یکپای دارد که امرخیل اشرف غنی را با تفاوت بیشتر از دو میلیون رأی رئیس جمهور ساخته، لذا برای رفع بحران داکتر صاحب اشرف غنی با دائر کردن لویه جرگه چهار معاون را(( تاجک،اوزبک، هزاره، و یکی هم برای عبداله جان (معاونیت تاجک پشتون))) را تصویب نمایند در غیر آن پبشنهاد آقای کرزی که برای کمیسیون مستقل انتخابات دستور داده تا رأی ها را یکبار نه، چندین بار بشمارید خوب بشمارید، پروا ندارد یکسال شوه، دو سال شوه، پنج سال شوه، مقصد پروسه شفافتر شوه را قبول کرد!!!


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 05.07.2014

محترم قیس کبیر!
نخست از توجه و علاقۀ شما به بیان واقعیت ها متشکرم امیدوارم سؤال شما را جواب داده بتوانم.
در مورد داکتر عزیزالله لودین باید قضاوت ارزشی داشت. در لجن زار فساد گسترده و حمایت علنی رئیس جمهور از مفسدین موجودیت شخصی مانند داکتر لودین در رآس ادارۀ مبارزه علیه فساد اداری با همه صراحت لهجه، صداقت ، امانت داری و شجاعت یک غنیمت بزرگ بود. هر بیانیۀ این شخص در روز های تجلیل مبارزه علیه فساد در حضور بسی جانیان و مفسدین زور مند از تصور بالا بوده و همه می گفتند که او با سر خود بازی می کند و چند بار مورد سوء قصد قرار گرفت. اما با حمایت کرزی از فساد، لودین در ترتیب دوسیه اش برای اسمعیل خان و زاخیل وال ناکام شد و در مورد کابل بانک بوضاحت چشم پوشی کرد.
لودین همیشه از فقدان ارادۀ سیاسی در مبارزه با فساد سخن می گفت. کرزی با تمام زیرکی برای فریب جامعۀ جهانی و مردم افغانستان این اداره را با یک آمر صریح اللهجه بدون صلاحیت عملی نگهداشته بود ولی نتایج تحقیق آن به استشارۀ شخص کرزی حفظ می شد. البته لودین مستخدم دولت و معاش خوار بود، ام حقایق مبین صداقت و تن ندادن وی به معامله گری است ولی وظایف متوقعه را بنابر دلایل آشکار مؤفقانه انجام داده نتوانست.
داکتر لودین از جوانی و دورۀ استادی پوهنتون و مبارزه علیه حکومت دست نشاندۀ روس و دوران جهاد سوابق روشن و پاک داشته به مبارزه و صداقت و امانت داری شهرت داشت.
داکتر لودین در تمام مجالس ، مصاحبات و میز های مدور از موجودیت جنگ سالاران و ومتنفذین مفسد در دستگاه دولت انتقاد نموده عوامل این فاجعه را در کنفرانس بن رجعت می بخشید. عزیزالله لودین دید خاص و واقع بینانه در مورد نفوذ گستردۀ شورای نظار داشت. این موقف و طرز دید و اظهار بی هراس آن باعث دلگرمی ، تشویق و امیدواری جوانان گردیده در کاندید شدن او بریاست جمهوری داوطلبانه خدمت نمودند و پشتی بانانی در خارج پیدا کرد.
اشخاص مختلف بنابر دلایل خاص کنار دو کاندید ایستادند که دانستن انگیزه ها کار دشوار نیست.
اما طرفداری و جانب داری مردی با این همه شهرت ، سوابق نیک، واعتقاد به اصول ملی گرایی و وحدت ملی و تأمین عدالت از عبدالله عبدالله نه تنها اعجاب بر انگیز بلکه بیحد تأثر آور و مأیوس کننده است. این یک انعطاف فرصت طلبانه بوده هیچنوع توجیه اصولی برای آن وجود نداردو من خودم واقعاً دلیل این انعطاف را فهمیده نتوانستم و غیر از این که بگویم که از شخصی مثل داکتر لودین چنین توقع را نداشتم و اشخاصی چون لودین مثال برازنده برای نسل جوان در راه مبارزه برای ایجاد عدالت اجتماعی و وحدت ملی بوده میتوانست. و لودین امکانات ایجاد یک نهضت مقاومت قوی را به اشتراک منورین و نیرو های پیشتاز جامعه در حکومت آینده داشت نه اینکه در اخیر عمر از اصول و عقاید خود عدول نموده با بدکارترین و بدنام ترین جریان بپیوندد.


اسم: حفیظ الله خالد   محل سکونت: اتریش    تاریخ: 05.07.2014

هموطنان عزیز ما اطلاع دارند که در کشور ما هر باری که سازمان ملل بوسیله یک عده بمنظور منافع شخصی و گروهی از پروسه انتقال قدرت کنار زده شده مردم ما بهای سنگینی برای آن پرداخته اند این فاجعه بار نخست در سال ۰۹۹۴ بوقوع پیوست و آن زمانی بود که دفتر سرمنشی ملل متحد در کابل ) اوسگاپ( و در رائس آن آقای بینین سیوان تبعه قبرس و فرستاده خاص سرمنشی آنوقت ملل متحد)آقای پطروس پطروس غالی...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ق . كبير   محل سکونت: المان    تاریخ: 05.07.2014

جناب عبدالله وهاب سلام ً!
در مورد جناب مسکینیار و ویس ناصری که عیان هستند پس هیچ حاجت به بیان نیست.
نظر گرامی تانرا اگر ممکن باشد فقط در مورد جناب عزیزالله لودین برایم روشن سازید تا بدانیم که درین مدت ایشان چگونه در رأس مقام قرار داشت که تا کنون نتوانستند یکی از گربه های گوشتخوار کوچک را از خوان ودستگاه دولت براند و تا اخیر معاش شانرا که کار !!کرده بودند دریافت داشتند. این شخص با آن تقوا که نشان میداد بلاخره سر شان از زیر چتر شورای نظار بیرون شد که در فساد اداری و چور و چپاول نمبر اول استند.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 05.07.2014

گفته میشود که باید 6000 صندوق ار جمله 23000 صندوق دوباره شمارش گردد.. شاید در لست دیگر متقلبان 50000 ار همکاران نیم اصلاحات وهمگرایی هم شامل گردد، قبلا عیداله کفته بود با متقلبین ( داکتراشرف غنی، ریس جمهور کرزی، حضرت صبغت اله مجددی ، پیر سید احمد گیلانی، حزب خلیلی، احمد ضیا مسعود (از رهبران جمعیت اسلامی) حزب اسلامی، حزب مولوی خالص، حزب مولوی محمدی، حزب حق و عدالت، حزب انوری، ازبکان، قوم جعفری، 3000 علمای اسلامی ولایات مختلف، مقامات طالبان (فانون اساسی زا قبول نموده اند) زیادتر از 100 نماینده پارلمان و استادان پوهنتون، ده هاارگانهای جامعه مدنی، ملل متحد، جامعه بین المللی، کمیسیون های مستقل انتخابات و شکایات، (اضافه تر از 100000 عضو) کاندیدان مستقل ( داودسلطانروی، ارسلا، قطب الدین هلال، قیوم کرزی ) استاد سیاف، (قبول شمارش) حزب تفاهم داکتر جلالی، انجنیر بیات و ده ها حزب سیاسی و انجمن ها........) شامل بودند، اما حالا عبداله عبداله حاضر شده با این متقلبین مذاکره نماید و هم چنین از حکومت ائتلافی صحبت میشود، و خوب میداند که با تفاوت 2 میلیون رای بازنده میباشد لذا در تلاش است تا امتیاراتی کمایی نماید.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 05.07.2014

گفته میشود که باید 6000 صندوق ار جمله 23000 صندوق دوباره شمارش گردد.. شاید در لست دیگر متقلبان 50000 ار همکاران نیم اصلاحات وهمگرایی هم شامل گردد. قبلا عیداله گفته بود با متقلبین ( داکتراشرف غنی، ریس جمهور کرزی، حضرت صبغت اله مجددی، پیر سید احمد گیلانی، حزب خلیلی، احمد ضیاء مسعود(از رهبران جمعیت اسلامی) حزب اسلامی، حزب مولوی خالص، حزب مولوی محمدی، حزب حق و عدالت، حزب انوری، ازبکان، قوم جعفری، 3000 علمای اسلامی ولایات مختلف، مقامات طالبان (فانون اساسی زا قبول نموده اند) زیادتر از 100 نمایندۀ پارلمان و استادان پوهنتون، ده ها ارگانهای جامعه مدنی، ملل متحد، جامعه بین المللی، کمیسیون های مستقل انفخابات و شکایات، (اضافه تر از 100000 عضو) کاندیدان مستقل( داودسلطانروی،ارسلا، قطب الدین هلال، قیوم کرزی. )استاد سیاف(قبول شمارش)و ده ها حزب سیاسی و انجمن ها........)شامل بودند.اما حالا عبداله عبداله حاضر شده با این متفلبین مذاکره نماید و هم چنین از حکومت ائتلافی صحبت میشود.و خوب میداند که با تفاوت 2 میلیون رأی بازنده میباشد لذا در تلاش است تا امتیاراتی کمایی نماید.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 05.07.2014

ساعتی قبل خبری را در روزنامه هشت صبح تحت عنوان «هم زمان با رایزنی های بین المللی تیم های تخنیکی نامزدان گفتگو کردند» خواندم که تیم های تخنیکی هردو تیم زیر نظر یونس قانونی و کریم خلیلی باهم گفتگو کردند. در خبر آمده است که : «داود سلطانزوی، مهجور، داکتر فایق، اسدالله سعادتی، داکتر کاظم به نمایندگی از تیم تحول و تداوم و فضل احمد معنوی، خالد پشتون، داکتر سهاک، بشیرفاروقی و امرالله امان از تیم اصلاحات و هم گرائی در این تیم حضور دارند».
خواستم بدینوسیله اذعان دارم که اینجانب داکتر سیدعبدالله کاظم عضویت هیچ تیم را ندارم و شخص محترمی که اسم شان درمتن فوق «داکتر کاظم» ذکر شده است، بامن اشتباه نشود. از گزارشگر محترم روزنامه خواهش میکنم که اسمای اشخاص را همیشه بطور مکمل بنویسند و تنها به ذکر تخلص اکتفا نفرمایند.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 05.07.2014

معلوم آقای داکتر اشرف غنی و تیم تداوم و تحول باشد که هرنوع سازش و معامله سیاسی در تقسیم قدرت به شکل «شرکت سهامی» و تقسیم کردن کرسی ها نه تنها یک خیانت درحق ملت است، بلکه فرار از حاکمیت قانون و سپردن سرنوشت ملت و کشور به دست مصلحت گرائی و درنتیجه سقوط هرچه بیشتر کشور در قعر فساد و بی ثباتی خواهد بود. به تأسی از فرموده آقای داکتر خالد فهیم: «مردم به شما وتیم شما رأی نداده ، بلکه به دیدگاه و برنامه شما رأی داده اند». اگر شما زیر فشار های وارده از وعده های خود عدول میکنید، درحقیقت فرمان ناکامی و بدنامی خود را همین حالا امضا میدارید و بدینوسیله اگر بخواهید و یا نخواهید، خود و کشور را به سرنوشت بد تر از سیزده سال اخیر مواجه می سازید.
خوشحالم از اینکه امروز جامعه جهانی جداً حل مشکل جاری انتخابات را در پرتو قانون و ازطریق کمسیون های ذیصلاح حمایت کرده و خواهان بررسی و شمارش مجدد آرأ در 6000 محل گردیده اند که چند روز قبل کمسیون انتخابات در حدود 2000 محل را شروع کرده بود. فرق ندارد اگر چند روز اعلام نتایج ابتدائی به تعویق افتد و اما رأی پاک از نا پاک جدا شود تا اعتماد مردم به شفافیت برگردد و آوازه های «تقلب گسترده» فروکش کند.
امید است جامعه جهانی و نیز تیم اصلاحات و هم گرائی ناظران خود را فوری جهت اشتراک دراین پروسه بفرستند و از اینطریق به پروسۀ قانونی و یگانه مجرای ایجاد شفافیت انتخابات اشتراک نمایند. هرگاه تیم اصلاحات وهم گرائی بازهم از اشتراک خود ابا ورزد، آنوقت آنچه را کمسیون انتخابات در حضور ناظران ملی و بین المللی پس از بررسی اعلام خواهند کرد، قاطع خواهد بود.
امروز سخنگوی وزارت دفاع امریکا از تدویر دور سوم انتخابات صحبت کرد که دال برعدم آگاهی او از قوانین نافذۀ افغانستان میباشد. امید است مقامات بیرونی در ابراز نظرهای خود قوانین افغانستان را درنظر گیرند و از خود سخن پردازی نکنند.


اسم: داکتر احمد خالد فهیم   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 05.07.2014

تمام اقشار و اقوام افغانستان که به شما رأی دادند و قرار قراین شما را به کثرت مطلق آراء به مؤفقیت رسانید، باید بدانید که سبب این رأی دادن آن دورنما، ماموریت و راهکار های بود که شما برای آیندۀ یک افغانستان مترقی، مرفه و با ثبات در جریان مبارزات انتخاباتی به مردم وعده میدادید. مهمترین وعده های شما به نظر بنده که میتوان آنرا یکی از دلایل برجسته کامیابی شما نامید همانا رد تشکیل حکومت ائتلافی و شرکت سهامی در جریان مبارزات انتخاباتی تان بود. تیم رقیب تان مصروف تقسیم کرسی های دولتی بود و تیم رضا کار شما مصروف جلب حمایت مردم از طریق کمپاین های انتخاباتی خانه به خانه بودند. که همین کمپاین های رضاکارانه و نظارت جدی رضاکاران از روند انتخابات دور دوم باعث برنده شدن به احتمال قوی تیم تحول و تداوم شد.

پس جا دارد که شما بدانید که مردم به شما به صفت شخص اشرف غنی رأی نداده بلکه به دیگاه و برنامه های شما و تیم شما رأی داده. باید بدانید که معنی رأی دادن به شما توسط مردم اظهار انزجار و رهایی از اسارت سه دهه یی تنظیم های بنام جهادی بود. باید بدانید که شما رهبر تنظیم جهادی نیستید که پیروان شما به هر عمل روا یا ناروا شما توجیه پیدا نماید. باید بدانید که شما رهبر ملت هستید که در مدت زمان بسیار کم این ملت بالای شما اعتماد نمود و این اعتماد تا هنوز بسیار شکنند است و اگر به وعده های خود وفا نکنید به آسانی می شکند. باید بدانید که عجب مفسدین، غاصبین، قاتلین و دزدان روی یک محور جمع شده اند و نه باید آن اشتباهات مکرر کرزی و جامعه جهانی را تحت نام مشارکت ملی تکرار کنید و بگزارید که این ملت رنج دیده دیگر از شر این مفسدین رهایی پیدا کند. و در آخر باید بدانید که اگر به رأی مردم تحت نام مشارکت ملی خیانت و معا مله کنید پس بعید از امکان نیست که به همین زودی از رهبر بودن ملت به شخص اشرف غنی برگردید.


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 05.07.2014

آقای نبیل مسکینیار گردانندۀ تلویزیون آریانای افغانستان ( یگانه تلویزیون ملی در خارج کشور!!!) در یکی از برنامه های خود اظهار داشت که بعضی ها زیر چادری به نام های مستعار علیه من تبلیغ سوء می نمایند. در سایت پورتال افغان جرمن آنلاین و چندین سایت انترنتی و فیس بوک هموطنان در مورد سفر شما به ولایت بلخ وسوء استفادۀ شما، آقای مسکینیار، از طرم استعماری تان و بر انگیختن احساسات پاک افغانان بیرون وطن طی چند روز اعانه جمع نمودن و دائر نمودن یک کنسرت مبلغ دوصد و پینجاه هزار دالر( بقول دوست و همکار خود شما) برای فاجعۀ المناک بدخشان که تا حال هیچ نوع حساب دهی در دست نیست تبصره هایی داشتند...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: داکتر محب زغم   محل سکونت: كابل    تاریخ: 04.07.2014

چند پرسش از تیم اصلاحات
این که تیم اصلاحات و همگرایی مکالمات تیلفونی منسوب به ضیا الحق امرخیل و سائر اشخاص را چگونه و از چه راهی به دست آورده اند و این که آیا این کار شان جرم پنداشته میشود یا نه، به حال خودش. اما، فرض کنیم که این مکالمات صحت دارد و آقای امرخیل قصد انجام تقلب را داشته است، در این مورد چند پرسش دیگر مطرح میشود که با ارائه آن ها نیت سوء همگرایان آشکار میشود.

یک، بیشتر مکالمات به زمانی قبل از تدویر انتخابات حتی یک هفته قبل از آن تعلق دارند و طبعاً در همان زمان ضبط شده بودند. پس ۱) چرا تیم اصلاحات و همگرایی در همان وقت اعتراض نکرد تا جلو آن چه ایشان «تقلب گسترده» میخوانند، گرفته میشد.
۲) اگر این کار را نکردند، چرا به محلاتی که گمان داشتند در آن ها تقلب صورت خواهد گرفت، ناظرین خود را نفرستادند؟
۳) اگر از جملۀ پنجاه هزار ناظری که داشتند، به هر مرکز رأی دهی ناظر فرستاده اند، چرا آن ها متوجه انجام تقلب نشده اند؟
۴) اگر این ناظران شاهد تقلب بودند، چرا در مورد شکایت درج نه کرده اند؟
۵) اگر شکایت مستند ثبت کرده اند، چرا انتظار نماندند که به این شکایات رسیدگی شود؟

دو، به فرض این که امرخیل میخواست به نفع رقیب آن ها تقلب کند، ایا قصد انجام یک عمل مساوی به خود عمل بوده میتواند؟ ایا واقعاً رئیس دارالانشاء کمیسیون انتخابات تقلب کرده است؟ کدام شواهد و مدارکی در زمینه وجود دارد؟ تیم اصلاحات و همگرایی مکلف بود تا به همه مراکز رأی دهی ناظر بفرستد. اگر ناظر فرستاده است، حتماً باید به خاطر اثبات ادعای خود اسناد و شواهد داشته باشند. و اگر چنین اسناد و شواهدی در اختیار ندارند، موضوع انجام تقلب به خودی خود منتفی میشود. اما، اگر به تمام مراکز رأی دهی ناظر نفرستاده اند و صرف گمان میکنند که تقلب صورت گرفته است، باید بدانند که «گِل خشک به دیوار نمی چسپد.»

از قراین بر می آید که با وجود داشتن ناظران در اکثر مراکز رأی دهی، تیم اصلاحات و همگرایی اسناد و شواهدی در مورد «تقلب گسترده» در دسترس ندارند. به همین خاطر سر و صدا راه انداخته اند تا شکست تلخ خود را کتمان کرده پیروزی تیم رقیب را به چلنج بکشاند.

در حقیقت تیم اصلاحات و همگرایی به هیچ صورتی حاضر به قبول باخت خود نبوده و اگر موضوع مکالمات تیلفونی هم در میان نمیبود، بهانه های دیگری می تراشیدند.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 04.07.2014

قدرتمند ترین مرد جهان!!
با شکست فاحش عبداله عبداله با تفاوت بیشتر از دو میلیون رأیريال س رو صدای زیادی را براه انداختند، گویا به دستور امرخیل تقلب گستردۀ صورت گرفته و اشرف غنی رئیس جمهور میشود. لذا باید آنرا قهرمان هوش و خرد دانست. زیرا با وجود ده ها ناظر به سر هر صندوق و شمارش آراء در همان روز و امضاء ناظرین تیم اصلاحات و همگراهی در بیشتر از 23000 صندوق وبا شاهد بودن تمام میدیاريال ملل متحدو جامعۀ جهانی و ارگان های مستقل افغانی که تقلب را کمتر از دورۀ انتخابات دانستند. اکنون چون تیم بازنده آنرا مسؤول امرخیل میداند، لذا آن شهکار یک انسان به روی زمین خواهد بود!!! وجهان باید سر تعظیم برایش فرود آورد.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 04.07.2014

شوخی با کاندیدان محترم !
درحکومت ایتلافی وزرای پیشنهادی محترم عبداله عبداله درحکومت آینده اشرف غنی:سنگچارکی وزیرخارجه . سالنگی وزیر داخله.سعیدی وزیر اطلاعات و فرهنگ .چکری وزیر حج و اوقاف. محمود کرزی وزیر پلان و تجارت . برادر مارشال صاحب قسیم فهیم وزیر مالیه . گل آقا شیرزی (بلدوزر)وزیر فواید عامه . محترم واسوخت وزیر تحصیلات عالی. محترم حاجی محمد محقق وزیرامور زنان.عبداله عبداله دلتان هر جه مره میکنین.!!!................................وزیر ارشد؟


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل     تاریخ: 04.07.2014

اخيراً دو تن از قوي ترين و پر نفوذ ترين سناتوران ايالات متحده امريكا هريك، جان مكين و لندسي گراهم وارد كابل شده اند و براي خاتمه دادن به بن بست جاري انتخاباتي كوشش مي كنند. در دو روز قبل بأ هردو كانديد پيشتاز و رقيب يعني آقاي عبدالله و آقاي احمدزي بصورت جداگانه ملاقات هاي پشت دروازه هاي بسته انجام داده است. اين حركت مي تواند زنگ. خطر را در ارگ به صدا بيآورد. ظاهرأ اين دو فرد مقتدر ايالات متحدۀ امريكا در صدد متقاعد سأختن اين دو كانديد رقيب براي ايجاد يك حكومت اشتراكي مي باشند. هدف اصلي شان بايد در حاشيه قرار دادن تيم مافياي ارگ باشد و احتمالأ عكس العمل آقاي كرزي را هم بصورت مستقيم و يا غير مستقيم خواهد داشت. در عين زمان يك تعداد از حاميان هر دو كانديد اين ائتلاف را براي منافع شخصي شان خطر احساس خواهند كرد و دست به كار شكني ها و مخالفت ها خواهند رد.
به حاشيه راندن تيم مافيايي ارگ درين مقطع خيلي مشكل ولي حياتي مي باشد.
امريكا چون در لبيا، سوريه، عراق، اوكراين، مصر ، يمن و در خصوص مبارزه با رژيم آختدي ايران در سياستش ناكام شده است و با ناكامي پروسۀ ديموكراتيك انتخابات افغانستان، درين جا ناكام خواهند شد. و آقاي اوباما بحيث ضعيف ترين رئيس جمهور امريكا در سياست خارجي در تاريخ آن كشور ثبت خواهد شد. بنأ بايد آخرين إمكانات را براي جلوگيري از بحران بكار خواهد انداخت و كرزي هم حلقۀ مافيايي و فرصت طلب أطراف خود را از دست خواهد داد و در انزوا كامل قرار خواهد گرفت.
اين كوشش براي حفظ منافع امريكا بوده و لي به نفع ثبات افغانستان تمام خواهد شد.


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 03.07.2014

ملل متحد در بارۀ مؤثق بودن نوار های ثبت آواز رئیس دارالانشاء معذزت خواسته، آن را وظیفۀ این مؤسسه نمی داند. در تمام افغا نستان تقریبا 23000 صندوق رأی دهی بود که درآن ده ها تن ناظرین هر دو تیم، ملل متحد، جامع بین المللی، کمیته فیفا وغیره وجود داشتند که از شمارش در همان روز آنرا نصدیق و امضاء نمودند. برای حل مسئله فقط شمارش آرای مراکزی که دران ناظرين هر دو کاندید موجود بوده اند و امضاء های شان روی اوراق نتائج گرفته شده است قابل قبول باشد و باقی همه آرای دیگر باطل تصور شود. این یگانه کاری است که میتواند آرای پاک را از آرای ناپاک جدا سازخت - در نتیجه هر کسی که برنده شد، همه باید آنرا بپذيريم!


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 03.07.2014

خانم با درد افغان، محترمه شیما غفوری، آفرین بر احساس والای شما!

همان طور که محترم مسعود فارانی فرموده اند، قلم و درک توانای شما، تا عمق و ژرفای حقیقت تلخ حیات زن امروز افغان رفته و احتیاج مبرم برپا ایستادن و شناخت آن نیمی از ملت پریشان و رنجور را، دقیقاً لمس می نمایید.
در افغانستان امروز و فردا، فقط روشنی ای امید است که بتواند دل های لرزان و واهمۀ جنگ و حق تلفی احتمالی را شفا بخش گردد، آنهم اگر تلاش برای رسیدن به قدرت، حماسۀ صف های طویلی را که زن افغان برای تبارز شخصیت و ارزش تصمیم خویش به جهانیان به اثبات رسانید، نشکسته ومعدوم خودخواهی زورمندان نگرداند.
همان طور که گفته اند، خانۀ مورچه را شبنم طوفان است، مشاهده می نماییم که خواهران ما با پریشان حالی از کاندیدان ریاست جمهوری صدای حق بلند نموده و خواهان ثبات و استقرار امنیت در مملکت گردیده اند، با درک این حقیقت که هر آنچه نظم و آرامی اجتماعی را برهم زند، بیشترین صدمه را آنانی جبراً متقبل خواهند شد که همیشه در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیاب بوده اند. فقط زن مظلوم افغان! آری خواهر، راه تنگ است و کوه بس بلند و دل سنگ! امیدوارم معجزۀ الهی شامل حال زنان پریشان و ملت نالان افغاستان عزیز گردد. آمین!


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 02.07.2014

عبداله عبداله میگوید که تقلب کاران را هرگز نمی پذیریم یعنی اشرف غنی. حکومت کرزی. صبغت اله مجددی. پیرسیداحمد گیلانی.قیوم کرزی. خلیلزاد. انجنیربیات. ضیا مسعود(جمعیت اسلامی ). ازبکان. قوم جعفری . حزب خلیلی. حزب اسلامی .حزب خالص. حزب مولوی محمدی و.. 3 هزار علمای اسلامی. کمیسیون انتخاباتی. کمیسیون شکایات با ده هاهزارنفرش. حزب حق و عدالت. حزب افغان ملت . حزب تفاهم از محترم جلالی .ده هاانجمن ها سازمان ها. استادان پوهنتون. صدها نفر اعضای پارلمان. نهاد های مدنی. وزیران. والیها وقبول نه کردن پیشنهادات ملل متحد . جامعه جهانی. کمیته فیفا .اتحادیه ژورنالیستان.رسول سیاف و.....بالاخره عبداله می ماند مغز های متفکر سنگچارکی و سعیدی پرچمی که آن ها به سر وزیرخارجه شدن به تضادقرار گرفتند. پیروزی عبداله .تکرار سال 93 که آمر صاحب احمدشاه مسعود بحیث وزیر دفاع(همه کاره دولت) که به یک کیلومتری ارگ ریاست جمهوری امنیت نبود.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 02.07.2014

استاد محترم داکتر سید عبدالله کاظم!

از توجه و توضیحات عالمانۀ شما در مورد نوشته ام کمال امتنان دارم. درین بحث سؤالات زیادی را به ارتباط این سرکشی، تمرد و زور نمایی بی سابقه مطرح نمودم که راستی خودم جوابات آنرا نمی دانستم. به نظر من یگانه مرجعی که می توانست این معضله را بصورت قاطع و جدی حل نماید قوای اجرائیه ودر رأس آن شخص رئیس حمهور بود که اولاً حمایت خودرا از این دو مرجع قانونی و طرزالعمل شان اعلام نموده برای اولین بار در سیزده سال زعامت از موقف عالی خود بحیث رئیس هر سه قوا استفاده نموده با شهامت و جرأت می گفت که « اعلام نتایج نهایی انتخابات توسط کمیسیون مستقل انتخابات مرعی الاجرا و واجب الاحترام است و هیچ کاندیدی بعد از طی مراحل قانونی شمارش آراء و رسیدگی جدی به شکایات طرفین حق اعتراض و ایجاد موانع را نداشته با متخلف مطابق قانون رفتار می گردد .» صدور چنین اعلامیه از دارالانشای ریاست جمهوری به مثابۀ اخطاریه بوده وزارت داخله و قوای امنیتی خطیر بودن اوضاع را درک نموده آمادگی های لازم را مطابق امر رئیس جمهور اتخاذ می نمودند.
اگر افغانستان دموکراسی را بحیث نظام سیاسی خود پذیرفته تطبیق قانون و احترام به قانون پایه های اولی و بنیادی دموکراسی را می سازد.
هردو کمسیون مطابق قانون تشکیل گردیده و رهکرد های شان به اساس قانون تصریح گردیده، به این معنی نیست که عبدالله عبدالله در یک مورد عمده از احترام به قانون سرکشی کند ولی مظاهرات را حق قانونی و دموکراتیک خود بداند یعنی دموکراسی را مطابق منافع و سلیقۀ خود مورد سوء استفاده قرار دهد.
توقع من اینست که مانند دانشمند محترم داکتر صاحب کاظم صاحب نظران محترم جوانب حقوقی این پیچیدگی را مورد بحث قرار داده نظر بدهند.
فرصت بخشیدن برای مذاکرات که هیچ معقولیت ندارد درب کثیف مصلحت گرایی و تقسیم میراث بابه را می گشاید عملی که خود آفرینندۀ بدبختی های کشور بشمول این زور گویی است.
اشرف غنی احمد زی وعده سپرد که حکومتش شرکت سهامی نخواهد بود، نشود که این تأخیرات از او عهد شکن ساخته به مصلحت تن داده و عطاء نور بازهم بحیث امپراتور بلخ دوام داده و قانونی بحیث وزیر خارحه عزء تقرر حاصل نماید.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 01.07.2014

محترم جناب عباسی صاحب طی مقالۀ خود پرسیده اند: «بالاخره گپ به کجا می کشد؟»
باید عرض کنم که این سؤال از هر دهن شنیده میشود ولی جواب آنرا هرکس بزعم خود ارائه میدارد: عده ای موضوع را یک معضله حقوقی دانسته و راه حل را فقط در پرتو انفاذ قانون جستجو میکنند که مرجع آن همانا دو کمسیون ذیصلاح است و اما تعداد دیگر مشکل را سیاسی تعبیر کرده و می کوشند راه حل را طریق تفاهم سیاسی و یا به اصطلاح «جور آمد» طرفین که نوعی معاملۀ سیاسی محسوب میگردد، دریابند.
بهرحال آنچه آشکار است اینکه یک روز بعد از انتخابات دور دوم معلوم شد که کدام تیم برنده و کدام تیم بازنده است. تیم بازنده صدای تقلب را بلند کرد، با کمسیون های انتخابات مقاطعه نمود و دست حکومت بخصوص رئیس جمهور را در مهندسی تقلب ذیدخل دانست. آنها طی مظاهرۀ اخیر گفتند که ما کاندید خود را بزور در ارگ به کرسی می نشانیم.
واقعیت امر اینست که هرنوع ادعای تقلب از جانب هر کس که صورت گرفته باشد، به شخص متهم هرکی باشد، برمیگردد نه به نهاد مربوطه. اگر یک وزیر متهم به یک عمل خلاف قانون میگردد، آیا میتوان مسئولیت را بدوش همه کابینه انداخت؟ به این اساس کمسیونهای انتخابات موقف مشروعیت قانونی خود محفوظ داشته و حق دارد بنابر صلاحیت های قانونی نتایج ابتدائی را اعلان کند و بعداً گروپ «بازنده» حق دارد به کمسیون شکایات عارض و ادعای حق کند.. کمسیون شکایات موضوع را بررسی و نتیجه را جهت اعلام نتایج نهائی به کمسیون انتخابات ارسال و آن کمسیون آنرا برطبق قانون اعلام میدارد که از نظر قانونی قضیه فیصله شده پنداشته میشود.
پس از اعلام نتایج نهائی تیم «بازنده» دو راه دارد یا نتیجه را قبول میکند و یا اینکه علیه آن اقدام میکند و آنهم از دو طریق مظاهرات صلح آمیز و یا استفاده از زور. اینکه حالت اول منتج به کدام نتیجه خواهد شد، معلوم است که پس از چند روز مظاهرات فروکش خواهد کرد و وضع روال عادی را تدریجاً خواهد گرفت و اما حالت دوم باز هم به جز صدمه رسانیدن به اوضاع و ایجاد بی پباتی برای یک مدت نتیجۀ دیگر نخواهد داشت.
بهرحال عقل سلیم حکم میکند که تیم «بازنده» کوشش کند تا به حیث یک اپوزسیون قوی تشکل نماید و از آنطریق بر روال حکومتداری سالم اثر گذارد. این یگانه راه حل است و بس، درغیر آن مسئولیت عواقب بعدی بی ثیاتی کشور را باید آنهائی بدوش بگیرند که وارد صحنۀ برخورد های غیرقانونی میگردند.
تلاش برای «جور آمد» سیاسی درحقیقت دفن کردن قانون که مبنای دموکراسی است و تداوم مصلحت گرائی به حیث میراث شوم این سیزده سال بشمار میرود.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 01.07.2014

با بر رسی عمیق و همه جانبۀ گزارشات و جریانات فعلی به ارتباط انتخابات دور دوم ریاست جمهوری و موضع
گیری زور مندانۀ عبدالله عبدالله و پیروانش کار نتیجه گیری و پیش بینی عواقب بس دشوار می نماید...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: فرید صافی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 01.07.2014

اوبه خړی کړی او ماهیان پکی ونیسی

ټولو ته نیکی هیلی، ستړی مه شی او ښی چاری! د جرمنی د بن دکرغیړن کانفرانس دومباله داره ډرامه دوام لری.
په عام ولس باندی یوه عجیبه لوبه او تجارت روان دی. دواړه کاندیدان، د انتخاباتو کمیسونونه، کرزی، قانونی، خلیلی، جمعیت غلاما او د کابل فعلی رژیم ټول دیوۍ سوړی ماران دی او غواړی چه اوبه خړی کړی او ماهیان پکی ونیسی.
دوی دا دغیری مشروعو انتخاباتو لانجه پدی خاطر جوړه کړی چه د کرزی په مشری دی غیری قانونی حکومت ته دوام ورکړل شی او یا یو ائتلافی کمزوری حکومت د دواړو کاندیدانو څخه جوړ کړی دا فیصله به هم د دوی خارجی اربابان کوی نه زمونږ مظلوم ملت.

دا جنګ په مونږ باندی د بل چا لخوا تحمیل شویدی د بیګناه عام ولس (دهقان، معلم، کارګر، ماشوم، متعلم، سپین سرۍ، سپین ږیری، مسلمان او غیر مسلمان) د وینو سیلابونه روان دی هغه څوک چه ځان مرګئ افغانستان ته رالیږی د هغوی اولادونه په خارج کی عالی تحصیلات کوی او خپله هم په امن ځایونو کی خپله پاچاهی کوی.
همدا رنګه هغه چا چه وطن خرڅ کړی او خارجیان یی افغانستان ته راوستی دی اوس فیوډالان شویدی په خارج او افغانستان کی د ډیر ښه ژوند کولو شرایط لری دغه ټول د جرمنی د بن دکرغیړن کانفرانس لخوا افغانانو ته یوه لویه تحفه وه.
کرزی اوس پوه شوو چه دا جګړه او لوبه د افغانانو د وژلو لپاره جوړه شویده ولی یي دا خبره ۱۳ کاله پخوا نه کوله؟؟؟ که چیری کرزی د امریکا سره ستراتیژیک تړون نه امضاء کوو نو بیايي ولی قلابی لویه جرګه راوغوښتله او ولی يي لومړنی د دوستی تړون د امریکا سره د خپل قدرت په ابتدائې وختونو کی امضاء کړ؟؟؟
حرام نمکی، مداری او دریم شاه شجاع عبدالحامد خان ته خپلی شخصی ګټی ډیر اهمیت لری په نسبت د ملت منافعو ته.
دا وړۍ په دی شکل نه شړی کیږی نور باید جنګ ته د پای ټکی کیښودل شی. راځی چه د سولی د پراخه ملی جبهی د جوړیدو لپاره کار وکړو، خپلو ماشومانو ته د ټوپک په ځای قلم ورکړو او په افغانستان کی د سولی، امنیت، واقعی ولسواکی، عدالت او خپلواکی د راوستلو لپاره د الله اکبر چغی ووهو. زما سره لاسونه په دوعا شی او ووایاست خدایه مونږ د خارج څخه د راوړل شوو حاکمانو، قاتلانو، مفسدینو، ګوډاګیانو، سیاسی او اقتصادی مافیا څخه ژر خلاص کړی . امین یا رب العالمین
ژوندی دی وی خپلواک، سوکاله، پرمختللی او په خپلو پښو ولاړ واحد افغانستان


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: ویرجینیا- ایالات متحده    تاریخ: 01.07.2014

راه گمی پدران دیموکراسی در دلدلزار افغانستان !
طبق معمول اخبار روز را در پورتال ملی " افغان جرمن آنلاین" مرور کردم.
در یکی از مصاحبه های داکتر اشرف غنی خواندم که وی بخواستۀ اکثریت مردم افغانستان احترام دارد و بهیچ صورت حاضر نیست حکومتی برای مبنای یک شرکت سهامی، شکل بازاریی حامدکرزی، تشکیل دهد. نظر اشرف غنی قابل تأئید و احترام است و بایست مورد قبول همه باشد. بارها در نوشته های خود تذکر داده ام که حامد کرزی از بزرگترین امکانات در دست داشتۀ خود استفاده ننموده و منافع ملی میهن مارا نادیده گرفته است. حامدکرزی از روزیکه منصوب به رهبری افغانستان گردید بعد از یکی دو سال زمانیکه استقرار نسبی در کشور برقرار گردیده بود میتوانست مردم افغان و افغانستان را از شًر کسانیکه امروز باعث نا آرامی در کشور میگردند، نجات بخشد. لیکن عملکرد وی مُبین از دگرگونی کار های وی است.
متأسفانه امروز کسانیکه صرف منافع خودرا در نظر دارند هنوز هم با دیده درائی غیر قابل قبول شرایطی در قبال انتخابات پیش میکنند که از باور دور است.
مطالعۀ خبر ذیل منبعث به انتخاب عنوان این نامه گردید که اینک از نظر خوانندگان گرامی گزارش می یابد:

" کابل - گزارش ها حاکی از آن است که داکتر اشرف غنی کاندیدای پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری با یونس قانونی معاون اول ریاست جمهوری ملاقات نمود.
گزارش می افزاید که در این ملاقات یونس قانونی تقاضای مقام وزارت خارجه در حکومت داکتر اشرف غنی را نموده است. یونس قانونی وعده نموده است که اگر برایش مقام وزارت خارجه اهدا گردد، داکتر عبدالله عبدالله را رام خواهد کرد.
یک گزارش دیگر حاکی از آن است که داکتر عبدالله نیز خواستار وزارت دفاع در حکومت داکتر اشرف غنی گردیده است. مگر تاکنون داکتر اشرف غنی در این مورد چیزی نگفته است."
غیر ازاینکه بگویم خداوند حافظ افغانستان باشد، دیگر تبصرۀ ندارم.


اسم: علی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 30.06.2014

آقای محترم عبدالله!
اگر به فکر آینده و به فکر بنیاد نهادن یک تهداب مطمئین برحسب قانون برای انتخابات هستید که دراآینده این روند بی چون چرا به شکل قانونی آن به پیش برود بهتر است از کار کمیسیون فعلی حمایت شود تا فیصلۀ خود را در چوکات قانون اعلان کند تا این یک سنگ تهداب شود برای آینده ها درغیراین صورت درهر انتخابات اگر یک طرف ناز کند وبایک بهانه از پروسه بیرون شود که گویا انتخابات رانمیپذیرد و کمیسیون هم به دهل او برقصد دیگر گلیم انتخابات را برای همیشه از افغانستان جمع کنید.


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 30.06.2014

هموطنان افغان ما در اقصی نقاط جهان با پریشانی و تشویش جریان دور دوم انتخابات و شعبده بازی های متنوع
عبدالله عبدالله و تیم ملت آزار وی را از یکروز به روز
دیگر نظاره می نمایند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: فرخنده زهرا نادری   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 30.06.2014

قدرت جویانه معترضان تیم همگرایی نمایانگر سرکشی این گروه از قانون، سرکشی از حاکمیت قانون و مردم سالاری است. در اصول دیموکراسی قطع نظر از سلیقه های گروهی تیم همگرایی، عرف جهانی این است که کمیسیون مستقل انتخابات اعلام نتائج را انجام داده یکی از نامزدان را رئیس جمهور معرفی میکند، اما در عرف خشونت، گروه خاص، خود را مافوق قانون شمرده، قانون را بدست گرفته و با شعار های تئوریک شاعرانه شان راجع به منافع مردم بیرون از مرز های قانون، زورگویی میکنند و در نهایت این گروه سلطه جو در عدم اصول دیموکراسی، ایشان را برندۀ قدرت اعلان کرده خواهان ترویج عرف خشونت در میان مردم با حرکات زورگویی میگردند که در نتیجه قدرتی که از آن بوجود خواهد آمد، قدرت افراط‌ گری و دیکتاتوری خواهد بود که حافظۀ تأریخ ما چنین گذشته‌ ها را به اشکال مختلف تجربه نموده است.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 29.06.2014

کمسیونی باید از هر دو تیم تحت نظر محترم داکتر صاحب سیرت تشکیل گردد ار تیم آقای عبداله ( همایون شاه آصفی . زلمی رسول . نورالحق علومی)و از تیم آقای غنی ( داکتر کوچی. ،فاروقی . امین ارسلا)، که با کمسیون شکایات انتخاباتی شکایات را بررسی نمایند.


اسم: karim   محل سکونت: USA    تاریخ: 29.06.2014

شنبه ۲۸ جون ۱۳۹۳ ه‍.ش.رازق مامون

تیم اصلاحات درآزمون بلاتکلیفی تأریخی
نتیجۀ همکاری یک جانبه و سخاورزانۀ جمیعت اسلامی در دفاع از طالبان ( درچهارچوب سیاست های کرزی) تغییر سیاست بین الملل و حذف مؤقعیت محوری جمیعت از معادلات سیاسی آینده را رقم زده است.

به نظر می رسد که «اصلاحات وهمگرایی» مؤفق نشد مواضع خود را با جوانب درگیر در انتخابات افغانستان هم آهنگ کند. چانس ها برای حل مسالمت آمیز بحران به سرعت از دست می رود. درخواست ها از تیم اصلاحات برای بازگشت به همکاری با کمیسیون انتخابات همه یکسان اند:
مشکل را در همکاری با کمیسیون انتخابات حل کنید.
از راسموسن سرمنشی ناتو و یان کوبیش رئیس دفتر سیاسی یوناما در کابل تاجیمز دوبنز نمایندۀ کاخ سفید و سران کمیسیون انتخابات، موضوع واحدی را تکرار می کنند. ازین قرار، موضوع شوخی نیست. تیم اصلاحات در برابر خواست یکسان نهاد های داخلی و خارجی قرار دارد. در برابر این جریان عمومی، تیم اصلاحات دریک تله بند مانده و راه حرکت به جلو و عقب بسته به نظر می رسد. آنان با ادامۀ تحریم کمیسیون انتخابات، به تدریج همه چیز را از دست خواهند داد، بدون آن که هیچ امتیازی دندان بگیر را از آن خود کنند.
انتشار سریالی اسناد و مدارک در مورد تقلب انتخاباتی، باعث لجاجت بیشتر طرف ها شده و کمیسیون انتخابات به عنوان مدعی اصلی تیم اصلاحات، همچون آسیابی سنگین، همچنان می چرخد و هر چه را اصلاحاتی ها در آن بریزند، به نام «قانون» آرد می کند.
ادامۀ چنین وضع بر زخی برای هیچ جناحی قابل قبول نیست. حتی امکان دارد از عقب یا از نواحی شمال شرق، جبهۀ ناگهانی و گستردۀ از طالبان ظهور کرده و به سوی مراکز سیاسی اصلاحاتی ها دور بخورد. دلیلش این است که تیم تحول مدعی است که طالبان با ما هستند و به ما رأی داده اند!
این وضعیت گردابی بیانی از انزوای عمیق تر و پیشرفته تر است. بعد از هر قیام و تظاهرات، وقتی همه از خیابان ها جمع شده به خانه می روند، زخم بی باوری نسبت به این که آیا نتیجۀ دلخواه به نفع تیم اصلاحات دیده خواهد شد و یا خیر، دو باره سر می کشد. از الف تا ی در تیم اصلاحات باورمند شده اند که پروژه ای طراحی شده از قبل، دیگر تغییر نمی خورد، مگر این ترکیب تیم اصلاحات متحول شده و به پارچه های مختلف تقسیم شود.
جمیعت اسلامی، که درمحور «اصلاحات» قرار دارد، بازی را باخته است. این باخت از سال ها قبل شروع شده بود، اما کسی حاضر نبود آن را ببیند. سران این تنظیم که ارگ را خانۀ دایمی خویش پنداشته بودند، وحالا هم دفاتر اصلی شان در ارگ قرار دارد، (قانونی وصلاح الدین ربانی) لابد می گفتند همه چیز رو به راه است... کرزی را ما آوردیم! جمیعت اسلامی چوب دفاع از پالیسی های کرزی را میخورد. نتیجۀ همکاری یک جانبه و سخاورزانۀ جمیعت در دفاع از طالبان ( درچهارچوب سیاست های کرزی) چیزی معادل صفر بود و پسآمد آن، تغییر سیاست بین الملل و حذف یا کم توان ساختن جمیعت از معادلات سیاسی آینده است. جمیعت زمانی درمحاق اغفال وانفعال، بیشتر فرو رفت که صلاح الدین را به عنوان یک پوشش کاذب صلح خواهی، مفت و مجانی به ارگ کشانیدند و کرزی وی را تیربان خیمۀ حفاظت از پالیسی خویش مقرر کرد.

این همه عرق ریزی و مصرف در راه اندازی تظاهرات اعتراضی روز جمعه، کمیسیون انتخابات را از جا تکان نداد. هزار بار دیگر چنین گردهمایی های خیابانی سازماندهی شود، سبب نخواهد شد که کمیسیون انتخابات چهره و ترکیب عوض کند. آنان خونسرد شب و روز کار می کنند تا پنج روز بعد، نخستین نتایج اساسی انتخابات را اعلام میکنند. حالا اصلاحات وهمگرایی از یک شوک رسمی ترس دارد. اصلاً نمی تواند خودش را برای شنیدن خبر شکست در انتخابات آماده کند. تصورش یک کابوس است. اصلاحاتی ها خوب می دانند که واقعیت ها نه در خیایان ها، بل درتعاملاتی است که سال ها به دور از چشم مردم و بستر خیابان ها طراحی می شد و سران جمیعت در جرگۀ معامله در صدر می نشستند. حالا ورق برگشته است.
اصلاحاتی ها در دو جبهه بندک مانده اند: جبهۀ داخلی و جبهۀ خارجی. اصلاحاتی ها با عامل خارجی هیچ گاه زبان مشترک نداشته اند وهر گاه احساس شده زبان مشترکی وجود داشته، تصوری بوده است. حامد کرزی اکنون با ورقی غیر از اصلاحاتی ها بازی می کند واصلاحاتی ها تازه فهمیده اند که کرزی از آن ها عبور کرده ودست درجای دیگری دراز کرده است.


اسم: جواد حسن زاده   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 29.06.2014

جنابان داکتر غنی و داکتر عبدالله هر دو کاندیدان بسیار لایق و دانایی هستند. اما کل شواهد عقلانی، شواهد موجود که در افغانستان از برگزاری انتخابات گرفته شده و به اساس آمار تخمینی نفوسی افغانستان بسیار واضح است که جعل کاری به نمایندگی از داکتر غنی زیاد شده است. در افغانستان تُل و ترازو در سنجش رای وجود ندارد. اگر به فایده تیم داکتر غنی باشد میگویند شینواری یک ملیون نفوس دارد و هرات و مزار هریک 60000. اگر خداوند را نمی بینیم اما به دلیل عقل می شناسیم. حد اقل یک ملیون رای جعلی با همکاری کمیسیون وابسته انتخابات (کرزی/غنی) و با زحمت امرخیل جور شده است. دزدی و جعل کاری بخاطر مصلحت نظام. و من الله توفیق


اسم: رازق مامون   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 28.06.2014

تیم تحول وتداوم، باید حساب شبکه های جوانان را که به خیابان ها می ریزند، ازسایه های عقبی جریان اعتراضی، جدا تحلیل کند.
تغییر مثبت درابراز نظر های تیم تحول و تداوم رونما شده است. دیگرکسی به نمایندگی ازین تیم، حق ندارد از یک خاطی یا یک جریان فریبکار در انتخابات دفاع کند و یا غیرمسئولانه به احساسات شخصی خود ازنام تیم تحول، بازاریابی کند. (مانند لالی حمیدزی ) هرچه زمان بگذرد، جدال های انتخاباتی، گره درگره شده و خشونت های خیابانی را ایجاد فزونی می بخشد. درعقب اعتراضات خیابانی«اصلاحات وهمگرایی» چند جریان فعالیت دارد:

اول: ....

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 28.06.2014

طوریکه در مضمون محترم مژده در باره به بن بست رسیدن انتخابات در بارۀ نقش داکتر عبدالستار سیرت و عربستان سعودی اشاره نموده است، باید متذکر شد که استاد سیرت در ماه های اخیر به کابل رفته با هر دو کاندیدات، نمایندۀ ملل متحد و سفرای کشور های مختلف واز آن جمله سفیر پاکستان ملاقات نمودند. و هم اکنون به عربستان سعودی هستند و در کابل هر دو کاندیدات نقش استاد را برای آوردن صلع و انتخابان شفاف برجسته دانستند.


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 28.06.2014

درمظاهرات دیروز به اعضای تیم داکترعبدالله هدایت سپرده شده بود تالوحۀ ((پشتونستان)) را ازچهارراهی پشتونستان برکنند ونابود سازند، واینکار اعضای شورای نظار که دو روز بعد ازحملۀ (آی اس آی) برسنگین صورت گرفت، دو مخابرۀ علنی وسیاسی دربرداشت برای پاکستان : یکی تشکر ازحملۀ بموقع (آی اس آی) برسنگین، و دیگری تضمین علنی وعدۀ قبلی محقق بپاکستان که حکومت شورای نظارادعای تاریخی مردم افغانستان و حقوق مردم پشتونستان، یعنی خط تحمیلی منحوس دیورند، را برسمیت میشناسد.

درزمرۀ قدرت نمایی هایی که درمظاهرۀ شورای نظاریها بمشاهده رسید، یکی هم بیانات امرالله ناصالح بود. او گفت : " ما رهبرخودرا بقدرت خود بچوکی میشانیم." من امرالله ناصالح، این قاتل معروف را قبلا ازنزدیک ندیده بودم. وقتی بیانات اورا میشنیدم، باراول تصویرکلان او را بدقت ورانداز کردم و ملتفت شدم که نه تنها چشمان او به قاتل حرفه ای میماند، بلکه این ناصالح چشمان قیچ دارد. درین مظاهره در دور وکنار امرالله ناصالح ، از زبان چند نفر کلمۀ "خون" تکرارمیشد !

بطورخلاصۀ، درین مظاهره ، سه هدف بطور واضح تبارز داده میشد:

1) داکترعبدالله ازحمله برسنگین اظهار امتنان کرد وبا موقف پاکستان همنوایی نشان داد که این نوع حملات تا یکماه دیگربرچندموضع دیگر باید تکرارشود.

2) داکترعبدالله لوحۀ ((پشتونستان)) را برکند و درمقابل آن از پاکستان خواست تا او را بچوکی بنشاند.

3) داکترعبدالله قدرت شورای نظاررانشان داد که گویا بزعم آنها برمملکت مسلط میباشند، وبجهربلند گفتند که پابند قانون و رای مردم نمیباشند، بلکه عبدالله را بقدرت خود(البته باحمایت پاکستان) بچوکی می نشانند !

درچنین وضعی، ایجاب میکند که از همه اولتر تیم رهبری و مخصوصا شخص داکتراشرف غنی مراقب امنیت جان خودباشند – در مرحلۀ دوم چونکه شورای نظاریها مردم راترسانده اند و شاید این نوع مظاهرات را بمنظور ترساندن بیشتر مردم تکرارکنند، تیم تحول نیز برای رفع و دفع این نوع تهدیدات باید تدابیری اتخاذ نمایند. و من الله التوفیق .


اسم: ف. فاریابی   محل سکونت: كابل    تاریخ: 28.06.2014

بیرون کشیدن پیاپی مکالمات تلفونی ( جعلی و بی سروته) برای کوبیدن بر طبل تقلب، بهانه گیری های مضحک عبدالله عبدالله، به مسخره گرفتن مقررات دولتی و انتخاباتی بوسیله تیم عبدالله، تهدید، فحاشی، و حتا لت و کوب افراد تیم مقابل؛ خیمه گستردن و بیرق بالا کردن، توسط اجیران روز مزد ( روزانه ۸ دالر به هر مزدور)، تخریب کامل و منسجم پروسۀ انتخابات، مردم را گوسفند خواندن و نظایر آن، نشان میدهد که حامد کرزی یا اکنون یک ملی سرخک است، بی صلاحیت است و یا با اقدامات عبدالله همدست است!

مردم افغانستان که در خانه نشسته اند، و این بخش پایانی سناریوی کمیک، تراژیک انتخابات را می نگرند ، بهت زده شده اند! گویا سریال ترکی حریم سلطان را به تماشا نشسته باشند! جناب عبدالله، در دور اول انتخابات ، چرا در باره تقلب، چندان پروایی نداشت ؟ چون چند فیصد رای او بیشتر از حریف بود !
انجنیر نبیل سرپرست ریاست امنیت ملی، چرا در باره این مکالمات شنیده شده ، صحبت نمیکند؟ آیا امنیت ملی اکنون ( ریاست امنیت جمعیت اسلامی!) است؟

آیا درست است که عمر داود زی وزیر داخله نیزکفایت و قاطعیت خویش را از دست داده است، به داوود زی، وعده داده شده بود ، در صورت همکاری با تیم عبدالله، در صورت برنده شدن عبدالله، وی باز هم وزیر داخله، باقی خواهد ماند!
اقدامات عبدالله که گاه این ارگان و گاه آن رجل دولتی یا سیاسی را متهم به تقلب میکند، بدون اسناد محکمه پسند، فقط با چند مکالمه مغشوش تلفونی، از مصادیق کامل ایجاد تشویش و تخریش افکار عامه ونوعی ارتکاب جرم مشهود است، چطور دستگاه قضایی کشور و څارنوالي، خاموش اند؟

عبدالله که معلوم است ، خیال بازگشت به پروسه انتخابات و نشستن زیر چتر قانون را ندارد، پس کمیسیون انتخابات چرا نتایج را اعلام نمیکند ؟
تاخیر در اعلام نتایج انتخاباتی، همکاری و هماهنگی با کودتاگران شورای نظار است، پشت پرده، امرالله صالح ، عطامحمد نور و بسم الله خان، خواب های برای تصاحب قدرت از طریق کلاشنکوف دیده اند؛ آیا رویای این تبهکاران ، تعبیر خواهد شد ؟


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 27.06.2014

عبدالله عبدالله دمافيائي کړيو په لاس كي يوه نانځکه !
مخكي له انتخاباتو مافيائي کړيو تر هغه مهاله په خپلو كي چني سره ووهلي تر څو چي بلا خره دعبدالله عبدالله په نوماندني ، چي د همدي مافيائي کړيو ، يوه کړۍ ده سره يوه خوله ( سلا ) شول .
ولي داسي يوه پريکړه وسوه ؟
دا په دي خاطر ، چي ماسوا له داسي پريکړي ، كه بل هرڅوک ( هر هغه څوک چي ددي  کړيو نه دباندي وي ) قدرت ته رسيژي ، ددوي به نه يواځي تيري ګټي له ګواښ سره مخامخ شي ، بلكه ددي ويره شته چي دخلكو په غو شتنه عدالت ته را كش سي ، چي په دي صورت كي به يي ژوند هم له خطر سره مخامخ شي .
زما په اند دايي اصلي علت دي چي دوي په هيڅ صورت حاضر ندي دانتخاباتو دكميسيون پريکړي ومني !!!
په دي اساس كه چيري عبدالله عبدالله دباندني يا كورني فشار په نتيجه كي نرمښت ښکاره کړي ډير ددي
امكان شته چي دوي ( مافيائي کړي ) هغه په فزيكي شكل له منځه يوسي !!!
هماغه ده چي عبدالله عبدالله نور دخپل اختيار نه ، بلكه دمافيا په لاس كي يوه نانځکه ده .
يوي خواته پاڼ بلي خواته پړانګ
پايان عزيزي


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 27.06.2014

همه به خوبي مي دانند كه اسم پشتونستان خار چشم پنجابيان و آی آس آی و عمال أفغاني شان است، أمروز أفراد جمعيت در مظاهرات شان اين را به إثبات رسانيدند كه به دستور بإداران پنجابي شان عمل مي كنند. امروز لنده غران شورای نظار ضديت شان را با اسم پشتون و فإداری شان را به پنجاب با دور كردن لوحه پشتونستان از چهاررهی پشتونستان كابل كه هيچ ارتباط به موضوع انتخابات نداشت، به نمايش گذاشتند. آيا در بين ساده لوحان افغانهای مبهم دوست كه با اين تيم لنده غران پيوسته اند، جرئت و شهامت خواستن وضاحت از تيم عبدالله راخواهند داشت؟ اين لوحه را بايد خود عبدالله دوباره به دستان خود نصب نمايد و از مردم افغانستان معذرت خواهي نمايد.

تشكر


اسم: علی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.06.2014

سلام خدمت همه !
وزارت داخله و ریاست امنیت ملی درصفحۀ فیس بوک خود مسئلۀ نوار صوتی را که از طرف تیم عبدالله عبدالله درمورد آقای امرخیل به نشر رسید، کاملاً رد کردند، ولی چرا این مسئله را از طریق تلویزویون ها و سایر منابع پخش نمی کنند و یا من نشنیدام. در حقیقت این یک کمک بزرگ است به نفع عبدالله عبدالله تا وی به پروسه بر نگردد و مردم از جعلکاری های وی آگاهی پیدا نکنند.

لطفاً اگر کسی دلیل آنرا میداند با ما شریک سازد.
وسلام


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 26.06.2014

اقاي فقير احمد فقير يار ! يا درست قضاوت نما ويا عاقلانه سكوت كن،
مگر ثبت و افشاي صداي جناب امر خيل قانوني بود؟
مگر خواسته هاي جناب عبدالله قانوني است ؟ مه بريت ميگم كه نيست ! زيرا در چنين موارد
خواسته ها نه نه .... وباز هم نه ، بلكه شكايات قابل بحث وبررسي هستند ومرجع شكايات معلوم است وآن كميسيون بررسي شكايات انتخاباتي است.
مگر عملكرد اقاي جنرال ظاهر ظاهر اين عضوی فعال شورای نابكار نظار دررابطه به افشای
جرم؟ امرخيل در رسانه ها ازجمله طلوع افغان قانونی بود وده ها مثال ديگر !
لطفاً بخود بياييد اخر دهن پاره يعني چه ؟ انهم به ادرس يك شخصيت ملی كه محبوب القلوب توده های مليونی كشو رماست و هجده ساعت يك شبانه روز را در راه خدمت به مردم مظلوم ورنجديده كشور ما انهم پای پياده سپری مينمايد .
پايان


اسم: abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 26.06.2014

از طرفداران عبدالله باید تقاضا شود تا برای انجام مظاهرات جاده های شهر کابل را مسدود نکرده باعث مشکلات زیاد تر مردم شریف ما نگردیده و مظاهرات خویش را در تپۀ مارشال صاحب فعیم برگذار نموده و نام مذکور را هم تا اندازۀ زنده نگه دارند تا خدا ناکرده فراموش أذعان عامه نگردد .!!! بااحترام


اسم: فقیراحمد فقیریار   محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.06.2014


از آقای بشر دوست سؤال می شود، که تعقیب و تحقیق را، خودسرانه انجام داده است و یا از کدام مرجع دولتی، بر اساس مهارت وظیفوی توظیف و این کار را انجام داده است. همه واقف اند، که جناب شان، یک وکیل پارلمان به اصطلاح "دهن پاره" است. از تحریک و نمایشات تبلیغ سیاسی باک ندارد. از طرف دیگر، اگر بحیث "ژورنالیست" چنین "راپور" تهیه نموده است، باید بگوید که آیا "ژورنالیست آزاد" است و یا برای کدام ارگان مشخص، کار می کند. اگر برای "اُرگان" دولتی این تعقیب و تحقیق را انجام داده است، باید بحیث یک راز اداری دولت، بدین شیوه صلاحیت نشر را نمی داشت. فقط بعد از بررسی قانونی، نتائج نهائی تحقیق در صورت لزوم به نشر سپرده می شد. چنین اطلاعات بدون اسناد معتبر ثبوت، تحریک و تفتین شمرده شده می تواند، قابل باور نیست.


اسم: رمضان بشر دوست   محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.06.2014

من مسله امرخیل را تعقیب کرده و در مورد تحقیق کردم. آقای معنوی قبل از ختم دوره ریاست اش با امرخیل در جنگ میشود. این جنگ به سرحدی میرسد که بادی گاردان هردو بالای یک دیگر سلاح میکشند. این جنگ به اندازه قوی میشود که برای دوهفته کارمندان خارجی سازمان ملل که مقر دفتر شان در داخل کمیسیون است برای نبود امنیت به دفتر نمیروند و در کمپاوند سازمان ملل به کار ادامه میدهند

دو هفته بعد آقای معنوی از ریاست کمیسیون میرود, اما مشکل به همان طور میماند. آقای معنوی در دور اول انتخابات تقلب در حدود 1.5 میلیون رأی را به نفع داکتر عبدالله سازمان دهی میکند. این سازماندهی به اندازه قوی است که کمیسیون انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی نمیتوانند, آن را ردیابی کنند. کمیسیون های انتخاباتی خوب میفهمد که این همه آرا تقلبی است, اما بر اساس کمبود و یا هم نبود اسناد و دلایل کافی نمیتواند که در مورد تصمیم بگیرد. اما دفتر یوناما یک تحقیق جامع را برای کمیسیون در مورد چگونگی تقلب انجام میدهد و بر اساس همان تحقیق, امرخیل راه را برای تقلب گسترده داکتر عبدالله میبندد

آقای معنوی صرف میتواند در حدود 5 لک رأی تقلبی برای داکتر عبدالله در دور دوم بیآورد و اضافه تر از آن ناممکن میشود. همان است که آقای معنوی در صدد میشود تا اسناد علیه امرخیل پیدا کند تا ناکامی اش را هم بپوشاند و هم در عین حال در مقابل امرخیل, دشمن دیرینه اش, دسیسه کند. این دسیسه کامیاب میشود و امرخیل از سمت اش کنار میرود


اسم: Abdullah   محل سکونت: California    تاریخ: 25.06.2014

عبداله عبداله میگوید که با تقلب کاران را هرگز نمی پذیریم یعنی اشرف غنی. کرزی. صبغت اله مجددی. پیراحمد گیلانی. ضیا مسعود. ازبکان. فوم جحفری . حزب خلیلی. حزب اسلامی و.. 3 هزار علمای اسلامی. کمسیون انتخاباتی. کمسیون شکایات. با دهاهزارنفرش. انجمن ها سازمان ها. استادان پوهنتون. صدها نفر اعضای پارلمان. نهاد های مدنی. وزیران. والیها و ........بالاخره عبداله می ماند مغز های متفکر سنگچارکی و سعیدی پرچمی که آن ها به سر وزیرخارجه شدن به تضادقرار گرفتند. تکرار سال 93 که آمر صاحب احمدشاه مسعود بحیث وزیر دفاع(همه کاره دولت) که به یک کیلومتری ارگ ریاست جمهوری امنیت نبود.


اسم: نجیب الله بارکــــــــــــزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 25.06.2014

کم کم در افغانستان دیده می شود که مبارزات سیاسی شکل مدنی و صلح آمیز را می گیرد که امیدوار کننده برای آیندۀ صلح آمیز و دور از خشونت در افغانستان است. دیگر مظاهره چیان در خیمه های تحصن شان موسیقی برپا کرده اند. دیگر از خشونت خبری نیست. خداوند دیگر افغانها را به یک مرحلۀ از مدنی شدنی داخل نماید.

در صفحۀ اجتماعی فیسبوک هم توهین و تحقیر کم کم جایش را به انتقادات طنزآمیز می دهد که واقعاً برای من خوش آیند و امیدوار کننده بود... مرگ به خشونت، زنده باد مبارزات مدنی.
چند مثال از پست های افغانان عزیز را که امروز در صفحۀ فیسبوک نشر شده بود قرار ذیل خدمت تان نقل می کنم:

ګل مرجان یی نه منی
وزیرګل یی نه لری او تشتیدلی دی خارج ته
ګوسفندخیل یی توت ته طوری کرو
ګوسفند چاق کو
ما ګوسفند خودرا چاق کردیم
ګوسفند از دستی چاقی ګشته نمیتواند به څارنوالی عریضه کرد
چاق روده قاق روده
ازاین ګپها چه جور میشود چه فایده دارد ای فسبوک بری همی جور شده مردم ازی چه استفاده میکند ما افغانها را بیبین

گرفته شده از صفحۀ "شایسته استانکزی"
LikeLike · · Share


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 25.06.2014

محترمه دکتورس زرغونه عبیدی،
محترم آقای نبیل عزیزی،

از ابراز احساسات عالی میهن پرستانۀ تان صمیمانه قدر دانی مینمایم و به آن ارج میگذارم. همچنان از کلمات مهربانانۀ تان در مورد اینجانب سپاسگذاری مینمایم.

با حرمت و ارادت

شیما غفوری


اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.06.2014

خانم فرهیخته افغان خانم غفوری قلم شما رسا باد
داستان حقیقی شما را که انسان را در تألم و اندوه غرق می نماید مطالعه نمودم، واقعاً اسفناک و درد آور است.

داستان ها یا قصه ها اکثراً جنبۀ تخیلی دارد،اما در افغانستان همه قصه ها و داستان ها که در گذشته ها باعث سرگرمی و خشنودی اطفال افغان می شد، بدبختانه امروز به واقعیت ها مبدل گردیده است.

دیده شود که باز چه کسی و با کدام سیاست با سرنوشت ما و وطن ما بازی میکند.
از فرسنگ ها دور یگانه آرزو و امید ما خوشبختی و سعادت هموطنان ماست.


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.06.2014

اخیراً در نوشته ها و مضامین هموطنانی به سوالات استثنایی و غیر منتظره ای بر میخوریم که باعث تعجب میگردد، از آنجمله دو پرسش ذیل که انسان را مشکوک و حیران میسازد:
اول: دلیل داشتن خصومت شخصی با رئیس جمهور افغانستان، حامد کرزی که همیشه در صدد انتقاد از وی بر می آیم. نمیدانم که در مطرح ساختن چنین یک سوال، طرف مقابل نمیتواند این را درک نماید که در حالی که انسان با شخصی معرفی نباشد، نمیتواند با وی خصومت شخصی داشته باشد. از باور بدور است که بعد از مطالعۀ مضمون جناب جمال خان بارکزی "کرزی گام بگام بسوی حفظ اقتدار" هنوز هم از اعمال و کمرسی های کرزی و مافیای دور و پیش وی دفاع نمود؟!

دوم: درخواست اثبات فساد اداری، تصرف و چور صد ها هزار جریب زمین ملکیت عامه و خصوصی توسط زورمندان، در مراعات و مصلحت گرایی کرزی،. بیشتر به یک فکاهی شباهت دارد که انسان با اطفال خورد سال مباحثه نماید.
طرفداری و توجیه مکرر. وتقاضای اثبات از سیستمی که در جهان بینظیر است، سوء ظنی را بوجود می آورد، مثلیکه کس یا کسانی خود شریک عایدات نا مشروع همان پول های باد آورده ای که به مردم بیچارۀ افغانستان متعلق است، باشند.


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 24.06.2014

جناب محمد معصوم دهاتی از قندهار،
خوب کردید در قلب دیار پشتو زبان ها تخلص دری انتخاب نمودید. شما در یک حالت سوء تفاهم ناشی از عصبانیت در حالی قراردارید که متأسفانه نتوانستید که ادعای این جانب را در کم دانستن و کم خدمتی به هموطنان از متن نوشته دریافت نمائید. نخیر شکر گزارم که کسی نخواهد بود که مرا با عقدۀ خود بزرگ بینی بشناسد، مطمئن باشید. عجیب است، شما حتی میتوانید از ماورای ابحار ببینید که نا آرام هستم، یعنی که بنظر جنابتان میرسم؟
اینکه قضاوت سالم و قابل باور را در احوال مملکت ویران و دولت فاسد، زمانی میپذیرید که من یا اشخاص دیگری مطالعات و برداشت خود را از « داخل مملکت» تهیه نماییم، یعنی که ملیون ها مهاجر پریشان از احوال وطن را در ین عصر محیرالعقول تکنالوژی و ارتباطات، با اینهمه خبر و راپور وسائل ارتباط جمعی که به یک چشم بهم زدن در اقصی نقاط عالم پخش می گردد، از حق قضاوت و نظر دهی بر مقدرات و احوال زار افغانستان، بی نصیب « اعلام» می دارید؟!
بهر حال نظر به قضاوت متذکرۀ تان، اگر به فاجعۀ خفت انگیز رسوایی « کابل بانک» و حیف و میل پس انداز های مردم فقیر تان وخرید جایداد های نامشروع در « دوبی» از آن پول، باور ندارید، شاید از حقیقت دردناک خرید«؟!» معادن ملی و دولتی در شمال مطلع باشید. اینکه از من راپور فساد را مستند می خواهید، حال که در شهر تأریخی قندهار« مقیم» می باشید، نور علی نور، میتوانید به منطقۀ « کاریزعینو» تشریف فرما شوید و شهرک عصری و نوساز را اگر تا بحال مشاهده ننموده اید، که با حضور جناب تان در منطقه، غیر ممکن است، با تمام تجهیزات لوکس آن ارزیابی کنید، بعد از اهالی فقیر آن ناحیه بپرسید که زمین و آبادی این شهرک بی نظیر با چه معجزه ای بوجود آمده است. اگر چنین راپوری را تهیه نمایید، بر مردم مظلوم وطنتان منت خواهید گذاشت.

مؤفق باشید،


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 24.06.2014

" افغانستان نمی میرد "، بیان داستان گونه از زندگی حقیقی جواز خان مرد با شهامت افغان، برادر من و برادر شما است که با عملکردش میتواند در صف مردان تأریخی کشور جا داده شود.

در قبال اندیشۀ او، چنان یک عظمت ملی و وطنی وجود دارد که من در جریان مطالعه آن توانستم در قالب لحظات عاطفی رنج جانگداز جواز خان، توانایی قهرمان ای را ببینم که بخاطر وطن با دستان لرزان میکوشد از ریزش ستونهای دل شکسته اش جلوگیری نماید.

هزاران غنچه های ناشگفتۀ وطن ما را مرگ در جامه های درندۀ گرسنگی، تشنگی، سرما زده گی، تب ها و درد های درمان نشده، فیر های گلوله های دل سیاه و چشم کور و دیگر مصیبت های ناشی از دهه های جبران ناپذیر جنگ های خشمگین و خونین در تن شاخه های نورسته و سبز حیات بدست مرگ سپرده است.

هموطنان عزیز! هرگاه یک لحظه توقف نمائیم و تصور نمائیم که خود و یا عزیز فامیل ما، خدای ناکرده درین داستان خواننده و نظاره گر نه بلکه، قربانیان شامل درین قصه استیم، آیا آرزو نخواهیم کرد تا همه مخالفین به پاس خون های ریخته شده برای لحظۀ سکوت نمایند و به احترام رأی انتخاب ما برای یک آیندۀ بهتر، دست بدعا بلند نموده و از بارگاۀ دهنده درخواست نمایند تا انتخابات به آن مؤفقیت مواجه گردد که من و یا شما بخاطرش با پای لرزان، قلب خونین و اما ارادۀ مصمم بپای صندوق رأی رفته ایم؟.

پوهندوی شیما جان غفوری! قلم در دستان توانای تان و عاطفه در قلب مهربان تان روشنگر راه عزیزان وطن باد.
با ابراز امتنان
زرغونه عبیدی


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.06.2014

خواهر عزیز ملالی جان نظام، سلام و احتراماتم را پذیرا شوید.
از پیام محبت آمیز تان بی نهایت سپاسگزارم.
خوشبختانه که شرایط افغانستان در داخل و خارج کشور به طرف شفافیت و اصل انسانیت به پیش میرود. زنان دراین پروسه بیشتر از پیش قدم برمیدارند و قلم میگیرند و بر روی افسانه ها خط بطلان کشیده و ملت را از جدایی و تفرقه به سوی همسویی و واقعیت گرایی تشویق می نمایند و نه تنها به خاطر یک زندگی آینده، بلکه برای زندگی جاری نسل فعلی.
امیدوارم تا فداکاری مادر و پدر "دریم گله" مرهمی بر زخمهای ناسور ملت ما گردد.


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان     تاریخ: 23.06.2014

هموطن با درد وبا درک، این ویدئو کلیپ را ببینید وبا دقت بشنوید تا به شما یقین حاصل شود که افغانستان نمی میرد. در بخش دوم این کلیپ سخنان کوتاه اما بیدار کنندۀ شکریه بارکزی را به نمایندگی از زنان بیدار افغانستان فراموش نکنید

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 23.06.2014

سلام و تهنیت به شما، شیما جان غفوری،
قبلاً هم عرض نموده بودم که با مشاهدۀ اشتراک بیشتر خانم های صاحب فهم و قلم افغان در مطبوعات بیرون از کشور و علاقمندی شان با مقدرات افغانستان عزیز، نهایت خوشی و آرامش روحی به این کمینه دست میدهد.
منهم نوشتۀ پر محتوای حیات حقیقی هموطنی به نام « جواز خان» را با تصویر زنده ایکه قلم توانای تان از واقعیت ها، ترسیم نموده است، مطالعه نمودم و در حالیکه اشک به چشم داشتم، باز هم از تهمت و مفکورۀ ناروایی که اشتراک اکثریت مردم وطن را صرف بخاطر لقمۀ نان و یا مذهب و قومیت، به حوزه های انتخاباتی، تلقی می نماید، متأثر شدم.
آنچه را شیما جان عزیز شما نوشته اید، تصویر روشنیست از یک افغانیت اصیل متکی بر واقعیتی که افغان ها باهم همیشه افغان بوده و منحیث صاحبان اصلی این خطۀ پاک ملتی را تشکیل داده اند.
با دانستن و خواندن داستان واقعی دلپسند تان، باید باور داشته باشیم که علی الرغم مفکوره و تلاش خائنانۀ خود فروشان، حقیقت کاملاً در ارزیابی قهرمان داستان شما« جواز خان» نهفته است، یعنی که افغانستان نمی میرد، این قلم هم اضافه می نماید که: گر یک نفر افغان هست، زنده افغانستان هست.
همیشه مؤفق و سرفراز باشید


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.06.2014

برادر محترم نحیب الله بارکزی صاحب،
از لطف وتوصیۀ شما در مورد داستان حقیقی جواز خان ابراز سپاس مینمایم. ما مردم دوستداشتنی ای داریم. داستان این یک حماسه چقدر دلپذیر است. افسوس که حماسه های همیشگی انسانهای وطن ما در سرتاسر کشور در زیر سایۀ نام بدی های سیاست مداران ما و نیرو های مغرض خارجی رنگ و رو میبازند و دفن تاریخ میگردند. برخلاف کار های که حکایت از بدی ها مینمایند، اجتماعی گردیده و به مثابۀ صفت مردم ما به فروش میرسند.
به آرزوی طلوع خورشید حقیقت در زیبا وطن ما!


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 23.06.2014

بازهم مصلحت !
جناب حامد كرزی در ديدار با اعضای سراسری علما فرمود : باهردو نامزد دور دوم در تماس است و ازهر راهی كه به حل مسئلۀ انتخابات كمك كند استقبال ميكند .......... به نقل از اقای كرزی امده است
او " پادرميانی " سازمان ملل متحد در روند انتخابات را ميپذيرد < واما واما > علاوه ميدارد كه ، راه حل ديگری نيز به هردو تيم انتخابات پيشنهاد كرده وآن اينكه مشكل بوجود امده { ازطريق صحبت ؟
ميان معاونان رياست جمهوری وبزرگان دو تيم انتخاباتی } حل شود .
باور كنيد كه هيچ چيزی برای گفتن ندارم، زيرا با شناخت كه از حامد كرزی وداكتر عبدالله دارم نه كرزی ازمصلحت و نه هم عبدالله از خواسته های شان كه با آنها همچون طفل به پستان چسپيده دست بردارهستند، - بخا طريكه هردوی شان مريض بوده معتاد به ماده مخدر " قدرت " ميباشند .
لطفاً شاهد باشيد "ولو تمام خواسته های بيجای داكتر عبدالله مورد قبول واقع گردد او به ان بسنده نه خواهد كرد. يعنی اينكه " دا لړۍ به دوام لري "
ببينيم حضرت مولانا در اين خصوص چه ميفرمايد:
از كسی پرسيدند : << چند سال داری ؟ >>
گفت : << هجده ، هفده ، شايد شانزده ، احتمالاً پانزده ...... ! >>
رندی گفت : << ازعمر چرا می دزدی ؟ اين طور كه تو پس پس ميروی ، به شكم مادرت باز ميگردی ! >>
در خاتمه باز هم مشوره من به تيم جناب احمد زي اين خواهد بود كه به هيچ صورت تحريك نه شويد، در پناه بردن به قوانين حوصله را ضميمه آن بسا زيد - به هر صورت مؤفقيت از آن شماست .
پايان - عزيزی


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.06.2014

برادر بزرگوار سیستانی صاحب،
هرگوشۀ وطن پر از حماسه هاست. مردم ما بدون آنکه قهرمانی شانرا اجتماعی نمایند، در طول سالها در هر شهر، هر قریه، در هر محله وهر گذر داستانهای از انسانیت آفریده اند. متأسفانه انعکاس رویداد های نیک بیشتر در حلقه های محدود باقی میمانند و قصۀ آن در تمام جامعه پخش نمیگردد. من هم به نوبۀ خویش از آقای عابد متشکرم که این کار را کرد، شکوهمند سیاسی جواز خان را اجتماعی ساخت. ورنه تنها در دل های مردم قریه جات تنی باقی مانده و گاهی هم فراموش میگردید. ولی با نشر آن این قهرمانی به جاودنگی پیوست. از شما به نسبت توصیف داستان و مرحمت تان در مورد نویسنده سپاسگزارم. پیداست که سخن دل بر دل نشیند.
با حرمت


اسم: آذین   محل سکونت: سرخرود    تاریخ: 23.06.2014

هموطن !
در این روزها در وطن ما آدمک های کلیشه ای و مجسمه های کوکی نقش تاریخی خود را در این تیاتر نگبت بار مردگان ، بار دیگر به نمایش گذاشته اند

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 23.06.2014

خواهر گرامی وفرهیخته خانم شیما غفوری سلام وعرض ادب دارم خدمت شما!

داستان واقعی یک افغان شجاع و وطن پرست بنام "جوازخان" از پکتیا را که با قلم رسا و بیان شیوای شما ترسیم وتصویرشده است خواندم وبا خواندن آن صحنۀ رقت انگیز مرگ فرزند دلبند پدر و مادر «دریم گله» را در پیش روی خود مجسم دیدم. خونابه های که از دل مادر و پدر دخترک در تمام لحظات شبی که فردای آن روز رأی دادن برای تعیین سرنوشت آیندۀ مردم کشور بود، فروچکیده بود و ادامه این درد بی فریاد را در روز رأی گیری، هنگام ایستادن در صف رأی دهنگان مردم قریۀ تنی نیز در سیمای جوازخان، که خموشانه اشک میریخت وکس نمیدید، نیز دیدم وآنگاه که مردم پس از فراغت رأی دهی، از موضوع با خبر شده اند وبه خانه این مرد دور اندیش، برای تدفین وتکفین دخترش گرد آمده بودند و هر یک با تعجب بر شهامت و طاقت وی دندان تعجب میگزیدند وبر عقل و خرد و دور اندیشی جواز خان بیدریغ آفرین وتسلیت میگفتند، وسرانجام جوانی که در صبح آن روز در مقابل جوازخان بی ادبی کرده بود ودر فرجام از وی با گردن خم معذرت میخواست،این همه صحنه های چنان خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد که با خواندن این داستان بغض راه گلویم را بشدت فشار میداد و یکجا با ترکیدن بغض گریه در گلوی آن جوان معذرت خواه پکتیائی، گریه در گلوی من نیز ترکید و داستان نیز ختم شد. اما تاثیر آن بر روح و روانم برای ساعتها باقی بود. ومرا وداشت با نوشتن این چند سطر، خاطر قهرمان داستان و نویسندگان این روایت را گرامی بدارم.

از این خاطر اول به گزارشگر این واقعه یعنی آقای عابد که موضوع را تحت عنوان «افغانستان نه مری» نوشت ودر افغان جرمن آنلاین به نشر سپرد وسپس همین روایت توسط شما خانم بزرگوار به زبان دری ترجمه و در قالب یک داستان شیرین به خوانندگان عرضه شد، تبریک میگویم و برای آنهای که این حادثه را بدست تاریخ سپردند، توفیق وسرفرازی وبه مردانی مثل جواز خان تسلیت واجر عظیم آرزو میکنم.
با احترام


اسم: نجیب الله بارکز   محل سکونت: کابل    تاریخ: 23.06.2014

داستان حقیقی " افغانستان نمی میرد" واقعاً حقیقت جامعۀ افغانی رابشکل مشت نمونۀ خروار انعکاس میدهد. مردم دیگر به نقطۀ جوش رسیده اند، دیگر تحمل شعبده بازان سیاسی برای ایشان ممکن نیست . افغانهای مظلوم بین دو سنگ اسیاب، مزدوران وحشی طالب نما و جنایتکاران فاسد دیموکرات نمای کابل آب شدند. تمامی در ها به روی شان بسته است. خداوند ج خاینان و بد خواهان کشور عزیزم، ارامش قلبم، افغانستانم را به قدرت الهی اش محو نماید. مرگ بر کسانیکه آگاهانه دست به اعمالی میزنند که باعث بدختی مردممم و ویرانی کشورم شود.
از محترمه شیماغفوری یک جهان ممنون که این داستان حقیقی ملت بد بختم را باما شریک ساخت، و خواندن این داستان را برای تمام اففانهای عزیز توصیه می کنم. و هم چنان از گرداننده گان محترم پورتال وزین و ملی افغان جرمن صمیمانه تقاضا می کنم تا این نوشته را برای مدت بیشتر در صدر صفحه، در بخش برگزیده های هفته حفظ نماید.

تشکر
نجیب الله بارکــــــزی


اسم: فردوس فروزنده   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 23.06.2014

جنرال ظاهر قوماندان امنیه کابل که چندی قبل بنا به توصیه جنرالءایوب سالنگی (معین امنیتی) ودرآغازین روز های تقرر محترم داوود زی به وزارت داخله به این پست مقرر شده، بایست بلادرنگ ازوظیفه اش معلق شود!
جنرال ظاهر خارج ازاقتضای وظیفه اش، صندوق های انتخاباتی را که قرار بود بر اساس مظاهره و مطالبه اهالی سروبی به این ولسوالی برود، توقیف کرده بود. وقتی ضیاء الحق ، رییس دبیرخانه انتخابات، برای حل مشکل با جنرال ظاهر ملاقات کرد، قوماندان امنیه نه تنها از عمل خود دست نگرفت، بلکه اتهاماتی هم به رییس دبیرخانه به عوان تقلب نسبت داد و از همه زشت تر این که این اتهامات را « رسانه ای » ساخت !

جنرال ظاهر اگر یک پولیس ورزیده می بود، می توانست پس از مواجه شدن با یک مسوول شماره یک انتخابات ، بر اساس تصدیق آقای امرخیل ، اجازه حمل صندوق ها را صادر کند و اگر هنوز شک و شبههء او درمورد جابجایی صندوق ها بر طرف نشده بود؛ موضوع را کتبا و اصولا به آمر خود( وزیر داخله)گزارش دهد!

اما جنرال صاحب مساله را به وزیر مربوطه ، گزارش نداد،بلکه به تلویزیون طلوع، گزارش داد ودر همانحال که افسران پولیس باید در مخابره ء اخبار حوادث به وسایل ارتباط جمعی ( رسانه ها) به شدت محتاط باشند، کمال بی پروایی را از خویشتن ، متبارز ساخت!

جنرال ظاهر در همان حال که یونیفورم نظامی برتن دارد، درتماس با رسانه ها، صحبت از تقلب به ضررآقای عبداله و به نفع آقای غنی احمدزی میکند؛ بدون سند و مدرک؛ فقط با دیدن چند تا صندوق معمولی !

جالب است که هواداران تحریک شده و مزدوران اجیر شده یک کاندید مشخص، عکس های آقای امر خیل را به آتش می کشند؛ گویا ضیاء امرخیل تا سرحد یک رییس دولت ، ارتقای مقام و منصب، یافته است ! معمول آن است که عکس رییسان دولت ها یا بازیگران عمده بین المللی ،توسط مظاهره چیان سیاسی ، سوختانده میشود نه مسوول دبیرخانه یک انتخابات!

جناب وزیر داخله، بایددر تبدیلی و تنزیل مقام قوماندان امنیه کابل فورا اقدام کند؛وظیفه وزیر داخله این نیست که اعمال تروریستی و ضد امنیت کشور را با کلمات و الفاظ، وقتا فوقتا ،تقبیح کند !بلکه نظارت دقیق از اعمال زیر دستان و همکاران است!


اسم: شیما غفوری    محل سکونت: المان     تاریخ: 23.06.2014

برادر گرامی محترم مایار صاحب
آنچه شما نوشته اید، قلبم را به گریه واداشت زیرا من احساس شما را توانستم بخوانم.
از اینکه با این داستان شما به روشنی روانی وصلت کرده و خود را لحظه ای در وطن عزیز احساس نموده اید، خود را غرق در خوشبختی عجیبی احساس کردم، زیرا این چنین لحظه ای حتماً برای شما خیلی زیبا بوده است. و خوشحالم از اینکه داستان کوتاۀ جواز خان برای شما چنین لحظه ای را فراهم نموده است

به امید روزی که وطن دوبار خانۀ ما شود

با حرمت و ارادت


اسم: محمد معصوم دهاتی    محل سکونت: قندهار    تاریخ: 23.06.2014

محترمه خانم ملالی جان موسی نظام!

بار دیگر سلام و احترام تقدیم است. ممکن قبول کنید که نوشته های تانرا می خوانم. شما سخت "شکاک" و "نا آرام" بنظر می رسید، چه علت است؟ اگر از موجودیت "فساد اداری" و سائر "نا رسائی ها" و حوادث غم انگیز در کشور افغانستان با این شیوه نام می برید، هیچ کسی بی خبر نیست. همه شکایت دارند.

شما از کدام موضوع تازه و "بکر" نام نبرده اید و هم کدام "اختراع" و "کشف"، نکرده اید، که در انتظار پیروی همگان از کلمات خود باشید.

شما اگر می خواهید خدمت تان را به مردم تان مؤثر تر بسازید، قدم رنجه فرموده از درون جامعه، تحلیل "کمی" و "کیفی" آموزنده و رهنمود دهنده تهیه کنید.

خود به گردن خود "مدال افتخاری" آویزان نسازید. هر عمل "جرمی" و "غیر قانونی" توسط یک "مجرم انسانی" صورت می گیرد. چنین اشخاص را باید مستند، افشاءء نمائید... باید نوعیت "فساد" را با عوامل آن توضیح دقیق تر بدهید. تنها اینکه بطور موهوم اظهار کنید که موجود است، کافی نخواهد بود.

اقلاً در یک مورد بین طرز دید من و شما فرق فاحش وجود دارد.
شما می نویسید: «تو بگو دوست تو کیست، که من بگویم تو کی هستی!»، ضرب المثل دیگری شنیده ایم که می گویند:"بگو کجا قرار داری، می دانم کی هستی". برای من جذب انسان برای کدام هدف سیاسی مطرح نیست، بلکه درک مفاهیم مهم است. همه انسان ها نزد من از احترام برخوردار اند و شما هم.
تصادفاً از نوشتۀ شما مطلبی را "نقل" کردم، شما فوراً به جهات دیگر کشانیدید.

شما را نمی شناسم. سوانح مختصر تانرا در "سایت" خواندم، اولاً به هر انسان احترام دارم و باز بیک خانم بیشتر و بیشتر. اما اینکه فوراً قضاوت های بیجا نموده، به همان تبلیغات یکنواخت ادامه دادید، برای خودم نه نو است و نه هم در خدمت خاص شما، وقت دارم.

با احترام

دهاتی


اسم: دیده بان دیموکراسی افغانستان   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 22.06.2014

اعلامیۀ دیده بان دیموکراسی افغانستان جهت دریافت راه حل برای پایان دادن به بحران انتخاباتی


اسم: میهن زرغون   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 22.06.2014

کشور زخم دیدۀ ما افغانستان شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شورا های ولایتی در سال 2014 بود، دور نخست این انتخابات که به تعداد 8 سیاستمدار مملکت برای ریاست جمهوری و هزاران تن برای احراز کرسی های شورا های ولایتی با هم رقابت داشتند در تأریخ 16 حمل 1393 هـ ش مطابق به 5 اپریل 2014 م مؤفقانه برگزار گردید.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: انجنیر شریف   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 22.06.2014

انتخابات و اینهمه مصرف و تبلیغ و تکریم چه فایده، در کشوری که سی وپنج سال است، مقدرات کشور یا توسط بیگانگان تعیین شده یا بدست زورآوران و مدعیان جهاد!
آقای عبدالله عبدالله گویا نکتایی و دریشی لوکس او، هرگز با افکار پوسیده و « تنظیمی» او شباهت و همخوانی ندارد!
عبدالله، به مسند ها و جایگاه های قانون و نظم و آرامش، پشت پا زده، بیانیه های آتشین و تحریک کننده صادر میکند و پایتخت را به چماقداران جمعیتی یا مزدوران اجیر شده داده است، تا رژه بروند و با نمایشات اکروباتیک و برق اسلحه، مردم را بترسانند و« زنده باد، مرده باد» بگویند!
برای عبدالله و تیم او که صد ها میلیون را در پروسه انتخابات، مصرف کرده هیچ تفاوتی نمیکند اگر چندین ماه، بحران و هیاهوی انتخابات دوام کند، وای به حال اهالی پایتخت که چند ماه آزگار است به دفاتر دولتی و مصادر امور برای حل مشکل و پیشبرد امور روزانه شان مراجعه میکنند اما مسوول دفتر و موسسۀ را پیدا نمی کنند!
خرید و فروش، متوقف شده،حتی خرید و فروش موتر و عراده جات ، معطل است!
تاجران ملی، از تداوم اینهمه بی سامانی و بلاتکلیفی، به جان آمده اند و دکانداران، نمیدانند، چه خاکی بر سر کنند!
فیصله مهم ترین امور از رئیس جمهوری طلب میشود که دورهٔ کاری او تمام شده وایشان در حقیقت« هیچکاره» است!

آیا کمیسیون های انتخابات در مقابل اینهمه تهدید و فشارمیتوانند ، امور محوله را پیش ببرند؟
روزنامه های وابسته به شورای نظار، میگویند،اگر اشرف غنی احمد زی، برنده اعلام شود، عبدالله آن را قبول نمیکند بلکه یک حکومت موازی «یعنی ثانوی»تشکیل خواهد نمود!این است نتیجه مشق و تمرین دموکراسی امریکایی پس از دوازده سال!


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 22.06.2014

1- عبدالله دو تایی افغانستان را به اسارت گرفته.
2- او قانون افغانستان را تحقیر، توهین و زیر پاه نموده.
3- عبدالله دو تایی خوابی دیده که تعبیرش را کس نمیداند و غذایی خورده که بنابر ثقلت آن هضمش برایش مشکل است.
4- نامبرده به تکلیف یاد فراموشی مبتلا بوده همه گذشته های خودرا از یاد برده.
5- او خودرا در نقش پیشوایان و رهبران نامدار جهان دیده فکر می کند که مارتن لوتر کینگ و یا نلسن مندلا است.
6- او ضعف و جبن رئیس جمهور و علایق شدید اورا با مردم پنجشیر و مخصوصاً شورای نظار درک نموده ، رئیس حمهور اورا جناب عالی خطاب نمود و پیشنهاد او را که کاملاً خلاف قانون بود برای مداخلۀ ملل متحد پذیرفت. و ملل متحد بخاطر گل روی عبدالله سه صد نفر ناظر را با مصارف اضافی قبول نمی کند.
7- خواسته های عبدالله از لحاظ قانونی در جهان سابقه ندارد و به هیچ صورت حق فیصلۀ عزل یک کارمند بلند پایۀ دارالانشاء کمیسیون مستقل انتخابات را ندارد. باید تحقیق بیطرفانه و شفاف ثابت کند که آیا امرخیل کار خلاف قانون نموده و یا قوماندان امنیه ولایت کابل خلاف قانون چنین مداخله را نموده نتیجه باید عامل جزای یکی باشد.
8- هیچ قانونی به او حق نداده که فرمان توقف تکمیل پروسۀ انتخابات را صادر نماید.
9- عبدالله بکمک امرالله صالح و جمعی از ماجرا جویان حرفوی مردم ایله جاری را خریداری و در جاده ها کشانده.
10- افسوس که جبن و دنائت در سرتاسر این حکومت سایه انداخته، اگر شهامت شجاعت، احساس مسئولیت و تطبیق به قانون می بود امروز عبدالله را بجایش می نشاندند و رخ اصلی قانون را برایش نشان میدادند.
11- رئیس جمهور با محبت، احترام و عواطف خاص که به این مردم دارد از دریور دستگاه خاد مارشال ساخت و اورا معاون اول برگزید. با فوت مارشال پسرش را به ارگ به عزت واحترام دعوت نموده لنگی خانزادگی بر سرش گذاشت و مردی گنهکار دیگری را از عین قماش معاون اول ساخت.
12- با موجودیت کرزی ترسو، جبون، مصلحت گرا و معامله گر و بی مناعت شاید عبدالله افغانستان را به قهقراء بکشاند و بکدام عکس العمل قانونی مواجه نگردد.


اسم: احسان الله مایار    محل سکونت: ویرجینیا- ایالات متحده    تاریخ: 22.06.2014

خواهر عزیزم!سالها در پی آزادی و نجات میهن عزیزم سرگردان قاره ها بودم و روزنه ایکه بمن امید رسیدن را به روشنی و سعادت در خاکم و مردمم نوید بدهد بنظرم نمی آمد.

امروز نوشتۀ بینهایت ترسیم کنندۀ شما و تشریح واقعی زندگی مرد خانوادۀ " تنی" به یک بارگی از تاریکی مرا به روشنی هدایت نمود. اشک مجرای خودرا از چشمم پیداکرد و با جریانش در وجود کهن سالم احساس نوازش راحت را نمودم و مرا در گذرگاه، جائیکه جوانی خودرا در آنجاسپری نموده ام، رهنمائی کرد و هوای معطر چهاردهی شصت و چند سال قبل را در قفس تنگ سینه ام دریافت کرده و اسایش نمود.

چند شاخه گل خیالم را بالای قبرک "دریمه گله" نثار نموده و از شما، خواهر عزیز قلباً تشکر میکنم که مرا به رسیدن روزهای نیکو در صلح و آرامی مردمم در خاک عزیز تر از جانم یاری نمودید. به قلم تان برکت-


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 22.06.2014

محترم خانم ملالی نظام سلام!

1 - بشما اطمینان میدهم که نوشته های تانرا می خوانم، بالاخص که به آدرس من باشد. برمیگردم به اصل مطلب:
2 - انعطاف پذیری یکی از خصایل خوب انسانی است، اگر انسان دارای چنین خاصیت نبود و هر کس در موضع خود می ایستاد هیچ وقت هیچ اختلافی و جنگی ودعوی بین انسان ها پایان نمی یافت. شماآ گاه هستید و زود به عمق این نکات پی می برید ضرور نیست که به تفصیل سخن گویم.
3 – از شما میپرسم چرا قبل از رویکار آمدن رژیم موجود حکومت تحت حمایت شوروی، حکومت ملوک الطوایفی برهان الدین ربانی و گروه طالبان را در نظر نمی گیرید و با سیزده سال اخیر مقایسه نمی کنید . میدانید که درستی و نادرستی و یا تفاوت های پدیده های فیزیکی و یا اجتماعی وقتی به خوبی آشکار شده می توانند که با دید آگاه آنها را تحلیل وتجزیه و باهم دیگر مقایسه کرد.
4 – چیز های را که شما در مورد فساد اداری می گوئید این چیز ها را دیگر عامی ترین آدم در افغانستان میداند که فساد وجود دارد و شگاف میان دارا ونادار روز بروز عمیق شده میرود و لی آنطوریکه شما میگوئید جامعه روبه زوال نیست، توسعه هم کما کان جریان دارد. گدای روی سرک هم روزانه یک چیزی برای امرار حیات بدست می آورد.
5 – نمیدانم از نظر شما چه چیز در یک جامعه مهم است؟ شاید بگوئید عدالت ولی از دید من (آزادی) آزادی باشد که انسان ها برای رسیدن به حق وعدالت بتوانند آزاد سخن گویند، احزاب و سازمان های مبارزاتی شان ر ا ایجاد کنند.
اگر از هر چیز در افغانستان چشم پوشی شود ولی از آزادی که در این سیزده سال اخیر در کشور وجود داشته در طول تاریخ افغانستان وجود نداشته است.
6 – در نوشته قبل از این که درست تپ نشده، موضوع به این مفهوم بوده که انسان از طریق صرفاً شنیدن اخبار و صحبت با این و آن سیاست را فرا گرفته نمی تواند، این اشارۀ بوده به کسانی که با همین نوع آشنائی با سیاست وارد بحث می شوند.
7 – اگر داکتر عبدالله و جناح جنگجویان وی روند مسالمت آمیز را به بحران به بحران نکشند، به زودی آقای کرزی از قدرت کنار رفته و بجایش اشرف غنی احمد زی قرار خواهد گرفت و حال که یک مقدار نهاد های دولت ریشه گرفته او می تواند در زمینه محدود ساختن فساد و کار های دیگر موثر واقع شود و بدینترتیب شما هم از انتقادات علیه کرزی راحت خواهید شد.


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: المان    تاریخ: 22.06.2014

ساعت ۷ صبح روز شنبه ۲۴ جوزای سال ۹۳ است . نسیم ملایمی با برگ درختان در نجوا وبازیست. پرندگان مست در پروازند. گرمای دلپذیر ولسوالی «تنی» را نوازش میدهد. صف طویلی از مردم درمقابل دروازۀ دخولی ادارۀ رأی دهی مرکز« تنی »از مربوطات جنوبی افغانستان که دو ساعت بعد آماده جمع آوری رأی از رأی دهندگان میشود، تشکیل شده است....

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 21.06.2014

جناب محمد معصوم دهاتی سلام،

درست می فرمایید، اگر اعتقاد قلبی به ادای احترام به طرف مقابل نباشد، کاملا بی احترامی به «احترام» صورت میگیرد، پس می بینید که من به عوض، کلمۀ « جناب» را که مورد پسند همیشگی تان برای آنانی بوده که هنوز از دید شما نیافتاده اند، یعنی که نوبت شان نرسیده است استعمال نموده ام.
ثابت ساخته اید که مرا خوب می شناسید که « ادعا» دارید، خوش می شوم نوشته های نا چیز این قلم شکسته را مردم بخوانند؛ مگرهر نوشته ای در میدیا به منظور مطالعۀ خوانندگان منتشر نمی شود؟ نکند این شناسایی خدای نکرده به بیشتر از نیم قرن بکشد و قضاوت خوانندگان در مورد جناب تان به از خود کشی و بیگانه پرستی منجر گردد.
با مداخله و طرفداری شما از عقاید همتای مورد علاقۀ تان آقای بارزکه علم طرفداری دولت فاسد و مافیای چپاولگر دارایی های عامه را همیشه بلند نگه میدارد، نکند جنابتان هم معتقد باشید که آن گروپ و گروه ملت تباه، ملی گرایان «!؟» واقعی و خدمتگاران مردم مظلوم افغانستان هستند؛ آخر مثلیست معروف که: تو بگو دوست تو کیست، که من بگویم تو کی هستی!
ریشخند عوم الناس بر واقعیت های بر آلای حیات آنان را اگر پسندیده می دانید، شاید عادت تان باشد، وگرنه انتقاد باید مستدل، سازنده و عاری از عقده مندی های شخصی صورت گیرد. شما از خدمات کوچک و ناچیزی که برای هموطنان انجام میدهم و آنرا مورد استهزاء قرار داده اید، دقیقاً و کاملاً مطلع هستید و اینکه با تمسخر گوناگون خارج از موضوع، بر استعداد رسامی من انگشت می گذارید و چون وفرت غضب تان بر مغضوب دیگری شما را رنج می دهد، مسئلۀ « هندسه» و « تاریخ علم» را که شاید منظور تان« علم تاریخ» باشد، پیش میکشید، تعدادی خوب مطلع هستند. یعنی که در بتو میگویم، دیوار تو بشنو. راستی که نام خدا جناب « سابق پیر محمد بابر» که حال از لندن کوچ نموده و سه و نیم دهه بعد به قندهار تشریف برده اید، با وجودی که در پورتال در همین هفته از خستگی نالیده اید، خوب حوصله در مردم آزاری و طعنه زنی دارید.
بعد از دیروز که از جدال با دیگران خسته شدید و با پراگنده نویسی که شناخت سبک تحریر تانرا پنهان نماید، بر من انگشت انتقاد گذاشتید، چند ایمیل و پیام سکیپ برای معرفی تان از خبرگان حساس دریافت نمودم، البته که به همه اظهار داشتم که جنابتان را با دلایل زیاد شناخته ام. آقای نبیل مسکینیار هر زمان از مراجعین تیلفونی خسته میشود، به آنها میگوید که آنان را شناخته است و این بیت را هم ذکر می نماید:
بهر رنگی که خواهی جامه میپوش من از طرز خرامت می شناسم
باید عرض نمود که پسندیده است که نوشته عاری از کمرسی های املایی و انشایی باشد، اما انسان است و واجب الخطاء و میشود که اغلاط تیپی ای که کمبود حروفی مثل« ر- د- ن- ی» و امثالهم باشد، گاهی صورت گیرد، مثل جنابتان که نوشتید: وقتی از تغییر ناپذیری حرف میزند« می زنید» و یا اینکه مثل ماهای اخیر که این کمینه مشکل قوۀ باصره داشته ام، حروف از تایپ باز می ماند. خدا روزی را نیاورد که «متصل» لغاتی مورد استفاده قرار گیرد که کاملاً مفهوم دیگری را افاده نموده و ارتباط موضوع در جمله حذف گردد. جناب آقای بارز درین زمینه همه « الا» ها را « الی» مینویسند و دوست عالم شان هیچ توجهی در اصلاح آن نمی نمایند.
این کمینه در یکی از نوشته هایی که به منظور دلداری دوستی صورت گرفته است، در ستون« تبصرۀ شما در مورد مضامین نشر شده» به لغت عجیب و جدیدی بر خوردم و بی اختیار مثل یک طالب العلم وظیفه شناس به «فرهنگ عمید» پناه بردم، بلی لغت نا مأنوس« تصحصح» در آنجا موجود نبود، بعد بیاد «حضرت حافظ » افتادم که فرموده اند:
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟!

خدا یار و نگهدارتان.

اگر مسئولین واقعی پورتال افغان جرمن آنلاین«مستعار نویسی» تیم اداری را منسوخ قرار ندهند، اعتماد خوانندگان بخاطر توهین و عدم احترام به آنان، به تدریج هدوز هم از بین می رود.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 21.06.2014

درجواب به فرموده جناب محترم ا. رسول از شهر زيباي مونشن المان !
ميگن : " نکرېځي چه داختر له ورځي تيري شي  ، پر ديوال يي موښي "
با خواندن نويشته جناب  ا . رسول يك قصه ( سرگذشت ) بيادم آمد .
قصه از اين قرار است كه در صنف يازدهم يكي از همصنف ما حين امتحان ازطرف استاد بالفعل به 
نقل گير ميايد واورا از صنف خارج ميسازد واز چانس رفتن به صنف بالا محروم ميگردد.
اينجاست كه بعد از سپري نمودن امتحان، ما چند نفر همصنفي تصميم ميگريم تا رفته به اين
همصنفي بد چانس خود تسليت گفته غمشريكي خودرا اظهار نمايم، ولي جاي تعجب اينكه ما او را در يكي ازاطاق های خواب در حالي يافتيم كه با چند نفر ديگر سخت مصروف پربازي بنام بازی پسكوت بود. به هر صورت، همينكه موقع را مناسب يافته، به او اظها ر تأسف، تاثر و غم شريكي
نموديم، با چنين جواب از جانب او مخاطب شديم: برين حراميا ! شما در چی قصه استين مه چار كوت خورديم.
بلي، وقتي ادم بخش نظر سنجی سايت واقعاً ملي  AGO را باز ميكند وبه خواندن نظریات می پردازد
گوئي اصلا در كشور ما خير و خيرت بوده، هيچ چيزي قابل تشويش رخ نداده، جز يك بازی كه از طرف آقای بارز در چاراهی فيثاغورس براه انداخته شده بود و بعد از پرخاش، شش در مقابل يك بنفع كرزي خاتمه يافت.
هموطنان عزيز ! جوانان سرسپرده كشورما به توصيه ها و مشوره های وطن دوستانه و معقول شما بيشتر ا زپيش ضرورت دارد. بناءً وقت ان رسيده تا اهل خبره و وطن دوست ما دست به كار شده اذهان عامه را روشن و اماده پيكار عليه هيولای جنگ سالار سازد - اين است رسالت تاريخي يك روشنفكر .
پايان - عزيزي


اسم: ا، رسول   محل سکونت: مونشن آلمان    تاریخ: 21.06.2014

سلام به قلمداران عزیز !
خواهران وبرادران قلمدار افغانستان بخصوص بخش نظر خواهی افغان جرمن آنلاین که به مرض جرو بحث دچار شده اند مورد نظر بنده است. گذشته ازین «تراپی» موثر اگر همین جنگ زرگری گک نباشد به چه خوده مصروف مشغول بسازیم . ازین ها اگر بگذریم هریک از دوستان که با نام های پس پرده و پیش پرده، درزمینه فعال بودند و میباشند ولی قناعت هیچ کس راهیچکس فراهم کرده نتوانست باید عرض شود که : جز ضیاع وقت چیزی دیگری از آن بوور نمیشود.
اینک با مزاح و شوخی عرض شود که پیشنهادی جالبی برای قلمداران بیکار عزیز دارم. در افغانستان پول سرشاری را دولت پاکستان و ایران بخاطر بر سر قدرت آوردن دست پرودۀ شان عبدالله عبدالله جان تخصیص داده است. عبدالله عبدالله که در تعهد خود حامی منافع این دوکشور خواهد بود. پس دول نامبرده پول سرشار را برای کسانی نثار و بذل و بخشش خواهند کرد که در طرفداری عبدالله جان تلاش و مساعی بخرچ دهند. اگر در زمینه شخص قلمدار و عوام فریب باشد، صاحب پول بسیار خواهد شد. همانطوریکه در دور اول اشخاص واجد شرایط فوق توانستند که کمترین رأی جهادی و قلدر را که برای عبدالله در صندوق های رأی ریخته بودند رأی ملت جا بزنند و نزدیک بود عبدالله را برنده نشان بدهند که خوشبختانه نشد. چنانچه پاکستان در اکثر رسانه هایش همین کا را بخاطر تقویه روحیه طرفدار عبدالله که از لحاظ کیفیت همه پولدار و دزد سرگردنه بودند ولی از لحاظ کمیت در اقلیت قرار داشتند. اینک جناب امر خیل که در بخش اول تشریف نداشتند ولی هم اکنون تمام راهای تقلب را بر دزدان سر گردنه با شفافیت و صداقتش بسته است. دشمنان وطن را سخت هراسان ساخته که همه مثل دوران جهادی نزدیک است بگوه برایند و جهاد پاکستان و ایران را دوباره در افغانستان براه اندازند. طرفداران همه به ستیز آمده اند تا دار و ندار شان را در بازی بورد وباخت انتخابات بگذارند وعبدالله را برسر قدرت آورند. زیرا مفاد آنها این خواهد بود که اگر دبل عبدالله بر سر قدرت بیاید در پنج سال دیگر از راهای نامشروع دو چند مصرف شانرا بدست آورده وبرای پنج سال دیگر دست آزاد در قاچاق دزدی و چپاول داشته باشند. ازینرو درین خرتو خری ها اگر میخواهید مفت صاحب ملیون دالر شوید بشتابید که در آینده پشیمانی سودی نخواهد داشت. این بود عرایض بنده که شما را ازین بازی زرگری رهانیده به بازی دیگر تشویق میکنم که کی میتواند در ظرف چند روز مثل دبل عبدالله دبل ملیادر زمانه شود.
درین زمینه نیروهای شیطانی مثل پرتو نادری ، احمد سعیدی ، فرشته حضرتی ودیگرا ن برای کسب پول سخت فعال شده اند. زیرا آنها میدانند که افغانستان هرگز آباد نخواهد شد ولی ما میتوانیم مثل عبدالله پوادار شویم . من زنده دنیا زنده ــ من مرده دنیا مرده!


اسم: علی    محل سکونت: کابل    تاریخ: 21.06.2014

سلام نویسندگان وقلم بدستان !
گفته های دیروزآقای کرزی که صلاحیت کمیسیون انتخابات را به قانونی وخارجیان سپرد واقعاً فاجعه بار بود،اگراین معامله گری آقای کرزی باشد هیچ ارگان قانونی ازحیثیت قانونی خود برخوردار نخواهد بود، امیدوارم تیم تحول وتداوم از حیثیت قانون و قانون مندی دفاع کرده در برابر این خاست نامشروع و ماجراجویانۀ عبدالله عبدالله کم نیاید.
وسلام


اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 20.06.2014

عبدالله عبدالله که یک روز پس از اعلام تعلیق رابطه تیم انتخاباتی‌اش با کمیسیون مستقل انتخابات در یک نشست خبری حضور یافته بود، گفت که از نظر تیم او فعالیت‌ کمیسیون‌های انتخاباتی افغانستان از این پس "غیرمشروع" است و آنها نتایج کارهای بعدی این کمیسیون‌ را قبول نخواهند کرد.
سوال فرض کنیم اگر نتایج به نفع عبدالله عبدالله تمام شود هم قبول ندارد؟


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 20.06.2014

ايااعتراض و خواسته های جناب عبدالله عبدالله بنابر قوانين نافذه كشور موجه است ؟
اگر جناب ع . عبدالله اعتراض دارد، اعتراض صرف با مراعات نمودن آداب ان ( منحيث يك اعتراض ) قابل ارزيابي وبررسي است.
آداب اعتراض:
- علم واگاهي
- حسن نيت
- واقع بيني با توجوع به اين كه، جناب ع . عبدالله هيچ كدام از آداب و عناصر اعتراض را كه  "داشتن اگاهي نسبت به موضوع، فرق و تميز اعتراض از بهانه تراشي و طرح اعتراض با توجوع به موقيعت سياسي نظام " را درنظر نه گرفته ، لذا اعتراض نه بلكه بهانه جويی بوده كه دسيسه را در لاي ان بايد جست.
واگر جناب ع . عبدالله خواسته ها دارد، كه دارد ؛
- به تعليق دراوردن كار ضياءالحق امرخيل
- رئيس كميسيون ثابت سازد كه در دور دوم انتخابات هفت مليون نفر اشتراك نموده .
- تفاوت آمارء شركت كننده در دور دوم انتخابات نسبت به دور اول در چند ولايت خاص وغيره
همه اين خواسته ها بنياد حقوقي نداشته مغاير قوانين نافذه كشور بالاخص قانون مستقل انتخابات وتعهدنامه  كه به اساس ماده 78 شخص ع . عبدالله منحيث كانديد با كميسيون انتخابات امضاء نموده بوده و موجه نميباشند :
  مراجعه نماييد به " قانون مستقل انتخابات : قانون تشكيل - وظايف وصلاحيت هاي كميسيون مستقل انتخابات وكميسيون مستقل شكايات انتخاباتي " وتعهد نامه بين كميسيون مستقل انتخابات وكانديدان.
پايان 


اسم: محمد معصوم دهاتی   محل سکونت: قندهار    تاریخ: 19.06.2014

محترمه خانم ملالی موسی نظام!

من هم از یک وطن ویران سلام حضور شما می فرستم. مگر تشویش ایجاد خواهد شد، هرگاه انسان کلمۀ احترام را از صمیم قلب ذکر نکند، حتماً بی احترامی به کلمۀ احترام خواهد بود.

محترمه!
چون شما خوش می شوید که کسی نوشتۀ شما را بخواند، بناءً من هم خواندم. شما به افتخار می نویسید: "- درست فرمودید، الحمدلله تا بحال بسیار فعال هستم، خداوند توانایی نصیب نماید تا سالهای بیشتری را همین طور در خدمت هموطنان مهاجر و آنانیکه در وطن با چور و چپاول و مظالم وسیع بشری توسط یک اقیلت زورمند به گروگان گرفته شده اند، سپری نمایم. آمین!"

راستی اگر شخص شما نمی بودید، خدا می داند که این مملکت دیگر چه حال می داشت. استعداد رسامی شما خوب است، علاقۀ شما به "هندسه" و "تأریخ علم" چطور است. بر متون "عالمانه" درین "سایت" تصدیق می فرستید. به دموکراسی هم حتماً علاقمند هستید!
وقتی از تغییر نا پذیری بدین ترتیب حرف می زند: " تغیر ناپذیر که چه عرض کنم، بلی کاملاً صحیح میفرمایید، آخر عقیده و نظر مرا که خوانندگان سال های متمادی
در مطبوعات مطالعه می نمایند، یقین متوجه این نکته شده اند که آنچه را منطق و قضاوت این جانب از اوضاع
آشفته و رو به زوال افغانستان عزیز دریافت می کند، در مجموع نمیتواند مرا بسوی انعطاف پذیری بکشاند. بلی در
مورد وطن عقلید من تغیر نا پذیر است:" کاش شما مکتب "افلاطون" تأسیس" می کردید. او هم یک دولت "تغییر نا پذیر را می طلبید.

مؤفق باشید.

با احترام

دهاتی


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 19.06.2014

بقرار خبر امروز «FP « Foreign Press به تعداد صد نفر در کابل به طرفداری عبدالله مظاهره کردند.
نماینده ای سرمنشی ملل متحد کابل به هر دو کاندید پیشنهاد کرد که مقررات و تعاملات پروسۀ انتخابات که باساس قانون ایجاد گردیده و توسط پارلمان منظور شده واجب المراعات و واجب الاحترام است.
منابع غربی و جکومت افغانستان ختم مؤفقانۀ این انتخابات در شرائط کنونی برای افغانستان حیاتی می خوانند.


اسم: عبدالصبور صافی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.06.2014

از این همه برخورد ها نتیجه ای که بدست می آید اینست که تیم داکتر عبدالله عبدالله حاضر نیست که باخت خود را متمدنانه بپذیرد و باخت را برای خود کسر شأن می داند و فکر می کند که با قبول باخت و تبریکی دادن به رقیب انتخاباتی نه تنها از نفوذ وی بلکه از شخصیت وی در بین مردم می کاهد، از این رو هم کمیسیون هم حکومت و هم مردم را به جعل و تزویر متهم می کند در حالیکه بیشترین تقلب را در دور اول شخصاَ عبدالله عبدالله به مهندسی فضل احمد معنوی محیل ترین چهره ای که در افغانستان بی رقیب است انجام داده بود. وی با مشوره های زهر آگین خود احساسات عبدالله عبدالله را مورد بازی خود قرار می دهد تا از آن بهره برداری افزاری و شخصی کند عبدالله عبدالله می خواهد پروسۀ انتخابات را سبوتاژ کند و با ماجرا جویی و معامله گری خود را به پیروزی برساند
و یا امتیاز نصیب شود.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: abdullah   محل سکونت: fremont caliofornia    تاریخ: 19.06.2014

عبداله میگوید: کمیسون انتخاباتی و شکایات، کرزی، ملل متحد، کمشنر اروپا و امریکا، استخاره هیچ کدام را قبول ندارم اگر 50 میلیون مصارف انتخابات مرا که از حولۀ کف دست پیدا کردیم بدهید باز قبول دارم مثل دفعه گذشته، ورنه جوی خون جاره میشه!!!!!


اسم: عارف عباسی    محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 19.06.2014

داکتر عبدالله در دور اول که فیصدی بلندتر آراء را کمایی نمود از شهامت، بیداری، هوشیاری و درایت مردم سخن گفت و شمول هفت ملیون افغان را به پای صندوق های رأی رفتن تحسین و تائید کرد. از کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون سمع شکایات با ملاحظاتی تمجید نموده گفت وظایف خود را بوجه احسن انجام دادند و همچنان از بیطرفی حامد کرزی در امور انتخابات با قدر دانی یاد نمود.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا     تاریخ: 19.06.2014

محترم آقای نعیم بارز سلام و احترام تقدیم است،
دو کار خوبی نمودید، یکی اینکه جواب این کمینه را دادید، بنابرآن معلوم شد مضمون بنده را مطالعه نموده ایید. دوم اینکه نا رضایتی و انتقادات تان را تقسیم بندی نمودید. اینک به همان اساس عرایضی تقدیم مینمایم:

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ا، رسول    محل سکونت: مونشنن آلمان    تاریخ: 19.06.2014

جناب بارز برباد رفته است. نباید جناب ایشان را تحت محاکمه گرفت . جناب بارز که از دست وپاچگی میخواهد بینی خمیری برایش دست و پا کند چنان خود را باخته است که به ضد ونقیض نویسی پرداخته خودش خود را بار بار نفیه میکند . بطور مثال «
اگر به صورت آرام و نکته به نکته و منطقی مسایل مورد اختلاف به بحث گرفته شود و هدف از آن رسیدن به واقعیت ها و نزدیک شدن به یک حقیقت نسبی باشد نه مقابلۀ منفی کینه ورزانه و تحقیر مخالف فکری و مجبور ساختن آن به کنار رفتن از بحث خوب است.» بدبختانه این پند گو ــ خود شان توبه کمتر میکند و دور از عرف و روال عادی جامعه پا را فراتر میگذارد و دست به توهین آشکار میزند . بطور مثال:
نعیم بارز : « کاش آقای قیس کبیر هم می توانست مثل شما مسایل سیاسی را با خطوط هندسی بنویسد.» وباز در جای دیگر خطاب به خانم ملالی نظام چنین مینویسد که:
«1 - بسیار فعال هستید ولی تغییر ناپذیر.
2 - تنها نیستید، چند تا هستید که از تعریف و توصیف همدیگر هیچ خسته نمی شوید، بالعکس از شوق پرواز بر آسمان می نمائید.
.............
.........
ازینرو آرزومندم به این بحث براه انداخته سده نقطۀ پایان گذارید . ضراب المثل زیبای پشتو است که: چی غل دی ناوری مل دی واوری.


اسم: نور   محل سکونت: لندن    تاریخ: 18.06.2014

عجیب دنیا است و چه سیاسیون داریم:
1- عبدالله که تا وقت وزیر خارجه بود از اقای کرزی شخص نیک نام، شخصیت ملی و چه القاب دیگر میکرد، اما بعد از رانده شدن از قدرت همه این القاب و نام های نیک نسبت به کرزی به اشکال و پسوندهای معکوس استفاده شد.
2- در انتخابات 2009 هم بهانه گیری های چون، برطرفی بعضی اشخاص و جابجایی دیگران را پیش شرط گذاشت بود.
3- در دور اول انخابات سال جاری که فیصدی آرای تقلبی که بدون گذشتن از فلتر های کمیسون های انتخاباتی وارد سیستم و شمارش شده بود ، جناب هیچ واکنش نشان نداد و خیلی خوش هم به نظر می رسید.
4- گرچه تا هنوز نه نتایج قسمی، نه نتایج اولیه و یا هم نهایی این دور (دور دوم) اعلام شده اماجناب ایشان از همین اکنون در صدد ایجاد تنش و بحران در کشور شده.
5- کجاست جامعه جهانی و مردم بیدار و طن که از وی بپرسند که هرگاه تو تحمل برد رقیب و شکست خود را نداری چرا همه را ضرب صفر میکنی؟
6- توصیه من به ایشان این که تو داکتر اشرف غنی را مانند کرزی فرد باج ده که چند وزارت ولایت و سفارت را برایت بسپارد فکر مکن ، هرچه دلت هست بکن (به کوه بالا میشوی یا هم پس همان وظیفه پدری خود را انجام می دهی).


اسم: محمدنعیمبارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 18.06.2014

محترم پلوشه راستکار سلام !
سبک بسیار زیباه و پر محتوای نوشته شما بسیار دل پذیر و آموزنده و در خور ستایش است. کاش آقای قیس کبیر هم می توانست مثل شما مسایل سیاسی را با خطوط هندسی بنویسد. از رهنمود های ارزند تان تشکر>


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 18.06.2014

قهرمان که نه به خاطر یک شکم نان، بلکه به خاطر سرنوشت مملکت اش، در روز انتخابات، مرگ دخترک هفت ساله خود را پنهان نمود تا اول مردم به انتخابات روند و بعدأ جگر گوشه اش را به خاک سپارند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: پاریس    تاریخ: 18.06.2014

محترم خانم ملالی نظام سلام !

1 - بسیار فعال هستید ولی تغییر ناپذیر.
2 - تنها نیستید، چند تا هستید که از تعریف و توصیف همدیگرهیچ خسته نمی شوید، بالعکس از شوق پرواز بر آسمان می نمائید.
3 - سیزده سال است که یک نواخت علیه کرزی تبلیغ می کنید، در همین ارتباط از من ونوشته هایم نفرت دارید، خیر در انتظار حسن رفتار تان نسبت به خود نیستم.
4 - میدانم که مرد «عالم» شما قیس کبیر است، که مثل پسر یتیم در پی «مردناجی» است، از دیموکراسی خوشش نمی آید، چون به قول خودش متعای «وارداتی» است ولی از تولیدات و واردات تکنالوژی غربی خوشش می آید زیرا به خیال وی با فرا گرفتن «انفورماتیک» به آسانی میتواند تمام علوم بشری را فرا گیرد، سیاست را از همه آسانتر، فقط گوش دادن به اخبار و حرفاین و آن کافیست. برای فراگرفتن دیگر علوم مثل (بیولوژی، فیزیک ریاضیات، کمیا وغیره ضرورت رفتن به پوهنتون ها و سال ها صرف وقت برای فراگرفتن درس ودانش نیست، اگر به تصور خانم نظام احیانیا مشکلی پیش آید نهاد «گوگل» در خدمت است.و بدینترتیب به قول آقای عباسی می شود انسان از شخصیت یک بعدی به «چند بعدی» علمی مبدل شود.
5 - در صفحه دوم و پراگراف دوم با خط آبی از روی عکس صفحۀ در بی بی سی آمده است:« اگر ده انگشم را ببرند بازهم راًی میدهم» با هر انگیزۀ که باشد این حرف قابل ستایش است زیرا تائیدیست بر روند انتخابات نه رفتن بسوی زور ورزی وجنگ، اما اینرا چرا به آقای قیس کبیر حالی و تفهیم نمی کنید؟
6 - محترم خانم نظام بیشتر از هر چیزی در نوشتۀ تان عکسی را که از یک خانم سالمند با کارت رایدهی در دست انتخاب کرده اید خوشم آمد.



اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 18.06.2014

اعلامیۀ دیده بان دیموکراسی افغانستان (DEMOCRACY WATCH AFGHANISTAN)

جلوگیری از عمیق شدن بحران انتخاباتی!

قربانی ها و اشتراک گسترده مردم د دور اول و دوم انتخابات پیام واضح و روشن داشت:
- مردم افغانستان به خشونت و افراطیت نه گفتند و به نظام مردم سالار و انتقال مسالمت آمیز قدرت در نتیجه اراده آزاد مردم از طریق انتخابات با قبول همه تهدیدات و مشکالات رای دادند،
- مردم افغانستان به صلح ، ثبات، وحدت ملی، رشد اقتصادی و محو بیکاری، حاکمیت قانون، حکومتداری بهتر، مبارزه علیه فساد اداری و روابط بهتر با جامعه بین المللی رای دادند


با درنظر داشت انکشافات اخیر در مورد میزان اشتراک مردم، تقلب گسترده و عدم اعتماد به کمیسیونهای انتخاباتی، دور از تصور نیست که کشور با وجود همه قربانی ها و حماسه آفرینی مردم داخل یک بحران عمیق که میتواند عواقب غیر قابل پیشنی داشته باشد،شود.

کمیسیونهای انتخاباتی در یک حالت خیلی حساس قرار گرفته اند و چنین به نظر میرسد که تفکیک آرای معتبر و تقلبی نا ممکن باشد. در دور اول انتخابات فرق آرا بین کاندیدان پیشتاز به اندازه زیاد بود که کار کمیسیونها را سهل ساخته و زمینه پذبرش نتایج انتخابات را فراهم ساخت ولی در دور دوم وضع کاملاً متفاوت و حساس تر است و زمینه قبول کردن نتایج انتخابات را خیلی کمتر ساخته است.

بحران محتمل انتخاباتی، حل انتخاباتی ندارد و ضرور است که در این شرایط حساس بطور فوری اقدامات ذیل اتخاذ شود:

چهره با نفوذ و قابل اعتبار کشور که در جریان انتخابات بیطرف بوده اند میتواند زمینه یک تفاهم سیاسی را بین دو کاندید فراهم سازد و قبل از اعلان اولین قسمی انتخابات به تفاهم ذیل برسند:

1. کمیسیونهای انتخاباتی باید مطابق به قانون با شفافیت کامل پروسه انتخابات را نهایی سازند و به نماینده گان با صلاجیت کاندیدان اجازه حضور در همه جلسات و تصمیم گیری ها داده شود،

2. بدو ن در نظر داشت نتایج انتخابات ،هر دو کاندید باید بطور واضح به مردم افغانستان اعلان نمایند که متعهد به ایجاد یک حکومت فراگیر ملی با در نظر داشت اصل شایسته سالاری هستند.

اقدامات فوق میتواند نگرانی های مردم را رفع نموده و جلو عمیق شدن بحران انتخاباتی را بگیرد و زمینه انتقال صلح آمیز قدرت را برای اولین بار در کشور مهیا سازد.

یادداشت:
- مردم به ثبات و صلح رای داده اند نه به بحران و خشونت
- در دموکراسی حاکمیت اکثریت به معنی دیکتاتوری اکثریت نیست و ما باید از بحران عراق بیاموزیم و نگداریم کشور عزیز ما دچار همچون مشکلات شوند.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 18.06.2014

مجترم بارز صاحب !

از دوستان عذر می طلبم که خلاف تعهد از توصیۀ شان سر کشی نموده بازهم به بارز صاحب نوشتم. باور کنید این آخرین نوشته ای است که خدمت بارز صاحب تقدیم می نمایم. بلی سی وچند سال است که شغل عریضه نویسی را بر گزیده ام و متواتر عرض حال مظلومان و بینوایان وطن را یا زبانی یا به بشکل عریضه به مقامات گفته و نوشته ام. به این حرفه افتخار دارم. از این که مرا در زمرۀ عریضه نویسان شمرده اید ممنون شما ولی من عریضه نویس هموطن رنج کشیده، بدبخت و بیچاره ام بوده ام و هرگز از طرف هیچ فردی تواناکه قدرت ابراز نظر خود را دارد بحضور شخصی چون جناب عالی عریضه ننوشته ام. ای کاش کرزی همۀ وفاداری های شمارا میدانست و ولسوالی به شما اعطا می کرد که شما لذت عریضه خواندن را می چشیدید. امید با رویکار آمدن شخص مورد نظر تان موقفی به نصیب تان گردد که افتخار عریضه گرفتن را حاصل نمایید.


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 17.06.2014

محترم آقای بارز، در ابراز نظر بر مسائل ملی، قضاوت سالم شایسته است
بعد از عرض سلام و احترامات، ضرب المثلی داریم که شری برخیزد که خیر ما در آن باشد، شاید مباحثۀ مطبوعاتی جناب شما با عده ای از نویسندگان، را نبایست به شر توجیه نمود، ولی در اعتراضات جدیدی که اینبار نوبت وار، آقای قیس کبیر با تحلیلات عالمانۀ خویش هدف قرار گرفته، بهانه ای میسر میگردد که بر تحلیلات دور از انصاف و قضاوت خاص تانف انگشت گذاشت.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 17.06.2014

قابل توجه محترم ښاغلی کبیر و عریضه نویسان شان!
اگر به صورت آرام و نکته به نکته و منطقی مسایل مورد اختلاف به بحث گرفته شود و هدف از آن رسیدن به واقعیت ها و نزدیک شدن به یک حقیقت نسبی باشد نه مقابلۀ منفی کینه ورزانه و تحقیر مخالف فکری و مجبور ساختن آن به کنار رفتن از بحث خوب است. و الی تلف کردن وقت و ضایع ساختن انرژی است. بلی شما که انجنیر انفورماتیک هستید و به میتود یا روش تحلیل و تجزیۀ علمی وارد می باشید. می دانید که برای شناخت یک پدیدۀ فیزیکی که از اعضای مختلف ترکیب می یابد، اگر بخواهید ماهیت آنرا درست بدانید، آنرا به وسیله لابراتوار تجزيه کرده و هر جزء آن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده و پس از آن عملیۀ تجزیه و ترکیب، دانشمندانه حکم نسبی علمی خود را صادر می نمائید.

در مسایل اجتماعی نیز قبل از اینکه گفته شود، چرا چنین و چنان است.
مثلاً چرا فساد اداری است؟ و چرا جلو فساد گرفته نمی شود؟ بهتر خواهد بود نخست شناخت درست و نسبتاً دقیق از اجتماع بدست آورده یعنی شناخت از اعضای متشکلۀ جامعه، دولت مردان و سطح فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و . . . به دست آورد، آنگاه بر پایۀ یک چنان شناخت می شود نسبت به نحوۀ زندگی مردم و عملکرد افراد و نهاد های دولت به داوری نشست. بقیه را به کمک لینک آتی مطالعه فرمائید.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 17.06.2014

- سيال مي يو مليون راي مخكي دي !
حرف درست و لو از زبان جناب عبدالله عبدالله هم بايد قبولش كرد.
جناب عبدالله در اقرار خود كه ميفر مايد "حريفم يك مليون رأی پيش است " كاملاً صادق است !
اما نبايد فراموش كرد كه ميگویند:" هر چه نور بيشتر باشد، سايه عميق تر"
جناب عبدالله باز هم قسمتي عمده حقيقت را اغماض نموده، از گفتن اينكه " كدام < يك مليون> رأی ؟ " طفره ميرود".
جناب عبدالله عبدالله ! اين همان يك مليون رأی است كه تيم شما در دور اول انتخابات تقلب، تصرف و
دغلكاری نموده بود و در دور دوم انتخابات، بنابر كنترول و نظارت دقيق ازطرف تيم جناب اشرف غني ازتكرار آن ممانعت بعمل امده از حاصل جمع رأی تان طبعاً بايد منفي ميگرديد .
جناب عبدالله عبدالله ! ميگویند: " رقابت تا زماني پسنديده است كه كار به حسادت نكشد " .
شما و تيم محترم تان بايد با نظرداشت تمام تلخي حقيقت به آن تن در دهيد و به رأی همان مردم كه با وصف خطر مرگ به پاي صندوق های رأی رفتند احترام قايل شويد .
در اخر مشوره من به تيم اشرف غني همان مشوره ( فرموده ) فرانسيس بيكن است كه در اين مورد ميگويد : " دهن زشتگوی را بايد با خاموشي وقار بست "
پايان - عزيزي


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 16.06.2014

محترم بارز صاحب گرامی!
افغانستان حساس ترین دور تأریخی خودرا می پیماید و همه با بی صبری منتظر اعلام نتایج انتخابات اند. تا جایی که من از اندیشه های نویسندگان این پورتال دریافته ام همه خواهان تغییر بنیادی در امور دولت داری اند و ناراض از آنچه در سیزده سالی که گذشت. طرز دید ها و افکار متفاوت است. من موقف خودم را روشن ساختم که معتقد به دیموکراسی متکی به حاکمیت جدی قانون استم.افغانستان بدون روبرو شدن بکدام بحران و یا جنگ داخلی بالآخره آیندۀ با سعادت خودرا در پرتو ارزش های دیموکراتیک می یابد. این که آقای محترم قیس کبیر چه می اندیشد و یا دگران چه طرز تفکر دارند به من ارتباط نداشته من مفتش عقاید نیستم حق دارند طرز دید خود را بیان نمایند. اگر با هر که در مشاجره کلاونگ شوم باقیمانده ای عمر کوتاه ام ضایع میگردد. چون من به شما نوشتم و شما در جواب من پرداختید موضوع بین ما و شما بود.
دوستان به من پیشنهاد توقف این بگو مگو را نمودند، که من هم با ملاحظۀ بی حاصلی آن توصیۀ دوستان را پذیرفتم.


اسم: abdullah   محل سکونت: fremont caliofornia    تاریخ: 16.06.2014

طوریکه دیده میشود در انتخابات مرحله دوم اشرف غنی رأی بیشتر دارد و شکایات عبدالله که زیاد تر در باره تقلب رئیس دارالانشاء است چونکه آن صندوق ها استفاده نشده در نتایج کدام تأثیری ندارد و امروز عضو از پارلمان که برای عبدالله کار میکرد به تالار پارلمان به اشرف غنی تبریک گفت.


اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: پاریس    تاریخ: 16.06.2014

محترم آقای عباسی !

شما که به زعم خود از موضع دیموکرات قیس کبیر دفاع نموده اید، آیا آخرین نوشتۀ وی را در همین دریچۀ نظر خواهی از نظر گذرانده اید؟ که به صراحت دیموکراسی را در افغانستان به حیث اندیشۀ وارداتی رد کرده و از همان موضع فرد محور در انتظار «فرد ناجی است>
پس قبل از اینکه به نوشته های من بپردازید، بهتر خواهد بود با هم تصفیه جساب کرده تا من بدانم که واقعاً با کی طرف هستم.


اسم: محمد علی سمیع   محل سکونت: هنگری    تاریخ: 16.06.2014

یکبار دیگر فضای سیاسی افغانستان تیره شد. این تیره گی از آنجا آغاز شد که عبدالله عبدالله راۀ گردنکشی سیاسی را در برابر خواست و آرمان مردم افغانستان که رأی خود را به اشرف غنی تخصیص داده اند، به پیش گرفت و آمادگی برای قبول باخت خود را نشان نداد. به همین خاطر، همین که باخت خود را احساس کرد، بدون صبر و شکیبائی به انتقاد از این و آن پرداخت و از قبول نتیجۀ که تا حال معلوم هم نیست...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 16.06.2014

عراق بسوی یک جنگ داخلی تمام عیار و خیلی وحشتناک در حرکت است، این جنگ به احتمال زیاد بعداز تخریب کامل عراق به تجزیۀ عراق منتج خواهد شد...
با سقوط رژیم صدام حسین بدست نیروهای امریکایی با حمایت معنوی ایران، که درآن بدون کدام دلیلی موجه یک رژیم با ثبات را ازبین بردند، یک کشور شگوفان را به مخروبه تبدیل کردند، رهبر شان را در روز عید به دار آویختند. مردم بی خبر عراق تحت تأثیر احساسات، منطق شان را از دست داده بودند و هر حرکت در راستای ویرانی کشورشان را بحیث پیروزی جشن میگرفتند وپایکوبی می نمودند... بعد از سقوط رژیم صدام حسین، امنیت و ثبات هرگز دوباره به عراق برنگشت. ایران با سیاست سلطه جویانه و تخریبگرش در منطقه رهبران جدید و مردم عراق را مورد تزریق انگیزۀ مذهبی قرار دادند. رهبری دولت جدید و پارلمان عراق تحت تأثیر دسائس شوم رهبران مذهبی ایران قرار گرفتند و از امضای توافقنامۀ امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا که می توانست با جلب حمایت جامعۀ جهانی یک تضمینی نسبی برای ثبات و حفاظت عراق باشد، سر باز زدند. گروه داعش که درین چند روز ظهور نموده و بشکل دراماتیک به پیش میرود، دیروزبا یک حرکت تکاندهنده بتعداد 1700 تن از محصلین پوهنتون هوایی نظامی عراق را اعدام نمودند، سرنوشت وحشتناک مشابه سوریه در عراق در حال شکل گرفتن است. طرفداران رژیم صدام حسین، نارضایان سنی مذهب و جدایی خواهان کردی همه دریک صف قرار گرفته اند و رژیم عراق توانایی مقابله با آنها را ندارد، ایران به فرستادن سربازان به حمایت از رژیم عراق ( نوری المالکی) آغاز نموده است... عراق بعد از یک سلسله ای از جنگ های مرگبار و تخریب کامل تجزیه خواهد شد... درین جا رهبران عراق مسئوول هستند.

افغانستان نباید دچار سرنوشت مشابه عراق شود، موضوع خروج نیروهای بین المللی، عدم امضای و تآخیر د امضای وافقتنامۀ امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا، گسترش فعالیت و ساحۀ نفوذ طالبان، رفتن انتخابات به روند دوم و قومی شدن پروسه، همه و همه زمینه را برای بربادی یک بار دیگر کشور مساعد می سازد وخدای ناخواسته سرنوشت مشابه سوریه و عراق در انتظار افغانستان می باشد.
مردم عزیر افغانستان!
ما باید به هیچ قیمت اجازه ندهیم که کشور ما یک بار دیگر در کورۀ احساسات قومی و مذهبی بسوزد، نگذارید رهبران مفسد افغانستان، از احساسات پاک تان برای ویرانی کشور، خانواده و مردم تان استفاده کنند...به شعارهای قومی، مذهبی و خشونت، نه بگوئید...با مسائل جاری به اساس منطق و با خونسردی برخورد نمائید. جنگ و خشونت برنده ندارد، براولاد معصوم این کشور رحم کنید... به فیصله های کمیسیون های انتخابات اگرچه عادلانه هم نباشد احترام بگذارید تا ثبات حد اقل نسبی حفظ گردد. احساسات مذهبی، قومی و خشونت بخیر ما نیست، بهتر است یک دورۀ دیگر هم یک رژیم تقلبی را تحمل نمائیم نه اینکه به سوگ فرزندان ما بنشینیم...




اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 16.06.2014

مشكل اقاي عبدالله عبدالله را بايد درك نمود !
تيم عبدالله عبدالله در انتخابات دور اول در حدودی يك مليون رأی تقلبي داشت، اما با انهم 51+1 را پوره كرده نتوانيست، وازطرف ديگر :
الف: رأی اشرف غني بنابر كثرت كانديدها تقسيم گرديد.
ب : تيم اشرف غني به نواقص خود در دور اول كه، كنترول و نظارت ضعيف بود متوجه شده با گماشتن پنجاه هزار ناظر اين نقيضه را بايد رفع نمود.
ج: عدم عرضه و پيشكش برنامه مشخص ازطرف آقاي عبدالله عبدالله.
وده ها مشكل  وخلاهاي ديگر باعث نااميدي عبدالله شده ميخواست به نحوي خودرا از رسوايي در دور دوم كه تقلب دور اول را برملا ميساخت، نجات دهد، بنابر همين نزاكت باري حمله انتحاري را بالاي خود؟ كه كاري نه افتاد وحالا شايد ( حتماً ) درپي ايجاد دسايس ديگر شده تابهر صورتي كه شود ، مشروعيت انتخابات را زير سوا ل ببرد . طورمثال : 
دسيسه از قبل پلان شده ولي بسيار شرم اور وغير مسلكي بسطح كوچه و بازار در رابطه به قضيه ؟ امرخيل :
بكدام اساس ؟ 
فكر نه كنم شخصيكه در يكي از ارگان هاي مهم حراست قانون و در چنين يك پوست مهم رهبري ، انهم به رتبه تورن جنرالي اجراي وظيفه نموده و نداند كه جرم چيست ؟ وعناصر متشكله ان كدامند ؟
او ميدانست كه به اساس قانون جزاء [ ( ماده 28  ) : - شخص ازجرم كه نتيجه عمل جرمي او نباشد ، مسؤل شناخته نمي شود، و يا به اساس عنصر مادی جرم كه عبارت از ارتكاب يا امتناع ازقانون است ، بنحويكه عمل منجر به نتيجه جرمي گرديده و رابطه سببيت بين عمل ونتيجه موجود شده باشد . ] نميتواند امرخيل را كه خار چشم شان بوده وصرف ميخواست اوراق رأی را بيكي از مراكز رايگري انتقال دهد به دام بياندازد زيرا هيچ نوع عناصر جرم درين عمل وجود نداشت وندارد، در غير اينصورت اگر قومندان امنيه خواسته بود امر خيل را بالفعل دستگير نمايد بايداو را تعقيب نموده تا عمل جرمی صورت ميگرفت ولي او اين كار را نميكند زيرا متيقين بود كه امر خيل دست به چنين عمل غير قانوني نميزند وقبل از ارتكاب جرم سر و صدا را جهت مغشوش ساختن افكار عامه براه مياندازد تا دست آويزي با شد براي اينكه مشروعيت انتخابات را زير سوال ببرند . 
عبدالله عبدالله متيقين شده كه دردور دوم ٤٥ درصد  راي دور اول را نميتواند  بدست اورد چه مانده رأی بيشتر از اشرف غني  .
پايان - عزيزي


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 15.06.2014

من به خود حق قضاوت نمی دهم، چون صفحۀ نظر خواهی برای بحث همگانی است حق نظر دادن را برایم نگهمیدارم. بکمال صداقت و امانت داری می گویم که از هیچ نوشتۀ محترم عباسی صاحب چنین اتناط نشده که ایشان از یک فرد دکتاتور و فرمانروای مطلق بحیث ناجی افغانستان سخنی بمیان آورده باشند. یقیناً اکثریت با عباسی صاحب متفق الرأی اند که حال وطن خراب است و این خرابی محصول روش های غیر مسؤولانۀ زعامت سیزده سال گذشته بوده و باید از این حالت نجات پیدا کند. اگر داکتر اشرف غنی احمد زی به رأی اکثریت بحیث رئیس جمهور انتخاب شد با برگزیدن تیم کاری آگاه، دانا، صادق و وطن پرست در تطبیق طرح انکشافی خود مؤفق گردید و حاکمیت قانون را تأمین کردبا توجه به زراعت و صنعت و امور صحت عامه ملت از فقر، مریضی اعتیاد به مواد مخدره و ظلم، استبداد مفسدین، جنایتکاران، زورمندان تفنگدار و ناقضین حقوق بشر نجات می یابد و اشرف غنی و تیمش را میتوان ناجی وطن از یک حالت بحران گفت. آرزومندی به همین وضاحت و سادگی است.

من متأسفانه بحث محترم آقای بارز را از لحاظ منطق ودلایل ضعیف دانسته به اصل موضوع بی ارتباط یافتم. بارز صاحب بدون دلیل مستند متواتر لجوجانه پاه فشاری دارند که منظور عباسی صاحب برای نجات وطن، آمدن کدام قطب، ولی، صاحب مقام بزرگ معنویت و یا کدام دکتاتور است. بارز صاحب می خواهد بگوید که گرچه نوشته نشده من میدانم که عباسی صاحب همین طور فکر می کنند !!!که اصلاً چنین چیزی گفته نشده و مثل همیش مرغ منطق بارز صاحب یک لنگ دارد.

من از زمان پروگرام های تلویزیونی با عباسی صاحب و افکار و اندیشه های شان آشنایی دارم. شخص بحد اعلی و وطن دوست بوده با احساس بسیار عالی از صمیم قلب می نویسند و می گویند. بهمین دلیل پروگرام های تلویزیونی شان مورد پسند اکثریت قرار گرفته بود و در قلوب مردم راه یافت من خود شاهد اشک ریختن عباسی صاحب برای وطن و هموطنانش بوده ام.


اسم: پلوشه راستکار   محل سکونت: هالند    تاریخ: 15.06.2014

به نام او که عالم را بر اساس «حساب» و «هندسه» آفرید. بلی به نام او که همه چیز دنیا را بر اساس حساب استوار کرد و بر پایه هندسه نظم بخشید.
دوست خوبم محترم بارز صاحب سلام!
امیداورم روزهای زندگی تان سرشار از تلاشهای مثبت و منطق بر خط راست در جهت رسیدن به خدای یگانه باشد.
دوست خوبم جناب محترم آقای بارز!
جریان اندیشه های زلال سرزمین فکر ما را آبیاری و سر سبز می کند، پس چه نیک است سر گذرگاه جریان اندیشه های خویش بنشینیم و از زاویه بالا آن را تماشا کنیم اگر دو ضلع زندگی«امید» و«عمل» باشد زاویه زندگی به لطف خدا همواره «منفرجه» است.
بدان که«امید» را باید به منزله مرکزی دانست که کلیه امور بشری مانند دایره پیرامون آن می چرخد و«عمل» همان تلاش های مثبت اوست که او را به مقصد می رساند.
دوست خوبم!
اگر«حساب عمرما » را داشته باشیم «آدم حسابی» می شویم. بنابراین از حساب امور زند گی خود غافل نشویم چرا که ذات حق دائم به کار حساب مشغول است.
محترم بارز صاحب!
اگر چه منطق ضامن سلامت کار یک ریاضیدان است ولی منبع تغذیه او نیست نان روزانه او را مسائل مهمتر، که موجب پیشرفت او می شوند تامین می کند.
دوست خوبم!
چه زیباست در رفتار با دیگران خوبی ها را جمع کنیم، بدی ها را تفریق نماییم، شادی ها را ضرب نماییم، غم ها را تقسیم نموده، از نفرت ها جذر بگیریم و محبت ها را به توان برسانیم.
هندسهٔ شخصیت خود را با خطوطی منظم و راست ترسیم کنیم و فراموش نکنیم که یک انسان مسئوول باید زندگی فردی اش را بر دو اصل منفی استوار کند تا زندگی اجتماعی و اقتصادی اش همواره براساس اصل مثبتی پایدار بماند:
اول آنکه بیش از نیاز نخواسته باشد تا برای کسب آن خود را به خفت بیندازد
دوم آنکه بیش از نیاز نداشته باشد تا برای حفظ آن در هراس بیافتد .
آقای بارز!
در زندگی خود آزادگی پیشه کن و فراموش نکن؛آ نانکه دل به «عرض» یک چوکی بسته اند در«طول» زندگی اسیر بوده اند
بارز صاحب عزیز!
در انتخاب دوستان و همنشینان تان دقت کنید و همیشه آنان را از میان دانایان و خردمندان برگزینید زیرا خردمند با خردمند سازگار است اما نادان نه با دانا سازگار است نه با نادان دیگر چونانکه خط راست بر خط راست دیگر منطبق می شود اما خط ناراست نه بر ناراست دیگر منطبق می شود نه بر راست.
با معادله زیبای زندگی سعی بر آن داشته باشید که جدولی مصفا و رسمی دل آرا در حل مختصاتx وy ها شیبی به سوی کمال بی نهایت کشیده گردد تا به مراد خود برسید .
چون هرم بلند همت و چون مخروط عالی نهمت باشيد .
نور حق و شعاع پرتو جمال محمد «ص» در کانون قلبتان همرس باد.
این بود عرایض یک دوست
طول عمر تان مستقیم ولایتناهی باد


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 15.06.2014

محترم عباسی صاحب، در یک مملکت که جنگ تمام زیربنا هایش را تخریب کرده، پیاده کردن دیموکراسی به شکل واقعی آن حداقل یک نسل و آنهم در صورت تربیه درست آن نسل ،وقت ضرورت دارد. وقتی که رأی ده ها هزار نفر بسته به رأی یک نفر و یا یک گروپ باشد، انتخابات در اصل خود زیر سؤال است.
با تأئید شما، افغانستان به یک ناجی ضرورت دارد و نه به دیموکراسی وارداتی ...
محترم بارز صاحب، مانند تعدادی زیاد از هموطنان ما زیاد از دیموکراسی حرف میزند ولی در عمل یک جانبه قضاوت کرده و در صورت زیر سؤال بردن نظریات شان حتی پوستین را به آتش میکشند. نوشته شان "انگیزۀ قوم گرایی و قوم ستیزی شما و مخلصان شما کاملاً در سیایت افغان جرمن معلوم و هویداست"همه را به تعجب انداخته است.
یک تیم کاری، با پذیرش اصول علمی "اختلاف ،اتحاد، ارتباط ، انتظام و اعتدال" در برخورد با نظریات یکدیگر، مؤفق بوده و خطر از هم پاشیدن آن کم می باشد.


اسم: اعطا امین   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 15.06.2014

ملت افغانستان یک بار دیگر حماسه آفرید ودر دور دوم انتخابات با وجود تهدیدات مخالفان مسلح بر روند انتخابات ریاست جمهوری، این بار بیشتر از 7 میلیون نفر بخاطر آوردن تغییر در رهبری کشور در انتخابات شرکت کردند و رأی خود را در صندوق های دو کاندید پیشتاز ریاست جمهوری ریختند، دراین جا این سخن آقای بارز در خاطرم خطور نمود که از وی بپرسم جناب آیا بازهم این همه مردم بخاطر خوردن یک شکم نان به این رأی دادن شرکت جستند یا بخاطر آوردن تغییردر رهبری کشور و جانشین شدن یک زعیم ولو هرچه باشد ، بهتر از کرزی خواهد بود، شرکت کردند؟


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 14.06.2014

محترم آقای بارز وعلیکم السلام!

جواب کوتاه شمارا به آدرس خود در دریچۀ نظر خواهی خواندم، با کمال بی صبری مطابق وعدۀ شما منتظر خواندن پدیده های بکر شما استم که مطالب را با اعصاب آرام و خاطر جمع بر بنیاد عقل و منطق تسلسل بخشیده و دلایل مقنع را نه تنها برای من بلکه برای دیگران هم پیشکش نمایید.
متأسفم که شمارا در حالتی می بینم که مشتی کوبیده و در لگدی گیر مانده اید، و بی جهت یک بحث بسیار روشن را عمداً تحریف نموده به کج راهه کشانده و با تعریف خود ساخت از «ناجی» افسانۀ دنباله دار بی نتیجه می سازید.
من هیچگاه مستقیم یا غیر مستقیم از یک «فرد» بحیث ناجی تذکر نداده ام و مخصوصاً که این فرد توسط یک تعامل غیر دیمو کراتیک به زعامت رسیده باشد.
درین موضوع دو ملاحظه وجود دارد:
اول: آنانی که چون شما از سیزده سال گذشته راضی بوده در هر بحران دست به گریبان دیگران انداخته کرزی را تبرئه نموده اند، با تفاوتی که آنان در ارگ بودند و شما در پاریس..
دوم: جمعیت کثیر مردم بشمول همه اقشار در درون و بیرون می خواهند افغانستان باید از این حالت برآید و« نجات» یابد. هر شخصی که با سجایای عالی انسانی، با خصلت حب وطن و به عزم خدمت صادقانه به مردم به کسب اکثریت آراء به زعامت برسد.
واین زعیم تدبیر بکار بسته و بهترین ها و شائسته ترین ها را بحیث همکار کنار خود آورد و اگر توانست با بکار بستن مؤجز ترین رهکرد ها وطن را از این بحرانی که قهرمان شما( کرزی) آفریده و رهانید او ناجی است، و وطن را از یک قهقرا و بحران نجات داده. پس چرا این موضوع با دیموکراسی در ضدیت باشد؟ .آیا شما شرح کارنامه های لینکن، روزولت و بالآخره ریگن را در امریکا و ادناوررا در آلمان و دوگول را در فرانسه و چرچل را در انگلستان مرور نموده اید؟

هیچیک از این اشخاص توسط کودتا ویا در یک نظام دکتاتوری بزعامت نرسیده اند منتخب مردم بوده ولی ناجی وطن خود در یک حالت وخیم و بحرانی بوده اند.
شما آزاد استید که طرز دید مرا به تعبیر و زعم خود بدون توجه به مرام و منظور اصلی شبیه ایرانی های سنت گرای مذهبی بدانید ویا هر مهر و تاپۀ را که آرزو داشته باشید بر من بزنید. اما شما تهمت می بندید هر خوانندۀ متفکر با عقل سالم هدف مرا خوب درک می نماید. من نه در پی فریب عوام استم و نه مکر و حیله با شهامت و صراحت می گویم و می نویسم. اگر سندی مبنی بر چنین بیان من که افغانستان نیاز به یک دکتاتور و یا مطلق العنان دارد وجود داشته باشد، در آنصورت بدون انکار از نظر خود دلایل خود را بی هراس می نوشتم. و هیچگاه بردرستی خطاه و یا اشتباه خود اصرار نورزیده معذرت خواهی را کمال دانایی میدانم .
اگر شما آدرس چاه چمگران را میدانید کمر بسته با مهارتی که دارید امام غریب را از قعر چاه بیرون سازید و نگذارید مریدان باقی عمر در انتظار باشند.
من نه از امام غریب چیزی گفته ام و نه امام عسکری من بشکل سؤالیه نوشتم«آیا مردم افغانستان منتظر مسیحایی اند که از آسمان هفتم پائین آمده به کالبد بی جان این وطن روح بدمد».
من هرگز مردم را منتظر فردی نساخته ام که بر اسپ سپید سوار و از آسمان پائین آمده این ملت بینوا و بی صدا را نجات دهد. من از واقعیت ها شرائط کنونی و چاره سازی های بدون سحر، جادو و معجزه در نظام دموکراسی نوشته ام.
من به سنت گرایان مذهبی ایرانی نمی مانم بلکه شما یادم را از میرزا های کج قلم مستوفیت ولایت کابل آوردید.


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 14.06.2014

محترم محمد نعیم بارز صاحب، مرکز ثقل نوشتۀ جناب عباسی صاحب مثلث نامقدس است که از نوشتۀ شما شکل گرفته است:
محترم عباسی صاحب مینگارند که :
برای من دشوار آمد تا تفکیک کنم که آیا نویسندگان و صائب نظران را تمسخر کردید و یا بر آگاهی و بیداری مردم نا باور استید ویا بنحوی از عبدالله جانبداری کردید.
--------------------------------------------------------------------
بنده بدون ترسیم مثلث نامقدس، اضلاع آنرا براساس نوشتۀ شما«دوکتور عبدالله لذت قدرت را چشیده فشارش را هم خواهد چشید!» تشریح میکنم:

ضلع اول مثلث نامقدس : تمسخر صائب نظران/// در نوشته ذیل جناب بارز چنین است که:
کسانیکه از انتخابات دور اول ریاست جمهوری و شرکت هفت میلیون زن و مرد به عنوان حرکت قهرمانه و حماسه آفرین یاد می کنند در واقعیت امر از خود ستایش کرده و بخود بالیده چون خود را در نمایش این حرکت های میکانیکی ناشی از ارادۀ محدود کسان شریک می دانند.

ضلع دوم مثلث نامقدس: نا باور بر آگاهی ، بیداری و آرای مردم/// در نوشته ذیل جناب بارز چنین است که :
مردم عوام اگر در حوزه های رأی دهی رفته و ساعت ها در قطارها به انتظار رسیدن فرصت رأی دادن به سر برده اند، احتمالاً بر اساس انگیزه های قومی، مذهبی و یا بخاطر دریافت پول یکی دو روز خرچ و خوراک بوده که خواسته اند در برابر آن دین » قرض، وام» خود را ادا نمایند و الی از میان برنامه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چه می دانند که کدام یک نزدیکتر به خیر خود شان و کشور شان می باشد.

ضلع سوم مثلث نامقدس: جانبداری از عبدالله عبدالله/// در نوشته ذیل جناب بارز چنین است که :
آرای مردم را قابل احترام دانستن و عبدالله عبدالله را بر کرسی ریاست جمهوری نشاندن.

حالا محترم محمد نعیم بارز سؤال در اینجا است، که آیا شما به حیث یک تحلیلگر سیاسی حرفوی، مثلث نامقدس خود را به مثلث مقدس تبدیل کرده می توانید؟
زیرا در ضلع اول و دوم رای مردم و نظریات خبرگان مردم را تمسخر کرده اید و در ضلع سوم چیزی راکه در ضلع دوم مسخره و رد کرده اید قابل احترام دانسته و از عبدالله عبدالله جانبداری نمودید.
در اخیر وقت را غنیمت شمرده از حق بینی بزرگان مثل ع، حامی وجناب کریم غروال میخواهم صمیمانه سپاگزاری کنم


اسم: عارف حامی   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 14.06.2014

قابل توجه آقای نعیم بارز!
شما متأسفانه باز هم از بحث اصلی کین توزانه سرباز زده و تلاش دارید، که بحث را به لجن مشمئز کنندۀ چه میدانم، به چه حد میدانم، ماستری و دکتورا دارم یا ندارم، در زمان تحصیل اول نمرۀ عمومی بوده ام و یا نه، می کشانید، که از ذره ذره ی آن فقط بوی خودخواهی بالاست. در مورد نوشتۀ اخیر شما چند نکته را قابل تذکر میدانم:
۱ - آیا شما از لابلای مطبوعات مطلع شده اید، که خود امریکایی ها افشاء کرده اند، که در افغانستان چندین میلیون مکالمۀ تیلیفونی (از کنترول مکالمات تیلیفونی اروپائیان حتی مکالمات انگلا مرکل صدراعظم آلمان، روسها و ... که توسط جاسوس شان آقای سنودن در روسیه افشاء شد، صرف نظر می کنیم) را ثبت و کنترول کرده اند؟ حال سئوال ساده اینست، که دستگاه استخباراتی امریکا آیا چندین میلیون کارمند دارد، که این همه مکالمه را ثبت، کنترول و ارزیابی کرده است؟ نمیدانم، که شما در جریان مشکلات اقتصادی و مالی دولت ایالات متحدۀ امریکا هستید و یا خیر؟ فکر نمی کنید، که باور این که این کار توسط این تعداد کارمند صورت گرفته باشد، نا ممکن و محال است؟ آقای بسیار محترم بارز، خوبست، که خود به توصیۀ خویش گوش فرا دهید؛ مثلیست بین مردم ما که می گوید، :»وقتی یک انگشتت را بدیگران نشانه میگیری چهار انگشت دیگر خودت را مورد هدف قرار میدهد.» وقتی می نویسید: «بحث اصلی بین من و شما و دنباله روان شما اینست که شما از محدودۀ دانش خود عدول کرده و با چند تا اشکال هندسی در علوم دیگر....» ببینید آقای بارز! نمیدانم، که رشتۀ شما تکنالوژی مدرن معلوماتیست، که این چنین سخاوتمندانه در مورد ابراز معلومات می نمائید؟ من فکر می کنم، دستگاه استخبارات ایالات متحدۀ امریکا سافتویری را ساخته است، که بوسیلۀ آن میتواند به این تعداد مکالمۀ تیلیفونی را ثبت کرده و ارزیابی نماید. این درست است، که کمپیوتر، سافتویر و کاربرد آن بوسیلۀ انسان پروگرام می شود و خلاقیت آن در کاردهی و ارزیابی محدود است، که باز هم بالاخره بوسیلۀ انسان های مثل من و شما طراحی و عملی شده است، اما سوال اینست، که آیا شما به خلاقیت و استعداد انسان هایی که همچو سافتویر را طرح و عملی می کنند، بی باور هستید؟ درین مورد نمی خواهم بیشتر از این سرتان را بدرد آورم، چرا که به اصطلاح هموطنان قندهاری ما آیا سر شما درین رابطه خلاص خواهد شد و یا خیر؟!
۲ – شما می نویسید، که : «من به این باورم که کار تحقیقی در مورد رشته هایی مثل علم بیولوژی، اقتصاد، سیاست و غیره مربوط همان کسانی خواهد بود که در همان رشته ها تخصص و یک شناخت معین لازم را دارند...» درست است، که تحقیق نا کرده حق سخن گفتن نداریم، اما محدود کردن افراد به رشته ها بدین معناست، که شما هنوز هم به همان فکر کهنه و فرسودۀ قدیمی، که هر کس حق دارد، فقط در یک رشتۀ معین محدود بماند. اگر بفکر شما باشد، اولین کسی را که باید از سیاست برکنار کرد، خانم انگلا مرکل صدراعظم آلمان خواهد بود، چرا که او دکتورای فزیک دارد، ولی امروز یکی از کشورهای بسیار مهم اروپای غربی را رهبری می کند. از موافقت و مخالفت با سیاستش که بگذریم، درکار خود موفق بوده و این کشور را در موقعیت مناسب قرار داده است و بیجا نیست، که پی در پی در انتخابات برنده می شود، یا شما این واقعیت را قبول ندارید؟ شما مگر از موجودیت انسان های چند بعدی منکر هستید؟ و یا چند بعدی بودن حسادت برانگیز است؟
۳ - راستی رضای خدا بگوئید، که هر کسی را که از حقانیت کسی دفاع کند، مورد ناسزا قرار دادن و بشکل توهین آمیز «عریضه نویس» خطاب نمودن درست است؟ وجدان علمی و روشنفکرانه شما همین را برای شما یاد داده است؟ من برای شما چلنج میدهم، که امروز درین مورد خاص چون حق با آقای کبیرست، از او دفاع کردم، ولی من به اطلاع شما و خود او نیز میرسانم، که اگر او هر موقعی که در موضع ضد ملی و دفاع از جنایتکاران جنگی مانند گلبدین، سیاف و طلبای کرام ساخت امریکا قرار گرفت، علیه او موضع میگیرم. اما آیا لازمست، که شما بروی هر کسی، که جانب حق را گرفت، حمله ببرید؟ شما بمثابه خبرۀ دیموکراسی وقتی می نویسید، که «همان طوریکه خطوط انگشت یک انسان از انسان دیگر فرق دارد، احساسات، عواطف، خواست ها و سلیقه ها هم متفاوتند»، آیا میتوانید، که تصور کنید، که این هم ممکن است، که انسان ها متعددی علی الرغم تفاوت احساسات، عواطف، خواست ها و سلیقه ها در مور معینی می توانند هم نظر هم باشند؟ شما به حکم دیمکراسی هم که شده، این حق را به دیگران بدهید، که در مورد مشخصی هم نظر باشند، و اگر چنین تصادفی رخ داد، و هم نظری افراد در مورد مشخص در تضاد با نظر شما قرار گرفت، آیا فهم دیمکراتیک شما باز به شما اجازه میدهد، که یکی را « به رخ کش تکنالوژی» متهم نموده و دیگران را بمثابه «عریضه نویسان» و « دنباله روان» او محکوم نمائید؟
۴ – از نوشتۀ قیس کبیر معلوم می شود، که جناب شما خودتان نیز از جملۀ اعضای تیم »افغان – جرمن آنلاین هستید و وقتی قیس کبیر پشتیبانی شما را از یک جنایت کار جنگی را مورد انتقاد قرار داد، یکباره هم تیمان تانرا به داشتن «انگیزۀ قوم گرایی و قوم ستیزی» متهم می کنید. کاش لطف میکردید و اقلاً قبل از اینکه درین رابطه مورد انتقاد قرار گرفته بودید، دست به افشاگری «انگیزۀ قوم گرایی و قوم ستیزی» آنها میزدید. ولی به نظر شما آیا دفاع از یک جنایت کار جنگی، که ننگ هموطنان خودش باشد، خود از «انگیزۀ قوم گرایی و قوم ستیزی» ناشی نمی شود؟ اگر سندی دارید، که قیس کبیر و دیگر اعضای تیم افغان جرمن مدافع گلبدین، سیاف، طالبان و سایر جنایتکاران جنگی بوده اند، ارائه نمائید و الی حرف های تانرا لطف نموده، پس بگیرید، ورنه آماطور بودن تانرا خودتان ثابت می سازید!
با عرض حرمت


اسم: محمد نعیم بارز    محل سکونت: پاریس    تاریخ: 14.06.2014

محترم آقای عباسی صاحب سلام!

در مورد تبصره ای اخیر تان به آدرس اینجانب، صادقانه از نوشته تان ستایش میکنم، زیرا چه از نظر محتوا و چه از نظر شکل و تخنیک، بسیار زیباه است.
1 - : اما با چنان دیدگاه روشن از دیموکراسی، ضرور نبود کلمه فرد محور «ناجی» را به آن پیوند دهید و در موضع خوب وبرحق تان شک و تردید ایجاد کنید.
2 - : گفته شده است «من بد بین نیستم. ولی خوشبن و امید وار بوده نمی توانم ». دو جمله متضاد، در بدترین حالات در یک کشور وظیفه نویسنده وفرد آگاه و مسئول امید آفریدن و به مردم مایوس روحیه دادن است.
3 - : « حالتی را که کرزی افرید» .
می پرسم آیا قبل از کزی حالت فساد و بحران وجود نداشت؟ مسلماً که داشت، منتها در وقت کرزی چون پول های باد آورده زیاد شد به همان تناسب فساد اداری نیز افزایش یافت.
4 - : در بارۀ ناکامی امان الله خان فرموده اید« در یک بحث دقیق و علمی باید دید که تا چه حد شاه ملامت و تا کدام حد شرایط ناگوار بوده».
از شما می پرسم چرا همین روش درست، تحقیق و بررسی همجانبه علمی را در قسمت کرزی نمی پذیرید تا آنگاه به یقین در بارۀ موفقیت ویا عدم موفقیتش داوری صورت گیرد؟.


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 14.06.2014

جناب محترم قیس کبیر سلام!

تکنالوژی را به رخ من نکشید، و اندیشه های نادرست خود و بعضی عریضه نویسان تانرا در مسایل سیاسی و اجتماعی زیر نام تکنالوژی پنهان نکنید.
من آنقدر کور و کر نیستم که شما تصور کرده اید، می بینم و می شنوم که چه دستآورد های معجزه آسا با کار دانشمندان رشته های مختلف و به وسیلۀ تکنالوژی نصیب بشریت شده و می شود.

اما با همه ارزش های تکنالوژی معلوم است که انسان آنرا خلق کرده و ابتکار عمل بدست انسان است. تکنالوژی خاصیت اندیشیدن، خلاقیت و ابتکار ندارد و ابتکار و خلاقیت را از انسان گرفته هم نمی تواند.

از آنکه بگذریم: بحث اصلی بین من و شما و دنباله روان شما اینست که شما از محدودۀ دانش خود عدول کرده و با چند تا اشکال هندسی در علوم دیگر مثل بیولوژی (طب) اقتصاد، سیاست جامعه شناسی و غیره با هدف بزرگ جلوه دادن خود دخالت کرده به اصطلاح کار های تحقیقی انجام می دهید و در مورد صحت و سقم آن حکم صادر می نمائید.

اگر بحث می کنید خیر ولی حکم صادر نکنید بخصوص در مسایل اجتماعی که هیچ کس این صلاحیت را ندارد و نمی داند امروز انسان ها در چه وضع قرار دارند و فردا چه وضعیتی را در پیش خواهند گرفت.

من به این باورم که کار تحقیقی در مورد رشته هایی مثل علم بیولوژی، اقتصاد، سیاست و غیره مربوط همان کسانی خواهد بود که در همان رشته ها تخصص و یک شناخت معین لازم را دارند، یعنی شما بجای دوکتور (طب) که آنهم به بخش های مختلف تقسیم شده است نمی توانید تحقیقات دقیق انجام داده و پیش بینی هایی در زمینه ارائه دارید. و همین طور در بارۀ سیاست نمی شود با تخصص انفررماتیک کار تحقیق کرده و حکم صادر نمائید. بخصوص در مورد علوم اجتماعی که مربوط به انسان و در حوزه کار اجتماعی می باشد. زیرا انسان پدیدۀ بسیار بغرنج بوده یعنی مثل دیگر پدیده ها صرفاً موجود فیزیکی نیست، بلکه دارای خصایل احساس، عواطف، اندیشیدن و غیره بوده و حتی همان طوریکه خطوط انگشت یک انسان از انسان دیگر فرق دارد، احساسات، عواطف، خواست ها و سلیقه ها هم متفاوتند. بنا بران از طریق انفورماتیک نمی شود به شناخت دقیق انسان و جوامع انسانی رسید و در بارۀ انسان و جوامع انسانی ابراز نظر دقیق کرد و آیندۀ آنرا که چه خواهد شد و چه راه و روشی را در پیش خواهد گرفت با خطوط هندسی مشخص نمود.

به وسیله تکنالوژی نمی شود که از امروز تا چند سال و یا حتی چند ماه بعد آیندۀ جامعه افغانی و اوضاع جهان را پیش بینی نمود. آیندۀ انسان ها و جوامع انسانی با منطق و خواست خود انسان ها رقم خواهد خورد.

در مورد دفاع من از کارکرد های مثبت آقای کرزی که نمیدانم با شما چه دشمنی کرده که هیچ کینه تان در حصه او برطرف نمی شود؟

من بیشترین انتقاد ها را هم نسبت به کرزی داشته ام شما می توانید به آرشیف سرزده مطالعه فرمائید.
انگیزۀ قوم گرایی و قوم ستیزی شما و مخلصان شما کاملاً در سیایت افغان جرمن معلوم و هویداست در اینجا جای بحث آن نیست. بااحترام


اسم: عارف حامی   محل سکونت: افغانستان     تاریخ: 14.06.2014

نقد آقای نعیم بارز از آقای قیس کبیر را مطالعه نمودم، مقداری حیرت زده شدم، چرا که من تا حال از آقای قیس کبیر چیزی توهین آمیز علیه کسی نخوانده بودم. و از جائیکه آقای بارز ننوشته بودند، که آقای کبیر در کدام مقاله به توهین جناب ایشان پرداخته اند، مجبور شدم چند مقالهٔ آقای کبیر را، که بعد از مقالهٔ آقای بارز نوشته شده بود، مرور کنم.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 14.06.2014

محترم بارز صاحب!
سلام، احترام و تمنیات نیک مرا قبول فرمایید. فرمودۀ شما دقیق است، یک قسمت تبصره ام در نوشتۀ کوتاه در
دریچۀ نظر سنجی در رابطه به مقالۀ خوب شما بود. استقبال نیک شما از اظهار نظر من نمودار دانش و وسعت نظر
شما است. بجا فرمودید که تبادل نظریات متفاوت ره یابی به واقعیت ها است.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 13.06.2014

محترم آقای عباسی سلام!

در دنیای امروز تفکر شما بدنبال «فرد ناجی» بودن به طرز تفکر بخشی از ایرانی های سنتگرای مذهبی می ماند که سال ها وقرنهاست نسل اندر نسل در انتظار امام غایب بسر می برند و آن عالی جناب که اخیراً گفته می شود در چای چمگران بسرمی برد، هرچه مردم ناله و زاری می کنند که بیرون آید وعدالت برقرار کند، متاًسفانه مثلیکه به خواب ابدی رفته باشد، سر و صدایش نیست و از چاه بیرون نمی آید.
بحث حاکمیت «فرد ناجی» و دولت دیموکراسی انتخابی، دو مقولۀ کاملاً متفاوت از هم اند و شما طوری تشریح می فرمائید که گویا مقصد شما با گفتن اینکه چنین است وچنان فرقی با دیموراسی ندارد، نه خیر این خلط مبحث است.
در نظام دیموکراسی «فرد ناجی» چون چوپان که رمه اش را اداره کند تا گوسفند ها یش به بیراهه نروند، چنین نیست، در نظام دیموکراسی مردم بوسیله نمایندگان خود قانون می سازند، دولت تشکیل میدهند، رئیس دولت شان را انتخاب میکنند و بر اساس منطق و درک ودرایت و سلیقه خود لباس می پوشند، کار و زندگی میکنند، نه همه چیز به دستور رهبر. من در این مورد بعداً دیدگاه های خودم رامفصلاً خواهم نوشت فعلاً تا بیسار دیر نشده به همین چند نکته اکتفا میکنم.بااحترام


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 13.06.2014

Mohtaram Dipl. Ing. Kabir, your representations regards Afghanistan are excellent, I am pretty sure that in future will follow and improve the young generation such international accepted representation!! we have to let the intelligent people to view the horrible existed situation in Afghanistan through science too and not act against them like sold and rubber MULLAHS!!!! Madari Karzai and his around brought the country in spite of huge US Dollars and EUROS in poverty, in anarchy and chaos and increased the influence of neighbour countries!!! Mr. Madari Karzai belong to MAFIA group, they rubbed the country and united the sold communists, sold mullahs and sold fashists this why increased in country ethnics conflicts day by day!! This mafios Madari has impudance to build a palace in ARG and nobody even Parliament showed any reaction against his national theft!!!!!!  


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 13.06.2014

محترم محمد نعیم بارز صاحب، تا حال شما تنها یگانه افغان نیستید، ادعا دارد که بخصوص در بارۀ مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و.. نمی شود از طریق تکنولوژی به تحلیل و ارزیابی پرداخت.
گرچه از اشکال هندسی مانند دایره، مربع، مثلث، مستطیل وغیره در پهلوی گرافیک ها، چوکات ها، چارت ها، انیمشن Animation ها و غیره در نوشته ها و مقالات جهت فهم بهتر برای „Visualisation“ استفاده میشود و نه برای خودنمایی، اما این اسباب کاری رابطه ای با تکنولوژی مدرن که روز به روز در هر ساحه جای پای پیدا می کند، ندارد. امروز در انستیتوت های علمی جهان پیشرفته سافتویر سیستم های در حال انکشاف اند که نه تنها تمامی امکانات یک موضوعی مهم سیاسی و اجتماعی را تجزیه و تحلیل می نمائید بلکه تاثیرات سیاسی و اجتماعی تصامیم را بر مبنای آن “Simulation„ کرده و نتایج آن را در حال و آینده پیش بینی میکند...
یک مثال ساده از دنیای شطرنج، کسانیکه علاقه به بازی شطرنج دارند، میدانند که در مقابل کمپیوتر کمتر چانس بردن را دارند و چانس بردن به همان اندازه کمتر می شود، به همان اندازه که درجۀ پروگرام مربوطه بلند تر شود. حتی قهرمان های جهانی شطرنج در مقابل کمپیوتر مزۀ باخت را چشیده اند. چرا؟
چون کمپیوتر قادر است که چندین ملیون امکانات هر حرکت را در ثانیه سنجیده و چال برود...
اگر وقت یاری کند و محترم بارز صاحب مرا از نگاۀ لسانی کمک کند (Teamworking) ، انشالله پروژه تحقیقی FUPOL – Future Policy Modeling
را برای علاقمندان معرفی خواهم کرد.

محترم بارز صاحب شما مینویسید:
--------------------------------------------
معلوم است که نه تنها اینبار بلکه همواره نوشته های من بر طبق مراد شما نبوده است...
--------------------------------------------
نوشته های اخیر شما که اکثرأ به دفاع بدون چون وچرا از رئیس جمهور کرزی به رشتۀ تحریر در آورده شده اند، از یک منطق خاص یک جانبه بر خوردار اند که انسان را به یاد سبک کمونیست های ده ها سال قبل می اندازد. فقط یک جهت قضیه را دیدن و بالای آن استدلال کردن...البته باید اینرا هم علاوه نمائیم که بنده به دو دلیل
اول: تا اندازۀ زیاد منطقی بودن استدلال های یک جانبۀ شما
دوم: و نشر آنها به نام و نشان اصلی تان
از شما در مقابل منقدین تان دفاع کرده و به دلیل اینکه شما متأسفانه جانب خطر را مدنظر نگرفتید، مورد پسند ام نبوده اند. به طور مثال همین حالا شما حتمأ یک مقاله دفاعی برای تبریک گفتن کرزی به آدرس رئیس جمهور سوریه مینگارید....

محترم بارز صاحب شما مینویسید:
------------------------------------
اما هرگاه بدون فهم و صلاحیت موضوع، در باب نوشتۀ من آنهم بصورت توهین آمیز به داوری می پردازید ویا عریضه نویس تان که نوشته من بر وفق مرادش نبوده خواسته از زور به اصطلاح مالک تخنیکی سایت کار گرفته مرا توهین نماید، منهم بخود حق میدهم که به دفاع از نوشته و حیثیت خودم دفاع کرده وصلاحیت شما را زیر سوال قرار داده بپرسم که در چند رشته تخصص دارید؟
-----------------------------------------------------
فهم و صلاحیت.....این قضاوت را میگذاریم برای خوانندگان...
از زور به اصطلاح مالک تخنیکی سایت کار.... زور اصلی را همه اعضای تیم دارند که شما هم از آنجمله هستید.
بصورت توهین آمیز ؟
چون بنده اکثرأ اول به لسان المانی نوشته، به کمک دوستان به دری ترجمه کرده و نشر می نمائیم، احتمال دارد که بعضی نزاکت های زبانی مراعات نشده باشد که از این بابت معذرت ام را با بزرگواری تان بپذیرید. انشالله در آینده زیاد تر متوجه این نزاکت ها خواهم بود.

محترم بارز صاحب شما مینویسید:
---------------------------------------------
من شنیده ام که شما دریک بخشی از رشته انفرماتیک انجنیر هستید و چه خوب بود که در همین رشته خود تان بیشتر کار وتحقیق کرده و اگر می خواستید در آن مورد کدام چیزی بنویسید به هر زبانی که قادر به نوشتن بودید، می نوشتید.
------------------------------------------------
لطف کرده و یکبار سری به آرشف بنده بزنید. خصوصأ مقالۀ "اگر امروز اقدام نکنیم فردا دیر خواهد بود- اهمیت زبان ها درتکنولوژی جدید و آینده و منافع ملی کشورهای مربوط به آن"
سفارش خواندن را برایتان میکنم.
------------------------------------------------
در آخر باید یاد آور شوم که غرور، خودپسندی و بزرگ منشی از جملۀ اوصاف بدی هستند که خداوند همۀ ما را از آنها در حذر داشته و دوستی مجازی (Virtual) ما را در پناه خود داشته باشد.
با معذرت از اشتباهات املایی و انشایی


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 13.06.2014

تشکر عباسی صاحب محترم، ناجی یعنی نجات دهنده، بلی افغانستان برعکس کرزی نیاز به ناجی دارد که با همکاری جمعی نخبگان و اهل فن ملک را در «بازی بزرگ» جدید نجات دهد. محترم بارز صاحب که بنده هیچگاه قصد توهین ایشان را نداشته ام، درست فرموده اند که من در لسان دری حاکم نیستم و اینرا هم هیچگاه پنهان نکرده ام و در صورتیکه کمک کننده، مؤافق بوده است، اسم اش را هم در اخیر ذکر کرده ام ولی نوشته هایم همیشه ریخته ای تفکرات خودم بوده است.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 12.06.2014

محترم انجنیر صاحب قیس کبیر!

زحمات شمارا در تهیۀ این مضمون عالمانه، مستند مقایسوی تمجید می نمایم. خوشحالم که کلمۀ « نجات» را خود بکار بردید. هر رئیس جمهوری که به انتخاب مردم بقدرت برسد و با همکاری جمعی نخبگان و اهل فن توانمندی رهایی مردم را از اسارت های گوناگون داشته باشد اورا ناجی می گویند، و ضرور نیست که او دکتاتور یا مطلق اعنان باشد. افغانستان نیاز به ناجی دارد.


اسم: o.tokhi   محل سکونت: sweden    تاریخ: 12.06.2014

جنرال حميدګل پدر وحشت و جنايت با مسکينيار همنظر و همنوا شد و ډبل عبدالله را به نفع افغانستان دانست، من ميخواهم بدانم کسيکي هميشه داد و فرياد از افغانستان و مردم افغانستان ميزد چطور امکان دارد کي در مسائل بسيار حياتي در يک وقت بيحد حساس با يکي از بدنام ترين دشمن قسم خورده وطن عزيز ما افغانستان همنظر و منافع شان مشترک شوند؟


اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.06.2014

با عرض احترامات !
جناب عزیزی اگر اشتباه نکنم از معنی بیطرفی برداشت خوب ندارند زیرا در برابر منافع علیای مردم اگر این سایت بیطرفی اش را که من نمیدانم این بیطرفی چیست، حفظ کند بهتر خواهد بود تا سایت را سایت خنثی یان نام بگذاریم. درین شب وروز تمام شخصیت های وطندوست و با شرف درین راه تلاش دارند تا دولت آینده بدست جنگسالار ها دوباره سقوط نکند. وبرای مردم حداقل کسی بیاید که بتواند دست آورد های ناچیز 13 سال گذشته را حفظ کند. قانون اساسی کشور را که بالا ترین دست آورد در همین گیرو دار است تحت نام پارلمانی و فدرالی دشمنان افغانستان آنرا از بین نبرند. در حفظ این چنین مصالح که تمام بزرگان و خبرگان سعی بعمل می آورند و در تلاش اند تا این مقطع حساس تاریخی را به نفع مردم سوق و مسیر بدهند. اگر در چنین حالت ما زیر عنوان بیطرفی؟؟؟ مسخره تمام خواست حقیقی مردم را که با آن بازی سیاسی میشود نادیده بگیریم پس خود ما و پورتال ما زیر سوال نمیرود؟
ملت نخواهد پرسید که این سایت پس چه رسالت دارد؟ فقط رسالت آن اینست تا چند مقالۀ خنثی و چند نظر بازی خاله زنک ویا چند... بی مزۀ که بحال مردم اثری ندارند، را با افتخار نشر کند؟ امروز بخواهر و مادر مردم ما در افغانستان جنگ سالار ها و قوماندان سالار ها تجاوز میکنند ولی ما زیر نام بیطرفی از آنها چشم پوشی کنیم شرم نیست؟ که درسایۀ آرامش بنام بیطرفی لمیدن را تجربه کنیم. این سخن از جانب عزیزی عزیز برایم بسیار تعجب آور و بعید آمد. بازی زمانه بسیار بی رحم است.
من مصالح ملی را بالاتر از هر چیز ارجگزارم.اما بدبختانه بالندگی پورتال را یکی بنام «توضیح در برابر عدم نشر» گول شخصی میزند و نام تیم را زیر سؤال میبرد. بدون اینکه اعضا و تیم از آن تصمیم گیری خبر باشند فقط دو یا سه نفر تصمیم میگرند که خوشبختانه آقای عزیزی ودیگران نیز در آن تصمیم گیری سهیم نبودند. کسانیکه خود را نمد بر برندگی و حقانیت و بالندگی سایت ساخته اند. برایم بسیار تعجب آور است نه بدان شوریی شور و نه بدین بی نمکی


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 11.06.2014

محترم قیس کبیر!
با عرض احترام! نهایت متأسفم که منظور خود را بدرستی افاده نتوانستم. من گفتم« دور تمثیل فردی یاOne man shows تیر شده» من از زعامت منتخب مردم گفتم شاید درست فهمانده نباشم. از شما می پرسم که با شرائطی که در وطن حتی در جریان این انتخابات حاکم است راضی استید؟ آیا از این فساد گسترده از مالی گرفته تا اخلاقی راضی استید ؟ آیا از موجودیت 12 ملیون بیکار مستعد به کار راضی استید؟ زندگی چهل فیصد نفوس زیر خط نشانی شدۀ بین المللی فقر قناعت شما را حاصل می کند؟ نفوذ روز افزون تفنگ سالار، جانی، آدمکشان، ناقضین علنی حقوق بشر بنام رهبران اقوام در تمام عرصه های زندگی افغانستان قابل تحمل است؟. ثروتمندان شب در میان که بانک هار تاراج کردند و از حمایت مقام زور برخوردار بودند و غارت بلیون ها دالر پول امدادی این کشور مورد توجه شما قرار نمیگرد. مملگتی که تا دیروز هزار نفر چرسی و بنگی نداشت حالا دو ملیون معتاد مواد مخدر دارد.
من از دور احمدشاهی و ظاهر شاهی چیزی نگفتم سخن من بالای احوال کنونی کشور است که توسط یک زعامت ملی منتخب مردم با تدبیر ، شجاعت و فراست این وطن با جمعی همکاران صالح و وطن پرست از منجلاب این مصائب نجات دهد. من نه از کدام دکتاتور، مطلق العنان، پادشاه و امپراتوری نام نبرده ام بلکه آرزوی زعامت نیکو برای نجات وطنم نموده ام که درد هایس بیشمار و غصه هایش بیکران . لطفاً روحیۀ مطلب را با ذکر مثال های نا مرتبط تغییر ندهید. و آیا شما بحیث یک داناوطن دوست نمی خواهید که وطن از این حالت رقتبار نجات یابد، توقعات و خواسته های شما از یک رئیس جمهور خوب چیست؟ آیا نجات از این شرائط نیست. افغانستان به ناجیان صرورت دارد ناجیانی که از بطن جامعه با پشتیبانی مردم برخاسته فرزندان صدیق و شریف این وطن بوده آسایش و آرامش خود را فدای خدمت مردم خود کنند


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.06.2014

محترم عباسی صاحب، تشکر از حسن نظر تان. بنده با تعریف شما از ناجی No one man show زعیم مدبر که اصل شائسته سالاری را مراعات نموده اشخاص دانا، با کفایت، با اهلیت، نخبه ، مبتکر و صادق را بحیث همکار خود در تعقیب اهداف نجات وطن انتخاب نماید، هم عقیده ام. قسمی که خود تان فرمودید "دور تمثیل فردی مانند احمد شاه بابای کبیر و میرویس خان نیکه تیر شده است، حتی محمد ظاهر شاه نتوانست درین سی سال اخیر ملک خود را از بحران نجات دهد و من هم در یکی از مقالاتم نوشته بودم:
در جهان امروزی، خصو صا در ممالک مانند افغانستان، دیگر زمان آن گذشته است که یک زعیم و یا قاعد ملی، به تنهایی خود بتواند کشتی در حال غرق و در گیر در منجلاب را ناجی باشد. زیرا با سرعت چشمگیری که تکنالوژی مدرن در جهان امروزی در حال توسعه و انکشاف است، دو قوه یا نیروی فوق العاده توانای چون میدیا و استخبارات در کنار قوای سه گانۀ اجرائیه، مقننه و قضائیه، رول بسی عمدۀ را در بود و نبود و یا بر قراری و بر طرفی یک زعیم و بقای زعامتش در یک کشور میتواند بازی کند. این بدین معنی است که احزاب و نهاد های که در سیاست و دولت داری کشور خود شان و یا کشور های همسایه، میخواهند دست بالا داشته باشند اگر در کمترین فیصدی هم که شده منافع شان را در زعامت و رهبری زعیمی در خطر و نا امنی احساس کنند، در کمترین زمانی که حدس میتوان زد سعی میکنند نخست شخص مورد نظر را به کمک همین دو نیروی جهانگیر میدیا و استخبارات بد نام سازند و اگر این روش برای شان کافی نبود به طور سِرِی و سریع نیست و نابودش کنند. که البته در حال حاضر میتوان برای مثال ایجاد دستگاه های بیشمار تلویزیونی در داخل کشور را که به نفع خود و تمویل گران داخلی و خارجی شان فعالیت میکنند، یاد آوری کرد.




اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 11.06.2014

دوست گرامی ښاغلی انجنیر صاحب قیس کبیر!

نقد شما بر سه نوشتۀ همکاران محترم پورتال نهایت دقیق بجا و درست بوده ملاحظات شما موجه و منطقی است. این گونه بررسی ها مشوق زحمات همکاران در آفرینش آثار خوب بوده و در عین زمان جلب توجه دیگران به پخش نظریاتی است که با اصل بیطرفی عالمانه در تضاد بوده وسمت و سوی تمایلات مفکوروی با مفاهیم آن از لای پیام های پیچانده شده برداشت می گردد .
من تبصرۀ دارم در مورد مؤافقت شما با جناب محترم بارز صاحب که فرمودید افغانستان به« ناجی» ضرورت ندارد. چرا؟ کلمۀ «ناجی» را من در یک نوشتۀ مختصر خود در بخش نظر سنجی ذکر نموده بودم. من جداً باورمندم که افغانستان از هروقت دیگر حالا بیشترو جداً نیاز به یک ناجی دارد . ناجی که معنی آن نجات دهنده است باید این وطن را از تمام شرائط ناگواری که عمداً و قصداً تحت زعامت کرزی درین سیزده سال خلق شده و تا هنوز این ملت را در زنجیر اسارت خود نگهداشته باید نجات داده شود . من مترادف با ذکر این کلمه از اهلیت، درایت وفراست زعامت با تأکید شرائط دموکراتیک یاد آور شدم. منظور من از نیاز به زعامت مطلق العنان و دکتاتور مشرب نبوده که یک فرد در جامعه در اثر کودتا و یا انقلاب دیگر تبارز کرده ناجی وطن شود.من میدانم که دور تمثیل فردی One man show تیر شده و در دنیای پهناور تخصص هر کاری به اهل کار سپرده شود. زعیم مدبر اصل شائسته سالاری را مراعات نموده اشخاص دانا، با کفایت، با اهلیت، نخبه ، مبتکر و صادق را بحیث همکار خود در تعقیب اهداف نجات وطن انتخاب نماید. تإریخ گواه است که بسی اشخاص به رأی اکثریت زعامت یک مملکت را کمایی نموده و با همکاری یک تیم قوی مملکت خود را از بحران های قهقرایی نجات داده اند . اگر فرصت مساعد گردید مثال های زنده را خدمت تقدیم خواهم کرد. نمی دانم دلیل چیست که افغانستان به ناجی نیاز ندارد. ناجیی که دست این ملت مظلوم را گرفته از این گودال بدبختی و بیچارگی برهاند ودر طریق رفاه و آسایش آن با خصلت حب وطن صادقانه خدمت نماید.



اسم: ن. عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.06.2014

به کمیته محترم نشراتی پورتال افغان جرمن آنلاین
قرار بود که در ایام مبارزات انتخاباتی، پورتال بی طرفی خویش را حفظ نماید، ولی دیده میشود که این اصل به هیچ صورت مراعات نشد و نمی شود.
اشاره به روش نشراتی پورتال افغان جرمن آنلاین:
پورتال افغان جرمن آنلاین، اورگان نشراتی غیر وابسته میباشد و به هیچ حزب، گروه و جناح تعلق و وابستگی ندارد. این پورتال متعلق به ملت افغانستان است و خود را متعهد به انعکاس نیازها و ارمان های مردم می داند.
اما اگر به مطالب نشر شده در قسمت انتخابات دقیق شویم معلوم میشود که پورتال از کدام سمت چه مستقیم و چه غیر مستقیم جانب داری می نماید.
با احترام
ن. عزیزی


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 11.06.2014

محترم آقای قیس کبیر سلام!

داوری شما را در بارۀ نوشته خود (دوکتور عبدالله لذت قدرت را چشیده، فشارش را هم خواهد چشید) از نظر گذراندم، معلوم است که نه تنها اینبار بلکه همواره نوشته های من بر طبق مراد شما و یا عریضه نویس تان نبوده است.
آیا میدانید کلمه عریضه نویس را چرا بکار بردم؟
به این لحاظ که بارها بنام تان نوشته ای در «سایت افغان جرمن» با روش متفاوت رقم می یاد و لذا پیداست که خود توان نوشتن به زبان فارسی را ندارید و هر دفعه که در بارۀ هر دانشی چه مسایل اجتماعی و چه علم بیولوژیک، فیزیک وغیره مطرح باشد، شما به زعم خود بحیث داور با چند تا اشکال هندسی از قبیل دایره، مربع، مثلث، مستطیل و غیره وارد مبحث می شوید. در حالیکه همه مسایل با اشکال هندسی حل نمی شود بخصوص در بارۀ مسایل اجتماعی نمی شود از آنطریق به تحلیل و ارزیابی همه مسایل پرداخت.
شاید بگوئید حق دارم، بلی اختیار دارید، من کاری به کار شما ندارم. اما هرگاه بدون فهم و صلاحیت موضوع، در باب نوشتۀ من آنهم بصورت توهین آمیز به داوری می پردازید ویا عریضه نویس تان که نوشته من بر وفق مرادش نبوده خواسته از زور به اصطلاح مالک تخنیکی سایت کار گرفته مرا توهین نماید، منهم بخود حق میدهم که به دفاع از نوشته و حیثیت خودم دفاع کرده وصلاحیت شما را زیر سوال قرار داده بپرسم که در چند رشته تخصص دارید؟
نشود ادعای «علامه» یعنی دسترسی به تمام علوم عصر حاضر را دارید. و الی چگونه بخود حق میدهید که با ترسیم کردن چند تا اشکال هندسی در بارۀ علم طب، مسایل اقتصادی، جامعه شناسی، سیاست، ژنتیک زن و مرد؛ وغیره به داوری بپردازید؟
من شنیده ام که شما دریک بخشی از رشته انفرماتیک انجنیر هستید و چه خوب بود که در همین رشته خود تان بیشتر کار وتحقیق کرده و اگر می خواستید در آن مورد کدام چیزی بنویسید به هر زبانی که قادر به نوشتن بودید، می نوشتید. اما در شاًن یک انجنیر درست نیست که در هر رشتۀ به عریضه نویس مراجعه کرده و ناخود آگاه چیز های چرند وپرند را به خورد دیگران بدهد.
نقص در فرهنگ ما نیز است که ار بعضی کسان بیشتر از حد و اندازۀ شان به تعریف و توصیف پرداخته می شود وبناءً از کار کرد فردی که به ناحق توصیف می شود رفته رفته آن فرد توصیف شده فکر میکند که بواقعیت دارای چنان صفات و ارزش های هست و آنگاه چنان مغرور و از خود بی خود می شود و خیال میکند که به واقعیت همه چیز را بدون کم و کاست میداند و بدینترتیب روحیه خود بزرگ منشی و دیگران را به هیچ گرفتن بیک عادت زشت مبدل می شود.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 11.06.2014

درجواب به سوال محترمه فرزانه صافي !
 وقتي با گرگ ها زندگي ميكنيد ، بايد همچون گرگ ها زوزه بكشيد .
اين يك ضرب المثل روسهاست :
                   С  волками жить - По волчьи выть  !
اخر ؛ پانه را توسط پانه بايد كشيد !
پايان -عزيزي


اسم: داکتر محب زغم    محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 10.06.2014

تبلیغات تیم اصلاحات و همگرایی به دو بخش تقسیم میشود: یکی، تبلیغات رسمی که توسط ستاد انتخاباتی این تیم به پیش برده میشود و دوم، تبلیغات غیر رسمی که توسط هواداران مجهول الهویه و ناشناختهء داکتر عبدالله صورت میگیرد. این امکان هم وجود دارد که مبلغان غیر رسمی در تفاهم با و شاید به دیکتهء دستهء رسمی تبلیغات این تیم به شایعه پراگنی و افترا بپردازد و آنچه را که خود مقامات رسمی کمپاین داکتر عبدالله از بیم تعقیب عدلی و باز جویی گفته نمیتوانند، از زبان اشخاص دیگر بیان کنند.
تبلیغات رسمی کمپاین انتخاباتی داکتر عبدالله بیشتر به بزرگنمایی کوچکی ها می پردازد. حتی وقتی یک شخصی جره و تنها از ایشان اعلام حمایت میکند، محفل بزرگی برایش برپا ساخته هیاهوی تبلیغاتی را به راه انداخته، کوشش میکنند از طریق رسانه ها ذهنیت عامه را منحرف سازند. مثلاً داکتر زلمی رسول مانند داکتر برایدن انگلیس که بعد از شکست در جنگ افغان – انگلیس به تنهایی به جلال آباد رسیده بود، به تیم اصلاحات و همگرایی پیوست، مانند یک سپه سالار فاتح مورد استقبال و پوشش تبلیغاتی قرار گرفت. حال آن که، تقریباً تمامی حامیان اش از داکتر اشرف غنی احمدزی حمایت اعلام کردند. یا آقای امرالله صالح که خود از دار و دستهء داکتر عبدالله است، با گروهی که همیشه از عبدالله بوده است، چیزی را به نام روند سبز معرفی میکند و طی گرد همایی ظاهراً بزرگ اعلام میکند که به تیم اصلاحات و همگرایی پیوسته است و این حادثهء مصنوعی با آب و تاب در رسانه ها به نمایش گذاشته میشود. جالب این که، بعضاً برای اشخاص نه چندان مهم و به اصطلاح «پیغمبر بی امت» نیز مجالس با شکوهی تدویر میکنند. روز جمعه ۱۶ جوزا به مناسبت پیوستن وحیدالله شهرانی چنین کاری را کردند؛ در حالی که آقای شهرانی نه رهبر کدام حزب سیاسی است، نه بزرگ کدام قوم یا قبیله یی.
کار دیگری که شامل تبلیغات رسمی این تیم می باشد، دادن وعده های واهی و بی بنیاد به مردم ولایت های مختلف کشور است. چون این تیم فاقد برنامهء مدون و علمی است، مجبور است تا به مردم یک چیزی بگوید. گاهی این وعده ها آنقدر بی اساس میباشند که ناخبری رهبری این تیم از جغرافیای افغانستان را به خوبی آشکار میکند. مثلاً در دور اول انتخابات ۹۳ آقای عبدالله به مردم ولسوالی تنی ولایت خوست وعدهء اعمار یک بند بزرگ آب را داد. در حالی که این ولسوالی فاقد آب جاری و دریاست.
بخش غیر رسمی تبلیغات تیم اصلاحات و همگرایی که عمدتاً از طریق رسانه های اجتماعی، مخصوصاً فیسبوک به دروغ پراگنی می پردازد، متشکل از اشخاص کمسواد و به شدت متعصب می باشد. این اشخاص به پخش افوهات بی بنیاد پرداخته اکثراً چگونگی شخصیت شان را با توهین و دادن دشنام به تیم رقیب و هوادارانش نمایش میدهند. مثلاً این که داکتر اشرف غنی احمدزی یهود، عیسوی، کافر … است یا این که خانم اش را با این گونه تبلیغات تکفیر میکنند. کار دیگر شان، برگرفتن یک مقطع کوچک از سخنان بزرگان تیم رقیب و بعد تحریف سخنان آن ها می باشد. مثلاً چندی قبل در فیسبوک یک کلیپ ویدیویی نشر شد که در قسمت اول آن داکتر اشرف غنی احمدزی شهامت زنی را می ستاید که بعد از رای دادن، رنگ انگشت خود را با کارد پاک کرده به خانه رفت تا از گزند طالبان در امان باشد. سپس آقای داکتر عبدالله با تمسخر سخنان رقیب خود را تحریف کرده میگوید: «شنیدم که یک نفر تقلب را می ستاید و می گوید یک زن بعد از پاک کردن رنگ انگشت خود توسط کارد، دوباره آمد و باز هم رای داد.»
فکر نمی کنم این کار تصادفی و بی هدف باشد. امکان دارد بزرگان تیم اصلاحات و همگرایی کسانی را به این کار مامور کرده باشند تا این هدف ها را به دست آورند: یک، با درک این که جامعهء افغانی سنتی و مسلمان زاده است، تکفیر رقیب میتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد و یا لا اقل در دل شان شک ایجاد کند. دو، هوا داران تیم رقیب را به دفاع و بروز عکس العمل وادار ساخته تا از تبلیغ برنامه های علمی و عملی تیم مورد نظر شان باز مانده، وقت و انرژی شان به این گونه به هدر رود و همه توجهء شان معطوف رد اتهامات بی بنیاد رقیبان باشد. سه، تیم اصلاحات و همگرایی می خواهد فقدان برنامهء مدون و علمی خویش را به این گونه پنهان سازند.


اسم: اجمل درمان    محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 10.06.2014

مناظرې چې د ټاکنیزو مبارزو اساس او بنسټ جوړوي، د نړۍ په هغه ټولو هیوادونو کې دود دي چې ټاکنې په کې تر سره کیږي. نوماندان نه یوازې دا چې په مناظرو کې خپل پلانونه تشریح او واضح کوي بلکه د خپل سیال نوماند په پروګرامونو او پلانونو هم نقد او نیوکې کوي. ددې مناظرو پایله بیا دا شي چې خلک د خپل راتلونکي زعیم په ټاکلو کې په اسانۍ تفکیک او فیصله وکړي.
اوس چې دلته په هیواد کې له یوې خوا دویم پړاو ټاکنو ته د ګوتو په شمیر ورځې پاتې دي او ټاکنیزې مبارزې به هم د جوزا د میاشتې په ۲۱ نیټه پای ته رسيږي، نو ډاکټر عبدالله چې مخکښ نوماند هم دی او سر له اوسه د خپلې بریا خبرې کوي نو بیا ولې د ډاکټر اشرف غني سره مناظرې ته نه حاضریږي؟
ولې د هیوادوالو پوښتنو اوغوښتنو مثبت ځواب نه وايې؟
ولې خلکو ته د خپلو پلانونو او پروګرامونو په اړه، د پوښتنو کولو موقع نه ورکوي؟
دلته بیا دوه اساسي سببونه موجود دي:
یا خو دا چې ډاکټر عبدالله د هیواد د بهبود او پرمختګ لپاره منطقي او سالم پلان نه لري، او یاخو که پلان هم ولري نو د خپل شاوخوا هغو یارانو چې د خاصو امتیازونو په منلو سره یې له ځان سره یو ځاي کړي دي، د هغوي په شتون کې د خپلو پلانونو د عملي کیدو څرکونه نه ویني.
او ممکن همدا علت هم وي، ځکه ددې په ټیم کې ټول اور او اوبه سره یو ځاي شوي دي.
ددې په ټیم کې داسې خلک سره را ټول شوي چې له ده سره د معاملې له کولو مخکې یې یو او بل ته بې ناموسه ویل.
ددې په ټیم کې داسې خلک سره را ټول شوي دي چې یو و بل ته د ایران جاسوس وايې او مقابل لوری ورته بیا د تهمت ویلو ماهر وایې.
په دې ټیم کې داسې خلک یو ځاي شوي دي چې پخوا یې ګوندي شخړې لرلې.
په دې ټیم کې داسې خلک یو ځاي شوي دي چې یو و بل د ننګرهار د ګمرک ټیکدار وايې خو اوس د امتیاز په مقابل کې سره یو ځاي مجلسونه کوي.
او په دې ټیم کې داسې خلک هم شته چې د افغانستان له سوداګرۍ وزارت څخه یې د لسو شرکتونو په نوم جعلي جوازونه جوړ کړی وو او د دغو شرکتونو په نوم یې له کابل بانک څخه ۲۲۱۹۳۵۵۵ امریکايي ډالره قرضه اېستلې، ضمانت یې ندی ورکړی او په دې توګه یې کابل بانک دېوالي کړی و.
کله چې د ټاکنو کمیسیون د دویم پړاو ته د ټاکنو د تللو اعلان وکړ نو دواړو مخکښو نوماندانو ژمنه وکړه چې په مناظرو کې به گډون وکړي او د خلکو پوښتنو ته به ځوابونه ووایي.
داچې د دویم پړاو د کمپایني منډو ترړو د پيل سره سم ډاکټر اشرف غني احمدزي هم خپل سیال نوماند ډاکټر عبدالله عبدالله ته په مناظرو کې د ګډون بلنه ورکړې وه او اوس هم بار بار د مناظرو غوښتنه کوي، خو عبدالله عبدالله وایې چې د وخت د کمۍ له کبله به یوازې په یوې مناظرې کې حاضر شي: (که زموږ خلک په اصطلاح د یوې جانانې مناظرې غوښتونکي وي، نو موږ یې په خدمت کې یو)
پدې اړه د عامو خلکو له غوښتنو وروسته د مشرانو جرګې ځینو غړو هم له دواړو نوماندانو غوښتنه وکړه چې د مخامخ مناظرو له لارې خپل پروګرامونه خلکو ته وړاندې کړي. خو عبدالله په خپله خبره کلک ولاړ دی.
عبدالله اوس په دوه جالو کې ډوب دی، که مناظرې ته حاضریږي نو پروګرامونه یې د سیال نومان له پروګرامونو ټیټ او کمزوري دي نو مناظره بایلي، او که نه حاضریږي نو بیا هم د خلکو په منځ کې یې باور کمیږي او د ( مناظرې څخه د ډاریدونکي) په نوم یې یادوي.
په اخر کې دا وایم ، هر هغه څوک چې خلکو ته پروګرام نه لري نه هغه په خلکو د حکومت کولو حق هم نه لري.


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 10.06.2014

نگاهی برچند نوشته

محمد علی سمیع: عبدالله عبدالله و اشرف غنی در بحران- مثلث مقدس ناممکن

ف،هیرمند: حکمروای حرفه یی و حکمروای آماتور

محمد نعیم بارز: دوکتورعبدالله لذت قدرت را چشیده فشارش را هم خواهد چشید!

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: فرزانه صافي   محل سکونت: ننگرهار    تاریخ: 09.06.2014

يك سؤال از خواننده گان و قلم بدستان پورتال وزين افغان جرمن آنلاين ،
آيا اشرف غني احمدزي با طرز رفتار كه پيش گرفته است خواهد توانست انتظاراته مردم را بر آورده نمايد؟ عبدالله با همه سابقه خراب توانسته با طرز رفتارش تظاهر شخصيت ملي را مي كند و اين نقطه يي قوتش شده است. بر عكس داكتر اشرف غني احمدزي با وجود شخصيت نيك، سابقه يي پاك و مالا مال از علم و معرفت، با روش غير معقول كه انتخاب روش در كمپاين انتخاباتي بالآي ارزشهاي معنوي نا حمله ور شده و اين نقطه ضعفش شده است. ما انتظار چيزي را دفاع از ارزش هاي خويش را از آقاي احمدزي داشتيم، برعكس آن را به چشم مي بينيم. يك نمونه يي آن را ذيلا خدمت تان تقديم مي كنم. اگر كسي با وي در ارتباط نزديك است او را متوجه بسازد.

نقل قول مستقیم از اشرف غنی‌ احمدزی در محفلي در غرب کابل:
"از استادان دانشگاه سپاس‌گزارم!"
===========================
نقل قول مستقیم از عبدالله عبدالله در محفلي استادان پوهنتون کابل:
===========================
"تشکر از استادان پوهنتون!‌ من از این پوهنتون فارغ شدم! پوهنتون جای علم است! تشکر از پوهنوال فلانی...! پوهنمل فلانی هم‌صنفی ام بود...! پوهندوی فلانی استادم بود...! پوهاند فلانی نگران صنف‌ام بود...! در پوهنحی طب درس خواندم.... و...!‌


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 09.06.2014

بدخشان نام فلم غم انگیزی است که درب پول را بروی بسیاری از سود جویان و معامله گران از جمله نبیل مسکینیار باز کرد قصۀ درد ناک این فاجعۀ بشری را در بدل یک تنگه در برنامۀ از گپ گپ می خیزه تماشا کنید.


اسم: karim   محل سکونت: USA    تاریخ: 09.06.2014

بعد از عمل شرم آور میسکینیار صفحه فیسبوک خویش را بست , خود خواهی و مقام پرستی آخرش زلت به بار میاورد , هر چند خویش را پنهان کنی مانند کبک همه ترا میبنند


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاری    تاریخ: 08.06.2014

محترم آقای عباسی سلام!
اظهار نظر شما معلوم است که پاسخی بوده بیک قسمت از نوشته اینجانب تحت عنوان«دوکتور عبدالله لذت قدرت را چشیده، فشارش راهم خواهد چشید»!
من از اظهار نظر شما استقبال میکنم زیرا با این نوع بحث ها از دو دیدگاه متفاوت ویا از زوایای مختلف پرداختن به مسایل، شاید یک مقدارمطالب مبهم روشن گردد. به این امید طور اختصار وشماره وار می پردازم به چند موضوع:
1 - قبل از هرچیز باید بگویم من نقش فرد را در تا ریخ تحولات اجتماعی فرهنگی، سیاسی، علمی و اقتصادی رد نمی کنم و به روایت تاریخ باور دارم که چه در ادوار گذشته و چه در عصر مدرن افراد کارها و اختراعات بسیار پرثمری را ازخود در خدمت بشریت قرار داده اند، اما با اینهم تحولات اجتماعی چیزی نیست که کلاً به فهم و اراده فرد محور صورت گیرد و ادامه یابد. تجارب تاریخ جهان نشان داده است که بصورت فرد محور افرادی چون لنین، مائو، فیدل کاسترو ود یگران به زعم خود شان بانیت نیک عمل انقلابی انجام داده اند ولی از اینکه جوامع آنها در بطن خود آمادۀ چنان تحولات نبوده، نتایج معکوس به بار آمده است.
2 - مثلاً امان الله خان، که گفته می شود با نیت نیک و ترقیخواهانه به یکسلسله تحولات در افغانستان اقدام نمود، اما به مقصد نرسید، زیرا بدون درک درست جامعه شناسانه و عدم درک درست از اوضاع جهان دست به کاری های زد که زمینه اغتشاش را در کشور فراهم نمود و بالاخره تاج وتختش را هم از دست داد. داوود خان همچنان.
3 – کودتای حفیظ الله امین و به اصطلاح انقلاب « حزب دیموکراتیک» به حمایت دولت شوروی که تا حال مردم و کشور در آتش آن می سوزد.
5 - ظاهرشاه که در تاریخ شاهان افغان آگاه ترین، صلح خواه ترین وانسان دیموکرات بود، باهمان خصایل خوب انسانی اش از بالا نظام دیموکراسی را پیش کش مردم کشور نمود، ولی از آنجائیکه جامعه آمادگی های لازم را نداشت. در مخالفت های مذهبی ها، فعالیت های چپیها، دخالت های قدرت های منظقه و جهان در پرتوتحولات و رویداد ها توانائی حفظ نظام را نداشت، بناءً سقوط کرد.
محترم آقای عباسی صاحب، تحولات سیزده سال اخیر کشور را با همه بدی هایش به فال بد نگیرید وبه ناکامی تلقی نکنید، همه شاهدیم که قبلاً چه وحشیگری ها و خونریزی های در کشور صورت گرفته که هر جنگسالار با حمایت بخشی از قوم خود میخواسته حاکم بر همه باشد و به همین لحاظ جنگهای داخلی ادامه یافت تا آنوقت که نیروهای خارجی وارد کشور گردید، ظاهرشاه با پلان سه فقره ای اش وارد کابل شد، لویه جرگه دایر گردید، در آنوقت دیدیم که وضع کشور و مردم دگر گون شده بود، هر قوم و قبیله سران خود و حامیان خارجی شان را پیداکرده بودند یا برآنها تحمیل شده بود، کسی از ضرورت زعامت شاه صدا بلند نکرد، حتی وقتی مهندسین لویه جرگه خواستند بنام بابای ملت دل او و تعداد محدودی از پیروان دست خالی اش را خوش کنند، صدای به اعتراض از درون لویه جرگه بلند شد که ما به بابا نیاز نداریم ، ما بابای خود را داریم. این صدا اعلام آن بود که دیگر یک فرد و یک قوم نمیتواند حق انحصاری حاکمیت داشته باشد، بعد از آن روز تا امروز تحوالات بسیار مثبتی هم بوجود آمده است، سران و حامیان هر قوم دریافته اند که دیگرهیچ فردی و هیچ قومی نمی تواند از طریق جنگ و یا انتخابات بقدرت برسد، مگر اینکه با سران و اقوام دیگر شریک شوند.
بنابران طوریکه دیده می شود حتی بخاطر جاه و مقامی هم که شده افراد واقوام مختلف در کنار نامزدهای مقام ریاست جمهوری قرار گرفته اند و این برای اولین بار است که خوشبختانه پس از گذشت سی چهل سال یک مقدار روحیه و منطق دیگر پذیری وزمینه دولت سازی و ملت سازی عملاً در کشور فراهم گردیده است و اگر دوسه دوره دیگر جنگ و جدال رخ ندهد مردم شاهد تحولات زیاد خوهند بود.
خلاصه باید روی تقویه نهاد ها تکیه کرد نه به آرمان پیدا شدن زعیم شایسته، یا دیکتاتورآگاه و غیره روز شماری کرد.زیرا تجارب تاریخی نشان داده است که نظام های فرد محور تغییرات مثبت و بقای کشور را تضمین کرده نمی تواند و همواره این خطر وجود داشته که هرگاه زعیم خوب به مرگ خود فوت نموده و یا در اثر کدام رویداد سقوط کرده جامعه در هرج و مرج قرار گرفته و چیز های ناچیزی هم که در طی سال ها بوجود آمده از میان رفته و بی جهت نبوده که در گذشته ها مردم از پادشاه گردشی ترس داشته اند.و حرف آخر اینکه اگر واقعیت های عینی تلخ جامعه اجازه آرمان خوش ذهنی ما را زود پاسخ نمی دهد، نباید خود را مایوس و ناکام ببینیم.




اسم: گران افغانستان   محل سکونت: کابل، افغانستان    تاریخ: 08.06.2014

گزارش ها حاکی از آن است که قیوم کرزی، نامزد دور اول ریاست جمهوری افغانستان و برادر رییس جمهور کرزی امروز (یکشنبه) در کنفرانس خبری مشترک در کابل اعلام کرد که در دور دوم انتخابات از اشرف غنی احمد زی حمایت می کند. این در حالی است که محمود کرزی از داکتر عبد الله اعلام حمایت نموده است. به این مفهوم اگر هریک از دو کاندید برنده شوند برادران کرزی برنده خواهند بود. این را می گویند بازی سیاسی.
او امروز در کنفرانس خبری مشترک با اشرف غنی احمد زی گفت: “ما در دور دوم ریاست جمهوری از تیم تحول و تداوم حمایت می کنیم.”

قیوم کرزی دلیل حمایت اش از تیم تحول وتداوم را مبارزه با فقر و پایان دادن به جنگ عنوان کرد.

این در حالی است که چند روز پیش وحید الله شهرانی، معاون اول قیوم کرزی در دور اول انتخابات در مراسمی از عبدالله عبدالله ، نامزد انتخاباتی اعلام حمایت کرد.

با این حال اشرف غنی احمد زی نیز در کنفرانس امروزی گفت که قیوم کرزی در شرایط خاص کشور با اعلام حمایت از تیم تحول و تداوم تصمیم ارزنده گرفته است.

احمدزی تاکید کرد که در صورت پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در مورد کارکردهایش به مردم پاسخ خواهد داد.

او گفت که در صورت پیروزی اش در دور دوم انتخابات زنان هیچ نماینده دوم نخواهند داشت.

در آستانه برگزاری دور دو انتخابات ریاست جمهوری دو نامزد این دور مصروف یارگیری های انتخاباتی هستند.

چندی پیش احمد ضیا مسعود معاون اول زلمی رسول در دور اول، داوود سلطانزوی در دور دوم به تیم تحول و تدام پیوستند.

در طرف مقابل نیز زلمی رسول، گل آقا شیرزی و عبدالرب رسول سیاف از نامزدان دور اول انتخابات از عبدالله عبدالله حمایت کردند.


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 08.06.2014

دوکتور عبدالله لذت قدرت را چشیده فشارش را هم خواهد چشید...

اگر احترام گذاشتن به مردم یک امر اخلاقی خوب است، به رأی مردم که یک حق انسانی سیاسی است نیز باید احترام گذاشت. در دور اول انتخابات ریاست جمهوری که دوکتور عبدالله عبدالله از میان هشت کاندید مقام ریاست جمهوری و از مجموع آراء، چهل و پنج فی صد را از آن خود کرد، در دور دوم در مقابل دوکتور اشرف غنی احمد زی احتمالاً با رأی بیشتری به مقام ریاست جمهوری افغانستان خواهد رسید، زیرا اکثراً آنهایی که به دور دوم راه نیافتند حمایت شان را از دوکتور عبدالله کاندید پیشتاز اعلام داشته اند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: جمال كتوازی   محل سکونت: کابل، افغانستان    تاریخ: 08.06.2014

ښاغلي اشرف غنې احمدزی او ښاغلي عبدالله عبدالله
زما په تله کې
هغه څوک، چې غواړي ولسمشر شې باید کومې ځانکړتیا ولري؟

1 ښه مشروي
۲ ښه سمبا لونکی (ښه مدیر وي)
۳ ښه سیاست پوه / سیاستوال وي
۴ پیژند پاڼه ولري (هویت یې مالوم وي)
۵ د خپل هیواد ملې ګټو ته ژمن وي

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: کلفورنیا -امریکا    تاریخ: 08.06.2014


پیرامون حملۀ انتحاری در کوته سنگی !

هموطنان محترم می دانند که منطقۀ کوته سنگی شامل پایگاه نظامی و سیاسی محقق است - حملۀ انتحاری درین منطقه از جانب گروه های دیگر قطعاً امکان ندارد - گروه محقق خودش این حمله را برای از بین بردن محمد خان ترتیب داده بود و این مطلب را دو نفر از کابل تلفونی بمن گفتند - لهذا من راپور جناب انجنیر فضل هادی فضلیار را تأئید می کنم. محقق خان محمد را خوش ندارد و موجودیت خان محمد در تیم عبدالله هر روز طعنه و طنز رابه روی عبدالله باز کرده، چونکه حزب اسلامی به زعامت عبدالهادی ارغندیوال در هیچ جا برای عبدالله مجالس و رأی دهندگان ترتیب داده نتوانست.
اگر هدف این حملۀ انتحاری داکتر عبدالله می بود به موتر او اصابت می کرد، اما حمله بالای موتر محمد خان صورت گرفته است.
موقعیت محمد خان در مجالس و در گردهمآیی ها نیز بیانگر این واقعیت است که در تیم عبدالله شخص مطلوب نیست.
هدف این حمله از یک طرف از بین بردن محمدخان و از جانب دیگر جلب سمپتی بیشتر برای عبدالله بود. در سیاست چنین کارها بسیار دیده شده است.

یکی دیگر ازین نوع نمایشات سیاسی تجلیلی از مرگ فیل مارشال قسیم فهیم در سفارت افغانی در ماسکو است. عزیز کززی که خود را به شورای نظار فروخته، بسیار کوشش کرد تا از زبان مقامات حکومت روسیه تأئید داکتر عبدالله را بدست بیاورد، اما موفق نشد. بالاخره برای اینکه صدای تأئید داکتر عبدالله از ماسکو بالا شده باشد، خودش محفلی در سفارت افغانستان برای بزرگداشت یک شخص کثیف، قاتل و دزد را ترتیب کرد که در آن یکنفر از دولت روسیه شرکت نکرده بود، امااو یک تعداد محصلین را نان و پلو داد تا صدای شخص خود را بطور غیر مستقیم به حمایت از داکتر عبدالله بالا کرده باشد.

این عمل عزیز کرزی مخالفت صریح با قانون است که مقامات حکومت نباید در انتخابات مداخله کنند. عزیز کرزی در برابر این قانون شکنی باید برطرف گردد.

بااحترام سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: abdullah   محل سکونت: california    تاریخ: 07.06.2014

محترما
با پیوستن امراله صالح ریس سابق امنیت با تیم عبداله ک میگویند طالبان را از پس و پیش حلال میکند. انتظار حمله های انتحاری زیادتر را به تیم مذکور داشت.


اسم: انجينير فضل هادي فضليار   محل سکونت: کابل، افغانستان    تاریخ: 07.06.2014

انجينير محمد خان د ډاکټر عبدالله له دسيسې ژوندی راووت
د اونۍ پوښتنه:
الف: د هغه د ملاتړي امرالله صالح طرحه او چال و، تر څو عبدالله سره د خلکو خواخوږي زياته شي او د نړيوالو پام ور واوړي؟
ب: د ډاکټر عبدالله لخوا د خپل لومړي مرسيتال انجينير محمدخان د وژلو هڅه وه؟

دا اختلافات هله لا پسې زيات شول، کله چې څو ورځې وړاندې دوی عزني ته لاړل او هلته د غزنيوالو له ساړه هرکلي سره مخ شول.
د غزني د غونډې په جريان کې عبدالله په انجينير محمدخان ور برګ شوی و چې ته په خپل ولايت کې يوې غونډې ته دوه سوه کسه نشې راوستلی نو زما لپاره به څومره رايې راټولې کړای شې.
تر دې ډېر وړاندې، کله چې د ولسمشرۍ د ټاکنو لپاره د نوماندانو د نوم ليکنې پروسه روانه وه او انجينير قطب الدين هلال ځان د حزب اسلامي ګوند له لوري کانديد کړ نو عبدالله ويلي و چې د لومړي مرستيال په انتخاب کې تېروتی يم.
د ډاکټر عبدالله دا ناخوښي هغه مهال لا ډېره شوه، کله چې د کابل د حزب اسلامي ډېرو مهمو غړو د هغه د سيال ډاکټر اشرف غني احمدزي ملاتړ وکړ.
د ډاکټر عبدالله عبدالله ګوند (جمعيت اسلامي) او د انجينير محمدخان ګوند (حزب اسلامي) له ډېر پخوا راهيسې د شديدې دوښمنۍ له امله يو د بل وينو ته تږي وو، نو ځکه خو د دوی دواړو ائتلاف له پيله چندان محکم نه اټکل کېدو.
ځيني خلک د احمدشاه مسعود د مشر ورور د وژنې پړه هم پر انجينير محمدخان ورتپي، چې هغه مهال د انجينير حکمتيار د حزب اسلامي د استخباراتو مشر و.
د احمدشاه مسعود بل ورور احمدضيا مسعود چې اوس د ډاکتر اشرف غني د ټيم غړی دي، ډاکټر عبدالله ته ويلي و چې تا زما د ورور قاتل خپل مرستيال ټاکلی، او ويل کيږي چې د احمدضيا مسعود او ډاکټر عبدالله د اختلاف يو ټکی همدا دی.
څه موده وړاندې د ډاکټر عبدالله دوهم مرستيال (محقق) هغه ته شکايت کړی و چې که زه درسره نه يم، ته ناکام يې؛ خو د انجينير محمدخان نه شتون درباندې هيڅ تاثير نه لري نو بيا ولې بايد ستا لومړي مرستيال زه نه اوسم؟
ډاکټر عبدالله ورته ويلي وو چې اوس څه چاره کولی شو؟ محقق ويلي و چې چاره يې اسانه ده.
زما په اند، نن ورځ يې غوښتل چې د انجينير محمد خان چاره وکړي خو د خداي (ج) خوښه به نه وه.
ځيني داسې راپورونه هم شته چې ډاکټر عبدالله په اريانا کابل هوټل کې تر وينا وروسته، په يوه عادي صرف موټر کې له هوټله وتی او د بريد پر مهال د موټرو په کاروان کې نه و.
د يادونې وړ ده چې په ننۍ پېښه کې د انجينير محمدخان موټر تر ټولو ډېر ويجاړ شوی او د افغانستان د ولسمشر حامد کرزي په اعلاميه کې ويل شوي چې مرګ ژوبله د انجينير محمدخان ساتونکو ته اوښتې.
زما لپاره پوښتنه داده که انجينير محمدخان له مينځه تللای وای نو عبدالله به څوک خپل مرستيال ټاکلو؟ استاد سياف، ګل اغا شېرزي، زلمي رسول او که دوي ته ورته کوم بل څوک؟


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 06.06.2014

اظهاز نظر مختصر من درین صفحه به هیچوجه جانبداری و پشتی بانی از یک نامزد خاص نیست. من این آرزوی بسر نارسیده را در فهرست هزاران آرزوی ناکام دیگر خود و دیگران می افزایم. اما از پیوند ها میتوان قضاوت نمود که کی افغانستان را بکدام سو می برد. پشتی بانی زلمی رسول (که لنگی درانی ها را بزمین زد) چه نعبیر سیاسی دارد. پشتی بانی گل آغا نمودار تداوم کدام اعمال است. محمود کرزی دزد چراغ بدست از واهمۀ محاکمه پناه می جوید و همگون خودرا در رأس یافته. پهلو ایستادن سیاف و اسمعیل خان را خود قیاس نمایید. شما از این ترکیب نا متجانس علاوه بر محقق و نمایندۀ حزب اسلامی چه انتظار دارید؟ اما کشتن یک شخص جنایت است و راه نجات نیست.
افغانستان به ناجی و صفحه گردان نیاز داشت. ضرور نیست که حتماً نجات دهنده ای یک کشور از جمیع اسارت ها هتلر ، ستالین و یا خمینی شود. در شرائط بسیار دموکراتیک مردمانی از بین توده برخاسته اند که آشنا به درد های جامعه بوده و بانتخاب شائسته ترین همکاران راه علاج را دریافته اند.
Charisma یا Charismatic کاریزما متاع خریدنی در بازار نیست این خصلت ذاتی است نه کسبی هر شخص متصف به این صفت بوده نمیتواند و ارتباطی به سویۀ تعلیمی ندارد. این کلمه در اروپا در مورد الاهیات ، تقدس و به اصطلاح بجاه رسیدگی استعمال می شد اما در قرن بیست در سیاست راه یافت و برکسی اطلاق می شد که با اعمال و گفتارش قوۀ جاذبه قوی و مؤثر داشته مردم را به آسانی پیرو راه و مفکورۀ خود بسازد و سحر کلام داشته شخصیت مطلوب جامعه باشد. اما آنرا جزء مشخصات زمامداری درآوردن کار را مشکل می سازد جه این تحفۀ الهی است که به بعضی عنایت میگردد.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: افراسیاب   محل سکونت: کابل، افغانستان    تاریخ: 05.06.2014

تورن اسماعیل پس از پیوستن به عبدالله گفت :« دولت کرزی،به فساد آلوده بود!»(جراید)
یعنی ،«کی بود کی بود،من نبودم»!
یعنی: اسماعیل خان، خودش و وزارتخانه های۱۳ ساله اش پاک و عاری ازفساد بوده است !
یعنی، اسماعیل خان در دولت کرزی کار نمی کرده است!
***
تورن اسماعیل که در وقت مقرری اش به وزارت برق و آب، اصلا نام « جنراتور» را نشنیده بود؛ به مجردی که شنید یک دستگاه کوچک، نور و حرارت تولید میکند، گفت : شاید این گونه برق ، کار « جن» باشد، هر چیزی که وجود داشته باشد و دیده نشود، جن است !این فرنگی ها، از نام « جن» ما این لفظ « جن راتور» را ساخته اند!
خدا خیر ندهد کرزی راکه یک آدم را وزیر برق ساخته بود که چون در باره انرژی و حرارت و « پاور» به اندازهء سر سوزن ، آگهی نداشت؛ هرکس ، چه خارجی و چه داخلی ، که به دفتر و ی می رفت،اسماعیل خان به جای آب و کمبود انرژی فقط از « مزایای جهاد و جنگ علیه کفار» صحبت میکرد !
این قوماندان جهادی که در کنار رسول سیاف ایستاد،و چندان رای از مردم کسب نکرد، اینک دوباره بر سفرهء شورای نظار نشسته است و پرت وپلا میگوید!
تورن اسماعیل میخواهد، تا قاف قیامت وزیر باشد! خدا بشرماند کرزی را، او بود که بسم الله وزیر داخله « بیکفایت» عزل شده بوسیله پارلمان را، بدون پر سان،لجوجانه وزیردفاع ساخت!
گویا این تسهیلات برای اینان، همه بخاطر « جهاد» است!
تورن اسماعیل و بسم الله و معلم عطاءو سایر شرکاء از تجارت « جهاد» سودهنگفتی در جیب زده اند!
نمیدانم ملت تا چه وقت باید به این جهادی های گستاخ ، باج و جراج بدهد؟!


اسم: karim   محل سکونت: USA    تاریخ: 04.06.2014

خدمت آقای میسکینیار بعد از سفر به مزار و مهمان خصوصی عطا نور

جناب میسکینیار ,با عرض ادب, در گذشته کار کردید, ناخلفان شما را به درد میاورند, از درد زیاد استفراق میکردید, اما با تاسف امروز استفراق خود را نوش جان کردید, افسوس به حال شما


اسم: عبدالکریم رحیم   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 03.06.2014

مشکل من با اقای داکتر عبدالله دو نقل قول او ست که من آنرا خوانده و دیده ام. چون بعد از گذشت مدت زمان زیاد عین کلمات او شاید به حافظه ام نباشد مطلب آنرا خدمت تان عرض میدارم. در سالهای 1990 یک نویسندۀ ایرانی باسم چنگیز پهلوان در یک مقالۀ مفصل در بارۀ افغانستان در رابطه به مناسبات بین القومی افغانستان از آقای عبدالله اینطور نقل قول نموده بود: برادران پشتون ما باید واقعیت های موجود افغانستان را دانسته و قبول نماید. عین مطلب را اقای عبدالله 9 سال بعددر اوایل حملۀ امریکا بر طالبان، در حالیکه ملبس با یک پتلون و جاکت دکمه دار بود و تسبیح بدست بگمان غالب در یک مسجد نشسته بود به یک شبکۀ تلویزیونی برتانوی ابراز داشت. وی با تفاوت زمانی تقریبا 9 سال بر عین مفکوره اصرار میورزید و این امر ّپرده از کذب اذعانات او در بارۀ وحدت ملی و منافع ملی بر میدارد. به نظر او پشتون صرفنظر از تعداد آنها باید تفوق قومی راکه او به آن منسوب است بپذیرد. واین بمعنی دور کردن پشتون از اهرم قدرت میباشد. وی به این عقیده هست که پشتون منبعد باید بفکر قدرت سیاسی حتی در یک نظام دیموکراتیک هم نباشد. اگر به این کار جامۀ عمل پوشانده میشوداین قوم با یک وضعیت خطرناک تبعیض مواجه خواهد شد. هیچ دلیلی وجود ندارد که داکتر صاحب در 13 سال گذشته هم تغییر عقیده داده باشد. عواقب این نظر برای افغانستان با داکتر عبدالله بحیث رئیس آن خیلی وخیم خواهد بود. پس برای حفظ وحدت ملی کشور باید علیه رئیس جمهور شدن اقای عبدالله مبارزۀ جدی براه انداخته شود تا یک شخص متعصب تبعیض طلب در رأس دولت افغانستان قرار نگرفته از یک ابتلا بزرگ جلوگیری شود.


اسم: م، جاوید   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 03.06.2014

بر سر جهادی های دلال باران ازپول است ولی مردم نان ندارند
در پول پاشی بر سر جهادی های دلال که مست رقصیدن هستند
ایران و پاکستان نیز کمتر از غربی ها نیستند

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: الیاس   محل سکونت: کابل، افغانستان    تاریخ: 03.06.2014

از فیسبوک ښاغلی غفور لیوال
انتخاب :الیاس

این مرد بزرگترین ( قاق روده ) جهان است . شصت سال و اندی ازخامشی این مرد سترگ میگذرد ، اما جهان هنوز درحیرت است که او چگونه سرنوشت یک ملت هزارمیلیونی ( درآنزمان) را متغیر ساخت . همین مردجامعه کثیر القوم ، کثیر المذهب ، کثیراللسان ، کثیرالثقافت وکثیرالاعتقاد هند را متحدساخت و سینه ( قاق ) خودرا درمقابل بزرگترین استعمارجهان ( انگلیس) سپر ساخت وهندرا به آزادی رسانید . برای هند یک اداره پیشرفت آورنده را بنیاد نهاد ، چنانچه امروز نه تنها درهند، بلکه درتمام گیتی به مهاتما ( روح بزرگ) شهره گشته است .
ملت ما چه خوشبخت باشد که صاحب رهبر ( قاق روده ) مثل اوباشد . شاید در ازنای تاریخ اولین باری باشد که بخت یاری کند و یک مسلمان افغان ( قاق روده ) دکتوراشرف غنی مارا به آزادی حقیقی ، پیشرفت و انکشاف رهنمون سازد. اگر از احتیاج گندم پنجاب و استعمار فرهنگی تهران مارا نجات دهد و این ملت وکشور رابپای خود بی ایستاند ، هرآیینه ما درتأریخ خود یک ( قاق روده ) خواهیم داشت که نسل های امروزین و فردا او را به حیث ( روح بزرگ) به تجلیل خواهند گرفت .
درتأریخ فقط یک بار با انتخاب درست ومعقول، خودرا از سیاه روزی وسیاه بختی ابدی نجات دهید !

و متن پښتو
‎داسړی دنړۍ تر ټولو ستر ( قاق روده ) و ، نن سبا دهغه له مړینې څخه تر شپیتو ډیر کلونه اوړي ، خو نړۍ لا هم ورته حیرانه ده چې څنګه یې دیوه زر میلیوني ( هاغه مهال ) ملت برخلیک بدل کړ ، همدې سړي دهېند ګڼ قومیزه ، ګڼ ګروهیزه ( کثیرالمذهب ) ګڼ ژبیزه ، ګڼ فرهنګه او ګڼ باوره ټولنه سره متحده کړه ، دستر ښکېلاک ( انګریز) په وړاندې یې خپله ( قاق) سینه سپر کړه او هېند یې خپلواک کړ . دهېند لپاره یې دیوې پرمختګپالې ادارې بنسټ کېښود او نن یوازې په هېند کې نه ، بلکې په ټوله نړۍ کې په مهاتما ( لویه اروا ) باندې مشهور دی . افغان ولس به څومره بختور وي ، چې همداسې یو ( قاق روده ) یې مشر شي ، ښايي په تاریخ کې لومړی ځل زموږ بخت راویښ شي ، چې یومسلمان افغان ( قاق روده ) دکتوراشرف غني مو ریښتینې خپلواکۍ ، پرمختګ او پیاوړتیا ته ورسوي ، که پنجاب ته د اوړو له احتیاجه او دتهران دفرهنګي ښکېلاک له منګولو مو خلاص کړي ، نو موږ به هم په خپل تاریخ کې یو داسې ( قاق روده ) ولرو ، چې بیا به یې په ( لویه اروا ) یادوو . په تاریخ کې خو دخپل برخلیک دسمې ټاکنې لپاره همدایوځل همت وکړئ او ځان له ټول عمر مختورۍ څخه وژغورئ !


اسم: رزاق مامون    محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 03.06.2014

درشبکه های اجتماعی، یک تهاجم منظم، اما خود سر و حشری، علیه دکتر غنی به راه افتاده است که بیشتر آن، عیب جویی ظاهری و درشت گفتاری های کوچه بازاری است.
آقای حاجی محمد محقق فردی خونسرد و کم گپ است، درگفتار با رسانه ها سخت محتاط و هماره سخن به ایجاز می گوید؛ سیاستگری جنگ پخته و گرم و سرد روزگار چشیده است… پس چه حال افتاد ایشان را که یک باره واژه ای را در توصیف یک سیاستگر رقیب خویش (آن هم درمحضر هزاران تن) بر زبان جاری کرد که معمولاً عوام الناس بی خبر از عالم و آفاق چنین عیب جویی هایی را از یکدیگر می کنند.
معرفت سیاسی را به جایش بگذاریم؛ فقط از رهگذر عرف متداول، تا حال درتاریخ کشوری دیده نشده است؛ شخصیتی که قراراست معاون ریاست جمهوری حکومتی انتخابی باشد، همتای خود را خطاب کند که تو «قاق روده» هستی ومیدان را به نفع ما خواهی باخت! این که نه طعنه ی سیاسی است، نه طنز درسطح بلند و نه هم راهی برای دریافت آرای بیشتر نسبت به رقیب. این تعرض لفظی، صاف وساده عیب جویی بدنی است که نمی توان بدان وسیله، سجایا ، قابلیت، اخلاق و قدرت معنوی شخص مورد نظر را به چالش کشید.
درشبکه های اجتماعی، یک تهاجم منظم، اما خود سر و حشری علیه دکتر غنی به راه افتاده است که بیشتر آن، عیب جویی ظاهری و درشت گفتاری های کوچه بازاری است. شخصاً معنای این همه ترهات وفضاحت پردازی علیه دکترغنی را درک نمی کنم؛ جز این که نتیجه بگیریم؛ برخی گروه ها از روی نا بلدی به دموکراسی و قواعد مبارزه ی انتخاباتی، گمان برده اند که پیکار انتخاباتی همین گونه است و هرچه گفتی مجاز است. احتمال دوم این است که از برخورد کارشناسی و مدیریتی دکتر غنی، بسیاری از نخبه گان درحکومت، دولت و برون دولت به تشویش اند و یگانه راه سد سازی در برابر او را تنظیم پیاده نظام وقاحت گویی تشخیص داده اند.
این دسته ها در هرحالت بازنده اند. چه در کوتاه مدت؛ چه درجریان انکشاف اوضاع.
بالقابل نیز، یک گروه سر به هوا و ابله، به رسم «به مشت زدی به لگد خوردن آماده باش»، ظاهراً به دفاع از تیم تحول و تداوم، گنده گویی های مضحک و تأسف باری را راه انداخته اند. حتی من متوجه شدم که آدم های تحصیل یافته، به ظاهر کارآزموده و به اصطلاح سرسفید، به ادبیات گله بچه های ولگرد خیابانی روی آورده اند تا نشان دهند که دکتر غنی مریض است؛ توان ندارد؛ یا دکتر عبدالله چنین است و چنان… و جفنگیاتی ازین دست که همه اش دربی اطلاعی عمومی ریشه دارد. این خصیصه، میراث منحوس نا ملایمات جنگ و تقابل دراز مدت است ولی آنانی که این ابزار منفی را آگاهانه علیه دیگران استفاده می کنند، هیزمی برتنور تضاد های آینده ذخیره می کنند.
دکترعبدالله درجرگه ی سیاستگران، وزنه اخلاقی، درست گفتاری و رعایت آداب دربرابر دوست و دشمن را در حرکات خویش به شایستگی تمثیل می کند. از وی انتظار می رود هسته های خود سر تبلیغی را که برمصداق «دشمن دانا بلندت می کند، برزمینت می زند، نادان دوست» به راه افتاده اند، طی یک اعلامیه رسمی هدایت کرده و تحت کنترول بیاورد. به نظر می رسد کم وبیش دکترعبدالله خود دریک نوع محاصره چنین افرادی قرار دارد. آن چه محقق گفت چیزی نبود که به گفتنش بیارزد. به طور قطع استاد محقق از آن چه دردایکندی گفت، پسان پشیمان شده باشد.
ما مردمی هردم مزاج و ناپایداری هستیم. همین ماجرا هفته پیش درمذمت سازماندهی شده علیه احمدضیأ مسعود به راه افتاد و عساکر فیس بوکی به دستور یک عده، رشته بدگویی وفحاشی را آنقدر کشیدند که خود به بیهوده گی هیجان های خویش پی بردند. یاد مان باشد؛ اگر چرخه ی روزگار به گونه ی بچرخد که تیم تحول وتداوم، قدرت مرکزی یا بخشی از قدرت سیاسی را به دست بیاورد؛ همین هتاکان بی مزد یا مزد بگیر از اولین کسانی خواهند بود که به درگاه احمد ضیاء با حالتی سرخم تقرب خواهند کرد و برای پذیرفته شدن از سوی احمد ضیأ چقدر از کاظم خان، محنت و خواری بکشند وگردن پتی کنند!
دسته های تبلیغاتی صفات متعدد منفی- تفضیلی را به دکتر غنی منتسب می کنند و او را فردی عاصی وعصبی به قلم می دهند؛ اما درعمل تا کنون کسی نشنیده که دکتراشرف غنی، دکتر عبدالله و محقق یا دیگران را با آلوده ترین واژه ها متصف ساخته و مقدار خود را کاهش داده باشد. وی فقط از طرح وبرنامه صحبت می کند. چندی پیش گل آغا شیرزوی آن قمار باز کازینو های آلمان ( از حساب پاتک سازی درجلال آباد) نیز یکی از شخصیت های انتخاباتی را در کمال پررویی، «بی ناموس» خواند ودرکشوری که قانون را هیچ گاه به درستی گردن ننهاده، مرجعی سراغ نشد که دستش را بگیرد و از وی استجواب کند. ترس از اشرف غنی، ریشه درترس از«قانون» هم دارد. به راستی شعار اجرایی اشرف غنی برای بسیاری ها درحکم «تیرخلاص» است. او بارها اعلام کرده که حق مردم را دانه دانه از مافیا ستاندنی است


اسم: ا،رسول    محل سکونت: مونشن آلمان    تاریخ: 02.06.2014

بقول سعدی:

از کجا کرده؟اینهمه زر و سیم ـــ یا خودش دزد بوده یاپدرش

شرایط زمانه باعث میشود تا چهره ها را مردم بهتر بشناسند ! فکر میشد بعضی افراد در صف مردم هستند ودستشان شریک دست دزدان سر گردنه نیست. مگر خوشبختانه برملاشد که اینها نیز از جملۀ کسانی اند که در صف ضد مردم قرار دارند. اینها را علایق به جهادی های دلال چنان کور ساخته است که همچون نابینایان عیب آشکار دلالان را نمی بینند که در ظرف چهار دهه اخیر، دبل عبدالله چگونه ملیادر میشود؟ وعلت ملیاردر شدن اورا زیر سؤال نمیبرند. این چنین افراد برای خاک زدن به چشمان مردم، مبتنی به آرزوها و شاید هم علایق خانوادگی و قومی شان از حقایق روشن چشم پوشی می نمایند. اشخاص که به خدمت دبل عبدالله قرار میگرند مبرهن است که زور وپول، افراد ضعیف النفس را در طول تاریخ اجیر کرده است.

تاریخ درد ناک ما شاهد است که دشمنان با دسایس در طول تاریخ تلاش کرده اند تا نمایندگان مردم سر بلند نکنند وآنانیکه با خودگذری در صحنۀ می آیند باز هم دشمنان مردم نمیگذارند تا نمایندگان مردم دوام بیاورند. آنها نمایندگان مردم را از جامعه واز رهبری جامعه بر کنار می سازند و بجای نمایندگان مردم دوباره اشخاص مزدور را بر سر قدرت می آورده اند که افغانستان راغرق در بدبختی نگاه داشته باشند.

کسیکه اشرف غنی احمد زی را با تمام شفافیتش چه در گذشته وچه در حال نمیبیند که او جز نمایندگی ودفاع از حق مردم تقاضای دیگری ندارد. چنین اشخاص ازفرط اغماز بخاطرارتباطات شان با دلالان جهادی حقایق را نادیده گرفته از جنگ سالارآشکار درین مقطع از تاریخ به پُشتیبانی می پردازند. اینچنین افراد ضعیف النفس خصلتاً نمیتوانند مدافع منافع ملت باشند.

دبل عبدالله از هر حیث فرق فاحش با جناب اشرف غنی دارد . به کارنامه های آنها اگر مراجعه شود اشرف غنی مرد صداقت وراستی بوده و با زور دانش به این مقام رسیده است در حالیکه دبل عبدالله یک عوامفریب که با معامله گری خود را تا این مسند رسانده است. اشرف غنی از داعیه مردم با نشان دادن راه های عملی دفاع میکند در حالیکه عبدالله جنگ سالاری دیماگوگ است که خون کابلیان هنوز هم بر دامن این قصاب خشک نشده است. وی بدبختانه با پولیکه در بدل خون مردم در دست دارد هر روز میتواند هزاران ضعیف النفس را در خدمت خود داشته باشد وبخرد.

عبدالله با این عوامفریبی، بزور پاکستان وایران میخواهد بقدرت برسد تا دشمنان افغانستان را شادمان سازد. کسانی که هنوز هم ره خود را نیافته اند ولی از موضع خیانت دفاع میکنند تا ایران وپاکستان را بیشتر بر سر نوشت افغانستان حاکم بسازند که معاملات پشت پرده حامیان شان افشاء نشده دوام یابد. اما اشخاص که تمام جنگ و جهاد را دیده و دانسته اند که کی درین جهاد جان ومال شانرا از دست داد وکی با دلالی از جان ومال مجاهدین فقیر امروز دریشی های چهارونیم هزار دالری میپوشد، چرا این افراد ازین خیانت طفره میروند وبه این وضاحت نمی پردازند.

درین شب وروز که ملیارد دالر از همسایگان وغربیان به نفع عبدالله برای خریدن مردم به جیب قوماندان سالار ها سرازیر شده وبزور قدرت پول، مناطق مختلفۀ کشور را در گرو گان دارند. چرا از آن با ضعف النفس خود اغماض میکنند؟؟؟.

آنها چرا این خیانت آشکار را برملا نمیسازند؟؟؟ تا حد اقل برای مردم بیکس افغانستان کاری انجام داده باشند. در مورد اینها قصۀ نیش گژدم کاملا ً درست وبجاست. و گلایه کردن نارواست.


اسم: عبد الله زرنج   محل سکونت: سندییگو، کلیفورنیا    تاریخ: 02.06.2014

هموطن حنیف رهیاب رحیمی!
برسبیل عادت من هم بادیدن نام تان انتظار یک طنز دلپسند را داشتم . اما به کوچۀ سیاست ره گشودید و کمی ره گم کردید، بی موازنه و یک جانبه سخن سرائیدید و حقایق را خواسته و نا خواسته کتمان نمودید درجۀ زاویۀ تمایل تان فهمیده شد. اظهار نظر حق مسلم شما است اما حقایق را نادیده گرفتن از تأثیر کلام کاسته به اعتبار نویسنده لطمه میزند. اگر بدون تماس به تقلبات وغیره در ابتدا می فرمودید که از داکتر غبدالله عبدالله جانب داری می کنید حق شما بود و قابل فهم.
مؤفقیت شما را در نوشتن طنز های زیبا و تحلیل های سیاسی متکی بر حقایق می خواهم.


اسم: غلام مصطفی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 02.06.2014

دوستان هم قلم وهم سنگر

سرنوشت تان را بدست کدام تیم می سپارید؟ لطفا هر دو را مقایسه، مطالعه و هم چنان روی برنامه های کاری، تیم کاری، رفقا، سابقۀ کاری، دید برای آینده را مطالعه نموده مقالات خود را در بارۀ شاخص های رهبری، اداری، وهم بالای مسایلی چون انتخابات، طرح های این دو تیم، نقاط مثبت، نقاط منفی و ضعف ها و هم چنان بالای اهداف ستراتیژیک همچو قرارداد امنیتی بامنطقه، امریکا، ناتو و اروپا، اقتصاد تولیدی، صلح با مخالفین مسلح، سرحد اتک و بندر گوادر، خلع سلاح گروه های غیر مسؤول، حقوق زن، حقوق اطفال، جوانان، قاچاق انسان و اسلحه، هیروئین و مواد مخدر، پول شویی، امنیت روانی، امنیت سرمایه گذار، امنیت شخصی، امنیت رسانه ای، تفاله ایی رسانه و آزادی بیان شریک ساخته با ما در بخش ژورنالیزم تحقیقی همنظر شوید!
شما می توانید به مناظره های تلویزیونی این دو کاندید، مصاحبه های خبری شان، مصاحبه های که با تلویزیون ها، رادیو ها، مجلات، روزنامه ها، ویبسایت های خود شان، تویتر و صفحه ای فیسبوک علاقمندان شان برنامه های سیاسی، اقتصادی، نظامی امنیتی، صلح بامخالفین، دیپلوماسی و روابط بین الملل سرحد اتک و بندر گوادر نظام و ارزش های تأریخی و دینی ما ستراتیژی شان به خاطر منابع تحقیق و مقاله های تان به اینجا مراجعه بفرمایید
انتخابات گذشته و کنونی با پژواک
تفاوت در چیست؟ یک مقاله ای تحلیلی کار دارم!
http://www.pajhwokelections.af/
http://www.elections.pajhwok.com/
http://www.iec.org.af/
http://www.iec.org.af/public_html/
http://www.iec.org.af/jemb.org/
http://www.iec.org.af/results_2009/
http://www.iec.org.af/results_10/eng/
در تحلیل تان بالای لیست کاندیدان و تفاوت سه دور برنامه ها و اولویت های کاری وابستگی کاندیدان به احزاب، اقوام، زبان، سمت ولایت تعداد هواخواهان در ولایات و فیصدی آنها و امثالهم تمرکز کنید!
و کوشش کنید جواب این سؤال را دریابید! چرا برای بار سوم می خواهند مجاهدین امریکایی را بالای مردم تحمیل کنند!
انتخابات و کمپاین به دور دوم»
کمپاین انترنیتی بین دو تیم
۱) داکتر عبدالله عبدالله با سه صدهزار رأی
۲) داکتر اشرف غنی با دو صد پنجاه هزار رأی
https://www.facebook.com/ashrafghani.af
https://www.facebook.com/Dr.AbdullahAbdullah
این کمپاین در تویتر آنها نیز ادامه دارد
اشرف غنی با 16 هزار تعقیب کننده
https://twitter.com/ashrafghani
عبدالله با 500 تعقیب کننده
https://twitter.com/drabdullah
https://twitter.com/DrAbdullahAFG
این کمپاین در ویب سایت های شان نیز منعکس شده است که می توانید از طریق ذیل به آن مراجعه کنید!
http://english.tahawol.af/
http://ps.ashrafghani.com/
http://www.drabdullah.af/
http://nca.af/


اسم: ق کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.06.2014

دوست محترم حنیف رهیاب رحیمی،
مضمون تانرا با علاقۀ و اشتیاق زیاد برای خواندن باز کردم چون از عنوان آن فکر کردم که بار دیگر یک طنز جالبی را تحریر کرده اید ولی قسمی که میرمن صافی نوشته اند متأسفانه تحلیل سیاسی تان ضد و نقیض گویی های زیاد دارد. به طور مثال چیزی را که در اول رد میکنید در آخر به نفع کاندیداد مشخص تصدیق میکنید...


اسم: م جاوید   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.06.2014

دسته گلی که مسکینیار به آب داد!

هرکس برنامه "از گپ گپ میخزد" شام سی ام ماه می ، پخش شده ازتلویزیون آریانا، منتشرۀ ایالات متحده به گردانندگی نبیل مسکینیار را دیده باشد – آن صحنۀ جالب را دیده است.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: فـــــــرزانه صافی   محل سکونت: ننگرهار    تاریخ: 02.06.2014

در مورد نوشتۀ آقای محترم رهیاب صاحب " انتخابات دور دوم و سوم..."
درینجا نوشته برخلاف آنچه در اخیر مقاله نوشته اید " آرزوی اصل ما سعادت و شگوفایی و رفای مردم ما است وبس" بطور آشکارا از یک کاندید مشخص بدون ارائه دلایل و انگیزه، جانبداری کرده اید... که خواننده را به موقف قومیگرایی تان مشکوک میسازد ولی من فکر نمیکنم که چنین باشد...
شما از تقلب صحبت نموده اید، ولی کاندید مورد نظر تان را استثنا قایل شده اید. همه ای افغانها میدانند که تقلب بطور گسترده و سازمان یافته صورت گرفته است، هر که به اندازۀ توانش به کاندید مورد نظرش تقلب انجام داده است، تقلب در ولایات شمالی وجنوبی صورت گرفته است... شما نمیتوانید عبدالله را ازین امر مستثنی قرار دهید و احمدزی را مقصر همه بدانید...
شما دربخش دیگر میگوئید که باید انتخابات در روند اول فیصله میشد و اکثریت نسبی عبدالله را معیار قرار میدادند و وی را برنده اعلان میکرد، که خلاف فانون اساسی است. وبازهم راه حلی دیگری را با مثال دادن کشورهای دیگر که در آنجا" رأی" ها قابل انتقال است و دو یا سه حزب بزرگ همیشه بالای مردم حکومت میکنند را میدهید، درینجا در افغانستان نظر به سیستم انتخاباتی وجود دارد " رأی" ها قابل انتقال نیست، و این رهیابی کاندیدان مستقل و احزاب کوچک را به ریاست جمهوری و شورای تسهیل می بخشد...
شما در عین زمان که از تقلب شکایت نموده اید، بعداز پیوستن زلمی رسول به داکتر عبدالله، از اظافه شدن 11 فیصد آرای زلمی رسول به عبدالله یادآوری نموده اید. این یک واقعت انکار ناپذیر است که باوجود که تقریبا برای اکثریت کاندیدان مطرح به مقادیر کم و بیش رأی تقلبی ریخته شده است ولی یگانه کاندیدی که نزدیک به صد فیصد آرای تقلبی داشت آقای زلمی رسول بود که تمام ماشین دولتی دراختیارش قرار داده شده بود... آیا با این آرای تقلبی میشود یک رئیس جمهور مشروع داشت؟؟؟
شما کمیسیون ها را متهم به جانبداری میکنید و لی نمگوئید به نفع کی؟
یک قطعه عکس فوتو شاپ شده ای آقای "امر خیل" را در نوشته تان گذاشته بودید که گویا نمایندۀ آی اس آی است، عکسی را که از فیسبوک گرفته بودین، بوضاحت نشان میدهد که حکمیتار و جنرال حمید در دوران جوانی قرار دارند و آقای امرخیل که اکنون در حدود سی سال عمر دارد درزمان گرفتن این عکس تولد هم نشده بود...بعداً آن عکس را دور نموده و مقاله ای تان را دوباره به نشر رسانیده اید. که کار خوبی کرده اید.


تشکر


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 01.06.2014

انتخابات دور دوم

نمیدانم که آیا افغانستان در جهان اولین مملکت است که انتخابات در آن صورت می گیرد؟ و یا اینکه این انتخابات بکلی حاص بوده و سابقه نداشته همه دار وندار افغانستان در همین انتخابات خلاصه شده و اقتصاد و سیاست و هزاران مشکل اجتماعی این وطن را در خود پیچانده.
یک هفته قبل در اوکراین پرآشوب و مضطرب در حالی که به ده ها هزار جدایی طلب به تحریک روسیه مسلحانه مبارزه می نمودند و امنیت سرتاسری وجود نداشت انتخابات دائرو در یک روز ختم شد. در هندوستان دومین کشور پر نفوس دنیا هشتصد ملیون هندوستانی در انتخابات سهم گرفت و نتایح آن اعلان شد. در مصر بهر شکلی که است انتخابات شد. در هر کشور دنیا مطابق قوانین موضوعه انتخابات صورت می گیرد، اما زندگی عادی مملکت در جریان مبارزات انتخاباتی و یا در زمان انتخابات پیش میرود. اما در افغانستان انتخابات دور دوم به یک بازی مسخره تبدیل شده کلیه احوال مملکت را تحت الشعاع خود قرار داده. بقرار اخبار واصله قیمت ها بحد سرسام آوری بلند رفته چند تشبث خورد و ریزۀ اقتصادی که توسط سرمایه گذاران ملی ایچاد شده بود متوقف و یا در حال توقف است، بیکاری بیداد می کند تجارت به سرانشیبی عجیبی قرار دارد بنابر تنزیل در تقاضا واردات کاهش نموده و عواید گمرکاتی که قلم عمدۀ بودجۀ عادی را می سازد بطور معتنابهی پائین آمده. بقرار راپور بی بی سی مردم افغانستان سال گذشته دو بلیون دالر رشوه پرداخته اند. حملات توپخانه و راکت پاکستان بر خاک ما جریان دارد.
زدوبند های انتخاباتی با مصارف ملیون ها دالر چهره های نوی بخود می گیرد. مردم در یک بلا تکلیفی خاصی قرار گرفته در هر تلویزیون میز مدور است و عالمی فضل فروشی و استعمال کلمات و جملاتی که برای نود فیصد مردم قابل فهم نیست و عین موضوع تکراری انتخابات و انتخابات یعنی چه؟. مردم افغانستان منتظر مسیحای روح بخش اند که از هقتمین آسمان پائین آمد بر کالبد بیجان این وطن روح بدمد.
این انتخابات مطلق به یک تمثیل مسخره تبدیل شده و درین صحنه ها دزد دیروز بنام صادق و امانت کار، قاتل و خون آشام دیروز بحیث فرشته ای نجات . متجاوز بر ناموس مردم بحیث متقی و پرهیز گار و با ناموس، غاصب زمین و ملک مردم در نقش بشر دوست و دلسوز و قاچاقبر تریاک بحیث مبارز علیه کشت خاشخاش ، گماشتۀ اجنبی بشکل وطن پرست و محافظ تمامیت ارضی نقش بازی می نمایند . این که این درامه توسط بیرونی ها و یا کدام مدیر مجرب و آگاه در فن شعبده بازی دایرکت می شود معلوم نیست.
توقع بیرون رفت از این دائرۀ شیطانی و نجات افغانستان توسط این چهره های امتحان داده خواب است و خیال و محال.


اسم: علی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 01.06.2014

"خدا کند انتخابات به دور سوم نرود" نوشته رهیاب رحیمی .
دراین نوشته از تقلب گفته شده ولی یک عکس که فوتوشاپ شده را نشرکرده ادعا مینمایندکه به نفع یک کاندید تقلب کرده است درحالیکه یکنفر دریک کمیسیون نمی توان تقلب انجام دهد که نتیجۀ آرا را تغییردهد ولی سه نفر دیگرکه عبارتند از(سریراحمد برمک از پنجشیر؛ عزیزالله آیانفر از پنجشیر؛ ریدا عظیمی از کاپیسا) اینها کتابچه های ورق رای راکه تعداد شان به میلیون برگ میرسید قبلا از کمسیون کشیده ودراخیتار تیم عیدالله عبدالله دادن از این رو عبدالله عبدالله بااین رای تقلبی کاندید پیشتاز شد ولی چراچشم پوشی ازاین تقلب بزرگ میکنید، همیطور 700 مرکز رای دهی درآخرین روزها رای دهی دوراول که در آن اشرف غنی پیشتازبود از طرف کمیسیون بسته شدند چرا از آن یاد آوری نکردید همین اکنون عطامحمد نور ومحقق درمزار وکابل مصروف اند ومردم را اخطارمیدهند تا صرف به عبدالله رای دهند دربسیاری مناطق شمالی وغوربند گفته اند یا به عبدالله رای دهید یا ازاین منطقه کوچ کنید چرا این را نگفتید پیشتازی با تقلب خیانت اشکار درحق آرای مردم است.

رفتن به دورسوم به این معنی است که همان جوی خون که تیم اصلاحات وهمگرایی گفته بود به راه انداخته میشود، برخلاف فرمان رئیس جمهور که درایام انتخابات تغییر وتبدیل مقام های نظامی قطغن است ولی همین اکنون قومندان زون شرق ازطرف بسم الله محمدی برطرف ونفرعبدالله مقررشده است این نشاندهدۀ آماده گي برای تقلب است که تیم اصلاحات وهمگرائی گرفته است ولی آقای کرزی خاموش ونظاره میکند که فرمان اش نقض میشود ویا خودش دستور داده است چرااین را نمیگوید.


اسم: ع٠توخي   محل سکونت: sweden    تاریخ: 01.06.2014

مسکين يار هم د ډبل عبدالله و لجنزار ته ور غوټه سو٠
مسکين يار په خپله تېره برنامه کي وويل چي ډبل عبدالله په مراتبو بهتره دی نسبت و اشرف غني ته چي د افغاستان ولسمشر شي، او ادعا ېې وکړه چي ګمان ونه کړی چي زه چي دوې مياشتي مخته افغانستان ته تللی وم، عطامحمد نور به پيسې را کړې وي او اوس زه ډبل عبدالله ته کمپاين کوم چي د مسکين يار دغه ادعا ماته د هغه غله لنډ نکل راياد کړ چي غوړي ېې په ښار کی غلا کړي وه او بيا په دښتونو او غرونو کي پټ و، پسله يوې مياشتي يو شناخته په مخه ورغلی، تر ستړی مه سی وروسته غل چي ميرداد نومېدی د شناخته څخه پوښتنه وکړه ويل په ښار کي څه حال و، هغه
ورته وويل چي خير او خيريت و، ميرداد وويل چي بيا هم کوم څه به پېښ سوي وي ته حال ووايه، هغه بيا ورته وويل چي هيڅ پېښه نه ده سوې خير او خيريت و، اوس نو ميرداد فکر وکړ چي پوښتنه بايد داسي مطرح کړي چي څوک پوه نه شي اما ميرداد خپل جواب تر لاسه کړي، ويل چا به نه وي ويلي چي ميرداد يا غوړي يا داسي يا هاسي، شناخته جواب ور کړ چي غوړي تا غلاکړي دي زه به ټول ښار در خبر کړم ٠موږ خبر نه و چې ته مزار ته تللی ېې د عطاجان په ملاقات خو دي موږ هيڅ خبر نه و، او موږ هيڅ فکر نه کوو چي عطا دي تاته پيسې در کړي وي خو دومره ځواني ته هم وکړه دا ووايه چي په مزار کي خیر او خيريت و که څنګه؟
مسکين ياره ته واېې چي د اشرف غني اول مرستيال جنايت کاره دی، دا يو واقعيت دی، خو ټول افغانان دا هيله لري چي اشرف غني به نور دوستم پرېنږدي چي جنايتونو ته دي ادامه ورکړي علت ېې دادی چي اشرف غني جنايت کاره نه دی، اشرف غني فاسد نه دی، د اشرف غني لاسونه په وينو نه دي سره ، هغه چي دمالئې وزير و وزارت ېې پر احمدزو نه و تقسيم کړی، اشرف غني غاصب نه دی، اشرف غني متعصب نه دی او تر ټولو مهيمه خبره داچي د پاکستان او ايران جاسوس نه دی ، په علمي لحاظ په جهاني سطح کي مطرح سړی دی او د افغانستان د ټولو دښمنانو د سترګو خار دی٠
مسکينياره ، ستا د شخصيت هغه پټه برخه هغه وخت چي تا د زلمي رسول څخه ملاتړ وکړ خلګو ته د لمر په شان روښانه سوه ، ما فکر کوی چي يو وطن پرسته شخصيت ېې اما تا معلومه کړه چي ته سياسي تجارت کوې هر څوک چي ډالر در کړي د هغو اعلانونه کوې٠


اسم: فرید صافی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 31.05.2014

اسلام علیکم;

په ګران افغانستان کی دسولی غږ که د هر چا له طرفه جګ شی باید د هیڅ انسان , مسلمان او وطن دوست له خوا رد نشی دا چه اوس ډاکتر صاحب سیرت , استاد زرغون شاه شنواری او د سولی دملی جبهی نورو اعضاو په افغانستان کی د وینو د سیلابونو د درولو لپاره ملا تړلی ده انشاالله مونږ به د خدای ج په کمک دغه هدف ته ډیر ژر رسیږو . زه پوهیږم چه مونږ افغانان بل بدیل هم نه لرو او هغه څوک چه دافغانستان د سولی او خپلواکی سره مخالفت کوی هغه جنګسالاران , د خارجیانو ګوډاګیان او متعصبین ( ژبنی , قومی , سمتی او مذهبی ) دی چه دخپلو شخصی ګټو اوقدرت لپاره یی مونږ په جنګ اچولی یو او دانسان وژل ورته هیڅ اهمیت نه لری .دا غیری مشروع انتخابات په افغانستان کی سوله او خپلواکی نه شی راوستلی . دا انتخابات دجرمنی د بون دحاکمانو یوه دومبالداره ډرامه ده او د ارټ منګوټی دی اوړی او را اوړی . د انتخاباتو څخه وروسته د افغانانو وینی توییدل , فسق فساد , مخدره مواد , ویره اچونه , سیاسی او اقتصادی مافیه به لا نوره هم زیاته شی . دا وړۍ په دی شکل نه شړی کیږی راځی چه دسولی او خپلواکی لپاره د یوی پراخه ملی جبهی د جوړیدو په هیله سولئیزه مبارزه وکړو چه ټول افغانان ( سیاسی , مذهبی او قومی , روشن فکران اوعام ولس , مسلمان او غیری مسلمان ) پکی ګډون وکړی پدی شرط چه لاسونه یی په وینو کی ککړ نه وی او ملی خیانت یی نه وی کړی . مونږ افغانان سولی ته عاجل ضرورت لرو او دا دافغانانو دوینو سیلابونه نور باید ودرول شی . په هیواد او اسلام مینو افغانانو څخه هیله کوم چه د سولی او خپلواکی لپاره د یوی پراخه ملی جبهی د جوړیدو په خاطر د پروفیسر صاحب ستار سیرت او استاد زرغون شاه شنواری سره یو ځای شی ترڅو افغانان ددی غمیزی څخه خلاص شی . په درنښت ژوندی دی وی خپلواک , سوکاله ,پرمختللی او په خپلو پښو ولاړ واحد افغانستان
"‎‫د هیواد اوسنی ګیچ ګونکی حالت د هیوادوالو اندیښنې زیاتي کړې دي. زه د یوه تازه سفر څخه چې ننګرهار ته مې کړی وه، د هغه په بهیر کښې مې ډیر هیښونکي او حیرانونکي کیسې واوریدلې چې دلته يې مشت نمونه يي خروار یادوم. د یو کس په اړه مې چې ما په خپله هم دا سړی لیدلای واوریدل چې هم دا یو سړی د ورځې د ولایتي شورا د یو غړي باډي ګارډ، د شپې له خوا د طالبانو د فدايي محا‌ذ غړی او ورسره ورسره د مخدره مواد قاچاق وړونکی دی. یو بل کس د ورځې له خوا د دولت امنیتي چارواکی او همزمان د همداسې پورته ذکر شو خلکو انډیوال او ملګری دی. دا زمونږ اوسنی حالت او برخلیک دی او طبعا د یو باشعوره او ویښ ضمیر لرونکي افغان انسان په اندیښنو کې ډوبوي چې دا پر هیواد او خلکو څه ډول مافیايي او شبکه يي نظام حاکم دی، مونږ پر کوم لور روان یو او څرنګه به له دغه حالته نجات و مومو. په ننګرهار کښې د محکمې په فیصله بندي شوي کسان د یو ولایتي بدمعاش له خوا په بد معاشۍ له بنده را ویستل کیږي چې خپلو جنایاتو او جرمي کړونو ته د خطر د احساس پرته ادامه ورکړي خو څوک ترې پوښتنه هم نه شي کولای. دا هغه څه نه دي چې زمونږ لوړ پوړي دولتي چارواکي ترې خبر نه وي. بهرني توطیي خو پر خپل ځای پریږده. زمونږ یو شمیر هیوادوال په داسې حال کښې هم د ټاکنو په نیمګړې ډرامه یعنې (د بنګړیوالې په واده) کښې پرته له دې چې د ناقصو پایلو په اړه يې فکر وکړي ګرم ګرم تاویږي (پردي حشر دی، پردی غوبل دی خو لوبغاړی يې نا خبره افغان دی). هغه ډرامه چې احتمالي ناوړه پایلې يې له شک پرته د اندیښنو ډکې او بحران زیږونکي دي. پوښتنه داده چې ولې زمونږ بامسئولیته او تعلیم یافته افغانان د ستونزو د ریښې د موندلو لټه نه کوي، ځان پرې نه پوهوي او د اساسي علاج په اړه يې فکر نه وي. زمونږ ستونزې تر هغې ډیرې او سختې ژورې دي چې مونږ يې فکر کوو. داسې نیمګړې ټاکنې هیواد د داسې ژور بحراني حالت څخه هیڅکله نه شي ژغورلای، کوم چې پر مونږ حاکم دی. بلکه د هیواد ژغورنه د افغانانو ترمنځ یو ستر، پراخه، رښتوني ملي یووالي او حرکت ته اړتیا لري چې هیواد او هیوادوالو ته له شته او راتلونکو بدمرغیو څخه نجات ورکړي، سوله رامنځه، د یو نسبي باثباته نظام بنسټ کیږدي او بیا په ترتیب سره نور ګامونه پورته کړی شي. دا اوسني حاکم جوړښت ته نظام ویل د بحث او پوښتنې وړ خبره ده (چې د یو والي صلاحیت يې له ولس مشر زیات، او ولس مشر يې د ښاروال دنده ترسره کوي). پکار ده چې ټول افغانان د غفلت له درانده خوب را ویښ شي. که خدای مه کړه افغانانو فرصت له لاسه ورکړ، نو خو بیا نن دی که سبا دی توکل له خیوې تللی او هیواد مو بایللی دی.


اسم: نجيب الله باركزي    محل سکونت: كابل     تاریخ: 31.05.2014

ما از دولت خود تقاضا ميكنيم كه به جواب تجاوز بي شرمانه اي پنجابيان هندو صفت اقدامات جدي نمايد، افغانها بنادي در زمان تجاوز به را هم تحمل نمايند و محاسبه اي قوت دشمن را نمايند، افغانها هيچگاهي با نيروي مساوي به خود در ميدان نبرد نرفته است و هميشه با توكل بخدا إبر قدرت ها را به زانو خم كرده است...
١- مظاهرات سراً سري در تمام كشور بر ضد پنجابيان سازماندهي شود
٢- دفاتر دپلوماتيك پنجابيان در افغانستان مسدود و دپلومات هاي پنجاب از كشور خارج گردند
٣- سفارت و كنسلگري هاي افغانستان مقيم پاكستان مسدود و قطع روابط دپلوماتيك اعلام گردد
٤- به نيرو هاي أمنيتي امر دادن جواب دندان شكن بالمثل داده شود.
٥- از ملت در مجموع خواسته شود تا براي دفاع مقدس آماده شوند
٦- در عين حال ملل متحد و شوراي امنيت در جريان گذاشته شوند تا مشكل را با استفاده از دريچه دپلوماتيك حل نمايد
٧- تمام واردات از پاكستان منع قرار داده شده و مصرف أموال پاكستاني تحريم گردد
٨- شركاي بين المللي بايد در همين مقطع صداقت شان را به نمايش بگذارند.


اسم: پاچا   محل سکونت: کليفورنيا-امريکا    تاریخ: 28.05.2014


لکه څنګه چی د افغانستان د دوهم ځل ټولټاکنو لپاره د دوه سيالو څيرو ډاکټر اشرف غنی احمد زی او ډبل عبدالله تر منځ پس له هغه چی په لومړنيو انتخاباتو کی د درغليو او تقلب څخه ډکی پيښې چی زياتره يی دافغانستان په شمالی ولايتونو لکه پنجشير، پروان، کاپيسا، بلخ، مزار شريف، تخار، بدخشان، هرات، باميان او نورو ولايتونو کی په واضح ډول ثبت شوی، منډي تړي پيل شوی، ډاکټر عبدالله په لومړی ځل د پکتيا ولايت ته لاړ. په سفر کی د هغه سره د هغه دوه مرستيالان، محمد خان، محمد محقق، زلمی رسول او اسحاق ګيلانی ملګري وو. عبدالله د پکتيا څخه په لاره لوګر ولايت ته هم سر ورښکاره کړه او خلکو ته يی وويل چی لوګر يوځی د غنی احمدزی ولايت نه دی بلکه زما هم دی. عبدالله چی د کليفورنيا د بيورلی د قيمت بها دريشې په ځای يی د پکتيا ولايت وطنی جامی او لونګۍ تړلی وه راغونډو شويو خلکو ته وينا وکړه. عبدالله غواړی چی د هاليود او بمبۍ اکټونو پواسطه د پکتيا او نورو پښتنې ولايتونو پاک او سپيڅلی خلک تير باسي.
دا ښکاره خبره ده چی افغانستان د هر افغان کور او ټاټوبی دی خو چی وطنفروش نه وی.د ډاکټر عبدالله پخوانۍ سابقی دا په ثبوت رسولی چی هغه د ايران، روسيی، هندوستان، د پاکستان د ايی-اس-ايی، ټولو اروپايی هيوادونو، امريکا او اسرئيلو ګوډاګی او تنخواه خور دی، او ديته يی ملا تړلی چی افغانستان تجزيه او پښتانه ذليل اووټکوي. دلته داسی سوال پيدا کيږی چی ايا غنی احمدزی سره ددی چی په ظاهری لحاظ به دامنيت څخه برخوردار وی، دا جراآت کولی شی چی پنجشيراو بلخ ولايت ته چی د عطا نور بی تاجه پاچاهی پکی چليږی د انتخاباتی کمپاين لپاره لاړ شی؟ زما په آند هيڅ پښتون نشی کولی چی د پښتون په نوم دغو او يا نورو ولايتونو ته چی پاس ذکر شويدي لاړ شی او که چيری لاړ هم شی داسی به ونه وايی چی زه پښتون يم او که يی وويل نو خوله به يی په وينو سره وی دابه هغه وخت وی که چيری د پنجشيرد ستمی شورای نظار د اوباشانو له لاسه ژوندی پاتی شی.
زه ديته حيران يم چی پښتانه به کله د هاتهی (پيل) په غوږ کی ويده وي او کله به ددغه غم لړلی خوبه رابيداريږی. هغه کوبۍ چی په تاسو د شمال ستمی ټلوالی وکړي او لا يی کوي تر اوسه هم پخپل سر نوشت پخپل لاس لوبي کوۍ. زه خپلي خبري ډيري نه اوږدووم، خو دا وايم چی: ای په آکثريت کی اقليت پښتنو! نور بس دی د خوبه راپاڅۍ دا آخری فرصت او چانس دی، ډاکټر غنی احمدزی ته خپله رايه ورکړۍ او افغانستان د بدبختيو څخه وژغورۍ او که دا ونه کړۍ نو کشتۍ به مو غرقه شی. ټوله دنيا د پښتنو دشمنه ده، پښتانه نه په سيمه کی او نه هم په ټوله نړۍ ملګری او دوست لرو.
په ډير درنښت


اسم: داکترسیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 28.05.2014

دزد کابل بانک و قاتل معترف به قتلها به لجنزار افتادند

درهفتۀ جاری محمود کرزی و امرالله صالح خود رابه لجنزار داکترعبدالله انداختند، گویا کثافات بیشتری باین لجنزارافزودند. محمودکرزی که درامریکا یک رستورانچی عادی بود و به عاید خالص روزانه 300 دالر قناعت داشت ، ازقدرت چوکی پر فساد برادر خود پروژه های مهم صناعتی از قبیل فابریکه سمت و دوسه فابریکۀ مهم دیگر را قاپید و در افغانستان فابریکه دارشد واین فابریکات را از ده ملیون دالری که از کابل بانک دزدیده بود، تمویل میکرد، کابل بانک را بسقوط مواجه ساخت و هنگامیکه کابل بانک حق خود را مطالبه کرد ، زیر چادر فساد برادر خود درآمد، از تفتیش، تحقیق و محاکمه معاف پنداشته شد و حق کابل بانک را " نر واری قرت کرد." داستان دزدی محمود کرزی از کابل بانک و فرار او از چنگ قانون در میدیای افغان و میدیای امریکا و اروپا انتشار یافته، همه افغانها و دولتهای امریکا و اروپا ازین جریان خبردارند. این دزد که میفهمید حکومت داکتر اشرف غنی حق مردم را از او گرفتنی است، مانند سایر زیردار گریخته گیها خودرابه لجنزار داکتر عبدالله انداخت تا مانند سابق در امان باشد. تعجب آوراینکه این شخص کم سواد برای خود یک برنامه اقتصادی ساخته وآنرااز چنل کثافات داکترعبدالله قرائت کرد. محمود کرزی ازاقتصاد بوی نمیبرد، اقتصاد درنزد او دزدی وغصب است. اگرحق ملت و دزدی و غصب ها ازتسلط او برون ساخته شود، دوباره به رستورانچیگری درامریکا برمیگردد.
یک قلم غصب ملکیت ملت ، پنجهزار جریب زمین درکنار دریای (ترنک) در قندهار است که سابقۀ ساخته کاری آن درولایت قندهار موجود و به همگان معلوم است. برادران کرزی این زمین رابفرمان ساختگی پادشاه سابق بنام پدرخود قباله کرده اند که به هر یک فرزندش یکهزار جریب زمین میراث میرسد. جایداد واملاک مرحوم عبدالاحد خان کرزی بهنگام وفات او بمردم قندهار معلوم است . آیا یک شخص بعد ازوفات مالک پنجهزار جریب زمین بخششی شده میتواند؟؟؟
شخص دومیکه کارنامه های سیاه خود را "حزب سبز" خوانده، یعنی امرالله (ناصالح)، نیز درلجنزار داکترعبدالله درآمد، امرالله که صدهابیگناه را بدست خود شهید ساخته، جای دیگری غیر ازین لجنزارنداشت. ناصالح در صحبتی با(سی. ان. ان.) بزبان خود اعتراف کرده که صدها طالب را بدون محاکمه وبدست خود شهید ساخته است. این مصاحبه را مردم شنیده وکاپی آن نزد من وجودارد. علاوتا این ناصالح به امر داکترعبدالله ، زن نکاحی داکترعبدالله ( خانم مریم نجفی) را تک و تنها دریک اطاق هوتل با تفنگچه تهدید بمرگ ساخته تا زود ازکابل فرار کند. لجنزار داکتر عبدالله را باید "تیم زیردارگریختگیها" نامید. شخص داکترعبدالله جرات نکرده که با وجود سه تقاضای مکررهویت خود ونام پدرخودرا بمردم افشاء کند. ازمحقق گرفته تا کرزی ها و ناصالح وامثالهم، همه ازترس محاکمۀ ملت درلجنزار داکترعبدالله چهره های خودرا باکثافات پوشانیده اند. اما خداوند عادل است و روز بازخواست هم رسیدنی است. و من الله التوفیق .
خدمتگار افغانستان – سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: صوفیه عمر   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 28.05.2014

امرالله صالح و عبدالله عبدالله حکومت عاری از فساد و تبعیض تشکیل میدهند؟؟
روند سبز به رهبری امرالله صالح رئیس سابق امنیت ملی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری از داکتر عبدالله عبدالله حمایتش را اعلام نمود.
هموطنم:
امرالله صالح و عبدالله عبدالله در مراسمی که به این هدف به روز سه شنبه در کابل برگزار شده بود گفتند که آنان براي ايجاد يك حكومت عاري از فساد و تبعيض با هم متحد شدند؟؟

در سرکس انتخابات هر روز نمایشنامۀ جدیدی اضافه می شود! آیا همچو خواسته و تعهد از یک جا شدن این دو ممکن است؟ خدایا، خیر. از بد بدترش توبه.

واه به حال ملت مظلوم.
با عرض حرمت/صوفیه عمر


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل     تاریخ: 28.05.2014

بلي وهاب صاحب گرامي،
شما صد فيصد همان هدفي را كه من در تبصره اي مفصل ذيل بيان كرده ام برداشت كرده آيد. بهر صورت حال بايد همه اي ما بدون در نظرداشت ملحوظات ديگر بين بد و بد ترين يكي را انتخاب كنيم و منحيث يك فرد وطندوست اين انتخاب براي ما يك وجيبه است، بي طرفي درين مقطع حساس و خطير افغانستان يك خيانت ملي به مادر وطن است.

تشكر


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 28.05.2014

جناب محترم بارکزی صاحب!
فکر میکنم منظور شمارا خوب در ک کرده باشم. با آمدن عبدالله افغانستان با بحران بزرگی رو برو میگردد. او یک سرمۀ آزموده شده است، یک بازی گر محیل به آنچه می گوید قطعاً باور ندارد شعار هایش فریب مردم است مردی که از ناداری مطلق از راه نا مشروع و پرداخت های دگران ملیونر شده و قیمت هر دست دریشی اش از ده هزار دالر بیشتر است با تمام اعمال وشیوۀ زندگی از درد و رنج مردم فاصله گرفته او حالا خود را جزء طبقۀ ممتاز میداند.
تا حال میان او و قانونی و اهل مسعود بالای پول سی آی ای دعوی است. من بحیث یک افغانی که حق بیان نظر خودرا دارد می گویم برای افغانستان کلانترین عیب، ننگ و شرم است که رئیس جمهورش عبدالله باشد.
از کنج پتوی اشرف غنی محکم گرفتن هم از مجبوریت و به منظور مقایسه است من در توانمندی این شخص برای ایجاد یک ادارۀ شائسته سالار شک دارم انتخاب معاونینش خود حکایه از تقسیمات و مصلحت گرایی ها بنام وحدت ملی می نماید. او دنباله رو طریق کرزی است. دوستم به کم قانع نیست به سرکشی، بغاوت و عهد شکنی و پهلو دور دادن عادت نموده امتیاز می خواهد و قدرت، باآرزو های دیرینه و نهفته برای تجزیه افغانستان. این که او از اشرف غنی متابعت می کند و یا عکس آن سوالی است که آینده جوابگو خواهد بود
مردم افغانستان شخصیتی را می خواستند که از تمام رسوم غیر مردممی کرزی فاصله گرفته صفحۀ نوی در زندگی سیاسی افغانستان بگشاید و محاکمۀ جنایتکاران را دراولیت های فهرست کارنامه های خود جا میداد. چهرۀ مصلحت گرایی و اتکاء به مالکین ثروت و نفوذ سیاسی در روش اشرف غنی هم پیداست.
شرائطی را که کرزی ودار و دسته اش ایجاد نمود زمینۀ تبارز فرزند برومند با شهامت و با غروری را بخاطر فقر مالی و نداشتن پشتی بان جنگ سالار محو ساخت. حالا تا حد زیاد از ناچاری می گوییم که داکتر اشرف غنی احمد زی بهتر است.


اسم: محمد ناصر تیموری   محل سکونت: آلمان     تاریخ: 26.05.2014

امید کہ ھر دو نامزد بہ وجایب و مسؤلیت ھای خویش در قبال مصالح و منافع علیای مردم افغانستان بہ درستی واقف بودہ و در صورت برد و باخت در انتخابات دور دوم انصاف ، معرفت و اخلاق سیاسی را رعایت نمایند۰
پیشگوئی اینکہ چہ کسی برندہ خواھد گردید بہ گمانم اندکی دشوار است ، بہ ھر صورت بہ باورم بھتراست کہ ھر دو شخصیت بہ مسائل و مشکلات اقتصادی بیشتر توجہ نمایند و احیانا’ اگر برنامہ یی در این زمینہ دارند در جریان مبارزات انتخاباتی برای رأی دھندہ ھا باید پیشکش نمایند ، چہ ارائہ کردن برنامہ ھای اقتصادی با در نظر داشت منابع مالی و
شرایط پیادہ کردن آن ھا بہ امنیت ، ثبات سیاسی و اجتماعی و نھادینہ گردیدن دیموکراسی کمک خواھد کرد و بدون اولویت دادن بہ مسائل اقتصادی بلا تردید بار دیگر دور باطل سیاست بازی ھا و وقت ضایع کردن ھای گذشتہ تکرار خواھد گردید .
با وجود تفاوت ھای زیاد در گفتار و کردار و سابقہ یی سیاسی ، ھر دو نامزد یک وجہہ مشترک دارند و آن اینکہ ھر دو در شھر جھانی ای چون کابل بزرگ شدہ و در آنجا تحصیل کردہ اند و اینکہ کدام نامزد در صورت پیروزی توانائی مھار کردن معاونین و ھم پیمانان خویش را دارد بہ باورم آقای ا ش احمدزی تجارب بھتری نسبت بہ آقای عبدللہ در این زمینہ دارد ۰

و در فرجام چہ شایستہ خواھد بود کہ جامعہ مدنی و شخصیت ھای تأثیر گذار و رسانہ ھای آزاد کشور از این فضای باز سیاسی در راستای نھادینہ گردیدن دیموکراسی ھر چہ بیشتر بھرہ جستہ و افکار و ذهنیت های مردم و اجتماع سیاسی را در مسیر و راستای اصلاح قانون اساسی افغانستان روشن و روشنتر و آماده و آماده تر نمایند. چون ؛ آنگاہ می توان از آزادی ، مردم سالاری و ایجاد فرصت ھای برابر سخن گفت کہ این جملہ « کرامت و عزت انسانی از تعرض مصؤن است » در مادۂ اول قانون اساسی افغانستان گنجانیدہ گردد و تمام قوانین نافذہ یی کشور بر اساس این حق بنیادیی غیر قابل انکار وغیر قابل تفکیک استوار گردد و در روشنائی آن فیصلہ ھای حقوقی صورت گیرد ۰
بی توجھی بہ این حق اساسی را میتوان در قوانین اساسی کشورھای مانند ایالات متحدہ امریکا ، فرانسہ ، ایتالیا و و و مشاھدہ کرد در حالیکہ در قانون اساسی آلمان از مادۂ
اول الی نزدھم بالای این حق بنیادیی انسانی تأکید صورت گرفتہ است !

بہ آرزوی برگزاری انتخابات شفاف با مشارکت ھمگانی و نھادینہ شدن دیموکراسی .

از مقالات و تبصرہ ھای جناب محترم داکتر صاحب کاظم بسیار آموختم , ایشان نہ تنھا مسایل و مشکلات کشور را بہ شکل بسیار نغز و علمی بیان مینمایند بلکہ بر چگونگی راہ ھای بیرون رفت نیز روشنی میاندازند ۰



اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.05.2014

افغانها یک بار دیگر در یک دو راهی تاریک قرار گرفته اند.
اشتراک وسیع مردم در انتخابات و رفتن ملیونها افغان به پای صندوق های رأی به شور و شعف اگرچه انعکاساتی خوبی را در سطح ملی و بین المللی به دنبال داشت ولی یک چیزی را که مردم تا حال به آن توجه نکرده اند و یا آن را بی ارزش خوانده اند، بکار بردن اکثریت رأی ها به چهره های بدنام( جنایتکاران، فاسدان، غاصبان و تفرقه افگنان قومی و مذهبی وغیره) است که میتوان گفت "ملت به پاۀ خود بسوی گودال بدبختی در حرکت است."
حال ملت باید انتظار چه سرنوشت را داشته باشد؟ آیا ممکن است با برنده شدن هریک ازین دو کاندیدان انتظار شرایط بهتر از دورۀ ناکام کرزی را داشت؟؟؟
در یک طرف داکتر عبدالله عبدالله با یک تکت فوق العاده شکنند و غیر متجانس از گروه های جنایتکار که عامل اصلی ویرانی های کابل و قتل ده ها هزار تن افراد بیگناه در شهر کابل، ازبین بردن تمامی تهداب های دولتی و خصوصی اعم از نظامی و اقتصادی کشور میباشند، یعنی شورای نظار، وحدت و حزب اسلامی... داکتر عبدالله کسی است که خود عملاً در جنگ های دهۀ نود افغانستان مستقیماً سهم داشته است ودر جنگ های تنظیمی دهۀ نود، یکی از اعضای تیم رهبری شورای نظار بوده است، با هجوم دوباره به کابل وی وزارت خارجه را تصاحب کرد، در آنجا دست به اختلاس گسترده زده و با ضعف شخصیت منحصر به فردی که دارد به فساد های متعددی اخلاقی با روابط نامشروع با زنان که مواردی از فساد هایش با رسوایی ها بطور عام هم همراه بود، خودرا به ملت تحمیل نمود. عبدالله با یک تیمی متعصبی که شنیدن اسم افغان و کلمه پوهنتون را ندارند، کسیکه از تمامی ارزش های تأریخی و افتخارات ملی افغانستان و اسم افغانستان انکار میکند، و همیشه در صدد ویرانی کشور بوده است. آیا میتوانیم از همچو یک تیمی انتظار بهبود اوضاع نابسمان و شدیداً آسیب پذیر کشور را داشته باشیم؟ هرگز نه...
عبدالله با تیم نا متجانس با برنامۀ شیطانی که ترتیب نموده است یگانه هدفش تصاحب قدرت می باشد. آیا ممکن خواهد بود از عبدالله، تکتش و تیم بدنامش انتظار ایجاد تحول مثبت را در افغانستان داشت؟؟؟ شما یک بار تصور نمائید روزی را که "عبدالله" با این شخصیت ضعیف که تمام عمرش در دروغ پراگنی، جنایت و فساد مالی و اخلاقی گذشته است، خدای ناخواسته زمام امور را بدست بگیرد، آیا برای اعمار و احیای کشور برنامه ای خواهد داشت و یا برای تخریب هرچه بیشتر این کشور با آتش زدن به خرمن نفاق قومی و سمتی و ایجاد تفرقه که تا هنوز زخم های دهۀ نود آن التیام نیافته است، برنامه هایش را عملی خواهد کرد؟؟؟
در طرف مقابل داکتر "اشرف غنی احمدزی" بامعاونین متهم به جنایات جنگی( شاخۀ خلیلی حزب و حدت و جنبش دوستم) و یک تیم مختلط از افراد بدنام و یک تعداد انگشت شماری از شخصیت های نیکنام و پاک خواهد توانست فضای بهتر از امروز( ادارۀ کرزی) را بوجود بی آورد؟ درین اواخر یک تعداد از افراد بدنام، مفسد و دزدان مشهور که احتمالاً روی یک برنامۀ از قبل طرح شدۀ شیطانی توسط اوباشان شورای نظار، خودرا در تیم آقای " غنی " که از قبل هم یک انبار و مفسدین در جابجا شده بودند، جازده اند...اشرف غنی که درین رقابت در موقعیت ضعیف تری قرار گرفته است، ظاهراً از هیچ عملی که منتج به کامیابی وی در انتخابات شود دست بردار نیست و تمامی اصول و پرنسیپ هارا که معرف یک عالم و تکنوکرات است زیر پا نموده است. وی در جریان مبارزات انتخاباتی دور دوم خود در روز مرگ " عبدالعلی مزا ری" در محفلی که به همین منظور به راه انداخته شده بود و او یگانه کاندیدی بود که در آن محفل اشتراک نموده بود برخلاف واقعیت از شخصیت "مزاری" جنایتکار توصیف نمود که که من آن را همان لحظه یادداشت کردم...
آقای متفکر با زیر پا نمودن تمامی اصول و پرنسیپ ها و توهین به عدالت " مزاری" را شهید خطاب نمود، و او را قهرمان ملی خواند و اظهار داشت که اصول مکتب مزاری را که من استخراج نموده ام به چهار اصل ذیل تقسیم می شود،
1- اصل اول نظریۀ مکتب مزاری "وحدت ملی" می باشد.
2- اصل دوم نظرِیۀ مکتب مزاری " هیچ قوم بر قوم دیگر برتر نیست"
3- اصل سوم مکتب مزاری " عدالت اجتماعی" است
4- و اصل چهارم مکتب مزاری "رعایت و احترام به حقوق زن" است
آیا یک متفکر، عالم و تکنوکرات حق دارد برخلاف واقعیت های عینی برای رسیدن به قدرت از همچو مظالم بزرگ یک خونخوار چشم پوشی نماید و آن را برائت دهد؟؟؟؟ قضاوت بدست شما خواننده گان.
چند روز قبل ضیاء مسعود و یک تعداد از اوباشان شورای نظار روی یک پلان احتیاطی به تیم اشرف غنی پیوستند، قوماندان "الماس" و قوماندان "جراأت" هم دربین شان شامل بودند... و از جانب " غنی" بصورت فوق العاده استقبال شدند... آیا اشرف غنی ماشین تطهیر جنایتکاران و فاسدان و خاینان است؟ که هر کس باوی بود پاک است وکسی که با او نبود دزد است؟ احمدضیاء مسعود که حال معاونیت ارشد را در حکومت احتمالی اینده برایش در نظر گرفته است و نظر به بعضی شایعات هشت وزارت را هم به او سهم داده است، در زمان جنگ های تنظیمی مسوول لوژستیک شورای نظار نبود؟ آیا در زمان معاونیت ریاست جمهوری اش با کرزی، همراه با پشتارۀ 52 ملیون دالر در میدان هوایی دوبی توقف و بازرسی نشد؟؟؟ ولی حال چون با تو است، پاک است...
حال اشرف غنی با مغز متفکرش تمامی پل های را که برای بازگشت کسانی که روی ملحوظاتی با عبدالله رفته اند وجود دارد، تخریب می نماید... وی چند روز قبل دریک مصاحبۀ اختصاص با یکی از تلویزیون های خصوص ادعا نمود که " من وزیر مالیه بودم و شیرزی اخاذی های غیر قانونی بنام بازسازی را در ننگرهار انجام میداد، من با او بحیث وزیر مالیه مخالفت میکردم" درحالیکه در عکس العمل به این ادعا اش گل آغا شیرزی از طریق صفحۀ فیسبوکش در ضمنی دفاع از موقف اش در حصۀ اخاذی های بازسازی، وزارت مالیۀ آقای غنی و ولایت ننگرهار خودرا در یک مقطع زمانی رد میکند، یعنی زمانی که شیرزی والی ننگرهارشد، یعنی سال 2007م آقای "غنی" قبل از آن در سال 2004م از وزارت مالیه برطرف شده بود... با این طرز رفتار آیا می شود کسی با قطع مناسبات به تیم عبدالله که هرلحظه ممکن است اتفاق بی افتند، دوباره به اشرف غنی برگردد؟؟؟ او تمامی پل ها را از عقب کسانی که با تیم عبدالله رفته است، ویران میکند.. .که شایان طرز دید و رفتار یک متفکر نیست... چون هرلحظه امکان برخورد بین افراد تیم غیر متجانس، متضاد با سابقۀ خصومت عبدالله وجود دارد وباید بحیث یک متفکر زمینه سازبرگشت دوبارۀ شان باشد نه از بین بردن زمینه های برگشت...
اشرف غنی احمدزی بعضاً برای جلب گروه های اتنیکی حدود را تجاوز مکند و به تأریخ و سلاطین پر افتخار ما حمله میکند و باعث ایجاد حساسیت بیشتر به مقابل شان می شود، که این کار وی به شخصیت و اعتبار وی را در آینده صدمه جبران ناپذیر را خواهد زد، طور مثال، درین روز ها چند بار از یک اصطلاح نامانوس " زندن جغرافیایی؟؟؟" که گویا افغانهای مناطق مرکزی افغانستان در آن قرار داده شده است، سخن به زبان می آورد....اشرف غنی در نطقش برای باشنده گان مرکز افغانستان ایراد نمود چنین گفت" اینکه شما برایم رأی ندادید مسوولیتم را در مقابل تان بیشتر ساختید، من اگر شما دو رأی هم برایم ندهید من خود را بیشتر مسوول میدانم و شکستاندن این قفل زندان جغرافیایی مناطق مرکزی افغانستان در اولویت های کاری ما قرارخواهد داشت؟؟؟" حال ببینید که از ین سخن آقای متفکر چه استنباط شده می تواند، آیا درمناطق مرکزی افغانستان در گذشته کدام زندان بوده و قفلی داشته است؟؟؟ آیا مردمان مناطق مرکزی ما در زندان جغرافیایی قرار داده شده اند؟ آقای متفکر چطور یک برنامۀ برای شکستاندن این قفل به ذهنش خواهد داشت؟ آفغانهای ساکن در مناطق مرکزی را به ولایت های غربی سرحد با ایران نقل خواهد داد؟ آیا ولایت های سرحدی مانند هرات، فراه و نمیروز را به آنها تفویض خواهد نمود ویا صرف برای بدست آوردن رأی در انتخابات پیش روزی، شاهان با افتخار افغان را ملامت کرده و حساسیت اقوام را به مقابل شان تحریک میکند، خود را برتر از آنها معرفی میکند در نهایت هیچ کاری در خصوص نخواهد کرد؟؟؟

گزارش سازمان حقوق بشر که در سال 2005م به نشر رسید، پرده از چهرۀ ها تمام این جنایتکاران برداشته است و جنایات هریک ازین تنظیم های متخاصم را مستند سازی نموده است، بعد ازنشر این گزارش آرزو ها در دل های بازماندگان قربانیان معصوم این دوره ای از وحشت که قربانی هوس های شیطانی این رهبران شدند، دوباره زنده شد، بحث اجرای عدالت انتقالی گرم شد و مردم بی صبرانه انتظار عملی شدن این عدالت بودند، ولی چون کرزی با مصلحت جویی های که حدود را تجاوز کرده بود، نخواست این پروسه( عدالت انتقالی) عملی گردد و آن را در نطفه خنثی نمود. بعد از آن گزارش دیگری از جانب سازمان حقوق بشر که عاملان جنایات سه دهۀ اخیر را مستند سازی کرده بودند، و تأریخ انتشارش را هم تعین نمودند، بازهم آقای کرزی به حلقۀ از جنایتکاران و فساد پیشه گان توانست حتی از نشر این گزارش را به طور مرموزی با برطرف یکی مسوولین این سازمان، آقای نادر نادری جلوگیری نماید و تا امروز دیگر کسی اثری از آن گزارش را ندید...
اکنون مردم در یک حالت سردرگمی قرار دارند، امیدی به آینده و تحول را از دست داده اند، امید ایجاد یک ادارۀ که حد اقل بتواند دست آورد های یک دهۀ اخیر را حفظ نماید ویا یک ثبات نسبی را ایجاد کند، وجود ندارد...
کی ها ملامت اند؟
ما " افغانها" بطور گسترده به پای صندوق های رأی رفتیم، و گروه های مخالف دولت را به مبارزه طلبیدیم، به ملیونها افغان رأی دادند و همه برای شان آفرین گفتند و به سطح ملی و بین المللی مورد تقدیر و تمجید قرار گرفتند... ولی کسی نگفت که اینها رأی شان را با کثیف نمودن انگشتان شان به چه کسانی دادند؟ در حدود 90 فیصد رأی های ما با تأسف و صد تأسف به همان کسانی اختصاص یافت که عامل تمامی بدبختی های ما در طول سه دهۀ اخیر و بخصوص عامل اصلی فجایع تأریخی دهۀ 90 بودند...
با کشانده شدن انتخابابات به دور دوم هریک از کاندیدان بدون در نظرداشت خصوصیات و سابقۀ ایشان، درصدد جذب افراد بدنام با پیشنهاد اسهام بزرگی در ادارۀ جدید، میباشند که این کار خود زمینه ساز تضعیف شخص اول در ادارۀ آینده و دوام ادارۀ مافیایی بشکل شدیدتر آن، می باشد. امروز هم شایعۀ وجود دارد که طی یک محفلی آقای کرزی از طریق برادرانش از عبدالله حمایتش را اعلام میکند...
حال باید مردم ازین دو راهی تاریک کدام را انتخاب کنند؟؟؟ " از ماست که برماست"

یادداشت: عدم حضور کرزی بحیث یک رئیس جمهور برحال در پایگاه بگرام نزد اوباما یک اقدام نیک برای یک کشور پر افتخار بوده است، صرف نظر ازینکه مسائل و مشکلات فردی شخص رئیس صاحب دولت در آن نهفته بوده یا خیر... و اگر حضور می یافت، یک حرکت متضاد به حرف و تشریفات دیپلوماتیک بود، ولی این حرکت وی هیچ صورت توجیهی برای عدم امضای قرارداد امنیتی بین ایالات متحده که منافع ملی افغانستان درین مقطع حساس تقاضا میکرد و تضمینی برای امنیت و ثبایت اقتصادی افغانستان شمرده می شود، نمیباشد.

با تشکر


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 26.05.2014

خدمت جناب داکتر صاحب یوسفی با کمال ادب عرض میدارم که:
در نوشته اخیر شما اشاره های بدون ذکر نام در مورد پیشنهاد من مبنی بر «کنترول ورود مواد نفتی به افغانستان» که در سال 1998 به شورای «مصالحه و وحدت ملی» ارائه کرده بودم ، دیده میشود و و شما در آن ارتباط مطالبی نگاشته اید، غیر واضح به این عبارات که:
«جناب ایشان [مقصد شما از اینجانب است]از پیشنهادات بی نتیجۀ خود شان حکایت می کنند. نمی خواهم درینجا به بحث "جدال بر انگیز" متوصل شوم، زیرا اولاً در مورد "موقف و صلاحیت های" آن محترم، مطلع نیستم که به حیث چه و برای کی، در چوکات کدام "صلاحیت ملی و بین المللی"، در چه تشکل، با کدام "اعتبار" و "نفوذ"، "پیشنهاد" داشته اند. تطبیق آنرا ازجانب کی متوقع بوده است وغیره وغیره ...»
و بازهم در ادامه می فرمائید: «همه می دانند، که این نویسندۀ محترم، دارای نام ونشان اند، که بیشتر از هر کس دیگر، یکی از مشخصات تخصصی و صلاحیت ایشان را مکررا در تهیه توصیه و رهنمائی ها،"تحلیل ها" و "پلان ها"، گاهی هم قرار سماعی در تحت نام "نامه های سر گشاده" به "رهبران" دولتی فرستاده است».

محترم جناب داکتر صاحب یوسفی!
باید عاجزانه اعتراف کنم که من نه کدام صلاحیت ملی دارم و نه کدام صلاحیت بین المللی، ولی به حیث یک افغان حق دارم در مورد کشور خود در حدود فهم و دانش محدود خودابراز نظر کنم و این حق را هیچکس از من گرفته نمیتواند. من در کارکرد های خود سخن از لاف و خود ستائی نزده ام، بلکه آنچه واقعیت بوده است ، بیان کرده ام و نظر خود را در لابلای مقالات، توصیه ها ، پیشنهادها، نامه های سرگشاده بحضور هموطنان عزیز، مقام های ذیربط و حلقات فعال ملی و بین المللی رسانیده ام که بسیار آنها در وقت و زمانش به نشر رسیده اند و اسناد همه را همین حالا در اختیار دارم.
محترما! باید خاطر نشان سازم که این کمینه رسماً جهت اشتراک در سومین اجلاس شورای مصالحه و وحدت ملی دعوت شده بودم، ولی نسبت معاذیری رفته نتوانستم و بناً عرایض خود را طی یک نامه در چهار صفحه نوشتم و اصل را به آدرس شورا فکس کردم و کاپی را بوسیلۀ محترم آقای نبیل مسکینیار که عازم آنجا بودند، فرستادم. اگر جناب شما در زمینه شک و تردید دارید، حاضرم اوراق مربوطه را با ابنکه شما این حق را برمن ندارید، خدمت شما ارائه کنم.

ممنون طالع ام که نه پیوست هیچگاه
با خائنین ملک، بیک رهگذر مرا


اسم: ناصر   محل سکونت: ننگرهار    تاریخ: 25.05.2014

سلام هموطنان،
بسیار متاسفم که این روزها با بی انصافی تمام و بسیار متعصبانه و لج بازانه به آقای ضیا مسعود از جانب بعضی ها بد و بیراهه نثار می شود.
واقعا نمی دانم چی بگویم؟
نمی دانم اصلا این ها چی می خواهند؟
این های که بد و بیراهه می گویند، اصلا وطن پرست هستند؟
مردم خود را دوست دارند ؟
من شک دارم نمی دانم چی بگویم؟
حساسیت های این ها چی است؟
نمی دانم حساسیت های این ها چی است؟
ناسیونالیزم است ؟
وطن دوستی و انسان دوستی است؟
می دانید چی؟
ناسیونالیزم این ها قابلی پلوی و آشکی است. ناسیونالیزم شان این است که غذای افغانی، قابلی پلو و کباب چوپان و سبزی چلو خوب است، آشک افغانی خوب است، طبله و هارمونیه ی افغانی خوب است. ناسیونالیزم شان این است. ناسیونالیزم شان ناسیونالیزم آلمانی نیست ، ناسیونالیزم جاپانی هم نیست.
جرمنی در عرض چند سال به خاک یکسان شد، به تل خاکستر تبدیل شد ، بعد از چند سال دومین کشور اقتصادی جهان شد . این را می گویند ناسیونالیزم ، این را می گویند وطن پزستی.
زن ها بود که جرمنی را ساختند ، خشت و گل وسنگ جرمنی را و ویرانی های جرمنی را زن های جرمن جمع کردند.
در جاپان بمب اتم افتاد، بعد از مدت کوتاهی بزرگترین اقتصاد جهان شد . ما که هنوز که هنوز است در گیر مسایل و احساسات پوچ و منحط قومی و سمتی گیر ماندیم و نمی توانیم خود را از این پیله ی استوار رهایی ببخشیم. گریه و زاری می کنیم، هنوز هم نتوانستیم کاری برای مردم و مملکت خود بکنیم .
ما ناسیونالیست نیستیم، وطن پرست نیستیم، انسان دوست نیستیم .
ناسیونالیزم ما قابلی پلوی و کوفته چلوی است. یک کمی به خود بیایم . مثل خاله گک های قدیمی خود را در چادری و دلاق نپیچانیم، ناله نکنیم. همه چیز ما با آه و ناله است .
همین کسانیکه آقای ضیا مسعود را بد و بیراهه می گویند، از وحدت و همبستگی هم گپ می زنند.
کدام همبستگی؟
بروند همبستگی و وحدت را از جرمن ها یاد بگیرند. در ظرف چند سال کشور شانرا ، ویرانه را به آباد ترین کشور جهان تبدیل کردند . شکست خوردۀ نظامی در جنگ بودند ، بعد از بیست سال پیروزمند اقتصادی از آب بدر آمدند .
چرا چنین شد؟
برای این که اندیشمند اش ، دانشمند اش ، مخترع و مکتشف اش ، سیاست مدار اش ، مذهبی و غیر مدهبی اش با مردمش ، یکپارچه عمل کردند .
ولی ما چی ؟
دوتا افغان که باهم متحد می شوند ، فردایش یا به جان هم می افتند و یا دیگران آنها را به جان هم می اندازند.
احمد ضیا مسعود اینکه با کی و کدام تیم رفته برای من مهم نیست . مهم حرفهای ضیا مسعود است که از ثبات سیاسی، وحدت ملی ، منافع ملی و اهداف ملی، ترقی و تعالی و صلح گفت. باید نترسید ، پاکدلانه، صادقانه، حمایت و پشتیبانی گردد .


اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.05.2014

خواهر عزیز فرزانه جان صافی، سلام و ادب خدمت تان تقدیم می کنم.
از نقد تان اظهار امتنان می کنم. امید است، که منبعد همیشه در بحث ها و تبصره ها فعالانه شرکت کنید. من اقلاً یک عمر برای حقوق زنان مبارزه کرده ام و از اینکه خواهران افغان ما دست به نوشتن و تبصره می زنند، خیلی هم مسرور می شوم و راستی نوشتۀ بسیاری از خواهران ما قابل آموختن است و من بسیاری چیز ها از خواهران ما یاد گرفته ام.
منتها در رابطۀ نقد شما درین مورد همان ضرب المثل مردم ما صدق می کند، که می گوید، «مال بد تلک گردن صاحبش می باشد». ببینید، اگر من به بانک بروم و بانک برای من بانک نوت جعلی و غلط بدهد، و شاهد و ثبوت هم داشته باشم، که این نوت جعلی و غلط را بانک برای من داده است، حال اگر شما پلیس باشید و بانک نوت جعلی و غلط را نزد من ببیند و من خدمت تان عرض کنم، که این بانک نوت مربوط بانک بوده و بانک آنرا برای من داده است و ثابت هم بکنم، که بانک نوت مربوط بانکست، شما چه می کنید؟ حال شما با چماق پلیسی تان به سر من میزنید و یا بانک؟ ببینید، خواهر گرامی هم مالک کلمۀ «گو...هی...» و هم «میوه ی خسته دار» دار جناب انور بلوچ استند و آنرا عمداً و آگاهانه میخواستند بالای من تیر کنند، من فقط مال بد شان را دوباره برای خودشان تحویل داده ام. شما و خدا، که طرف انصاف را بگیرید.
خواهر گرامی شما نیز همان قسمتی از نوشته را نقل کرده اید، که به کثیف ترین خاین فرومایه ی تاریخ ما «ببرک کارمل» نسبت داده شده است. امید است، که شما با این وطن فروش و جانی کدام نوع نسبت و رابطه ای نداشته باشید. البته من هر پرچمی را خاین و بی ناموس و وطن فروش نمی دانم، منتهی تمام پرچمی ها را اقلاً به فقدان وجدان قوی و بیدار محکوم می کنم، چرا که در زمان رژیم پرچمی، که مردم ما در پولیگون ها، شکنجه گاه ها، دهات و راه ها به شکل بسیار وحشیانه به شهادت میرسیدند، پرچمی های عضو حزب و کارمند دولت نه تنها در مقابل آن جنایات قیام نکردند، بلکه حتی خاموش ماندند، که خاموشی شما بهتر از من میداند، علامت رضایت می باشد و یا اقلاً ترسیدند، که اگر مخالفت بکنند، از جاه و مقام شان محروم خواهند شد.
به این دلیل خواهر عزیر اجازه بدهید، تا از حضور محترم شما چند سوالی مطرح کنم.
۱ – شما نوشته های محمد انور بلوچ را خوانده بودید و یا خیر؟ آیا میدانستید، که مالک اصلی کلماتی که باعث رنجش خاطر شما شده است، محمد انور خان بوده است؟
۲ – اگر خوانده اید، چرا از نوشتۀ صاحب اصلی آن نقل قول نکرده و او را به «بیرون رفتن از چوکات ادب» محکوم نکردید؟
۳ – آیا شما در رابطه به محکومیت کارمل بمثابه خاین ترین و کثیف ترین وطن فروش و جنایت کار و محکومیت پرچمی ها به فقدان وجدان بیدار و قوی موافق هستید؟
خواهر گرامی از شما صمیمانه تقاضا می کنم، که چماق کلمات «سبک»، «خارج از ادب»، «کوچه یی» و «لا و لهب» خود را از سر من بردارید و بر سر صاحب اصلی کلمات، آقای محمد انور بلوچ، بکوبید.
سعادتمند و کامگار باشید.
ع. حامی


اسم: فرزانه صافی   محل سکونت: ننګرها    تاریخ: 24.05.2014

یک توصیه به گرداننده گان محترم و دانشمند ویبسایت زیبای ؛ افغان جرمن آنلاین؛
من از مدت دوسال می شود مقالات زیبا و پرمحتوای این وبسایت را که توسط نویسنده ګان میهن پرست و وطندوست به رشته ای تحریر در می آید، مطالعه میکنم و چیز های زیادی را از آن می آموزم و لذت می برم. من تاحال مقالات خیلی قابل توصیفی را از تعدد زیادی نویسنده ګان خواندام باوجود که برای شان بخاطر احساس وطندوسی و ایجاد انگیزه وحدت بین افغانها، آفرین ګفته ام ولی تبصره ای نه نوشته ام...
امروز بادیدن بعضی از تبصره ها و بحث ها، که از چوکات ادب بیرون بود، و بحث ها و استدلال های منطقی که توسط آن عقایدو برداشت های خویش را بیان میکنیم، نمایانګر فرهنګ عالی و معرفی کنندۀ شخصیت ما و تربیۀ فامیلی ماست، به چتیات نویسی فیسبوکی مبدل نموده است...
من چند نمونه از نوشته های یک از دوستان را که بعدا حتی بشکل مقاله به نشر رسیده است قرار ذیل دوباره بشکل نمونه میګذارم و امید میکنم که در آینده از نشر همچو کلمات سبک و خارج از ادب را حتی در بخش بصره های مردم هم نشر نکنند، و حیثیت فوقالعده این وبسایت وزین و با اعتبار را به خاک یکسان نکنند... به امید توجه تان درین خصوص...

نمونه اول: به راستی رهبر دیروز تان " ببرک" در روز مرگش در رابطه به ارباب روسی خود برای اینده گان خود توصیه کرد، که " گو...هی... را که او خورد آینده گانشن نخورند؟" وشما نیز نشودکه امروز در رابطه به جانشین تجاوزگران روسی یعنی تاجاوزگران امریکایی [برای آینده گان خویش توصیه کنید]که" گو...هی... را که شما خورده اید" آینده گان تان نخورند.
نمونه دم آقای صاحب نظر: "شما خسته امریکایی را بیازمائید اگر میل داشته باشید به رفتن درین لجن زار ماهم کمک تان کنیم،در آن صورت لگدی به پشت تان حواله میکنیم، تا هرچه زودتر و هرچه عمیق در جای گاهی خود قرار گیرد،

این آقای صاحب نظر درجای دیگر حتی از فرهنگ عالی هم سخن گفته است و گفته است،
" اروپایی ها دیگر نه تنها اینکه به قومک خود افتخار نمی کنند، حتی به ملت آلمانی یا فرانسوی و یا ... خود هم افتخار نمی کنند؛ آنها به اروپایی بودن و کلتور بلند اروپایی خویش مباهات میکنند"

حال قضاوت را بشما میگذارم که آیامناسب است در همچو یک ویبسایت وزین و با اعتبار همچو یک تبصره کوچه یی صورت بگیرد؟؟؟ نه تنها که بشکل تبصره به نشر برسد بلکه بحیث یک مقاله هم به نشر برسد... اینها کسانی اند که در فیسبوک به لا و لهب گفتن عادت کرده اند.
امید میکنم در آینده به این موضوع دقت شود و جلو همچو تبصره ها گرفته شود.

تشکر

خواهر تان فرزانه صافی از ننگرهار


اسم: عبدالله وهاب   محل سکونت: لاس انجلس، کلیفورنیا    تاریخ: 23.05.2014

عبدالله عبدالله چهرۀ شناخته شده و اعمال و کردار ش با سوابق آشکارش، پروردۀ دامان جنگ ، با عالمی نفرت، کدورت و خصومت لیاقت ولسوال پنجشیر را ندارد چه رسد به ریاست جمهوری . عبدالله اگر ناکاره برآمد باید مردم شرمندۀ انتحاب خویش باشند.
امیدواری ها در مورد داکتر اشرف غنی احمد زی زیاد است، بازهم دیده شود ولی کسی را که افغانستان ضرورت داشت سر بالا نکرد.
بلی عبدالله کجا و صلج کجا ، این کرجنگ بازارک.


اسم: ع . ا. عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 23.05.2014

چرابايد در انتخابات از تيم جناب اشرف غني - احمدزي حمايت نمود؟
- چانس رسيدن به يكي از آرزوهاي طبعي - انساني كه صلح، وحدت ملي، امنيت ملي، عدالت اجتماعي و مبارزه عليه فساد مالي - اداري است، بيشتر مي باشد.
چرا ؟

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 22.05.2014

نخست از آقای بارکزی صاحب، که با کمال ادب و احترام نظرات شانرا بدون ملاحظه بیان نموده و ختم بحث را اعلام کرده اند، یک جهان تشکر می کنم. من فکر می کنم، که آقای بارکزی دل شان برای افغانستان می سوزد، منتها شاید در گردبای که از جانب انقیاد طلبان، عوامل امریکا و اشخاصی، که افکار استعمار زده سلول سلول مغز شان را آلوده ساخته است، برپا شده است، راه خود را در اوضاع کنونی میان مبارزه و موضع گیری در مقابل دشمن درجه یک و عمدۀ مردم افغانستان از یکطرف و تسلیم شدن در برابر ارادۀ ابرقدرت امریکا و دسایس و توطئه های شوم آن گم کرده است. هر کس در صورتیکه شناخت علمی و عملی از اوضاع مشخص کشور خود نداشته باشد، میتواند در موضع گیری هایش اشتباه نماید.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سیدخلیل الله هاشمیان    محل سکونت: کلفورنیا - امریکا    تاریخ: 22.05.2014

تشویش از انحصار زعامت درافغاسنتان

موضوعی برای نظریابی بین الافغانی

جنگسالاران درافغانستان مانع سهمگیری افغانهای مهاجر در انتخابات شدند که در نتیجه افغانهای مهاجر در اروپا، امریکا، کانادا،آسترالیا و هندوستان ازحق رای دادن محروم ساخته شدند. اما ماافغانهای مهاجر، سرشاراز حب وطن، درهمه مسایل افغانستان خودرادخیل میدانیم و بشهادت وبسایت های برون مرزی و درون مرزی دراظهار خدمت و محبت و صداقت بمیهن عزیز، ازبرادران وخواهران ساکن در خاک وطن پس نمانده ایم.

امروز دومین روز است که کامپین انتخابات دور دوم رسمآ آغاز یافته و هر افغان مهاجر اگرنمیتواند بیکی از دو کاندید رای بدهد، حق دارد پیرامون چگونگی و سرنوشت زعامت در افغانستان اظهار نظر نماید. من نظر خود را در زمینه بطور مختصر بحضور هموطنان محترم بداخل و خارج افغانستان ذیلآ تقدیم میکنم واین موضوع را به نظریابی بین الافغانی میگذارم تا صائب بودن و نادرست بودن نظر من از طریق آرای عامه تثبیت گردد:

(( اگر داکترعبداالله عبدالله برنده شود، زعامت افغانستان برای مدت بیست سال بعداز ختم این دوره بدست جنگسالاران باقی میماند وحتی به محقق وخلیلی هم یک نوبت میرسد.
اگر داکتراشرف غنی برنده شود، درختم این دوره زعامت بمردم افغانستان انتقال می یابد، جنگسالاران به رعیت تبدیل میشوند. ))

اینکه کدام کاندید برنده میشود در طرح فوق مطرح نیست. درحال حاضر پلۀ آراء داکتر عبدالله وزین تر وبرنده شدن او محتملتر بنظر میرسد. سرنوشت زعامت درافغانستان بسیار مهمتر از برد و باخت درین انتخابات است. همین وبس . باعرض احترام .
خدمتگار افغانستان -داکترسیدخلیل ا لله هاشمیان - مدیر مسئول مجله آئینه افغانستان از 1988 تا امروز


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان    محل سکونت: کلفورنیا-امریکا    تاریخ: 19.05.2014

هموطن محترم آقای محمدانوربلوچ
حافظۀ یک آدم 87 ساله چندان قوی نمیباشد. آنچه نوشته بودم از حافظۀ ضعیف بوده وشاید شامل اشتباهات باشد. ازآنجمله یکی اینکه نام یکی دیگر ازبرادراندران مرحوم عبدالاحدخان کرزی رافراموش کرده بودم که عزیزالله کرزی است وفعلا سفیرکرزی درماسکو میباشد.
امروز بساعت 7 بج] صبح وقت کلفورنیا شخصی از خانوادۀ غلجی ازقندهارتلفون کردو مطالب ذیل را بزبان پشتوگفت که ترجمۀ آن عینا درینجا نقل میشود:
" نوشته شما رادربابت غصب زمین درقندهارتوسط کرزی ها درانترنت خواندم. من دریکجای قندهار درنزدیکی دریای (ترنک) یک باغچه وچندجریب زمین موروثی دارم. درهمین ناحیه یعنی درجوار دریای (ترنک) برادران کرزی پنج هزارجریب زمین را با فرمان ساختگی پادشاه سابق و دستکاری دراوراق املاک ولایت قندهار تصاحب کرده اند. این حقیقت بهمه مردم قندهارمعلوم است. ومن که یکی ازهمسایگان زمین غصب شده میباشم، حاضرم ده نفردیگر این محل راباخودنزدقاضی شهر برای شاهدی ببرم وبگویم که تا قبل از برگشت پادشاه سابق بکابل، این زمین درنزدهمه مردم این ناحیه بحیث زمین دولت وملکیت دولت محترم شناخته میشد. تقاضای من ازمردم قندهارکه ازین غصب خبردارنداینست تا خقیقت این غصب را به انترنت شاهدی بدهند..."
نمبرتلفون و اسم شخص مذکور نزدمن محفوظ است که حاضرم آنرا بمقامات عدلی افشا کنم. با عرض حرمت - سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 19.05.2014

جناب محترم سید خلیل الله هاشمیان از کلفورنیا- امریکا:

تشکر از کوچک نوازی تان در مورد نظریات و سبک نگارش بنده. مثل معروف است که دل به دل راه دارد. من هم از نوشته های شما که بشکل بسیار عریان و بی پرده ابراز می دارید و بشکل خستگی ناپذیر در راه دفاع از نظریات تان سعی و تلاش بلیغ بخرج می دهید خوشم می آید. اگر ما خواسته باشیم وحدت ملی در افغانستان تامین گردد، این مامول صرف و صرف از طریق افشای واقعیت ها و حقایق انکار ناپذیر تامین شدنی است. مثلا شما در یک مقاله تان در مورد اصلیت داکتر عبدالله عبدالله حقایق را فشا ساختید که این کار معرف شخصیت والای تان است، نه کدام هدف خاص. ولی هستند کسانیکه شما را متهم می سازند که شما با افشای این حقایق به وحدت ملی در افغانستان صدمه می رسانید! ده کجا و درخت ها کجا!

ما چطور شده می تواند وحدت ملی را از طریق جعل سازی ها تامین نمائیم. اگر ما خواسته باشیم وحدت ملی در افغانستان تامین گردد باید عبدالله عبدالله بحیث یک تاجیک پنجشیری که یک حقیقت است کرسی ریاست جمهوری در افغانستان را تصاحب نماید نه اینکه این مامول را ازطریق جعل سازی هویت بدست آورد. اگر از این طریق وی بقدرت برسد همان گفته درست است که خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج.

وحدت ملی از طریق شناخت و تائید تمام هویت های موجود در افغانستان قابل تامین است، نه از طریق نفی آن ها! وحدت ملی در افغانستان تائید و شناخت پشتون، ازبک، تاجیک، هزاره، بلوچ ... بشکل صریح و بدون اگر و مگر ها مورد بررسی و تائید است. مثلا من در قدم اول یک بلوچ هستم و برای تامین وحدت ملی دوستان باید هویت بلوچی مرا تائید و قبول نمایند تا من برای پذیرش افغان بودن خود آماده گردم. اگر کسی مرا از بلوچ بودنم محروم ساخته و می خواهند من در قدم اول افغان باشم، مشکل از اینجا شروع می گردد. دوستان در قدم نخست باید به هویت بلوچ بودن من احترام قائل گردند تا من آماده قبولی افغانی بودن خود باشم.

خو، می شه. انسان اشتباه می نماید. شما در قسمتی از نوشته تان بین جمال خان بارکزی و بنده محمد انور بلوچ اشتباه می کنید و این دو شخصیت متمایز و بارز را از همدیگر فرق نمی توانید. جناب بارکزی بارکزی از قندهار است و بنده بلوچ یک بلوچ از نیمروز هستم. برای تامین وحدت ملی در افغانستان در حالیکه ما به بلوچ و بارکزی خویش به یک سویه باید حقوق و احترام قائل باشیم ولی نباید این دو هویت ها را گد ساخته و یکی را بخاطر دیگری ملامت سازیم. موضوع غصب زمین نظر یک بارکزی بود، نه یک بلوچ!

چون ناخواسته در این بحث کشانده شده ام جبراً می خواهم در این مورد نیز نظر خویش را ابراز نمایم. آوازه است که برادرهای حامد کرزی زمین های عینو مینه را که مربوط دولت بود غصب و بالای آن چنین و چنان کرده اند. از نظر بنده این کار یک عضو خاندان کرزی یک کار قابل قدر است زیرا اگر این زمین در اختیار دولت هم می بود، کارمندان غاصب دولت نه تنها بالای آن شهرکی بنا نمی توانستند بلکه همان زمین را خراب و خراب تر می ساخت. ما باید از هر اقدام مثبت در راه آبادی افغانستان قدردانی نمائیم ولو اگر این کار توسط غاصبین صورت گرفته باشد. دهها سال این زمین های ویرانه در اختیار دولت بود ولی آنها هیچ کاری بالای آن نکردند. خدا را شکر که امروز این غاصبین غیر دولتی آمدند و بالاخره آستین را بر زدند و کاری در راه آبادی افغانستان کردند.

من خوب جوهر همچو انتقادات را درک می کنم و آن اینکه ما خواستار اعمار از طریق دستگاه های دولتی هستیم در حالیکه امروز چنین فکر خریدار ندارد. خلاصه گپ این است اگر دزدان زمینی را در افغانستان قانونی بدست می آورند یا آن را غصب می نمایند و بالای آن عمارت ها می سازند، ما باید این کار را بحیث یک کار مثبت تائید و از آن قدردانی نمائیم و بس!


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: کلفورنیا-امریکا    تاریخ: 19.05.2014

قابل توجه هموطنام محترم آقای داکترسلاح الدین سعیدی درلندن - آقای محمدانوربلوچ درولایت نیمروز. آقای بهار درکابل و اقای ولی احمدنوری درپاریس !
السلام علیم ورحمت الله وبرکاته !
محترم داکترسعیدی میفرمایندکه ازمقالۀ شش صفخه ای من 15% آنرابمیل خود درفیس بوک نشرنمودند وآقای بهار همان 15% رابه افغان -جرمن آنلاین ایمیل نموده که نشرشده است. البته جناب شما وآقای بهار،هرکدام شما، مستحق میل وارادۀ خودمیباشید، ولی من از این جریان خبرنداشتم و فکر میکنم آقای ولی نوری هم خبرنداشته است که اگرخبرمیداشت باید تذکرمیداد که این تلخیص از فیسبوک نقل شده است. درمقالۀ مذکور که داکتر سعیدی متن کامل آنرادارد، آقای بهار-ازکابل از آغاز تا انجام مخاطب قرارگرفته ومن متن کامل آنرابار اول به آقای ولی احمدنوری ایمیل کرده بودم. گلۀ من بحیث یک همکارقلمی پورتال افغان -حرمن آنلاین هنوزهم باقی بوده وتکرارمیشودکه درصورتیکه آقای نوری از نشرمتن کامل آن مقاله بنابرملحوظات غیرقانونی وغیرمتعارف که درنزدخود شان وجوددارد، منصرف شده و آنراسانسور کرده بودند، نمی بایست تلخیص 15% آنرانشرمیکردند- یااینکه وقتی تصمیم به نشر تلخیص کاپی شدۀ ارسالی آقای بهار گرفتند، برای معلومات آقای بهار وسایرخوانندگان این پورتال، باید یادداشتی بقسم پاورقی اضافه میکردندکه اصل مقاله بنابرملحوظاتی نشرنشده ومتن بالا یک قسمت آن میباشد. ازاعتراف اقای داکترسعیدی متشکرم وطوریکه دربالانوشتم ایشان مستحق ومسئول انتخاب خودمیباشند- مسئولیت شان درارسال یک تلخیص به فیسبوک (بدون مشوره با مولف) بیانگر محافظه کاری و یا هراس شان ازطرح مسایل مربوط بمنافع ملی درمیسبوک میباشد.
هموطنان محترمیکه آرزوی مطالعۀ متن کامل مقالۀ سانسورشدۀ هاشمیان راداشته باشند، میتوانند آنرا درویبسایت (دعوت) و (محور) بخوانند. ایمیل وتلفون من درآخرمقاله نشرشده ومنتظر عکس العمل ها، نظریات، معلومات اضافی و انتقادات هموطنان محترم درزمینه میباشم وبشرط معلوم بودن آدرس، بهریک جواب عرض خواهم کرد.

بخدمت آقای محمدانوربلوچ (ازولایت نیمروز) بعرض میرسانم که دوتبصرۀ جناب شما رادرستون نظریات خواندم، از آنها بسیار آموختم و از سبک نگارش واستدلال قوی شما خوشم آمد. بپاس حقوق عامه و بدفاع از ملکیت های بیت الملال ملت فقیرافغان درموردیک تبصرۀ ذیل جناب شمامطلبی را برای اطلاع عامه اضافه میکنم. اول تبصرۀشماکه جناب آقای حامی رامخاطب قرارداده اید :
" ازغصب هزاران جریب زمین مربوط وزارت دفاع درقشلۀ جدید کندهارکه شهرک عینو رابالایش اعمارنمود، یادرآورمیشدید."

درموردغصب زمین ملکیت دولت توسط برادران کرزی، بشمول شخص حامدکرزی، باید بعرض برسانم که مرحوم عبدالحدخان کرزی (پدربرادران غاصب کرزی) راهمه مردم درقندهارواکثررجال، دانشمندان ومامورین دولت درکابل میشناختند. آنمرحوم شخص خوش برخورد، خوش اختلاط، مذاقی ومهمان نوازبود، هردوست، شناخته وآشنای او یا هرماموربلند رتبۀ دولت که بقندهار میرفت، مرحوم عبدالاحدخان حتمآ اوراپیدامیکردومهمان خودمیساخت. مردم قندهارازجایداد(زمینداری وخانه) شخص مرحوم عبدالاحدخان خبردارندکه وقتی معین شورای ملی و مقرب پادشاه محمدظاهرخان بود، چقدرزمین وچندخانه ودرکجای قندهارداشت. مرحوم عبدالاحدخان فرزندمهتر یکتن ازمشاهیر قندهار، مرحوم مغفور معین خیرمحمدخان بودکه پدرشان درپرتونفوذواحترام وسیع دربین قبایل پشتون درولایات قندهار، هلمند، ارزگان وغیره، بیعت ولایات مذکوررا برای محمدنادرخان تامین کرد ودرحقیقت پادشاهی اعلحضرت نادرشاه بعدازهمین بیعت تحقق یافت. صدراعظم محمدهاشم خان بخاطرهراسیکه ازنفوذمرحوم خیرمحمدخان درقندهارداشت، اورابحیث معین و مشاورخوددرصدارت کابل مقررکردودرکابل وفات نمود.بعدازوفات مرحوم معین خیرمحمدخان جایدادمختصری که ازآنمرحوم باقیمانده بود بین پسرانش عبدالاحدخان وچهاربرادرناسکه اش( مرحومین حبیب االله کرزی وخلیل الله کرزی، وآقایان حفیظ االله کرزی وعبدالغفار کرزی که الحمدلله حیات دارند ودرمقاطعه باحامئدکرزی درامریکا مهاجرمیباشند) تقسیم شد. زمین وجایدادیکه مرحوم عبدالاحدخان کرزی درمدت ماموریتهای خوذد خریداری کرده نیز بهمگان درقندهارمعلوم است. یعنی از مرحوم عبدالاحدخان برای پسرانش جندان جایدادوسیع بمیراث نمانده است. قابل تذکرمیداندکه نویسندۀ این سطور(سیدخلیل الله هاشمیان) با مرحوم معین صاحب عبدالاحدخان دوستی ورفاقت شخصی داشته وبهنگام اشغال شوروی هفته وار یا دوهفته بعدبقسم یک "گردک" شبانه دریک خانه میدیدیم ، مرحوم عبدالاحدخان همراه بامرحوم پوهاندمحمداسمعیل علم یکجا می آمدند، وچون درکابل قیود شبگردی وجودداشت، شبهاراتاصبح به "چاروالی" یا قطعه بازی سپری میکردیم.

تبصرۀ من دربارۀ غصب زمین دولت دردورۀ ریاست جمهورحامدکرزی ازینقراراست: یکنفرافغان که بهنگام مراجعت اعلحضرت محمدظاهرشاه از روم بکایل درکابل بود ونزدپادشاه میرفت و ازاکثرواقعات وتصمیمات آنوقت خبرداشت، درسال 2010 درامریکابمن رویداد یک اختلاس وغصب رسمی زمین دولت رادرقندهار قرارذیل بیان کردکه من آنجه بحافظه ام مانده، ذیلا گزارش میدهم :

"وقتی پادشاه بکابل رسید، وبعدازآنکه اورامجبور به استعفی ازسلطنت کردند وکرزی رئیس جمهورشد، کرزی هرروز بدست بوسی پادشاه می آمد، امورمهم راگزارش میداد ومشوره وهدایت میخواست. درینوقت پسران پادشاه ودامادش جنرال عبدالولی درصدد تصاحب جایدادهای ازدست رفتۀ شان شدند، نه تنها خانه ها وزمینهای خودشان بلکه هرقدرزمینی که درجوارزمین شان ملکیت دولت بود، بنام خودقباله کردند ودرمواردیکه قباله نداشتند، فرمان بابای ملت راحاصل وبامشوره و همکاری حامدکرزی تطبیق میکردند. درینوقت برادران کرزی نیز بفکر سوء استفاده افتیده یک فرمان رابامضاء پادشاه رساندند که گویا بهنگام ماموریت مرحوم عبدالاحدخان کرزی بحیث معین شورای ملی، یا بکدام علت دیگر، پادشاه وقت بک قطعه زمین واقع ارغنداب راکه وسعت آن بحدود بیست هزارجریب میرسد، بپاس خدمات او برایش بخشش کرده است. بعدازآنکه کرزی امضاء پادشاه رادرفرمان سلطنتی همانوقت گرفت، از دارالتحریرشاهی کتاب اندیکاتور همان سال سلطنت راپیداکردند و درهمان اندیکاتورنمره وتاریخ زدند که گویا این بخشش درزمان سلطنت اعلحضرت محمدظاهرشاه صورت گرفته است..."

این بود لب ولباب بیانات آن دوست محترم من که درسال 2012 وفات یافته ودرجرمنی دفن شده جونکه مهاجردرجرمنی بودند وبرای دیدن اقارب خودبامریکاآمده بودند. آنمرحوم که درافغانستان بچوکی های حساس وبلندکارکرده و ازکنج وکنارمملکت باخبربود، اینرانیز بمن تذکردادکه اعلحضرت محمدظاهرشاه بعداز توشیح قانون اساسی بهیچکس حتی یکجریب زمین بخشش نداده واین واقعیت رامیتوان از ملاحظۀ اسناد دارالتحریرشاهی و وزارت زراعت وریاست املاک تثبیت کرد. او افزودکه مردم قندهار وخصوصا مردم همان محل شاهد این واقعیت اندکه مرحوم عبدالاحدخان کرزی در دورۀ پادشاهی محمدظاهرشاه مالک این زمین نبوده ودرآنوقت این زمین درملکیت دولت قرارداشت، اما بعدازبرگشت اعلحضرت مرحوم از روم بکابل، اولادهای مرحوم عبدالاحدخان کرزی خودرامالک این زمین قلمدادکرده وازاین جایدادبهره برداری کرده وشاید یک قسمت همین زمین بخششی رافروخته باشند. الغیب عندالله
نوشتۀ اقای محمدانوربلوچ راجع بغصب زمین ابن تداعی را فراهم ساخت تا وطنپرستان واقعی این جریان راازطریق آرشیف این پورتال یادداشت نموده درموقعش تحقیق کنند. باعرض حرمت - سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 17.05.2014

قبل از همه از کارمندان و دست اندرکاران افغان جرمن آنلاین جهانی سپاس از اینکه برایم این فرصت را داد که نظر توضیحی خویش را در مورد مسائل عظیمی که دامنگیر کشور عزیز ما افغانستان می باشد به سمع افغان های عزیز خویش برسانم. خدا شما عزیزان را جور و سلامت داشته باشند.

باز هم توضیحی را در مورد نظریات مکرر در مکررات هم وطن عزیز افغان خویش جناب ع. حامی بسمع ایشان و خوانندگان وبسایت وزین افغان جرمن آنلاین می رسانم. امید است با حوصله مندی خویش این نوشته های ناچیز مرا بحیث کوچک نوازی تان پذیرا شوید:

جناب ع. حامی: یک سئوال چوچه از شما دارم و آن اینکه لطف نموده بفرمائید که منبع معلومات شما از کجا آب می خورد؟ اگر هدف تان حقیقت یابی در مورد مداخلات امریکا در افغانستان باشد و بخواهید بصورت مستند و موثق در مورد اینکه امریکائی ها در افغانستان بدنبال چه بودند، بدنبال چه می باشند و سیاست آینده امریکائی ها در مورد افغانستان از چه قرار است، لطف بفرمائید و یک جلد کتاب "امریکای کوچک" یا "Little America" بقلم "Rajiv Chandrasekaran" را امروز بدست آورده و مرور بفرمائید. آقای راجیو یکی از ژورنالستان معتبر امریکائی می باشد و نوشته های او از طریق واشنگتن پوست بسویه جهانی نشر و بسویه جهانی خواننده دارد.

در این کتاب جیزی نمانده که توضیح نشده باشد. شکایات شما از بی عدالتی های امریکا در مقایسه با فکت های مستندی که در این کتاب درج گردیده است قابل مقایسه نیست و می توان آن را مقایسه شمع با آفتاب دانست. چیزهائی را که شما می خواهید برای خوانندگان تان تحویل دهید، نویسنده این کتاب بشکل جهانی حقایق را بسویه جهانی عرضه می دارد. اشتباهات زمامداران قصر سفید را بشکل عریان به توجه ایشان می رساند ولی کجاست گوشی که این حقایق را بخوانند یا به آن توجه کنند؟

شما در این کتاب می خوانید که امریکا چیست و امریکائی ها در افغانستان چه می کنند و چرا چنین می کنند. مشکلات افغانستان چیست و برخورد امریکائی ها در ساحات مختلف اقتصادی، نظامی و ملکی از چه قرار است و دلائل آن چیست. این نوشته ها معرف سیاست رسمی امریکا در افغانستان نیست که رهبران امریکائی مثل رهبران شوروی دروغ گویند که آن ها در افغانستان برای گلکاری رفته اند. آنها در آنجا رفته که خاک افغانستان را به توبره باد می کنند و علل آن را تشریح می کند. در این کتاب شعار داده نمی شود. واقعیت های تلخ افغانستان علنی ساخته می شود.

لشکرگاه یا "امریکای کوچک" را امریکائی ها در دهه شصت بنیانگزاری کردند. شرکای افغان امریکائی ها در این کتاب معرفی می گردند و نا بخردی هائیکه در افغانستان نسبت بمردم افغانستان در این مقطع خاص تاریخی صورت گرفت بشکل عریان و بی پرده بیان می گردد که خواندن این وقایع تلخ برای هر افغان یک وجیبه می باشد. بنیان بی عدالتی ها و نارسائی ها در افغانستان در همان وقت گذاشته می شود که امروز ما حاصل آن را درو می کنیم.

همچنان در این کتاب از ماموریت جنرالان بزرگ امریکائی پرده برداری می شود و شما می خوانید که اهداف امریکائی ها از چه قرار است و برخورد افغان ها نسبت به آن از چه قرار است و چرا؟ امید است این ریفرنس را مورد توجه قرار داده و امیدوارم که برای شما نیز آموزنده باشد.


اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 17.05.2014

سلام خدمت شاغلی " حامی"،
احساسات تان قابل قدر است، درک تان از اوضاع او احوال جهان قابل ستایش است، شما بحیث یگانه کسی که توانسته است با یک کشف خارق العاده، عامل اصلی مشکلات جهان را شناسایی کند، قابل تمجید و قدردانی میباشید.
شما غرب را در مجموع و ایالات متحدۀ امریکا را به طور خاص عامل تمامی بدبختی های افغانستان قلمداد کرده اید، به نظر شما، این شاید چیزی باشد که تا حال کسی دیگر در جهان به آن پی نبرده است... شما با این نظریات تان با برداشت خودتان شاید انقلابی را برپا کنید؟؟؟
اینکه ریشه بدبختی های افغانستان از کجا منشا گرفته است، یک بحث بسیار بزرگی است که من مطمئن هستم که همه افغان های عزیز ما از یک کاریگر عادی و دریور تکسی گرفته تا نخبگان سیاسی ما همه آن را میدانند. بحث ما روی ریشه های عوامل جنگ های سه دهه نه، بلکه راه های حل مشکلات که اکنون افغانستان به آن درگیر است می باشد...
شما یک واقعیت را یاد آور شده اید که شاغلی داکتر " صمد حامد" به نمایندگی از اعلیحضرت بابای ملت برای بیرون رفت از دورۀ سیاه حاکمیت طالبان در کنفرانس کوئته، پاکستان اشتراک کرده بود، یاد آور شده اید که از جانب آی اس ای سبوتاژ شد... دشمنی بیشرمانۀ پاکستان به همه مردم ما هویدا است و درین مورد همۀ افغانها اتفاق نظر دارند... مگر در پهلویش موضوعات مهم دیگر را یاد آورد نشده اید که:
در کنفرانس بن آقای " ستار سیرت" به نمایندگی از گروه روم به رهبری اعلیحضرت بابای ملت از جملۀ 12 رأی، 9 رأی را از آن خود می کند ولی قهرمان شما[ کرزی] صرف با گرفتن 3 رأی به پشتیبانی خلیلزاد [نماینده خاص ایالات متحدۀ امریکا] و یونس قانونی نمایندۀ جنگسالاران وحشی که نظر به برداشت شما در حال فرار از افغانستان بودند، بر تخت کابل تکیه میزند...

شما باید یاد آور می شدید که آقای کرزی به حیث فرد دست نشاندۀ امریکایی ها تا سال 2004 م توسط محافظان سی آی ای و بعدأ توسط بدنام ترین کمپنی امنیتی [داینکورپ] که به جنایات بشری و تجاوزات جنسی در عراق و بوسنیا متهم بودند، مورد محافظت قرار می گرفت،

شما باید یاد آور می شدید که این آقای "کرزی" بود که بعد از محاصره شدن محل بود و باش آن در ارزگان توسط طالبان، در سال 2001م توسط هیلیکوپتر های امریکایی به کراچی پاکستان انتقال داده و زندگی اش را نجات دادند،

شما باید یاد آور می شدید که برادر آقای کرزی بعد از سرقت نزدیک به یک ملیارد دالر از کابل بانک توسط امریکایی ها از طریق نیوریاک تایمز رسوا شد و آقای "کرزی" برای نجات برادرش یک ملیارد دالر بیت المال را از " د افغانستان بانک" برای جبران خساره دزدی پرداخت،

شما باید از کیسه های پولی که آقای قهرمان شما[کرزیَ] از سازمان های استخباراتی ایران ماهانه می آورد، و افشاء شده است حرف می زدید،

شما باید از ده ها ملیون دالری که قهرمان شما[ کرزی] از سی آی ای امریکا بطور ماهانه، بدون حساب و کتاب بدست می آورد، یاد آور می شدید...

شما باید از غصب هزاران جریب زمین مربوط وزارت دفاع، در قشلۀ جدید کندهار که شهرک عینو مینه را بالایش عمار نمود یاد آور می شدید،

شما که از سبوتاژ پروسه صلح روم توسط آی اس آی در کویته یاد آور شده اید، از 20 مراتبه سفر آقای کرزی به کشور دشمن [پاکستان] افغانستان در ده سال هم یاد اور می شدید،

شما باید از موضع پاسخ آقای کرزی هم یاد آور می شدید که به سؤال اینکه " اگر جنگ بین امریکا و پاکستان صورت بگیرد، با کی خواهید بود؟" جواب آقای قهرمان شما " در کنار پاکستان خواهم بود" یاد آور می شدید،

شما باید یاد آور می شدید که باوجود مخالفت امریکا در انتخابات 2009م بدنامترین جنگسالار[قسیم فهیم] را معاون اول خود تعیین نمود و دوستم را که در ترکیه فراری بود دوباره به افغانستان دعوت نمود، محقق و خلیلی را با خود متحد ساخت، و از علت اصلی مخالفت امریکا با کرزی که از همان روز آغاز شده بود یادآور می شدید،

شما باید یادآور می شدید که " بارک اوباما" به کرزی ضرب الاجل شش ماهه برای اقدمات عملی بر ضد فساد اداره داد، ولی آقای قهرمان شما هیچ وقعی به آن نگذاشت.

شما از روشنفکران یاد آور شده اید که در پاکستان اجازۀ برپا کردن مجالس و محافل ملی را نداشتند، این یک واقعیت است، من با شما هم نظر هستم، ولی باید یاد آور می شدید که آقای کرزی از در دوران جهاد علیه اشغالگران روس در پاکستان حضور فعال داشت و یک عضو سیاسی تنظیم جبهۀ نجات ملی صبغت الله مجددی بود و ریاست کمیته سیاسی این حزب را داشت و در زمان حکومت راولپندی مجاهدین در کابل سمت معینیت وزارت خارجه برایش تفویض شد، و از جانب افراد " فهیم" مورد لت و کوب هم قرار گرفت و دوباره به پاکستان فرار کرد.

من هیچ نوع وظیفه دولتی ندارم، و خداوند را شکر گذار هستم که در پیش برد زندگی خود به احدی احتیاج نیستم، هیچ گاه به پستی و ذلت تن نخواهم داد تا از اشغالگران برای قدرت خویش دفاع کنم، منافع ملی افغانستان برایم از همه چیز اولویت دارد و به هیچ صورت برخلاف آن ابراز نظر نخواهم کرد...
مطمئنم که شما اکنون هم در ادارۀ فاسد کرزی یک مقاوم کوچک یا بزرگی دارید و در کوشش حفظ آن هستید و نمی خواهید آن را از دست دهید... شما موقف مشابه آقای کرزی را دارید که وقتی لحظه شماری ختم دوره اش شروع شد، برخلاف ارادۀ اکثریت ملت افغان، به مقابل متحدین خود قرار گرفت، قرارداد امنیتی را که نزدیک به صد فیصد مردم آن را به نفع کشور میدانستند و می دانند، از امضای آن سر باز زد، بلقیش روشن یگانه کسی بود، در بین 2500 تن از اشتراک کنندگان لوِیه جرگه مشورتی با نظریات مائوستی اش با آن مخالفت کرد و کرزی از موقف وی استقبال نمود...

بازهم همان شک در حصۀ شما به قوت خود باقی است... بعضاً بخاطر نظریات مائوستی با این قرار داد مخالفت می کنند و بعضی از هراس اینکه مبادا مورد مواخذه ملت قرار گیرد...

نمی خواهم بحث را به درازا بکشانم، شما یگانه کسی در جهان خواهید بود که راه حل مشکل افغانستان نزد تان مبارزه علیه تمام کشور های غربی تا محو کامل شان است، ولی عمال شان را برائت می دهید...

ایران، کوریای شمالی، وینزیولا، کیوبا وغیره کشورها صرف با از بین بردن عمال کشور های غربی خود را از مصیبت مداخلۀ شان نجات داده اند، ولی شما مقابله مستقیم با امریکا را راه حل مشکل افغانستان می دانید؟؟؟
شما یک تصویری بعد از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان را ارائه کرده نمی توانید، منطق شما تحت الشعاع احساسات تان قرار گرفته است...
اسلام علیکم و رحمت الله و برکاته- با اعلام ختم این بحث.


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 17.05.2014

در ادامه بحث "واقعی" در جواب به نقد "واقعی" و "صادقانه" جناب ع. حامی از موضع "غیر واقعی" جمال خان در دفاع از سیاست امریکا این نوشته را تقدیم می نمایم. امید است جناب حامی از روی صداقت و اقع بینی هائیکه دارد خوانندگان خویش را در روشنی قرار دهد.

قصه ای در بین مردم در افغانستان بود که می گفتند یک "گروه" بخصوص شادی ها هر وقت میوه خسته داری را می خورند اول خسته آن را در مقعدش امتحان می کند که قابلیت در آمدن و بر آمدن را دارد یا خیر. در صورتیکه این خسته بسادگی در آمده می تواند آن را می خورد و اگر ندارد از خوردن آن امتناع می ورزند. ای کاش ما باندازه این شادی ها فکر داشته باشیم و گذشته خویش را نقد بتوانیم و درسی از آن یاد بگیریم.

زمانی در گذشته یکی از شادی ها میوه ای را خورده بود که خسته آن در معده بند مانده بود که نه قابل هضم بود و نه هم قابل ترد. بالاخره این خسته سبب مرگ آن شادی نابخرد گشت! اما اولاد این شادی این درس را آموخت که میوه ای را نخورد که خسته اش در معده بند باند و سبب مرگ گردد!

استدلال شما در مورد بی عدالتی های امریکا صد فیصد تائید است و باید علیه آن کاری را انجام داد اما یگوئید که چطور؟ امروز مودی بحیث صدراعظم هند در انتخابات هند برنده شد. در دهه هشتاد امریکا علیه او قرار گرفت و او را از ورود به امریکا منع ساخت و علیه سیاست های او اقدام کرد. چرا؟ زیرا در آن وقت سیاست خارجی امریکا ایجاب می کرد یک هندوی افراطی علیه دوستان اسلامگراهایش در منطقه نباشد و امریکا در این کار خویش موفق هم بود. امروز سیاست تغییر کرد و امریکا برای یک هندوی افراطی ضرورت دارد .... قصر سفید نه تنها محدودیت قبلی را رفع ساخت بلکه اوباما ضمن استقبال از پیروزی او در هند از وی دعوت کرد که امریکا آمده و در مورد سیاست منطقه با امریکا مفاهمه نماید! شعار دادن خودت و من علیه چنین سیاست ها چه دردی را دوا می تواند؟


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 17.05.2014

به توجه جناب محترم ع. حامی از کابل بسیار محترمانه اصل گپ را می رسانم و امید است بر اساس واقع بینی هائیکه دارند یا آن را شیوۀ کار خویش ساخته اند بسیار واضح و مختصر به یک واقعیت جواب ارائه فرمایند: موضع و موقف شما بوضاحت می رساند که شما از سیاست های غیر عادلانه ولی واقعی "امریکای امپریالیست جهانخوار" از قول رفقا یا "شیطان بزرگ" از قول بعضی برادران یا ... شکایت دارید که شکایت بجاست و هیچ منطقی نباید با این موضع و موقف بر حق شما ایستادگی کند. که ثابت می تواند که امریکا در این یا آن شرارت، چه بصورت مستقیم یا چه بصورت غیر مستقیم دست نداشت؟ امروز افشای این حقایق مثل آفتاب روشن در حال درخشش است و این افشاگری ها نه از طریق این یا کمپ یا گروه مخالف سیاست های امریکا و متحدینش زده می شود بلکه از طرف کسانی افشا و افشاتر می گردد که خود زمانی جزو اساسی قصر نشینان در قصر سفید امریکا بودند! در صورتیکه چنین افشا گری های روشن از اصل منبع میسر باشد من فکر نمی کنم که تلاش های مذبوحانه خودت و من کدام ارزشی داشته باشد و من هیچ نمی فهمم روی چه دلیل و علتی این واویلا در این عصر که از آن بنام عصر انترنت یاد می شود صورت بگیرد؟

رابرت گیتس، وزیر دفاع قبلی امریکا که در زمان ریاست جمهوری بوش و اوباما ماموریت داشت به وضاحت و صراحت اعلام می دارد که اگر دنیا راه دوستی با امریکا را در پیش می گیرند نه بخاطر سیاست های عادلانه یا بر حق امریکاست بلکه باین علت است که امریکا امروز بزرگترین قدرت جهانی از نگاه اقتصادی و توانائی نظامی می باشد! وی که زمانی بحیث رئیس سیا کار می کرد، بوضاحت اعلام می دارد که هدف ما در دهه هشتاد شکست و سقوط اتحاد جماهیر سوسیالیستی بود، نه چیزی دیگری و وی با افتخار می نویسد که بعد از شکست اتحاد جماهیر شوروی با سر بلند با موتر مخصوص خویش که بیرق امریکا بالای آن در اهتزاز بود وارد قصر کریملین شد که پرچم اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی نبود! امریکا هیچوقت در دهه هشتاد این هدف را نداشت که مجاهدین در افغانستان بقدرت برسند تا یک افغانستان آزاد و سربنلد ایجاد گردد. امریکا از جهاد افغانستان برای شکست و سقوط شوروی استفاده کرد. اگر شما چیزی دیگری از این روند فهمیده باشید، اشتباه شماست!

اینکه شما جناب سیاست غیر عادلانه امریکا را در حمایت و تقویت چند اوباش بنام مجاهد یا طالب در یک محدودۀ کوچک منطقوی افغانستان مطرح می سازید اصلا در سیاست جهانی امریکا موضوع بحث نیست. این بحث صرف و صرف در فکر و ذکر شما است که با واقعیت ها فاصله دارد. امریکا چه وقت و در کدام مورد اعلام کرد که امریکا افغانستان را شغال می کند که در افغانستان عدالت را تامین کند؟ اگر حرفهائی هم در این مورد شما شنیدید صرف و صرف بشکل فرعی مطرح گشت. امریکا وارد افغانستان شد که دشمنان خود را بنام "تروریست القاعده" محو و نابود سازد. امروز هم امریکا از هر طالبی اگر سند بگیرد که آن ها مثل رهبران القاعده علیه منافع امریکا شعار نمی دهند و علیه منافع امریکا اقدام نمی کنند، افغانستان را برای طالبان می سپارد! چرا شما از امریکا توقع دارید که جلو بقدرت رسیدن طالبان را در افغانستان بگیرد؟ اگر طالبان حاضر شود در راه تامین منافع امریکا در منطقه با امریکا همکاری می کند، امریکا منافع علیای افغانستان را قربانی می کند و شما در این مورد نه شک داشته باشید و نه هم شکایت کنید. این داد و فریاد شما در مورد سیاست های غیر عادلانه امریکا و غرب نمی فهمم روی چه هدفی صورت می گیرد؟

اگر شما موفق هم شوید که افغانستان را علیه امریکا بسیج نمائید و خاطرات "زنده یاد" رفیق ببرک کارمل را در پارک زرنگار کابل تازه سازید که در آن شعار "مرگ بر امپریالیزم امریکای جهانخوار" را سر می داد ... یا موضع و موقف طالبان را در حمایت از ارمان های القاعده تازه و تازه تر سازید، باز هم شما در واقعیت امر افغان و افغانستان را به دور همان دایره شیطانی از قبل امتحان شده در افغانستان می چرخانید! شما با کدام قدرت اقتصادی و نظامی تان علیه این غول مبارزه می توانید؟ فکر مبارزه شما با بی عدالتی ها خوب است ولی امکانات چنین کاری را در بساط ندارید و بهمین علت هم است که فکر و ذکر شما غیر عملی و غیر واقعی است.

نتیجه: در شرایط کنونی کنار آمدن با چنین یک پدیده "شوم" بنفع مردم افغانستان کنونی است تا علیه آن خود را قرار دادن. حال از شما توقع می رود که وقاع بینانه تر در مبارزه خویش علیه امریکای جهانخوار فکر کنید و حرف بزنید! عمل شما و دوستان یادش بخیر. چه ضرور که مثل رفیق کارمل در روز مرگ در مصاحبه با این یا آن مخبر برای آیندگان خویش توصیه نمائیم که گ....و... هی را که او خورد آیندگانش نخورد؟


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: uk    تاریخ: 16.05.2014

سلام و احترام خدمت دانشمند جلیل القدر سید خلیل هاشمیان وجناب محترم ولی احمد نوری و جناب بهار و خوانندهء محترم!
به این ترتیب صادقانه اقرار میدارم که متن نشر شده درپایین از نوشتهء جناب دوکتور هاشمیان بمناسبت نشر هدفمند آن به صورت مختصر درفیسبوک مرتبط به یک موضع بود بخاطر نشر در فیسبوک و جهت ارتباط بریک موضوع کوتاه ومختصر نموده بودم که جناب بهار آنرا از فیسبوک ګرفته و در سایت افغان جرمن آنلاین ګذاشته. علت اختصار من شفقت موجود جناب هاشمیان برمن که من جسارت اختصار کردم. علت اینکه شمشیر بران جناب داکتر هاشمیان ګردن های زیادی را زده که من بین شان درمرحلهء موجود تفکیک معین قایلم وسمپتی های بنابر مواضع اخیر سبزها درمورد شان یافته ام و برخی عوامل دیګر بود که من نخواستم از فیسبوک من نشر شود. اما علت اصلی همان ربط موضوع بود. اما اصل سخن این است که این مطلب توسط جناب داکتر هاشمیان منطقاً وقابل درک طور دیګر توجیهه شد دقیقاً نظر جناب داکتر هاشمیان که ۱۵ فیصد مقالهء شان نشر شده. علت چیزی دیګر جز کار من مقصر صرف به قصد خیر چیزی بیش نیست و نبوده. تقصیر جناب بهار ویا کسی دیګر را در آن منتفی میسازم. امید سوء تفاهمات موجود دربین جناب ولی احمد نوری و استاد داکتر هاشمیان را برطرف کرده توانسته باشم. امید و تمنا دارم با بزرګواری وګذشت معقول شکر رنجی های فرهنګیان این سرمایهء والاقدر کشور ما که هدف خدمت، تنویر وادای رسالت دارند با تمرکز به موضوعات اساسی برطرف شده و یا هم برای کاستن شدت و حدت آن کار کنیم. تشکر سعیدی لندن


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: کلفورنیا - امریکا    تاریخ: 15.05.2014

هموطنان محترم
درپیامیکه دیشب ازجانب من نشرشده دواشتباه مهم تایپی راکه ازجانب من رخ داده، اینک اصلاح میکنم:
تحقیق من در بارۀ انتخابات درقندهار وسوابق رجال قندهار راباید خوانندگان این پورتال میخواندند و (نباید) تایپ شده، لطفا نباید را (باید)بخوانید.
مطلب دیکر اینکه من 87 ساله میباشم نه 78 ساله .
مطلب آخر اینکه ازآقای ولیجان نوری متشکرم که پیامختصر مراعینا نشرکرد ویکباردیگر گله مندی خودرا ازبابت سانسور کلی مقاله ام که خودم ایمیل کرده بودم و هم از بابت سانسور قسمی آن مقاله که آقای بهار ارسال کرده بود، درینجا ثبت میکنم.
هموطنانیکه خواسته باشند متن کامل آن مقاله را درویبسایت (دعوت) و ویبسایت (محور) خوانده میتوانند. با عرض احترام- هاشمیان


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: کلفورنیا - امریکا    تاریخ: 15.05.2014

آقای بهار -ازکابل
جناب شمارانمی شناسم، اما خوش شدم که متن کامل مقالۀ مرا در کدام ویبسایت خوانده اید و ازشما متشکریم که آن مقاله رابرای نشر به پورتال افغان جرمن آنلاین انتقال دادید، اما فقط 15فیصد آن مقاله را نشر شده است ومتباقی را بار دوم سانسور کرده اند.
من این مقاله را بار اول برای ولیجان نوری ارسال کردم و 24 ساعت انتظارکشیدم، چونکه او آنرانشرنکرد، به دوسه ویبسایت دیگر ارسال کردم که کاملا وبدون سانسور نشرشده است.
امروز که پورتال افغان جرمن آنلاین رامرورکردم سه مقاله دربارۀ انتخابات نشرشده: یکی ازآقای سلیم آزاد، دومی از آقای جمال خان بارکزی و سومی از آقای محمدعلی سمیع و هرکدام این هموطنان همان مطالبی رابقسمی تذکر داده اند که من در مقالۀ خود درج کرده ام. خصوصا تحقیق من در بابرۀ رای مردم شریف قندهار بکارت دارد که نباید خوانندگان پورتال افغان جرمن آنرا میخواندند. یگانه موضوعیکه باعث سانسور مقالۀ من توسط ولیجان نوری شده اینست که من در بارۀ اصل ونسب داکتر عبدالله عبدالله شواهد غیر قابل انکار ارائه کرده ام که او از پدر و مادر پنجشیری میباشد، ولی عبدالله بقسم تقلبی وبرای مقاصد سیاسی خودرااز پدر پشتون میخواند. ولی جان نوری یکبار دیگر نیز قبلأ با مدعیاط بیربط بر من تاخته و مرا "قوم پرست" خوانده بود. من با تجارب 87 سال ازافغانستان چطور قوم پرست بوده میتوانم؟ من درپوهنتون کابل زبان وادبیات دری تدریس میکردم نه از پشتو وصدها شاگرد من هنوزحیات داشته ومرا میشناسند که برتری قومی و قومگرایی رابشدت کوبیده و راه اتحاد و اتفاق ملی راتائید و تعقیب کرده ام. اما وقتی یک شخص خودرا بحیث رئیس جمهور افغانستان کاندیدمیکند، وظیفۀ هر ژونالست واقعبین است تاهمه جوانب زندگی و اخلاق و اطوار اورابمردم عرضه کند. ولیجان نوری که در دور اول انتخابات پلۀ ترازوی داکتر عبدالله را با وزن بیشتر مشاهده نموده، حق دارد محافظه کارشود و عوض انتقال حقایق بمردم، از "قرگفتن" کار بگیرد. البته اینرا هم میدانم که شریک و هم کار او در کابل شخص تاجر پیشه است وتاجران همیشه ملاحضات جیب خودرا در نظر میگیرند.
بهرحال حوانندگان محترم پورتال افغان جرمن آنلاین باید بدانند که متصدیان این پورتال در مقابل اهداف و منافع ملی افغانستان پابندیهای محافظه کارانه دارند که هر گاه پانگ جیب شان اجازه ندهد مقالات رابکلی سانسور و یا قسمأ قیچی میکنند که هردو نمونۀ آن درمورد مقالۀ من بعنوان " دورنمای بهار سیاسی در افغانستان" بمشاهده رسیده است. ناگفته نماند که من اولین همکار قلمی این پورتال بودم که دوماه قبل از آغازانتخابات پیشبینی رفتن انتخابت را بدورۀ دوم درهمین پورتال نشرکرده ام. امیدوارم این نوشته مشتمل بر گله و انتقاد من عینأ نشر شود که درغیر آن نقل آنرا به پورتال های دیگر انتقال میدهم. با عرض احترام داکترهاشمیان


اسم: جمال خان   محل سکونت: كابل    تاریخ: 15.05.2014

جناب محترم آقاي حامي،
واقعآ حافظه من دچار اشتباه است، در بين ما افغانها يك رسم وجود دارد كه هيچگاهي خود را ملامت نميكنيم. در خانواده ها اگر پسر عليه مادر و پدر قرار ميگيرد عروس را ملامت ميكنند چون ميدانند كه عروس يگانه كسي است كه حمايتگر در خانواده ندارد.
ملامتي جنگ هاي ويرانگر تنظيمي دهه نود را بدوش خارجي ها مي اندازند و هر تنظيم خودرا قهرمانان و فرشتگان بر مردم تحميل ميكنند ويا همه ملامتي را بدوش فرد غائب مي اندازند. در حاليكه همه ميدانيم كه در جنگ هاي ويرانگر كابل هيچ خارجي حضور نداشت و همه اي طرف هاي درگير در اداره كرزي حضور دارند و با منصب هاي بلند دولتي و ألقاب بزرگ پيامبري بر مردم تحميل شدند.
ما نبايد خارجي ها را ملامت و عمال آنها را برائت دهيم، براي ما بايد تنبيه عمال خارجي اولويت دلشته باشد.
موجوديت فساد گسترده در اداره دولتي، كشور هاي كمك كننده را به دولت افغانستان بي اعتماد ساخته و آنها را مجبور نمود تا خود شان آن را به مصرف برسانند. در كنفرانس توكيو كشور هاي كمك كننده در مقابل پول هاي تعهد شده بر اداره فاسد شرائطي را گذاشت تا براي محو فساد، إيجاد شفافيت و إيجاد حكومت داري خوب اقدامات عملي نمايد. ولي افسوس..
موقف شما بيشتر به موقف ملالي جويا و بلقيس روشن شباهت دارد، داراي جزابيت است چون همه جوانب را انتقاد ميكنند ولي چون بديل آورده نميتواند، بي ارزش است. اين دو خانم چون اعضاي حزب شعله ( راوا) مي باشند، بديل آنها كاميابي شعله در افغانستان است كه نميتوانند بطور آشكار إبراز كنند.

با احترام


اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 14.05.2014

برادر ګرامی آقای ق. کبیر سلام،
از تفاهم شما به مستعار نویسی یک جهان ممنون و به همین ترتیب از دلسوزی شما هم تشکر می کنم. به راستی در کشوری که یک محصل را صرفاً بخاطر دونلود یک مطلب از انترنت به بیست سال زندان محکوم می کنند، وقتی کسی منافع جنایتکاران جنګی را مورد خطر قرار دهد، ترور و زندانی ساختن افراد امروز در کشور ما سهل تر از زیر پا کردن مورچه شده است. به هر صورت من از مرګ بدست جنایت کاران جنګی و اربابان شان نمی ترسم، اما مفت و بیهوده زندګی خود را در خطر قرار دادن جسارت نه، بلکه جهالت و انتهار خواهد بود.
بهر صورت من با شما موافقم، که شکایت تنها از بیګانګان دردی را دوا نمی کند، منتها مسئله به این سادګی هم نیست، که بتوان آنرا در قالب فورمول های ریاضی و غیره علوم طبیعی حل کرد. مسایل اجتماعی بغرنج اند و باید همه جانبه مورد مطالعه قرار ګیرند، ګذشته، آینده و روابط آنرا باید با پدیده های مرتبط با آن نیز مد نظر ګرفت. با ساده کردن مسایل نمی توان به زودی راه حلی برای آن یافت. بعنوان نمونه بسیاری از دوستان ما طرز تفکر انقیادطلبانه و استعمار زده دارند، فکر می کنند، که هیچ معضله ای بدون مداخله ی ابرقدرت ها حل شده نمی تواند. ما و شما در زمان پیش از کودتای ۷ ثور و بعد از آن دایماً از اعضای احزاب پرچم و خلق می شنیدیم، که بدون کمک اتجاد جماهیر شوروی کشور را بطرف ترقی و پیشرفت بردن ناممکن است. به همین ګونه عوامل ابر قدرت امریکا و هواخواهان شان نیز میخواهند بګویند، که هیچ مشکلی بدون مداخلۀ امریکا حل شدنی نمی باشد. من فکر می کنم، در شرایط متفاوت برای عین مشکل میتواند راه حل های ګوناګون وجود داشته باشد. این درست است، که آدم پراګماتیست باید باشد و در هر شرایط منافع ملی کشور را باید بالا تر از منافع شخصی، قومی، مذهبی و بالاتر از امیال و آرزوهای خود بداند. برای یافتن راه حل منطقی و علمی ایکه بیشتر از همه در خدمت منافع ملی ما قرار داشته باشد، باید از میتود های علمی استفاده کرد. حال سؤال عمده اینست، که آیا دولت ایالات متحدۀ امریکا واقعاً خواهان آوردن صلح، ترقی و ثبات در کشور ما می باشد؟ در صورتی که جواب مثبت و واقعاً هم همین طور باشد، آدم باید مریض و خاین باشد، که از این امر دفاع نکند. منتها در این رابطه من فکر می کنم، که امریکا از یک تکتیک استفاده می کند و آن اینست، که روشنفکران جامعۀ ما را، که از مردم متأسفانه فاصله ګرفته اند و به نیروی مردم ایمان شان را از دست داده اند، از طالب می ترساند، که اګر اردو و قوای آنها کشور ما را ترک بګویند، طالبای کرام سر شان را به تار، چاقوی کند و ... از تن شان جدا خواهد کرد. متأسفانه دوستان ما نیز در دام این تبلیغات ګیر آمده اند و هر زمانی علیه امریکایی ها و جنایات شان موضع بګیری، فوراً به یورش طالبان و جنګ های تنظیمی توسل می جویند. آنها به مثل مردم، که میګوید، که یا غیرتت را از دست بده و از خدا بیزار شو، دو الترناتیف را در برابر شما قرار میدهند، یا از امریکا حمایت کن و ګرنه طرفدار طالب و جنګ های تنظیمی هستی. این ساده کردن مسئله است و هیچ رابطه ای به منافع ملی کشور ندارد. من فکر می کنم، که در ۱۲ سال ګذشته امریکایی ها و متحدین شان به حد کافی فاکت و مدارک بجا ګذاشته اند و از جانب دیګر عملکرد ایالات متحدۀ امریکا در منطقه، کشورهای اسلامی و جهان ثابت می سازد، که اشغالګران هرګز در فکر آوردن صلح، ترقی و ثبات در کشور ما نمی باشند. اګر وقت و حوصله باشد، میتوان این را ثابت کرد.

برادر عزیز، ق. کبیر، آدم باید، منافع کشور را مد نظر ګرفته و راهی را باید انتخاب نماید، که اګر موقتاً باعث قربانی و مشکلات هم ګردد، ولی در دراز مدت بتواند کشور ما را براه نجات، صلح، ترقی و ثبات ببرد. البته ناګفته نباید ګذاشت، که در طول تأریخ هیچ ګاه هیچ کشور بدون زحمت و قربانی از نګون بختی نجات نیافته و به نیک بختی راه نیافته است. پیامبر اسلام و اصحابش انقلاب خود را بدون قربانی به سرانجام نرسانده اند، اروپایی ها بدون انقلابات پی در پی به زندګی امروزی شان نمی رسیدند. کشورهای هند، چین و ... نیز بدون دادن قربانی امروز از استقلال و ترقی برخوردار نمی بودند. ولی روشن است، که باید تلاش ورزید و راه هایی را جستجو کرد، تا با حد اقل قربانی به نتایج ثمربخش رسید. باید زحمت کشید و فاکت ها و شرایط عینی را تجزیه و تحلیل کرد و تمام امکانات را مد نظر ګرفته و هر مسئله را مورد سؤال قرار داد، تا به پرسش چی باید کرد، جواب مسؤولانه و فارغ از احساسات داد. من یادداشت ها و مطالبی تهیه کرده ام، امید است، که به موقع در خدمت شما و هموطنان خویش قرار دهم.
دو توضیح کوتاه باید به آقای محترم جمال خان و داکتر صاحب بدهم:
۱ – دوست محترم جمال خان می نویسد : «كسي نميتواند اداره كرزي را برائت دهد، وقتي رمضان بشردوست [وزير پلان ] لغو و دوباره راجستريشن هزاران انجيو (مؤسسات غير دولتي را به دلائل غير شفاف بودن مصرف كمك هاي مالي كشور هاي جهان را به تأريخ ده دسمبر ٢٠٠٤ أعلام نمود، اين آقاي كرزي بود كه وي را مجبور به استعفی نمود...»
دوست محترم جمال خان، اولاً ادارۀ کرزی به حدی فاسد، جانی، غاصب و ... است، که هیچ کیمیای در جهان خلق نشده است، که کثافات آنرا شتشوی نماید و هیچ قانون انسانی ای در جهان وجود ندارد، که این اداره را برائت چه که اعمال ننګین آنرا توجیه کند. ثانیاً من فکر می کنم، که حافظۀ شما مقداری در اشتباه است، رمضان بشردوست عمدتاً ان جی او های خارجی را یک شبه ممنوع قرار داد و این امریکایی ها و متحدین شان بودند، که بالای ادارۀ مزدور شان فشار آوردند، تا آقای بشر دوست را به استعفی مجبور کند. بعد از استعفای آقای بشردوست نیز دولت افغانستان به رهبری کرزی با اربابان امریکایی و انګلیسی خود زیاد چانه زدند، که کمک های خود را مستقیماً تسلیم دولت نمایند، ولی آنها قبول نکردند و پس از بسیار تلاش و فشار فقط فیصدی کوچکی از آنرا تغییر دادند. برادر عزیز مؤسسات انجویی غرب در افغانستان پول های ګزافی را از این جهت در جیب می زنند.
مثال کوچکی برای شما میدهم:
در یکی از ولسوالی های کشور ما افغانهای ما و شما خود در خارج پول جمع کرده و کلینیکی را به مصرف تقریباً ۳۲ هزار دالر امریکایی به سر رساندند و خیلی هم خوب کار کرده اند، که کلینیک تا امروز، که بیشتر از هشت سال می شود، هنوز هم سالم است. در حالیکه یک انجوی غربی در همان ولسوالی یک مکتب را، که به همان بزرګی کلینیک است برای مردم ساختند و از مردم به مبلغ ۲۵۰ هزار دالر امریکایی رسید ګرفتند و ۵ سال آن به سر نرسیده بود، که دیوارهای مکتب رو به شاریدن ګرفت و بام آن چکک می کند. حال ببینید، که ان جی او های خارجی عین تعمیر را به کیفیت بسیار بد به هشت چند پول می سازند. برادر حرف بی مسؤولیت و بدون تحقیق ساده است.
۲ – داکتر صاحب کاظم از ۸ صبح دو پاراګراف را نقل کرده اند، تا موضع خود شان را برحق نشان دهند. در این نقل قول آمده است که:
«...افغانستان در چند سال اول از ۱۲ سال گذشته به گرمی مورد توجه جامعۀ جهانی قرار گرفت. این وضعیت سبب شد تا راه برای سهم‌گیری بین‌المللی در جهت کمک سیاسی، امنیتی و اقتصادی به دولت افغانستان باز شود...» در این رابطه به عرض باید رساند که :

الف : نمیدانم، که نویسنده از کدام کمک های اقتصادی حرف میزند. در ۱۲ سال ګذشته همانطور که در نوشته های قبلی ام ګفتم، صادرات ما ۳٪ و واردات ما ۹۷٪ می باشد. یک بند برق نیز در کشور ما اعمار نشده است و هیچ فابریکه ایکه اقلاً ده هزار نفر را مشغول کار کرده بتواند، بنا نګردیده است. تمام پولهایی که امریکایی ها به کشور ما از در وارد کردند، از کلکین بواسطۀ ان جی او ها و غیره پس کشیدند و مقداری پول را برای ساختن سرک ها، که آنهم ضرورت وسایط شان بود، مصرف کردند و با مقدار دیګر آن دولت مزدور شان را بر سر پا نګهداشتند. در یکی از سالهای بین ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ بر اساس تحقیق کمیتۀ نارویژی مبارزه علیه مواد مخدر در بازار جهانی ۶۷ میلیارد دالر امریکایی مواد مخدر به فروش رسیده بود، که ۹۰٪ آن در افغانستان تولید شده بود، که از جمله حدود ۶۰ میلیارد دالر آن به جیب سی آی ای امریکا و انتلجنت سرویس انګلستان سرازیر شده بود. به نظر من آدم باید واقعاً وجدان خود را زیر پا کند، که در رابطه به ۱۲ سال ګذشته همچون قضاوتی بنماید.

ب : در رابطه به ۸ صبح و سازمان های دیګر مطبوعاتی و مدنی باید به عرض برسانم، که متأسفانه اولاً ناف بسیاری از ګردانندګان آنها به ناف استخبارات خارجی بسته است. ثانیاً دست اندرکاران شان به برکت پولی که از مراجع غربی می ګیرند، کاملاً به آنها وابسته هستند، شما میدانید، که همین حالا بعضی از تلویزیون ها بدلیل اینکه کمک مراجع بالای شان قطع شده است، معاش چند ماهۀ کارمندان شان را نپرداخته اند. ثالثاً کارمندان این دستګاه ها روزی و امنیت شان را نه از خدا می خواهند و نه هم به همت خود اتکا دارند و نه هم به مردم، بلکه روزی رسان و حامی امنیت شان را در ګرو اشغالګران می بینند. و الی لطف نمائید و فاکت های جدی ایکه دلیل بر فساد، جنایت و کثافت کاری های رژیم کرزی باشد از لابلای این روزنامه ها بیابید. البته از جنګ های زرګری طلوع با کرزی باید چشم نپوشید.

با عرض حرمت و به آرزوی موفقیت شما.
ع. حامی


اسم: صبغت الله عاطف   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 14.05.2014

داود سلطانزوی د هغو اتو نوماندانو څخه و چې تر وروستیو یې خپلې ټاکنیزې منډې ترړې جاري وساتلې او د هیڅ کوم نوماند په ګټه له نوماندۍ په شا نه شو، چې تراوسه هم په خپل دریځ ولاړ دی، نوموړي له نن اېف اېم راډیو سره په خپلو تازه خبرو اترو کې اشرف غني احمدزی د ولسمشرۍ لپاره یو وړ نوماند یاد کړی دی.

که څه هم چې داود سلطانزوی په رسمي توګه له ډاکټر اشرف غني احمدزي خپل ملاتړ نه دی په ډاګه کړی خو ویلي یې دي چې د ښاغلي غني په وجود کې افغانستان له اوسنیو ستونزو نجات موندلی شي.

نوموړي دا هم ویلي چې که ډاکټر اشرف غني احمدزی په دولت کې یو ښه رول ورکړي نو د خپل ټیم ملاتړ به ورڅخه اعلان کړي.

ښاغلي سلطانزوی زیاته کړه خلک باید د هر راز ګواښونو له شتون سره سره په دوهم دور ټاکنو کې برخه واخلي کنه نو یوځل بیا به د واک د انحصار کوونکو او سیاسي داړامارانو په منګلو کې ښکیل وي او لس کاله نور به هم د دوی پر ژوند او حقونو ملنډې وهل کیږي.

داود سلطانزوی د ځینو نوماندانو پر یو ځای کېدو او جوړجاړي هم سختې نېوکې وکړې.

د دده په خبره چې هغه ټیمونه چې یو بل به یې په جنایتونو ، خیانتونو او غرب پلوی تورنول اوس د شخصي ګټو او امتیازاتو په خاطر د یو بل ترڅنګ ولاړ دي.

ښاغلي داود سلطانزوی د دوهم دور ټاکنې د ولس لپار یو ښه چانس یاد کړ دده په وینا دوه انتخابه دي، که خلک غواړي چې د زورواکانو له ظلم استبداد ، او فساد څخه نجات و مومي نو د تخصص او غوره کړنلارو درلودونکي ټیم ته دې خپله رایه ورکړي مګر د خلکو لږه بې پروایي هم زمونږ ټولې سرښندنې په اوبو لاهو کولای شي. او افغانان به بيا د یوه سهامي شرکت نوکران وي.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 14.05.2014

خدمت جناب حامی صاحب تقدیم است:
آنچه طی تبصره اخیر خود خدمت عرض کردم، خوشحالم که روزنامه وزین 8صبح در صفحه امروز خود مطالبی را بقلم آقای سلیم آزاد تحت عنوان «نگرانی از تغییر درتعامل جامعه جهانی با افغانستان» به نشر رسانده که دو پراگراف اخیر آنرا ذیلاً اقتباس میدارم که عین نظر اینجانب را با عبارات متفاوت ابراز کرده است:

«شکی نیست که در عرصه بین‌المللی تعاملات کشورها براساس سنجش مصالح بین‌المللی و منطقه‌ای صورت می‌گیرد. از این‌رو دولت آینده افغانستان باید سیاستی را روی‌دست گیرد که در قالب آن بتواند برخی از مصالح مربوط به افغانستان را با مصالح منطقه‌ای و جهانی مرتبط سازد تا این مصالح مورد توجه کشورهای تاثیرگذار در ترسیم سیاست بین‌المللی قرار گیرد. بدون شک گرایش دولت افغانستان به انزوا نمی‌تواند این انتظار را بر آورده سازد. دولت آینده افغانستان باید در عرصه سیاست‌گذاری بین‌المللی نقش فعالی داشته باشد و بتواند با سهم‌گیری فعال در سیاست‌گذاری‌های بین‌المللی اعتماد جامعه جهانی به افغانستان را دوباره جلب کند.
افغانستان در چند سال اول از ۱۲ سال گذشته به گرمی مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفت. این وضعیت سبب شد تا راه برای سهم‌گیری بین‌المللی در جهت کمک سیاسی، امنیتی و اقتصادی به دولت افغانستان باز شود. اما این وضعیت پایدار نماند. تعامل دولت افغانستان با جامعه جهانی به‌گونه‌ای رقم خورده است که برخی از کشورها عملا همکاری‌های‌شان را با افغانستان را محدود کرده‌اند. این در حالی است که دولت افغانستان در تمامی بخش‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی به ادامه این کمک‌ها و حتا افزایش این کمک‌ها ضرورت دارد. از این رو و برای تغییر در سیاست‌گذاری‌ها و نگرش جامعه جهانی به افغانستان باید دولت آینده بتواند یک سیاست معقولی را روی‌دست گیرد که مصالح ملی و منطقه را در نظر گیرد اما عاری از تاثیرپذیری‌های مفرط منطقه‌ای باشد».


اسم: بهار   محل سکونت: کابل    تاریخ: 14.05.2014

داکتر سید خلیل الله هاشمیان 12می 2014

دورنمای بهار سیاسی در افغانستان
در ماه اپریل در پورتال وزین افغان جرمن آنلاین مقاله ای بقلم هموطن محترمی بنام "بهار- از کابل" خواندم. این مقاله بیانگر واقعیت های افغانستان بود و بسیار استقبال شد که شایستۀ آن بود. از قول مرحوم ملک الشعراء محمد طاهر (هاتف) دو بیت ذیل را به پیشگاه بهار بدرقه میکنم:
به بهار بـوی تـو میرسد که معـطـراست هـوای او
به چـمـن نسیم تو مـیـوزد که چو خـلـد گشت فضای او

چقدر سرشک چکیده ام که خضاب دست تو دیده ام
همه خون شود دل و دیده ام که نگشت رنگ حنای او
خداوند بهار و "بهار ها" رادر افغانستان جاودان داشته باشد.
...................
چند بار در مجله آئینه افغانستان نشر شده، در آغاز انتخابات بدعوت (آی – اس – آی) بپاکستان رفت. جناب شما اعلامیه اول محقق را در ماه اکتوبر 2013 که دلایل عدم تائید خود را از داکتر عبدالله نشر کرده بود، حتما خوانده اید،
پس چرا بعداز چند صحبت و دیدار بین عبدالله و محقق، محقق با تیم عبدالله همکار شد و معاونیت او را پذیرفت؟
دلیل آن اینست که محقق شرط گذاشت تا در صورت برنده شدن، خط دیورند برسیمت شناخته شود! همه افغان ها باید تصوراتی در بارۀ مسافرت محقق بپاکستان در یک موقع حساس، بعد از اشتراک رسمی او با تیم عبدالله، داشته باشند. پس اجازه بدهید من معلومات خودرا بخدمت تان بعرض برسانم:
هدف این مسافرت این بود تا محقق ازپاکستان تقاضاکند که برای برنده شدن داکتر عبدالله در انتخابات کمک کند و تعهد بدهد. پاکستان جواب داد: بچشم و بیک شرط که شما خط دیورند رابرسمیت بشناسید- پاکستان میداند که پشتون ها بشمول طالبان هرگز خط دیورند را برسمیت نمی شناسند، اما عبدالله و محقق که قبلا جوال های دالر از امریکا وایران گرفته و به وطنفروشی سابقه و عادت دارند، برای تأمین اهداف پاکستان مساعد می باشند. لهذا به محقق وعده داد که نه تنها برای برنده شدن شما کمک میکنیم، بلکه طالبان را نیز حاضر می سازیم تا باشما صلح کنند و به افغانسنان برگردند، بشرطیکه حکومت شما خط دیورند رابرسمیت بشناسد. محقق درین باره با داکتر عبدالله تلفوئنی تماس و صلاحیت گرفت که چنین تضمینی را به پاکستان بدهد. آیا هموطنان ما، با چنین تعهدی که محقق بپاکستان داده، همنوا می باشید؟؟؟

من از جزئیات منصرف و به کلیات پرداختم تاهر افغانیکه این نوشته را می خواند از حقایق آگاه شود. مقال خودرا در همین جا به پایان میرسانم. و اذعان دارم که مردم افغانستان حق و صلاحیت دارند زعیم و رهبر خود را خودشان با دادن رأی انتخاب کنند. اعلیحضرت مرحوم شیرعلی خان وقتی اولین قرطاسیۀ رسمی دولت افغانستان راچاپ میکرد، در حاشیۀ محراب و منبر نوشته بود "دولت علیۀ خداداد افغانستان". بلی این دولت واین کشور خداداد را الله تعالی (ج)خودش تاامروز نگه داشته و شاید صدها عبدالله، محقق و سگباز دیگر، و صدها هاشمیان و رسول و امثالهم در زیر خاک این سرزمین بخاکستر تبدیل شوند، اما این دولت خدا داد هنوز زنده و جاودان خواهد بود. انشاالله و تعالی و من الله التوفیق

خدمتگارافغانستان – سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: ق کبیر   محل سکونت: المان    تاریخ: 13.05.2014

برادر محترم جناب حامی، هیچکس، حداقل در این پورتال راضی نخواهد بود که خدای نخواسته شما ترور و یا زندانی شوید ...
با تصدیق از داکتر صاحب سید عبدالله کاظم " امریکا و غرب راه خود را میروند، ولی ما باید راه خود را در جوار راه آنها طوری عیار کنیم که از آن منفعت برای مردم و کشور ما بدست آید"
سوال عمده این است که چی باید کرد. تنها شکایت از بیگانگان کدام دردی را دوا نمیکند به جز از اینکه خود را قربانی نشان دهیم.
چندی قبل بنده مقاله ای را به نشر سپرد که در لینک آتی آنرا مطالعه کرده میتوانید. در این نوشته پیشنهادات و نظریات آنعده هموطنان ما برای بیرون رفت از این حالت ناهنجار مورد ارزیابی قرار گرفت که متأسفانه پیشنهادات و نظریات شان کشور را یا به صوب تخریب و سقوط می کشاند و یا مردم را مشوش و نامطمن از آیندۀ شان میساخت، بجای اینکه کشور را در جهت ثبات، استحکام، آزادی و استقلال رهنمون گرداند.
حالا شما با چشم دید ها و تجربیات تان بعد از سفر از وطن شاید قادر باشید که سوأل چی باید کرد را برای بیرون رفت از این حالت ناهنجار جواب منطقی بدهید ....

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Najibullah Dawary   محل سکونت: Canada    تاریخ: 13.05.2014

Salam to every one.
Dear my countrymen, my computer has technical problem, and don't have access in Dari alphabet to express my words about Afghan presidential election in Dari language. But recently Afghan famous journalist and writer, Razaq Mamon wrote a reality and nice article which discloses the conspiracy of Afghan president, Hamed karzai against the current election ,who wants to sabotage
Afghan presidential election toward the benefit of himself, his family and his friends

نوشته رزاق مأمون

پیروزی داکترعبدالله، لزوماً ماندگاری در قدرت نیست.
چه ضمانتی وجود دارد که با همگرایی «تنظیمی» بار دیگر، سیلاب هول آسای وحشت، انحصار و دزدی دار و ندار مملکت را نخواهد بلعید؟
اکنون که تنور تبلیغات داغ است، کسی به این نمی اندیشد که پهلوگیری کشتی سوراخ گل آغا شیرزی ها به سوی داکتر عبدالله چقدر به مملکت و امر نجات از قهقرا سودمند خواهد بود. زلمی رسول، ستون تیم ارگ که کشور را بر لبۀ پرتگاه برده اما هنوز بر تار کهنه زخمه می زند، برای اشتراک در حکومت آینده که حتی تشکیلات آن چندان محتاج دستکاری نخواهد بود، آمادگی می گیرند.
استاد «سیاف» هم درهمان خطی می رود تا برای خود گوشه یی دست و پا کند که امپراتوری زمین و جایدادهای خود و فرماندهانش را حفظ کند. پس حماسۀ حضور مردمی شانزدهم حمل پاسخ خود را از چه دریافت خواهد کرد؟
درین معاملات، تیم «اصلاحات و همگرایی» در نقش توزیع کنندۀ امتیازات و زمین های سفید ، ظاهر شده و یگانه برنامه اش، تجدید نظر مختصر در نحوۀ تقسیم کرسی ها خواهد بود. برنامۀ دیگری که قوۀ محرکۀ عبور از بحران به شمار آید، در جریان کارزارهای انتخاباتی تیم اصلاحات، دیده نشده است. سووال این است که غیر از تقسیم قدرت بین «برادران» چه چیز دیگری در چنتۀ تیم اصلاحات وجود دارد؟
آموزه ها چه می گویند؟ روایت آموزه ها سخت هشدار دهنده است. آموزه ها می گویند که همه چشم انتظار «تقسیم» دولت و حکومت بین تنظیم ها استند؛ هر کس خودش را به پیچ و مهرۀ این روابط چسپانیده؛ کاری که به خصوص ظرف 12 سال اخیر از نام «قانون» و به بهای سرکوب قانون صورت گرفته است. اعلام پیوستاری «احمد» یا «محمود» به این یا آن تیم از نظر تبلیغاتی وزنۀحساب می شوند؛ مگر از نظر این که واقعاً چه «تغییراتی» مفید در روند نظام سازی و انتقال مسالمت قدرت سیاسی را سبب خواهد شد، هیچ کس پاسخی برای گفتن ندارد. به ویژه، شماری از نخبه گان درجه نخست و حتی میان پایۀ«اصلاحات و همگرایی» با گفتن این که اگر چنین نشود، «سیلاب» می آید؛ یا به خیابان ها می ریزیم... یا اجازه نمی دهیم که ... هیچ کس از آن ها نمی گوید که چنین تهدید ها دقیقاً متوجه کدام اشخاص، کدام نیروها و کدام آدرس مشخص است؟ اگر تهدید ها متوجه «دولت» است؛ دولت که درهمین 12 سال در دست خود شما بوده وحالا هم است. ازین قرار، شما شرکای خود را تهدید می کنید و این تهدید ها چه ربطی به مصالح مردم و کشور دارد؟ اگر با این تهدید ها سایۀ «کمیسیون های انتخابات» را چوب می زنید، اعضای کمیسیون ها قبلاً بر اساس توافق کرزی و مارشال فهیم گزینه شده بودند. اگر تهدید ها متوجه تیم اشرف غنی است، ثابت کنید که اشرف غنی در گزینش اعضای کمیسیون های انتخاباتی دست داشته و ثابت کنید که چقدر رأی تیم اصلاحات وهمگرایی را به نفع خود مصادره یا مثله کرده است. اگر این تهدید ها کنایۀ از نوع واکنش «جهادی» به امریکا و نیروهای منطقه یی است که به طور مسلم در قضیۀ افغانستان حضور دارند، موضوع جهت مشخص خود را تعیین می کند که در آن صورت، باید آماده کارزار باشند. به دلیل آن که بازگشت «تنظیم» ها به قدرت، در محاسبه های بین المللی جایی ندارد و حتی فرازآیی داکترعبدالله در دور اول انتخابات می تواند یک تورم مصنوعی افکار عمومی به هدف بیرون کشیدن کرزی از سوراخ قدرت باشد و هرگاه واجب افتد، مساعد به ترکیدن باشد. در غیر این موارد، چنگال این تهدید به سوی یخن خود «تنظیم ها» ها دراز خواهد شد. برخی حلقات تنظیمی، اکنون شعارهای انتخاباتی خود را با اصطلاحات نظیر«فاشیست ها»، «قوم گراها» و ازین دست واژه ها دنبال می کنند. اگر کمی به حافظۀ خود رجوع کنند، بی زحمت و صاف وروشن درمی یابند که تیم همگرایی و اصلاحات از مارشال فهیم تا قانونی، و بسم الله و ده ها تن دیگر، در کنار همین چهره هایی که اکنون آنان را با القاب زشت خطاب می کنند، در جلسه کابینه می نشستند؛ در دور میز «شورای امنیت ملی» به ترتیب خشت کنار خشت جا میگرفتند و کرسی های دولت و حکومت را به نفع خود و اطرافیان خویش قسمت می کردند. همین اسماعیل خان یون، عضو شورای امنیت ملی بود و آخر کار، میلیون ها دالر به وسیله کریم خرم فراچنگ آورد و امروز دستگاه سنگر کوب درست کرده تا پهلوان پنبه های تنظیمی فاقد اقتدار را که خدای شان پول و جیفۀ دنیا بود و است؛ تا میز محاکمه بدرقه کند. همین شخص، برخلاف تصور برخی ها، نزد اشرف غنی هیچ قدر و قیمتی ندارد و همچنان به عنوان محمل گرایش های ضد ملی شناخته می شود.
هیچکدام از نخبه گان و همروان تیم اصلاحات و همگرایی از خود سووال نمی کنند که آیا بازهم تجربۀ تشکیل حکومت متشکل از «تنظیم ها» می تواند کشور را از معرکۀ خطرناک کنونی به سوی ثبات عبور بدهد؟ اگر پاسخ مثبت است، چه نمونه یی از گذشته، چه تجربۀ شفاف و مطمین از کارکردهای قبلی دسته جات «تنظیمی» در دست است که چنین مأمولی را اثبات کند و نشان از یک آیندۀ مسعود در شرایط حاضر دهد؟
همگرایی «تنظیم ها» از 23 سال به این سو، از نظر تجربی ( در چند مرحله) فقط یک نمونۀ سیاه و بسیار هولناک از خود بر جا گذاشته؛ و آن، فقدان مدیریت، تکیه بر تفنگ و بی نظمی، بی عادتی و بی اعتقادی به مدیریت هوشمند، اعمال سلطۀ رفتارهای جبهه یی و شخصی در امور دولت و حکومت، دسته بازی، انحصار و جلوگیری از شکل گیری یک نظام مدیریتی حسابگیر در سطح عمومی است. تا کنون نمونه های موفق، همه پذیر، سالم و غیر قابل انکار وجود نداشته است. چه ضمانت و زمینۀ ظهور کرده است که داستان همگرایی «تنظیمی» بار دیگر، کشور را به لانۀ وحشت و دزدی و ظهور دسته های خون آشام در کوچه بازارها، شاهراه ها و حتی جاده های پایتخت تبدیل نکند؟ اگراز میان این همه فشار ها، بر فرض، تیم تنظیم های با هم دشمن موظف به تشکیل حکومت شوند، و کارزار تقسیمات سهمیه به هر تنظیم کمافی السابق شروع شود، بعید است عقل باور کند که بیش از یک سال دوام بیاورد.
اگر قرار باشد دوکتور اشرف غنی در مسند «اپوزیشن» قدرت «تنظیمی» مستقر شده و همه روزه، نقاط ضعف و شکستگی های امور اجرایی را نشانه بگیرد و خود در برابر هر شکست حکومت تنظیمی، طرح ها و برنامه های واضح جهت عبور از بحران مطرح کند ، در واقع نیروی اپوزیسیون، در ذهن جامعه عملاً دولت و حکومت را فتح خواهد کرد. مشکل دیگر تیم اصلاحات و همگرایی این است که اگر به وعده هایی که به سران تنظیم ها داده شده، رسیدگی نشود، جنگ تنظیمی از داخل دولت اجتناب ناپذیر خواهد شد- درست مانند جنگ هایی که از نخستین سال ورود دسته جات «تنظیمی» به کابل شروع شد و تا امروز چهرۀکابل را مسخ نگهداشته است.
در حال حاضر، نشانه هایی از یک تکرار شوم یعنی ترسیم طرح سنت دسته جات «خلقی» در برابر«پرچمی»، «حزب اسلامی» در برابر «جمیعت اسلامی» به چشم می خورد."


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 12.05.2014

برادر محترم جناب حامی سلام مجدد
توضیحات شما را خواندم و در آن چیزی تازه نیافتم، مثل همیش تکرار آنچه بعضی ها متواتر دربارۀ آن می نویسند. من هیچگاه به خود اجازه نمیدهم که وکیل مدافع امریکا و یا هر کشور دیگر باشم. عطف توجه من در بازی های سیاسی جهان و منطقه بیشتر و بیشتر به وطنم و مردم آنست و بخصوص عملکرد کسانیکه در اریکه قدرت در آنجا تکیه زده اند و بار مسئولیت کشور و مردم را بدوش دارند. اینکه امریکائی ها در جهان چه کرده و چه میکنند، برایم کمتر مطرح است ، ولی این مسئله برایم اهمیت دارد که ما سالها دست بدعا بودیم که امریکا نگاهی به کشور ما کند، اکنون که این دعا قبول شد، مانتوانستیم از موجودیت این قدرت بزرگ جهانی به نفع مردم خود و وطن خود استفاده لازم کنیم و همه کمک ها را به هدر دادیم. جای تأسف است که ما کوتاهی و تقصیر خود را به همه به گردن دیگران می اندازیم و بجای آنکه برخود انتقاد کنیم، دست را همیشه بسوی دیگران دراز می کنیم و میگوئیم که آنها اینچنین و آنچنان کردند.
اگر از جنگ و مخاصمت «ایدئولوژیک» بگذریم و خود را درلحاف مضحکۀ آن نپیچانیم و به حیث یک «پراگماتیست» آنچه منافع ملی ما را تأمین میکند، بیاندیشیم، آنوقت باید سعی کنیم که چطور از موجودیت و حمایت سیاسی و مالی این غول قدرت به نفع خود استفاده نمائیم.
وقتی من بر دستگاه دولت در مجموع و بخصوص رئیس جمهور کرزی انتقاد میکنم ، مقصدم فقط در همین مورد است که در طول این سیزده سال نتوانست به این هدف دست یابد. او بیشتر به تداوم قدرت خود اندیشید تا به منافع مردم و کشور، او مصلحت را بیشتر از قانون مورد اجرا قرار داد و دراین راه به هرکس امتیاز بخشید که جریان آن را می گذارم به قضاوت خود شما. تأسف من در آنست که شما به میخواهید بار مسئولیت های او را بدوش امریکا و دیگر کشورهای غرب بیاندازید. امریکا و غرب راه خود را میروند ،ولی ما باید راه خود را در جوار راه آنها طوری عیار کنیم که از آن منفعت برای مردم و کشور ما بدست آید. متأسفانه ما در وضع و موفقی نیستیم که خود را در ضدیت با آنها قرار دهیم. این بود همه مطالبی که میخواستم در پایان این بحث بحضور شما بعرض برسانم. با احترام


اسم: جمال خان    محل سکونت: كابل     تاریخ: 12.05.2014

كسي نميتواند اداره كرزي برائت دهد، وقتي رمضان بشردوست [وزير پلان ] لغو و دوباره راجستريشن هزاران انجيو ( مؤسسات غيردولتي را به دلائل غير شفاف بودن مصرف كمك هاي مالي كشور هاي جهان را بتاريخ ده دسمبر ٢٠٠٤ أعلام نمود، اين آقاي كرزي بود كه وي را مجبور به استعفا نمود و يكي از جمله انگشت شمار شخصيت هاي پاك بود كه برايش تا امروز در اداره فاسد جاي داده نشد. اين كار امريكا نه بلكه كار حاكمان فاسدي بودند كه در ١٣ سال گذشته به غول هاي از سرمايه مبدل شدند.
مطلب ذيل براي معلومات بيشتر درين مورد در خدمت تان... كرزي در روز هاي اخير حاكميت اش چون ديگر أميدي به باقي در قدرت نداشت، إقرار نمود كه فساد را خارجي ها نموده است، نه افغانها... چون ديگر منافع شخصي خودرا ختم شده يافت.


جرأت وزير پلان قابل قدر است
تاريخ: Wednesday, December 01 ساعت 12:00:00 CET
موضوع: تاریخ و جامعه

پيام مجاهد
11 قوس, 1383

رمضان بشر دوست" وزير پلان هزاران سازمان هاي غير دولتي داخلي و خارجي را متهم مي کند که در فکر بهره برداري براي خود اند، تا کمک به مردم افغانستان. طي مصاحبه يي با خبرنگاران "انستيتوت جنگ و صلح" "بشر دوست" گفت که خواهان کم شدن تعداد اين نوع موسسات درکشور است.

او براي تنظيم کار اين سازمان ها مسوده قانوني را به دولت پيش کرده که در صورت تصويب در کابينه جديد موسسات غير دولتي مجبور به ثبت نام مجدد خواهند شد. به گفته بشردوست قانون موجود مکلفيت هاي ان.جي.او ها را مشخص نه نموده و طريق نظارت دولت بر آن ها را واضح نمي سازد.

نظر به قانون جديد موسسات غير دولتي اجازه نخواهند داشت از کارهايي که انجام مي دهند سود بدست بياورند.
قانون جديد هم چنين از مصرف پول زياد براي دفاتر و پرسونل موسسات يادشده جلوگيري مي کند. او مي گويد يک موسسه غير دولتي مي تواند به جاي خريد يک موتر به قيمت 40000 دالر از موتري به قيمت 12000 دالر استفاده کند.
بشردوست مي گويد از جمله 4.5 مليارد دالر که در توکيو وعده داده شده بود ثلث آن از طريق موسسات غير دولتي خارجي به مصرف رسيد، يک ثلث ديگر توسط ملل متحد و کمتر ازيک ثلث در اختيار دولت افغانستان قرار داده شد.

او مي گويد تا اکنون موسسه غيردولتي را نديده که 80 درصد بودجه را براي مردم و 20 درصد را به مصرف خود برساند.

بشردوست مي گويد: "موسسات غير دولتي مقدارقابل ملاحظه پول را از کشور هاي خود بدست مي آورند. آن ها با نشان دادن عکس از وضعيت مردم پول زياد مي گيرند، اما دولت نمي داند که چه مقدار پول بدست آورده اند و پول بدست آمده را در کجا به مصرف رسانيده اند."

او گفت: "به موسسات غير دولتي که از دادن ماليه معاف شده اند، در قرار داد هاي دولتي حق اولويت داده مي شود واين کار به ضرر شرکت هاي خصوصي است که به دولت ماليه مي پردازند. به عقيده بشردوست موسسات غير دولتي به قرارداد هاي دولتي دسترسي خوبي دارند، زيرا مامورين عالي رتبه دولتي را مي شناسند و حتا بعضي از مامورين، به شمول بعضي از وزرا در گذشته براي اين موسسات کار مي کردند. در عوض بسياري از افراد با کفايت دولتي به خاطر معاش بلندي که اين موسسات مي پردازند در اين سازمان ها به کار مشغول شده اند."

تعداد موسسات غير دولتي راجستر شده در وزارت پلان به 2355 مي رسد که از جمله 333 آن ها خارجي اند. وزارت پلان ثبت موسسات غير دولتي جديد را تا توشيح قانون جديد معطل قرار داده است، اما ان.جي.او ها که تحت فشار وزير پلان قرار دارند، از پخش اين آوازه در برخي رسانه ها که وزارت پلان لغو شده و امور مربوط به ان.جي.او ها توسط وزارت کار وامور اجتماعي پيش برده خواهد شد خورسند اند.

وزراي پرقدرت کابينه کرزي از اظهارات بشردوست در مورد ان.جي.او ها ناخورسند اند و حتا "جاويد لودين" سخنگوي دولت در يک مورد به خبرنگاران گفت که از وي (بشردوست) در مورد اظهاراتش توضيح خواسته خواهد شد.
بشردوست نسبت به هر وزير ديگر در دولت در مورد فعاليت هاي موسسات غير دولتي صادقانه و جرأت مندان حرف مي زند و به همين خاطر اظهارات وي مورد تاييد مردم عادي است.

مردم از ان.جي.او سالاري و شيوه زنده گي مامورين آن و حتا از نحوه راننده گي دريور هاي مربوط به آن ها بسيار ناخورسند اند.

ان جي او ها از نفوذ زياد در افغانستان برخوردار بوده و آنها ممکن بر کرزي فشار وارد کنند که بشر دوست در کابينه جديد بر فعاليت هاي آن ها نظارت نداشته باشد.

منبع اين مطلب سرویس خبررسانی آریانانت
http://www.ariananet.com

لينك متن:
http://www.ariananet.com/modules.php?name=News&file=article&sid=343


اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 12.05.2014

داکتر صاحب گرامی با عرض سلام و ادب،

از اینکه مؤفق نشدید، نسبت اتهام طرفداری از کرزی را بمن به اثبات برسانید، مسئلۀ میخ امریکایی و نعل ارگ نشینان افغانی آنها را به میان کشیدید. مسئله ای نیست. هدف من افشای حقایق انکار ناپذیر است، تا هموطنان ما در پرتو آن دوست و دشمن خود را شناخته و علیه دشمنان منافع ملی کشور از روی آگاهی موضع گیری نمایند.
در رابطه به دوستان طالبی ... آقای رئیس جمهور کرزی باید خدمت شما عرض کنم، که من هرگز طالبان را به مثابه الترناتیف در برابر اشغالگران امریکایی نمی بینم. حرف شما زمانی می توانست درست از آب بدرآید، که اگر طالبان جنبش مستقل از دستگاه استخباراتی ایالات متحدۀ امریکا می بودند. اینکه «جهان به وسیلۀ پیشرفت سریع تکنالوژی کوچک شده و از هر جا میتوان معلومات وسیع را در هر زمینه بدست آورد»، شکی نیست، منتها مسئله بر سر موضع انسان در رابطه به «تحقیق و تدقیق» است، که نشان میدهد، که آیا تحقیقات انسان بمثابه دانشمندی که طرف و غرض ندارد، حقیقت را بمثابه یک ریالیست واقعی در واقعیات جستجو می کند و یا اینکه پیراهن تنگ طرفداری از یک ابر قدرت را آدم می خواهد به تن بزرگ واقعیت بپوشاند و یا به عبارت دیگر جهان بزرگ حقایق واقعی را در کلیشۀ ایدیولوژیک طرفداری از یک جهان خوار می گنجاند؟ من به زحمات شما مبنی بر «تحقیق و تدقیق» ارج می گذارم، ولی اجازه دهید، تا پرسش هایی را در رابطه مطرح نمایم:
۱ – شما مگر به این باور نیستید، که طلبای کرام، دوستان آقای کرزی ساخت استخبارات ایالات متحدۀ امریکا هستند؟
۲ – من خوشبختانه در همان زمان حاکمیت منحوس طلبای کرام مخالف آنها بودم و میدانستم، که طلبای کرام در دست استخبارات ایالات متحدۀ امریکا وسیله استند و نه هدف. آیا شما مگر با این امر مخالفت دارید؟
۳ – در ساختن دفتر قطر برای طلبای کرام علی الرغم مخالفت کرزی خان دست استخبارات ایالات متحده امریکا در کار بوده است، همین طور نیست داکتر صاحب؟
۴ – بنظر من طلبای کرام "ببویست"، که ایالات متحدۀ امریکا بوسیلۀ آنان روشنفکران جبون و ترسو در کشور ما و به همین ترتیب مردم اروپا و امریکا را می ترساند. طلبای کرام سر انسان ها را با چاقوی کند، تار، تبر و ... میبرند و بروی سینۀ قربانیان شان می گذارند و بعد کلیپ های ویدیویی آن را تهیه و در جامعه و سایت های انترنتی پخش می نمایند. دیدن این جنایت دل از دلخانۀ انسان بیرون می کند و شبها انسان را به خواب نمی گذارد. سوال اینجاست، که آیا مثله نمودن جسد مرده از نگاه اسلام هم حرام نیست؟ در تاریخ اسلام و کشور ما هیچگاه همچو جنایتی صورت نگرفته است. در جنگ های صلیبی قشون عیسویان زمانی که شهر آکون را اشغال نمودند، سر چندین هزار مسلمان را از بدن شان جدا نمودند، تا سلطان صلاح الدین ایوبی را به تسلیم وادارند. آیا فکر نمی کنید، که ایالات متحدۀ امریکا می خواهد بدینوسیله وانمود کند، که مسلمانان مردمی ازین قماش اند و اگر ما به کشورهای شان تجاوز نکنیم، سر این وحشت به اروپا و امریکا خواهد کشید؟
۵ – برادران القاعدۀ طلبای کرام را کی بر سرنوشت لیبیا حاکم کرد؟ شما اطلاع دارید، که اکنون در لیبیا پس از حاکمیت شوم عوامل القاعدۀ ایالات متحدۀ امریکا بر سر مردم آن کشور چه آمده است؟ در این رابطه بد نیست توجه شما را به مطلبی که در سایت آلمانی نشر شده و به وسیلۀ داکتر صاحب حنان روستایی ترجمه شده بود، جلب کنم:
«یک متن جالب در مورد قذافی :
آ ن مظالمی را که قذافی دیکتاتور مستبد لیبیا به مردم خود روا داشته بوده اینک هر روز بیشتر آ شکار می گردد در ذیل عده ای از این ناروایی ها که رنج آ نها را مردم لیبیا طی چهار دهه می کشیدند شمرده می شود :
۱—برق در لیبیا برای همه مردم رایگان بود و صورت حساب برق وجود نداشت .
۲—از پول قرضه سود گرفته نمی شد و بانک های لیبیایی مطابق به قوانین آن کشور برای همه مردم قرضه بدون سود میپرداخت .
۳—داشتن خانه در لیبیا به حیث حقوق بشر شناخته میشد .
۴—هر کسیکه تشکیل خانواده میداد از جانب دولت لیبیا مبلغ ۵۰ هزار دالر بخشش در یافت میکرد تا برای خود خانه بخرد ، حکومت میخواست با این پول در سر آ غاز زندگی خانواده ها کمک نماید .
۵—تحصیل و تداوی صحی در لیبیا رایگان بود .قبل از آ نکه قذافی به قدرت آ ید فقط ۲۵ در صد مردم لیبیا با سواد بودند ،امروز ۸۵ در صد مردم لیبیا با سواد هستند .
۶—اگر لیبیایی ها میخواستند در بخش زراعت کار و پیشرفت کنند، جهت سرعت کار در مزرعه برای آ نها زمین،دهقان خانه ،وساییل زراعتی ، تخم بذری و حیوانات کاری بصورت رایگان داده می شد .
۷—اگر یک لیبیایی جایی برای تحصیل ویا امکانات تداوی در خارج کشور در یافت میکرد و در داخل برایش میسر نبود،در اینصورت دولت او را کمک میکرد، چنین اشخاص ماهانه در خارج مبلغ ۲۳۰۰ دالر برای بود و باش و ترانسپورت در یافت میکردند .
۸—اگر یک لیبیایی موتری میخرید، در اینصورت حکومت ۵۰ در صد قیمت آ نرا میپرداخت.
۹—قیمت یک لیتر بنزین در زمان قذافی ۱۴ سنت دالر معادل ۱۲رین(واحد پول لیبیا) ویا ۱۰ سنت اورو بوده است.
۱۰—اگر یک لیبیایی بعد از اینکه فار غ اتحصیل شده بود و کار نمی یافت در این حال دولت لیبیا حد اوسط معاش همان رشته ای را که او در آن کار جستجو میکرد می پرداخت،این کمک تا زمانی پرداخته می شد که شخص مذکور مطابق رشته خود کار پیدا نماید.
۱۱—لیبیا قروض خارجی نداشت وزخایر پولی آن کشور به ۱۵۰ ملیارد دالر میرسید که اینک این زخایر در بانک های خارج منجمد شده است وبرای همیش از دست رفته است.
۱۲— یک مقدار پول از بابت فروش نفت از جانب دولت بصورت مستقیم به حساب مردم ریختانده می شد.
۱۳— مادرانیکه طفل به دنیا میآ وردند ۵۰۰۰ دالر پول در یافت میکردند.
۱۴— در حدود ۲۵ فیصد مردم لیبیا از تحصیلات عالی بر خوردار بودند.
۱۵— قذافی بزرگترین پروژه آ بیاری و آ ب رسانی را که بشریت تا حال ندیده بود تطبیق نمود ، این پروژه در نوع خود بزرگترین پروژه در سطح جهان است که تآ مین آ ب نوشیدنی و آ ب به خاطر آ بیاری و زراعت مردم را تضمین میکرد.
خدا را شکر که ناتو و یاغیان ، مردم لیبیا را از بند این مظالم آ زاد کردند
مترجم : داکتر حنان روستایی»
۶ – در رابطه به جنایات القاعده، برادران عرب طلبای کرام، در سوریه حتماً گزارشات منابع بیطرف را مطالعه نموده اید و خبر اعتراف هیلری کلینتن را نیز در تلویزیون ها دیده اید، که دولت شان در سوریه از القاعده و نیروهای جنایت کار حمایت می کند. درین رابطه سوالی که مطرح می شود، اینست، که چرا ایالات متحدۀ امریکا دولت های سکیولار و مترقی مانند سوریه، عراق و لیبیا را ساقط می سازد و از دول دیکتاتور مانند عربستان سعودی، که رانندگی زنان در آن ممنوع است، با چنگ و دندان حمایت می کند؟
۷ – من و همفکران من از بنیادگرایی مذهبی، خواه اسلامی آن و خواه عیسوی، هندویی و بودایی و ... آن باشد، شدیداً متنفر هستیم و به چشم و سر دیدیم، که این دین فروشان چه جنایاتی را در حق مردم مسلمان و مظلوم ما روا داشتند. من و همفکران من هرگز نه طلبای کرام را الترناتیفی در برابر اشغالگران میدانیم و نه هم حضور ارباب بنیادگرایان مسلمان، ایالات متحدۀ امریکا در کشور ما را به نفع مردم خود میدانیم. ۱۲ سال حضور آنها در کشور ما جز حاکمیت پلیدترین عناصر فاسد، جنایت کار و عقب گرا چیز دیگری ببار نیاورد. داکتر صاحب محترم، میدانید، که در حضور ایالات متحدۀ امریکا در کشور ما نه صنعت ترقی ای داشته است، نه زراعت و نه هم تجارت و ...؟ حتماً اطلاع دارید، که به برکت حضور اشغالگران ۹۷٪ واردات داریم و ۳٪ صادرات. در سالهای ۲۰۰۴ مسئول نیروهای آلمان در مصاحبۀتلویزیونی خود گفت، که ما به امریکایی ها گفتیم، که جلو کشت کوکنار را بگیریم. آنها گفتند، که اقتصاد مردم و دهقانان افغان ضعیف است و الترناتیفی وجود ندارد. ما پیشنهاد کردیم، که پس ما از اروپا و شما از امریکا می شود، تولیدات صنعتی را در افغانستان پیاده کنیم. طرف امریکایی جواب میدهد، که حالا وقت آن نرسیده است. این آلمانی می گوید، که واقعیت اینست، که امریکایی ها اصلاً علاقمند از بین بردن زرع کوکنار نیستند.
حال داکتر صاحب ترازوی عدالت را بدست شما می گذارم، تول و ترازو نمائید، که بودن اشغالگران از شو و نمایش ایجاد شبکه های تلویزیونی و موبایل و غیره که بگذریم، چه دستاورد اساسی ای برای کشور ما داشته است؟
موفق و کامگار باشید.


اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 12.05.2014

محترم ق. کبیر سلام،
از توضیح بیطرفانه ی شما تشکر می کنم. شما کاملاً حق دارید. واقعاً در سی سال گذشته به نام پشتون در حق تاجیک، ازبک و ... بنام تاجیک در حق پشتون، ازبک و ... بنام هزاره در حق تاجیک، پشتون و ... به نام خلقی و پرچمی در حق مردم و مخالفین سیاسی و ... و بنام جهادی و ... هم در حق مردم، و مخالفین سیاسی به حدی جنایت و کثافت کاری صورت گرفته است، که دیگر حرف بسیار خوب هم از زبان همچو عناصری زیبی ندارد. ولی من با داکتر صاحب هیچ گونه اختلاف شخصی ندارم و فقط در کمال احترام به اشتباهات شان برخورد می نمایم. من فکر می کنم، که آقای داکتر صاحب دل شان به کشور و مردم میسوزد، منتها از کثافت کاری و جنایات امریکا و متحدین شان در کشور ما چندان اطلاعی ندارند و در رابطه به نقش آنان را در جنایات، فساد و کثافت کاری های جاری در کشور تحقیق کافی نکرده اند و از خارج از کشور هم مشکل است، در بارۀ وضع مشخص کشور تحلیلی ریالیستی داشت. بعنوان نمونه شما میدانید، همین حالا در افغانستان بیکاری و فقر در کشور بیداد می کند. علت هم آنست، که امریکایی ها در ۱۲ سال گذشته هر چه پول به افغانستان سرازیر نمودند، در خدمت تفنگسالاران و جنایت کاران جنگی قرار دادند و آنها را صاحب امکانت و ملیاردر و میلیونر (به دالر امریکایی) ساختند و حال تمام آنها پول های شانرا به دوبی، اروپا و امریکا انتقال داده اند. در افغانستان پول کاملاً گم شده است. کار مردم کاملاً خراب شده است. به این خاطر بود، که من نوشتم، که «زورش به خر نمی رسد، میزند به پالانش». از جانب دیگر من روزانه به محاکم و دوایر دولتی سر می زنم و برای مطبوعات و سایت ها گزارش تهیه می کنم. شما هم به من حق خواهید داد، که من به نام مستعار بنویسم و الی چند روزی دوام نخواهد آورد، که بدست قدرتمندان فاسد و جنایتکار اعدام و یا لا اقل به زندان برده خواهم شد. من چند روز قبل گرارش قتل یک دکاندار بیچاره را بدست تفنگداران یک عضو پارلمان، احمدشاه رمضان، که یک زورگو و جنگسالار است، برای مطبوعات و سایت ها فرستادم. حال شما بگوئید، وقتی این فرد به سلاح دارانش حکم می کند، که دکاندار بیچاره را به قتل برساند، اگر بداند، که من گزارش جنایتش را تهیه کرده ام، با من چه خواهد کرد؟ وقتی رئیس تحریرات ستره محکمه، که درین فساد سهیم است، بداند، که من کی هستم، با من چه خواهد کرد؟ آیا شما راضی خواهید بود، که من ترور و یا حد اقل به زندان فرستاده شوم؟
با حرمت بی پایان.
ع. حامی


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 12.05.2014

برادر گرامی جناب حامی صاحب!
نوشته شما را خواندم و برایم یک چیز واضح شد که شما به قول معروف «هم به میخ میزنید و هم به نعل»، اما آنچه هنوزهم نزدم مغشوش است، همانا هدف شما است. خوب! به نظر شما امریگائی ها بد استند و نظر نیک به افغانستان ندارند، پس چه باید کرد؟
میخواهید آنها کشور ما را ترک کنند؟ اگر جواب شما بلی است، پس بعد از آن چه؟ آیا شما و همفکران شمامیتوانید فقدان آنها را با وسیلۀ دیگر جبران کنید و یا اینکه خوش هستید که بار دیگردوستان طالبی ... در کشور سرازیر شوند و آنگاه «خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل»
خوشبختانه در ده سال اخیر چند بار به کشور سفر کرده ام، ولی در هیچ معاملۀ سیاسی و پولی طرف نبوده و فقط دیدار وطن و مردم هدفم بوده است. امروز جهان به وسیلۀ پیشرفت سریع تکنالوژی کوچک شده و ازهر جا میتوان معلومات وسیع را در هر زمینه بدست آورد، به شرطیکه زحمت تحقیق و تدقیق را کسی برخود هموار کند. خوشحالم از اینکه در مدت بیش از سی سال مهاجرت هیچگاه از احوال کشورم غافل نبوده و حتی بیشتر از کسانیکه در وطن بوده اند، با جریانات کشور آشنائی دقیق داشته ام. بهرحال شما را با نظریات شما میگذارم و من راه و نظر خود را کما فی السابق دنبال میکنم. ضرور نیست که سعی کنم شما را قناعت دهم، زیرا اینکار برایم ممکن نیست. احترامات مرا بپذیرید.


اسم: ق کبیر   محل سکونت: المان    تاریخ: 12.05.2014

محترم ع. حامی، شما مینویسید:
...................
۲ – اینکه شما تخلص اینجانب و اسم مرا مستعار می خوانید، نشان دهنده ی چند چیز می باشد:
الف : شما هم از عقب ماندگی عمومی جهان سومی مردم در رنج هستید و برای شما هم مهم این نیست، که چی گفته شده است، بلکه مهم اینست، که کی گفته است.
...................
محترم ع. حامی، متأسفانه در مملکت ما خصوصأ در سی سال اخیر آنقدر کثافت کاری های سیاسی صورت گرفته و میگیرد که تنها "چی گفته شده است، بلکه مهم اینست، که کی گفته است" دیگر صدق نمی کند. باید این را علاوه کرد: چی کرده است و یا چی میکند...
به این دلیل نظریات شما توسط مستعار نویسی تان اعتبار خود را به اندازۀ زیاد از دست میدهد.
باعرض احترام بی پایان!


اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 12.05.2014

جناب محترم داکتر صاحب سلام و احترام مرا نیز امید است، که بپذیرید.
شما متأسفانه از اصل مسئله که امریکایی ها درین ۱۲ سال و حتی در زمان جهاد چه بلایی را بر سر مردم مظلوم و بی دفاع ما آوردند، طرفه رفته اید و به مسایلی که چندان مهم نیست، پرداخته اید. شما اولاً از تخلص حامی اشتباهاً به این نتیجه رسیده اید، که من گویا حامی آقای کرزی باشم. من با شما موافق هستم، که کرزی کفایت مخالفت با اشغالگران جانی را نه قبل از ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ داشته است و نه هم بعد از آن. وقتی برادر رئیس جمهور در قندهار زمین مرغوب را در بهترین موقعیت به نرخ کمتر از یک فیصد نرخ اصلی آن غصب می کند و رئیس جمهور نه تنها جلوش را نمی گیرد، بلکه خمی هم به ابرو نمی آورد. حال چگونه ممکن است، از همچو رئیس جمهوری توقعات بلند بالایی داشت. فکر نمی کنید، که شکایت از تلون مزاجی رئیس جمهور مقداری ساده لوحانه خواهد بود. یگانه توقعی که از آقای رئیس جمهور میتوانست آدم داشته باشد، این می بود، که اگر جناب رئیس جمهور غیرت افغانی میداشت، باید در سالهای اول ریاست جمهوریش استعفا میداد و به مردم می گفت، که اشغالگران مرا بمثابه ملی بی ارزشی در کرد ارگ ریاست جمهوری غرس کرده اند و در تمام زمینه ها تصمیم گیرینده اصلی خود آنها می باشند. بی کفایتی آقای رئیس جمهور و خصایل دیگر او را بخود او می گذاریم، منتها در رابطه به نوشته ی شما نکاتی را باید ذکر کرد:
۱ – در رابطه به تخلص اینجانب امید است، که غلط فهمی شما رفع شده باشد و درک کرده باشید، که من به هیچ وجه نه از درون ارگ و نه هم از بیرون ارگ حامی آقای رئیس جمهور کرزی می باشم.
۲ – اینکه شما تخلص اینجانب و اسم مرا مستعار می خوانید، نشان دهنده ی چند چیز می باشد:
الف : شما هم از عقب ماندگی عمومی جهان سومی مردم در رنج هستید و برای شما هم مهم این نیست، که چی گفته شده است، بلکه مهم اینست، که کی گفته است.
ب : شما هم مانند بسیاری ها به حرف های کسانی ارزش قایلید، که از یکسو در جلو اسمش پیشاوندهای داکتر، پروفیسور و ... قرار داشته باشد و از سوی دیگر منصب و رتبه ای داشته باشد.
۳ – شما را حافظه ی تان متأسفانه یاری نمی دهد والی شما بهتر از من میدانید، که از مجلس اول بن گرفته تا انتخابات قبلی ریاست جمهوری این امریکایی ها بودند، که آقای کرزی را در مقامش نصب کرده اند و باز شما اینقدر هم ساده نیستید، که ندانید، که ابرقدرتها و استعماریون کسانی را در مستعمرات خویش صاحب اقتدار می سازند، که فاقد اراده باشند. در این رابطه اگر یک کمی تعمق نمائید، می بینید، که بار مسئولیت سر شانه های رئیس جمهور باز هم به دوش کسانیست، که او را بر پیشانی دولت مزدور وصله زده اند. شما متأسفانه این واقعیت را نادیده می گیرید، که در افغانستان نه دولت مستقلی وجود دارد و نه هم دولت مردان مستقلی، که منافع ملی را اساس کار خویش قرار داده بتوانند، چه رسد به اینکه در برابر منافع دیگران ایستادگی نمایند. در کشور اشغال شده تحقق منافع ملی را رسم معمول جهان سیاست دانستن با چشم بسته دنبال شکار رفتن است.
۴ – در رابطه به پرخاش های رئیس جمهور با ولی نعمتانش هم نظریات متفاوت و گوناگونی وجود دارد:
الف : آقای کرزی با مشاور امنیتی اش، آقای سپنتا وقتی به ایالات متحده ی امریکا میرود، اولاً از جانب رئیس جمهور امریکا پذیرفته نمی شوند، بلکه مشاور امنیتی اوباما با آنها دیدار می کند، ثانیاً وقتی رئیس جمهور کرزی در رابطه به قرارداد امنیتی مسئله ی تجاوز پاکستان را مطرح می نماید، مشاور امنیتی اوباما می گوید، که پاکستان حتی یک مرمی هم به سوی افغانستان شلیک نکرده است، بلکه این اتباع خود افغانستان اند، که از آنسوی مرز کشور تان را مورد حمله راکتی و غیره قرار میدهند، وقتی کرزی همتای آقای سپنتا را در رابطه به ترور مردم، عساکر پلیس و اردوی کشور مورد پرسش قرار میدهد، جواب اینست، که ترور اتباع افغانستان، چه مردم و چه هم عساکر و صاحب منصبان در مقوله ی تروریسم نمی گنجد و وقتی کرزی خواهان توضیح در رابطه به مفهوم تروریسم می شود، جواب همتای سپنتا اینست، که قتل اتباع امریکا و کشورهای عضو ناتو تروریسم است. در رابطه به پرسش در مورد خط دیورند، جواب طرف امریکایی اینست، که دولت آنها از ابتدا خط دیورند را برسمیت شناخته است و درین مورد نمی تواند بخاطر قرارداد و ... موضع شان را عوض نمایند. در خاتمه کرزی رویش را بطرف مشاور امنیتی خود نموده، به استهزا می پرسد، که آقای سپنتا دوستان امریکایی شما چه می گویند. پس از این ملاقات در موضع گیری های کرزی در قبال امریکایی ها تغییر بوجود آمده است. حال که این مسئله در تغییر موضع آقای رئیس جمهور تا چه اندازه نقش داشته است، خود یک معماست.
ب : بسیاری به این نظر هستند، که تمام پرخاش میان آقای کرزی و امریکایی ها درامه ی بیش نیست. طرفداران این نظر استدلال می کنند، که امریکایی ها در مسئله ی تسلیمی زندان بگرام به دولت افغانستان هیچ مشکلی نداشتند، بلکه برعکس معاشات بلند عساکر و صاحب منصبان امریکایی و مصارف هنگفت باعث شد، که امریکایی ها خود بخواهند، خود شان را از شر زندان بگرام نجات دهند و کرزی هم به استشاره ی خود آنها به لاف و گزاف می پردازد، که اگر امریکایی ها زندان بگرام را به ما تحویل ندهند، من به قوای مسلح خود دستور میدهم، که بر بگرام مارش نمایند. به این گزافه گویی آقای رئیس جمهور حتی شما هم داکتر صاحب باور نخواهید کرد و با تمسخری از آن استقبال خواهید کرد. طرفداران این نظر حال هم معتقد هستند، که امریکایی ها خود بدلایل اقتصادی نمی خواهند، در اینجا بمانند و یا حد اقل به آن پیمانه عساکرشان را در افغانستان نگهدارند و به کرزی دستور پرخاش داده اند، تا به این بهانه پاهای شان را سبک کنند.
ج : کسانین هم فکر می کنند، که آقای رئیس جمهور از جانب چین و روسیه وعده و وعید هایی بدست آورده و ازین درک به پرخاش های ضد امریکایی می پردازد.
حال اقلاً برای اینجانب بی تفاوت است، که علت پرخاشگری ها چیست. مهم اینست و جای تأسف است، که شما چرا ازین پرخاش ها برآشفته اید؟ شما چرا دل تان به اشغالگران جانی می سوزد؟ به اشغالگرانی که پنجاه نفره به یک صاحب منصب گردیزی تجاوز کرده و بعد او را مورد تجاوز جنسی سگ شان قرار میدهند، اشغالگرانی که در هرات و ... جاها محافل عروسی و عزاداری مردم بیچاره ی مار عمداً بمباردمان نموده و صدها انسان بیگناه را به شهادت رساندند، اشغالگرانی که اطفال معصوم مکتب در کنر را از آغوش مادران درد دیده و بلا کشیده ی شان کشیده و در کنار دیوار تیرباران شان می کنند؛ شما حق دارید آقای داکتر صاحب از نارسایی های رئیس جمهور انتقاد و از گل هایی که اشغالگران در کشور ما کاشته اند، دفاع نمائید. هیچ کس این حق را از شما گرفته نمی تواند، مگر وجدان خود تان؟؟!!
۵ – داکتر صاحب فکر می کنم، که شما در دوازده سال گذشته یا اینکه به افغانستان نیامده اید و یا هم سر بسیار سرسری به افغانستان و اوضاع آن زده اید. آیا شما میداند، که در تمام وزارت ها نوابغ امریکایی به مثابه ی مشاورین حضور دارند و به وزرای کشور در رابطه به پلان ها، کارها و عملکردهای شان مشوره میدهند؟ اینکه وزرا و وزارتخانه های ما موفق به مصرف بودجه ی شان نشده اند، از برکت مشوره های عالمانه ی این نوابغست؟ از برکت امریکا و متحدین شان در کشور ما جز چند تا سرک، که آنهم ضرورت وسایل نظامی اشغالگران ایجاب می کرد، سنگ اساسی ای بروی سنگ دیگر گذاشته نشده است. شما اطلاع ندارید، که در تمام کشور فابریکه ای ساخته نشده است، که اقلاً بیست هزار بیچاره را بمثابه کارگر مشغول کار نماید؟ شما مگر اطلاع ندارید، که اکثریت مزارع کشور ما را اشغالگران به مزارع کشت کوکنار مبدل نموده اند؟ شما خبر ندارید، که در هلمند در زیر مزارع کوکنار میدان های هوایی درست شده است، تا محصول را به کشورهای اروپا و امریکا انتقال نماید؟ اگر حوصله داشتید، می شود، که از کارنامه های اشغالگران لست طویلی را برای تان ارسال نمایم؟!
این سوال تان را واقعاً در کشور «مردم از خود می پرسند که آیا رئیس جمهور موقفی را که امروز در برابر امریکائی ها و ناتو اتخاذ کرده، چرا در سالهای قبل از ۲۰۰۸ اتخاذ نکرد تا ملت میدانست که شخص منتخب شان از منافع کشور دفاع میکند؟» منتها مردم علاوه بر اینکه رئیس جمهور را مورد این پرسش قرار میدهند، همزمان با آن معتقد هستند، که افشاء گری های رئیس جمهور با وجودیگه از زبان او نمی زیبد، اما کلمه به کلمه درست است.
در رابطه به اینکه میگوئید، که «بهرحال اینکه در آستانۀ انتخابات جاری چه میگذرد و تیم رئیس جمهور چه بازی ها را از آغاز تاحال در پیش دارد، امروز زبانزد عام و خاص است و نمیشود که با بیان دربارۀ این و آن بر روی آن سرپوش گذاشت. تاریخ حافظۀ بسیار دقیق و قوی دارد!» باید بگویم، که در کمیسیون های انتخابات اگر چند در صدی جیره خوار کرزی باشند، اکثریت تعیین کننده ی شان جیره خوار اشغالگران می باشد، که سرنوشت انتخابات را نیز همان ها رقم میزنند، ولی اگر خوب شد، بعد امریکایی ها و عوامل شان جار خواهند زد، که دست آنها در کار بوده است، در اغیر آن باز هم الا و بلا را بگردن کرزی خواهند انداخت. در هر دو صورت اشغالگران و هواخواهان شان برنده خواهند بود.
باعرض احترام بی پایان!


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 11.05.2014

محترم جناب ع. حامی سلام و صد احترام
نوشتۀ شما را با انتخاب تخلص مبارک شما میتوان بیانگر حمایت از شخصی دانست که خود به دفاع از او برخواسته و کوشیده اید که بار مسئولیت را از شانۀ رئیس جمهور کرزی به شانۀ حامیان اسبق خارجی او بیندازید. جای شک نیست که امریکا و انگلیس و سائر کشور ها هریک در معاملۀ سیاسی به مفاد خود می اندیشند، ولی فراموش نکنید که این وظیفۀ دولتمردان افغان است که منافع ملی را اساس کار خود قرار دهند و بکوشند در تحقق آن تاحد ممکن در برابر منافع دیگران ایستادگی کنند. این رسم معمول جهان سیاست است.
هرگاه رئیس جمهور مطلق العنان ما که قانون اساسی به او همه صلاحیت ها را اعطا کرده است، خود در زمرۀ«بلی گوی ها» قرار میگیرد و هدایت بیرون را تا وقتی به مفاد شخصی اش است، قدم بقدم عملی میکند و کوچکترین حرفی در برابر آن نمی گوید و تا وقتیکه یک دولتمرد مقتدر او را در موتر «گلف» در کنار خود نشانده و مثل دو رفیق به «هواخوری» میبرد، و تاوقتیکه پولهای گزاف و بدون حساب و کتاب را در دسترس او قرار میدهند،وووو...، تا آنوقت هیچ آوازی در ضدیت و با نفوذ بیرونی بر نمیکشد و کماکان به شکل یک «خوش خدمت» به هدایت آنها عمل میکند، واضح است که خارجی ها اعم از امریکائی، انگلیسی، ایرانی و دیگران برنفوذ خود مستقیم و غیرمستقیم و به امر ونهی خود بالای همچو شخصی «ضعیف» می افزایند.
وقتی ما از تلون مزاجی رئیس جمهور خود شکایت میکنیم و او را با گروپ همکاران نزدیک و مورد اعتمادش که بین مردم مسما به «کابینه شبانۀ ارگ» میباشند، مسئول نارسائی های جاری میدانیم و برعملکرد های دیرینۀ او انتقاد میکنیم، حق داریم و هیچکس این حق را از ما گرفته نمیتواند. و کسانیکه حتی با نامهای مستعار ولی منسوب به حلقۀ درون ارگ به دفاع از رئیس جمهور بر می خیزند ، باید بدانند که روز ی کرزی در مقام نخواهد بود و آنوقت شاید با نام اصلی برعلیه او ابراز نظر کنند، امید است جناب حامی صاحب شما از آنجمله اشخاص نباشید.
وقتی به نوشته شما عمیقاً توجه گردد، محتوای آن به ضرب المثل معروف می ماند که: «عذر بدتر از گناه». شما با این استدلال خود که گویا همه تصامیم از جانب امریکا و انگلیس اتخاذ شده، به این سؤال جواب نگفته اید که نقش رئیس جمهور و همکارانش تا سالهای 2008 و 2009 در چه بوده است:اطاعت و فرمانبرداری؟
مردم از خود می پرسند که آیا رئیس جمهور موقفی را که امروز در برابر امریکائی ها ناتو اتخاذ کرده، چرا در سالهای قبل از 2008 اتخاذ نکرد تا ملت میدانست که شخص منتخب شان از منافع کشور دفاع میکند؟
بهرحال اینکه در آستانۀ انتخابات جاری چه میگذرد و تیم رئیس جمهور چه بازی ها را از آغاز تاحال در پیش دارد، امروز زبانزد عام و خاص است و نمیشود که با بیان دربارۀ این و آن بر روی آن سرپوش گذاشت. تاریخ حافظۀ بسیار دقیق و قوی دارد! با احترام


اسم: ع٠توخي   محل سکونت: sweden    تاریخ: 10.05.2014

عبدالله عبدالله خپل استعداد راپېژني تاسي ېې هم ووينۍ

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ع. حامی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 09.05.2014

از ګردانندګان افغان جرمن تقاضا می کنم، که مطلب ارسالی را بدون سانسور نشر فرمایند. امید است، که نظر و طرز تفکر شما باعث زیر پا نمودن دمکراسی نشود.
با عرض حرمت بی پایان
ع. حامی

زورش به خر نمی رسد، میزند به پالانش
خدمت محترم آقای داکتر سید عبدالله کاظم عرض کنم، که نباید به پالان دولت متجاوز امریکا، یعنی کرزی کوفت و بخاطر خوشخدمتی و به ایالات متحده ی امریکا تمام الا و بلای مداخلات، جنایات و تبهکاری های اشغالگران امریکایی را به گردن کرزی انداخت. زمانی که امریکایی ها کشور ما را اشغال نمودند، جنگسالاران جنایت کار، به گفته ی احمدزی صاحب تیم کرزی و بگفته ی شما اطرافیان کرزی، بار و بستره ی شان رابسته بودند و می خواستند به خارج فرار کنند. حال اگر اطرافیان کرزی از هر چمن سمنی هستند، هم کشت گر شان امریکایی ها و انگلیس ها هستند و اگر خارهای خارستان هستند، باز هم کشتگر شان همین امریکایی ها و انگلیس های جنایت پیشه هستند. برای شما فقط دو مثال کوچک میاورم، امید است، که یک کمی دقت کنید: شما میدانید، که والی بلخ آقای عطا فردیست تفنگ سالار، جنایت کار و غاصب. نمیدانم، که از قتل و جنایت او و از غصب زمین ها و جایدادها در بلخ بوسیله ی او اطلاع دارید و یا خیر؟ زمانی که آقای کرزی، که شما چهار نعل علیه او میرانید (البته باید بگویم، که من هرگز هواخواه و طرفدار کرزی نیستم)، حکم برطرفی آقای عطا را صادر کرد، ولی آقای هولبروک نماینده ی دولت ایالات متحده ی امریکا به مزار رفته و ماندنش در پوست ولایت را به او تبریک می گوید. حال بگوئید، که کرزی چگونه میتوانست، تصمیم اشغالگران را به هیچ بگیرد؟ به کدام زور؟ وقتی انتخابات قبلی ولسی جرگی به رهبری آقای معنوی در فضای فساد و رشوه در سرای شهزاده فیصله گردید، آقای کرزی تصمیم گرفت، تا آنها را باطل اعلام نماید و به لوی څارنوالی دستور تحقیق و بررسی داد. وکلای پیروز از قبیل ظاهر قدیر وغیره، که به زور پول و رشوه به پیروزی رسیده بودند، به خانه ی سفیر انگلستان مراجعه نموده ، از آقای کرزی شکایت نمودند، که اوشان مجلس را افتتاح نمی نمایند. سفیر انگلیس به آنها دستور داد، در صورتی که آقای کرزی حاضر نیست، پارلمان را افتتاح نماید، شما خود بروید و پارلمان را افتتاح نمائید؛ ببینم، کی جلو شما را خواهد گرفت. آقای داکتر صاحب شما باید اینقدر بصیرت داشته باشید، که بتوانید ببینید، که بگفته ی شما خارهای اطراف کرزی و بگفته ی آقای احمدزی سمن های اطراف کرزی را هم همین امریکائیان جانی و متحدین جنایتکار انگلیسی شان نصب نموده اند. راستی داکتر صاحب وضع روشنفکران و تحصیلکرده های ما به همان فکاهی ای می ماند، که روزی یک عسکر به خانه ی کسی جلب می برد و وقتی می بیند، که مرد درخانه نیست خانمش را مورد ارعاب قرار داده به او تجاوز می کند. درین جریان مرد از بیرون میرسد و از خانمش می پرسد، که چه گپ است؟ خانمش می گوید، حرف نزن، که فلان عسکری صدمه نبیند، تو هم گرفتار بلا خواهی شد و من هم! حال روشنفکران و چیز فهمان ما یا خود شان را به در خری می زنند و نمی خواهند بینند، که در عقب تمام جنایت جاری در کشور ما دست استعمارست و یا هم سر خود را مانند پرنده به زیر ریگ می کنند و فکر می کنند، وقتی خود شکارچی را نمی بینند، شکارچی هم آنان را نخواهد دید؟؟!!
من تا سه روز پیش هم در کشور بودم و نه تنها در کابل، بلکه به اطراف هم سفرهایی داشتم. میدانید، که مردم افغانستان با شرکت گسترده ی شان چند چیز را به اثبات رساندند: یکی اینکه به دهن طلبای کرام ساخت ایالات متحده ی امریکا و انگلیس زدند و نشان دادند، که از اخطار و جنایت آنان نمی ترسند. دیگر اینکه به دهن پاکستان زدند، که به انتخابات افغانستان چنگ و دندان نشان میدادند و از سوی دیگر هم با دادن رای به اشرف غنی به زورگویانی مانند عبدالله عبدالله، سیاف و ... نشان دادند، که مخالف جنایت کاران جنگی و زورگویان هستند. من همه روزه در موترهای کرایی در شهر کابل و اطراف گشت و گذار می کردم. در جریان بعد از روز انتخابات تا آخرین روزی که در کابل بودم، فقط یک نفر در یک موتر گفت، که به سیاف بخاطر ریش سفید بودن و شیخ الحدیث بودنش رای داده است. دوستان من از کلکان و قسمت های دیگر شمالی گزارش دادند، که افراد عبدالله عبدالله در موترها مسلح می گشتند و از مردم می خواستند، ته به پای صندوق های رای دهی بروند و برای او رای بدهند. اما مردم می گفت، که آنها نه کارت دارند و نه هم رای میدهند و وقتی افراد عبدالله عبدالله گم میشدند، آنها به پای صندوق ها رفته و به اشرف غنی رای میدادند (البته من خودم طرفدار اشرف غنی نیستم، فقط میخواهم بگویم، که مردم در ضدیت به تفنگسالاران به اشرف غنی رای دادند). اما روشن است، که رای مردم تعیین کننده نیست، بلکه شمردن رای، که در دست کمیسیون های انتخاباتی است و آنها هم جیره خواران ایالات متحده ی امریکا و متحدین انگلیس شان هستند، سرنوشت انتخابات را رقم خواهد زد. دول ایالات متحده ی امریکا و انگلیس با مانیپولاسیون انتخابات ورای مردم باز هم میخواهند غرور مردم افغانستان را زیر پا نمایند و به آنها تفهیم نمایند، که نه اراده ی شما و نه هم رای شما، بلکه اراده ی ما سرنوشت شما را تعیین می کند. البته آقای داکتر صاحب باز به سفسطه جویی نپردازید و امید است، که فراموش نکرده باشید، که جان کیری خود اعتراف کرد، که در انتخابات قبلی ریاست جمهوری آقای کرزی را کمک کردند، تا به اریکه ی قدرت برسد.
موفق و کامگار باشید.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 07.05.2014

باعرض معزرت كه درنويشته ام اشتباهاًهرراي در مقابل 468 هزاردالر نويشته شده، درحالكه بايد 46,8 دالر باشد .


اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 07.05.2014

سلام خدمت دوستان!
به ارتباط نوشته آقای بابک کابلی :
مطالب خوب را به رشتۀ تحریر درآورده اند ، به ارتباط اینکه بعضی ها رفتن به دوردوم را بخاطرایجاد شکاف بین پشتون وتاجک ردمیکنند ، کاملاً بی بنیاد است زیرا درهردوتیم نمایندگان اقوام بزرگ وجود دارد عبدالله عبدالله بدون حمایت پشتونها به قدرت رسیده نمیتواندبخواهد یانخواهد چنین است درحالیکه داکتر اشرف غنی احمدزی از حمایت تاجکان تکنوکرات نیزبرخورداراست که ازجنگسالاران ومفسدان خسته شده اند بیشتراین حمایت شامل قشرجوان وروشن نگرجامعه نیزمیشود ، اصل مسئله روی بازی وموقف گیری آقای کرزی است نه مسئلۀ امنیتی وشکاف بین تاجک وپشتون ، اگردر عین موقف داکترزلمی رسول قرارمیگرفت آنگه چین مسئله مطرح نمیشد، خدمت شمایادآورشوم که امریکا فردا روزانتخابات ازمرحله دوم حمایت کرد.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 06.05.2014

" مشكل ان نيست كه تعداد احمقها زياداست، مشكل درتوزيع نا مناسب انهاست "  - مارك تويئن .
وقتي يك شخص ادعا كرده شلگي نمايد طياره مسافربري را بدون انكه در موردش حداقل معلومات ابتدائي را كسب نموده است ، به پرواز در مي آورد نتيجه از قبل هويداست؛ - سانحه
درتوالي با فاجعه.
در خطاب به يكي ازين شله ه اكه تعدادشان در شركت سهامی " حامد كرزي & برادران " كم نبوده  بايد اظهار نمود كه، بانك نوت هاي ناچل بعضاً فقط يكي - دوبار انهم اگر در لاي بسته قرارداشته باشد چانس چلند دارد وبمجرديكه از بسته خارج گرديد؟ رسوا شده جعل ميگردد، گر چه ميگويند " مرغان هغه سره كيني چي بني ئي سره ورته وي" شما باري جهاد گفته اسلام رادور زده غلامي CIA
را قبول نموديد كه خود چندين بار در محضر عام به ان اعتراف افتخار آميز نموديد، ازجمله در يكي از مجالس كه كرزي در ان  نيزاشتراك داشت. 
اين است متن شفاهي اظهارات تان كه نما يندگي از اعتراف به عضويت تان درCIA ميكند " كرزي صاب هغه وخت چي تاسو د CIA په دفتر پسي سرگردانه گرزيدلاي؟ ( ميگشتيد ) ما ددوي سره دكالو را ديخواته ارتباطات درلود.
ميگن " از نظر انسانها سگها حيوانات باوفائى هستند، اما از نظر گرگها سگها گرگهائى هستند كه بخاطر اسايش - تن به بردگي داده اند ". 
متيقين يم چي هغه خلك چي دسپو سره ئى علاقه در لوده، هغوي به زما دا وينا تصديق كري؟ دمثال په توگه حاجي صاحب عبدالطيف حا جي صاحب عبدالطيف يو پاك او بي الايشه مسلمان وه چي دسماوار دبيپارانو په كمك سره ئى جهاد ته مخه كره او هغه وخت چي يو له گيلانيانو دخپل انگلسي فلم اخستونكي تيم سره د اتيا امي لسيزي په جريان كي قندهار ته راغلل او له ده ئي خواهش وكر چي
دقندهار په گمرك عمليات تر سره كري، دده جواب چي له سوال سره ترلي وو داوه - هلته خو زموژ دقندهار تاجرو مالونه پراته دي، زه نشم كولاي داسي عمليات تر سره كم ، خو سرنگه ( ازاينكه )
كليد جنت دردست گيلاني بود به اين عمل جنائى و فاجعه بار تن در داد وعمليات خون بار را تعميل نمود ، اما به كدام قيمت ؟
در اين عمليات ضد بشري وضدافغاني علاوه بر خساره مالي بيست  ودو نفر هموطن ما ( از هر دو ؟ طرف ) جان شرين شانرا از دست دادند . ثبوت ادعايم !
كه هغه نشه رشتياوي چي دمحترم .... صاحب ويسكي مخ په خلا صيدو وه او نه ئي غوشتل چي اقلاً ديوي شپي په موده كي بيله شرابو وه اوسي او تاسو مخ له مخكي دده او دده دانگريزانو ميلمنو په خاطر شان داره ميلمستيا ترتيب كري وه اوده بياهم اصرار كاوه چي په ميلمستيا كي اشتراك نسي كولاي اوبالاخره دا خصوصي معضله ستاسي د هغه قومندان چي خلقي سابقه ئي درلوده دويسكي په را ورلو سره چي دبري صاحب( دقندهاروالي ) په كمك تر سره شوه حل شوه او دي محترم ستاسوپه ميلمستياكي اشتراك وكر .
اوس به راسو اصلي موضوع ته او هغه داچي !   
.شما كه در رده شش قرار داشته ١٠٦٦٧٣ راي را از خود ساخته ايد وقرار معلومات خواسته ايداين راي را به پنج مليون دالر بفروشيد، يعني شما ميخواهيد هر راي درمقابل468 هزار دالر بفروشيد.
ازاينكه خريدار نيافتيد پس با يد در مقابل چوكي با عبدالله يكجا شويد تا در اينده توا نسته باشيد اقلا همين پول رااز طريق اختلاس ورشوه بدست اوريد . خوب  ، كجا شد جهاد تان كه بخاطرش كشور را ويران نموده  وهزارها انسان را از بين برديد؛ اررررررررررر په خلكه  !  موژاوس هم د خداي په جهت جهادكوو .  -  كه داسي وي نو خداي مو" مل " شه . 
خدا كند در مقابل چوكي ؟ بودنه ازبين نرود ؟
پايان


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 05.05.2014

بز در غم جان كندن قصاب در غم چربو...

چند روز قبل به تعقيب سيلاب هاي مدهش و مرگبار در ولايات شمالي افغانستان، در ولسوالي ارگوي بدخشان در اثر لغزش تپه اي در حدود سه صد خانوار زنده كه گفته ميشود دست كم هزاران تن هموطنان ما را دربر ميگيرند، زنده به گور شدند. حكومت مسئله مهمتري (تقسيم قدرت دولتي) را روي دست داشتند، اين فاجعه را خلاصه نموده و به خواندن جنازه دسته جمعي كساني كه هنوز مرگ شان تأيد نشده است ( با در نظرداشت حد اقل زمان زنده ماندن يك انسان).
مقام رياست دولت ديروز را روز مأتم اعلان كرد، ولي درين روز جلسه اي در ارگ رياست جمهوري با حضور دو كانديد پيش قدم، معاونين رياست جمهوري و رئيس ستره محكمه به ابتكار و رهبري آقاي كرزي با چانه زني روي تقسيم قدرت در حكومت آينده، برگزار شد. كرزي هردو كانديد را تحت فشار قرار داده است تا يك حكومت ائتلافي را إيجاد كنند تا از رفتن انتخابات به روند دوم جلوگيري شود. اين كار بايد قبل از اعلام نتائج نهائي (٢٤ثور) صورت بگيرد، چون در صورت اعلان نتائج و رفتن انتخابات به روند دوم، نظر قانون انتخابات هردو كانديد مكلف به اشتراك در روند دوم انتخابات هستند، كه ميتواند مشكل قانوني إيجاد شود. عبدالله عبدالله به اين طرح (حكومت ائتلافي )به رياست جمهوري خودش چراغ سبز نشان داده است، ولي اشرف غني احمد زي آن را رد نموده است وتأكيد دارد كه وي بزرگترين سهم را به رياست خودش به تيم عبدالله قائل مي شود. به احتمال زياد كرزي به اين ترتيب كوشش دارد جايگاه خدش را در حكومت آئنده تعين و تضمين نمايد. اين جلسات همچنان آدامه خواهد داشت و به احتمال زياد از رفتن انتخابات به روند دوم جلوگيري خواهد شد. بازهم يك حكومت ائتلافي و يك شركت سهامي به أساس قوم و نژاد به رهبري همان مهره هاي بدنام در افغانستان بوجود خواهد آمد و اين بار اين رسم نهادينه خواهد شد، و براي سال هاي آينده انتظار مردم از إيجاد إصلاحات در اداره به يأس مبدل خواهد شد.

بر گرفته از منابع موثق ولي رسما تائيد نشده.

تشكر


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 03.05.2014

از انتحار سياسي تا انتحار تاريخي.
گل آغا شيرزي با زير پاه نمودن تمامي أصول و پرنسيپ ها، طي يك أقدام عجولانه، موقف سياسي و مردمي خويش براي هميش دفن كرد، و با ائتلاف خود با عبدالله در صف بازندگان تاريخ مانند نور الحق علومي قرار گرفت...


اسم: پزواک   محل سکونت: كابل    تاریخ: 03.05.2014

کابل (پژواک،١٣ثور٩٣): محمد شفيق گل آغا شيرزى، نامزد رياست جمهورى امروز، حمايت خويش را به صورت رسمى در يک کنفرانس خبرى، از تيم اصلاحات و همگرايى اعلام کرد

عبدالحفيظ افغان، سکرتر شيرزى به آژانس خبرى پژواک گفت که در نتيجۀ مذاکرات مفصل؛ آن ها تصميم گرفتند در دور دوم انتخابات رياست جمهورى از عبدالله عبدالله نامزد پيشتاز رياست جمهورى حمايت نمايند.

اين اقدام در حالى پيش ميايد، که انتظار زياد مى رود، انتخابات رياست جمهورى به دور دوم برود.

طبق نتايج ابتدايى انتخابات، گل اغا شيرزى والى سابق ننگرهار در دور اول انتخابات در ميان هشت نامزد رياست جمهورى با کسب ١،٦ درصد رای (١٠٦٦٧٣) در ردۀ ششم قرار دارد.

نتايج ابتدايى انتخابات ن که به تاريخ ٦ ثور اعلام شدنشان مى دهد، هيچ يک از نامزدان نتوانسته اند، آراى مورد نياز براى پيروزى را بدست بياورند.

داکتر عبدالله عبدالله با کسب ٢٩٧٣٧٠٦ رای (٤٤،٩ درصد) و داکتر اشرف غنى احمدزى با بدست آوردن ٢٠٨٢٤١٧ رای (٣١،٥ درصد) پيشتاز هستند و احتمال زياد دارد، رقباى دور دوم انتخابات باشند.


اسم: تاند   محل سکونت: كابل    تاریخ: 02.05.2014

پاکستاني کارپوهان د عبدالله عبدالله بری د پاکستان لپاره ګټور بولي

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 02.05.2014

ازكوزه همان تراود كه دراوست .
قرار يك اطلاع مؤثق تقلب ، تخلف، تخطي ، تزوير ودست كاري از قبل پلان شده انهم بسيار زرنگانه صورت گرفته به اين معني كه تخلف بنفع  كانديداتوران مطرح ازطرف عين اشخاص با عين ميتود ولي با فيصدي مختلف صورت گرفته يعني چطور ؟
باز ميسازم :تخلف كاران ازقبل سنجيده ؛ طورمثال صد كارت جعلي وتزوير شده را بنفع كانديد دلخواه استفاده نموده ودرضمن ده كارت را بنفع  حريف كانديد دلخواهش ؛ چرا و به كدام مقصد ؟
تا حريف كانديد دلخواه نتواند اعتراض نمايد، زيرا گويا بنفع او هم تخلف صورت گرفته .
شايد سوال كنيد ، كارت ها از كجاتهيه شده ؟ 
اين همان كارتهاست كه با عدم موجوديت شان راي دهندگان  قبل از وقت معين مقابل شده شكايت نمودند ، كه انها ولو درصف قرار داشته اما كارتها وجود ندارد ( خلاص شده ) . 
تخلف كار زرنگ با اين كار جعلي خود توانسته با يك تير دو هدف را نشانه بگيرد ؛ يعني كميسيون انتخابات وحريف كانديد دلخواهش .
بايد خاطر نشان ساخت كه تيم عبدالله عبدالله  بادر نظر داشت اين نزاكت وخلاء كه راي اشرف غني در روند اول بين ديگر كا نديد ها تقسيم ميگردد ، تصميم ميگيرد تابه هر صورت ممكن در روند اول پنجاه جمع يك را پوره نما يد ، كه نشد. حال كه گپ به رسوايئ كشيد عبدالله عبدالله قواره حق به جانب را بخود گرفته سيلي از اعتراضات را مطرح ساخته سعي مينمايد به زور وخدعه حرف خودرا به كرسي بنشاند .
اعضاي محترم كميسيونهاي انتخابات وشكايات !
انچه رخ داده ناگزير بايد پذيرفت ، اما انچه را هنوز روي نداده ميتوان بانظر داشت وجدان وضمير تان منحيث يك حقيقت به كرسي شاند . چشم اميد ملت طرف شماست .
پايان  


اسم: شکریه بارکزۍ   محل سکونت: كابل    تاریخ: 02.05.2014

شکریه بارکزۍ په زړه پورې خبرې

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: الله محمد   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.05.2014

دوستان محترم بعد از سلام!

همه ما تا همین لحظه از انکشافات انتخابات مطلع هستیم.
بنده از شناختی که از داکتر غنی و داکتر عبدالله دارم به این نتیجه غرض آرامی آینده کشور ما رسیده ام که در عین زمان یک پشنهاد هم می باشد:

داکتر صاحب غنی با بودن جنرال دوستم در کنارش میدان را باخته و باید این مهره را در این مقطع اساس تبدیل نماید. امید است داکتر غنی قادر به قناعت دادن دوستم شود که بودن وی در کنارش نه تنها رای پشتون ها بلکه از خود ازبک ها را هم کم کرده.

مردم افغانستان با قطاراستادن در صندوق های رای هوشیاری سیاسی خود را نشان داده اند و می خواهند لباس جنگ را با صلح و رفاه اجتماعی تبدیل کنند.

بنده اطمینان دارم که داکتر غنی با این چال شطرنج میدان را از دست ارگیان در دور دوم انشالله می برد.

با احترام
الله محمد


هر ذره در این دشت چراغی دارد
یعنی این جمله چشم جاسوس دل است


اسم: گران افغانستان   محل سکونت: كابل    تاریخ: 02.05.2014

روزنامه کیهان، به نگارندگی حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه، اخیرآ از عدم پیروزی مطلق عبدالله عبدالله، یکی از کاندیدان ریاست جمهوری کشور ما در دور اول انتخابات ابراز ناخرسندی کرده و به دولت توصیه کرده است، در دور دوم انتخابات افغانستان، مداخله کند! کیهان میگوید، باید رژیم حاکم بر ایران از حضور دو میلیون و پنج صد مهاجر افغان در ایران به منفعت منویات و خواسته های رژیم، استفاده کند!

به قول کیهان٬ در دوره کنونی، خواسته اساسی رژیم، جلوس عبدالله عبدالله بر مسند ریاست جمهوری افغانستان است، این مامول باید در دور دوم انتخابات با محاسبه آرای مهاجرین مقیم ایران، برآورده شود! به زعم کیهان، گویا تمامی مهاجرین، رای خویش را به صندوق عبدالله عبدالله خواهند ریخت!

مداخلۀ تا این حد بی پرده، از سوی رسانهء منتسب به رهبر ایران، نشان میدهد که برخی همسایه گان تا کجا به خویشتن حق دخالت در امور زندگی افغان ها را میدهند و سرزمین ما را « عمق استراتیژیک» سیاست خارجی شان میدانند!

در کابل، شایعاتی، شنیده میشود که عبدالله عبدالله به کامیابی خود در دور دوم انتخابات، بی اعتماد است. برای رسیدن به قدرت خود را به آب و آتش میزند!


اسم: رزاق مامون   محل سکونت: كابل    تاریخ: 01.05.2014

بحث برکناری ستار سعادت و امرخیل در ارگ
خبر هایی دقیق می رسد کهیک مرکز مقاومت برضد ائتلاف کرزی و دکترعبدالله در کمیسیون های انتخاباتی تشکیل شده است. از چند روز به این سو، رایزنی جدی بین حامد کرزی و دکترعبدالله بر سر نحوه ی برخورد یا ستار سعادت و امرخیل مدیران اصلی کمیسیون های انتخاباتی صورت گرفته است. رئیس جمهور تصمیم گرفته تا ستار سعادت و امرخیل را تحت نام جانبداری از یک تیم مشخص (اشرف غنی)، تا قبل از برگزاری دور دوم انتخابات از صحنه حذف کند اما دکتر عبدالله با این اقدام موافقت نکرده است.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: جمال خان   محل سکونت: كابل     تاریخ: 30.04.2014

شايد آه مظلوم به عرش عظيم رسيده است. عدالت انتقالي در حال تحقق يافتن است. به محكوم شدن جنايتكاران جنگي بعد از محكوم شدن فهيم به أشد مجازات، در چند روز گذشته شائعات نزديك به حقيقت از سكته كردن دو ظالم ديگر [تورن اسماعيل و دوستم] خبر ميدهد. ازخداوند متعال استدعا ميكنم كه اين سلسله را تا ختم آخرين مهره آدامه دهد وديگر اين إبر سياه و غبار منحوس كه سالهاست افغانستان را در ظلمت قرار داده است پاك كند و دوباره وطنم با نور خوشبختي و رفا روشن شود.

آمين


اسم: احمد ضیاء رفعت   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 30.04.2014

در ميان نامزدان انتخابات رياست جمهوري عبدالله عبدالله را مي توان نشاني از بازگشت به گذشته خواند. در اين مقاله سعي مي شود به گونه ي تحليلي به اين موضوع پرداخته شود. واگر در مورد چيستي وضع موجود كه كرزي ادامه دهندۀ‌ آن خواهد بود، تماس گرفته نمي شود، سببش روشن بودن اين وضع براي هم گان هست و نيازي به تحليل بيشتر ندارد، اما آينده اي سياسي كشور در وجود عبدالله عبدالله هنوز تجربه نشده است و نياز به تحليل علمي دارد. گفتيم كه عبدالله عبدالله نماد باز گشت به گذشته خواهد بود، نخست مفهوم ”بازگشت به گذشته“ را روشن مي كنيم: بازگشت به گذشته به وضعي گفته مي شود كه با پيروزي دولت مجاهدين در سال 1371 در كشور ايجاد شد و از مشخصه هاي عمدۀ ‌ آن مي توان اين ها را بر شمرد:

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محبوب کاتب   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 29.04.2014

خدمت علی جان محترم
تصحیح یک عدد:درسطر 11 تبصرۀ من عدد 43.77% وقتی کلی ساخته شد، سهواً 44.8% نوشته شده است. لطفاً این اشتباه تایپی چنین اصلاح شود: 43.8%
ازلطف شما ممنون


اسم: ذاکر یار احمدزی   محل سکونت: هندوستان    تاریخ: 29.04.2014

اوس مهال د هندوستان د چانديګړ ايالت او د پنجاب پوهنتون کي په ‌زده کړو بوخت يم.
له کور څخه د مارکيټ په لور وخوځيدم. افغاني لباس مي پرغاړه وه او يو دوکان ته د خوراکي توکو د اخیستلو لپاره ننوتم.
يوه هندي راته ډير په تعجب وکتل.
د ځای او ژبې په اړه یې را څخه وپوښتل، ما هم ځان ور معرفی کړ.
د افغان کلیمې او د پښتو ژبې په اوریدو خورا خوښ شو.
نوموړی هم د ځان او تحصیل په اړه معلومات راکړل.
دیکشن مهاجان نومېده او د کورشترا له پوهنتون څخه یې په دیپلوماسۍ کې دوکتورا ترلاسه کړې وه. پروفیسر دیکشن مهاجان د افغانستان د روان کال د انتخاباتو په اړه وپوښتل ما ورته دوهم پړاو ته د تګ یادونه وکړه.
نوموړي د افغانانوپه هکله وویل، تاسو افغانانو ‌ډیر طلایي موقعې له لاسه ورکړي. په ملیونونو ‌‌ډالر، د خارجي موسساتو پروګرامونه او د جهان د اکثرو هیوادونو ‌ډول ‌ډول مرستې درسره وشوې خو لا هم له رنګارنګ ناخوالو سره لاس او ګریوان یاست.
هندي وویل که چیري دا ټولې مرستې مو په صحیح توګه مصرف کړي وای نو نن به مو هیواد د اسیا د لس غوره هیوادونو په لیست کی وای.
نوموړي وویل، ‌ډیر طلایي موقعې مو له لاسه ورکړي. شاید تاسو ته داسي موقعې بیا په لاس در نه شي، اوبه مو له ورخه تیرې دي او د بیا راګرځیدو لپاره یې ‌ډیر وخت او یوې سمې ادارې ته اړتیا شته.
دیکشن د ‌ډاکټر اشرف غني احمدزي په اړه نظر راسره شریک کړ. هغه وویل تاسو لاتراوسه داسي یو شخص لرئ چې له ورخه تیرې اوبه بیرته راګرځولی شی.

هندي پروفیسر د ‌ډاکټر اشرف غني احمدزي استعداد، پلانونه او مهارت ‌ډیر وستایل. هغه د ‌ډاکټر اشرف غني احمدزي په اړه وویل: خدای مه کړه که چیرته مو اشرف غني احمدزی ولسمشر نه شو او د ارګ قدرت د نورو لاس ته ورغی نو هیواد به مو له لازیاتو ناخوالو سره مخامخ شي.
د پروفیسر خبرو راباندي ‌ډیر تاثیر وکړ. د ‌ډاکټر اشرف غني احمدزي ځانګړتیاوې او د افغانانو د افغانستان نه غني کولو ته ‌ډیر سوچ یووړم.
د ‌ډاکټر اشرف غني ځانګړتیاويد نړۍ دوم متفکر
د ملګرو ملتونو منشیتوب ته کاندید
د نړیوال بانک د ستراتیژۍ مشر
د اسیا په کچه د کال غوره وزیر
د درې ماسټریو لرونکی
د درې دوکتوراوو څښتن
د دیني زده کړې خاوند
د جان هابکنز پوهنتون استاد
په کولمبیا پوهنتون کي میلمه پروفیسر
د نړیوال بانک جګپوړی اقتصادي سلاکار
د مالیې بریالی وزیر
د کابل پوهنتون رئیس
د کابل پوهنتون استاد
د ملي پیوستون پروګرام طرحه کوونکی
او
د انتقال پروسې مشر


اسم: محبوب کاتب   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 28.04.2014

محترم علی جان گرامی سلام
وقتی گفتم که ریاضی شما ضعیف است، اینک ثبوت آنرا خدمت به عرض میرسانم:
مجموع آرای حساب شده بتاریخ 31 حمل (20 اپریل): 3456910
طور مثال آرای دو کاندید هریک عبدالله و غنی
عبدالله جمعاً 156133 و غنی 1146251
حالا به فیصدی: از عبدالله 1536133×100÷3456910=44.4%
از غنی1146251×100÷3456910=33.16% (33.2%)
عین سنجش را میتوان در رابطه با آرای حساب شده بتاریخ4ثور (24اپریل)بکار برد: مجموع آرای حساب شده:
از عبدالله جمعاً 2564284 و غنی 1928153
حالا به فیصدی
از عبدالله :2564284×100÷5857442=43.77% (43.8%)
از غنی :1928153×100÷ 5857442=32.9%
به همین ترتیب شما میتوانید فیصدی آرای دیگر کاندید ها را نیر حساب کنید. اگر به ارقام ضرورت داشته باشید، میتوانید ارقام نتایج اولیه را از BBC مورخ 20 اپریل و ارقام نتایج قسمی (ابتدائی) را از طلوع نیوز مورخ 4 ثور بدست بیاورید. همچنان اگر آرای نشر شده بتاریخ 6 ثور (26 اپریل) را درنظر گیرید و آنرا با روش معمول فیصدی سنجش کنید، 44.9% از عبدالله و 31.5% از غنی را بدست می آورید.
امید است مشکل شما بدینوسیله حل شده باشد و ادعای من مبنی بر ضعف ریاضی شما بجایش باقی بماند با احترام


اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 28.04.2014

آقای محبوب کاتب سلام خدمت شما!
شما لطف کنید این 2،4 میلیون رای را طور متوازن بالای 8 کاندید تقسیم کنید وبا آرای قبلی جمع کنید بعداً لطف نموده فیصدی هریک را ازمجموع آرامعلوم کنید ملاحظ خواهی کرد که فیصدی چقدر تغییرمیکند امتحان کنید، بعد گپ خودرا پس بگیرید.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 27.04.2014

محترم احمدزی صاحب از لطف شما ممنون
کاش کرزی «تیم» میداشت، آنوقت او با این رنگهای متفاوت ظاهر نمی شد. اگر مقصد شما اطرافیان او باشد، بازهم میگویم که اطرافیان او را از هر «خارستان، خاری» تشکیل میدهد، نه آنکه «ازهر چمن سمنی» ، به این زعم که شما ازهر گروه نمونه ای را در اطراف او می یابید از راست افراطی گرفته تا چپ افراطی که هر کدام به نفع خود «دلبری» میکنند. اینجاست که کرزی در بین این قطب های متفاوت راه خود را گم کرده و نظرش از صبح تا شام تغییر میکند و بی ثباتی فکری او موجب بی ثباتی در امور کشور میگردد.
بی مزه نخواهد بود، اگر بگویم که شباهت تام بین کرزی و جارج بوش رئیس جمهور اسبق امریکا در این خصوص وجود دارد ، همانطوریکه بوش از خود راه و شیوه نداشت و اختیارش بدست چند شخص دیگر بود و او درکشمکش میان آن اشخاص راه خود را گم کرد و امریکا را دچار بحران همه جانبه ساخت و به حیث بدنام ترین رئیس جمهور امریکا لقب گرفت، شاگرد «وفادارش» یعنی حامد کرزی نیز دچار همین خصلت یعنی فقدان درایت بوده و افغانستان را در سیزده سال نه تنها از بحران کشیده نتوانست، بلکه آنرا به بحران های عمیق تر رو برو ساخت. بااحترام


اسم: ع . ا عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 27.04.2014

ميگن " آنهایيكه ميدانند چيزي نمي گويند؛ آنهایيكه ميگويند، چيزي نميدانند " 
از براي خدا ( ج ) چراخاموش هستيد ؟ مگر نميدانيد كه با پيروزي تقلبي مجدد شوراي جنايت پيشه نظار در تباني  با كرزي غدار ملت اينبار پاك ميبازد؟
اخر آنهایيكه ميدانند بايد به ملت اقلاً بفهماند كه زندان كدام سوي ميله هاست. 
اخر انهايكه ميدانند به مردم بفهمانند كه زمان مطلوب براي نجات همين حالاست. 
اخر آنهایيكه ميدانند به ملت بفهمانند كه باتصميم و احساس نيك شان بازي صورت گرفته.
اخر آنهایيكه ميدانند به مردم بفهمانند "آينده چيزي نيست كه انسان به ارث ببرد، بلكه چيزي است كه، خود انرا ميسازد"
اخر آنهایيكه ميدانند به ملت بفهمانند كه " ده در صداز زندگي چيزهاي است كه، براي انسان اتفاق مي افتد ونود درصد ان است كه، چگونه نسبت به ان عکس العمل نشان ميدهند".
اخر آنهایيكه ميدانند به احمدزي بفهمانند كه "زندگي مسئله دراختيار داشتن پرهاي خوب نيست، بلكه خوب بازي كردن با پرهاي بد است "
اخر آنهایيكه ميدانند به عبدالله عبدالله بفهمانند كه "احترام براي كساني است كه، لايقش هستند نه طالبش "
پايان - عزيزي


اسم: بی بی سی    محل سکونت: UK    تاریخ: 27.04.2014

مواضع متفاوت دو نامزد پیشتاز درباره نتایج انتخابات افغانستان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عارف عباسی   محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 27.04.2014

بربادی وطن با آمدن احمدزی نسبت به عبدالله کمتر خواهد بود

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: دوکتور محمداکبر یوسفی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 27.04.2014

هموطن گرامی جمال خان!

نخست سلام عرض است. بحیث خوانندۀ "نظرات هم وطنان"، در "پوتال افغان جرمن آنلاین"، فعال بودن شما را تقدیرمی کنم، اما در مورد نظر شما در بارۀ شرایط انتخابات "دور دوم"، آنچه محترم دیپلوم انجنیر احسان الله مایار نوشته اند، درست می گویند. این اکثریت را که ایشان یاد کرده اند، بعنوان "اکثریت ساده" نیز یاد می کنند. لطفاً ذهن خود و دیگران را هم "مغشوش" نسازید. در دور اول 50 فیصد جمع 1 درست است. دور دوم آن شروط صدق نمی کند. در همه سیستم ها همین معمول است.

با احترام

یوسفی


اسم: s ahmadzai   محل سکونت: USA    تاریخ: 27.04.2014

جناب محترم داکتر صاحب سلام
بنده یقین دارم با همه فراست و دانش که جناب شما دارید مدانید که منظور بنده چیست, از این که حرف های مهم ترانتخابات در جریان است باقی سخن ها را به بعد ماکول میداریم..
یک دو سوال از جناب شما دارم, هر وقتیکه حرف از تیم کرزی مطرح میشود , این تیم کی ها اند ؟ آیا نقش کرزی یک نقش سمبولیک (کتالیست ) که قوت اصلی شورای نظار جمع گروی ا یتلاف شمال چیزی بیش نیست ؟

پیروزی عبدلله عبدلله ,جمع زلمی ر سول (ضیا مسعود ) , سیاف ,اسماعیل خان,کاپی دوران کرزی( منفی کرزی در راس قدرت) نخواهد بود؟
پیروزی اشراف غنی ٥٠% چهرهای زمان کرزی و شاید ٥٠%.چهرهای جدید


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 27.04.2014

ميگن " نيشهاي چند مگس هرگز اسپ چابك را از تاختن باز نميدارد "
اگر به خدعه ورياي كه كرزي طي شش ماه اخربه ان متوصل گرديد به دقت نظراندازيم به اين نتيجه ميرسيم كه او  صرف اهداف مشخص  شخصي - گروپي را تعقيب نموده ، و درراه رسيدن به انها همه اي منافع ملي را لگد مال ساخت منجمله عدم اعتنا به تصاميم اعضاي لويه جرگه مشورتي درمورد توافق نامه امنيتي با امريكا ، مرخص ساختن صدها طالب - نوكر اي . ايس . اي (ISI ) . گرفتن موقف خصمانه عليه جهان غرب درخصوص جزيره كريميا . . . . . و بدتر از همه ايجاد شبكه لاش خوران تحت نام كانديداتوران رياست جمهوري بنحويكه، اگر ازهرطرف وسمت اندازه ومحاسبه نما يند
عدد( شخص ) دلخواهش را كه " 69"بوده داشته باشد ودر وجودش ملت نتواند با زندگي جديد ديدار نموده حق تعين سرنويشت شان را بكار انداخته بالاخره نفس ارام بكشند .
كرزي اگاهانه باتقسيم راي دربين اشخاص وابسته به خود به عبدالله عبدالله كه شامل دارودسته اش بوده مجال داد راي بيشتر را از خود بسازد، اما ازاينكه انتخابات به دور دوم ميرود شايد رنگ قومي را به خود بگيرد، كه دراين صورت چانس احمد زي بيشتراست و از طرف ديگر احمد زي بايد بكوشد ازطريق كنترول و نظارت دقيق فيصدي اراي عبدالله عبدالله راكه باتقلب همراه بوده پائين اورد .
به ارزوي مؤفقيت كانديد دلسوز و وطندوست.
پايان - عزيزي 


 


اسم: جمال خان   محل سکونت: كابل    تاریخ: 27.04.2014

محترم شاغلي مايار صاحب،

هم نظر تان هستم، از ديموكراسي وارداتي انتظار بهتر ازين داشته نميتوانيم.
در قسمت شرط ٥٠فيصد جمع يك كه در دور دوم انتخابات ازآن ذكري نشده، چون ضرورت به تذكر آن در قانون نبوده است، چون رقابت بين دوكانديد است بنا ديگر اكثريت نسبي وجود داشته نميتواند و برنده كسي است كه ٥٠ فيصد جمع يك راي را بدست آورد، يعني برنده انتخابات برنده با اكثريت قاطع ميباشد نه نسبي.


تشكر


اسم: محبوب کاتب   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 26.04.2014


خدمت برادر عزیز علی جان سلام و بعد از سلام،

باعرض معذرت باید گفت که ریاضی شما ضعیف است. وقتی ارقام تغییر بخورد و فیصدی ها کمتر تغییر کند، معنی آنست که تغییر ارقام تقریباً بطور متوازن صورت گرفته است یعنی اگر شما ارقام آراء را در 19 اپریل با 24 اپریل مقایسه می کنید و در آن افزایش 2.4 ملیون را می بینید و فیصدی رقم جدید را به ارتباط آرای هر کاندید حساب میدارید و در نتیجه تقریباً عین فیصدی را با تفاوت کمتر مشاهده می کنید، در آنصورت این فیصدی ها بیانگر آنست که افزایش آراء بصورت متوازن بین همه کاندید ها تقسیم شده است و این یک حساب ساده ریاضی است.

با احترام


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: ویرجینیا، ایالات متحده    تاریخ: 26.04.2014

برادر غمخور و گرامی آقای جمال خان!
شخصاَ از دیموکراسی وارداتی با قوت الظهر پول در یک کشور مانند افغانستان چندان عقیده ندارم، بازهم که این تاج مرصع واردانی ساخت امریکا به سرما نهاده شده سعی نمائیم و بتپیم که وطن بیکس و ملت محروم ما به ساحل امن برسند.
تا جائیکه بخاطر دارم در قانون انتخابات برای کاندیدان ریاست جمهوری که به دور دوم کشانیده میشوند موضوع 50+1 مورد بحث نیست بلکه یک اکثریت نسبی جاگزین آن میگردد. در دور دوم هر کاندیدی که مؤفق به دسترسی رأی X+1 گردید، برنده شناخته میشود.

اما ینده با ناراحتی شما شریکم. زیرا جست و جوی راه نجات افغانستان را بالوسیلۀ عبدالله و هم قماشان وی تصور کرده نمی توانم. کلید و خالق این همه مشکل در ارگ کابل و در جیب کرزی بایست جست و جو گردد، زیرا وی با سیاست مصلحت گرائی خود با اشرف غنی کنار آمده نمی تواند. کرزی حاضر نیست تا از این سفره و نعمت باد آورده ساده چشمپوشی کند. به امید سعادت وطن رنجور ما و به امید موفقیت خدمتگار واقعی خاک و مردم افغان.


اسم: جمال خان    محل سکونت: كابل    تاریخ: 26.04.2014

از مزاياي ديموكراسي زياد شنيديم و گفتيم. حال بايد مزه تلخ ديموكراسي را چشيد.
اشرف غني احمدزي نزديك به ٢٠ فيصد راي ضرورت دارد كه اگر راي تمام كانديدان ناكام يكجا شوند بازهم به مشكل ٥٠+١ را ميتواند پوره كند. حال داكتر عبدالله خودش و تكتش با شرائط عيني و ذهني حاضر افغانستان سازگار نيست. اين تكت درايت رهبري افغانستان را افغانستان را ندارد. اين تكت با وجود سابقه اي ناخوشايند، كدام برنامه اي براي ثبات أمنيتي و اقتصادي براي افغانستان ندارد.
راه بيرون رفت چي خواهد بود؟
إيجاد ائتلاف بين دو كانديد وشركت سهامي ويا بر انتخابات خط بطلان بكشند و يك حكومت اضطراري بوجود بي آورند ويا براي يك بحران كمر بست؟
بازي در روند دوم بازهم بدست كرزي است ببينيم كه باز چي نوع بازي ميكند...


اسم: بهار    محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.04.2014

سلام،
قسیم اخگر پول دفن خود را نداشت.
همه می دانید که داکتر عبداله در جریان ۲۲ سال گذشته از بازی گران اصلی حوادث خونبار افغانستان می باشد . مشکلی که من به طرف داکتر عبداله می بینم و آن این است که داکتر عبداله کسی بود که در جریان حد اقل ۲۲ سال گذشته از بازی گران اصلی حوادثی بوده که در این حوادث خونبار مملکت ما به قهقرا کشانده شد...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 26.04.2014

محترم جناب احمدزی صاحب سلام!
اگر زحمت نشود و پراگراف اول نوشته مرا به دقت مرور بفرمائید، با این عبارت که «بدون شک یکی از مؤلفه های بسیار مهم و بارز دموکراسی همانا انتخابات یعنی رجوع به آرای مردم است که نحوه ای اجرای آن به شکل مستقیم یا غیرمستقیم دراکثر قوانین کشورهای جهان با سه مشخصۀ کلی بطور آزاد، عادلانه و شفاف بازتاب یافته است»، دراینجا به سؤال خود پاسخ واضح می یابید. و بازهم یکی از تعاریف معتبر دموکراسی همانا «حکومت مردم، توسط مردم و برای مردم»است و با این گفته واضح میگردد که دموکراسی با انتخابات و رأی مردم پیوند ناگسستنی دارد.
به نظر چرچیل دموکراسی با تمام کم و کاستی های عملی آن در بازتاب رأی واقعی مردم، بازهم تاهنوز یک شیوۀ بی بدیل است و تاهنوز شیوۀ بهتر از آن در دسترس نیست. گمان نمیرود که شما نیز با این نظر مخالف باشید. با احترام


اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 26.04.2014

دوستان توجه کنند:
تقریباً دومیلیون وچارصدهزاررای درحساب که احتمالاً ازداکتراشرف غنی احمدزی است شامل نیست زیرا ارگ مقاصدی دارد.حالامحاسبه میکنیم وقضاوت دست شما:
مجموع آرای حساب شده که بتاریخ 19 اپریل اعلان شد، برابراست به 3456038 رای ومجموع آرای حساب شده که به تاریخ 24 اپریل اعلان شده برابر است به 5857442 رای تفاوت بین دو تاریخ برابر است به 2401404 رای حالا فیصدی اعلان شدۀ کاندیدان عبدالله عبدالله بتاریخ 19 اپریل 44،44% واز اشرف غنی احمدزی 33،16% و فیصدی اعلان شدۀ کاندیدان به تاریخ 24 اپریل از عبدالله عبدالله 43،8% واز داکتراشرف غنی برابر است به 32،9% تفاوت فیصدی بین این دوتاریخ ازعبدالله عبدالله منفی 0،64% وازاشرف غنی منفی 0،26% تقلیل را نشان میدهد در آرای سایرکاندیدان هم تغییر بیشترازیک فیصد به وجود نیامده است پس این آرای 2401404 چرا درحساب وجود ندارد.


اسم: بهار    محل سکونت: کابل    تاریخ: 25.04.2014

دوست گرامی آقای علی جان ،
سلام
سپاسگذارم از شما
فرود آمدن بر فراز برشدن است ، اکنون از آغاز هوشیارتر می آغازیم زیرا می دانیم بسیاری از راه ها ما را به مقصد نبرده است .
سرافراز باشید


اسم: s ahmadzai   محل سکونت: USA    تاریخ: 25.04.2014

جناب محترم دکتر صاحب کاظم سلام های مرا بپذیرد
اول از پاسخ شما تشکر , جناب دکتر صاحب اگر چه هدف شما مساله انتخابات است و انتخابات یک جز "نظام دیموکراسی "است.
ولی جناب شما از چرچیل نقل قول نموده و چرچیل از "نظام دیموکراسی "صحبت کرده نه از انتخابات, دیموکراسی و این نظام را بدترین نظام ها تعریف نموده که بهترین همه نظام های تاریخ بشری است. سوال بنده با ارتباط" نظام دیموکراسی " در کل است نه انتخابات می باشد, آیا شما "نظام دیموکرسی "را آنچه چرچیل بیان داشته قبول دارید ؟


اسم: سیرت   محل سکونت: هالند    تاریخ: 25.04.2014


!!!ستار سیرت یعد از 30 سال باز زنده شده خدایا خیر!!!

کسی بنام ستار سیرت از امریکا آمده و میگوید که برای مهار بحران باید یک ادارۀ مؤقت در افغانستان تشکیل شود.

آقای ستار سیرت در اصل آمده تا آب را گل آلود کند و ماهی مرادش را بگیرد و هدف وی رسیدن به کرسی ریاست جمهوری است (وایی پکه دا دی لابله سپکه) خطاب به آقای ستار سیرت !

انتخابات شانزده حمل امسال آقای سیرت نشان داد که شما ها دیگر جایگاهی در بین ملت قهرمان افغانستان ندارید این انتخابات یک سیلی کلان سیاسی بود به روی آنانی که فکر شما را داشتند و می خواستند که جنون قدرت طلبی خود را به یک واقعیت تبدیل کنند که مردم طی یک مراسم خاص به انها نه گفتند.

آقای سیرت این مردم، مردم دوازده سال پیش نیستند که هر مهره را به عنوان رهبر خود قبول بکنند تحت عناوین مختلف، در افغانستان یک انتخابات سراسری به حمایت و خون نیروهای امنیتی کشور صورت گرفت و مردم به شور و شوق زیاد رفتند و رأی دادند و نشان دادند که این مردم خواهان چگونه حکومت هستند و کی ها را میخواهند.

اگر شما آمدید که این انتخابات و یا نتیجۀ این انتخابات را به بحران بکشانید این خواب است و خیال است و جنون!! و یک آرمان باقی خواهد ماند برای شما و این تلاش های شما اصلاً جایی را نمی گیرد و نخواهد گرفت خوب است پس امریکا بروید و چند سال عمر باقی ماندۀ خود را در یک استراحت و ارامی سپری کنید.

مردم ما امروز می دانند که کی می تواند از آنها رهبری کند و یا به قول خودت این بحران را مهار بسازد و این را مردم در انتخابات شانزدهم حمل ثابت ساخت دیگر به بحث و توضیح نیاز نیست
حالی خوب است نه تنها شما بلکه همه کسانی که چنین آرمان به دل دارند تلاش نکنند که تحت نام صلح، حقوق بشر، منافع ملی و یا از بین بردن بحران خود را به قدرت برساند این مردم را دیگر هیچ کس نمی تواند فریب دهد.

مردم افغانستان منتظر نتایج انتخابات است
مردم انتخاب خود را کردند و ضرورت به تشکیل اداره مؤقت اصلاً نیست ما سفر دوازده ساله داشتیم نمی خواهم که به سخن هرکس به گذشته برگردیم و از صفر آغاز بکنیم
اگر انتخابات به دور دوم هم برود مردم آماده هستند.


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 25.04.2014


‫به ارتباط سفر آقای ستار سیرت به کابل


« آمدی جانم به قربانت ولی حالا چـرا؟»
بیوفا حالا که «تو» افتاده ‌ای از پاچرا؟

نی که بـــهر اختلاف دیگری تـو آمـــدی
میکنی با نـام اسـلام، ملـتی اغـوا چرا؟

سالها دستوری از کیش «وهابی» داده ای
میکنی این باره میهن بهر کی سودا چرا؟

خشت آبادی تو کج بنهاده ای از «بُن» ولی
بار دیگر در پس پیری، چنین غوغا چــرا؟

ای ستار سیرتا، گاهی بکن اندیشـــه ای
از نکاح چهار ساله بگذر و رسـوا چـرا؟

آمدی جانم به قربانت ولـــی حالا چـرا؟
بیوفا حالا که «تو» افتاده‌ ای از پاچرا؟

از طبع س. آزاد با تشکر از صفحۀ بی بی عاطفه جان عاطفی‬


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 25.04.2014

آقاي بارز، تشكر ازينكه نوشته من ارزش خواندن و جواب دادن را هم نداشت، باز هم به دقت خوانديد و چيزي كه براي جواب داشتيد هم نوشتيد. اگر من هم بجاي شما ميبودم به دفاع از خود ازين بيشتر نميتوانستم بنويسم.
قابل ياد آوري است كه نوشته شما هم ارزش اين جواب طولاني را نداشت، و من صرف ده فيصد جواب تان را نوشته ام آنهم صرف به دعوت و چلنج كه به آقاي عبدالله زرنج داده بوديد.

تشكر


اسم: عبد الله زرنج   محل سکونت: سندییگو، کلیفورنیا    تاریخ: 25.04.2014

بارز صاحب محترم!

این بهترین و یگانه راه گریز ماهرانه در برابر استدلال و منطق قوی است ودر سه کنجی لاجوابی قرار گرفتن. معلوم است شما هم به کل مضمون محترم جمال بارکزی توجه عمیق نفرموده کلمات را مطابق میل خویش گلچین کرده اید. زمامداری که سیزده سال مردم را فریب داد و در بهترین فرصت بدترین حالت را در کشور به سود خود آفرید و هست و بود این وطن محتاج را به اختیار چپاولگران و دزدان قرار داد شائستۀ احترام نیست و سزاوار استعمال کلمات بدتر از آنست.
ایکاش می شد که پورتال وزین افغان جرمن آنلاین مضمون شما، نقد بارکزی صاحب و تبصره های مختصر مرا در معرض رأی خوانندگان محترم قرار میدادتا دانسته می شد که چند فیصد با موقف و طرز دید شما مؤافق است.
چون گفتار ما را بی ارزش خواندید لذا این دوسیه را می بندیم . بارز صاحب آفتاب را با دو انگشت نمیتوان پنهان کرد.
بسلامت باشید.


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 25.04.2014

جناب جمال خان بارکزی !

نوشته های شما و هم سویه های شما مثل جناب زرنج ارزش خواندن و جواب گفتن را ندارند، معلوم است که شما به هیچ کس ارزش اخلاقی وانسانی قایل نیستید.

اگر قدری رعایت تربیه را می نمودید بخود حق نمی دادید به رئیس جمهوری که سیزده سال در بحرانی ترین دوران در افغانستان حاکمیت کرده از او با کلماتی «طفل» «مهره های کثیف» و « شیطان» یاد می نمودید.


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 25.04.2014

برادر گرامی جناب احمدزی سلام!
تبصره شما را در مورد نظر چرچیل که من در آغاز نوشته خود به آن اشاره کرده ام، چندبار خواندم تا به عمق پرسش شما دقیقاً پی ببرم، ولی متأسفانه نفهمیدم که مقصد شما از آنچه چرچیل گفته و آنچه من درباره تذکر داده ام، چیست؟
اگر مقصد شما این باشد که چرا چرچیل دموکراسی را بدترین نظام دانسته، ولی به دلیلی که امکان بهتری تاهنوز در جهان پیدا نشده است، از آن طرفداری کرده است، واضحاً دراین خواهد بود که متأسفانه سه مشخصه انتخابات که عبارت از : آزادی، عدالت و شفافیت اند، در انتخابات طور لازم درعمل تحقق یافته نمیتواند و کم و کاستی های در اغلب موارد و اکثر کشورها در آن دیده میشود. این گفته به این معنی است که مشکل تحقق سه مشخصه فوق موضوع را از حالت «مطلقیت» در عمل به حالت «نسبیت» می کشاند و درجه «نسبیت» آن نیز در هر کشور ازهم متفاوت است. در کشورهای دارای تجارب بیشتر و قوانین دقیقتر و نیز اداره جدی تر میتواند درجه کم و کاستی ها کمتر باشد و اما در کشورهای نظیر کشورما که تازه به این راه گام گذاشته و رعایت قوانین و تنظیم ادارۀ انتخابات برای تحقق دموکراسی در مراحل ابتدائی قرار دارد، طبیعتاً درجۀاین کم و کاستی ها بیشتر میباشد. به عبارت دیگر درجوامع پیشرفته شاید انتخاب بین خوب و خوبتر ها باشد ، ولی در جوامع مثل ما انتخاب بین بدتر و بدها. البته در اینجا همان ضرب المثل معروف صدق میکند که : «آنچه در دیگ است، در چمچه بیرون میشود».
سؤال در اینجاست که آیا ما به لحاظ نارسائی و کم و کاستی هائیکه در پروسه انتخابات ما وجود دارد، تیشه انتقاد را برداشته و ریشه های آنرا قطع کنیم و یا اینکه بکوشیم تا با مهیا ساختن زمینه های بهتر و آوردن اصلاحات که البته ایجاب وقت و زمان را میکند به این نهال نورس ، توان نشو و نمو را تقویه نمائیم؟
آنچه من در نوشته خود مورد تأکید قرار داده ام، همین حالت دومی یعنی فراهم ساختن زمینه های نموی این نهال نوپا است تا بتواند ریشه گیرد و بیک درخت سالم، مثمر و مقاوم تبدیل گردد که با وزش هر باد شاخهایش نشکند. اینکه در انتخابات جاری کشور مردم به کی رأی میدهند و کی در دور بعدی برنده خواهد بود، مربوط به رأی مردم است، ولی اینقدر گفته میتوانم که انتخاب مردم بخصوص در دو دوم بسیار محدود و منحصر به دو شخص یا دوتیم است. این بود خلاصه آنچه در محتوای نوشته ام آنرا به صراحت گنجانیده ام و اگر شما از من بخواهید که راجع به خوبی و خرابی آنها صحبت کنم، من این حق را برای خود محفوظ میدارم و با شما در آن وارد بحث نخواهم شد . با احترام


اسم: s ahmadzai   محل سکونت: USA    تاریخ: 25.04.2014

محترم نبیل
لطفآ آراء مردم پنجشیر را بخوانید بعد نظر خود را بگوید, از رای اشراف غنی تا به پایین

پنجشیر
جریان پیشرفت نتایج: ۹۴.۱۲%
ریاست جمهوری:
- داکتر عبدالله عبدالله ۳۶۰۷۸ ۸۷.۲۰%
- زلمی رسول ۳۹۴۳ ۹.۵۳%
- عبدرب الرسول سیاف ۹۰۴ ۲.۱۸%
- محمد اشرف غنی احمدزی ۱۶۴ ۰.۴۰%
- محمد داود سلطان زوی ۱۳۸ ۰.۳۳%
- انجنیر قطب الدین هلال ۱۱۶ ۰.۲۸%
- محمد شفیق گل آغا شیرزی ۱۹ ۰.۰۵%
- هدایت امین ارسلا ۱۴ ۰.۰۳%


اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 25.04.2014

مضمون آقای بهار زیرعنوان پنجاب واسلام آباد سردوپا...
را مطالعه کردم واقعاً برکت به قلم تان با چنان نوشتۀ عالی ودوران ساز که ازهر حیث درشرایط کنون خیلی حیاتی است


اسم: s ahmadzai   محل سکونت: USA    تاریخ: 25.04.2014

جناب محترم دکتر صاحب کاظم
با عرض احترام ,بنده همیشه از نوشته های زیبا و عالمانه جناب شما مستفید شده و با قلم شما آفرین میگویم, مضمون " نباید به دموکراسی نوپا درکشور صدمه زد!" جالب و خواندنی است , اگر اجازه شما باشد صرف میخواستم به چند نقطه اشاره کنم , شما از گفتار وینستن چرچیل یا دآور شده و فرمودید :

"یکی از گفته های ماندگار وینستن چرچیل که ظاهرا تعجب آور معلوم میشود، اینست که می گفت: »دموکراسی ً
بدترین نظام است، اما تاکنون نظام بهتر از آن درهیچ جای جهان تجربه نشده است
"
بیاید ببنیم که این گفتار" صرف ظاهرا تعجب آور " است یا در کل تعجب آور است , ما با صورت نسبی شش کلمه داریم تا حالت مختلف مثبت یا منفی را ابراز بدارم , این شش کلمه از این قرار است "
خوبترین ......خوبتر ......خوب ................بد ........بدتر ...........بدترین به این ترتیب عالیترین حالت عبارت از "خوبترین " و پست ترین حالت عبارت از "بدترین " و در بین چهار کلمه باقیمانده , خوب چون آقای چرچیل زنده نیست و طرف نیست و جناب شما به طور نسبی با نظر شان هم نظر هستید سوال را از جناب شما مینمایم که " همین نظام بدترین" که پست ترین حالت است با چی مقایسه شده که حالت بهترین را بخود گرفته ؟
این ادعا آقای چرچال که این نظام "بد ترین" از همه نظام های که در طول تاریخ گذشته بهتر است , به مفهوم این نخواهد بود که : اول, جهان و یا انسان ها ن در طول تاریخ به این درجه نرسیده که حتا بد ترین نظام را به خود عیار کند ؟ و از این به بعد هم بشریت پیروی این نظام "بد ترین " باشد, آیا این توهین به بشر و بشریت نیست ؟
بعداز نظر جناب شما به این دو سوال کوچک ,سوال های دیگر را خدمت خواهم کرد


اسم: احسان الله مایار    محل سکونت: ویرجینیا، ایالات متحده     تاریخ: 25.04.2014

نویسندۀ محترم بهار !
نوشتۀ پر محتوای شمارا زیر عنوان " پنجاب و اسلام آباد سر دوپا... " خواندم.
رحمت خدا بر شما و برکت به قلم تان دائم باد.
در تحلیل اوضاع حاکم در میهن ما شما با درایت کامل اشاره نموده که برای کسانیکه به وطن بیکس ما و سرنوشت آن علاقه دارد از اهمیت خاص برخوردار است.
تا جائیکه بنده وضع کشور را طور نسبی و منحیث ناظر اوضاع تحلیل کرده میتوانم، در پهلوی دو ضابطه نام بردۀ شما، مشخص بگویم، ایران و پاکستان مشکل بزرگ ما در داخل کشور با کرزی و همرزمان منافع شخصی وی بوده که امید است بزودی رفع گردیده بتواند. کرزی قبل از آغاز انتخابات، زمانیکه آقای زلمی رسول از سمت وزارت خارجه بمنظور کاندید شدن ریاست جمهوری، استعفاء نمود، از همان روز بازی سفله منش خودرا آغاز نمود.
با شناخت محدودیکه از آقای اشرف غنی دارم، وی با طرحیکه دارد بالای ایمان قوی و بنیاد آن بالای خدمت بمردم عمیقاَ استوار است. آقای غنی با طرز تفکر وی خواستۀ کرزی و دار دسته اش نبوده و علایق شان در دو قطب مخالف قرار دارند، تا بتوانند سد راه آقای غنی خواهند شد.
شما در مورد قهرمانی و محروم افغان با درایت کامل اشاره نموده و قابل تأئید است. ملت افغان بگونه ای بعد از سقوط نظام خجستۀ سلطنت در افغانستان تا امروز مانند سندان پولادین هزاران ضربۀ چکش را تحمل نموده و آفرین به این ملت که هنوز هم تحمل این همه بدبختی هارا نموده از هم نپاشیده و با آخرین رمق از حیات نجات خودرا از دست این جانیان در وجود آقای غنی تشخیص نموده اند.
خطریکه بنده در برابر شخصیتی مانند آقای اشرف، در آینده میدیدم متمرکز در ادارۀ قوای نظامی و امنیتی بود که دستخوش خطرناکترین بازی ها در زمان زمامداری و نابکاری کرزی خلق گردیده است. آقای غنی چون یک انسان دوراندیش و خدمتگزار مردم افغان است با انتخاب معاون اول امید است که مشکل مورد نظر را جوابده باشد.
بحث بیشتر را درمورد نوشتۀ تان بگونه ای فضل فروشی تلقی نموده و اطمینان کامل دارم که خداوند صدای انسانهای بیگناه را بدون ایجاب دربارش نمیگذارد و امیدوارم که روح ذله و بدن پیر ما با آرامی و راحت ملت در میهن عزیز ما راحت خودرا دوباره بدست آورد.
چند روز قبل در مورد آقای اشرف غنی چند سطری نوشتم که زیر لینک پائین در افغان جرمن آنلاین پخش گردیده است.

بامید سلامتی تان و موفقیت ملت افغان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 25.04.2014

عباسی صاحب گرامی
از قول آژانس خبری پژواک موضوع به اطلاع دوستان رسانیده شد.

#اشرف غنی: وزارت ارشد را به قوم تاجیک می دهیم
Apr 23, 2014 - 20:11

کابل(پژواک، ٣ ثور ٩٣): اشرف غنی احمد زی می گوید مصمم است در صورت پیروزی، به یکی از بزرگان قوم تاجیک پست وزارت ارشد را که صلاحیت آن در حد معاونت ریاست جمهوری است خواهد داد.
... (ادامه مطلب)


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 24.04.2014

به ارتباط تبصرۀ محترم نبیل عزیزی در همین صفحه اگر واقعاً اشرف غنی احمد زی چنین اظهاری نموده باشد بیحد مأیوس کننده و خلاف توقع است . پست های دولتی مال و ملک پدری نیست که چون باغ ، کاریز و زمین زراعتی بین بازماندگان تقسیم گردد. این یکی از برجسته ترین اعمال ضد اصلاح و بهبود مملکت توسط کرزی بود که برای کسب رضائیت زورمندان بزیر نقاب وجدت ملی پست های مهم، حساس و پالیسی ساز کشور را به نا اهلان و جانیان تفنگدار سپرد که همه در سودای غارت بودند. مملکت با مصرف بلیون ها دالر یک وجب از جا نجنبید. توقع اکثریت مردم از هر رئیس جمهور آینده در صدر دیگر خواسته ها سپردن کرسی های دولت به اهل فن مسلک وتخصص علمی در پهلوی دیگر شائستگی ها است . حکومت نو باید از رسم منحوس بخشایش مقام بر بنیاد هویت قومی باید دوری گزیده و تفاوت خودرا با نظام مفسد گذشته در مراعات همین اصل نشان دهد.
داکتر اشرف غنی احمد زی بار ها گفته که حکومت من شرکت سهامی نخواهد بود همه اقوام بر معیار لیاقت وفهم لازم غرض خدمت وطن حصه گرفته می توانند و به کدام قوم خاص رجحان داده نمی شود. اگر مصلحت گرایی شیوۀ کرزی مآبانه جای شائسته سالاری گرفت و مقامات بر اساس جلب رضائیت و پشتی بانی قومی صورت گرفت امید ها را برای تغییر، بهبود و اصلاح نه تنها ضعیف بلکه نابود می سازد.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.04.2014

نتایج رسمی شمارش ۸۲،۵۹ درصد آرای انتخابات ریاست جمهوری (5857442 رای) که چند دقیقه پیش توسط کمیسیون مستقل انتخابات اعلام شد :

- عبدالله عبدالله : ۴۳،۸٪

- اشرف غنی احمدزی: ۳۲،۸٪

- زلمی رسول : ۱۱،۱٪

- عبدالرب رسول سیاف : ۷،۰ ٪

- قطب الدین هلال : ۲،۸ ٪

- گل آقا شیرزوی : ۱،۶ ٪

- داوود سلطانزوی: ۰،۵ ٪

- هدایت امین ارسلا: ۰،۲ ٪

* قابل یادآوری است که این ۸۲،۵۹ درصد از مجموع تمام آرا است نه این که از هر ولایت عین درصد شمارش شده باشد- آرای ۳۳ بالاتر از ۷۰درصد شمارش شده و اما از ولایت پکتیکا این درصد پایینتر است.

* با توجه به ارقام بالا محتمل به نظر نه میرسد که کسی در دور اول برنده شده بتواند . احتمال قریب به یقین این است که انتخابات به دور دوم برود.


اسم: پوهیالی سیداصغرهاشمي   محل سکونت: : کابل    تاریخ: 24.04.2014

د افغانستان ځینې خلک باید د خپل وجدان په نظر کې نیولو سره په دویم ځل انتخاباتو کې فکر وکړي او مستحق کاندیدته رایه ورکړي.
وجدان د هر انسان لپاره ښه قضاوت کونکی دی. یو عالم وایې که چېرې هر انسان خپل وجدان قاضي کړي او عمل وکړي، هیڅکله به د دې څخه تیروتنه ونه شي، چې قاضي دا محاکمه کړي.
رایه ورکول زموږ او ستاسې مسولیت دی، خو ددې څخه لوړ مسولیت مستحق ته رایه ورکول دي او که چېرې مو مستحق ته رایه ورنه کړه، الله تعالی به مو محاکمه کوي.
ای افغانانو فکر وکړی او د دقت نه کار واخلی، قوم پرسي، سمت پرستي، ژبه، ګوند، یوه خیټه ډوډۍ، یوجوړه کالي او داسې نور مسایل په نظر کې مه نیسۍ.
نن چې مو خپل سرنوشت په پورته مسایلو خرڅ کړو، د اینده سرنوشت فکر بیا مه کوی او د پیشرفت په طمع هم مه اوسېږۍ.
که چېرې دقیق فکر وکړو په اتو نوماندو کاندیدانو کې د ټولو هغه خصوصیاتو او ځانګړنو په نظر کې نیولو سره چې په نني عصر کې د یو ریس جمهور لپاره اړین دي، هغه خصوصیات په ډاکټر اشرف غني احمدزي کې دي.
د استاد شپون خبره هغه په دې ټولو کې پیاوړی علمي پهلوان دی،اشرف غني بایدوپیژنو، رښتيا چې مونږ ستر خوشحال خان خټک څه دپاسه څلور سوه کلونو کې ونه پېژانده، عبدالغني غني خان د عبدالغفار خان مشرزوی موپه سلو کالو کې ونه پیژنده، نو اشرف غني به څنګه دومره ژر وپیژنو.
دی ډېر لوړ عالم دی، چې قوم به يې ډېر وروسته وپېژني، دا د اشرف غني بدمرغي ده، چې هغه په داسې وخت کې زېږېدلی دی، چې زموږ د قوم ډېره برخه بې سواده اود هغه د پېژندنې توان نه لري، خو له اشرف غني نه ډېره دا د قوم بدمرغي ده.
د افغانستان ډېر خلک اوس هم نیشنلیزم او قوم پرستي په نظر کې نیسي او عمل کوي. په حقيقت کې (Nationalism) په دوه ډوله دى.
١. Positive Nationalism: دې ته مثبته ملتپالنه (نيشنليزم) وايي، په دې ډول ملتپالنه کې مشر او يا رهبر د خپل قوم په واسطه ځان يوځاى ته رسوي او بيا بېرته خپل قوم ته خدمتونه کوي؛ يعنې مشر د خلکو د خدمت لپاره هر ډول هڅې کوي. داسې ملتپالنه په هغو ټولنو کې د تطبيق وړ وي، چې د ټولنې زيات خلک باسواده او تعليم يافته وي.
٢. Negative nationalism: دې ته منفي ملتپالنه (نيشنليزم) وايي، په دې ډول ملتپالنه کې مشر يا رهبر ټولنې لپاره په چل اوفريب کې وي، ځان د خلکو په واسطه لوړوـ لوړو ځايونو ته رسوي او بيا هېڅ ډول خدمت خپلو خلکو ته نه کوي. لکه: زموږ د پارلمان ځينې داړه ماران او غله چې د عوامو په سترګو کې خاورې اچوي او ځان د پارلمان چوکۍ پورې رسوي او بېرته د همدې خلکو وينې زبېښي.
داسې ملتپالنه په بې سواده او وروسته پاتې ملکونو کې ډېر زيات تطبيقېږي. لکه: افغانستان او داسې نور غريب ملکونه.
په حقيقت کې مثبته ملتپالنه او ملت جوړونه د اشرف غني احمدزي تګ لاره ده.
خودټولنې ځینې وګړي مو د Negative nationalism(منفي ملتپالنه)او Positive Nationalism(مثبتې ملتپالنې) تر منځ توپیر نه شي کولای، چې د ریاست جمهوري ډېر کاندیدان د منفي ملتپالنې فکر لري او د ډېرو تیر کړه وړه ښکاره دي.
ای افغانانو دخپل سرنوشت ټاکلو لپاره مستحق کاندید اشرف غني احمدزي ته رایه ورکړۍ، چې سیاسي، اجتماعي، کلتوري او فرهنګي، علمي، اقتصادي او د ټولنې نورې خواوې مو پشرفت وکړي.


اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.04.2014

اشرف غنی: وزارت ارشد را به قوم تاجیک می دهیم

اشرف غنی احمد زی می گوید مصمم است در صورت پیروزی، به یکی از بزرگان قوم تاجیک پست وزارت ارشد را که صلاحیت آن در حد معاونت ریاست جمهوری است خواهد داد

آیا وزارتخانه ها برای دلخوشی یا بدست آوردن رای است؟

آیا در قاموس آقای اشرف غنی شایسته سالاری موجود است ؟

بهتر خواهد بود که در آینده به عوض وزارتخانه تجارتخانه نامیده شود.


اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.04.2014

مکثی بر مقالۀ " سیزده سال قبل
که آقای کرزی داخل ارگ شد و حالا که میرود

در مورد نوشتۀ آقای نعیم بارز "سیزده سال قبل آقای کرزی داخل ارگ شد و حالا میرود" باید اقرار کنم که این نوشته یک درس بزرگی برایم بود. . . دیگر دانستم که می توان سفید را سیاه و سیاه را سفید ثابت نمود. . .

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: بهار    محل سکونت: کابل    تاریخ: 24.04.2014

سلام ،
پنجاب و اسلام آباد سر دو پا ایستاده اند و تهران به کابل منتقل شده است .
بعد از سی و پنج سال بار دیگر شخصی بنام داکتراشرف غنی پیدا شده و اساس حرکت خود را در یک اجماع ملی افغانی مطرح می کند .
سی وپنج سال است که افغانستان در تنور مسایل قومی سوختانده می شود . اولادما ، برادرـ خواهرما ، کاکا ـ مامای ما ، پدر ـ مادر ما در این تنور انداخته می شود . و به دور این تنور یک تعداد آدم ها ایستاده اند و از این طریق میلیاردر شده اند .
چی گپ است در افغانستان ؟
چرا انتخابات کنونی اینقدر جدی شده است ؟
گپ سر میلیاردها دالر است ، بالای سی و شش میلیارد دالرکمک های وعده شده است . کسانیکه می خواهند سرکار بیایند ، می خواهند این پول ها را ببرند و مسلما که چند میلیون هم برای به قدرت رسیدن مصرف می کنند .
هموطن هوش ات را بگیر .
اگر این بار ما از این اجماع ملی که داکتر غنی مطرح کرده است ، افتادیم و بدور شدیم دیگر آخرین چانس را هم از دست می دهیم .
مردم انقلاب مسالمت آمیز کردند ، حماسه آفریدند و مردم را با همه وسایل ترساندند که رای ندهند . قصابی ها در کابل شروع شد که مردم بیرون نیایند . مردم همه موانع را که در برابر شان ایجاد شد ، موانع را شکستاندند و آمدند که رای خود را بدهند و به جار گفتند که ما آینده ی خود را می خواهیم . و همین قهرمانی مردم بود که امروز همان فضای ترس و وحشت را که دو هفته قبل یعنی پیش از انتخابات همان فضای ترس در افغانستان مستولی بود ، حالا همان فضای ترس وجود ندارد . و همه ی ما می دانیم که ترور و وحشت در افغانستان یک پدیده ی سازمان داده شده است ، پایگاه داخلی ندارد و مردم هم زیاد هراس ندارند .
هموطن باز یاد ات می آورم که :
یک عده مصروف هستند به اینکه پروژه ی پطرول شمال چطور می شود ؟
کی چه مقدار سهم دارد و کی ندارد ؟
کی چی و چطور می کند ؟
این قرارداد چطور می شود و آن قرارداد چطور می شود ؟
این همه قراردادها سرمیز گذاشته شده است و بالای این قراردادها یک تعداد نیمچه باسوادها هستند که چانه زنی و معامله می کنند .
خالا ، من هم اطلاع دارم و شما هم اطلاع دارید و همه اطلاع دارند که سر همین میزها که همین قرارداد ها به معامله و جگره گذاشته می شود ، داکتراشرف غنی بالای این میز ها نه نشسته است .
مشکل ما این نیست که به دفاع از یک کاندید آن دیگری را بد و بیراهه بگویم . دشنام دادن برعلیه این یا آن نیست . مشکل اساسی که در مقابل ما قراردارد عبارت از این است که البته همه ی ما احاد جامعه شامل این مساله هستیم ، این است که در برابر چشمان ما در باره ی سرنوشت این وطن تصمیم گرفته می شود . و فراموش نکنیم که یک یک انسان این وطن حق دارد که فردا یخن ما را بگیرد و بگوید که شما چرا از این آینده شوم و نحس مارا هوشدار ندادید ؟
وشما چرا در این فریب های که تیمی در پشت این معامله های عق آور و نگبت بار خوابیده بودند ، خاموش ماندید ، روپوشی کردید و به نفع این یا آن پایکوبی کردید ؟
مشکل ما عبارت از این است که اگر نگوییم و حقیقت را مطرح نکنیم ، مطمین باشید که در مسوولیت آینده ی افغانستان و در جرم سیاسی شریک هستیم . و تازمانیکه ما مسوولیت خود را از این نظر برآورده نکرده باشیم ، تا آنوقت ما اصلا معنی موضع گیری در انتخابات را نفهمیدیم و خود را با اسکلیت خشکیده ی انتخابات دل خوش می کنیم .
هموطن ،
هوش ات باشد که افغانستان به طرف یک سرنوشت نامعلوم می رود . هیچ تصادفی نیست که امروز سراسر پنجاب و اسلام آباد سرپا ایستاده اند . برای این که یک تعداد کاندیدها به قدرت برسند ویک عده ی دیگری نرسند . و امروز عمیق ترین و جدی ترین کوشش های تهران در کابل در جریان است ، مثل اینکه تهران به کابل منتقل شده باشد .
این ها چه مصلحت دارند ؟
مصلحت شان دراین است که می خواهند داکتر اشرف غنی نیاید و عبداله بیاید . هر هموطن من نیات نحس این ها را در مورد ۳۵ سال سرنوشت افغان و افغانستان می دانند .
پس چی گپ است در پس انتخابات موجود ؟
چرا ما با در نظر داشت همه گپ ها پیوسته تکرار می کنیم و برهنه مطرح می کنیم که هوش تان باشد که افغانستان به طرف یک آینده ی نامعلوم و شوم می رود .
امروز و اکنون و همین حالا ما باید بیدار شویم و آینده ی وطن را بدست کسی بگذاریم که حد اقل قابل پیش بینی است .
مساله این است هموطن عزیز ،
باز یاد تان می دهم که افغانستان به طرف یک آینده ی نامعلوم پیش می رود . به یاد داشته باشید که اگر یکباردیگر چانس اجماع افغانی که داکتر اشرف غنی مطرح کرده است ، از دست ما لغزید ، این چانس دیگر هیچگاه به دست ما نخواهد آمد .
از داکتر غنی پاکدلانه ، نترس ، شجاعانه ، و با هوشیاری سیاسی و ملی حمایت جانانه کنید .
خداوند نگهبان کهن میهن ما باد


اسم: عبد الله زرنج   محل سکونت: سندییگو، کلیفورنیا    تاریخ: 23.04.2014

وقتی آقای بارز مرا مخاطب قرار داده فرمودند که نظریات ایشان را یکسره رد نکرده مضمون شان را بدقت سرتاپا بخوانم . اول این که من اهل نوشتن مضامین طویل به شائستگی دیگر نویسندگان نیستم و از جانبی هم آرزوی کلاویز شدن را با کسی نداشته و سودی در بگو مگوی بی حاصل نمی بینم، حقیقت حقیقت است پافشاری من آنرا قویتر نمی سازد و اصرار بیجای دیگری خدشه دارش نمی گرداند آنچه در آن مختصر بیان داشتم برداشت کلی من از تمام مضمون و آشنایی دیرینه با طرز دید نهایت غیر واقع بینانۀ جناب بارز صاحب در همین موضوع خاص است، و البته میدانم که هیچ کاری بی دلیل صورت نمی گیرد که اگر صد نفر مو سفید نماز گزار بگوید این شخص دزد پاه پوش های ما در مسجد است ولی یک شخص با دلایل بیکاره با همه مخالفت نموده و
بگوید شما درست نمی گویید این مدافع شریک جرم است ویا از نزدیکان سارق.

خوشبختانه هموطن محترم اجمل بارکزی بارز صاحب را غوره بدل نمانده مضمون شان را بسیار واقع بینانه و عالمانه بند بند نقد، حلاجی و چج و غربال نمودند و امروز هموطن محترم دیگری آقای آرش نیات و خواسته های پس پرده ای کرزی را بطور مستدل و عالی بیان داشتند.

کرزی نه تنها خواستدار تداوم نفوذ و قدرتش در آیندۀ سیاسی کشور است و نشۀ چرس قدرت اورا مجال رها کردن نمی دهد، بلکه کرزی می خواهد شرائط بد تر از دوران خودرا در آینده بیافریند که تمام جنایات سیزده سال بدون پرسان و باز خواست مانده کرزی به دادگاه کشانده نشود. کرزی مسؤول و خود عامل جمیع خیانت های سیزده سال گذشته است و باید مورد بازپرس عدلی قرار گیرد. گماشتگان، اجیران و مزد بگیران که در اینجا و در 8 صبح از کرزی قهرمان می سازند و دربرابر واقعیت های عینی می ایستند این تلاش های شان مذبوحانه و بی ثمر است.
دیده شود که این انتخابات بکدام مسیر میرود ، با موجودیت این حقه باز و مزور ماهر و کار کشته از ابتدا شک تکوین یک دسیسه در مورد انتخابات در ذهنم وجود داشت.
از خدا می خواهم که ملت افغانستان را نا امید ودل شکسته نساخته این قیام تأریخی شان را ناکام نگردانیده و دروازه های امید برای آینده را بروی شان نبندد . روی همه دسیسه سازان و دشمنان حاکمیت ملی را سیاه ساخته به این اعتماد بی سابقۀ مردم به انتخابات خیانت نشود.
از ما جز دعا کاری ساخته نیست . با عرض حرمت عضو شورای تماشاچیان بی اختیار و نظاره گر قدرت شورای نظار بازیگر طراز.
عبدالله زرنج


اسم: م . آرش   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 23.04.2014

نتیجه شرکت حدود هفت میلیون افغان را در انتخابات ، جناب کرزی بدلخواه خود رقم زد ....

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: s ahmadzai   محل سکونت: USA    تاریخ: 23.04.2014

خدمت محترمه (خانم ) صوفیه عمر
شما فرمودید "

اینک صدای پای من باز آمدم باز آمدم
افغانستان سربلند،( مردم حماسه آفرین) وتپ تپ قدم های نامیمون داکتر ستار سیرت و دار و دستۀ بی خرد و گمگشته راه او!

حالتی که مردم حماسه آفریدند ، داکتر ستار سیرت به دستور بادارن تجزیه طلب امریکائی اش با یک گروپ معلوم الحال بیسواد، تجزیه طلب و بیکار و بی روزگار در امریکا، با سوابق شعلۀ بودن در افغانستان در همچویک موقع حساس تاریخی برای خلق بی اعتمادی و انحراف حماسۀ مردم به کشور قدم های نا میمون شان را گزاشته اند. امیدوارم ملت غیور و شجاع همچنانیکه سر نوشت ساز خود گردیدند به این کرگس ها هم درس عبرت بدهند و نگزارند این لاشخوران به اهداف شوم شان برسند. این چتل خوران تاریخ را از صف آزادهگان سر بکف رانده و پس به امریکا متقاعد سازند. به امید پیروزی افغانستان متحد و نوین
با عرض حرمت/ صوفیه عمر

محترمه (خانم ) صوفیه عمر
از ٥٠% رای کاندید های پیش قدم عبدلله و اشراف که ٢.٦ میلیون رای میشود همین ( مردم حماسه آفرین ) با کی ها هم کاسه شدند و آینده افغانستان را دو دسته با ایشان تقدیم میکند, لطفآ خبر امروز را به خواند

شیرزی: از سوی نامزدها تهدید می شویم!

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ ۱۳۹۳/۲/۳
کد خبر: 70641
منبع:

نسخه چاپی



پس از باطل شدن یک صد هزار رای، حالا مسوولان کمیسیون شکایات انتخاباتی هرات مدعی‌اند که از سوی افرادی مربوط به برخی نامزدان ریاست جمهوری تهدید شده‌اند.

عبدالله شیرزی رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی هرات گفت: بیشتر این تهدیدها از طریق رسانه های اجتماعی مانند فیسبوک، پیامک‌ها، تماس‌ها و برخی اوراق صورت گرفته است. تهدید از طرف نامزدان ریاست جمهوری است، چون ما آرای ریاست جمهوری را باطل کردیم و بیشتر آرای باطل شده از داکتر عبدالله عبدالله است و ما هراس داریم و صد در صد احساس خطر می‌کنیم.

به گفته‌ این مسوول کمیسیون شکایات انتخاباتی، آنان نیروهای امنیتی را نیز برای پیگیری این موضوع در جریان گذاشته‌اند. قربانعلی کرمانی معاون کمیسیون شکایات انتخاباتی هرات نیز با تهدید‌های مشابه مواجه است.

وی گفت: بیشتر این تهدیدها از سوی افراد وابسته به ستادهای انتخاباتی است که بیشترین آرای آنها باطل اعلام شده است.

در همین حال محمد ناصر خاضع مسوول ستاد انتخاباتی داکتر عبدالله عبدالله در هرات این ادعاها را بی‌اساس دانست و گفت: آنان با داشتن بیشترین آرای مردم، لازم نیست کسی را تهدید کنند.

این تهدید ها پس از آن صورت گرفته که به تاریخ 31 حمل 150 صندوق رای‌دهی که شامل یک صد هزار رای می‌گردید، از سوی کمیسیون شکایات انتخاباتی در هرات باطل اعلام شد.


شکیب شمس


اسم: صوفیه عمر   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 22.04.2014

اینک صدای پای من باز آمدم باز آمدم
افغانستان سربلند، مردم حماسه آفرین وتپ تپ قدم های نامیمون داکتر ستار سیرت و دار و دستۀ بی خرد و گمگشته راه او!
روح احمد ظاهرخوانندۀ توانای کشور شاد باد. خبر باز آمدن، داکتر ستار سیرت ، این آهنگ احمد ظاهر را در خاطره ام زنده ساخت. این ششمین بار است که داکتر ستار سیرت ازین کنج و از آن کنج گاه با این گروه و گاه با آن گروه سر میکشد ،مگر جالب است هر وقتی ملت از خود استقامت و مقاومت نشان میدهد سی-آی - ای داکتر ستار سیرت را به میدان میفرستد. در زمان جهاد، در کنفرانس بن، در تجزیۀ افغانستان و..... به خصوص همکار شدن وی با دشمن دیرین افغانستان جناب دانا روهر بارکر وکیل ناحیۀ سیزدهم شهر لاس انجلس در پارلمان امریکا! روهربارکر از سالهاست که در تپ و تلاش ساختن افغانستان شمالی و جنوبی مصروف است. چون ایشان از جملۀ اشخاص بی رسوخ هستند تا امروز گفتارش به جائی نرسیده. این بار ستار سیرت و حلقۀ بیسوادش را پیش کشیده! ولی جای تاسف است که داکتر ستار سیرت با موهای سپیدش به مردم ما حقیقت را وارونه نموده ودر کنفرانس ها در کابل مغایر حقیقت صحبت هائی نموده اند! داکتر سیرت هیچگاه با سنا و یا کانگرس امریکا مجلسی نداشته بلکه در یک ( کانگرشنل هیرنگ) شرکت نموده بود. روهر بارکر و چند نفر از پیروانش مجلسی در میان خود و برای موضوعات ناحیۀ سیزدهم شهر لاس انجلس برگزار نموده بودند وداکتر صاحب سیرت و یک تعداد از دوستانش از روهر باکر تقاضای اشتراک در مجلس را کرده بودند. من در اول اکتوبر 2013 درین مود مفصل نوشته بودم و اکثر رسانه های وطن دوست آنرا پخش نموده بودند.
امریکا در هر مورد از خود قوانین دارد. هموطنان میتوانند به ویبسایت دانا روهر بارکر مراجعه فرمایند و به چشم و سر مطالعه کنند ، حاجت به دروغ های شاخدار نیست. روهر بارکر، همواره لاشخوران و تجزیه طلبان افغان را مثل دانه های شطرنج استعمال میکند که داکتر ستار سیرت هم از همان گروپک هاست. یک بار دیگر در حالتی که مردم حماسه آفریدند ، داکتر ستار سیرت به دستور بادارن تجزیه طلب امریکائی اش با یک گروپ معلوم الحال بیسواد، تجزیه طلب و بیکار و بی روزگار در امریکا، با سوابق شعلۀ بودن در افغانستان در همچویک موقع حساس تاریخی برای خلق بی اعتمادی و انحراف حماسۀ مردم به کشور قدم های نا میمون شان را گزاشته اند. امیدوارم ملت غیور و شجاع همچنانیکه سر نوشت ساز خود گردیدند به این کرگس ها هم درس عبرت بدهند و نگزارند این لاشخوران به اهداف شوم شان برسند. این چتل خوران تاریخ را از صف آزادهگان سر بکف رانده و پس به امریکا متقاعد سازند. به امید پیروزی افغانستان متحد و نوین
با عرض حرمت/ صوفیه عمر


اسم: نصرالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 22.04.2014

ﺭﻳﻴﺲ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺩ ﻫﺎﯼ ﻣﻠﯽ ﻭ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺭﺳﻤﯽ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺭﺳﻤﯽ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺷﮑﻨﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ

ﮔﻞ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻗﺎﺽﯼ ﺭﻳﻴﺲ ﺍﻳﻦ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﺗﺎﮐﻴﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ، ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺷﮑﻨﯽ ﻫﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﺭﻳﻴﺲ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺑﺮﺗﻄﺒﻴﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺖ ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺍﺗﺤﺎﺩﻳﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺍﻧﺎﻥ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﺗﺤﺎﺩﻳﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺍﻧﺎﻥ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺍﺭﺯﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻤﻠﯽ ﺷﺪﻥ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺭﻳﻴﺲ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺷﮑﻨﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻓﻐﺎﺳﺘﺎﻥ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻬﺎﺩ ﻫﺎﯼ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ . ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ

ﺁﻗﺎﯼ ﻗﺎﺿﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﺗﺎﻫﻨﮕﺎﻣﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺴﻮﻭﻟﻴﺖ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﮑﻨﺪ، ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺎﻻﯼ ﻫﻤﻪ ﻳﮏ ﺳﺎﻥ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﮔﻞ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻗﺎﺽﯼ / ﺭﻳﻴﺲ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺗﺤﺎﺩﻳﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺍﻧﺎﻥ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺁﺯﺍﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻐﻴﻮﺭ ﻏﻴﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻴﺚ ﺭﻳﻴﺲ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﺤﺎﺩﻳﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ۴۱۰۰ ﻋﻀﻮ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺪﻑ ﺍﺯ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺁﻥ ﺗﺤﻘﻖ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﻣﻮﺟﻮﺩﻳﺖ ﻳﮏ ﺍﺭﮔﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻞ


اسم: سردار احمد    محل سکونت: کابل     تاریخ: 22.04.2014

اشرف غنی احمدزی کاندیدای ریاست جمهوری گفته است که تمام توان خود را برای ترویج آشتی ملی در کشور به خرچ خواهد داد ولی جنگ سالاران سابق کشور باید مسوولیت اعمال خود را بپذیرند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 22.04.2014

دوستان محترم سلام!
تلاشها به نفع عبدالله عبدالله ازطرف کرزی وهم ازطرف خارجیان جریان دارد تا در دوراول عبدالله را به پیروز برساند، اشتراک مردم و این دل گرمی بخاطر تعین یک زعامت مبراازجنگسالاران وجنایتکاران به خاک یک سان شد


اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 22.04.2014

دوستان گرامی!
اینکه قانون انتخابات حکم میکند که هر کاندید ریاست جمهوری حین ثبت نام باید اسناد «یکصدهزار رأی دهنده، حداقل از بیست ولایت، هرولایت 2 فیصد» را برعلاوه شرایط دیگر تکمیل کند، متأسفانه هیچ یک از 26 کاندید موفق به اکمال شرط مذکور نگردید. لذا کمسیون انتخابات تصمیم غیر قانونی گرفت و آنرا 30 فیصد پایان آورد که به اساس آن هرکاندید که 70هزار کارت را از 14 ولایت ارئه کرد، شامل لست کاندید های نهائی گردید که به این اساس 11 کاندید داخل لست نهائی شدند. اگرچه سیاف، و ارسلا تعداد بیش از یکصدهزار سند رأی را ارائه کردند ، ولی تعداد ولایات آنها کمتر از 20 بود. بهرحال از سه کاندید که تعداد آرای شان در نتایج اولیه مورخ 20 اپریل، هریک: گل اقا شیرزی 55778، سلطانزوی 16908 و ارسلا 8368 رای اعلام گردید، آنها هریک حین ثبت نام اسناد رأی را به این تعداد ارائه کرده بودند: شیرزی 83279، سلطانزوی 75885 و ارسلا 108779.
از آنجائیکه هنوز آرای نهائی اعلان نشده است، باید انتظار کشید که آرای نهائی سه کاندید فوق الذکر تا چه حد تغییر خواهد کرد، آنوقت میتوان موضوع را با یک دید دقیقتر مطرح کرد. بخصوص این رقم در مورد دو کاندید اخیرالذکر قابل سؤال خواهد بود. قابل ذکر میدانم که در کشور ما «وفا به عهد» که زمانی یک اصل بسیار مهم به اصطلاح «مردها را قول است» بود، اکنون جای خود را به «بدقولی ها» داده و از آنرو نمیتوان نقیصه را تنها به گردن کاندید انداخت. (برای معلومات بیشتر به مقاله اینجانب تحت عنوان «نگاهی بر مقاله رفع و دفع خلای قانون ، ولی چگونه؟»، منتشره این پورتال ، مورخ 25 جنوری 2014، زیر نام اینجانب در ستون نویسندگان مراجعه شود) با احترام


اسم: s ahmadzai   محل سکونت: usa    تاریخ: 22.04.2014

جناب محترم نبیل
باید این اشخاص محکمه شوند (اما کدام محکمه )
اما در لیست شما صرف دو نفر قابل مجازد مباشد ١-دود سلطانزوی ٢-امین ارسلا
از ٥٠% رای سیاف بالا تر از دوصد هزار رای دارد
هلال نزدیک به صد هزار رای
شیرزوی پنجاه و پنج هزار رای


اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.04.2014

دوستان عزیز

شمارش کمتر از نیمی از آرای انتخابات.
اما یک تقلب بزرگ را کمتر از دوستان متوجه شدند، آن اینکه نظر به قانون انتخابات هر نامزد باید حمایت یکصد هزار رأی دهنده را با خود داشته باشد تا بتواند در انتخابات اشتراک نماید.

کمیسیون مستقل انتخابات تا حال در دو نوبت به صورت کلی نتائج شمارش کمتر از نیمی از آرای انتخابات را اعلام کرده

به نتیجۀ شمارش توجه نمائید:

عبدالله عبدالله ۱۵۳۶۱۳۳
اشرف غنی احمدزی ۱۱۴۶۲۵۱
زلمی رسول ۳۵۷۹۳۰
عبدرب الرسول سیاف ۲۴۱۰۱۴
قطب الدین هلال ۹۴۵۵۶
گل آقا شیرزی ۵۵۷۷۸
داوود سلطان زوی ۱۶۹۰۸
هدایت امین ارسلا ۸۳۶۸

حالا توجه نمائید به نتیجۀ شمارش از سیاف الی هدایت امین ارسلا.
اگر اینها صد هزار کارت را با خود داشتند که پیش شرط نامزد شدن در انتخابات است پس اینها عقلا" صدهزار رأی باید داشته باشند.

حالا شما خود قضاوت نمائید که تقلب و تخلف از کجا شروع شده است.


اسم: s ahmadzai   محل سکونت: usa    تاریخ: 21.04.2014

سلام به همه
یک سوال ساده، در 50٪ نتیجه انتخابات چرا رای کوچی ها موجود نیست


اسم: Dr. Sal Sayedi   محل سکونت: uk    تاریخ: 21.04.2014

سلام نوشته من چنان ګد خورد که اصلا رفت جملات ازبین رفته نمی دانم علت چه باشد؟ متن درست چنین آغاز و ختم میشود:

خوشا به آن ملتی که به نخبه گان خویش مشروعیت سیاسی بدهـد!
(طرحها مشخص درمورد دولتداری خوب!)
دردیموکراسی اکثریت مشروع که مشروعیت سیاسی را در انتخابات آزاد، مشروع، سرتاسری، تحت نظر قوانین خوب بدست آورد، حاکمیت میکند و این اکثریت مشروع سیاسی زمینه ساز تأمین حقوق اقلیت سیاسی و زمینه سازاستفاده ازظرفیت های شان برای اهداف ملی و سراسری همگانی ملت است.
سیاست نفیه سیاسیت است غیرقابل قبول و نادرست. دریک جامعه زمانِ استقرار آمده میتواند که نیروی های سیاسی موجود درجامعه در ستیج سیاسی از طریق مجاری مشروع وجود داشته و صدای ملت را به صورت مشروع منعکس سازند. درین عرصه کار ضرورت به درنظرگیری بخش زیادی از باریکی ها را دارد که درصورت عدم دقت به آن موجب اختلالات درجامعه شده که مسلماً آرامش و استقرار جامعه را برهم میزند.
پُست های دولتی در کشوردارای نظام مردمی وخوب به پُست های۱/ سیاسی و پُست های ۲/ مسلکی تقسیم میشوند.
کادر ها در پُست های سیاسی به اساس نتایج انتخابات، فهم مسلکی، تقوی کاری وشایستگی درگذشتـﮥ کاری، وفاداری و ایمانداری به برنامه های تیم که مشروعیت سیاسی را در انتخابات آزاد وشفاف بدست آورده است، انتخاب و انتصاب میگردد.
تیم برندۂ انتخابات آزاد و شفاف مکلفیت دارد که همان برنامه ها را درعمل پیاده نماید که برای این تیم توسط ملت تعیین گردیده و یا خود تعهد کرده اند. تیم مشروع برندهء انتخابات مکلف است تا این برنامه را درمدت زمانیکه زمام امور در عمل پیدا کنند. این برنامه ها و تعهدات درواقعیت میثاق های اند که کاندید وتیم کاندید با ملت میثاق بسته اند. تخلف وتخطی ازین میثاق مورد پیگرد اخلاقی و سیاسی ودلیل برای بطلان میثاق و فسخ مشروعیت سیاسی به مفهوم معین شده میتواند. کاریکه دردیموکراسی به صورت دوامدار ملت حق نظارت آنرا با براه اندازی اعتراضات و مظاهرات و اظهار عدم توافق درصورت تخلف آزآن میثاق، درطول حاکمیت حزب مشروع برندۂ انتخابات دارد. درکشور ها و جوامع مستقر که احزاب و سازمانها برنامه های مدون چندین ساله دارند، خطوط کاری روشن اند واین برنامه ها افراد معتقد به آنرا به گرد خویش جمع و متقابل تربیت میکنند بس مهم و بخش از جانب مثبت وضروری کار است که باید برای آن زمینه سازی شود اما وضع در کشور ما به نسبت عدم اهتمام مسؤولین اموربنابر عدم درک شان از دولتداری خوب برای ایجاد و تقویت احزاب سیاسی دارای برنامه های مدون کار صورت نه گرفت که درنتیجه بخش از پیشتازان هویت خویش را درهویت های قومی، سمتی و استخباراتی یافتند و وضع به همان طرف رفت و برده شده که حالا عواقب ناخوش آیند آنرابه گوشت و پوست خویش احساس میکنیم. اما درشرایط ما و در وضع امروزی آنچه ممکن است این است که تیم های انتخاباتی برنامه وتعهدات داده شدۂ کمپاین های انتخاباتی خویش را مدونتر ساخته و مانندخطوط کاری ومیثاق خویش باملت درزمان زمامداری بعد از کسب مشروعیت در عمل پیاده بدارند وعملی کنند. عدم اعتناء به آن تخلف از آن درست نیست، مشروعیت وتخلف از تعهد داده شده ومیثاق عقدشده میباشد.
پُست های مسلکی که به اساس فهم و دانش مسلکی و وفاداری به آرمانهای عام ملی کشور، تجربه ای خوب کاری درصورتیکه چنین فرصت ها را داشته باشد، داده شده و نصب میگردد. تقوی کاری وشایستگی درگذشتـﮥ کاری ووفاداری به برنامه های ملی قابل دقت وبس مهم اند. در غیر آن تیم کاری غیر متجانس خواهد بود که مسیر روشن کاری ندارد. کسیکه به آرمانهای ملی وفادار نباشد ومردم هم آنرا نپذیرفتند، ویا به برنامه های آنها صحه نگذاشتند، نباید مانند تقسیم غنایم بخاطر رفع مشکل و صرف بخاطر خوش ساختن و بقای بی دردسر در حاکمیت مانند ۱۳ سال گذشته ومانند شرکت سهامی زمینه سازی شود. چنانچه گفته آمدیم بی درد سری ای که بعدها موجب مشکلات خطرناک چون تفرقه های قومی و خیانت به ناموس وطن، توهین وتحقیر به مقدسات آن جنجال ودرد سر برای کشور وملت گردد...... ایجاد چنین شرکت سهامی غیر قابل قبول است....................
درین باره پیشنهاد دارم که نقش اکادمی علوم، مراجع علمی اکادمیک و بورد های علمی وتخصصی در چوکات واحد های اداری از بالا تا پایین جداً ضرورت تقویت داشته و تصامیم مورد نظر وطرح ها باید و باید از فلتر ها و تصامیم این مجامع علمی و تخصصی گذشته بعداً به منصـــﮥ اجرا وعمل گذاشته شوند. تخصص و فهم سبب اتوریته درکار میشود. برای ایجاد چنین حالت باید کار از همان آغاز صورت گیرد. ضرورت است دربلند بردن بنیه های مالی، سهم دولتی در پروژه های علمی و دادن سبسایدی های مالی و مساعدت های مادی ومعنوی درین عرصه نباید دریغ داشت. توجه به بلند بردن اتوریته به این مراجع علمی و اکادمیک به نحوی که آزانها در اجرای امور دولتی تنگاتنگ بسیج و سازمان دهی کرد، همان چیزی و امریست که مار در دولتداری بهتر مساعدت کرده میتواند.
همچنان این مراجع علمی روابط روزمرۂ خویش را به کارهای علمی و تحقیقی روز مره نباید قطع نموده و یکسره غرق کار های دولتی شوند. این مراجع علمی و اکادمیک میتواند جایگاه ۱۲۰ وزیر مشاور را پُر نمود و دستگاه وغیر مسلکی ایجاد شده توسط حاکمیت های امروزی ۱۳ سال گذشته را پُر کنند.
ضرورت است تاپروسیجر ها و میکانیزم های ایجاد شوند که هر استاد پوهنتون و کارمند اکادمی علوم ومراجع علمی، تحقیقاتی و اکادمیک کشور مشاور علاقدار، ولسوال، والی، وزیر، وکیل و سناتور شورا ، رییس جمهور و معاونین آنها گردند.
کمیسیون های مسلکی در بخش های مختلف و دادن و سپردن پروژهای تحقیقاتی در بخش های مهم حیاتی کشور وبکار گیری روشن تمرکز بر اولویت های کشور و بکار گیری تصامیم این واحد های نخبگان و محققین امر وتدبیریست که مارا در حل درست مسایل کشور ودولتداری بهتر مساعدت بیشتر کرده میتوانند.
پـــایـــان
دوکــتـور صلاح الـدیـــن سعــیـدي – سعـیـد افغـانـي
از شـورای علـمی مرکز مطالعات ستراتـیـژک افغان
تیلفون:۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸ Email:strategicstudies@yahoo.com



اسم: آذین    محل سکونت: واشگتن دی سی    تاریخ: 21.04.2014

سلام ،
وقتی تفاوت های اساسی در بین داکتر اشرف غنی و عبداله را مشاهده می کنم ، به این جاه می رسم که :
داکتر غنی یک نگرش و دیدگاه پیرامون مجموعۀ وظایف کنونی که انتخابات این وظایف را منعکس می کند، یعنی یک نگرش پیرامون مجموعه دشواری های کنونی افغانستان و وظایف و مشکلاتی که با کشورهای دور و پیش و همسایه ها داریم، داکتر غنی به خوبی خواهد توانست بر این مشکلات غلبه کند و راه خروج از این بحران و بن بست کنونی را برای افغانستان می تواند به ارمغان بیاورد.
داکتر غنی دیدگاه و نگرش حال و آینده نگر دارد و تا حالا دیده نشده است که گفته باشد من برنامه دارم. برعکس عبداله می گوید برنامه دارم. برنامه های عبداله چیست؟

مدعی است اگر رئیس جمهور شود سرک اسفالت می کند، پل و پلچک می سازد، فلان کس را وزیر و بهمان کس را به زیر می کشد، مجاهدین را قدرت بیشتر می دهد تا نظم و امنیت بیاورند چون دیوار برلین را لومبانده اند، چپه کرده اند، یک عمر پکول به سر کرده اند و دستمال چهارخانه به گردن انداخته اند، افغانستان در نبود مجاهدین هیچ است و از همین قبیل گپ ها فراوان.
سؤال من این است که شما عزیزان چه تفاوت ها بین دیدگاه ها و نگرش های داکتر غنی و برنامه های عبداله می بینید؟


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 20.04.2014

كه چيري انتخابات دوهم پړاوته ځي بيا هم داشرف غني احمدزي
چانس ډيردي.
ولي ؟
په خاطرددي چي دلمړي پړاو هغه راي چي دشپژو نوماندانو په منخ كي تقسيم شوي وي دقومي نزاكت په نظر كي نيولو سره به اشرف غني احمدزي ته ور په برخه شي ، ولو كه نوماندان ددي كار مانع هم سي .



اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 20.04.2014

محترم آقای زرنج سلام!

تشکر از شما گه نوشتۀ مرا از نظر دقیق تان گذرانده اید، اما چه بهتر بود که شما نوشته مرا نکته به نکته نقد می نمودید نه آنکه بدون استدلال در بست آنرا رد کنید.


اسم: محمد اکبریوسفی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.04.2014

انتخابات باید برندۀ شفاف داشته باشد !

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عنایت کهسانی هروی   محل سکونت: مریلند، امریکا    تاریخ: 19.04.2014

محترم آقای محمد نعیم بارز!
به تائید گفته های هم وطن محترم ام عبدالله زرنج ، حق دارید بهر نحوی که بخواهید بسرائید ولی نه نثر و نه نظم و نه قصیده و نه بیت و نه غزل و نه مرثیه و نه حمدیه و نه نعت شما برایم دلکش و دلپذیر است، زیرا که فاقد روح واقعیت است.

اگر درین ده و سه سال برباد رفته زمامدار غمخوار، صادق و با شهامت و با وقار میداشتیم جایگاه امروزی افغانستان در دنیا متفاوت می بود. آوردن جنگ سالاران نا اهل و جانی در کنارش برای تحکیم ثبات مملکت نبوده بلکه از هراس کنار بردن خودش از مقام بوده. بیشترین ترس این زمامدار ترسو از قسیم فهیم بوده. بروی ارقام شما فیصدی پیروان قسیم فهیم را که همه اهل پنجشیر اند در اردو در رده های بالایی، جنرال ها، و وزارت داخله و قوای امنیتی و وزارت خارجه و پست های مهم دولتی ببینید همه گماشتگان مارشال در گذشته و اهل پنجشیر اند که این زمینه را جز کرزی کسی دیگر مهیا نساخت. زمینۀ غارت و خروج ملیون ها دالر امدادی را کرزی میسر ساخت و کرزی بصورت علنی بروی اسناد از دزدان به برگه دستگیر شده حمایت نمود. کرزی صدقۀ ننگین آخند ایرانی و سی آی ای امریکا را برای مصارف شخصی پذیرفت. کرزی برای تظاهر ناخوشنودی اش با امریکا لجوجانه درب زندان بگرام را باز نموده هزاران قاتل فرزندان بیگناه عساکر و قوای امنیتی را رها کرد. کرزی خلاف تمام اصول قبول شدۀ بین الملل و خلاف موقف عنعنوی بیطرفی افغانستان از الحاق کریمیا توسط روس حمایت نمود. کرزی یگانه عامل ثروتمند شدن معجزه آسای خانوادۀ خود و خانواده های شرکاء خود بود حکومت کرزی در جهان در بالاترین جدول کشور های مفسد جهان و با تولید 98 فیصد هیروئین جهان قرار دارد. این حکومت نه اعتبار بین المللی داشت و نه عزت و آبرویی پیش مردم. نمیتوان بررسی جنایات یک دورۀ فلاکت بار سیزده ساله در اختصار به بخش نظر خواهی نوشت.
آقای بارز علاوه از فرمایشات تان در مورد قتل های عام جرمنی، روسیه ، چین و کمبودیا منظور تان برائت دادن کشتار دو ملیون افغان نهضت مقاومت توسط پرچمی وخلقی و بادار شان بود یعنی بزعم شما این کار در هرجا شده و دو ملیون نفرکی در افغانستان هم بقتل رسیده، شما بدون تذکر از این جنایت تأریخی از قتل شصت هزار باشندۀ کابل توسط تنظیم ها بحیث یک جنایت ( که واقعاً بوده) تذکر داده اید باید این اغماض تان را توضیح بدهید.
کرزی به اساس قضاوت عادلانه قابل محاکمه بوده کدام مقام قابل ستایش در تأریخ افغانستان بحیث زمامدار نداشته و اطلاق کلمۀ رعیم و یا رهبر بوی جفا به ملت افغانستان است.


اسم: کاظم   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.04.2014

به ارتباط نوشته بارز صاحب
فکاهی هفته:
یک امریکایى یک المانى و یک افغانى صحبت داشتند امریکایى گفت در کشور ما یک نفر دست نداشت برایش دست ساختیم حالى قهرمان بوکس شده , المانى گفت در کشور ما یک نفر پاى نداشت برش پاى ساختیم حالى قهرمان دوش است افغان که نوبتش شد گفت در افغانستان یک نفر عقل نداشت ده سرش کلاى قرقل ماندیم حالى ریس جمهور است کل افغانستان اداره میکند


اسم: عبد الله زرنج   محل سکونت: سندییگو، کلیفورنیا     تاریخ: 19.04.2014

جناب محترم نعیم بارز !

دفاعیۀ شما مثل همیشه از یک نظام نابکار ضد مردمی با نقل قول دو سه مرجع و یکی دو نفر مستلزم ارزیابی دقیق است . ما چرا برای تشخیص درد ها ورنج ها و شرح و بیان تمام اعمال خلاف منافع ملی توسط کرزی و باندمافیایی و جنایتکارش به کتاب های مردم و نظریات این و آن متوسل گردیم، در حالی که واقعیت های عینی افغانستان مظهر تمام جنایات نا بخشودنی این زمامداری است و اکثریت ملت افغانستان است که این قضاوت را می نمایند نه بی بی سی و نه کای آیدی و نه گیتس.
شما در جملۀ تذکر کشتار های تأریخی در ممالک مختلف جنایات حزب دموکراتیک خلق و قتل یک و نیم ملیون هموطن ات را نا دیده گرفته به جنایات تنظیمی ها خیز انداخته اید و تا ختم دورۀ نجیب الله همه را برائت دادید والله آفرین به شما.


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل    تاریخ: 18.04.2014

اشرف غني اخيرآ در يك مصاحبه كه با راديوي داشته است، ميگويد" در حكومت آينده ام جنگسلاران جنجالي سهم خواهند داشت و پلاني براي محاكمه آنها ندارم "
آيا همين انگيزه اي بود كه مردم ما با شهامت ودليري سرهاي شان را به كف دست گرفته و سيل آسا پاي صندوق هاي رأي رفتند
آيا اشرف غني با اين اظهاراتش خواهد توانست اداره سالم تري از كرزي إيجاد كند؟
آيا اين توهين به رأي و اعتماد مردم نيست؟
آيا ميتوانيم اشرف غني را بهتر از عبدالله بدانيم؟
آيا براي يك متفكر مي زبد كه به متوسل شدن به عملي براي بقدرت رسيدن شود؟
آيا ديگر مردم به ديموكراسي وانتخابات بي باور نخواهد شد؟
آيا حاكميت مستقيم يك جنگسالارانو ويا تحت پوشش يك متفكر تفاوتي خواهد داشت؟
آيا بهتر نبود آقاي متفكر در پوهنتون با عزت به تدريس آدامه مي داد؟
آيا حال در بين يك فاسد و جنايتكار( عبدالله) ويك فرد ضعيف در چنگ جنايتكاران(اشرف غني) بكدام يك راي دهند؟
آيا بالاخره ميتوانيم أنتظار يك تحول را داشته باشيم؟
اگر قرار باشد كه دوباره همان مهره هاي كثيف حكومت را بين شان تقسيم نمايند، پس انتخابات بخاطر چه بود؟


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان   محل سکونت: کلفورنیا - امریکا    تاریخ: 18.04.2014

هموطنان محترم!

یونس خان تخلص (قانونی) رااختیارکرده، اگراو واقعا قانونی میبود یا شعوری از قانون میداشت ، انتخابات رابیهوده نمیدانست و پیشنهاد نمیکرد که مردم از انتخابات منصرف شوند وهمه نامزدهای ریاست جمهوری بطور دسته جمعی در یک حکومت جابجاشوند. ازینجاست که یونس رامردم (بی قانون) میخواندند، اوکه مانند قسیم از کوچه وازطریق جنگ سالاری برچوکی نشسته، به دیموکراسی و رای مردم وانتخابات عقیده ندارد. یک شخص پوچ مغر وایلجاری خودرا(قانونی) میخواند واکنون که کرزی اورا برای مدت دوماه معاون خودتعیین کرده ، یونس جان باید یک خوش خدمتی نشان بدهد که هم هدف کرزی (دوام نفوذ کرزی و دوام حکومت اوبطورغیر مستقیم) و هم دوام نفوذ شورای نظار بطوردایمی تضمین گردد.

نخیر یونس جان بی قانون ! انتخابات صورت گرفته، اگر مطابق به قوانین واصول موضعه شخصی درین دور 50 + 1 را پوره کرد، آن شخص رئیس جمهور انتخابی مردم افغانستان است. اگر معیار معینه درین دوره تکمیل نشد، انتخابات بدور دوم میرود وهرکس که برنده شد، رئیس جمهور افغانستان خواهدبود.

هموطنان محترم ! درطرح وپیشنهاد یونس (بی قانون) خباثت و شیطنت مخلوط است، هرشخص یا گروهی که ازین طرح حمایت کند چوکی طلب وطرفدار دوام نظام چور وسوته کراسی میباشد. از یونس وطرح او بپرهیزید وبرای شرماندن (بی قانون) به دیموکراسی وانتخابات پابند بمانید . فاعتبروا یا اولی الابصار - خدمتگارافغانستان - سیدخلیل الله هاشمیان


اسم: ع ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 17.04.2014

اقاي يونس " قانوني " سخن از مشاركت ملي ميزند !
قبل ازهمه بايد گفت كه ، علم به مشاركت ملي باصداقت  به اوبسيار تفاوت دارد .
شما انتخاب نه ، بلكه گماشته شده ايد ، به ياد داشته باشيد كه شما يك عروسك نگون بخت وكاريكاتور مارشالي استيد كه تمام دانشش در قدري وپنج گنج خلاصه ميشد . ايا ميتوان مجرم قاتل را بخاطر اينكه جرمش را ديگر تكرار نميكند براة ( برائت ) ذمه ساخت وبحيث فرمانروا مقرر ( انتصاب ) نمود ؟
مگر شما نميدانيد كه معيار واقعي جهاد تان ثروت دزديده تان است ، گيريم ان را گم كرديد - چقدر مي ارزيد ؟ هيچ ، جز لومپن لوكس پوش كه تكت  هاي سياه ميفروشد، انهم دراطراف تياتر ؟ 
مندهي؛ اقاي يونس شما دروغ ميگوئيد ، اما نه ميدانيد دروغ چيست .
فرق نميكنه مه بريت ميگم دروغ چيست؛ دروغ - عبارت است از گزاره ء كاذبي كه به قصد فريب، بيان شده است .
شما كسي بوديد كه مشاركت ملي گفته ( بعد از نشست بن ) هژده وزارت را بيك ولسوالي ( پنج شير ؟ ) تخصيص ؟ داديد. 
شما شخصي بوديد كه به پيشنهاد صادقانه مشاركت واقعي ملي داكتر نجيب جواب رد داده در تباني باچند اجنت كي جي بي انرا سبوتاژ نموديد. 
شما كسي بوديد كه قواي مسلح كشور را به خواست نواز " شريف " نه تنها مرخص ساخته  بلكه نابود ساختيد ، به اين معني كه سلاح ومهمات انرا به قيمت اهن داغمه فروختيد . 
شما كسي بوديد كه  ازكوهاي اطراف كابل قومانده نابودي كابليان را ميداديد .
شما كسي بوديد كه خلاف تعهد نشست بن باتمام ارازيل شوراي نظار ، در حالكه خود عصا بدست داخل شهر كابل شديد .
اقاي يونس "ارزومند ان مباش كه چيزي غير از انچه هستي باشي، بكوش كه كمال انچه هستي باشي "
به تا سف كه " تقريبا همه مردم بخش ازعمر شان را، در تلاش براي نشان دادن ويژگي هاي كه ندارند، تلف ميكنند " - سامويل جانسون اقاي يونس بايد پوست كنده برايتان بگويم كه اينبار ملت تصميمش را گرفته وان اينكه ميخواهند خويشتن را ازشر شما مفسدين نجات دهند . ودر اين خصوص انتخاب مورد نظر شان را كرده اند.
مشاركت ملي چيزي نيست جز ادامه همين درامه سيزده ساله بناً شركت در مشاركت ملي كه شما انرا پيشنهاد مي كنيد خيانت به ملت خواهد بود . لطفاً برين گم شويد ، شماديگه بيخي مردار كدين .
پايان - عزيزي


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 17.04.2014

اقاي يونس " ارزومند ان مباش كه چيزي غير از انچه هستي باشي، بكوش كه كمال انچه هستي باشي " به تا سف كه " تقريبا همه مردم بخش ازعمر شان را، در تلاش براي نشان دادن ويژگي هاي كه ندارند، تلف ميكنند " - سامويل جانسون

اقاي يونس بايد پوست كنده برايتان بگويم كه اينبار ملت تصميمش را گرفته وان اينكه ميخواهند خويشتن را ازشر شما مفسدين نجات دهندودر اين خصوص انتخاب مورد نظر شان را كرده اند. مشاركت ملي چيزي نيست جز ادامه همين درامه سيزده ساله بناً شركت در مشاركت ملي كه شما انرا پيشنهاد مي كنيد خيانت به ملت خواهد بود . لطفاً برين گم شويد.

پايان - عزيزي


اسم: عبدالصمد عطايي   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 17.04.2014

۱۳ سال بی امنیتي؟
۱۳ سال فساد اداري بی حد زیاد؟
۱۳ سال زجر دان مردم؟
۱۳ سال بی اعتمادی مردم بالای حکومت؟
۱۳ سال فقر بی حد و اندازه؟
۱۳ سال بی کاری بی حد و اندازه؟
۱۳ سال فرار متواتر جوانان از وطنشان؟
۱۳ سال عدم شفافیت در ادارات حکومت؟
۱۳ سال کشتار و بمباردمان مردم فقیر؟
۱۳ سال عدم شفافیت کمک های جامعه جهانی؟
۱۳ عدم شفافیت کارکردهای بعضی از کشورهای خارجی در افغانستان؟
۱۳ سال عدم انکشاف؟
۱۳ سال که منجر به میلیونر و یا هم شاید در این کشور فقیر منجر به بیلیونر شدن یک اقلیت کوچک گردید؟
و ۱۳ سال نابسمانی های دیگر؟

با این همه ای نابسمانی ها، آقای قانونی که نه برایش کسی رای داده و فرمایشی به کرسی معاونیت ریاست جمهوری نشست، حالا در فکر اینست تا باز هم مثل کنفرانس بن نطاقی اش را تمرین نمایید و حکومت ده سال آینده را به فرمایش خودشان بسازند.

از آقای قانونی باید پرسیده شود که خودش چرا از تقلب که صورت نگرفته بود و اکثریت به آقان کرزی رای داده بودند، در سال ۲۰۰۴ به دیپلوماتان خارجی شکایت مینمود.

و مهمتر ازین، دستاورد آقای قانونی در پست های وزارت داخله، معارف، ریاست پارلمان و عضو پارلمان چی بوده، که حالا میخواهد برای اکثریت و همه ای مردم افغانستان حکومت فرمایشی بسازد.

آقای قانونی هرگاه میدانید یا نمیدانید، شما باید بفهمید که این یک عمل و فرمایش غیرقانونی است: مردم افغانستان به اساس قانون به ریس جمهور آینده خویش رای داده اند و یا در دور دوم رای خواهند داد، و به امثال شما اجازه نخواهند داد تا در مقابل رای مشروع اکثریت مردم افغانستان قرار بگیرید و به فرمایشات غیر قانونی خویش ادامه بدهید.

به نقل قول از یک تلویزیون کابل، آقان قانونی این فرمایش را در صحبت هایش با یان کوبیش، نماینده سازمان ملل متحد در افغانستان عنوان نموده است، نماینده محترم سازمان ملل متحد باید موقف خویش را روشن سازد و به مطبوعات بگوید که وی از گفته های آقای قانونی حمایت نمیکند و به قانون افغانستان و رای مردم افغانستان احترام مینماید


اسم: ع. . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 16.04.2014

لاشخوران فرود ميايند !
كرزي با دارودسته اش باتمام تخلف كه درانتخابات مرتكب شدند بالاخره متيقين گرديدند كه اشرف غني در روند اول ٥٠+١ را پوره ميكند، حال بايد كاري كرد، كه اگر شود با صاف خود حريف را ترسانده اقلًا ميدان رابااو تقسيم نمايد.
كرزي صرف به همين منظور عبدالله عبدالله رابرنده پيشتاز معرفي ميدارد، ودر ضمن چند مانور پيچيده را بالاي لاش به منظور دعوت لاشخوران ديگر اجرامينمايد. 
در نتيجه همين مانورها بوده كه قبل از همه دو لاشخور كهنه كار و با تجربه اقاي سيرت واقاي مجددي فرودامده ونزديك با لاشه، جايكه ديگر لاشخوران از قبل حضور بهم رسانده نشست مينمايند ، تااگر شود لاشه را از صاحبش كه شكار نموده بقپاند ويا حداقل هر كدام روده موده اي رانصيب شوند .
حال ديگر مربوط به صاحب اصلي شكار( لاشه ) است، كه تقسيم ميكند ويا تهديد را ناديده گرفته بخود ميخوراند .
اگر مه عوض شكاري ميبودم باوركن كه ازسبك شير كار ميگرفتم، به اين معني كه بعد از نوشجان كردن شكارم حتماً اورا با .... نشاني ميكردم تا لاشخوران ميفهميدند صاحب اصلي ان كيست.
پايان - عزيزي 


اسم: علی جان   محل سکونت: کابل    تاریخ: 16.04.2014

آقای اوریا با تلویزون شبکه یک گفتند که ما 58% آرا را بدست آوردیم و این ارقام را به اساس گزارشات دریافت شده از ستادهای انتخاباتی بیان داشتند گفته های اوریا صحت دارد زیرا آقای اوریا آن صندوقها راهم حساب کرده اند که طورمخفیانه ویابه کمک یکعده ازاعضای کمیسیون انتخابات به نفع داکتر عبدالله عبدالله پرشده است.

اگرمروری به تمام مناظره های نمایندگان کاندیدان ریاست جمهوری شود به وضاحت دیده میشود که نمانیدگان زلمی رسول دراین مناظره هاهریک(آقایون وحید عمر، وزیری وفیصل ) صرفاً داکتر اشرف غنی احمدزی را مورد انتقاد قرارمیدهند درحالیکه درمورد عبدالله عبدالله که جنایات اشکارآن درمورد همشهریان کابل مثل آفتاب به همه معلوم است حرفی نمیزنند، بناً به وصاحت دیده میشودکه ارگ ازهمان اول هم به اشرف غنی نظرخوش نداشته است ،آیا خوانده گان وبنیده گان این مناظره هابه این مسئله توجه کرداند ، این عمل نشاندهنده یک سازش اشکار ارگ است که یا زلمی رسول راکامیاب میساخت حالکه نشد انتخاب دوم عبدالله عبدالله است تا وی را یادردوراول ویا با ائتلاف با زلمی رسول به پیروزی رساند واین کاربه خاطرپیوند عمیق که بین کرزی وشورای نظارموجوداست انجام میشود ،لحن عبدالله عبدالله هم درمورد کرزی محترمانه ترشده است، بدون شک که کمیسیون انتخابات هم تحت فشارکرزی قرار داردتا نتایج قسم باید اعلان شودکه منفعت کرزی را تآمین نماید.


اسم: ډاکټر ګل مرجان منګل   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 15.04.2014

د عبدالله عبدالله رسمی ویاند فضل الرحمن اوریا پرون د طلوع تلویزیون سره د مرکی په یوه برخه کی وویل چی که د ډاکټر اشرف غنی ټیم قدرت ته ورسیږی دا به په افغانستان کی د وینو د لښتیو بهولو ته لاره همواره کړی.د عبدالله د ټیم ویاند مطلب دادی چی که ددوی ډله قدرته ته ونه رسیږی بلکی د ډاکټر اشرف غنی ټیم او یا کوم بل ټیم ټاکنی وګټی نو دا به دوی ته د منلو وړ نه وی، دوی به بیا وسلی ته لاس او په جګړو به لاس پوری کړی تر څو په افغانستان کی د وینو لښتی وبیهوی.
افغانان باید عبدالله او د هغه د ویانیویان لکه فضل الرحمن اوریا ښه وپیژنی، د هغوی په شیکو غړوندیو بازی ونه خوری دا جګړه ماران دی دوی نه په ولسواکۍ باور لری او نه د ولس رایو ته احترام لری. دوی یوه لاره پیژنی چی هغه جګړه ده او که له جګړی لاس واخلی نو ولس به یی حتمی د تیرو جرمونو چی تر اوسه پوری یی په افغانستان کی تر سره کړی دی، پوښتنه وکړی او محکمی ته به یی راکش کړی او د تیرو ټولو جرمونوسزا به ورکړی .
د فضل الرحمن اوریا همدغه څرګندونی او د شورای نظار تیر تاریخ ته په کتو، شک هم نشته چی د کابل هغه ځوریدلی او کړیدلی ولس به بیا د همدغه لنډغرو لخوا ونه کړول شی، چی یو وار له وړاندی هم کړول شوی وو. د عبدالله ویاند فضل الرحمن موږ ته د هغه دا وروستی څرګندونی چی ویلی یی دی (( که خدای نا خواسته خدای ناخواسته د ډاکټر صاحب اشرف غنی ټیم قدرت ته ورسیږی د افغانستان په ټولنه کی به د وینو لښتی وبهیږی)) بیا هغه د ۱۹۹۲، ۱۹۹۳ او ۱۹۹۴ کالونو تاریخ را په یادوی چی همدغو لنډغرو په کابل کی نه بښونکی جنایاتونو تر شا پریښی دی، بیا تازه کړل او کابلیانو ته یی هغه شپی او ورځی ورپه یاد کړی چی ډیرو پاک لمنو تورسریو د لوړ پوړو کرونو څخه د خپل عزت د ساتلو لپاره ځانونه راګذار کړل او خپل عزت یی چی د شورا نظارله خوا تر تهدید لاندی وو وژغوره او د شهادت جامونه یی پورته کړل.
د کابلیانو به هغه شپی او ورځی هیڅ کله هم له یاده ونه وزی چی همدغه عبدالله او ډلی یی شورا نظار په لسهاو زره د کابل بی ګنا او بی دفاع اوسیدونکی په شهادت ورسول، د هغوی کورونه یی په توپونو ور ویجاړ کړی او د کابل د خلکو ټولی شتمنی د همدغه جمعیت چی په سر کی یی د شورانظار ډله وه چور او کوم کابلیان چی ژوندی پاتی وو له کابل نه هجرت ته مجبور او په داخل او خارج د افغانستان کی در په در او خاوری په سر ژوند تیرولو ته مجبور کړل.
د عبدالله د ویاند فضل الرحمن خبری د هغه شخصی نظر هیڅ کله هم نه شی کیدلای دا څکه چی دا ښاغلی د همدغی ډلی رسمی ویاند دی نو دا معلومه خبره ده چی دا د ډبل عبدالله نظر دی او دوی پوهیږی چی هغه صندوقونه چی د دوی لخوا د ۱۳۹۳ په ټاکنو کی د درغلیو په نتجه کی ډک شوی دی د ټاکنو د خپلواک کمسیون به یی حتمی رسوا کوی چی په نتجه کی به دوی هيڅکله هم قدرت ته ونه رسیږی. نو کله چی دوی د یادو شویو ټاکنو سل په سلو کی بایلونکی دی بیا د تهدید ژبه کاروی تر څو په راتلونکی کی داسی یو حکومت ته د جوړولو شرایط برابر کړی چی دوی هم ونډه پکشی ولری.
نو په نتجه کی ویلی شوی چی د عبدالله د ویاند څرګندونی او په خوا کی هغه فشارونه چی اوس د ډاکټر صاحب اشرف غنی په ټیم باندی راوړل کیږی علت یی همدغه دی تر څو د ډاکټر اشرف غنی په شمول بیا پر ولس د هغوی د خوښی برخلاف یو مصلحتی حکومت وتپی..
بل خوا داسی اوازی هم تر غوږونو کیږی چی وړاندی تر هغه چی د ۱۳۹۳ ز کال د ټاکنو نهایی نتجی(۲۴ ثور) اعلان شی، د یوه ګډ حکومت (سهامی شرکت) د جوړولو لپاره ډیر سخت کار روان دی، چی پدی کی د تیرو۱۳ کالونو د حکومت بر حال او ځینی له حکومت څخه د باندی افراد( مافیا) ، همدارنګه د ځینو ګاونډیو او لری هیوادونو سفیرانو تر منځ راشه درشه ډیره شوی ده او دوی ټول کوشش کوی چی پر افغانانو باندی د ولس خلاف بیا یو ایتلافی خکومت وتپی. تر څو په ولس کی دا پاتی وینه هم وچه کړی.
خو ولس پر ډاکټر اشرف غنی او ټیم یی باور لری چی نه به د اوریا په شان د خشنی ژبی تر تاسیر لاندی راشی او نه د نورو فشارونو، ولس پدی عقیده دی چی ډاکټر اشرف غنی به که اړتیا وه دوهم پړاو د ټاکنو ته هم ځی او همدغه ولس با بیا هم هغه
ته خپلی رایی ورکوی.


اسم: جلیل غنی   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 15.04.2014

گورستان تفکر طالبانی

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 15.04.2014

هزاران تهنیت به ملت متهور و مصمم افغان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Ahmadullah Sahebzadeh   محل سکونت: Danmark    تاریخ: 14.04.2014

I think Ashraf Ghani is not the only winner of our election . He needs to make coalition with other political parties and persons.He should talk and lesson to president Karzai,an experience strategist and decision maker.Asraf Ghani should lesson to Karzai otherwise our next president is Abdullah Abdullah,Sayaf and Hilal are moving to the Abdullah side according to good sources


اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: امارات متحدۀ عربی    تاریخ: 14.04.2014

اخیرا یک ائتلاف از کاندیدان معترض بوجود آمده است. اینها شامل شش کاندیدی هستند که باتوجه به 10 فیصد آرای که از جانب کمیسیون انتخابات اعلام شد، چانس برنده شدن را ندارند.
این شش کاندید عبارت اند از زلمی رسول؟؟؟ رسول سیاف، قطب الدین هلال، سلطان زوی و هدایت امین ارسلا.
جال اینجاست که کسیکه متهم اصلی تقلب گسترده در انتخابات می باشد هم درین ائتلاف شامل است. (دزدهم خدا خدا میگوید و صاحب خانه هم خداخدا میگوید).
این کاندید که به دها ملیون دالر در کمپاینش ازجانب تیم مافیای ارگ به مصرف رسید، مداخله و حمایت تیم حاکم از وی به رسوایی ها کشید، قبل از انتخابات برایش مهندسی ها صورت گرفت، جرگه تشکیل شد، کاندیدان به نفع اش وادار به انصراف شد، والی ها و قوماندان های امنیه در حمایت ازوی متهم شدند، کمیسیون شکایات انتخاباتی مکاتیب رسمی را به ارگ برای برطرف نمودن والیان که امکانات دولتی را در خدمت این آقا گذاشته بودند، فرستاد تا آنها را از وظایف شان عزل نماید...ولی ارگ هیچ اعتنای به آن نکرد...
حال هم نزدیک به اکثریت تقلب های صورت گرفته به وی نسبت داده می شود. بازهم چرا به جمعی معترضین بپویندد؟ اعتراض برضد کی؟ شاید کرزی دیگر در خود امکانات نمیبند که وی را به طرف کامیابی جلو ببرد، ازین رو اورا دیگر رها نموده است....
ما به تیم شش نفری معترضین توصیه میکنیم تا قبل از پذیرفتن آین آقا در تیم شان، وی را به اظهار رسمی پشیمانی از اتکا به تیم مافیایی ارگ ومعذرت خواهی از ملت وادار بسازند. کرزی در حال بکار بردن گزینه های دومی و سومی در صورت ضرورت است، ولی به این آسانی از کوشش دست نخواهد کشید...

جمال خان بارکزی


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 14.04.2014

انتخابات افغانستان و نگاه ایرانی ‌ها

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 14.04.2014

داکتر اشرف غنی ته اهداء شوی شعر

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: طبیبی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 13.04.2014

از چند روز به این سو، عبدالله عبدالله ، کاندید شورای نظار و جمعیت اسلامی برای ریاست جمهوری افغانستان، لحن و ادبیات خود را در برابر جناب حامد کرزی، رییس جمهور کنونی، تغییر داده، تلویحا ویا صراحتا به ستایش و حمد و ثنای محترم کرزی ، مبادرت میورزد! گویا عبدالله عبدالله در واپسین مصاحبه اش با یک آژانس خبری اروپایی گفته است:

«حامد کرزی باید در عرصه سیاسی افغانستان به نقش خود ادامه بدهد!»باید متذکر شوم، که همین عبدالله عبدالله ، در گفت و گوی ها ،و مناظره های سابق اش، جلالتماب کرزی، را رهبری آلوده به تبعیض و فساد خوانده و دوره کاری کرزی را یک دوره دغلبازی و چاپیدن ملت و هدر دادن فرصت ها قلمداد کرده بود!

عبدالله عبدالله، در هفته های اخیر، دیدار های با زلمی رسول ( کاندید ظاهرا مورد علاقه کرزی) داشته و بار دیگر تمایل خود را برای « سازش» و «هماهنگ سازی سیاست ها با ارگ »آشکار ساخته است!

عبدالله عبدالله، به عنوان سیاستبازی « سازشکار » و هردم خیال معروف است، وی هرگز انتظارو توقع نشستن بر سریر ریاست جمهوری را به زور بازوی خویشتن ندارد وهمواره مثل یک کودک، چشم به کمک واستعانت « بزرگان» دارد!

جناب کرزی گویا پیش ازین فکر میکرد، کاندید مورد علاقهء او( زلمی رسول) ، می تواند درخششی در انتخابات اخیر داشته باشد، اما مردم افغانستان، عطای اورا به لقایش بخشید و زلمی رسول را طرد و منزوی ساخت!

پس از دریافت نخستین سگنال های ناکامی زلمی رسول، حامد کرزی، ابتدا به سراغ تیم اشرف غنی احمدزی رفت . اشرف غنی با مشتی« تعارف و تعامل معمولی» با کرزی ، برخورد کرد اما هرگز حاضر نشد ، تن به «سازش و معامله » بدهد!اشرف غنی گفت که « به پیروزی اش در انتخابات، ایمان دارد» و تنها آرزویی که دارد ، برگذاری یک انتخابات شفاف است !

پس ازین ناکامی ، کرزی دوباره به سراغ عبدالله عبدالله رفت ، قول و قرار های پشت پرده، صورت گرفت ، که اینک ظاهرا هماهنگی و ائتلاف پنهانی میان تیم کرزی و تیم عبدالله ،پدید آمده است!عبدالله ، آینده سیاسی وامتیازات کرزی را تضمین کرده است و کرزی ، قول داده است ، عبدالله را ، پیروز انتخابات، نشان دهد!

عبدالله عبدالله٬ ممکن است، یک تعداد آرای قوم هزاره را جلب کرده باشد و نیز آرای کسانی که می پنداشتند، عبدالله یک آدم « ضد طالب» است ، اما این آرای جلب شده به آن حد نیست که عبدالله را در صدر جدول انتخابات قرار دهد! پس این کرامات پیشتازی از کجا شد؟ گویا از زیر چپن سبز جلالتماب کرزی، بیرون آمده باشد!


اسم: بی بی سی   محل سکونت: انگلند    تاریخ: 13.04.2014

این نتایج از شمارش آرای ۲۶ ولایت افغانستان به دست آمده است.

بر اساس آمار اعلام شده، عبدالله عبدالله، وزیر خارجه پیشین و رهبر اپوزیسیون و به دنبال او اشرف غنی احمدزی، وزیر مالیه/دارایی پیشین، دو تن از هشت نامزد شرکت کننده در انتخابات ۵ آوریل، تا کنون بیشترین رای را از آن خود کرده‌اند.
مقامات کمیسیون انتخابات افغانستان امروز در نشست خبری در کابل اعلام کردند که از مجموع ۱۰ درصد آرای انتخابات افغانستان که تا کنون شمرده شده است، عبدالله عبدالله ۴۱.۹ درصد و اشرف غنی ۳۷.۶ درصد را به دست آورده‌اند.

بر اساس همین آمار، زلمی رسول وزیر خارجه پیشین ۹.۸ درصد و عبدالرب رسول سیاف، از رهبران جهادی افغانستان ۵.۱ درصد آرا را به خود اختصاص داده‌اند.


اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 13.04.2014

"انتخابات افغانستان و نگاه ایرانی ها" را که توسط شاغلی "ولی احمد نوری" بزرگوار نشر شده است خواندم، واقعاً اشک از چشمانم جاری شد. اظهار نظرات ایرانی ها در مورد انتخابات افغانستان قابل یک تأمل میباشد. واقعاً ما چیزی بزرگی را بدست آوردیم که خود قدر و قیمتش را نمیدانیم، دیموکراسی با همۀ ارکانش (انتخابات آزاد، آزادی بیان، مطبوعات آزاد، پارلمان، آزادی عقاید و احزاب سیاسی وغیره آزادی های فردی در اجتماع) یک تحفۀ بزرگی است که قرعه اش به نام افغانها بر آمده است.
انتخاباتی که برای اولین بار توسط خود افغانها به حمایت نیروهای امنیتی افغان موفقانه برگزار شد، و درآن افغانها بطور گستردۀ اشتراک نمودند، نشان داد که دیگر این تحفۀ قیمتی ازآن ما شده است.
بعد از خواندن نقطه نظرات ایرانی ها در مورد انتخابات موفق افغانستان و قیمت که آنها بالای این تحفه گذاشته اند، مرا به یک دنیای دیگر برد. ایرانی ها حسرت فضای دموکراتیک افغانستان را میخورند، با وجود ابراز خرسندی از تحول بزرگ مثبت در افغانستان و آرزوی موفقیت های بیشتری برای افغانها درین راستا میکنند، حسادت شان را هم پنهان نمیکنند، این تحول را یک نقطۀ آغاز دموکراسی در ایران به فال نیک میگیرند که شاید این فضای روزی بالای ایران هم سایه افگند و رهبران ایران هم از آن متأثر گردند...
وقتی اظهارحسرت ایرانی ها را در مورد تحولات افغانستان میخوانیم، به ارزش چیزی که بدست آورده ایم پی می بریم، باید به هیچ قیمت نگذاریم که بازمردم بخاطر نتایج انتخابات مردم صف آرایی وادار گردند، ویا به کوچه ها بریزند و زمینه تخریب این فضای طلایی را مساعد بسازند.
در رابطه به چگونگی نتایج انتخابات، مردم افغانستان عزیز را به بردباری دعوت میکنم، از ریختن به جاده، از هشدار های جاری کردن جوی های خون، از قیام، از مظاهرات با خشونت بپرهیزند، به مبارزٍۀ سیاسی خویش بخاطر تأمین عدالت ادامه دهند،مطئناً به عدالت میرسند، خیر اگر هم دیرتر...

تشکر


اسم: نصرالله احمدزی   محل سکونت: کابل افغانستان     تاریخ: 12.04.2014

داسي اوازې دي چي ښاغلی سیرت صاحب افغانستان ته د یو نوې ارادې سره رسیدلي چې هم ډار او هم هیله هیله. منم چې د افغانستان د تجزیه لپاره له تیرو دري لسیزو راپدیخوا ډیر کار وشو خو الحمدالله کومه نتیجه ئي نده ورکړې لومړی وار د روسانو د یرغل په مهال ، دوهم ځل د نجیب الله رژیم له سقوط سره سم د جبل السراج د ایتلاف په بطن کي او اخری ځل د امریکا او ناټو په شتون کې خو د الله ج په مرسته هر یوه دسیسه شنډه شوې او عاملین ئي هم پښیمانه او رسوا او یا ئي پخپله خپه لمن په سر اړولې او ځینو ئي د پښیمانۍ او ندامت اوښکې توې کړي دي .

خبر شوم چي ښاغلی سیرت صاحب په ډیر حساس وخت کي افغانستان ته ځان رسولئ دي او ویلي ئی دي چي د ټاکنو د پروسي له ګډوډ کیدو وروسته ممکن افغانستان د تجزیه په لور لاړ شي او زه راغلی یم چي مخه ئي ونیسم او کولائي شم ډیر مفید کار وکړم نو ایا ددې خبرو معنی به څه وي ؟

ممکن د سیرت صاحب وړاندیوینه دا وي چي اکثریت وړونکي کاندیدان به دوهم دور کې سره وران شي نو د روغۍ او جوړ جاړي لپاره به په ما لاس کیږدي .

ممکن کوم کاندید ورته شین څراغ ورکړي چي وزارت درکووم .

دا هم ویل کیږي چی سیرت صاحب د نوې سیاسي ګوند د جوړیدو اراده لري ، که کوم نوئ ګوند جوړیږی دا به یو بل زخم وی، یره سیرت صاحب ګوندونو ته افغانستان احتیاج نلرئ مونږ ولیدل ځیني ګوندونه په لسګونو پلویان لری کله چي ئي د رهبرې شورا غونډه وی نو دیارلس کسان تر لمیزونو شا او خوا ناست وي ، موږ ګوندونو ته ضرورت لرو خو داسي ګوندونه نه چي هر چا خیمه درولي او چیغې وهي ګوند یم غونډو ته خلک د کنسرتونو او نڅا په مرسته راټولوئ .

پوښتنه کوو : ښاغلی سیرت صاحب دا د افغانستان د تجزیه چا درته ویلئ او تاه څنګه منلې ده ؟ سیرت صاحب دغه ډول اوازې خورول ډیر نامناسب او له افغانستان سره بربنډ غلیمانه حرکت کول دی هیله ده چي ولسونو ته هیله او د خیر پیغام ورکړو نه دا چي نژادپرستې او سمت پرستې ته ئي پام واړو ، د افغانستان ولسي او جغرافیه جوړښت داسي ده چي د چا پلار ئي هم انشاالله نشي تجزیه کولائي . زه له تاسو او هر هغه چا پوښتم چي داسي اوازې خوروي ، مني ئي او پیلان ئي لري چي د تجزیه ویره شته او یا ئي شرایط برابر دي : دا ممکن ده چي شمال کي تاجک ،ازبک،هزاره او ترکمن دي بیل حکومت جوړ کړي ؟ بامیان او دایکندی چیری موقعیت لری؟ شمال کي میشت پښتانه به ټول له تیغه تیروئ او که شرق،غرب او جنوب ته به ئي کډوال کوئ ؟ له سالنګ نه دۍ طرف تاجګ او هزاره به څه کوي ایا دوی به کډوال کیږي او که ټول به له تیغ تیرو ؟ ایا د پښتنو په څیر تاجک ،ازبک،هزاره او ترکمن بیل بیل قوم نده ، هر یو ئي د جدا دود او رواج څښتنان ندي ، هغوی به خپل منځ کي څنګه سره جوړیږی چي ما پښتون نشی منلي ؟ هلته به د محاکمو پریکړې د شیعه فقهه له مخۍ کیږی او که حنفی ؟ د روسانو د یرغ په وخت کي ازبک،ترکمن،پښتون،تاجک او هزاره مجاهد د تاجک،ازبک،پښتون ،ترکمن او هزاره کمونست خلاف ونه جنګیدو ؟ همدا اوس یوزې پښتون حکمتیار او ملاعمر د دولت او بهرنیو خلاف جنګیږي که له هغوي سره غیر پشتانه هم شته ؟ د افغان ملي پوځ کي کي د ټولو قومونو وګړي شته چي د پښتون ملاعمر او حکمتیار خلاف جګړه کوي . که خداینخواسته د ستا خوف په حقیقت بدل شو نو دا راته ووایه شمال کي د تجزیه له مخۍ جوړ شوی نوي حکومت به څنګه ژغورل کیږي او د دوي بقا به څنګه تضمین کیږي ؟ دوي به د ایران بړیڅي کوي او که د تاجکستان ،ازبکستان،ترکمنستان او که د ترکیه ؟ په نړیوال سیاست کې به د مسکو ،ایران او امریکا ګټو کي د چا غوړه مالي او ساتنه کوئ ؟

دا درې لسیزې خو سم قیامت تیر شو چي دا زموږ د کار خلکو ولې ترحم نه درلود ؟ دا دولس کاله څه ونشول نه پوهیږم د سیرت صاحب په څیر شخصیتونه چي د تجزیه مخه هم ډب کولائي شی ولې نه ورتلل ؟ فکر کوم د افغانستان وضعیت د یو موقت حکومت تجربه تکراروي او که څنګه او شاید سیرت صیب د نوي حکومت د کابینې نوې وزیر وي .

هیله ده چي نور له ولس سره صداقت وشي .

په احترام


اسم: ع شیرزاد   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 11.04.2014

وطئه بعد از انتخابات
بعد از اینکه کرزی شاه و تیم کاری اش از طرح بُرد تیم داکتر زلمی رسول نا امید شدند و تیرشان بر خاک نشست ، هرچه زودتر دست بکار شده و داکتر ستار سیرت و یک جمعی 60 نفری دیگر را دعوت نمود تا بتواند صحنه را از نو آرایش نماید . ستار سیرت ظاهرن بنام یک پروسه صلح داخل کابل گردیده و از سوی دیگر تیم ارگ شبانروزی با طالبان ارتباط بر قرار داشته و قسمن به توافق رسیده اند با آمدن ستار سیرت شورای صلح به زودی منحل گردیده و وظیفه شورای صلح به ستار سیرت سپرده خواهد شد .
ستار سیرت شخص با اعتباری نزد حکومت سعودی است و از این طریق سعودی ، پاکستان و طالبان هرسه دست بدست هم داده و تمثیل گر اصلی صحنه جناب سیرت را در صحنه روان نمودند. حامد کرزی در عین حال مذاکرت شدید با تیم داکتر عبدالله پیش گرفته ظاهرن دیروز با این تیم به توافق رسیده ولی این خود یک خدعه ای بزرگی بیش نیست میخواهد اینها را به این بهانه سر گرم نتایج انتخابات ساخته و خود بر انجام مقاصد شومش برسد تجربه های گذشته بیانگر نیرنگ و فریب بیشمار کرزی است نه تنها تیم اصلاحات و همگرایی و یا تحول و تداوم که حتا نزدیکترین همپیمانان قبلی اش بالای کرزی اعتبار ندارند ولی کرزی و تیم اش بازیگران خبیثی استند که به هیچ اصلی پایبند نبوده و نیستند و از هر راه و طریقی و به هر قیمتی که شود نمیخواهد از صحنه برود .
از جریان کار ها چنان به نظر میرسد که کودتای خبیثی بر علیه انتخابات و رای و خواست برحق مردم در حال انجام شدن است ، چنین بر می آید که انتخابات را بی نتیجه گذاشته و به بهانه دور دوم ،کرزی شاه و تیم اش در پی خرید وقت است با مذاکره با طالبان و هیات شصت نفره از امریکا و اروپا ، لویه جرگه اظطراری را به راه انداخته و به بهانه حکومت ائتلافی ، مهره های خود را جابجا نموده و برای پنج سال دیگر در پشت صحنه و کارگردان اصلی باشد. عربستان سعودی هم به منظور دور کردن کرزی از ایران این بار تمام مصارف را بر عهده گرفته وبالای طالبان فشار می آورد ،هر قسمیکه شده با کرزی یکجا گردد . ودر عین زمان دیروز وزارت خارجه روسیه اعلام نمود با آنکه ناتو بر قرار داد قبلی اش در مورد تجهیز قوای هوایی و ترمیم هلیکوپتر های نظامی و تربیه پرسونل قوای هوایی پا بند نمانده ولی روسیه حاضر است تمام بودجه را به تنهایی پرداخت نموده و به تنهایی عمل نماید . ولی ظاهرن امریکا و انگلیس عکس العملی نشان نداده و منتظر اعلام نتایج انتخابات است .
به هر صورتش اوضاع هر لحظه در حال دگرگون شدن است و هر دم معادله جدیدی در صحنه میاید که خیلی پیشبینی ها را نقش بر آب میسازد در این حالت حساس ،بیداری ملت شهید پرور و مظلوم افغانستان ضروری است ، همانطوریکه در انتخابات نشان دادند و ثابت نمودند که ملت در قسمت سرنوشت خود خیلی حساس است و هیچ تهدید و حیله و نیرنگی نمیتواند جلو شانرا بگیرد ،حالا هم، همه ،دست بدست هم داده و ثابت نمایند که مردم از این حیله گری های 12 ساله کرزی به ستوه امده وخسته شده اند و صد در صد تغییر میخواهند .ملت هیچ تهدید و نیرنگی را قبول ندارد و باید بر آراء رای مردم احترام گذاشته شود . بیگمان و بی پرده باید گفت جنبش های مردمی در حال شکل گرفتن است و هر لحظه امکان سرازیر شدن مردم به خیابان است این بار مردم کرزی را با مشت و لگد از صحنه بیرون خواهد نمود .


اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 10.04.2014

در ارتباط به مقالۀ تحلیلی عالی آقای " سید عبداللۀ کاظم" تحت عنوان " چرا مردم بطور گسترده به طرف صندوق های رآی شتافتند؟"، عوامل اشتراک گستردۀ مردم درین انتخابات را باوجود تهدیدات بزرگ امنیتی بسیار خوب لست نموده اید،خواستم با ذکر خلاصۀ مواردی که شما تذکر داده اید، یکی دو مورد را بر آن اظافه کنم:
1- بلند رفتن شعور سیاسی مردم
2- به ستوه آمدن مردم از ادارۀ مافیایی کنونی و عدم تحمل دوام آن
3- حمایت مافیای ارگ از کاندید مشخص که میتواند زمینه ساز تحریک احساسات مردم شده و منتج به ایجاد انگیزه برای اشتراک وسیع در انتخابات شود.
4- حالت ابهام به آیند که باعث رکود بازار و ایجاد تشویش بین مردم شده است
5- یکتازی رئیس جمهور وانکار از امضای موافقتنامۀ امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا و کوشش برای نزدیک شدن با کشورهای منزوی جهان...
6- حادثات دلخراش اخیر که از جانب مخالفین مسلح دولت در کابل به وقوع پیوست، باعث ایجاد تحرک دربین مردم شد
7- برای اولین بار انتقال قدرت از یک رئیس جمهور به رئیس جمهور دیگر
8- برخلاف انتخابات های قبلی، درین انتخابات برندۀ قاطع وجود نداشت و چندین تن از کاندیدان چانس برنده شدن را در خیال می پرورانید، که درین صورت بازی بیشتر رقابتی شده و حامیان هریک ازکاندیدان پیشتاز هم به حمایت از کاندید مورد نظر شان کمر بستند...
طور مثال اشرف غنی در انتخابات 2009م در موجودیت کرزی بحیث برندۀ قاطع و پیشتاز توانست صرف چانس در حدود 130 هزار رآی را بدست آورد، زیرا حامیانش در او چانس پیروزی نمیدید. ولی درین انتخابات حامیان قابل ملاحظۀ را به خود اختصاص داد. حامیان حد اقل سه کاندید در کامیابی کاندید مورد نظرشان شک هم ندارند که میتواند فضاء را بیشتر رقابتی سازد و عامل برای اشتراک وسیع مردم در انتخابات باشد.


یک بار دیگراز تحلیل زیبای و منطقی تان تشکر


اسم: دستگير روشنيالی   محل سکونت: Denmark    تاریخ: 08.04.2014

پيروزی جرئت.

درافغانستان يک جامعه سياسی شده متولد شد. پنجم اپريل در تاريخ به نام روز بيداری سياسی مردم افغانستان ثبت خواهد شد. مردم نشان دادند که هستی شان در هستی افغانستان می باشد و افغانستان به جای بخشی از جهان خود جهان است و انهايکه از جهان و زمان نفرت ميکنند و می خواهند افغانستان را از جهان جدا کند جواب رد گرفتند. .
زنان حماسه های شکوهمند و سازنده را ايجاد کردند. در ولسوالی خوگيانی زنان ترس را شکستاند، پیش شدند و مردها در عقب شان حرکت کردند. افغانستان بدل شده است. افغانستان ديگر همان افغانستان ديروز نيست. رمز اين پیروزی بزرگ و اين دست اورد تاريخي در بيداری مردم نهفته است. بيداري سياسی.
انتخابات ما را درس های نوين داده است، بر برخي نظريات، تحليل ها، قضاوت ها و باور های ما خط بطلان کشيد و ما را وادار کرد تا در نظريات خويش تجديد نظر کنيم.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 07.04.2014

ميگن ؛ " هركس ارزش خودرا خود تعين ميكند "
با رفتن به پاي صندوقهاي راي افغانها ارزشي را بخود تعين كردند ، كه ديگر قابل چانه زني نيست ؛
انها با اين نمايش خود به جهانيان ( اعم از دوست ودشمن ) فهماندند كه، ديگرراه بازگشت به عقب وجود ندارد .

زنده باد مردم شريف افغانستان.

ع . ا . عزيزي


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.04.2014

متن کامل سخنرانی بارک اوباما در مورد انتخابات افغانستان

من به نمایندگی از مردم امریکا به میلیون ها افغان که مشتاقانه در انتخابات تاریخی امروز شرکت کردند، تبریک می گویم. این انتخابات، طلیعه نخستین انتقال دموکراتیک قدرت را در تاریخ افغانستان وعده می دهد، و در حالیکه ایالات متحده و شرکای ما در حال کاهش دادن نیروهای خود هستیم، نقطه عطف دیگری برای افغان ها در به عهده گرفتن مسئولیت کامل برای کشور خودشان است.
ما مردم افغان، نیروهای امنیتی، و مسئولان انتخابات را برای شمار مطلوب رای دهندگان امروز – که با مناظرات پر شور و مثبت میان نامزدهای انتخاباتی، و حامیان آنها در مسیر انتخابات هماهنگ است – تمجید می کنیم.
این انتخابات برای تضمین آینده دموکراتیک افغانستان و نیز تداوم حمایت بین المللی ضروری است، و ما در انتظاریم تا نهادهای انتخاباتی افغان، با علم به اینکه مهم ترین نظرها درباره نتایج نظر خود افغان هاست، در هفته های آینده برای قضاوت نهایی درباره نتایج به مسئولیت های خود عمل کنند.
امروز، در حالیکه مردم افغان مسئولیت آینده خودشان را بدست می گیرند، ما از بسیاری از آمریکایی ها – نظامی و غیر نظامی- نیز که برای حمایت از آنها فداکاری های بسیاری کرده اند تقدیر می کنیم.
ایالات متحده به حمایت خود از حق حاکمیت یک افغانستان با ثبات، متحد، و دموکراتیک ادامه می دهد، و ما در انتظار ادامه مشارکت خود با دولت جدید منتخب مردم افغان بر اساس احترام و مسئولیت پذیری متقابل هستیم.


اسم: ف، هیرمند   محل سکونت: کابل    تاریخ: 07.04.2014

زنده و سربلند باد مردم افغانستان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد نسیم اسیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.04.2014

زنـــــــدۀ جـــاویــــد (انتخابات 1393 ریاست جمهوری افغانستان)

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: حکيم روان   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 07.04.2014

برد تأریخی افغانستان در انتخابات 1393 ریاست جمهوری

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 07.04.2014

تا هنوز یگانه پیروزی که در انتخابات قطعی شده است، پیروزی ملت افغان است که ازین امتحان کامیاب بدر آمد... این انتخابات در حقیقت یک رفرندم بود که آیا ملت بازهم حاکمیت طالبان را قبول میکنند یا خیر؟ با اکثریت قاطع در شمال، جنوب، شرق و غرب مخالفت شان را با رژیم طالبان و حمایت شان را از رژیم مردمی اعلان نمودند. به سطح ملی و بین المللی در مورد آیندۀ افغانستان خوشبنی ها را بوجودآورد.
اینکه چه کسی برندۀ انتخابات میشود، با خون سردی منتظر اعلان نتایج ابتدایی و روزمرۀ که بطور رسمی از جانب کمیسیون انتخابات به نشر خواهد رسید، باشید.
ذهنیت ها را به ارقام ضد و نقیض و غیر منطقی مغشوش نسازید... و کسانیکه دست به ارائه همچو ارقام میزنند را ارزش ندهید...
هر کاندید محترم که بعد از شمارش و بررسی دقیق رأی ها[فلتررأی ها] برندۀ نهایی اعلان شود، را خیر مقدم بگوئید و تبریکی دهید...

تشکر


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 07.04.2014

آگاهی مردم برای انتخابات و انتقال مسالمت آمیز قدرت

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Lina Rozbih-Haidari   محل سکونت: امریکا     تاریخ: 06.04.2014

این پست را نه از دید یک خبرنگار بلکه منحیث یک باشنده ان کشور مینوسم...زنده ماندم تا این روز را ببینم...تنها سرخط اخبار افغانستان امروز فقط این موضوعات است:

-کمبود برگه های رای در مراکز رای گیری بدلیل ازدحام و حضور گسترده مردم
-حضور گسترده زنان شجاعانه در ولایات مختلف
-ارامش و نظم بی سابقه
-فرستادن پیام مستقیم به جهان در مورد خواسته های این ملت

فکر میکنم روح تمام انهایی را که در این جنگ ها از دست دادیم امروز با شما بودند، فکر میکنم که امروز عید همه ماست، مطمئنم که این کشور هرگز دیگر به عقب باز نخواهد گشت....به ملت غیور و شجاع خود افتخار میکنم...به حضور تک تک شما در این صف ها در برابر مراکز رای گیری...خسته نباشید، ملت خستگی ناپذیر ما....


اسم: هاتف ایمان    محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 06.04.2014

نمایش فرهنگ عالی در مراسم انتخابات 1393 ریاست جمهوری افغانستان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نجیب منلی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 06.04.2014

د حمل د ۱۶ می د تاکنو لومړي گتونکی

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 06.04.2014

مبارک باد به ملت قهرمان افغان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سید عـبدالله کاظم   محل سکونت: امریکا     تاریخ: 06.04.2014

انتظار در صف ها ـ بسوی آیندۀ امید بخش

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: رسول    محل سکونت: از آلمان    تاریخ: 02.04.2014

دوستان گرامی سلام !
اشرف غنی تنها شخصی که میتواند کشتی طوفان زدۀ افغانستان را به ساحل مراد برساند. زیرا سخنان و برنامه هایش برای تحقق پذیر ساختن شایسته سالاری نسبت به همه عملی میباشد. او از سخنان واهی پرهیز میکند . او شخص عمل است چنانچه به همگان معلوم است . او در عمل نسبت به همه برای رفاه افغانستان عمل کرده است . لطفا ً سخنان اخیر اورا از دید افغانستان دوست دقت کنید و تصمیمم نهایی را با دقت اتخاذ فرمائید.


اسم: ع٠توخي   محل سکونت: sweden    تاریخ: 02.04.2014

تېره دوشنبه ماښام د بيات په ټيوي کي د اشرف غني او زلمي رسول د وياندانو په شمول يو مناظره وه چي د اشرف غني وياند وويل چي زلمي رسول ويلې چي که په انتخاباتو کي درغلي او تقلب سرته ورسيږي، بيا به هم دی او ټيم ېې د انتخاباتو پایله قبوله کړي، مګر د نورو کانديدانو څخه ېې هم غوښتنه کړېده چي پر تقلب او درغليو سربېره بايد د ټولټاکنو نتايج قبول کړي٠ د زلمي رسول دا خبري کوم پيغام د ځانه سره لري؟
يو بل خبر مي واورېدی هغه داچي زلمي رسول و کرزي ته ويلي دي چي زه د رياست جمهوری لياقت او توانمندي نه لرم، اما کرزي ورته
ويلي دي چي کولای ېې سې ما دوې دورې وکړه ، ته خو يو دوره ځان ټينګ کړه پر نيمه لار مي اوس مه پرېږده ، زه
قيوم زما ورور ته څه جواب ورکړم چي ستا په ګټه مي تېر کړ؟ نه يه سم کولای، کولای ېې سې، نه يه سم کولای، کولای ېې سې،نه يه سم کولای، کولای ېې سې،نه يه سم کولای، کولای ېې سې،٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠
په اخر کي کرزي ور ته ويلي وه چي ماندن والايت نيستم ، بېچاره زلمی رسول٠


اسم: afghan dilawarvor    محل سکونت: usa    تاریخ: 02.04.2014

without any doubt Dr Ashraf Ghani is the winner and he is our next president, wishes him further success in his life, he proved to all Afghans in this debate that he got economic strategy and rebuilding plan for Afghanistan and the other two condidates(abdulllah, dr zalmi rasul) did not turn up on this debate because they haven't got any plan at all for afghanistan.


اسم: م. ک. مجددی   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 02.04.2014

بعد ازين مناظره بايد براي هيچ افغان دليلى اينکه براي اشرف غنى راى ندهند باقى نمانده باشد !
قناعت همه حاصل شد
براي جناب احمدزي صاحب صحت وطول عمر خواهانم انشاالله .


اسم: سمیع الدین هزراوی    محل سکونت: هزرو لوگر    تاریخ: 02.04.2014

محترمه صوفیا جان عمری از ایالات متحدۀ امریکا!

نوشتۀ سراپا یأس و ناامید کنندۀ شما را خواندم، سخت به من تأسف دست داد که خانم مدرنی همچو شما با چنین بی دست و پایی و لاچاری خود ناامید هستید و بر مردم ما نیز تخم ناامیدی می پاشید، شما ناراحت نباشید نسل جوان افغانستان به مدد خداوند ج کار و امور وطن خویش را خود به پیش خواهند برد، شما بهتر است چکر های تان را به سیول کوریای شمالی بزنید، کسی هم از شما سوال نخواهد کرد که در چنین یک کشور یاغی و بلوا گر، علی الرغم آنکه باشنده و تبعۀ امریکا میباشید، قادر شدید مسافرت نمایید، مصرف کرایه و اقامت تان درا ین چنین ویکنشن ها از کجا می آید، شما بی دلیل و بدون کدام سند کاندیدان را متهم میسازید و مردم ما را بر سر راه تردید و دو راهی خود تان قرار میدهید و خودتان گل گشت تان را میروید، این نوع روش و قضاوت به نفع کی خواهد بود، شما بیایید خود را کاندید کنید تا مردم به شما رأی بدهند مگر شما وقت کار کردن برای افغانستان را هم دارید؟

در چنین شرایط حساس مردم را ناامید کردن از انتخابات ،از شخصیت های سیاسی بالنسبه پاک ،از نظام دموکراتیک موجود، از آینده، از دنیا، از همه آنچه که تا حال به عمل آمده است اگر خیانت نباشد جفای بزرگی به افغانستان است این کار طالب ها و افراطیون است که چنین تبلیغاتی را به راه بی اندازند، باید از خداوند ج وایه کنند که این عمل ایشان دشمنی بزرگی به مردم و به وطن است، شما برای خود تان در امریکا آش بریده نمیتوانید برای ما بیچاره ها سیمیان درست میکنید خداوند بر شما رحم کند چه اشتباه بزرگی.

من از پورتال محترم افغان جرمن آنلاین خواهش میکنم که این نوع نوشته های ناامید گر و فاقد نیت نیک را نشر نکنند!!

با احترام


اسم: ع . ا .عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 02.04.2014

وايئ : دكلي سپي چي هرخومره ( هر قدر ) په خپل منخ ( دربين خود )كي سره مخالف وي خو خوار مسافر ته سره يودي ؛
فكر ميكنم  ؛ اگر كرزي ودارودسته اش متيقين گردد- كه اشرف غني احمدزي درانتخابات برنده ميشود ، ممكن نه بلكه حتماً كانديد هاي اين دارودسته دست بهم داده بنفع يكديگر از كانديداتوري خود ميگزرند. اينها به هيچ صورت حاضر نيستند قدرت را به شخص غير واگزار شوند

اين است دور از رويتان پيشگويئ من.

پايان - عزيزي 


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.04.2014

برگرفته شده از فیس بوک/ یازده ساعت قبل

ما غوښتل او غواړم چې د کاندیدانو په اقتصادی سیاست ځان پوه کړم، خو متاسفانه چې تیره شپه زموږ دوه وتلی کاندیدان مناظرې ته چې د طلوع تلویزیون جوړه کړې وه رانغلل. د نه راتلو علت که هر څه و، خو زه اوس د دوی په اقتصادی سیاست نه پوهیږم او هغوی کوم لیکلی پروګرام هم په دې اړه نه لری چې وئې لولم. دوی ته دا موقع وه چې ما او ما غوندې نورو ته قناعت راکړی چې دوی څنګه او د کومو لارو کولای شی چې د هیواد اقتصادی و...ضعیت ته بدلون ورکړی، د فساد مخه ونیسی او هیوادوالو ته سوکاله ژوند راوستلای شی.
اوس نو په تیاره کې رایه ورکول خو د ړندو کار دی. بینایان باید په رڼو سترګو غنی ته خپله رایه ورکړی، ځکه چې د ټولنې د نورو برخو په شان ېې د اقتصادی ودې له پاره هم طرحې روښانه دی. غنی د انتخاباتو له پاره لیکلی منشور لری. په دې ماناې هغه ډیره موده د هیواد په ستونځو فکر کړی، وضعیت یې ګام په ګام تحلیل کړی او د مشکلاتو د حل لارې یې پلټلې او له نورو سره شریکې کړی دی. بحثونه ورباندې شوی او په نتیجه کې یې په لیکلې توګه ولسونو ته وړاندې کړی. غنی مخکې له مخه ارګ ته د تلو سره سم د ولس د هوساینې له پاره چمتو پروګرامونه لری چې ولس ته د منلو وړ دی. دا اړتیا کمه ده چې ارګ ته تر تګ وروسته د د نورو په شان په دې وخت ضایع کړی چې د هیواد وضعیت تحلیل او د ستونځو د حل له پاره لارې ولټوی.
مینه وال کولای شی چې په پوره دقت د غنی د انتخاباتو منشور ولولی او خپله رایه د هغو د عملی کولو له پاره وکاروی
ټولو ته څرګنده ده چې اقتصادی سیاست او اقتصادی ریفورمونه د ملت د ژوند د سطحې په لوړولو کې تر ټولو نورو فعالیتونو غوره اغیزه لری.
هغه طرحه چې غنی پرون شپه په خپلو خبرو کې وړاندې کړه، یوه اساسی اقتصادی ستراتیژی وه چې کیدای شی د هغو د عملی کولو په جزئیاتو بحث وشی، تکمیل شی او نیمګړتیاوې یې د پروژو د پلان او عملی کولو په وخت کې ډکې شی. د غنی تر څنګ ډیر داسې اقتصاد پوهان شته چې پاک لاس لری، په فساد کې ښکیل نه دی او کولای شی چې د طرحو نیمګړتیاوې پخپل وخت له منځه یوسی.
د طرحو د عملی کولو له پاره د پرسونل او سرمایې موندل پخپله یوه جامع طرحه ده چې د غنی د انتخاباتو په منشور کې څیړل شوې ده، داسې چې د هغه طرحې خیالی نه دی.

نو راځئ چې ټول په یوه غږ د خدای په توکل د غنی د بدلون او دوام سیاست ته رایه ورکړو، کیدای شی چې همدا به زموږ د ملت د رفاه یوه وسیله وی.
نور محمد غفوری از کابل


اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 02.04.2014

اعلامیۀ تیم رهبری دفتر انتخاباتی نادر نعیم قابل تأمل جدی است...
گرفت شده از صفحۀ " حامیان نادرنعیم" در فیسبوک

اعلامیه مطبوعاتی

بسم الله الرحمن الرحیم

بدینوسیله به ملت مسلمان و عزتمند افغانستان به عرض رسانیده می شود که تعداد کثیری از نهاد ها و شخصیت های که با جناب نادر نعیم در جریان کاندیداتوری و کمپاین با ایشان همکار و همگام بوده اند با تصمیم ایشان مبنی بر انصراف درهفته اخیر کامپاین و آنهم در یک معامله پنهانی که توسط یک گروپ 5 نفری صورت گرفته است دخیل و شریک نمی باشند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سید خلیل الله هاشمیان   محل سکونت: امریکا     تاریخ: 02.04.2014

افغانستان به تحول ضرورت دارد : اشرف غنی قابل تائیداست

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: خلیل الله قدیری   محل سکونت: بن، آلمان    تاریخ: 02.04.2014

تا جاییکه من معلومات پیدا کرده ام، هیچیک از کاندیدان ریاست جمهوری در مورد افغانهای که در اروپا، آسترلیا و امریکا حضور دارند تا حال صحبتی نکرده است. این تعجب آور است! درست است که اکثر افغانها در اروپا، آسترلیا و امریکا نسبتا" آرامی مادی دارند.اما آنها آرامی در مورد وطنشان هم دارند ؟ فکر میکنم نه، تقریبا" همه میخواهند وطنشان دارایِ صلح وآرامش باشد تا مصدر خدمتی به وطن شده باشند.


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 02.04.2014

چرا به نفع اشرف غنی رأی مثبت می دهم؟

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نعیم وردګ   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 02.04.2014

د زلمي رسول څو نیمګړتیاوې او د اشرف غني څو ځانکړنې

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: جمال خان   محل سکونت: كابل     تاریخ: 02.04.2014

در جواب به تبصره آقاي ع. عزيزي
تحليل من در مقاله ( بحران...) از وضع و پيامد هاي پروسه انتخابات، دشمني با كدام كانديد مشخص نيست. صرف خواستم واقعيت هاي كه در جامعه ما متاسفانه وجود دارد را به تصوير بكشم. اي كاش ما جامعه روشن و معتدل مانند فلسطين. هندوستان ويا اردن ميداشتم. ما متاسفانه در يك جامعه زندگي ميكنيم كه مسلمان را كه كمي ليبرال مزاج باشد به كفر متهم ميكنند، پس با كافر چي خواهد كرد؟ من با شما موافقم كه خانم و اولاد هاي مسيحي مشكلي از نظر اﺳﻼﻡ ندارد، ولي آيا من و تو ميتوانيم جامعه رانيزمتقاعد بسازيم. آيا تا حال توانسته ايم طالبان را به اين متقاعد بسازيم كه از نظر اﺳﻼﻡ انتحار صريحا حرام است؟
تشكر


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: المان    تاریخ: 01.04.2014

علاقمندان گرامی و همکاران عالیقدر قلمی پورتال افغان جرمن آنلاین

میعاد کمپاین انتخاباتی ریاست جمهوری وشورا های ولایتی افغانستان به روز چهارشنبه 13 حمل سال 1393 هجری شمسی مطابق به 2 اپریل سال 2014 عیسوی ساعت 12 شب به وقت کابل برابر به ساعت21 ونیم شام به وقت اروپای مرکزی، اصولاً خاتمه می یابد. این پورتال نشرات خود پیرامون کمپاین انتخابات نامبرده را می بندد.
بنابران از تمام قلمبدستان محترم تقاضا به عمل می آید تا نگارش ها ونظرات خویش را اقلاً 14 ساعت قبل از آن به این پورتال ارسال بدارند، والا نگارش های ایشان که در زمینۀ انتخابات و کاندیدها باشد از نشر باز خواهد ماند، البته دوستانی که به مقالات نشر شدۀ مرتبط به موضوع انتخابات، در این پورتال علاقمند باشند میتوانند به آرشیف های این پورتال مراجعه ومطلب مورد علاقۀ خویش را مطالعه فرمایند، زیرا صفحات اصلی ما در روز های منع کمپاین انتخاباتی، در بارۀ مسایل نامبرده نشرات نخواهد کرد.


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 01.04.2014

بحران قريب الوقوع در افغانستان ظاهراً اجتناب نا پزيراست :
نويسنده - جمال خان باركزي !
ميگن حق حق است، حتي اگر همه عليه ان باشد وباطل باطل است ، حتي اگر همه موافق ان باشد.
شما از دومشكل جنجال بر انگيز؟ اقاي احمد زي ياد اورشده ايد، كه عبارت اند از :
الف؛ دوستم بحيث معاون اول. 
ب؛ خانم يهودي ؟
اقاي جمال خان باركزي !
اقاي غني احمد زي با كشاندن دوستم جانب خود ميخواست بايك تير سه هدف رانشانه بگيرد ؛ يعني مجاهدين ؛ ائتلاف شمال و خود دوستم؛ 
- مجاهدين؛ اشرف غني احمد زي خوب ميفهمد، كه اين دوستم بوده، كه رژيم نجيب را درتباني باعده ازوطن فروشان دنبال رو كارمل از بين برده ومجاهدين را بقدرت رساند، بناً پانه را بايد توسط پانه كشيد.
- ائتلاف شمال؛ احمدزي با كشاندن دوستم جانب خود توانيست پوز ائتلاف شمال را بخاك ماليده پارچه سازد.
- خود دوستم؛ احمدزي ميفهمد كه دوستم به تار خام بسته است وهر ان كه احمد زي خواسته باشد ميتواند اوراباضرب يك امپلوق ازصحنه بدور راند. 
خانم يهودي ؛ 
قبل ازهمه بايد ياداور شد، كه ايا ازدواج بايك زن يهودي جرم پنداشته ميشود؟ ويا خلاف قوانين اسلام است؟
در غير اين صورت، ياسر عرفات بازن يهودي ازدواج نموده بود، شاه حسين پادشاه اردن بايك زن انگليس ازدواج نموده بود وزن كريم اغاخان (خانم سلي كركه پول )انگليس بوده كه از ان دختري داشته بنام زهره اغاخان كه با يك پسر عيسوي ازدواج نموده و صدها مثال ديگر ازجمله سونيا گاندي كه كشور هند را رهبري ميكند، مگر زن كرزي پشتون نيست ؟ است، مگر زن شاشجاع افغان نبود ؟ مگر زن ببرك كارمل افغان نبود؟ 
پس چرا خيانت كردند وميكنند؟
اگر افغانها خواسته با شند خود را از شر اشرار نجات دهند بايد به اشرف غني رايش را بدهد - اين يگانه راه معقول است وبس
پايان - عزيزي 
 
 


اسم: ویدا ساغر   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 01.04.2014

یدا ساغری
29 mars
چند روز محدودی تا انتخابات باقیست.
تلاش کنیم تا حملات نا مردانه و غیر انسانی را که دشمن دیرینۀ امنیت و ثبات روانی افغان ها به راه انداخته است نادیده گرفته تا حد ممکن در هر جا و در هر سطحی که هستیم محکوم کرده و پروا نکنیم، زیرا خواست غداران تأریخی ما اینست تا با اشاعه، پخش و نشر تشنج افرینی های شان بترسیم و نتوانیم با هم یکجا در سرنوشت کشور فکر کنیم و عمل کنیم.
مبا زره قدرت مند شجاعت و سرزمین دوستی خود را پوشیده به پای صندوق های رأی خواهیم رفت، ما همانند مادر و پدر و خواهر نازنین ابوذر بیشتر از ده هزار کشته را در ده سال اخیر داده ایم اگر تمام بچه های ما ابوذر های ثانی شوند، ما باز هم رأی می دهیم حتی اگر تمام رأی های ما سفید باشد.


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 01.04.2014


زهرا جان کوهدامنی سلام!

نخست ستایش از شما و نوشتۀ پرمفهوم و توجه تان نسبت به چند نکتۀ که اینجانب قبلاً در بارۀ انتخابات ریاست جمهوری اشارتاً گفته ام.
اما طوریکه شما از نزدیکی من با آقای کرزی و حکومتش تصور دارید، درست نیست خدمت تان بگویم که شاید هیچگاه آقای کرزی اسمی از من نشنیده و یک برگی از نوشته هایم را نخوانده باشد. اگر اینجانب از مواضع ستراتیژیک وی در امور دولت داری به خوشبینی سخن گفته ام فقط بر اساس درک و تجربه شخصی ام بوده است .
اگراز سیاست های آقای کرزی و اکنون از کاندید مورد نظر او یعنی دوکتور زلمی رسول به خوشبینی و مثبت سخن گفته ام، این در مقایسه با کسانی بوده که در سی وپنج سال اخیر، چه در سطح گروهی و چه در سطح رهبری دولت، سیاست ها و کارکرد های شان در آزمون تجربه شناخته شده اند. وحالا هم از میان همه تیم های کاندید ریاست جمهوری، من به پیروزی تیم زلمی رسول دل بسته ام و اگر موفق شود، امیدوارهستم که بدون جنگ و جدال، آرام آرام امور کشور را در جهت مثبت به پیش خواهند برد . تشکر


اسم: عبدالواسع کوهدامنی   محل سکونت: المان    تاریخ: 01.04.2014

تحقیق در باره یک زن اغوا شده توسط عبدالله عبدالله کاندید ریاست جمهوری

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: افغانسنان    تاریخ: 01.04.2014

بحران قریب الوقوع در افغانستان اجتناب ناپذیر است

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سید عـبدالله کاظم   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 01.04.2014

به سخن کدام یک باور کرد: آیا استاد سیاف راست می گوید یا یکی از سخنگویانش؟

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: زهرا کوهدامنی   محل سکونت: کابل، افغانسنان    تاریخ: 31.03.2014

جناب محترم محمد نعیم بارز!
باید به خاطر تذکر اخیر تان در صفحۀ نظر سنجی، پیرامون کاندید ها از شما مشکور بود، زیرا قبل از تذکر تان همه در شک تردید بودند که کاندید رئیس جمهور جناب کرزی در انتخابات کی خواهدبود، شما که شخصیت قریب به آقای کرزی، منبع مؤثق، باخبر از احوال پروژه های سیاسی آقای کرزی، هوا خواه وممثل سیاست ها وپلان هایشان منجمله در این پورتال وزین افغان جرمن آنلاین بوده اید، تأیید فرمودید که زلمی رسول کاندید پیشکردگی آقای کرزی میباشد، به امید آنکه شما نیز در این کمپاین ونتایج آن آرزو های دلخواه تان را نصیب شوید.


اسم: ن. عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 30.03.2014

نظرسنجى: دو نامزد رياست جمهورى نسبت به ديگران پيشتازاند

کابل (پژواک، ١٠ حمل ٩٣): يک نظرسنجى که در مورد انتخابات رياست جمهورى صورت گرفته، نشان ميدهد که اشرف غنى احمدزى و داکتر عبدالله عبدالله، در صدر ليست آن قرار دارند.

اين سروى، از سوى يک ادارۀ مشورتى (ATR) در جريان يک هفته ( از ٢٨ حوت الى ٦ حمل) انجام شده است.

در اين نظرسنجى، با ٣٢٢٢ تن از طريق تيليفون تماس گرفته شده و در آن، از مردم سوال شده که به کدام کانديداى رياست جمهورى آينده راى ميدهند.

سروى يادشده نشان ميدهد که پاسخ دهندگان؛ از جمله ٨٧٢ تن که ٢٧،١ فيصد ميشود، به اشرف غنى راى داده و ٨٥٦ تن که ٢٤،٦ فيصد ميشود، داکتر عبدالله را به حيث رييس جمهور آينده انتخاب کرده اند.

در اين سروى، فيصدى آراى داکتر زلمى رسول ٨ فيصد و از عبدرب الرسول سياف ٢،٧ فيصد عنوان شده است.

از جملۀ ٩٦ تن اين سروى که ٣ فيصد ميشود، از پنج نامزد ديگر گل آغا شيرزى، قطب الدين هلال، داوود سلطانزوى، محمدنادر نعيم و هدايت امين ارسلا حمايت کرده اند.

برعلاوۀ آن ٩٢٧ تن ديگر که ٢٨،٦ فيصد ميشود، گفته اند که هنوز تصميم نگرفته اند که در انتخابات آينده به کدام نامزد راى خواهند داد، و متباقى ٢،٧ فيصد که ٢١٥ نفر ميشود، گفته اند که در بين اين نامزدان، نامزد مورد نظر آنها وجود ندارد.

در اين سروى از ٢٢٥٩ مرد و ٩٥٣ زن سوال شده که از جمله ١٩٣٤ تن آنها، شهرنشين و متباقى ١٢٨٨ تن ديگر قريه نشين ميباشند.

قبل از اين، از سوى نهاد هاى مختلف در مورد انتخابات آينده نظرسنجى صورت گرفته که در آن اشرف غنى احمدزى، داکتر عبدالله عبدالله، و عبدالقيوم کرزى برادر رييس جمهور کرزى، نسبت به ديگران پيشتاز بودند.

عبدالقيوم کرزى، بتاريخ ١٥ ماه حوت در مبارزات انتخاباتى، به نفع زلمى رسول انصراف کرد و همچنان سردار محمد نعيم نيز هفتۀ گذشته ( ٦ حمل) از نامزدى خود به نفع زلمى رسول منصرف گرديد.

اين نظرسنجى ها انتقادات بعضى نامزدان را نيز با خود داشته که گويا اين سروى به نفع چند کانديداى مشخص صورت صورت ميگيرند.

اما مقامات کميسيون مستقل انتخابات ميگويند که آنها از نظرسنجى هايى حمايت ميکنند که شفاف و معيارى باشد.

قرار است که انتخابات رياست جمهورى و شوراهاى ولايتى، شنبه آينده ١٦ حمل برگزار شود.


اسم: مرجان منګل   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 30.03.2014

ګل اغا شیرزی صاحب ته یو وړاندیز!

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نجیب الله بارکزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 29.03.2014

امروزی ګروه مافیایی ارګ در پر رویی حدود را تجاوز کرده اند...
حال به این ندازه باجرأت شده اند که دزد مشهور[ محمود کرزی] را به حیث سخنګویی ګدیګک [زلمی رسول]در بحث های مبارزات انتخاباتی می فرستد...

دیشب محمودکرزی، دزد مشهور که غارت های آن هر کدام از ۱۰۰ ملیون دالر تا ملیارد ها دالر می رسد، پررویانه سردار محمد هاشم خان فقید را که ما باید مدیون خدمات شبانه روزی وی در احیای اداره دولتی، حاکمیت قانون، ګذاشتن اساسات سیستم معاصر دولتی، توحید کشور، و ایجاد اجتماع معاصر برای افغان ها، باشیم به دزدی؟؟؟ متهم نمود...

مورچه که زوالش رسید، بال میکشد...
چند لحظه قبل محمود كرزي از طرف زلمي رسول در تلويزيون طلوع ظاهر شد و سردار محمد هاشم خان مرحوم قهرمان را به دزدي متهم كرد و گفت كه در تجارت بوره شريك شده بود و ديگران را به كار نمي گذاشت...


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 28.03.2014

درجواب به نبشته اي خانم ؟ (پيغله ) صوفيه عمر !
قبل ازهمه از صفات را كه عبدالله بطاقت دورا مفتخر  ساخته ايد متشكرم ! 
عبدالله به طاقت دو واقعاً ازهمين صفات كه ازان ياد اوري نموده ايد برخور دار است ، اما بايد خاطر نشان ساخت كه، صفت عمده اش را كه همانا حين پيروزي اش قبل از همه به مجاهدين قدرت رامي سپارد از ياد برده ايد و آن به اين معني است كه باز هم همان درك همان خرك، همان رشوة همان مشاجة، همان جامن همان بچه، همان بيوه همان ناله، همان يتيم همان ويله، همان فهيم همان سلاله، همان وزير همان هركاره، همان رهبر همان اداره، همان ساقي همان پياله به گفته المان ها und so weiter .
به آدرس عبدالله عبدالله بايد گفت، كه  " انانكه گذشته را بخاطر نمي آورند، محكوم به تكرار آنند"، تكرار جرم و جنايت، تكرار كشتار و خيانت، تكرار رشوه و شرارت، تكرار غصب و مالكيت، تكرار قهرمان و جعليت، تكرار مارشالي به "لياقت"، تكرار ولسوالي به ولايت، تكرار نصب اقارب در سفارت خانه ها.

پايان - عزيزي 


اسم: عاطفه عاطفی   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 28.03.2014

عاطفه عاطفی حقوق بشر افغانستان

28 mars 11:20

‫گردهمایی که به هدف کمپاین انتخاباتی عبدالله عبدالله در بلخ برگزار شده بود، با مجروح شدن 10 تن خاتمه یافت.
این گردهمایی در شهرک خالد بن ولید مزارشریف از سوی هزاران تن از هواداران عبدالله عبدالله راه اندازی شده بود.
بعد از ورود داکتر عبدالله و معاونین اش، فضای گردهمایی بر هم خورد و مردم برای نزدیک شدن به ستیژ سخنرانی، بر محلی که برای ژورنالیستان اختصاص یافته بود، هجوم بردند.
عبدالرزاق قادری آمر امنیت قومندانی امنیه ولایت بلخ می گوید که در اثر فروریختن ستیژ سخنرانی و هجوم مردم، صرف 10 تن مجروح گردیده اند.
به گفته آقای قادری، تمام مجروحین به شفاخانه انتقال یافته و حالت صحی اکثر آنان خوب می باشد.
اما در عین حال شاهدان عینی به رادیو آزادی گفتند که در اثر فروریختن ستیژ دو تن کشته و 13 تن مجروح گردیده اند.‬

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 28.03.2014

تبصره کوتاه بر انتخابات!

صحنه های مبارزات انتخاباتی کشور با تشکیل جمعیت های هزاران نفری تو ام با نظم و آرامی خوشایند، به زیبائی قصرتپه پغمان در نظرم جلوه میکند.
این روند که تا چند روز دیگر سرنوشت مردم کشور ر ا برای پنج سال دیگر رقم خواهد زد، در این کار زار انتخاباتی همانطوریکه چند ماه قبل پیشبینی نموده بودم سه چهره هریک دوکتور زلمی رسول ، دوکتور اشرف غنی احمدزی ودوکتور عبدالله عبدالله برجستگی و چانس موفقیت شان را نسبت بدیگران نشان دادند.
اما برجستگی زلمی رسول نسبت به دونفر رقبایش در اینست که وی دوران جنگسالاران را پایان یافته دیده و مهمتر اینکه بر خلاف دیگران برای اولین بار یک نفر خانم ( دوکتور حبیبه سرابی ) را به حیث معاون دومش برگزیده است و این تفاوت ها و برجستگی ها میرساند که زلمی رسول با یک مقدار تغییرات ادامه دهنده راه رئیس جمهور کرزی بوده وبا اینحال پیشبینی می شود که شاید زلمی رسول و احمد زی انتخابات را به دور دوم بکشند وبا هم در رقابت جدی قرار گیرند.


اسم: صوفیه عمر   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 28.03.2014

چرا به داکتر عبدالله عبدالله رأی داد یا رای نداد؟

هموطن بزرگوارم: چند روز محدودی به انتخابات و گرفتن یا قاپیدن رأی من و تو مانده. دویدن ها، ازدواج های سیاسی، به نفع یکدیگر گذشتن ها در اوج خود رسیده! اینکه این انتخابات قانونی و یا حل مشکل افغانستان خواهد بود؟ من در مورد چیزی نمی گویم چون خواهران و برادران دراک ما نوشته های بیشمار نموده اند. درین جا صرف از کاندید محترم جناب داکتر عبدالله عبدالله که در ظاهر امر یکی از مدافعین سر سخت حقوق زن و عدالت خود را وانمود می کنند، سطری می نویسم که چرا برای وی رأی داد و یا رأی نداد. البته هر کدام ما خود مختار هستیم ولی خوب خواهد بود که سوابق، برنامه های گذشته و آینده، شخصیت و عملکرد کاندیدان انتخاباتی را در برابر مادر وطن و وطنداران در نظر گرفته و تصمیم بگیریم. کوشش کنیم شایسته سالاری را نقش بیشتر در تعیین سرنوشت مملکت بدهیم.

جناب داکتر عبدالله عبدالله، کاندید ریاست جمهوری صفات ذیل را دارا هستند:

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: حقمل   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 27.03.2014

د اشرف غنى له وينا نه !
از سخنان اشرف غنى !
كسيكه جنايت ميكند برادر ما نيست .
دولت شركت سهامى نيست كه دران مليشه ها باشند .
قانون بايد تطبيق شود .
-----------
زما معلم زما ميرمن ده ، يوه لور او يو زوى لرم، دافغانستان لونى او حوانان مى لونى او زامن دي .


اسم: عبدالحفیظ ملیار   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 27.03.2014

غني غواړو

له الله نه غني غواړو چې هیواد زمونږ غني شي
راځۍ ټول لاسونه ورکړو چې ریس اشرف غني شي

مونږ د سولې په ارمان یو نوره ورکه تبايي شي
راځۍ ټول لاسونه ورکړو چې ریس اشرف غنې شي

دی د علم قهرمان دی یو عالم دی قدردان دی
یو معلم دی یو استا‌ذ دی راخوره به رڼايي شي

راځۍ ټول لاسون ورکړو چې ریس اشرف غني شي
د بلبلو اواز خور شي د وطن په سردرو کې

د سپرلي وږمې خورې شي برابره مو سیالې شي
راځۍ ټول لاسونه ورکړو چې ریس اشرف غني شي


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 27.03.2014

تلویزیون طلوع
طلوع نیوز

گرداننده: امید فاروق ژورنالیست افغان

بحث و مناظره با نمایندگان ستاد های انتخاباتی نامزدان انتخاباتی 1393 شمسی ریاست جمهوری افغانستان.
راجع به پول های کوه آسایی که در کامپاین انتخاباتی نامزدان مصرف شده است
و جست و جوی منابع تمویل کنندۀ این مبالغ
که بی اندازه مهم و قابل دقت و تبصره است.

توجه همه خوانندگان پورتال معزز افغان جرمن آنلاین و همه افغان های وطن پرست را به دیدن و شنیدن
این برنامۀ تلویزیونی مهم و ملی، به کمک لینک آتی خواهانم.

با فشار بر دکمۀ کنترول (طرف چپ تستاتور کمپیوتر تان « دکمۀ اول از پائین با بالا» بالای لینک مذکور کلیک کنید، این ویدیو بکار می افتد، و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در بروزر کمپیوتر تان انتقال داده آنرا بکار اندازید. تشکر!


https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=oR-yI3kKOwU&list=PLd0ERWXJgDLUOCO3ye68wqFMfFRwO3uGu

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 27.03.2014

فهرست نامزدان و معاونین انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۳ افغانستان

-اشرف غنی احمدزی، رئیس پیشین کمیسیون انتقال مسئولیت‌های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای داخلی و وزیر پیشین مالیه افغانستان و کاندیدن پیشین ریاست جمهوری افغانستان
معاون اول، عبدالرشید دوستم، رئیس جنبش ملی و رئیس ارکان پیشین سرقوماندان اعلای قوای مسلح افغانستان
معاون دوم، محمد سرور دانش، والی پیشین ولایت دایکندی

-زلمی رسول، وزیر خارجۀ پیشین و مشاور امور امنیتی حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان
معاون اول، احمد ضیا مسعود، رئیس جبهه ملی
معاون دوم، داکتر حبيبه سرابى، والی پیشین ولایت بامیان

-هدایت امین ارسلان، سابق وزیر ارشد کابینه حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان
معاون اول، جنرال خدایداد، وزیر پیشین مبارزه با مواد مخدر
معاون دوم، صفیه صدیقی، عضو پیشین ولسی جرگه

-داوود سلطانزوى، عضو پيشين ولسى جرگه
معاون اول، احمد سعيدى، دپلومات پیشین
معاون دوم، کاظمه محقق

-عبدالرب رسول سیاف، عضو پیشین ولسی جرگه افغانستان و رهبر حزب اتحاد ملی
معاون اول، اسمعیل خان، وزیر پیشین انرژی و آب

-گل آغا شيرزوى، والى سابق ننگرهار
معاون اول، سید حسین عالمی بلخی، عضو پیشین ولسی جرگه
معاون دوم، محمد هاشم زارع، سابق مشاور رئیس جمهور در امور قومی

-عبدالله عبدالله، رهبر ائتلاف تغییر و امید و کاندید انتخابات پیشین ریاست جمهوری
معاون اول، خان محمد، عضو حزب اسلامی به رهبری عبدالهادی ارغندیوال
معاون دوم، حاجی محمد محقق، رئیس حزب وحدت مردم افغانستان و عضو پیشین ولسی جرگه

-قطب الدین هلال، عضو حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار
معاون اول، عنایت‌الله عنایت
معاون دوم، محمد علی نبی‌زاده


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 27.03.2014

محترم آقای ذکی هوشمند، آقای نسیم یوسف تاحدی حق بجانب هستند

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: احمد ذکی هوشمند   محل سکونت: افغانستان     تاریخ: 27.03.2014

سنجش درست زیان ندارد آقای محمدنسیم یوسف

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمدنسیم یوسف   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 27.03.2014

انتخابات و زلمی خلیلزاد

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: حنیف رهیاب رحیمی   محل سکونت: آسترلیا    تاریخ: 27.03.2014

کاشکی چندین حق رأی میداشتیم!

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: جمال خان بارکزی   محل سکونت: افغانستان     تاریخ: 27.03.2014

ملتی در پی . . . :

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: احمد   محل سکونت: ایران    تاریخ: 26.03.2014

د ایران مشهورې رسنۍ کیهان انټرنیشنل د خپلې تېرې اونۍ په یوه ګڼه کې د ولسمشرۍ د کاندید اشرف غني احمدزي په اړه اندېښنه ښکاره کړې او نوموړی یې د ایران ګټو ته مستقیم ګواښ بللی دی. رسنۍ د ولسمشر پر لومړي معاون کریم خلیلي هم د ایران ګټو ته د نه ژمنتیا تور لګولی دی. کیهان انټرنیشنل اندېښنه څرګنده کړې چې اوبو په مسأله کې د اشرف غني احمدزي ډېره علاقمندي به د ایران لپاره سرخوږی جوړ کړي.

اشرف غني احمدزي د بهرني سیاست په برخه کې په خپلو څرګندونو کې بیا بیا له اسلامي نړۍ په تېره عربي هېوادونو سره د پراخو اړیکو په درلودلو، او د سیمې د هېوادونو له انحصاره د وتلو ژمنه کړې ده، چې ښایي دا ډول نظریات یې په سیمه کې د ایران کلتوري نفوذ ته ګواښ متوجه کوي.

تر دې وړاندې د ایران یوه مذهبي مشر هم د ډاکټر اشرف غني احمدزي په اړه ورته اندېښنې څرګندې کړې وې.



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved