Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  کمپاین تفکر، تحریر و عمل    نویسنده:  گروپ کاری کمپاین

 
اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 17.06.2014

با عرض احترامات، خاضعانه مشکورم از لطف بی پایان که در حق بنده دارید، من کاری نکردم جز چشم دیدم را که از آن محفل ارجمند برداشته بودم آنها را به رشتۀ تحریر در آوردم .اینکه شما با بزرگواری تان فقط از تحریریۀ من اظهار امتنان فرموده اید، خود را مکلف میدانم تا از بزرگی و کرامت شما نیز یاد آوری کرده شکر گزار باشم. این قدر شناسی شما از کار کوچک من سبب شد تا بیاد نقل قول دیوژن فیلسوف و درویش بزرگ یونانی (که در شعر مولانا سخن ایشان تجلی یافته است) مبنی براینکه:

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 13.06.2014

ابراز امتنان از محترم مسعود فارانی!
فارانی صاحب گرانقدر سلام و احترام مرا بپذیرید.
من نتوانستم بنابر توصیۀ طبی و آنهم پرهیز از رانندگی طولانی، در محفل تجلیل از هشتم جون " روز همبستگی بین المللی با زنان افغانستان"، در شهر فرانکفورت حاضر شوم. گزارش از چشم دید شما در ارتباط به این تجلیل چنان کاری، پر محتوا، زیبا و ناب بود که من با خواندن آن توانستم از ورای چشمان و طرز بیان شما، اهمیت و زیبائی محفل را آنچنانی که باید و شاید احساس نموده، در خوشی و افتخار لحظات با شماعزیزان حاضر در محفل شریک شوم.
بدینوسیله بهترین مراتب تشکرات قلبی خود را حضور تان تقدیم مینمایم.
ارادتمند شما
زرغونه عبیدی



اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.06.2014

مرکز ملاقات زنان بنام "Eva" در مرکزی ترین نقطۀ "فرانکفورت کنار دریای ماین" قرار دارد، این مرکز بتاریخ۰۷/ ۰۶ /۲۰۱۴ شاهد رویداد تاریخی تدویر «روز بین المللی همبستگی (با) زنان افغان (8 جون) بود. این رویداد به ابتکار رئیسۀ انجمن مدد رسانی افغانی شخص پـُرکار، پـُرتلاش ودینامیک خانم "شیما غفوری" با همکاری و پشت کار زنان گرامی وخبیر دیگر افغان و اعضای انجمن مدد رسانی افغانی مؤفقانه دایر شده بود. برای اشتراک درین رویداد تاریخی خانم های گرامی از شهرهای دور و نزدیک دیدار بهم رسانیده بودند.


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا     تاریخ: 11.06.2014

روز همبستگی ۸ جون، سرآغازی برای حمایه از حقوق زن مظلوم افغان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ش. حصین   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 10.06.2014

تنها جنسیت عامل اسارت زن نیست

«به مناسبت ۸مارچ روز همبستګی زنان جهان»

یک دید کوتاه به مبارزات زنان جهان نشان میدهد که آغازین ګامهای مبارزاتي جنبش زن در جهان سرمایه، عمدتاً بر بنیاد خواسته های اقتصادي نطفه ګرفت.درسال ۱۸۵۷ کارګر زنان یکی از کارخانه های نساجی نیویارک به دلیل شرایط مرګبار کار وکم بودن مزد وزیادت ساعات کار دست به اعتصاب زدند.
http://istaqlal.com/?p=4429


اسم: زرغونه عبیدی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.06.2014

با سلام، احترام و مراتب تشکرات عمیق قلبی خدمت هر یک از شما کارگردانان و دست اندرکاران پورتال وزین افغان جرمن آنلاین!
شما عزیزان از آغاز فعالیت کمپاین " تفکر، تحریر و عمل " یکی از جمله بهترین میزبانان اهداف این کمپاین بوده اید. توجۀ خاص شما بادر صدر قرار دادن و نشر مطالب ارسالی مربوط به این کمپاین، توانست پنجرۀ عبور افکار تازه را برای عدۀ بیشمار خواننده گان علاقمند باز نماید. گذشته از آن مقالۀ ها، تحلیل ها و پیشنهادات نهایت سازندۀ نویسنده گان توانا و روشن بیان تان، سهم عمده و قابل قدر را در پیشبرد اهداف این کمپاین تا حال انجام داده است.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ویدا فیضی   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 07.06.2014

خواهر دلسوز افغان شیما جان،
با دیدن این زحمات تان برای زن افغان افتخار میکنم که زنان غیور ما در هر سر زمین که استند قلب شان بخاطر هموطن و و زنان مظلوم کشور شان میتپد و همگام با ما در راستا محو خشونت علیه زنان مبارزه می نماید. ما زنان موسسه حمایت از زنان – میدیکا افغانستان با شما همنوا استیم. و این پیام ها و معقوله های ارزشمند تان را با تمام همکاران نهاد ما شریک ساختم و متن آلمانی آنرا برای همکاران کولن نیز فرستادم . و آنها خیلی تقدیر کردند و به احتمال زیاد شاید یک تن از همکاران ما در این محفل با شکوه تان حضور یابند. کاش من یک تن از اشتراک کننده گان این محفل دادخواهی میبودم.

دعوتنامه تان را برای دوستانم که در آلمان زنده گی می کند فرستادم. و امید آنها نیز منحیث زن افغان در این دادخواهی اشتراک نمایند.

از خداوند بزرگ توفیق بی پایان برای شما و تمام همکاران تان بخاطر خدمت به زنان ستم کشیده افغان و زنده گی شخصی تان استدعا می نمایم.

پیروز باشید

ویدا فیضی از افغانستان


اسم: محمد اعظم سيستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 05.06.2014

هشتم جون، روز همبستگی بین المللی با زنان افغانستان را گرامی میداریم و بایدهم گرامی داشت، زیرا زنان کشورما، محرومترنین، مظلوم ترین ومصیبت رسیده ترین زنان تمام کشورهای جهان اند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: گروپ کاری کمپاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.06.2014

هشتم جون- روز همبستگی بین المللی (با) زنان افغانستان
هدف اینست تا با تجلیل هشتم جون به مثابۀ روز همبستگی بین المللی (با) زنان افغانستان در پهلوی تجلیل از هشتم مارچ، بتوانیم از این روز برای مقاومت و همبستگی زنان کشور، منحیث بلندگویی استفاده نموده و آوازِ داد خواهانۀ زن افغان را بگوشها رسانیده و درفش موجودیت فردی، اجتماعی و آگاهی زنان کشور را در اهتزاز در آوریم و نگذاریم که زن افغان بیشتر ازین وسیلۀ بازی های خورد و بزرگِ سیاست داخلی و خارجی، منطقوی و یا جهانی قرار بگیرد و درناملائمات سیاسی و اجتماعی کشور به باد فراموشی سپرده شود.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ایالات منحدۀ امریکا    تاریخ: 28.05.2014

خود کفایی زنان در عرصۀ فعالیت های اجتمایی، راهیست هموار بسوی روشنایی یک آینده ای مطمئن، اتکاء به خود و مطرح شدن در اجتماع. به زنان افغان هم وطن خویش یاری نماییم تا با عرضۀ توانمندی های شان در ساحات کار، صنایع دستی و امثال آن تشویق و خودکفاء گردند.
--------------------------------------------------------------------------------

از تجارب آموخته ائیم که حق گرفته میشود واکثرآ در ممالک دنیای سوم داده نمی شود، پس بایید برای بدست آوردن حقوقی که قانون برای زن افغان مجاز دانسته است، از هیج تلاش و مبارزه ای دریغ نورزیم!
--------------------------------------------------------------------------------

زنان باسواد و نیمه باسواد افغان باید مشعل رهنمونی آگاه سازی هم جنسان بیخبر از حقوق حقۀ خویش را بر افروزند، تا باشد که برای خودشان تمرین حق ستانی و برای بقیه زنان محروم افغان آیندۀ روشن متجلی گردد!



اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 27.05.2014

طی این نبشته میخواهم با اظهار سپاس و تشکر از رادیوی آزادی بخاطر نشر خبر بسیار مهم و قابل غور شان ( شماری از وکلای زن در ولسی جرگه با ایجاد یک گروه جدید پارلمانی خواهان تقویت مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در افغانستان هستند. گروه پارلمانی زنان" برای مشارکت سیاسی با کاکس، روز یکشنبه در نشستی طرح پیشنهادی را ارائه کردند که در آن از دو نامزد دور دوم انتخابات خواستار مشارکت مساوی زنان در حکومت آینده شده اند) که با خوانندگان پورتال افغان جرمن آنلاین شریک ساختند، بگویم که خبر را خوانده واقعاً احساس ناز و غرور کردم به آن عده خواهران باشهامتم که در ین مقطع زمانی در همچو موقع اساس و تأریخی کشور، موجودیت شان را منحیث افراد زنده و قابل توجه جامعۀ افغانی و بانی دفاع از حق زن و حق سهمیۀ زن در فعالیت های اجتماعی، مدنی، سیاسی، اقتصادی و... آیندۀ کشور و مردم شان در قالب یک گروه مبارز پارلمانی آشکار ساخته، ظرفیت ها و توانایی های شان را در درک مسائل سیاسی و اجتماعی به اثبات رسانیدند.............

برای مطالعۀ متن کامل به لینک ذیل مراجعه فرمائید

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: رادیو آزادی   محل سکونت: پراگ    تاریخ: 26.05.2014

یک گروه جدید پارلمانی، برای نامزدان ریاست جمهوری یک طرح پیشنهاد کرد

شماری از وکلای زن در ولسی جرگه با ایجاد یک گروه جدید پارلمانی خواهان تقویت مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در افغانستان هستند.

"گروه پارلمانی زنان" برای مشارکت سیاسی یا کاکس، روز یکشنبه در نشستی طرح پیشنهادی را ارایه کردند که در آن از دو نامزد دور دوم انتخابات درخواست مشارکت مساوی زنان در حکومت آینده شده است.

بخش این طرح از سوی ذکیه سنگین، عضو ولسی جرگه و سخنگوی این گروه قرأت شد:

« اولین شرط برای مشارکت زنان سهم مساوی آنان در قدرت سیاسی است که این سهم را حکومت آینده بر مبنای توانایی مدیتریتی و شایستگی آنان در نظر بگیرد. حضور زنان در دستگاه قوه قضایه کمرنگ بوده و ایجاب می نماید تا حد اقل یک زن در دولت آینده در شورای عالی قضا منسوب گردد. اعمال حاکمیت قانون برای پایان دادن به فرهگ معافیت ناقضین حقوق بشر و به ویژه حقوق زن، مبارزه جدی با آزار و اذیت جنسی در برابر زنان ادارات دولتی. »

در طرح پیشنهادی این گروه، در خصوص دسترسی زنان به منابع مالی، پایان دادن به فرهنگ معافیت، استخدام در ادارات دولتی بر مبنای تساوی جندر، اعطای امتیازات خاص برای تولیدات توسط زنان افغان، تطبیق و تنفیذ معاهدات و میثاق های بین المللی در خصوص حقوق زنان اشاره شده است.

گروه پارلمانی زنان برای مشارکت سیاسی می گوید که در حال حاضر بیست و دو تن از اعضای زنان ولسی جرگه از ولایات مختلف عضویت این گروه را دارند و در خصوص مسایل مربوط به زنان فعالیت خواهند داشت.

در عین حال نماینده گان تیم های انتخاباتی عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی دو نامزد دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نیز از ایجاد و فعالیت این گروه استقبال می کنند.

عباس نویان عضو تیم انتخاباتی اشرف غنی احمدزی در صحبت با رادیو آزادی گفت که تیم تحول و تداوم خواهان مشارکت فعال زنان بر اساس ظرفیت و استعداد در حکومت آینده است.

در همین حال محمد الله حیدری معاون تیم انتخاباتی عبدالله عبدالله نامزد دیگر دور دوم انتخابات نیز روی نقش زنان در تصمیم گیری های حکومت تاکید می کند.

اما فوزیه کوفی عضو ولسی جرگه افغانستان که ریاست گروه پارلمانی "کاکس" را بر عهده دارد گفت که دو نامزد ریاست جمهوری باید در صورت برنده شدن در انتخابات به حقوق زنان در این کشور توجه بیشتر نمایند:

« کاندیدان محترم بعضی شان پروگرام هایشان در قبال زنان مشخص نیست و بعضی ها هم که پروگرام های دارند بیشتر پروگرام های کمپاینی است. به همین خاطرماً آرزو داریم که طرح پیشنهادی از طرف همین گروه ساختیم مسوولینی که در آینده به قدرت میرسند در نظر داشته باشند و در غیر آن ما راه های را هم داریم که آرای خود را از نزد شان بگیریم و حمایت خود را دوباره از نزد شان بگیریم. »

پیش از این نیز مساله رسیده گی به حقوق اساسی زنان در افغانستان از سوی جریان های مختلف سیاسی و مدنی بارها مطرح شده است اما این خواسته ها تنها در حد شعار باقی مانده است.

برخی فعالان حقوق زن می گویند که با وجود تلاش های جامعه جهانی در 12 سال گذشته هنوز هم فرهنگ معافیت در افغانستان بیداد می کند و زنان از حقوق اساسی شان محروم اند.


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 25.05.2014

در بخش چهارم و آخری توجه تان را به نقش مردم در بهبود اقتصاد زنان و درآمد ملی جلب نموده . پیشنهاداتی را که در نظر داریم روی صفحه آورده هدف ما را وضاحت میبخشیم.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: قیس کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 22.05.2014

در بخش دوم، متوجه شدیم که جامعه افغانی با یک دور باطل از نظر حقوق زنان در حال چرخش است. این نسل مواضع دشمن زن را به نسل بعدی و نسل بعدی به نوبه خود، در آینده به نسل های بعدتر و بعدتر انتقال میدهد. متآسفانه، تلاش های "نهضت زن" بعد از زمان شاه امان الله خان که در حال جوانه زدن بود در نطفه خنثی شد. به مرور زمان توسعه و انکشاف تساوی حقوق زن و مرد در دورۀ محمد ظاهر شاه و رئیس جمهور داود خان آرام، آرام شکل نورمال و عادی را بخود گرفته بود که با کودتای کمونیستی حزب پرچم و خلق دو باره به جهت دیگری سوق داده شده که با نورم ها و ارزش های کلتوری و مذهبی افغانستان در مغایرت قرار گرفت...

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 22.05.2014

مقوله های هموطنان درین هفته

با عرض سلام و حرمت خدمت شما عزیزان !
بنده از نام گروپ کاری کمپاین "تفکر ، تحریر و عمل" اینک باز هم یک تعداد زیادی از مقوله های ارزنده و پُر محتوی خواهران و برادران هموطن و بزرگان جهان که به صورت یک مجموعۀ دوازده صفحه یی ترتیب و تنظیم گردیده به دسترس شما عزیزان گذاشته میشود و تمنا میکنیم الی هشتم جون 2014 تا هر آن اندازۀ که امکانات جمع آوری مقوله های جدید تری را دارید برای جمع بندی نهایی به سایت های ذیربط و یا به ایمیل آدرس فرستاده، ما را ممنون سازد.......
(Saleha_ww@hotmail.com).

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: گروپ کاری کمپاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 21.05.2014

هشتم جون- روز همبستگی بین المللی (با) زنان افغانستان
هدف از تجلیل هشتم جون به مثابۀ روز همبستگی بین المللی (با) زنان افغانستان، در پهلوی تجلیل از هشتم مارچ، ایجاد انگیزه ایست که میتوانیم از آن برای مقاومت و همبستگی زنان کشور، منحیث بلندگویی آوازِ داد خواهانۀ زن افغان آگاهانه استفاده نمائیم. تا باشد که درفش موجودیت فردی، اجتماعی و آگاهی زنان کشورهمیشه در اهتزاز بوده و زن افغان دیگر وسیلۀ بازی های خورد و بزرگِ سیاسی داخلی و خارجی، منطقوی و یا جهانی قرار نگرفته، در ناملائمات سیاسی و اجتماعی کشور به باد فراموشی سپرده نشود.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.05.2014

مضمون پر محتوای محترمه ملالی نظام ثبوت آشکار عنوان مقالۀ شان میباشد. باورمندی به خویش مستوجب آزادی تفکر میباشد که عکس این مطلب نیز درست است.
همچنان میخواهم بگویم که کسانی که با مردم کشور درتماس مستقیم قرار دارند واقعاً گفته های خانم های سخنگو در محفل را تأئید مینمایند که زنان و مردان افغانستان در نتیجۀ جنگها، مهاجرت ها و مشکلات ناشی از آن اکنون دیگر گونه می اندیشند ولی مافیای سیاسی با غارت نمودن سرمایۀ کشور و رها کردن توده های وسیع مردم در فقر و بیکاری چانس حرکت مردم را به جانب ترقی نیز به یغما میبرند. .


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 19.05.2014

به سلسلۀ طرح کمپاین «تفکر،تحریر و عمل»، هر روزی که میگذرد، تعداد بیشتر زنان هموطن را مشاهده می نماییم که پا پیش میگذارند و درین مبحث مهم و سازنده در راه شناسایی بیشتر زن و دفاع از حقوق حقۀ او با در نظر داشت اختلافات جسمی و روانی وی با مردان، سهم فعالی میگیرند. این قلم شریکی، گذشته ازینکه اشتراک بیشتر زنان صاحب نظر افغان را به موضوع مهم و مشترکی سبب میگردد، برخلاف سال های قبل، می بینیم که قلم بدستان طبقۀ اناث ما علاقمندی بیشتر و روز افزون به فعالیت های مطبوعاتی بیرون افغانستان و پابندی به آن مبزول می دارند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ق. کبیر   محل سکونت: المان    تاریخ: 16.05.2014

طی این پیام میخواهم از همه دوستان، نویسندگان و قلمبدستان آگاه و پر تلاش همکار در افغان جرمن آنلاین هریک خانم شیما غفوری، میرمن صالحه واصل وهاب، خانم نظیفه فارانی، میرمن زرغونه عبیدی، خانم ملالی نظام، میرمن آشا ابوی، میرمن نجیبه توخی، خانم نادیه کریم، میرمن مرغلری انصاری و خانم فرزانه. ف، همچنان محترم سیستانی صاحب، محترم مسعود فارانی و محترم عبدالله کاظم، اظهار سپاس و تشکر نمایم، بخاطر تبصره های نیک و تشویق آمیز شان که در حق بنده و بعضی از نوشته هایم، در بخش های نظر سنجی درج نموده و یا از طریق ایمیل لطف نموده فرستاده اند. افتخار دارم بر اینکه نوشته های ناچیز بنده توانسته با محتوای مقصورش توجه این بزرگواران و قلمبدستان مجرب را به خود جلب و جذب کند. گرچه من خودم را نویسنده خطاب نمی توانم اما برین معتقدم که هر فرد حق دارد تحت عنوان انسان از آگاهی که بر خوردار است، آنرا با همنوعان، خاصتاً با هم زبانان و همو طنان خویش شریک سازد. فرق نمی کند که این نوشته از خود اوست و یا یکی از تحقیقات علمی که از زبان های که بر آن حاکم هستیم باشد. مطمئناً هر قلم بدستی که اثری از خود بجا میماند، توقع دارد تا شخصیت های بزرگوار و مجرب دیار فرهنگ و ادب کمبودی های او را با پیشنهادات سازنده پوره، و نکات آموزشی اثرش را جهت تشویق نویسنده تقدیر نمایند.
شادمانم ازاینکه می بینم تعدادی از خانمهای با دانش، دلسوز و آگاه افغان، پروژۀ عام المنفعه « تفکر، تحریر و عمل » را برای کاهش خشونت علیه زنان افغان با علاقمندی خاص هم در داخل و هم در خارج از کشور، مؤفقانه به پیش می برند. و با قلب های مالامال از صمیمیت و فدا کاری و نوع دوستی در راه خدمت به همنوع شان، دست در دست هم داده و از هیچگونه تلاش دریغ نمی ورزند و با عزم راسخ پرچم کمپاین تفکر، تحریر و عمل، را سرفرازانه بلند داشته، در راه اهداف انسانی و ضد خشونت و تبعیض گام برمیدارند که تیم افغان جرمن آنلاین همچنان پشتیبانی خویش را ازین اقدام نیک شان اعلام میدارد.
من به عنوان کسی که در کشور آلمان، یکی از کشورهای پیشرفتۀ و برخوردار از مزایای دموکراسی و احترام به منشور حقوق بشر، درس خوانده ام، همواره دراین اندیشه بوده ام تا کمکی عملی ولو اندک، به هموطنان رنجدیده کشورم افغانستان انجام بدهم. عجالتاً آنچه را از علومیکه آموخته ام، میخواهم در قالب کلمات، جملات و سطور کوتاه یا بلند تنظیم کرده به دسترس شان بگذارم، شاید مردان و بخصوص جوانان وطن آنرا بخوانند و با خود بیندیشند و دست از تبعیض علیه خواهر، مادر، دختر و همسر خود بردارند و بتدریج علیه فرهنگ مرد سالاری و از برخورد حقارت آمیز نسبت به زنان دست بگیرند و سایرین را نیز تشویق به احترام به جنس زن نمایند.
با عرض ادب
ق. کبیر


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 16.05.2014

ارج گذاری بر تبصرۀ تحلیلی ښاغلی مسعود فارانی در ارتباط به شعر «سرمۀ گلو»

نخست از همه اظهار سپاس و امتنان دارم از دانشوران تیم کاری افغان جرمن آنلاین که بنده را با همه قصور دانشی که دارم به حیث یکی از کارکنان فعال این تیم بر این کلبۀ پُر از صفا و صمیمیت ملی گرا، در جمع خویش راه داده افتخار بخشیدند. عضویت در تیمی مانند تیم کاری افغان جرمن آنلاین نه تنها سبب ناز و افتخار من است بلکه همکاری با این تیم در کوتاه مدت توانست چهرۀ حقیقی وحدت، اعتدال، وطن پرستی و عاری بودن از تعصبات قومی، نژادی، مذهبی، زبانی، جنسی، کلتوری و فرهنگی را به من آشکار ساخته بر توانایی ام درین عرصه ها بیافزاید........

در ضمن میخواهم به طور خاص و جدا گانه از جناب محترم مسعود فارانی قلم بدست توانا و راه پوی سر زمین شعر و ادب ابراز تشکر و امتنان نمایم، به نسبت تبصره و تحلیل زیبای که در ارتباط با یکی از اشعارم بنام «سرمۀ گلو» که دو هفته قبل در بخش تحلیل ها به نشر رسیده است، با دید عمیق از نهایت لطف نوشته و در بالای شعرم نصب نموده اند. بخود میبالم که امروز اشعارم توانایی این را پیدا نموده که توجه و تحرکات فکری شخصیت های دانشمند چون جناب فارانی صاحب را که یکی از مجربین این دیار اند، به خود جلب نموده و ایشان را وادار به تبصرۀ زیبا و والای نموده که مطالعۀ آن مرا از شعر خودم لذت بیشتر ببخشد. همچو تحلیلات و تبصره های بزرگواران ما همیشه سبب تشویق و پشت کار بیشتر و بهتر در کار های ادبی و فرهنگی ما خواهد بود. با سپاس مجدد از ایشان قلم توانای شانرا توانا تر و حضور شان را در کنار ما نو پا های این دیار همیشه گرم و پر بار میخواهم.


متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: زرغونه عبیدی    محل سکونت: المان    تاریخ: 15.05.2014

در بارۀ تلاشهای پیگیر و مؤثر محترم قیس کبیر، در ارتباط به مطالب نشر شدۀ شان تحت عنوان " چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟ "، میخواهم مراتب قدردانی ام را نه تنها به عنوان یک زن افغان، بلکه هم به عنوان طبیبی که در گذشتۀ نه چندان دور معالج امراض زنانه در افغانستان بوده است، ابراز نمایم.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: دستگير روشنيالی   محل سکونت: المان    تاریخ: 13.05.2014

بیايد، با کلمات بازي نه کنیم و به جای عواطف و احساسات موقعيت موجود زن را در جامعه انعکاس داده و راهای نجات از مصيبت ها، رنج ها و مشکلات تحميل شده بر زن را نشان دهيم
در فرهنگی که مرد اصل و زن کم اصل، مرد درجه يک و زن درجه دوم باشد، در فرهنگی که حق زن جرم و جرم مرد حق شمرده ميشود و زن پيوسته و با بی پروایی کامل قربانی نام، لته و شمله ميگردد. هم چنان زمانيکه زن را با سگ، شتر، کلاشينکوف ... مبادله ميکند و زمانيکه زن در بدل جنايت برادر و پدر مبادله ميگردد نه تنها احترام به زن، احترام به مادر... مفهوم خويش را از دست می دهد، بلکي از انسان بودن زن نيز انکار مي شود.
دستگير روشنيالی


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: المان    تاریخ: 11.05.2014

ناگفته نماند که نگارنده از نظرات سودمند مصلحین معاصر افغان با نظر داشت تجربیات ملموس عینی و شدنی غرب، برای اصلاح جامعۀ افغانی (که فرسنگها از کاروان تمدن بدور گذاشته شده است) سود برده و متیقن است که الزاماتی را میتوان مد نظر داشت تا حداقل سنگ تهداب یک آغاز را گذاشته باشد . درین هیچ شکی نیست که مبتدی با خامی ها کار را آغازمیکند ولی در امتداد راه (عملی) به تجربیاتی با ارزش دیگردست میابد، ازینرو داشتن چنین آگاهی تجربی سبب میشود تا اولین تهداب ساختمان سیستم آینده در کشور گذاشته شود. به این اساس یکی از عوامل بسیار عمده و مهمی دیگری که در جوامع سنتی و خصوصا ممالک اسلامی تبو ) ممنوع ( بوده و روی آن به شکل علنی و باز، بحث و بررسی صورت نمی گیرد، مقاربت جنسی است که نه تنها یکی از جملۀ طبیعی ترین غریزۀ انسانی و عاطفی میان زن و شوهر بوده بلکه هم یگانه راه بقای نسل میباشد. خارج از روال طبیعی این پدیدۀ میتواند با گرفتن مسیر غیر نورمال تحت عنوان شدت تحریکات جنسی بشکل شهوانی الی تجاوزات جنسی در مناسبات زناشوهری رفتار و پی آمدهای روابط زناشوهری و زندگی مشترک را نهایت متأثر بسازد.

در این مورد خصوصیت فطری و ذاتی زن و مرد تفاوت های زیاد دارد. قسمیکه تحقیقیات و تجارب به وضاحت نشان داده است، این انگیزه در جنس مذکر شدیداً سریع و آنی بوده و در جنس مؤنث بطی و تدریجیست. تعداد زیاد مردان نمیتوانند حس شهوانی شانرا به سادگی تحت کنترول داشته باشند حتی دیدن یک جفت چشم زن از زیر چادری چه رسد به دیدن یک قسمت بدن یک زن، ولو که بسیار چشمگیر نباشد باعث بر انگیخته شدن عواطف جنس شهوتی مرد میگردد. تا حال هیچ زنی را ندیده و نشنیده باشید که موجب آزار و اذیت مردی در محضر عام و یا در خفا شده باشد. زنان قادرند از کنار جذاب ترین مردان، با بی توجهی و حتی بیتفاوتی بگذرند و کمتر به عقب خود دو باره نگاه بکنند، اما برعکس مردان علاوه بر آنکه چشم از زن بر نمی دارد، چند قدمی هم به دنبالش رفته، الفاظ شهوت انگیز و آکنده از احساسات هم نثار زن مورد نظر میکند. دلیل این تحریکات حس شهوانی در مرد، تنها جاذبۀ جنسی زن نیست که سبب کشش مرد به سوی زن میگردد، بلکه همچنان خصوصیت برانگیخته شدن سریع و آنی این حس در مرد است که او را وادار به همچو سلوک می سازد.

تأثیرات این خصوصیت هنگام همبستر شدن این دو جنس مخالف آشکار میگردد. عدم توجه مرد بعد از اقناع سریع خودش به ضرورت اقناع جنسی زن، اکثراً باعث مایوسیت و صدمه غرور زن گردیده و میتواند در پهلوی دیگر ناملایمتی های مردسالاری، از لحاظ روانی منشۀ عقده ها و خصومت های روابط زناشوهری گردد.
رابطۀ یک مرد با زنان متعدد چه مشروع و یا غیر مشروع، هم ازهمین جا نشأت نموده و در جوامع غربی حتی موجب جدایی زن و شوهر و یا روابط زنان با مردان دیگر میگردد.

در جوامع عنعنوی و مذهبی اکثر زنان از این ناحیه دچار عقده های شدید دورنی گردیده نمیتوانند بنا بر ملحوظات اخلاقی و قواعد اجتماعی و کلتوری، مشکل شان را با دیگران و حتی با شوهران شان درمیان بگذارند. ا ینجاست که زن به تدریج تا زمانیکه جوان است و جذابیت و شادابی دارد، در نظر شوهرش به حیث یک وسیلۀ تمتع جنسی، و بعد هم به صفت مادر فرزندانش پنداشته میشود. وقتی جذابیت و شادابی و جوانی زن رو به نزول میکند، اکثرمردان بدون توجه به اینکه جوانی و شادابی خود شان هم در حال نزول است، به سراغ ازدواجهای دوم و سوم میروند که این توهین شخصیتی برای زن محسوب شده و روانآ زنان را زجر بی نهایت میدهد.
این خصوصیت در زنان یک خصوصیت ذاتی و فطریست نه اکتسابی، روی این ملحوظ است که زنان بر مبنای داشتن جسم ظریف، و ضعف توانایی اقناع نمیتوانند مردان را مجبور به وقت گیری و تحمل اقناع جنسی در خود سازند، اما مردان بر عکس در همچو موارد بنا بر داشتن بیشتر خصوصیت های سرشتی و قوت جسمانی شان، به ساده گی میتوانند زنان را برای لحظات مطلوب و دلخواه شان حتی با فشار و شدت عمل مجبور به اطاعت سازند. استفاده از زور و فشار در جوامع غربی در مناسبات زناشوهری یک عمل جرمی حساب میشود، ولی در اکثر جوامع اینکار به حیث یک حق مکتسبه مرد تلقی شده و به خود کامگی مرد منجر میشود.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: صالحه اسحق زی خالقی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 09.05.2014

با سپاس فراوان از دوستان "کمپاین تفکر، تحریر و عمل" که اینبار وظیفه ی بسا مهم و سنگینی را برایم سپرده اند، تا فشردۀ نظریات، اندیشه ها و نوشته های بعضی از دوستان گرامی این کمپاین و نظر برخی از کشور های دیگر را در مورد انتخابات ریاست جمهوري کشور، که بتاریخ شانزدهم ماه حمل سال ۱۳۹۳ خورشیدي برگزار گردید، جمع آوری نمایم. امیدوارم که آمال شما را به وجه احسن بر آورده ساخته باشم.


اسم: نظیفه فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 09.05.2014

«چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟» ازقلم محترم قیس کبیر : و نظرمن در مورد این مقالۀ

نوشته هایکه نابسامانی های جامعه را سامان ببخشند باید هم طراز نوشته های محترم قیس کبیر باشند سوال پیش می آید که چرا؟ :
در جواب باید گفت این چنین نوشته ها که استوار بر فکت های تجربوی وعلمی میباشند بسیار کار ساز و مفید برای ساختار جامعه شده میتوانند. چرا که جوانان مثل جناب قیس کبیر بیشتر عمر شان در جوامع پیشرفته گذشته ودر غیر آن ایشان پیگیر متوجه کار کرد ها در جامعه مهمان بوده به زوایای آن بدیده یک تشنۀ علم ، خیره شده واز آنها دقیق آموزه های را اندوخته اند. مبرهن است که این چنین اشخاص نمیتوانند از کنارارزش ها بی مسئؤلیت و بی توجه بگذرند. اینها تجربیات موفق بشری را دور از تعصب و خود ستایی ، اساس سنگ علم دانسته از مولدین آنها با احترام یاد کرده سرمشق خود قرار میدهند، بخاطریکه تجربیات بزرگان بشر منحصر به قوم ونژاد و منطقه نمیباشند بلکه از جملۀ ارزشهای انسانی جهانی هستند که بتمام بشریت تعلق دارد و هیچگاه تنگ نظری در اساس آنها نمیگنجد.
براساس نوشته های بیرون داده شده ایشان جناب کبیرهمیشه این چنین تجربیات را راهنمای کاریشان قرار داده اند واز آن دیدگاه به قضایانگرسته اند. چنین محقیقین به پیروی از تجربیات دست داشته بشر در پی آنست که چگونه واز کجا باید کار را آغاز کرد؟ به چه نتایج رسید؟ اضرار در کجا ست؟ فواید در چه ها نهفته است؟ کدام نظرات زمینه عملی دارند؟ و کدام نظرات هوایی و واهی بوده دور از نتایج عملی است؟. به این پرسشها بنابه تجربه می پردازند. که نظرات ایشان در نوشته هایشان سند ادعای ماست. ازینرو دوباره میتوان به این نقل قول تکیه کرد که :
جوانان زحمت کش ودراک وخیرخواه مثل جناب قیس کبیر که خیر شان فاقد ضرر به جامعه نیرو می بخشد، اینچنین اشخاص یقینا ً میتوانند سبب سامان دادن بخش ازجامعه بی سامان گردند. من نسبت به سخنان میان خالی وفاقد زمینه های عملی به تحقیقاتی ارج میگزارم که در لابراتوار عملی نتیجه داده باشد . نوشته های جناب ایشان بسیار اکادمیک ، دور از بلوف ها وعاری ازگزافه گویی بوده اگثراً رهنماست.
من بر اساس سه ساله تجربیاتم در اکادمی دارالمعلمین که برایم زمینه شد تا هم بیاموزم وهم تدریس کنم. این سه سال بیشتر از تجربیاتی است که در تمام عمرتحصیلی ام داشته ام . زیرا این تجربیات یک میتود غیر معیاری نبود بلکه میتودی بود که با معیار های جهانی برابر بوده از تجربیات متخصصین جهانی درین زمینه استفاده شده بود که برای معلمین گرامی ارزش بسیار داشت.
پس هر نظریکه بر اساس تجربیات برای رفع جراحت های ناسوری جامعه مرهم شود والتیام بخشیی زیاد داشته باشد قابل سرمشق شدن است.
آنانیکه در بخش رهایی زنان از ستم های عدیده جامعۀ مرد سالار نوشته های ارزشمند ارائه کرده اند و رهنمون شده اند بسیار اندک وانگشت شمار اند که جناب قیس کبیر نیز یکی آنها میباشد . نامبرده در زمینه رهنمون های بسیارعملی را پیشنهاد کرده اند. زحمات شان قابل قدر وقابل احترام میباشد.


اسم: گروپ کاری کمپاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 09.05.2014

مشکلات زندگی زنان افغانستان یکی از معضلات بنیادی جامعۀ ما را تشکیل میدهد. حل این مسئله ایجاب کار دوامدار، سراسری، صادقانه، ابتکاری و متناسب با سطح رشد و انکشاف کشور را می نماید. برای برداشتن یک گام بزرگ موفقیت در این جادۀ ناهموار و صعب العبور، قدم کوچکی را تعدادی از سازمان های زنان افغانستان، سازمان های اجتماعی و سیاسی افغانی، رسانه ها، شخصیت های مستقل سیاسی و فرهنگی و سایر مردم کشور بلند نموده، کمپاینی را به نام "کمپاین تفکر، تحریر وعمل" به راه انداخته و آرزو می برند تا هر فرد کشور این کمپاین را از آن خود دانسته و در پیشبرد و به کرسی نشاندن اهداف آن جد و جهد ایمانی و وجدانی نماید.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: زرغونه عبیدی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 08.05.2014


اگر ما با واقعیت مواردی که بعضی ازما زنان، با طرز تفکر و برخورد ناشی از ان با هم جنسان ما، ارزش جنس خویش را کم کرده و موقف اجتماعی خویش و فرزند دختر مانرا در خانه و در اجتماع ضعیف میسازیم، منصفانه نزد قاضی وجدان خویش برویم، متوجه خواهیم گردید که دراین چنین موارد بزرگترین صدمۀ روانی را زن به همجنسش وارد نموده و مینمایند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 08.05.2014

برگرفته شده از فیس بوک "کانون هماهنگی زنان" در مورد بحث "در مواردی زنان تیشه بر ریشۀ خویش میزنند"
زرغونه جان عزیز! از مقالۀ پر محتوای تان منحیث یک زن تشکر مینمایم. برای تإئید حرف شما میخواهم یک مثال از زندگی خود در اینجا بیان نمایم. و آن اینکه ثمرۀ ازدواج من و شوهرم سه دختر و یک پسر میباشد. شما باور کنید وقتی که دختر های ما تولد میشد، نزد یکترین اعضای فامیل خودم و از شوهرم بسیار خفه میشدند. وقتی خوشی ما دو نفر را میدیدند واقعاً تعجب میکردند. بعضاً فکر میکردند که ما آرتیست های بسیار ماهری هستیم که غم خود را نشان نمیدهیم. ولی وقتی مهربانی ما را با دختر های ما میدیدند، باز مطمئن میشدند که راستی ما آنها را بسیار دوست داریم و از این نگاه هیچ نوع تشویشی نداریم. باید بگویم که هیچگاه یادم نمی آید که در زمان حمل، خودم این آرزو را کرده باشم و یا شوهرم برایم گفته باشد که امید است این بار پسر باشد. وقتی صاحب پسری شدیم، دیدیم که پسر هم شیرین و دوستداشتنی است.
همین حالا که نوشتۀ خودت را خواندم به یاد آنوقت ها افتادم و باز فکر کردم که کی ها بیشتر برایم پسر آرزو میکرد ند و کی ها به اصطلاح به بچه داشتن خود افتخار مینمودند، آنها کسانی بودند که یا خود قربانی زن بودن خود بودند و به حیث زن عقدۀ حقارت داشتند و یا رنجهای بیکران زنهای محیط زیست خویش را دیده بودند. البته اکثرآنها در زندگی تجربۀ تلخی از زن بودن خود داشتند. و اینکه چرا برای خودم اصلاً سؤالی در مورد دختر بودن طفلم مطرح نبود، دو علت داشت. اول اینکه من خودم در قالب یک زن از زندگی بسیار راضی بودم و زن بودنم مانعی برای زندگی خوشبختم نبود. و دوم اینکه شوهرم به خوشبخت شدن یک زن باور داشت. او میدانست که اگر دخترش را تعلیم و تربیۀ خوبی بدهد، او خوشبخت خواهد شد. بعد از گذشت بیست و چند سال دیده میشود که آنهایی که زیادترین تأسف را برای دختر بودن نوزاد های من میخوردند، حالا طوری دیگری می اندیشند و میگویند که دختر خوب است، تربیه دختر آسان تر است. دختر دلسوز پدر و مادر میباشد و از این قبیل حرفها.
من با تأئید حرفهای خودت از تجربۀ زندگی شخصی و مسلکی ام میخواهم یک موضوع دیگر را علاوه نمایم و آن اینکه اکثر اینها که آرزو پسر بودن نوزاد را به دل میپرورانند صرف از بی عقلی و یا طعنه زدن نمیباشد بلکه نظر به شرایط خراب زندگی دختران و زنان در افغانستان میباشد. زیرا دختر ها اغلباً چانس کمتر را برای خوشبخت شدن دارند.ما مبارزین داعیۀ زن در ضمن روشنگری مردان و زنان در این مورد باید برای ایجاد شرایط بهتر رشد و نمو، تعلیم وتربیۀ همسان دختر ها و پسر ها، حق تحصیل، حق کار، چانس مساویانه مشارکت در امور مختلفۀ حیات، حق تعین سرنوشت، حق اختیار نمودن شوهر با رضایت خود دختر، حمایت از زنان در مقابل خشونت شوهران شان، موجویت حفظ الصحه و مراقبت از زنان حامله و شیر ده، مهیا بودن امکانات کار در بیرون از خانه با موجودیت طفل، حساب شدن زمان بچه داری در تقاعد، و غیره سهولت ها و امکانات که زندگی اکثر زنها را به خوشبختی سوق بدهد، مبارزه و پیکار نمائیم. اگر چنین شرایطی به وجود بیاید مرد وزن جامعه معتقد خواهند شد که دختر داشتن و دختر بودن در جامعه یعنی خوشبختی به همان گونۀ که پسر داشتن و پسر بودن.
با حرمت و محبت
شیما غفوری


اسم: خاتول مهمند   محل سکونت: ناروی    تاریخ: 08.05.2014

برگرفته از ف. ب. از بحثی در مورد "مواردی که ما زنان تیشه در ریشه خود میزنیم/نوشتۀ پوهنمل زرغونه عبیدی"
بانو عبيدى عزيز شما در مقالهء به نكات بسيار حساس اشاره كرده ايد، مگر ناگفته نبايد گذاشت كه زنان نه تنها از اين طريق خار گلوى زن ديگر ميشود بلكه با قائم كردن روابط نامشروع با مردان زن دار حتى در همين اروپا ، خود زنان افغان كه خانهء افغان خود را تباه ميكنند. نكتهء ديگر اينكه زن وقتى در ميان فاميل شوهر براى دفاع از خود دهن ميكشايد بنام ( تهمتى، شرانداز و شيطان ) ياد ميشود. البته اين هم نقد زنان فاميل شوهر در حق يك تازه عروس ميباشد. زنان ايور زير پاى عروس تازه حفر ميكند تا اشتباه در ان حفر افتاده مورد خشم و خشونت شوهر قرار بگيرد. براى تازه عروس از روابط عاشقانهء گذشته شوهرش تعريف ميكنند و مغز زن را بر عليه شوهر مسموم ميكنند.
گرچه همه فاميل ها يكسان نيستند ولى در موارد زياد اين چيز ها ديده ميشود.
بنظر من احترام زن در فاميل شوهر و در هرجا بستگى به اين دارد كه شوهر تا چى حد زنش را ارج ميگذارد.
وقتى شوهر بزن بگويد: تو هم سر ديگر هايش!
آن هم در موجودى همه كس پس ميتوان انتظار حرمت از سوى خانوادهء او داشت.
يا اينكه در اروپا زن در كار و غريبى گم و شوهر عقب پردهء كمپيوتر و فيسبوك با هزار زن مصروف عشق بازى ميباشد، وقتى به كابل به خانواده ء خود زنگ ميزند از زن شكايت و از روزگار در اروپا شكوه ها ميبرد.
بعد در بيرون خانه و در ميان دوستان هم زن را به صد كتاب كفر معرفى ميكنند.
زن را هميشه مورد لت و كوب قرار ميدهند و بهتر اسم جهان را برايش انتخاب ميكنند " روسپى " !
آيا همين است نشان يك مرد كه خودش را باسواد و استاد در همه راه ها ميداند؟
بسيار كاستى هاى ديگر است كه بايد از روى ان هم پرده برداشته شود. تابو هاى هستند كه بايد انرا واضع ساخت.
چند روز قبل در تلويزيون طلوع برنامه " بانو" عروس جوان زنگ زده گريه كرده ميگفت: شوهرم مرا بجرم باكره نبودن به تهمت گرفته در حاليكه من باكره بودم.

در جامعهء كه هنوز بعضى هايش سواد كامل ندارند از ساختمان اناتومى و بدن يك زن چى ميدانند؟!
اين چيز ها بايد بشكل روشن به بحث گرفته شود و حتا بايد به مردان بيسواد و كم سواد و يا بعضى كه براى غلام ساختن زن از اين عمل ناجوانمردانه استفاده ميكنند ، ديگر دليل برباد ساختن يك زن نماند.
خاتول مهمند


اسم: پروین پژواک   محل سکونت: ///    تاریخ: 08.05.2014

"تربیۀ دختران نزد ما چه معنی دارد؟
آیا منحیث دختران چه آرزو داشتیم و یا می توانستیم داشته باشیم و به حیث مادران چه کرده می توانیم؟
اولتر و مهمتر از همه ما به اعتماد و مهربانی به همدیگر ضرورت داریم. به یقین این اصل در مورد همه نوع بشر صدق می کند.
لیکن ما زن ها که در شرایط بس ناگوار محیطی بزرگ می شویم، نیازمند ابراز محبت سرشار دیگران هستیم تا بیاموزیم خود را هم دوست داشته باشیم."
ادرین رچ متولد 1939 Adrienne Rich
ترجمه داکتر نعمت الله پژواک


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 07.05.2014

میخواهم بعد از عرض سلام و آرزو های نیک خدمت شما دست اندرکاران و گرداننده گان قلم بدست پورتال ارزشمند و توانای "افغان جرمن آنلاین"، مراتب امتنان و سپاسم را در ارتباط به توجۀ خاص تان، راجع بیکی از مغلق ترین و مهمترین پرابلم جامعۀ افغانی یعنی " نقض حقوق انسانی زن افغان" ابراز نمایم.
شما و تیم کاریتان درین ویبسایت وزین، با تلاشهای پیگیر و ارزندۀ، در بازتاب و نشر اندیشه ها درینمورد، چه از جانب زنان و چه از جانب مردان نویسنده، بهترین و موثر ترین نوع پشتیبانی را در ارج گذاشتن مقام زن و همرائی شان در ارسال حقوق شان ایفا مینمائید.

بنام زن افغان از شما ابراز امتنان نموده و مشعل قلم را در دستتان شعله ور آرزو مندم.

با استفاده از این فرصت میخواهم همچنان مراتب قدردانی ام را، از اینکه شما مطلب ارسالی ام را تحت عنوان " ما زنا ن نباید با ذهنیتی زندگی کنیم که همواره دیگران ازما توقع دارند"، به حیث مطلب انتخابی هفته ارج گذاشته اید ابراز نمایم.

ارادتمند شما
زرغونه عبیدی


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 06.05.2014

درشعر شاعران مرد، زن با بهترين صفات انسانی و عاشقانه ترين عواطف، تعریف و توصیف گردیده است. فرزندان پسر چون فرزندان دختر، بر دست و پای مادر شان بوسه میزنند و او را بعد از خدا سجده می کنند. اما، چه باعث شده است که زن در مقام های دیگرش، نتوانسته است اهمیت انسانی و عاطفی اش را در زندگی شخصی و اجتماعی بدون قید و شرط به اثبات برساند، و آنرا آنطور محفوظ نگهدارد که هیچ تغییر و تحول آنرا به سؤال مواجه نسازد؟

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 04.05.2014

هموطن با شهامت و دانشمند محترم دیپلوم انجنیر قیس جان کبیر!
روشنی، صداقت و توانائی افکارتان از ورای محتوای نوشته هایتان، در ارتباط به " چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟ "، درست آن کمک و راه حلی است که اگر بدین شکل ادامه یابد خواهد توانست دیدگاه های جدیدی را در تفکر مردانی که آنرا بخوانش میگیرند بوجود بیاورد. تنها زمانیکه انسانها به اشتباهات شان واقف شوند میتوانند هم در راه اصلاح آن اقدام نمایند. بزبان دیگر، زمانیکه انسانها چانس فهمیدن بیشتر را داشته باشند، تمایل و کنجکاوی آموختن، در آنان بیدارتر میگردد. این پروسه ممکن سالیان طولانی را بکار داشته باشد. و اما نسلی که اینک در سرزمین مان از نوازدی به نوجوانی واز آن به مرد گردیدن پا میگذارند میوه این کشت را حاصل خواهند نمود.
در طبابت از بدو آغاز از خصوصیات فزیولوژی، بیولوژی و اناتومی اعضای وجود انسان صحبت آغاز میگردد. در زندگی عملی وعاطفی ما، بدون انکه ما به آن توجۀ خاصی مبذول نمائیم ترکیبی از توازن خصوصیات فزیکی، کیمیاوی و ریاضی است. تلاشهای شما در جهت توضیح مناسبات بین الا نسانی و بخصوص مناسبات میان زن و مرد، و تقاطع شان با خصوصیات فوق الذکر در حقیقت از منشۀ درست سر چشمه میگیرد. اینکه چگونه شعور و تحت شعور انسانها، تجارب و آموخته هایشانرا را از بدو تولد الی تکامل بعدی شان بکار میاندازند، و نقش گفته ها و شنیده ها چگونه میتواند بالای روان زن و رول فامیلی و اجتماعی اش و بخصوص بالای مناسبات زناشوهری تاثیر بیاندازد بحث نهایت علمی، آموزنده و جالب است. درینمورد من به جزئیات نوشتۀ شما تماس نمیگیرم. هرخواننده باید خود از آن برداشت اش را نماید. آنچه میخواهم بگویم اینست که: نوشته های شما تازه گی و ترکیب خاصی دارند. حکایت بیان عواطف یک ذهن روشن و آگاه است و خواننده را به تفکر تشویق میکند و حاوی عناصر عمده و واقعی مفهوم و تفهیم اند.
از شما دوست گرانقدر و از تلاشهای پر ثمر تان در روشن ساختن، تحلیل چگونه و چطور خصوصیات و برخوردهای عاطفی میان زن ومرد، نکات قوی و ضعف شان و غیر مستقیم پیشنهاد راه حل معضلۀ مناسبات این دو جنس، ابراز امتنان نموده، و مشعل قلم را در دست تان درخشان و بلند آرزومندم.
با یهترین آرزوها
پوهنمل دکتورس زرغونه عبیدی


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 03.05.2014


تحقیقات طبی توضیح میدهدکه چرا عکس العمل ها و برخورد های زن و مرد، در قبال عین حوادث بشکل متفاوت ابراز میگردد:.

در انجا که دماغ زنان بخصوص میان دو نیمۀ دماغی تماس بیشتر باهمدیگر بر قرار مینماید، دماغ مردان این تماسها را در عین نیمۀ دماغی خویش، باهم بر قرار میسازند.

درینجا ترجمۀ مطلب تحقیقاتی طبی در مجلۀ معتبر آلمانی " ایشپیگیل آنلاین "را برای مطالعه در خدمت شما عزیزان قرار میدهم.انانی که تسلط بالای زبان المانی دارند اگر بخواهید میتوانند مطلب را مستقیم در منبع اصلی ان در اینجا مطالعه نمایند

تحقیقات طبی درارتباط به تفاوتهای دماغی در نزد زنان و مردان درشهر پنسیلوانیای امریکا نشان داده شده است که این تفاوت های کوچک، مربوط به چگونگی ارتباطات حجرات دو نیمۀ دماغی با همدیگر نزد زنان و مردان میباشد. چنانکه در تصاویر ذیل دیده میشود: (خواهشمندم جهت دیدن تصاویر بالای منبع اصلی خبر کلیک نمائید)، ارتباطات دو نیمۀ دماغ "برنگ نارنجی" نزد زنان قویتر و نزد مردان " برنگ آبی" بیشتر تکرار گردیده است. معاینات نشان دهندۀ آنست که، حجرات دماغی زن و مرد به عین شکل میان همدیگر تماس بر قرار نمینمایند.
واشنگتن- در مورد تفاوتهای واقعی، اینکه زنان و مردان چگونه فکر مینمایند تحقیق و نوشته های زیادی صورت گرفته است. در آنجا که عدۀ از متخصصان بسیاری از این تفاوتها را مبنی بر تاثیرات کلتوری میدانند، عدۀ دیگر از آنان معتقد برآنند که بر اساس اناتومی ساختمان دماغی زنان و مردان، این تفاوت بهتر قابل توضیع است. بدین معنی که مردان بر اساس این اناتومی دماغی میتوانند برخورد و عکس العمل شانرا بهتر تنظیم نمایند در حالیکه زنان برخورد ها و عکس العمل خویش را بهتر تحلیل نموده و معلومات عاطفی را بهتر با هم ارتباط داده میتوانند.

"تحقیق آخری بنشر رسیده روشنی بیشتر بالای این مسُله میاندازد. در انجا که دماغ زنان بخصوص میان دو نیمۀ دماغی تماس بر قرار مینماید، دماغ مردان در عین نیمۀ دماغی این ارتباط را بهم پیوند میدهند.

تفاوتهای تقویه کننده:

معاینات نشان میدهد که دماغ مردان از قرار معلوم برای ارتباط میان دو نیمۀ دماغی شان طوری عیار گردیده اند که طور مثال یکتعداد حجرات دماغی مستقیماً با حجرات دور و پیش اش در ارتباط به یک مسُله تماس برقرار مینمایند و این باعث میگردد که عکس العمل بشکل بهتر تنظیم گردد.

در دماغ کوچک نزد مرد و زن این ارتباطات بر عکس تنظیم گردیده است. محققین در نزد زنان تعداد بیشتر رشته های طولانی ارتباطی را میان دو نیمۀ دماغ کوچک کشف نموده اند. درین بخش برعکس انچه که دربالا در ارتباط به دماغ بزرگ زن و مرد توضیع داده شده است بخش دماغ کوچک میان دو نیمه دماغی زن ارتباطات بیشتر معلوماتی را تنظیم مینمایند، در حلیکه نزد مردان در عین نیمۀ دماغ کوچک مرد این ارتباط معلومات صورت میگیرد.

دانشمندان بدین عقیده اند که زنان و مردان از دماغ شان بشکل متفاوت استفاده مینمایند. زنان از هردو بخش دماغ خود خود استفاده مینمایند و مردان بیشترین استفاده را از یک نیمۀ دماغی شان مینمایند.

از یک تحقیق قبلی که در ان تعداد بیشتر زنان و مردان سهیم داشته اند ثابت گردیده است که زنان کلمات و قیافه ها را بیشتر درک نموده، توجه و عواطف و درک بیشتر اجتماعی نسبت به مردان دارند، بر عکس مردان در حرکت و در استفاده از معلومات در دست داشته بهتر خود راعیار نموده میتوانند.



Hirnforschung: Männer und Frauen sind unterschiedlich verdrahtet - SPIEGEL ONLINE

www.spiegel.de


اسم: Zarghona Obaidi-Teebken   محل سکونت: المان    تاریخ: 03.05.2014

„‎‫ما زنا ن نباید با ذهنیتی زندگی کنیم که همواره دیگران ازما توقع دارند
درشعر شاعران مرد، زن با بهترين صفات انسانی و عاشقانه ترين عواطف تعریف و توصیف گردیده است. فرزندان پسر چون فرزندان دختر، بر دست و پای مادرشان بوسه میزنند و او را بعد از خدا سجده میگذارند و اما، چه باعث شده است که زن در مقام های دیگرش، نتوانسته است اهمیت انسانی و عاطفی اش را در زنده گی شخصی و اجتماعی بدون قید و شرط به اثبات برساند، و آنرا آنطور محفوظ نگهدارد که هیچ تغییر و تحول آنرا به سوال مواجه نسازد؟.
بنظر من زنان تا هنوز ، توانائی ها، استعداد ها و ارزشهای شانرا، آنطوریکه باید و شاید ارزیابی و تحلیل نکرده اند و بیشتر خویش را بر اساس معیار های دیگران تنظیم نموده اند.
ما زنان باید بیاموزیم تا در قدم اول ارزش خویش را بدانیم. به خود احترام قایل شویم و باور داشته باشیم که ما قابلیت آنرا داریم تا بهترین انتخاب های خویش را در زندگی با استعدادهایمان بدست آوریم، ، و نگذاریم که، گفته ها، انتظارات، و افکار دیگران این اطمینان خاطر مانرا ضعیف بسازد.
با آگاهی از ارزش خویش میاموزیم که به احساسات خویش گوش دهیم، به آنها اعتماد نمائیم، و نگذاریم که دیگران همواره برای ما تصمیم بگیرند. در نگاه اول این تصمیم گیری از جانب دیگران شاید ساده و کمک کننده بنظر برسد ولی این عادت باعث میگردد که فکر کنیم که شخص تصمیم گیرنده ما را از مقابل شدن با انتخابات و مشکلات زندگی دور نگه میدارد. در حقیقت امر، این یک نوع دام است که به مرور زمان ما را در قید خود نگهمیدارد، و بدینترتیب ما همیشه خود را در چارچوب تصامیم دیگران محصور خواهیم یافت و منتظر خواهیم بود تا دیگران برایمان تصمیم بگیرند.
این معنی آنرا نمیدهد که در چهارچوب مناسبات زندگی شخصی و یا اجتماعی به مشوره ها و پیشنهادات دیگران ارزش قایل نشویم. هر انسان در مراحل مختلف زنده گی اش ممکن به مشورۀ انسان دیگری ضرورت پیدا نماید و اما در کل نباید بگذاریم که مشورۀ آنانی که انتخاب جزئیات زنده گی، نوع برخورد و تجارب منفی شان آنان را خوشبخت نساخته است بر اهداف و تصامیم مان تحمیل گردد. شنیدن انسانهائی که بر اساس ارزشهای سالم متکی بخویش اند و امادۀ در بیان رازهای خوشبختی شان، میتواند برای هر انسان رهنمای خوبی باشد. هدف دراینجا است تا در مشوره ها و تصامیممربوط به خویش، به شکل فعال سهیم باشیم و آنچه را که اندیشۀ سالم عقل مان و عواطف قلبی مان اجازه نمیدهد بدون مشوره و تفاهم با خویش قبول ننمائیم. این در صورتی امکان پذیر است که به احساسات و عواطف خویش باور داشته باشیم.
ما زنان باید بیاموزیم تا خود خویشتن را تحلیل نمائیم. ضرورت به تحلیل و بررسیمان از جانب دیگران ممکن در یک جامعۀ فرهنگی، در صورت ضرورت کار غلط نباشد ولی، اگر تحلیل دیگران جز عادت مان گردد در آنصورت با نامطمئنی از هر آنچه که انجام میدهیم روبرو خواهیم شد، و همواره دستآوردهای زنده گی خود را بر اساس نظریات دیگران مورد سوال قرا خواهیم داد. تحلیلی راکه ما لازم داریم، همانا تحلیل مان بوسیله خودمان باید باشد، هیچگونه نیازی برای تحلیل مان بوسیله دیگران ضرورت نیست.، هرگاه این ضرورت رااحساس نمائیم باید که بدانیم در کدام قسمت خود را کمتر میدانیم و یا در کجا خود باعث بیعدالتی در حق خود میشویم این هم سوالی است که باید آنرا با ارزیابی، تحلیل و تجزیۀ نکات قوی و نکات ضعف مان، استعداد ها و مهارت های مان در ارتباط به اهداف، تجارب و دستآورد های خوب یا بد ناشی از آن در زنده گی مان جواب بدهیم.
اگر ما کوشش نمائیم با ذهنیتی زندگی کنیم که دیگران ازما توقع دارند، در حقیقت ارزش خویش را از دست خواهیم داد و مسیری را دنبال خواهیم نمود که دیگران از ما انتظار دارند. متاسفانه، بیشترین ما زنان تا حال چنین زندگی نموده اند، و تصامیم شان در ارتباط به تمامی موارد زنده گی شان مانند رشتۀ تحصیل، انتخاب شغل، شریک زنده گی، تعداد اطفال، مکان زندگی، و غیره بر مبنای آرزوها و توقعات از طرف والدین، همسران، دوستان و اجتماع زیر نفوذ قرار گرفته و توسط دیگران تعیین و شکل یافته است. قبول اینگونه فشارها باعث گردیده که زنان برای خویش نه بلکه بری دیگران زنده گی نمایند.
تنها با احترام وباور بخویش، شناخت ارزش مان به عنوان انسان، اتکا به توانائیها و استعدادهایمان ما زنان خواهیم توانست موقف ثابت خویش را در خانه و در دنیا بازیابیم.
با بهترین آرزو ها در بهبود احوال زن‬‎“


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 21.04.2014

آیا در حقیقت، زنان قوی تر از مردان هستند؟

به ارتباط به مبحث اجتماعی و تحقیقی « کمپاین تفکر، تحریر و عمل» که بیشتر بر چگونگی حیات زنان مربوط میگردد و تعدادی خواهران و برادران ما نظرات و عقاید خویش را ابراز میدارند، مضمون دلچسپ و تحقیقی ای هم از محترم «قیس کبیر» تحت عنوان « چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟» به نشر رسیده است که به ذات خود بسیار آموزنده است. نامبرده با تحقیقات علمی از ساختمان مغزی زن و مرد و نحوۀ استفاده از آنرا با توانایی جسمی هردو جنس به بحث و مداقه می گیرد و با مثال های گوناگون امکانات اعمال مختلفۀ هر کدام را بیان میدارد. نتیجه گیری ای که از قسمت اول مباحثۀ آقای «قیس کبیر» میگیریم اینست که گویا در عمل زن و مرد میتوانند در پیشبرد حیات، مکمل یکدیگر باشند.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عاصیه دادشانی   محل سکونت: ----    تاریخ: 19.04.2014

17.04.2014

نقش زن و حضور آن در اجتماع

عاصیه دادشانی

دور اول انتخابات ریاست جمهوری افغانستان16 حمل دایر گردید. کاخ سفید در واشنگتن حضور میلیون‌ها افغان را در مراکز رای‌گیری پر رنگ توصیف نموده به مردم افغانستان تبریک گفته علاوه نمود: " مشارکت مردم بیانگر مرحله مهم دیگری در افغانستان است که نقش افغان‌ها را در انتقال قدرت از یک رییس جمهوری منتخب به رئیس جمهوری منتخب دیگر نشان می‌دهد، آن‌هم در مرحله حساسی که کشور های خارجی در رأس ایالات متحده امریکایی نیروهای خود را از افغانستان بیرون می‌کشد.
رییس نمایندگی سازمان ملل در کابل گفت: "ما گزارش‌هایی دریافت می‎‌کنیم که بسیاری از مردم افغانستان در سراسر کشور با صف کشیدن در مراکز رأی‌دهی علاقه شان را بخاطر اشتراک در انتخابات ابراز کرده‎اند".
هیات ناظران اتحادیه اروپا نیز، مشارکت رای‌دهندگان، به ویژه زنان را در انتخابات "بیش از انتظار" توصیف کرد.
تییس برمن عضو پارلمان اروپا و رئیس هیات ۱۶ نفری ناظران اروپایی گفت: " برگزاری آرام انتخابات و مشارکت بالاتر از انتظار افغان‌ها در آن، نشان از عزم قاطع و موثر آنها برای انتخاب آزاد رهبر آینده کشورشان می‌باشد ... آنهایی که روز شنبه در افغانستان به پای صندوق ‌های رأی رفتند، در واقع قانون اساسی مردمسالار و قوانین بین‌المللی مندرج در آن را انتخاب کردند ... ما نمی‌دانیم چه کسی انتخابات را برده است اما می‌دانیم که طالبان باخته‌اند".
این انتخابات را برحق می توان یک "انقلاب" نامید. این اولین "انقلاب" صلح آمیز برای تغییر قدرت از یک فرد به فرد دیگر در تاریخ افغانستان بود. اگرچه نتایج نهایی انتخابات تا هنوز معلوم نیست و هزاران شکایت از تخلف ها به آدرس کمیسیون شکایات رسیده است. اما نفس اشتراک بسیار وسیع مردم در انتخابات یک دستآورد بزرگ و نشانه یی از بلند رفتن آگاهی سیاسی مردم برای انتخاب شخص اول مملکت می باشد. من چنین سهمگیری گسترده مردم را یک "انقلاب" صلح آمیز مینامم و دلیل آن اینست که:
پس از سه دهه جنگ و خونریزی زیر نام انقلاب و ویرانی برای تغییر حکومت، مردم ما تصمیم گرفت تا با هوشیاری و درایت به جنگ و خونریزی پاسخ "نه" بگوید و نشان بدهد که اگر چی کوشش شد تا آنها از همه حقوق شهروندی شان در بیش از 35 سال تحت نام ایدئولوژی های کمونیستی و اسلامی محروم شوند. اما آن ها مخالفت شان را با هر نوع ایدئولوژی که بخواهد بر سرنوشت آن ها رقم بزند، با نه گفتن، ابراز نمودند!
تمام نیرو های جنگ طلب که پیش از برگزاری انتخابات مردم را در صورت اشتراک به مرگ تهدید می نمودند و در ضمن وعده داده بودند که جریان آن را مختل می سازند، از نظر معنوی ورشکسته تر شدند. مردم با حضور گسترده یی شان نشان دادند، که جنگ افروز ها خلاف اراده یی ملت قرار دارند و نمی توانند آنچی را که در کشور به گونه یی مثبت آغاز شده است، برگشت پذیر بسازند.
تاریخ کشور ما هیچگاه شاهد چنین یک اراده مصمم مردم خویش نبوده است، که به تغییر باور داشته و خواستند بدیل ها را کمتر مطابق سلیقه و بیشتر به خاطر برنامه ببینند.
ما در مدت کوتاه راه درازی را پیمودیم. دموکراسی جوان افغانستان را مردم حمایت نمودند. آنرا یگانه الترناتیف در برابر تفنگداران و کسانی که در جنگ، قدرت خویش را میدیدند، دانستند.
در این دموکراسی با وجود نبود فرهنگ دموکرات بودن در بین سیاستمداران، مردم کوشیدند به آن ها شانس دهند تا بیآموزند و طرح های شان را در یک رقابت مسالمت آمیز بیآزمایند.
برجسته ترین حادثه در این انتخابات شرکت گسترده زنان بود. بدون زن افغان دموکراسی معنا ندارد. اگرچه اکثریت کاندیدان را مردان تشکیل میدادند و به جز از تیم زلمی رسول در متباقی تیم ها زنان حضور نداشتند. اما با آنهم سرنوشت دو پیشتاز دور اول رقابت ها و سپس مقام ریاست جمهوری در دست زنان کشور است. زن افغان با شجاعت و از خودگذری نشان داد که نه تهدید طالبانی و نه سنت های دیرین گذشته آن ها را از حق شهروندی شان یعنی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن باز میدارد.
حضور گسترده زنان در انتخابات دو پیامد روشن داشت:
یکی اینکه زن افغان میخواهد دوشادوش مردان در تغییر و تحول کشور سهیم باشد؛و دیگر هیچ پروسه سیاسی افغانستان بدون مشارکت زنان راه به موفقیت نمی گشاید.
زن افغان به حیث شهروند برابر دست در خیانت و جنایت ندارد. بلکه خودش همیشه قربانی جنایت ها و خیانت ها شده است. پس از دشواری های سه دهه جنگ و ویرانی، آسیب پذیر ترین گروه جامعه یعنی زنان بزرگ ترین قربانی ها را متحمل شده اند. زن افغان به حیث مادر، زن، خواهر و دختر همیشه قربانی های چند لایه داشته است. حالا میخواهد در سمت دهی سکان رهبری جامعه حرف خودش را بزند. و با این انگیزه بود که زنان برای شرکت در انتخابات صف های طولانی ساختند، تا تاثیری بر مسیر انتخابات به جا گذارند.
با وجود حضور گسترده زنان در انتخابات، در سالهای اخیر حکومت کرزی از نقش زنان در رهبری سیاسی جامعه کاسته شده بود. آنچه که در آغاز روند سیاسی بعد از سال 2001 جزء دغدغه یی سیاسیون داخلی و نهاد های جهانی حقوق زن بود، دیگر کمرنگ گردیده است. حتا خاموشانه عقبگرد هایی برای گرفتن تعلق خاطر طالبان در ازای قربانی ساختن نقش و حضور زن در پروسه های اجتماعی و سیاسی صورت میگرفت.
بدین لحاظ فعالان حقوق زنان در آستانه انتخابات تلاش نمودند تا زنان را از حقوق شان و نیز خطری که می تواند در نتیجه عدم حضور فعال آن ها در انتخابات، افغانستان را بعد از خروج عساکر بین المللی در 2014 تهدید نماید، آگاه سازند.
اکنون آزمون دور نخست انتخابات را مردم ما به پشت سر گذاشتند. نتایج انتخابات بعد از دور دوم هرچه باشد، اما مهم اینست که زن افغان پس از این دیگر بر نیرومندی خود در تعیین سرنوشت آینده کشور واقف میگردد و کسی نمی تواند آن را تادیده انگارد.
کابل ناتهـ


اسم: قیس کبیر   محل سکونت: المان    تاریخ: 18.04.2014

چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟ قسمت دوم

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ق کبیر   محل سکونت: المان    تاریخ: 15.04.2014

چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟ قسمت اول

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: صالحه یوسفی   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 14.04.2014

زن فرشته ایست که فامیل را زیر بال خود می پوشاند
زن طریق خرچ کردن را نسبت به مرد ها بهتر می دانند
یکی از برتری های زن فرزند آوردن است که مرد ها از این کارعا جز اند
زن ها مرد ها را رهنمای می کنند
اگر مرد نباشد زن کار مرد ها را اجرا می کند اما مرد بدون زن بی دست و پا می شود
اگر زن نباشد مرد ها خود را گم می کنند
زن مانند یک گل است که بویش دنیا را معطر می سازد
خداوند زن را آفرید تا دنیا را زیبا تر سازد



اسم: شیما غفوری   محل سکونت: المان     تاریخ: 13.04.2014

انتخابات، مشارکت زنان و کمپاین «تفکر، تحریر و عمل»

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 08.04.2014

بجواب محترم محبوب کاتب باید عرض کرد که بحث را بسوی اسطوره سوق دادن یک بحث بکلی جداگانه است! آیا در جهان شما چیزی یافته و گفته می توانید که اسطوره در آن دخیل نباشد؟ زندگی بشری بر اساس اسطوره استوار است بدون اینکه شما و ما بخواهیم یا نخواهیم خواسته باشیم یا خیر.


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 08.04.2014

عزیز گرانقدر جناب بلوچ گرامی درود بر شما!
نخست از همه ممنونم از راهنمایی دوستانۀ تان در ارتباط با کتاب جالب و دلچسپ (John Gray, Ph.D.) انشاالله زندگی باشد حتما برایش وقت خواهم کشید. در ثانی ممنونم از وقت گذاری شما برای مطلب نشر شدۀ بنده در بارۀ « تجزیه و تحلیل مغز انسان » که از یکی از مجله های تصوفی هندی ترجمه شده است. خوشحالم که این موضوع تا آن حدی برای تان جالب و قابل توجه بوده که، سبب خطور سوالی در ذهن شما شده، که برای وضاحت آن باز هم وقت گرانبهای تان را صرف نوشتن این پیام نموده اید.
در قدم اول میخواهم یک سوءِ تفاهم را تصحیح کنم که بنده کدام عالم علم ساینس و بیولوژی نبوده و هرگز به خود این صلاحیت را نمی دهم که خصوصیاتی را برای زن و مرد «تعیین» کنم و مهمتر آز آن، آنرا به شکل یک حقیقت بپذیرم، زیرا شکل گیری خصوصیات و عمل کرد های عملی زن و مرد زاده و پرداختۀ کلتور، فرهنگ و تربیۀ جامعۀ آنها بوده و نظر به رسم و رواج ها و همین کلتور و فرهنگ و حتی مذهب در ممالک مختلف، متفاوت بوده، به گفتۀ شما «کسبیست». اما؛ طبعاً بعضی از خصوصیات دیگری ارثی هم در انسان ها موجود است که «ذاتی» بوده و اختیار آن بدست خود انسانها نمی باشد. این یک بحث بسیار وسیع و جداگانه است که من اصلاً درین زمینه نمی توانم ابراز نظر کنم زیرا این رشته، رشتۀ من نبوده و توانایی معلوماتی من درین قسمت، پائینتر از آن است که به شکل تخصصی به شرح آن بپردازم. با آنکه بی اندازه به آن علاقمند هستم و اگر چنین موضوعی را در رسانۀ ببینم، جهت اعمار معلومات آفاقی خودم تا مطالعه نکنم نمی توانم از آن بگذرم. نکتۀ مهم دیگری را که به این ارتباط خدمت شما بزرگوار قابل یاد دهانی میدانم اینست که: در مضمون منتشرۀ من «عملکرد مغز زن و مرد بصورت عمومی یعنی بیشتر از 90 فیصد در دو جنس (زن و مرد) مورد مطالعه قرار گرفته و مربوط و منوط به یک مملکت و هم یک جنس نمی باشد . این تحقیقات تمام زنان و مردان جهان را در کل در بر دارد و اگر خوب دقیق شویم خواص و خصوصیات ذاتی دو جنس مخالف انسان را در کل بحث نموده است و از خصوصیات «کسبی» انسانها که توسط اطرافیان و محیط تربیه و خانواده و اجتماعش نمایندگی میکند، یاد آوری نگردیده است.
در قدم دوم موضوعی را که من تحت عنوان «تجزیه و تحلیل مغز انسان» به دست نشر سپرده ام تحقیق و یا نظر شخصی من نبوده، صرف یک جنبۀ معلوماتی داشته است . من هنگام مطالعۀ این مجله متوجه آن شدم چون از چشم من جالب و دلچسپ بود، ترجمه نموده به دسترس دوستان گذاشته ام تا به اندازۀ یک قطرۀ در بحر بیکران این علم، علاقمندان از آن بهره ور گردند.
وقتی به سوال جامع شما دقیق شدم، مرا به نوشتۀ دیگرم زیر عنوان «وجدان چیست» متوجه ساخت که چندی پیش از طریق همین سایت و بعضی از سایت های در به نشر رسید. درین نوشتۀ تحقیقاتی که دلیل آن بازهم علاقۀ سخت خودم به موضوع بوده، ساختار وجدان را با تأئید منابع و مأخذ درج شده «کسبی» دانسته ام که اگر علاقه داشتید به لینک زیر مراجعه فرمائید. درین مبحث خصوصیاتی را که در انسانها شما در سؤال تان مطرح نموده اید، دریافته میتوانید
همچنان در اخیر تشکری دارم از جناب محترم محبوب کاتب عزیز که به موضوع علاقه نشان داده خود مطلب دلچسپی را در این ارتباط با ما شریک ساختند.
با تشکر مجدد از علاقمندی تان
عرض حرمت

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محبوب کاتب   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 08.04.2014

محترم بلوچ صاحب!
از قصۀ خیالی شما تشکر، ولی اگر واقعیت را بنگرید، میدانید که این مثال نمیتواند عام شمول برای همه باشد. هیچ ضرورتی نخواهد بود که یک زن گوسالۀ را که به گاو بزرگ تبدیل شده و وزنش ده چند یک انسان باشد ، ولو مرد یا زن، آنرا هر روز بر بالای بام بلند کند و بعد دوباره آنرا از بام به زمین برگرداند و با این تمرین از عهده اینکار بدر آید. فرض کنیم که چنین کار در گذشته برطبق اسطوره شما عملی شده باشد، هیچگاه استثنی جای قاعده را گرفته نمیتواند.
این یک رمز خلقت است که فطرت زن و مرد باهم تفاوت دارند و اما اگر از نظر حقوق انسانی دیده شود، خداوند مرد و زن را مثل دو بال یک پرنده خلق کرده است که هیچ پرنده نمیتواند با یک بال پرواز کند. شاید اگر بازهم بیک اسطوره رو آورده شود و مثال پرنده ای را بدهیم که با یک بال پرواز میکند، بازهم احتمال آن در قید استثنی باقی خواهد ماند ، نه در حد قاعده. ما دنبال قاعده میگردیم ، نه استثنی. باعرض حرمت


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 08.04.2014

محترم محبوب کاتب:

خوب دقیق بیادم نیست که کدام امیر یا پادشاه بود ولی اصل مطلب را دقیق بخاطر دارم:

یکی از امرای افغانستان تاریخی در شکار بی نظیر بود. وی بحدی در تیراندازی مهارت داشت که هیچکس نمی توانست منکر آن باشد ... بالاخره یک دختر نو جوان این سرزمین دخترخیز با کمال "گستاخی" این مهارت امیر یا پادشاه را مورد سئوال قرار داد ... این روش این دختر سخت امیر را عصباتی ساخت و ممکن بود که حکم اعدام این شیر دختر را صادر کند1

شیر دختر مهلت خواست تا ادعایش را ثابت سازد. بعد از مدت معین امیر یا شاه را به قریه اش دعوت فرمود. محفل با شکوهی ترتیب گردید و جای بسا با شکوه برای امیر در قریه مهیا گردید.

شیر دختر خواست برای امیر ثابت سازد که مهارتش در شکار بحدی نیست که شماری از چاپلوس های دربار آن را بیان می فرمودند. وی در فاصله ای دورتر از در بار و در زینه بامی یک گاوی را در بغل گرفته و از بالای زینه به بام بالا می کرد! وزن دختر ممکن 70 کیلوگرام بوده باشد ولی وزن گاو ده چند بیشتر بود!

وقتی امیر این صحنه را دید تعجب کرد! که چطور ممکن است دختر ضعیفی گاوی را با وزن حدود هفت صد کیلوگرام از زمین به بام بالا کند!

در این وقت این شیر دختر با کمال ادب و احترام به حضور امیر آمده و خود را معرفی کرد و اصل گپ را برای امیر حکایت کرد: وقتی گاو گوساله بود وی تمرین کرد که هر روز این گوساله را بالای بام بالا کند و هر روز چندین بار این کار را تکرار کرد تا اینکه گوساله گاو شد ولی هیچ تاثیری در کار این شیر دختر وارد نکرد!

دختر به امیر خطاب کرد اینکه شما در تیر اندازی مهارت بی مانند دارید بخاطر تمرین روزمره تان است، نه کدام مهارت خاص: تمرین متواتر انسان را قهرمان می سازد. نه شکار امیر با آن دقت و نه بالا کردن یک گاو از زمین بالای بام کدام مهارت خاص است که مورد تعجب قرار گیرد.

دختر خانم برای امیر توصیه کرد که بجای توجه به شکار و مهارت شکار به امور مردم توجه نماید زیرا نه شکار دقیق امیر و نه بالا بردن دختر گاوی را بالای بام هنر است .... این کار صرف و صرف به تمرین متواتر نیاز دارد و بس.

امروز اگر دختر مانند مردها در فن کار های شاقه سهیم ساخته شوند مثل مردان خشن و مقتدر می گردند! چرا این کار در افغانستان ممکن نیست؟ زیرا فرهنگ "پرافتخار" افغان این زمینه را برای زنان نمی دهد!


اسم: محبوب کاتب   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 07.04.2014

برادر گرامی محترم آقای بلوچ
نوشته شما را عنوانی محترمه صالحه وهاب واصل در متن ذیل خواندم که پرسیده اید:آیا خصوصیات متذکره برای مرد و زن ذاتی است یا کسبی؟
مطلبی را در یکی از فیسبوک ها خواندم، خواستم آنرا با شما و دیگران دوستان شریک سازم، از اینقرار:
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیز من، نمیدانم!
پسرک نزد پدر رفت و گفت: چرا مادرم همیشه گریه میکند؟ او چه میخواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به زبانش آمد این بود که: همه ای زنها گریه میکنند بدون هیچ دلیلی!
پسرک ازاینکه زنها به راحتی به گریه می افتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که با خدا صحبت میکند؛ از خدا پرسید: خدا جان چرا زنها این همه گریه میکنند؟
جواب شنید: من زن را به شکل خاصی آفریده ام: به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند،
به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست ازکار بکشند، او به کار ادامه میدهد، به او احساسی داده ام تا با تمام وجود خود به فرزندانش عشق ورزد، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند، به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره درکنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هروقت که خواست فرو ریزد و این اشک را منحصراً برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.
برادر محترم! خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 05.04.2014

محترم صالحه وهاب واصل:

در حالیکه بحث شما را پیرامون این موضوع جالب ارزیابی می نمایم ولی هدف تان را درک نمی توانم. من شخصاً نمی خواهم تکرار مکررات در این مورد را که بشکل وسیعتر و جامعتر در حلقه های جامعه شناسی و بشر شناسی در پوهنتون های معتبر جهانی تدریس می گردد تکرار نمایم ولی برای درک بهتر و خوبتر موضوع و غرض معلومات بیشتر می خواهم توجه دوستان را به کتاب های بشر شناس و جامعه شناس مطرح جهانی بنام (John Gray, Ph.D.) جلب نمایم. بصورت مشخص از شما عزیزان توقع دارم کتاب وی زیر نام (MEN ARE FROM MARS, Women Are from Venus) را مطالعه فرمائید.

بعد از این مقدمه کوتاه: از شما یک سئوال دارم و آن اینکه آیا شما که خصوصیاتی را برای زن و مرد تعیین می نمائید و آن را بشکل یک حقیقت هم قبول دارید، بگوئید که این خصوصیات برای مرد یا زن ذاتی است یا کسبی؟ خصوصیاتی را که شما برای زن و مرد می پذیرید اکثراً از فرهنگ مسلط بر افراد ناشی می گردد. در افغانستان زن با چنین یا چنان خصوصیات بخاطری زن است که فرهنگ افغانی وی را مکلف به پذیرش و پیروی آن ساخته است و مرد که مرد است بخاطریست که فرهنگ مردسالاری او را چنین و چنان بار آورده است ... نه اینکه خصوصیات مورد نظر شما بشکل ذاتی باشد!

بناءً توجه شما عزیزان را به یک موضوع بالاتر از این قشری گری جلب می نمایم و آمیدوارم نظریات تحقیقی خویش را در این مورد با خوانندگان تان شریک سازید. مثال: دختر در افغانستان از روز تولد دختر ساخته می شود نه اینکه او دختر است. برای این نو تولد گفته و تلقین می شود که مثلاً سکوت زن "زیبائی" زن است و اطاعت از شوهر "وجیبه" دینی وی است. برای وی این اصل تا حدی تبلیغ و تعمیم داده می شود که وی بالاخره به زن بودن خود اقرار کند و آن را با دل و جان بپذیرد تا بحیث یک زن افغان مفتخر مورد قبول جامعه قرار گیرد. لطف نموده نظر تحقیقی خویش را در این مورد بیان فرمائید. هر کسی ادعا کند که زن در برابر مسائل سکوت می کند و مرد داد و فریاد باین معناست که وی از یک موضع فرهنگی صحبت می کند نه یک واقعیت خلقت!

یک تبصره بسیار ضمنی را در آخر با نقل از اندیشه عالی مولانا جلال الدین بلخی رومی جامعه شناس کلاسیک افغانی بسمع شما می رسانم: معیار قضاوت در اینجا فزیکی نیست که داشتن یا عدم یک عضو گوشتی شخصی را زن یا مرد سازد زیرا قرار نظر این راد مرد در آن صورت مردی یک الاغ با داشتن آن عضو گوشتی بزرگ مردترین مرد دنیا ثابت خواهد شد. در اینجا هدف بحث "اندیشه" است که انسان را مرد یا زن می سازد. از شما صمیمانه خواهشمندم که در مورد اندیشه مردی و زنی شخصی صحبت خویش را متمرکز سازید.


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 05.04.2014

دوست عزیز جناب نجفی گرامی درود بر شما
اگر راستش را بپرسید تبصرۀ من در مورد نوشتۀ زیبای محترم کبیر صرف نظر خوش بینانۀ من از محتوای جامع و روشنبینانۀ شان در مثال های زندۀ که یاد آوری نموده اند بوده و بس. زیرا چندی قبل با همه قصور علمی که دارم نسبت علاقۀ بیش از حدم بر این موضوع، در همین ارتباط نوشتۀ را از یک مجلۀ هندی ترجمه نموده بودم که در همین سایت وزین افغان جرمن آنلاین نشر شده و در جمع نوشته هایم فکر میکنم هنوز هم موجود است. من در همین دوران کوشیده بودم زیاد تر درین باره مقالاتی مربوط را مطالعه کنم که هم کردم اما تحقیق محترم کبیر که هنوز بخش نخست آن نشر شده بسیار موضوعات دیگر را برایم واضح ساخت که خیلی آموزنده بود و دلیل آن هم قسمی که نوشته ام استفاده از مثال هایست که ما همه به صفت یک افغان خود تجربه نموده ایم و خود مان را در آن می یابیم. باز هم اگر شما در تبصرۀ من جواب سوال مطرح شدۀ تان از محترم قیس کبیر را یافته اید، این بر داشت شما بوده و بنظر من کاری بدی هم نشده. فقط یک نکته را میخواهم که واضح سازم که جناب قیس کبیر الحمد لله به اندازۀ کافی فهم و درک بالا دارند و با توانایی خاصی میتوانند به سوالی که از ایشان مرح میگردد پاسخگو باشند لهذا نه ضرورت این میرود و نه من هر گز به خود این اجازه را می دهم که بجای ایشان جواب بنویسم. تشکر از شما

با عرض ادب

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: همایون نجفی    محل سکونت: هالند    تاریخ: 04.04.2014

خانم های گرامی خانم وهاب و خانم غفوری.
سوال بنده متوجه دانشمند گرامی آقای کبیر بوده که چند سال در این قسمت تحقیقات نموده اند. چون این یک موضوع علمی میباشد که ضرورت به تحقیقات همه جانبه دارد.
ولی به جای آنکه ایشان جوابی نوشته کنند اشخاص دیگر جوابگو هستند.


اسم: جمال خان باركزي   محل سکونت: كابل     تاریخ: 04.04.2014

در ارتباط به تبصره آقاي همايون نجفي در مورد مقاله عالي تحقيقي آقاي قيس كبير، بايد گفت كه اين نظر كاملا اشتباه است كه بايد در مورد چيزي يك كسي تحقيق كرده باشد، ديگران تحقيق نه نمايند. هميشه بايد تحقيقات بخاطر إصلاح و تكامل يك موضوع يا مسئله آدامه داشته باشد، حتي اگر ما حد اقل يك يا دو سطر جديدي به آن اظافه ويا نظر به دلايل استوار به منطق از آن حذف نمائم.

اگر كسي در يك موضوع مشخصي تحقيق نموده باشد به هيچ صورت نميتواند مانع ديگران براي تجسس در عين شود.

تشكر


اسم: زهرا کوهدامنی   محل سکونت: کابل، افغانستان    تاریخ: 04.04.2014

جناب محترم آقای همایون نجفی از هالند!
تبصره های که پیرامون بعضی نوشته ها صورت میگیرد اکثراً متمم و اصلاح کنندهٔ مضمون می میباشد، به عبارت دیگر ابعاد تاریک مقاله را روشن میسازد و این البته کاریست که خلوص نیت نگارنده را میرساند.

واما آقای نجفی! نوشتۀ چندسطرۀ شما که حاکی از سطح سواد ناکافی و توأم با نیت نه چندان صاف شما در زمینه میباشد، دلیل این واقعیت تلخ است که شما در صدد تخریش موضوع برآمده اید واگر نه در نوشتۀ آقای ق کبیر به وضاحت مأخذ مطالب آورده شده، ذکر گردیده است.
فکر میکنم «چند خانم منور»یاد شده در آن نوشته، سخت حسادت شما را برانگیخته است، سعی کنید همیشه صفا وصداقت را رعایت فرمایید.


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: هالند    تاریخ: 04.04.2014

بخش اول نوشتۀ تحقیقاتی و پر مفهوم جناب محترم قیس کبیر را مطالعه نمودم خیلی دلچسپ، جامع و مبتکرانه نوشته شده است که برای آقای کبیر صمیمانه تبریک میگویم . گرچه اگر به جهان مجازی انترنت مراجعه شود، میتوانیم بیشتر از ده ها مطلب و یا شاید هم کمتر و یا بیشتر مطالب تحقیقاتی و پژوهشی را مرتبط با فعالیت های مغزی زن و مرد دریابیم، اما ابتکاری که محترم کبیر درین تحقق شان بکار برده اند مثال های زندۀ از فعالیت های زنان و مردان است که ارتباط مستقیم می گیرد با فعالیت های مغزی این دو جنس مخالف (مذکر و مؤنث). خاصتاً که این تحقیق شان روشنگر بعضی از نکات تاریک و نا عادلانۀ است که در جامعۀ فعلی مرد سالاری افغانستان به صفت یک امر حتمی در قسمت جنس مؤنث در کشور مانند افغانستان، تثبیت و قبول شده است و امروز میبینیم که حتی آهسته، آهسته به فرهنگ و قانون مبدل میشود و آن ضعف و نا توانی زن و ثبوت جملۀ بی بنیاد «زنها ناقص العقلند» میباشد.
محترم قیس کبیر با پژوهش ژرف و تعمق عالمانه کوشیده اند با آوردن مثال های زنده از زنان فعال و با پشتکار نه تنها طرزالعمل مغزی زنان را در مقایسه با مردان مورد بحث قرار دهند، بل توانایی فکری، عقلانی و جسمانی زنان را همچنان مورد بحث قرار داده خواسته اند به اثبات برسانند که زن هم مانند مرد یک انسان بوده و از همه نعمات و داشته های که در یک مرد به نام انسان موجود است ، زن هم برخوردار میباشد. تنها با تفاوت طرزالعمل و روش های خاصی که طبیعتاً در سرشت این دو جنس مخالف بطور ذاتی وجود دارد.
بدون شک تحقیقات بیش از حدی که درین راستا توسط علما و محققین نامدار و شهیر ممالک مختلف صورت گرفته شاید از نظر علمی و ساینس یکسان بوده و ضرورت به تکرار آن نباشد. اما این همه تحقیقات علمی، عموماً به شکل بسیار کُرکت، خشک و یا بسیار کوتاه و قاطع توسط مردمان غربی صورت گرفته است که شاید به تمام عمر خویش حتی یک روز زندگی یک زن را در افغانستان، تجربه نکرده باشند. لهذا در نوشته های آنها ضرورت این نمی رفت که در همچو بحث تحقیقاتی از مثال های در ارتباط با توانایی فکری و دماغی و یا جسمانی زنان یاد آوری گردد. اما وقتی همچو تحقیقی توسط یک محقق افغان صورت میگیرد، اقلا ما به صفت یک افغان خاصتاً زن افغان این توقع را داریم که حد اقل همچو پژوهشی برای ما روشنگر بوده، بالای ما و مردم ما اثر گذار باشد.
پایۀ اساسی این پژوهش هم اکمال مرد توسط زن و اکمال زن توسط مرد است. اگر چه بخش دوم و شاید سوم آن را هنوز برون نداده اند، اما برای ثبوت این تکامل، محقق ناچار است از مثال های یاد آوری کند که برای مردم کشورش قابل درک باشد. اگر ما امروز در نوشته های خود طرز زندگی و فعالیت ها و کار و کردار های اروپایی ها را مثال دهیم که برای همۀ مردم و ملت افغان آشنا نیست، به نظر من چه ضرورت خواهد بود که ما شب و روز ما را صرف ترجمه و تحقیق و پژوهش کنیم؟ آیا هدف ما تحلیل نوشته های غربی ها برای خود شان است؟
نه؛ پس وقتی تحقیق ما برای هموطنان ماست و برای روشنگری و روشن سازی افکار هموطنان و همنوعان ماست می باید با زبانی سخن بگوئیم که برای ما قابل افهام و تفهیم باشد.
با تشکر مجدد از قیس کبیر گرامی


اسم: شیما غفوری آلمان   محل سکونت: المان     تاریخ: 04.04.2014

1 03.04.2014 مضمون محترم قیس کبیر با عنوان جالب آن "چرا و چگونه زن و مرد مکمِل همدیگر اند؟" مورد علاقه ام قرار گرفت که با دلچسپی زیاد به مطالعه آن پرداختم. ایشان در این مقاله تحقیقات جدید اخیر در رابطه با تفاوت های مغز زنان و مردان را مورد بررسی قرار داده اند. در عین حال در این مقاله از مسایل اجتماعی جامعه ما نیز مثال های زنده آورده شده ا است که من فکر میکنم یکی از ابتکارات این مقاله میباشد. محترم کبیر یکی از صفات ذاتی زنان را که همانا کار بی سر و صدای اجتماعی شان میباشد و با ساختمان مغز آنها رابطۀ مستقیم دارد، نمونه وار در فعالیت چند خانم افغان یاد آور گردیده اند. این مسئله را نه به خاطر آن یاد آوری مینمایم که در این جمله نامی از این حقیر و فقیر نیز برده شده است، بلکه به آن سبب است که ایشان خواسته اند تا برداشت های علمی را که در نتیجۀ تحقیقات وسیع و طولانی دانشمندان جهان به دست آمده است با مثال های عملی برجسته بسازند. در عین حال در این مقاله نمونه های از کارآیی مردان افغان رقم زده شده است و اینکه آنها با ظرفیت کاری بخصوص خویش چگونه کار زنان را پشتیبانی نموده و به پایۀ اکمال میرسانند. این کار آقای کبیر را به سببی استقبال مینمایم که در مضمون کوشش شده است تا نتایج این تحقیق به حیث یک دستاورد علمی دانشمندان در تاق بلند گذاشته نشده، بلکه در زندگی روزمرۀ انسانهای وطن خود ما جستجو و دریافت گردیده و منعکس شود.
نتیجه گیری قسمت اول این مقاله مبنی بر این که ناتوانی های مردان و زنان توسط توانایی های این دو جنس متقابلاً جبران گردیده که نهایتاً هردو مکمَل شده و به حیث انسانهای جامعه چرخ هستی را به پیش میرانند، مرا بار دیگر به یاد آیۀ مبارکه انداخت که زن و مرد لباس همدیگراند. چیزی که متاسفانه در جامعۀ ما کمتر به آن پرداخته شده و در عمل به آن به صورت آگاهانه توجۀ لازم مبذول نمیگردد.


اسم: همایون نجفی    محل سکونت: هالند    تاریخ: 04.04.2014

همایون نجفی هالند 02.04.2014
دانشمند گرامی آقای ق. کبیر
مقاله شما را تحت عنوان . چرا و چگونه زن و مرد مکمل همدیگر اند؟. مطالعه نمودم جالب بود.
اما در قدم اول سوال از جناب محترم شما که تحقیقات شما در مورد زن و مرد تا چه اندازه میباشد و چند سال روی این
موضوع تحقیقات نمودید؟
چون دانشمندان دیگر هم در رابطه تحقیقات همه جانبه کردند. چرا شما خود را زحمت دادید که یکبار دیگر روی موضوع تحقیقات نماید؟
در نوشته خویش از چند خانم منور یاد آوری کردید که به نظر بنده هیچ ارتباط به موضوع ندارد.
امیدوارم که گستاخی در مقابل همچو دانشمند مانند شما نکرده باشم.
با احترام
همایون نجفی


اسم: گروپ کاری کمپاین   محل سکونت: xxx    تاریخ: 02.04.2014

با کمال مسرت باید گفت که اهداف کمپاین " تفکر، تحریر و عمل" " از لحظۀ معرفی تا حال با توجۀ قابل ملاحظه به استقبال مواجه گردیده است.
با ابراز امتنان از پوهندوی شیما جان غفوری و صالحه جان وهاب واصل، اینک من هم باجمع آوری نظریات خواننده گان در هفتۀ سوم فعالیت این کمپاین،در پهلوی معرفی پیامهای رسیده در فیسبوک، کوشیده ام تا نگاۀ خواننده را با ذکر بخشی برگزیدۀ از بعضی بحث ها، پیام ها، تحلیلات،پیشنهادات و انتفادات در سایت های انترنیتی افغانی با ذکر منابع نشرشان، به اهمیت نهفته درین مطالب نوشته شده جلب نمایم.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: داکتر سیدعبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 23.03.2014

برادر عزیز جناب بلوچ صاحب
ازلطف شما ممنون. بحثی را که در چند سطر مطرح کرده اید، جواب آنرا به حجم یک کتاب قطور باید دریافت کرد، زیرا این مبحث وسیع است. اگر به دو متن ذیل شما توجه شود، به سهولت میتوان وجوه مختلف موضوع را درک کرد. دین اسلام در واقعیت دارای یک نوع دینامیزم است و دلیل اینکه خداوند متعال در قرآن مجید همه مسائل را بطور «مُحکمات» یعنی قاطع و نص صریح نیاورده و برای بندگان خود در بسا موارد این حق را داده است تا با رعایت اصول کلی راه زندگی خود را بطور جمعی و فردی به شکل احسن تنظیم کنند.همین اعجاز کلام برحق است که دین اسلام را دین ابدی و ازلی می سازد. متأسفانه امروز برخی از مذاهب و یا گروه های مذهبی میخواهند از اسلام ایدئولوژی بسازند و حدود و ثغوری بر اصول و حق انتخاب شرعی وضع کنند و آنرا در محدودۀ نظریات خاص و یا عنعنات مروجه محصور سازند. وقتی شما به شیوه های وهابیت و یا دیوبندی که باهم قرابت فکری دارند نگاه کنید، می بینید که عنعنه بر شیوۀ فکری آنها تأثیر بیشتر داشته و آنها کوشیده اند تا همان شرایط خاص محیطی و عنعنوی خود را وجه دینی و مذهبی بدهند و برای تعمیم آن قدمهای فراتر بگذارند. همین حالا در ایران مشکل کار کردن در محیط مشترک زن و مرد وجود ندارد، به شرطیکه زنان با حجاب اسلامی مورد نظر آخوند ها ملبس باشند، درحالیکه در وهابیت حضور زنان در محیط مشترک قطعاً «جواز» ندارد اما درافغانستان این حق و اختیار شخص است که با یک لباس مناسب حال جامعه به محیط مشترک ظاهر شود و اگر بخواهد میتواند با چادری یا چادر بزرگ به هرنوع و رنگی دلخواه خود از خانه بیرون شود.
جای شک نیست که ارزش های اعلامیه حقوق بشر در بعضی موارد کمی تفاوت با مسائل اسلامی دارد که در بسا جوامع اسلامی کوشیده اند راه حل وسطی را برای حل مشکل پیدا کنند، البته کشورهائیکه خود را در قید تفاسیر محدود قرار نداده اند، توانسته اند به نحوی با تحول جهان کم و بیش خود را همگام سازند. بسیاری کسان فکر میکنند که دموکراسی یک پدیدۀ غربی است ، درحالیکه رجوع به نظر مردم یکی از اساسات عمده در اسلام میباشد. پوشیدن چپن و کلاه و یا هرنوع لباس محلی وملی مانعی ندارد ، همینطور لباس غیرعنعنوی، به شرطیکه به روی تعصب نباشد و دیگران را مجبور به عین کار نسازد. مشکل ما با پوشیدن لباس سیاه سرتاپا بسته دراشرف المدارس قندوز نیست، بلکه مشکل درآنست که آنها از وسیلۀ تهدید به تکفیر میخواهند نظر خود را بردیگران تحمیل کنندو نیز در پیروی از قیود مذهبی بیشتر نوع وهابی وسیلۀ برای تعمیم این مذهب در کشور شوند که با نحوۀ عقیدتی جامعه افغانی چندان سازگار نیست. ما عواقب اینکار را در دورۀ طالبان دیدیم. بهرحال امید است این مختصر توانسته باشد وسعت بحث را در موضوع وانمود سازد و توجه را به جوانب مختلف آن معطوف گرداند با احترام


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 23.03.2014

قابل توجه دوستان افغان جرمن آنلاین:

از حوصله مندی شما در نشر نظریات بشکل بی طرفانه یک جهان سپاس. عاجزانه تمنا دارم این نوشته را که متمم نوشته قبلی بنده می باشد برای توضیح بیشتر موضوع نشر نمائید تا رهنمائی های بی شائبه دانشمند محترم جناب داکتر عبدالله کاظم را در یافت نمایم. در نوشته خویش جناب داکتر صاحب از من توضیح بیشتر خواسته است.

جناب داکتر صاحب عبدالله کاظم، در ادامه این بحث و به تعقیب نوشته قبلی ام چند مطلب را به توجه شما جناب عالی می رسانم. خواهشمندم در مورد آن مرا رهنمائی فرمائید.

چندی قبل مضمونی از طرف خبرنگار بی بی سی در مورد یک مدرسه دینی در قندوز نشر شد که در آن آمده بود که حدود چند هزار دختر جوان افغان در این مدرسه با حجاب محافظه کارانه اسلامی زیر نظر وهابی های سعودی از طریق دیوبندی های پاکستانی مشغول فراگیری تعلیمات مذهبی بودند. پخش این خبر عکس العمل های گسترده را خلق کرد که در وبسایت وزین و ملی افغان جرمن آنلاین نیز تبصره ها صورت گرفت.

از نظر بنده تاسیس این مدرسه فی نفسه نه مشکل است و نه هم سلب آزادی نسوان. بگذار مردم بهر شکلی که خوش شان است و با ظاهر مورد پسند شان به تحصیل بپردازند که دستور صریح اسلامیست: طلب علم بر مرد و زن فرض است. در اینجا فراگرفتن علم اصل و جوهر مطلب است. حدیث صریح پیغمبر اسلام است که طلب علم بر مرد و زن فرض است ولو این مامول از طریق رفتن به چین صورت گیرد!

مشکل در کجاست؟ مشکل در نصاب تعلیمی وزارت معارف افغانستان است. وزارت معارف افغانستان در محدوده حکومت جناب حامد کرزی مشکل اصلی است. امروز جناب داکتر فاروق وردک و اجرات او و همکارانش از موضع وزارت معارف افغانستان مشکل آفرین است. وزارت معارف افغانستان برای تحصیل فرد فرد افغان باید یک پروگرام جامع و کاری داشته باشد. وزارت معارف افغانستان نمی تواند به این یا آن موسسه تحصیلی بگوید که این کتاب یا این یا آن فکر تدریس نشود ولی این وزارت باید تمام موسسات تحصیلی افغانستان را مکلف سازد که نصاب تعلیمی شان چه باید باشد و در مکاتب افغانستان ولو مذهبی یا غیر مذهبی چه چیزها باید تدریس شود.

بگذار ملاهای وهابی مضامین مورد نظر خویش را تدریس کنند ولی آنها در پهلوی مظامین درسی خویش ملکف ساخته شوند مواد مندرجه اعلامیه جهانی حقوق بشر را نیز تدریس نمایند تا شاگردان این مدارس در پهلوی کتاب های وهابیت چاپ پاکستان در مدرسه مورد بحث در قندوز یا ایران در مدرسه شیخ محمد آصف محسنی در کابل از نفس اعلامیه جهانی حقوق بشر مطلع گردند. در نهایت امتحان اخذ گردد و معلوم گردد که شاگردان هر دو بحث را بصورت علمی فراگرفته است. بعد از این کار اگر دختری باز هم مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر را رد و آن را توطئه کفار قلمداد می کنند و مفاهیم مذهبی مکاتب وهابیت و رافضیت را ترجیح می دهند، هیچ عیبی ندارد. هر انسان در انتخاب شیوه زندگی شخصی خویش باید آزاد گذاشته شود. ما هیچکس را مجبور نمی توانیم که چنین بیاندیشد یا نیاندیشد. کنترول اندیشدین مردم ناممکن است.

علیرغم توضیحات فوق یک مطلب بی نهایت مهم نباید فراموش گردد که هیچ ربطی باین بحث ندارد. پیرو هر مذهب یا این یا آن طرز فکر بهیچ صورت نمی تواند از ذخیره های علمی شان یرای ارتکاب جرم و جنایت استفاده نماید. اگر شخصی به پیروی از عقاید مذهبی خویش دست به جنایت می زند وزارت داخله افغانستان برهبری جناب حامد کرزی که مسئول تامین امنیت جانی و مالی مردم می باشد حتماً باید اقدام کند. این بحث یک بحث جرمی است و هیچ ربطی به دین یا این یا آن فلسفه بشری نیست. هر کسی به بهانه اعلامیه جهانی حقوق بشری آزادی های فردی و شخصی افراد را سلب می نماید باید جلوش گرفته شود و هر کس به بهانه دین و مذهب این کار را بکند باید علیه وی در چارچوب قوانین کشور بشکل بی رحمانه اقدام صورت گیرد. آزادی، دموکراسی، آزادی بیان ... برای شهروندان قانون پذیر می باشد، نه برای جنایتکاران. نادیده گرفتن اعمال جرمی نه مذهب است، نه دین است، نه پیروی از اعلامیه جهانی حقوق بشر است و نه هم انسانی است.

امروز در افغانستان جنایات مثلاً مجاهدین که در حکومت جتاب حامد کرزی رئیس جمهور اسلامی افغانستان نقش قاطع دارند باین خاطر نادیده گرفته می شود که آن ها در جهاد افغانستان علیه شوروی ملحد شرکت کردند! ده کجا و درخت ها کجا؟ مجاهدین درست است که علیه روس های کافر جهاد کردند ولی در پهلوی این کار آنها دست به جنایات زدند. چرا حامد کرزی و حکومت او در این مورد غفلت نموده است؟ وزارت معارف افغانستان زیر نظارت جناب داکتر محمد فاروق وردک بخاطری از درج جنایات مجاهدین در کتاب های درسی مکاتب افغانستان ابا می ورزد که "وحدت ملی افغانستان" صدمه می بیند! این چه نوع وحدت ملی است که با اغماض از جنایات باید تامین گردد؟

خلاصه کلام:
حکومت افغانستان منشاء هزاران مشکل برای مردم افغانستان است!


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 23.03.2014

استاد کرامی و بزرگوار جناب سید عبدالله کاظم، اولتر از همه باید خدمت شما معزز مکرم بعرض رساند که من همیشه مقالات مستند و علمی شما را که همیشه ماخذ و منبع دارد و بصورت منطقی و استدلالی ارائه می گردند می خوانم و می آموزم. من تا بحال با هیچیک از نوشته های شما مواجه نشده ام که بدون ماخذ و منبع ارائه شده باشد. از این نگاه این افتخار بزرگ را به شما محترم تبریک عرض می نمایم. بعد از عرض ادب و احترام در پاسخ به سئوال شما محترمانه تکات ذیل را برای توضیح بیشتر نه توجیه موضوع بعرض می رسانم. این توضیح نه بمنظور توجیه این یا آن نظر، این یا آن سیاست، این یا آن شخص یا گروه می باشد بلکه صرف و صرف بیان موضوع می باشد.

اولتر از همه می خواهم نظر شخصی خود را که هیچ منبع و ماخذ ندارد و صرف و صرف معرف اندیشه شخصی بنده می باشد خدمت توضیح دهم. من به همه مذهب ها احترام دارم و نفس اعلامیه جهانی حقوق بشر بدون اگر و مگر ها قبول دارم. بحیث یک انسان تمام انسان های روی زمین را با هر عقیده و نظری دینی و عقیدتی باشد محترم می دانم و هیچ ایرادی ندارم تا وقتیکه شخصی یا گروهی تلاش نماید این عقیده و نظرش را چه از مجاری شخصی یا از مجاری حکومتی بالای من باین یا آن بهانه تحمیل نماید. بعد از جنگ های خانمانسوز جهانی بالاخره جهان گردهم آمدند و برای تضمین و تامین صلح اعلامیه جهانی حقوق بشر را طرح و ارائه نمودند که کلیه ساکنین کره ارض برای جلوگیری از فاجعه های بیشتر بایست مندرجات آن را در اداره کشوری مد نظر بگیرند بدون اینکه عقیده و مذهب او چیست. همچنان این را نیز باید بعرض برسانم که این اعلامه نیز کاستی ها و کمی ها دارد ولی برای رسیدن به هدف ما باید از چیزی بگذریم تا چیزی را بدست آوریم.

بحث را مشخصتر می سازم و مثال های زنده ارائه می نمایم. طبق دساتیر صریح الهی یا برداشت از این دساتیر سن ازدواج و آمیزش جنسی در دین مبین اسلام نه سال تعیین گردیده ولی اعلامیه جهانی حقوق بشر آن را یک عمل جرمی دانسته و عاملین آن را قابل مجازات می داند. برداشت من این است که سن ازدواج مطابق این اعلامیه باید شانزده یا هچده سال باشد. در فصل "نسا" آیه صریح ضرب و شتم برای تنبیه زنان بدکاره آمده است ولی اعلامیه جهانی حقوق بشر آن را جنایت می داند! این یک تناقض است و ما چطور می توانیم این دو طرز فکر متضاد را با هم آشتی دهیم مخصوصاً که قانون اساسی جمهورری افغانستان از یک طرف اتباع افغانستان را برعایت دین مبین اسلام مکلف می سازد و از طرف دیگر اراده خلل ناپذیر دولت را برای رعایت میثاق های بین المللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام می دارد. در اینجا دولت افغانستان مشکلزاست. جناب محترم حامد کرزی وقتی با سران قبیله دیدار می کند اراده خلل ناپذیر شان را از پیروی دین مبین اسلام اعلام می دارد ولی وقتی با نماینده سازمان ملل متحد گفت و گو می کند از اعلامیه جهانی حقوق بشر داد می زند. این نوع سیاست در حقیقت یک نیرنگ سیاسی است که ما می خواهم هم خود و هم جهان را فریب دهیم. تا بکی؟

نظر من این است که طرح موضوع "نهضت نسوان" یا آزادی زنان در افغانستان بشکل بسیار اشتباه آمیز آن از همان آغاز بشکل قشری طرح و مورد تبلیغ و اجرا قرار گرفته است. از نظر من این بزرگترین اشتباه اعلیحضرت امان الله خان بود که بشکل دستوری زنان سنتی و محافظه کار افغانستان را مکلف به نپوشیدن حجاب ساخت. همچنان این اشتباه در زمان اعلیحضرت محمد ظاهر شاه و سردار محمد داود خان دنبال شد. طبق این روحیه زنان افغان مکلف به پوشیدن نوع خاص لباس به پیروی از فرهنگ غرب برای غرب سازی مردم در ادارات دولتی شدند و دختران مکاتب مکلف به پوشیدن یونیفورم معینه دولتی شدند. در مراکزی از قبیل بعضی سینماها و هوتل ها کسی بدون پطلون و یخن قاق حق ورود را نداشتند و مامورین دولتی به هیچصورت نمی توانستند با پیراهن تنبان و لنگی بکار بپردازند. چرا؟ و چرا از نوع پوشش شخصی مردم یک مساله دولتی و سیاسی را خلق کرد و چرا باید از آن بحیث "مدرنیتی" و "نهضت" و "آزادی" یاد کرد؟ امروز شهزاده های سعودی با همان چهل تار عربی و جناب حامد کرزی با همان چپن ازبکی و کلای ترکمنی و پیراهن تنبان قندهاری با امریکائیان در قصر سفید می بینند و با هم حرف می زنند. این کار چه عیب دارد؟

آزادی باین معناست که یک شخص در انتخاب لباس و نوع آن آزادی داشته باشد. اگر خانمی بخواهد با چادری یا روسری ظاهر گردد هیچکس نباید این آزادی را از او سلب نماید. مثلاً خانمی در یک شفاخانه دولتی با چادر و حجاب مورد نظر خویش به تداوی مردم می پردازد یا اینکه این خانم در فاکولته طب کابل یا اقتصاد با حجاب به تدریس تیوری های اقتصادی بشکل موفقانه می پردازد و ما چرا او را مجبور سازیم که نخیر شما باید بدون چادر و روسری ظاهر گردید! چرا؟ در اینجا باید اهلیت و لیاقت کاری او در رشته مورد نظر مورد بحث باشد نه شیوه پوشش او. امروز در هند که خود را در زمره ابر قدرت ها قلمداد می کند از صدراعظم مملکت گرفته تا یک فرد عادی در کوچه و بازار دهلی با ساری هندی در ملای عام ظاهر شده می توانند و هیچ مشکلی هم در راه ترقی و پیشرفت هند محسوب نمی گردد ولی در افغانستان از این کار یک مشکل ساخته شده است، نه اینکه این کار خود مشکل باشد. فکر نمی کنید که سیاست های سرکاری افغانی مشکل آفرین بوده است؟ سیاست های حکومتی افغانستان چرا به بهانه "مدرنیتی" و "ترقی" و "آزادی" از هیچ مشکل آفرینی کرده و چرا بجای توجه به اصل موضوع خود را در مسائل شخصی مردم درگیر ساخت؟ اگر زمانی رجل سیاسی افغانستان با فرمان و تهدید زنان افغان را باجرای این یا آن کار شخصی مکلف می ساختند در عکس العمل با آن مجاهدین و طالبان با زور شلاق و قمچین خواستند مردم را با جبر و زور راهی جنت سازند! چرا؟ چرا مجاهدین افغانستان ظرفیت و توانائی دیدن یک زن بدون حجاب را ندارند؟ چرا نمای تار موی زن این مجاهدین راه خدا را به بیراهه بکشاند اگر براستی هم این مجاهدین راه دین ایمان و عقیده خلل ناپذیر اسلامی داشته باشند؟

برای جلوگیری از طوالت کلام و حرافی بیشتر بحث خود را در همین جا خاتمه می دهم و امیدوارم از نظریات گهربار شما در رد یا تائید آن مستفید گردم. با احترام فائقه.


اسم: سیدعبدالله کاظم   محل سکونت: کالیفورنیا    تاریخ: 23.03.2014

برادعزیز و گرامی جناب بلوچ سلام
موضوع مطروحۀ شما به نوعی سؤالی می ماند که پرسنده جواب آنرا به این متن میخواهد: «یا نی بگو یا آن!»
شما دو موضوع را در مورد حقوق زن در برابر هم قرار داده اید: یکی ارزش های مندرج «اعلامیه حقوق بشر» و دیگر «حقوق اسلامی و سنت های پسندیدۀ افغانی»
من از جناب شما میخواهم که سؤال خود را بیشتر توضیح کنید تا جواب آن به همان روحیه ارائه شده بتواند. شما لطفاً نخست بین سنت های پسندیده و نا پسندیدۀ افغانی در مورد زنان کشور بطور مقایسوی ابراز نظر کنید که کدام سنت ها را پسندیده و کدام را ناپسنیده میدانید تا به اساس آن امکان مطابقت آن سنت های پسندیده با قواعد و اصول اسلامی بررسی شود و نیز بین اصول و فروع در مذاهب مختلف اسلامی تفکیک کرد، چنانکه برداشتهای مذهب وهابیت با سائر مذاهب ازجمله مذهب حنفی و تشیع در مورد زنان فرق دارد. وقتی این مبحث روشن گردد، انوقت میتوان ارزش های اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را ازیکطرف با اصول اساسی اسلام مقایسه کرد و ازطرف دیکر این ارزش ها به تفریق هر مذهب بررسی نمود و آنگاه دید که تا کدام حد و درکدام حالات این ارزش های باهم در تناقض قرار دارند. فقط با همین انالوژی میتوان به سؤال شما جواب گفت.
وقتی شما به این تناقضات اشاره میکنید، به یقیین که میدانید مشکل درکجاست و چگونه باید آنرا حل کرد، نه اینکه جواب سؤال را فقط در گفتن «یانی بگو ، یا آن» خلاصه کرد. به انتظار تشریحات شما با احترام


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 22.03.2014

دوستان عزیز:

یکبار دیگر خدمت شما دوستان اکیداً بعرض می رسانم. وقتی شما حقوق زن را ارزیابی می فرمائید، لطف نموده بفرمائید که کدام معیار را مد نظر دارید. آیا هدف شما ارزیابی حقوق زن در چوکات "اعلامیه جهانی حقوق بشر" است یا در چوکات "حقوق اسلامی" و "سنت های پسندیده افغانی"!؟ زیرا این دو پدیده در تصادم با همدیگر قرار می گیرند. آیا شما می خواهید بحیث یک مسلمان متدین مطابق سنت های پسنیده افغانی باشید یا می خواهید خود را تغییر دهید و مطابق ارزشهای حقوق بشری و اعلامیه جهانی حقوق بشری خود را عیار سازید؟


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 22.03.2014


دردفاع از تجليل روز زن
هشت مارچ يک سنت انقلابی و ضد تبعيض جنسيتی است
زلمی کاوه

هر عملی که به تقليل و نابودی امر تبعيض وافشای نا برابری جنسيتی کمک کند، عمل انسانی است. 8 مارچ و شرکت در تظاهرات، اعلام همبستگی در مبارزات زنان و نشان دادن ستم جنسيتی وتلاش برای دنيای بهتر بخش ازاين مبارزات اجتماعی برای رهايی زن می باشد. برای زنان هيچ اهانت بزرگتر از تبعيض به خاطر تفاوت جنسی نيست. اگر قرار باشد از زنان هتک حرمت شود بايد همه روزه هشت مارچ را تجليل کنيم و درهمه روز ها مطالبات 8 مارچ را مشترکن فرياد بکشيم و به آپار تاييد جنسی و تبعيض جنسيتی نه گفته و پايان دهيم.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 20.03.2014

من این چند سطررا روی دومنظور نوشته کردم. نخست اینکه داکتر زرغونه عبیدی در مورد نوشتۀ آقای کاوه شفق آهنگ نظرانتقادی خویش را تحریر نموده بودند. متصل با نشر آن یعنی در پای نوشته خانم عبیدی از جانب مسؤل محترم صفحه یک یادداشت سه سطری در تأئید مقالۀ آقای کاوه شفق آهنگ درج گردیده بود. این کار برایم عجیب جلوه نمود و در دلم گفتم این است همبستگی مردها! از همه مهمتر اینکه برایم واضح تر گردید که برداشت مرد ها و زنها از یک موضوع مشخص میتواند از هم متفاوت باشد.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: گروپ کاری کمپاین   محل سکونت: xxx    تاریخ: 18.03.2014

با همت و پشتکار یک گروپ کاری وطن دوست و دلسوز کشور اعم از زنان و مردان در داخل و خارج کشور، بتاریخ اول مارچ 2014کمپاینی زیر نام «تفکر، تحریر و عمل» ایجاد شد. هدف از ایجاد این کمپاین همانا جمع آوری نظریات مختلف هموطنان، همزبانان و همنوعان ما در بارۀ زن افغانستان میباشد و این خود گواه کلتور عالی سیاسی آنها بوده و نوید آور همکاری های بعدی شان میباشد. این کمپاین در اکثریت سایت های افغانی به دو زبان ملی کشور به نشر رسیده است. همچنان در فیسبوک بصورت فعالانه از طرف هموطنان ما تعقیب میگردد. درین هفته باز هم به تعداد اضافه تر از 67 مقوله از هموطنان ما از سرا سر جهان به ما مواصلت کرده که اینک به آگاهی شما عزیزان میرسانیم. نظریات شما عزیزان به شکل ذیل در زیر باز تاب خواهد یافت. که در شروع هر هفته از طریق سایت های 24 ساعت، افغان جرمن آنلاین و آسمایی نتیجۀ مقوله های هفتۀ قبلی را با شما شریک خواهیم ساخت.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: صدیق رهپو طرزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 17.03.2014

جنبش رهایی و آزادی زن

نگاهی به دور دست ها

زن و مرد از آن گاهی که از انسان خرد ورز یا هموساپین Homosapien از نیمه انسانان، در زمانه های پیش از هم جدا شدند و روی دو پای ها شان ایستاده و بعد به راه افتادند، برای ادامهٔ زنده گی در یک محیط خشن به نبرد در کنار هم، دست زدند.


اسم: زهرا کوهدامنی   محل سکونت: کابل افغانستان    تاریخ: 16.03.2014

در تائید سوال منطقی خانم گرامی زرغونه عبیدی از آقای کاوه شفق به ارتباط آنچه نوشته اند:" هشتم مارچ تجلیل اززن یا اهانت بر زن؟" میخواهم علاوه کنم که درمتن مقاله برضد تجلیل از روز هشتم مارچ، روز بین المللی بزرگرداشت ازمقام والای زن داد سخن داده اند، وکسانی را که با نگاشتن مقاله ای خواسته اند دراین روزجهانی سهم بگیرند وتجارب واندیشه های خود را برای کاهش درد ومصایب فراوان زنان وراه های برون رفت از مشکلاتی که زنان افغان با آن روبرو استند، با کلمات کتره وکنایه به سخریه بگیرد وبراستعمال کلمات خواهر، مادر، همسر ریشخند بزند. ما نمیدانستیم که آقای کاوه تا این حد نسبت به خواهر ومادر وهمسر بی پروا وبی باک باشد که قلم بردارد و به توهین نویسندگان دیگری که به مناسبت روز جهانی هشتم مارچ به عنوان روز همبستگی زنان سراسر جهان مقاله نوشته اند، برخیزد وکلمات "خواهر" و"مادر" و"همسر" را به عنوان مثالهای تحقیر آمیز به رخ دیگران بکشد.درحالی که اگر خود بخواهد در رابطه به شأن ومقام زن چیزی بنویسد، چاره ای جز بکارگیری همین کلمات مادر وخواهر وهمسر ندارد.
آیا آقای کاوه قصد کرده تا ادعا کند که وی از همه اعضای سازمان ملل متحد، که چنین روزی را برای همبستگی جهانی زنان وتجلیل از آن پیشنهاد کرده و پذیرفته اند، داناتر وهوشیارتر وفراخنگرتر است؟ هرگز نه. وبه همین خاطراست که ده ها سال است که از این روزدر سراسر جهان تجلیل به عمل می آید، ولی جناب کاوه شفق اکنون از خواب خرگوشی بیدار شده وآنرا ، بمعنای توهین به مقام زن تعبیروتفسیر می نماید وبا یک مشت کلمات وجملات که بار معنایی منفی وتوهین آمیز آن بربارمعنایی مثبت وتکریم آمیزآن افزونی دارد،طوری افاده میکند که همگی مردمان جهان در راه غلط روان استند وتنها جناب کاوه راه راست ودرست قدر شناسی از مقام زن را دریافته ودر آن روان میباشد.عقل سلیم چنین چیزی را تائید نمیکندو به نظرمیرسدکه این نوع طرز تفکر که هشتم مارچ را به معنای توهین به مقام زن تعبیرکند،خود توهین بزرگی به بشریت مدرن با دست آوردهای محیرالعقول آن است.

با عرض حُرمت زهرا کوهدامنی


اسم: محمد انور بلوچ   محل سکونت: نیمروز    تاریخ: 16.03.2014

با کمال احترام و رعایت ادب من از دوستانی که در این بحث شرکت دارند یک سئوال دارم. امیدوارم شما دوستان از دادن جواب ابا نورزیده و مرا روشن سازید.

حقوق زن و تجلیل از روز جهانی زن! شکایت از رعایت نشدن حقوق زن در افغانستان؟

من هدف شما را از این نوع بحث ها درک نمی توانم زیرا حقوق زن در یک چوکات و اصول قابل بحث و ارزیابی است. کسانیکه از رعایت نشدن حقوق زن در افغانستان که دارای نظام جمهوری اسلامی است شکایت دارند، فکر کنم، که اصل گپ را نفهمیده اند. مثلاً، تنبیه زن حتی بشکل فزیکی در قرآن کریم آمده است. اگر افغان مسلمانی زنش را مطابق آیه صریح قرآنی تنبیه می کند پس چرا مورد نکوهش قرار گیرد؟ این هم یک حقیقت مسلم است که تنبیه زن مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر یک جنایت است ولی اکثریت مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر در تضاد با دساتیر قرآنی قرار دارند. چطور شده می تواند که ما در یک دست قرآن و در دست دیگر اعلامیه جهانی حقوق بشر را قرار دهیم؟

من به گفتار کسانی تعجب می نمایم که از یک طرف داد از مسلمان بودنش صحبت می کنند و از طرف دیگر عملی سازی یک دستور صریح قرآنی را نقض حقوق زن تلقی می نماید. سئوال مشخص بنده از این دوستان این است که آیا ایشان با دستاتیر صریح قرآنی سر مخالفت دارند یا بالای کسانیکه بحث مسلمان این دساتیر را عملی می سازند؟

همچنان هستند زنان محترمی که به مسلمان بودنش تاکید می ورزند و از حقوق زن مطابق دساتیر اسلام و آیات قرآنی و الهی صحبت بعمل می آورند ولی در عین زمان بالای اجرای احکام اسلامی در مورد زنان شکایت می کنند؟ این دوستان چه را می خواهند برای خوانندگان خویش تحویل دهند؟ کسانیکه فکر می کنند که حقوق بشری که بشکل بسیار مشخص تعریف و معرفی شده با دساتیر آیات قرآنی در تصادم قرار دارند. مثلاً ازدواج یک دختر نه ساله در اسلام خطا را مانده که عین صواب است ولی اعلامیه جهانی حقوق بشر آن را رد می کند.

شکایت شما از دین و اسلام است یا از مسلمانی که آن را عملی می سازند؟


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 15.03.2014

درمورد 8 مارچ ؛ روزجهاني زن !
اگر خواسته باشيد نهال تان به ثمر رسيده حاصل ( ميوه - دانه ) بدهد بايد قبل از همه ريشه ويا دانه اش را زير خاك (گور ) نمائيد .
مگر ازعين ميتود ( رفتار ) دربرابر زن مسلمان كار گرفته نميشود ؟
ميشود هموطن عزيز ، ميشود !
زن را بمثابه نهال مي خرند، زن را بمثابه دانه تخمي مي خرند وبدتر از نبات و دانه زير خاك سياي غير قابل لمس تابه گلو گورمي كند؛ حال بايد همين نهال گور شده حاصل بدهد - حاصل اصيل ، حاصل دلخواه، يعني پسر ، پسريكه بتدريج مرد شده ، نسل ونبيره پدرش را دوام دهد .
برخي جوامع ( از جمله جامعه عرب ) توتم دارد . توتم راجد مشترك خود قلمداد ميكند . وصرف ازطريق پسر رسيدن به اين توتم ميسر شده ميتواند ازاوردن مثال در اين مورد ؟ خودداري ميكنم ، ولي متوجه بايد بود كه در رساندن به جد توتمي نامي از زن گرفته نميشود ، زيرا زن در چنين جوامع صرف حيثيت يك نهال - يا دانه تخمي دارد وبس بخاطر احقاق حقوق زن بمثابه انسان كمپاين تفكر، تحرير وعمل براه انداخته شد ؛ ديده شد كه اكثر اشتراك كنندگان همين كمپاين اشخاص دلسوز ومهربان
(اعم از مرد وزن ) بودند وهم ديده شد كه هر كدام ميخواهد ازصميم قلب به اين فاجعه وارداتي ( زن بمثابه نهال - تخم بزري ) ازطريق خشكاندن چنين نهال خاتمه دهد ، اما واما افسوس وصد افسوس كه ديده شد اكثريت شان مشغول خشكاندن همين نهال ازطريق بريدن شاخه هاي ان بودند ، درحالي كه نهال بايد از طريق ريشه خشك گردد ، زيرا با بريدن شاخه نهال هنوز هم زور گرفته قوي ميگردد .
بخاطريكه ازرده نشده باشيد به مثل چينايئ متوصل ميشوم :
شخص كه كوه را از ميان برداشت ، كسي بود، كه شروع به برداشتن سنگ ريزه ها كرد :
راستش ازنويشته جناب كاوه شفق اهنگ خوشم امد .
پايان - عزيزي
 
   


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 15.03.2014

در جواب به نوشته ی کاوه شفق آهنگ " تجلیل از زن یا اهانت بر زن؟" و جواب بنشر رسیده من"سوالی از کاوه شفق آهنگ"، امیدوارم سوء تفاهمی بوجود آمده در این بخش مطلب بنشر رسیده من:
"محترم آقای کاوه جان شفق آهنگ! از قرار معلوم شما مردی استید با بیان برهنه، بیایید بدون بازی با کلمات مروج و با راه حل های عملی با هم صحبت نماییم. بدون بحث های روشنتر از جانب شما این تحلیل میتواند تبر تعدادی از مردان را دسته بدهد. با عرض سوال "چگونه" و جواب بدرد بخور شما..."
رفع گردد:
سلام بر شما دوست گرامی، کاوه جان شفق آهنگ،
من محتوای گفته شما را در نوشتار " تجلیل از زن یا اهانت بر زن؟" با تاکید این که: " من این تحلیل را به حیث خانه تکانی و پاککاری در رفع سوتفاهم ها، صحنه سازی ها و تیاتر های پیش و پشت پرده با اکثریت بازیکنان مرد میتوانم آرزو نمایم." از دیدگاه ی خویش لبیک گفته ام. این سطور در مفهوم شان عمده ترین و برای من مهمترین بخش جواب من است.
نوشته ی محترم داکتر اسماعیل درمان تحت عنوان" آنگاه که نقاب ها بر افتند"، در واقع "جوانب اصلی و خطرناک " تیاتر به اصطلاح دفاع و علاقمند به حقوق زن را مشخص کرده است . به همین جهت نوشتم که "درین گروهبندیی ... برای خواننده مرد، جایی برای پنهان شدن و یا راه گم کردن باقی نمیماند."
درینجا هدف من راه گمی مردان در کتگوری گروه سوم بود و به هیچوجه، با هیچ بخش نوشته شما ارتباط ندارد.
گروهبندی زنان در " آنگاه که نقاب ها بر افتند"،‌ خیالم را راحت نمیگذارد. امیدوارم یکی از زنانی که در این مورد مطالعات اختصاصی داشته باشند به این مساله بپردازد .
نوشته خود و جواب شما را دوباره و سه باره میخوانم.
"بیایید بدون بازی با کلمات مروج و با راه حل های عملی با هم صحبت نماییم" و بخصوص" بازی با کلمات مروج " و "خاک انداختن در چشم مردم" به هیچ وجه متوجه شما نیست. و اما میدانم که آوردنش در آن نوشته میتواند سوءتفاهم ایجاد کند. خواهشمندم به ارتباط آن جملات در چنین ترکیب زننده معذرت مرا بپذیرید.
با در نظرداشت عمق و وسعت مصایب زن افغان در اوضاع و احوال کنونی و ترس و تشویشی که از آینده وجود دارد ،‌ همۀ ما در هر کجایی که استیم باید در حد امکان در دفاع از دستاوردهای کنونی و حرکت به سوی بهروزی سهم مان را ادا نماییم.
دوست بلند اندیشه ی من!
استفاده از تمام روزهای قبول شدۀ بین المللی در هر موردی که باشد، طوریکه بحث های سالم مطرح شده در زمینه ی چگونگی برخورد با 8 مارچ نشان میدهد کاریست گویی " از بیراهه به راه رسیدن ".
برای بهبود حالت حقوقی و عملی زن افغان ، باید کار کرد. این کوشش ها در برابر خطاها و اشتباهات و نیز سوءاستفاده های بیمه نیستند- و اما بحث و تبادل نظر گسترده میتواند یک بیمۀ نسبی باشد . از جمله به همین جهت من فراخوان برای اشتراک در کمپاین "تحلیل، تفکر و عمل" را پذیرفتم – گرچه اعضای گروه ابتکار این کمپاین را از نزدیک نمیشناسم . امیدوارم نتایج کمپاین بهتر از آنچه تصور میگردد ،‌باشد. من کوشش ها برای روشن ساختن اذهان را لازمی و مفید میدانم و بر این باورم که این کوشش ها را باید توسعه و تعمیق بخشید. و شما کاوه آهنگ گرامی که نتنها شاعر و نویسنده و روشنفکر،‌ بل جامعه شناس تحصیلکرده نیز استید ،‌ در این راه میتوانید بسیار موثر باشید. به همین جهت بود که آن نوشتۀ من با پرسش از شما پایان یافته است . میدانم که نسخه جادویی برای حل یک باره و فوری مساله وجود نه دارد و اما کوشش برای باز کردن یک گره نیز میتواند گامی در این راه دراز باشد.
با ابراز سپاس و آرزو موفقیتهای بیشمار تان
زرغونه عبیدی
علاقمندان اين بحث ميتوانند با مراجهه به ويبسايت ذیل خود را با مطالب آشنا سازند:
http://www.afghanasamai.com

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عبدالشهید ثاقب   محل سکونت: xxx    تاریخ: 14.03.2014

هشتِ مارچ، روز جهانی زن، امسال در افغانستان در حالی بزرگداشت می‌گردد که نامزدان انتخابات ریاست جمهوری، عملاً مصروف کمپاین‌های انتخاباتی بوده و همه روزه همایش‌های بزرگ مردمی را برگزار می‌کنند.

یکی از چیزهایی که در این‌همایش‌ها توجه بنده را جلب نموده است، غیبت همسران نامزدان در همایش‌های انتخاباتی می‌باشد. در حالی که نامزدان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، هر کدام، بیش‌تر از دیگری، خود را معتقد به ارزش‌های حقوق بشری و برابری زن و مرد می‌دانند و در این‌باره شعارهای پرزرق و برقی می‌دهند، اما من تا هنوز ندیده‌ام که یکی از این‌نامزدها در همایش‌های هوادارانش با همسرِ خود حضور یافته و سخنرانی کرده باشد. هیچ کسی تا هنوز نه تنها چهره همسران نامزدها را ندیده‌، بل حتی نامِ شان را نیز نشنیده‌ و نمی‌دانند.

این در حالی است که در سایرِ کشورها به همان‌اندازه ا‌ی که نامزدان نقشی در پیکارهای انتخاباتی می‌داشته باشند، همسران شان نیز نقش دارند.غیابتِ همسران نامزدان انتخابات ریاست جمهوری کشور، در پیکارهای انتخاباتی، چیزی را که به نمایش می‌گذارد، همانا عدم اعتقاد آن‌ها به شعارهای حقوق بشری و برابری زن و مرد می‌باشد.

دیده می‌شود که نامزدان انتخابات ریاست جمهوری ‌ما از اسلام‌گرا و جهادی آن‌ها گرفته تا به تکنوکرات‌ترین آن‌ها که در معروف‌ترین پوهنتون ‌های دنیا دانش تعلیم دیده ‌اند، معتقد به حضور زنان در گستره اجتماع و سیاست نبوده و «جامعه بدون زن» می ‌خواهند، و یا در خوش‌ بینانه‌ترین حالت، این آزادی را برای زنان همسایه می ‌خواهند نه برای همسرانِ خودشان.

حریم خصوصی جامعه‌ما، بنا به سنت، جامعه بدون زن است و این‌ جامعه، برای مشروع و بر حق نمایاندنِ این حذف و طردِ نیمی از بشریت، در کنار دلایل دیگر، شگفت‌ترین دلیلی که اقامه می‌کند این است که زنان را بخشی از حریم خصوصی مردان و در یدِ مالکیتِ آن‌ ها دانسته و هرگونه پرس و پال درباره سرنوشت، اوضاع و احوال آن‌ها را نقض حریم خصوصی افراد تلقی می‌کند و مایه ننگِ ناموسی می‌ داند. بنا بر این، از آن ‌جایی که نامزدان‌ انتخابات نیز عضوِ این اجتماع هستند، همسران شان را بخشی از حریم خصوصی شان دانسته و به خود حق می‌ دهند که مانع مشارکت آن‌ها در فرایندهای سیاسی و اجتماعی، و حتی مانع پرس و پال در باره سرنوشت، اوضاع و احوال آنان گردند؛ چنان ‌که چند روز پیش، وقتی گزارشگری از یک نامزد درباره همسرش پرسید، با خشمِ وی رو به‌رو شد و مورد توهین و تحقیر قرار گرفت. امر شخصی، امر سیاسی است در حالی که قانون اساسی افغانستان، برابری زن و مرد و حق بانوان باشندۀ کشور را به رسمیت شناخته است، اما این تلقی از نهاد خانواده یکی از موانع جدی مشارکت زنان در عرصه سیاست و اجتماع و عامل اصلی حذف و طردِ آن‌ها از جامعه بوده و سد بزرگی فرا راه پروسه آزادی زنان می‌ باشد. من به صراحت گفته می ‌توانم تا هنگامی بانوان به عنوانِ بخشی از حریم خصوصی مردان تلقی گردند، پروسه آزادی زنان، راه به جایی نبرده و در عالم توهم و خیال، باقی خواهد ماند.

آزادی از یونان باستان تا به امروز، تنها در میانِ کسانی وجود داشته است که رابطه شان، نه رابطه ارباب – رعیتی، بل رابطه میان «همگنان» بوده است. در یونان باستان، اگر زن‌ها از جمله غایبان قلمرو سیاسی یا همگانی بودند، علتش بیش ‌تر همین تلقی از نهاد خانواده بود. یونانی‌ها برای آدمیان، دوگونه حوزه زندگی قایل بودند: حوزه زندگی خصوصی یا خانوار، و حوزه عمومی یا قلمرو همگانی.در حوزه زندگی خصوصی، میان اعضای خانواده رابطه «خدایگان – بردگی» برقرار بود و همه چیز بر بنیاد اعمال خشونت و صدور دستور صورت می‌گرفت، نه بر اساسِ اصل اقناع ‌گری و گفت و گو. اما در قلمرو همگانی که قلمرو برابران بود، اصل گفت و گو و تفاهم و اقناع ‌گری حاکم بود.

بانوان از آن‌جایی که بخشی از حریم خصوصی مردان به شمار می‌آمدند، نمی ‌توانستند وارد قلمرو برابران شوند.امروزه نیز وقتی فمنیست ‌ها تأکید می‌ کنند که «امر شخصی، امر سیاسی است» دقیقاً می‌خواهند به همین معضل اشاره کنند. آن‌ها می‌خواهند بگویند که بدون توجه به نهاد خانواده نمی‌توان به آزادی دست یافت. اصلاح نهاد خانواده و دموکراتیک‌سازی آن برای بانوان اهمیت سیاسی دارد.بنابراین، بانوان افغانستان اگر می‌خواهند به آزادی دست یابند، باید بر نامزدان فشار وارد کنند که برنامه‌های جامع و معقولی در عرصه دیموکراتیک ‌سازی خانواده داشته باشند. متأسفانه نهاد خانواده در سرزمین ‌ما نهاد برده‌داری و محل زیست نابرابران است. در خانواده‌های افغانستان، همه چیز، نه بر اساسِ گفت و گو و اقناع ‌گری، بل بر بنیاد اعمال خشونت و صدور دستور صورت می‌گیرد.

در این ‌خانواده‌ها، دستور دهنده، مرد و دستور گیرنده، زن می‌باشد. مردها معمولاً زنان را بخش از حریم خصوصی شان می‌دانند. این‌نگرش باید به نفع برابری تغییر بخورد و زن دیگر به عنوان «حریم خصوصی» تلقی نگردد. نخستین گام برای ایجاد این تغییر، وادار ساختن خود نامزدان به پذیرفتن حضور بانوان شان در پیکارهای انتخاباتی است. بانوان افغانستان، باید از همین‌جا آغاز کنند و از نامزدی حمایت که همراه همسر خود، شانه به شانه در پیکارهای انتخاباتی حضور یافته و کمپاین نمایند.


اسم: دکتر شفق   محل سکونت: ډنمارک    تاریخ: 13.03.2014

په آغوس کی دافغانانو داتحاد اوپیوستون فرهنگي مرکز د ښځونړیوا له ورځ ونمانځله
په آغوس کی دافغانانو داتحاد اوپیوستون فرهنگي مرکز دښځونړیواله ورځ دمارچ په آتمه نیته دآغوس داتحاديوپه تالارکی پداسی حال کی ونمانځله چی سل گونو افغان میرمنوپکی گډون کړي وو.
غونډه دقرآنکریم دڅو آیتونوپه لوستلو پیل شوه . وروسته دډنمارک دهیواددآغوس په ښارکی دافغانانود اتحاد او پیوستون دفرهنگي مرکز مسؤل ډاکتر شفق غونډی ته دښځو دنړیوالی ورځی دتاریخچي٬ دښځو دحقوقو٬ اواولادونو په ښه تربیه اوهغوی ته دافغانی اصیل کلتورپه ذده کړه کی دښځو دونډی په اهمیت اوپه افغاني ټولنه کی دښځو دکړاوونو او مشکلاتو په باب خبري وکړی.
داغونډه چی دمحترمي ملالي شیرزوي او محترمی عادله عسکریار په نطاقۍ مخ ته وړل کیده٬ محترمو افغان میرمنو هري یوي نجیبه غفور٬ ماهتاب افتاب او بلقیس صافي غونډی ته خپلی ویناوي واورولی اوافغانی پیغلو اوماشومانو هري یوی یاسمین جان پردیسیار٬هیلی بارکزۍ٬ لیمه جان٬ عاقله جان اوسوسن جان دښځودمقام په اړوندخپل خواږه شعرونه غونډی ته واورول .
غونډی ته ځوان اوخوږ غږي سندرغاړي آرش جان ښکلی سندري وویلي.
غونډه چی دماسپیښین په ۳بجوشروع شوی وه دماښام په ۸بجو په ډیره خوښۍسرته ورسیده.


اسم: دوکتور محمداکبر یوسفی    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 12.03.2014

ډیر ګران او محترم وطنوال "محمد حامد الوتاند"!

ستاسو شعر ته چه مو د "د خځو دنړېوالې ورځې په وېاړ" تر عنوان لاندی د "خځه" په باب لیکلی په درنه سترگه گورم، که څه هم د اشعارو په معنی، تقریباْ هیڅ نه پوهیږم. دا څو ورځی چه تیری، ما د مخه تردی جرأت نسو کولای چه، دا مطلب ولیکم، دا ځکه چه زمونږ اکثریت وطنوالان لا تر اوسه پوری، نه خوښوی چه څوک ور ته کوم وړاندیز وکړی.

ګران شاعر،

زه تا سو ته د خپل د پښتو د ښوونکو د تدریس ځخه نقل کوم، چه د ۱۳۳۷ تر ۱۳۳۹ کال پوری، چه د هغو په جمله کښی "قتیل" صاحب هم شامل وو (خبر نه یم چه هغوی به لا تر اوسه ژوندی وی او که نه)، مونږ زده کوونکو ته به ویل کیده، چه د مثال په توګه "ښځه " به همدی ډول لیکل کیږی، خو په مختلفو «ږغونو» اوریدل کیږی. یو ږغ همداسی ده چه تاسو لیکلی. زه د ژبی متخصص نه یم. ما دا امید درلود چه نور پوهان ددی کلمی د لیکنی په باب عکس العمل و ښیی، چه آیا، دا کلمه هم صحی ده او که نه.

یو ځل بیا ستاسو پام دی ته اړول غواړم، که چیری د لیکنی دا شکل هم درست وی، نو د خپل دی یادونی په باب معذرت غواړم.

په درناوی

یوسفی


اسم: r_rahimi_soraya   محل سکونت: xx    تاریخ: 12.03.2014


بزرگداشت از روز بین المللی همبستگی زنان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: yusufi   محل سکونت: xx    تاریخ: 12.03.2014


بازهم در باره «روز بین المللی زن»

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: alwatand_m_h   محل سکونت: xx    تاریخ: 12.03.2014


د خځو دنړېوالې ورځې په وېاړ

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سید عـبدالله کاظم   محل سکونت: USA    تاریخ: 12.03.2014


انگیزه های مهم مشکلات عدیده زنان افغان قسمت دوم

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Malalai Nezam   محل سکونت: USA    تاریخ: 12.03.2014


زن بودن در افغانستان، بلای استخوان سوز

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: Dr. Abdullah Kazem   محل سکونت: USA    تاریخ: 12.03.2014


انگیزه های مهم مشکلات عدیده زنان افغان قسمت اول

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: kawa   محل سکونت: Shafaqh    تاریخ: 12.03.2014

من بر این باورم که بجای اینهمه داد و فریاد کردنهای تصنعی و الکی در هشتم مارچ، بهتر خواهد بود که آگاهانه برای ریشه کن کردن فرهنگ مرد سالاری و زن ستیزی "عمل" کنیم. از گپ های کوچک اما موثر آغاز کنیم، مثلاً متوجه استفاده ی اصطلاحات روزمره باشیم زیرا همین اصطلاحات کوچک، فرهنگ یک نسل بزرگ را می سازند. از همه اولتر باید خود خانمها این صدا را بلند کنند و با آگاهی بکوشند تا نخست فرهنگ مردسالاری را از اذهان خود ریشه کن سازند و نگذارند این فرهنگ در ذهنیت فرزندان شان ریشه بدواند. با چند مقاله ی شعار گونه و چند شعر تکراری برای موقف زن، نه احترامی به انسانِ زن کرده ایم و نه هم گامی بر داشته ایم برای بهبود وضعیت زن در جامعه.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 12.03.2014

آلمان استراتژی جدید توسعه یی برای افغانستان معرفی می کند

تقویت حقوق زنان


هم چنان حکومت فدرال آلمان "تامین فراگیر حقوق بشر و پشتیبانی از روند پیشرفت و تکامل سیاسی اجتماعی" را بخشی از همکاری های توسعه یی با افغانستان می بیند. این موضع از "گزارش پیشرفت افغانستان" مشخص می شود که حکومت آلمان در شروع سال جدید میلادی به پارلمان فدرال (بوندستاگ) ارائه کرد. خشونت علیه زنان در افغانستان بسیار رایج است. تنها در نیمه نخست سال 2013 بیشتر از 4000 واقعه خشونت علیه زنان ثبت شده است. عاملان این خشونت ها عمدتاً از اعضای خانواده قربانیان اند. ارقام بالای خشونت علیه زنان در حالی نشر می شود که در سال 2009 یک فرمان قانونی برای منع خشونت علیه زنان صادر شد و هم چنان کمپاین های آگاهی دهی نیز در این رابطه راه اندازی شده است. تحلیلگران می گویند که موارد بیشتر تجاوز و خشونت علیه زنان به پولیس گزارش داده شده است.

حکومت آلمان می خواهد که در همکاری با سازمان های غیردولتی محلی در سراسر کشور برای پذیرش قانون منع خشونت علیه زنان کار کند. هنوز هم بخش هایی از جامعه افغانی در برابر اجرای مواد این قانون مانند تعیین حداقل سن ازدواج به 16 و 18 سالگی و هم چنان ممنوعیت انواع خشونت علیه زنان، مقاومت می کنند. "گزارش پیشرفت افغانستان" حکومت آلمان هم چنان این مساله را برجسته ساخته است که «فعلاً به خصوص در شهر ها یک نسل جدید از زنان متعهد و با اعتماد به نفس در حال رشد است.» در این گزارش به عنوان نمونه از حبیبه سرابی یاد شده است که پیش از این که معاون یکی از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری شود، یگانه والی زن در افغانستان بود و ولایت مرکزی بامیان را اداره می کرد.


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 11.03.2014

با سلام خدمت شما دوستان گرانقدر، میخواهم اطلاع بدهم که در بخش اخبار هفته مطلب خانم قریشه عبیدی "پیام مادری بشما خواهران و برادران افغان" جهت خوانش ظاهر نشده بلکه لیست نامها باز میگردد. توجۀ تانرا در مورد خواهانم.

با تشکر


اسم: رزغونه عبیدی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 11.03.2014

زرغونه عبیدی

یک سووال از آقای کاوه شفق آهنگ *

زمانی که با آگاهی از محتوای کمپاین " تفکر، تحلیل و عمل" همکاری ام را آغاز نمودم میدانستم که آغاز آن با 8 مارچ استفادۀ مشروع از اهمیت جهانی این روز است و فراتر ازآن، از 8 مارچ تا 8 مارچ.

در تاریخ زندگی اجتماعی افغانستان، همواره تعداد نهایت محدودی از فامیل ها وجود داشته اند که در آن مادران و پدران خواسته و توانسته اند فرزندان دختر و پسر شان را مساویانه و عادلانه،‌ آگاه،‌ با سجایا و اصول انسانی دنیای عاطفی، حقوقی و مدنی بزرگ نمایند. آنانی که غرق درین سعادت، با چشم و گوش بسته در افغانستان زندگی ننموده باشند میدانند که فقر و بیسوادی منشا بسیاری امراض جامعه اند. همچنان مرد سالاری که نتنها ناشی از فقر ،عقبمانی اقتصادی-اجتماعی و بیسوادی بلکه به علاوه ی آن دارای ریشه های تاریخی ، فرهنگی و مذهبی در جامعه میباشد، زندگی زن افغان را طاقت فرساتر ساخته است.

اگر از زیر لحاف گرم زنده گی های راحت خویش در غرب و زنده گی های راحت قشر مرفه در وطن برخیزیم، درک خواهیم کرد که زن افغان در بند بیعدالتی های جامعۀ افغانی و بخصوص با تنگ گردیدن روز بروز حلقۀ تعصبات دینی بر گردنش، در زیر یک چادر و یا چادری برهنه یک عمر در لرزیدن و یخ بستن است.

این شرایط زن را چنان در اسارت نگهداشته که انرژی اش در زیر بار وظایف ثقیل خانواده گی و توقعات مردش بمصرف و تحلیل میرود. از دیدگاه من- نه تنها به حیث یک انسان، بلکه از تجربۀ وظیفه ام به حیث دکتور ولادی نسایی در سالهای زنده گی ام در وطن- میتوانم با تاثر بگویم که آنچه از زن افغان در ختم یک روز زنده گی اش باقی میماند یک مریض و در ختم پنجاه سال زندگی اش تنها یک جسد است. و این مریض در حالت وخیم نتنها طفلش را شیر میدهد، هوسهای شوهرش را ارضا مینماید بلکه همزمان با امواج مسوولیت های زندگی روزمره دست و پنجه نرم میکند.

در ارتباط به مخالفت با تجلیل از 8 مارچ از کاوه شفق آهنگ، مطلبی در ویب سایت افغان آسمایی و کانون مباحثاتی آسمایی نشر گردیده است که توجۀ تان را به آن جلب مینمایم . خواهشمندم انرژی حاصل از خواندن این تحلیل را در جهت مثبت ابراز بیان تان بکار ببرید و بی جا تنها به حرکت سر انگشت کلیک " لایک" اكتفا ننمایید.

کاوه شفق آهنگ "شاید" خاطرۀ اندکی از زندگی زن افغان و مصیبت هایش بخصوص در شرایط افغانستان داشته باشد، و اما او جامعه شناس است و اصولآ میداند و باید بداند که در جامعه ی ماقبل مدرن و جنگزده ی افغانستان وضع از چی قراراست. من همچنان او را به حیث نویسندۀ موفق کتاب " جزایر کوچک الفبا" از جملۀ بهترین شعرای مورد علاقۀ خویش حساب مینمایم- نویسنده یی که مورد توجۀ بخصوص نسل جوان قرار دارد . من کاوه شفق آهنگ را برای مقابله با جنایات بشریی که علیه زنان افغان در جریان است به کومک میخواهم.

من این تحلیل را به حیث خانه تکانی و پاککاری در رفع سوتفاهم ها، صحنه سازی ها و تیاتر های پیش و پشت پرده با اکثریت بازیکنان مرد میتوانم آرزو نمایم.

از قرار معلوم ایشان از تمام مصیبت ها و محرومیت های زن افغان و شرایط تاریخی مرد سالاری و دلایل آن، در جامعه افغانی اطلاع کامل دارند! به نظر چنین میرسد که در بیشتر موارد زنها به ذات خود مسوول این غلامی خویش و بادار سالاری مردان استند!؟

خوشبختانه چهار سطر ذیل در آخر گفته های وی بخصوص بنظرم خواندنی و به درد بخور آمد :

"من بر این باورم که بجای اینهمه داد و فریاد کردنهای تصنعی و الکی در هشتم مارچ، بهتر خواهد بود که آگاهانه برای ریشه کن کردن فرهنگ مرد سالاری و زن ستیزی "عمل" کنیم. از گپ های کوچک اما موثر آغاز کنیم، مثلاً متوجه استفاده ی اصطلاحات روزمره باشیم زیرا همین اصطلاحات کوچک، فرهنگ یک نسل بزرگ را می سازند. از همه اولتر باید خود خانمها این صدا را بلند کنند و با آگاهی بکوشند تا نخست فرهنگ مردسالاری را از اذهان خود ریشه کن سازند و نگذارند این فرهنگ در ذهنیت فرزندان شان ریشه بدواند. با چند مقاله ی شعار گونه و چند شعر تکراری برای موقف زن، نه احترامی به انسانِ زن کرده ایم و نه هم گامی بر داشته ایم برای بهبود وضعیت زن در جامعه. با حرمت!"

محترم آقای کاوه جان شفق آهنگ! از قرار معلوم شما مردی استید با بیان برهنه، بیایید بدون بازی با کلمات مروج و با راه حل های عملی با هم صحبت نماییم. بدون بحث های روشنتر از جانب شما این تحلیل میتواند تبر تعدادی از مردان را دسته بدهد.

با عرض سوال "چگونه" و جواب بدرد بخور شما...

***

مطالب مرتبطه با این نوشتار :

- کاوه شفق آهنگ: هشتم مارچ- تجلیل از زن یا اهانت بر زن؟


اسم: معصومه کوهستانی   محل سکونت: xxx    تاریخ: 11.03.2014

هنگامی که روح در تو دمیده می شود ...
در شکم یک زن هستی...
هنگامی که گریه میکنی
در آغوش یک زن هستی...
هنگامی که عاشق می شوی
در قلب یک زن هستی...

زن امانت است...نه برای اهانت

https://www.facebook.com/masoumeh.kohestani


اسم: Asef Akbari    محل سکونت: usa    تاریخ: 11.03.2014

روز جهانی‌ زن را به تمام زن‌های جهان مخصوصا زن‌های افغان که مظلوم‌ترین زن‌های دنیاست از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض میکنم
به زنی که هم مادر است هم خواهر هم همسر هم عزیز است هم دوست هم غم شریک وهم هجران شریک وهم شریک زندگی و مهم تر از همه یک انسان است. زنی که هر روز شلاق می خورد زنی که به خود آتش میزند و صدایش شنیده نمی شود باید بگویم که هیچ انسان مستحق درد کشیدن نیست انسان برای شکنجه شدن به دنیا نیامده انسان برای شاد بودن و ازاد بودن به دنیا آمده به امید روز که دگر خشونت علیه هیچ زنی‌ نشود و هم بداند که بدون زن زندگی‌ ناممکن است ومن(آصف) وظیفه انسانی‌ خود دانستم تا از این روز خجسته یاد کننم


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: پاریس     تاریخ: 11.03.2014

فاضل دانشمند و قلم بدست توانا جناب عارف عباسی!

نوشتۀ زیبا و وطن پرستانۀ شما را پیرامون روز 8 مارچ، روز جهانی همبستگی با زن که از طرف پورتال افغان جرمن آنلاین بطور خاص و با شکوه تجليل گردید، خواندم و از جانب همه همکاران پورتال از شما و از ارجگزاری شما اظهار سپاس و شکران می کنم. چون این ابتکار و برگزاری خاص از روز زن از طرف این حقیر گرفته شده بود، نوشتۀ شما بر من تأثیر خاص و بیشتر داشت و از ارجگزاری جناب شما احساس غرور کردم ولی به این همه تعریف که از این حقیر نموده اید، نمی ارزم و می شرمم که دانشمندی مثل شما هذيان مرا واقعیت می پندارد و به گفتۀ شاعر "با شَکـَر برابر می کند"
غیر از اینکه گهر های از سردار بزرگ محمد رحیم ضیایی (شیون کابلی) را به شما عرض کنم و یک افغانستان سپاس خود را به شما تقدیم نمایم برگ دگری ندارم که نثار شما سازم:
« قلب عالی همتان، همچون صدف از طبع پاک،
ریزه سنگی را به دل جا داده گوهر می کنند.
نیستم بیش از گدایی، اندر اقلیم سخن،
بخت و دست از نارسایی خاک بر سر کنند» !!


قلم تان همیشه بـُران باد و نام تان درخشان

از تأخیر در جواب بر من ببخشائید زیرا همین کار برگزاری روز زن مرا از حال کشیده بود و دو سه روز بیشتر از روز های دیگر استراحت کردم

با حرمت و محبت بی پایان


اسم: محمد اکبریوسفی   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 11.03.2014


بازهم در باره «روز بین المللی زن»

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سید عـبدالله کاظم   محل سکونت: کلیفورنیا    تاریخ: 11.03.2014


انگیزه های مهم مشکلات عدیده ای زنان افغان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ثریا رهیاب رحیمی   محل سکونت: آسترلیا    تاریخ: 11.03.2014


بزرگداشت از روز بین المللی همبستگی زنان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملیحه نایاب   محل سکونت: آسترلیا    تاریخ: 11.03.2014


از تبعیض بپرهیز بردگی بر زنان دیگر بس است

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: شیما غفوری   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 11.03.2014


نظری بر نبشتۀ محترم روشنیالی

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 11.03.2014

زمانیکه با آگاهی از محتوای کمپاین " تفکر، تحلیل و عمل" همکاری ام را آغاز نمودم میدانستم که آغاز آن با 8 مارچ استفادۀ مشروع از اهمیت جهانی این روز است و فراتر ازآن، از 8 مارچ تا 8 مارچ.

در تاریخ زندگی اجتماعی افغانستان، همواره تعداد نهایت محدودی از فامیل ها وجود داشته اند که در آن مادران و پدران خواسته و توانسته اند فرزندان دختر و پسر شانرا مساویانه و عادلانه آگاه با سجایا و اصول انسانی دنیای عاطفی، حقوقی و مدنی بزرگ نمایند. آنانیکه غرق درین سعادت، با چشم و گوش بسته در افغانستان زندگی ننموده باشند میدانند که فقر و بیسوادی که منشاء همه امراض جامعه اند در پهلوی مرد سالاری که نه تنها به حیث پدیده ای از فقر و بیسوادی بلکه بخصوص بشکل جزء کلتوری و مذهبی جامعۀ افغانی و اسلامی بوده و است، زن با اندکی هوا و اندک غذا چنان در اسارت نگاه داشته شده است که انرژی تولید شده از آن در زیر بار وظایف ثقیل خانوادگی و توقعات مرد آنچنان به مصرف رسانیده می شود که از دیدگاه من نه تنها به حیث یک انسان، بلکه از تجربۀ وظیفه ام به حیث یک داکتر در سالهای زندگی ام در وطن، میتوانم با تأثر بگویم که آنچه از زن افغان در ختم یکروز زندگی اش باقی می ماند یک مریض در حالت خطرناک و در ختم پنجاه سال زندگی اش تنها یک جسد است. و این مریض در حالت وخیم نه تنها طفلش را شیر میدهد، هوسهای شوهرش را در هر حالت صحی ارفاع می نماید بلکه همزمان با حلقۀ شیطانی مسؤولیت های زندگی روزمره دست و پنجه نرم میکند.

خوانندۀ عزیز!
اگر از زیر لحاف گرم زندگی ها در مقایسه صد فیصد راحت خویش در غرب و حتی بعضی زندگی های راحت در وطن برخیزیم، درک خواهیم کرد که زن افغان در قید بیعدالتی های جامعۀ افغانی و بخصوص، با روز بروز تنگ گردیدن حلقۀ تعصبات دینی بر گردنش، در زیر یک چادر و یا چادری برهنه یک عمر در لرزیدن و یخ بستن است.

در ارتباط به مخالفت از تجلیل 8 مارچ و کمتر در ارتباط به کمپاین " تفکر، تحلیل و عمل" از کاوه شفق آهنگ، مطلبی در کانون مباحثات آسمایی و ویب سایت افغان آسمایی نشر گردیده است که توجۀ تانرا به آن جلب می نمایم و خواهشمندم انرژی حاصل از خواندن این تحلیل را در جهت مثبت ابراز بیان تان بکار ببرید و به تنها حرکت سر انگشت کلیک " گیفیلد میه" .
من این تحلیل را کمتر به عنوان توهین، بلکه بیشتر به حیث خانه تکانی و پاک کاری در رفع سوء تفاهم ها، صحنه سازی ها و تیاتر های پیش و پشت پرده با اکثریت بازی کنان مرد می توانم آرزو نمایم.
در ختم این بحث من، کاوه شفق آهنک را با مکلفیت خودش نه تنها در نوشتن تحلیل مرد که "شاید" خاطرۀ اندک از زندگی زن افغان و مصیبت هایش بخصوص در شرایط افغانستان دارد بلکه به هم به حیث نویسنده ایکه مورد توجه بخصوص نسل جوان با تاپۀ افغان بر پیشانی اش قرار دارد، در مقابله با این جنایات بشری به کمک می خواهم.

از قرار معلوم ایشان از تمام مصیبت ها و محرومیت های زن افغان و شرایط یک قرن مرد سالاری و دلایل آن، در جامعۀ افغانی اطلاع کامل دارند. به نظر چنین می رسدکه در قسمت زیاد این طنز زنها به ذات خود مسؤول این غلامی خویش و بادار سالاری مردان استند؟.

نویسنده مرد نادان و جاه طلب نیست. او نسل عاصی زمان ما است. با این تحلیل شاید خواسته باشد در صحبت های ممنوع را باز نماید؟

خوشبختانه چهار سطر ذیل درآخر گفته های وی بخصوص برایم خواندنی و به درد بخور آمد و آنهم اینکه ایشان میگویند:

"من بر این باورم که بجای اینهمه داد و فریاد کردنهای تصنعی و الکی در هشتم مارچ، بهتر خواهد بود که آگاهانه برای ریشه کن کردن فرهنگ مرد سالاری و زن ستیزی "عمل" کنیم. از گپ های کوچک اما موثر آغاز کنیم، مثلاً متوجه استفاده ی اصطلاحات روزمره باشیم زیرا همین اصطلاحات کوچک، فرهنگ یک نسل بزرگ را می سازند. از همه اولتر باید خود خانمها این صدا را بلند کنند و با آگاهی بکوشند تا نخست فرهنگ مردسالاری را از اذهان خود ریشه کن سازند و نگذارند این فرهنگ در ذهنیت فرزندان شان ریشه بدواند. با چند مقاله ی شعار گونه و چند شعر تکراری برای موقف زن، نه احترامی به انسانِ زن کرده ایم و نه هم گامی بر داشته ایم برای بهبود وضعیت زن در جامعه. با حرمت!"

دست من و دامان شما کاوه جان شفق آهنگ! بیایید ما را کمک کنید که چگونه این فرهنگ دوزخی، و این حلقۀ شیطانی مرد سالاری و زن ستیزی را بشکنیم؟. از قرار معلوم شما مردی استید با بیان برهنه و اما خواهشمندم بدون بازی با کلمات مروج و با راه حل های عملی و بخصوص در همکاری باهم جنسان تان. با کمال تأسف این تحلیل می تواند بدون بحث های روشنتر از جانب شما و ما و کمک تان در شکستن حلقۀ " مرد سالاری و زن ستیزی زحمت ما در فهمیدن بهتر این معمی، تبر خود خواهی یکتعداد مردان را برانتر، دراز تر و قویتر بسازد.

با عرض سؤال "چگونه" و جواب بدرد بخور شما
زرغونه عبیدی
بیایید راجع به زن با یک زن و در جمع زنان نه، بلکه با مردی در جمع مردان و زنان به صحبت بنشینیم. شاید برای هر دو پاک کاری و باز سازی افکار را باعث شود.

این شما و اینهم تحلیل جالب گاوه شفق آهنگ نوسیندۀ ماجراجو و موفق با بیان برهنۀ افکارشان:

http://www.afghanasamai.com


اسم: زرغونه عبیدی-تیبکین   محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 10.03.2014

در یک مرحلۀ سیاه تأریخ کشور ما که زن افغان در ملای عام لت و کوب و باکمال قساوت و وحشیگری در ملای عام تیرباران گردیده بود، ترس و وحشت جامعۀ افغانی آنزمان را به سکوت زمان سنگ (قرن حجر) مواجه گردانیده بود.
در سالیان اخیر، بریدن گوش و بینی زن و دختر جوان افغان و اخبار به آتش زدن و به آتش کشیدن شان، معیوبیت و مرگ شان بدین دلیل و مرگ شان به دلایلی که عامل آن قساوت انسانی و نه امر خداوندی بوده است، جزء اخبار روز گردیده است.

ازدواج های اجباری و بخصوص پیش از وقت شگوفه های ناشگفتۀ زندگی تعداد زیادی از دختران افغان را پر پر نموده است.
اساسی ترین حق انسانی زن و دختر افغان، حق تعلیم و آموزش شان همواره و در همه دوره های تأریخ کشور ما به مشکلات و محدودیت های فراوان مواجه گردیده است.
بدین ترتیب همه آنچه را که دین، کلتور و قانون انسانی و اسلامی به زن اجازه داده است به موانع بزرگ الی عدم تطبق مواجه گردیده است.
و اینک نیمه یی از نفوس کشور ما چون مریض زخمی ای روزانه و هر لحظه قطره، قطره خون وجود و انرژی اش را از دست میدهد.

نگذارید تا سیاهی ها و قساوت های تأریخ اجباری کشور ما تکرار گردد.


اسم: Haris Jamalzada   محل سکونت: usa    تاریخ: 10.03.2014

داکتر "اشرف غنی احمدزی" پیش قدم شد و خانمش را به صحنه آورد.
امروز "لورا احمدزی" خانم آقای "احمدزی" در گردهمایی بانوان در تالار لوی جرگه سخنرانی کرد و از زنان افغانستان خواست تا به شوهرش رای بدهند.
اين كار جناب احمدزي را به فال نيك ميگيرم و اميدوارم روزي برسد كه حقوق زن و مرد در كشورم واقعآ مساوي باشد.


اسم: آشا ابوی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 10.03.2014

به نظر من مرد زمانی به کمال مطلوب دست مییابد وبه سرمنزل سعادت و نیکبختی میرسد که: تربیت ببینید، علم و ادب بیاموزد، تحصیل کند، در درک و شناخت خودش و رموز زندگی آگاهی حاصل کند، تجربه بیندوزد، تا بالاخره محکم، آزموده و پخته گردد.
مسلمأ که رفتار و کردارش در مقابل زن و افرادیکه در چهار اطرافش قرار دارند به سعادت توفیق دست می یابد. زمانیکه مرد را در این سطح بیابیم معلوم دار که مشکلات زندگی به آسانی حل خواهد شد.


اسم: قریشه عبیدی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 10.03.2014

این مضمون را خانمی برای کمپاین "تفکر، تحریر وعمل" ارسال نموده است. وقتی این پیام را مطالعه کردم، از نشاط اشک در چشمانم حلقه زد.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: محمد ابراهیم نعیمي   محل سکونت: ډنمارک    تاریخ: 10.03.2014

ښځه چي کله لور وي د پلار پر مخ یې د رحمت او جنت دروازی خلاصي وي
ښځه چی کله میرمن سی د میړه ایمان په تکمیل سی او
ښځه چی کله مور سی نو جنت یی تر پښو لاندی سی


اسم: صالحه وهاب واصل   محل سکونت: اروپا    تاریخ: 09.03.2014

حقیقت زن، حقیقت هستی انسان است، بطن زن مهد آفرینش انسان، آغوش زن آرامگاه انسان، شیر پستان زن وسیلۀ تغذیه انسان، دست زن نوازشگر انسان و قلب زن میعادگاه عطوفت و مهربانی و عشق است. ازین حقیقت چشم پوشی نمی توان کرد.
صالحه وهاب واصل


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 09.03.2014


اینکه پورتال افغان جرمن آنلاین روزی را نه، بلکه هفته ایرا برای مقالات زنها و مردها در مورد زن تخصیص داده است، اقدامی است قابل تحصین و سپاس.
برای من این هفته حیثیت یک سیمینار آنلاین را داشت که از طریق آن با شخصیتها،اطلاعات، نظریات و راه حل های مختلف آشنایی پیدا نمودم. از خواندن آنها آموختم، زیرا بسیاری از آنها در نتیجۀ تتبع و تحقیق، با مسؤلیت تمام نوشته شده بودند، آنها را رهمنون کننده یافتم، زیرا با واقعیت های جامعۀ ما مطابقت داشتند، از آنها حظ بردم، زیرا نظریات خو را هم در آنها منعکس دیدم،. و اشعار زیبای آن عمیق ترین لایه های عاطفه ام را ملاقات نمودند.
از اینرو از همه دست اندرکاران پورتال افغان جرمن و از همه نویسنده ها ی متعهد به داعیۀ زن، منحیث یک زن افغان اظهار امتنان و شکران مینمایم.
علاوه بر این میخواهم از دوستان عزیز و محترم خواهش نمایم تا از لابلای مقالات شان جملات مؤجز را انتخاب نموده و برا ی کمپاین "تفکر، تحریر و عمل" برای ما بفرستند. تا از نظریات ایشان انسانهای بیشتری در کشور ما مستفید گردند.

با حرمت و محبت خواهرانه
شیما غفوری


اسم: ملیحه نایاب   محل سکونت: آسترلیا    تاریخ: 09.03.2014

دین اسلام که بر اساس عدالت و مساوات استوار می باشد، نه تنها که تعدد زوجیات با عدالت برابر نیست بلکه جفای بزرگ در حق زن مسلمان نیز به حساب می آید، و خداوند تعالی در سورۀ بقره خطاب به کسانیکه در حق زنان ظلم می کنند می فرماید، از آنهایی که در حق زنان جفا می کنند انتقام خواهد کشید.

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: نور محمد غفوری   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 08.03.2014

نورمحمد غفوری
۵ مارچ ۲۰۱۴ م. مطابق با ۱۴ حوت ۱۳۹۲ ه. خ.

تجلیل از هشتم مارچ

روز همبستگی بین المللی زنان جهان

امروز بتاریخ پنجم مارچ سال ۲۰۱۴ میلادی، مطابق با ۱۴ حوت سال ۱۳۹۲ هجری شمسی، هشتم مارچ روز همبستگی بین المللی زنان گیتی از طرف حزب ملی ترقی وطن تجلیل شد. محفلیکه به این مناسبت در تالار کنفرانس های دفتر مرکزی حزب با گویندگی محترمه سیمین گله څیړۍ، عضو شورای اجرائیهء حزب ملی وطن تدویر یافته بود، با تلاوت آیات چند از قرآن مجید آغاز یافت. در شروع محفل محترم داکتر محمد آصف بکتاش – معاون اول حزب ملی ترقی وطن بر مبارزات تاریخی و وضعیت کنونی زنان افغانستان روشنی انداخت. بعد از آن محترمه عادله کوهستانی به نمایندگی از شورای زنان حزب ملی ترقی وطن به مهمانان خوش آمدید گفته و بر ضرورت تشدید مبارزات زنان برای حقوق مدنی شان تاکید نمود. وی از زنان خواست تا در وقت رأی دادن به کاندیدان ریاست جمهوری توجه بیشتر به خرچ داده و از کاندیدی حمایت نمایند که به حقوق زنان عقیده داشته و برای کار عملی در این مورد اراده داشته باشد.

به تعقیب آن محترمه انیسه جان شعر عالی را بخوانش گرفت که در آن گلایهء زنان از مردان وطن مطرح گردیده بود. محترمه فرشته کاکر در بارۀ‌ تاریخچه روز بین المللی زنان و در باره مبارزات زنان افغان معلومات مفصل ارائه نمود. از بعضی زنان نام آور غرب ، شرق و کشور عزیز ما یادآوری بعمل آورد و هم درباره نقش زنان در امر تأمین صلح در کشور و تربیۀ صلحدوستانهٔ فرزندان کشور صحبت نمود.
به تعقیب آن محترمه مینا فضلی رئیسهٔ انجمن (کورس دانستنی های مفید) به سخنرانی پرداخته، به نمایندگی اعضای انجمن، روز بین المللی زن را به زنان حاضر و همه زنان جهان تبریک و تهنیت گفت. وی یاد آور شد که زنان درطول تاریخ در همه امور شانه به شانۀ مردان فعالیت نموده، چنانچه بعد از حضرت محمد ص اولین مسلمان زن بوده است و هم اولین شهید راه مجاهدت دین نیز زن بوده است. به تعقیب آن وژمه جان متعلم صنف هشتم در باره زن و موقف زنان در جامعه مقاله و شعر زیبای را بخوانش گرفت.
در اخیر محفل محترم نورمحمد غفوری عضو شورای اجرائیه حزب ملی ترقی وطن در بیانیۀ اختتامیه در بارهٔ مبارزات نظری و عملی حزب ملی ترقی وطن صحبت نمود. وی یاد آورشد که در ماه مارچ سال گذشته حزب ما در اکسیون جمع آوری ده هزارامضا برای دادنامۀ زنان افغان نقش فعال گرفت. برضد عدم توشیح «قانون عدم خشونت علیه زنان» در اکسیون که در داخل و خارج کشوربراه انداخته شده بود، فعالیت کرد. در این مورد اعلامیهٔ را به نشر سپرد که در آن مواضع حزب ما تصریح گردیده بود. همین حالا از «کمپاین تفکر، تحریر و عمل» حمایت مینماید واز طرح موجودیت روز خاص همبستگی جهانی با زنان افغان حمایت مینماید. ما برای به رسمیت شناختن (هشت جون) به حیث روز همبستگی با زنان افغان مبارزه مینمائیم.
نورمحمد غفوری از محترم کاندید اکادمیسن محمد اعظم سیستانی سپاس بعمل آورد که سی جلد کتاب به نام «وضع حقوقی زنان افغان از عهد امانی تا عهد کرزی» را بطور رایگان در اختیارش قرار داده است تا برای زنان مبارز توزیع نماید. اکثریت این کتاب ها به حاضرین این مجلس که در آتش جنگها و خشونت ها به ضرورت کار سیاسی زنان و مبارزۀ عدالت خواهانۀ صلح آمیز معتقد گردیده و برای بهبود زندگی زنان کشور پیکارمینمانید، هدیه گردید. همچنان از محترم پوهاند نجیب الله امرخیل که در تهیۀ امکانات مالی و پولی این مجلس سهم فعال و دلسوزانه گرفته اند، شکران و امتنان صورت گرفت.
در اخیر مجلس تحایفیکه از جانب رهبری حزب ملی ترقی وطن تهیه گردیده بود، به زنان مجلس توزیع شد و محفل بعد از صرف عصریه به پایان رسید.
پایان


اسم: فرزانه .ف   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 08.03.2014

ما تا حال به انسان که مفهوم مشترک زن و مرد است، اندیشیده ایم و از کارنامه های انسان که همانا پیشرفت افکار
و ذهنیت ها، پیشرفت تکنالوژی صنعت، اقتصاد و غیره سخن می زنم.
آیا گاهی بدین باور داشته ایم که در پشت پرده های این سیر تکامل جامعه بشری، زن نقش برجسته تر و والاتری نسبت
به آنچه تصور می کنیم، داشته است؟

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: اعطا امین   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 08.03.2014

روز زن به این امید خجسته باد که :
هیچ نو تولدی به جرم دختر بودن کشته نشود.
هیچ دختری کمتر از برادرش دیده نشود.
هیچ دختری از رفتن به مکتب ممنوع نشود.
...


اسم: ق کبیر   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 08.03.2014

امروز در خانه دختر = بچه
فردا در جامعه زن = مرد


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 08.03.2014

درود ها، سلام ها، سپاس و احترام من به شما دست اندر کاران افغان جرمن آنلاین که با بکشودن دربی بعد از خموشی ها، زنان افغان با نیروی اندیشه های گهر بار و قوت قلم رسای خود جلوه نمایی نمودند و شعله های فریاد های خود را به کهکشان ها رسانیدند، درین شعله های رنگین ناله ها و صدا ها و فریاد های درد جانکاه محرومیت ها، محکومیت ها، بیچارگی ها و اسارت های موجودی بنام زن در افغانستان نهفته بود.

من زنم، من مادرم، من خواهر دلسوز و مهربان تو ام، من موجودی ام سراپا لطف و محبت و شفقت و کرامت. مرا به نام انسان بشناس، حقم را نابخردانه پامال مکن، جهالت ات را صبغۀ دینی مده که الله پاک مرا مخلوق خود و مساوی با تو دانست، به من حق داد که روی باز در کنار تو دور خانه اش بگردم و طواف کنم و خدایم نگفت که کسب علم تنها بر مرد فرض است، خدایم دانایی و آگاهی زن و مرد را روشنایی و فرخندگی حیات شان خواند و در کتاب مقدسش گفت که در برابر مادر به قدر اوف سخن مگو.

من عظمت و صلابت این سوز و گداز را در نوشته های ناب و عالی خواهرانم که درین صفحه نوشتند یافتم و من نالش این درد را در سحر کلام لینا روزبه و نسیم اسیر یافتم.
این داعیۀ برحق انسانی است که استبداد عباء و قباء پوشان بی خبر از دین آنرا خفه کرده نمی تواند. دیگر عقب گرایان تاریک بین و کرسی نشینان بالا خانه و پائین خانه با تفویض قوانین ضد بشری، زن افغانستان را از حقوق حقه و مدنی شان محروم ساخته نمی تواند.
نصف طوفان خشم مردم، خشم داد خواهی زن است که فریاد بر می آورد:
«مـــــرا آنـــچــه خـلــق شـده ام بشناس و به حـقـم احترام کــن، مــن حـق تـرا به حیث انسان، به حیث همسر، فـرزنـد و برادر و همنوع، محترم می شمارم ، مــن مــال و ملک تـو نـیـم و هیچ نقصی در خلقت مـن نیست اگر ســـد راهـــم نشوی بسی کارها را از تــو بهتر و سنجیده تــر انجام می دهـــم و مــن موجود صلح و محبت و دوستی ام، نـــه جنگ جـــو و خون خــــوار. مـــرا بشناس و بـه حـقــم نـــاروا مکـــن.»


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 08.03.2014


در ویدیو کلپ دانشمند محترم ولی احمد نوری موضوع بحث، واقعیت گرایانه و عالمانه بوده و دارندۀ مفاهیم ارزندۀ قابل توجه به ارتباط موقف زن در جامعۀ ما است.

نوری صاحب همان طوری که نویسندۀ چیره دست و صاحب قریحه و کمال اند در نطاقی هم با صدای گیرا و جذاب خود توانمندی قابل ستایش دارند.

نوری صاحب! باقی عمر شمارا با صحت می خواهم و هرگز زمین گیرت نبینم، شما شخصیت های صادق، وطن پرست و خادم مردم غنیمت بزرگ استید.


اسم: لینا روزبه حیدری   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 08.03.2014

راه زن - به مناسبت روز جهانی زن

در چشم های من غم فردا نهفته است
در قلب من ز درد، گل سنگ شگفته است

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: گلچهره یفتلی   محل سکونت: xxx    تاریخ: 08.03.2014

بنام آنکه انسان و کائنات را آفرید!

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: شمع جاویدان   محل سکونت: xxx    تاریخ: 08.03.2014

اشک دامنگیر - بمناسبت روز جهانی زن

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: گروپ کاری کمپاین   محل سکونت: xxx    تاریخ: 08.03.2014

اندیشه های شما در مورد زن

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: آشا ابوی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 08.03.2014

سلام بر زنان غیور و شجاع افغان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عزیزه مهر اختر   محل سکونت: xxx    تاریخ: 08.03.2014

سال هاست روز هشتم مارچ بنام روز بین المللی زن مسما شده، و درهرگوشه وکنار و به خصوص در کشور های
اروپایی، محافل ونشست هایی بدین مناسبت دایر می گردد. سخن رانی های هم در باره مقام وارزش زن در جامعه
صورت می گیرد. اما، باید با ت ا سف یاد آور شد که در کشور ما یعنی افغانستان به هیچ صورت ارزش های به
رسمیت شناخته شدۀ جهانی قابل تطبیق نبوده ونیست .

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 08.03.2014


مشکلات زنان افغانستان بسیار اند، ولی مشكل اساسي زن افغان سنن حاكم بر جامعه و نبود آگاهي درست آنان از شرايط اجتماعي واقتصادی در كشور مي‌باشد.


اسم: نادرشاه سدوزی   محل سکونت: پاریس مورخ 2014.3.8    تاریخ: 08.03.2014

این روز فرخنده وخجسته را برای تمامی خانم ها و بخصوص خانم های هم وطن خویش از صمیم قلب تبریک گفته و ارزومندم که آن حالت وحشت بار که در دوران طالبان بالای شان تحمیل می گردید دوباره تکرار نگردد. برای شان باز هم خوشبختی، موفقیت تام در همۀ امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهانم.


اسم: نظیفه فارانی    محل سکونت: المان     تاریخ: 08.03.2014

ناپلئون
اگر مي خواهيد اندازه تمدن و پيشرفت ملتي را بدانيد ، به وضع زنان آن ملت نگاه کنيد

موريس مترلينگ
به هيچ زني بر نخورده ام که حداقل يک نشانه مثبت در او نباشد .

دکتر علی شریعتی
زن درد مي كشد و مرد در چُرت آنست كه كودك دختر نباشد ....
زن بي خوابي مي كشد ومرد خواب حوريان بهشتي را مي بيند ....

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: فاروق اعظم   محل سکونت: افغانستان     تاریخ: 08.03.2014

سلامونه
د ښځو سره لویه مرسته داده چی په هیواد کی جنګ ختم سي. هغوی نور ونه ژړول سي، کونډي، وراري او بوري نسي. د ښځو په مقابل د تاوتریخوالی یو له مهمو عوامل څخه بیکاري ده. نارینه چی کور په پسې وي خو کار او عاید نه لری؛ د هغه اعصاب خراب وي او خشونت کوی. کله چی یوه سړی ټوله ورځ د خټور د مزدورۍ لپاره د ښار په یو چوک کی تیره کړي وي خو کار نه وي ورته پیدا سوی او تش کور ته راسی او ښځه یی د اولاد د لوږي د فشار له سببه ورته ووایی چي سړیه څه وخورو؟ ولی دي ښځه کول او کوچنیان دی زیږول چی ساتلای او روزلای یې نسې. دغه وخت د نارینه اعصاب له کنتروله ووزی او د خپلی ښخي په مقابل کی له خشونت څخه کار اخلي. خارجیانو پر افغانو جنګ ترپلی دی؛ په ملیاردونه دالره یی و غلو، ناقضین حقوق بشر او د ښځو زورونکو ته ورکړه. وس یی هم ملاتړ کوی او په راتلونکی کی یی د ملت پر سر تحمیلوي. هغوی ته وویل سی د جنګسالارانو، د بشر دحقوق د ناقضینو او د ښځو د زورونکو ملاتړ بس کړي. د امریکا کانګرس د افغانستان د راتلونکی کال لپاره ۷۹ ملیارد دالره منظور کړه چی په هغو کی یونیم د ملکی خدماتو او ۷۷.۵ ملیارد د نظامی کارو لپاره دي. ددی خبری دا معنی چی ۷۷.۵ ملیارده د افغانستان د تخریب او ۱.۵ ملیارد د تعمیر (؟) لپاره دی. د دا دومره پیسو ډیره برخه به د افغان ښځو د ژړولو او زوروولو لپاره لګیږي. امریکا ته وویل سی د ښځو په مقابل کی دی زورواکان او د بشر د حقوق ناقضین نه حمایه کوي


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 08.03.2014

تاروزيكه زن به حقوقي كه برايش منحيث يك زن قايل شده قناعت نمايد روزش تار خواهد بود. 
 زن قبل ازهمه بايد ادعا نموده ثابت سازد كه داراي حقوقي بمثابه انسان است ، نه زن . صرف دراين صورت است،  كه زن  داراي حقوق مساوي با مرد ، كه حاصل جمع شان انسان
را ميسازد، ميگردد. 

خواهر عزيز، دخترنازنين ، مادرمهربان .................... وبالاخره اوزن زيبا فرياد بكش ، چيغ بزن ، صداكن وادعا نما" من انسانم ، انسانم ، انسانم "

پايان - عزيزي


اسم: نورمحمد غفوری   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 08.03.2014

فرخنده باد هشت مارچ ، روز همبستگی بین المللی زنان جهان

حزب ملی ترقی وطن روز هشتم مارچ- روز همبستگی بین المللی زنان جهان را به همه زنان افغانستان و زنان تمام جهان تبریک و تهنیت عرض میدارد و برای ایشان در مبارزهٔ حق و عدالت موفقیت های عظیمی را تمنا مینماید.

حزب ملی ترقی وطن برای احقاق حقوق حقهٔ زنان مبارزهٔ خستگی ناپذیر و دوامدار نموده، در همه فعالیت های خویش وضع زنان را به حیث قشر اجتماعی تحت فشار و ستم در نظر گرفته و برای رهایی شان از زنجیرهای استبدادی و سنتی مردسالاری، بخاطر اصلاحات متداوم وعلماً سنجیده شدۀ تدریجی مبارزهٔ فعال، مسالمت آمیز و قانونی مینماید.

حزب ملی ترقی وطن معتقد است که ترقی و پیشرفت اجتماعی کشور بدون سهم گیری فعال و همه جانبهٔ زنان غیر ممکن میباشد. برای اشتراک فعال زنان در مبارزه برای آزادی، صلح، عدالت اجتماعی و همبستگی ملی به تساوی چانس ها و حقوق همه افراد جامعه، منجمله زنان و مردان ضرورت است. از همین روحزب ملی ترقی وطن در بخش امور اجتماعیٍ اهداف مرامی خویش در نخستین مادهٔ آن به این موضوع تأکید نموده و «پایان دادن به اشکال مختلف تبعیض و انواع مظالم اجتماعی بخصوص به مناسبات مردسالارانهء قرون وسطایی حاکم بر زندگی برده وار زنان که سنگین ترین بار بی عدالتی و ستم اجتماعی را بر دوش می کشند.» از جملهٔ مهم ترین وظایف حزب برشمرده است. حزب ما همچنان «تأمین مساوات میان شهروندان، تطبیق یکسان قانون بالای همه و تأمین عدالت اجتماعی» را خواستار بوده، «در راه تحکیم وحدت ملی و رفع هرنوع تبعیض و امتیاز میان شهروندان کشور در راه مشارکت سیاسی» سعی و تلاش خستگی ناپذیر را انجام میدهد.

حزب ملی ترقی وطن «تأسیس بیمه های اجتماعی به هدف تأمین رفاه همگانی و حمایت از شهروندان کشور در هنگام تقاعد، بیکاری، بیماری، ناتوانی، دوران پیری، معلولیت، معیوبیت، حوادث و آفات طبیعی» را جزٔ مرام خویش قرار داده، برای «ایجاد مراکز صحی و درمانی، مراکز حمایت طفل و مادر در همه ولسوالی ها و نواحی شهر ها، توسعه و تضمین خدمات صحی رایگان، تأمین حفظ الصحۀ محیطی، آب صحی آشامیدنی و وقایۀ مردم در برابر امراض ساری و پرازیتی بخاطر تأمین صحت همگان» جدو جهد مینماید. «حمایت از یتیمان و بیوه زنان، معلولین و معیوبین جنگ و بحران کشور، تعین احصائیۀ دقیق آنها، مواظبت همیشگی و بدون تبعیض از آنان، فراهم آوری شرایط مناسب زندگی و امکانات کار و خدمات اجتماعی و جلب حمایت مؤسسات داخلی و خارجی از آنها» نیز از زمرهء اهداف عمدۀ حزب ما میباشد، که همۀ آنها بحیث کامپلکس مجموعی فکتورها در بهبود شرایط زندگی زنان نقش بسزای خویش را ایفا مینماید.

حزب ملی ترقی وطن به صراحت اعلان میدارد که از حقوق حقۀ همۀ زنان افغانستان، در هر جا و هرزمان با تمام امکانات خویش دفاع نموده و متحد ثابت و بااعتماد نهضت ها، سازمانها و اکسیون های آنها در داخل و خارج از کشور میباشد. از ابتکارات اشخاص، سازمانها و گروپ های کمپاین بخاطر پشتبانی از هشتم مارچ و تعین هشت جون بحیث روز ویژۀ همبستگی بین المللی زنان و مردان جهان با زنان دردمند افغانستان، مبارزه نموده، حمایت خویش را اعلان میدارد.

فرخنده باد روز هشتم مارچ، روز بین المللی همبستگی زنان سراسر جهان!

به پیش در راه مبارزۀ بی امان برای احقاق حقوق حقۀ زنان افغانستان!

کمیسیون آموزش و فرهنگ حزب ملی ترقی وطن

کابل- افغانستان، ۷ مارچ سال ۲۰۱۴ میلادی
مطابق با ۱۶ حوت سال ۱۳۹۲ هجری شمسی


اسم: زرغونه احمدزی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 07.03.2014

اگرمیخواهید دختران تان به مشکلات روانی وجسمی دچارنگردند، باید از ازدواج زیر سن آنها خوداری کنید .

زرغونه احمدزی-از کابل


اسم: زرغونه عبيدی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

خداوند به زن بخشی از توانایی اش را در تولد انسان و بقای نسل هدیه نموده است. در قفس سینۀ هر زن قلب مادری، دختری، خواهری و همسری عاشقانه در تپش است. توهین به زن، توهین به بهترین شاهکار خداوند است.

زرغونه عبيدی


اسم: زرغونه ژواک   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

ښخه په افغانی ټولنه کی د مینی ،مهربانی ،صداقت او حیا بیلګه دی.

زرغونه ژواک


اسم: شمع جاویدان   محل سکونت: ...    تاریخ: 07.03.2014

تمدن مخلوق مشترک و دوشادوش زنان ومردانی است که خستگی ناپذیر وپرتوان در عرصهءاجتماع درخشیده وهر یک به اندازهء توان ونیروی خود,سنگی بر بنای آن نهاده است.
شمع جاویدان


اسم: حمیده ځلا-   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 07.03.2014

ددی لپاره چی دافعانو میندو او ښځو ژوند له ناخوالو خلاصی ومومی باید دنن ورزی دماشوم په ښه روزنه زیار وویستل شی او سالمه پالنه یی وښی.
حمیده ځلا- از مزار شریف


اسم: شیرین نظری   محل سکونت: ...    تاریخ: 07.03.2014

راههای بیرون رفت خشونت دربرابرزنان: قانون منع خشونت علیه زنان تصویب و هم چنین قانون خانواده طرح وتصویب شود باید قوانین نافذه کشور صد درصد دردست اجرا قرارگیرد.

شیرین نظری


اسم: سيده طلوع   محل سکونت: ...    تاریخ: 07.03.2014

کار تربیوی ، اجتماعی وآموزشی در میان اتباع کشور اعم از مردان وزنان به خاطر جلوگیری از خشونت چه در مقابل زنان وچه در جامعه باید در صدر وظایف حکومات وسازمانها قرار داده شود.
سيده طلوع


اسم: گران   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

موږ به په ټول توان د «تفکر، لیکنې او عمل» د کمپاین د مفرداتو د پلي کولو له پاره ستاسو مبارزو ، وطن پرستواو انسان دوستو خویندو سره ګامونه او چت او مخ په وړاندې روان یو.
ارواښاد الفت صاحب وایی
ښځه حق لری د ژوند او کار کولو—لکه نر د لیاقت څرګندولو
امیر محمد ګران


اسم: میر   محل سکونت: اتریش    تاریخ: 07.03.2014

در سرزمینی که فرهنگ سنتی نا درست حاکم باشد و قانون مدنی آن ، حافظ و پاسدار قوانین ارتجاعی ، زنان را کر ، کور ، گُنگ و مردان را سلطه گر ، ممتاز و زمانی هم بیغیرت می سازد.
میر غوث الدین میر


اسم: علومی   محل سکونت: ...    تاریخ: 07.03.2014

دانش قوی ترين وسيله قدرت مند ساختن زنان است.
ناهید علومی


اسم: زرغونه عبيدی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

تنها در تساوی حقوق زن و مرد و احترام متقابل به همدیگر میتوان بخش عمدۀ ناملایمات زندگی زنان را در افغانستان کاهش داد.

زرغونه عبيدی


اسم: یلدا کرزی   محل سکونت: ....    تاریخ: 07.03.2014

من عقیده دارم که یگانه راه اصولی و اساسی بیرون رفت زنان از خشونت گسترش تعلیم و تربیه و آگاهی زنان و مردان خانواده است تا از حقوق همدیگر آگاه شوند و زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند بتوانند از حق خود با منطق و استدلال دفاع نمایند.

یلدا کرزی


اسم: عباسی   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 07.03.2014

حق مشروع زن با بی مبالاتی ها، هرزگی ها و بی بندوباری های تقلید شده و وارد شده مغالطه نگردد. این خود زن افغان است که تمام شرائط جامعۀ خودرا واقع بینانه شناسایی نموده برای تأمین حقوق مشروع خود توأم با عزت، وقار و کرامت مبارزه نماید.

عارف عباسی


اسم: حمیده ځلا   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 07.03.2014

یوه پوه ښځه نړی له ناخوالو څخه دخلاصون لور ته بیو لی شی ؛نو دښځو لپاره پوهه تر لاسه کول اړین دی.

حمیده ځلا


اسم: خاتول مهمند   محل سکونت: ناروی    تاریخ: 07.03.2014

وقتی زن را که نصف پیکر جامعه است، بی پیکار میسازند، وقتی افکار پر ماجرا دست و پای و افکار او را با خشونت فزیکی و لفظی میشکند، وقتی شهر ها، حانه ها و هر مکان دیگر برای او جهنمی بیش نیست، چطور میشود به آن درد دیده گان این روز را تهنیت گفت؟

خاتول مهمند


اسم: ملیحه ترکانی   محل سکونت: اتریش    تاریخ: 07.03.2014

بایدهشتم مارچ را به روزاعتراض زنان ستمدیدۀ ما علیه هر گونه نابرابری و ستم تبدیل کنیم

ملیحه ترکانی


اسم: هما اسپارتک   محل سکونت: ...    تاریخ: 07.03.2014

از آنجائيكه تعليم و تربيت زنان، هميشه از لحاظ مذهبى و ساختار جامعهء سنتی ما با موانع مواجه اند، لذا لازم است اين معضلۀ بزرگ اجتماعى، مطابق قانون و تائيد مقامات معتبر عدلى و قضائى كشور، به شكل اجبارى و به مثابه يك مكلفيت براى عموم زنان، درج قانون اساسى كشور گردد!

هما اسپارتک


اسم: سیمین بارکزی   محل سکونت: افغانستان    تاریخ: 07.03.2014

من بغض ترکیده انسان ستمدیده افغانستان هستم؛ به خصوص انسانی که در وطن ما جنس دوم تلقی می شود. یعنی
زن افغان.

سیمین بارکزی


اسم: حمیده   محل سکونت: مزار شریف    تاریخ: 07.03.2014

تحقیر زن تحقیر کردن انسانیت است

حمیده ځلا- از مزار شریف


اسم: وفا   محل سکونت: ...    تاریخ: 07.03.2014

ندای برحق زنان چون جرقه يی نهضتهای اجتماعی وسياسی را رنگ وسيمای تازه بخشيده و طنين آهنگين آن کاخ ستم وخرافات را به لرزه در آوده است.

صديق وفا


اسم: شالیزی   محل سکونت: ....    تاریخ: 07.03.2014

برای محو خشونت علیه زنان باید اولتر از همه سطح آگاهی مرد ها بلند برده شود تا ارزش زن را بدانند و احترام و حرمت به شخصیت زن را یاد بگیرند.

نسرین شالیزی


اسم: صافی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

د افغانی ښځو غږ باید چی ټول افغانان سره یوځای پورته کړی۰ دا ښځه ده٫ چی مور٫ لور٫خور او میرمن ده او د هری ټولنی نیمایی او اساسی قشر جوړوی۰ که ښځی ارامه او هوسا واوسی په هماغه اندازه ټولنه او کورنی ارامه وی۰ یوه ټولنه هیڅ کله هم پرمختګ نه شی کولای ترسو چی ښځی په کی فعاله برخه و نه لری۰

گل رحیم صافی


اسم: نسرین   محل سکونت: ....    تاریخ: 07.03.2014

نقش زنان با افتخار و پیشتاز در هر زمان به خاطر آزاد خواهی و سازندگی در جهان و در کشور ما اثر گزار میباشد.

نسرين اسحق زی


اسم: علومی   محل سکونت: ....    تاریخ: 07.03.2014

جنبشها وحرکتهای زنان مانند کمپاين ( تفکر، تحرير وعمل) می تواند توجه جامعه وجهان را به ماهيت خشن وابعاد خشونت عليه زنان معطوف داشته وبرای دستيابی به برابری حقوقی، اجتماعی،سياسی و اقتصادی زنان گامهای موٍثر بردارد.

ناهيد علومی


اسم: صافی   محل سکونت: ....    تاریخ: 07.03.2014

برای حذف خشونت علیۀ زنان در قدم اول محو بیسوادی و بلند بردن سطح آگاهی مردم در کشور ضروری میباشد

رحیمه صافی


اسم: یلدا کرزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

زنان می باید در اقتصاد خانواده سهیم شوند تا به حیث عنصر مفید و فعال در فامیل، جامعه و مملکت شناخته شوند.

یلدا کرزی


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

هرگاه َپرهای یک بال شاهینی را بکنی، با وجود داشتن بال دومی، او دیگر شاهین بلند پرواز نیست.
من تعجب نمیکنم که چرا جامعۀ افغانی در چنین مصیبتی دست و پا میزند، چونکه یک بال او با زنجیر های تعصب بسته شده است.

شیما غفوری


اسم: ابراهیم نعیمی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

زموږ په هیواد او نورو ورته هیوادونو کی د ښځی دنده دومره بی ارزښته حسابیږی چی ګواکی ښځه هیڅ نه کوی. علت یی دادی چی د کور ښځی په نیغه په تولید کی برخه نه لری، په دی مانا چی سمدستی نغده پیسه کورته نه راوړی.
ابراهیم نعیمی


اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.03.2014

قلم بدستان که شمع های روشنگر در ظلمات جامعه هستند، باید مسئولانه در نشست ها ، مهمانی ها وهرجایکه با مردم ودوستان ملاقی میشوند. با مغز سرد وقلب داغ عوامل پیدایش خشونت را همانطوریکه عینیت دارد واضح سازند. از ذهنی گری و خواسته های خود اکیدا ً پرهیز نمایند . ضرورت وخواست جامعه را اولویت بدهند
مسعود فارانی.


اسم: عبدالرزاق " زنده "   محل سکونت: شهرتالقان    تاریخ: 07.03.2014

ما دریک کشور اسلامی زنده گی داریم بر علاوه از ارشادات قرآنی وسنت محمدی ،قوانین وضعی نیز در کشور نافذ است که حقوق زن را مشخص نموده است،اما باوجود این همه خشونت علیه زنان روز افزون است.ریشه اصلی این مشکل را باید جستجو کرد و دریافت و راه حل بدان سنجید. به نظر بنده بزرگترین عامل عدم تطبیق قانون در کشور همانا اتکای به مصلحت گرائی در نظام است .هرگاه افراد متعهد و وفادار به آرمانهای والای اسلامی و انسانی درنظام جای گیرند،انسانهای فرصت طلب واستفاده جو از بدنه قوه مجریه کنارزده شوند زمینه تطبیق قوانین فرهم خواهد شد .


اسم: Ghafury   محل سکونت: Germany    تاریخ: 07.03.2014

http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/kazem_sa_women_issues.pdf


اسم: خیرالله   محل سکونت: خیر خانه    تاریخ: 06.03.2014

آغای فارانی! لطفاٌ جوامع پیشرفته را اول تعریف نماید. اگر بسیار زیاد عمیق شده بتوانید مشکل امروزی بشر و طبعیت جوامع پیشرفته است.

با عرض سلام


اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 06.03.2014

چگونه میتوانیم «باید» ها و«شاید» ها را درزمینه عملی سازیم؟ برای این امر مهم در قدم اول قلمبدستان که شمع های روشنگر در ظلمات جامعه هستند مسئولانه در نشست ها ، مهمانی ها وهرجایکه با مردم ودوستان ملاقی میشوند. با مغز سرد وقلب داغ عوامل پیدایش خشونت را همانطوریکه عینیت دارد واضح سازند. از ذهنی گری و خواسته های خود اکیدا ً پرهیز نمایند . ضرورت وخواست جامعه را اولویت بدهند.
رسیدن به خواسته های جامعه و رفع مشکلات، مستلزم چند نکته اساسی است.
1 : در زمینه، شخص مسئول وخیر اندیش خود را با تاریخ گذشتۀ جوامع پیشرفته تا حد امکان آگاه ساخته اقدام عملی نماید. ( مسلح به جنگ مشکل برود.)
2: شرایط موجوده را عمیق مدنظر داشته باشد وبداند که تجربیات گذ شته برشرایط موجوده چگونه تاثیر گذار است. ( فهمیدن میکانیزم کار.)
3: بگفته های خوب وبد دیگران با حوصله مندی گوش فرا دادن وبا نتیجه گیری ازنظرات آنها نظر خود را پیشکش نمودن. (دقت در کار )
4: عقاید مردم را صادقانه احترام گزار بودن وبا نظر داشت عقاید آنها، راه حل را پیشنهاد نمودن. (اعتبار کار )

این چند نکته یاد شده بسیار عملی وراه گشا است. بشرط آنکه در اجرای آنها شخص خود بینی وبزرگ بینی اشرا مطلق گنار بگذارد تا با مردم اصطکاک صورت نگیرد و عاری ازتوقع پاداش باشد.

در غرب چنین شد که ثمره نیکی ببار آورد.
با عرض حرمت مسعود فارانی



اسم: Hamidulla Obaidi    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 06.03.2014

زن را پیش از همه به حیث یک موجود مستقل و انسان تام الحقوق برابر با مرد باید در نظر گرفت و سپس به حیث مادر ،‌خواهر ،‌همسر و یا دختر


اسم: Sham Jawidan    محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014

تمام افراد بشر اعم از زن ومردآزاد به دنیا می آیند واز لحاظ حیـثیت و خقوق با هم برابراند.(ماده اول اعلامیه ی جهانی حقوق بشر ) باید گفت که تمدن'مخلوق مشترک و دوشادوش زنان ومردانی است که خستگی ناپذیر وپرتوان در عرصهءاجتماع درخشیده وهر یک به اندازهء توان ونیروی خود,سنگی بر بنای آن نهادندو در اثر تلاش آنان هم چنین در زندگی ما تأثیر گذاربوده وانسان کنونی،موفقیت،وسایل،ابزارها وجلال وجبروت دنیایی خود را مدیون آنان است.لازم به گفتن نیست که اگر کسی بخواهد تأثیر هر یک از زنان یا مردان را در خلق وجریان تمدن نادیده گرفته یا نقش یکی را پررنگ ترودیگری را کم اثر جلوه دهد، فقط خود را فریفته است وبه خود جفا کرده است وبا این توهمات،تاریخ دگرگون نشده وزحمات ورنج های گذشتگان فراموش نخواهد شد. هویدا، است که (زنان)درکنار مردان دنیا را «تغییر»داده اند وخواهند داد.


اسم: Ghousuddin Mir   محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014

در سرزمینی که فرهنگ سنتی نا درست حاکم باشد و قانون مدنی آن ، حافظ و پاسدار قوانین ارتجاعی ، زنان را کر ، کور ، گنگ و مردان را سلطه گر ، ممتاز و زمانی هم بیغیرت می سازد . روزی نیست که ما با موج وسیعی از درنده خویی ها ، خشونت ها ، در مقابل زنان از طرف بنیادگرایان با خبر نشویم . در ینجا قابل یاددهانی میدانم ، در جامعۀ مرد سالار ، مردان هیچگاهی از موقف خود منصرف نخو...اهند شد ، در نظام های ارتجاعی هر روز کوشش بعمل می آید تا موقف و امتیازات مرد ها را مستحکم تر سازند ، حفظ آداب ، و سنن کهنه ، قوانین مدنی نابرابر ، با مرتجعین سلطه جو بر زن ، پیوند های تنگاتنگی دارند . زنان نباید دست زیر الاشه نشسته منتظر بمانند که دیگران صدای اعتراض شانرا بلند کنند ، یا هر یک سال انتظار بکشند ، تا هشتم مارچ برسد ، در محافل و یا تظاهراتی فریاد های مظلومانۀ خود را عیلۀ نابرابری ها بلند کنند . مبارزات بر حق و حماسه های ماندگاری شما ، ثبت تاریخ می شود ، جزیی ترین فروگذاشت ، تمام مبارزات حق طلبانۀ تانرا کمرنگ می سازد ، اجازه ندهید که حکم رئیس جمهور تعداد شما را در پارلمان و سایر ارگان های دولتی کاهش دهد . در خاتمه برای کمپاین « تفکر ، تحریر و عمل » این جمله کوتاه را قسم یک مقوله می نویسیم . « خواست زنان ما این باشد که : قانون اساسی بر مبنای برابری ، موافق به شرایط زمان و مکان ، برای همه شهروندان بخصوص زنان بوجود آید. ،
وسلام


اسم: سیمین بارکزی   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 06.03.2014

انگیزه اعتصاب من - به مناسبت روز جهانی زن

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ابراهیم نعیمي   محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014


ښځه په پرمختللو ټولنوکې هم ترنارینه ډیرکارکوي

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: فرزانه .ف   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 06.03.2014


تحفۀ حامد کرزی به مناسبت 8 مارچ

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ناهید واسعی   محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014


درب اسارت - اهداء به زنان کشورم

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ف،هیرمند   محل سکونت: France    تاریخ: 06.03.2014


روز همبستگی زنان را به روستا ها ببریم

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: لطیفه نوری   محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014


تجلی زن - اهداء به زنان افغانستان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سیما رزمی   محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014


آیا زن هنوز هم باید شکنجه شود؟

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: آرزو نیکبین   محل سکونت: xxx    تاریخ: 06.03.2014


زن معجزه خداست - اهداء به زنان کشورم

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: ملال موسی نظام   محل سکونت: usa    تاریخ: 06.03.2014


در تشکیل مکاتب افراط گرایی دختران، دولت افغانستان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: عارف عباسی   محل سکونت: usa    تاریخ: 06.03.2014


روز جهانی زن و بهبود حال زنان در افغانستان

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: سید عـبدالله کاظم   محل سکونت: usa    تاریخ: 06.03.2014


داعیه ای بنام «حقوق زن» در کشور!

متن مکمل این مضمون را اینجا کلیک کنید و بخوانید...

اسم: هما سپارتک   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.03.2014

از آنجائيكه تعليم و تربيت زنان، هميشه از لحاظ مذهبى و ساختار جامعهء سنتی ما با موانع مواجه اند، لذا لازم است اين معضله اى بزرگ اجتماعى، مطابق قانون و تائيد مقامات معتبر عدلى و قضائى كشور، به شكل اجبارى و به مثابه يك مكلفيت براى عموم زنان، درج قانون اساسى كشور گردد!

هما اسپارتک


اسم: زرغونه ژواک   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.03.2014

ښخه د مینی ،مهربانی ،صداقت او حیا بیلګه دی په افغانی ټولنه کی


اسم: هما سپارتک   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.03.2014

زن(مادر)، بوجود آورنده، رشد و تربیه کننده، نزديکترين حمايت کننده و اولين آموزگار کودک، یعنی تمام بشریت است. پس زن را بايد به زيور علم آراست.سپردن كودك به مادر بيسواد، در حقيقت فرد بيسوادى ديگرى را به جامعه افزودن است!
هما سپارتک


اسم: اسرار حامد   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.03.2014


وقتی حجم بزرگی از اجتماع را در یک روز باید تجلیل کنی کاستن از این حجم است و زن ها را همین اجتماع کم می کند با تجلیل .
اسرار حامد مقتدر


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.03.2014



چی طور میشود اصالت هشت مارچ را پذیرفت وقتی در سرزمین من دستان سلاخ نما گوش، بینی و لبهای یک زن را می برد. وقتی زن را که نصف پیکر جامعه است بی پیکار میسازند ، وقتی افکار پر ماجرا دست و پای و افکار او را با خشونت فیزیکی و لفظی می شکند، وقتی شهر ها ، خانه ها و هر مکان برای او جهنمی بیش نیست . چی طور میشود به آن درد دیده گان این روز را تهنیت گفت؟
خاتول مهند


اسم: شیما غفوری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.03.2014

حذف خشونت عليه زنان مستلزم آنست که نخست بر آزادی، امنيت، وقار وحيثيت ذاتی زنان معترف ومعتقد بود. زمانی ميتوان به چنين حقوق مسلم لبيک گفت: که حقوق مدنی وسياسی زنان مراعات شود و حقوق يکسان آنان درجامعه به وسيلهء قانون واخلاق اجتماعی تسجيل يابد
ناهید علومی


اسم: سلیم آزاد   محل سکونت: کابل    تاریخ: 03.03.2014

ارسالی سیستانی

خطر اشرف‌المدارس را جدی بگیرید!

8 صبح:دوشنبه ۱۲ حوت ۱۳۹۲

پاکستان به‌صورت فعالانه از طالبان در افغانستان بهره برده و در عین حال عربستان سعودی می‌کوشد که با تقویت گروه‌های افراطی سنی، نفوذ شیعی ایران در کشورهای منطقه را ضربه بزند. به این ترتیب، گروه‌های افراطی مذهبی بخشی از استراتژی امنیتی کشورهای فوق در منطقه است. از این خاطر، گروه‌های افراطی از شکل جنبش‌های مذهبی بیرون شده و در پس‌شان مقاصد نظامی و استخباراتی کلانی نهفته است. دولت‌های آسیای میانه با درک همین موضوع به‌شدت نسبت به رشد اسلام سلفی در کشورهای خود حساس‌اند. چون آن‌ها افراطیت مذهبی را نه یک مشکل عقیدتی بلکه تهدیدی برای امنیت ملی خود به حساب می‌آورند.

گزارش بی‌بی‌سی در مورد فعالیت‌های یک مدرسه دینی در کندز به نام «اشرف‌المدارس» خطر گسترش افراطیت مذهبی و طالبانی در افغانستان را می‌نمایاند. گسترش خاموشانه‌ی چنین مدارسی در ولایات مختلف در میان جدال‌های سیاسی روزمره‌ی کابل جدی گرفته نمی‌شود، ولی در آینده کشور را با تنش‌ها و بحران‌هایی مواجه خواهد ساخت که امروز پاکستان درگیر آن است.
بنا به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، آموزش‌های دینی در «اشرف‎المدارس» کندز آمیخته با سیاست و مغایر با فرهنگ و سنت‌های رایج در افغانستان است؛ از جمله شاگردان آن شنیدن رادیو، دیدن تلویزیون، گرفتن عکس، بزرگداشت روزهایی مانند روز معلم، مادر، سال نو، تولد و نیز کار کردن زنان در بیرون از خانه را حرام می‌دانند. مدرسه «اشرف‌المدارس» توسط مولوی عبدالخالق و مفتی سراج‌الدین از ملاهای بانفوذ ولایت کندز، چهار سال پیش بنیان‌گذاری شده و در حال حاضر شش هزار دختر در آن درس می‌خوانند. به‌گفته گردانندگان اشرف‌المدارس، این مدرسه شاخه‌هایی هم در‎ تخار و بغلان دارد و قرار است که در ۹ ولایت دیگر از جمله کابل پایتخت نیز شعبه ایجاد کند.
شاگردان اشرف‌المدارس، با مکاتب دولتی به‌شدت مخالف هستند و بر این باوراند که در این مدارس، احکام دین به‌صورت کامل تطبیق نمی‌شود. به‌گفته خانم هاشمی، رییس مدرسه دولتی المومنات در کندز که ۵۰۰ دانش‌آموز دختر در آن درس می‎خوانند، شاگردان اشرف‌المدارس حتا در مواردی او و دیگر شاگردان مدارس دولتی را کافر خوانده‌اند: «حتا دختران کاکایم که خیلی با من صمیمی بودند، پس از شامل شدن در این مدرسه رفت‌وآمد را با ما و تمام فامیل قطع کردند. دلیل‌شان این است که شما کافر هستید و ما مسلمان. می‌گویند شما به عروسی‌ها اشتراک می‌کنید و ما نمی‌کنیم. نمازی که شما می‌خوانید غلط است و نمازی که ما می‌خوانیم درست.»

نگاه طالبی به مذهب

اشرف‌المدارس در نوع خود تازه نیست، کاپی مدارس مشابه در پاکستان و کشورهای عربی منطقه است که خاستگاه گروه‌های تندرو مذهبی به حساب می‌آید. طالبان افغان محصول چنین مدارسی‌اند. از این‌رو، اشرف‌المدارس با این‌که مدعی است مسایل مذهبی را به دختران جوان می‌آموزد، اما این نوع آموزش مذهبی خلاف اسلام معتدل و سنتی رایج در افغانستان است. برداشت‌های افراطی از مذهب جنبش‌های طالبی و سلفی‌ای را خلق کرده که هم امنیت کشورهای منطقه را تهدید می‌کند و هم نظم صلح‌آمیز اجتماعی جوامع مسلمان را.
به سوریه نگاه کنید که چگونه گروه‌های تندرو سلفی که ریشه‌های ایدیولوژیک‌شان به مدارسی از نوع اشرف‌المدارس می‌رسد، انقلاب مردم سوریه علیه رژیم بشار اسد را به قبضه خود در آورده و انواع خشونت‌های فرقه‌ای و انسانی را در این کشور دامن می‌زنند. تنش‌های فرقه‌ای شیعه و سنی و توجیه تروریسم زیر نام جهاد مهم‌ترین میوه‌های ایدیولوژیک چنین جنبش‌ها و تحریک‌هایی در منطقه است.
جالب است که وزارت معارف در گذشته مدعی بود که با گشایش مدارس مذهبی در داخل خاک افغانستان، جلو افراطیت و طالبانی شدن جوانان افغان گرفته شده می‌تواند. اما ظاهرا این موضوع همانند سایر حرف‌های مقامات دولتی، ادعایی بیش نبوده است. لازم نیست که یک شاگرد افغان به پاکستان رفته و آموزش تندروانه‌ی مذهبی را فرا گیرد. به پول شیوخ عرب و اندیشه‌های افراطی سلفی و طالبی، اکنون همان اندیشه‌ها را کندز و هرات و کابل فرا گرفته می‌توانند. نظارت دولت هم بر نصاب تعلیمی چنین مدارسی صفر است.
مساله اصلی نه رفتن جوانان افغان به مدارس مذهبی پاکستان بلکه فراگیری اندیشه‌های افراطی مذهبی است که خطری چون طالبان را در کشور ایجاد کرده می‌تواند. افراطیت مذهبی در کشورهای مختلف نشان داده که همگرایی مذهبی و نظم دموکراتیک و مدنی جوامع را برهم می‌زند. رشد گروه‌های رادیکال به نوعی در آینده مخالفت‌های نظامی را علیه حکومت مرکزی دامن زده و هدف آنان ایجاد یک حکمروایی سیاسی مطلق‌العنانی از گونه امارت تروریستی طالبان است. بدون شک، جا زدن برداشت‌های افراطی سلفی و طالبی زیر نام اسلام بسیاری از منتقدان را وادار به سکوت می‌کند. این‌که وزارت معارف نمی‌تواند به نصاب چنین مدارسی دست بزند ریشه در همین ترس دارد. زیرا، گروه‌های افراطی رشدیافته در چنین مدارسی با سلاح تکفیر، مقامات دولتی و فعالان مدنی را به عقب‌نشینی وادار می‌کند.
اما نباید چنین باشد. کشورهای پیشتاز اسلامی چون ترکیه و اندونیزیا برای ما مدل پیشرواند، نه امارت طالبی و خلافت گروه‌های سلفی در عربستان سعودی. مدل ترکیه و اندونیزیا به کشورهای اسلامی کمک می‌کند که به کمک سرمایه‌گذاری روی دانش و علوم جدید، رابطه باز با جهان بیرون و برقراری یک حکومت مدنی اهل تسامح و تساهل، از وضعیت رقت‌بار فعلی بیرون شوند.

تجربه ناکام پاکستان

این‌که مقامات دولتی با بی‌تفاوتی در برابر رشد مدارس افراطی مذهبی در افغانستان برخورد می‌کنند، دلایل مختلف دارد. حکومت درگیر یک جنگ خونین با طالبان بوده و اولویت فعلی‌اش تامین مصالحه با این گروه است. در کنار این مقامات دولتی از گروه‌های مذهبی هراس داشته و گمان می‌برند که آنان مردم را علیه حکومت شورانده می‌توانند. در عین حال، حکومت تلاش می‌ورزد که خود را به گروه‌های مذهبی محافظه‌کار نزدیک ساخته، از این رابطه برای خود مشروعیت کسب کرده و از خود در برابر طالبان دفاع مذهبی کند. چون به هر حال، دولت جدید در افغانستان حمایت قوی غرب را در پشت خود دارد و این خود کافی است که وجهه حکومت را در برابر مذهبیون محافظه‌کار در داخل آسیب‌پذیر سازد. در عین حال، طبقه سیاسی خود را در موقعیتی نمی‌بیند که برای گروه‌های مذهبی تعیین تکلیف کند؛ نه مشروعیت مذهبی لازم را دارد و نه جرات سیاسی. در عین حال، سیاسیون افغانستان می‌دانند که شورش‌های مذهبی در گذشته یکی از عوامل سقوط برخی حاکمیت‌ها در افغانستان بوده است.
اما در بلندمدت طبقه سیاسی کشور خواهند آموخت که نزدیکی به جنبش‌های محافظه‌کار و تندرو مذهبی کار خطرناکی است و از همین حالا تدابیری برای مهارشان در نظر بگیرند. آن‌ها به تجربه فاجعه‌بار پاکستان و استفاده ابزاری نظامیان این کشور از مدرسه‌سازی و استفاده از گروه‌های افراطی مذهبی علیه هند و افغانستان، نگاه کرده و عواقب خطرناک آن را تحلیل کنند.
در حال حاضر، طالبان پاکستانی به مراتب وجهه و مشروعیت مذهبی بیشتر در نزد مردم عادی این کشور پیدا کرده‌اند. این گروه در عین حال که به یک تهدید نظامی برای دولت این کشور تبدیل شده است، خشونت‌های فرقه‌ای و حمله به گروه‌های مدنی و رسانه‌های بزرگ را نیز دامن می‌زنند.
این را نباید فراموش کرد که رقابت‌های منطقه‌ای، به‌ویژه بلندپروازی‌های عربستان سعودی، باعث شده که کشورهای منطقه برای بی‌ثبات کردن کشورهای رقیب از گروه‌های افراطی مذهبی استفاده کنند. فعلا پاکستان به‌صورت فعالانه از طالبان در افغانستان بهره برده و در عین حال عربستان سعودی می‌کوشد که با تقویت گروه‌های افراطی سنی، نفوذ شیعی ایران در کشورهای منطقه را ضربه بزند. به این ترتیب، گروه‌های افراطی مذهبی بخشی از استراتژی امنیتی کشورهای فوق در منطقه است. از این خاطر، گروه‌های افراطی از شکل جنبش‌های مذهبی بیرون شده و در پس‌شان مقاصد نظامی و استخباراتی کلانی نهفته است. دولت‌های آسیای میانه با درک همین موضوع به‌شدت نسبت به رشد اسلام سلفی در کشورهای خود حساس‌اند. چون آن‌ها افراطیت مذهبی را نه یک مشکل عقیدتی بلکه تهدیدی برای امنیت ملی خود به حساب می‌آورند.
ما هم باید به رشد افراطیت مذهبی از همین دیدگان نگاه کنیم. زیرا، نباید از یاد ببریم که رفع تهدید طالبان بدون مبارزه با افراطیت مذهبی ممکن نیست. در عین حال، نباید از یاد ببریم که با رشد افراطیت مذهبی افغانستان از یک کشور صلح‌آمیز به یک تهدید برای کشورهای منطقه، به‌ویژه در آسیای میانه تبدیل خواهد شد. در آن صورت به جای این‌که کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه دروازه‌های خود را برای تجارت به روی ما باز کنند، ما را به‌عنوان منبع تهدید امنیتی تلقی خواهند کرد. در این صورت نه کسی در چنین کشوری سرمایه‌گذاری خواهد کرد و نه با آن مناسبات نزدیک خواهد داشت.


اسم: عارف عباسی   محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا    تاریخ: 03.03.2014

مقدم بر بیان اصل مطلب اجازه می خواهم تا بهترین تبریکات و تمنیات نیک خودرا خدمت هیأت تحریریۀ پورتال وزین و معتبر افغان جرمن آنلاین به خاطر اقدام نیک شان که یک روز را برای بزرگداشت از مساعی و تلاش های زنان و مردان آرامانگرا و روشن گرای افغان برای بهبود حال زن در افغانستان تخصیص داده اند تقدیم نمایم .
مضمون عالمانۀ جناب محترم داکتر سید عبدالله کاظم را توأم با راپور بی بی سی درباره اشرف المدارس در ولایت قندز خواندم و همچنان تبصره ها وملاحظات مملو از عواطف و احساسات جناب محترم اعظم سیستانی کاندید اکادمسین پیرامون این موضوع نظرم را جلب نمود. به این رابطه مطالبی دارم که می خواهم به عرض برسانم.
تأسیس همچو مدارس در گوشه و کنار مملکت برای پیروان راه حقیقت و جویندگان روشنایی بی حد تکان دهنده و مأیوس کنندذه است . نجات مردم مخصوصاً زنان افغان، مادران، خواهران، عمه ها و خاله ، اقارب و همنوعان از تاریکی های جهالت سالهای ۹۲ تا ۲۰۰۱ و ضرباتی کوبنده ای که بر این طبقۀ مظلوم و بی صدا وارد گردیده بحیث یک داعیۀ والای انسانی آرمان قشر ترقی خواه معقول و واقع بین کشور را می سازد.
قبل از ۲۰۰۱ دولتی به معنی واقعی دولت وحود نداشت و نظام وقانونی در جامعه حکفرمایی نمی کرد ولی بعد از ۲۰۰۱ هر بخش این دولت نو بنیاد بایستی مسؤولیت های خودرا مطابق منافع مملکت درک می نمود. این وظیفۀ وزارت معارف بود که باآموختن از تجارب تلخ پاکستان ایجاد کلیه نهاد های تعلیمات خصوصی را توسط قانون از صلاحیت های این وزارت دانسته هر مدرسه، مکتب، پوهنتون که توسط سکتور خصوصی ایجاد می گردید با ارائۀ نصاب تعلیمی و داشتن امکانات لازم تدریسی اجازۀ فعالیت را از وزارت معارف اخذ می نمود، اگر مدرسه ای خود سرانه و با طرح مواد درسی دلخواه اولاد افغانستان را زیر تربیه و تعلیم مکاتب خاص فکری، فلسفی و عقیدتی می گیرد درب آن بسته و گردانندگان آن مؤاخذۀ قانونی شوند.
اطلاق کلمۀ تروریزم و ارتباطات با القاعده و غیره در چنین شرائط از لحاظ کلمات ساده می نماید ولی در عمل برای تعقیب قانونی مشکلاتی از قبیل ثبوت اعمال تروریستی وارائۀ اسناد قانونی روابط با حلقات تندرو تروریستی خارجی باید در دست باشد. البته میتوان این مدارس را بنام تندرو ویا افراطی وعقب گرا یاد نمود.
گذشته از بسی نارسایی هم، غفلت ها و ناکامی های امریکا و متحدینش در طول سیزده سال گذشته در افغانستان ملامتی ایجاد چنین مدارس را که موضوع کاملاً داخلی است بگردن امریکا و ناتو انداختن آنقدر موجه بنظر نمی آید،هر نوع مداخلۀ آنها زمینۀ سوء استفادۀ تندروان و تروریست های واقعی را فراهم ساخته به هزاران هوا خواه وملیشه های شان در سرک ها ریخته و شعار سر میدهند که به مقدسات ما توهین شده و قرآن به آتش کشیده شده( در حالی که خودشان بامب را بین قرآن میگذارند) .
اگر دختران این مدرسه بصورت گروهی مردم را تهدید، تخویف وبا اعمال زور مجبور به پیروی عقاید خود می نمایند این اعمال ترریستی تلقی شده و مستلزم بازپرس و تعقیب عدلی است ولی صرف پرخاش گری برگۀ قانونی نیست وما خاطرات چنین پرخاش گری ها را در مکاتب و مجالس از اعضای حزب دموکراتیک خلق بنحوی دیگری داریم آ نکه به راه شان نمیرفت و یا مخالفت می نمود وطن فروش و نوکر این و آن بود، این خود محصول استبداد مفکوروی است بطریق راست و یا چپ. اما وظیفه و مسؤولیت وزارت معارف است که مواد درسی و شرائط تدریسی این مدرسه را بررسی نموده اگر راستی معلوم شد که چند تن ازتنگ نظران، تندروان و بنیادگرای تاریک بین دینی مطابق میل و سلیقۀ خود چنین مدارس را بحیث ماشین های مغز شویی اطفال معصوم افغانستان در سنین خطرناک باز نموده به څارنوالی معرفی و تقاضای مسدود شدن آن صورت گیرد. ریاست امور زنان ولایت قندز وظیفه دارد که علیه این مدرسه اقدامات قانونی نماید
آیت الله ها و آخند های پیرو مکتب قم مدارسی را درافغانستان به عین شکل تأسیس نموده اند که تندروی و افراطیت جزء اهداف آنست اینکه تا کدام حد نصاب تعلیمی این مدارس و پوهنتون ها به قوانین وزارت معارف مطابقت دارد معلوم نیست.
متأسفانه دو مفهوم در افغانستان بدون زمینه سازی اساسی قانونی نا دانسته تعمیم پیدا نمود اولی دموکراسی و دومی اقتصاد بازار آزاد که با سوء استفاده از هردوبی مبالاتی، قانون شکنی و خود سری ها رواج یافته قوانین تنظیم کنندۀ امور یا انفاض نشد و اگر بود تطبیق نگردید با ندانستن این مفاهیم و نبود نظارت مؤثر قانونی دختران سیاه پوش تندرو می گویند انتخاب لباس و نحوۀ آموزش حق مدنی ما است و ما در یک جامعۀ دموکراتیک زیست داریم. در امریکا زنان با حجاب های سیاه سرتاپا که تنها چشم دیده می شود در گشت و گذار اند ولی در محیط های کار محدودیت های وضع است.
چون اصل بحث روی تربیۀ جامعه در کل برای معرفت روشن گرایانه به حق زن بحیث انسان است و آگاه ساختن زن است که اسارت، اختناق و ظلم را تقدیرو قسمت خود ندانسته برای احقاق حقوق مشروع خود عنعنه های پوسیدۀ دختر سیال، نام پدر وآبرو عزت خانواده را زیر پا بگذارد. برای زن حق گرفتن در جامعۀ چون افغانستان مستلزم یک مبارزۀ پی گیر همگانی است. وقتی از حق زن سخن رانده می توانیم که زن مطابق حق مدنی و شرعی خود دربرابر خشونت، ظلم و نا روا بدون هراس به محکمه رفته و داد خواهی نماید و قاضی مرد او را بنام بی حیا از محکمه بیرون نرانده بحالش وارسی نماید. تأمین حق رن یک تحول کلی ذهنیت های مرد و زن را ایجاب می نماید که راه دراز است شهامت و برده باری می خواهد.
حق مشروع زن با آزادی ها ، بی مبالاتی ها، هرزگی ها و بی بندوباری های تقلید شده و وارد شده مغالطه نگردد و هیچ بیرون آمده ای نا آشنا با احوال افغانستان داعی حق زن افغان شده نمی تواند. خود زن افغان است که تمام شرائط جامعۀ خودرا واقع بینانه شناسایی نموده برای تأمین حقوق مشروع خود توأم با عزت، وقار و کرامت مبارزه نماید.


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 02.03.2014

گزارش بی بی سی از زنان تندورسیاه پوش قندز، اب سردی است بردوش مدعیان مبارزه با ترورزیم

مقالۀ هوشدار دهنده و دلسوزانه داکترصاحب عبدالله کاظم را به مناسبت کمپاین "تفکر، تحریروعمل" که همراه بود با گزارشی از زنان سیاه پوش تندرو مدرسۀ اشرف المدارس قندز،خواندم . مقاله واقعاً عالمانه ودلسوزانه نوشته شده است .حین مطالعه این سوالها در فکرم خطور کرد که آیا همینست دست آورد امریکا وناتو در 12 سال مبارزه برضد تروریسم وبرضد القاعده؟ آیا استخبارات نظامی امریکا وکشورهای ناتو از این لانه های پرورش تروریسم در ولایت قندز وسایر نقاط کشور بی اطلاع اند؟ فکر نمیکنم که بی اطلاع باشند. آیا منسوبین ریاست امنیت ملی ووزارت داخلۀ افغانستان، از نحوۀ فعالیت های مذهبی – سیاسی مدرسین این مکتب هیچگونه گزارشی محرمانه به مقامات دولت افغانستان نداده اند؟ واگر داده باشند، اقدامات دولت در جلوگیری از انحراف افکار فرزندان مردم قندز از اسلام راستین ومتعارف چه بوده است؟ چرا رسانه های جمعی افغانستان در خصوص این مدرسه ومدرسین وشاگردانش تا کنون به مردم هیچگونه اطلاع رسانی نکرده اند ودولت افغانستان را از عواقب وخیم یک چنین لانۀ افراط گرائی هوشدارنداده ومردم را بیدار نکرده اند؟ آیا مسئولین رسانه ها از افشای نصاب درسی وپروگرام های دینی - سیاسی مدرسۀ اشرف المدارس قندز ازترس اینکه مبادا با ترور از جانب هواداران القاعده ودستان پشت پرده روبرونشوند،خود را چپ گرفته اند؟ آیا این چپ گرفتن ها به ضرر مردم در آینده قریب تمام نخواهد شد؟چون گفته اند:
سرچشمه شاید گرفتن به بیل چون پرشد نشاید گذشتن به پیل
در هرحال، این گزارش بی بی سی در حقیقت آب سردی است بردوش مدعیان مبارزه با تروریسم، که گویا میخواهند طالبان والقاعده و وتفکر افراطگرائی را هدف قرار بدهند!!


اسم: ناصر تیموری   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.03.2014

ضمن ابراز قدردانی و ھمنوایی و ھمبستگی با این ابتکارھموطنانم ,
آرزومندم کہ زنان و دختران کشور عزیزم در راستای احقاق حقوق
برابر با مردان و پسران از تمام دستاوردھای حقوقی و مدنی
در ساحات اجتماعی , سیاسی و اقتصادی ؛ بھرہ مند گردند .


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 02.03.2014

در افغانستان جهان زن، جهان تنهایی و جهان بی صدایی است.
بگفتۀ بیدل:
گوش ترحمی کو کز ما نظر نپوشد
دست غریق یعنی فریاد بی صداییم

فرهاددریا در ترانۀ "مادر" با بیان این مصرع نغز وپر مغز:
« ای زن ، ای مظلوم تاریخ! آی تمام شب مسافر!»
در واقع تاریخ رنج ومظلومیت زن افغان را به تصویر کشده است.
واگرمن شاعراین ترانه می بودم بجای «ای تمام شب مسافر »، می گفتم: « ای تمام عمر خسته! وای بزنجیر سنت بسته!کی از این ظلم ورنج رسته، خواهی شد؟
به آن ترانه گوش دهید تا درد زن افغان را در طول تاریخ درک کنید!


اسم: نبیل عزیزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 02.03.2014

در آن سرای که زن نیست، انس وشفقت نیست
در آن وجود که دل مرده، مرده است روان

به هیچ مبحث و دیباچه ‌ای، قضا ننوشت
برای مرد کمال و برای زن ،نقصان

زن ار به راه مناعت نمیگداخت چوشمع
نمیشناخت کس این راه تیره را پایان

فرشته بود زن، آن ساعتی که چهره نمود
فرشته بین، که برو طعنه میزند شیطان

اگر فلاطن و سقراط بوده‌اند بزرگ
بزرگ بوده پرستار خردی ایشان

ﭘﺮﻭﯾﻦﺍﻋﺘﺼﺎﻣﯽ


اسم: ع . ا . عزيزي   محل سکونت: المان    تاریخ: 01.03.2014

انساني به مثابه زن ، حق دارد زني به مثابه انسان باشد . ع . ا . عزيزي ازالمان


اسم: یلداکرزی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 01.03.2014

من عقیده دارم که یگانه راه اصولی و اساسی بیرون رفت زنان از خشونت گسترش تعلیم و تربیه و آگاهی زنان و مردان خانواده است تا از حقوق همدیگر آگاه شوند و زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند بتوانند از حق خود با منطق و استدلال دفاع نمایند. همچنان زنان می باید در اقتصاد خانواده سهیم شوند تا به حیث عنصر مفید و فعال در فامیل جامعه و مملکت شناخته شوند. عنصر مهم دیگر وضع قانون حمایت از زنان و تطبیق آن علیه خشونت بر زنان میباشد .

با احترام
یلدا کرزی آلمان



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved