افغان جرمن آنلاین AFGHAN GERMAN ONLINE
http://www.afghan-german.de
http://www.afghan-german.com

نظریات خوانندگان در مورد مطلب آتی
 عنوان مضمون: تـلـویـزیـون هـای بـیـرون مـرزی و تبصره ای بر نوشتۀ شاغلی کبیر
نویسنده: عارف عباسی
قابل توجه: پورتال افغان جرمن آنلاین ضمن انکشاف مزید این امکان را در اختیار می گذارد تا در قسمت مضامین خاص و تنقیدی تبادل افکار صورت گرفته بتواند. درین فرصت اکیدآً به توجه رسانیده می شود که: مطالب مندرج اظهار نظر نباید حاوی عبارات غیرقانونی، تخریش کننده، افترا آمیز، توهین آمیز، تهدید کننده، مخرب، مستهجن، خلاف دین و مذهب، مسایل جنسی، تبعیض طلبی و یا بصورت کل خارج چوکات کرامت انسانی ، عفت قلم و عفت کلام باشد، ور نه به هیچ و جه به نشر رسیده نمی تواند. نویسندۀ که مطلب خود را به نظر خواهی می گذارد بهتر است خود هم در تبا دل افکارسهم فعالانه بگیرد. هموطنان ما که برای شان ممکن نباشد به دری ویا به پشتو بنویسند، می توانند نظرشان را به انگلیسی نیز بنگارند.

تاریخ:    اسم:    محل سکونت:
ایمیل:
    لطفأ آدرس  ایمیل خود را در اینجا درج کنید.
تبصره:
 
اسم: شاه محمد    محل سکونت: ویرجینیا     تاریخ: 22.02.2013


بعداز تقدیم احترام به آقای عباسی که واقعاً انسان دانشمند و شکسته نفس می باشند.

امیداورم این امکان مساعد شود که آقای عباسی در یکی از تلویزیون های دیگر برنامهء خود را شروع کنند.

تلویزیون آقای خطاب بسیار جنبهء تبلیغات دینی را گرفته است و جوانان و مردم ما به نظراتی علاقمند هستند که بکر و تازه باشند و نه تکرار خسته کن موضوعات.

چنین احساس می شد که خود آقای عباسی هم با خط مش تلویزیون آقای خطاب کاملا ً هم عقیده نبودند و بهتر است هموطنان ما از نظریات و تجارب شان از کدام تلویزیون دیگر بهره مند شوند.

متأسفانه که صاحبان بعضی تلویزیون ها به آزادی بیان عقیده ندارند و این اعمال شان باعث تقلیل بینندگان هم شده است.


اسم: افغان جرمن آنلاین    محل سکونت: آلمان     تاریخ: 21.02.2013

به اطلاع دوستان و خوانندگان این دریچه رسانیده می شود که پنجرۀ نظرخواهی در بارۀ موضوع تلویزیون های خارج کشور و توقف پروگرام (در لابلای واقعیت های افغانستان)جناب عارف عباسی به تاریخ فردا 22 فبروری 2013 به ساعت 59و 23 دقیقه مسدود میگردد.
آنانیکه خواسته باشند در باره چیزی بنویسند و نظر بدهند از این فرصت استفاده فرمایند. با احترام


اسم: عارف عباسی    محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 20.02.2013


عرض امتنان

ایکاش قلم ناتوان مددم رساند تا آنچه دلم میگوید بیانش دارد، گمان نمی برم، چه این عرض امتنان و شکران بحدی بزرگ است چه دانم که کلمات و جملات مظهر این همه سپاس، ارادت و اخلاص من به پیشگاه محترم هموطنان مهربان، با لطف، کرم و قدر دان من گردد. آنچه درین چند هفته خواندم و از طریق تلفون از هموطنانی که دسترسی به این وسیله نداشتند شنیدم افتخاری بمن بخشید، نه تکبر، که در وصفش راستی عاجزم. همانگونه که خدمت من صادقانه، متواضعانه و بی خواست و بی مدعا بوده، قضاوت خواهران و برادرانم هم بدون هیچگونه جبر و فشار و پیوند های مجازی بوده، بلکه انگیزۀ واقعی پیوند های ناگسستنی اندیشه های والای ملی گرایی و افغانستان پرستی بوده. هموطنان آزاده اندیش ، خادم مردم و عاشق وطن وجوه مشترک دیدگاه و همبستگی احساس خودرا در خدمت ناچیز ولی بیان واقعیت های من یافتند. جای بس افتخار است که در معرض قضاوت دانشمندان، اهل خبره، آگاهان و دانایان قرار گرفته همه بحیث بالا دستان کارم را ارزیابی نموده مرا سجل دادند. افتخاری در زندگی یک مهاجر بالاتر از این نیست که در عالم اسباب نه صاحب ثروت است و نه مال و نه مکنت و نه مقام و نه منزلت دولتی که به این پیمانه مورد قدر دانی و تشویق هموطنان خود قرار میگیرد.

از اعماق قلبم از تمام خواهران و برادران محترم خود که درین نظر خواهی حصه گرفتند و نظریات نیک خودرا در مورد خدمات من ابراز نمودند عرض امتنان، شکران و سپاس نموده بحقم لطفی نمودند که تا قاف قیامت به آن می بالم و افتخار میکنم و ارزش این قدر دانی برایم بالاتر از فرمان پادشاهی و بزرگترین جائزۀ دنیایی است و البته که موجب افتخار خانواده ام است.

به آرزوی سلامتی، سعادت و مؤفقیت همۀ شما.


اسم: احسان الله مایار    محل سکونت: ویرجینیا، امریکا     تاریخ: 20.02.2013

خطاب به آقای خطاب !
خطاب اولی نظر به فرهنگ معین اشاره به " سخنی که رو بروی کسی گفته شود" میکند و دومی بمعنی " کسیکه متصرف در خطبه باشد" تفسیر گردیده است. این قلم از سالها باینطرف با شما آشنائی و سلام علیک دارم و فکر میکنم که متاعی درآن نهفته است. چند بار لطف کردین و زمانیکه قضیۀ بدبختی افغانستان به نقطۀ حاد نزدیک شده بود و یا میشد با من مصاحبه نموده و تا جائیکه در توانم بود رویداد های وطن مشترک مارا بیطرفانه توضیح داده ام که انعکاسی مثبتی در حلقۀ شنوندگان تلویزیون شما بار می آورد.
از روی تصادف چند سال قبل روزی به منزل دوست محترمم دگروال غلام دستگیر وردگ بمنظور احوال گیری رفتم و قدری تعجب کردم که هر لحظه توجه به صفحۀ تلویزیون میکند. چون سوال مرا در ذهنم درک نمود بمن گفت معذرت میخواهم من این پروگرام " پیام افغان" را حتماَ میبینم و در بارۀ افغانستان صحبتهای جامع دارند. چون من در منزلم پروگرام تلویزیونی افغانی را نسبت نداشت دیش دیده نمیتوانم، لذا خوب است گفته و انتظار داشتم که مشترکاَ با فامیل پروگرام را یکجا ببینیم.
در روی صفحۀ تلویزیون چهرۀ مؤدب و متین یک شخص که با وی آشنائی نداشتم ظاهر شد و بعد از معرفی خود" عارف عباسی" مصاحبۀ، فکر میکنم اشتباه نکنم با داکتر سیدعبدالله کاظم، بود. اعتراف میکنم که من کمتر مصاحبۀ با این محتوی دیده بودم.شناخت من با آقای عباسی از همان روز آغاز، متأسفانه تا امروز با وی روبروی نشده ام، لیک با هم مصاحبه ها داشتم و هفتۀ یکبار باهم تلیفونی صحبت میکنیم و احترام متقابل بین ما خلق گردیده که همه را یک موهبت الهی نامیده میتوانم.
باز هم از روی تصادف دوست عزیزم داکتر عزیزالله لودین سال گذشته به امریکا آمد و عادتاَ چند ساعت پس از مواصلت با من تلیفونی بتماس شد. یکی دوروز بعد از آن برایش پیشنهاد کردم که در این برهۀ زمانی که افغانستان در حالت مخمصه قرار گرفته و بزرگترین عامل آن ریشخند زدن به ریش ملت و خندیدن از جانب کسانیکه بنام ملت در اندوختن دارائی بیت المال حساب مکنت و دارائی خودرا محاسبه کرده نمیتوانند، بوده باید قشر روشنفکر و پاک افغانی از اصالت خود با ایمان صیانت نموده و در افشای گستاخیها و چورچپاول جنگسالاران اقدام نمایند. روی این منظور خوب است که با آقای عباسی مصاحبۀ برایش روبراه نمایم. وی با آقای عباسی آشنائی نداشت و نظر به اعتمادیکه بمن دارد گفت خوب است هر اقدام که میکنی به آن موافقم.
مختصر کلام مصاحبه ای بی سابقه ای در تاریخ تلویزیون های افغانی صورت گرفت و چند روز بعد شنفتم که تلویزیون آقای خطاب با آقای عباسی روابط چندین سالۀ خودرا قطع نموده ومن عاجز هسته را در پای خود شکسته یافتم. شاید درست و یا اشتباه باشد. بهر صورت میدانم که آقای خطاب انسان خوب و تیزفهم است و از لابلای نوشتۀ من میداند که خیر خودرا مدنظر داشته واقدام شایستۀ نماید تا باردیگر اثبات شخصیت خودرا کرده بتواند. دوست هردو، احسان الله مایار


اسم: میرعنایت الله آشفته    محل سکونت: هامبورگ - جرمنی     تاریخ: 19.02.2013


آشفته هامبورگ

چرا برنامۀ بنام در لابلای واقعیت ها طرف توجه قرار گرفت!؟
آیا محمد عارف عباسی قبلاً منحیث نطاق رادیو تلویزیون در داخل یا خارج کشور ایفای وظیفه نموده بود؟
آیا آقای عباسی آواز بخصوص یا حنجره خاص و گیرا برای نطُق تلویزیون داشت یا دارد؟
آیا جناب عباسی مقام و منصب بسیار بالای دولتی در رژیم های گذشته داشت؟
پس چه رازی نهفته بود که این هموطنی که به ذات یکتای بی همتا سوگند یاد میکنم که: من این هموطن خود آقای عارف عباسی را هرگز از نزدیک معرفی نشده ام و جناب شان را قیافتاً بجز از پردۀ تلویزیون ندیده و نمی شناسم. یقین دارم هزاران هموطن دیگر نیز چنین معرفتی به این فرزند دلسوز وطن دارند. آنچه محمد عارف عباسی و برنامه اش را در دل هموطنان جاه داد و هرگز فراموش نخواهد شد مضمون و محتوای برنامه اش بود که روز تا روز در دل بیننده و شنونده صدای حق گو و موقف ملی گرایانه اش جا باز میکرد و فرزندان صدیق وطن را متوجه درک مسؤولیت ها و وظایف شان با عالمی از شکسته نفسی و تواضع می نمود. مردم ما سخت گیر و حافظۀ قوی دارند.

آقای عباسی مثل هر انسان دیگر نقاط ضعف و قوت دارد. این مرد مؤدب و متواضع با چنان قوت برنامه اش را اجرا می نمود که هموطن مخالف کمتر میتوانست از دایرۀ انصاف بیرون شود. زیرا موقف آقای عباسی حزبی و تنظیمی نبود! ایشان از سنگر ملی و منحیث یک انسان مبارز و با رسالت مخاطب ملیونی داشتند. که همین جاست توقع من و هزاران عاشق دیگر این سرزمین از صاحبان تلویزیون های داخل یا خارج کشور و از هر برنامه سازی که ادعای وطن و وطن دوستی دارد وخود را مدیون آن زادگاه دلیر مردان مومن میداند، اعظمی ترین استفاده را جهت آگاه سازی هموطنان عزیز از مایکرافون و صفحه تلویزیون باید نمود.
کلمات ناب دری را بکار بُردن، از بکار بُرد اصطلاحات ناروا و بیگانه جلوگیری نمودن، زمینۀ تفاهم و وحدت ملی را مساعد ساختن و مهمتر از همه آقای محمد عارف عباسی چندین بار و چندین برنامۀ خود را جهت ایجاد یک حرکت ملی که فارغ از دغدغۀ سمت، زبان و قوم باشد و این همه مدعیان صداقت و وطن دوستی را که در هر گوشه و در هر مجلسی حضور دارند و اما حاضر به کوچکترین موضعگیری روشن و شفاف، نبودند و نیستند. بار ها مخاطب قرار داده و با آن کلمات ملی و تمناهای وطن دوستانه از آنها طلب کمک و یاری نمود که از سنگ صدا بلند گردید و از این محترمان مدعی نه!
آنچه تلویزیون پیام افغان لازم دیدند و مصلحت دانستند با کار ایشان کاری نداشته و آرزو دارم تا دیر نگردیده جهت تلافی تصمیم نا ثواب خویش ادای مسؤولیت نمایند. اما خوشحالم که آقای عباسی چنانیکه از شخصیت ایشان توقع بُرده میشد به کار ها و مبارزات حق طلبانۀ خویش ادامه داده، مطالب و مسائل داغ کشور را با تحلیلات وطن دوستانه و آگاهانۀ خویش به پیش میبرند. که از حضرت حق به ایشان و فامیل محترم شان صحت، سلامتی و طول عمر تمنا دارم.

آنچه با ناتوانی ولی خالصانه و صادقانه نوشتم، حق و دین آقای عباسی را برخود میدانستم و به پاس خدمات چهار سالۀ این مرد روف، مهربان و وطن دوست، خدمت هموطنان با سپاس خود تقدیم نمودم.

آشفته هامبورگ


اسم: انجینرمحمد هاشم رائق    محل سکونت: ورجنیا امریکا     تاریخ: 19.02.2013

ای هموطن گرامی وعزیز!

ببینید که هنوز جنگساران شمشیر در غلاف نکردند و هنوز از نوک خنجر های شان خون گرم بی گناهان می چکد.
هنوز خون شهیدان پاک ما نخشکیده.
هنوز طالبان تنگ نظر و تاریک بین زیر نام اسلام هموطنان مظلوم و بی دفاع مارا زیر بم های انتحاری جام شهادت می نوشانند.
کمونیست ها آمدند و به شعار نان، خانه و کالا چه ناروا ها نبود که به حال ملت ما روا نداشتند؟
مجاهدین آمدند و اکثر ما شاهد خون ریزی های شان هستیم.
طالب ستمگر هنوز دست از دشمنی با ملت بر نداشته. جامعه جهانی با جوالهای مملو از دالر و ایرو و قوای تا دندان مسلح آمدند و حکومت دست نشانده شان جیب از منابح خارجی و داخلی مملو کردند. غربت ، فقر، بیچارگی، رشوه ستانی و ده ها رنج دیگر بیداد می کند.البته این همه مصیبت را در بیچارگی تحمل کردیم. اما اکنون مصیبت جدیدی در شرف وقوع است. یک جامعه راستی زمانی بدبخت می شود که اختلاف نطر بین داشمندان، روشنفکران، صاحبان نظر، سخنوران ایجاد گردد. بالاخصوص بین روشنگران و چهرهای آشنا که از طریق رادیو ها و تلوزیون های آزادخارج کشور که در قلوب اکثر بینندگان به اثر زحمات سالهای متمادی برای خویش جای گزیده اند حیف است به این آسانی و سادگی خدا نخواسته از دست بدهند. و بگذرند از این بی اتفاقی و گدرت ما که ما را به این روزگار انداخته. امید دست صمیمیت و برادری سوی همدیکر دراز نموده نمونه صلح و صمیمیت گردندو محنت گذارند. باعرض اخلاص و احترام.


اسم: محمـد ابراهیم حبیب زی    محل سکونت: ورجنیا اضلاع متحده امریکا     تاریخ: 18.02.2013

نگارنده به نوبۀ خود احساس مسوولیت نمودم تا در زمینه مطابق فرهنگ افغانی انسان سالاری بدون جهت گرفتن داشتۀ خود را انعکاس بدهم ، طوریکه از زبان دوستان دانشمند خود شنیدم به کرات این امواج به گوشم طنین می انداخت که (عباسی وزن تلویزیون خطاب بود) واین گفتـه را شخصاً تائید مینمایم . برای اینکه از کوچکی خود و قاصر بودن زبان و قلم در مورد محترم محمد عارف عباسی اعتراف نمایم و شناخت بیشتر از چهل سال با جناب شان دارم صرف مینویسم محمد عارف عباسی خود آئینۀ حقیقت افغانستان بود و خواهد بود . واین لقب را برایشان تفویض مینمایم (عباسی آئینۀ حقیقت افغانستان )


اسم: امان الله عمر    محل سکونت: ویرجینیا     تاریخ: 17.02.2013

ټولو ته سلامونه او نیکی چاری
د ښاغلی جبار خیل لیکنه پرځای او د پاملرنی وړ دی. هغه دا چی ملی او مترقی افغانان چی په بهر کښي اوسیږی او مالی امکانات یی ښه دی کولای شی د یو تصویری رسني له لاری په خپلواک توګه افغانستان ته کار وکړی او په دی ډول د یو نوی تلویزون د جوړیدو تابیا وکړی.په امریکی متحده ایالتونو کښي تصویری رسنئ هغسی چی د اولس تمه تری کیدای شی تګړه او هوښیار چلوونکی نه لری، ګواګی د دوی په اند خپلو وګړو یا خپل ژبی او قام ته د چوپړ وړ دی چی داسی نه دی. دوی د افغانانو پر وړاندی ملی احساس او مسولت نه احساسوی،څوک دځان ښوودنی او د تجارت له پار او یاد خپل شخصی ګټي له پاره تصویر رسنئ چلوی، چی ګټه یی اولس او هیواد ته نه رسیږی او حتی دا چی کله کله د نفاق تخم د هغه او دغه تر نامه لاندی شنیدل کیږی، ښه چاره یی د یو نوی تلویزون د تابیا له پاره د هغه شمیر افغانان چی پانګه په واک کښي لری د یو ملی مسولیت احساسول دی او بس


اسم: انجنیر نجیب الله داوری    محل سکونت: تورنتو- کانادا     تاریخ: 17.02.2013

در شرایط حاد وخاص کنونی که متأسفانه میهن عزیز ما یک بار دیگر در لبه پرتگاه هولناک سقوط و نابودی قرار گرفته است. ایماناً و وجداً وظیفه فرد، فرد از هموطنان ماست تا بدون هرگونه تعصب- اعم از قومی، سمتی، نژادی،تنظیمی،لسانی وغیره و غیره، علیه دسایس سازمان های جاسوسی واستخبارات کشور ها ی همسایه به پاخیزند. خصوصاً قلم بدستان و سخنوران با استفاده از قلم و زبان شان در استفاده از رسانه های اجتماعی اعم از سایتهای انترنتی، تلویزیونها، رادیوها،اخبار وجراید علیه زهر پراگنی، شایعات وافواهات غرض آلود سازمان اطلاعات ایران و آی.اِس .آی پاکستان، ذهن و فکر مردم مارا روشن وروشنتر سازند
آنچه مربوط به نشرات تلویزیونی میگردد .خوشبختانه هستند تلویزیونهای که در راستای آنچه گفته آمدیم هدفمندانه قدم برمیدارند. ولی در این میان تلویزیونهای هم است که هدف نشراتی شان روشن و واضح نبوده،هر آنچه در ذهن وفکر گردانندگان تلویزیون های متذکره خطور میکند، بدون در نظرداشت عواقب، آنرا با آب وتاب به تبصره میگیرند. بگونه مثال چنین گرداننده ها یک روز نیروهای آمریکایی را قوای اشغالگر مینمامند. و روز دیگر وقتی ناتو میگوید که در سال 2014 از افغانستان بیرون خواهیم رفت، داد و وایلا را راه انداخته ومیگویندکه امریکا باز افغانستان را تنها وبدست گرگان رها خواهد ساخت.
آنچه مربوط به تلویزیون پیام افغان میشود، صادقانه باید بگویم که من بدو پروگرام این تلویزیون دلبستگی خاص دارم.
1- پروگرام ها ومصاحباتی که از طرف محترم استاد محمد عارف عباسی تهیه وترتیب میگردید( که متأسفانه دیگر نشرات ندارد).
2- پروگرام ( افغانستان در هفته ایکه گذشت) که روز های سه شنبه از طرف محترم عنایت شریف تهیه و ارائه میگردد.هر چند بنده باز پخش پروگرام مذکور را که ساعت 9 شب تورنتو میباشد به نظاره میگیرم.
بدون هرگونه گزافه و تردید باید نگاشت که محترم عباسی در تهیه پروگرامها ومصاحبات در راه بازسازی میهن عزیز نهایت کوشش و عرق ریزی را بخرچ میداد. همچنان از قرائین معلوم بود که محترم عباسی در امر افشای دغل کاری های رژیم حاکم بخاطر تأمین منافع اکثریت مردم افغانستان قدم های مؤثری را در حال برداشتن بودند، که دست های نامرئی مانع همکاری بیشتر شان با تلویزیون پیام افغان شده و اجرای این عمل نیک و پسندیده شان در نیمه راه ماند.
در عین حال نباید فراموش کرد که طرز برخورد محترم عباسی با شنونده گان وبیننده گان تلویزیون، که از طریق تلفون باایشان درتماس شده و سؤالات شانرا مطرح و بصورت زنده پخش میگردید؛ برخورد نهایت مهربانانه، صمیمانه و آمیخته با احترام بود. که بصراحت میتوان گفت کمتری مجری واجراکننده پروگرام های مختلف، تلویزیونهای گوناگون از چنین سجایای نیک اخلاقی و پیش آمد دوستانه برخوردار میباشد. من چشم براه برگشت محترم عباسی به تلویزیون پیام افغان میباشم . درغیر آن اگر خود محترم عباسی خواسته باشند کدام تلویزیونی را راه اندازی نمایند. بنده یکی از کسانی خواهم که به تلویزیون محترم عباسی از ارائه هرگونه کمکی دریغ نخواهم کرد. با حرمت


اسم: عبدالخالق    محل سکونت: ورجنیا، امریکا     تاریخ: 16.02.2013


به پورتال محترم:
من یک فرد عادی هستم که از وطن عزیزمانند اکثربه این دیارپناهنده شده وبه شنیدن قضایای روزمره وطن علاقمندی خاص داشته ازورای نشرات تصویری وویبسایت های که وقایع را بدون اغراض وتبعیضات مختلف که متاسفانه دامنگیرما مردم افغانستان گردیده، به نشر میسپارند تعقیب مینمایم. به پروگرم های جناب عباسی صاحب که باحسن نیت ، صفا ، صمیمیت وصداقت،مسایل را بررسی می نمودندوهمیشه قلب مراتسخیر میکرد بانهایت علاقمندی پروگرام های شانرا می شنیدم. وهمان دلیل میشد که به بعضی پروگرامهای دیگر تلویزیون پیام افغان نیز دلچسپی گرفته بعضا" حین درخواست جمع آوری اعانه به حد توان سهم خودرا پرداخته و از تولیدات که اعلان میکردند برای تقویهء مالی وقتا" فوقتا" خریداری کنم. متاسفانه با قطع پروگرام های این دانشمند محترم علایقم را بصورت قطعی ازین تلویزیونی که از همان آغازتبعیض، حسادت و دورویی گردانندهء آن آشکار بود قطع نمودم. اکنون فقط با مطالعه مضامین نهایت پر محتوا وبا احساس جناب عباسی صاحب درسایت وزین جرمن آنلاین استفاده نموده تاحدی عطش خودرا می نشانم. در اخیرمیدانم که بازگشت عباسی صاحب به تلویون پیام افغان نظرخوبی که بعضی نویسندگان پیشنهاد کرده اند نبوده اما اگرتلویزیون های مانند آریانا افغانستان (اقاِی مسکنیار) تلویزیون زرین ویکی دوتای دیگربا جناب عباسی صاحب به موافقهء برسند، مطمئنا" با عث خوشنودی علاقمندان جناب عباسی صاحب وموفقیت های بیشترمادی ومعنوی همان تلویزیون خواهد شد. احترام




اسم: عارف عباسی    محل سکونت: امریکا     تاریخ: 16.02.2013

07/06/2012

برنامۀ تلویزیونی
در لابلای واقعیت های افغانستان دیگر پخش نمی شود

با عرض سپاس و شکران خدمت هموطنان عزیز !
طوریکه آگاهی دارید از چهار سال بدینسو برنامه ای تحت عنوان در لابلای واقعیت های افغانستان در روز های جمعه توسط این خدمتگار تهیه، ترتیب و در تلویزیون پیام افغان پخش میگردید. شاید اطلاع حاصل نموده باشید که به صوابدید ادارۀ تلویزیون، پخش این برنامه متوقف گردید. بینندگان و علاقه مندان برنامه که خواهان دانستن دلایل این تصمیم بودند یا اینکه جواب نشنیدند و یا دلایل مختلف از طرف ادارۀ تلویزیون ارائه گردید.
بدین ملحوظ غرض رفع سوء تفاهمات و روشن ساختن موضوع به اساس واقعیت ها خواستم این موضوع را صادقانه توضیح دهم.

مدیریت تلویزیون از فیصلۀ خود مبنی بر اختتام همکاری ام با تلویزیون پیام افغان مغایر رسم معمول با من تماس مستقیم نگرفت و مرا از این فیصله مطلع نگردانید، ولی از نشر تکرار برنامۀ روز ۲۵ ماه می که معمولا ً بساعت هفت و نیم شام وقت کلیفورنیا پخش میشد، ممانعت بعمل آمد. دوستان محترمی که منتظر نشر تکرار برنامه بودند با تعجب جویای دلیل این اقدام از آقای عمر خطاب منیجر و مالک تلویزیون گردیدند. بقول بعضی ها آقای خطاب فرمودند که من همکاری عارف عباسی را با تلویزیون پیام افغان قطع نموده ام و روز جمعۀ آینده (اول ماه جون) عارف عباسی برنامه ندارد.

نه تنها من بحیث برنامه ساز و همکار چهار ساله حق داشتم تا از خود آقای خطاب بشنوم که به اساس کدام دلیل پخش برنامۀ اینجانب متوقف گردید. همچنان حق مشروع بینندگان این برنامه بود که از این تصمیم توسط یک اطلاعیۀ قبلی تلویزیونی مطلع می گردیدند و انگیزۀ این تصمیم را میدانستند. اما آقای خطاب می خواستند تا این موضوع را سطحی و بی اهمیت جلوه داده و پروگران مرا که هزاران بیننده، حامی وطرفدار داشت، دیکتاتور مآبانه از نشر باز دارند. اما باید میدانستند که کنار بردن همکار همیشگی و خیرخواه عکس العمل ها را ایجاد نموده و بایستی جایگاه و اعتبار اجتماعی این برنامه را مدنظر میگرفتند، قطع خموشانۀ آن از لحاظ موازین اطلاعاتی کار شریفانه و معقول پنداشته نمی شد. . . .

متن مکمل مضمون جناب عارف عباسی را به کمک لینک ذیل می توانید مطالعه فرمائید و یا با آرشیف نویسنگان مراجعه نموده مقالۀ شماره 52 را در آرشیف جناب عباسی که به تاریخ 7/6/2012 نشر شده بخوانید.


http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/abassi_a_tawaqof_barnamae_tv_payam_afg.pdf


اسم: عارف عباسی    محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 15.02.2013

سلام به شما خواهر محترمه ام خانم راضیه کاظم!

کمال امتنان که درین بحث حصه گرفتید. وظیفۀ خود میدانم که با تمام صداقت بعرض برسانم که در نظر خواهی گذاشتن نوشتۀ من به اثر عذر و زاری اینجانب نبوده بلکه این فیصله توسط هیأت محترم تحریریۀ پورتال معزز افغان جرمن آنلاین علی الرغم عدم مؤافقۀ من صورت گرفته، برای رفتن دوباره به تلویزیون هرگز زمینه نمی سازم و گریبان نمی درم، فیصلۀ آقای خطاب را با عدم موافقه ولی با کمال احترام پذیرفته ام، ولی بحث را در ین مورد بی ارزش بخاطری نمیدانم که مراجع تبلیغ و روشنگری خود باید پابند اصول و پرنسیپ ها باشند، عوام فریبی بیش نخواهد بود که ما اسلام بگوییم و آیات مبارک و احادیث نبوی را مروارید وار زیب کلام خود بسازیم ولی اعمال ما با دساتیر اسلامی مطابقت نداشته باشد و یا ارزش های دیموکراسی را به مردم تدریس نماییم ولی خود شکننده و ناقض آن باشیم، اگر این اعمال از رهگذری سر میزند قابل اغماض است ولی گردانندۀ تلویزیون عکس العمل تصامیم خود را در آئینۀ قضاوت مردم بنگرد، قضاوت بی طرفانه را به کسانی واگذار می شوم که جریان دو هفتۀ اخیر برنامه ام را قبل از انقطاع تعقیب نمودند:
اول - اطلاع قبلی اینجانب در مورد مصاحبه ام با داکتر عزیزالله لودین رئیس دفتر عالی مبارزۀ با فساد اداری.
دوم - قبل از نشر مصاحبۀ جناب خطاب صاحب خلاف توقع تبصره هایی نمودند شایستۀ موقف و شخصیت خطاب صاحب بحیث رئیس تلویزیون در برابر مهمان ما و قرابت فامیلی خطاب صاحب با آقای لودین نبود.
سوم - تبصره های توأم با تحقیر و توهین مهمان برنامه ام و صدور حکم دستور گیری برای من و تحدید آزادی برنامه سازی ام.
چهارم - آنچه حق مشروع و مسلم من ایجاب می نمود من موقف خود را در برابر این برخورد و رویۀ نا مطلوب در آخرین برنامه ام بیان داشتم که در یوتوب موجود است پورتال وزین افغان آنلاین اگر لازم ببینند آنرا دوباره برای روشن ساختن چشم و گوش جمعیت پابند اصول و پیروان طریقت آزادی کلام نشر نمایند.

معتقدم که حفظ عزت، کرامت، وقار و پابندی به اصول بمراتب بالاتر از برنامه داشتن در تلویزیون است.
با این نوشته از افغان جرمن آنلاین متمنی ام، برای جلوگیری از سوء تفاهمی که شاید این نظر خواهی به تقاضای من صورت گرفته باشد، که لطفاٌ امروز درب این بحث را بسته و آنرا از نظر خواهی بردارند و جا را برای موضوعات با ارزشتر خالی نمایند.

ما از خبرگان، دانشمندان و مخصوصاٌ خواهران آگاه، دانا و صاحب نظر متوقعیم که موضوعات با ارزش ملی را که واقعاٌ با بدبختی های جاری وطن سرو کار دارد مطرح نموده به نظر خواهی بگذارند.

خواهر محترمه ام! که من بشما از اعماق قلب احترام دارم مطمئن باشید که با خطاب صاحب هیچ جنجال ندارم و دوستی ما پا برجاست.


اسم: حبیب هوتکی    محل سکونت: شمال کالیفورنیا     تاریخ: 15.02.2013


تقر یبا ۴ یا۵ سال فبل زمانیکه در تلویزون نور که از شمال کلیفورنیا نشرات دارد پروکرام داشتم، در یکی از روز ها جناب استاد داکت رسید عبدالله کاظم مهمان پروګرام بود و به سوالات بینندګان راجع به اوضاع کشور جواب ارایه میداشت بیینده یی زنک زد ګفت هوتکی صاحب من عباسی نام دارم و از داکتر صاحب میخواهم سوال داشته باشم و هم اگر اجازه دهید نظر خویش را ابراز دارم، اجازه دادم که هم سوال نماید و هم نظرات خویش را بیان بدارد، همین قدر به یادم مانده که راجع به عسکری سابق (پشک )و تفاوت آن به اردو ملی امروز بود، وقتیکه تحلیل و ارزیابی آقای عارف عباسی رااز وضع بیچاره کشور کوش دادم درک کردم که این شخصیت ملی، با جرئت، با معلومات و یک کوینده توانا و تحلیل ګر کم مثال است.
ولی هنګامیکه در تلویزیون پیام افغان مسؤولیت یک پروگرام مستقل را به عهده گرفت به همه ما و شما ثابت گردید که بروگرام های تلویزونی شان دارای پیام، محتوا، معلومات و ارزش دیدن و شنیدن دارد در پروکرام های آقای عباسی تمام اصول و قواعد ژور نالیزم و مطبوعات مراعات میگردید. واقعاً نبود این پروکرام خلای بزرک و ضرورت مبرم جامعۀ مااست. توجه برادر عزیزم اقای خطاب را در زمینه خواهانم. په ډیر درناوی


اسم: راضیه کاظم    محل سکونت: کلیفورنیا     تاریخ: 15.02.2013


واقعآ من به حیث بک خانم افغان خیلی متاثر هستم در بین دو افغان دانشمند چه چیزی باعث این همه جنجال گردیده و این تبصره برای چه امروز ما مشکلاتی در وطن داریم خیلی باارزشتر است واقعآ پروگرام هحترم عباسی صاحب بینندۀ زیاد داشت و وزن تلوزیون پیام افغان را بلند تر برده بوداما قطع این پروگرام نباید دایمی باشید من با شناختی که از برادرم اقای خطاب دارم انسان خوب و باشخصیت است و چهره ملی دارد و این پروگرام را با ۀغاز سال نو انشاءالله دوباره به علاقه مندان مژده خواهد داد.


اسم: شکریه نوابی    محل سکونت: لاس ویگاس، امریکا     تاریخ: 14.02.2013

من و شوهرم ، عظیم الله نوابی ، هردو عاشقان وبینندگان همیشگی پروگرام روز های جمعۀ عباسی صاحب بودیم . روز هردو بکار بودیم و شب تکرار برنامه را با علاقه مندی خاص میدیدیم ، حتی الوسع می کوشیدیم که هیچ مانعی درین راه پیدا نشود، از بس که سرگرم دیدن این پروگرام می شدیم پیاله های چای ما سرد می شد. واقعاٌ که مطالب انتخابی هر جمعه بکر بود و دنیایی از معلومات اما اسرار این جذابیت و جالب بودن پروگرام بیشتر در چهرۀ پر نور عباسی صاحب و طرز بیان و برخورد شان با بینندۀ شان بود ، بیان شان شیوایی و سلاست خاص خودرا داشت و برخورد شان بی نهایت محترمانه، متواضعانه و مؤدبانه بود ، هموطن عزیز ما محترم محمد صدیق جبار خیل همه گفتنی های مارا شیوا و زیبا گفتند . تحقیقات و تتبعات به این پروگرام محتوای علمی داده و شخصیت عباسی صاحب به آن چهرۀ ملی و انسانی داده بود. از رفتگان و خدمتگاران وطن به چه نیکویی یاد می نمودند . پروگرام مخصوص شان برای شهید مرحوم محمد موسی شفیق یک اثر جاویدان است که با لیاقت و مهارت خاص بحری را در کوزه گنجانیدند ، ویدیوی این پروگرام را خریده ام و تا حال چندین بار دیده ام.
قطع این پروگرام جفای بس بزرگ در حق مردم بود ، اگر خدا ناخواسته اشتباهی هم از عباسی صاحب سر میزد، که نزده، باید آقای خطاب به احترام مردم و جایگاه این پروگرام در جامعه این کار را نمیکردند.
عباسی صاحب ثابت نمود که مرد صاحب اصول و پرنسیپ است که بخاطر پروگرام تلویزیونی روی آن معامله نمی کند. آقای خطاب به مردم نشان داد که مالک مطلق العنان تلویزیون بوده نظر مردم و آزادی قلم و بیان نزد شان ارزش پر کاه نداشته یک مبارزۀ ملی را سخت کوبیدند و خلاف توقع پهلوی یک جنگ سالار ناقض علنی حقوق بشر ایستادند. جامعه قضاوت خودرا دارد.


اسم: معتصم بالله خلیلی    محل سکونت: امریکا     تاریخ: 14.02.2013

قصیده ای
به مناسبت توقف برنامۀ تلویزیونی « در لابلای واقعیت های افغانستان»
به گردانندگب جناب محمد عارف عباسی

بتو ای دوست گرانمایه محترم محمد عارف عباسی


شام ظلمت باز آمد، از تو پرسم دوست، آنمرد دانا کجاست؟
حلقه حلقه دود پیچید کلبه را، چراغ روشنا کجاست؟

بحر طوفانی شده، کشتی به گرداب می تپد
ای عباسی خواب رفته ای، نعره های هوشدارا کجاست؟

بین زهر سو حمله دارند این نهنگان، ناخدا را برده خواب
کاروان را گم شده راه، وان جرسها در دل صحرا کجاست؟

پس چرا دلگیر شدی ای عاشق این مرزو بوم، فریاد کو
مظلومان گوش به آوازت نهاده، زود گو آوای آن شبها کجاست؟

خامه میلرزد در انگشت، اشک از مژگان بدامان بسته راه
یاد گفتارت تپد دل در قعرامواج طوفان، ساحل دریا کجاست؟

گر برویت بسته باب، قلب ملت لانه ات مرد خبیر
قفل اگر کردند، کلیدش دست تُست، وعده هایت را بگو فردا کجاست؟

ملت امروز راه خود یابد، پیامت روشناست ای «عارفـم»
رهروی چون «معتصم» شو، تیز تر بزن گام، هیچ مپرس لیلا کجاست؟

پایان


اسم: دلسوز کارتونیست    محل سکونت: امریکا     تاریخ: 14.02.2013

درد دل «دلسوز» کارتونیست افغان
راجع به توقف پروگرام « در لابلای واقعیت های افغانستان»

مطلبی چند به ارتباط توقف برنامۀ در «لابلای واقعیت های افغانستان» را به حیث «درد دل دلسوز» خدمت تان به عرض میرسانم.

در یکی از روز های جمعه خود را آماده تماشای برنامۀ پر محتوای آقای عباسی که طبق معمول بساعت ۱۰ صبح وقت لاس انجلس از تلویزیون جهانی پیام افغان پخش میشد با تهیه چای سبز با اشتیاق تمام مقابل تلویزیون نشستم .
همان بود که برنامه آقای عارف عباسی شروع شد و مثل همیشه کارتون تهیه شده مرا که راجع مسایل گرم سیاسی افغانستان بود به همان زیبایی کلام و ظرافت مقبول در معرض نمایش گذاشتند.

سپس درحالیکه لبخند مقبول درلب داشتند خبر توقف و قطع برنامه شان را بقسم ناگهانی اعلان کردند. شنیدن این سخن غیر مترقبه مثل مارتول یعنی چکش بزرگ سنگ شکنی به سرم خورد و از حیرت مات و مبهوت شدم.

تعجب زیاد من این بود که یکباره زحمات و فداکاری های یک برنامه ساز مجرب و چیره دست و نطاق محبوب و خوش بیان که منحیث یک فرزند صدیق افغانستان همیشه صداهای خفه شده در گلوی هزاران طفل یتیم و مادران معلول و زنان بیوه و بیچاره و کافه مردم ستمدیده افغانستان با شهامت و شجاعت بلند می کرد و در تهیه برنامه های مختلف ونو آفرینی های مبتکرانه و زحمات خستگی ناپذیر شباروزی یکباره عجولانه. غیر عادلانه وغیر منصفانه توسط ادارۀ تلویزیون پیام افغان متوقف و نقشی برآب شد.

صدا و نوای آقای عارف عباسی صدا و سیمای مردم رنجدیده و مظلوم افغانستان بود که در طول سال های متمادی آنرا برعلیه زور مندادن و جنایتکارن بلند می کرد .
مگر دریغ و صد افسوس که این صدای ملکوتی و الهام بخش مجبور به سکوت شد. تمنا دارم صدای حق و حقیقت گویی او همیشه بلند و قلم بران و نازنینش رسا باشد.
اگر به واقعیت بگویم یکی از بهترین و پر بیننده ترین برنامۀ (درلابلای واقعیت های اففانستان) یگانه تلویزیون پیام افغان بود که هزاران و میلیون ها نفر تماشاچی در سراسر جهان داشت.

یکباره و دیکتاتورانه بسته شدن این برنامه نه تنها باعث تأسف و تالم اکثر دوستداران این برنامۀ پر محتوا شد، برمن هم که افتخار همکاری کارتونی را در طول چند سال با ایشان داشتم تاثیر ناگوار وغم انگیز را گذاشت.

امیدوارم اداره تلویزیون پیام افغان با توقف این برنامه و کنار بردن این شخصیت محترم و دانشمند به اشتباه خود پی برده و به هوش بیایند. و با قدردانی و احترام به تقاضای مکرر هموطنان علاقه مند این برنامه از جناب عباسی صاحب دعوت همکاری مجدد صورت گیرد، این کار اعتبار و احترام پیام افغان را در جامعه افزایش می بخشد. علاوتاٌ تأثر بینندگان رفع می شود.
بهر صورت همان طوریکه مردم افغانستان نا گهانی خواننده محبوب خود شاد روان احمد ظاهر را از دست دادند و از غمش تا امروز ناله و فغان میکنند و بسیاری هنرمندان ما آهنگ مقبول اورا میخوانند ( باده ها خالیست ... خالیست ساغر و مینا کجاست؟) با آوردن کمی تغییر سرودند که(ظاهر زیبا کجاست)؟

منهم از همین سوژه استفاده کرده کارتونی را بوجود آوردم که فرشته ای در گوش مدیر مسئول تلویزیون پیام افغان زمزمه میکند، جمعه ها خالیست… خالیست…عارف دانا کجاست؟ .

در کارتون تهیه شده از قهر و خشم خود چه بنویسم چون قلم و برس رسامی ام بیانگر حال احوالم می باشد. اما الحمد الله عباسی صاحب زنده اند و باید مورد قدر قرار گیرند.

شما نمونۀ عکس العمل. خشم. افسردگی و قهر وغضب مرد و زن. پیر و جوان را به وضاحت مشاهده کرده می توانید که صدای گوینده محبوب ومقبول و چیره دست خود را دیگر نمی شنوند.

امیدواریم در آیندۀ نه چندان دور چهره دوست داشتنی آقای عارف عباسی را در خانۀ خودش، تلوزیون پیام افغان دوباره ببینیم..

با عرض احترام دلسوز کارتونیست

پایان



اسم: سید عبدالله کاظم    محل سکونت: کالیفورنیا     تاریخ: 13.02.2013

«مشک آنست که خود بُویَد، نه آنکه عطار گوید!»
به فحوای این ضرب المثل معروف برنامه «درلابلای واقعیت های افغانستان» چو مُشکی اصیل بود که عطر آن هنوز مشام علاقمندان آن برنامه را معطر نهگداشته و با وجود گذشت چند ماه از قطع آن، هواخواهان بیشمار آن روزهای جمعه را بیاد می آورند که با صدای و ندای دلنشین جناب عباسی صاحب این برنامه ای سرتا پا آموزنده آغاز و تا دوساعت همه بینندگان را مجذوب خود می ساخت. اینجانب نه تنها به حیث یک بیننده به محتوا و طرز بیان گرداننده محترم آن برنامه علاقمند بودم، بلکه با کمال میل گاهی گاهی به حیث مهمان در آن اشتراک میکردم. بهرحال متأسف هستم که دریچه این برنامه مفید و دلخواه اکنون بسته شده ولی خاطره های آن نزد علاقمندان زنده است.
«انچه عیان است ، چه حاجت به بیان است»، نمیخواهم در مزایای این برنامه زیادسخن بگویم، ولی با تائیدکامل هر آنچه دوستان در این موردگفته اند، میگویم: همه حق گفته و دُر سفته اند. به امید آنروزیکه باز این دریجه اخوت و تفاهم و این برنامه وزین به روی علاقمندان باز گردد.


اسم: سیدخلیل الله هاشمیان    محل سکونت: امریکا     تاریخ: 13.02.2013


نه تنها جای عباسی در ارتباطات تلویزیونی خالیست
بلکه افغانها از دماغ وابتکارات او محروم شده اند

به تائید مقالۀ پرمحتوی جناب آقای محمد صدیق جبارخیل که در وصف شخصیت و لیاقت و مهارت آقای عارف عباسی چیزی بیشتر برای گفتن بما نمانده اند، اینقدر به اساس مشاهدات خود ذکر میکنم که در ظرف چهار سالیکه آقای عارف عباسی برنامۀ تلویزیونی داشت برای وطن و مردم خود از هر لحاظ خدمت مفید و صادقانه انجام داده است.

هدف برنامه های او تبلیغات نی، بلکه مصالحه، آشتی، تفاهم، رفع بدبینی و نقاضت وهم اندرز و معلومات برای هموطنان بوده است.

اهل خبره و دوستان بارها بمن گفته اند که عباسی "چشم و چراغ" تلویزیون پیام افغان است. کی نبود که به روز های جمعه به برنامه عباسی گوش نمیداد، و کی نبود که از آن مستفید نمی شد.
من تا امروز نمی دانم که چرا آقای عمر خطاب این برنامه عام المنفعه را مسدود ساخت؟
درست است که آقای عباسی توان پرداخت اجرت دو ساعت برنامه خود را نداشت، اما اعلاناتیکه از طریق برنامهء او نشر می شد بسیار مردم می دیدند و پول اجرت برنامه، بلکه بیشتر، از طریق اعلانات تأمین می گردید. اکثر افغان ها به من می گویند که تلویزیون پیام افغان بعد از ترک عباسی "بی نمک" شده است.
عباسی از طریق برنامه های بی غرض، واقعبینانه و پر معلومات خود شخصیت، مهارت و جوهر خود را تبارز داد و هم برنامه های بکر ، پر معلوملت و مردم پسند پخش کرد، مردم او را خوش کردند و از او خوش بودند، اما لعنت به پیسه که عباسی توان و قدرت پرداخت هفته 600 دالر را نداشت. بهر حال، آقای عارف عباسی آدم پر کار است، کتابی زیر دست دارد و مقالات او روی مسایل روز پیوسته به نشر می رسند. از خداوند متعال برای این دوست دانشمند و گرامی خود صحت خوب و عمر طویل مسئلت می کنم.

سیدخلیل الله هاشمیان –12 فروری 2013


اسم: كبير    محل سکونت: كبير لندن     تاریخ: 13.02.2013


جناب محترم عباسي صاحب سلام بنده را بپزيريد.

مضمون پر محتواي شما را مطالعه نموده و هيچ جاي تبصره و يا اضافه نويسي از طرف بنده در كار نيست.

احمد کبیر


اسم: سراج وهاج    محل سکونت: کلیفورنیا     تاریخ: 12.02.2013

آقای عزیز عبدالله جان وهاب!

در مورد کارهای جناب آقای « خطاب»، لطفاً مارا شور ندهید که دل ما داغ داغ است!

آقای خطاب خودرا « یک فرد بسیار وطن خواه، بسیار دیموکرات و بسیار دوست داشتنی» معرفی می کند، ولی وی یک دیکتاتور کامل عیار است.

آقای خطاب به «سوهان» می ماند: « گر خود نَـبُرد، برنده را تیز کند» !

با احترام «وهاج»


اسم: : كبير    محل سکونت: لندن     تاریخ: 12.02.2013

دوستان عاليقدر
از اينكه شما دوستان از خدمات فرزند صديق وطن جناب محترم عباسي صاحب ذكر نيك نموده به شجاعت برده باري، اخلاق ،حوصله مندي .....و معلومات همه جانبه بدون اينكه طرفي را برگزيند اضهار داشتيد بنده هم صد در صد موافقم.
ولي يك نكته را ميخواهم خاطر نشات كنم اينكه انچه بين ايشان و اقاي خطاب اتفاق افتاد گذشت و مقصر معلوم است زياد اين موضوع را ياد كردن چندان به درد خور نيست، و از امكان به دور نخواهد بود اين دو دوست قبلي اشتباهات واقع شده را رفع با هم دوباره هم كار شوند، اين بهتر خواهد بود كه ابراز احسات خويش بر كار كرد هاي خود محترم عباس معطوف بداريم تا جريحه دار ساختن احساس شان و دوري دير پاه شانرا، و از امكان بدور نيست كه اشخاص ماجراه جو صرف از موضوع استفاده كرده تير خود را به يك جهت نشانه بگيرند و آب را خت و ماهي بگيرند.

اگر اشتباه اي در اين گفتار از بنده رخ داده اولتر از محترم اقاي عباسي معذرت ميخواهم.


اسم: عبدالله وهاب    محل سکونت: سندییگو، کلیفورنیا     تاریخ: 12.02.2013

هم بستگی مسلکی

جناب محترم محمد صدیق جبار خیل صدایی را بلند کرد که در تند باد حوادث رو به خموشی میرفت ، بلی ایشان برداشت خود و یک اکثریت را از یک چهرۀ شناخته شدۀ تلویزیونی ، یک برنامه ساز بسیار مؤفق ، بادرد و با احساس و وطن پرست یعنی جناب محترم عباسی صاحب که الحمد لله زنده استند اظهار نمودند. موقف ملی گرا و صداقت کلام محترم عارف عباسی در پخش برنامه هایش در بین جامعۀ افغانی بیرون وطن یک حقیقت روشن است. اما آنچه من میخواهم بعرض برسانم یک اصل و یک پرنسیپ است و مربوط آقای عباسی و یا شخص دیگر نبوده بلکه مرا متوجه یک موضوع بسیار مهم دیگر ساخت ، وآن عبارت از عکس العمل اهل فرهنگ در مورد یک اقدام نا جایز خلاف همه اصول قبول شدۀ دموکراسی در مورد یک هم مسلک شان که توسط یک شخص و یا یک دستگاه صورت می گیرد است.

در چنین حالت مسئولیت اخلاقی رسانوی ایجاب می نماید که با مشاهدۀ نادیده گرفتن وپامال شدن حق مشروع و قانونی یک اهل مطبوعات توسط هر مرجع که باشدهم مسلکان باید متحدانه موقف گرفته با وسایل ممکنه چون اعتراض، احتجاج و انزجار توسط قلم و گفتن حمایت و پشتیبانی خودرا از هم مسلک خود بدون ترس ابراز نمایند.

چنانچه در مورد برکنار ساختن آقای نصیر فیاض و همکارانش از تلویزیون آریانای کابل در اثر اعمال نفوذ سفیر ایران همه سایت های انترنتی و برنامه های تلویزیونی در بیرون کشور موقف جدی گرفته اعتراضات خودرا بیان داشتند و آقای عباسی درین رابطه مضمون بسیار با احساس و عالی در افغان جرمن آنلاین نوشت. درست است که ما همانطوریکه در بیرون وطن موفق به ایجاد اتحاد یه ها در هیچ مورد نشدیم اتحادیۀ رسمی فرهنگی و عرفانی هم نداریم.

همۀ ما بخوبی میدانیم که قطع برنامۀ محترم عارف عباسی بر معیار ارزش های مطبوعاتی مطابقت نداشته توسط گردانندۀ تلویزیون بصورت غیر موجه دکتاتور مآبانه صورت گرفت و آنرا حق مسلم خود دانسته و حتی زحمت ارائه نمودن دلیل قطع این پروگرام را بخود ندادند، برخورد آقای خطاب در قبال این عمل طوری بود که ایشان مستخدم خانۀ خودر را مرخص نموده باشند که دیگر چای را مطابق خواست شان دم نداده و یا پلو را مطابق سلیقۀ شان نه پخته. خطاب صاحب فراموش نمودند که ذواتی چون عارف عباسی خدمتگاران مردم اند و به مردم تعلق دارند و ایشان سزاوار تشویق و تقدیر اند نه تحقیر و توهین و پامال نمودن موقف سترگ اجتماعی شان را نادیده گرفتن تخلف از اصول آزادی مطبوعات است و آنهم در کشوری چون امریکا.

آقای عباسی انسان متواضع بوده در پی رقابت با خطاب صاحب و شهرت طلبی نبودند برعکس ایشان یک همکار با وفا و صادق بوده موجودیت شان به احترام و اعتبار تلویزیون افزوده بود. آقای عمر خطاب حتماٌ متوجه شده اند که با قطع این برنامه چند فیصد بینندۀ خودرا از دست داده اند که موجب رکود بازار شان گردیده.

خوب بخاطر دارم که عباسی صاحب دانشمندان و اهل خبره را بحیث مهمان در برنامۀ خود دعوت می نمودند که همه گویندگان و نویسندگان طراز بودند و یا بعضی پیش آهنگان اطلاعاتی در تلفون اجازۀ صحبت گرفته برای دقایق متمادی حرف میزدند، این ذوات محترم در مقدمه از برنامه و آقای عباسی توصیف و تعریف زیاد می نمودند و آنرا برنامۀ پر محتوا و عالمانه و ملی و پر بیننده می گفتند ، یقین دارم در حرف شان صداقت موجود بوده فرصت طلبی نبود. اما چه شد که در برابر قطع غیر عادلانۀ این برنامه خاموشی برگزیده حتی سطری ننوشتند لبی به اعتراض نکشودند و تعریف ها و توصیف های خودرایکسره فراموش نموده از ترس اینکه مبادا زیر ضربات تازیانۀ انتقاد صاحب تلویزیون قرار نگیرند دین و مکلفیت عرفانی خودرا ادا نکردند، صاحب قلمی از خود نشریه داشت و بارها درین برنامه سهم گرفته بود تذکری از این موضوع نداد . پس چرا همواره مردم وطن را در قیام نکردن علیه زور گویان و قوماندانان و تفنگ بدستان ملامت می نماییم در حالی که ما خود از یک تلویزیون سالار می ترسیم و جرأت گفتن حقیقیت را نداریم .
کجاست شهامت ، شجاعت و جرأت نویسندگی و گویندگی و کجاست همبستگی مسلکی و دفاع از حقوق نقض شدۀ یک هم مسلک؟

عبدالله وهاب
سندییگو، کلیفورنیا


اسم: سحر کهسانی هروی    محل سکونت: ورجنیا، امریکا     تاریخ: 12.02.2013

جای خوشی است که برادر عزیز ما آقای محمد صدیق جبارخیل صدای هزاران هموطن خودرا در مورد شخصیت محترم آقای عباسی و برنامه های بسیار عالی، مردمی و سودمند تلویزیونی شان منعکس ساختند . حق نام خدا است و حق گفتن کار بندۀ مقرب درگاه خدا . عباسی صاحب حقایقی را می گفت و واقعیت هایی را بیان می نمود که از سالها باینطرف مردم آرزوی گفتن ویا شنیدن آنرا داشتند ، شنیدن آن از زبان سخنور صادق که یگانه انگیزۀ کلامش درد و رنج مردمش و بدبختی های وطنش بود در دیار غربت به دلها قرار وبه درد ها آرام می بخشید. من این نوشته را از طرف خود و پدر و مادر پیر و سالخورده ام و بسی خویشاوندان ام می نگارم که همه بینندۀ همیشگی برنامۀ در لابلای واقعیت های افغانستان بودیم که آلام خود را درلای آن واقعیت ها می یافتیم. پدر و مادرم بخدا سوگند که در نماز های خود در عالم ناشناسی در حق عباسی صاحب دعا میکردند و از خداوند برایش کمک می خواستند.
قطع این برنامه هزاران دل را شکست و راستی درب یک صحبت مقبول افغانی را بست، گرداننده و اکثریت تیلیفون کنندگان اشخاص منور، تحصیلکرده و دانا بودند که از ورای رد و بدل نظریات شان بیننده به محتوای ملی گرایی بحث ملطفت شده و بسیار می آموخت. آقای عباسی بجز استفاده مجاز و مشروع از آزادی بیان نظر خودرا در مورد برخورد نا مطلوب آقای خطاب با مهمان برنامه اش آقای داکتر عزیز الله لودین که بسیار به شجاعت و صراحت بیان نمود کدام عمل خلاف خلاف قانون و منافع ملی انجام نداد.
آقای خطاب در هر موردی که تقریر میکنند مختارند ولی آزادی بیان را دیگر نیازارند که خود با دستان خود آنرا خفه نموده اند.


اسم: عبدالله تمیز    محل سکونت: جرمنی     تاریخ: 12.02.2013

اینجانب به نوبۀ خود از برادر محترم آقای محمد صدیق جبارخیل تشکر می کنم که واقعاٌ گفتنی های ما را در مورد دانشمند محترم جناب عباسی صاحب و پروگرام فوق ا لعاده عالی تلویزیونی شان در مضمون زیبای خود اظهار کردند. من و تعداد زیاد دوستان من در اروپا بینندۀ همیشگی پروگرام های عباسی صاحب بودیم و به اصطلاح هیچ وقت آنرا ناغه نمی کردیم . این پروگرام با تمام محتویات عالمانه برای ما آموزنده بود ، مهمتر از همه رویه و برخورد بسیار متواضعانه و مؤدبانۀ عباسی صاحب بود که هر روز به علاقه مندان و دوستداران شان می افزود. از طریق این پروگرام ما بسی دانشمندان و اشخاص وطندوست را شناختیم. به استثنی چند نفر محدود که بالای گفتار خود عاشق بودند ، ذوات محترم و دانشمند از طریق تلفون در پروگرام سهم میگرفتند که تبصره های شان بسیار مفید و آموزنده بود. و از این اشخاص توقع میرفت که در برابر قطع پروگرام بگویند و بنویسند.
گرچه دلیل قطع پروگرام برایم روشن بود من به وکالت تعداد زیاد بینندگان پروگرام عباسی صاحب به همرای جناب محترم عمر خطاب رئیس تلویزیون تلفونی و از طریق مکاتبه به تماس شدم و عرض کردم که شما میفرمائید که تلویزیون از مردم است و در خدمت مردم ، پس ما بحیث اعضای تلویزیون شما تقاضا داریم پروگرام در لابلای واقعیت های افغانستان دوباره پخش شود ما حاضریم در امور مالی کمک کنیم، و این تصمیم احترام شمارا نزد مردم بالا می برد اما جناب شان به این خواهش ما اهمیت نداده البته تا حدی خودخواهی شان حقیقت تلویزیون در خدمت مردم را تحت تاثیر آورد.
من همیشه در تلفون احوال صحت عباسی صاحب را گرفته باهم صحبت می نمائیم . جناب شان می گویند من به تصمیم محترم عمر خطاب با اظهار تعجب احترام دارم ولی من همان شخصی که در وقت تلویزیون بودم حالا هم همان شخص هستم هدفم خدمت به مردمم از طریق رسانۀ جمعی مؤثر بود ، تٍأثر و تأسفم بحال ده ها هزار بیننده ام است که از دیدن برنامۀ دوست داشتنی خود محروم شدند.
بازهم آقای جبار خیل زنده باشید.

عبدالله تمیز


اسم: عارف عباسی    محل سکونت: سانتا باربارا، کلیفورنیا     تاریخ: 12.02.2013

خدمت وطندار عزیز و برادر محترمم جناب محمد صدیق جبارخیل!

از لطف، محبت، مهربانی، قدردانی و تشویق شما یک کائنات ممنون و مشکورم.
عده ای محدودی برای سود اندوزی های متنوعه و علایق شناخته شده به خدعه، دروغ، ریا، تزویر و حیله متوسل می گردند، خوشبختانه حقیقت گویان و واقعیت پسندان الحمدالله در اکثریت اند.

چه در مسند سخن و چه در مقام قلم صداقت موجب کمایی افتخار اعتماد مردم است که خود امانتی است بس گرانبها و این رسالت اهل هر دو است که در حفظ آن امین صادق باشد.

نوشتۀ زیبای شما را بحیث یک جائزۀ پر افتخار حیاتم در دل و دماغم ثبت می نمایم.
شما مؤفق و سر افراز باشید.


اسم: محمد صدیق جبار خیل    محل سکونت: امریکا     تاریخ: 12.02.2013

در لابلای واقعیت های
افغانستان

درین روزها سر و صدای قدر نمودن از خدمتگاران صدیق وطن در سایت های انترنتی بالا است و پیشنهادی از طرف جناب محترم ولی احمد نوری در پورتال معزز افغان جرمن آنلاین به نظر خواهی گذاشته شده تا به هموطن عزیز ما جناب استاد محمد نسیم «اسیر» لقب ملک الشعرای بیرون مرزی اعطا گردد.
دو هفته قبل ما به مرگ یک فرهیخته مرد دانشمند، سیاستمدار، عالم و فرزند صدیق و وطن پرست سوگوار شدیم، همگان با اندوه بیکران این مرگ را ضایعۀ بزرگ دانسته تأثرات عمیق خود را با نوشته های بس عالی و پر از احساس در مورد وفات محترم مرحوم داکتر صاحب عبد الصمد حامد بیان کردند. و همچنان از بسی هم میهنان شنیدیم که خدمتگاران جامعه را در زمان حیات شان احترام گذاشته قدر نماییم.

بنا برین من موقع را غنیمت شمرده سخنی که از مدت ها در دلم جا داشت به روی صفحۀ کاغذ بگذارم و وظیفه و حق خود شمردم که از یک برنامه ساز بسیار مؤفق و توانای تلویزیونی کشور در بیرون مرز ها در زندگی شان یادی نمایم که خدمات چهار سالۀ تلویزیونی شان در تاریخ مطبوعات بیرون مرزی ماندگار و پایدار است. این شخصیت محترم جناب عارف عباسی است

توجه:
بقیۀ این مضمون جالب و مهم را در صفحۀ تحلیلات پورتال افغان جرمن آنلاین مطالعه فرمائید.
و یا هم لینک آتی را کاپی نموده در براوزر اکسپلورر تان نصب کرده و اصل مقاله را مطالعه نمائید.

http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/djabarkhail_m_s_dar_labalay_waqeyat_hay_afg.pdf



Copyright By
AFGHAN GERMAN ONLINE All right reserved